PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : همه چیز در مورد داستان Resident Evil



redfild
26-01-2008, 03:47
خب من هیچ تاپیک مخصوصی پیرامون داستان کلی این بازی پیدا نکردم . امیدوارم هر سوال و ابهامی در مورد این بازی و داستانش ( مخصوصا سری های اصلی از 0 تا 3 ) وجود داره با مطرح شدن در این تاپیک برطرف بشه .

من از سال 1996 که این بازی برای اولین بار عرضه شد ( 10 سال پیش ) تا حالا تمام سری های موجود روی مکنسولهای ps و pc رو بازی کردم . البته باقی رو هم از طریق سایتهای طرفدارانش بصورت فیلم ، تریلر و اخبار دنبال کردم . امیدوارم اطلاعاتم بتونه مورد استفاده عزیزان قرار بگیره .

ممنونم

--------------
اقامتگاه شیطان : ( قبل از تاریکی ) قسمت اول


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

hoseinquest
26-01-2008, 09:15
ربط بین قسمت سوم و چهارم چیه؟

H M R 0 0 7
26-01-2008, 09:22
اگه مايلي بحث رو اينجا ادامه بديم:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

من خودم يه تاريخچه اي از اين بازي گزاشتم توي اين تاپيك.

saiiddz
26-01-2008, 11:19
اگه مايلي بحث رو اينجا ادامه بديم:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

من خودم يه تاريخچه اي از اين بازي گزاشتم توي اين تاپيك.
من به تاپیک نگاهی انداختم.به نظر منhmr007 درست میگه
تازه کسی در مورد داستان کسی مشکل زیادی نداره وبه نظر من بحث در این باره بیهوده است

redfild
26-01-2008, 15:44
ربط بین قسمت سوم و چهارم چیه؟

خب دوست من ربط خاصی نمی تونید بین قسمت 3 و 4 پیدا کنید . می پرسید چرا ؟

بله ، داستان شماره 0 و 1 و 2و 3 و همچنین آشکار شدن تمام ماجراهای نابودی آمبرلا در Resident Evil: The Umbrella Chronicles به هم ربط داره ، حتی کد ورونیکا هم به این سری داستانها بی ربط نیست . اما شما در داستانهای جانبی و ضعیف دیگه کاپکوم که فقط برای فروش اونها رو درست کرده چیز با ربطی پیدا نخواهید کرد . بازی ای مثل re:gun surviver یا out break داستانهای کم ربطی به سری های اصلی و بی ربط به کل ماجرا هستند . شما مثلا در outbreak اطلاعاتی پیرامون Marvin Branagh افسری که در شماره 2 بهش بر می خورید و در 3 هم به یک گزارشش و جسدش بر می خورید بدست میارید و ...

البته نام Re4 از اونجا که شماره 4 لقب گرفت باید داستان با ربطی می داشت . اما داستان کاملا بی ربط هم نیست ، داستان همونطور که می دونید به 6 سال بعد از نابودی آمبرلا اشاره داره و در حقیقت کاپکوم با این بازی سعی می کنه تا دستش رو برای سری های بعدی و خلق ویروسهای عجیب و غریب جدید باز کنه و بتونیه طرفداران جدیدی به دست بیاره. این داستان شما رو با شیوه های کنترلی جدید و سرگذشت مشکوک افرادی مثل وسکر و لیون و ada آشنا می کنه . حدس زده میشه بازی re5 هم به موضوع اصلی ربطی نداشته باشه و بازی ای جانبی باشه .

به هر صورت کاپکوم اشتباهی رو که سال 1999 ازش جلوگیری کرده بود ( عدم ارائه بازی ای که بعدها Re:1.5 نامیده شد و کاپکوم اون رو نیمه کاره رها کرد و تنها به عنوان دمو پایه re2 در دسترس هواداران قرار داد ) رو اینبار در سال 2004 تکرار کرد .

فکر می کنید Re4 بازیه خدائیه ؟

بسیار خوب ، به نکته ریزی اشاره می کتم . در قصر و بعد از اینکه اشلی رو برای بار دوم نجات دادید باید با اشلی از یک مترو سلطنتی به قسمت دیگری برید ، دقت کنید آیا وقتی که اونها می شینن دکمه ای رو برای حرکت فشار می دن ؟ من که فکر نمی کنم ...

ضمناینکه جهش های ویروس هم کمی غیر واقعی و کاملا تخیلی شده . من بعد از این بازی خندیدم ! در حالی که هنوز هم وقتی re3 بازی می کنم تا چند ساعت بعد از بازی ذهنم درگیر فرار از دست nemesis هست :46:



اگه مايلي بحث رو اينجا ادامه بديم:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

من خودم يه تاريخچه اي از اين بازي گزاشتم توي اين تاپيك.

ممنونم دوست من ، من به تاپیک رو دیدم و تاریخچه قشنگی از ایجاد بازی گذاشته بودید . راستش من بیشتر توجهم به داستان اصلی بازی هست .
می دونم برای عده ای کسل کننده هست ولی برای بعضی طرفداران قدیمی مثل خود من که 10 سال هست با این بازی زندگی می کنیم شاید جالب باشه . من کاربر تازه هستم ، فقط هم برای re عضو شدم . حالا اگه شما صلاح می دونید این تاپیک رو ادامه ندیم و همونجا به ادامه موضوع بپردازیم . متشکرم

dizgah
26-01-2008, 17:10
بله به نظر منم بهتره اونجا ادامه بدیم
ممنون :11:

H M R 0 0 7
26-01-2008, 17:58
فکر می کنید Re4 بازیه خدائیه ؟

بسیار خوب ، به نکته ریزی اشاره می کتم . در قصر و بعد از اینکه اشلی رو برای بار دوم نجات دادید باید با اشلی از یک مترو سلطنتی به قسمت دیگری برید ، دقت کنید آیا وقتی که اونها می شینن دکمه ای رو برای حرکت فشار می دن ؟ من که فکر نمی کنم ...

ضمناینکه جهش های ویروس هم کمی غیر واقعی و کاملا تخیلی شده . من بعد از این بازی خندیدم ! در حالی که هنوز هم وقتی re3 بازی می کنم تا چند ساعت بعد از بازی ذهنم درگیر فرار از دست nemesis هست :46:



توضحيات قشنگي بود دوست عزيز.:10:
در حقيقت RE4 اومده بود كه سبك بازي رزيدنت اويل رو تغيير بده و از حالت تكرار در بياره. و همچنين طرفداران جديد رو به اين سري اضافه كنه كه كاملا موفق عمل كرد. كاپكام اينبار با يك بازي متفاوت از نسخه هاي قبلي رزيدنت اويل تونست قدرت خودشو تو جلب مخاطب و شخصيت پردازي يك بار ديگه نشون بده. طوري كه نسخه چهار بهترين بازي سال و لئون اسكات كندي يكي از شخصيت هاي محبوب سال شناخته شد.
البته بايد بگم روي نسخه چهار تبليغات زيادي هم شد، تا جايي كه در ژاپن همراه بازي يك ماكت خيلي قشنك و نزديك به واقعي از يك اسلحه بازي به خريدار هديه داده ميشد.:46:
در ضمن همونطور كه قبلا هم گفتم شماره 4 اولين نسخه كاملا سه بعدي بود. ولي كاش به داستانش بيشتر توجه ميشد و وفاداري خودش رو به داستان اصلي رزيدنت اويل بيشتر حفظ مي كرد.:41:

h6750
30-01-2008, 08:17
خب من هیچ تاپیک مخصوصی پیرامون داستان کلی این بازی پیدا نکردم . امیدوارم هر سوال و ابهامی در مورد این بازی و داستانش ( مخصوصا سری های اصلی از 0 تا 3 ) وجود داره با مطرح شدن در این تاپیک برطرف بشه .

من از سال 1996 که این بازی برای اولین بار عرضه شد ( 10 سال پیش ) تا حالا تمام سری های موجود روی مکنسولهای ps و pc رو بازی کردم . البته باقی رو هم از طریق سایتهای طرفدارانش بصورت فیلم ، تریلر و اخبار دنبال کردم . امیدوارم اطلاعاتم بتونه مورد استفاده عزیزان قرار بگیره .

ممنونم
سلام دوست من
من جاها وسايتهاي زيادي درخواستمو مطرح كردم ولي كسي آنچنان كمكي نتونست بهم بكنه.حالا ميخوام از شما خواهش كنم كه اگه براتون ممكنه رهيافت فارسي resident evil 3 رو براي پلي استيشن 1 رو بذاريد من سي دي اين بازي به صورت خيلي تصادفي بدستم رسيده ولي چون از اون بازيكن هاي قهار مثل شما نيستم نميتونم راه رو پيدا كنم .مثلا فيوز رو براي حركت قطار وباطري براي آسانسور هرچي ميگردم نميتونم پيدا كنم .اگه محبت كنيد خيلي خيلي ممنون ميشم

H M R 0 0 7
30-01-2008, 10:40
سلام دوست من
من جاها وسايتهاي زيادي درخواستمو مطرح كردم ولي كسي آنچنان كمكي نتونست بهم بكنه.حالا ميخوام از شما خواهش كنم كه اگه براتون ممكنه رهيافت فارسي resident evil 3 رو براي پلي استيشن 1 رو بذاريد من سي دي اين بازي به صورت خيلي تصادفي بدستم رسيده ولي چون از اون بازيكن هاي قهار مثل شما نيستم نميتونم راه رو پيدا كنم .مثلا فيوز رو براي حركت قطار وباطري براي آسانسور هرچي ميگردم نميتونم پيدا كنم .اگه محبت كنيد خيلي خيلي ممنون ميشم

سلام اينجا مطرح كن:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

مگي اگه بياد حتما كمكت ميكنه:46:

redfild
30-01-2008, 15:38
سلام دوست من
من جاها وسايتهاي زيادي درخواستمو مطرح كردم ولي كسي آنچنان كمكي نتونست بهم بكنه.حالا ميخوام از شما خواهش كنم كه اگه براتون ممكنه رهيافت فارسي resident evil 3 رو براي پلي استيشن 1 رو بذاريد من سي دي اين بازي به صورت خيلي تصادفي بدستم رسيده ولي چون از اون بازيكن هاي قهار مثل شما نيستم نميتونم راه رو پيدا كنم .مثلا فيوز رو براي حركت قطار وباطري براي آسانسور هرچي ميگردم نميتونم پيدا كنم .اگه محبت كنيد خيلي خيلي ممنون ميشم

حتما با دوستان یه تاپیک در این مورد خواهیم زد دوست من . برای گرفتن فیوز شما باید ابتدا تندیس رو از دست مجسمه شهردار برداری و جایی که دوتا آبشار داره قرار بدی ، بعد اونیکی تندیس که اونور آبشارهاست رو دوباره تو دست تندیس شهردار بذاری که به شما یه باطری میده . باطری رو باید یه جا اون بالا که اولین بار بعه یه مرده بر می خوری و بالای سرش یک جعبه آویزونه و بعد یه هیولای چهار دست میاد بذاری و با آسانسورش بری پائین .
برق دستگاه رو روشن کن و بعد رمز اتاق فیوز اینه :
قرمز - آبی - آبی -آبی
رمز اونیکی اتاق : قرمز - قرمز - قرمز - آبی

ببخشید کلی توضیح دادم . حتما تاپیکی در این مورد زده میشه با دوستان . ولی اینجا سئوالهای پیرامون داستان اصلی مطرح بشه خیلی بهتره . ممنونم

h6750
30-01-2008, 20:04
حتما با دوستان یه تاپیک در این مورد خواهیم زد دوست من . برای گرفتن فیوز شما باید ابتدا تندیس رو از دست مجسمه شهردار برداری و جایی که دوتا آبشار داره قرار بدی ، بعد اونیکی تندیس که اونور آبشارهاست رو دوباره تو دست تندیس شهردار بذاری که به شما یه باطری میده . باطری رو باید یه جا اون بالا که اولین بار بعه یه مرده بر می خوری و بالای سرش یک جعبه آویزونه و بعد یه هیولای چهار دست میاد بذاری و با آسانسورش بری پائین .
برق دستگاه رو روشن کن و بعد رمز اتاق فیوز اینه :
قرمز - آبی - آبی -آبی
رمز اونیکی اتاق : قرمز - قرمز - قرمز - آبی

ببخشید کلی توضیح دادم . حتما تاپیکی در این مورد زده میشه با دوستان . ولی اینجا سئوالهای پیرامون داستان اصلی مطرح بشه خیلی بهتره . ممنونم
دوست من از لطفي كه كرديد بي نهايت ممنونم .

h6750
31-01-2008, 13:15
حتما با دوستان یه تاپیک در این مورد خواهیم زد دوست من . برای گرفتن فیوز شما باید ابتدا تندیس رو از دست مجسمه شهردار برداری و جایی که دوتا آبشار داره قرار بدی ، بعد اونیکی تندیس که اونور آبشارهاست رو دوباره تو دست تندیس شهردار بذاری که به شما یه باطری میده . باطری رو باید یه جا اون بالا که اولین بار بعه یه مرده بر می خوری و بالای سرش یک جعبه آویزونه و بعد یه هیولای چهار دست میاد بذاری و با آسانسورش بری پائین .
برق دستگاه رو روشن کن و بعد رمز اتاق فیوز اینه :
قرمز - آبی - آبی -آبی
رمز اونیکی اتاق : قرمز - قرمز - قرمز - آبی

ببخشید کلی توضیح دادم . حتما تاپیکی در این مورد زده میشه با دوستان . ولی اینجا سئوالهای پیرامون داستان اصلی مطرح بشه خیلی بهتره . ممنونم
سلام
كمك بزرگي بود دوست عزيز .ممنونم .ولي حالا مشكل دو تا شد چون در مرحله ي بعدي تموم كارها روانجام دادم اون آهنگ رو هم ساختم وكليد رو گرفتم ولي دري كه بايد از اون رد شم و به اتاق بعدي برم رو ميگه كه توسط خداي زمان قفل شده.
حالا اينو چيكارش كنم ؟كليدهاي موجود رو هم قبول نميكنه.
آقا شرمنده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟

redfild
31-01-2008, 15:50
سلام
كمك بزرگي بود دوست عزيز .ممنونم .ولي حالا مشكل دو تا شد چون در مرحله ي بعدي تموم كارها روانجام دادم اون آهنگ رو هم ساختم وكليد رو گرفتم ولي دري كه بايد از اون رد شم و به اتاق بعدي برم رو ميگه كه توسط خداي زمان قفل شده.
حالا اينو چيكارش كنم ؟كليدهاي موجود رو هم قبول نميكنه.
آقا شرمنده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟

خواهش می کنم دوست من ، راستش من از اینکه بتونم به طرفدارهای اویل کمک کوچیکی بکنم خیلی خوشحال میشم ، ولی ایکاش یه تاپیک مخصوص شماره 3 باز می کردید و اونجا مطرح می کردید .

اما خب ادامش اینه . شما یه کلید همون اول ورود به امارت ساعت گرفته بودید ، باید با این کلید جدید جفتش کنید تا اون در باز بشه . یه راهرو با چندتا عنکبوت هست که اونا رو رد می کنید ، بعد به یه جا می رسید که سه تا مجسمه و سه تابلو وجود داره . تو دسته سه تا مجسمه 3تا گوی هست ، هر سه تا رو بردارید و هر کدوم رو تو یکی از تابلوها بذارید ، اگر درست قرار بدید یه چرخدنده بهتون میده (جای گوی ها رو روی تابلوها چندبار عوض کنید درست میشه ) . برگردید و چرخدنده رو با اونیکی چرخدنده ادغام کنیدو در بالای برج ساعت کار بذارید . حالا مهمات کافی برای مبارزه با nemesis بردارید و بیاید پائین . از در که بیرون برید دمو نشونتون میده ( تو نسخه pc دمو نشون نمیده ) ... خواستم ادامش رو بگم تا آخر ، دلم نیومد ! آخه هیجانش به اینه که خودت ببینی چی میشه :)

اگر باز هم به مشکلی برخوردی دوست من ، یه تاپیک در مورد resident evil 3:nemesis بزن تا اونجا کمکت کنم ، شایدم اگه خدا خواست یه رهیافت تونستم آماده کنم . ممنونم

aRThaS_08
31-01-2008, 16:40
سلام من از ابتدا مطالب تاپیکتون رو خوندم و ممنونم از اینکه این تاپیک رو راه انداختین

h6750
31-01-2008, 20:23
خواهش می کنم دوست من ، راستش من از اینکه بتونم به طرفدارهای اویل کمک کوچیکی بکنم خیلی خوشحال میشم ، ولی ایکاش یه تاپیک مخصوص شماره 3 باز می کردید و اونجا مطرح می کردید .

اما خب ادامش اینه . شما یه کلید همون اول ورود به امارت ساعت گرفته بودید ، باید با این کلید جدید جفتش کنید تا اون در باز بشه . یه راهرو با چندتا عنکبوت هست که اونا رو رد می کنید ، بعد به یه جا می رسید که سه تا مجسمه و سه تابلو وجود داره . تو دسته سه تا مجسمه 3تا گوی هست ، هر سه تا رو بردارید و هر کدوم رو تو یکی از تابلوها بذارید ، اگر درست قرار بدید یه چرخدنده بهتون میده (جای گوی ها رو روی تابلوها چندبار عوض کنید درست میشه ) . برگردید و چرخدنده رو با اونیکی چرخدنده ادغام کنیدو در بالای برج ساعت کار بذارید . حالا مهمات کافی برای مبارزه با nemesis بردارید و بیاید پائین . از در که بیرون برید دمو نشونتون میده ( تو نسخه pc دمو نشون نمیده ) ... خواستم ادامش رو بگم تا آخر ، دلم نیومد ! آخه هیجانش به اینه که خودت ببینی چی میشه :)

اگر باز هم به مشکلی برخوردی دوست من ، یه تاپیک در مورد resident evil 3:nemesis بزن تا اونجا کمکت کنم ، شایدم اگه خدا خواست یه رهیافت تونستم آماده کنم . ممنونم
داداش خيلي ممنون

خيلي باحالي

h6750
02-02-2008, 23:09
خواهش می کنم دوست من ، راستش من از اینکه بتونم به طرفدارهای اویل کمک کوچیکی بکنم خیلی خوشحال میشم ، ولی ایکاش یه تاپیک مخصوص شماره 3 باز می کردید و اونجا مطرح می کردید .

اما خب ادامش اینه . شما یه کلید همون اول ورود به امارت ساعت گرفته بودید ، باید با این کلید جدید جفتش کنید تا اون در باز بشه . یه راهرو با چندتا عنکبوت هست که اونا رو رد می کنید ، بعد به یه جا می رسید که سه تا مجسمه و سه تابلو وجود داره . تو دسته سه تا مجسمه 3تا گوی هست ، هر سه تا رو بردارید و هر کدوم رو تو یکی از تابلوها بذارید ، اگر درست قرار بدید یه چرخدنده بهتون میده (جای گوی ها رو روی تابلوها چندبار عوض کنید درست میشه ) . برگردید و چرخدنده رو با اونیکی چرخدنده ادغام کنیدو در بالای برج ساعت کار بذارید . حالا مهمات کافی برای مبارزه با nemesis بردارید و بیاید پائین . از در که بیرون برید دمو نشونتون میده ( تو نسخه pc دمو نشون نمیده ) ... خواستم ادامش رو بگم تا آخر ، دلم نیومد ! آخه هیجانش به اینه که خودت ببینی چی میشه :)

اگر باز هم به مشکلی برخوردی دوست من ، یه تاپیک در مورد resident evil 3:nemesis بزن تا اونجا کمکت کنم ، شایدم اگه خدا خواست یه رهیافت تونستم آماده کنم . ممنونم
سلام . دوست عزيز به اينجا هم يه سري بزنيد


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

redblood
20-02-2008, 02:10
آقا خیلی زحمت کشیدی.دستت درد نکنه.
تاپیکو ادامه نمیدی؟

redfild
21-02-2008, 06:06
آقا خیلی زحمت کشیدی.دستت درد نکنه.
تاپیکو ادامه نمیدی؟

خواهش میکنم دوست من ، شما لطف دارید . راستش اینجا میخواستم به سوالات پیرامون بازی بپردازم ، ولی خب حلا میخوام داستان 1 تا 4 رو کاملا توضیح بدم . سعی می کنم هر هفته یه آپدیت واسه اینجا داشته باشم ، البته اگه وقت اجازه بده .

بازم ممنون

soliman
21-02-2008, 12:48
Redfild جان ممنون ميشيم اين كار رو انجام
بدي

Maggy_P
24-02-2008, 14:35
اين تاپيك كي باز شد من نديدم!!!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

منم ميتونم در زمينه ي داستانها كمك كنم ها [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگه بشه امروز يا فردا تايپش ميكنم ولي دست ميخواد براي تايپ ها :دي

saiiddz
24-02-2008, 17:33
اگه کسی پلی استیشن یک داشته باشه البته منو دار میتونه تمام داستان اویل رو به صورت فیلم ببینه

Ali Pacino
27-02-2008, 10:43
اگه کسی پلی استیشن یک داشته باشه البته منو دار میتونه تمام داستان اویل رو به صورت فیلم ببینه
می شه توضیح بدی چه جوری یعنی بدون CD کل داستان بازی رو می شه دید یا CD می خواد؟ با کنسول دیگه ای نمی شه یا PC ؟
در ضمن از مطالب خوبتون تشکر می کنم

redfild
27-02-2008, 11:28
اگه کسی پلی استیشن یک داشته باشه البته منو دار میتونه تمام داستان اویل رو به صورت فیلم ببینه


اين تاپيك كي باز شد من نديدم!!!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

منم ميتونم در زمينه ي داستانها كمك كنم ها [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگه بشه امروز يا فردا تايپش ميكنم ولي دست ميخواد براي تايپ ها :دي
مرضیه جان ، من این چند مدت یکم کار دارم ( خونه تکونی و از این حرفها ) ، اما خیلی زود تاریخچه بازی رو تا قبل از re0 می نویسم ، شما هم رو داستان شماره 0 کار کن ، البته اگه تصمیت جدیه . هروقت تموم شد با هم چک کنیم و قسمت اول رو اینجا قرار میدیدم تا به بقیه قسمت ها بپردازیم .



اگه کسی پلی استیشن یک داشته باشه البته منو دار میتونه تمام داستان اویل رو به صورت فیلم ببینه
وقتی هنوز راهنمایی نیم رفتم این بازی رو شروع کردم ، و الان حدود 10 سال هست که دارم در موردش می خونم و بازیهاش رو انجام میدم ، اما تا به حال چنین چیزی نشنیدم . دوست من اینی که شما می فرمایی احتمالا دموی اول re1 هست که رو کنسول ps1 قابل مشاهده هست (البته بازهم نیاز به cd داره ) . به هر حال ممنون

saiiddz
27-02-2008, 12:52
وقتی هنوز راهنمایی نیم رفتم این بازی رو شروع کردم ، و الان حدود 10 سال هست که دارم در موردش می خونم و بازیهاش رو انجام میدم ، اما تا به حال چنین چیزی نشنیدم . دوست من اینی که شما می فرمایی احتمالا دموی اول re1 هست که رو کنسول ps1 قابل مشاهده هست (البته بازهم نیاز به cd داره ) . به هر حال ممنون


می شه توضیح بدی چه جوری یعنی بدون CD کل داستان بازی رو می شه دید یا CD می خواد؟ با کنسول دیگه ای نمی شه یا PC ؟
در ضمن از مطالب خوبتون تشکر می کنم
خوب من وقتی سوم ابتدایی بودم شروع به بازی این بازی کردم.
اول باید بگم برای این کار باید پلی استیشن های مخصوصی داشته باشین.این پلی استیشن ها در واقع سری دوم پلی استیشن هستند.
سری اول 220 ولت بود بعد این سری اومدن که 7.5 ولت هستند و لنزشون انگلیسیه و قیمتشون حدود 150 هزار تومان است و بعد سری سوم اومدن که باید بگم اصلآ پلی استیشن نیسن و خیلی به درد نخورن و قیمتشون از 80 هزار تومان به پایینه.
فقط با پلی استیشن های سری دوم میشه دید که منو دارن
نیاز به سی دی بازی هم داره
من خودم دیدم
اگه داستان اویل 2 رو فیلمشو به این صورت ببینین کاملآ در جریان اتفاقات قرار میگیرین
این فیلمها هم اصلآ در جریان بازی نمایش داده نمیشن

redfild
27-02-2008, 13:17
خوب من وقتی سوم ابتدایی بودم شروع به بازی این بازی کردم.
اول باید بگم برای این کار باید پلی استیشن های مخصوصی داشته باشین.این پلی استیشن ها در واقع سری دوم پلی استیشن هستند.
سری اول 220 ولت بود بعد این سری اومدن که 7.5 ولت هستند و لنزشون انگلیسیه و قیمتشون حدود 150 هزار تومان است و بعد سری سوم اومدن که باید بگم اصلآ پلی استیشن نیسن و خیلی به درد نخورن و قیمتشون از 80 هزار تومان به پایینه.
فقط با پلی استیشن های سری دوم میشه دید که منو دارن
نیاز به سی دی بازی هم داره
من خودم دیدم
اگه داستان اویل 2 رو فیلمشو به این صورت ببینین کاملآ در جریان اتفاقات قرار میگیرین
این فیلمها هم اصلآ در جریان بازی نمایش داده نمیشن

خب من واقعا گیج شدم ، و هیچکدوم از حرفهای شما رو نمی فهمم . از حرفهایی که می زنید مطمئنید ؟
لطفا یک رفرنس در این مورد بدید !
ضمن اینکه اگه منظور شما از فیلم سری های سه گانه هست که از روی بازی ساخته شدند ، این فیلمها ربط زیادی به بازی ندارند . حتی سایت رسمی کاپکوم هم چیزی در مور دموهای مخفی ای که شما ذکر می کنید ننوشته . لطفا اطلاعات کاملی ارائه بدید تا بچه ها و همینطور خود من گیج نشیم . به هر حال من در مورد صحت حرفهای شما کاملا شک دارم . البته با عرض پوزش

saiiddz
27-02-2008, 14:06
خب من واقعا گیج شدم ، و هیچکدوم از حرفهای شما رو نمی فهمم . از حرفهایی که می زنید مطمئنید ؟
لطفا یک رفرنس در این مورد بدید !
ضمن اینکه اگه منظور شما از فیلم سری های سه گانه هست که از روی بازی ساخته شدند ، این فیلمها ربط زیادی به بازی ندارند . حتی سایت رسمی کاپکوم هم چیزی در مور دموهای مخفی ای که شما ذکر می کنید ننوشته . لطفا اطلاعات کاملی ارائه بدید تا بچه ها و همینطور خود من گیج نشیم . به هر حال من در مورد صحت حرفهای شما کاملا شک دارم . البته با عرض پوزش
من کاملآ امتحان کردم
و این پلی استیشن رو هم دارم
در ضمن منظور من فیلم سری سگانه نیست و این حالا فیلم یا دمو یا داستان و... داخل سی دی بازیه که با استفاده از منوی پلی استیشن های سری دو میشه تماشا کرد
البته در اویل سه دموی مخفی زیادی نیست یا اصلآ نیست ولی اویل دو چرا
مثلآ یکی از این دموها آزمایشگاه امبرلا رو نشون میده واینکه چه اتفاقی میفته که این ویروس در شهر پخش میشه
تا نبینی نمیفهمی

redfild
27-02-2008, 16:37
من کاملآ امتحان کردم
و این پلی استیشن رو هم دارم
در ضمن منظور من فیلم سری سگانه نیست و این حالا فیلم یا دمو یا داستان و... داخل سی دی بازیه که با استفاده از منوی پلی استیشن های سری دو میشه تماشا کرد
البته در اویل سه دموی مخفی زیادی نیست یا اصلآ نیست ولی اویل دو چرا
مثلآ یکی از این دموها آزمایشگاه امبرلا رو نشون میده واینکه چه اتفاقی میفته که این ویروس در شهر پخش میشه
تا نبینی نمیفهمی
جالبه . فکر می کنم شما دمو حمله کماندوها به آزمایشگاه دکتر ویلیام بیرکین رو میگید . بله شماره 2 دموهای زیادی داره که از داخل بازی هم قابل دسترسی هست . شما تو این بازی حتی می تونید هانک و توفو از کماندوهای آمبرلا رو هم آزاد کنید . در قسمتی شما متوجه میشید که ada نمرده و ... کلا این دموها جزو بازی هست و چیزی خارج از اون نیست . من تمام این دموها رو دارم ، ولی راستش داستان چیزی فراتر از خود بازی هست ، کتابهاش هم حتی موجوده . ضمن اینکه فایلهای ضمیمه گیم کیوب در نسخه شماره 0 رو هم نباید نادیده بگیریم . کاری که بزودی با بچه ها شروع می کنیم تا داستان این بازی رو کامل بنویسیم . باز هم ممنونم . فکر کنم متوجه شدم

saiiddz
29-02-2008, 13:25
جالبه . فکر می کنم شما دمو حمله کماندوها به آزمایشگاه دکتر ویلیام بیرکین رو میگید . بله شماره 2 دموهای زیادی داره که از داخل بازی هم قابل دسترسی هست . شما تو این بازی حتی می تونید هانک و توفو از کماندوهای آمبرلا رو هم آزاد کنید . در قسمتی شما متوجه میشید که ada نمرده و ... کلا این دموها جزو بازی هست و چیزی خارج از اون نیست . من تمام این دموها رو دارم ، ولی راستش داستان چیزی فراتر از خود بازی هست ، کتابهاش هم حتی موجوده . ضمن اینکه فایلهای ضمیمه گیم کیوب در نسخه شماره 0 رو هم نباید نادیده بگیریم . کاری که بزودی با بچه ها شروع می کنیم تا داستان این بازی رو کامل بنویسیم . باز هم ممنونم . فکر کنم متوجه شدم
تقریبآ درست میگید
ولی بعضی از این دموها رو از داخل بازی نمیشه دید

Maggy_P
29-02-2008, 18:13
تقریبآ درست میگید
ولی بعضی از این دموها رو از داخل بازی نمیشه دید
ايني كه گفتي غير ممكنه آخه كدوم شركت بازي سازي دمويي ميسازه كه توي خود بازي نتوني ببيني!:31:
راستي يه سوال كه برام پيش اومده اين تافو از 2 به بعد ديگه پيداش نشد اصلا واسه چي آوردنش؟:blink:

saiiddz
01-03-2008, 12:58
ايني كه گفتي غير ممكنه آخه كدوم شركت بازي سازي دمويي ميسازه كه توي خود بازي نتوني ببيني!:31:
راستي يه سوال كه برام پيش اومده اين تافو از 2 به بعد ديگه پيداش نشد اصلا واسه چي آوردنش؟:blink:
مگی عزیز
من اینهایی که میگم رو از خودم در نمیارم که
تازه این دمو ها و یا فیلم ها رو خودم کشف نکردم یکی از دوستام کشف کرده

بردیا
01-03-2008, 13:03
راستي يه سوال كه برام پيش اومده اين تافو از 2 به بعد ديگه پيداش نشد اصلا واسه چي آوردنش؟:blink:
محض خنده:31:.
خب انشالله که هر چی زودتر خونه تکونی تموم میشه و من همداستان رو به طور کامل با جزئیات میخونم.البته کوروش یه لینک داد که توش داستانو نوشته بود ولی به صورت کلی

Maggy_P
01-03-2008, 15:24
مگی عزیز
من اینهایی که میگم رو از خودم در نمیارم که
تازه این دمو ها و یا فیلم ها رو خودم کشف نکردم یکی از دوستام کشف کرده
آخه همين دموهايي رو كه شماها ميگيد من توي خود بازي ديدم چطورياست؟:18:

saiiddz
01-03-2008, 15:37
آخه همين دموهايي رو كه شماها ميگيد من توي خود بازي ديدم چطورياست؟:18:
من که دمویی نگفتم که!

بردیا
01-03-2008, 19:01
چرا.چندتا نمونشو گفتی صفحات قبل

saiiddz
01-03-2008, 22:36
چرا.چندتا نمونشو گفتی صفحات قبل
اونا رو همین جوری مپال زدم
از خیلی وقته که دیگه نمی بینمش

redfild
11-06-2008, 08:49
از قبر کشیدم این تاپیکو بیرون d:
سعی میکنم ادامش بدم :)

Maggy_P
11-06-2008, 09:02
از قبر کشیدم این تاپیکو بیرون d:
سعی میکنم ادامش بدم :)
با اجازه ي كي نبش قبر ميكني! :دي

شما اويل سرگذشت آمبرلا رو بازي كرديد؟ يا داستانشو ميدونيد؟ اگه ميدونيد بي زحمت بنويسيدش اينجا من خيلي دوست دارم بدونم اين آمبرلا چي كارا كرده:20:

redfild
11-06-2008, 09:30
با اجازه ي كي نبش قبر ميكني! :دي

شما اويل سرگذشت آمبرلا رو بازي كرديد؟ يا داستانشو ميدونيد؟ اگه ميدونيد بي زحمت بنويسيدش اينجا من خيلي دوست دارم بدونم اين آمبرلا چي كارا كرده:20:

با اجازه شما و سایر پیشکسوتها :)

من کلا فقط سرگذشت آمبرلا رو می دونم ، یعنی زیاد در موردش مطالعه داشتم .البته بازی های outbreak ، re 1,2,3,4 رو هم انجام دادم دادم و کلا دموهای همه سری ها بجز 5 رو که زیاد هم در موردش اطلاع ندارم رو دارم . چشم ، من شروع می کنم از اول داستان اویل رو نوشتن ، به شرط اینکه شما و بچه ها هم کمکم کنید . مرسی

redfild
17-08-2008, 14:39
خب همونطور که قول داده بودم شروع به نوشتن داستان و ماجرا از اول کردم .

منابع کاملا موثقه ، رفرنس ها از خود بازی های Resident Evil هست و با اکثرشون خودم تو بازی ها برخورد داشتم .

یه نکته مهم اینه که اسمی که واسه نوشته هام میذارم مثلا "قبل از تاریکی" ، کاملا شخصی هست و اصلا ربطی به بازی نداره . جاهایی هم که "*" میذارم توضیحات خودمه .

از جایی هم کپی و پیست نشده ، P30WORLD اولین جایی هست که این نوشته ها داخلش درج میشه .

با تشکر

----------

اقامتگاه شیطان : ( قبل از تاریکی ) – قسمت اول


همه چیز در چهارم دسامبر 1950 شروع شد . وقتی Ozwell E. Spencer ، Edward Ashford و James Marcus ( ت.ت : 1921 ) ویروس جدیدی را کشف کردند . ویروس مادری که آنها آنرا "Progenitor" به معنای (پیشرو ، جد ) نامیدند .


جیمز مارکوس جایی در مورد این ویروس جدید می نویسد : " بلاخره موفق شدیم ... یک ویروس جدید ! ما اسمش رو "Progenitor" گذاشتیم . تصمیم دارم این ویروس رو برگردونم و بلافاصله روی تمام جزئیاتش مطالعه کنم ."


حدود 10 سال بعد در 1960 ادوارد آشفورد نیز شروع به تحقیقات پیرامون این ویروس جدید می کند .


در فاصله سالهای 1962 تا 1967 اسپنسر مشهورترین معمار شهر نیویورک George Trevor رااستخدام می کند تا عمارتی را در جنگلهای نزدیک شهر راکون ( Raccoon city ) برایش بسازد . ساخت این عمارت بزرگ بعد از چهار سال پایان می یابد .


در اینجا و برای این قسمت کمی از داستان اصلی منحرف می شویم و به داستانی با سبک فیلمهای بالیوودی (هندی) برخورد می کنیم که کاپکوم به خوبی توانسته در دل این بازی آنرا جای دهد . داستانی که گرچه غم انگیز ولی در عین حال جزو یکی از کلیدهای اساسی شکل گیری این بازی است .



سرگذشت خانواده Trevor


در 1967 و زمانی که کار ساخت عمارت تقریبا رو به پایان بود ، تنها دو نفر از تمام معماری عمارت ، اتاقهای مخفی و تله ها و رمزهایش با خبر بودند . اسپنسر (Ozwell E. Spencer) و جورج تِرِور (George Trevor ) . اسپنسر پس از اتمام عمارت ( به گفته برخی ) دچار یک نوع پارانویا می شود و احساس می کند جورج ترور بیش از حد می داند ، بنابراین تصمیم به نابودی وی می گیرد .


در دهم نوامبر سال 1967 همسر (Jessica) و دختر چهارده ساله جورج ترور (Lisa ( توسط شخص اسپنسربرای بازدید به عمارت دعوت می شوند . آنها بلافاصله بعد از اقامت در امارت ناپدید می شوند .



در 13 نوامبر جورج ترور که برای انجام کاری به نیویورک رفته بود ، پس از اتمام کارش حدود ساعت 6:00 صبح به عمارت میرسد ، وی پس از رسیدن به عمارت شروع به نوشتن احساسش در مورد این عمارت می کند . پس از اینکه در مورد سختیهای ساخت این عمارت و توضیحاتی در مورد شخصیت اسپنر نوشت در ادامه می نویسد :


... لورد اسپنسر برای من توضیح داد که همسرم جسیکا و دخترم برای دیدار از عمه عما "Emma" که بطور ناگهانی مریض شده بود بازگشتند ، ما سپس گیلاسهای مشروبمان را برداشتیم و به سلامتی یکدیگر نوشیدیم .( در ادامه جورج به توضیحاتی در مورد محیط عمارت و سالن غذاخوری آن می پردازد و ادامه می دهد ) ..... آه ، ایکاش جسیکا و لیزا اینجا بودند . طبق گفته های اسپنسر آنها سه روز قبل از من اینجا رسیدند و از زیبایی عمارت حیرت زده شدند . لیزا همچنین مورد لطف لورد اسپنسر قرار گرفت و به او اجازه داده شد تا بتواند آهنگ مورد علاقه اش "Monlight Sonata" ی بتوون را توسط پیانوی بزرگ و در بین دیگران بنوازد . در غروب ماه کامل این ملودی به عمارت حالتی زیبا داده بود . اسپنسر به زنم برای این زیبایی به وجود آمده تبریک گفت . می توانم صورت پراز افتخارشان را تصور کنم .


اما پشت اینهمه لطف اسپنسر بزرگ آنهم به کسی که اینقدر برایش خطرناک است ، چه رازی نهفته است ؟


داستان به آن زیبایی که لورد اسپنسر عزیز ما برای جورج ترور تعریف کرده بود ، نبود . در 10 نوامبر و به هنگام ورود جسیکا و لیزا به عمارت ، آنها نا پدید شدند و به هر دوی آنها نسخه ای از ویروس "Progenitor" تزریق شد .


آنها هر دو به عنوان موش آزمایشگاهی آمبرلا و شخص اسپنسر برای تست ویروس قرار گرفتند . واکنش جسیکا به ویروس منفی بود و بلافاصله مُرد ، اما بدن لیزا توانست مقاومت کند و این دختر تا 21 سال بعد هم همچنان به عنوان تست برای انواع ویروس های تولیدی توسط آمبرلا مورد استفاده قرار گرفت .



در 14 نوامبر لیزا در نوشته هایش می نویسد :


بعد از اون آمپولی که بهم تزریق کردند احساس سرگیجه شدیدی دارم . من مامان رو ندیدم . کجا بردنش ؟
مامان به من قول داد که دو نفری با هم فرار می کنیم . یعنی خودش تنهایی فرار کرده و منو تنها گذاشته ؟


------


در همان موقع اسپنسر به جورج ترور پیشنهاد گشتن در عمارت را می دهد و جورج در نوشته هایش به این اشاره می کند که اسپنسر گفته که می خواهد اینجا یک شرکت دارو سازی به نام آمبرلا " Umbrella " ایجاد کند .



15 نوامبر – لیزا در حالت توهم و دیوانگی می نویسد :


من مامان رو پیدا کردم . ما همدیگه رو خوردیم . من خیلی خوشحال بودم .
ولی اون تقلبی بود . مامان من نبود . صورتش شبیه مامان بود ولی داخلش فرق کرده بود .
باید مامان رو پیدا کنم و صورتش رو برگردونم بهش .
من صورت مامان رو برگردوندم . هیچکس نمیتونه مامان من رو داشته باشه غیر از خودم .
من صورتش رو به خودم می چسبونم که نتونه جایی بره . آخه مامان موقعی که می بینمش ناراحت میشه اگه صورتش رو نداشته باشم .



17 نوامبر - لیزا در حالی که تقریبا عقلش رو از دست داده می نویسه :


از داخل جعبه ، بوی خوب مامان . شاید مادر واقعی اینجاست . جعبه سنگی سنگین . اون آسیب ( می رسونه ) . طناب پولادین در بین راه . نمیشه مادر رو دید بخاطر چهار تا سنگ .



18 نوامبر – جورج ترور نگران از وضعیت خانواده اش در اطراف خانه اسپنسر شروع به گشت زدن می کند ، او در بازدید از حیاط خلوت به قسمتهایی بر می خورد که جزو معماری او نبوده و در نوشته هایش به آن اشاره می کند . او در نوشته هایش به این موضوع اشاره می کند که در مورد مریضی عمع عما به شک افتاده است که چرا اینقدر طول کشیده . به دلیل عدم وجود خط تلفن نیم تواند با آنها تماس بگیرد و از وضعیت آنها مطلع شود . احساس بدی دارد ، احساس می کند توسط یک نفر دائما زیر نظر است . او به حیاط خلوت اشاره می کند و در مورد نردبانی می نویسد که جزو معماری او نبوده و از وجود چنین قسمتی اظهار شگفتی می کند . او احساس بدی نسبت به این ماجراها دارد .



19 نوامبر – لیزا در حالی که کاملا عقلش را از دست داده و دیوانه شده تلاش می کند بنویسد :


* ( در متن انگلیسی این نوشته در RE1-Remake نوشته ها درهم و برهم و کوچیک بزرگ نوشته شده بطوری که نشون میده شخص کاملا عقلش رو از دست داده ، در ترجمه این نکات رو تا حدودی رعایت کردم ، املای اشتباه کلمات با منظور صورت گرفته )



بابا اول ملحق شد ، مامان دوم ملحق شد
د ا خل سفید و خ شن لجنی و قرمز
نیست مامان واقعی کجا
نمدونم بابا پیدا کرد مامان رو دوباره
جکا محلق مامانی دیگه تکون نمیخورد فریاد میکشه
چرا؟ فقط میخوام با اون باشم
مامان
کجایی
دلم برات تنگ شده


20 نوامبر – جورج ترور در مورد نگرانی شدیدش در مورد خانواده اش می نویسد . در مورد کارمندی که به او گفته که او و خانواده اش کارشنان در عمارت به پیایان رسیده و باید آنجا را ترک کنند و نگرانی اون در مورد خانواده اش بی مورد است .


.....


24 نوامبر – جورج درباره نگرانی شدیدش می نویسد . اینکه به او غذای کمی داده اند و او فکر می کند که می خواهند بکشندش . او احساس می کند همه چیز مشکوک شده است و باید از آنجا فرار کند .



در فاصله روزهای 26 نوامبر تا 1 دسامبر ، جورج در عمارت گیر می افتد . او به دنبال راه فرار است ، اما در این بین فندک مورد علاقه اش را که جسیکا به او هدیه داده گم می کند . جورج دائم نگران خانواده اش است و برای آنها دعا می کند . در این بین او چیزهای زیادی را به خاطر می آورد . او در آزمایشگاه گم میشود ، و در بین اشیاء یک کفش را می بیند که بنظرش آشنا میرسد ، تنها چیزی که به ذهنش خطور می کند فقط یک کلمه است "جسیکا" . او مردی در لباس سفید آزمایشگاه را به خاطر می آورد که به او گفته بود خانواده اش تقریبا ... . او در نوشته هایش از ساخت این عمارت اظهار پشیمانی می کند .


آخرین نوشته او مربوط به 1 دسامبر است که او چندین روز را بطور کامل بدون آب و غذا سر کرده و بدنش بسیار تحلیل رفته است . او وارد یک تونل میشود و در انتها تونل با سنگ بزگی برخورد می کند که بسیار شبیه سنگ قبر است . روی سنگ نوشته شده است " George Trevor " .



جورج ترور : ... جسیکا ، لیزا ! منو ببخشید ...


----

خب این سرگذشت آمبرلا تا 1 دسامبر 1967 . نظرتون راجع به اسپنسر چیه ؟
ادامه رو در پست بعدی می نویسم . فقط اگر وقت کنم زود تر اینکارو می کنم .
( راستی اگر هم دوست داشتید به این تاپیک رای بدید دوستان گلم )