PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : نجوم در ایران



Renjer Babi
08-06-2006, 07:11
بسياري از ابزارهاي دريانوردي و كشتي‌راني توسط ايرانيان اختراع شده است
كهن‌ترين سند دريانوردي ايرانيان، مهري است كه در چغاميش خوزستان بدست آمده است. تاريخ تمدن ناحيه چغاميش به شش‌هزارسال پيش از ميلاد مي‌رسد. اين مهر گلين، يك كشتي را با سرنشينانش نشان مي‌دهد. در اين كشتي يك سردار پيروز ایرانی، بازگشته از جنگ، نشسته، و اسيران زانوزده در جلوي او ديده مي‌شوند. در اين مهر يك گاو نر و يك پرچم هلالي شكل هم ديده مي‌شوند. نقش‌هاي برجسته پاسارگاد نمايانگر توانمندي دريايي ايرانيان و فرمانروايي ايشان بر هفت‌درياست.



قطب نما

در مورد اختراع قطب‌نما روايت‌هاي زيادي وجود دارد. تني چند از دانشمندان آن را به چيني‌ها و يا حتي ايتاليايي‌ها نسبت مي‌دهند. اما بيشتر دانشمندان متفق‌القولند كه قطب‌نما به وسيله ايرانيان ساخته شده است. قطب‌نماي ايراني برخلاف قطب‌نماي چيني كه 24 جهت داشت، داراي 32 جهت بوده‌است. عدد 32 علاوه بر نشان‌دادن دقت بيشتر قطب‌نماي ايراني، نمايانگر آشنايي ايرانيان با اعداد در مبناي 2 و دانش رياضي پيشرفته آنان است،‌كه خود بحث جداگانه‌ و بسيار مفصلي را مي‌طلبد. در افسانه‌هاي كهن ايراني آمده است كه اسفنديار رويين به هنگام حركت براي نبرد با اژدها از پيكاني آهنين سود مي‌جسته، كه همواره جهت ثابتي را به او نشان ميداده است. در دوران نخستين اسلامي، قبله‌نما توسط ايرانيان به قطب‌نما افزوده شد تا همواره و در هر وضعيتي بتوان جهت درست قبله را پيدا نمود. ايرانيان از اين اختراع استفاده كامل نموده و آن را به ديگر مسلمانان شناساندند. نام‌هاي فارسي اجزاي قطب‌نما در زبان عربي شاهد تاريخي مسلمي است كه كاربرد قطب‌نما از طريق ايرانيان به دست ديگر ملت‌هاي مسلمان رسيده است.



سكان

اختراع فرمان كشتي (سكان - سوكان) از سوي تمامي دانشمندان، بدون استثنا، به ايرانيان نسبت داده شده است. در روايت‌ها وداستان‌‌هاي ايراني چنين آمده است كه سندباد، ناخدا و دريانورد پرآوازه ايراني اهل بندر سيراف، سكان را اختراع كرده است. نامه‌اي نيز از معاويه، فرمانده نيروي دريايي مسلمانان در درياي مديترانه، به خليفه دوم بر جاي مانده كه در آن از مزاياي اين اختراع ايرانيان و برتري كشتي‌هاي ايراني داراي سكان به كشتي‌هاي رومي سخن گفته است. در اين نامه او از خليفه درخواست نموده كه كليه امور دريانوردي، كشتي‌راني و درياپويي به ايرانيان واگذار شود. ترجمه متن اين نامه در كتاب اسماعيل رايين، دريانوردي ايرانيان، آورده شده است.



ژرفناياب – عمق ياب

براي تعيين ژرفناي آب در دريا، به ويژه مناطق ساحلي درياي پارس و درياي مكران، ايرانيان ابزاري اختراع نموده و به كار مي‌بردند كه شباهت زيادي به شاقول بنايي داشته است. هرچند كه اختراع اين سوند باستاني به سندباد ناخداي پرآوازه ايراني نسبت داده شده است، اما اكتشافات اخير كشتي‌هاي غرق شده ايراني در درياي اژه، كه در يورش به يونان شركت داشته‌اند، نشان مي‌دهد كه از دوران هخامنشيان، ايرانيان اين ابزار را شناخته و به كار مي‌بردند.



مسافت ياب

دريانوردان ايراني، از زمان‌هاي باستان، ابزارهايي براي پيمودن مسافت‌هاي دريايي به كار مي‌برده‌اند.يكي از اين ابزارها ريسماني بوده كه به تدريج باز مي‌شده، كه پس از رسيدن به انتها، آن را مي‌پيچيدند و دوباره استفاده مي‌كرده‌اند.



رهنامه‌ها

راه‌نامه‌ها، نقشه‌ها و نوشته‌هايي بودند كه در آنها كليه اطلاعات مربوط به دريانوردي ثبت و مستند شده بود. ايرانيان از روزگار باستان، مبتكر و صاحب رهنامه‌هايي بوده‌اند و به كمك آنها دريانوردي و درياپويي مي‌كرده‌اند. رهنامه‌هاي ايرانيان، اطلاعات و آگاهي‌هايي در مورد بنادر و جزاير، گاه‌شناسي و جهت يابي، جريان‌هاي دريايي، جريان‌هاي هوايي، ابزارهاي دريانوردي و ... را در بر داشته‌اند. پس از اسلام، بسياري از رهنامه‌هاي دوران ساساني به عربي ترجمه شد و دريانوردان دوران اسلامي، بهره فراواني از آنان برگرفتند.





پيل الكتريكي

در سال 1330 خورشيدي، باستان شناس آلماني ويلهلم كونيك و همكارانش در نزديكي تيسفون ابزارهايي از دوران اشكانيان را يافتند. پس از بررسي معلوم شد كه اين ابزارها پيل‌هاي الكتريكي هستند كه به دست ايرانيان در دوران اشكانيان ساخته شده و به كار برده مي‌شده‌اند. او اين پيل‌هاي تيسفون را Baghdad Battery ناميد. جهت آگاهي بيشتر از اين پيل الكتريكي مي‌توانيد به سايت‌هاي با موضوع Baghdad Battery در اينترنت مراجعه نماييد.

اكتشاف اين اختراع ايرانيان به اندازه‌اي تعجب و شگفتي جهانيان را بر انگيخت كه حتي برخي از دانشمندان اروپايي و امريكايي اين اختراع ايرانيان را به موجودات فضايي و ساكنان فراهوشمند سيارات ديگر كه با بشقاب‌هاي پرنده و كشتي‌هاي فضايي به زمين آمده‌ بودند، نسبت دادند، و آن را فراتر از دانش انديشمندان و پژوهشگران ايراني دانستند. براي ايشان پذيرفتني نبود كه ايرانيان 1500 سال پيش از گالواي ايتاليايي(1786 ميلادي) پيل الكتريكي را اختراع نموده باشند. (براي آگاهي بيشتر مي‌توانيد به كتاب ارابه خدايان نوشته اريك‌فن‌دنيكن مراجعه كنيد).

ايرانيان از اين پيل‌هاي الكتريكي جريان برق توليد مي‌كردند و از آن براي آبكاري اشيا زينتي سود مي‌جستند. اما در پهنه دريانوردي ايرانيان از اين اختراع جهت آبكاري ابزارهاي آهني در كشتي و جلوگيري از زنگ زدن و تخريب آنها استفاده مي‌كردند.



كشتي‌سازي

فرهنگ فني و مهندسي ايرانيان از ديدگاه دريانوردي و كشتي‌سازي بسيار غني و پربار است. آب‌هاي نيلگون درياي پارس، درياي مكران (عمان)، و اقيانوس هند، همچنين رودخانه‌هاي جنوب‌غربي ايران، از ديرباز پهنه دريانوردي و درياپويي ايرانيان بوده است. در شاهنامه فردوسي، چندين بار، از كشتي‌سازي و كشتي‌راني ايرانيان، سخن رانده شده است. قدمت و پيشينه اين رشته از دانش و فن مهندسي ايرانيان را از سروده‌هاي فردوسي مي‌توان دريافت. فردوسي از جمشيد، پادشاه پيشدادي، به عنوان نخستين انساني كه هنر غواصي و صنعت كشتي‌سازي و دريانوردي را به ديگران آموخت، نام برده است. مي‌توان دريافت كه دانشمندان ايراني در دوره تابندگي نژاد آريا كه در شاهنامه فردوسي به نام دوره پادشاهي جمشيد نام برده شده است، موفق به اختراع كشتي و فنون دريانوردي و درياپويي شده‌اند.

گذركرد زان پس به كشتي بر آب


ز كشور به كشور برآمد شتاب



كشتي‌راني در آب‌هاي ايران از ديرباز انجام مي‌شده و با توجه به اين سنت دريانوردي، نياز به كشتي‌سازي و سودجستن از ابزارهاي دريانوردي در ايران وجود داشته است. نخستين كشتي‌هايي كه در رودخانه‌هاي ميان‌رودان آمدوشد مي‌كردند، به شكل‌هاي گوناگون ساخته مي‌شدند و ابزار حركت دادن آنها پارو بوده است.

نبردناوهاي ايراني در زمان هخامنشيان، بزرگترين كشتي‌هاي جنگي زمان خود بودند كه سه رديف پارو زن و بادبان داشتند و با سرعت 80 ميل دريايي در روز حركت مي‌كردند. هر نبردناو شامل 200 جنگجو بود كه 30 نفر از آنها سربازان زبده فارسي، تكاور، بوده‌اند. نيروي دريايي ايران در زمان ساسانيان نيز، قدرت مطلق در درياي پارس و اقيانوس هند بوده كه زير بناي فرهنگ دريانوردي و درياپويي مسلمانان را تشكيل داد.



استرلاب

استرلاب astrolabe ، ابزاري بوده كه در جهان باستان براي تعيين وضعيت ستارگان نسبت به كره زمين به كار مي‌رفته است. استرلاب، در سه گونه استرلاب خطي، استرلاب صفحه‌اي و استرلاب كروي ساخته مي‌شده است. قطعات استرلاب نسبت به يكديگر حركت كرده و مي‌توانستند جهت ستارگان، ارتفاع جغرافيايي آنها و فواصل نسبي را مشخص نمايند. استرلاب در دريانوردي، براي جهت‌يابي به كار مي‌رفته است. استرلاب‌هاي ايراني از برنج و آلياژهاي ديگر مس ساخته مي‌شده‌اند. هرچند پاره‌اي مورخان اختراع اوليه استرلاب را به يونانيان و فنيقيان نسبت مي‌دهند، اما سهم انديش‌ورزان ايراني در اختراع انواع گوناگون استرلاب و تكامل و افزودن بخش‌هاي مختلف آن، انكارناپذير بوده و از سوي تمامي تاريخ‌نگاران ثبت شده است.



نقشه‌برداري

از دوران‌هاي پيشين در ايران‌زمين كارهاي مهندسي با سودجستن از ابزارهاي مساحي و پياده كردن نقشه انجام مي‌گرفته است. نقشه‌برداري از سواحل و تعيين مسيرهاي ايمن دريايي، به ويژه در نقاط كم‌عمق، از وظايف نيروي دريايي ايران بوده است.



ابزارهاي اندازه‌گيري

تراز (تئودوليت)

تراز شاهيني، كه نخستين نوع تئودوليت به شمار مي‌آيد توسط كرجي مخترع و دانشمند ايراني، اختراع شده است. اين دستگاه شامل صفحه‌اي مدرج بوده كه به وسيله زنجيري از ميله‌اي آويزان مي‌شده است. با تعيين امداد افقي مي‌توان مستقيم اختلاف ارتفاع بين دو نقطه را از روي درجه‌بندي آن تعيين نمود.



شاخص خورشيدي

پيشينه تعيين تغيير زمان از طريق اندازه‌گيري سايه آفتاب به زمان باستان برمي‌گردد. در آغاز، شاخص‌هاي خورشيدي، ويژه اندازه‌گيري زمان و حركت خورشيد، از سايه ساختمان‌ها و درختان تشكيل مي‌شده است. به‌تدريج، با گذشت زمان از ابزارهايي كه به صورت شاخص قائم بر روي صفحه‌اي قرار داده مي‌شده ساخته شدند. شاخص‌هاي آفتابي معمولا ارتفاع خورشيد و عرض جغرافيايي روزانه را مشخص مي‌نمودند. علاوه بر اين شاخص‌ها شواهدي هم در دست است كه ايرانيان از ابزارهاي آفتابي ديگري براي مشخص نمودن طول جغرافيايي و جهت سود مي‌جستند. در دوران اسلامي، دريانوردان ايراني، براي مشخص نمودن جهت مكه، جهت انجام وظايف مذهبي روزانه، در هر نقطه شاخص‌هايي ساخته بودند. در اين ابزار يك شاخص آفتابي قائم نصب شده كه زمان را مشخص مي‌كرده و آنگاه با گرداندن آن ابزار در امتداد مدار، جهت مكه كاملا مشخص مي‌شده است.



ابزار نمايش و پردازش حركت سيارات

از جمله ابزارهايي بوده كه ريشه‌هاي تاريخي آن را نياز به مطالعات ستاره شناسي و دريانوردي تشكيل مي‌دهد، این ابزارها برای نمايش حركت سيارات، زمين و خورشيد و همچنين محاسبات زاويه‌اي و طولي به كار مي‌رفته است. اينكه ايرانيان، دست‌كم 1500 سال پيش از اروپاييان مي‌توانستند طول جغرافيايي را، به ويژه در دريا، از نصف‌النهار مبدا (نيمروز – سيستان) حساب كنند، از سوي بسياري از دانشمندان و تاريخ‌نگاران پذيرفته شده است. اين محاسبات و پردازش‌هاي پيچيده، بدون سودجستن از ابزارهايي كه در مثلثات و محاسبات زاويه‌اي به كار مي‌رود، غيرممكن بوده است. يكي از اين ابزارها كه در لاتين اكواتوريوم، ‌Equatorium، ناميده مي‌شود براي تعيين مدار خورشيد و سيارات به كار مي‌رفته است.



مواد نفتي

مواد نفتي به صورت‌هاي گوناگون در جهان باستان، ايران و ميان‌رودان، شناخته شده و به كار برده مي‌شده است. گذشته از استفاده‌هاي سوختي و گرمائي كه از آغاز عمل شناخت قير و برداشت‌هاي متافيزيكي از آتش و آتش‌جاويدان بوده، در دانش و فناوري استفاده مي‌شده است. كاربرد آن به صورت عامل چسباننده، عايق‌بندي كننده و ملات بوده است. ايرانيان، كف كشتي‌ها را قيراندود و نفوذ ناپذبر مي‌ساخته‌اند.



استفاده از آتش در صنايع نظامي

كاربرد آتش در جنگ، براي سوزاندن كشتي‌ها و تاسيسات دريايي دشمن، از دوران باستان معمول بوده است. در ارتش ايران، هم در نيروي زميني و هم در نيروي دريايي همواره گروهي به نام نفت‌انداز، نپتان يا نفات، با اونيفورم ويژه خود ماموريت پرتاب مواد قيري و نفتي را بر عهده داشته‌اند.

ساده‌ترين روش،‌پرتاب آتش با تير بوده است، اين روش سپس به صورت پرتاب ظرفي از آتش، نارنجك مانند، تكامل پيدا نمود. براي پرتاب ظرف‌هاي بزرگ از ابزارهاي مكانيكي، همچون منجنيق، سود مي‌جستند. نفت يا نپتا، كه در شاهنامه از آن تحت عنوان قاروره ياد شده است، تا مدتها جزو اسرار نظامي بود.

پروكوپيوس، Preoccupies، تاريخ نگار رومي در سده ششم ميلادي، از روغن مادها نام مي‌برد و مي‌گويد كه ايرانيان، ظرف‌هايي از روغن مادها و گوگرد را پر كرده و آنها را آتش زده و به سوي دشمن پرتاب مي‌كنند. پروكوپيوس مي‌گويد كه اين ماده در روي آب شناور مانده و به محض تماس، كشتي‌هاي دشمن را به آتش مي‌كشيده است.

در شاهنامه فردوسی واژه قیر به صورت قار به کار رفته است.



چو دریای قار است گفتی جهان


همه روشناییش گشته نهان

یکی خیمه زد بر سر از رود قار


سیه شد جهان، چشمها گشت تار







خشاب (چراغ دريايي)

از دوران‌هاي پيشين در درياي پارس ساختمان‌هايي ساخته بودند كه بر فراز آنها آتش افروخته مي‌شد. اين ساختمان‌ها عمل برج‌دريايي و چراغ‌دريايي را براي راهنمايي دريانوردان و همچنين خبررساني انجام مي‌دادند. فاصله اين چراغ‌هاي دريايي چنان بوده كه باپديد شدن يكي، ديگري نمايان مي‌شده است.

برج‌هاي دريايي، با‌ آتشي كه بر فراز آنها افروخته مي‌شد، به چند دليل ساخته مي‌شدند.

نخست آنكه، با بالا آمدن آب در زمين‌هاي كم عمق اين خطر وجود داشته كه كشتي‌ها ندانسته به سوي آب‌هاي كم عمق رفته، به شن نشسته و نابود شوند.

دوم آنكه، با ديدن نور در تاريكي، كشتي‌ها، در تاريكي شبانگاه و هواي ابري راه و جهت خود را بيابند.

سوم اينكه، در صورت يورش دزدان و غارتگران دريايي، به پادگان‌هاي زميني و رزم‌ناوها خبر داده تا به سرعت جهت مقابله با آنها اقدام كنند.

دليل چهارم اين بوده است كه دريابان‌هاي مستقر در اين ساختمان‌ها، پديده‌هاي هواشناختي و درياشناختي را ثبت مي‌كرده‌اند. دريانوردان تازه‌كار ايراني از اين اطلاعات براي رويارويي با رخدادهاي هوا و دريا، به ويژه رخدادهاي چرخه‌اي و دوره‌اي استفاده مي‌كردند.



چكيده نويسي

در دربار پادشاهان ايراني، گروهي از دبيران وظيفه داشتند كه گزارش‌هاي رسيده از اطراف كشور را كوتاه‌نوشته كرده به مقامات بالاتر ارائه دهند. در امر دريانوردي و كشتي‌راني هم نياز دريانوردان ايراني در به همراه داشتن چكيده‌اي از سفرهاي پيشين ديگر درياپويان در مسيرهاي دريايي، باعث گسترش اين فن در ميان دريانوردان بوده است.



دوربين (تلسكوپ)

در تاريخ سلسله پادشاهي يوان در چين مندرج شده كه براي تاسيس رصدخانه پكن، به سرپرستي کوئوشوچينگ منجم دربار، تعدادي ابزارهاي رصدي از رصدخانه مراغه در ايران خريداري شده است. از جمله اين ابزارها ذات الحلق، عضاده (اليداد)، دو لوله رصد، صفحه ای با ساعتهای مساوی، کره سماوی، کره زمين، تورکتوم (نشان دهنده حرکت استوا نسبت به افق) هستند. چينيان لوله رصد را وانگ-تونگ ناميده‌اند. به گفته تاريخ سلسله پادشاهي يوان ايرانيان از اين اختراع نه تنها براي رصد اجرام آسماني، بلكه براي مشاهده دوردست‌ها، به ويژه در دريا سود مي‌جسته‌اند.



پزشكي دريايي

در سفرهاي دريايي اكتشافي كه در زمان هخامنشيان انجام مي‌شد، همواره پزشكاني با كاروان‌هاي دريايي همراه بودند كه وظيفه مراقبت‌هاي بهداشتي دريانوردان را بر عهده داشته‌اند. در دانشگاه جنديشاپور، دوره ساسانيان، هم بخشي به گردآوري اطلاعات در باره بيماري‌هاي دريانوردان و راه‌هاي درمان آنها اختصاص داشته است.

اما نخستين كتابي كه در اين باره نوشته شد، بخشي از كتاب جامع ، فردوس الحكمه، است كه توسط علي‌بن‌ربان تبري (تبرستاني)، پزشك ايراني، گردآوري و تاليف شده است. ربان تبرستاني، يك پزشك بود كه در طي سفرهاي فراوان دريايي خود اطلاعاتي در باره بيماري‌هاي دريانوردان و درمان آنها گردآوري نمود. او يادداشت‌هاي ارزشمند خود را براي پسرش علي به ميراث گذاشت. علي‌بن‌ربان تبري نخستين كتاب جامع در پزشكي را نوشت كه بخشي از آن به بيماري‌هاي دريايي و درمان آنها اختصاص داشت. هم او بود كه در زمان اقامتش در شهر ري به آموزش پزشكي پرداخت و رازي پزشك نامدار ايراني و كاشف الكل، شاگرد او بوده و اصول علم طب را از وي فراگرفته بود.

ابوعلي‌سينا هم در بخش پنجم كتاب قانون، بيماري‌هاي كل بدن، فصلي را به بيماري‌هاي دريايي اختصاص داده است. علي بن عباس اهوازي نيز در دايره‌المعارف طبي خود در سده چهارم هجري در اين خصوص مطالبي را ارائه داشته است.



ستاره‌شناسي

ايرانيان نيز همچون ديگر تمدن‌هاي باستاني از دانش ستاره‌شناسي در دريانوردي و درياپويي سود مي‌جستند. اين موضوع به اندازه‌اي گسترده و با اهميت است كه در آينده، به اميد خدا، اين مطلب در مقاله‌اي جداگانه ارائه خواهد شد.



واينها خود گوشه كوچكي هستند از خدمات ارزنده‌اي كه انديشمندان دريانورد ايراني به جهان علم و دانش ارزاني داشتند. باشد كه ما ميراث‌داري آنان را سزاوار باشيم

farbod123
13-09-2008, 14:15
دوران پیش از اسلام
دانش ستاره‌شناسی در ایران مانند دیگر نقاط جهان پیشینه طولانی دارد. به راستی از آن جا که ابزار کار آن آسمانی پاک و دو چشم تندرست خداداد است، از نخستین علومی است که بدست انسان مورد توجه قرار گرفته است.
برخی برخی از نقوش تخت جمشید را نشانه‌ای از آشنایی سازندگان آن‌ها با اخترشناسی می‌‌دانند؛ از این میان است نقش حمله شیر به گاو که در بسیاری حجاری های تخت جمشید هست.
مطالعاتی هم روی جهت گیری چهارطاقی‌های بجا مانده از آتشکده‌های کهن نشان داده است که می‌توان رابطه‌هایی میان ساختمان آن‌ها و طلوع و غروب اجرام سماوی یافت.
ولی از دوران پیش از اسلام به جز کتاب زیج شهریار سند مکتوبی بر جای نمانده است. ابوریحان بیرونی در کتاب “آثارالباقیه عن القرون الخالیه” اطلاعات نغزی درباره باورها اقوام گذشته درباره اخترشناسی ارایه کرده است.
دوران پس از اسلام
ستاره شناسان ایرانی بزرگ ستاره شناسان اسلامی را پایه ریزی می‌‌دهند. پس از دوران خلافت مامون که دارالترجمه نامی خود را برای برگردان آثار علمی ملل گوناگون بنیاد نهاد، پیشرفت اخترشناسی بمانند علوم دیگر سرعت فراوانی گرفت.
نخستین محاسبات دقیق قطر زمین در همین زمان و بدست برادران بنوشاکر انجام گرفت. (توضیحات بیشتر در کتاب” تاریخ اخترشناسی اسلامی” بدست نللینو.)
یکی از انگیزه‌های توجه ویژه به اخترشناسی در دوران اسلامی تعیین سالنامه و اوقات شرعی است که نیازمند مشاهدات و محاسبات دقیق ستاره‌شناسیی است. “هندسه کروی” که بدست ابوالوفای بوزجانی شناسایی شد این محاسبات را به گونه بزرگ تسهیل کرد.
به گونه سنتی در دربار شاهان و امرای ایرانی همیشه شاعران و منجمان سلطنتی وجود داشتند و این امر به رونق پیشه منجمی می‌‌افزود. البته از رایزنی منجمان برای تعیین زمانهای سعد و نحس بهره گیری می‌‌شد؛ ولی خود این امر نیازمند سالهای متمادی تحصیل و مطالعه بوده است.
زیج‌های بسیاری در دوران اسلامی نوشته شده‌اند که واپسین آن‌ها در سده ۱۸ میلادی و در هند تهیه شده است.
ستاره‌شناسی در دوران معاصر
در دوران معاصر آشنایی ایرانیان با اخترشناسی با برگردان مقالات بیگانه در نشریات همگانی آغاز شد- سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰-.
آغاز انتشار مجله فضا در دوران فتح ماه رویداد دیگری است که به آشنایی ایرانیان با اخترشناسی نوین کمک کرد. انتشار این گاهنامه که به برپایی کانونی موسوم به “کانون فضایی ایران” هم انجامید تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت.
گاهنامه «مرزهای بی کران فضا» نیز در میان نشریات پارسی زبان تخصصی پس از انقلاب از معدود نشریاتی بود که به زمینه فضا می‌‌پرداخت. مصاحبه‌های اختصاصی با فضانوردان، ارتباط با مراکز فضایی، گرفتن مطالب اختصاصی (همانند داستان‌های یوری گلازکف یا زندگی نامه آندریان نیکلایف به قلم خودش) و بسیاری دیگر از مطالب نو و ابتکاری دیگر، با پافشاری بر توانمندی‌های فضایی شورویها،از ویژگی‌های شاخص مرزهای بی کران فضا، در دوران انتشار بود. از دیگر اقدامات جنبی این گاهنامه، برگزاری نمایشگاه‌های فضایی- ستاره‌شناسیی به مناسبت‌های گوناگون، نشست‌های به سامان همراه با نمایش فیلم و سخنرانی و همچنین راه اندازی بازار فضایی، برای ایجاد ارتباط بیشتر با مخاطبان خود بود. به فراخور سی امین سالگرد پرواز گاگارین نمایشگاه عکسی روبه روی سینما آزادی برگزار کرد که بدست شادروان دکتر حسابی گشایش شد. این گاهنامه بخش‌هایی از صفحات خود را به اخترشناسی اختصاص داده بود که کسانی همچون توفیق حیدرزاده و بهرام عفراوی در آن مطلب داشتند و عناوینی همچون «آسمان شب» به خوانندگان اجازه می‌‌داد تا چگونگی ستارگان را به گونه مرتب دنبال کنند.
گاهنامه دانشمند نیز در برگردان مقالات ستاره‌شناسیی پیشینه طولانی دارد. پس از انقلاب تا پیدایش دوباره دنباله دار هالی فعالیت چشمگیری در نشریات ایرانی به چشم نمی‌خورد؛ جز چاپ دو کتاب “شناخت مقدماتی ستارگان” و “ستاره‌شناسی به زبان ساده” (هر دو از انتشارات گیتا شناسی) که فعالیت‌های فردی و کارساز کسان دوستدار بودند.
با پیدایش دنباله دار هالی در نشریات و به ویژه در گاهنامه دانشمند به اخبار پیوسته بااین امر پرداخته می‌‌شد. تلاش‌های مهندس احمد دالکی از استادان دانشگاه شهید بهشتی در آن زمان برای آشنایی همگانی با اخترشناسی چشمگیر است.
پس از افول دنباله دار هالی انتشار مقالات ستاره‌شناسیی در گاهنامه دانشمند ادامه پیدا کرد که بیشتر این مقالات گزینش و برگردان آقای توفیق حیدرزاده بود که پیش از این نیز کتاب “شناخت مقدماتی ستارگان” را برگردان و منتشر کرده بود. راه اندازی بخش “آسمان در این ماه” بدست وی که به بررسی رویدادهای رصدی آسمان هر ماه می‌‌پرداخت کارایی فراوانی در آشنایی خوانندگان با ستاره‌شناسی رصدی داشت. مرکز رصد خانه زعفزانیه نیز از سال ۱۳۶۷ با کوشش آقای مهندس دالکی آغاز به کار کرد و پس از او مهندس حسین رضایی این مرکز را به پیش برد و سپس محمد رضا نوروزی (او پیشتر از دانش آموختگان همین مرکز بوده) سرپرستی این مرکز را بر دوش گرفت. اکنون بانو فریبا یزدانی سرپرست این مرکز است. رصد خانه زعفرانیه در اخترشناسی آماتوری ایران بسیار کارساز بوده است و بسیاری از نخستین‌ها در اخترشناسی آماتوری ایران وهمینطور بسیاری از کسان و گروههای آماتوری در ایران از این مرکز سرمشق گرفته اند.
در سال ۱۳۷۰ توفیق حیدرزاده مجله نجوم را منتشر کرد که انتشار آن سرآغازی بر آشنایی جدی خوانندگان پارسی زبان با اخترشناسی شد. هم اکنون، پس از ۱۵ سال، نجوم تنها نشریه همگانی اخترشناسی است که در خاورمیانه منتشر می‌شود[۱]. امروزه گاهنامه اخترشناسی، به سردبیری بابک امین تفرشی، فعالیت‌های خود را در زمینه‌های گوناگون گسترش اخترشناسی در میان مردم گسترش داده است؛ از آن میان: برگزاری کلاس‌های آموزش اخترشناسی برای مقاطع سنی گوناگون، برگزاری سمینارهای ماهانه درباره موضوعات روز اخترشناسی برای عموم، برگزاری سلسله نشست‌های نمایش و نقد علمی فیلم‌های علمی-تخیلی به نام “سینما-فضا” و کمک به انجمن نجوم ایران در برگزاری باشگاه ماهانه نجوم تهران در چهارشنبه پایانی هر ماه در آمفی تیاتر مرکزی دانشگاه امیرکبیر است.
همچنین امروز گروه‌های اخترشناسی آماتوری فراوانی در سطح ایران پرکار هستند که می‌توان به گروه روجا و ادیب اصفهان و [انجمن ستاره شناسی اهواز]و ‌‌مرکزنجوم آستان حضرت عبدالعظیم(ع)اشاره کرد.