PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : گزينه هاى پيدايش حيات در كيهان[مقاله]



Renjer Babi
08-06-2006, 07:17
آيا حيات در جاى ديگرى از منظومه شمسى وجود دارد




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با پيشرفت علم در قرن اخير، حال ديگر مى توانيم پاسخ هاى روشن ترى را درباره حيات و احتمال وجود آن در كيهان بيابيم. با احتساب شماره تخمينى سيارات عالم، دانشمندان محاسبه كرده اند احتمال اينكه ما تنها باشيم و به جز زمين در سراسر كائنات نشانى از حيات نباشد يك در ۱۰۰ ميليون است.
در هر كهكشان مانند راه شيرى ۱۰۰ تا ۴۰۰ ميليارد ستاره وجود دارد و كيهان شناسان تخمين مى زنند ۴۰۰ ميليارد كهكشان در عالم موجود است بنابراين پذيرفتنى نيست اگر بگوييم سياره كوچك ما در كنار ستاره عادى مان تنها مكان پذيراى حيات در عالم است اما تنها زيستگاهى كه تاكنون در عالم مى شناسيم زمين خودمان است. در اينجا به دليل گستردگى مطلب بحث درباره حيات در كيهان را به حوزه كوچك تر آن يعنى منظومه شمسى محدود خواهيم كرد و به احتمال وجود حيات و سيارات و اقمار پذيراى آن مى پردازيم. در قسمت هاى بعدى درباره احتمال وجود حيات در ديگر نقاط كيهان و امكان ارتباط با آنها و حتى شكل فرضى حيات شان صحبت خواهيم كرد.
در اين مطلب چون مقصود از حيات در منظومه شمسى، حيات ابتدايى و چگونگى شكل گيرى آن است پيشنهاد مى كنم ابتدا مطلب «حيات چيست؟» را مطالعه فرماييد. (روزنامه شرق ۸۴.3.10)
•گزينه هاى وجود حيات
در منظومه شمسى غير از زمين تنها سه گزينه وجود دارد كه احتمال پيدايش حيات بر روى آنها بررسى مى شود. مى توانيم با اطمينان بگوييم حيات در مريخ، يكى از اقمار مشترى - اروپا و يكى از اقمار زحل
- تيتان - مى تواند پديد بيايد. كمربند حيات خورشيد شامل سه سياره زهره، زمين و مريخ است. (كمربند حيات در منظومه شمسى يعنى جايى كه سياره اى با جو مناسب داراى آب به صورت مايع است و احتمال شكل گيرى حيات تنها در اين كمربند وجود دارد) سياره زهره از لحاظ ظاهرى شباهت زيادى به زمين دارد. جرم آنها با هم برابر است و ضمناً تركيبات اتمسفرى اوليه دو سياره شباهت زيادى با هم داشته اند اما سياره زهره كمى نزديك تر از زمين به خورشيد است و اين باعث عدم پايدارى آب مايع در آن سياره مى شود. همچنين گاز كربنيكى كه در جو آن قرار دارد باعث ايجاد خاصيت گلخانه اى شديد شده و درجه حرارت آن را تا ۵۰۰ سانتى گراد مى رساند. بنابراين مى بينيد كه از شرايط ابتدايى حيات يعنى آب مايع و جو مناسب برخوردار نيست.
•••
۱- مريخ: سياره ديگر كمربند حيات مريخ است كه تاكنون بيش از دو گزينه ديگر كاوش شده است. در چند صد ميليون سال اول منظومه شمسى، مريخ نسبت به زمين شرايط بهترى براى پيدايش حيات داشته كه به دليل سريع سردتر شدن مريخ بوده است. همين زمينه شرايط پيدايش باكترى ها را زير پوسته مريخ ايجاد كرد. يعنى شرايط سطحى مريخ بسيار زودتر از زمين براى پيدايش حيات آماده شده است. يافته هاى اخير مريخ نوردهاى ناسا وجود آب در گذشته مريخ- احتمالاً حدود يك ميليارد سال قبل- را نيز تاييد كرده اند. هرچند ميزان آن و مدت زمان بقاى آن همچنان مبهم است. علاوه بر اين شواهدى دال بر وجود جوى ضخيم از co2 در سال هاى آغازين اين سياره وجود دارد. شايد در همين دوره حيات در زير سطح مريخ يا حتى بر سطح آن فرصت رشد يافته باشد اما به دليل ميدان مغناطيسى و گرانش ضعيف مريخ (حدود ۳۸ درصد جو زمين) باد خورشيدى جو آن را بيش از پيش پراكنده ساخت و سبب بخار شدن يا فرو رفتن آب هاى سطحى به زير سطح مريخ و يخ زدن آنها شده است. اخيراً نيز مدار گردهاى مريخ نشانه هاى اميدوار كننده اى را از وجود منابع يخ- آب زير سطح مريخ يافته اند. بنابراين امكان حيات بر روى مريخ كنونى بسيار كم است اما غيرممكن نيست. احتمالاً گرماى درونى آن به اندازه اى هست كه لايه زيرين يخ را گرم كند و محيطى نسبتاً مساعد را براى ميكروب هاى جان سخت مريخى ايجاد كنند. اين باكترى ها در صورت وجود در سوخت و سازشان توليدكننده متان هستند. جالب اين است كه شواهد اخير مدارگرد مريخ نشانه هايى قطعى از وجود متان در جو مريخ دارد كه يا بر اثر واپاشى هاى حاصل از زندگى باكترى ها به وجود مى آيند يا بر اثر فعاليت هاى پيوسته آتشفشانى در جو پخش مى شوند. اين كه آيا در دوره ابتدايى مريخ حيات شكل گرفته است يا حتى هنوز هم باكترى هايى زير لايه هاى سطحى آن- جايى كه احتمالاً آب مايع وجود دارد- زنده مانده اند هنوز بى پاسخ مانده است و جواب قطعى آن طى كاوش هاى آينده حاصل مى شود.
(شهاب سنگ مريخى ALH84001 كه ۱۳۰۰۰ سال پيش در قطب جنوب سقوط كرده است. در بزرگنمايى ۱۰۰ هزار برابر با ميكروسكوپ الكترونى، ساختارهاى كرم مانندى ديده مى شود كه دانشمندان آنها را مشابه سنگواره هاى حيات ابتدايى مى دانند. اما هيچ چيز هنوز قطعى نيست.)
بنابراين هر دو سياره موجود در كمربند حيات را بررسى كرديم. (البته غير از زمين) اما ممكن است در هر منظومه كمربندهاى حيات متعددى وجود داشته باشد يعنى قلمرو حيات ابتدايى محدود به كمربند حيات دور هر ستاره نيست. اگر سياره اى گازى اقمارى بزرگ داشته باشد، نيروى جذر و مدى ميان سياره و اقمار درون اين اقمار را گرم مى كند. يعنى حتى اگر سياره و قمرش نزديك ستاره اى هم نباشند، انرژى مورد نياز حيات ابتدايى تامين خواهد شد.
۲- اروپا: سطح اين قمر مشترى را اقيانوسى نيمه عميق از آب فراگرفته و روى آن را لايه اى يخ ضخيم كه شايد ضخامت آن ۱۰ تا ۱۵ كيلومتر باشد، پوشانيده است و اين لايه يخ به دلايل مجاورت با خلأ همواره در حال شكست و ترميم است. اين قمر هم اندازه ماه زمين است و منبع گرمايى درونى آن در اثر مكش گرانشى مشترى و ديگر قمرها بر اروپا به وجود آمده است. اين گرما يخ هاى زيرين را ذوب مى كند، در عين حال فشار يخ ها باعث مى شود آب بخار نشود، در نتيجه ممكن است نوعى از حيات در آب زيرين شكل گرفته باشد. شكلى از حيات كه متفاوت از حيات شناخته شده زمين خواهد بود. چون ژرفاى يخ به حدى است كه نور خورشيدى از آن نمى گذرد بر همين اساس حيات وابسته به نور خورشيد نمى تواند در آنجا شكل بگيرد. اينكه آيا حياتى در آنجا آغاز شده و تا كجا متحول شده است را نمى دانيم. با شروع ماموريت مدارگرد جيمو (JIMO) و مطالعه قمرهاى يخى مشترى، اطلاعات نسبتاً كامل ترى را درباره احتمال حيات در اروپا به دست خواهيم آورد. تنها زمانى مى توانيم با قطعيت از حيات در اروپا صحبت كنيم كه ناسا موفق شود كاوشگرى را به اروپا بفرستد و با سوراخ كردن يخ ها، حيات دريايى را آزمايش كند كه اين امر با توجه به شرايط و ضخامت يخ به زودى امكان پذير نيست.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(سطح يخى اروپا، شيارهاى موجود يخ هاى ترك خورده سطح اروپا را از ديد فضاپيماى گاليله در سال ۱۹۹۸ نشان مى دهد.)
۳- تيتان: اين قمر با قطرى معادل ۵۱۵۰ كيلومتر دومين قمر بزرگ منظومه شمسى و حتى از سياره هاى پلوتون و عطارد نيز بزرگ تر است. اما مهمترين ويژگى آن وجود جو قابل توجه آن است كه از نظر تركيبات و فشار سطحى به زمين بسيار شبيه است. جو هر دو از نيتروژن (۱۷ درصد براى زمين و ۹۰ تا ۹۷ درصد براى تيتان) تشكيل شده و فشار جو در تيتان ۵/۱ برابر فشار جو در زمين است. البته دومين گاز فراوان در زمين اكسيژن و در تيتان متان است.
دورتا دور جو تيتان تا ارتفاع ۷۰۰ كيلومترى سطح غبارى از ذرات متان وجود دارد. در عكس هايى كه كاسينى اخيراً از اين قمر بااهميت گرفته نواحى تيره و روشن بسيارى ديده مى شود. نواحى تيره احتمالاً درياهاى اتان و متان هستند كه در دماى ۱۷۹- درجه سطح تيتان به وجود آمده اند و نواحى روشن بايد قاره هايى بر سطح آن باشند. به دليل دماى بسيار كم تيتان، احتمال وجود حيات در آن وجود ندارد اما اين قمر تركيبات آلى يعنى بلوك هاى سازنده حيات را در خود جاى داده است. بنابراين نمونه اى عالى براى بررسى شرايط آغازين حيات است، يعنى چيزى شبيه زمين در ۵/۴ ميليارد سال پيش كه اكنون مى توان سير تكوين حيات را بر روى نمونه اى آزمايشگاهى مطالعه كرد. حال چگونه بر روى چنين قمرى با اوضاع محيطى نه چندان مساعد حيات شكل مى گيرد؟ تيتان يكى از مهم ترين عامل ها را دارا است و آن جوى پايدار است كه مانند يك حفاظ محيط درون قمر را از فضاى بيرون آن جدا مى كند. مورد بعدى مانند پيدايش حيات ابتدايى بر روى زمين است. پرتوهاى فرابنفش در برخورد با تيتان باعث شكسته شدن مولكول هاى نيتروژن، متان و ساير مولكول ها مى شود و در نتيجه تركيبات آلى بعدى شكل مى گيرد. در نهايت چگالى ابرها به حدى مى شود كه امكان ريزش باران هاى هيدروكربنى را روى قمر بالا مى برد كه در صورت روى دادن اين پديده مهم، درياچه ها و رودهايى از تركيبات آلى سطح اين قمر را مى پوشاند. بنابراين شرايط حيات ابتدايى در مجاورت مولكول هاى آلى مساعد تر مى شود و در آن صورت ما شاهد آن چيزى خواهيم بود كه در حدود ۵/۴ ميليارد سال پيش در زمين آغاز شده است، تاكنون به چنين موجودات هوشمندى ختم شود. بسيارى از اين حدسيات بعد از فرود هويگنس و تجزيه و تحليل كامل داده هاى ارسالى آن قطعى خواهد شد.
با توجه به آنچه در بالا ذكر شد مى بينيم احتمال اين كه در جاى ديگرى از منظومه شمسى هم بتواند شكل بگيرد صفر نيست. چنانچه شواهد حاكى از آن است كه در زمانى دوردست در مريخ حياتى ابتدايى وجود داشته و اكنون ممكن است در قمر اروپا ايجاد شده باشد و در آينده اى دور هم احتمال ايجاد آن بر تيتان وجود دارد، پس بايد اميدوار باشيم كه ما در اين كيهان تنها نخواهيم بود.
منابع:
۱- ماهنامه نجوم، آذر ۸۳ شماره ،۱۴۱ ويژه نامه حيات (مقاله هاى فرود به سرزمين عجايب- حيات در كائنات- زندگى در زيرزمين _ حيات در مريخ)

Renjer Babi
09-06-2006, 07:14
در سال ۱۹۶۱ ستاره شناس فرانك درك معادله اى را ارائه كرد كه جست وجو براى يافتن موجودات فرازمينى را در مسيرى علمى قرار داد و پروژه مدرن سنتى را بنا نهاد. امروز اعداد و ارقام اين معادله چگونه به نظر مى رسند؟
جست وجو براى يافتن حيات فرازمينى به موضوعى جذاب در ستاره شناسى و زيست شناسى تبديل شده است اما كمتر كسى به ياد دارد كه چگونه اين موضوع در حدود چهل سال قبل ارائه شد.در سپتامبر ۱۹۵۹ دو فيزيكدان به نام هاى فيليپ موريسون و جوزف كوكونى مقاله ويژه اى را در هفته نامه انگليسى نيچر به چاپ رسانيدند تحت عنوانى تحريك كننده به اين مضمون «تحقيقات جهت ارتباطات بين ستاره اى».كوكونى و موريسون ادعا كردند كه راديوتلسكوپ ها به اندازه كافى حساس شده اند كه موارد ارسالى از تمدن هايى در اطراف ستارگان دوردست را دريافت كنند.
آنان اشاره كردند كه اين گونه پيام ها به احتمال زياد بايد در طول موجى معادل ۲۱ سانتى متر ارسال شوند. اين همان طول موج ويژه اى است كه از هيدروژن خنثى (معمول ترين ذره موجود در عالم) ساطع مى گردد.موجودات فرازمينى احتمالاً اين طول موج را به عنوان يك مشخصه منطقى در طيف راديويى قلمداد مى كنند، در جايى كه محققانى مانند ما علاقه مند به بررسى آن هستند.
هفت ماه بعد يعنى در آوريل ۱۹۶۰ راديو اخترشناسى به نام فرانك درك براى اولين بار تحقيقى دقيق را براى رديابى سينگال هاى هوشمند از اقصى نقاط كيهان انجام داد.وى از يك آنتن با بشقابى به قطر ۲۵ متر كه در رصدخانه ملى راديو اخترشناسى واقع در گرين بنك (ويرجينياى غربى) قرار داشت استفاده كرد و به دو ستاره نزديك كه به خورشيد شباهت داشتند گوش فرا داد و يا به عبارتى به استراق سمع راديويى پرداخت.دو ستاره مذكور عبارت بودند از تاوقيطس (اول النعامات) و ديگرى ستاره اپسيلون از صورت فلكى نهر (لازم به ذكر است كه منظور از اپسيلون پنجمين ستاره از هر صورت فلكى از لحاظ قدر است) پروژه وى به نام ازما، پروژه اى كم ارزش، ساده و ناموفق بود.
به دنبال تجربه ازما، درك نشستى را با حضور جمعى از دانشمندان ترتيب داد تا درباره چشم انداز و البته موانع و مشكلات پيش روى جست وجو براى هوش فرازمينى بحث و تبادل نظر شود.
در نوامبر سال ۱۹۶۱ ، ۱۰ كارشناس فنى مسائل راديويى، ستاره شناس و زيست شناس به مدت ۲ روز در گرين بنك گردهم آمدند.كارل ساگان جوان نيز به همراه ملوين كالوين (شيمى دان دانشگاه بركلى) در آنجا حضور داشت، كسى كه در طول زمان برگزارى نشست خبرى دريافت كرد مبنى بر اينكه برنده جايزه نوبل شيمى شده است.همه چيز براى برگزارى نشست فراهم شده بود كه درك با فرمول مشهور خود از راه رسيد. اين فرمول عبارت بود از:
L*fc*fi*f1*ne*fp*N= R
امروزه اين رتبه از حروف و نشانه ها را مى توان بر روى پيراهن ها، سپر اتومبيل ها و بسيارى جاهاى ديگر يافت كرد.اين معادله بيان كننده عدد (N) است كه برابر است با تعداد «تمدن هاى قابل رويت» كه در كهكشان راه شيرى واقع است.R عبارت است نرخ ساليانه تولد ستارگان در راه شيرى.fp كسرى از اين ستارگان است كه داراى سياره هستند. ne متوسط تعداد سيارات «زمين گونه» است (سياراتى كه به طرز قانع كننده و مستدلى براى زندگى مناسب اند) كه در منظومه هايى از سنخ منظومه شمسى قرار دارند.f1 كسرى از اين سيارات است كه فى الواقع حيات بر روى آن ها شكل مى گيرد.fi كسرى از سيارات است كه علاوه بر اينكه محل زندگى هستند تكامل زيستى موجب ايجاد گونه اى هوشمند از حيات مى گردد.fc كسرى از گونه هاى هوشمند مذكور است كه قابليت ارتباط راديويى بين ستاره اى را داشته باشد.و L برابر است با عمر متوسط تمدن هاى قابل ارتباط. معادله درك به همان ميزانى كه ساده است جذاب نيز است.
معادله مذكور با طبقه بندى يك مجهول بزرگ و تبديل آن به دسته اى از پرسش هاى كوچك تر و بيش از پيش قابل تحليل، تحقيق در زمينه موجودات فرازمينى را هرچه بيشتر محتمل و در ضمن واقع بينانه مى كند.
معادله درك پروژه ستى را به يك تلاش ملموس تبديل كرد و به اين پرسش كه آيا در نقطه اى ديگر از جهان هستى حيات وجود دارد يا خير مبنايى عملى بخشيد.
ستاره شناسان و زيست شناسان هر دو به يك ميزان از زمان ارائه فرمول درصدد حل آن برآمده اند.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



در نگاه اول استنتاج يك مقدار تخمينى مناسب براى معادله نسبتاً ساده به نظر مى رسد ولى در واقع محاسبه تعداد هوش هاى فرازمينى كه برقرارى ارتباط با آنان ممكن باشد به سادگى ميسر نيست.در سال هاى اخير برخى از اين متغيرها وضعيت مشخصى پيدا كرده اند اما اغلب آنها بسيار ناشناخته باقى مانده اند. سرعت شكل گيرى و يا به عبارت ديگر نرخ تولد ستارگان در كهكشان ما تقريباً برابر است با يك ستاره در سال و نتيجتاً ۱= Rخواهد بود.
مولفه بعدى (fp) احتمالاً بايد از اولين مورد كوچك تر باشد به اين دليل كه همه ستارگان همراه خود سياره ندارند.از سوى ديگر هنگامى كه يك ستاره داراى سيستم سياره اى باشد به احتمال حداقل ۲ يا ۳ سياره و قمر از اين سيستم به طور بالقوه شرايط اينكه سرچشمه حيات باشند را دارا هستند. با اين اوصاف احتمالاً مقادير fp و nc خيلى از يك كوچكتر نيستند.
گروهى كه به يافتن حيات در نقاط ديگر كيهان خوش بين هستند مى گويند حيات هركجا كه بتواند تشكيل مى شود يعنى (۱=f1) و اينكه سير تكوين داروينى سرانجام متوجه تكامل هوش خواهد شد و اين يعنى (۱=fi) و همچنين اينكه هيچ تمدن هوشمندى براى مدت طولانى بقاى خود را حفظ نخواهد كرد مگر اينكه الكتريسيته را كشف كند و احساس كنجكاوى جهت برقرارى ارتباط را درك كند (۱=fc ). در چنين حالتى كه البته بسيار خوشبينانه است معادله درك تبديل به حالت ساده اى مى شود كه عبارت است از ۱=N كه در آن L طول عمر متوسط يك جامعه هوشمند است برحسب سال.حال اگر L ما عددى معادل ده هزار باشد آنگاه ما، ده هزار تمدن همانند تمدن خودمان در كهكشانمان خواهيم داشت يا به عبارتى يك تمدن در كنار هر بيست ميليون ستاره.اگر اين مجموعه به شكلى تصادفى در كهكشان راه شيرى پخش شده باشند احتمالاً نزديك ترين آنها به ما در حدود هزار سال نورى از ما فاصله خواهد داشت.در اين وضعيت زمان لازم براى يك ارتباط دوسويه معادل بخش عظيمى از تاريخ ثبت شده بشر است اما يك ارسال يك سويه احتمالاً مسموع خواهد بود.
به هرحال حدود ۴۰ سال از پروژه ستى با شكست مواجه شده و نتيجه اى را در پى نداشته است در حالى كه از اوايل دهه ۱۹۶۰ تاكنون گستره فعاليت راديوتلسكوپ ها، تكنيك هاى دريافت اطلاعات و همچنين قابليت هاى محاسباتى به ميزان چشمگيرى پيشرفت كرده است.به طور قطع Parameter Space سيگنال هاى راديويى محتمل (اعم از فركانس ها، مكان هاى واقع در آسمان، قدرت سيگنال ها و مواردى از اين دست) بسيار بسيار وسيع تر از آن چيزى است كه تاكنون مورد جست وجو و بررسى قرار گرفته است.
اما حداقل اين است كه اكنون ما دريافتيم كه كهكشان ما حاوى فرستنده هاى قوى فرازمينى نيست كه به طور متمادى و در ضمن آن طور كه مدنظر ماست علايم را به ما ارسال كند. در سال ۱۹۶۱ هيچ كس قادر به بيان اين مطلب نبود. آيا ما مقادير برخى از پارامترهاى معادله درك را زياد برآورده كرده و دست بالا گرفته ايم؟
آيا طول عمر تمدن هاى پيشرفته خيلى كوتاه است؟ و يا اينكه ستاره شناسان يك نكته مهم و عميق را از قلم انداخته اند؟
اكنون با تحليل جداگانه هريك از اجزاى معادله به بررسى مجدد اين رابطه مى پردازيم.R عبارت است از تعداد ستارگانى كه هر ساله در كهكشان ما تشكيل مى شوند (كه فى الواقع در حدود يك است). در اين مورد دانشمندان اخترفيزيك تقريباً اتفاق نظر دارند. (البته اين بدان معنا نيست كه دقيقاً در هر سال يك ستاره در راه شيرى متولد مى شود بلكه دامنه تغييرات آن بين ۳/۰ و ۳ است.) اما مطلب اينجاست كه اطمينان ستاره شناسان و زيست شناسان در رابطه با عوامل بعدى اين معادله بسيار كمتر است.
• چند سياره وجود دارد؟ (Fp)
fp متغير دوم است كه عبارت است از كسرى از ستارگان كه داراى سيستم هاى سياره اى هستند.
اكتشافات اخير در رابطه با ستارگان جوانى كه با صفحات پيش سياره اى احاطه شده اند و در ضمن كشف سيارات حقيقى در حال گردش در اطراف ستارگانى كه شبيه به خورشيد هستند شك محققان را درباره اينكه آيا وجود سيارات امرى معمول است يا نه به يقين بدل كرده است.اين _ به اصطلاح _ صفحات پيش سياره اى به وسيله رصدهاى گسترده در محدوده اشعه مادون قرمز كشف شده اند و در عكس هايى كه توسط تلكسوپ هابل از سحابى جبار گرفته شده به طور مستقيم ديده شده اند. اين سحابى منطقه اى حاصلخيز جهت تشكيل ستارگان است. اين قبيل رصدها القاكننده اين نظر هستند كه حداقل نيمى از تمامى ستارگانى كه تازه متولد مى شوند با سياراتى همراه هستند.اگر چه هيچ كس اطمينان ندارد كه اين صفحات (پيش سياره اى) چقدر پابرجا خواهند بود.
رصدهاى اخير كه در محدوده امواج زير ميليمترى انجام شده، صفحات رقيق گازى بيشترى را در اطراف تعدادى از ستارگان پيرتر نشان داده است كه از جمله اين ستارگان مى توان به اولين هدف فرانك درك كه همان ستاره اپسيلون از صورت فلكى نهر است اشاره كرد.بسيارى از اين صفحات شكل حلقوى دارند. طبق ايده برخى از نظريه پردازان حفره ميان اين صفحات تنها مى تواند حاصل سياراتى باشد كه با گاز و غبار همراهند و در بخش داخلى صفحه قرار دارند.
در عرصه كشف سيارات حقيقى پركارترين و پرمحصول ترين گروه از ميان شكارچيان سيارات گروهى هستند عبارت از Michel Mayor و Dider Queloz در اروپا و Raui Butier geoffrey Marcy .R در كاليفرنيا.اين گروه در بررسى ۲۰۰ ستاره كه دوتايى نبوده و به خورشيد شباهت داشتند موفق به يافتن قريب به ۱۰ سيستم سياره اى شده اند.
از اين نتايج چنين برمى آيد كه حدود ۵ درصد ستارگان با سياراتى همراه هستند و در نتيجه مقدار متغير برابر با ۰۵/۰ خواهد بود.در هر حال مطلبى كه در اينجا وجود دارد اين است كه تكنيك هاى تحقيقاتى كنونى تنها نسبت به سيارات پرجرم و آنهايى كه در مدارهاى نزديك به ستاره خود گردش مى كنند حساس هستند. در حال حاضر موقعيتى مشابه منظومه شمسى قابل آشكارسازى نيست. به احتمال زياد نسبت حقيقى ستارگانى كه دوتايى نيستند، مانند خورشيد هستند و توسط سيارات همراهى مى شوند بسيار بيش از ۵/۰ درصد است. اين نسبت مى تواند ۵۰ و يا حتى ۱۰۰ درصد باشد.حال بايد منتظر بمانيم و ببينيم كه اين رصدهاى جديد چه مسائلى را درباره مولفه fp به ما ارائه مى كند؟
اگرچه ما هنوز مقدار نهايى مولفه فوق را در دست نداريم اما براى ما روشن است كه نقش بسيار مهمى را در معادله درك بازى مى كند و تنها يك بخش ناچيز از اين عرصه نيست.
• (ne) چه تعدادى از سيارات مناسب هستند
هنگامى كه به سراغ متغير سوم اين معادله مى رويم اخبار دلسردكننده اى به دست مى رسد، اين متغير چيزى نيست مگر ne.
اين عامل از معادله بيانگر تعداد متوسط سيارات موجود در منظومه هاى ديگر است كه جهت آغاز حيات از محيط مناسبى برخوردار هستند.(حرف e در اينجا مخفف «زمين سان» است يعنى سيارات مثل زمين).درك در كتابى تحت عنوان «آيا كسى آنجا هست؟» كه در سال ۱۹۹۲ به چاپ رسيد خاطرنشان مى سازد كه شركت كنندگان در گردهمايى گربن بنك مقدار مولفه ne را بين ۱ و ۵ ارزيابى كرده بودند.به ديگر كلام هر سيستم سياره اى مى بايست حداقل شامل يك سياره مانند زمين باشد (منظور محلى است كه وجود آب مايع در آن امكان پذير باشد) و اين رقم مى تواند به آسانى به ۳ و يا ۵ هم برسد.
اين ديدگاه خوشبينانه برپايه اين تصور استوار است كه منظومه شمسى ما در تعداد، اندازه و توزيع سيارات يك شاخص به شمار مى رود.
امروزه مريخ و همين طور اروپا كه يكى از اقمار مشترى است جزء محل هايى است كه براى يافتن اشكال اوليه حيات مورد بررسى قرار مى گيرند و فى الواقع با اين وضعيت ۳ زمين احتمالى براى فرمول درك در منظومه ما پديد مى آيد.به هر حال سيارات فراخورشيدى كه در سال هاى اخير كشف شده اند نكته اى را به ما انسان ها آموخته اند (به اين ترتيب كه) منظومه شمسى ما با مجموعه اى از عوالم و اقمار كه در وضعيتى پايدار و در عين حال زيبا و با مداراتى كه تقريباً به دايره نزديك است، قرار دارد شايد انتظار بيش از آن چيزى است كه در قانون طبيعت وجود دارد.
• fi چه تعداد از سيارات سرچشمه حيات هستند؟
امروزه در محافل علمى در رابطه با مقدار متغير fi نظرات مثبت بيشترى وجود دارد همان متغيرى كه بيانگر كسرى از سيارات است كه قابل سكونت باشد و حيات در آن شكل بگيرد.توده هاى مولكولى پيكره حيات (اعم از مجموعه هاى بنيادى هيدروكربنى و حتى اسيدهاى آمينه) در سرتاسر عالم به وفور يافت مى شوند. موارد فوق الذكر در شهاب سنگ ها، دنباله دارها و گاز و غبارهاى بين ستاره اى كشف شده اند.
با وجود اينكه هيدروكربن ها و اسيدهاى آمينه ارگان هاى زنده نيستند لكن شكى وجود ندارد كه تحولات ماقبل حيات بسيارى در محبس تاريك كهكشان و در ميان ستارگان در حال انجام است.
مهمترين بخش اين روند، يافته هاى شگفت انگيزى است كه (به زبان زمين شناسى) چنين بيان مى شود: ميكروارگانيسم ها تنها لحظاتى پس از آخرين برخورد مخرب (در روند شكل گيرى زمين) بر روى اين سياره نمايان شده اند.احتمالاً (البته در صورت حصول شرايط صحيح) پيدايش حيات روندى بالنسبه سهل الوصول دارد كه به راحتى اتفاق مى افتد، اگر اين روند مسيرى نامعمول و دشوار بود نمى شد انتظار داشت كه در اولين فرصت پيش آمده بر روى زمين انجام پذيرد بلكه بايد در مقاطع بعدى تاريخ سياره پديدار مى شد.
امروزه زيست شناسان در اين باره به بحث مى پردازند كه آيا حيات بر روى زمين چند بار و به صورت جداگانه پديد آمده يا نه.دلايل فراوانى وجود دارد كه نشان مى دهد تمام موجودات زنده اى كه امروزه بر پهنه كره زمين يافت مى شوند منشاء واحدى دارند ولى (با اين وجود) رشته هاى ديگرى از حيات نيز ممكن است در طول تاريخ ظهور كرده و از ميان رفته باشد.
• هوش fi
با پايان بخش مربوط به تعداد سيارات زمين مانند ما تنها با ۳ مجهول ديگر مواجه هستيم. (اولاً) احتمال تكامل منتج به هوش چقدر است؟ (پاسخ به اين سئوال مقدار مولفه fi را براى ما مشخص مى كند)
(ثانياً) ما تا چه حد اطمينان داريم كه موجودات فرازمينى قادر مايل به انتشار امواج راديويى هستند (پاسخ اين سئوال ما را به سوى تعيين مقدار fc رهنمون مى سازد).و آخرين مورد اينكه طول عمر متوسط تمدن هايى كه امكان و توان برقرارى تماس راديويى را داشته باشند چقدر است؟(L)
اين عوامل زيست شناختى و جامعه شناختى (مطروحه) در معادله درك بحث ها و ترديدهاى علمى بيشترى را در مقايسه با عناصر بيان شده در عرصه اخترشناسى پديد آورده است. با توجه به نظرات بسيارى از دانشمندانى كه در زمينه حيات فعاليت دارند بسيار ساده لوحانه است كه بينگاريم سير تكامل در يك سياره ديگر لزوماً بايد به هوش (آن گونه كه مدنظر ماست) منتج گردد.ديرين شناسى به نام استفن جى گلد (دانشگاه هاروارد) در پرفروش ترين كتاب خود به نام «جهان شگفت انگيز» چنين ادعا مى كند كه: «احتمالاً ما وجود خود را مديون اقبال خوش هستيم، بشر صرفاً به حركت محدود نيست بلكه يك جوهر است.»
مسير تكامل، يك فرآيند غيرقابل پيش بينى، آشفته و عارى از نظم است.
گلد بارها و بارها به اين مطلب اشاره مى كند كه اگر ما قادر بوديم كه نوار سير تكامل بر روى سياره زمين را به عقب بازگردانده و دوباره آن را آغاز كنيم، غيرممكن بود كه انسان دوباره بر روى صحنه زمين خودنمايى كند.
ديگران اين گونه پاسخ مى دهند كه البته، آنچه كه ما در جست وجوى آن هستيم نوع بشر نيست. هيچ كس در پى آن نيست كه انسانى را در ميان ستارگان بيابد (موجودات كوچك سبز رنگ يا چيزى شبيه به آن).
بلكه موضوع اين است كه آيا اصولاً هيچ گونه ارگانيسمى وجود دارد كه قابليت استفاده از ابزار، پيشبرد يك جامعه پيشرفته و پيچيده و همچنين ذخيره و پردازش اطلاعات به طريقى كه منتهى به كشف اصول و مبانى الكتريسيته شود را از خود بروز دهد؟از ديدگاه افراد خوش بين در اين مورد تفاوت تنها در درجه است و نه در نوع، به اين دليل كه مراحل متفاوت هوش در انواع گسترده جانوران به طور مستقل تكامل پيدا كرده است.اما گلد اشاره مى كند كه هيچ الگوى كلى و يا هر گونه گرايش ترجيهى در مسير تكامل وجود ندارد. اين برداشت كه افزايش تنوع زيستى ضرورتاً همراه است با افزايش توان فكرى كاملاً غلط است. اگر برخى از حيوانات كه به تازگى تكامل يافته اند، بزرگ تر و باهوش تر از گذشتگان خود هستند تنها مى تواند محصول يك اتفاق باشد.
پيشرفت بشر هم در زمينه هاى مختلف مى تواند به همين شكل صورت گرفته باشد.

مرتضی nvcd
13-04-2008, 01:07
فهرست مقالات گزینه های پیدایش حیات :

لطفا از دادن پست تشکر و پرسیدن سوال در این تاپیک بپرهیزید

گزينه هاى پيدايش حيات در كيهان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])...................................... ..PDF ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اقبال ما براى يافتن حيات فرازمينى ؟ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])....................................PD F ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

مهدی زین الدین
16-06-2008, 09:34
زندگی در حیات فرا زمینی.............

در آغاز مطلب جالب است بدانید که سیاره ی سرخ دارای آب یخ زده در دو کلاهک قطبی است.همچنین مدارک علمی در دست دانشمندان گواه آن است که در روزگاران دور و شاید در دوران اخیر، آب به شکل مایع بر سطح آن جاری بوده است.نشانه های فرسایش در شیب کوه ها و دهانه های آتشفشانی در مریخ کاملا یادآور پدیده های جغرافیایی در زمین است و این ها همه نشانه هایی است از این که این سیاره ی خاموش، روزی زنده و باطراوت و شاید پذیرای حیات فرا زمینی بوده باشد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حال داده هایی کلی درباره ی کره ی مریخ یا بهرام.یک روز در این سیاره برابر 24.5 ساعت و اندازه ی آن یک سوم زمین است.البته نگران کوچک بودن آن نباشید چون سطح مریخ برابر سطح 7 قاره ی خشک بر روی زمین می باشد! جاذبه ی آن نیز حدودا 3 مرتبه کمتر از سیاره ی خودمان است.البته این کشش برای راه رفتن بر روی سطح مریخ بس است.توجه داشته باشید که این جاذبه ی کم، برتری بزرگی برای موشک های فضایی است بدین گونه که با کم بودن سرعت گریز، پرواز موشک از سطح مریخ با صرف انرژی کمتر و در پی آن با هزینه ی کمتری انجام خواهد شد.یقینا مانند این پدیده را در ماه نیز مشاهده کرده اید، وقتی که آپولو ماه را به مقصد زمین ترک کرد، انرژی کمتری به کار برد تا پرتاب از سکوی پرواز در زمین.