PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : هنری به نام باغ‌سازی



AaVaA
03-09-2007, 19:32
شاید یکی از اولین اقدامات بشر در عرصه معماری منظر باغ سازی بوده باشد، مرحله ای که انسان ها اقدام به ایجاد فضای سبز مصنوع می کنند و نهایتاً به باغ ها و پارک های امروزی می انجامد. باغ سازی در کشورهای مختلف سابقه دیرینه ای دارد.

هنر باغ سازی با تقدم و تاخر زمانی در کشورهایی نظیر ژاپن، ایران، انگلیس، فرانسه و ایتالیا وجود داشته است و در هر یک از این کشورها، این هنر به روش ها و شیوه های خاص خود انجام می گرفته است. به عنوان مثال در باغ های ژاپنی دخل و تصرف زیادی در طبیعت نمی شود و همه چیز همان گونه که هست، نهایت کمال و زیبایی را القاء می کند. برای مثال هریک از اشکال و ابعاد سنگ، در باغ ژاپنی معنای نمادین مشخصی دارد. سنگ بزرگ نشان کوه است، سنگ های تیز و سرکش نشان آتش و سنگ های صیقلی نمادی از آب. درباره باغ های معلق بابل هم بسیار شنیده ایم. باغ هایی که حاکم بابل، بخت النصر، برای ملکه خود ساخته بود. باغ هایی در چندین طبقه با تراس های وسیع درختکاری شده که بسیار شگفت انگیزتر نحوه آبیاری این تراس ها در سال ۶۰۰ ق . م . است.
در اصول باغ سازی اروپا اما، نسبت به باغهای شرقی دخل و تصرف بیشتری انجام می شود. باغ های تراس بندی شده ایتالیایی نمونه بارزی از این تصرفند، به این معنی که باغ در سطوح مختلف ساخته می شود. باغ های هندسی و غیرهندسی انگلیسی که از خطوط منظم یا منحنی وار و درهم پلان آنها پیداست که طراح سعی در اعلام حضور خود داشته است. اینها عمدتاً باغ هایی هستند با درختان هرس شده به اشکال مختلف و مجسمه های سنگی که هر از گاهی سر بر می آورند.

▪ باغ سازی ایرانی :

برخی از صاحب نظران معتقدند که باغ سازی ایرانی از زمان عیلامی ها ( قرن ۳ ق . م. ) آغاز شده است . گروهی نیز بر این عقیده اند که آغاز باغ سازی به زمان هخامنشیان بازمی گردد، چرا که آنان خود مبدعان قنات بوده اند باغ هایشان را نیز با همین سیستم شگرف و پیچیده آبیاری می کردند. آنچه مسلم است هنر باغ سازی ایران پیشینه ای طولانی دارد و اصولاً باغ در نظریک ایرانی مکانی پرارزش قلمداد می شده است.

به عنوان مثال در دوران گذشته چون پارک ها به معنای امروزی وجود نداشتند، باغداران یزدی آخر هفته ها باغ خود را بر روی عموم مردم می گشودند تا آنها هم بتوانند از فضای باغ و زیبایی های آن برخوردار شوند.

در چهارباغ های ایرانی دخل و تصرف در طبیعت درحد ایجاد یک هندسه راست گوشه وجود دارد، اما این مداخله به آرایش و هرس درختان نمی انجامد و گیاهان به همان صورت طبیعی خود زیبا دانسته می شوند. محوربندی یا همان آکس بندی از اصول لاینفک باغ ایرانی است. از محور اصلی به باغ وارد می شویم و این محور که اغلب آب است، انسان را به کعبه ای کوچک می کشاند تا در پناه سایه آن از گرمای سوزان ظهر تابستان بگریزد، آبی بنوشد، دمی بیاساید و جانی تازه کند. این کعبه که همان کوشک باغ است.

اغلب ما تجربه حضور در باغ های ایرانی را داشته ایم. باغ هایی نظیر باغ ارم شیراز، باغ فین کاشان، باغ شاهزاده کرمان، باغ دولت آباد یزد که با آن بادگیر هشت طرفه، در خاطره ما حک شده است.

از باغ های طبس اما نباید غافل شد که در نوع خود بی نظیرند. باغ هایی با تعداد بیشمار درختان نخل بلند که از دیوارهای باغ سربرآورده اند و گویی اراده ای پنهان خواسته که در دل کویر این همه زیبایی ناگهان سبز شود.

▪ تقلید خوب یا ابداع بد :

با این پیشینه ای که در مورد باغ سازی ایرانی گفته شد، باید ببینیم اکنون در کجا ایستاده ایم و آیا در باغ های شخصی و عمومی و پارک های امروزی مان اثری از آن همه محور بندی و زیبایی و دقت در انتخاب انواع درختان و توجه به مسائل آبیاری و همچنین بازی با نور و سایه وجود دارد یا آنکه ما صرفاً با خطوط منحنی و اصول باغ سازی اروپایی پیمان بسته ایم و بی توجه به شرایط اقلیمی کشورمان، در باغ ها و پارک هایمان درخت کاج آرایش شده می نشانیم و کوشک هایی با گلخانه های شیشه ای و نمای سنگی سفید می سازیم و به جای محور آب که در باغ سازی ایرانی به حوضی در مقابل کوشک ختم می شود، از آبیاری دستی استفاده می کنیم.

این عبارت را بسیار شنیده ایم که می گوید: �۰۳۹; تقلید خوب بهتر از ابداع بد است �۰۳۹; اگر نمی توانیم طرحی نو بسازیم، حداقل بر شانه های هنرمندان بزرگ ایران بایستیم و اصولی را که آنان به تدریج توسعه داده اند، کامل تر کنیم، شاید احساس آرامش، سکون و صفای باغ ها و پارک هایمان از دست نرود و بار دیگر صدای گوش نواز حرکت آب بر روی سنگ های سینه کبکی کف حوض ها و جوی های باغ های ایرانی، در پارک ها و باغ ها تکرار شود.

منبع: سجاد جلال بدیعی

Boye_Gan2m
18-09-2007, 14:19
باغ سازی چیست؟


"باغسازی هنر تركیب عناصر معماری، عناصر گیاهی و نمایش آب است. با یكدیگر، به گونه ای كه نتیجه كار با توجه به شرایط اقلیمی، پاسخگوی انتظارها و آرزوهای مردم فرهنگی خاص باشد در مورد باغ".
هدف باغ سازی: ممكن است اهداف متفاوتی برای ایجاد باغ وجود داشته باشد. مانند باغی كه پیرامون قصری را شكل داده است و یا باغی كه برگرد آرامگاهی ایجاد شده باشد و یا باغی كه برای استفاده همگانی طراحی و ساخته شده باشد. ولی همواره یكی از اهداف كلی باغ وصول همنشینی با طبیعت است، كه به صورت كشتی در نهاد انسان ها وجود دارد. زندگی شهرنشینی انسان را از طبیعت جدا می كند، باغ سازی دعوتی است از طبیعت به درون شهر و جامعه، منتها در این حركت طبیعت در رابطه با خواسته انسان ها و فرهنگ آنها به گونه های مختلف به نظم كشیده می شود و به صورتی در می آید كه نه طبیعت كامل است و نه معماری تنها. بلكه حاصل كار كنار آمدن هر یك از عناصر تشكیل دهنده باغ است به عناصر دیگر.
عناصر تشكیل دهنده یك باغ به طور كلی یك باغ با تركیب عوامل زیر شكل می گیرد:
1- زمین- زمین بایستی از لحاظ جنس خاك قابلیت نفوذ آب و حاصلخیزی، مورد بررسی و توجه قرار گرفته باشد.
2- آب- آب مورد نیاز باغ بایستی افزون بر كفایت از خاصیت استمرار و دائمی بودن برخوردار باشد.
3- گیاهان- انواع گیاهان تجلی طبیعت اند در باغ كه در رابطه با سلیقه و خواست انسان و شرایط اقلیمی به نظم كشیده شده اند.
4- معماری- معماری عامل شكل دهنده باغ است، در رابطه با زندگی و نحوه تفكر انسان كه شامل بناهای موجود باغ، نقشه باغ، محوطه سازی ها، پله ها، حوض ها، آب نماها، حوی ها و فواره ها و عناصر تزئینی معماری است كه در باغ از آنها استفاده می شود مانند نیمكت ها، گلدان ها، آلاچیق ها و مجسمه ها و جز آن ...
5-پدیده های فرعی- این پدیده ها نتیجه وجود و یا كاربرد عناصر به كار رفته در باغ است مانند صدای آب، بوی گل ها و یا عواملی هستند طبیعی و در نتیجه احداث باغ و سرسبزی آن به باغ جلب می شوند مانند پرندگان زیبا كه صدای چهچهه آنها و زیبایی آنها بر غنا و زیبایی باغ می افزاید.
در نتیجه دو عامل صدا و بوی گل ها را می توان به عناصر سازنده باغ افزود. باغ ایرانیباغ ایرانی را نیز با توجه به تعریفی كه در بالا برای باغ آوردم، می توان به صورت زیر تعریف كرد: "باغ ایرانی باغی است كه از تركیب عناصر معماری، درختكاری، گل كاری های تزئینی و جلوه های گوناگون آب به وجود آمده و این شكلگیری در رابطه با فرهنگ و سلیقه ایرانی و با استفاده از عناصر ایران، گیاهان بومی ایران و گل های ویژه سرزمین های با فرهنگ ایرانی باشد.
صرف نظر از ریزه كاری ها و سلیقه های دوره های مختلف تاریخی كه در باغ های ایرانی مطرح است، در این بررسی می پردازم به توضیح چهار عنصر تشكیل دهنده باغ، در باغ ایرانی، در ضمن ذكر این نكته لازم است كه تمامی دانستنی های لازم در مورد باغ ایرانی را هنوز در دست نداریم.
1- زمین در باغ ایرانی زمینی كه برای باغ های ایرانی انتخاب شده است، گذشته از جنس خاك، قابلیت آبیاری و نفوذ به اندازه آب و حاصلخیزی، در بیشتر موارد در زمین شیب داری مانند دامنه كوهستان و یا تپه ها ساخته می شود، تا آب بر آن سوار شود و به سادگی بتوان باغ را آبیاری كرد. در نتیجه باغ های ایرانی در چند سطح و یا كف ساخته شده است و آب پس از جریان یافتن در بالاترین كف و آبیاری آن، به تدریج به روبه های پایین تر راه می یابد. از نیرویی كه آب از اختلاف سطح ها كسب می كند. برای براه انداختن آبشارها و فواره ها نیز بهره می گیرند و آب، به خوبی و سادگی در جوی ها و روبه های گوناگون آب جریان می یابد.
2- آب در باغ ایرانی منبع آب- وجود باغ ایرانی همواره متكی بر وجود یك كاریز(قنات) و یا چشمه ای بوده است كه به طور دائم آب آن در باغ جریان می یافته است. در بیشتر موارد تاسیساتی كه برای تهیه این آب ایجاد شده است. صدها برابر طولانی تر از درازای باغ است. مانند كاریزی كه آب را از مادر چاه تا باغ می رساند و به طور معمول آب ابتدا وارد باغ شده و پس از آبیاری كامل باغ آنچه مازاد مصرف باغ باشد، برای مصارف دیگر از باغ خارج می شود مانند باغ فین كاشان، باغ قدمگاه نیشابور و ... نتیجه آنكه مساحت باغ در رابطه با میزان آب قرار گرفته و همواره مساحت باغ به اندازه ای است كه آب در فصل كم آبی نیز بتواند باغ را آبیاری كند.
-حركت آب در باغ – از آنجا كه ایران سرزمین كم آبی است، (به جز نواحی كنار دریای خزر) با تمام كوشش هایی كه برای تامین آب به وسیله كاریزها یا قنات ها به عمل آمده است، باز میزان آب از اندازه معینی تجاوز نمی نماید. كمبود آب میل ایرانی را به تماشای بیشتر آن می افزاید و درنتیجه طراحان باغهای ایرانی همواره با ابتكارهای گوناگون كوشش نموده اند تا آب را هرچه بیشتر در باغ نگه داشته و با گردش و حركت دادن بیشتر به آن، هر چه بیشتر آن را به تماشا بگذارند. برای اینكار از آب نماها- حوض ها- استخرها – جویبارها- آبشارها- آبگردون ها و فواره های گوناگونی با طرح ها، اندازه ها و میزان جهش آب استفاده نموده اند و نتایج درخشانی برای زیباتر نمودن باغ و ایجاد صداهای متنوعی از آب در باغ و نمایش پرحجم تر آب حاصل شده است. - صدای فواره های گوناگون باغ های ایرانی ضمن اینكه طرح و حجم آنها فضای باغ را شكل می دهند، شنیدنی است. به ویژه آنكه در هر حركت آب در جوی ها، فواره ها و آبشارها زمزمه خاصی از صدای آب به گوش انسان می رسد. نمونه بسیار خوب در این مورد، باغ فین كاشان است كه در هر گونه و گذر این باغ با صدایی خاص به گوش می رسد و هر یك از این صداها به نوعی انسان را آرام و سرگرم می كند. - حركت آب در جویها نیز روشی است برای نمایش بیشتر آب در باغ ایرانی. در این مورد كوشش می شود مسیرهای طولانی تری برای آب انتخاب شود. - زمانی كه آب جویها از سطح بالاتر به سطح پایین تر می ریزد طبیعی است كه آبشار به وجود می آید. ولی چون میزان آب بسیار كم است، ریزش آبشارگونه آب جالب توجه نخواهد بود. برای حل این مسئله به جای ریزش فرودی آب آن را در سطح شیب داری به جریان می اندازند. منتها به جای سطح صاف جوی ها كه با سنگ ساخته شده است، در این شیب ها تراش هایی در سنگ می دهند كه به سینه كبوتری معروف است. آب بسیار كم با جریان یافتن در این سطوح بسیار پرحجم به نظر می آید و به علاوه صدای زیادی نیز ایجاد می كند. این راه حل و این طرح یكی از ویژگی های مهم و بارز و جالب باغهای ایرانی است كه در بسیاری از باغهای ایرانی وجود دارد. مانند: باغ چهلستون در شهر اشرف (بهشهر) – باغ قدمگاه نیشابور- باغ تاج آباد در اصفهان و باغ دولت آباد یزد.
- حوض و استخر به انداره های متفاوت در باغ ایرانی ساخته شده است. حوض و استخر در قسمتهای مختلف باغ، در مقابل ساختمان با كوشك میان باغ و در فضای داخلی وجود دارد. مثال خوب در این باره باغ فین كاشان است و باغ دولت آباد یزد به لحاظ داشتن حوض های گوناگون در داخل بنا. - تصویر بنا در داخل حوض چه در داخل و خارج آن و یا تصویر درختان در آب همواره مورد پسند و توجه ایرانیان بوده است. - آب همواره از فواره حوض وارد حوض می شود و پس از سرریز شدن در جویهای باغ حركت كرده به آبشارها می رسد و در جویهای رویه پایین ر جریان می یابد.
3- گیاهان در باغ ایرانی گیاهان در باغ ایرانی با هدف ایجاد سایه- برداشت محصول و تزیین كاشته می شوند حجم اصلی گیاهان متوجه درختان سایه دار و محصول دار است و گل ها و گیاهان تزیینی به میزان كمتری در باغ ها وجود دارند. گیاهان را می توان در سه گروه تقسیم كرد كه شامل درختان- بوته ها و گل های تزیینی است. الف- درختانبرای ایجاد سایه در باغهای ایرانی از درختان سایه افكن مانند بید- چنار- نارون و مانند آن استفاده شده است و برای كمك بیشتر به ایجاد سایه گذرگاههای باغ ها را باریك انتخاب نموده اند تا سایه درختان دو طرف همه سطح گذرگاه ها را بپوشاند.
در محورهای اصلی باغ بیشتر از ردیف درختان سرو و چنار استفاده شده است و نیز در موارد زیادی یك در میان سرو و چنار كاشته شده است. تغییر شكلی كه درختان چنار در چهار فصل سال از نظر رنگ برگها و یا ریزش آنها دارند، در مجاورت درختان سرو كه همواره برگ داشته و سبز رنگ هستند، تنوع زیادی در رنگ و طرح و حجم باغ ایرانی به وجود می آورد. بهار و پاییز بسیار زیبایی دارند و در فصل زمستان وجود درختان سرو باغ را سرسبز نگه می دارند. - به جز محور اصلی بقیه رویه های باغ را باغچه هایی شكل می دهد كه پر از درختان میوه است، كه به صورت منظم كاشته شده اند.
علاوه بر سرو و چنار درختان دیگر مانند تبریزی، كاج، بید و بیدمشك، افرا- زبان گنجشك، نارون و صنوبر در باغهای ایرانی كاشته شده است منتها درختان سرو و چنار و تبریزی بیشتر مورد علاقه ایرانیان بوده است. درختان تبریزی كه به سرعت رشد می كنند چوبشان در ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد اما درخت سرو به لحاظ زیبایی دائمی و تناسب و كشیدگی اش محبوب مردم ایران است. و شعرا در وصف آن بسیار سروده اند و زیبایی آن را الگو قرار داده و به آن تشبیه كردهاند، مانند قد سرو. بررسی محل كشت این درختان در باغهای ایرانی كار تحقیقی است جداگانه كه دراین اندك نمی گنجد. - درختان میوه با تنوع زیاد و مرغوبیت در باغ های ایرانی كاشته می شوند كه از آن جمله است: زردآلو- گوجه- گیلاس- گلابی- سیب- به - هلو- انجیر- پرتقال- لیموترش- لیموشیرین- توت- انار- انواع انگور و ... ب- بوته ها این دسته از گیاهان باغهای ایرانی شامل انواع گل سرخ و انواع یاس ها است. همانطور كه گفته شده محبوب ترین درخت نزد ایرانیان سرو است. گل سرخ محبوب ترین گل باغهای ایران است. به طوری كه كلمه گل در فارسی معنی گل ســـرخ و هم معنی مطلق گل را دارد. لفظ گل در تركیب های دیگــری نیز به چشم می خورد مانند گلستان(یعنی باغ گل سرخ)، گلشن و گلزار به معنی باغ گل به كار می رود.گلكشت به معنی تفرجگاه- گل كاری یعنی ایجاد باغچه و یا تپه گل و حتی صدای بلبل را گلبانك می گویند.گل سرخ را آنطور كه شاردن می گوید "پنج رنگ است. سفید، زرد، سرخ، سرخ اسپانیایی و سرخ خشخاشی و گل سرخ های دو رنگ كه گلبرگ های آن یكرو سرخ و روی دیگر زرد است و بوته هایی نیز دارای گل های زرد و سفید- و زرد و سرخ است كه بر روی یك پایه می روید".متأسفانه گونه های مختلف گل سرخ كه بسیار معطر نیز بوده اند و باغهای ایرانی را معطر می ساخته اند و یا برای تهیه گلاب و عطر از آنها استفاده می شده به ندرت به جای مانده و یا دست كم در ایران بسیار كم است. تنها گل گلاب به میزان قابل توجهی كشت می شود و معروفترین جایی كه گل گلاب برای گلاب گیری پرورش می یابد نواحی قمصر و نیاسراست از كاشان.
ایرانیان گل ها را به همان حالت شاداب و طبیعی كه دارند می پسندند و هیچگاه به دنبال پیوند كردن و یا تركیب آنها نبوده اند. - گل های بوته ای دیگر انواع یاس ها هستند كه از آن جمله می توان، یاس سفید- یاس بنفش- یاسمن- یاس زرد و غیره را نام برد. همچنین انواع نسترن ها از این گروه می باشند. - نقاشی انواع گل ها یكی از هنرهای مورد علاقه ایرانیان بوده است و این هنر در دوران تیموری و صفوی رایج بوده و به ویژه در دوران قاجار بیشتر معمول گردیده به طوری كه روی جلد كتاب ها و روی قلمدان ها را با تصویر گل ها نقاشی نموده اند. ج- گل های تزیینی گل های تزیینی بیشتر در باغچه های جلو ساختمان و در محور ورودی و یا محورهای اصلی كه متوجه بناست كاشته می شوند. از گل هایی كه بیشتر مورد توجه ایرانیان بوده است. شاردن و برخی از جهانگردان نام برده اند به قرار زیر: بنفشه- سوسن با رنگهای مختلف - سنبل سفید و آبی- قرنقل- سنبل خوشه¬ای- زنبق- انواع لاله- میخك پرپر- میخك كم پر- گل شبو- زبان پس قفا- گل مریم- همیشه بهار- تاج خروس(بستان افروز) ختمی- خیری- نیلوفر- گل گندم- گل خشخاش- گل پامچال- گل زعفران- نرگس زرد- گل نسرین- (یونجه نیز به جای چمن امروزی محوطه ای بزرگ زیر درختان و میان كرت را سر سبز نگه می داشته است.
4- معماری در باغ ایرانی از دوران پیش از اسلام باغ های ایرانی اطلاعات كافی در دست نیست. آثاری كه موجود است بیشتر جوی ها و حوض ها را نشان می دهد و این روش همان است كه پس از این دوران در دوران اسلامی نیز ادامه یافته است. باغ های ایرانی، به جز آنهایی كه برای فضا و محوطه آرامگاه ها ایجاد شده اند و جنبه عمومی دارند. همواره به صورت باغی محصور و متعلق به پادشاهان و ثروتمندان بوده است و باغ جنبه خصوصی داشته است. من تنها یك باغ را می شناسم كه در برخی از روزهای هفته برای استفاده عموم باز بوده است و آن باغ هزار جریب است در اصفهان و در زمان صفویه، بنابر این باغ جنبه خصوصی دارد. به این دلیل تا اندازه قابل ملاحظه ای می تواند از نظر طرح و سلیقه در رابطه با خواست و سلیقه صاحب باغ باشد با این وجود فرهنگ و فرهنگ معماری در هر دوره غالب بر مشی خصوصی است و سلیقه اشخاص نیز در قالب فرهنگ جاری در دوره شكل می گیرد.
مهمترین ویژگی معماری در باغ ایرانی تلفیق بنا و باغ است و این دو گاه آنچنان به هم آمیخته اند كه نمی توان احساس كرد كه كجا باغ سازی خاتمه یافته و كجا آغاز شده است. این رابطه و این آمیختگی به وسیله ایجاد ارتباط های فضای و ارتباط عناصر تشكیل دهنده باغ صورت می پذیرد. بنا در باغ ایرانی فضای باغ را مجزا نمی كند و دید انسان از آن می گذرد و با بقیه قسمتهای باغ رابطه پیدا می كند. هم چنین فضای باغ بداخل بنا راه می یابد و حد فاصلی به وجود نمی آید.
آب از داخل بنا به طرف باغ جریان می یابد و در باغ امتداد پیدا می كند. تصویر بنا در آب خود یك نوع تداخل و آمیختگی باغ و بناست كه یكی از نكته های مهم در باغسازی ایرانی است. بسیاری از باغ های ایرانی بنایی در قسمت ورودی دارند كه به آن ساختمان سردر می گویند و كوشك و یا بنایی در میان باغ وجود دارد. بقیه قسمتهای باغ را اختلاف سطح ها، پله ها، جویها، استخرها و فواره ها شكل می دهند گرچه اصول كار در آنها یكی است ولی از تنوع بسیاری برخوردارند. شكل حوض ها و استخرها بسیار متنوع است. باغ فین كاشان یكی از نمونه های خوبی است كه هنوز وجود دارد. نفشه باغ ایرانی از تعدادی خطوط و محورهای اصلی تشكیل شده كه بیشتر باغ را به چهار بخش تقسیم می كند به طوری كه كوشك در میان آن قرار دارد و سپس هر بخش به قسمتهای كوچكتری تقسیم می شود. این شیوه كار ریشه در فرهنگ بسیار دور ما دارد. تقسیم فضا به چهار بخش به مناسبت چهار عنصر مقدس، معمول بوده است.
آب، آتش، خاك، باد. از سه هزار سال پیش بنا به گفته مورخان یونانی پیرامون خانه های بیشتر ایرانیان را باغ هایی در بر گرفته بود كه به آنها پردیس می گفته اند. در لغتنامه دهخدا پردیس گرفته شده از زبان مادی (پارادائز) و از همین واژه لغت پالیز فارسی امروز نیز گرفته شده است. این واژه در اوستا نیز آمده و از دو جزء تشكیل شده به معنی پیرامون كه به معنی انباشتی و دیوار كشیدن بوده، كه بر روی هم به معنی گل و درخت كاری پیرامون ساختمان بوده است. همین واژه به دیگر نقاط جهان رفته و واژه پارادایز، به معنی بهشت و باغ از همین واژه است.