مشاهده نسخه کامل
: چندین موضوع جالب فضایی [مقاله]
ترجمه توسط احمد رزاقی، حقوق متن محفوظ برای سایت و نویسنده
داگلاس آدامز میگوید یکی از پژوهشگران میگوید:
جهان بزرگ است. واقعا بزرگ. به قدری که واقعا نمیتوانید تصورش را بکنید که چه اندازه ای دارد، عظیم الجثه؟ یا بیشتر؟"
" منظورم این هست که شما ممکن است فکر کنید که جهان مثل جاده ای طولانی هست به سمت شیمی، یا به سمت علم زیست؟
او شوخ نبود! جهان واقعا با میل بیشتری در حال بزرگ شدن هست. تقریبا غیر قابل شدنی هست این فاصله زیاد در حس ما بگنجد.
هر کسی که بگوید میوتاند به خوبی چنین مقیاسی را احساس کند، احتمالا دروغ گفته است! هوش بشر به سادگی نمیتواند این خلیج بی پایان فضا را درک بکند هیچ منبعی هم وجود ندارد برای این کار چشم انسان حتی فاصله های نزدیک را هم با اختلاف جهت و منظر میتواند تشخصی دهد.
و بدین ترتیب از تشخیص فاصله ها زیاد که درباره اش بحث میکنیم هم ناتوان هستیم.
هر منجمی میداند که ماه زمین کاملا به زمین نزدیک و با دیگر اشیاء قابل تشخیص است، سیارات کم کم در حال دور شدن هستند و ستاره ها نیز به طور نامعلومی در حال دور شدن هستند.
بنابراین، در این مطلب بیشتر عکسهایی که به ترتیب ارقام لیست شده اند، یا به وسیله نوعشان، یا شاید به واسطه ی زمان، فاصله هایشان را نشان میدهد.
*ابتدا، پنجره یک خانه! این پنجره در فاصله حدود 200 متر دور تر قرار دارد. 200 متر یک فاصله خوب هست که اکثر ما میتوانیم آن را تشخیص دهیم.
* و بعدی، ماه ما هست. 400.000 کیلومتر. در شرایطی که به جایی دیگر میروید ماه خیلی دور هست. من شاید به یک سفر 160 کیلومتری بروم! زمان ماه در چه دوره ای قرار دارد؟
حدود 3 ماه. گردشی در حدود 5 کیلومتر! من میتونم در حدود 9 سال به ماه برسم سال با مقداری حدودا 24 ضرب در 7 بار راه رفتنم در سال! چه خبر بدی! بنابراین با این مقیاس من میتوانم از لندن تا پاریس درست 3 روز راه برم تا به مقصد برسم و با این حال پس میتوانم با این راه رفتن در حدود 4 یا 5 ماه به شهر سیدنی در استرالیا برسم.
* و مریخ. 60 میلیون کیلومتر. وقتی این عکس در آگوست 2003 گرفته شده بود مریخ خیلی نزدیک بود. 60 میلیون کیلومتر یعنی 150 بار طی مسافت زمین تا ماه .
خوب یعنی حدود هزاران سال راه رفتن! یعنی نسبتا آنسوی دوره ی زندگی بشر. اجازه بدید به ماشین شخصیمان برویم! اگر آن موقع 40 سال داشتیم وقتی آماده سفر به آنجا با این مسافتها شدیم سن احتمالا در 70 سالگی است. البته آنوقت باید چیزی حدود 4 میلیون دلار فقط برای بنزین بپردازید و حالا فکر کنید داخل یک هواپیمای جت نشسته اید حالا چی؟ باید حدود 10 سال احتمالا صبر کنید.
*بیاید بیشتر پیش برویم. مسیه 16. یعنی سحابی عقاب. این جرم یک خوشه باز ستاره ای که حالت گازی و ابری دارد است که در داخل کهکشان قشنگمان قرار دارد .
حدود 7000 سال نوری هم با ماه فاصله دارد. در واقع این هم یک بازه ی زمانی حدود 30 بیلیون سال رانندگی نیاز دارد!! و حالا سیاره مشتری کجاست؟ احتمالا حدود 1 هزارم متر دور تر... و یا... معلوم نیست.
*و حالا یک شانس دیگری هم قبل از آنگه کهکشانمان را ترک کنیم داریم. و آن هم خوشه ی کروی. یعنی مسیه 13. این جرم 25000 سال نوری دورترهست .
مسیه 13 در حدود 357 کیلومتر دورتر از مقیاس کنونیمان هست.
*الان کجاییم. یک لحظه صبر کنید ببینیم کجاییم!!! خوب متاسفم ما هم اکنون کهکشانمان را ترک کردیم. کهکشان ما جزو گروهی از کهکشان هاست که در فضا در حال تلو تلو خوردن هست .
دیگر اعضای این گروه مسیه 33 هست. یعنی همین عکس روبرو. چقدر دورتر از ما است؟ اون 3 میلیون سال نوری دورتر هست. یعنی 120 بار دورتر از مسیه مسیه 33 تنها دهمین را به ماه هست. یعنی حدودا 3 بار فاصله ی سیدنی. بد هم نیست. نه؟
*حالا این گروه محلی خودمان را ترک میکنیم تا به خوشه ی سنبله ( یا ویرگو) برسیم. عکس روبرو مربوط به کهکشان غول مسیه 85 است. البته عکس خیلی خوبی نیست .
این هم 60 میلیون سال نوری دورتر هست. همواره این فاصله بسیار بزرگی هست.
* در آخر هم خوشه سنبله را ترک میکنیم تا به سوی صور فلکی ماهی و برساووش حرکت کنیم. اینجا یک قسمتی از آن خوشه هست .
یعنی هابیل 262 ( یا آبیل 262). این هم تقریبا 260 میلیون سال نوری از ما دورتر هست. در مدلی که ما در اختیار داریم این جرم 5 در صد راه به سوی مریخ هست. در داخل این جرم یک کوازار حدود2 بیلیون سال نوری هست، در مدلهای شیمی ما یعنی حدودا نصف راه به سوی مریخ. دقت داشته باشید این که نصف راه مریخ هست از اینجا یعنی خوشه برساووش محاسبه شده است.
میبینید بد هم نیست. من شرط میبندم ما با وجود اینکه میان این فاصله ها و آن هم نزدیک سفر کردیم خیلی فاصله کمی طی کردیم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Mr.Shaibow
11-11-2007, 20:07
تأثير تشعشعات كيهاني بر اسكلت فضانوردان
اسكلت يكي ازسيستمهاي مهم انسان است كه سبب حفظ وضعيت ايستاده و استوار بدن در برابر نيرويجاذبه ميشود. بهطور طبيعي اسكلت انسان در محيط جاذبه 1 جي زمين رشد و نمو ميكندو ساختار استخواني آن به شكلي طراحي شده است كه در مقابل نيروهاي وارد بر خودمقاومت كند. لايه خارجي استخوان را پريوست (در مقابل لايه داخلي يا آندوست) گويند. بافت استخواني محيطي بهشكل تيغههاي استخواني در زير پريوست قرار دارد. درلايههاي زيرين، مجاري استخواني هممركز (نظير تنه درخت) در اطراف يك منبع خونيقرار ميگيرد و سيستمهاي هاورس (استئون) را ميسازد.بافت استخواني از دو قسمت سخت قشري در خارج، و مغزاستخوان در داخل تشكيل شده است. قسمتي از استخوان كه در مجاورت مغز استخوان قراردارد، استخوان اسفنجي (ترابكولار) نام دارد. استخوان قشري (compact bone)، در حدود 80 درصد استخوانبندي افراد بزرگسال را تشكيل ميدهد و اكثراً در تنه استخوآنهايدراز وجود دارد. استخوان اسفنجي (spongy or cancellous bone) بهصورت تيغههايموازي ميكروسكوپي آرايش مييابد و بيشتر در تنه مهرهها، دندهها، لگن و انتهاياستخوآنهاي دراز وجود دارد. ترتيب قرارگيري بافت اسفنجي و متراكم، استحكام مناسب رابراي تحرك فراهم ميسازد. قسمت اسفنجي استخوان وزن بدن را متحمل ميشود و آن را دربرابر شكستگي محفوظ ميكند. بافت استخواني دائماً در حال بازسازي است و كلسيم موردنياز بدن بهطور متناوب از ذخاير اسكلتي آزاد ميشود.فضانورداني كه بيتحركي طولانيمدت را تجربه ميكنند،مانند بيماران بستري، قطع نخاع، فلج اندامهاي تحتاني، و كساني كه اندامهايشانمدتها در گچ ميماند، بخش زيادي از توده استخواني، قدرت استخواني، و عضلاني خود رااز دست ميدهند. مطالعات مختلف بر روي فضانوردان نشان ميدهد كه از دست رفتن تودهاستخواني در مأموريتهاي فضايي به طور متوسط، حدود 1 تا 2 درصد در ماه و از دستدادن كلسيم در فضانوردان تقريباً 10 برابر ميزان از دست دادن كلسيم در بدن زنان دراوايل يائسگي است (بيشترين ميزان ازبين رفتن توده استخواني انسان در روي زمين). كاهش توده استخوان باعث كاهش قدرت استخواني و افزايش خطر شكستگي ميشود كه يكي ازمشكلات سلامتي فعلي فضانوردان است و سبب اختلال در كاركرد آنها در مأموريتهايفضايي ميشود. پوكي استخوان در فضانوردان يكي از بزرگترين موانع مأموريتهايطولانيمدت مثل سفر به مريخ است. آموختههاي ما درباره پوكياستخوان (osteoporosis) در فضا موجب خواهد شد تا اين معضل را، كه بيماري شايع و ناتوانكنندهاي در كرهزمين است، بهتر بشناسيم.
اخيراً دانشمندان متوجهشدهاند كه اشعه درماني در بيماران مبتلا به سرطان، خطر شكستگي خودبهخودي استخوانرا افزايش ميدهد و اين واقعيت افق جديدي از تحقيقات براي محققان است. بتمن يكي ازدانشمندان ناسا، كه در حال حاضر بر روي پوكياستخوان كار ميكند، ميگويد: "بروزشكستگي استخوان در زنان يائسهاي كه به علت سرطان گردن رحم و روده بزرگ تحت درمانبا اشعه (راديوتراپي) قرار ميگيرند 60 درصد و در بيماران مبتلا به سرطان مقعد بهميزان 200 درصد افزايش مييابد". با توجه به آنكه كاهش توده استخواني در فضانوردانو مواجه آنها با تشعشعات كيهاني در مأموريتهاي فضايي 30 ماهه به مريخ، امرياجتنابناپذير است بايد شرايطي مهيا كرد تا بتوان مسافران را در برابر آنمحافظتنمود.بتمن (Bateman) در جولاي 2006، 35 موش ماده را در معرض يك مواجهه (تك دُز) اشعهبه شدت 2گري قرار داد. البته اين مقدار تقريباً معادل شدت اشعهاي است كه براي فرد مبتلا به سرطان استفادهميشود. وي موشها را به 4 گروه تقسيم كرد و اثر اشعههاي مختلف گاما (امواجالكترومغناطيسي با طول موج كوتاه و انرژي بالا كه به وسيله مواد راديواكتيو تابيدهميشود)، پروتون (از اجزاي اتم با بار مثبت و اندازه حدوداً 1836 برابر بزرگتر ازالكترون)، كربن و يونيزه (اشعه با قدرت بالا با انرژي كافي براي خارجكردن الكتروناز مدار حركتي و در نتيجه بارداركردن هسته) را روي آنها بررسي كرد. سپس قسمتابتدايي استخوان بزرگ ساق پا (تيبيا) و استخوان ران (فمور) را به وسيله سيتياسكنبررسي كرد. طبق نتايج بهدست آمده، اشعه كربن باعث شد تا توده استخوان اسفنجي 39درصد (بيشترين كاهش) كاهش يابد. اشعههاي پروتون، يونيزه و گاما به ترتيب 35، 34 و 29 درصد توده استخوان اسفنجي را كاهش دادند. ميزان كاهش اتصالات متحملكننده وزن دراستخوان اسفنجي در بين چهار گروه، حدود 46 تا 64 درصد متغير بود. شايان ذكر است كه قطع اتصالاتاستخواني برگشتپذير نيست و با درمانهاي جبراني بهبود نمييابد. تكتك اشعههاي؛گاما، پروتون، كربن و يونيزان در اين مطالعه نسبت به مجموع اين اشعهها (پروتون ويونهاي سنگين يا اشعههاي يونيزان) تخريب كمتري داشت. طبق اظهارات بتمن درميزانهاي بسيار پايين اشعه هم، كه انتظار كاهش توده استخواني نميرفت، اين معضلمشاهده شد. براساس مطالعه بتمن مشخص شده است كه اشعه بر روي قسمت قشري و سختاستخوان اثر محسوسي ندارد و فقط ناحيه اسفنجي را تحت تأثير قرار ميدهد. براساسنتايج اين مطالعه، تشعشعات فضايي موجب تشديد كاهش توده استخواني و وخيمتر شدناثرات زيانآور بيوزني بر روي استخوان ميشود.
Mr.Shaibow
11-11-2007, 20:10
ازسال 1957 که اتحاد جماهير شوروي موفق شدماهوارهاسپوتنيک1را در مدار قرار دهد، آلودگي فضا به دست بشرآغاز شد. اين آلودگي، عمدتاً مربوط به قطعات رها شده در فضا، انفجارات خواسته ياناخواسته و محمولههاي غير قابل استفاده ميباشد. سطح تكنولوژي پرتاب ماهوارهها در آغازعصر فضا و عدم شناخت دقيق مهندسان و متخصصان نسبت به مخاطرات پسماندهاي فضايي،باعث شد كه در سالهاي اوج اين فعاليتها حجم قابل توجهاي پسماند در مدارهايگوناگون زمين رها شود. چند سالي كه از عصر فضا گذشت كمكم خطرات ناشي از پسماندهايفضايي، خود را به اشكال مخاطرهآميزي نشان دادند. در بررسي محمولههايي كه بهزمين بازميگشتند، نشانههايي از برخوردهاي كوچك و بزرگي ديده ميشد كه پارهاياز آنها بسيار خطرناك به نظر ميرسيدند.
اين تصويربر اساس داده های واقعی شبیه سازی کامپيوتری شده است
پس از آغاز راهپيماييهاي فضايي، خطرات ناشي از برخورد پسماندهايبسيار كوچكي كه ميتوانست به راحتي پوشش نازك و حساس لباس فضانوردان را پاره كند،معضل ديگري بود كه آژانسهاي فضايي را به تحقيق و تفكر بيشتري واداشت. اين موضوعدر سال 1991، زماني كه دستكش يكي از فضانوردان شاتل فضايي آتلانتيس هنگامپيادهنوردي فضايي و در اثر برخورد پسماند بسيار كوچكي پاره شد، اهميت ويژهاييافت.فضاي اطراف زمينرا اجرام سماوي و غير سماوي،پلاسما، امواج الکترومغناطيسي و يونها در برگرفته است. ملموسترين وفيزيكيترين پديدهاي كه در اطراف زمين مشاهده ميشود، مدارگردها هستند. در تعريف،مدارگردها اجسامي هستند با وزن، ابعاد و شكل ظاهري متفاوت كه با طبعيت از قوانينسهگانه كپلري به دور اجرام عظيم سماوي ميچرخند.مدارگردهاي اطراف زمين را ميتوان به دو گروه مدارگردهاي سماوي مانند ماه، سنگهايآسماني و غبارهاي بينسيارهاي و مدارگردهاي دست ساز مانند ماهوارهها،ايستگاهها و پسماندهاي فضايي تقسيم كرد.
مدارگردهاي غير سماوي را ميتوان در دوگروه اجرام قابل استفاده نظير ماهوارهها و اجرام غير قابل استفاده نظير مراحلپاياني راکتهاي حامل و يا ماهوارههاي از کار افتاده جای داد. پسماندهای فضايی بهاين گروه از مدارگردهای ساخته دست بشر که غير قابل استفاده بوده و يا عمر مفيدشانبه پايان رسيده باشد گفته ميشوند. تخمين زده ميشود که در حال حاضر حدود 330ميليون قطعه پسماند با ابعاد مختلف از قطر يک ميليمتر تا ماهوارههاي از کارافتاده چند صد کيلوگرمي در مدارهاي مختلف زمين سرگردانباشند.
اکثر پسماندهاي فضايي در دو منطقه عمده اطراف زمين انباشته شدهاند. منطقه لئو (LEO) يا محدوده کم ارتفاع مداری اولين منطقه آلوده فضا شمرده ميشود. اين منطقه كه از ارتفاع 200 کيلومتري سطح زمين آغاز شده و تا حدود 2000 کيلومتريادامه پيدا ميکند برحسب اتفاق ميزبان بيشترين تعداد ماهوارههاي هواشناسي ونظامي است و از اين نظر منطقه حساسی به حساب میآيد. منطقه دوم، ناحيه کم ضخامتمدار زمينآهنگ يا جئو (GEO) در ارتفاع حدود 36000 کيلومتري زمين است کهتقريبا تمامي ماهوارههاي مخابراتي و تلويزيوني در اين ناحيه واقعشدهاند.
اين شكلپراكندگي پسماندهاي فضايي را در اطراف زمين، نشانميدهد
اين تصوير بر اساس داده های واقعی شبیه سازی کامپيوتری شده است
شناخت اين دو منطقه احتياج به روشهاي متفاوتي دارد. براي مثال، مطالعهاثر بازدارندگي اتمسفر و يا ناهمگوني شتاب جاذبه زمين که در مدارهاي لئو بسيارحياتي است، در مدارهاي جئو اهميت چنداني ندارد، اما در مقابل، مطالعه اثر جاذبهخورشيد و ماه براي مدارگردهاي منطقه جئو مهم ميباشد. ... اهميت موضوع پسماندهايفضايي
مهمترين دليل مطالعه پسماندهاي فضايي، خطراتي است كه وجود اين پسماندهابراي ماموريتهاي فضايي به وجود ميآورند. سرعت مورد نياز برای قرار دادن جسمی درمدار زمين آهنگ به ارتفاع 36000 كيلومتر از سطح زمين، حدود km/sec3 ميباشد. اين سرعت با كاهش ارتفاع افزايش میيابد تا جاييکه سرعت لازم برای تزريقمدارگردي در مدار 200 کيلومتري از سطح زمين به حدود km/sec8 ميرسد. برخوردحتي کوچکترين شئ با سرعتهاي اشاره شده ميتواند براي پروازهاي سرنشيندار ياغيرسرنشيندار تهديدي جدي به حساب آيد. به عبارتي، خطر اصلي پسماندهاي فضاييمربوط به انرژي جنبشي بسيار زياد آنها است که در اثر يک تصادم، رها شده و باعثايجاد خسارت زيادي خواهد شد. برخورد ريزترين پسماند با سطح نازك و به شدت حساس لباسفضانورداني كه براي انجام مأموريتهاي فضايي، مجبور به راهپيمايي در اطراف سفينهخود ميشوند، ميتواند خطرات عمدهاي براي آنها دربرداشته باشد. پسماندي به قطرفقط نيم ميليمتر قادر به سوراخ كردن لباس فضايي و خراشيدن پوست بدن فضانوردانخواهد شد. پسماندهاي بزرگتر، حتماً خطرات بيشتري براي آنها خواهد داشت.
نمونهاي ازبرخورد يك پسماند با قطر كمتر از يك ميليمتر با يکی از صفحات خورشيدي تلسكوپفضايي هابل
وضع ماهوارهها، عليرغم داشتن پوششهاي مقاومتر، بهترنيست. برخورد يک پسماند فضايي کوچک با يک ماهواره و يا ايستگاه فضايي فعالميتواند باعث از کار افتادن آنها شود و حتي در صورت بزرگتر بودن پسماند، سببمتلاشي شدن ماهواره نيز خواهد شد.به عنوان مثال اگر پسماندي با قطر حدود cm1 با سرعتيمعادل 8 كيلومتر بر ثانيه كه براي مدارهاي كم ارتفاع، سرعت محتملي است بهماهوارهاي برخورد كند، انرژيي معادل يك نارنجك دستي آزاد خواهد كرد. متاسفانهچنين پسماندهاي بسيار كوچكي قابل مشاهده، رهگيري و فهرستبرداري نيستند و بهطبعنميتوان مسير آنها را حدس زد و از آنها دوري نمود. روی همين اصل گسترش تحقيقات برای بهبود طراحی، فرايند ساخت و استفادهاز مواد جديد و ترکيبی در دستور کار تمامی دفاتر طراحی فضايی قراردارد.
موضوع برخورد و تصادم با پسماندها ريسک اقتصادي استفاده از فضا را بهشدت افزايش داده و ادامه تحقيقات فضايي و سفرهاي اکتشافي را با بنبست مواجه خواهدکرد. به همين دليل براي آژانسهاي فضايي و صاحبان ماهوارههاي تجاري، علمي و نظاميبسيار مهم است که اطلاعات دقيق و جامعي از جمعيت، مشخصات و موقعيت پسماندها داشتهباشند.
... جمعيت و منابع توليد
از آغاز عصر فضا تا زمان حاضر، ميزان پسماندهايفضايي ناشي از فعاليتهاي بشري براي کشف و استفاده تجاري، علمي و نظامي از فضاحدود 9000 قطعه فهرست شده است. پسماندهايي که در حال حاضر و به دليل محدوديتهايابزاري، ميتوان فهرست نمود، پسماندهايي با قطر بيش از 10 سانتيمتر در محدوده کمارتفاع مداری و با قطر بيش از يک متر در محدودههای مرتفع نظير مدارهای زمينآهنگهستند. طبق برآوردهاي آماري تعداد کل پسماندها بسيار بيشتر از اين رقم است. حدسزده ميشود که تا کنون حدود 330 ميليون قطعه پسماند با قطري بيش از يک ميليمتر درفضا رها شده باشند.
منابع عمده آلوده كننده فضا را ميتوان در 6 دسته مهم جاداد كه عبارتند از:
· اشياي به جا مانده ازمأموريتهاي فضايي شناختهشدهترين پسماندها را ماهوارههاي از کار افتاده، اشيايبه جا مانده از ماموريتهاي فضايي و قطعات پخش شده از تعداد بيشماري انفجار تشكيلميدهد. اشياي به جا مانده از ماموريتهاي فضايي شامل کابلها، فنرها، پيچها ومحافظهايي است که طي انجام مراحلي از ماموريت، مانند جدايش بلوکها و شروع به کارسنسورها، دوربينها و يا موتورها در فضا رها شدهاند. تخمين زده ميشود که منبع توليد حدود 40% پسماندهايي از اين قبيل،انفجارات خواسته و يا ناخواستهای بوده که در فضا اتفاق افتاده است.
· تصادمهاي فضايي تصادمهايفضايي نيز اگرچه به ندرت رخ می دهند اما به دليل عدم کنترل بر آنها، بسيار مهمهستند. اهميت تصادم بين مدارگردها از دو جنبه قابل بررسي ميباشد. اهميت اولمربوط به دستهاي از تصادمها است كه حداقل يكي از طرفهاي برخورد، مدارگرد فعاليمانند يك ماهواره باشد. اين نوع تصادمها به دليل صدماتي كه ميتواند منجر به ازكار افتادن مدارگردهاي فعال و يا شكست مأموريتهاي فضايي شود، مهم هستند. اهميت دومتصادمهاي فضايي مربوط به بحث جاري يعني توليد پسماندهاي فضايي است. هنگاميكه دومدارگرد با هم برخورد ميكنند، به احتمال قوي قطعات و يا تكههايي از آنها جداشده و با توجه به ميزان و نوع ضربه ناشي از برخورد، مسير مستقلي را در پيشميگيرند. به اين ترتيب هر چند مجموع جرم پسماندها تغييري نميكند اما جمعيت آنهاافزايش مييابد. با افزايش تعداد پسماندهاي فضايي در اطراف زمين، ميبايست منتظرافزايش تعداد چنين تصادفاتي باشيم. هم اكنون روزانه صدها گذر نزديك بينمدارگردهاي فهرست شده اتفاق ميافتد.
آلياژ نَك بخش بسيار اندكي ازپسماندهاي فضايي را قطرات فلز مايعي تشكيل ميدهد که شامل آلياژي از دو فلزقليايي سديم و پتاسيم است. از اين آلياژ به خصوص كه نَك ناميده ميشود به عنوانمايع خنک کننده در رآکتورهاي اتمي واقع در مدار استفاده ميشده است. نشت اينآلياژ فقط در محدوه سالهاي 1980 تا 1988 اتفاق افتاد و قطرات نشت شده قطري بين 100ميکرومتر تا 5 سانتيمتر داشتهاند.
خاكستر موتورهاي سوخت جامد قسمت ديگرياز پسماندهاي فضايي به دليل عملکرد موتورهاي سوخت جامد توليد شدهاند. معمولابراي بهبود عملکرد اينگونه موتورها، کاهش ناپايداري اکسيداسيون و افزايش نيرويپيشران، در هنگام توليد سوخت حدود 18% ذرات ريز اکسيد آلومينيوم نيز به مخلوطسوخت اضافه ميشود. هنگاميكه موتورهاي سوخت جامد روشن است، اين مواد به شکلخاکستر و به قطر 50 ميکرومتر تا 3 سانتيمتر از دهانه موتور خارج شده و در مدارباقي ميمانند.
ذرات بسيار ريز علاوه بر غبار ريز ذرات آلومينيوم، دو گونه پسماندهايفضايي ريزتري نيز وجود دارند. گونه اول اجکتا (Ejecta) نام دارد كه در اثربرخورد پسماندهاي کوچک با سطح ساير اجرام مداري به وجود ميآيد. گونه دوم شاملذرات و غبار رنگ يا ساير پوششهاي مدارگردها نظير عايقهاي حرارتي است که در اثرخوردگي و يا مجاورت با اکسيژن و تابش مستقيم خورشيد، از سطح اصلي کنده شده و درفضا رها ميشوند.
· سيمهاي مسي وست فورد نيدلزآخرين گروه پسماندها، خوشهاي از سيمهاي مسي کوتاه و بلند است که در مدار 3600کيلومتري زمين در حال حرکت هستند. اين خوشه حاصل دو آزمايش در قالب پروژهاي تحتعنوان "وست فورد نيدلز" مربوط به اوايل دهه 1960 است که به منظور استفاده از فضابراي امور مخابراتي شكل گرفته بود. هدف از پروژه اين بود که با ايجاد يک حلقه مسيدر اطراف زمين، سطح مناسبي براي بازتاب امواج الکترومغناطيس به وجود آيد. طي اينعمليات، تعداد 480 ميليون دوقطبي مسي در دو مرحله در مدار زمين قرارگرفتند.
نمودار زير سهم جمعيت هر گروه از منابع آلوده كننده فضا را به تفكيكنشان ميدهد. ملاحظه ميشود كه مدارگردهاي فعال و مفيدي كه هماكنون مشغول ارائهخدمت هستند تنها حدود 6% از كل جمعيت مدارگردهاي دستساز را به خود اختصاصميدهند.
اهميتهر يك از موارد فوق، به درصد آلودگي آنها مربوط ميشود. روشن است كه كنترل ومطالعه روي منابع آلودهكنندهاي كه درصد كمي از آلودگي كلي را به خود اختصاصميدهند، در اولويت نخواهد بود.... فرسايش وفروافتادن
همه ساله در حدود 20،000 تن اجرام طبيعي و غير طبيعي شامل غبار بينسيارهاي، شهابسنگها و برخي دستساختههاي بشر كه به واسطه مأموريتهاي فضايي درمدار قرار گرفتهاند از محدوده مدارهاي كم ارتفاع به سمت زمين فروميافتند.فرسايش و فروافتادن پسماندهاي فضايي كه عمدتا ناشي از اثراتبازدارنده اتمسفر ميباشد، روش طبيعي کاهش پسماندها هستند. پسماندي که در مدارهايکم ارتفاع به دور زمين ميچرخد در اثر اغتشاشات ناشي از اتمسفر به طور مداومانرژي جنبشي خود را از دست ميدهد و در نتيجه ارتفاع مداري آن کاهش مي يابد. چنينپسماندي علاوه بر مقابله با نيروي بزرگ بازدارنده اتمسفر، به دليل سرعت زيادي كهدارد، آرام آرام داغ شده و ميسوزد. اگر پسماند کوچک باشد، در اثر فرسايش کاملاسوخته و قبل از برخورد با سطح زمين از بين ميرود. ولي اگر پسماند بزرگ باشد، بخشباقيمانده آن به زمين برخورد خواهد کرد.
مخزن سوختمرحله پاياني موشك "دلتاي دو". اين مخزن فولادي 200 كيلوگرمي به تاريخ 5 ژانويه 1997 در تگزاس سقوط كرد.
موضوع برخورد با زمين از دو جهت قابلتامل است: اول مكان و زمان برخورد و دوم پسماندي كه به زمين برخورد خواهد كرد. موضوعاولزماني اهميت مييابد كه پسمانددر شهرها، مراكز پرجمعيت و يا مجتمعهاي صنعتي حساس و ارزشمندي مانند پالايشگاهها،سدها و يا نيروگاههاي اتمي سقوط كند.اما اهميتموضوعدومزماني آشكار ميشود كهپسماندهاي خطرناكي مانند راكتورهاي اتمي سفاين فضايي و يا مخازن مملو از سوخت ومواد شيميايي خطرناك در ليست فروافتادن قرارميگيرند.سه راه طبيعي براي فرسايش يا فروافتادن پسماندها ميشناسيم كه هر كداماز آنها به گونهاي با اثرات بازدارنده جو زمين در ارتباطهستند:
· تغيير چگالي جو اين موضوعدر مورد پسماندهايي كه در جو بسيار رقيق يا اندكي بالاتر از آن به دور زمينميچرخند، اهميت دارد. چگالي اتمسفر در ارتفاع مشخصي از سطح زمين و در طول زمان،همواره ثابت نيست و به شدت به فعاليتهاي دورهاي خورشيد كه بازهاي يازده سالهدارد، وابسته است. دراوج فعاليتهاي خورشيديكه تابش اشعههاي ماوراءبنفش و گاما به شدت افزايش مييابد، لايههايمختلف اتمسفر زمين به تناسب انرژي بيشتري دريافت كرده و افزايش حجم ميدهند. اينامر باعث ميشود چگالي اتمسفر در لايههاي فوقاني به شدت افزايش يابد. افزايشچگالي اتمسفر در لايههاي فوقاني باعث افزايش ميزان فرسايش و نيروي بازدارندگيخواهد شد كه اين موضوع باعث ميشود روند فرسايش و سقوط پسماندهاي اين منطقه دراوج فعاليتهاي خورشيدي شتاب بيشتري گيرد.
مدارهاي بيضي شكل بسيار كشيده دومينعامل فرسايش يا فروافتادن پسماندها مربوط است به دستهاي از آنها كه در مدارهاييبا تفاوت فاحش در ارتفاع نقاط اوج و حضيض ميچرخند و يا به عبارتي ديگر شکل مداريآنها بيضي بسيار کشيده است. اثر نيروهاي جاذبه ماه وخورشيد مخصوصا در حالتهاي خاصي نظير مقارنه باعث اختلالات کوچکي در مدارهاي ايندسته از پسماندها ميشود. از آنجاکه در اين مدارها نقطه حضيض بسيار نزديک بهمحدوده جو غليظ است، كمترين اختلال در مدار امکان فرو رفتن مدارگرد در جو غليظزمين را به شدت افزايش ميدهد. هر بار كه مدارگرد در مسير خود از لايههاي غليظ جوعبور ميكند، بخشي از انرژي مداري خود را از دست داده و در نتيجه، ارتفاع مدار آنپايينتر آمده و فرايند فرسايش يا سقوط، سرعت بيشتريميگيرد.
· فشار تابشيخورشيدآخرين عامل که اهميت کمتري نيز دارد نيروي ناشي از فشارتابشي خورشيد است. اثر اين نيرو بر مدارگردهاي بزرگ و سنگيني نظير ماهوارهها بهقدري اندک است که ميتوان آن را فراموش نمود. اما همين نيروي اندک روي پسماندهاييکه نسبت سطح به جرم بزرگي دارند، تاثير قابل ملاحظهاي دارد که نميتوان از آنصرف نظر کرد. اين منبع انرژي به عنوان روش طبيعي دفع و فرسايش ذرات و غبارهايينظير آنچه در مورد خروجي موتورهاي سوخت جامد و يا اجكتا گفته شد، بسيار مفيد است. فشار تابشي خورشيد در دورههايي يازده ساله افزايش مييابد و بيشترين حجم رانشپسماندهاي ريز به سمت جو غليظ در آن زمان صورت ميگيرد.
Mr.Shaibow
11-11-2007, 20:14
پيشرانهاي فضايي، ابزاري براي تغيير سرعت موشكها، ماهوارهها و فضاپيماها هستند. آنها روشهاي متفاوتي براي توليد شتاب در سيستمهاي فضايي دارند كه هر كدام مزايا و معايب خاص خود را دارد كهبا توجه به نوع كاربرد، در سفر بهفضا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و يا كنترل وسيله فضايي در مدار از آنها استفادههاي متفاوتي ميشود.
اكثر پيشرانهاي امروزي بر مبناي افزايش انرژي جنبشي سوخت و خروج سريع آنها از دهانه خروجي استوار ميباشند. در اينگونه سيستمها به سوخت به اصطلاح داغ شده مجال داده ميشود تا از مجرايي به بيرون فرار كند. سرعت بسيار زياد گازهاي خروجي طبق قانون سوم نيوتن مجموعه موتور و هرآنچه را كه به آن متصل است را در جهت مخالف خروج گازها به جلو هل خواهد داد. اين نوع از پيشرانهاي فضايي را موتورهاي راكت مينامند. موتورهاي راكت با توجه به فرآيند كسب انرژي توسط گازهاي خروجي به دو دسته راكتهاي شيميايي و راكتهاي غير شيميايي تقسيم ميشوند. اكثر فضاپيماها از راكتهاي شيميايي استفاده ميكنند. در اينگونه موتورها ماده شيميايي قابل اشتعالي در مجاورت اكسيدكننده مناسبي قرار گرفته و شرايط لازم براي احتراق تركيب فراهم ميشود. حاصل احتراق گازهاي پرانرژي و داغي است كه مأموريت توليد پيشران را به عهده دارند. اين دسته از موتورها با توجه به نوع سوخت و اكسيدكننده به دو دسته كلي تقسيم ميشوند. موتورهاي سوخت جامد و موتورهاي سوخت مايع كه موتورهاي سوخت مايع خود دو نوع دارد. بعضي انواع موتورهاي سوخت مايع كه براي عمل در اتمسفر زمين طراحي ميشوند مكنده بوده و اكسيد كننده خود را كه همان اكسيژن هوا است از راه مكش هوا به داخل موتور به دست ميآورند. اين عمل نظير رفتار موتورهاي جت هواپيماهاي جنگي است. نوع دوم موتورهايي است كه اكسيد كننده در داخل مجموعه حمل ميشود مانند بسياري از موشكهاي فضايي يا جنگي
امروزه يكي از قديميترين و در عين حال مدرنترين موتورهاي فضايي غيرشيميايي، موتورهايي با پيشرانههاي يوني هستند. اين موتورها كه در دسته موتورهاي الكتريكي جاي ميگيرند و در حال حاضر در چند پروژه مهم فضايي مورد استفاده قرار گرفته و به خوبي پاسخگوي نيازمنديها بودهاند. جالب است كه ايده استفاده از نيروي الكتريسيته براي توليد پيشران به سالهاي اوليه توليد و گسترش موتورهاي موشك بازميگردد اما به دليل محدوديتهاي فناوري در آن روزگار اين ايده تا به امروز عملياتي نشده بود. در اينگونه موتورها جريان سريع محصولات داغ احتراق جاي خود را به جرياني بسيار سريعتر از يونهاي پرانرژي ميدهند. .
اين موتورها نيروي پيشران بسيار اندكي توليد ميكنند اما در مقابل مصرف آنها فوقالعاده ناچيز است. از اين رو اين قبيل موتورها صرفاً براي استفاده بسيار طولاني مدت كه زمان كافي جهت افزايش سرعت وجود داشته باشد، كاربرد دارند.
يون يك تك اتم يا مجموعهاي از اتمها است كه با از دست دادن و يا به دست آوردن تعدادي الكترون، حالت خنثي الكتريكي خود را از دست ميدهد و تقارن بين تعداد پروتونهاي هسته و الكترونهاي پوسته در اين حالت به هم ميريزد. اگر اتم تعداد الكترون بيشتري نسبت به پروتون داشته باشد به آن يون منفي يا آنيون گويند و در صورتي كه تعداد الكترون كمتر از پروتون باشد به آن كاتيون يا يون مثبت ميگويند.
در موتورهاي الكتريكي روشهاي متفاوتي براي شتاب دادن به يونها وجود دارد كه تمام آنها يك نقطه مشترك دارند و آن اين است كه با تأمين نسبت شارژ به جرم بسيار زياد، يونها را تا آنجا كه ميشود با سرعت بيشتري به بيرون پرتاب ميكنند. سرعت خروج گازهاي يونيده شده در اين گونه موتورها گاهي تا بيش از 10 برابر موتورهاي شيميايي ميباشد اما از آنجاييكه جرم گازهاي خروجي بسيار كمتر از پيشرانههاي شيميايي است، پيشرانش (تراست) اينگونه موتورها خيلي كمتر از اسلاف شيميايي آنها است.
موتورهاي يوني انواع متنوعي دارد كه بعضي از آنها ساخته شده و به كار گرفته شدهاند و پارهاي ديگر در حد نظر و نقشه هستند. سادهترين موتور يوني پيشنهاد شده تا كنون، موتور الكترواستاتيكي است كه ساختمان و طريقه عملكرد سادهتري نسبت به همتايان مدرن خود دارد. در يك پيشرانه يوني الكترواستاتيكي، گاز نسبتاً سنگيني (نيروي پيشران موتور به حاصلضرب دو عامل سرعت خروجي گازها و جرم آنها وابسته است) مانند آرگون با جرم اتمي 40 گرم بر مول يا بخار جيوه با جرم اتمي 200 گرم بر مول به عنوان سوخت مورد استفاده قرار ميگيرد.
ابتدا اتمهاي سوخت، در حالت طبيعي خود، از روزنه كوچكي وارد محفظه موتور ميشوند و در آنجا توسط الكترونهاي حاصل از يك تفنگ الكتروني (مانند آنچه در لامپ تصوير تلويزيونها وجود دارد) بمباران ميشوند. برخورد الكترونهاي سريع به اتمهاي گاز باعث ميشود كه اتمها يك يا چند الكترون از دست داده و به شكل يون مثبت درآيند. الكترونهاي آزاد شده خود در نقش بمبهاي جديد عمل كرده و فرآيند يونسازي شتاب ميگيرد. در ديواره محفظه موتور حلقههاي مغناطيسي مخصوصي نصب شده تا با سرعت دادن به الكترونها، فرآيند بمباران را بهبود بخشند. الكترونها پس از برخورد با اتمها و از دست دادن انرژي خود، در نهايت توسط ديواره محفظه و يا شبكه توري با بار مثبت كه در انتهاي موتور قرار دارد، جذب ميشوند و جاي خود را به الكترونهاي تازهنفس ميدهند
يونهاي مثبت بر اثر خاصيت پخش اتمي، سرانجام از منافذ شبكه توري با بار مثبت عبور كرده و وارد ميدان الكتريكي بسيار قوي بين دو شبكه مثبت و منفي ميشوند. اختلاف پتانسيل بسيار شديد بين دو شبكه باردار مثبت و منفي باعث ميشود كه يونها به سمت توري محتوي بار منفي شتاب بگيرند. پتانسيل الكتريكي شبكه مثبت بسيار بيشتر از پتانسيل الكتريكي شبكه منفي انتخاب ميشود. از اين رو يونهاي مثبت بيشتر از آنكه تحت تأثير جاذبه شبكه منفي باشند، از دافعه شبكه مثبت پيروي مينمايند. اين امر باعث ميشود كه تعداد بسيار زيادي از يونها قادر به فرار از منافذ شبكه منفي شوند. فرار بسيار سريع يونهاي مثبت از انتهاي موتور بر طبق قانون سوم نيوتن باعث توليد نيروي پيشراني در جهت خلاف حركت يونها ميشود.
اگر يك موتور يوني به اين شيوه به كار خود ادامه دهد، رفته رفته تجمع بار منفي در موتور افزايش يافته و سيستم حالت خنثي خود را از دست خواهد داد. از اين رو در اينگونه موتورها يك تفنگ الكتروني اضافي در پشت موتور به گونهاي نصب شده است كه الكترونهاي پرتاب شده با يونهاي مثبت برخورد نموده و علاوه بر آنكه اتم را به حالت خنثي تبديل ميكنند، باعث تخليه بار منفي تجمعي موتور نيز ميشوند. چنانچه مجموعه موتور و يا سفينه فضايي حامل آن از نظر بار الكتريكي خنثي نباشد باعث ايجاد ميدان الكتريكي مضاعف در پشت شبكه مثبت، جايي بين اين شبكه و محفظه اصلي موتور خواهد شد. ايجاد چنين ميداني حركت يونهاي مثبت به سمت خروجي موتور را مختل كرده و سيستم كار نخواهد كرد.
سرعت گازهاي خروجي از يك موتور نهچندان كارآمد يوني باز هم به مراتب از سرعت گازهاي خروجي يك موتور شيميايي بيشتر است. در موتورهاي اوليه يوني اين سرعت به حدود 30 كيلومتر بر ثانيه ميرسيد كه امروزه تا حدود 200 كيلومتر بر ثانيه افزايش يافته است. در مقابل سرعت گازهاي خروجي يك موتور شيميايي بين 3 تا 5 كيلومتر بر ثانيه است. هرچند سرعت گازهاي خروجي بسيار زياد است اما از آنجاكه جرم مصرفي به عنوان سوخت خيلي اندك ميباشد، نيروي پيشران چنين موتورهاي بسيار كم است. اما در مقابل اين گونه موتورها ميتوانند مدت زمان زيادي تا حدود 2 سال مداوم كار كرده و اندك اندك سرعت سفينه را افزايش دهند. اغلب نيرويي كه توسط چنين موتورهايي توليد ميشود در حد وزن يك برگ كاغذ است. چنين نيروي پيشران اندكي ميتواند يك سفينه فضايي را با توجه به جرم آن با شتابي در حد يك ده هزارم تا يك ميليونيوم شتاب جاذبه زمين به حركت وادارد.
در سفرهاي اكتشافي فضا و يا ماهوارههاي زمينآهنگي كه براي مدت طولاني به دور زمين ميچرخند، استفاده از چنين موتورهايي توجيه دارد. مدت زمان طولاني چنين مأموريتهايي به طراحان اجازه ميدهد كه با استفاده از نيروي پيشران اندك اين موتورها، تغيرات دلخواه سرعت را به دست آورند. مصرف انرژي الكتريكي اينموتورها بين 2 تا 25 كيلووات بوده كه تأمين چنين انرژي زيادي نيز خود مشكل تكنيكي ديگري است.
اكنون سفرهاي فضايي انگشتشماري از موتورهاي يوني به عنوان پيشران استفاده كردهاند كه از آنجمله ميتوان به ديپ اسپيس-1 كه در 24 اكتبر 1998 توسط ناسا پرتاب شد،اسمارت 1 كه در 27 سپتامبر 2003 به قصد گردش به دور ماه توسط اِسا به فضا فرستاده شد و كاوشگر فضايي هايابوسا كه توسط آژانس فضايي ژاپن در 9 مي 2003 به قصد كاوش خردهسيارك سيبزميني شكل ايتوكاوا راهي بيكران فضا گرديد، اشاره نمود.
در مورد كاوشگر هايابوسا كه مأموريت ويژهاي را انجام داد وضع به گونه ديگري بود. لزوم رسيدن به خرده سيارك ايتوكاوا با سرعتي معقول، قرارگيري در مدار مشابه هدف، تعقيب ايتوكاوا با سرعتي برابر سرعت مداري آن و دور و نزديك شدن به سيارك با سرعتي بسيار آرام لزوم استفاده از چنين موتور قابل كنترلي را دو چندان كرده بود. هايابوسا براي طي بيش از دو بيليون كيلومتر راه تا رسيدن به ايتوكاوا در مدت 25800 ساعت كار مداوم موتورهاي يوني خود فقط 29 كيلوگرم زنون مصرف كرد و بهازاي آن به اختلاف سرعتي معادل 1400 متر بر ثانيه دستيافت. نزديك شدن به ايتوكاوا در مراحل نمونهبرداري با سرعت اندك 5 سانتيمتر بر ثانيه كه به سيستم كنترل فرصت لازم براي تصحيحات ضروري را ميداد از ديگر كاربريهاي اين موتورهاي كممصرف بود.
Mr.Shaibow
11-11-2007, 20:17
تصور كنيد شما يكي از فضانوردان مأموريت سفر به مريخ هستيد كه پس از سه سال در راه بازگشت به زمين قرار داريد. در ميانه راه، فضاپيماي شما ناگهان با قطع و وصل متناوب جريان برق مواجه ميشود. شما با كنترل سيمكشي داخلي درصدد جستجوي علت برميآييد و در كمال شگفتي، مشاهده ميكنيد تودهاي لرزان از مايعي سياهرنگ به اندازه يك گريپفروت در مجاورت يك دسته سيم كپكزده معلق است!
مشابه همين اتفاق در ايستگاه فضايي مير پس از پرتاب آن در سال 1986 روي داد.
مارك اوت، دانشمند بخش پزشكي مركز فضايي جانسون در تگزاس در رابطه با اين جريان هشدار داد كه ايستگاه فضايي مير و ايستگاه فضايي بينالمللي، از نظر پاكيزگي هنگام پرتاب، شرايط كاملاً مشابهي داشتهاند. در آن زمان، كيهاننوردان مير، فرايند معمول پاكسازي تمام سطوح ايستگاه فضايي را براي جلوگيري از رشد باكتريها و قارچها، كه ميتوانند سلامت سرنشينان را به خطر بياندازند، انجام دادند (دقيقاً به همان شيوهاي كه امروزه، فضانوردان آمريكايي و ديگر كشورها در ايستگاه فضايي بينالمللي به عمليات پاكسازي ميپردازند).
در اواخر دهه نود ميلادي، ناسا نيز در ارزيابي فعاليت باكتريها در مير با روسيه مشاركت كرد. آنها در راستاي مأموريتهاي بلندمدت خود، قصد داشتند تا انواع موجودات ذرهبيني را كه قادر بودند در شرايط ويژه ايستگاههاي فضايي (كه نياز به بازيابي مكرر هوا و آب است) رشد كنند، بشناسند. به ويژه كه مير طي 15 سال پرواز در مدار پايينزميني، چندين بار قطع برق را تجربه كرد كه هر بار دما و رطوبت از حد تعيين شده بيشتر شد و گردش هوا در فضاپيما نيز تا اتصال دوباره برق نامناسب بود.
در سال 1998، فضانوردان آمريكايي با شركت در پروژههاي ناسا 6 و ناسا 7، بارها در بخشهاي مختلف مير در شرايط محيطي ويژهاي تحت آزمايش قرار گرفتند. تصور كنيد آنها با برداشتن پنل يكي از بخشهاي مدول كوانت-2 مير (كه به ندرت نياز به بازبيني آن بود) و در برخورد با توده بزرگ آب شناور، كه به گفته يكي از فضانوردان به بزرگي يك توپ بسكتبال بود، تا چه حد شگفتزده شدهاند.
تودههاي بزرگ آب، تنها يكي از موارد پنهان در پس پنلهاي ايستگاه فضايي بود. دانشمندان در ادامه به اين نتيجه رسيدند كه آب از ميعان رطوبت انباشته شده در طول زمان بر اثر جاذبه اندك پديد آمده است. الگوي جريان هوا در مير به گونهاي بود كه رطوبت را بيشتر به پشت پنلها منتقل ميكرد. دماي نسبتاً گرم پشت پنلها (28 درجه سانتيگراد) شرايط مناسبي را براي رشد هرگونه باكتري به وجود آورده بود؛ به طوري كه تودههاي آب به وجود آمده، بيرنگ نبودند: دو نمونه به رنگ قهوهاي و سومي به رنگ سفيد. آزمايشهايي كه بر روي اين نمونهها انجام گرفت حاكي از وجود انواع گوناگون باكتري و قارچ در آب بود.
علاوه بر آنچه در داخل فضاپيما يافت شد، كلونيهايي نيز در محل درزگيرهاي لاستيكي دور پنجرهها در سطوح داخلي مير، بخشهايي ازلباسهاي فضانوردان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، عايق كابلها و لولهها، عايق سيمها و تجهيزات مخابراتي تشكيل شده بود.
موجودات ذرهبيني جدا از به خطر انداختن سلامتي فضانوردان، به خود فضاپيما نيز آسيب ميرسانند. اندرو استيل، كارشناس ارشد موسسه كارنژي واشنگتن كه با مركز پرواز فضايي مارشال همكاري ميكند، اظهار كرد كه موجودات ذرهبيني قادرند موجب تغيير خواص فولاد كربني و حتي فولاد ضدزنگ شوند و در محل تلاقي دو قطعه فلزي، خوردگي گالوانيك ايجاد كنند. اسيد توليد شده از اين موجودات، باعث خوردگي فلزات، شكنندگي قطعات پلاستيكي و پوسانيدن فيلترهاي هوا و آب ميشود و به طور كلي سلامت فضاپيما را نيز به خطر بياندازد.
بنا به دلايل فوق است كه مركز پرواز فضايي مارشال تصميم به توسعه سامانه آزمايش قابل حملي به نام لوكاد-پيتياس يا آزمايشگاهي روي ريزتراشه گرفته است. اين سامانه ابزاري قابل حمل براي تشخيص وجود باكتريها و قارچها روي سطوح فضاپيماها تنها در چند دقيقه است؛ كاري كه با روشهاي استاندارد در آزمايشگاههاي كشت ميكروب ممكن است در چند روز انجام شود.
استيل در اين رابطه ميگويد: "لوكاد-پيتياس، نمونهاي منحصر بهفرد از تجهيزاتي است كه فضانوردان در يك سفر طولانيمدت به ماه يا مريخ نياز مبرمي به آن خواهند داشت. آنها بايد قادر باشند خود به ارزيابي آلودگيها بپردازند، چرا كه ممكن است نتوانند نمونهها را براي آزمايش دقيقتر به زمين بازگردانند. رشد باكتريها در فضاپيما پديدهاي است كه بايد جدي گرفته شود، اگرچه هيچگونه مشكل مكانيكي يا الكتريكي حادي در ايستگاه فضايي مير مشاهده نشد."
در حال حاضر، يكي از نمونههاي آزمايشي لوكاد-پيتياس كه تنها قادر به شناسايي يك دسته از باكتريهاست در ايستگاه فضايي بينالمللي آزمايش ميشود. مدلهاي جديدتر اين دستگاه كه ميتواند انواع اصلي باكتريها و قارچها را تشخيص دهد، تا سال 2008 به ايستگاه فضايي پرتاب خواهد شد. در ضمن، پاييز 2007 نيز قرار است نوع پيشرفتهتري از لوكاد-پيتياس با قدرت شناسايي 130 نوع موجود ذرهبيني در قطب شمال آزمايش شود.
هدف نهايي از اين پروژه، ساخت ابزاري كوچك و قابل حمل است كه بتواند وجود انواع گوناگون باكتري را تشخيص دهد. با استفاده از نتايج چنين تحقيقاتي، دانشمندان ميتوانند به بهترين و پيشرفتهترين تركيبات و تجهيزات ضدباكتري براي جلوگيري از به خطر افتادن زندگي فضانوردان و فضاپيماها دست پيدا كنند.
:8:
aslanaslan
06-12-2007, 17:28
ممنون جالب بود !!!!!!!!
سلام!!
ایول... مطالب جابی بودن. حال دادین...
مرتضی nvcd
24-04-2008, 03:33
فهرست مقالات تاپیک چندین موضوع جالب فضایی:
چندين موضوع جالب فضايي ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).....................................P DF ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
تأثير تشعشعات كيهاني بر اسكلت فضانوردان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])..............PDF ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
پسماندهاي فضايي ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])...................................... ........PDF ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
يونهاي كوچك و فضاپيماهاي بزرگ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])............................PDF ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مهاجمان ذرهبيني در فضا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])...................................... ..PDF ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.