PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : اطلاعات در مورد خاك



Marichka
17-05-2006, 23:48
شوري خاك يكي از عوامل موثر در تمدن هاي بشري و سيستم هاي كشاورزي بوده كه زندگي انسان بر اين سيستم ها تكيه داشته است تمدن هاي بسياري در اثر عدم اعمال مديريت صحيح آبياري اراضي و تجمع نمك در سطح خاك نابود شده اند .
با توجه به اينكه بخش عمده اي از اراضي كشاورزي كشور ما به دليل قرار داشتن در منطقه آب و هوايي گرم و خشك و همچنين مساله شوري كه در تمام كشورهاي كه در آنها آب و هواي خشك و نيمه خشك دارند مشاهده مي شود.
لذا بررسي بهترين زمان براي آبشويي در اصلاح خاك هاي شور با حداقل آب مصرفي مد نظر گرفته شد تا بتوانيم با حداقل آب مصرفي نمك هاي موجود در منطقه فعاليت ريشه گياه در خاك را كاهش داده و درصد جوانه زني را نيز افزايش دهيم در اين رابطه سه زمان آبشويي را در نظر گرفتيم آبشويي قبل از كاشت ، آبشويي بعد از كاشت ، بدون آبشويي و آبياري طبق روال زارعين .
قبل از كشت نمونه برداري از اعماق مختلف خاك (خاك سطحي و خاك زير سطحي ) انجام گرفت و تجزيه هاي لازم نظير هدايت الكتريكي عصاره اشباع و همچنين تجزيه آب كاربردي انجام گرفت .
نتايج بررسي نشان داد كه آبشويي قبل از كاشت بيشترين كاهش نمك را در اطراف ريشه دارد چون در اين رابطه سعي بر اين بوده كه ابتدا با كمترين ميزان آب مصرفي حداقل عمق خاك لازم براي جوانه زني بذر و سبز شدن يك گياه متحمل به شوري ، آبشويي گردد چرا كه در زمان كاشت بذر كافي است مقدار نمك در عمق چند سانتيمتري بالاي خاك كاهش يابد و آبشويي بقيه املاح نيم رخ خاك طي آبياري بعدي انجام گيرد.
هيو و همكاران (1997) بيان كردند كه تاثير سؤ شوري بيشتر در اوايل دوره رشد گياه است .با افزايش ارتفاع گياه تعداد برگ و تعداد پنجه كاهش مي يابد . كوتاه شدن دوره رشد در شرايط استرس شوري يكي از دلايل كاهش عملكرد محصول است .
گريو و همكاران (1992) اظهار داشتند : كم كردن شوري خاك در مرحله جوانه زدن چند برگي شدن و اوايل پنجه زني ميزان محصول گندم را به مقدار قابل ملاحظه اي افزايش مي دهد و اگر امكان پذير نباشد افزايش تراكم بذر براي تحصيل تعداد گياه لازم براي جايگزين نمودن پنجه هاي از دست رفته مفيد به نظر مي رسد .
ماس (1989) نشان داد كه تنش شوري جوانه زدن گندم را چهار روز به تعويق انداخت باعث تاخير در رشد برگها و پنجه زني گرديد و رسيدن گياه را تسريع نمود. شوري زياد با كم كردن تعداد دانه باعث كاهش عملكرد محصول مي شود بدين معني كه شوري در مرحله رويش بر تغيير تعداد سنبله تاثير مي گذارد .
روي و گالاغر (1985) دريافتند پنجه زني گندم ارتباط نزديكي با توسعه سطح برگ در مراحل اوليه رشد دارد .
گريو و همكاران (1992) اظهار داشتند شوري به همراه ساير تنشهاي محيطي مانند دماي زياد طول روز زياد و كمبود رطوبت تعداد سنبلچه ها را كاهش مي دهد .
در آبشويي بعد از كاشت چون نمي توان از ارتفاع زياد آب براي آبشويي استفاده كرد باعث مي شود كه در شستشو نمكها تاثير زيادي نداشته باشد . دليل اينكه نمي توان از ارتفاع زياد آب براي آبشويي استفاده كرد اين است كه بكار گيري مقدار بيشتر آب منجر به خفگي گياهچه تازه سبز شده مي گردد ولي در آبشويي قبل از كاشت محدوديتي از اين نظر وجود ندارد .
در آبياري سنتي با آنكه راندمان آبياري كم است ولي بطور قابل ملاحظه اي در شستشو نمكها تاثير گذار است چون بيشتر آب صرف شستشو نمكها مي شود معايب اين آبياري اين است كه اولا آب زيادي مصرف مي شود ثانيا حالت غرقابي بوجود مي آورد كه باعث خفگي بذرها ي تازه جوانه زده مي شود.
در تحقيقات به عمل آمده نشان داده است كه در آبشويي قبل از كاشت هم بايد مديريت صحيحي بكار برد و مسائلي مانند فاصله آبشويي تا كاشت و ارتفاع آب آبشويي مد نظر باشد تا بتوان بهترين نتيجه را بدست آورد.

اقدامات مديريتي براي نگهداري خاك مزرعه در كاهش شوري
× در مناطق خشك ونيمه خشك چون كه تبخير بالاست و همچنين بعلت وجود خاصيت لوله موئينگي آب به همراه نمك به بخش سطحي آمده و آب تبخير شده و نمك باقي مي ماند در نتيجه براي جلوگيري از اين مساله مي توان با گاو آهن پنجه غازي لوله هاي كاپيلاري را قطع كرد ضمن اينكه يك نوع مالچ خاكي روي سطح زمين ايجاد مي شود البته بايد اين مسائل را در سالهايي كه زمين بدون كشت مي ماند و يا آيش گذاشته مي شود مد نظر قرار مي گيرد.
× استفاده كردن از مالچ ها هم مي تواند تا حدودزيادي از آمدن نمك به سطح خاك جلوگيري كرد .× اگر خاك مزرعه خيلي سنگين باشد مي توانم قسمت سطحي خاك را با شن مخلوط كرد چون در خاك سنگين خلل و فرج كم است و در آبشويي نمك كمتر شسته شده و به عمق مي رود.
در پايان با بررسي هاي بعمل آمده براي آبياري اين گونه اراضي يعني بعد از آبشويي قبل از كاشت نشان مي دهد كه استفاده از آبياري تحت فشار در صرفه جويي آب نقش بسزايي دارند مخصوصا استفاده از آبياري قطره اي خيلي كار آمد است .همچنين روش كاشت نيز مساله مهمي است كه بايد مد نظر گرفته شود چون در كاشت سطحي بعد از آبياري نمكها از ناحيه ريشه دور شده و بعد از چند روز دوباره به ناحيه ريشه مي آيند و اين مساله در پشته يك رديفه هم وجود دارد ولي در پشته دو رديفه نمك به قسمت وسط پشته جمع مي شود .

mehraria
01-10-2007, 14:17
خاك
دید کلی
خاک‌ها مخلوطی از مواد معدنی و آلی می‌باشند که از تجزیه و تخریب سنگ‌ها در نتیجه هوازدگی بوجود می‌آیند که البته نوع و ترکیب خاک‌ها در مناطق مختلف بر حسب شرایط ناحیه فرق می‌کند. مقدار آبی که خاک‌ها می‌توانند بخود جذب کنند. از نظر کشاورزی و همچنین در کارخانه‌های راه‌سازی و ساختمانی دارای اهمیت بسیاری است که البته این مقدار در درجه اول بستگی به اندازه دانه‌های خاک دارد.

هرچه دانه خاک ریزتر باشد، آب بیشتری را به خود جذب می‌کند که این خصوصیت برای کارهای ساختمان‌سازی مناسب نیست. بطور کلی خاک خوب و حد واسط از دانه‌های ریز و درشت تشکیل یافته است. تشکیل خاک‌ها به گذشت زمان ، مقاومت سنگ اولیه یا سنگ مادر ، آب و هوا ، فعالیت موجودات زنده و بالاخره توپوگرافی ناحیه‌ای که خاک در آن تشکیل می‌شود بستگی دارد.

عوامل موثر در تشکیل خاک
سنگ‌های اولیه یا سنگ مادر :
کمیت و کیفیت خاک‌های حاصل از سنگ‌های مختلف اعم از سنگهای آذرین ، رسوبی و دگرگونی به کانی‌های تشکیل دهنده سنگ ، آب و هوا و عوامل دیگر بستگی دارد. خاک حاصل از تخریب کامل سیلیکاتهای دارای آلومینیوم و همچنین سنگهای فسفاتی از لحاظ صنعتی و کشاورزی ارزش زیادی دارد. در صورتیکه خاک‌هایی که از تخریب سنگ‌های دارای کانی‌های مقاوم (از قبیل کوارتز و غیره) در اثر تخریب شیمیایی پدید آمده‌اند و غالبا شنی و ماسه‌ای می‌باشند فاقد ارزش کشاورزی می‌باشند.


ارگانیسم :
تمایز انواع خاک‌ها از نقطه نظر کشاورزی به نوع و مقدار مواد آلی (ازت و کربن) موجود در آن بستگی دارد. نیتروژن موجود در اتمسفر بطور مستقیم قابل استفاده برای گیاهان نمی‌باشد. بلکه ترکیبات نیتروژن‌دار لازم برای رشد گیاهان باید به شکل قابل حل در خاک وجود داشته باشد که این عمل در خاک‌ها بوسیله برخی از گیاهان و باکتری‌ها انجام می‌شود. خاک‌ها معمولا دارای یک نوع مواد آلی کربن‌دار تیره رنگی هستند که هوموس نامیده می‌شوند و از بقایای گیاهان بوجود می‌آید.

زمان :
هر قدر مدت عمل تخریب کانی‌ها و سنگ‌ها بیشتر باشد عمل تخریب فیزیکی و شیمیایی کاملتر انجام می‌گیرد. زمان تخریب کامل بسته به نوع سنگ ، ساخت و بافت سنگ‌ها و نیز ترکیب و خاصیت تورق کانی‌ها متفاوت می‌باشد ولی بطور کلی سنگهای رسوبی خیلی زودتر تجزیه شده و به خاک تبدیل می‌شوند، در صورتیکه سنگهای آذرین مدت زمان بیشتری لازم دارند تا تجزیه کامل در آنها صورت گرفته و به خاک تبدیل گردند.


آب و هوا :
وفور آب‌های نفوذی و عوامل آب و هوا از قبیل حرارت ، رطوبت و غیره در کیفیت خاک‌ها اثر بسزایی دارند. جریان آبهای جاری بخصوص در زمین‌های شیب‌دار موجب شستشوی خاک‌ها می‌شوند و با تکرار این عمل مقدار مواد معدنی و آلی بتدریج تقلیل می‌یابد. اثر تخریبی اتمسفر همانطور که قبلا بیان گردید روی برخی از کانی‌ها موثر و عمیق می‌باشد و هر قدر رطوبت همراه با حرارت زیادتر باشد شدت تخریب نیز بیشتر می‌گردد.

mehraria
01-10-2007, 14:20
توپوگرافی محل تشکیل خاک :
اگر محلی که خاک‌ها تشکیل می‌شوند دارای شیب تند باشد در نتیجه مواد تخریب شده ممکن است بوسیله آبهای جاری و یا عامل دیگری خیلی زود بسادگی از محل خود بجای دیگری حمل گردند و یا شستشو بوسیله آبهای جاری و یا عامل دیگری خیلی زود بسادگی از محل خود بجای دیگری حمل گردند و یا شستشو بوسیله آبهای جاری باعث تقلیل مواد معدنی و آلی خاک‌ها شود در نتیجه این منطقه خاک‌های خوب تشکیل نخواهند شد. ولی برعکس در محل‌های صاف و مسطح که مواد تخریب شده بسادگی نمی‌توانند به جای دیگری حمل شوند فرصت کافی وجود داشته و فعل و انفعالات بصورت کامل انجام می‌پذیرد.
مواد تشکیل دهنده خاک‌ها

موادی که خاک‌ها را تشکیل می‌دهند به چهار قسمت تقسیم می‌شوند :
مواد سخت : مواد سخت را ترکیبات معدنی تشکیل می‌دهند ولی ممکن است دارای مقداری مواد آلی نیز باشند. البته این ترکیبات معدنی از تخریب سنگ‌های اولیه یا سنگ مادر حاصل شده‌اند که گاهی اوقات همراه با مواد تازه کلوئیدی و نمک‌ها می‌باشند.

موجودات زنده در خاک‌ها : تغییراتی که در خاک‌ها انجام می‌پذیرد بوسیله موجودات زنده در خاک انجام می‌گیرد. قبل از همه ریشه گیاهان ، باکتری‌ها ، قارچها ، کرم‌ها و بالاخره حلزون‌ها در این تغییرات شرکت دارند.

آب موجود در خاک‌ها : آبی که در خاک وجود دارد حمل مواد حل‌شده را به عهده دارد که البته این مواد حمل شده برای رشد و نمو گیاهان به مصرف می‌رسد. آب موجود در خاک‌ها از باران و آبهای نفوذی ، آب جذب شده و بالاخره آبهای زیرزمینی تشکیل شده که در مواقع خشکی از محل خود خارج شده و بمصرف می‌رسد.

هوای موجود در خاک : هوا همراه با آب در خوه‌های خاک‌ها وجود دارد که البته این هوا از ضروریات رشد و نمو گیاهان و ادامه حیات حیوانات می‌باشد. مقدار اکسیژنی که در این هوا وجود دارد از دی اکسید کربن کمتر است و این بدان علت است که ریشه گیاهان برای رشد و نمو اکسیژن مصرف کرده و دی اکسید کربن پس می‌دهند.

تقسیم‌بندی خاک‌ها از لحاظ سنگ‌های تشکیل دهنده
بر حسب دانه‌های تشکیل دهنده خاک و هم‌چنین شرایط میزالوژی و پتروگرافی زمین خاک‌های مختلفی وجود دارد که عبارتند از :

خاک رسی : ذرات رس (Clay) دارای قطری کوچکتر از 0.002 میلی‌متر می‌باشند و در حدود 50% خاک را تشکیل می‌دهند.
خاک‌های رسی چون دارای دانه‌های بسیار ریزی هستند به خاک سرد معروفند و در مقابل رشد گیاهان مقاومت نشان داده و رشد آنها را محدود می‌کنند.

خاک‌های سیلتی :
50% این نوع خاک‌ها را ذرات سلیت تشکیل داده است که دارای قطری بین 0.05 تا 0.002 میلی‌متر می‌باشند و بر حسب اینکه ناخالصی مثل ماسه ، رس و غیره بهمراه دارند به نام خاک‌های سیلتی ماسه‌ای و یا سیلتی رسی معروفند.

خاک‌های ماسه‌ای :
این خاک‌ها از 75% ماسه تشکیل شده‌اند. قطر دانه‌ها از 0.06 تا 2 میلیمتر است و بر حسب اندازه دانه‌های ماسه به خاک‌های ماسه‌ای درشت ، متوسط و ریز تقسیم می‌گردند. مقدار کمی رس خاصیت خاک‌های ماسه‌ای را تغییر می‌دهد و این نع خاک آب را بیشتر در خود جذب می‌کند تا خاک‌های ماسه‌ای که فاقد رس هستند.

خاک‌های اسکلتی :
خاکهای اسکلتی به خاکهایی اطلاق می‌گردد ک در حدود 75% آن را دانه‌هایی بزرگتر از 2 میلی‌متر از قبیل قلوه سنگ ، دیگ و شن تشکیل می‌دهند. این خاک‌ها ، آب را به مقدار زیاد از خود عبور می‌دهند و لذا همیشه خشک می‌باشند.

mehraria
01-10-2007, 14:21
نیم‌رخ عمومی خاک‌ها


نیم‌رخ خاک‌ها معمولا از 3 افق A,B,C تشکیل شده است.

افق A : که به نام خاک بالایی نامیده می‌شود، فوقاتی‌ترین منطقه خاک است و این همان افقی است که رشد و نمو گیاهان در آن نفوذ می‌کنند. این افق از مواد خاکی نرم (رس) که غنی از مواد آلی و موجودات زنده میکروسکوپی است تشکیل یافته است که وجود این مواد آلی باعث رنگ خاکستری تا سیاه این افق می‌گردد. البته این زمین غالبا برای کشاورزی مناسب می‌باشند. اکسیدهای آهن و همچنین بعضی از مواد محلول ممکن است از این منطقه به افق B برده شوند و در آنجا رسوب کنند.

افق B : قشر بین افق A و C را یک قشر دیگر تشکیل می‌دهد که به نام افق B یا خاک میانی نامیده می‌گردد. در این افق عمل تخریب و تجزیه به مراتب بیشتر از افق C پیشرفت و اثر کرده است و از کانی‌های سنگ مادر فقط آن دسته دیده می‌شوند. که بسیار مقاومند (مثل کوارتز) ولی سایر کانی‌ها به شدت تجزیه شده‌اند. این افق معمولا از مواد رسی ، ماسه و شن‌های ریز و درشت و گاه مقادیر کمی بقایای نباتی تشکیل شده است. در این افق علاوه بر مواد رسی ، در آب و هوای مرطوب ، اکسیدهای آهن و همچنین مواد محلول‌تر که بوسیله آب‌های نفوذی از افق A به آنجا آورده شده‌اند دیده می‌شوند.

افق C : که به آن خاک زیرین نیز گفته می‌شود، افقی است که مواد سنگی به میزان خیلی کم تخریب و تجزیه شده‌اند و در نتیجه سنگ‌های اولیه زیاد تغییر نکرده بلکه بصورت قطعات خرد شده می‌باشند. زیر این منطقه سنگ‌های تخریب نشده یعنی سنگ اولیه قرار دارد که هیچگونه تخریب و یا تجزیه‌ای در آن صورت نگرفته است.

mehraria
01-10-2007, 14:22
فرسايش خاك، علل وعوامل

يكي ازعواملی که درکشاورزی بسیارمورد توجه قرارمی گیرد وعامل اصلی نابودی بسیاری اززمین های خاصلخیزکشاورزی وتبدیل آن به مکان های غیرقابل کشت می باشد پدیده فرسایش خاح است.

متاسفانه درکشورما به دلیل توجه بیشتر مسئولان کشوری به بخش صنعت وعدم توجه آنان به بخش کشاورزی ونادیده گرفتن مشکلات آن،باعث شده که این،مسیر قهقرایی،سرعت بیشتری بگیرد.

فرسایش خاک ازجمله نگرانی های عمده زیست محیطی قرن حاضراست. برپایه برآوردهای انجام شده براثرفرسایش خاک سالیانه چندین میلیون هکتارازاراضی کشاورزی جهان به کام نابودی کشیده می شود. برپایه همین برآوردپیش بینی می شودکه تاسال 2010 میلادی یک سوم تا یک پنجم اراضی کشاورزی براثرفرسایش خاک عقیم وغیراستفاده شوند.

فعل وانفعالات فرسایش خاک وجایگزینی تپه های شنی به جای بسترهای حاصلخیزخاک تاسف انگیزاست واین فرآیند باعث مهاجرت هزاران نفرازروستائیان به سمت شهرها می گردد.

یکی ازاساسی ترین مسائلی که باعث فرسایش خاک درایران وجهان شده است مسئله سیلاب هاست.

جنگل هاطی قرنن های طولانی موجب پایداری خاک وذخیره سازی آب ورونق فعالیت های گوناگون کشاورزی بوده اند،ولی به مروروبا ازمیان رفتن تدریجی جنگل ها وپوشش های گیاهی دراین بهشت سرسبزخداوندی ،جاری شدن سیلاب متداول شده است .

هنگامیکه پوشش جنگلی براثرقطع بی رویه حالت مناسب وتراکمی خودرا ازدست می دهد .خاک آن منطقه به علت کمبود شاخ وبرگ وفاصله ایجاد شده بین آنها دربرابربارانهای شدید ورگبارهای تند بی دفاع مانده ومقاومت خودرا ازدست می دهد وبا کمترین بارش تند،مرگبارترین سیلابها را بوجود می آورد.

با ازبین رفتن پوشش گیاهی ،باران هایی که برسطح خاک می بارد علاوه برشستن خاک وتبدیل شدن به روان آب توانایی نفوذ به داخل زمین را ازدست می دهد .

پیامد بوجود آمدن روان آب وعدم نفوذ آب درخاک،پائین رفتن سفره های آب زیرزمینی است که اصلی ترین منبع آبیاری گیاهان درمناطق خشک است. به مرروزمان آنقدرآب وخاک وجود نخواهدداشت که یک کشاورزبتواند مایحتاج روزانه خودرا به دست آورد. ازاین روپدیده مهاجرت به شهرها شدت بیشتری خواهد گرفت که پیامدهای خاص خودرا به دنبال خواهدداشت.

متاسفانه درکشورما پدیده تخریب جنگل ها روند سریعی را درپیش گرفته است.عریانی بیش ازحد دامنه شمالی کوههای البرزکه درروزگاری نه چندان دورپوشیده ازجنگل وبیشه بوده است اکنون به خاطربی توجهی ما انسان ها درمعرض نابودی کامل قرارگرفته وفرسایش خاک،تراکم حرارتی ناشی ازتغییرات جوی ،کاهش رطوبت وازهمه مهمترتقلیل ونابودی پوشش گیاهی (به علت قطع بی رویه وعدم کاشت همزمان درخت ) ازپیامدهای نامطلوب این بی رحمی انسان نسبت به طبیعت اطراف خود است .

شرایط اقلیمی ووضع کنونی زمین شناسی به گونه ای است که آن را به صورت یک کشورمستعد به فرسایش خاک درآورده است . ولی حقیقت آن است که میزان فرسایش خاک درایران بیش ازمقدارمورد نظرمی باشد.آمارنشان می دهد که تلفات خاک دراثرفرسایش درمملکت ما چندین برابربیش ازمیانگین آن درکشورهای آفریقایی واروپایی است.

فرسایش خاک درایران یک مسیرصعودی داشته وبراساس اطلاعات منتشرشده متوسط سالانه تلفات خاک ناشی ازفرسایش درایران رشد قابل توجهی داشته است.به عقیده عموم کارشناسان مهمترین علت فرسایش خاک عوامل انسانی است.افزایش رشد جمعیت دراین دوران با نرخ سرسام آورآن نیازهای اقتصادی زیادی به دنبال داشته است ودرنتیجه جمعیت نیازبه مکانی برای زندگی دارند وافراد سودجوازاین مورد استفاده کرده وبه تخریبت جنگلها می پردازند.متاسفانه ناتوانی مراکزترویجی دراشاعه فرهنگ استفاده صحیح ازجنگل ها ومراتع براساس اصول علمی وفقدان مدارس آموزش منابع طبیعی کافی برای روستائیان وعشایرازعلل دیگرروند فوق بوده است.

برمبنای دلایل فوق انسان ازطریق افزایش تعداد دام درسطح مراتع وتخریب غیرقانونی جنگل ها ،عدم کاربری صحیح اراضی کشاورزی ،استفاده نادرست ازمنابع آبی وگاهی ازطریق احداث خطوط جاده ای وبهره برداری غلط ازمعادن و... ،فرسایش خاک را ازحالت طبیعی ومعمول خود خارج ساخته وبرآن دامن زده است. علاوه براین می توان به عدم تخصیص بودجه مناسب جهت مبارزه با پیشرفت بیابان ها وهمچنین عدم توجه به حفظ زمین های زیرکشت اشاره کرد.

با نیم نگاهی به تاریخچه کشاورزی کشورهای توسعه یافته،می توان دریافت که این کشورها دارای برنامه ریزی صحیح دربخش کشاورزی بوده وکمبود بودجه بخش صنعت خویش را ازدرآمد های بخش کشاورزی تامین می کنند. کشورهایی مانند آمریکا،فرانسه ،ژاپن ازاین راه علاوه برخودکفایی دربخش کشاورزی دارای صنعتی توسعه یافته نیزهستند.

گفتنی است کشورهند درسال 1975 دارای فرسایش خاکی درحدود5میلیاردتن خاک درسال بوده است وبا حمایت ماهاتما گاندی درسال 1985 موفق به تأسیس دفترملی عمران اراضی هند شدکه هدفش به زیرکشت بردن سالانه 5میلیون هکتارازاراضی بایراین کشوروتبدیل آن به اراضی کشاورزی بود.

این روند شامل گسترش زمین های کشاورزی وگسترش مناطق جنگلی بودکه تاحدبسیارزیادی مانع ازافزایش میزان فرسایش خاک درآن کشورگردید.

mehraria
01-10-2007, 14:25
خاک و خاکشناس:

خاک، ترکیب پیچیده ای است که در شاخه های مختلف از علوم، مورد بررسی قرار میگیرد. از رشته خاکشناسی soil science که جنبه های زیستی آن را بیشتر از همه مورد توجه قرار میدهد تا رشته های مکانیک خاک که جنبه هائی از خاک را که در احداث سازه های مختلف مورد نیاز است، همه را در بر میگیرد.

شاید برای شما جالب باشد که بدانید حتی در ساخت شیره انگور و در قسمت های دیگر از صنایع غذائی و شوینده ها ، در صنایع فولاد، خاک نسوز،چینی، کاشی و حتی دفترچه های بیمه شما که دیگر کاربن نمی خواهد همه از نوعی از خاک در آن استفاده شده است.

از دید مهندسین کشاورزی یا خاکشناسان، خاک یک ترکیب پیچیده از ماده های بیوژئوشیمیائی محسوب میشود. متخصصین این رشته سعی می کنند تا سر حد امکان شرایطی را فراهم کنند تا گیاهان در آن امکان رشد و نمو یابند و از این طریق نه تنها امنیت غذائی ملتها را تامین کنند بلکه جلوی سیلابهای ویرانگر و طوفانهای شن نیز گرفته میشود.

افزون بر آن خاکها سیستمهای اکولوژیکی فعالی هستند که وظیفه نگهداری گیاهان را بر عهده دارند و تامین کننده آب و مواد غذائی برای گیاهان می باشند. از سوی دیگر هوای لازم برای نگهداری و رشد انبوه میکروارگانیسم هائی که در چرخه ماده های حیاتی دخالت دارند، بوسیله خاک تامین می شود.

فعالیت در زمینه فرسایش و حفاظت خاک، در حوزه های فعالیت متخصصین این رشته است. (هر چند که تخصصی تر شدن دروس این رشته و حذف برخی دروس از دوران کارشناسی احساس میشود). جالب است بدانید در یک برنامه حساب شده علمی به موازات احداث یک سد، فعالیت متخصصین حفاظت خاک و آبخیزداری شروع میشود. چرا که این دانشمندان سعی بر این دارند که فرسایش خاک یعنی کنده شدن بیش از حد و حرکت خاک را که فراتر از روند طبیعی آن صورت میگیرد را کند یا متوقف کنند و خاک را تثبیت نمایند. چرا که در غیر اینصورت سدهای احداثی به جز انبار رسوب نخواهند بود و طول عمر سدها کاهش یافته که میلیاردها تومان خسارت مالی در بر خواهد داشت.

در این رشته شیمی خاک، حاصلخیزی و تغذیه گیاه و کود، بیولوژی خاک و بیوشیمی، فیزیک خاک، رده بندی و ژنز خاک، فرسایش ( آبی و بادی ) و حفاظت خاک و کیفیت خاک و ... در کلیه سطوح مورد بحث و تحقیق موشکافانه قرار گرفته و این رشته را به رشته ای حیاتی، ظریف اما کاملاً فنی و استراتژیک در دنیا مطرح ساخته است. متاسفانه در زمینه های ذکر شده شکاف بین کشورهای پیشرفته با سایر کشورها زیاد است که تلاش و همت بزرگی را از محققین و مسئولین می طلبد. بعنوان مثال مشکلاتی همچون سیل هائی مثل گلستان و سایر فجایع برای اکثر کشورهای پیشرفته کاملاً حل شده است.

اما خاک از دید مهندس عمران، در زمینه های راه و سد و ساختمان، بحثی دیگر و شاید معکوس است، هر چند در برخی زمینه ها همپوشانی را با کار مربوط به خاکشناسان احساس می کنیم. یک مهندس عمران سعی می کند خاک را فشرده کند یعنی عکس کار یک خاکشناس، که از دید بیولوژیکی کار می کند و حتی الا مکان سعی میکند که استحکام را بیشتر كند.

mehraria
01-10-2007, 14:32
دستور العمل نمونه برداري از خاك
تجزيه خاك
تجريه خاك براي تمام محصولات كشاورزي اساس توصيه كودي مي‌باشد. نمونه‌هايي كه از مزارع آزمايشي گرفته مي‌شود از اهميت خاصي برخوردار است. چه اين نمونه‌ها اساس آزمايشات را تشكيل مي‌دهند. نمونه‌هاي خاك از نظر مقدار مواد غذايي و ساير مواد مربوطه مورد تجزيه قرار مي‌گيرند.
نمونه خاك
ايده‌آل‌ترين نمونه خاك بايستي حداقل 400 گرم وزن داشته باشد مگر اينكه مقدار بيشتر از 400 گرم درخواست شده باشد. نمونه‌ها بايستي داخل يك پاكت پلاستيكي ريخته شود و خود داخل پاكت ديگري قرار گيرد. اطلاعات هر نمونه را بايستي طوري روي پاكت نوشت كه پاك نشده و بتوان آن را خواند. اطلاعات بايستي شامل محل نمونه‌برداري، نام زارع يا مشتري و نوع محصول باشد.
به‌عنوان يك قاعده كلي مزارعي كه تا 10 هكتار وسعت داشته باشند را به‌عنوان يك واحد نمونه‌برداري مي‌توان محسوب كرد. با توجه به اين نكته كه كل مزرعه از بابت جنس خاك، نوع زراعت قبلي و نوع كود استفاده شده يكسان باشد. مزارع بزرگ و مزارعي كه از يك‌دستي برخوردار نيستند بايد به قطعات كوچكتر يك‌دست تقسيم و از هر قسمت جداگانه نمونه‌برداري كرد.
وسايل مورد نياز نمونه‌برداري
1- مته نمونه‌برداري چرخشي (در صورت در دسترس نبودن بيل و يا بيلچه ترجيحا" از جنس ضدزنگ)
2- سطل پلاستيكي بزرگ
3- پاكت پلاستيكي نمونه‌برداري
4- برچسب بزرگ

mehraria
01-10-2007, 14:40
نمونه‌برداري از خاك باغات مركبات و ميوه‌جات
نمونه‌اي كه به آزمايشگاه‌هاي فوسين ارسال مي‌گردد بايستي نماينده تمامي منطقه‌اي باشد كه در آن آزمايش پياده مي‌گردد. زمين محل آزمايش بايستي كاملاً يكنواخت بوده و هيچ تفاوت آشكاري در آن ديده نشود. براي تهيه يك نمونه بايستي در مسيري به شكل " w " در سطح مزرعه نمونه‌هاي فرعي تهيه گردد.
توصيه مي‌شود كه براي تهيه هر نمونه 20 تا 30 نمونه فرعي گرفته شود. نمونه‌هاي فرعي بايستي كاملاً مخلوط شده و از آن يك نمونه 400 گرمي براي ارسال به آزمايشگاه تهيه شود.
مسير گرفتن نمونه‌هاي فرعي

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نمونه‌برداري خاك براي باغات مركبات وميوه‌جات بايستي از عمق 25 تا 30 سانتيمتري تهيه گردد و قبل از نمونه‌برداري پنج سانتيمتر از پوشش روي خاك برابر شكل زير كنار زده شود
.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در باغات مركبات و ميوه‌جات تهيه نمونه‌هاي فرعي بايستي به روش " w " شكل باشد و محل گرفتن آنها بايستي از محيط اطراف برابر شكل زير باشد.نمونه‌برداري بايستي از منطقه‌اي در زير تاج درخت گرفته شود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نمونه‌ها بايستي طوري از زمين اطراف درخت گرفته شود كه نماينده خاك پاي درخت باشد. قابل توجه است كه خاك بين رديف درختان وضعيت متفاوتي از خاك زير درخت دارد. بايستي بخاطر داشت كه وسائل نمونه‌برداري طوري تميز باشد كه مانع آلودگي نمونه‌ها گردد. همچنين نمونه‌برداري نبايستي بعد از كود پاشي صورت گيرد.

محل آزمايش
نمونه خاك بايستي نماينده منطقه مورد آزمايش باشد. شرايط منطقه مي‌بايست يكنواخت باشد. اندازه مزرعه آزمايشي با توجه به روش مصرف فرآورده و همچنين هدف آزمايش كه تحقيقاتي و يا ترويجي باشد متفاوت است.

mehraria
01-10-2007, 14:43
طرز نمونه‌برداري از خاك مزارع
1- انتخاب مسير نمونه‌برداري
با استفاده از شكل W مي‌توانيم مسير نمونه‌برداري خود در مزرعه را تعيين كنيم. با توجه به شكل‌هاي پايين Wفرضي را طوري روي زمين تصوير مي‌كنيم كه شروع و پايانش دور از محل ورود به مزرعه باشد و همچنين از نقاطي كه نمايانگر كل زمين نيست نيز نگذرد (مثل كنار پرچين‌ها، محل انبار شده كود حيواني، محل‌هاي آغشته به ذغال و خاكستر چوب و غيره).


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
2- چگونگي انجام عمل نمونه‌برداري
در مسير W فرض شده بر روي زمين حداقل 20 نمونه (و نه به هيچ وجه كمتر) با فاصله‌هاي مناسب به شرح زير برمي‌داريم. ابتدا 5 سانتيمتر رويه خاك را كاملاً كنار مي‌زنيم كيلو از خاك در عمق 15 سانتيمتري (15 سانتيمتر بعد از برداشتن 5 سانتميتر رويه خاك) را برداشته داخل سطل پلاستيكي مي‌ريزيم.
بنابراين حداقل بيست بار نمونه‌برداري حدود 10 كيلوگرم خاك داخل سطل است. خاك داخل سطل را به‌خوبي به‌هم مي‌زنيم و سعي مي‌كنيم خاكي از درون سطل بيرون نريزد از خاك مخلوط شده داخل سطل بيشتر از نصف كيسه پلاستيكي نمونه‌برداري (حدود 1000-750 گرم) را پرمي‌كنيم و سر كيسه را محكم مي‌بنديم. سپس روي كيسه برچسب زده، مشخصات مزرعه از قبيل جنس خاك، نوع محصول، محصول مورد كشت در آينده، كشت قبلي، اسم مزرعه، محل مزرعه، تاريخ نمونه‌برداري و نام نمونه‌بردار را ذكر مي‌كنيم.



نكات كلي و مهم در نمونه‌برداري
1- خاك نمونه‌برداري شده نمي‌بايست حاوي برگ و ساقه گياهان باشد.
2- قبل از شروع به نمونه‌برداري از تميز بودن وسايل نمونه‌برداري (مته يا بيل، بيلچه، سطل) مطمئن شويم.
3- بعد از دادن كود به زمين نمونه‌برداري نكنيم. بهترين زمان نمونه‌برداري بعد از برداشت محصول است.
4- يكي از مهمترين نكات اطمينان از صحت مشخصات ذكر شده بر روي برچسب است.

mehraria
01-10-2007, 14:52
بررسي مقايسه زمانهاي ابشويي در اصلاح خاكهاي شور

شوري خاك يكي از عوامل موثر در تمدن هاي بشري و سيستم هاي كشاورزي بوده كه زندگي انسان بر اين سيستم ها تكيه داشته است تمدن هاي بسياري در اثر عدم اعمال مديريت صحيح آبياري اراضي و تجمع نمك در سطح خاك نابود شده اند .
با توجه به اينكه بخش عمده اي از اراضي كشاورزي كشور ما به دليل قرار داشتن در منطقه آب و هوايي گرم و خشك و همچنين مساله شوري كه در تمام كشورهاي كه در آنها آب و هواي خشك و نيمه خشك دارند مشاهده مي شود.

لذا بررسي بهترين زمان براي آبشويي در اصلاح خاك هاي شور با حداقل آب مصرفي مد نظر گرفته شد تا بتوانيم با حداقل آب مصرفي نمك هاي موجود در منطقه فعاليت ريشه گياه در خاك را كاهش داده و درصد جوانه زني را نيز افزايش دهيم در اين رابطه سه زمان آبشويي را در نظر گرفتيم آبشويي قبل از كاشت ، آبشويي بعد از كاشت ، بدون آبشويي و آبياري طبق روال زارعين .

قبل از كشت نمونه برداري از اعماق مختلف خاك (خاك سطحي و خاك زير سطحي ) انجام گرفت و تجزيه هاي لازم نظير هدايت الكتريكي عصاره اشباع و همچنين تجزيه آب كاربردي انجام گرفت .
نتايج بررسي نشان داد كه آبشويي قبل از كاشت بيشترين كاهش نمك را در اطراف ريشه دارد چون در اين رابطه سعي بر اين بوده كه ابتدا با كمترين ميزان آب مصرفي حداقل عمق خاك لازم براي جوانه زني بذر و سبز شدن يك گياه متحمل به شوري ، آبشويي گردد چرا كه در زمان كاشت بذر كافي است مقدار نمك در عمق چند سانتيمتري بالاي خاك كاهش يابد و آبشويي بقيه املاح نيم رخ خاك طي آبياري بعدي انجام گيرد.

هيو و همكاران (1997) بيان كردند كه تاثير سؤ شوري بيشتر در اوايل دوره رشد گياه است .با افزايش ارتفاع گياه تعداد برگ و تعداد پنجه كاهش مي يابد . كوتاه شدن دوره رشد در شرايط استرس شوري يكي از دلايل كاهش عملكرد محصول است .
گريو و همكاران (1992) اظهار داشتند : كم كردن شوري خاك در مرحله جوانه زدن چند برگي شدن و اوايل پنجه زني ميزان محصول گندم را به مقدار قابل ملاحظه اي افزايش مي دهد و اگر امكان پذير نباشد افزايش تراكم بذر براي تحصيل تعداد گياه لازم براي جايگزين نمودن پنجه هاي از دست رفته مفيد به نظر مي رسد .

ماس (1989) نشان داد كه تنش شوري جوانه زدن گندم را چهار روز به تعويق انداخت باعث تاخير در رشد برگها و پنجه زني گرديد و رسيدن گياه را تسريع نمود. شوري زياد با كم كردن تعداد دانه باعث كاهش عملكرد محصول مي شود بدين معني كه شوري در مرحله رويش بر تغيير تعداد سنبله تاثير مي گذارد .
روي و گالاغر (1985) دريافتند پنجه زني گندم ارتباط نزديكي با توسعه سطح برگ در مراحل اوليه رشد دارد .
گريو و همكاران (1992) اظهار داشتند شوري به همراه ساير تنشهاي محيطي مانند دماي زياد طول روز زياد و كمبود رطوبت تعداد سنبلچه ها را كاهش مي دهد .

در آبشويي بعد از كاشت چون نمي توان از ارتفاع زياد آب براي آبشويي استفاده كرد باعث مي شود كه در شستشو نمكها تاثير زيادي نداشته باشد . دليل اينكه نمي توان از ارتفاع زياد آب براي آبشويي استفاده كرد اين است كه بكار گيري مقدار بيشتر آب منجر به خفگي گياهچه تازه سبز شده مي گردد ولي در آبشويي قبل از كاشت محدوديتي از اين نظر وجود ندارد .

در آبياري سنتي با آنكه راندمان آبياري كم است ولي بطور قابل ملاحظه اي در شستشو نمكها تاثير گذار است چون بيشتر آب صرف شستشو نمكها مي شود معايب اين آبياري اين است كه اولا آب زيادي مصرف مي شود ثانيا حالت غرقابي بوجود مي آورد كه باعث خفگي بذرها ي تازه جوانه زده مي شود.

در تحقيقات به عمل آمده نشان داده است كه در آبشويي قبل از كاشت هم بايد مديريت صحيحي بكار برد و مسائلي مانند فاصله آبشويي تا كاشت و ارتفاع آب آبشويي مد نظر باشد تا بتوان بهترين نتيجه را بدست آورد

mehraria
01-10-2007, 14:54
اقدامات مديريتي براي نگهداري خاك مزرعه در كاهش شوري

× در مناطق خشك ونيمه خشك چون كه تبخير بالاست و همچنين بعلت وجود خاصيت لوله موئينگي آب به همراه نمك به بخش سطحي آمده و آب تبخير شده و نمك باقي مي ماند در نتيجه براي جلوگيري از اين مساله مي توان با گاو آهن پنجه غازي لوله هاي كاپيلاري را قطع كرد ضمن اينكه يك نوع مالچ خاكي روي سطح زمين ايجاد مي شود البته بايد اين مسائل را در سالهايي كه زمين بدون كشت مي ماند و يا آيش گذاشته مي شود مد نظر قرار مي گيرد.

× استفاده كردن از مالچ ها هم مي تواند تا حدودزيادي از آمدن نمك به سطح خاك جلوگيري كرد .
× اگر خاك مزرعه خيلي سنگين باشد مي توانم قسمت سطحي خاك را با شن مخلوط كرد چون در خاك سنگين خلل و فرج كم است و در آبشويي نمك كمتر شسته شده و به عمق مي رود.

در پايان با بررسي هاي بعمل آمده براي آبياري اين گونه اراضي يعني بعد از آبشويي قبل از كاشت نشان مي دهد كه استفاده از آبياري تحت فشار در صرفه جويي آب نقش بسزايي دارند مخصوصا استفاده از آبياري قطره اي خيلي كار آمد است .همچنين روش كاشت نيز مساله مهمي است كه بايد مد نظر گرفته شود چون در كاشت سطحي بعد از آبياري نمكها از ناحيه ريشه دور شده و بعد از چند روز دوباره به ناحيه ريشه مي آيند و اين مساله در پشته يك رديفه هم وجود دارد ولي در پشته دو رديفه نمك به قسمت وسط پشته جمع مي شود .

mehraria
01-10-2007, 15:03
خاك مي تواند موجب انتقال عوامل بيماريزاي بسياري از امراض عفوني گردد . تعداد ميكروبهايي كه از طريق فضولات به خاك اضافه مي شوند ، به وسعت آلودگي هاي خاك مي افزايند. بررسي خصوصيات فيزيكي و شيميايي مواد زائد يا به عبارتي كودهاي آلي ، مدتهاست كه به منظور بهينه سازي و استفاده آگاهانه از آنها صورت مي پذيرد در اين ميان خصوصيات بيولوژيكي كودهاي آلي در مطالعات فوق ناديده گرفته مي شود و توصيه به استفاده از كودهاي آلي بدون بررسيهاي همه جانبه بيولوژي و زيست محيطي آنها صورت مي گيرد. از آنجايي كه خاك پايگاه موجودات خشكي زي بويژه جوامع انساني است و انتقال عوامل پاتوژن از راههاي گوناگون توسط گرد و غبار از راه تنفس و زخمهاي سطحي بدن به انسان و حيوان صورت مي گيرد ، بنابراين خصوصيات بيولوژيكي و جمعيت فلور ميكروبي بيماريزاي خاك را بايد تعيين نمود. كليفرمها كه از باكتريهاي خانواده انتروباكترياسه هستند ، معمولا به عنوان شاخص آلودگي آب و خاك مورد ارزيابي قرار مي گيرند .خانواده انتروباكترياسه شامل گروه بزرگي از باكتريها مي باشد كه بطور وسيع در طبيعت پراكنده هستند. اين باكتريها در روده انسان ، حيوانات ، در خاك و آب وجود دارند كه به دليل زندگي آنها در روده انسان و حيوانات به باسيلهاي انتريك معروفند. همه اين باكتريها هوازي و بي هوازي اختياري ، گرم منفي ، بدون اسپور و ميله اي شكل ، داراي متابوليسم تنفسي و تخميري ، داراي قدرت تخمير گلوكز و لاكتوز هستند. علاوه بر توليد بيماريهاي مختلف ، از انجايي كه اين باكتريها ساكن طبيعي دستگاه گوارش مي باشند ، به محض وارد شدن به هر نقطه از بدن ، مي توانند در تمام بافتها و اعضاء ايجاد عفونت كنند .در شهر اصفهان به دليل وجود كارخانه توليد كود آلي كمپوست و چند تصفيه خانه فاضلاب ، هر ساله مقادير زيادي كمپوست زباله و لجن فاضلاب در زمينهاي كشاورزي مصرف مي شود و چون مصرف اين كودها بدون نظارتهاي بيولوژيكي صورت مي گيرد ، لذا مي تواند تاثير نا مطلوبي را در محيط زيست بگذارد. تحقيق حاضر نيز در راستاي ارزيابي آلودگيهاي ميكروبي خاكهاي كشاورزي كه با استفاده از انواع مواد زائد و فضولات تيمار ميشوند ، صورت پذيرفت.

mehraria
01-10-2007, 15:21
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خاک يکي از منابع مهم و ارزشمند طبيعت است. بدون داشتن خاک سالم حيات و زندگي روي زمين امکانپذير نخواهد بود. 95% غذاي انسان از زمين حاصل ميشود. برنامه ريزي براي داشتن خاکي سالم و توليد کننده لازمه بقاي انسان است. ورود مواد، ارگانيسمهاي زيستي يا انرژي به درون خاک سبب تغيير کيفيت خاک ميشود. همين مسئله باعث ميشود که خاک از حالت طبيعي خود خارج شود.
خاک از دو بخش تشکيل شده است. يکي بخش زنده خاک و ديگري بخش مرده خاک ميباشد. بخش مرده خاک شامل سنگهاي هوازده و مواد معدني حاصل از پوسيدگي گياهان و جانوران ميباشد (که مواد آلي يا هوموس ناميده ميشود) و هوا و آب نيز در اين بخش قرار ميگيرند. اما خاک زنده، خاکي است که داراي جانوران کوچک همچون حشرات و کرمها است و در آن گياهان، قارچها، باکتريها و ساير ميکروبها قرار دارند. نمونه بارز خاک 50% مواد معدني و آلي و 50% هوا و آب دارد که فضاهاي خالي موجود در خاک را پر ميکند و ارگانيسمهاي زنده خاک را نگه ميدارد.
بر اثر فعاليتهاي مختلف انساني، خاک دچار آلودگي ميشود. اکثر اين آلودگي ها بر اثر تصادف وسايل نقليه اي که مواد آلوده کننده جا به جا ميکنند، اتفاق مي افتد.
آلوده کننده هاي ديگري که سبب آلودگي خاک ميشوند شامل اتومبيلها، کاميونها و هواپيماهايي هستند که زباله جا به جا نميکنند ولي موادي از قبيل سوخت حمل ميکنند، که بر اثر ريخته شدن و خارج شدن آنها از وسيله نقليه آلودگي خاک رخ ميدهد.
عواملي مانند فعاليتهاي انساني نيز باعث آلودگي خاک ميشوند. ريختن مواد سمي مانند انواع حلالها، مواد رنگي و شوينده ها آلودگي زمين و خاک را گسترش ميدهند.
خاک ها به عنوان پالاينده هاي طبيعت محسوب مي شوند . علاوه بر اينکه تأمين کننده مواد غذايي هستند ، خاصيت تصفيه کنندگي نيز دارد . اين خاصيت خاک در اثر خواص فيزيکي آنها ( عمل نفوذ آب از منافذ ) ، خواص شيميايي آنها ( جذب سطحي و تبخير ) و خواص زيستي آنها ( تجزيه و فساد مواد آلي ) حاصل مي گردد .

mehraria
01-10-2007, 15:30
ترميم خاك

سه روش اصلي براي پاکسازي خاک وجود دارد:
1)ميتوان خاک را تا عمق مشخصي حفر کرد از منطقه مورد نظر دور کرد و سپس آن را ترميم کرد.
2)ميتوان خاک را در همان منطقه اي که وجود دارد به صورت درجا ترميم کرد.
3)روش ديگر، روشي است که خاک را در منطقه نگه ميدارند و به آن مواد کمکي براي جلوگيري از گسترش آلودگي به گياهان، جانوران و انسان وارد ميکنند.
معمولاً براي جلوگيري از انتشار آلودگي خاک بر روي خاک پلاستيک بزرگي ميکشند تا آب باران به درون آن نفوذ نکند و آلودگي به ساير مناطق راه پيدا نکند.
روشهاي ترميم خاک شامل استفاده از آب براي خارج کردن آلاينده ها از خاک، استفاده از حلالهاي شيميايي يا هوايي، يا از بين بردن آلاينده ها با کمک سوزاندن، کمک به ارگانيسمهاي طبيعي براي شکستن اتمهاي آلاينده ها، اضافه کردن مواد به خاک براي محافظت آن و جلوگيري از انتشار آلودگي به ساير نقاط

mehraria
01-10-2007, 15:35
بيماريهاي خاكزي و آفات خسارات بسيار زيادي را در زمينهاي كشاورزي و محصولات كشاورزي در دنيا بوجود مي آورند.در مورد گياهان جاليزي و ميوه ها و … برخي از بيماريهاي خاكزي علفهاي هرز و نماتد بطور نسبي با آفتكش ها، قارچكش ها و علف كشها در خاك كنترل شده اند مانند متيل برومايد كلر، كلرين و .
اما استفاده از ضدعفوني كننده هاي خاك براي كنترل آفات هميشه آثار زيانباري برروي جانوران و انسان داشته است و باعث شده كه علاوه بر هزينه بالا و پيچيده بورن روشهاي آفت زدايي اثرات سمي مهم برروي گياهان و خاك بجا بگذارد.
Soil solarizationيك روش غير شيميايي است كه بسياري از آفات و پاتوژنهاي خاكزاد را كنترل مي كند. از اين تكنيك ساده انرژي حرارتي خورشيد جذب ميشود و تغييرات فيزيكي و شيميايي و بيولوژيك در خاك بوجود مي آيد. صفحات پلاستيكي شفاف از جنس پلي اتيلن برروي سطح خاك مرطوب در ماههاي گرم تابستان گذاشته مي شود و درجه حرارت خاك را به سطحي مي رساند كه براي بسياري از پاتوژنهاي خاكزاد گياهي و بذر علفهاي هرز و نماتدها و جوانه هاي گياهان انگل و كنه هاي ساكن در خاك كشنده است.
اين روش براي گياهان جاليزي و يكساله بهترين نتايج بهتري را داشته است. هرچه كرت بزرگتر باشد كنترل مؤثرتر است.
مناطق بزرگتر از 30 اينچ بهتر جواب مي دهد زيرا كرتهاي كوچكتر از 30 اينچ داراي يك اثر مسيريابي در لبه هاي خارجي دارند.


عمليات soil solarization:

soil solarizationدر كارونياي جنوبي بخوبي انجام ميشود. بهمين دليل هرچه درجه حرارت در ماههاي تابستان بالاتر باشد و هر چقدر پلاستيك را بمدت بيشتري در جاي خود بگذاريم به نتايج بهتري مي رسيم. مدت زمان طولاني لازم است تا نتايج قابل قبولي براي از بين بردن علفهاي هرز مقاوم بدست آيد.

Soil solarizationشامل 5 مرحله مي باشد كه مي بايست همه را بدقت و بترتيب انجام دهيم.

mehraria
01-10-2007, 15:36
Soil solarizationشامل 5 مرحله مي باشد كه مي بايست همه را بدقت و بترتيب انجام دهيم.كه شامل مراحل زير است:
1-آماده سازي خاك

اولين گام در انجام فرايند soil solarizationشخم زدن بستر زمين و آماده سازي آن براي كشت مي باشد تا بعد از عمليات soil solarization از تغيير دادن و بهم زدن خاك جلوگيري شود. چنانچه بعدأ خاك را شخم زديم دانه هاي علفهاي هرز را به سطح خاك مي آوريم و اين در شرايطي است كه بذر برخي از علفهاي هرز كه در عمق مي باشند از بين نرفته اند.
بهترين نتايج فقط تا عمق 3-2 اينچ بالايي سطح خاك بدست مي آيد بهتر است تجهيزات آبياري و كودها را قبل از soil solarization به خاك اضافه كنيم.
بسيار مهم است كه منطقه اي كه مي خواهد عمليات soil solarization روي آن انجام صاف باشد و از دانه هاي علفهاي هرز و باقيمانده، گياهان و كلوخ پاك باشد زيرا اين مواد باعث مي شود كه پلاستيك از سطح زمين بلند شود و حداكثر ميزان حرارت موقعي بدست مي آيد كه پلاستيك به سطح زمين نزديك باشد و بايد از بوجود آمدن محفظه هاي هوايي بوسيله كلوخ هاي بزرگ و شكافهاي عميق در سطح زمين جلوگيري كرد. سطح خاك بايد مسطح و نرم شود و يك سطح صاف بوجود آيد تا در زمان آبياري آب بطور يكنواخت در خاك نفوذ كند و آنرا مرطوب سازد.
2- آبياري خاك
خاك بايد بخوبي آبياري شود و چون باعث مي شود كه ارگانيسمها به حرارت حساس تر شوند و به علاوه رطوبت باعث ميشود كه گرما سريع تر و در عمق بيشتري در خاك نفوذ كند.
خاك را مي توان پس از گذاشتن لوله هاي پلاستيكي بوسيله روش آبياري قطره اي آبياري كرد.
آبياري در زير سطح پلاستيكي معمولاً آفت ها را كمي زودتر و بمقدار بيشتري كنترل مي كند.
آبياري باراني، قطره اي بهترين نتايج را دارند. آبياري بايد بمقداري انجام كه آب روي خاك نايستد و تماماً نفوذ كند.
3- كندن شيار ( گودال )
مي بايست يك گودال به عمق 8-6 اينچ دور تا دور محيط كرت خود حفر كنيم كه براي قرار دادن لبه هاي پلاستيك درون آن مورد استفاده قرار ميگيرد.

4- پوشاندن
سطح خاك را با پلاستيكي كه توسط اشعه uv تشعشع ديد را مي پوشانيم. اين پلاستيك ها مي بايست شفاف باشند ( نه سياه و نه رنگي ) و داراي ضخامت 4-1 متر مي باشند.
پلاستيك را تا آنجا كه ممكن است مي كشيم و وقتي كاملاً در محل خود قرار گرفت گودال را از خاك پر مي كنيم و لبه هاي پلاستيك را مي پوشانيم.
اين كار باعث ميشود كه پلاستيك در جاي خود ثابت بماند و از رفتن هوا به زير آن يا دزيدن و حركت هوا در زير آن جلوگيري مي كند.
چنانچه از يك پلاستيك در لوله استفاده شود تأثير soil solarization بيشتر ميشود. و در اينصورت بهتر است كه يك فاصله هوايي بين دو لوله وجود داشته باشد. مي توانيم با قرار دادن دو جسم كوچك بين پلاستيكها اين فاصله را بوجود آوريم.
مدت زماني لازم است تا به سطح بالايي از كنترل برسيم بستگي به درجه حرارت دارد. با استفاده از پلي اتيلن شفاف نور خورشيد مستقيماً از پلاستيك عبور كرده و خاك را گرم مي كند.
پلاستيك شفاف و نازك به قطر 2-1 ميلي متر به نور خورشيد بيشتر اجازه مي دهد كه از آن عبور كند. پلاستيك شفاف و نازك بيشتر از پلاستيك سياه به اشعه خورشيد اجازه عبور مي دهد و خاك بيشتر گرم ميشود.
پلاستيك بمدت 8-4 هفته در گرمترين ماههاي تابستان در محل مورد نظر مي بايست قرار گيرد.
در كاروليناي جنوبي بهترين زمان برا ي انجام soil solarization از ماه ژوئن تا آگوست ميباشد.
ميزان موفقيت soil solarization بستگي به ميزان درجه حرارت خاك و ميزان تشعشع دارد.
افزايش زمان در زير soil solarization براي كرت مضر نيست. چنانچه نخواهيم كه زمين را زير كشت ببريم باقي گذاشتن پلاستيك ميتواند كنترل را بيشتر كند و بعنوان يك مانع بر عليه آلودگي مجدد عمل كند
5-بر داشتن پلاستيك وكشت
پس از اينكه كرت ما بمدت 8-4 هفته در معرض تشعشع خورشيد قرار گرفت مي توان سطح پلاستيكي را برداشت . برداشتن پلاستيك بايد با دقت خاص و بدون آسيب زدن به خاك همراه باشد . هيچگاه خاك را دوباره شخم نزنيم زيرا باعث مي شود بذرهاي گياهان هرز و ارگانيسمهاي بيماريزا كه در اعماق زمين بوده اند و تحت تا ثير حرارت قرار نگرفته اند دوباره كرت را آ لوده كنند . به همين دليل است كه آماده سازي خاك و اضافه كردن كودهاي شيميايي و يا قرار دادن تجهيزات سيستم هاي آبياري بايد قبل از پو شاندن سطح زمين بوسيلة پلاستيك صورت گرفته باشد رها سازي پلاستيك در محيط باعث الوده سازي محيط زيست ميشود .
پلاستيك پلي اتيلن شفاف قادر است كه در مقابل درجات بالاتري از حرارت نسبت به پلاستيك سياه مقاومت كند . ميتوان پلاستيك را برداشت و براي بار دوم ازآن استفاده كرد . براي استفاده مجدد از پلاستيك در برخي موارد براي گياهاني نياز به درجه حرارت بالاتري براي كشت دارند مي توان پلاستيك را به رنگ سفيد در آورد در مورد گياهاني به خاك خنك تري نياز دارند بايد به موقع پلاستيك را برداشت تا خاك قبل از كشت خنك شود زماني كه پلاستيك را برداشتيم مي توانيم كشت را شروع كنيم

mehraria
01-10-2007, 15:38
فاكتورهاي مؤ ثر در ميزان موفقيت :
مشخصات خاك مانند رنگ خاك ، ساختار و عمق تا ثير زيادي بر روي soil solarizationدارند. خاك تيره گرماي بيشتري را نسبت به خاك روشن جذب مي كند . خاكهاي داراي خلل و فرج باعث مي شود حرارت بخوبي از خاك عبور داده شود و حرارت به اعماق نفوذ كند .
كنترل در چند اينچ بالايي خاك بسيار بهتر از اعماق خاك انجام مي شود و سطح كنترلي كه به دست مي آيد بستگي به تركيب ، طول مدت زمان انجام soil solarization ، ميزان درجه حرارت و ميزان حساسيت گروههاي علفهاي هرز به حرارت دارد قارچهايي مثل Rhizoctonia كه در 3-2 اينچ بالايي خاك زندگي مي كنند در اين روش بهتر كنترل ميشوند .
فوايد انجام soil solarization براي كنترل بيماريها:
انجام دادن soil solarization در ماههاي ژوئن يا ژولاي درجه حرارت خاك را تا 140 درجه فارنهايت در دو اينچي و 102 فارنهايت در 18 اينچي بالا مي برد . در نتيجه بسياري پاتوژنهاي بيماري زا حتي در عمق 18 اينچي از بين ميروند .
در كاليفرنيا پروژة soil solarization كنترل بسيار بالا و خوبي براي بيماريها به وجود آورده است . اين كنترل براي حد اقل يك فصل رويش ادامه مي يابد. برخي شواهد نشان ميدهد كه برخي از پاتوژنها ممكن است كه خاك soil solarization شده را دوباره كنند اما با سرعت كمتري نسبت به خاكهاي soil solarization شده اين عمل انجام مي شود .
كنترل علفهاي هرز:
بذر و جوانه هاي بسياري از علفهاي يكساله و چند ساله به روش soil solarizationكنترل شده اند.
بذر برخي از علفهاي هرز بسيار حساس به soil solarization هستند و برخي براي كنترل نياز به رطوبت بالا و پلاستيك كاملا پوشانده و نزديك به سطح زمين و تشعشع گرماي زياد براي كنترل دارند. كنترل گونه هاي علفهاي هرز زمستاني معمولاً براي بيش از يك سال امكان پذير است در حاليكه علفهاي هرزي مانند melilotus alba ،cyperus esculentus،c. rotundus نسبتاً كنترل مي شوند .
چنانچه soil solarization در فصلهاي سرد انجام شود معمولاً رشد علفهاي هرز افزايش ميث يابد و گاهي اوقات قبل از شخم زدن زمين soil solarization انجام مي شود.
كنترل نماتدها:
soil solarizationجمعيت نماتدها را كاهش مي دهد اما به قارچها و علفهاي هرز بيشتر اثر ميكند . نماتدها در برابر گرما مقاوم ترند و كنترل كردن آنها در خاكهايي با عمق بيشتر از 12 اينچ سخت است.
در نتيجه soil solarization در مورد گياهان با ريشه كوتاه و با غنچه هاي خانگي با صرفه تر است و معمولاً نبايد از آن براي كاهش جمعيت نماتدها به ميزان 99% -90 % درعمق 18 اينچ خاك استفاده كرد.
افزايش رشد گياه:
در مناطق شده گياهان معمولاً سريعتر رشد مي كنند و برگهاي بيشتري، با كيفيت تري از نظر ظاهر بوجود مي آورند.
اين پديده را ميتوان به از بين رفتن پاتوژنها و علفهاي هرز نسبت داد اما تا اندازه زيادي غير قابل توجيه مانده است.براي مثال زمانيكه از هر نوع آفتي عاري است
اگر پديده Soil solarization انجام شود باز هم رشد قابل ملاحظه اي در گياه مشاهده ميشود.

يك توجيه نسبي براي اين پديده را مي توان به تركيب چند مكانيسم ارائه داد:
1-به دليل اينكه زماني كه پاتوژنهاي اصلي كنترل مي شوند. پاتوژنهاي غيراصلي و كوچك هم كنترل مي شوند
2- در خاكي كه شده برخي از مواد مغذي قابل حل در آب مانند نيتروژن ، كلسيم(ca++ ) ، NH4,NO3) ),منيزيم( mg++ )‌افزايش مي يابد و بمقدار بيشتري در دسترس گياه قرار ميگيرد.
3- برخي از ميكروارگانيسم هاي سودمند مانند قارچهاي mycorrhizal و Trichoderma sp. و اكتينوميست ها و برخي از باكتري هاي مفيد طي فرايند soil solarization زنده مي مانند و سريع وارد خاك مي شوند كه اين علاوه بر از بين بردن پاتوژنها باعث افزايش تحريك رشد گياه مي شود.

mehraria
01-10-2007, 15:39
سوالات
1. آیا می توان روش soil solarizationرا با روش كنترل شيميايي تركيب كرد؟
بلي- تحقيقات مقدماتي نشان داده كه با تركيب كردن روش soil solarization و مقادير كمي قارچكش و ضدعفوني كننده ها و علف كشها باعث افزايش كنترل پاتوژنها، نماتدها و علفهاي هرز شده است.
روش soil solarization - chemical مي تواند در نواحي سردتر و براي ارگانيسمها مقاوم به حرارت استفاده شود و تأثير فرايند soil solarization را افزايش دهد.


2. آياsoil solarization برخي از ارگانيسمهاي سودمند خاكي را از بين مي برد؟
جمعيت برخي از ارگانيسمهاي مفيد مثل .Trichoderma spp يا اكتينومايست ها با روش Soil solarization افزايش مي يابد. برخي ديگر از ميكروارگانيسمهاي خاكزاد مانند قارچهاي mycorrhizal در سطوح بالاي خاك كاهش مي يابند اما نه به آن اندازه كه اثر مفيد آنها كاهش مي يابد.

جمعيت برخي از ميكروارگانيسمهاي مفيد مانند Bacilius و pseudomonas بمقدار نسبي كاهش مييابد كه بعداً سريع دوباره وارد خاك مي شود . اما جمعيت باكتري هاي Rhizobium Spp كه باعث فيكس شدن نيتروژن در گره هاي ريشه ميشود از بين مي رود و بايد با دانه هاي لگومينوز آنرا به خاك اضافه كرد.
زنده ماندن و فعاليت ارگانيسمهاي سودمند نقش بسيار مهمي در افزايش رشد گياه در روش soil solarization دارد.


3. آيا ميتوان از روش Soil solarization در نواحي سردتر مانند نواحي نزديك ساحل استفاده كرد؟
Soil solarization ممكن است تا اندازه اي در نواحي سرد و سواحل نزديك دريا مؤثر باشد چنانچه اين كار در ماههايي كه دما ميزان حداكثر است و آسمان صاف است انجام مي شود. اما بهر حال ممكن است كنترل آفات در عمق بيشتري از خاك مانند نواحي گرمسير امكانپذير نباشد و برخي از ارگانيسها كنترل نشود.


4. آيا مي توان پلاستيك را براي مدت زيادي روي زمين باقي گذاشت؟
بلي- اما اگر پلاستيك پلي اتيلن شفاف 1ميلي بدون داشتن ممانعت كننده هاي uv براي مدت زيادي در روي خاك باقي بماند ذوب و سوراخ سوراخ مي شود و جدا كردن پلاستيك ذوب شده از زمين مشكل است . براي حل اين مشكل مي توان از پلاستيكهايي كه داراي ممانعت كننده هاي UV هستند استفاده كرد.
اما استفاده از اين پلاستيكها زماني امكانپذير است كه در مقادير بالا خريداري شوند

mehraria
01-10-2007, 22:07
خاک و ویژگی های خاك

یکی از مواردی که برای گیاهان خیلی مهمه خاک است. که خاک دارای ویژگی های است بطوریکه این ویژگی ها ممکن است در مناطق مختلف با هم متفاوت باشند و ما در هر منطقه پوشش گیاهی خاصی رو ببینیم در واقع برای کشت یک محصول باید به عوامل مختلفی توجه داشته باشیم که یکی از این عوامل ویژگی های خاک است. یکی از این ویژگی ها میزان اسیدی و قلیایی بودن خاک است که معیاری که برای اینکار استفاده میکنیم PH است. بطوریکه در PH های کمتر از 4 و بیشتر از 9 گیاهان دچار مشکل میشوند. در خاکهای جنگلی و معتدله که میزان بارندگی زیاد است کاتیون هایی که در خاک وجود دارند شسته میشوند ولی هیدروژن در خاک باقی میماند که باعث پایین آمدن PH میشود. در PH های پایین فعالیت میکروارگانیزم ها دچار اختلال میشود. معمولا PH مناسب برای گیاهان چیزی بین 6 تا 7 است البته بعضی از گیاهان مثل جو میتوانند PH بالایی را تحمل کنند. در صورتی که خاک خیلی اسیدی بود میتوانیم برای کاستن این خاصیت خاک از آهک استفاده کنیم. یکی دیگر از فوایدی که خاک دارد اینست که گیاه میتواند از عناصر غذایی که در خاک وجود دارد استفاده کند در واقع گیاهان برای رشد و تولید محصول احتیاج به عناصری دارند که آنها را به عناصر ماکرو و میکرو تقسیم بندی میکنند. یکی از عناصر ماکرو نیتروژن میباشد و این عنصر نقش بسیار مهمی در رشد گیاه دارد بطوریکه با کمبود آن رشد گیاه کم شده و برگ ها پژمرده میشوند. یکی دیگر از این عناصر فسفر میباشد. این عنصر در توسعه ریشه موثر است. از عناصر میکرو میتوان آهن و روی و منگنز و مس و ..را نام برد. که هر کدام در رشد گیاه نقشی دارد. برای مثال روی در فعال کردن آنزیم ها نقش دارد. و یا منگنز در تنفس نقش دارد. اما یکی دیگر از نقش های خاک نگهداری آب است. آب در که در فعل و انفعالات گیاه نقش دارد یکی از مهمترین فاکتورهای رشد برای گیاه به حساب می آید. که البته ظرفیت خاک ها یی با ساختمان های مختلف برای نگهداری آب با هم فرق میکنه یکی دیگه از خصوصیاتی که خاک داره اینه که گیاه میتونه ریشه های خودشو در اون گسترش بده و خودش رو در اون ثابت کنه بطوریکه در اثر بعضی عوامل از جمله آب های روان ویا باد بتونه در جای خودش ثابت بمونه و به حیات خودش ادامه بده و همینطور وجود نور که در هنگام جوانه زنی مضر میباشد و از جوانه زنی جلوگیری میکند نیز در خاک بصورت نکته مثبتی درآمده بطوریکه در تاریکی که برای بذر هایی که در خاک قرار میگیرن بوجود آمده در واقع یکی از شرایط مطلوب برای آنها که نبود نور است تامین شده و با داشتن شرایط دیگر مناسب برای جوانه زنی میتوانند جوانه بزنند و رشد خود را آغاز کنند. البته با تمام ویژگی های مثبتی که خاک دارد گاهی این فاکتور مهم گیاهی برای گیاهان ممکن است در بعضی جاها به اندازه کافی وجود نداشته باشد. آیا این به این معنی است که ما دیگه نمی تونیم گیاهی رو بوجود بیاریم و باید از این نعمت الهی محروم باشیم؟ مسلما اینطور نیست و ما میتوانیم با شناخت نقش خاک و مهیا کردن شرایطی که خاک برای گیاه بوجود می آورد بطور مصنوعی به پرورش گیاهان اقدام کنیم. که برای این نوع کشت میشه کشت هیدروپونیک یا معنی فارسی آن کشت آبی یا همون آبکشت رو نام ببرم. که البته چون فعلا موضوع در مورد خاک و نقش اونه در این مورد حرفی نمیزنم ولی در پایان بگم که خاک فاکتور بسیار مهمی برای وجود گیاهان و در کل حیات است.

mehraria
01-10-2007, 22:15
شوري و سديمي بودن خاک
شوري و سديمي بودن خاک يکي از مشکلات مهم خاک‌هاي مناطق خشک و نيمه خشک است. در اين مناطق بدليل کمبود بارندگي و اقليم خشک، املاح در خاک تجمع پيدا مي‌کنند و در نتيجه خاکهاي شور حاصل مي‌شود. اين خاك محيط نامناسبي براي رشد و توليد بوده که هم کميت محصول را پائين مي‌آورد و هم کيفيت محصول را کاهش مي‌دهد.
طبق آمار %۱۵ سطح کل کشور ما را خاکهاي شور و چيزي حدود %۵۰ خاکها قابل بهره‌برداري و آبياري مي‌باشند.
بطور کلي خاک‌هاي شور داراي مقدار زيادي املاح محلول هستند که اين نمک زياد مشکلاتي را براي گياه بوجود مي‌آورد.
شوري خاک چگونه تعيين مي‌شود؟
شوري خاک را براساس پارامتري بنام E.C. يا قابليت هدايت الکتريکي مشخص مي‌کنند. هدايت‌سنج الکتريکي، دستگاهي است که قابليت هدايت الکتريکي محلول خاک يا E.C. را اندازه‌گيري مي‌كند. خاک‌هايي که E.C. آن‌ها بيشتر از Ds/m ۴ باشد جزء خاکهاي شور طبقه‌بندي مي‌شوند.
حساسيت گياهان به شوري خاک
گياهان نسبت به شوري خاک حساسيت متفاوتي دارند و بعضي مي‌توانند شوري را تحمل کنند که به آن‌ها اصطلاحاً گياهان متحمل به شوري گفته مي‌شود. بعضي ديگر نسبت به شوري خاک حساس هستند که جزء گياهان حساس محسوب مي‌شوند. گل‌ها و گياهان زينتي جزء گياهان حساس به شوري قلمداد مي‌شوند.
اثرات شوري روي رشد گياه
شوري خاک از چند طريق رشد گياه را دچار محدوديت مي‌کند:
1- آب قابل استفاده گياه را کاهش مي‌دهد؛ به عبارت ديگر در خاک‌هاي شور، گياهان زودتر دچار پژمردگي مي‌شوند که اين پديده را اصطلاحاً خشکي فيزيولوژيکي مي‌گويند. زيرا بدليل شور بودن خاک، گياهان نمي‌توانند آب درون خاک را جذب کنند.
2- مسموميت؛ بعضي از يونها به مقدار زياد در خاکهاي شور وجود دارند و بر اثر جذب زيادشان توسط گياه، براي آن ايجاد مسموميت مي‌کنند که از مهمترين آن‌ها مي توان کلر،سديم و بر را نام برد.
3- عدم تعادل تغذيه‌اي؛ در خاکهاي شور بدليل وجود زياد بعضي از يونها تغذيه گياه، دچار مشکل مي‌شود. بعنوان مثال در يک خاک شور، بدليل غلظت زياد کلر در محلول خاک و جذب آن بوسيله‌ي گياه، جذب نيترات و سولفات توسط گياه كم مي‌شود. در صورتيكه نيترات و سولفات از يون‌هاي بسيار ضروري در تغذيه گياه هستند. يا بعنوان مثال، جذب زياد سديم توسط گياه، باعث کاهش جذب پتاسيم مي‌شود.
نوع ديگري از خاک‌هاي داراي املاح زياد اصطلاحاً خاک‌هاي سديمي گفته مي‌شوند يعني خاک‌هايي که درصد سديم تبادلي آن‌ها زياد است.

بطور کلي، ما خاکها را بر اساس سه پارامتر E.C.،PH،ESP و يا درصد سديم تبادلي طبقه‌بندي مي‌کنيم.

mehraria
01-10-2007, 22:37
خاکهاي شور، خاکهايي هستند که E.C. آن‌ها بزرگتر از ۴ و ESP يا درصد سديم تبادلي شان بيشتر از ۱۵ و PH کمتر از ۵/ 8 دارند.
خاکهاي سديمي E.C. کمتر از ۴ و ESP بيشتر از ۱۵ و PH بيشتر از ۸/۵ دارند.
اصلاح خاک‌هاي شور
راههاي متفاوتي براي اصلاح خاکهاي شور و سديمي وجود دارد که به شرح ذيل است :
1- اساس اصلاح خاکهاي شور، آب‌شويي است. يعني از طريق مصرف آب اضافي، نمکهاي محلول را از خاک شست و شو مي‌دهيم؛

2- اما روش‌هاي ديگري هست که اثرات سوء شوري را کاهش مي دهند که مديريت بهره برداري از خاکهاي شور گفته مي‌شود. بعنوان مثال، در خاکهاي شور بايد دور آبياري را کوتاهتر بگيريم به عبارت ديگر آبياري زود به زود انجام شود تا غلظت املاح در خاک افزايش پيدا نکند؛

3- همچنين در خاک‌هاي شور، بايد از کودهايي استفاده بکنيم که اصطلاحاً ضريب شوري پائين‌تري داشته باشند يعني كود خاك را شورتر نكند؛

4- استفاده از مواد آلي در خاکهاي شور؛
5- استفاده از سيستم مناسب کشت و کار كه اثرات شوري را كم كند؛
6- تغيير روش آبياري.

اصلاح خاک‌هاي سديمي که ESPبالايي دارند با اصلاح خاک‌هاي شور متفاوت است، در اين خاک ها بايد يکسري مواد شيميايي اصلاح کننده به خاک اضافه بکنيم. مهمترين و بهترين موادي را که مي توان در خاک‌هاي کشور ايران استفاده کرد گچ يا گوگرد مي‌باشد. گچ همان سولفات کلسيم است. به عبارت ديگر داراي عنصر کلسيم است. اين کلسيم روي سطح ذرات خاک، جانشين سديم مي‌شود و سديم را از سطح ذرات خارج کرده و وارد محلول خاک مي‌کند و بعداً از طريق آب‌شويي، سديم اضافي خارج مي‌شود.

اما زماني که گوگرد استفاده مي‌کنيم گوگرد توسط يک باکتري بنام تيوباسيلوس دبو اکسيدانس در خاک اكسيد مي‌شود و توليد اسيد سولفوريک مي‌کند. اسيد سولفوريک بر روي آهک خاک اثر کرده و توليد گچ مي‌کند و گچي که بدين ترتيب توليد مي‌شود کار اصلاح را انجام مي‌دهد.

mehraria
01-10-2007, 22:43
تلفات ازت در خاكهاي كشاورزي

با وجود اثرات مفيد كودهاي شيميايي در افزايش توليد محصولات مختلف زراعي و باغي در صورتي كه استفاده از كودها به همراه آگاهي و علم و چگونگي كاربرد آنها نباشد نتيجه حاصله چندان مطلوب نخواهد بود.
در زمان‌هاي گذشته متخصصان و پژوهشگران علم گياهي غالباً نمي‌دانستند كه از مجموع كودهاي ازته و ازت معدني شده خاك فقط 50% مورد استفاده گياه قرار مي‌گيرد و ممكن است ازت به صورت گاز از خاك خارج و يا اين كه با آب آبياري و باران از خاك خارج شود. منبع اصلي ازت براي گياهان مواد آلي خاك مي‌باشد كه از باقيمانده حيواني و گياهان قبلي حاصل شده و به طور طبيعي و يا در نتيجه عمل انسان به خاك داده شده است.
معمولاً كشت و كارهاي صحيح و اصولي مقدار قابل توجهي از ازت را كه توسط گياه از خاك خارج مي‌شود با افزودن كودهاي آلي و باقيمانده‌هاي گياهي به خاك برگردانده مي‌شود. اگر كود دامي تازه به صورت جامد يا مايع بلافاصله به داخل خاك برده شود نگراني از بابت از دست رفتن ازت وجود نخواهد داشت.
در حال حاضر توصيه جهت حفظ تعادل ازت خاك آن است كه بقاياي گياهي ، كود حيوان و كود سبز به زمين داده شود تا هم ازت خاك متعادل شود و هم مواد آلي خاك باعث بهبود خواص فيزيكي خاك شود. البته اين توصيه‌اي عام نيست. به عنوان مثال زير خاك كردن بقاياي گياهي در نواحي كه بيماري و آفتي غالب وجود داشته باشد توصيه نمي‌شود.
حفاظت و افزايش بازده ازت موجود در خاك در درجه اول بستگي به حفاظت خاك از عوامل فرسايشي، كم‌كردن تلفات به علت شستشو و ممانعت از تشكيل تركيبات ازتي فرار در خاك خواهد داشت. در ارتباط با فرسايش و جلوگيري از آن متأسفانه در كشور ما اقدامات مؤثري انجام نشده و پر شدن سدها، جاري شدن سيل و پيشروي كوير و شنزارها معضلات و دشواري‌هاي فراواني را موجب شده است، هرآينه در ايران جلوي صدمات فرسايش گرفته شود، طبق برآوردها زيان اقتصادي تلفات ازت نصف خواهد شد.
در ايران ميزان تلفات ازت بخصوص در نواحي مرطوب شمال ايران قابل توجه مي‌باشد. در نواحي كه مقدار بارندگي در حدود يك متر و بيشتر است ازت خاك مي‌تواند تا اعماق بيشتر از عمق نفوذ ريشه مهاجرت كند. در اين نواحي كه خاك در اواخر پائيز يخزده نيست بيشترين تلفات ازت انجام مي‌گيرد. زيرا باران فراواني باريده و درجه حرارت آنقدر نيست كه تعريق و تبخير تأثير زيادي در مجموع آب خاك داشته باشد. در اين وضعيت مي‌توان با داشتن پوشش گياهي كه كربن آنها زياد است (به مانند خانواده‌ غلات) از ازت خاك قبل از شستشو استفاده كرد.
در نواحي خشك تلفات ازت ناچيز است مگر در محصولاتي كه آبياري فراواني نياز دارند. برنج از جمله محصولاتي است كه تلفات ازت در آن قابل توجه بوده و روش‌هاي كشت و كار برنج راهايي براي تقليل و كاهش تلفات آبشويي باقي نمي‌گذارد. در نواحي خشك نيز قسمت اعظم تلفات ازت در فصل بارندگي و در غيبت و فقدان پوشش گياهي صورت مي‌گيرد.

mehraria
01-10-2007, 22:50
تثبيت شنهاي روان توسط مالچ mulch (مالچ پاشي)

هدف از اين عمل قرار دادن يك لايه محافظ روي خاك و ماسه براي جلوگيري از حركت ماسه ها و

خاك است .

1ـ كلش ـ برگ و ساقه هاي خشك :

استفاده از بازمانده گياهان مي تواند در اين مسير كمك كند . در ضمن پس از مـدتي قادر است

مواد آلي خاك را افزايش دهد و مضافاْ مانع تبخير گـردد البته بايستي روي آنها غلتك كشـيد و حتي قبل از

قرار دادن مواد فوق سطح خاك را كم و بيش متراكـم نمود يا قبل از قرار دادن كلش و مواد فوق مقدار كمي

موادي مانند آسفالت پاشاند .
2 ـ پوشش پلاستيكي :

در مواقع معيني كه از مشمع هاي پلاستيكي استفاده مي نمايـند بايد چهار طرف هر مشمـع را

داخل خاك نمود و با ميخهاي مخصوصي آنرا به خاك يا شن متصل نمـود و يا لبه هاي هر مشمـع را داخل

گودالهاي كوچكي برگرداند . روي ماسه مي توان توري هايي از مواد آكريليكAcrylique قرارداد .
3 ـ روغنها و مواد معدني :

روغنهاي متعددي چه روغنهاي معدني و چه آلي براي تثبيت شنها استفاده مي گردد .
4 ـ آسفالت :

روي ماسه ها با دستـگاه پخش كننده اي يك لايه نازكي آسفالت مي پاشنـد ولي بايد همـيشه

مواظب بود كه با انجام حركت و پاييـن رفتن ماسه ها قسمتي از خاكهايي كه آسفالت روي آن پاشـيده اند ،

بصورت لكه هايي در سطح زمين ظاهر گردد .


احياء و استمرار مجدد لايه پوشش زنده خاك
Biorehabilation
خاك علاوه بر نقش مهمي كه در توليد محصولات كشاورزي ايفا مي نمايد از نظر ارتباط و همبستگي با

10
عواملي مانند آب ، هوا و پوشـش گياهي فعاليت هاي موجودات جانوري و انساني يكي از اركان مهم زيست

محيطي محسوب مي گردد .

متاْسفانه انسان به دلايل مختلفي مانند تبديل جنگلها به زمينهاي زراعي ، چرا و دامپروري بي رويه ،

روشهاي نا مناسب كشت و زرع مانند تك كشتي بدون تناوب ، آيـش ، شخم ناصحيح در تخريب خاك تاْثيـر

منفي داشته است .

در بين عوامل مؤثر در تخريب زيست محيطي افزايش جمعيت را مي توان يكي مهمترين عامل تخريب و

كاهش منابع طبيعي به شمار آورد .

حتي عـده اي معتـقدند كه افزايش جمعيـت،باعث سـرعت بخشـيدن به فرسـايش خاك مي شود .

با توجه به مسائلي كه در قسمتهاي اوليه اين بخـش مورد بررسـي قرار گرفت مي توان نتـيجه گرفت كه

تخريب خاك و كاهش عمق مفيد خاك باعث كاهـش رشد و نمو و توليد گياهي خواهد شـد .مقدار خاكي كه

ساليانه در اثر هوا ديدگي سنگها توليد مي گردد تحت تاُثير عوامل اقليمي است در مناطق سردسير خشك يا

گرم وخشك ساليانه كمتر از 25/0 mm خاك تولـيد مي گردد(ضخامت) . در حاليـكه در منـاطق گرم و

مرطوب اين مقدار برابر 5/1 mm است . طبق نظريهْ هامر و هودسون (hammer&Hudson ) ، اگر

مقدار خاكي كه ساليانه تخريب مي گردد حدود 12 تن در هكتار منظور داريم بايد ساليانه 1mm خاك توليد

شود تا بتوان خاك منهدم شده را جبران نمود در حاليكه نظريهْ روبرت(robert ) در سطح كلي جهاني مقدار

خاك توليد شده 02/0 mm محاسبه شده است.

بطور خلاصه لازم است برنامه ريزي صحيح و عملي در اثر افزايش توليدات كشاورزي و دامپروري را

بر حسب توان اكولوژيكي خاك تهـيه و تدوين نمـود و رئوس برنامه هاي پيشـنهادي را مي توان بصورت

خلاصه بشرح زير مورد توجه قرار داد :

1_ جلوگيري از تخريب جنگلها و مراتع . ساليانه در جهان حدود 11 ميليون هكتار از سطح جنگلها محو

ونابود مي گردد.
11

2_ جلو گيري از چرا و دامپروري نا صحيح.

3_جلوگيري از كشت و زرع تك كشتي(ندون تناوب)

4_جلوگيري از شخم ناصحيح وساير عمليات كشاورزي كه خاك را مستعد تخريب مي نمايد .

5_مبارزه با فرسايش ابي و بادي .

در اين راستا علاوه بر برنامه ريزي هاي صحيح در جهت حفاظت مكانيكي خاك لازم است در برقراري

مجدد پوشش گياهي نيز اقدامات مؤثري انجام گيرد.

تمام فعاليتهاي حفاظتي خاك از نظر ايجاد تراس و بانكت در حقيقت نقش جانشيني پوشـش گياهي را

ايفا مي نمايد. معهذا عمليات و اجراء برنامه هاي حفاظتي بدون ايجاد و گسترش پوشـش زنده خاك پس از

مدتي با شكست روبرو خواهد شد .

فرسايش بادي در مناطق هموار و مسطح مناطق خشـك و نيمه خشـك مهمترين عامل تخريب خاك و

پبشـروي كويرها محسوب مي گردد . بنابراين براي جلوگيـري از تخريب ناشي از باد ، با توجه به مطالب

ارائه شده مي توان نتيجه گرفت كه توسعه و پيشرفت كشاورزي ، دامپروري و صنـايع وابسته به آن در هر

منطقه تحت تاْثير تجديد و احياء پوشش زنده خاك است . اجراء پروژه هاي آباداني و توسعه هر منطقه يا هر

سرزمين بايد براساس توان اكولوژيكي آن منطقه يا آن سرزمين استوار باشد . چنين پيشنهادي در كنفرانس

ـ هاي مختلف در اسلو پيشنهاد گرديده است .

براي نشان دادن تاْثير روشهاي حفاظتي خاك و تاْثير ايجاد پوشش گياهي در توسعه و آباداني يك حوزه

كوهستاني دو شكل ارائه شده است : يكي قبل از انجام اين عمليات و ديگري بعد از آن عمليات ، كه اين دو

شكل با كسب اجازه از نشريه FAO ضميمه مطالب فوق شده است .

با توجه به مطالب ارائه شده در بخش استمرار پوشش زنده خاك مي توان نتيجه گرفت كه در كشوري

مانند ايران كه آب و هواي قسمت اعظم آن خشـك و گرم مي باشد تنها راه تجـديد حيات و افزايش فعاليت

12


بيولوژيكي ( انساني ، حيواني ، گياهي )همان برقرار نمودن مجدد پوشش زنده خاك است .

سرزمين ايران وسيع و داراي آب و هواي متـنوع ، مشخصات ژئومورفولوژي متغير مي باشـد . اين

سرزمين پهناور بيشتر به صورت يك قاره است تا فلات . سلسله جبال زاگرس در جـنوب و البرز در شمـال

فلات مركزي را احاطه نموده اند . سلسله كوههاي شمال و جنوب توسط دره هاي عميق بريده شده و معمولاْ

چندين حوزه به يك دره منتهي مي گردد. بعلت خشكي ونيز عوامل ديگر فرسايش و تخريب خاك چه در دامنه

ـ ها و چه در قسمت فلات همه ساله ميليونها تن خاك را نابود مي سازد .

بنابراين لازم است با برنامه هاي صحيح و عملي تواماُ در حفظ و حراست خاك و تجديد پوشش زنده

خاك تهيه و تدوين و به مرحله اجراء درآورد . مثلاُ در يك دامنه فرضي با برنامه هاي اجرايي مي توان به

اهداف چند منظوره نزديك شد . در مناطق كم ارتفاع و يا شيب كم يعني در قسمت پايين دست دامنه ها و نيز

در فلات مركزي لازم است زراعت را در پناه باد شكن اجراء نمود .

در داخل زمين محصور شده توسط ديواره هاي طبيعي مي توان انواع گياهان زراعي يا درختان ميوه را

كاشت .

به طور خلاصه بدون استفاده از درختـان امكان احياء مناطق كوهستاني و دشت عملي نيسـت . ما در

كشوري زندگي مي نماييم كه مقدار تبخير چندين برابر نزولات آسماني است ، بنابراين لازم اسـت از عواملي

كه از شدت تبخير جلوگيري مي نمايد در احياء و مديريت مناطق فوق استفاده گردد .
استاد راهنما:


=======-===========-=========

تهيـه و تنظيـم :


دانشجوي سال اول مهندسي آب دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) قزوين

mehraria
01-10-2007, 22:54
اثر کود بیولوژیک در حاصلخيزي خاك

ارزش کود بیولوژیک به دلیل سه خاصیت مهم آن است: تغذیه ای و شیمیایی (از نظر میکرو ارگانیزم خاک) و خواص فیزیکی و بهبود خواص بیولوژیک

- این نوع کود وقتی به خاک داده میشود مانند یک کود NPK عمل می کند(25%-5%25%). یعنی برای هر مقدار 25 کیلو ازت و 5 کیلو پنتا اکسید فسفر و 25 کیلو پتاس فورا در اختیار گیاه قرار می دهد ولی مهمتر آن است که همین مقدار ازت و پتاسیم و 20 کیلو پنتا اکسید فسفر نیز در طول مدت طولانی به تدریج آزاد و آماده جذب گیاه می شود. غیر از سه عنصر پر مصرف اصلی, مقادیر چشمگیری از عناصر دیگر از جمله منیزیم و گوگرد و آهن و روی و مس و بر و غیره در اختیار گیاه گذاشته می شود.

- این کود از نظر تولید شدن به کود بیولوژیک در حال حاضر در هیچ کشور دنیا به این روش تولید نمی شود زیرا به صورت باکتری های مفید این نوع کود تولید می شود و چون این نوع کود خاک های کشاورزی را سفت نمی کند و تبادلات هوا زدگی بین خاک و هوا صورت می گیرد و آب باران در زمین فرورفته که خود باران دارای مقادیر زیاد نیتروژن می باشد, فعل و انفعالات وگالانسی از جمله باکتریهای مفید خاک و موجودات ذره بینی و محیط اطراف خود و تنفس تبادلات اکولوژیکی جانداران ذره بینی را مختل نمی کند و این نوع کود از مواد شیمیایی دخالت ندارد و بلکه میکروارگانیزم خاک را تقویت می کند. در حاصلخیزی خاک نقش بسزایی دارد.

- این نوع کود از نظر PH در خاک تاثیر دارد که PH خاک را پایین می آورد که برای خاکهای قلیایی (PH بالا) مفید می باشد و این نوع کود در مصرف کشاورزی های بزرگ از نظر تولید انبوه, مقرون به صرفه است. این نوع کود هرگز آبهای زیرزمینی را آلوده نمی کند و آبهای رونده را شامل می شود. منظور رودخانه و دریا است که فیتوپلاتنها آبزی اثر سوء ندارد.

این نوع کود در حال حاضر به نام RNA به ثبت تجاری رسیده که مشخصه آن از کلمه (Reaction Nutrition Activity) گرفته شده است که به روشی تولید میشود که عناصر را می توان تغییر داد تا در هر منطقه که لازم باشد, عناصر را کم یا زیاد کرد. از مشخصات اصلی این کود می توان به NPK و ریزمغذی ها و سولفهیدرید اشاره کرد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mehraria
01-10-2007, 22:58
اثر كاربرد كود نيتروژن بر كارايي مصرف آب در ژنوتيپهاي يونجه ديم

به منظور تعيين نقش نيتروژن بر كارايي مصرف آب (WUE) در شرايط رطوبتي مختلف خاك ، 4 رقم يونجه سربندي، كريساري، قره يونجه و 2129 استراليايي مورد آزمايش قرار گرفتند. آزمايش در شرايط گلخانه با 4 سطح نيتروژن ( معادل 0، 30،60و 90 كيلوگرم در هكتار ) دو سطح آبياري (35 و 75 درصد ظرفيت مزرعه اي ) در 3 تكرار به صورت فاكتوريل در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي اجرا شد. تنش كمبود آب، WUE ، بازده تعرق، عملكرد اندامهاي هوايي و نسبت ريشه به اندامهاي هوايي (R/S) را تحت تأثير قرار داد. مصرف نيتروژن، WUE ، بازده تعرق، عملكرد اندامهاي هوايي را افزايش داد. اين آزمايش نشان داد كه مصرف متعادل ( حدود 30 كيلوگرم ) نيتروژن مي تواند در افزايش كارايي مصرف آب و بالا بردن عملكرد در شرايط كمبود مؤثر واقع شود. بنابراين به نظر مي رسد با مصرف اين مقدار نيتروژن در علوفه زارهاي ديم در اوايل فصل رشد كه بارندگي و رطوبت هوا براي رشد مناسب تر است مي توان به توليد علوفه كمك نمود. در اين خصوص رقم يونجه در بين ارقام مورد آزمايش از نظر پتانسيل سازگاري و توليد بهتري عكس العمل را از خود نشان داد.

mehraria
01-10-2007, 23:01
از کتاب تست ویژه آزمونهای کاردانی به کارشناسی و کارشناسی ارشد-توسط بخش تحقیقات و انتشارات آنلاین کشاورز تنها

ازت جزء ساختمان کلروفیل بوده و در اثر کمبود آن گیاه به زودی می گراید که این زردی ابتدا از برگهای پایینی و مسن شروع می شود.
کود اوره دارای 46 در صد ازت می باشد.از ترکیب آمونیاک و گاز کربنیک به دست می آید و در صد ازت آن دو برابر ازت سولفات آمنیوم می باشد.
شبدر قادر به تثبیت ازت از طریق همزیستی با ریزوبیوم است.
مصرف کودهای ازتی جذب فسفر توسط گیاه را افزایش می دهند.
کودهای ازتی به دلیل حلالیت زیاد از آبشوئی تلف شده بنابراین کود های ازتی را هرچه نزدیکتر به زمان کاشت و زمانی که نیلز گیاه به ازت زیاد است مصرف شود.
معمولا کودهای ازته مقداری هنگام کاشت و مقداری به صورت سرک و پس از کاشت مصرف می شود.
کود ازتی با افزایش میزان شاخ و برگ و تعرق و نازک کردن اپیدرم حساسیت گیاه به بیماری را افزایش می دهد.
سولفات آمنیوم دارای 21% ازت و 24%گوگرد می باشد.
کود ازتی که بعد از گل دادن به غلات داده میشود مقدار پروتئین دانه را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد و بدین ترتیب کیفیت نانوایی را بهبود می بخشد.
بیشتر ازت خاک در مواد آلی خاک وجود دارد که به تدریج تجزیه شده و به فرم معدنی در می آیند.
ازت به دو فرم NH4+ و آنیونی NO3- از خاک به وسیله گیاهان جذب می شود.
در گندم مصرف زیادی کود های ازتی رشد رویشی را افزایش و مقاومت ساقه ها را در برابر عوامل نا مساعد جوی کاهش می دهد.موجبات خوابیدگی بوته ها را فراهم می کند.همچنین برای مقابله مصرف هورمون برای کوتاه کردن ساقه و کاشت گندمهای با ساقه قطور و دیواره ضخیم و تاخیر در مصرف کود ازتی نیز موثر است.
عامل محدود کننده تولیدات کشاورزی؟-ازت زیرا معمولا میزان ازت خاک کمتر از مقدار مورد نیاز گیاه برای تولید حداکثر محصول می باشد.
کمبود عنصر ازت میزان اسید آمینه علوفه را کاهش می دهد.ازت عنصر اساسی برای ساخت اسید آمینه و پروتئین است.
ازت معدنی در خاک به صورت های ازت عنصری.ازت نیتراتی.ازت آمونیاکی. و ازت آلی وجود دارد.
تاثیر ازت در مقاومت گیاه به سرما-مقاومت گیاه را کاهش می دهد.زیرا ازت باعث پرآب شدن سلولها و نازک شدن دیواره سلولی می شود.
در مناطق پر باران و خاک سبک مصرف کود ازته در جند نوبت توصیه می شود چون به دلیل بارندگی زیاد و نفوذ پذیری زیاد خاک سبک احتمال شستشوی ازت در این شرایط زیاد است و باید ازت را در چند نوبت به خاک اضافه کرد.
-------------------------------
نوشته شده توسط وب لاگ کشاورز تنها-مرکز تخصصی مقالات کشاورزی

mehraria
01-10-2007, 23:07
اثرات طرح پخش سيلاب بر نفوذپزيري و حاصلخيزي خاك

كمبود آب در مناطق خشك و نيمه خشك يك معضل عظيم و بحراني مي باشد. در حال حاضر اين مشكل به شكلهاي گوناگوني اين مناطق را تهديد مي كند. راههاي مختلفي جهت مبارزه با اين معضل وجود دارد كه كشورهاي درگير به روشهاي مختلف و با مديريت هاي گوناگون با آن برخورد مي كنند. در حال حاضر براي استحصال آب با اهداف مورد نظر در ايران از روشهاي مختلفي استفاده مي شود. يكي از اين روشها بهره برداري از سيلابها با استفاده از روش پخش سيلاب بر آبخوانها است. كه مراحل تحقيقات تكميلي و پايش عملكردهاي آن در زمينه هاي مختلف در دست انجام مي باشد. اين طرح با هدف جمع آوري آب، كاهش فرسايش خاك و بهتر كردن پوشش گياهي و با نگرشي چند منظوره به اجرا گذاشته شد. عليرغم گذشت شش سال از اجراي اين طرح تاكنون هيچگونه ارزيابي مدون و سيستماتيكي براي بررسي دقيق اثرگذاري سيستم بر روي عاملهاي اكولوژيكي انجام نشده است. اين تحقيق در جهت رسيدن به بخشي از اهداف در زمينه ارزيابي اثرات اجراي طرح پخش سيلاب بر آبخوان آب باريك بم بر روي خصوصيات خاك و با تاكيد بر حاصلخيزي خاك پيشنهاد و با تكيه بر استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي و استفاده از تصاوير ماهواره اي به مرحله اجرا گذاشته شد. محدوده پخش سيلاب آب باريك در حاشيه كوير لوت در واريزه هاي حاصل از سلسله جبال بارز قرار دارد. براي انجام اين تحقيق نمونه برداري خاك جهت اندازه گيري ازت، فسفر، پتاسيم، pH، كربن آلي و EC همراه با اندازه گيري عمق رسوب منتقل شده و نفوذپذيري در محدوده پخش سيلاب در عرصه شاهد در اطراف اين محدوده انجام گرديد. نتايج نشان مي دهد كه عمق رسوب، نفوذپذيري، فسفر و كربن آلي در حد معني داري افزايش يافته اند. در فواصل بين خاكريزها نيز تغييرات معني داري در ميزان هر كدام از اين عوامل ديده مي شود. به طور كلي نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه وضعيت خاك در مجموع بهتر شده است. اين وضعيت شامل افزايش حاصلخيزي خاك و بهتر شدن بافت خاك در اثر رسوب گذاري در بهبود نگهداشت رطوبت مي باشد

Marichka
26-03-2008, 18:17
رنگ خاک معیاری از ترکیب خاک می باشد. به طور کلی ٬ خاک های سیاه رنگ ماده آلی بیشتری از خاکهای روشن دارند. ترکیبات آهن نیز نقش مهمی در رنگ خاک دارند. خاکهای قرمز دارای هماتیت (Fe2o3) و خاکهای قهوه ای مایل به زرد دارای لیمونیت (Fe2o3 . XH2o) می باشند. رنگ خاکستری و یا خاکستری متمایل به آبی نشانه ای از شرایط عدم تهویه ٬ آب ایستادگی و احیاء آهن در خاک است .در این خاکها اکسید فرو (Feo) فرم غالب آهن را تشکیل می دهد . وجود نقاط یا رگه های زرد و قرمز در خاک های خاکستری نشانه ای از تناوب شرایط اکسیداسیون و احیاء می باشد. وجود مقدار زیادی از کربناتها به خاک رنگ سفید و یا نزدیک به خاکستری می دهد .

رنگ خاک در جذب حرارت نیز بسیار مهم است . هر چه خاک تیره تر باشد حرارت بیشتری جذب نموده و گرمتر خواهد بود.