PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : يك معماي 1400 ساله



peeya
28-10-2007, 15:29
ضمن عرض سلام ، خدمت همه دوستاني كه تو اين تالار عضو هستن عرض كنم هدف من از احداث تاپيك حاضر نه حمله به دين خاصيه و نه حمايت از اون. بنا بر اين از عزيزان متدين و غير متدين خواهش مي كنم در اين باره با بنده بحث نكنند.
اين يك تالار رياضيه و منم يه معماي رياضي آوردم تا شايد بتونم به كمك دوستان خوش فكرم حلش كنم.
نمي دونم آيا با مسئله تقسيم ارث در قرآن ، كه تو سوره نساء ايات 11 ، 12 و 176 ، اومده آشنايي داريد يا خير؛ اونايي كه قرآن رو كار محمد مي دونن ميگن اين يه خطاي رياضيه كه از او سر زده و نشون مي ده نويسنده قرآن يه بشر معموليه كه چيز زيادي از رياضي سرش نمي شده.
اونا ميگن چطور ميشه يه نفر الفباي مقدماتي رياضي رو بدونه بعد مالي رو بين سه نفر تقسيم كنه بگونه اي كه اولي 3/2 گيرش بياد ، دومي 3/1 و سومي 8/1؟! و ايرادهاي فراوني از اين قبيل كه ظاهراً به نظر نمي رسه اشكالات بي جا و بي ربطي هم باشن.
اما اونايي كه قرآن رو كار خداوند مي دونن هر كدوم راه خودشون و براي حل اين معماي كهن دارن: راههاي مختلف با جوابهاي كاملاً متفاوت و جالب اينكه هركي جواب خودشو درست مي دونه و مال اون يكي رو غلط تصور مي كنه و جالب تر اينكه هيچ راهي هم وجود نداره كه به كمك اون بفهميم كي درست مي گه و كي غلط!
از اونجايي كه اين مسئله با حقوق همه ما و صدها ميليون انسان ديگه ربط پيدا مي كنه ، شما رو نمي دونم اما من پا مو كردم تو يه كفش كه تا آخر اين معما رو برم ببينم آخرش حل مي شه يا نه. همونطوري كه اولش گفتم من كار با كار هيچ مرام و عقيده اي ندارم و فقط مي خوام بدونم حقيقت چيه ، باور كنيد فقط همين.
من مي گم اگه اين بنا بر شالوده محكمي استوار باشه بايد حتماً راهي براي آزمون جوابها ارائه كرده باشه كه ما بتونيم به وسيله اون جواب درست رو از غلط و سره را از ناسره تشخيص بديم . شما چي مي گيد؟
آيا حاضريد تو اين راه با هم باشيم؟
من با يه مختصر مطالعه اي كه رو اين سه آيه داشتم سر نخايي بدست آوردم كه نشون مي دن اين مسئله بايد از يه پشتوانه رياضي برخوردار باشه و به همين دليل از همه دوستاني كه حد اقل براي حقوق خودشون ارزش قائل هستن دعوت به همكاري و همراهي مي كنم . نو جوان و پيرش فرق نمي كنه ، از سوم راهنمايي تا دكترش هركي بياد فدمش رو چشم هركي حاضره يه ندا بده!

pp8khat
28-10-2007, 17:26
خرابم رفیق!!!!
هستم تا آخر!
من که از هرچی عمومی غیر ادبیاته متنفرم اما حالا اون 3 آیه رو می خونم!

peeya
29-10-2007, 13:53
خرابم رفیق!!!!
هستم تا آخر!
من که از هرچی عمومی غیر ادبیاته متنفرم اما حالا اون 3 آیه رو می خونم!

خوش اومدي
مي دونم مي تونم روت حساب كنم
ضمن اينكه دوست دارم نظر توام در اين باره بشنوم ، بذار تا يه بار ديگه هدف خودمو از طرح اين بحث برات بگم :
من ميگم اگه اين چيزي كه قرآن راجع بهش صحبت مي كنه از اصل و اساسي برخوردار باشه بايد حتماً يه راهي ، قاعده اي ، چيزي وجود داشته باشه كه ما بتونيم به كمكش جواب درست رو از نادرست تشخيص بديم در غير اين صورت نتيجه همين آش شله قلمكاري مي شه كه امروز شاهدش هستيم ؛ آقا هركي داره حرف خودشو مي زنه هيشكي ام حاضر نيست زير بار حرف اون يكي بره !
هركي يه كاسه ماست گرفته دست و داره يه جوري كارشو ماست مالي مي كنه خلاصه حسابي بساط ماست ماليزاسيون روبراست!
حالا اگه اجازه بدي راس بريم سر اصل مطلب : همونطوري كه قبلاً گفتم ، تو قرآن سه آيه وجود داره كه جاشون تو سوره نساء است و نويسنده قرآن تو اين سه آيه مسئله ارث و طرح مي كنه و سهام ورثه رو بينشون تقسيم مي كنه.
تو آيه 11 ابتدا سهم فرزندان و بعدش سهم پدر و مادر ميت رو مشخص مي كنه
تو آيه 12 سهم زن و شوهر و آخر سرم تو آيه 174 به تعيين سهم برادر و خواهر ميت مي پردازه.
حالا من اون قسمتي رو كه راجع به سهم اولاد ميته از آيه جدا مي كنم تا ببينيم وضع به چه صورته:

يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ

اين قسمت از آيه رو غالباً بصورت زير ترجمه كردن :

« خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مى‏كند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بيشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترك است و اگر [دخترى كه ارث مى‏برد] يكى باشد نيمى از ميراث از آن اوست»

ظاهراً تو اين آيه صحبتي از سهم پسرها نشده و مقسم فقط سهم دخترها رو مشخص كرده و تعيين سهم فرزندان پسر رو بعهده سردمداران ديني ، يعني همون مفتي هاي اعظم و آيت الله هاي عظما ، گذاشته است.
اما من اگه جاي اون مقسم بودم چنين كاري نمي كردم و تو يه جمله سهم پسرها رو هم بهشون مي دادم تا بعداً مو لاي درزش نره و ازش حرف در نياد !
در هر صورت چون سهم پسرها مشخص نشده ، مذهبيون اعم از شيعه و سني و غيره سهم اونا رو مي ذارن آخر سر وقتي بقيه ورثه سهمشون و گرفتن باقي مونده رو مي دن به پسرها. البته وقتي ام پسرا و دخترا با هم مي افتن باز به همين صورت عمل مي كنن منتهي در اينجا از چيزي كه باقي مي مونه دو سهم پسره مي بره و يكي دختره. در تقسيم ارث پسرا مذهبيون تقريباً مشابه هم عمل مي كنن و جواباشون تا حدود زيادي مشابه همه ولي در مورد دخترها اصلاً مثه هم عمل نمي كنن و غالباً جواباشون با هم فرق داره.
راستي يادتون مياد گفتم يه سر نخهايي پيدا كردم كه نشون مي دن مسئله تقسيم ارث پشتوانه رياضي داره؟ حالا مي خوام يكي شو براتون عنوان كنم تاببينم خودتون مي تونيد بقيه اش رو حدس بزنيد :
من فكر مي كنم كسايي كه آيه فوق رو ترجمه و تفسير كردن و كسايي كه از اون حكم استخراج كردن تا ندانسته باعث تضييع حقوق ما و ميلياردها انسان در طول اين سيزده چهارده قرن بشن ، كارشون و به طور ناقص انجام دادن ! ميگن يكي از دلايلي كه خوارزمي رو واداشت تا « جبر» رو اختراع كنه همين مسئله تقسيم ارث بوده و اينكه اونم همين خطا رو مرتكب شده ديگه « اند» تعجبه نه؟
من فكر مي كنم صاحب قرآن تو همين جمله كوتاه سهم پسرا رو هم مشخص كرده ولي نمي دونم چرا تا حالا كسي متوجه اين موضوع خيلي ساده نشده ! شايد اگر بتونيد جواب اين مسئله رو حدس بزنيد شما هم مثه من دچار تعجب بشيد. اجازه بديد تا من با يك زبون خودموني تر آيه رو ترجمه كنم تا ببينيم وضع به چه صورت مي شه :
يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ
خداوند در باره فرزندانتان (در باره سهمشان از ارث) شما را وصيت مي كند:
لذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ
سهم جنس نر(پسر) معادل سهم دو ماده ( دختر) مي باشد
يا به عبارتي y = 2x : اگه y را سهم پسرا و x را سهم دخترا فرض كنيم.
فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ
اين حرف فايي كه در ابتداي جمله فوق اومده و متأسفانه كسي به اون توجه نكرده داره خيلي واضح و روشن به ما ميگه قبل از اين جمله چيزي وجود داره كه به اين جمله مربوطه و حتماً بايد درش لحاظ بشه حال اون چيز چيه؟
با با همينه ديگه : همين كه پسر دو برابر دختر سهم مي بره همين y = 2x : با اين حال ترجمه جمله به اين صورت در مي آد :
(بنابراين ، پس ، آنگاه) اگر دخترها( ماده ها) بيش از دوتا باشند سپس سهمشان 3/2 از كل ارثيه است

وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ
و اگر دختر(ماده) يكي باشد پس نصف ارثيه از آن اوست
حالا يه چند دقيقه روي اين مطلب فكر كنيد ببينيد مي تونيد سهم پسرا رو هم از اين آيه بكشيد بيرون يا نه
آيا به نظز شما هم صاحب قران سهم پسرها رو گذاشته تا ما خودمون تعيينش كنيم؟

p 3 0 world
29-10-2007, 18:38
علما مي گويند كه فهميدن سوال خودش نصف جوابه
من هنوز صورت مساله را نفهميدم
اينجا چيش مبهمه سهم دختر را مشخص كرده بعد گفته كه سهم پسر دو برابر اونه

peeya
30-10-2007, 12:16
علما مي گويند كه فهميدن سوال خودش نصف جوابه
من هنوز صورت مساله را نفهميدم
اينجا چيش مبهمه سهم دختر را مشخص كرده بعد گفته كه سهم پسر دو برابر اونه

دوست من؛
اگه يه كم بيشتر دقت كني متوجه خواهي شد كه مسئله روشن و دركش خيلي ساده است هرچند كه چهارده قرنه بي جواب مونده. شگفتي قرآن تو همينه كه دركش ربط زيادي به دانش و هوش نداره و ابزار و قابليتهاي ويژه خودشو طلب مي كنه. اگه اينطوري نبود خوب بود خوارزمي ، پدر « جبر » كه اون همه روي همين مسئله تقسيم ارث كار كرد ، پي به جواب درست مي برد.
مسئله بسيار بسيار مهمه چون حقوق صدها ميليون انسان در گرو اونه و من اعتراف مي كنم خنگوله تر و بي قابليت تر از اونم كه به تنهايي بتونم جوابشو بدست بيارم . بخاطر همينه كه بساطمو اينجا پهن كردم تا شايد بتونم از كمكهاي فكري و قابليتهاي معنوي شما ها استفاده كنم بلكه همه با هم بتونيم اونو حلش كنيم. حال اينكه يكي دو نفر بيشتر از جاشون بلند نمي شن جاي تعجب نيست چون اين يه رسم بسيار بسيار قديميه و فقط مربوط به اين زمان نمي شه.
همين چند وقت پيش بود گه زنها براي احقاق حقوق از دست رفته خود جلوي مجلس جمع شده بودن و اعتراض مي كردن . اونا مي گفتن چرا زني كه مردش مرده و جز اون كسي رو تو اين دنيا نداره بايد فقط 4/1 ارثيه شوهرشو بگيره ؟! مگه حاكم شرع سختيهاي زندگي مشترك اونا رو تحمل كرده كه بايد 4/3 ارثيه رو به اون و امثال اون داد؟!
راستي كي گفته كه زن از زمين ارث نمي بره ؟!
چرا يه دختر تنها كه جز اقوام دور كسي رو نداره بايد فقط نصف دارايي پدر يا مادرشو صاحب بشه؟
چرا ، چرا، چرا و هزار بار ديگه چرا؟
حالا اجازه بده تا يه بارديگه مسئله رو برات طرح كنم تا شايد اين بار موفق به حل اون بشي :
قرآن براي تعيين سهم فرزندان ميت ابتدا يه رابطه براشون تعريف مي كنه و بعد در دوحالت اقدام به تعيين سهم دخترها مي كنه و ظاهراً اشاره اي به سهم پسرها نمي كنه.
سئوال اينه كه آيا قرآن سهم پسرها رو هم مشخص كرده يا نه؟
آيا وقتي يه دختر 2/1 سهم مي بره ، بر اساس رابطه اي كه ميگه سهم پسر معادل سهم دو دختره ، سهم يه پسر تموم دارايي ميت ميشه؟! در اينصورت تكليف بقيه ورثه چي ميشه؟
از قبيل اين اشكال رو غير مسلمانها به قرآن وارد كردن و از نظر اونا اين يكي از دلايل رياضي ندانستن خداوند يا خالق قرآن است.
اما مذهبيون اين راه رو نمي رن و سهم پسرا رو جوري ديگه حساب مي كنن : اونا اول سهم پدر مادر و زن يا شوهر رو جدا مي كنن و مابقي رو به پسرا مي دن. اگه پسرا و دخترا با هم باشن در اينصورت ارثيه باقي مانده رو به نسبت دو به يك بينشون تقسيم مي كنن.
آيا كسي وجود نداره كه جواب اين مسئله ساده و بسيار پيش پا افتاده رو بده؟
آهاي هشت خط!
تو كجايي؟
مگه قرار نبود تا آخرش باشي پس چرا پيدات نيست؟

pp8khat
30-10-2007, 12:51
هستم عزیز..
پست هاتو می خونم...
ولی سوال رو نمی فهمم!!

peeya
30-10-2007, 13:41
هستم عزیز..
پست هاتو می خونم...
ولی سوال رو نمی فهمم!!

چطور متوجه نمي شي؟!
مي خواد سهم الارث چند تا دختر و پسر را كه با هم برادر خواهر هستند مشخص كنه.
ابتدا مياد يه رابطه سهمي بين اونا تعريف مي كنه:
ميگه سهم دوتا دختر معادل سهم يه پسره يا بگو y = 2x
بعد مياد جنس نر رو ميذاره كنار و سهام اولادو بر اساس جنس ماده ( بر اساس پارامتر x ) تعيين ميكنه
مسلماً اين رابطه موقعي برقراره كه ما هم جنس نر داشته باشيم و هم جنس ماده در غير اين صورت بي مفهوم خواهد بود.
حالا متوجه شدي؟

*PiNk PaNTHeR*
30-10-2007, 13:51
چطور متوجه نمي شي؟!
مي خواد سهم الارث چند تا دختر و پسر را كه با هم برادر خواهر هستند مشخص كنه.
ابتدا مياد يه رابطه سهمي بين اونا تعريف مي كنه:
ميگه سهم دوتا دختر معادل سهم يه پسره يا بگو y = 2x
بعد مياد جنس نر رو ميذاره كنار و سهام اولادو بر اساس جنس ماده ( بر اساس پارامتر x ) تعيين ميكنه
مسلماً اين رابطه موقعي برقراره كه ما هم جنس نر داشته باشيم و هم جنس ماده در غير اين صورت بي مفهوم خواهد بود.
حالا متوجه شدي؟

ببخشید امکان اینکه کاغذها در طی 1400 سال ناخوانا شن زیاده اما ساده ش اینه به نظر نه؟
اما ممنون میشم برای همه ی مجهول ها یک متغیر بگید من هم مثل pp8khat نفهمیدم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

peeya
30-10-2007, 14:53
ببخشید امکان اینکه کاغذها در طی 1400 سال ناخوانا شن زیاده اما ساده ش اینه به نظر نه؟
اما ممنون میشم برای همه ی مجهول ها یک متغیر بگید من هم مثل pp8khat نفهمیدم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



ببين عزيزم :
ميگه سهم پسر معادل سهم دو دختره درنتيجه اگه ما حرفx را براي سهم دختر و حرفy را براي سهم پسر تعريف كنيم خواهيم داشت :



y = 2x



بعد ميگه سهم دو دختر به بالا برابر 3/2 كل ارثيه است . حالا اگه ما حرف I را براي كل ارثيه قرار بديم با توجه به رابطه بالا مي تونيم بنويسيم :



3x = 2/3 I


2x + x = 2/3 I


y + x = 2/3 I

به همين ترتيب اگه دخترها چهار نفر باشند بازم 3/2 كل ارثيه سهمشون ميشه



4x = 2/3 I


2x + x + x+ = 2/3 I يا


y + x+ x = 2/3 I


2x + 2x = 2/3 I


y + y = 2/3 I

اما در اينجا هنوز يه سئوال ديگه باقي مي مونه:


اگه دو دختر(=يه پسر) داشتيم سهمشون چقدره؟
نصف؟
دو ثلث؟
چقدر؟

pp8khat
30-10-2007, 17:33
خیلی خیلی ممنون از توصیحت...(البته آخریش!)
یکم فکر می کنم بعد جواب می دم..حداکثر تا پس فردا
قربانت

*PiNk PaNTHeR*
30-10-2007, 20:09
ببين عزيزم :
ميگه سهم پسر معادل سهم دو دختره درنتيجه اگه ما حرفx را براي سهم دختر و حرفy را براي سهم پسر تعريف كنيم خواهيم داشت :



y = 2x



بعد ميگه سهم دو دختر به بالا برابر 3/2 كل ارثيه است . حالا اگه ما حرف I را براي كل ارثيه قرار بديم با توجه به رابطه بالا مي تونيم بنويسيم :



3x = 2/3 I


2x + x = 2/3 I


y + x = 2/3 I

به همين ترتيب اگه دخترها چهار نفر باشند بازم 3/2 كل ارثيه سهمشون ميشه



4x = 2/3 I


2x + x + x+ = 2/3 I يا


y + x+ x = 2/3 I


2x + 2x = 2/3 I


y + y = 2/3 I

اما در اينجا هنوز يه سئوال ديگه باقي مي مونه:


اگه دو دختر(=يه پسر) داشتيم سهمشون چقدره؟
نصف؟
دو ثلث؟
چقدر؟
ممنون ازت فهمیدم حالا:10:
من که زیاد چیزی از توجیه نمیفهمم منتظر جواب پی پی هستم.
ممنون:11:

pp8khat
31-10-2007, 15:16
سلام.
1- نباید به معنی "فــ" اعتماد کرد."فــ" برای عرب ها مثل تکه کلام می ماند...یعنی اون جوری که شما ازش برداشت کردی،93% برداشت نمی کنن و اون رو "بنابراین" یا "با این حساب" ترجمه نمی کنن...

2- یعنی شما می خواهید بدانید سهم 2 دختر چقدر از کل سهمیه است؟
می گین سهمه 2 دختر معادل یک پسر هستش..خوب تا اینجا پسر رو بی خیال می شیم و به محاسبه همه چی بر حسب دختر می پردازیم...
گریز!!!: نفهمیدم چی شد؟؟شما تو خط آخر محاسبه تون توی پست 9 چی کار کردید؟؟
وقتی که نوشتید y=2x،خوب وقتی y+y=2/3I شد،y=2/6I و در نتیجه سهم دو دختر می شه 1/3 کل ارثیه دیگه؟؟
یا من بد صورت سوال رو فهمیدم یا شما اشتباه کردی؟؟
اگه من بد فهمیدم،لطف کنید منظم تمام اطلاعات داده شده رو بنویسید(یعنی یه تابع چند دستوری آپلود کنید)
ممنون

peeya
03-11-2007, 13:52
1- نباید به معنی "فــ" اعتماد کرد."فــ" برای عرب ها مثل تکه کلام می ماند...یعنی اون جوری که شما ازش برداشت کردی،93% برداشت نمی کنن و اون رو "بنابراین" یا "با این حساب" ترجمه نمی کنن...


از اينكه در پاسخ تأخير داشتم منو ببخشد؛ راستش رفته بودم سفر و امكان پاسخ دادن برام وجود نداشت.

اگرچه هدف اصلي ما در اينجا حل مسئله ارث به كمك ابزار و روشهاي رياضي است ، اما از آنجا كه متن اصلي به زبان عربي نگاشته شده و از هيچ علامت رياضي در آن استفاده نگرديده است ، براي برگدان آن به زبان رياضي ناچاريم گريزي هم به دستور و قواعد زبان عربي بزنيم.
براي حرف « فاء » معاني متعددي تعريف كرده اند كه البته گاهي هم بصورت زائده مي آيد اما اينكه 93 درصد جور ديگري آن را حمل كرده اند ، به فرض صحت ، نمي تواند هيچ دليلي بر رد ادعاي من باشد هرچند بنده نيز اصرار ندارم كه حتماً آنچه مي گويم درست است.
من در اينجا فقط دارم يك فرضيه و تئوري را مطرح مي كنم كه ممكن است درست باشد يا نباشد. آنچه مي تواند فرضيه بنده يا فرضيه هاي ديگر در باره مسئله ارث را تأييد يا ابطال نمايد يك برهان و دليل محكم رياضي است و ديگر هيچ و من دنبال يك چنين برهاني هستم .
آيا اين برهان و دليل محكم وجود دارد يا معماي ارث از بنياد واهي وغلط است؟



2- یعنی شما می خواهید بدانید سهم 2 دختر چقدر از کل سهمیه است؟
می گین سهمه 2 دختر معادل یک پسر هستش..خوب تا اینجا پسر رو بی خیال می شیم و به محاسبه همه چی بر حسب دختر می پردازیم...
گریز!!!: نفهمیدم چی شد؟؟شما تو خط آخر محاسبه تون توی پست 9 چی کار کردید؟؟
وقتی که نوشتید y=2x،خوب وقتی y+y=2/3I شد،y=2/6I و در نتیجه سهم دو دختر می شه 1/3 کل ارثیه دیگه؟؟
یا من بد صورت سوال رو فهمیدم یا شما اشتباه کردی؟؟
اگه من بد فهمیدم،لطف کنید منظم تمام اطلاعات داده شده رو بنویسید(یعنی یه تابع چند دستوری آپلود کنید)
ممنون


اگر نظري به آيه 176 سوره نساء بيندازيد مي بينيد كه در آنجا سهم خواهر متوفي برابرنصف ارثيه تعيين شده ، سهم برادر او نيز نصف كل ارثيه در نظر گرفته شده و بعد سهم دو خواهر برابر دو سوم ارثيه ميت مشخص شده است. مي بينيم وقتي سهم دو خواهر مشخص مي شود ، مي گويد اگر برادر و خواهر با هم بودند همين دو سوم را مي برند منتهي به نسبت دو (براي برادر) به يك(براي خواهر). بنا براين به كمك نسبت مذكور به هيچ روي نمي توان سهم كل برادران و خواهران را از ما ترك محاسبه نمود بلكه كاربرد آن فقط براي موقعي است كه اصل سهم مشخص شده باشد؛ به عبارت ديگر اول بايد بدانيم چه سهمي به برادر خواهر ميت مي رسد تا بعد آن را به نسبت دو به يك بينشان تقسيم كنيم.
به همين ترتيب وقتي قرآن مي گويد بيش از دو دختر 3/2 ارث مي برند ما فقط مي توانيم اين سهم را به نسبت دو به يك بين دخترها و پسرها تقسيم كنيم و از آن نمي توانيم سهم دو خواهر را مشخص كنيم .
ما مي توانيم بنويسيم :



3x= 3/2 I


2x + x = 2/3 I


اما از معادلات فوق نمي توانيم سهم دو دختر را مشخص كنيم چرا كه در اينصورت سهم مذكور با افزايش تعداد دخترها كاهش خواهد يافت و چيز مطلقي نيست.
حقيقت اين است كه قرآن سهم دو دختر (يا يك پسر) را به طور صريح مشخص نكرده و در اين باره هركس هرچه گفته تنها يك فرضيه و احتمال است. اگرچه در حال حاضر مذهبيون سهم دو دختر را 3/2 در نظر مي گيرند ولي هيچ دليل قانع كننده اي براي آن ندارند. به همين ترتيب عده اي نيز معتقدند سهم دو دختر بايد نصف ارثيه باشد كه باز هم دليلي نمي توان بر آن اقامه كرد.
شخصاً بر اين باورم كه قرآن از روي قصد سهم دو دختر را بيان نكرده و معتقدم اين يك سر نخ كليدي است كه نهايتاً به حل معما منجر خواهد شد.
اگر شما بخواهيد عددي را به عنوان سهم الارث دو دختر معرفي كنيد چه عددي خواهد بود و آن را چگونه بدست مي آوريد؟

pp8khat
03-11-2007, 14:07
از اينكه در پاسخ تأخير داشتم منو ببخشد؛ راستش رفته بودم سفر و امكان پاسخ دادن برام وجود نداشت.

اگرچه هدف اصلي ما در اينجا حل مسئله ارث به كمك ابزار و روشهاي رياضي است ، اما از آنجا كه متن اصلي به زبان عربي نگاشته شده و از هيچ علامت رياضي در آن استفاده نگرديده است ، براي برگدان آن به زبان رياضي ناچاريم گريزي هم به دستور و قواعد زبان عربي بزنيم.
براي حرف « فاء » معاني متعددي تعريف كرده اند كه البته گاهي هم بصورت زائده مي آيد اما اينكه 93 درصد جور ديگري آن را حمل كرده اند ، به فرض صحت ، نمي تواند هيچ دليلي بر رد ادعاي من باشد هرچند بنده نيز اصرار ندارم كه حتماً آنچه مي گويم درست است.
من در اينجا فقط دارم يك فرضيه و تئوري را مطرح مي كنم كه ممكن است درست باشد يا نباشد. آنچه مي تواند فرضيه بنده يا فرضيه هاي ديگر در باره مسئله ارث را تأييد يا ابطال نمايد يك برهان و دليل محكم رياضي است و ديگر هيچ و من دنبال يك چنين برهاني هستم .
آيا اين برهان و دليل محكم وجود دارد يا معماي ارث از بنياد واهي وغلط است؟


اگر نظري به آيه 176 سوره نساء بيندازيد مي بينيد كه در آنجا سهم خواهر متوفي برابرنصف ارثيه تعيين شده ، سهم برادر او نيز نصف كل ارثيه در نظر گرفته شده و بعد سهم دو خواهر برابر دو سوم ارثيه ميت مشخص شده است. مي بينيم وقتي سهم دو خواهر مشخص مي شود ، مي گويد اگر برادر و خواهر با هم بودند همين دو سوم را مي برند منتهي به نسبت دو (براي برادر) به يك(براي خواهر). بنا براين به كمك نسبت مذكور به هيچ روي نمي توان سهم كل برادران و خواهران را از ما ترك محاسبه نمود بلكه كاربرد آن فقط براي موقعي است كه اصل سهم مشخص شده باشد؛ به عبارت ديگر اول بايد بدانيم چه سهمي به برادر خواهر ميت مي رسد تا بعد آن را به نسبت دو به يك بينشان تقسيم كنيم.
به همين ترتيب وقتي قرآن مي گويد بيش از دو دختر 3/2 ارث مي برند ما فقط مي توانيم اين سهم را به نسبت دو به يك بين دخترها و پسرها تقسيم كنيم و از آن نمي توانيم سهم دو خواهر را مشخص كنيم .
ما مي توانيم بنويسيم :



3x= 3/2 I


2x + x = 2/3 I


اما از معادلات فوق نمي توانيم سهم دو دختر را مشخص كنيم چرا كه در اينصورت سهم مذكور با افزايش تعداد دخترها كاهش خواهد يافت و چيز مطلقي نيست.
حقيقت اين است كه قرآن سهم دو دختر (يا يك پسر) را به طور صريح مشخص نكرده و در اين باره هركس هرچه گفته تنها يك فرضيه و احتمال است. اگرچه در حال حاضر مذهبيون سهم دو دختر را 3/2 در نظر مي گيرند ولي هيچ دليل قانع كننده اي براي آن ندارند. به همين ترتيب عده اي نيز معتقدند سهم دو دختر بايد نصف ارثيه باشد كه باز هم دليلي نمي توان بر آن اقامه كرد.
شخصاً بر اين باورم كه قرآن از روي قصد سهم دو دختر را بيان نكرده و معتقدم اين يك سر نخ كليدي است كه نهايتاً به حل معما منجر خواهد شد.
اگر شما بخواهيد عددي را به عنوان سهم الارث دو دختر معرفي كنيد چه عددي خواهد بود و آن را چگونه بدست مي آوريد؟

عجــــب !!!:18:
پس قضیه پیچیده تر از این حرف ها است!:18:
اون کسی که جبر رو اختراع کرد نتونست حلش کنه...ولی من به خودم اعتماد دارم!:2::2:

peeya
03-11-2007, 15:00
عجــــب !!!:18:
پس قضیه پیچیده تر از این حرف ها است!:18:
اون کسی که جبر رو اختراع کرد نتونست حلش کنه...ولی من به خودم اعتماد دارم!:2::2:


خرابم رفیق!!!!
هستم تا آخر!
من که از هرچی عمومی غیر ادبیاته متنفرم اما حالا اون 3 آیه رو می خونم!

از اينكه آخرت تا همينجا بود واقعاً متأسفم
اما از همينكه تا اينجا با من همراه بودي كمال تشكر را دارم:11:

peeya
03-11-2007, 15:22
همانگونه كه قبلاً عرض كردم ، راجع به مقدار سهم دو دختر اقوال مختلفي وجود دارد : عده اي مي گويند 3/2 و جمعي ديگر نيز به عدد 2/1 معتقدند. اما در اينجا يك نظريه ديگر نيز وجود دارد كه مي گويند شخصي به اسم نظام در كتاب خود ( النكت) از يكي از صحابه پيامبر نقل كرده است. در اين نظريه سهم دو دختر به صورت ميانگين سهم يك دختر(2/1) و سهم سه دختر(3/2) تعريف شده است كه مي شود 12/7 يا به قول او : «سه دانگ و نيم ».
بنده نيز به همين عدد 12/7 معتقدم اما فعلاً دليل محكمي براي اثبات آن ندارم جز چيزي كه در زير مي آيد:
اگر تمام اعدادي را كه در آيات ارث به عنوان سهام ورثه آمده اند جمع آوري كرده و بعد اعداد مشابه را حذف نموده و ما بقي را از كوچك به بزرگ كنار هم قرار دهيم به دنباله زير خواهيم رسيد :




3/2 2/1 3/1 4/1 6/1 8/1


بطوري كه مي توان ديد ، دنباله عددي فوق داراي يك سري ويژگيي مي باشد كه يكي از آنها به صورت زير است :
كسرهاي 3/1 و 4/1 كه در وسط دنباله قرار دارند به نحوي مولد اعداد كسري ديگر مي باشند : به اين ترتيب كه اگر آنها را در عدد 2 ضرب كنيم دو كسر سمت راست و اگر بر 2 تقسيم كنيم دو كسر سمت چپ حاصل مي شوند. حال اگر اين دو عدد را با هم جمع كنيم به عدد 12/7 مي رسيم كه در واقع ميانگين دو كسر 2/1 و 3/2 مي باشد.
دنباله فوق همچنين داراي يك ويژگي بارز است كه اگر عدد 12/7 در آن قرار گيرد اين ويژگي از بين خواهد رفت و من فكر مي كنم يكي از دلايلي كه به سهم دو دختر اشاره نشده حفظ همين ويژگي بوده است .
آيا كسي مي تواند بگويد ويژگي مورد نظر كدام است؟
آيا كسي وجود دارد كه حقيقتاً تا آخرش با من باشد؟

pp8khat
03-11-2007, 19:36
از اينكه آخرت تا همينجا بود واقعاً متأسفم
اما از همينكه تا اينجا با من همراه بودي كمال تشكر را دارم:11:

عزیز جمله من رو که تا آخر نخوندی که!!
گفتم:
......اون کسی که جبر رو اختراع کرد نتونست حلش کنه...ولی من به خودم اعتماد دارم!
بی دقتیا!!

wh_ghost
11-11-2007, 00:46
من که هنوز تو کفم!!!! در ظاهر آسونه ولی....!

peeya
12-11-2007, 12:55
بنده باور كرده ام كه در مسئله تقسيم ارث نتنها هيچ خطاي رياضي اتفاق نيفتاده است بلكه واضع آن براي بيان اين مسئله از يك زبان رياضي ويژه ، شگفت انگيز و در عين حال ساده استفاده كرده است.
آري اين معماي كهن حل شدني است اما چه كسي قابليت حل آن را پيدا خواهد كرد؟
اگرچه ارزش حل اين معما با ارزشهاي مادي قابل مقايسه نيست و نمي توان مبلغي براي آن تعيين كرد اما بنده بي مقدار در حد وسع خودم براي كسي كه بتواند آن را بطور كامل حل كند يك ميليون تومان جايزه تعيين مي كنم و قسم مي خورم اين مبلغ نا چيز را در اسرع وقت به او پرداخت نمايم.
در اين راه هركس به حل كامل معما نايل نشود ولي موفق شود نكاتي از آن را كشف نمايد ، جايزه اي متناسب با كشف خود دريافت خواهد كرد.
به عنوان مثال من فرض كرده ام سهم دو دختر(يا يك پسر) بايد ميانگين سهم يك دختر و سه دختر باشد. البته اين فرض براي اعتبار گرفتن نيازمند دليل و اثبات است و من هرچه بتوانم دلايل بيشتري بر آن اقامه كنم ، اعتبار آن را افزايش داده ام. دليلي كه من براي فرض فوق مي آورم ( كه مي توان از آن به عنوان يك نكته حائز جايزه ياد كرد) به قرار زير است .
اعداد سهام ارث در قرآن شش تا هستند كه عبارتند از :



3/2, 2/1, 3/1, 4/1, 6/1, 8/1



ريشه اين كسرها دو كسر 3/1 و 4/1است و در واقع چهار كسر ديگر را همين دو كسر توليد مي كنند . همانگونه كه قبلاً گفتنم ، اگرچه قرآن به شش سهم اشاره كرده است اما در اينجا سهم هفتمي نيز وجود دارد كه بنا به دلايل نامعلومي از ذكر آن امتناع شده است. با توجه به فرض بنده ؛ اين سهم بايد بين سهم يك دختر(2/1 ) و سهم سه دختر(3/2) قرار داشته باشد كه مي شود 12/7 . حال كه ريشه اعداد سهام ارث دو كسر 3/1و 4/1مي باشند آيا اين دو كسر مي توانند عدد هفتم را نيز توليد كنند؟


3/2= 2* 3/1
6/1= 2/ 3/1
2/1= 2* 4/1
8/1= 2/ 4/1
12/7= 4/1+3/1

آيا كسي مي تواند دليل ديگري بياورد كه نشان دهد عدد هفتم همان12/7 است؟
آيا مي توان به طريق رياضي اين موضوع را ثابت كرد؟


اگر شش سهم ارث را در مخرج مشتركشان(24) ضرب كنيم دنباله زير حاصل مي شود كه ريشه آن دو عدد 3 و 4 مي باشد :



16, 12, 8, 6, 4, 3


جمله هاي اين دنباله دو به دو مضاربي از عدد 7 هستند.
اين دنباله همچنين مي تواند نشان دهنده يك خط باشد كه معادله آن اينچنين است :



Y = 4/3 x



اعداد 3 و 4 در مساحي ، مخصوصاً در قديم ، كاربرد فراوان داشته اند.همچنين مردم قديم براي اين دو عدد تقدس ويژه اي قائل بوده اند مخصوصاً اينكه مجموع آنها مي شود 7 .


در اينجا خدمت آن دسته از دوستاني كه علاقه مند به موضوع فوق هستند عرض مي كنم ؛ اگرچه مسئله ارث يك جواب بيشتر ندارد اما متأسفانه مسلمانها بر سر آن اتفاق نظر نداشته و هر فرقه اي فقط جواب خود را مي پسندد و به آن عمل مي كند و اصلاً معلوم نيست حق با چه كسي است.
در اين ميان آيا راهي وجود دارد كه نشان دهد حق با كي است؟
اگر چنين راهي پيدا شود آنگاه مسئله ارث بطور كامل حل شده و راز اين معماي كهن بر ملاء شده است.
پس هدف اين است : پيدا كردن قاعده اي كه به كمك آن بتوان جواب درست را از غلط تشخيص داد.
چنين قاعده اي يقيناً وجود دارد و من فكر مي كنم خداوند راه رسيدن به آن را نشان داده باشد :
او مي خواهد ما از خود سئوال كنيم : سهم دو دختر چه عددي است و چگونه بدست مي آيد؟
با وجود اينكه خداوند مي توانست خيلي راحت به اين سهم نيز اشاره كند چرا آن را معرفي نكرد؟
چرا پروردگار شش عدد را گفت و از ذكر عدد هفتم خود داري كرد؟
همانگونه كه گفتم : بر داشت افراد از آيات ارث متفاوت بوده و هركس به گونه اي مسئله را حمل نموده است .دو ستان مي توانند جواب اهل تسنن (و فرقه هاي وابسته) به مسئله ارث را به كمك اين نرم افزار بدست آورند :



[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



در اين باره هركس به توضيحات اضافي نياز داشت بنده در خدمت خواهم بود. در ضمن اين نرم افزار بصورت آفلاين نيز كار مي كند.
همچنين اگرعزيزانم عبارت "احكام ارث" را در اينترنت جستجو كنند مي توانند به جوابهاي شيعه به اين مسئله برسند.
بنده نيز برداشت خود را به صورت يك جدول در آورده ام كه مي توانيد آن را از آدرس زير دانلود كنيد:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

behnam_maghz
20-11-2007, 22:25
بابا گه مثلا 2 تا دختر باشن و 1 پسر و شما بايد كل ارث رو تقسيم بر 4 كنيد (هر دختر يكي حساب ميشه و هر پسر 2 تا پس مسشه 4 تا)
حالا از اين 4 قسمت 2 تاش مال پسره 2 تاشم مال هر كدوم از دخترا
اينجوري هميشه سهم پسر 2 برابر دختره به همين سادگي
اگه 5 تا د باشه و 8 تا پ كل ارث تقسيم بر (2*8 + 5‌) يعني 21 ميشه . اونوقت به هر پسر 2 قسمت و به دخترا 1 قسمت ميرسه !!
behnam_dj66@yahpoo.com

Vallio
27-11-2007, 14:11
1400 ساله؟ یعنی کسی نبوده که حلش کنه؟اصلان جواب داره؟

lil_jon
27-11-2007, 15:47
وقتی خوارزمی نتونسته حلش كنه شما ميخواين حلش كنيد؟!!
عجب!!

peeya
28-11-2007, 16:00
مي گويند وقتي گاليله تلسكپ خود را ساخت و با آن قمرهاي مشتري را ديد كه به گردش مي گردند گفت : بياييد ببينيد همه چيز آنگونه كه گفته اند به دور زمين نمي گردد اما در پاسخ شنيد ؛
ما به چشمان خود اطمينان نداريم !
اول بايد ببينيم ارسطو در اينباره چه گفته است!
شايد علت قوام دو هزارساله نظريات ارسطو همين باور كور مردمان به حرفهاي او و عدم باور حرفهاي ديگران بود.
شايد علت اينكه قرنها نظريه افلاك بطلميوس بر عالم علم سايه افكنده بود و اجازه كوچكترين پيشرفتي به دانش بشري نمي داد همين بود كه مردم فكر مي كردند بطلميوس همه چيز را گفته و چيزي براي ديگران باقي نگذاشته است.
آه كه چقدر از اين جمله زشت متنفرم : ‌« يعني چيزي را كه او نتوانست ... تو مي تواني ...؟!»

Dash Ashki
28-11-2007, 17:31
سلام...

خیلی اتفاقی این تاپیک رو دیدم ، زیاد هم اهل ریاضی و آمار و احتمال نیستم ، اما منم مثل خودت از این جمله متنفرم.
« يعني چيزي را كه او نتوانست ... تو مي تواني ...؟!»

تا جایی که بتونم در مورد این موضوع فکر میکنم، انشالله راه حل درست رو پیدا میکنیم :)

+++

اون تصویر و برنامه ای هم که گزاشته بودی پاک شده ، لطفا مجددا آپلود کنید :)

مرسی
.

peeya
01-12-2007, 12:27
سلام...

خیلی اتفاقی این تاپیک رو دیدم ، زیاد هم اهل ریاضی و آمار و احتمال نیستم ، اما منم مثل خودت از این جمله متنفرم.
« يعني چيزي را كه او نتوانست ... تو مي تواني ...؟!»

تا جایی که بتونم در مورد این موضوع فکر میکنم، انشالله راه حل درست رو پیدا میکنیم :)

+++

اون تصویر و برنامه ای هم که گزاشته بودی پاک شده ، لطفا مجددا آپلود کنید :)

مرسی
.

با سلام

اميدوارم موفق بشويد
لطفاً بقيه را نيز در جريان تحقيقات خود قرار دهيد

[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

marieh
16-01-2008, 22:48
من به یه نتایجی رسیدم که نمی دونم تا چه حد درسته،اصلن درستهست؟

دو تا دلیل برای اثبات حرفم دارم(من آیات و نگا کردم و برداشت خودمو ازآیات نوشتم):
دلیل اول:

اونطوری که من از آیه ها فهمیدم اگر کسی که مرده تنها وارثش پدر و مادرشباشن
مادر:3/1 ارث میبره
پدر:بقیه اموال=3/2 میبره(یعنی به اندازه 2 دختر به بالا)
اما اگر کسی که مرده به غیر از پدر و مادرش برادری هم داشته باشه
مادر:6/1 می بره (یعنی پسر ارث مادر رو نصف می کنه)
و اگر به همین نسبت ارث پدر رو هم کم کنیم(تو آیه ها اشاره ای به ارثپدر نشده)
پدر:3/1
پس از کل ارث برای پسر 2/1 می مونه
اگر این رابطه ای که بین دختر و پسر برقراره،بین مرد و زن یا همون پدر ومادرهم برقرار
باشه،مرد یا همون پسر 2 برابر زن یا همون مادر ارث می بره
y=2x
x=1/6
y=1/3
دلیل دوم:

من از آیات اینطوری فهمیدم که اگر زن بمیره و وارثش یک برادر یا یکخواهر باشه(جنسیتش معلوم نیست)یک نفر از اونها(من فکر کنم چون جنسیت وارث معلومنیست گفته یک نفر از اونها منظورم اینه که فکر نکنین دو نفرن فقط یه وارث داره) 6/1ارث می برن و اگر بخوام اینو اثبات دلیل اولم
قرار بدم 6/1 رو سهم دختر می گیرم و توی همون معادله
قرار میدمy=2x
1/6*2=1/3 سهم پسر

mass0ood
17-01-2008, 18:09
جل الخالق... فکر کنم این مسئله هم یه چیزی شبیه مسائلیه که حضرت علی (ع) حل می کرد...
امیدوارم که راه حلشو پیدا کنید، منم دوست داشتم که تو بحثتون شرکت کنم اما متاسفانه این درسها اجازه نمی دن منم زیاد حوصله ی تایپ کردن ندارم و بیشتر به تاپیکای مرتبط با درسم سر می زنم.
موفق باشید
یا حق...

sanih
18-01-2008, 01:28
وقتی خوارزمی نتونسته حلش كنه شما ميخواين حلش كنيد؟!!
عجب!!

یعنی چی "شما میخواین حلش کنید؟" خوارزمی بزرگ به هر حال یکنفر بوده ولی ما چندین نفریم حرف هر کدوم از ما می ت.نه برای دیگری ایده ی حل باشه اگه اینطور بود تو گفتی انسان محکوم به در جا زدن بود. آره جانم در جا زدن به خودت اعتماد کن و شروع به تحقیق....


مث همین الان ما، من هم تو این راه کمکتون میکنم چون دوست دارم با مسائل جدید و حل نشده دست پنجه نرم کنم.

یا علی

moosavimaleki
20-01-2008, 19:44
شما کجای کاریید هنوز علم به این جا ها نرسیده که اسلام رسیده امام علی این را حل کرده ولی داستانش دقیق یادم نیست انقدر هم پیچه بود که یادم رفته

raptor22
30-01-2008, 17:30
دوستان شما مي خواهيد كتاب خدا را از خودتان بفهميد كه البته كار درستي است اما آنچه امامان ما گفته اند اسرار قرآن پيش آنهاست پس بايد براي درك مسائل قرآن رفتار آنها و سخنان آنها را ببينيم.

تقسيم ارث به وسيله حضرت علي:

مسئله ديناريه

محمد بن طلحه شافعى در كتاب مطالب السؤول مى‏نويسد:حضرت على(ع)از خانه‏اش بيرون آمد و پايش را بر ركاب مركبش گذاشت تا سوار شود.در اين حال زنى نزد او آمد و گفت:يا امير المؤمنين!برادرم مرد و ششصد دينار از خود به جاى گذاشت.از اين ششصد دينار تنها به من يك دينار داده‏اند و از تو مى‏خواهم كه در اين باره داورى كنى و حق مرا به من بازگردانى !
على(ع)به او فرمود:برادرت دو دختر داشته كه دو سوم از دينارها يعنى چهار صد دينار متعلق به آنهاست.مادرى نيز دارد كه يك ششم،صد دينار،از آن اوست.همچنين يك هشتم از ارث باقيمانده 75 دينار از آن همسر اوست و دوازده برادر نيز با تو مانده‏اند كه سهم هريك از آنان از ارث دو دينار است،بنابر اين براى تو فقط يك دينار باقى مى‏ماند.زن از استدلال على(ع)قانع شد.اين مسئله به نام مسئله ديناريه شهرت يافته است.

omid.sarmad
30-01-2008, 21:24
سلام.دوستان اینها از معجزات قرآن هستند.
یه نمونه ی دیگش رو هم می تونید ببینید.

شماره روزهای خلقت
*سوره هود آیه 7: و هوالذی خلق السموات والارض فی سته ایام....
او همان کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید...


*سوره الفرقان آیه 59 :الذی خلق السموات و الارض و ما بینهما فی سته ایام.....
همان کسی که آسمانها و زمین و هر آنچه بینشان است را در شش روز آفرید...

*سوره السجده(فصلت)آیه های 9/10/11/12/:قل ائنکم لتکفرون باالذی خلق الارض فی یومین و تجعلون له انداد ذالک رب العالمین9 و جعل فیها رواسی من فوقها و بارک فیها و قدر فیها اقواتها فی اربعه ایام سواء للسائلین10 ثم استوی الی اسماء وهی دخان وقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها قالتا اتیتنا طالعین11 فقضیهن سبع سموات فی یومین و اوحی فی کل السماء امرها و زینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظا ذلک تقدیر العزیز العلیم.
بگو ای پیامبر آیا شما کافرید به آنکه زمین را در دو روز خلق کرد و برای او همتا قرار می دهید او پروردگار جهانیان است9.وقرار داد کوهای بلند در بالای آن و تبرک بخشید به آن و قرار داد در آن مواد غذایی در چهار روز تا نفع برند آز آن جویندگان10.سپس محکم کرد آسمان را و آن دود بود و به آن و زمین گفت بیایید و آمدند با اکراه و گفتند آمدیم مطیع11.و قرار داد هفت آسمان را در دو روز و وظیفه همه آسمانها را به آنها وحی کرد و آسمان دنیا را با ستارگان زینت داد و نگهداری کرد آنرا و این خواست خدای غالب و دانا است.

2+4+2=8=6

mania2000
26-02-2008, 13:48
رياضي كيلويي جند

armin_mx
28-03-2008, 21:29
سلام دوستان قصد نا امید کردن شما رو تو این مطلب ندارم ، فقط بتون بگم که این کتاب از 1500 سال پیش تا الان هزار بار دستکاری شده و کلی خط برداشته و اضافه شده شما فکر این مسائل بیخود رو کنار بذارین و چشم خودتونو باز تر کنین
دورو بر خودتونو نگاه کنین دارن دارن با زن و بچه می رن فضا بعد شما ذهنتونو با این چیزا محدود می کنین ..!
البته قرآن هم مانند شاهنامه فردوسی کتاب مقدسیه و باعث رشد اراده و اعتقاد ما می شه ولی این رشد در صورتی که جلو داره ما از بیهوده تلف کردن وقت نباشه...
یا حق..

mass0ood
02-04-2008, 23:40
دوست عزیز آقای armin_mx من برای شما واقعا متاسفم که راجع به قرآن به این صورت فکر می کنید
قرآن کتاب علمی نیست که شما دارید اون رو با به فضا رفتن مقایسه می کنید! قرآن کتاب هدایت هست که در بعضی موارد به صورت علمی مطالب رو بیان کرده تا افرادی که فقط از راه علم هدایت می شن از این کتاب استفاده ببرن؛ در ضمن اول در مورد چیزی اطلاعات کسب کنید و بعد اظهار نظر بفرمایید
اینجا جاش نیست که بحث فلسفی کنیم، اما کسی که ادعایی داره باید دلیل هم داشته باشه
من یک دوست مثل شما دارم که متاسفانه همینطور فکر می کنه و من از این بابت واقعا متاسفم

omid.sarmad
03-04-2008, 08:57
دوست عزیز آقای armin_mx من برای شما واقعا متاسفم که راجع به قرآن به این صورت فکر می کنید
قرآن کتاب علمی نیست که شما دارید اون رو با به فضا رفتن مقایسه می کنید! قرآن کتاب هدایت هست که در بعضی موارد به صورت علمی مطالب رو بیان کرده تا افرادی که فقط از راه علم هدایت می شن از این کتاب استفاده ببرن؛ در ضمن اول در مورد چیزی اطلاعات کسب کنید و بعد اظهار نظر بفرمایید
اینجا جاش نیست که بحث فلسفی کنیم، اما کسی که ادعایی داره باید دلیل هم داشته باشه
من یک دوست مثل شما دارم که متاسفانه همینطور فکر می کنه و من از این بابت واقعا متاسفم
سلام.دوست عزیز مسئله ای که اینجا مطرح شده و همه هم قصد جواب دادن به اون رو دارن مسئله ی که کاملا منطقی هست جواب ندارد.حالا دوستان میگن حضرت علی حل کرده.
به نظر من کتاب هدایت بشری که مسائل جزئیش به سادگی حل نشه فاقد هیچگونه ارزشی هست.
خداوند بارها در قرآن گفته که من به زبان ساده و روان با شما حرف می زنم.
خوب مشخصا یک انسان معتقد به خدا و پیامبر خدا با مواردی مثل این شک به تحریف میبره.آیا شما شک نمی کنین؟من هم برای شما متاسفم.
مگه غیر اینه که پیغام خدا بعد از سالها جم آوری شد،ایا اعراب زبون نفهم عصر جاهلیت می تونستن پیغام خدا رو بدون کم و کاست به دیگرانبرسونن.
فکر می کنم ما با این وضعیت داریم از خدا دور میشیم.
دلیلش هم جامعه بیمار ما هست.فکر می کنم دلیل محکمی باشه.

mass0ood
05-04-2008, 12:53
ببینید دوست عزیز کمی با شما موافقم، اما توجه داشته باشین که اشکال از خود ما انسان هاست نه از آیات قرآن، در ضمن در فلسفه و منطق ثابت می شه که قرآن هیچگونه دست کاری نشده، که البته در خود قرآن هم ذکر شده که ما خود قرآن را نازل کردیم و خود حافظ آن هستیم
اگه قرار بود قرآن هم مثل بقیه ی کتب آسمانی دست کاری بشه که خدا باز هم باید برای ما پیامبر می فرستاد!!
به هر حال قرآن مفسر هم می خواد و فقط به معنی اون نباید اکتفا کرد! و چه مفسرانی بهتر از امامان معصوم ما؟!!
به هر حال اینجا فروم ریاضی هست و جای این بحث اینجا نیست
اگه من باعث ناراحتی شما شدم من رو واقعا ببخشید!

یا حق...

omid.sarmad
05-04-2008, 16:57
سلام دوست عزیز.خدایی نکرده من کافر نیستم که.من هم مسلمانم.
خدا کتابی واسه هدایت ما فرستاده، حالا ما توش یه چیزایی می بینیم که غیر منطقیه.
مثلا این عبارت:اگه کسی سه تا بچه داشته باشه،به هر کدوم یک دوم کل ارث میرسه.
دقت کنید: اینج مله واسه قرآن نیست،به عنوان مثال گفتم.
بدون نیاز به تفکر عمیق مشخصه جمله بالا اصلا منطقی نیست.
منظورم اینه که با وجود همچین قضایایی تو قرآن دو حالت پیش می یاد.
1) قرآن تحریف شده.(که عقیده ی من هست)
2) اصلا قرآن کتاب آسمانی نیست.(که بحث من چون عقیده ندارم این نیست)
دوست عزیز قصد دارم به گفته هاتون هم جواب بدم.
در مورد اینکه مقصر ما انسانهاییم اصلا شکی نیست.کی گفته مقصر قرآنه.شما نگاه کنید کشورهای دیگه میرن اختراع می کنن بعد دانشمندای ما میآن از تو قرآن در میارنشون.که چی؟بگن قرآن ما مجزس.
قرآن با متنش برای آدم حقیقت جو معجزه هست و نیازی به این چیزها که عمدتا دروغ هم هستن،نیست.
از آن جمله است:نظریه نسبیت انیشتین،قانون نیوتون و ...
و اخیرا هم علما قضیه 11 سپتامبر رو از دل قرآن بیرون کشیدن.
قرآن برای انسان سازی اومده اما ما داریم قرآن سازی می کنیم.
در مورد منطق عدم تحریف قران،کدوم منطق؟
مگه این بحث یا فرمول ریاضیه که از منطق می گید؟
بعید نیست که سوره هود نیز دچار نحریف شده باشه.نمیشه به سادگی به این قضایا استناد کرد.
در مورد حفاظت خدا از قرآن میشه اینطور استنباط کرد که منظور حفاظت از شریعت است.
شما با یه مسیحی یا یهودی صحبت کن همه اونا اعتقاد دارن که کتاب اونا تحریف نشده.
نقش بازی نمی کنن.واقعا اعتقاد دارن.حتی معتقدا که قرآن تحریف شده.
در مورد آخرین پیامبر بودن حضرت رسول،بهایی ها به حضرت بها الله معتقدند که بعد از پیامبر به رسالت انتخاب شد یا ادعای پیامبری کرد.
من هم از شما معذرت می خوام.راستش من دارم احساس می کنم که ما خودمون داریم با اعتقادات الکی دین خودمون رو از بین میبریم.
همونطور که شما فرمودید بهتره این بحث (هیچ کجا) ادامه پیدا نکنه و بجای حل مسائلی از این دست سعی در ارتقای علم و دانش و گسترش انسانیت کنیم.
موفق باشید.

huti_421
06-04-2008, 16:45
ببخشید قصد جسارت خدمت اساتید رو ندارم ولی آقا اینجا تاپیک ریاضیاته بهث قرآن و دین و فلسفه نیست لطفا بحثتون رو تو یه بخش دیگه ادامه بدی منونتون میشم !!

آقا در رابطه با سوال اول تاپیکت من همیشه پیش خودم فکر می کنم که ما
اول تعداد فرزندان رو میشماریم مثلا میشه دو دختر و یک پسر درست ؟
بعد میایم برای پسرها مثلا امتیاز دو و برای دختر امتیاز یک قائل میشیم در این صورت داریم :
2 + 1 + 1 = 4
خوب حالا ما مثلا مقدار x ارث داریم حالا ما میایم x رو تقسیم بر تعداد امتیازات بدست اومده می کنیم و سهم هر امتیاز رو حساب می کنیم مثلا هر سهم امتیاز رو متغیر f قرار میدیم درست ؟

حالا به هر دختر مقدار f و به هر پسر مقدار 2f سهم الارث میرسه
فکر کنم این شیوه ی مناسبی برای حساب کردن سهم الارث باشه

فعلا ...

armin_mx
07-04-2008, 02:49
huti_421L ما می گیم گاومون نره شما می گی بدوش ،
به هر حال باید باور کنیم که کتابی که از اعراب به ایران به زور تحمیل شد هیج ربطی به اصل و نصب ما نداره شما هم در مورد خیلی چیزا فکر کن...
دکارت می گه من می اندیشم پس من هستم ...
البته من نه مسلمانم نه کافر نه زرتشت فقط یه چند ساعت لا کتابای تاریخ رو باز کردم متوجه حقایقی شدم که بهتره شما ندونین و همون مسئله رو شما ادامه بدین .
با جناب omid.sarmad هم تا جایی موافقم البته می دونم شما رو حرف خودتون هستین و منم همینطور .

italy2006
07-04-2008, 06:57
مهم اينه كه من اعتقادم دارم دو به علاوه دو ميشه 6 تا

pp8khat
07-04-2008, 11:19
huti_421L ما می گیم گاومون نره شما می گی بدوش ،
به هر حال باید باور کنیم که کتابی که از اعراب به ایران به زور تحمیل شد هیج ربطی به اصل و نصب ما نداره شما هم در مورد خیلی چیزا فکر کن...
دکارت می گه من می اندیشم پس من هستم ...
البته من نه مسلمانم نه کافر نه زرتشت فقط یه چند ساعت لا کتابای تاریخ رو باز کردم متوجه حقایقی شدم که بهتره شما ندونین و همون مسئله رو شما ادامه بدین .
با جناب omid.sarmad هم تا جایی موافقم البته می دونم شما رو حرف خودتون هستین و منم همینطور .

به به...به به !!
مرسی دکارت!
عزیز بحث رو ادامه بدید ممکنه تاپیک بپره ها! از ما گفتن بود!

omid.sarmad
07-04-2008, 20:09
مهم اينه كه من اعتقادم دارم دو به علاوه دو ميشه 6 تا
اگه اعتقاد داری،کاملا درسته.البته اگه اعتقاد داری.

huti_421
08-04-2008, 13:46
نه برای چی من باید عناد ورزی بکنم ؟

من پیش خودم فکر می کنم این مسائله اینجوری حل میشه

در ضمن اگه کسی برهانی داشته باشه که اعتقاد من غلطه دارم راه اشتباهی میرم چرا قبول نکنم ؟ خوب حال شما شاهد و مدرک بیار در رابطه با اعتقاد خودت من در بست در خدمتتم هستم

ولی اگه بخوای حرف از رژیمی بزنی یا حکومتی ر اسم ببری قبول نمی کنم چون اونا انسانن و خطا می کنن چیزی فراتر از حکومت بگو

armin_mx
09-04-2008, 01:20
نه برای چی من باید عناد ورزی بکنم ؟

من پیش خودم فکر می کنم این مسائله اینجوری حل میشه

در ضمن اگه کسی برهانی داشته باشه که اعتقاد من غلطه دارم راه اشتباهی میرم چرا قبول نکنم ؟ خوب حال شما شاهد و مدرک بیار در رابطه با اعتقاد خودت من در بست در خدمتتم هستم

ولی اگه بخوای حرف از رژیمی بزنی یا حکومتی ر اسم ببری قبول نمی کنم چون اونا انسانن و خطا می کنن چیزی فراتر از حکومت بگو
اینکه بخوام راجب اشتباه شما صحبت کنم باید بگم به ظرفیت بحث ما نمی گنجه..
ولی از اینکه می گم فکر کن منظورم اینه که به هر چیزی شک کن و ریشه اون چیز رو بیان کن
دکارت می گه به ریاضیات هم شک باید کرد که حتی دو + دو شاید چهار نشد؟!!!
یعنی به هر چیز که شما بهش شک می کنی مطمئن باش یا کاملا غلط هست یا کمی درست
وفقط از نظر فلسفی چند چیز می تونه درست باشه که یکی وجود هستیه خودت و یکی خدا

و حالا نظر من اینه که شما به وجود همچین مساله ای شک کن که شاید هیچ جوابی نداشته باشه
و یا شاید هم شما جوابی واسش درست کنی

به هر حال پیشنهاد من اینه که شما سری به مقاله ی دکارت راجب همین مساله بزنین

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

pp8khat
09-04-2008, 12:52
اینکه بخوام راجب اشتباه شما صحبت کنم باید بگم به ظرفیت بحث ما نمی گنجه..
ولی از اینکه می گم فکر کن منظورم اینه که به هر چیزی شک کن و ریشه اون چیز رو بیان کن
دکارت می گه به ریاضیات هم شک باید کرد که حتی دو + دو شاید چهار نشد؟!!!
یعنی به هر چیز که شما بهش شک می کنی مطمئن باش یا کاملا غلط هست یا کمی درست
وفقط از نظر فلسفی چند چیز می تونه درست باشه که یکی وجود هستیه خودت و یکی خدا

و حالا نظر من اینه که شما به وجود همچین مساله ای شک کن که شاید هیچ جوابی نداشته باشه
و یا شاید هم شما جوابی واسش درست کنی

به هر حال پیشنهاد من اینه که شما سری به مقاله ی دکارت راجب همین مساله بزنین

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

سلام .
چرا راه دور می رین؟
این چیزی که شما گفتین دکارت به همه چی(حتی به وجود خودش و جهان)شک داشت رو کاملاً تایید می کنم...این هم تاپیک تردید پرانتز گونه رنه دکارت که خیلی باحاله:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

peeya
30-04-2008, 13:12
سلام دوستان قصد نا امید کردن شما رو تو این مطلب ندارم ، فقط بتون بگم که این کتاب از 1500 سال پیش تا الان هزار بار دستکاری شده و کلی خط برداشته و اضافه شده شما فکر این مسائل بیخود رو کنار بذارین و چشم خودتونو باز تر کنین
دورو بر خودتونو نگاه کنین دارن دارن با زن و بچه می رن فضا بعد شما ذهنتونو با این چیزا محدود می کنین ..!
البته قرآن هم مانند شاهنامه فردوسی کتاب مقدسیه و باعث رشد اراده و اعتقاد ما می شه ولی این رشد در صورتی که جلو داره ما از بیهوده تلف کردن وقت نباشه...
یا حق..

به همه آنهایی که قرآن را کتابی ساخته و پرداخته دست بشر می دانند
و
انهایی که در این باره مطمئن نیستند و در عالم شک سرگردانند


مسئله ارث که قرنهاست در هاله ای از ابهام فرو رفته و هنوز هیچ جواب قانع کننده و روشنی برای آن پیدا نشده , مسئله ای است که برای سنجش صدق یزدانی بودن قرآن نظیرش را پیدا نخواهید کرد. هیچ یک از مچ گیریها و اشکالاتی که از این کتاب گرفته شده نمی توانند انسان را به این یقین برسانند که قرآن کتابی بشری است اما قضیه ارث با همه آنها فرق دارد :
حساب دو دو تا چارتاست.
اگر مشخص شود که در اینجا خطایی رخ داده آنگاه کل کتاب از درجه اعتبار ساقط خواهد شد و می توان یقین حاصل کرد که قرآن مخلوق ذهن بشر است.
اشکالات به ظاهر منطقی که لامذهبان به مسئله مذکور وارد می کنند و جوابهای آبکی و بی اساسی که مذهبیون به آن می دهند انصافاً شخص را به این نتیجه می رساند که در اینجا هیچ جوابی وجود ندارد و این خود می تواند دلیلی بر بی بنیاد بودن و واهی بودن اصل قضیه باشد.
با این حال , شخص بی غرض و حقیقت جو در همان اولین بندهای صورت مسئله به نکته ای برخورد می کند که به یک زبان ساده ریاضی بیان شده و حاکی از معادله ای ساده ریاضی است. چند بار که در خلوت خود صو.رت مسئله را مرور می کند , معادله مذکور کاملاً برایش آشکار و هویدا می گردد . تا حدی که به چشمان خود اطمینان می کند و شک ندارد آنچه را دیده حقیقی بوده و از توهم او بر نخواسته است.آنگاه تعجب می کند که چرا در طول این همه سال کسی نتوانسته آن را ببیند و آشکارش نماید.
حتی خوارزمی که او را پدر جبر می نامند و مدتها از وقت خود را صرف بررسی این مسئله و جواب دادن به آن کرده است!
وقتی این معادله آشکار می شود , حد اقل پوچ بودن و بی اساس بودن برخی از ایراداتی که لامذهبان به مسئله ارث وارد می کنند برملا می شود.
چهره منحوس تقلید از سطر سطر نوشته های مذهبیون نمایان می گردد که چگونه با نوشتن از روی دست یکدیگر و دوری از تفکر و تعقل , به بیراهه رفتند و باعث تضییع حقوق میلیاردها انسان در طول قرون متمادی گردیدیند.
خداوند , محمد یا هرکس دیگری که واضع احکام ارث است , کار خود را با تعیین سهم الارث فرزندان شروع می کند. او می گوید :
پسران معدل دو سهم دختران ارث می برند , بنا براین اگر دختران بیش از دو نفر بودند دو ثلت ارثیه از آن ایشان است و اگر یک نفر بود نصف ارثیه را می برد.

ما دست به کار بسیار بسیار مهمی زده ایم!
حتی مهمتر از موشک هوا کردن و به فضا رفتن!

اگر قرآن حامل جهل و باعث تحمیق و تحمیر مردمان و بهره کشی از آنها باشد آنگاه در هیچ نقطه ای از فضا به چیزی بر نخواهیم خورد که این موضوع را ثابت کند و طناب محکم جهل را از دست و پای آنها بگسلد.
ما به فضا می رویم تا نهایتاً ثابت کنیم که در فضا نیز حیات وجود دارد و این پدیده شگرف تنها مخصوص زمین نیست .
آخر که چه؟!
این موضوع هیچ چیز را ثابت نمی کند چرا که در قرآن آیاتی وجود دارند که ظاهراً خبر از وجود موجودات زنده در فضا می دهند که به عنوان مثال می توان به آیه زیر اشاره کرد:



و من آياته خلق السماواتو الارض و ما بثّ فيهما من دابة "شورى: 29" از همين آيه استفاده ميشود كه درآسمانها نيز حيواناتى وجود دارند
نقل از سایت تبیان

ما هرگز به کرانه های فضا (به فرض اینکه کرانه ای وجود داشته باشد) نخواهیم رسید تا نظری به آن سوی گنبد گردون بیندازیم و اثری از خداوند و ملائکه بیابیم.
حال اگر می خواهید با یکدیگر همراه شویم , در خلوت شبانگاهان چندین بار اولین سطر صورت مسئله را مرور کنید و ببنید آیه معادله ای را که از آن صحبت کرم برایتان آشکار می شود یا خیر.
از هرکس که موفق به دیدن آن شد تقاضا دارم و خواهش می کنم در اینجا راجع به آن چیزی بنویسد.
حتی اگر یک سطر باشد.

peeya
30-04-2008, 13:23
سلام دوستان قصد نا امید کردن شما رو تو این مطلب ندارم ، فقط بتون بگم که این کتاب از 1500 سال پیش تا الان هزار بار دستکاری شده و کلی خط برداشته و اضافه شده شما فکر این مسائل بیخود رو کنار بذارین و چشم خودتونو باز تر کنین
دورو بر خودتونو نگاه کنین دارن دارن با زن و بچه می رن فضا بعد شما ذهنتونو با این چیزا محدود می کنین ..!
البته قرآن هم مانند شاهنامه فردوسی کتاب مقدسیه و باعث رشد اراده و اعتقاد ما می شه ولی این رشد در صورتی که جلو داره ما از بیهوده تلف کردن وقت نباشه...
یا حق..

به همه آنهایی که قرآن را کتابی ساخته و پرداخته دست بشر می دانند
و
انهایی که در این باره مطمئن نیستند و در عالم شک سرگردانند


مسئله ارث که قرنهاست در هاله ای از ابهام فرو رفته و هنوز هیچ جواب قانع کننده و روشنی برای آن پیدا نشده , مسئله ای است که برای سنجش صدق یزدانی بودن قرآن نظیرش را پیدا نخواهید کرد. هیچ یک از مچ گیریها و اشکالاتی که از این کتاب گرفته شده نمی توانند انسان را به این یقین برسانند که قرآن کتابی بشری است اما قضیه ارث با همه آنها فرق دارد :
حساب دو دو تا چارتاست.
اگر مشخص شود که در اینجا خطایی رخ داده آنگاه کل کتاب از درجه اعتبار ساقط خواهد شد و می توان یقین حاصل کرد که قرآن مخلوق ذهن بشر است.
اشکالات به ظاهر منطقی که لامذهبان به مسئله مذکور وارد می کنند و جوابهای آبکی و بی اساسی که مذهبیون به آن می دهند انصافاً شخص را به این نتیجه می رساند که در اینجا هیچ جوابی وجود ندارد و این خود می تواند دلیلی بر بی بنیاد بودن و واهی بودن اصل قضیه باشد.
با این حال , شخص بی غرض و حقیقت جو در همان اولین بندهای صورت مسئله به نکته ای برخورد می کند که به یک زبان ساده ریاضی بیان شده و حاکی از یک معادله ساده ریاضی است. چند بار که در خلوت خود صو.رت مسئله را مرور می کند , معادله مذکور کاملاً برایش آشکار و هویدا می گردد . تا حدی که به چشمان خود اطمینان می کند و شک ندارد آنچه را دیده حقیقی بوده و از توهم او بر نخواسته است.آنگاه تعجب می کند که چرا در طول این همه سال کسی نتوانسته آن را ببیند و آشکارش نماید.
حتی خوارزمی که او را پدر جبر می نامند و مدتها از وقت خود را صرف بررسی این مسئله و جواب دادن به آن کرده است!
وقتی این معادله آشکار می شود , حد اقل پوچ بودن و بی اساس بودن برخی از ایراداتی که لامذهبان به مسئله ارث وارد می کنند برملا می شود.
چهره منحوس تقلید از سطر سطر نوشته های مذهبیون نمایان می گردد که چگونه با نوشتن از روی دست یکدیگر و دوری از تفکر و تعقل , به بیراهه رفتند و باعث تضییع حقوق میلیاردها انسان در طول قرون متمادی گردیدیند.
خداوند , محمد یا هرکس دیگری که واضع احکام ارث است , کار خود را با تعیین سهم الارث فرزندان شروع می کند. او می گوید :
پسران معدل دو سهم دختران ارث می برند , بنا براین اگر دختران بیش از دو نفر بودند دو ثلت ارثیه از آن ایشان است و اگر یک نفر بود نصف ارثیه را می برد.

ما دست به کار بسیار بسیار مهمی زده ایم!
حتی مهمتر از موشک هوا کردن و به فضا رفتن!

اگر قرآن حامل جهل و باعث تحمیق و تحمیر مردمان و بهره کشی از آنها باشد آنگاه در هیچ نقطه ای از فضا به چیزی بر نخواهیم خورد که این موضوع را ثابت کند و طناب محکم جهل را از دست و پای آنها بگسلد.
ما به فضا می رویم تا نهایتاً ثابت کنیم که در فضا نیز حیات وجود دارد و این پدیده شگرف تنها مخصوص زمین نیست .
آخر که چه؟!
این موضوع هیچ چیز را ثابت نمی کند چرا که در قرآن آیاتی وجود دارند که ظاهراً خبر از وجود موجودات زنده در فضا می دهند که به عنوان مثال می توان به آیه زیر اشاره کرد:



و من آياته خلق السماواتو الارض و ما بثّ فيهما من دابة "شورى: 29" از همين آيه استفاده ميشود كه درآسمانها نيز حيواناتى وجود دارند
نقل از سایت تبیان

ما هرگز به کرانه های فضا (به فرض اینکه کرانه ای وجود داشته باشد) نخواهیم رسید تا نظری به آن سوی گنبد گردون بیندازیم و اثری از خداوند و ملائکه بیابیم.
حال اگر می خواهید با یکدیگر همراه شویم , در خلوت شبانگاهان چندین بار اولین سطر صورت مسئله را مرور کنید و ببنید آیه معادله ای را که از آن صحبت کرم برایتان آشکار می شود یا خیر.
از هرکس که موفق به دیدن آن شد تقاضا دارم و خواهش می کنم در اینجا راجع به آن چیزی بنویسد.
حتی اگر یک سطر باشد.

peeya
03-05-2008, 15:47
مثل اینکه:
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
هرچند که :
اگر دست خداوند به کمک نیاید تمامی ناخنهای دنیا هم کاری از پیش نخواهند برد.

خداوند سبحان در کلام شریفش سهم الارث فرزندان را بدین صورت تقسیم فرموده اند:

یوصیکم الله فی اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین فان کن نساء فوق اثنتین فلهن ثلثا ما ترک وان کانت واحدة فلها النصف

متن فوق در زبان فارسی به چند صورت ترجمه شده که البته عربها نیز آن را به همین چند صورت حمل کرده اند :
1- عده ای بدون هیچ ملاحظه ای فقط به ترجمه کلمه به کلمه متن پرداخته و نوشته اند:

یوصیکم الله : خداوند شمارا وصیت می کند
فی اولادکم : در باره فرزندانتان
للذکر : برای مذکر
مثل حظ الانثیین : مثل بهره دو موئنث
فان کن : پس اگر باشند
نساء فوق اثنتین: زنان بیش از دو نفر
فلهن : پس برای آنهاست
ثلثا ما ترک : دو ثلث ارثیه
وان کانت واحدة : و اگر باشد یک نفر
فلها : پس برای اوست
النصف : نصف

که می شود :

خداوند شما را در باره فرزندانتان چنین وصیت می کند که سهم یک پسر معادل سهم دو دختر است. پس اگر زنان بیش از دو نفر بودند دو سوم ارثیه را می برند و اگر یکی بود نصف ارثیه از آن اوست.

2- عده ای دیگر با توجه به پاره ای ملاحظات نوشته اند :

خداوند شما را در باره فرزندانتان چنین وصیت می کند که سهم یک پسر معادل سهم دو دختر است. اگر اولاد همگی دختر باشند و بیش از دوتن , دو سوم ارثیه را می برند و اگر یکی بود نصف ارثیه از آن اوست

3- در این میان عده ای نیز با در نظر گرفتن ملاحظات بیشتری نوشته اند :

خداوند شما را در باره فرزندانتان چنین وصیت می کند که سهم یک پسر معادل سهم دو دختر است. اگر اولاد دو دختر یا بیش از دو دختر باشند , دو سوم ارثیه را می برند و اگر یکی بود نصف ارثیه از آن اوست.

به نظر شما این تنوع ترجمه از کجا ناشی می شود؟
چه ملاحظاتی در نظر بوده که مترجمین را وادار کرده تا به اشکال متفاوتی متن فوق را ترجمه نمایند؟

peeya
04-05-2008, 14:33
خداوند شما را در باره فرزندانتانچنین وصیت می کند که سهم یک پسر معادل سهم دو دختر است. پس اگر زنان بیش از دو نفربودند دو سوم ارثیه را می برند و اگر یکی بود نصف ارثیه از آناوست.

متن فوق که ترجمه کلمه به کلمه آیه قرآن است , آمده تا نحوه تقسیم ارث بین فرزندان را برای بشر توضیح دهد اما ظاهراً آنقدر ناقص و نا کامل بوده که بشر را وادار کرده تا دستورالعمل یا بهتر است بگوییم دستورالعملهای دیگری برای تقسیم ارث ابداع نماید!
بشر به واسطه ذهن ناقص خویش , برای استخراج احکام عملی , این آیه از قرآن را نیز مانند سایر آیات مجمل و نا کامل دید و به همین دلیل دست به تحریف یا به اصطلاح تکمیل آن زد.

تحریف اول :

خداوند شما را در باره فرزندانتانچنین وصیت می کند که سهم یک پسر معادل سهم دو دختر است. اگر اولاد همگی دختر باشندو بیش از دوتن , دو سوم ارثیه را می برند و اگر یکی بود نصف ارثیه از آناوست.

عبارت:" اگر اولاد همگی دختر باشند" در متن اصلی وجود ندارد و صرفاً بافته ذهن بشر است . اما چه چیزی او را وادار کرده تا چنین عبارتی را به قرآن اضافه نماید؟ بدون شک او بی دلیل چنین کاری را نکرده است!
در متن اصلی بلافاصله بعد از مشخص شدن نسبت سهم فرزندان , آیه به سراغ تعیین سهم الارث دختران می رود و برای آنها در صورتی که بیش از دو تن باشند دو ثلث کل ارثیه و در صورتی که فقط یک نفر باشند نصف ارثیه را درنظر می گیرد.
حال تصور کنید شخصی مرده و یک دختر , یک پسر , همسر و پدر مادرش را برجای گذاشته باشد . در اینصورت نصف ارثیه به دختر تعلق می گیرد و دو برابر آن که می شود تمام ارثیه از آن پسر خواهد بود!
فرض کنید این خواهر برادر با یکدیگر کنار بیایند و برادر به نیم ارثیه اکتفا کند , در اینصورت باز هم چیزی برای بقیه ورثه باقی نخواهد ماند!
اما اگر اولاد همگی دختر باشند دیگر چنین مشکلی بوجود نخواهد آمد و کار تقسیم ارث به خوبی و خوشی تمام خواهد شد. هرچند که تکلیف عبارت :"سهم یک پسر معادل سهم دو دختر است"در پرده ای از ابهام باقی خواهد ماند!
وقتی همه اولاد دختر باشند دیگر چه نیازی به این عبارت خواهد بود؟
فرض کنید این عبارت برای زمانی گفته شده که دختر و پسر با یکدیگر ارث می برند, در اینصورت سهم کل آنها چقدر است که ما آن را به نسبت دو به یک بینشان تقسیم کنیم؟
آیات ارث پر شده اند از اعدادی که سهام ورثه را مشخص می کنند با این وجود آیا خداوند از تعیین سهام فرزندان صرف نظر کرده و آن را به عهده بشر گذاشته است؟!
واقعاً چرا سهم یک دختر و دو دختر به بالا مشخص شده ولی اشاره ای به سهم پسران نگردیده است؟






تحریف دوم :

خداوند شما را در باره فرزندانتانچنین وصیت می کند که سهم یک پسر معادل سهم دو دختر است. اگر اولاد دو دختر یا بیشاز دو دختر باشند , دو سوم ارثیه را می برند و اگر یکی بود نصف ارثیه از آناوست.
عبارت :" دو دختر" در متن اصلی وجود ندارد و به هیچ روی نمی توان آن را از آیه قران استخراج نمود بلکه مذهبیون تصمیم گرفته اند کاسه از آش داغتر شوند و خود مبادرت به تعیین سهم دو دختر نمایند.
اما در این یک مورد شاید اندکی حق داشته اند! چون ظاهراً آیات ارث سهم دو دختر را مشخص نکرده اند.

peeya
07-05-2008, 06:14
خداوند شما را در باره فرزندانتانچنین وصیت می کند که سهم یک پسر معادل سهم دو دختر است. پس اگر زنان بیش از دو نفربودند دو سوم ارثیه را می برند و اگر یکی بود نصف ارثیه از آناوست.

واقعاً چه کم و کاستی در متن فوق وجود داشته که انسان را وادار نموده تا چیزهایی به آن بیفزاید؟
چرا بعد از گذشت حدود چهارده قرن , این مطلب باید بکر و دست نخورده باقی بماند و کسی سر از کار آن در نیاورد؟
آیا مشکل از قرآن است یا اندیشه آدمی؟
همانگونه که گفته شد , آیه فوق دارد سهم الارث فرزندان را بینشان تقسیم می کند . به من بگویید چه کسی می تواند از این ساده تر تقسیم کند؟ هرکس بتواند چنین کاری بکند من به او جایزه خواهم داد.
کیست که می گوید نویسنده قرآن ریاضی نمی داند؟!
او می داند و خیلی هم خوب می داند , ما نباید نفهمیدن خودمان را به حساب نادانی پروردگار بگذاریم.
بطوری که می بینید , آیه می خواهد سهم فرزندان را تعیین کند اما فقط این کار را برای دختران انجام می دهد و ظاهراً پسران را فراموش می کند. و این اشکالی است که هم مذهبیون و هم بی دینها به آن اشاره کرده اند منتهی مذهبیون سعی کرده اند این بظاهر نقص را خودشان جبران کنند ولی بی دینها آن را به سخره گرفته و نویسنده قرآن را به بیسوادی متهم کرده اند.
آیا واقعاً اینگونه است؟
انسان هرچقدر هم که بیسواد باشد پای حساب کتاب ملک و اموال که در میان بیاید , به کمک حساب انگشتی هم که شده این کار را بخوبی انجام می دهد.
انگار که این یک مسئله ذاتی و غریزی در وجود اوست!
حال اگر فرض کنیم نویسنده قرآن محمد باشد چگونه ممکن است او که با آن زیرکی و نبوغ توانست چنان انقلابی را بپا کند مرتکب چنین خطای فاحشی بشود؟
مسئله خیلی واضح و روشن است:
ابتدا می آید یک معادله بین پسران و دختران برفرار می کند و سپس یکی از پارامترهای معادله را حذف نموده و عملیات تقسیم ارث را بر اساس پارامتر دیگر انجام می دهد.
به اینصورت که سهم پسر را معادل سهم دو دختر قرار می دهد و سپس با حذف پارامتر پسر ارث را بر حسب پارامتر دختر تقسیم می کند .
می گوید وقتی دختران بیش از دو تن باشن 3/2 کل ارثیه از آن ایشان خواهد بود.
اگر پارامترهای دختر و پسر را بترتیب با حروف x و y معرفی کنیم و ارثیه را با حرف I نشان دهیم آنگاه خواهیم داشت :



3x = 2/3 I

و چون داریم:


Y = 2x


در نتیجه می توانیم بنویسیم :


2x + x = 2/3I



y + x = 2/3 I

بنا بر این می بینیم که قرآن سهم پسران را هم مشخص کرده ولی ما با گذشت 1400 سال هنوز آن را درک نکرده و نفهمیده ایم.
اما در اینجا چیزی وجود دارد که ایه مورد بحث آن را مشخص نکرده و نمی توان فقط با تکیه
بر همین آیه آن را مشخص کرد.
اصل معادله تقسیم ارث فرزندان (y = 2x ) بی جواب مانده و هر دو پارامتر آن مجهولند:
وقتی فرزندان عبارت باشند از دو دختر یا یک پسر چه کسری از ارثیه به آنها تعلق می گیرد؟
بیان فوق نشان می دهد کسی که آیات ارث را نوشته ریاضی می داند و خوب هم می داند بنا براین محال است چنین غفلت بزرگی از او سربزند و اصل مطلب که همان معادله فوق است را بی جواب بگذارد.
بدون هیچ شکی او از روی قصد و نقشه چنین کاری را کرده است!
او مخصوصاً این معادله را بی جواب گذاشته تا ما از خود بپرسیم : سهم دو دختر یا یک پسر چقدر می شود و بعد به دنبال این بگردیم که چگونه می توانیم آن را از حکم الهی استخراج کنیم نه اینکه خودمان مبادرت به تعیین آن نماییم.
او مخصوصاً چنین کاری کرده تا ما به دنبال علت آن بگردیم .
بدون شک او از راهی که اینگونه باز می کند می خواهد ما را به جایی ببرد و چشم اندازی را نشانمان دهد که از تماشای آن به حیرت درآییم و دریابیم که قران نمی تواند کار محمد یا هر انسان دیگری باشد.

amir_dvb
07-05-2008, 06:47
من امروز با این تاپیک آشنا شدم
نظرم این است که در این موضوع باید تامل کرد و حکمتی در این مساله هست چرا که اگر می خواست محمد قضیه را میتوانست به راحتی بیان کند ولی خود وی بارها گفته است که من فقط انتقال دهند هستم بدون کم وکاست واین حقانیت رسول خدا را میرساند من بارها ودر جا های مختلف از مولایم علی شنیده ام که برای تفکر و تامل در این ایات سواب زیادی محسوب میشود و معجزه بودن قران هم به مرور و در گذر زمان ثابت میشود
قران اختلاص از کتاب افرینش هست

peeya
08-05-2008, 12:14
حالا ما سرنخ را بدست آورده ایم و می دانیم اگر آن را دنبال کنیم احتمالاً به سر منزل مقصود خواهیم رسید. اما همچنان مجهولات بسیاری پیش رویمان صف کشیده اند و قطعات زیادی از این پازل شگفت انگیز هنوز در جای خود قرار نگرفته اند.
ابتدای مسیر حرکت بر ما نمایان شده و راه برای اولین قدمها هموار گردیده است.
ما می خواهیم بدانیم چرا خداوند به سهم دو دختر (یا یک پسر) اشاره نکرده و انگیزه او از این عمل چه بوده است.
آگاه باشید!
ما به دنبال پیدا کردن راهی برای تعیین سهم دو دختر نیستیم بلکه به دنبال علت عدم تعیین این سهم می گردیم. در اینصورت هیچ راهی جز فرضیه و تئوری پیش روی خود نخواهیم دید.
باید کلیه فرضیه های ممکن معرفی شوند و یک به یک مورد بحث و بررسی قرار گیرند تا صحت و سقمشان مشخص شود.
درمیان فرضیه های ممکن فرضیه ای وجود دارد که بنده بسیار به آن دل بسته ام و احتمال زیادی می دهم که بتواند ما را به هدف برساند:

و اما آن فرضیه :

علت اینکه خداوند به سهم دو دختر اشاره ای نکرده وجود نظمی بخصوص در ساختار ریاضی و عددی تقسیم ارث است . بگونه ای که اگر عددی دیگر وارد آن شود , آرایش اعداد بهم خورده و ان نظم از بین می رود.
احتمالاً نظم مذکور دارای منطقی است که به ما روش صحیح محاسبات ارث را نشان می دهد و سره را از ناسره جدا می سازد.
بدیهی است برای بررسی این فرضیه , ابتدا باید تک تک آیات و جملات مربوط به قضیه تقسیم ارث ترجمه و تحلیل شوند تا بعد بتوان اقدام به شناسایی و اشکارسازی ساختارهای ریاضی آن نمود.
قبل از شروع لازم می دانم مطلبی را در باره اعداد سهام بیان کنم که دانستن آن بسیار ضروری و بنیادی است :
اعدادی که خداوند به عنوان سهم الارث تعریف می کند تنها بیانگر نسبت سهام ورثه در مقایسه با یکدیگرند و صرفاً بیانگر کسرکل سهام نیستند.
عدم توجه به این مطلب بنیادی سبب گردیده تا هم مذهبیون و هم غیر متدینین در محاسبات خود اشتباه کنند و به بیراهه بروند.
بعنوان مثال وقتی تنها ورثه متوفی یک دختر باشد دسته یا فرقه ای از مذهبیون نصف ارثیه را به او می دهند و بقیه را به حساب بیت المال می ریزند!
غیر متدینین می گویند : وقتی یک دختر نصف مال را می برد و سهم یک پسر معادل سهم دو دختر است بنابراین تنها فرزند میت وقتی پسر باشد تمام ارثیه را می برد در این صورت سهم بقیه ورثه( والدین و همسر) چه می شود؟!
آیا باید سهم آنها را از بیت المال طلب کرد؟!
در میان شیعیان داستان جالبی وجود دارد که آن را به علی نسبت می دهند ؛ البته ممکن است ملتهای دیگر نیز آن را به شخصیتهای واقعی یا افسانه ای خود نسبت دهند مثلاً در کارتون "ایکیو سان" شبیه آن داستان را می بینیم .
من داستان را در اینجا نقل نمی کنم اما شما می توانید آن را در آدرس زیر مطالعه کنید :

[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

توضیح :

اگر کسی که نصف شترها را می برد با حرف A و آنکس که ثلت می برد با حرف B و دیگری را با حرف C نمایش دهیم آنگاه نسبت سهم ایشان به اینصورت می شود:



A:B = 1/2 / 1/3 = 3:2 = 9:6



A:C = 1/2 / 1/9 = 9:2



A:B:C = 9: 6: 2


با توجه به اینکه مجموع اعداد 9 و 6 و 2 می شود 17 , در نتیجه سهم هریک از ورثه از کل شترها می شود :


A = 9/17



B = 6/17



C = 2/17


بنا براین اعدادی که قرآن به عنوان سهام ورثه تعیین می کند نسبت سهم می باشند نه صرفاً کسر کل سهم و تنها زمانی اعتبار دارند که حد اقل دو طبقه از ورثه در کنار یکدیگر قرار می گیرند در غیر اینصورت(یعنی در حالت واحد) ارزش واحد پیدا می کنند.
به عنوان مثال وقتی خداوند سهم یک زن را در نبود فرزند 4/1 تعیین می کند این بدان مفهوم است که افراد دیگری نیز با او ارث می برند اما اگر با این زن هیچ کس دیگری ارث نبرد تمام ارثیه از آن او خواهد بود نه اینکه 4/1 اموال شوهر را دریافت نماید و بقیه روانه جیب حاکم شرع شود(یعنی همان کاری که مذهبیون می کنند).

یک مثال عملی :
شخصی مرده و تنها پدر و همسرش را بر جای گذاشته است , هر یک از آنها چه کسری از ارثیه را می برند؟
در این حالت نسبت سهم همسر 4/1 و نسبت سهم پدر 6/1 است در نتیجه داریم :

2/3 = 4/6 = 6/1 / 4/1




بنا براین کسر کل سهم همسر می شود 5/3 و برای پدر می شود 5/2 به این صورت که کل ارثیه به پنج قسمت تقسیم می شود و سپس 3 قسمت ان به همسر و دو قسمت آن به پدر متوفی تعلق می گیرد.

peeya
08-05-2008, 14:10
افراد زیر کسانی هستند که خداوند سبحان در کلام شریفش بطور صریح سهام ارثشان را مشخص کرده است:

1- فرزندان
2- والدین
3- زوجین
4- کلاله ( برادر و خواهر متوفی)

فرزندان

برای فرزندان (چه پسر , چه دختر و یا پسر و دختر باهم) وقتی بیش از دو نفر باشند 3/2 از کل ارثیه در نظر گرفته شده است. در حالتی که فرزند فقط یک دختر باشد 2/1 از کل ارثیه به او تعلق می گیرد. اما برای حالتی که فرزندان فقط دو دختر یا یک پسر باشند بطور صریح هیچ عددی مشخص نشده است.

والدین

در حالتی که متوفی فرزندی داشته باشد آنگاه سهم هریک از والدین او 6/1 از بعض ارثیه است.
در اینجا توجه شما را به دو عبارت « کل ارثیه» و « بعض ارثیه» که در متن فوق آمده است جلب می کنم. عین واژگان عربی دو عبارت فوق در متن قرآن کریم بترتیب چنین نوشته شده اند : « ما ترک» و « مما ترک» . در آیات ارث بلافاصله بعد از تعیین هر سهم یا ازعبارت
« ما ترک» استفاده شده و یا « مماترک».تقریباً تمامی مفسرین و مترجمین قرآن بدون هیچگونه توضیح قابل قبولی این دو عبارت را به یک صورت ترجمه و تفسیرکرده اند و هیچ فرقی برای آنها قائل نشده اند. بنده ندیده ام کسی برا عدم فرق این دو عبارت دلیلی آورده باشد جز مرحوم طباطبایی که علت وجود حرف « من » در مما ترک(= من ما ترک) را چنین بیان می کند:

وقتى كلمه اى به اصطلاح از اضافه قطع مى شود يعنى بدون اضافه مى آيد بايد با كلمه (من ) به پايان برسد از سوى ديگر كلمه نامبرده ابتدا كردن و آغاز نمودن را مى رساند پس در جائى اضافه قطع مى شود و كلمه من به كار مى رود كه مدخول من نسبت به ما قبلش اندك و يا شبيه به اندك باشد و مستهلك در آن به شمار آيد نظير: سدس (يك ششم ) و ربع (يك چهارم ) و ثلث (يك سوم ) در چنين مواردى كلمه و عدد را بدون اضافه و با حرف (من ) می آورند لذا مى بينيم در مساءله ارث فرموده : (السدس مماترك ) ولى در مثل نصف و دو ثلث عدد را به مجموع مال اضافه كرد و فرمود: (فلهن ثلثا ماترك )

به عبارت دیگر , منظور ایشان این است که اعدادی همچون 6/1 و 8/1 و 4/1 که درمقایسه با کل مال اندک بشمار می روند باید با حرف « من » بیایند ولی اعدادی همچون 2/1 و 3/2 که کسر قابل توجهی از مال را تشکیل می دهند بدون حرف مذکور می آیند. اما این توجیه نادرستی است که توسط آیه 176 سوره نساء باطل می گردد چرا که در آنجا عدد 3/2 با من آمده است . توجه کنید : « فلهما الثلثان مما ترک» .
حرف « من » در زبان عربی معانی مختلفی دارد که یکی از آنها « تبعیض» یا من بعضیه می باشد. بعنوان مثال : در جمله قرآنی « و مما رقناهم ینفقون» حرف من معنای تبعیض دارد و به ما می فهماند که متقین بعضی یا بخشی از رزقی را که خداوند به آنها داده انفاق می کنند. حال اگر من بعضیه را از جمله فوق حذف کنیم می شود « و ما رقناهم ینفقون» که مفهوم آن با حالت اول فرق می کند . جمله اخیر به این مفهوم است که متقین تمام آنچه را خداوند به ایشان داده انفاق می کنند. و اینگونه است در مورد « ما ترک» و « مما ترک» . اولی یعنی کل ارثیه و دومی به مفهوم بخشی از ارثیه می باشد.
مطلبی که در اینجا بدان اشاره شد از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است تا جایی که اگر مورد توجه قرار نگیر محال است بتوان به جواب و نتیجه درستی رسید.
با توجه به این مطلب در می یابیم که وقتی خداوند می فرمایند:« ثلثا ما ترک» (دو ثلث ارثیه)
منظورشان 3/2 از کل مال است ولی زمانی که می فرمایند « الثلثان مماترک» منظورشان 3/2 از مالی است که کسری از آن جدا شده است.

omid.sarmad
08-05-2008, 15:07
یک مثال عملی :
شخصی مرده و تنها پدر و همسرش را بر جای گذاشته است , هر یک از آنها چه کسری از ارثیه را می برند؟
در این حالت نسبت سهم همسر 4/1 و نسبت سهم پدر 6/1 است در نتیجه داریم :

2/3 = 4/6 = 6/1 / 4/1

بنا براین کسر کل سهم همسر می شود 5/3 و برای پدر می شود 5/2 به این صورت که کل ارثیه به پنج قسمت تقسیم می شود و سپس 3 قسمت ان به همسر و دو قسمت آن به پدر متوفی تعلق می گیرد.
چرا خودت رو گول میزنی.یک چهارم فقط میشه یک چهارم نه بیشتر و نه کمتر همچ نین یک ششم هم فقط میشه یک ششم.به جای اینکه این مسائل رو حل کنی بشین مسائل قابل حل رو حل کن.
ضمنا یه کتاب جامع باید اونقد قابل فهم باشه که کودن ترین آدمها هم بتونن اونو درک کنن.
مثل بوستان.

peeya
08-05-2008, 15:55
چرا خودت رو گول میزنی.یک چهارم فقط میشه یک چهارم نه بیشتر و نه کمتر همچ نین یک ششم هم فقط میشه یک ششم.به جای اینکه این مسائل رو حل کنی بشین مسائل قابل حل رو حل کن.
ضمنا یه کتاب جامع باید اونقد قابل فهم باشه که کودن ترین آدمها هم بتونن اونو درک کنن.
مثل بوستان.

شاید اینگونه باشد که شما می فرمایید چون فعلاً همه چیز فقط در حد یک فرضیه است.
اما من باور دارم حتی کودن ترین ادم هم اگر بخواهد مالی را بین دو نفر تقسیم کند هرگز جوری تقسیم نمی کند که بخشی از مال به آن دو تعلق گیرد و بخش دیگرش پا در هوا باقی بماند.
آری بنده این را باور دارم اما باور نمی کنم که « بوستان» برای همه آدمهای باهوش قابل فهم باشد تا چه رسد به کودن ترینشان.
آیا در بوستان مطلبی وجود ندارد که برای شما قابل فهم نباشد؟!

omid.sarmad
08-05-2008, 22:37
شاید اینگونه باشد که شما می فرمایید چون فعلاً همه چیز فقط در حد یک فرضیه است.
اما من باور دارم حتی کودن ترین ادم هم اگر بخواهد مالی را بین دو نفر تقسیم کند هرگز جوری تقسیم نمی کند که بخشی از مال به آن دو تعلق گیرد و بخش دیگرش پا در هوا باقی بماند.
آری بنده این را باور دارم اما باور نمی کنم که « بوستان» برای همه آدمهای باهوش قابل فهم باشد تا چه رسد به کودن ترینشان.
آیا در بوستان مطلبی وجود ندارد که برای شما قابل فهم نباشد؟!
سلام.خواهشا از واژه فرضیه استفاده نکنید،قضیه خیلی علمی میشه آدم خندش میگیره.:27:
در مورد تقسیم مال به نظر من هیچکس (حتی خدا) حق ندارد در اینکار دخالت کند،مگر اینکه مال از راه حلال نباشد و خدا برای مورد بخشش گرفتن این حکم را کند.
و اما در مورد بوستان.بوستان سعدی سهل و ممتنع است.هر کس به اندازه فهم و درکش از متون برداشت می کند،آنهم برداشت صحیح.ضمن اینکه سعدی از خودمونه،از باریتعالی بعیده.

peeya
11-05-2008, 13:57
در تعیین سهام والدین دیدیم که وقتی متوفی دارای فرزند باشد هریک از والین 6/1 از ارثیه را دریافت می کنند . در شرایطی که فرزندی وجود نداشته باشد سهام والدین بصورت زیر مشخص می شود:

فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ

پس اگر (میت) فرزندی نداشت و ورثه اش تنها پدر و مادرش بودند , آنگاه به مادرش 3/1 تعلق می گیرد. سپس اگر برادر خواهری داشت پس مادرش 6/1 دریافت می کند.

3/1 از ماترک یا مماترک؟
6/1 از چی؟
بطوری که می بینید , آیه مشخص نکرده که این 3/1 و 6/1 از کل ارثیه کسر می شود یا از بخشی از آن.
آنچه مشخص و مسلم است این است که خداوند سبحان هیچگاه کلمه یا حتی حرفی را بکار نمی برد مگر اینکه قصد و منظوری از آن داشته باشد و هرگز از ذکر کلمه ای امتناع نمی کند مگر اینکه نیازی به بیان آن وجود نداشته باشد.
حال وقتی والدین تنها ورثه میت باشند در نتیجه ارثیه خود به خود به دو قسمت تقسیم می شود و نیازی به ذکر ماترک و یا مما ترک وجود نخواهد داشت. راجع به مورد دوم نیز بزودی خواهیم دید که در آنجا هم نیازی به ذکر عبارات فوق نیست.
به اعتقاد بنده سهم الارث پدر و مادر در تمام شرایط ( چه با فرزند و چه بی فرزند) همان 6/1 است منتهی در اینجا خداوند یک تبصره به آن اضافه کرده و آن حالتی است که پدر و مادر تنها ورثه میت باشند و هیچ وارث دیگری با آنها وجود نداشته باشد در این حالت سهم مادر از 6/1 به 3/1 ارتقاع می یابد اما اگر پای برادر و خواهری هم در میان باشد سهم مادر دوباره همان 6/1 خواهد بود. از آنجا که خداوند راجع به سهم پدر چیزی نگفته , در هر حالتی سهم او همان 6/1 باقی می ماند.
چون اینجا یک انجمن ریاضی است و هدف بنده از احداث این تاپیک نیز تحلیل ساختار ریاضی ارث است , سعی می کنم در تحلیل آیات قرآن خلاصه ای از آنچه را خود برداشت کرده ام بنویسم و کسانی که علاقمند به دیدن نظرات دیگران نیز هستند می توانند به تفاسیر مربوطه مراجعه فرمایند.
به عقیده قلبی بنده : اینکه نظر بنده چیست و یا دیگران در این باره چه گفته و می گویند ارزش چندانی ندارد.
کلیه نظریاتی که تا به امروز راجع به آیات ارث صادر شده اند و کلیه احکام اجرایی که بر اساس این نظریات بوجود آمده اند فاقد ارزش خواهند بود مگر اینکه یک برهان قاطع درستی آنها را به اثبات برساند.
کشف یک چنین برهانی هدف نهایی بنده از حضور در اینجاست. بگذار دیگران هرچه می خواهند در باره قرآن بگویند؛ آنها هیچ کاری نمی کنند جز قیاس جهانی کلان با فهم نا قص و کوچک خویش.
ای بسا ما چیزی را خوب بفهمیم اما آن چیز حقیقی نباشد و ای بسا چیزی را نفهمیم یا با عرفمان سازگار نباشد اما حقیقتی شگرف در ورایش پنهان باشد:
بشر قرنها و قرنها جهان را آنگونه می دید که ارسطو و بطلمیوس برایش ترسیم کرده بودند . او فکر می کرد حقیقت محض همان است که او دارد می بیند . حالا بعد از قریب به دو هزار سال برما مسلم شده که نگاه بشر پیشین اشتباه و تقلیدی بوده است.
چرا در این همه مدت کسی پی به حقیقت موضوع نبرد؟
آیا اشکال از جهان خلقت بود یا فهم ناقص بشر؟
جهان هستی واضح و روشن بود و فقط این نگاه تقلیدی ما به آن بود که برایمان تیره و مبهمش می کرد.
آری تقلید همواره به مثابه ترمز حرکت فکری بشر عمل نموده و او را واپس زده است.

omid.sarmad
11-05-2008, 16:49
سام.

کشف یک چنین برهانی هدف نهایی بنده از حضور در اینجاست. بگذار دیگران هرچه می خواهند در باره قرآن بگویند؛ آنها هیچ کاری نمی کنند جز قیاس جهانی کلان با فهم نا قص و کوچک خویش.
ای بسا ما چیزی را خوب بفهمیم اما آن چیز حقیقی نباشد و ای بسا چیزی را نفهمیم یا با عرفمان سازگار نباشد اما حقیقتی شگرف در ورایش پنهان باشد:
بشر قرنها و قرنها جهان را آنگونه می دید که ارسطو و بطلمیوس برایش ترسیم کرده بودند . او فکر می کرد حقیقت محض همان است که او دارد می بیند . حالا بعد از قریب به دو هزار سال برما مسلم شده که نگاه بشر پیشین اشتباه و تقلیدی بوده است.
چرا در این همه مدت کسی پی به حقیقت موضوع نبرد؟
آیا اشکال از جهان خلقت بود یا فهم ناقص بشر؟
جهان هستی واضح و روشن بود و فقط این نگاه تقلیدی ما به آن بود که برایمان تیره و مبهمش می کرد.
آری تقلید همواره به مثابه ترمز حرکت فکری بشر عمل نموده و او را واپس زده است.
بازی با کلمات.
دوست عزیز به زبون ساده میگم.
یه سری مسائل علمی هست و بعد از کشف به مردم اعلام میشه و مردم قبول می کنند.
همین حالا اگه یه منبع موثق بگه زمین به صورت هرم است و دانشمندان تا به حال اشتباه می کردند مردم قبول می کنند.البته با اندکی توضیح.نمیشه از مردم زمان گالیله انتظار داشت که زمین کرویه.البته اگه کسی وجدان داشت و منطقی بود با تعریف یه سری مسائل ساده میشد اونو قانع کرد.ولی بحث گالیله نیز دینی بود،کروی بودن و چرخش زمین با گفته های مسیح منافات داشت و این ینی توهین به مقدسات.
اما بعضی چیزها به علم کاری نداره.به درک انسان مربوطه.
مثلا شخص A آدم بسیار خوبی است.او هرگر گناهی نمی کند.
شخص B شخص A را در حال دزدی از یک خانه دیده است.
پس شخص B هیچوقت بخش اول را قبول نمی کند.چون عملا دیده است.
البته اگه مثل شما با انصاف باشد می تونه خودش و دیگران رو گول بزنه.مثلا بگه او از دیوار رفته بالا که کمک کنه.
این اساساهم اشغالی بوده که می خواستن بندازن دور.چون سنگین بود من براشون آوردم.
فهم تناقضات یک کتاب نیازی به درک عمیقی نداره.

peeya
12-05-2008, 06:24
سام.

بازی با کلمات.
دوست عزیز به زبون ساده میگم.
یه سری مسائل علمی هست و بعد از کشف به مردم اعلام میشه و مردم قبول می کنند.
همین حالا اگه یه منبع موثق بگه زمین به صورت هرم است و دانشمندان تا به حال اشتباه می کردند مردم قبول می کنند.البته با اندکی توضیح.نمیشه از مردم زمان گالیله انتظار داشت که زمین کرویه.البته اگه کسی وجدان داشت و منطقی بود با تعریف یه سری مسائل ساده میشد اونو قانع کرد.ولی بحث گالیله نیز دینی بود،کروی بودن و چرخش زمین با گفته های مسیح منافات داشت و این ینی توهین به مقدسات.
اما بعضی چیزها به علم کاری نداره.به درک انسان مربوطه.
مثلا شخص A آدم بسیار خوبی است.او هرگر گناهی نمی کند.
شخص B شخص A را در حال دزدی از یک خانه دیده است.
پس شخص B هیچوقت بخش اول را قبول نمی کند.چون عملا دیده است.
البته اگه مثل شما با انصاف باشد می تونه خودش و دیگران رو گول بزنه.مثلا بگه او از دیوار رفته بالا که کمک کنه.
این اساساهم اشغالی بوده که می خواستن بندازن دور.چون سنگین بود من براشون آوردم.
فهم تناقضات یک کتاب نیازی به درک عمیقی نداره.

آقا امید!
بیا بجای پرداختن به حواشی و مطالب بی ربط به اصل مطلب بپردازیم .
چرا راه دور می روی؟
مگر من در شروع عرایضم نگفتم :



به همه آنهایی که قرآن را کتابی ساخته و پرداختهدست بشر می دانندوانهایی که دراین باره مطمئن نیستند و در عالم شک سرگردانندمسئله ارث که قرنهاست در هاله ای از ابهام فرورفته و هنوز هیچ جواب قانع کننده و روشنی برای آن پیدا نشده , مسئله ای است که برایسنجش صدق یزدانی بودن قرآن نظیرش را پیدا نخواهید کرد. هیچ یک از مچ گیریها واشکالاتی که از این کتاب گرفته شده نمی توانند انسان را به این یقین برسانند که قرآن کتابی بشری است اما قضیه ارث با همه آنها فرق دارد :حساب دو دو تاچارتاست.اگر مشخص شودکه در اینجا خطایی رخ داده آنگاه کل کتاب از درجه اعتبار ساقط خواهد شد و می توان یقین حاصل کرد که قرآن مخلوق ذهن بشر است.
بنا براین اگر در باره بحث جاری حرفی برای گفتن و انتقادی داری چنانچه آن را بیان کنی بر من منت نهاده ای و گرنه از شما خواهش می کنم تا انتهای بحث چیزی نگو تا ببینیم چه می شود.

omid.sarmad
12-05-2008, 08:09
آقا امید!
بیا بجای پرداختن به حواشی و مطالب بی ربط به اصل مطلب بپردازیم .
چرا راه دور می روی؟
مگر من در شروع عرایضم نگفتم :

بنا براین اگر در باره بحث جاری حرفی برای گفتن و انتقادی داری چنانچه آن را بیان کنی بر من منت نهاده ای و گرنه از شما خواهش می کنم تا انتهای بحث چیزی نگو تا ببینیم چه می شود.
شروع عرایضت شروع عرایضت بود.من جواب عرایض پایانیت رو دادم.البته چون اشخاصی مثل شما تمام عرایضشون باهم فرق می کنه،فلذا نمیشه جواب قاطعی به عرایضشون داد.
ضمنا تو فکر می کنی با این بیانیه ها (عرایض) و در نهایت نتیجه گیری نهایی از عرایض خودت میتونی این مردم ساده رو به راه راست هدایت کنی،
زهی خیال باطل.:5:

peeya
12-05-2008, 13:23
زوجین

خداوند سبحان بعد از تعيين سهم الارث اولاد و والدين( كه شرح آن گذشت) نصيب زوجين از ارث را به شرح زير تعيين مي فرمايند :

ولكم نصف ما ترك ازوجكم ان لم يكن لهن ولد فان كان لهن ولد فلكم الربع مما تركن
سهم شما مردان 2/1 ارثیه زنانتان است , در صورتی که فرزندی نداشته باشند , پس اگر فرزندی داشتند سهم شما 4/1از بعض مال ایشان است.

مطلب كاملاً واضح و روشن است ؛ مي گويد درصورتي كه زني فرزند نداشته باشد به شوهرش 2/1 از ماترك مي رسد و چنانچه فرزند داشته باشد سهم شوهر 4/1 از مماترك است. به عبارت ديگر در حالت اول شوهر 2/1 از كل مي برد و در حالت دوم 4/1 از بعض به او خواهد رسيد. اگر متوفي فقط يك دختر داشته باشد آنگاه بعض مالش 2/1 ماترك و چنانچه اولاد بيش از دو دختر باشند بعض مال 3/1 ماترك خواهد بود .

ولهن الربع مما تركتم ان لم يكن لكم ولد فان كان لكم ولد فلهن الثمن مما تركتم
و برای ایشان(زنان) 4/1 از بعض ارث شما مردان است , درصورتی که فرزندی نداشته باشید , پس اگر فرزندی داشتید سهم آنها 8/1 از بعض ارثیه شما است.

زن در صورتي كه شوهرش فرزندي نداشته باشد 4/1 از بعض مي برد و اگر فرزندي از مرد برجاي مانده باشد زنش 8/1 از بعض دريافت خواهد كرد.

وان كان رجل يورث كللة او امراة وله اخ او اخت فلكل وحد منهما السدس فان كانوا اكثر من ذلك فهم شركاء في الثلث
و اگر ورثه مردی عبارت باشند از همسر و کلاله( برادر خواهر) و او را خواهر و برادری باشد پس هر یک از آنها 6/1 دریافت می کنند و اگر از این بیشتر بودند همگی در 3/1 با یکدیگر شریک هستند.

به عقیده بنده مطلب اخیر یک تبصره الحاقی به سهم زوجه می باشد اگرچه بظاهر برای او سهم جدیدی معرفی نشده ولی با این تبصره ارزش سهم او به مراتب بالاتر خواهد رفت که البته در بحثهای آتی این موضوع مشخص خواهد شد.
علاقه مندان برای توضیحات بیشتر راجع به این مطلب و مطالب دیگر می توانند به آدرس زیر مراجعه کنند :


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


کلاله

ان امرؤا هلك ليس له ولد وله اخت فلها نصف ما ترك وهو يرثها ان لم يكن لها ولد

دقت كنيد!
دارد مي فرمايد اگر كسي بميرد. نمي گويد اگر مردي بميرد و نمي گويد اگر زني بميرد. می فرماید اگر كسي كه فرزند ندارد بميرد ( كه ممكن است مردي باشد يا زني) و آن مرد يا زن را خواهري باشد ، سهم آن خواهر 2/1 از كل ارثيه آن مرد يا زن خواهد بود و چنانچه آن خواهر بميرد و فرزندي نداشته باشد اين زن يا مرد فقط در نيم ارثيه او سهيم خواهند بود نه اينكه همه ماترك او را ببرند.
اگر ترجمه ها را بخوانيد متوجه منظور من خواهيد شد.
از اينجا مشخص مي شود چنانچه يك خواهر يا يك برادر جزء ورثه متوفي باشند هريك در 2/1 از ماترك سهيم خواهند بود.

فان كانتا اثنتين فلهما الثلثان مما ترك وان كانوا اخوة رجالا ونساء فللذكر مثل حظ الانثيين

اگر دو خواهر بودند از 3/2 مماترك يعني 3/2 از بعض مال سهم خواهند برد و آن را بطور مساوي بين خود تقسيم مي كنند.
حال اگر تعداد برادر خواهرها از اين بيشتر شود همگي در اين 3/2 شراكت خواهند داشت منتهي نه بطور مساوي بلكه به نسبت دو براي برادران و يك براي خواهران. دقت كنيد كه در مورد فرزندان نسبت دو به يك از همان ابتدا برقرار است ولي در مورد كلاله اين نسبت از دو خواهر به بالا برقرار مي شود. در آنجا سهم دخترها و پسرها 3/2 از كل ماترك است ولي در اينجا 3/2 از بعض ماترك مي باشد.

تا این قسمت از بحث , کلیه اعداد مربوط به سهام ورثه ( البته بجز سهم مربوط به دو دختر یا یک پسر) مشخص شدند. از این پس سعی می کنم آرایشهای مختلفی را که ورثه در کنار یکدیگر قرار می گیرند مورد بررسی قرار دهم.

peeya
13-05-2008, 13:03
از اینجا به بعد بخش اصلی کار شروع می شود , شاید نتیجه مورد نظر خیلی زود حاصل شود و شاید هم مدتی بطول انجامد یا حتی شاید اصلاً نتیجه ای بدست نیاید. در هر صورت انتظار من از دوستان این است که بنده را از نعمت اندیشه خویش بی نصیب نگذارند و در این راه همراهم باشند.

یک دختر , بیش از دو دختر
پدر , مادر
مرد , زن
یک خواهر یا یک برادر , دو خواهر به بالا

بطوری که ملاحظه شد ؛ افراد فوق کسانی هستند که در قرآن کریم عدد سهامشان بطور صریح مشخص شده است. این یک گروه کلی است که باید بر اساس معیارهایی به گروههای فرعی دسته بندی و تقسیم شود. معیارهای مذکور به قرار زیر هستند.

1- کلاله (= برادر خواهر میت ) هیچگاه در حضور فرزندان ارث نمی برند
2- بدیهی است که زن و مرد هیچگاه در حضور یکدیگر ارث نمی برند
3- ارزش سهام ورثه واحد همواره کل ارثیه خواهد بود

با توجه به این معیارها , افراد فوق به شش گروه طبقه بندی می شوند که از این میان سه گروه آن مربوط به حالتی است که مرد خانواده مرده باشد و گروه دیگر مربوط به حالتی است که متوفی زن خانواده باشد.

آیا کسی می تواند این شش گروه را مشخص کند؟
آرایش و چینشهای ورثه در هر یک از این گروهها به چه صورت است؟

مثال : فرض کنید افراد یک گروه ارث برعبارت باشند از : a, b, c, d در اینصورت آرایش و نحوه قرار گیری آنها در کنار یکدیگر به این صورت خواهد بود ( ترتیب اهمیت ندارد) :



a, b, c, d


a, b, c


a, b, d


a, c, d


b, c, d


a, b


a, c


a, d


b, c


b, d
c, d

*PiNk PaNTHeR*
15-05-2008, 22:58
ببخشید توی "باب الوصایا" درین مورد چی نوشته؟

peeya
17-05-2008, 13:01
ببخشید توی "باب الوصایا" درین مورد چی نوشته؟

توی « باب الوصایا» چیزای زیادی گفته شده , بستگی داره شما دنبال چی باشید.
اما در کل من فکر می کنم قسمت اعظم اون چیزایی که گفته شده با اونی که قرآن گفته فرق داره.

margrang
17-05-2011, 15:29
مغالطه نكنيد دوستان ....

omid.sarmad
17-05-2011, 16:00
مغالطه نكنيد دوستان ....
سلام دوست عزیز.
از آنجا که طرفین بحث همیشه از لغات مفالطه و سفسطه استفاده می کنند، بهتر بود می فرمودید که منظورتون دقیقا کدام دوستان هستند. ضمن اینکه در مورد مغالطاتشون هم توضیحاتی می دادید تا قضیه روشن شود. :11:

Little Sparrow
17-05-2011, 16:16
در ضمن تاپیک زیرخاکی می باشد.اخرین پست ماله 2008 هست.