PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ترجمه ي فايل ها ي اويل 3 Nemesis



Maggy_P
27-08-2007, 11:38
توي اين تاپيك ما ميخوايم فايلاي اويل 3 رو ترجمه كنيم و اپولوگها:46:

Maggy_P
27-08-2007, 11:41
اين همون فايل قرمزس منتها خيلي زيادي توضيح داده واسه بچه دو ساله ها:31:


Game INSTRUCT Ions A

اميدواريم كه شانس هاي زنده ماندن خود را بالا ببريد
هدفهاي تيراندازي

ممكن است از سوي اهدافي كه به آنها شليك ميكنيد عكس العمل هاي مختلفي ببينيد از قبيل بشكه هاي سوخت و بمب ها
جهت نشانه گيري مستقيم بسمت اين اهداف دكمه ي draw weapon را فشار دهيد.
چرخيدن سريع

ميتوانيد در حين بازي چرخش هاي سريع 180 درجه اي انجام دهيد.
*** در هنگام عقب نشيني دكمه ي Run را فشار دهيد.
گريزهاي اضطراري

هنگامي كه دشمنان شما را در تله اي گرفتار ميكنند ميتوانيد براي فرار آنها را به كناري بياندازيد.
*** دكمه هاي جهت دار - دكمه ي Action - دكمه ي Cancel - دكمه ي Run - و Draw weapon را فشار داده و دكمه ي Target را به سرعت تغيير دهيد ( مترجم : بيكاريم)
جاخالي دادن اضطراري

ميتوانيد درست قبل از يك حمله ي دشمن - حركت جا خالي دادن - را جهت فرار انجام دهيد.
** دكمه ي draw weapon (s) را فشار دهيد.
** در هنگامي كه نشانه ميگيريد دكمه ي Action را فشار دهيد.
بالا و پايين آمدن از اشيا

ميتوانيد در حين بازي بر روي اشيا مشخصي كه جلويتان ظاهر مي شوند بالا و پايين بيايد.
** در هنگامي كه به لبه ي شيئي كه ميخواهيد از آن بالا يا پايين برويد رسيديد دكمه ي اكشن را فشار دهيد.
نقشه

جهت ملاحظه ي نقشه دكمه ي View Map را فشار دهيد.
** بوسيله ي فشار دادن دكمه ي space Bar از نقشه استفاده كنيد. ( مترجم : اگه غلط بود شما جدي نگيريد )
** در هنگام زوم بودن نقشه جهت حركت دادن صحنه از دكمه هاي جهت دار استفاده كنيد. ( مترجم : اينو كه هر بچه ي دو ساله هم ميفهمه واسه چي ميگه؟ )
** براي حركت بين نقشه ها از دكمه ي M استفاده كنيد.
انتخاب در حين بازي

در مقطع هايي در بازي صفحه ي نمايش سياه و سفيد شده و از شما خواسته ميشود كه بين دو گزينه يكي را انتخاب كنيد.
** براي حركت بين گزينه ها از دكمه ي جهت ها استفاده كنيد.
رد كردن وقايع
رد كردن صحنه هاي معيني از بازي ممكن است جهت رد كردن اين صحنه ها دكمه ي View Map يا M را فشار دهيد.

Maggy_P
27-08-2007, 11:53
اولين اپولوگ ( جيل )

جيل پس از نجات شهر به دنبال كريس ردفيلد رفت تا به او بپيوندد.
اما تنها چيزي كه يافت مخفيگاه خالي كريس بود. كارد كريس روي زمين جا مونده بود.
جيل با عجله اونجا رو ترك كرد چون معتقد بود كه كريس هنوز زندس جيل آنقدر به دنبالش ميگرده تا اونو پيدا كنه اونوقت هر دو مي تونن به آمبرلا برن و كارشو تموم كنن.

B O L O T
27-08-2007, 11:54
ممنون دوست عزيز

Maggy_P
27-08-2007, 13:54
ممنون دوست عزيز
خواهش ميكنم:46:

Maggy_P
27-08-2007, 18:56
اين از ترجمه ي اولين دموي بازي
جيل : اين ماجرا در يك روز معمولي سپتامبر شروع شد. شهر به وسيله ي آمبرلا كنترل ميشد. كسي جرات مقابله با اونا رو نداشت. شهر در مرز نابودي بود. تنها دو نفر جرات كردند مبارزه كنند و در راه اجراي عدالت هيچ چيز نمي تونست مانع اونا بشه هيچ چيز. اين آخرين شانسه ... آخرين شانس من ... آخرين فرار.

Oracle_Eldorado
27-08-2007, 19:04
دوست من اگه بخواي منم ميتونم كمكت كنم . چون من اين بازي رو دوبله فارسي دارم .

Maggy_P
27-08-2007, 20:51
دوست من اگه بخواي منم ميتونم كمكت كنم . چون من اين بازي رو دوبله فارسي دارم .
اگه فايلاتم دوبلس بيا:46:

soliman
28-08-2007, 12:42
تاپیک جالبیه . اگه تونستید ترجمه تمام فایلها و ... را بزارید.
ممنون

Ar@m
28-08-2007, 16:42
دوست من اگه بخواي منم ميتونم كمكت كنم . چون من اين بازي رو دوبله فارسي دارم .
دوبله فارسی؟؟ شماره سوم؟؟؟
نمسیس هم صداش دوبله شده یا نه؟؟!!!

*PiNk PaNTHeR*
28-08-2007, 16:55
دوبله فارسی؟؟ شماره سوم؟؟؟
نمسیس هم صداش دوبله شده یا نه؟؟!!!

میدونم از دست دادن شغل چه دردیه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
28-08-2007, 18:33
گوله نمکی تو واقعا

cyrus_ln
29-08-2007, 11:18
دوبله فارسی؟؟ شماره سوم؟؟؟
نمسیس هم صداش دوبله شده یا نه؟؟!!!

آره مگه چيه.
كاري نيست كه ايراني نتونه انجام بده (فعل معكوس) دوبله اويل 3 هم يكي از اون كارهاست كه خدا رو 100 هزار مرتبه شكر صداي جناب نمسيس (همون خوش هيكل ترين شخصيت در تمام سري هاي اويل) دوبله نشده.


دوستان بدليل امتحانات نتونستم در ترجمه فايلهاي biohazard 4 كمك كنم ولي اين يكي رو شديدا پايم.

cyrus_ln
29-08-2007, 12:46
epilogue شماره 2

كلر لطفا منو ببخش
كريس ردفيلد نامه رو با امضاش به پايان برد.اون عينك آفتابيش رو برداشت , يه زن با قدمهاي آهسته با كريس راه ميرفت. كريس فكر مي كرد كه اون زن شبيه كلره.چند لحظه بعد كريس پي برد كه خواهرش به اون نگاه ميكنه , ولي دريافت...


شماره 3

بري برتون رو كرد به دخترهاي جوونش و گفت "متاسفم افرادم منتظر منن".اون مي دونست كه بايد برگرده پيش اعظاء تيمش تا خيانت اونو ببخشن.حتي اگه معنيش اين باشه كه الان خانوادش رو ترك كنه.همسرش سعي مي كرد ترسش رو مخفي كنه پس خنديد و گفت نگران نباش ما خوبيم مشكلي براي ما پيش نمياد...


دوستان كمي تا قسمتي بد شد ديگه به بزرگواري خودتون ببخشيد.

Maggy_P
02-09-2007, 08:01
آره مگه چيه.
كاري نيست كه ايراني نتونه انجام بده (فعل معكوس) دوبله اويل 3 هم يكي از اون كارهاست كه خدا رو 100 هزار مرتبه شكر صداي جناب نمسيس (همون خوش هيكل ترين شخصيت در تمام سري هاي اويل) دوبله نشده.


دوستان بدليل امتحانات نتونستم در ترجمه فايلهاي biohazard 4 كمك كنم ولي اين يكي رو شديدا پايم.
منم يه زماني سيدي دوبلشو داشتم منتها شكست:31:
حالا ايراد نداره فايلا رو ترجمه ميكنيم:46:

Maggy_P
02-09-2007, 08:18
اينم از اولين مكالمه ها
28 سپتامبر در رو شنايي روز ........ زامبي ها شهر رو گرفتن ....... به هر حال .... من هنوز زندم

Maggy_P
02-09-2007, 08:27
جيل: بايد زود اينجا رو ترك كنيم
مرد : چي؟... اصلا ميدوني داري چي ميگي؟.... دختر من توي اين شهر گرفتار شده اونوقت تو ميگي از اينجا بريم؟
جيل: براي دخترت متاسفم اما نميتوني نجاتش بدي. بايد هرچه سري اينجا رو ترك كنيم
مرد: نه من هيج جا نميام!! ( مترجم : تو بيخود ميكني!) حاضرم بميرم اما از اينجا نرم حالا تنهام بزار

cyrus_ln
02-09-2007, 13:34
فكر كنم الكي داريم ترجمه ميكنيم كسي توجهي به تاپيك نداره.

soliman
02-09-2007, 13:45
نه اتفاقا این ترجمه ها برای من خیلی جالبند.

cyrus_ln
02-09-2007, 15:14
پس ادامه ميديم.

علیرضا
02-09-2007, 15:43
برا من یکی که بسیار جالب اند ...
اگه بخواین متن تمام فایل های نوشتاری اعم از خاطرات و ... که تو بازی هست براتون بنویسم اونوقت ترجمه کنمشون و براتون دوباره بنویسم ؟؟
من 10000% پایم که این کار رو ادامه بدیم.
شما ها نمی دونید...
ولی اگه کسی هست که مثل منه امیدوارم یه روز تو چشماش نگاه کنم...

بگذریم !!

الان می رم آماده می شم Ps1 ام رو روشن کنم و متنها رو در آرم !!!
یه کم وقت گیره ولی اگه صبر کنید تیکه تیکه براتون می زارم.

cyrus_ln
02-09-2007, 19:57
epilogue شماره 4
ليان اسكات كندي رو در روي مردي بود كه ادعا مي كرد مامور دولته.ليان گفت شري رو تنها بذار اون بيگناهه.مرد جواب داد اون خيلي چيزها ميدونه.به ليان نگاه كرد و گفت ولي تو ارزشمندي.اين معامله خوبيه.انتخابتو كن بدون افسوس يا دودلي , ليان چشمهاش رو بست و باصراحت جواب داد....

شماره 5
"ما رو تنها بذار"
كلر ردفيلد نمي تونست حرفهاي ليان رو باور كنه.ليان ادامه داد , تو دنبال برادرت ميگردي , درسته؟فقط برو.
كلر مي دونست كه ليان و شري به مراقبت سريع پزشكي نياز دارن ولي اون نمي تونست زمان بيشتري رو تلف كنه. من برميگردم , قول ميدم اون گفت و تنها در بيابان ناپديد شد.

Maggy_P
03-09-2007, 13:15
پوستر برج ساعت
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يك پوستر و عكس برج ساعت.
در پشت آن يك توضيح كوچك نوشته شده " يك نقطه ي راهنما: قديس ميكائيل در برج ساعت "

Maggy_P
03-09-2007, 13:23
تصوير A
پليسها در فشار قرار گرفتند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تاريخ : 27 سپتامبر

علیرضا
03-09-2007, 14:10
دارم یه چیزایی براتون آماده می کنم ... 5 دقیقه صبر کنید ...

Maggy_P
03-09-2007, 14:30
گزارش ماروين


"گزارش"

24 سپتامبر
اين گزارش يك سرقت در ساختمان شهرداري قبل از سقوطش است. به جواهرات دكور ساعت در جلوي دروازه خصارت وارد شده. دو تا از دوازده تا جواهرات ساعت گمشده. به خاطر همين آن قسمت قابل استفاده ي كارمندان نبود. من هيچ انتخابي ندارم ولي براي مسكوت نگه داشتن اين مورد بايد دوباره بازرسي كنم.
امضا : ماروين براناگ



" گزارش "

26 سپتامبر
بر اساس گزارش كالبد شكافي جسد مرد 42 ساله ي صاحب رستوران كشف كردم كه اون يكي از الماس ها رو دزديده بود. ( مترجم: اين چه ربطي به كالبد شكافي داشت؟) اون ظاهرا براي پنهان كردن الماس اون رو در حدود ساعت 10 صبح به قرارگاه پليس برده. وقتي كه 10 دقيقه بعد به وسيله ي شليك يك گلوله كشته شد نشانه هاي از بيماري داشت. در خلال اين مدت شهر حكومت نظامي شد. ما رو مجبور كردن كه اين قضيه رو هم مسكوت نگه داريم. به همين دليل ما الماس رو به عنوان مدرك نگه ميداريم.
امضا : ماروين براناگ

Maggy_P
03-09-2007, 14:46
اين همونجاييه كه كارلوس به وسيله ي بيسيم به اتاق S T A R S پيغام ميده.
كارلوس: سريعا جواب بديد... اينطوري زنده نميمونيم ... كارلوس هستم ... سريعا نيروي كمكي بفرستيد.

Maggy_P
03-09-2007, 16:27
خاطرات ديويد

اقدامات بهداشتي من در حال اتمامه... من هنوز نميتونم باور كنم كه چنين اتفاقي افتاده. ما ديروز يه نفر(مرد) ديگه رو هم از دست داديم.

Meyer يكي از بهترين افرادمون بود. اون منو موقعي كه خيلي وحشتزده بودم و همه داشتن از دست زامبي ها فرار ميكردن پيدا كرد و نجات داد.

اما زماني كه من بايد محبت اونو جبران مي كردم ... فرار كردم!

من ميتونم صداشو بشنوم كه نامم رو صدا ميكرد. من هنوز ميتونم صداي اون جيغ ها رو از پشت سرم بشنوم. صداي كنده شدن گوشت از استخوانش. من وحشت كرده بودم... وحشتناك بود...
الان 27 سپتامبره . جنگي براي زندگي. من موفق شدم تعداد زيادي از زامبي هايي كه سنگر هاي مارو خراب كرده بودند رو از بين ببرم. حالا من به وسيله ي whisky كه سرما خورده بود زخمي شدم. اين اسلحه به يك دوست براي من تبديل شده. من تعداد زيادي از زامبي ها رو منفجر كردم و خاكشون كردم. ( مترجم : چه بيكار بوده )
ما 13 نفر از افرادمون رو از دست داديم. در سه ساعت ما درباره ي مسائل جزئي و ناچيز توي اتاق ملاقات پرخاش ميكرديم. اين كل ماجراي اين موقع بود. وقتي من اين بطري رو هم سر بكشم دوست قديمي من مجبور ميشه آخرين جسد رو خاك كنه.
قديمي ترين در آخر.


من ميتونم سرسختانه منتظر بمونم...

soliman
03-09-2007, 17:25
خیلی جالبه . ادامه بدید.

Alisma
03-09-2007, 22:28
منم اومدم دوستان :46:
تا هر جا تونستم كمكتون مي كنم :20:
------------------------
------------------------
پيام فكس از مغازه اسلحه فروشي "كندو"

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

براي اعضاي گروه S.T.A.R.S

خبراي خوبي از برادرم جو برانون دارم؛ اون بالاخره اسلحه دستي (هفت تير) جديد رو كامل كرد. اسمش M92F هست و مخصوص گروه S.T.A.R.S طراحي شده. برادرم خودش به اسلحه "لبه ي تيز سامورايي" ميگه !

اين اسلحه دقيقترين نوع از اسلحه هاي كندو براي تير اندازي هست و اگه ديگه كسي با اين اسلحه هم نتونه درست هدف رو بزنه بهتره به جاي اسلحه يه دونه دندوني بچه توي جلد چرمي اسلحش به كمرش ببنده !

اجناس گفته شده فقط با ارائه ي مدرك معتبر تحويل داده ميشن .
مطمئنم وقتي ببينيد چه اجزاي عالي و كاملي توي طراحي قطعات M92F به كار گرفته شده خودتون تعجب مي كنيد و دلتون مي خواد با تمام وجود از اونايي كه درستش كردن تشكر كنيد.

با عرض احترام،
رابرت كندو
مغازه اسلحه فروشي كندو

Maggy_P
04-09-2007, 08:42
خاطرات سرباز مزدور
اول سپتامبر
بعد از شش ماه تلاش زياد بدن من بسيار ضعيف و سست شد.
من يه سرباز خوب بودم اما بايد بدون هيچ شك و ترديد فرمانهاي اونا رو انجام ميدادم. منو مجبور ميكردن كه شكنجه بدم و اعتراف هاي دروغ بگيرم. اما همون صبحي كه من بايد خدمت ميكردم يه معجزه رخ داد. شركت كمك من رو رد كرد و براي دومين بار به من زندگي دوباره داد.
15 سپتامبر
من بعد از اون تعطيلات به محل كارم برگشتم. ظاهرا واحد من كه UBCS ناميده ميشن وارد عمل شدند.
واحد ارتش ترور و V.I.P از آمبرلا محافظت ميكنند. به علاوه اونا افرادي داشتند كه در اداره ي مشكلات و علت مسائل غير قانوني تخصص داشتند.
و منم توي اين جريان در رده ي دوم قرار داشتم.
28 سپتامبر
اينجا طلوع شده اما ما هنوز تلاش ميكنيم كه زنده بمونيم چون اينجا هيچ آذوقه اي وجود نداره. زامبي ها وقتي در خيابان ها راه ميرن صداي استخوانهاي اونا باعث وحشت زنده ها ميشه.
دوباره يك انتخاب داده شده. من بهتر ميدونم كه اونو اجرا كنم. صف مرگ براي اينجا يك پناهگاه آسمانيه.
من تصميم كرفتم كه به خودم شليك كنم اينطوري بدن من براي هميشه ميميره و زامبي نميشه.

toraj
04-09-2007, 09:42
آقا دستت درد نکنه همیطور ادمه بده.

علیرضا
04-09-2007, 12:59
با این وجود من دیگه چیزایی که جمع کرده بودم نمی فرستم چون به اندازه ی اینا مفید نخواهند بود + حجم بالایی دارن و آپلودشون سرسام آوره ..
با این حال هر کاری که لازم هست بگید من انجام می دم.
ممنون Maggy_P جان !! عالی !

Maggy_P
04-09-2007, 13:48
با این وجود من دیگه چیزایی که جمع کرده بودم نمی فرستم چون به اندازه ی اینا مفید نخواهند بود + حجم بالایی دارن و آپلودشون سرسام آوره ..
با این حال هر کاری که لازم هست بگید من انجام می دم.
ممنون Maggy_P جان !! عالی !
خواهش ميكنم :46:

Maggy_P
04-09-2007, 13:58
عكس B
اين عكس زوم شده ي سر يك زامبيه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پشتش اين طور نوشته شده : SCOOP!!!! ( مترجم : اين كلمه خيلي معني داره ولي معنياش مسخرس!!" سر طاس... خاك انداز... كفگير...خبر تازه اي كه به دست روزنامه نويس بيافتد ")

Maggy_P
04-09-2007, 13:59
عكس C
پليسها شكست خوردند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Maggy_P
04-09-2007, 14:00
يادداشت خبرنگار

بالاخره من يه مدرك پيدا كردم من ميخوام ثابت كنم كه توي اين شهر مرض آدمخواري رايج شده.
يه آدم واقعي مردم رو اونقدر ميخوره تا بميرن. اونا مثل يه حيون وحشي هستن كه سعي ميكنن راهي پيدا كنن كه گوشت تازه بخورن . اين كاملا نفرت انگيزه. من شايعه اي شنيدم كه در حال حاضر تعداد زيادي از مردم از اين بيماري رنج ميبرند. هرچند سبب اين بيماري هنوز ناشناختس. آيا اينم يكي ديگه از رمز و راز هاي اين بيماريه؟
من يه روزي بايد اينو چك كنم...

شهر راكون رو حكومت نظامي گرفته اونم به خاطر همون مرض آدمخواري. من عامل اطلاعاتم رو كه خارج از شهره گم كردم. اما من تسليم نمي شم. به عنوان يك خبرنگار من نميتونم چشمامو ببندم و راهمو كج كنم. من بايد با مردم و با حرفه ي خودم خاكي رفتار كنم. من فكر نميكنم كه اين بيماري هنوز به طور خيلي گسترده شيوع پيدا كرده باشه.من باور دارم كه اين شهر كليد اين مشكل رو داره كه واكسن رو توليد كنه. در واقع من مطمئن هستم.

ارتش دورو بر شهر رو محاصره كرده تا راه فرار مردم رو ببنده و از شايع شدن بيماري جلوگيري كنه. مردم اين شهر يا كشته ميشن يا در مواجهه با بيماري قرار ميگيرن و بيمار ميشن. من ميدونم كه اين اقدام براي اين شهر تصميم درستيه اما من نميتونم كمكي كنم و دلم براي خودم نميسوزه اگه بيمار بشم يا خورده بشم. اهميت نداره. سرنوشت من اين طور رقم خورده. تمام چيزي كه از من باقي ميمونه مقاله ي خبرنگاريمه. من باز هم نا اميد نميشم من مشكلم رو با اين بيماري و خودم حل ميكنم. من فقط كشف كردم كه اين بيماري از طريغ هوا منتقل نميشه اما بايد راه هاي ديگه اي هم باشه.

Maggy_P
04-09-2007, 17:01
يادداشت مكانيك

من ميدونم كه كار تازه ي تو پر از ترس و اضطرابه... كوين(Kevin ). پس بزار بهت بگم چطور قطارهات مدت زيادي سالم بمونن. تو ميدوني كه اين مدل در سال 1968 ساخته شد و براي اروپا بسيار قابل اهميت بود. گاهي اوقات لغزنده و سست هستن اما اونها هنوز كار ميكنن چون اونا نمونه ي سرسختي و مقاومتند. ما هميشه ميتونيم روي اونا حساب باز كنيم. اگه اونا روز خوبي نداشته باشن تو بايد نگاهي به مدارش بندازي كه مشكلي نداشته باشه. تو بايد بتوني ايرادش رو پيدا كني اونوقت ميتوني به راحتي تعميرش كني.
اگر تو هر روز قطعات اونو چك كني طبيعتا از قطعات كثيف و چندش آورش دوري ميكني. اگه تو فراموش كني كه اونا رو چك كني اين قطارهاي قديمي مسلما دچار مشكل ميشن. فقط به خاطر داشته باش اگه خواستي قطعه اي رو عوض كني بايد يه قطعه ي مناسب و خوب انتخاب كني . وقتي من ميگم مناسب منظورم اينه كه نتوني قطعهي اصلي رو پيدا كني تو بايد چيزي رو پيدا كني كه به اندازه ي كافي خوب كار كنه. و راجع به روغن تو بايد هميشه با دقت مواد روغن اين قطار رو مخلوط كني.
هيچ وقت فراموش نكن يه انسان ممكنه بقيه رو درگير كنه ... اما يه ماشين اين طور نيست.

Ar@m
04-09-2007, 19:02
خیلی خوب شدن دستت درد نکنه
منتظرم برسی به فایل های آخر بازی
اون استخره اون آخرهای بازی همیشه مشکوک می زد

Maggy_P
04-09-2007, 19:07
خیلی خوب شدن دستت درد نکنه
منتظرم برسی به فایل های آخر بازی
اون استخره اون آخرهای بازی همیشه مشکوک می زد
ممنون 2 تا فايل ديگه كه ترجمه كنم 15 تاي اولي تموم ميشه ميرم 15 تاي دومي ايني كه دارم ترجمه ميكنم فعلا نصفس هروقت تموم شد ميزارم:46:

Maggy_P
04-09-2007, 21:53
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

گزارش مدير

قبل از اين كه شما كار خودتون رو شروع كنيد خواهشمندم اجازه بديد كه توصيه اي بهتون بكنم. بعضي از داروها در اتاق حفاظت ثابت نيستند و بعد از مدت كوتاهي به علت رطوبت و درجه حرارت فاسد خواهند شد. بنابراين شما بايد به ياد داشته باشيد درجه ي حرارت رو در اتاق حفاظت ثابت نگه داريد. شما بايد سرسختانه و هر روز اونو كنترل كنيد. هرچند كامپيوتر هر ساعت اونو كنترل ميكنه اما خيلي دقيق نيست سعي كنيد و به ياد بياريد كه يك ماشين چيزي بيشتر از يك ابزار نيست كه به وسيله ي انسانها اداره ميشه.
شما بايد تمام افرادي رو كه داخل يا خارج از اتاق حفاظت ميشن رو كنترل كنيد. داروهاي خطرناكي در اون اتاق انبار شده. اگر حتي يكي از اونا گم بشن مشكلات خيلي جدي براتون پيش مياد. در اتاق حفاظت هميشه قفله ولي شما بايد اجازه بديد افراد داخل بشن شما بايد بزاريد تمام اطلاعات رو در دفتر ثبت كنند. و مهمتر از همه شما بايد به ياد داشته باشيد كه اگر به چيزي مشكوك شديد بلافاصله به مدير خودتون اطلاع بديد.
اگر شما رمز رو فراموش ميكنيد سعي كنيد به ياد بياريد كه نام خانوادگي كدومتون با اون حرف شروع ميشه. فراموش نكنيد كه محصول جديد در راهه و رمز در دوباره تقيير ميكنه. شما ميتونيد هميشه رمز رو با كامپيوتر براي باز كردن در اجرا كنيد.

علیرضا
04-09-2007, 22:11
Maggy_p جان !
با فعالیت شما من دیگه حرفی واسه گفتن ندارم !!!:31:
راستی شما آقا هستید یا خانم ؟

Maggy_P
04-09-2007, 22:13
Maggy_p جان !
با فعالیت شما من دیگه حرفی واسه گفتن ندارم !!!:31:
راستی شما آقا هستید یا خانم ؟
خواهش ميكنم همين كه ميبينم براي خودم ترجمه نميكنم خودش خيليه :46:
در ضمن من خانم هستم:31:

علیرضا
04-09-2007, 22:32
هدفم منحرف کردن تاپیک نیست ...
ولی تا حالا یک خانم عاشق Resident Evil ندیده بودم !!! یعنی تا حالا اصلاً خانم عاشق بازی رایانه ای ندیده بودم !!!

Maggy_P
05-09-2007, 08:24
فكس تجاري
"صفحه ي دستور"
داروي مايع به اسم VT-J98 براي توسعه دادن ويروس NE-T مناسبه. بنابراين ما نياز به يك دستور براي بدست آوردن مقدار بيشتري از اون داريم.
U.E. ششمين آزمايشگاه

Maggy_P
05-09-2007, 09:01
خاطرات داريو( مترجم: اين همون مردس كه توي اول بازي ميره توي پشت كاميون در رو هم ميبنده)

من نميتونم كمك كنم اما من در تعجبم چون فكر نكنم كسي نوشته هاي منو بخونه اما اونا رو مينويسم چون اونا كمكم ميكنن از سلامت عقليم محافظت كنم و نه چيز ديگه اي.( مترجم: يارو قاطي داشته:31:)
بعد از اين من تبديل ميشم به يه غذا براي اين هيولاها. آيا مسئول G.I.S كه شهر رو بسته ميتونه لاشه ي منو پيدا كنه؟ پس اين تصور كي تموم ميشه؟ من نمي خوام بميرم. من اصلا آماده نيستم...

همسرم... دخترم و مادرم..... وتمام خانواده ي من مردن. اما هيچ كدوم از اين اتفاق ها ديگه اهميت نداره. زندگي من در همين لحظه مهمه. اين تمام اتفاقيه كه افتاده.
من هيچ وقت عكسي از اونا نداشتم كه حالا به اونا دلخوش باشم. من هنوز كارهاي مهم ديگه اي هم دارم. البته اونوقت من يه فروشنده ميشدم من بايد سعي ميكردم كه يه روزنامه نگار بشم . من هميشه اين كارو ميخواستم اما مادرم به من ميگفت تو هنوز انتخاب هاي زياد ديگه اي داري.
چرا من هيچ وقت به حرفهاش گوش نكردم؟
ولي به نظر ميرسه اين آخرين مقاله ي ""داريو روسو""باشه.
مردن قبل از زياد شدنشون....

cyrus_ln
05-09-2007, 11:36
Epilogue شماره 7
زن خودش رو تو آينه نگاه كرد.اونو ايدا وونگ صدا ميكردن...ولي در اين صبح اون با اين اسم خداحافظي كرد."من ديگه ايدا وونگ نيستم"بازوش رو لمس كرد و با خودش ميگفت "اين جاي زخمه ايداهه نه من.و بعد اون با ايدا خداحافظي كرد.ايدا نمي تونست جلوي اشكهاش رو بگيره.بهر حال زمان زيادي تا ماموريت بعديش نمونده...


شماره 8
يه بار ديگه فقط تو زنده موندي آقاي دث(death)
خلبان هليكوپتر با تندي صحبت ميكرد.
هميشه فقط تو زنده ميموني آقاي دث , خلبان ادامه داد.ولي هانك جوابي به خلبان نداد.اون (مواظبت)پرستاري نمي خواست.بازمانده با لبخند به اون فكر ميكرد...


دستورالعمل عمليات

دستور به تيم اكو:
منطقه مركزي شهر رو از هجوم جمعيت تخليه كنيد و بعد اجساد شهروندان رو در برج ساعت خالي كنيد.يادتون باشه در بين غير نظامي ها اولويت با كسايي كه كارمند آمبرلا هستن.يادتون باشه هوشيار باشين چون اشخاص آلوده مقاومت بالايي دارن و بي درنگ ضربه مي زنن.

دستورالعمل تخليه سازي:
1-وقتي كه ماموريت به اتمام رسيد يا وقتي كه انجامش غير ممكن شد سريع منطقه رو ترك كنيد.

2-ما هلي كوپتري رو براتون ميذاريم كه در حومه شهر جلوي برج ساعت منتظرتونه.

3-وقتي آماده ترك محل شديد زنگ برج ساعت رو براي علامت دادن به خلبان بصدا در بياريد.

Maggy_P
05-09-2007, 13:12
ممنون از cyrus_ln خوب شد من اين فايله رو ترجمه نكرده بودم وگرنه ضايع ميشدم

Maggy_P
05-09-2007, 13:34
تابلوهاي هنري بر روي كارت پستال
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يك عكس از ساعت هاي عتيقه.
با شعر نوشته شده : روح و جان خود را به الهه تقديم كنيد.
قبل از او دستانتان را براي شكر بالا ببريد.

Maggy_P
05-09-2007, 14:18
كتاب جيبي سرباز

25 سپتامبر
تنها 3 ساعت از ماموريت انفرادي من ميگذره ولي تيم من و كمبل رو از ادامه ي ماموريت باز داشت. تعداد زامبي ها از تصورات ما خيلي بيشتره. هيچ راهي براي نجات اين شهر وجود نداره. ما واكسن اين ويروس رو به خودمون تزريق كرديم اما من مطمئن نيستم كار بكنه. من نميدونم اگر من از بقيه بيشتر زنده بمونم ......
27 سپتامبر
ما داريم ساعت برج رو اداره ميكنيم. نا اميدي خيلي زياد شده ما تير و تفنگ هاي افراد رو كه زخمي شده بودن براي حفظ جون خودمون دزديديم. ما داريم توي ميدان جنگ براي زنده موندن تلاش ميكنيم اما من هيچ وقت در اين جنگ شركت نكردم. به هر حال يه دختر قبل از من وارد برج ساعت شده بود. اون يكي از همونايي بود كه تونسته بود زنده بمونه. اون خيلي شبيه خواهرم بود كه مرد.....
28 سپتامبر
من ميخواستم اينجا رو هرچه زودتر ترك كنم اما اون دختر نمي خواست. پدرش بعد از اين كه مطمئن شد همسرش كشته شده شهر رو ترك نكرد. من واقعا دوست داشتم كه اونو هم نجات بدم اما كمبل ميگفت : ما فقط بايد از جون خودمون محافظت كنيم.
اين چيزي بود كه من هم قبلا باور داشتم اما حالا......
برج ساعت تبديل به مكان خطرناكي شده و من هم ديگه نميخوام اشتباه كنم.....

علیرضا
05-09-2007, 15:13
Maggy_p عزیز , عالیه!
cyrus_ln عزیز شما هم همین طور !!
متشکریم!!

ببینم کسی اینجا هست که دوست داشته باشه تو همچین وضعیتی قرار بگیره ؟
منظورم وضعیتی هست که تو سری Resident Evil شاهد بودیم؟

Maggy_P
05-09-2007, 15:32
Maggy_p عزیز , عالیه!
cyrus_ln عزیز شما هم همین طور !!
متشکریم!!

ببینم کسی اینجا هست که دوست داشته باشه تو همچین وضعیتی قرار بگیره ؟
منظورم وضعیتی هست که تو سری Resident Evil شاهد بودیم؟
عمرا من كه دوست ندارم ولي دوست دارم بازي كنم:31::31:

cyrus_ln
05-09-2007, 15:57
چنین چیزی که غیر ممکنه ولی من بدم نمیاد

Maggy_P
05-09-2007, 16:07
چنین چیزی که غیر ممکنه ولی من بدم نمیاد
واي خوب جرات داري:19:
اگه من اونجا بودم سه سوت خورده ميشدم:31::31:

Maggy_P
05-09-2007, 17:44
ايندفعه ميخوام چند تا از مكالمه ها رو بزارم:46:
--------------------------------------------------
اينجا همون جاييه كه جيل توي رستوران با كارلوس اشنا ميشه
-----------------------
جيل : كي اونجاس؟؟؟؟
كارلوس : آروم باش خانوم من كه زامبي نيستم!! من كارلوس هستم سر گروهبان نيروي ويژه ي آمبرلا. تو كي هستي؟
جيل: اسم من جيله
كارلوس: ما اومديم اينجا كه مردم رو نجات بديم. اما از همون موقعي كه اومديم ماموريتمون به مشكل برخورد.
( همين موقع غوله مياد)
جيل : امكان نداره چطوري منو پيدا كرده؟؟
( اگه گزينه ي دوم رو بزنيد......)
جيل: از اين طرف.......
كارلوس: مگه ديوونه شدي نزديك بود هر دومون رو بفرستي هوا!!!!

Alisma
05-09-2007, 17:51
راهنماي شهر

مسيرها و نقشه شهر ما

شهروندان عزيز!
به لطف بخشندگي و سخاوت موسسه ي Umbrella شهر بسيار آرام و زيبايي با يك محيط دوستانه و صميمي داريم.
بيشترين مخارج اهدايي از شركت آمبرلا در اين شهر براي كارهاي رفاهي، بهيته سازي ساختمان مكانهاي عمومي و براي كمك به محيط آرام و زيباي شهر هزينه شده است.

در 1992 كه پنجمين سال از مسئوليت من به عنوان شهردار در اين شهر زيبا بود به ياري هزينه هاي اهدايي شركت آمبرلا و كار شبانه روزي و جدي شهروندان عزيز، موفق شديم بيمارستاني بسيار مجهز با معماري هنري و جذاب در شهر داشته باشيم. و به افتخار اين موفقيتهاي چشمگير، مجسمه اي بزرگ به در همان سال به من اهدا شد كه هم اكنون در ساختمان شهرداري قرار دارد.

من حدود 35 سال اولين بار پيش با شغل مهندسي برق به اين شهر آمدم و سيستم برق رساني اين شهر را گسترش داده و ماشين هاي كابلي آن را نصب و راه اندازي كردم و از ان موقع تا به الان خودم را موظف به پيروي از رسومات اين شهر زيبا مي دانم و در نظر دارم كه زندگي خود را وقف اين شهر و موفقيت و بهتر شدن آن كنم.

شهردار شهر
مايكل وارن

علیرضا
05-09-2007, 18:36
چنین چیزی که غیر ممکنه ولی من بدم نمیاد


واي خوب جرات داري:19:
اگه من اونجا بودم سه سوت خورده ميشدم:31::31:

فرض کنید این اتفاق برا یه کشوری بیفته و به کشور های دیگه و ایران وارد شه...
صبح پا میشید و می رید تلویزیون رو روشن می کنید و تو اخبار می شنوید که چی شده ..... بعد سریع پا میشید میاین تو اینترنت و آدرس انجمن P30world رو می زنید و یه راست میاین اینجا .... اولین چیزی که به چشمتون می خوره تاپیک های متعددیه که بچه ها راجع به این خبر زدن....
.
.
.
چند روز بعد که وضعیت بحرانی شد و دامنه ی آلودگی به شهر شما و تهران هم رسید دولت شروع می کنه به تخلیه ی شهر ها و رسوندن دارو و کمک به باقی مانده ها... قبلش هم خیلی ها از شهر فرار کردن و خیلی دیگه هم ناچار و درمانده تو خونه هاشون خودشون رو زندانی کردن تا ببینن کی کمک می رسه....
.
.
.
63 ساعت طول می کشه تا تهران رو تقریباً تخلیه کنن.... ولی باز هم افراد زیادی جا موندن....
بچه های P30world هم احوال و وضعیت همدیگر رو دنبال می کنن تا ببینن دوستاشون در خطر هستن یا نه...
ولی فایده نداره....
باید اقدام کرد .... هنوز کلی آدم تو گوشه و کنار شهر های ایران گرفتار موندن که دوستای خودمون هم جزو اینها هستن...
دیگه تقریباً فروم هم داره تعطیل می شه..... تا اینکه مدیر ها تاپیکی می زنن و تو هر شهر جایی رو با هزار بدبختی براجمع شدن اعضایی که نزدیک هم اند تعیین می کنن تا به کمک هم و ارتش به بقیه ی مردم کمک برسونیم و نجاتشون بدیم...

فرض کنید که ارتش اسلحه و مهمات در اختیار تیم های داوطلب شده برا نجات می زاره !
حال نمی ده تو محیطی قرار بگیریم که همیشه از بازی کردنش لذت می بردیم ؟
این بار واقعی اه و خطرات بسیاری هم داره.... دیگه مسئله جدیه ...

cyrus_ln
06-09-2007, 11:20
دفتر خاطرات رئيس

دهم سپتامبر

اين بيماران ابتدا از قانقاريا و لختگي خون رنج ميبرن.بعد مغزشون به آرومي خراب ميشه (از بين ميره).در آخر چيزي از مغزشون باقي نميمونه.وقتي اون اتفاق ميوفته حتي مرگ(آسون مردن) بي معني ميشه.در نهايت اونها از قبل مردن...اين مرض هر چيزي رو از هم جدا ميكنه.وقتي مغز اين بيمارها از بين رفت اونها تبدبل به هيولاهاي گشنه گوشت ميشن و اعمالي مانند حيوانات وحشي انجام ميدن حيواناتي كه ميل به كشتن و خونريزي دارن.


هجدهم سپتامبر

يه بيمار ديگه در بيمارستان پذيرفته شد.اون اولين علائم اين مرض رو در اين نقطه از خودش نشون ميده... من در تمام اين چند روز گذشته نتونستم بخوابم.من نذاشتم اين بيمارها تبديل به زامبي بشن.من يه شهروند معمولي نيستم.من يه دكترم.حتي اگه بميرم كلينيك من در پيدا كردن(كشف) دارو همكاري ميكنه.


بيست و ششم سپتامبر

ما بسياري از پزشكها , و كارمندها رو در طي مبارزه با بيماري از دست داديم.نگه داشتن بيمارستان در اين وضعيت غير ممكنه.و من ميدونم براي من خيلي دير شده. احساسي مثل گرسنگي و خارشه كه تمام بيمارام احساس ميكردن در من بوجود اومده(آغاز شده).براي من خيلي دير شده.

cyrus_ln
06-09-2007, 11:27
بچه ها پستهایی که میفرستم خیلی در هم برهمن؟؟آخه مودمم سوخته و من با گوشیم پست میدم که خیلی هم محدودیت داره و اینجوری که من تو گوشی میبینم همه چی قاطیه.

Maggy_P
06-09-2007, 11:57
خاطرات دكتر

10 سپتامبر
اين بيمارها اول از قانقاريا و تراكم در خونشون رنج ميبردند. بعدش ذهنشون آروم آروم شروع به فاسد شدن كرد. در آخر چيزي از عقلشون نميموند كه بخوان از دست بدن!! وقتي اين اتفاق مي افتاد به نظر ميومد كه كشتن يه نوع لطفه. به هر حال اونا واقعا ( از نظر پزشكي) مرده بودند....
اين مرض شبيه هيچ چيزي كه من تا حالا شاهدش بودم نيست. يكدفعه بيمار ذهنشو از دست ميداد و بعد اونا تبديل ميشدن به هيولاهاي گوشتخوار و مثل يك حيوان خون خوار حمله مي كردن.
18 سپتامبر
يه بيمار ديگه به بيمارستان اومد. اون يكي از علائم اوليه ي اين بيماري رو داشت اما....... من نتونستم توي اين مدت بخوابم. چون من نميتونم اجازه بدم اين بيمارها به زامبي تبديل بشن. من يه شهروند عادي نيستم. من يه دكترم. و اگر من بميرم افراد من داروي اين بيماري رو پيدا ميكنن.
26 سپتامبر
ما بيشتر دكتر هاي بيمارستان رو از دست داديم و در اين مدت ما با تير به بيماران زامبي شده شليك ميكرديم. اين غير ممكنه كه ما بتونيم توي اين حالت از بيمارستان مراقبت كنيم. و من ميدونم كه براي من خيلي دير شده . من احساس خارش و گرسنگي ميكنم. و اين چيزيه كه بيماران من هم احساس ميكردند . براي من خيلي دير شده.......

Maggy_P
06-09-2007, 11:58
بچه ها پستهایی که میفرستم خیلی در هم برهمن؟؟آخه مودمم سوخته و من با گوشیم پست میدم که خیلی هم محدودیت داره و اینجوری که من تو گوشی میبینم همه چی قاطیه.
اي واي وقتي ميخواي بفرستي خوب يه ندايي بده منم دادم ديدي چي شد؟؟؟؟؟؟:19::19::19::19:

Maggy_P
06-09-2007, 12:00
بچه ها پستهایی که میفرستم خیلی در هم برهمن؟؟آخه مودمم سوخته و من با گوشیم پست میدم که خیلی هم محدودیت داره و اینجوری که من تو گوشی میبینم همه چی قاطیه.
ببين اگه اويل شما دوبلس مكالمه ها رو بزار در ضمن اپولوگ شري رو جا انداختي

Maggy_P
06-09-2007, 12:04
عكس D
زامبي ها راه ميروند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در پشت آن نوشته شده: تاثيرات ويروس T

cyrus_ln
06-09-2007, 14:08
شکال نداره شد دیگه.اگه کامپیوترم مشکل نداشت ترجمم رو ور میداشتم.مال شری رو ترجمه کردم ولی یادم رفته بذارم تا چند دقیقه دیگه میذارم.برای م دوبله شده هست ولی اول بذار متنها ترجمه بشن بعد سراغ اونها هم میریم در ضمن شما بگو الان چی رو داری ترجمه میکنی که من دوباره ترجمه نکنم

Maggy_P
06-09-2007, 14:18
شکال نداره شد دیگه.اگه کامپیوترم مشکل نداشت ترجمم رو ور میداشتم.مال شری رو ترجمه کردم ولی یادم رفته بذارم تا چند دقیقه دیگه میذارم.برای م دوبله شده هست ولی اول بذار متنها ترجمه بشن بعد سراغ اونها هم میریم در ضمن شما بگو الان چی رو داری ترجمه میکنی که من دوباره ترجمه نکنم
من الآن مي خوام فايل بعد از عكس رو ترجمه كنم شما بعد از اونو ترجمه كن:46:

cyrus_ln
06-09-2007, 14:19
هيچ خويشاوندي داري؟
وقتي افسر ارتش ازش سئوال كرد شري بيركين جوابي براش نداشت اون فاميل نزديكي نداشت.پدر و مادرش به خاطر ويروس مردن و اين دختر كوچولو خودش رو با دستهاش نگه داشت و لبش رو محكم گاز گرفت شري با خودش ميگفت "من مطمعنم كه اون بر ميگرده اون منو فراموش نميكنه

Maggy_P
06-09-2007, 15:04
مباني آموزش پزشكي
سرويس پزشكي آمبرلا
قسمت شمال آمريكا
داگلاس روور

اين يه دستور براي توسعه دادن واكسنه. خواهش ميكنم به چيزي كه پايين تر شرح دادم عمل كنيد:
1. به اندازه ي كافي بر روي سيستم كار كنيد.
2. دستگاه رو در ظرفيت متوسط قرار بديد.
وقتي دستگاه آماده شد شما ميتونيد درست كردن واكسن رو شروع كنيد. براي مخلوط كردن واكسن 5 دسته وجود داره. براي اين كار دو مقياس افزايش يا كاهش وجود داره. اگر شما دوتا مقياس ها رو با هم ديگه ميزون كنيد اونا در يك خط مركزي متوقف ميشن و واكسن به طور اتومات توليد ميشه.

Maggy_P
06-09-2007, 15:08
عكس E
زامبي ها حمله ميكنند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

cyrus_ln
06-09-2007, 17:53
دستور كتبي به مديران

احتياجات ماموريت:براوو 16
1-تمام اطلاعات و نمونه مربوط به اين مورد(كيس) رو بدست بياريد.اطلاعات مبارزات رو در يو بي سي اس(ubcs) نظاره كرده وضبط كنيد.

2-تمامي مدارك و شواهد رو نابود كنيد اعم از ابزارآلات (دستگاه هاي) پزشكي كه اطلاعات درمان پزشكي رو دارن.

3-براي به انجام رسوندن ماموريت توانايي خوكچه هندي(يا همون كسي كه روش آزمايشات پزشكي انجام ميشه كه اينجا منظور احتمالا يه موجود مثل نميسيسه) رو چك كنيد.

وقتي ماموريت كامل شد محل رو ترك كنيد.به ياد داشته باشيد شما نبايد به كسي كه مدير نيست كمك كنيد.و نبايد باعث بشين چيزي برگرده كه احتمال اثر گذاري در محل اون(جانور) رو داره.

Maggy_P
07-09-2007, 08:35
من بعد از اين فايل رو ترجمه ميكنم شما بپر بعدي

Maggy_P
07-09-2007, 15:19
گزارش سرپرست
دوام و توانايي اين خوكچه ها واقعا باورنكردنيه. حتي وقتي در يك موقعيت ضروري شليك ميشه اونا گاهي اوقات ميتونن بدون نگهداري از زخمهاشون روزهاي زيادي زنده بمونن. به هر حال بعد از اين كه زمان گسترش ويروس طولاني شد درجه ي هوشمند اين خوكچه ها مثل يه حشره ي كوچك رو به كاهش گذاشت. حتي وقتي مرده ها زنده شدند به نظر ميومد كه خيلي نفرت انگيزن اما اين ويروس ممكنه باز هم قابل استفاده باشه. ما اين ويروس رو به گروه POW خودمون تزريق مي كنيم و اونا رو آزاد مي كنيم تا تبديل به زامبي بشن. اين نقشه براي آينده ي ما خيلي خوبه.

به نظر مياد در بعضي مناطق معين ويروس علت تغييرات در حيوانات و بعضي از گياهان باشه. ممكنه تغيراتي توي نقشمون بوجود بياداما اين يه نمونه ي خوب ايجاد ميكنه كه نقشمونو توسعه بديم. من شنيدم كه اونجا يه كرم غول مانند وجود داره. اما من فقط با يه كوچيكش كه زير زمين بود مواجه شدم. من اصلا دوست ندارم تصور كنم كه اون جونور هيولا چجوري تخم ريزي ميكنه.
من با نيمسيس مواجه شدم.
اگر من درباره ي اون هيچي نميدونستم الآن من توسط اون آلوده شده بودم. اگر اون هنوز اين دوروبر پرسه ميزنه معلوم ميشه كه ماموريتش هنوز تموم نشده. اعضاي S.T.A.R.S ...... اونا بايد وضعيت خطرناكي داشته باشن چون نيمسيس دنبال اوناس. به هر حال اونا نميتونن تا ابد از دستش فرار كنن........

Maggy_P
07-09-2007, 16:11
مثل اينكه ما داريم براي خودمون ترجمه ميكنيم ادامه نديم بهتره

hellbrain666
07-09-2007, 17:10
نه ادامه بدید خیلی خوبه دست همتون هم درد نکنه
فقط اون اپولوگ ها رو در اولویت قرار بدید

cyrus_ln
07-09-2007, 17:40
ادامه بده مگی چیزی نمونده تموم بشه اونایی اویل بازی کردن اینجا سر میزنن .جناب hellbrain اپولوگها تموم شده

Maggy_P
08-09-2007, 07:38
ادامه بده مگی چیزی نمونده تموم بشه اونایی اویل بازی کردن اینجا سر میزنن .جناب hellbrain اپولوگها تموم شده
چشم حتما:46:

Maggy_P
08-09-2007, 08:09
فكس از طرف گروه H.Q
حاضر باشيد. پروژه ي شهر راكون بايد متوقف بشه. سياست ما در مجلس سنا ماموريت ها رو به تاخير انداخته و ايجا موندن فايده اي نداره. تمام ارشد ها بايد سريعا اينجا رو ترك كنيد. سربازان US دارن ميرن كه نقششون رو براي فردا صبح اجرا كنند. براي اطمينان شهر صبح زود از بين ميره.

Maggy_P
08-09-2007, 09:17
خاطرات مدير


25 آپريل
امروز تولد 30 سالگيمه. امروز من رو به اين قسمت منتقل كردند. من خيلي خوشحالم چون كار در اين محيط خيلي با زندگي در دانشگاه فرق داره.


14 مه
سيستم انحدام زباله كامل شد. ما از يه نوع گاز استفاده ميكنيم و اون ميتونه سلولهاي خوكچه ها رو متلاشي كنه. ما اينو قبل از اين كه سيستم 100 درصد محكم بشه امتحان كرديم.


20 مه
من براي كنترل كردن به اتاق دفن زباله رفتم اما در بسته و قفل شد و من براي يك ساعت اون تو گير كردم. من حدس ميزنم كه اگه شما يه كارت داشته باشيد ديگه اون تو گير نميكنيد!!!


7 ژوئن
خوكچه ها بايد قبل از اين كه زياد بشن از بين برن. سيستم خيلي دقيق كار نميكنه. لابلاتوار كارمندان اصلا به نظرات من گوش نميده و من بينهايت نا اميد شدم.


16 جولاي
من نميتونم تمام خوكچه ها رو از بين ببرم و بگم كه كيفيت اين داروها به اندازه ي كافي خوب نيست. به هر حال......


29 جولاي
نقص سيستم باعث شده كه به خوبي كار نكنه و تعداد خوكچه هايي كه هنوز از بين نبرديم زياد شده. عفونت گسترش پيدا كرده. كارمندان ما حريف نمونه ي جديد اين ويروس نميشن. بعضي از كارمندان ما هم بيمار شدند. من بايد به كارم ادامه بدم اما من هميشه يه اسلحه همراه خودم دارم. من بايد يادم بمونه كه يه گلوله براي خودم بزارم. من مي خوام گريه كنم!!! من نميخوام اينجا بميرم. من قسم خوردم كه كه تصور نكنم مرگ چقدر دردناكه ...........

Maggy_P
08-09-2007, 09:31
فقط سه تا فايل ديگه مونده

cyrus_ln
08-09-2007, 12:31
راهنماي امنيت

نكات ايمني در مورد گياه (ايمني گياه)

از وقتي كه اين گياه در كارخانه متروكه رشد كرده(بصورت مخفيانه) گاهي اوقات غير نظامي ها داخلش ميشن (داخل همون كارخونه كه گياه رشد كرده).اگه چنين اتفاقي رخ داد براي شليك كردن بهشون درنگ نكنيد.اگر تسليم شدن اونها رو بگيريد و براي توليد خوكچه جديد (همون موجودها) به آزمايشگاه انتقالشون بديد.شما جايزه خواهيد گرفت (براي انجام همين كار) .


نگهداري از دستگاه

اين گياه دست نخورده (كامل , درست) توسط يك سيستم پيشگيري كننده از همه گير شدن(اپيدمي) كنترل ميشه.و قتي آلودگي در اتاق مراقبت پزشكي يا استخر تجزيه كننده نمونه پيدا شد (بوجود اومد) گياه بصورت اتوماتيك براي ايزولاسيون قفل ميشه (يعني يك محفظه دور گياه بوجود مياد) در اين مورد براي باز كردن قفل بايد از راهنماي موجود استفاده كنيد.اگر آلودگي از حدش بيشتر شد (بيش از اندازه شد) سيستم سراسري قفل ميكنه (همون محفظه رو دور گياه ايجاد ميكنه) در اين صورت شما در محفظه ميمونيد و صبر ميكنيد براي دستورات بعدي.اونهايي كه بدون اجازه محل رو ترك كنن بشدت مجازات خواهند شد.

cyrus_ln
08-09-2007, 13:11
خوب اينم از آخرين فايل البته يكي ديگه مونده كه اونو Maggy ترجمه ميكنه.در ضمن Maggy من نميتونم با گوشيم عكس اين متن رو آپ كنم شما زحمتش رو بكش.


به نظرم حس ميكنم زمان استفاده از اين نزديكه (اشاره به دستگاهي كه تو عكسه) , "شمشير پاراسلسس (فيليپوس اوريلوس پارسلسس دكتر و كيمياگر سويسي در قرن 15 و 16 ميلادي)" در يك جنگ واقعي (يارويي كه عكس رو گرفته داره با خودش صحبت ميكنه).
بهرحال براي عمل كردن صحيح جي وايروسي ((G-virus كه آمبرلا توليد كرده (توسعه داده) اين (همون دستگاه) كمك بزرگي براي ما خواهد بود.قدرت "ريل كنن" (اسمه دستگاهه) كافيه ولي توجه داشته باشين كه هنوز يه سري مشكلات داره .

سرهنگ بخش تكنولوژي
فرانكلين هارت.

Maggy_P
09-09-2007, 08:20
خوب اينم از آخرين فايل البته يكي ديگه مونده كه اونو Maggy ترجمه ميكنه.در ضمن Maggy من نميتونم با گوشيم عكس اين متن رو آپ كنم شما زحمتش رو بكش.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نظرم حس ميكنم زمان استفاده از اين نزديكه (اشاره به دستگاهي كه تو عكسه) , "شمشير پاراسلسس (فيليپوس اوريلوس پارسلسس دكتر و كيمياگر سويسي در قرن 15 و 16 ميلادي)" در يك جنگ واقعي (يارويي كه عكس رو گرفته داره با خودش صحبت ميكنه).
بهرحال براي عمل كردن صحيح جي وايروسي ((G-virus كه آمبرلا توليد كرده (توسعه داده) اين (همون دستگاه) كمك بزرگي براي ما خواهد بود.قدرت "ريل كنن" (اسمه دستگاهه) كافيه ولي توجه داشته باشين كه هنوز يه سري مشكلات داره .

سرهنگ بخش تكنولوژي
فرانكلين هارت.

Maggy_P
09-09-2007, 08:21
اينم از عكس حالا خوب شد؟

Maggy_P
09-09-2007, 08:49
مباني كوره
اين كوره يه وسيله ي آسونه كه باهاش ميشه آشغالايي رو كه از اتاق لابلاتور تايين ميشه رو سوزوند. كوره بعضي از مصالح رو ميسوزونه كه توي اتاق دفن زباله سوزانده نميشه. اون همچنين به وسيله ي الكتريسيته به سادگي به وسيله ي يه دكمه كار ميكنه. قسمتي از الكتريسيته ي دستگاه به وسيله ي يه باتري بزرگ در زيرزمين كار ميكنه. اين الكتريسيته از يه منبع معين قدرت ميگيره.
اين منبع معين از يه جريان پيروي ميكنه ** جريان معين متحد ** اون در يه حفره قرار داره. در صورتي كه اين جريان به صورت اتوماتيك كار نكرد يه فرد ميتونه دكمه هاي اونو فعال كنه تا سيستم راه بيفتد.

Maggy_P
09-09-2007, 08:59
آخي!!!!!!!!!! تموم شد:31:
منم هموشون رو pdf ميكنم ميزارم توي اين پست از تمام كسايي كه توي ترجمه ي فايل كمك كردن ممنون:46:

Maggy_P
09-09-2007, 09:01
حالا ديگه ميريم سر ترجمه ي مكالمه ها :31:

Ar@m
09-09-2007, 09:18
راهنماي امنيت

نكات ايمني در مورد گياه (ايمني گياه)

از وقتي كه اين گياه در كارخانه متروكه رشد كرده(بصورت مخفيانه) گاهي اوقات غير نظامي ها داخلش ميشن (داخل همون كارخونه كه گياه رشد كرده).اگه چنين اتفاقي رخ داد براي شليك كردن بهشون درنگ نكنيد.اگر تسليم شدن اونها رو بگيريد و براي توليد خوكچه جديد (همون موجودها) به آزمايشگاه انتقالشون بديد.شما جايزه خواهيد گرفت (براي انجام همين كار) .


نگهداري از دستگاه

اين گياه دست نخورده (كامل , درست) توسط يك سيستم پيشگيري كننده از همه گير شدن(اپيدمي) كنترل ميشه.و قتي آلودگي در اتاق مراقبت پزشكي يا استخر تجزيه كننده نمونه پيدا شد (بوجود اومد) گياه بصورت اتوماتيك براي ايزولاسيون قفل ميشه (يعني يك محفظه دور گياه بوجود مياد) در اين مورد براي باز كردن قفل بايد از راهنماي موجود استفاده كنيد.اگر آلودگي از حدش بيشتر شد (بيش از اندازه شد) سيستم سراسري قفل ميكنه (همون محفظه رو دور گياه ايجاد ميكنه) در اين صورت شما در محفظه ميمونيد و صبر ميكنيد براي دستورات بعدي.اونهايي كه بدون اجازه محل رو ترك كنن بشدت مجازات خواهند شد.
من هیچوقت نفهمیدم منظوزشون از این گیاه چیه

cyrus_ln
09-09-2007, 09:31
منم نفهمیدم چون اصلا تو اویل 3 گیاهی وجود نداشت فقط تو اویل 1 یه گیاه بزرگ بود که باید نابودش می کردی

Alisma
09-09-2007, 11:05
من هیچوقت نفهمیدم منظوزشون از این گیاه چیه

سلام
مگي جان متن انگليسيشو ميذاري بيزحمت؟

آخه اين فايل تنها فايلي هست كه از بازي يادم مونده بود (چون ميگه آدما رو تبديل به خوكچه آزمايشگاهي كنين به همين راحتي !! :18:) ولي اون موقع كه بازي مي كردم يادمه گياه نبود توش؟

مرسي

cyrus_ln
09-09-2007, 12:55
دوست عزيز اينم از متن انگليسي كه البته صفحه اول متن هست و كلمه گياه هم در اون وجود داره.



"Security of the plant"

Since this plant is a facility under the disguise of a deserted factory , civilians will sometimes enter.If this should occur , do not hesitate to shoot them.If they choose to surrender , arrest and then transfer them to the laboratory as new guinea pig.you will be rewarded.



در ضمن شايد اين ترجمه براي خط اول بهتر باشه:
از وقتي كه اين گياه در كارخونه متروكه مخفي شده (نه اين كه خودش پا دراورده و مخفي شده يعني اينكه كسايي اونو مخفي كردن كه لابد از افراد آمبرلاست هستن).
guinea pig هم به معني خوكچه هست و هم به معني انسان يا حيواني كه روش آزمايش ميشه و در اينجا معني دوم درسته ولي چون خوكچه كوتاه تر و نوشتنش راهت تر من تو ترجمه نوشتم خوكچه.

Maggy_P
09-09-2007, 17:51
مبانبي امنيتي
امنيت دستگاه
از وقتي كه اين دستگاه به صورت مخفيانه به اينجا اومده گاهي اوقات برخي از افراد غير نظامي به اونجا وارد ميشن اگر چنين اتفاقي افتاد نبايد به اونها شليك كنيد. اگه اونا از كارشون صرف نظر كردن اونا رو براي توليد خوكچه ها به ازمايشگاه انتقال بديد. هر كي بتونه خلافكارها رو بگيره جايزه داره.
نگهداري از دستگاه
اين دستگاه كامل به وسيله ي يه سيستم مجهز كنترل ميشه. وقتي آلودگي توي اتاق دفن زباله زياد ميشه يا استخر الوده ميشه دستگاه براي ايزوله شدن قفل ميشه. براي به كار انداختن دستگاه شما بايد به مباني مراجعه كنيد. اگه آلودگي خيلي گسترش پيدا كنه تمام دستگاه به طور اتوماتيك قفل ميشود. اون وقت شما بايد براي دستورات بعدي در مورد دستگاه منتظر بمونيد. اگه كسي بدون دليل پستش رو ترك كنه به شدت مجازات ميشه.

Maggy_P
09-09-2007, 17:52
اشتباه شما اين بود Plant اينجا معني دستگاه يا ماشين ميده اگه خواستيد ميتونيد توي ديكشنري نگاه كنيد

cyrus_ln
09-09-2007, 19:15
Plant به معني دستگاه و ماشين هم هست ولي به نظر من اينجا به معني گياه به كار رفته در ضمن ترجمه من مشكل نداشت ترجمه اي كه شما كردي چند جا مشكل داره مثل اينجا:
If this should occur do not hesitate to shoot them
اين جمله به اين معنيه كه: اگر اين اتفاق افتاد تامل نكنيد براي شليك به اونها كه من ترجمه كردم اگر اين اتفاق افتاد براي شليك بهشون درنگ نكنيد.
اينجا رو شما اينطور ترجمه كردي:
اگر چنين اتفاقي افتاد نبايد به اونها شليك كنيد , كه اين ترجمه اشتباهه.

Ar@m
09-09-2007, 22:28
درسته دستگاه هم می شه ولی در هر حال معنی درست حسابی نمی ده
من فکر می کردم این فایل یه ربطی به اون اتاقه داشته باشه که نمسیس با جیل مبارزه می کنه ( قبل از مبارزه نهایی)
در هر حال همچین هم مهم نیست
بی خیال

cyrus_ln
09-09-2007, 23:25
درسته مهم نیست.مهم اینه که ترجمه فایلها تموم شد.
ما هم بیخیال میشیم

*PiNk PaNTHeR*
10-09-2007, 01:08
خوب خدا رو شکر تموم شد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بهتون تبریک میگم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این فایلها رو کجا دیگه میذارین؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Maggy_P
10-09-2007, 08:51
خوب خدا رو شکر تموم شد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بهتون تبریک میگم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این فایلها رو کجا دیگه میذارین؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همين جا ميزارم الآن آماده شده مي خوام پيوست كنم:46:

Maggy_P
10-09-2007, 08:59
Plant به معني دستگاه و ماشين هم هست ولي به نظر من اينجا به معني گياه به كار رفته

خوب آخه اينجا گياهي وجود نداره كه بخوايم اينطوري ترجمه كنيم:46:ولي به قول شما بي خيال بشيم بهتره

Maggy_P
11-09-2007, 09:34
خوب PDF ها آمادس من براي آقاي Amin فرستادم تا اونا رو توي اين تاپيك پيوست كنه

Amin
11-09-2007, 20:04
خوب PDF ها آمادس من براي آقاي Amin فرستادم تا اونا رو توي اين تاپيك پيوست كنه
سلام
برای شما

Maggy_P
12-09-2007, 07:30
خوب فايل ها از اين قراره :
1. اپولوگها
2. ترجمه ي فايل ها
موفق باشيد:31:

hellbrain666
12-09-2007, 12:45
ببخشید پسوند فایل __1578___1585___1580___1605___1607____1610____1575 ___1662___1608___1604___1608___1711___1607___1575
چیه؟ چون من الان برنامه پی دی اف رو نصب نکردم امتحان کنم

Maggy_P
12-09-2007, 12:49
ببخشید پسوند فایل __1578___1585___1580___1605___1607____1610____1575 ___1662___1608___1604___1608___1711___1607___1575
چیه؟ چون من الان برنامه پی دی اف رو نصب نکردم امتحان کنم
پسوندش PDF

Maggy_P
12-09-2007, 13:13
اينم يه عكس از جيل:31:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Maggy_P
12-09-2007, 16:42
براي دانلود Pdf ها به صفحه ي قبل رجوع كنيد!

Maggy_P
13-09-2007, 09:38
بچه ها من الآن خيلي خيلي عصبانيم اگه ميخوايد بدونيد چرا بريد اينجا رو ببينيد

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

*PiNk PaNTHeR*
13-09-2007, 11:05
بچه ها من الآن خيلي خيلي عصبانيم اگه ميخوايد بدونيد چرا بريد اينجا رو ببينيد

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

سلام.
بابا مگه کمپانیها از وارزها عصبانی میشن که شما عصبانی هستید؟
یک کار کنید خودتون توی همه فرومهایی که هستید این رو بذارید تا اینجور مشکلات پیش نیاد;)
من به آلیسما گفتم دیگه دنبالش نرفتم ببینم RE2 رو گذاشته یا نه.

Maggy_P
13-09-2007, 11:14
سلام.
بابا مگه کمپانیها از وارزها عصبانی میشن که شما عصبانی هستید؟
یک کار کنید خودتون توی همه فرومهایی که هستید این رو بذارید تا اینجور مشکلات پیش نیاد;)
من به آلیسما گفتم دیگه دنبالش نرفتم ببینم RE2 رو گذاشته یا نه.
حتما دارم اين كارو ميكنم:46:

Alisma
13-09-2007, 11:19
سلام.
بابا مگه کمپانیها از وارزها عصبانی میشن که شما عصبانی هستید؟
یک کار کنید خودتون توی همه فرومهایی که هستید این رو بذارید تا اینجور مشکلات پیش نیاد;)
من به آلیسما گفتم دیگه دنبالش نرفتم ببینم RE2 رو گذاشته یا نه.

نه من هنوز نرفتم اونجاها

ولي كار بهتري كه كردم اسم خودمون و فروم و همه چي رو شناسنامه اي آخر پي دي اف ها نوشتم كه نشه بدون كپي رايت استفاده كرد.

براي ديدنش مي تونين به اينجا مراجعه كنين: :8::31:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Maggy_P
13-09-2007, 12:08
نه من هنوز نرفتم اونجاها

ولي كار بهتري كه كردم اسم خودمون و فروم و همه چي رو شناسنامه اي آخر پي دي اف ها نوشتم كه نشه بدون كپي رايت استفاده كرد.

براي ديدنش مي تونين به اينجا مراجعه كنين: :8::31:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

منم تمام اين كارا رو كردم براي اويل 3:10:

Ali Pacino
20-09-2007, 15:00
بچه ها ازتون ممنونم کارتون ایول داره
فکر کنم تو این فایل Pdf اپیلوگ ها نبود

cyrus_ln
20-09-2007, 16:35
بچه ها ازتون ممنونم کارتون ایول داره
فکر کنم تو این فایل Pdf اپیلوگ ها نبود

اپيلوگ ها جداس و لينكش هم صفحه قبله.

Maggy_P
20-09-2007, 20:49
يعني صفحه 10

Ali Pacino
21-09-2007, 07:45
اپيلوگ ها جداس و لينكش هم صفحه قبله.درسته لینک بالائی بود فقط پایینی رو دانلود کردم ولی حالا مشکلم حل شد دمتون گرم بازم از این کارا بکنید بابت همه چی ممنون
خسته نباشید:11::10:

Maggy_P
21-09-2007, 12:05
درسته لینک بالائی بود فقط پایینی رو دانلود کردم ولی حالا مشکلم حل شد دمتون گرم بازم از این کارا بکنید بابت همه چی ممنون
خسته نباشید:11::10:
خواهش ميكنم ترجمه ي اويل 2 هم ديگه داره تموم ميشه :46:

Ali Pacino
21-09-2007, 23:28
ایول
اویل 2 هم تموم شه اویل 1 رو هم زحمتش رو بکشید که کره خوری کامل بشه من عاشق این بازی هستم
یه نکته ائی هست که من یادم اومده تازه چون من اویل 3 رو خیلی وقت پیش تموم کردم
هر 30 تا فایل رو می گرفتی تو بازی یادداشت روزانه جیل یا یه چی تو این مایه ها باز می شد امکانش هست زحمت ترجمه این یکی رو هم بکشین

Maggy_P
22-09-2007, 09:29
ایول
اویل 2 هم تموم شه اویل 1 رو هم زحمتش رو بکشید که کره خوری کامل بشه من عاشق این بازی هستم
یه نکته ائی هست که من یادم اومده تازه چون من اویل 3 رو خیلی وقت پیش تموم کردم
هر 30 تا فایل رو می گرفتی تو بازی یادداشت روزانه جیل یا یه چی تو این مایه ها باز می شد امکانش هست زحمت ترجمه این یکی رو هم بکشین
آره ولي من اونو توي فايل هاي اويل 2 ترجمه كردم ولي اگه خواستيد توي اين تاپيكم ميزارم :46:

Ali Pacino
22-09-2007, 11:40
به نظرم با توجه به عنوان این تاپیک اینجا مناسبتش بیشتره در هر صورت بازم ممنون

Maggy_P
22-09-2007, 12:00
خاطرات جيل
7 آگوست
دو هفته از اون اتفاق ميگذره. جراحت من خوب شده اما من هيچ وقت نميتونم فراموشش كنم. براي بيشتر مردم اين حالا ديگه تاريخه. ولي براي من... هر وقت چشمامو ميبندم همه چيز دوباره برام زنده ميشه. زامبي هاگوشتهاي مردم رو ميخوردند و جيغ هايي كه افراد تيممون در حال مرگ ميكشيدند. نه... زخم هاي روحي من هنوز خوب نشدن.......
13 آگوست
كريس علت خيلي از مشكلات رو پيدا كرده. اون چيفهميده؟ اون به ندرت با همكارهاي ديگه درباره ي اين موضوع صحبت ميكنه و اون دائماعصبانيه. يه روزي اون به ارلن كه يكي از بچه هاي بخش جناييه يه مشت جانانه زد!! چوناون فقط به طور خيلي اتفاقي روش قهوه ريخته بود. من بلافاصله جلوشو گرفتم. اما اون وقتي منو ديد به من يه چشمك زد و رفت. من در تعجبم كه چه اتفاقي داره براش ميفته........
15 آگوست
نصف شب كريس كه يه هفته مرخصي گرفته بود به من زنگ زد و ازم خواست كه يه سري به آپارتمانشبزنم. وقتي من وارد اتاقش شدم به من يه جفت كاغذ نشون داد. اونا درباره ي ويروسي به نام G بودن. بعدش كريس بهم گفت كه كابوس هاش هنوز ادامه دارن. اون در واقع بهم فهمونده بود كه اين اتفاق هنوز تموم نشده. از اون روز به بعد اون هر روز باخودش درگير بود بدون اينكه مثل هميشه چيزي به من بگه.
24 آگوست
كريس امروز به اروپا رفت. باري به من گفت كه ميخواد خانوادشو به كانادا بفرسته و بعدش دنبال كريس بره. من تصميم گرفتم كه براي مدتي توي شهر راكون بمونم. چون من ميدونم كه امكان داره بررسي اين شهر در اين مدت خيلي مهم باشه. يه ماه يا بيشتر من هم توي اروپا با اونا همراه ميشم. جنگ ما تازه شروع شده.......

redblood
26-09-2007, 23:50
[/quote]
يه ماه يا بيشتر من هم توي اروپا با اونا همراه ميشم. جنگ ما تازه شروع شده.......
[/quote]


اینا که همیشه تازه داره جنگشون شروع میشه!!!!:21:
حالا راستی اینکه گفته تو اروپا به هم ملحق میشیم،ربطی به evil4 داره که توی اسپانیا اتفاق می افته؟
در کل مگی جان تاپیکت خیلی توپه. خیلی زحمت کشیدی،دستت درد نکنه.:10:

Maggy_P
01-10-2007, 14:19
يه ماه يا بيشتر من هم توي اروپا با اونا همراه ميشم. جنگ ما تازه شروع شده.......
[/quote]


اینا که همیشه تازه داره جنگشون شروع میشه!!!!:21:
حالا راستی اینکه گفته تو اروپا به هم ملحق میشیم،ربطی به evil4 داره که توی اسپانیا اتفاق می افته؟
در کل مگی جان تاپیکت خیلی توپه. خیلی زحمت کشیدی،دستت درد نکنه.:10:[/quote]
خواهش ميكنم
در مورد اويل 4 بايد بگم كه فكر نكنم ربطي داشته باشه ولي احتمالا توي اويل 5 جيل هست :46:

redblood
01-10-2007, 17:42
خواهش ميكنم
در مورد اويل 4 بايد بگم كه فكر نكنم ربطي داشته باشه ولي احتمالا توي اويل 5 جيل هست :46:


تو اویل 5 شخصیت کریس نقش اوله که احتمالش زیاده جیل هم همراش باشه.ولی اینا که قرار بود برن اروپا،چطور تو RE5 سر از آفریقا در میارن؟بعد یه سوال برای من هست،یعنی یادم رفته.توی اویل 1 یکی از شخصیت ها کریس بود،اون یکی جیل بود یا کس دیگه ای بود؟

راستی مگی جان چرا دیگه ترجمه نمیذاری؟اگه تموم شده میخوای بریم سراغ ترجمه های اویل 4؟منم کمکت میکنم.

Ali Pacino
01-10-2007, 17:59
تو اویل 5 شخصیت کریس نقش اوله که احتمالش زیاده جیل هم همراش باشه.ولی اینا که قرار بود برن اروپا،چطور تو RE5 سر از آفریقا در میارن؟بعد یه سوال برای من هست،یعنی یادم رفته.توی اویل 1 یکی از شخصیت ها کریس بود،اون یکی جیل بود یا کس دیگه ای بود؟

راستی مگی جان چرا دیگه ترجمه نمیذاری؟اگه تموم شده میخوای بریم سراغ ترجمه های اویل 4؟منم کمکت میکنم.
آفریقا رو منم نمی دونم!
جواب شما + هست جیل ولنتاین بود

Maggy_P
01-10-2007, 18:53
تو اویل 5 شخصیت کریس نقش اوله که احتمالش زیاده جیل هم همراش باشه.ولی اینا که قرار بود برن اروپا،چطور تو RE5 سر از آفریقا در میارن؟بعد یه سوال برای من هست،یعنی یادم رفته.توی اویل 1 یکی از شخصیت ها کریس بود،اون یکی جیل بود یا کس دیگه ای بود؟

راستی مگی جان چرا دیگه ترجمه نمیذاری؟اگه تموم شده میخوای بریم سراغ ترجمه های اویل 4؟منم کمکت میکنم.
جيل والنتين بود و من هم چند روز نبودم به همين خاطر نتونستم ترجمه بزارم ترجمه ي فايل هاي اويل 4 هم تموم شده بعد از اون ما رفتيم سراغ 3 و 2 و 1

StormWielder
02-10-2007, 00:05
خوب برین سراغ Code Veronica !!!

Maggy_P
02-10-2007, 13:50
بگذاريد 1 تموم بشه چشم!

علیرضا
02-10-2007, 19:27
بچه ها از همتون ممنونم
از Maggy_p عزیز و از بقیه ی دوستانی که زحمت کشیدن و این کار رو به پایان رسوندن بسیار بسیار متشکرم.

به خدا من هم تو روز های اول کار این تاپیک , درگیر کار شده بودم .... کارهایی انجام دادم.... چیزهایی آماده کردم ولی باور کنید در مقابل کارهای شما اصلاً ارزش نداشتن و دیگه براتون آپلود نکردمشون....

ولی به خدا هر کاری که بخواین من برا این Resident Evil یا بقیه شون , با کمال میل انجام می دم....

من خیلی به این بازی علاقمند هستم... هر کاری براش می کنم.

....

Maggy_P
02-10-2007, 20:40
اگه كمك كنيد كه ما خوشحال ميشيم
اگه خواستيد ميتونيد توي ترجمه ي فالهاي اويل 1 كمك كنيد

redblood
02-10-2007, 22:57
آفریقا رو منم نمی دونم!
جواب شما + هست جیل ولنتاین بود


جيل والنتين بود و من هم چند روز نبودم به همين خاطر نتونستم ترجمه بزارم ترجمه ي فايل هاي اويل 4 هم تموم شده بعد از اون ما رفتيم سراغ 3 و 2 و 1


بچه ها مرسی از جواباتون.:11:ولی من جا خوردم مگی،کی ترجمه شد؟:18:ترجمش تو تاپیک evil4 هست دیگه؟

Maggy_P
03-10-2007, 12:44
بچه ها مرسی از جواباتون.:11:ولی من جا خوردم مگی،کی ترجمه شد؟:18:ترجمش تو تاپیک evil4 هست دیگه؟
اول از همه اويل 4 رو ترجمه كرديم برو تاپيك هاي قبلي رو بگرد پيداش ميكني اسمش ترجمه ي فايل هاي biohazard 4 هست.

AidinSniper
14-10-2007, 19:06
سلام

من کمک نياز دارم. توي برج ساعت، اون جعبه موزيکه رو تنظيم کردم که آهنگ رو عين خودش بزنه. منها يه در پايين هست که خداي زمان روش يه چيزي نوشته، اونو نمي تونم باز کنم. همه جا رو هم گشتم، کسي مي تونه کمکم کنه؟

پيشاپيش ممنون

Maggy_P
14-10-2007, 19:22
سلام

من کمک نياز دارم. توي برج ساعت، اون جعبه موزيکه رو تنظيم کردم که آهنگ رو عين خودش بزنه. منها يه در پايين هست که خداي زمان روش يه چيزي نوشته، اونو نمي تونم باز کنم. همه جا رو هم گشتم، کسي مي تونه کمکم کنه؟

پيشاپيش ممنون
برو اينجا جوابتو دادم


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

h6750
24-01-2008, 20:18
سلام
برای شما
لطفا راهیافت فارسی بازی resident evil 3 بذارید ممنونم

Maggy_P
24-01-2008, 22:34
منظورت از راهيافت چيه؟

h6750
26-01-2008, 07:54
دوست من سلام
توی همه ی سایتها راهنمایی هایی که افرادی که قبلا یه بازی رو انجام دادن به دیگران میکنن رو میگن راهیافت.
مثلا اینکه توی فلان اطاق باید فلان کار رو بکنی یا مثلا قاب عکس رو کنار بزنی وپشتش یه چیزی هست که باید برداری و...........
معمولا کسانی که قبلا بازی رو انجام دادن ویا کسانی که راهیافت های انگلیسی رو به فارسی ترجمه میکنن .
نمیدونم تونستم مطلب رو خوب برسونم یا نه؟

imeni
26-01-2008, 09:35
من نفهميدم بالاخره ويروس T-Virus است يا G-Virus ؟؟؟

Maggy_P
26-01-2008, 15:11
من نفهميدم بالاخره ويروس T-Virus است يا G-Virus ؟؟؟

بله متوجه شدم اما راهيافتي ندارم مگر اينكه بشينم همش رو واستون تايپ كنم

ويروس T در رزيدنت اويل 3 بود در واقع هر دوشون بودن!

h6750
26-01-2008, 17:15
بله متوجه شدم اما راهيافتي ندارم مگر اينكه بشينم همش رو واستون تايپ كنم

ويروس T در رزيدنت اويل 3 بود در واقع هر دوشون بودن!
اگه لطف كني كه خيلي خيلي ممنونت ميشم البته من انگليسيش رو دارم.


بازم ممنونم

Maggy_P
28-01-2008, 22:54
اگه لطف كني كه خيلي خيلي ممنونت ميشم البته من انگليسيش رو دارم.


بازم ممنونم
باشه سعي ميكنم توي هر روز كميش رو برات تايپ كنم بزارم توي تاپيك ولي شايد كمي طول بكشه عجله كه نداريد؟
:13:

h6750
29-01-2008, 08:01
باشه سعي ميكنم توي هر روز كميش رو برات تايپ كنم بزارم توي تاپيك ولي شايد كمي طول بكشه عجله كه نداريد؟
:13:
سلام .نه دوست من عجله ندارم .
بزرگواري ميكنيد. ممنونم

redfild
29-01-2008, 18:47
من نفهميدم بالاخره ويروس T-Virus است يا G-Virus ؟؟؟

خب در re3 ویروس T بصورت عمومی پخش شده ، اما تنها نمونه موجود از ویروس G که ویلیا بیرکین اون رو کشف کرده و ذر Re2 در گردنبد شری قرار داشت ، به دست هنک یا آقای مرگ قرار داره . یکی از چهار کاماندویی که در re2 به ویلیام بیرکین حمله می کنن و فایلها و نمونه های تحقیقاتیش رو برای مرکز آمبرلا می دزدن ، در کل هانک یک فرد کاملا وفادار به آمبرلا هست . نمونه دیگری از ویروس G رو هم Ada از خون غول آخر re2 یا همون ویلیام بیرکین میکشه و برای آلبرت وسکر می بره ، که در 3 شما نجاتش رو نمی بینین ولی در حقیقت قبل از انفجار بزرگ نجات پیدا می کنه ، دموی این فرار در بازی Re:UC قابل مشاهده هست . در RE:UC یکجا ADA میگه اگر ویروس T این بود (مصیبتهای به بار اومده ) ویروس G چه خواهد کرد !

من سعی می کنم تو این تاپیک مختصری از ویروسها و چگونگی به وجود آمدنشون صحبت کنم . مرسی


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

راستی از توضیحات مگی عزیز هم ممنونم