PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : اشعـار عاشقـانـه



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 [31] 32 33 34 35 36 37 38

F l o w e r
24-06-2011, 22:11
ــهَر چــِ آدَم میـ گــُــذارَم در کـَفه ی دیگـَـر

بــاز تـــــو

سَـنگیــن تـَری ..

_ مریم ملکــــ دار _

ghazaleh366
24-06-2011, 22:15
آرام و بیصدا

اشک های بیگناهم

می غلتند بر گونه ها

تا که فرونشانند آتش درون را

شوریش از یادم میبرد

تلخی نبودنت را

و بجای انگشتان تو

به آرامی نوازش میکند صورتم را




نازنیم ، و تو هی به آسمان نگاه نکن!

باران نمیبارد

خیسی شانه هایت

از اشک های من است




چشمانم به نگاه تو منتظر

دستانم در پی نوازش هایت

و قلب آشفته ام تاپ تاپ میکند

قلبک نازنینم هیس !

به او گفته ام دیگر دوستش ندارم

و تو باز دست مرا رو کردی!




آه اگر دوباره برگردی

باز نگاهت خواهم کرد

انقدر که سیر شود دلم

نوازشت خواهم کرد

و بوسه ها خواهم ربود از لبانت

در آغوشت خواهم کشید تا واپسین روز

دیگر نخواهم گذاشت که بگریزی

آهوی گریز پای من !




آیا روزی خواهد رسید که دوباره ما شویم؟

آیا دوبار همه ی زندگی ات خواهم شد؟

آیا هنوز دوستم داری؟

آیا ...

کسی چه میداند؟

اما من ...

دیوانه وار دوستت خواهم داشت

برایت خواهم سرود عاشقانه هایم را

تا که همیشه در دلم زنده بمانی

و ستاره های کویر

برای شمارش دوست داشتن هایم

هیچوقت زیاد نیایند

دوستت دارم به اندازه ی

ستارگان شب های کویر

از وبلاگ زمزمه های خلوت یک زن....

maryam & m
24-06-2011, 22:58
فقط غروب جمعه نیست

که دلگیر است ؛

کافیست دلت، گیــــــــر باشد ..

sara_girl
24-06-2011, 23:59
*آخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار*


*تا که تنهایی ات از دیدن آن ، جا بخورد*


*و بداند که دل من با توست ، در همین یک قدمی!*

ŞHÍЯÍŃ
25-06-2011, 08:50
گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم
گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم
گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند
گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم.......:40:

Eshghe_door
25-06-2011, 11:26
*آخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار*


*تا که تنهایی ات از دیدن آن ، جا بخورد*


*و بداند که دل من با توست ، در همین یک قدمی!*



هرگز از بی کسی خویش مرنج

هرگز از دوری این راه مگو

و ازین فاصله ها

که میان من و توست

و هرآنگه که دلت تنگ من است

بهترین شعر مرا قاب کن و

پشت دیوار نگاهت بگذار

تا که تنهاییت از دیدن من جا بخورد

و بداند که دلم با دل توست

و همین نزدیکیست...:11:

Pessimist
25-06-2011, 13:58
آنسوی تیک تاک عقربه ها
هنوز نبض پاهایم در تپش است



فردایم خسته تر از دیروز
در آغوشم
بی رمق پخش می شود



و خستگی ام را
نیمکت خالی عشق
با نم نم باران آه می کشد



در زوال برگ ها
زوزه باد هنوز رقصان است



و چشمانی
در قاب بی خواب پنجره
همیشه شبچراغ کوچه است



بی من...



بی تو...

Puneh.A
25-06-2011, 16:12
بـه فکر نــوازش دست های منی!
بی آنکــه بدانی ؛
دلـــم است کــه تنهــا مانــده ..
دست هایــم ، دو تاینــد

part gah
25-06-2011, 20:29
امشبــــ ... میخوای بری بدون من...

خــــیسه چشای نیمه جون من...

حرفات... نمیشه باورم چه کار کنم... خدایا

آره.... تو راست میگی که بــــد شدم...

آروم... میگی که جون به لب شدم...

امشبــــ... بمون اگه بری چیزی درست نمیشه

راحتــــ... داری میری که بشکنم...

عشقمـــ ....بزار نگات کنم یکم...

شـــاید با هم بمونه دستای ما

به جونه تو... دیگه نفس نمونده واسه من...

نرو تو هم دلم رو نشکن...

دلم جلو چشمات داره میمیــــره

نگام نکن...

بزار دلم بمونه رویه پاهاش...

فقط یه ذره آخه مهربون باش...

خـــــدا ببین چه جوری داره میره

ساده... نمیشه بی خبر بری...

عشقمـــ... بگو نمیشه بگذری... از من... بگو کنارمی همیشه

تورو خــــدا... بین چه حالیم نگو که میری...

دلم میخواد که دستمو بگیری...

نرو بدونه تو شکنجه میشم

پیشم بمون... دیگه چیزی نمیگم آخریشه...

کسی واسم شبیه تو نمیشه...

بمون الهی من واست بمیرمـــــ

Mehran-King
25-06-2011, 20:49
امشبــــ ... میخوای بری بدون من...

خــــیسه چشای نیمه جون من...

حرفات... نمیشه باورم چه کار کنم... خدایا

آره.... تو راست میگی که بــــد شدم...

آروم... میگی که جون به لب شدم...

امشبــــ... بمون اگه بری چیزی درست نمیشه

راحتــــ... داری میری که بشکنم...

عشقمـــ ....بزار نگات کنم یکم...

شـــاید با هم بمونه دستای ما

به جونه تو... دیگه نفس نمونده واسه من...

نرو تو هم دلم رو نشکن...

دلم جلو چشمات داره میمیــــره

نگام نکن...

بزار دلم بمونه رویه پاهاش...

فقط یه ذره آخه مهربون باش...

خـــــدا ببین چه جوری داره میره

ساده... نمیشه بی خبر بری...

عشقمـــ... بگو نمیشه بگذری... از من... بگو کنارمی همیشه

تورو خــــدا... بین چه حالیم نگو که میری...

دلم میخواد که دستمو بگیری...

نرو بدونه تو شکنجه میشم

پیشم بمون... دیگه چیزی نمیگم آخریشه...

کسی واسم شبیه تو نمیشه...

بمون الهی من واست بمیرمـــــ




آرزویم این است


آرزويم اين است ؛ نتراود اشك در چشم تو هرگز ؛

مگر از شوق زياد

نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز ؛

وبه اندازه ي هر روز تو عاشق باشي

عاشق آنكه تو را مي خواهد . . .

و به لبخند تو از خويش رها مي گردد

و تو را دوست بدارد به همان اندازه ؛

كه دلت مي خواهد

درميان من وتو فاصله هاست



گاه مي انديشم



مي تواني تو به لبخندي اين فاصله را برداري



تو توانايي بخشش را داري



دست هاي تو توانايي آن را دارد



که مرا



زندگاني بخشد




چشمهاي تو به من مي بخشد




شورعشق ومستي




و تو چون مصرع شعري زيبا ،


سطر برجسته اي از زندگي من هستي



تقدیم برای پری قصه ها


باشد که همدلی و همدردی مرا پذیرا باشد:

ایکاش آشنایی ها نبود


دلبستگی ها نبود


تاریکی شب ،همیشه مهمان خانه ای نبود


آمدنی درکار نبود


ایکاش و هزاران ایکاش


گرهی بسته میان نگاه منو تو نبود


دستی به تمنای نوازش محتاج نبود


کلیدی برای گشودن قفل دل ها نبود


مهری بین شمع و پروانه نبود


ایکاش و هزاران کاش[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mostafa 1981
25-06-2011, 21:19
چیزی عوض نشده است
کوچھ ھمان ، خاطرات ھم
حتا کفش و روسری ات
اما خودت ...
کاش کفش و کوچھ ، خاطرات و روسری
عوض می شدند
اما تو ...
ولی من
ھنوز دلشده ام .

diana_1989
25-06-2011, 21:49
[/COLOR]
گیلاس هایت، زیر ِ دندان ِ روزگار ...؛

تجربه کرده ام که :

گاه شیرینی، نه در مزه ...

که در صدا ست.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

---------- Post added at 10:49 PM ---------- Previous post was at 10:46 PM ----------


در باغِ آرزوهایم

گُل کرده است خدا،

من اما هنوز

حیرانِ شکوفه‌های کاغذی‌اَم

که شکفته‌اَند لابه‌لای گیسوهات!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

maryam & m
26-06-2011, 00:32
تــــو

یـک تنـه

تمـام یکـی نبود هـای قصـه ای !

هــمیـن ...!

Mehran-King
26-06-2011, 07:35
بوي خوش تو هر كه ز باد صبا شنيد
از يار آشنا سخن آشنا شنيد
اي پادشاه حسن چشم به حال گدا فكن
كاين گوش بس حكايت شاه و گدا شنيد
خش آمد گل زان خوشتر نباشد
كه در دستت به جز ساغر نباشد
زمان خوش دلي درياب و درياب
كه دائم در صدف گوهر نباشد

Lady parisa
26-06-2011, 08:08
تو را دوست خواهم داشت
آن چنان که خود را
حتی اگر...
تمام عشاق را دیوانه بخوانی
و عشق را قصه ای بی انجام
من ...
تو را دوست خواهم داشت
بیشتر از آن چه؛ خود را!!!




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hadi King
26-06-2011, 09:59
عشـق كه گـدايی نـدارد .

يادت نيست مگر؟

اين نذر مـن بود ،

كه كوه شوم و پای نبودن هايت بمانم

...

part gah
26-06-2011, 10:50
هر نُتی که از عشقـــــــ سخن بگوید

زیباست.

حالا

سمفونی پنجم بتــــهوون باشد،

یا زنگ تلفنی که در انتظــــــار صدای توست.

raha bash
26-06-2011, 11:18
می توان شعری گفت

که در آن "جغد کبوتر باشد

وقفس مدرسه ای بی همتا

میتوان "کرکس" را

پدر دانش رأفت نامید !


وبه روباه لقب داد

که علامه ترین مخلوق است

می توان شعری گفت

که در آن رنگ "مقدس"و "ریا"

اصل عبادت باشد

---------- Post added at 01:18 PM ---------- Previous post was at 01:15 PM ----------


...منم چون تو...به شکل دیگر ی
بازیچه ی این روزگار تلخ بی حرمت

رها دردیدگان آنکه

""معنای رهائی"" را
نمیداند!

ولی این قصه میدانم
که من ، قوی سپید رفته از یادم

Pessimist
26-06-2011, 11:24
یادش بخیر دیروز
آنروزهای رفته که از یادمان نرفته

آن روزها که دیده غافل به زیر پا بود
در جان وباور ما شوری دگر بپا بود

شور جوانیه ما آنروزها دگر بود
فکر رسیدن اما، از شام تا سحر بود

آن روزهای آبی، آن شوکت جوانی
آن عشق و آن حرارت، تازگی و طراوت

جزء خاطرات دیروز
چیزی نمانده امروز

ازمن چه مانده باقی، عزلت به کنج غربت
از تو چه مانده بر جای، افسوس و آه و حسرت.

Unique 2626
26-06-2011, 17:01
عشق شماره تلفنی است که سالها به دنبال آن می گرديم . . .

Puneh.A
26-06-2011, 19:48
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد ؟
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد ؟


آه از آن نرگس جــادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چــه کرد ؟


اشک من رنگ شفــق یافت ز بی ‌مهری یار
طالع بی‌ شفقت بین که در این کار چه کرد ؟


برقی از منـــزل لیلی بدرخشیـد سحــر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کــرد ؟


ساقیا جام می‌ام ده که نگارنـده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد ؟


آن کــــه پرنقــــش زد این دایـره مینـایی
کس ندانست که در گردش پرگـار چه کرد ؟


فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینـــــه ببینید که با یــــــار چه کرد ؟

sara_girl
26-06-2011, 21:37
در و ديوار اتاقم بوي خون میدھد

من امشب تمام وابستگي ام را

به تو

به تیغ كشیده ام

Alireza_SA
26-06-2011, 23:03
دعایت میکنم امشب

دعایت می کنم، عاشق شوی روزی
بفهمی زندگی بی عشق نازیباست
دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی
به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی
بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها
بخوانی نغمه ای با مهر
دعایت می کنم، در آسمان سینه ات
خورشید مهری رخ بتاباند
دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی
بیاید راه چشمت را
سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر
دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی
با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را
دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا
تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری
و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد
مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی
دعایت می کنم، روزی بفهمی
گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو نزدیک است
دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد
با عشق، بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست
شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا
بخوانی خالق خود را
اذان صبحگاهی، سینه ات را پر کند از نور
ببوسی سجده گاه خالق خود را
دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی
پیدا شوی در او
دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و
با او بگویی:
بی تو این معنای بودن، سخت بی معناست
دعایت می کنم، روزی
نسیمی خوشه اندیشه ات را
گرد و خاک غم بروباند
کلام گرم محبوبی
تو را عاشق کند بر نور
دعایت می کنم، وقتی به دریا می رسی
با موج های آبی دریا به رقص آیی
و از جنگل، تو درس سبزی و رویش بیاموزی
بسان قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانی
لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی
به کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانی
دعایت می کنم، روزی بفهمی
در میان هستی بی انتها باید تو می بودی
بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا
برایت آرزو دارم
که یک شب، یک نفر با عشق در گوش تو
اسم رمز بگذشتن ز شب، دیدار فردا را به یاد آرد
دعایت می کنم، عاشق شوی روزی
بگیرد آن زبانت
دست و پایت گم شود
رخساره ات گلگون شود
آهسته زیر لب بگویی، آمدم
به هنگام سلام گرم محبوبت
و هنگامی که می پرسد ز تو، نام و نشانت را
ندانی کیستی
معشوق عاشق؟
عاشق معشوق؟
آری، بگویی هیچ کس
دعایت می کنم، روزی بفهمی ای مسافر، رفتنی هستی
ببندی کوله بارت را
تو را در لحظه های روشن با او
دعایت می کنم ای مهربان همراه
تو هم ای خوب من
گاهی دعایم کن

sara_girl
27-06-2011, 00:44
عبور می کنم


هر روز


از کنار نیمکت های خالی پارک


طوری که انگارکسی


در نیمکت های آخرین


انتظارم را می کشد


و به آنجا می رسم


باید وانمود کنم



که باز هم دیر رسیده ام...

maryam & m
27-06-2011, 09:36
از معجزاتش اين بود كه
آغوشش
عصر جمعه نداشت!!

hamid_diablo
27-06-2011, 10:11
هی!فلانی زندگی شاید همین باشد؟
یک فریب ساده و کوچک.
ان هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمی خواهی.
من گمانم زندگی باید همین باشد.

Pessimist
27-06-2011, 12:25
در حسرت یک نگاه مهر آمیز
لحظه ها را پشت سر گذاردم و،
اکنون
سال ها به آن می اندیشم
چرا ریشه های پیر انتظار
نیشخند زنان به پیکرم تنیده اند؟
درحالی که تیشه ی برّّان رهائی را بر دست دارم.

M3HRD@D
27-06-2011, 12:42
از تو و فاصله با تو
از تو با حضوری دلتنگ

تنها مونده بغضی سنگین
که تو سینه میزنه چنگ

این غم پنهونی من
تو ندونستی چه تلخه

این تو خود شکستن من
تو ندونستی چه سخته

کاشکی بودی تا ببینی
لحظه هام بی تو میمیرن


واسه با تو نبودن
انتقام از من میگیرن

حالا همصدا با یادت
شعر موندن میخونم

میدونم که ناگزیری
اما منتظر میمونم

موندن من یه گریزه
تو هجوم نا امیدی

تو در این هجوم ساکن
یه حضور نا پدیدی...

Hadi King
27-06-2011, 13:25
به گوش خدا برسانید

حوای این آدم سالهاست که رفته است !

این آدم تنها را برگرداند پیش خودش!

بهشتش را نمیخواهم

به جهنمش هم راضی ام !

هر جایی باشد به جز این دنیا !

این دنیا زیادی بوی حوا گرفته است !!!

...

Lady parisa
27-06-2011, 14:29
چگونه مي خواهي دوستت دارم هايت را...

باور كند؟!
وقتي رد دندان هاي من را
گوشه ي شكلات هديه ي تو
در روز عشاق مي بيند؟!
كاش مي فهميدي كاغذ كادو را
مخفيانه باز كرده ام!!!



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

raha bash
27-06-2011, 14:30
دل به تو بستم چون دل بسته ام بودی
ترسیدم از روزی که تو عاشقم باشی و من نه
ترسیدم از روزی که زخم خورده ام شوی
ترسیدم از روزی که بخاطرم بگریی
عاشقت شدم تا نترسم
عاشقت شدم اما تو بریدی
نترسیدی از روزی که من عاشق باشم و تو نه
نترسیدی از روزی که زخم خورده ات شوم
نترسیدی از روزی که بخاطرت بگریم
دل بریدی چون نترسیدی

part gah
27-06-2011, 14:30
همین که هستی
همین که لابلای کلماتم
نَفَس میکشی
راه میروی
در آغوشم میگیری


همین که پناه ِ واژه هایم شده ای
همین که سایه ات هست


همین که کلماتم از بی "تو"یی
یتیم نشده اند
کافی‌ست برای یک عمر آرامش ؛

باش!


حتی همین قدر دور
حتی همین قدر دست نیافتنی...

N I N A
27-06-2011, 17:22
عبــــــــــــور ، یعنـــی:
لحظـــه ‌هایی کــــه می‌روی؛
ســــــال‌هایی کـــــــه می‌مانـــــــــــم ..

Soap MacTavish
27-06-2011, 17:35
عشق آن نیست که کنارش باشی
عشق آنیست که بیادش باشی
--------------------------------------
تو که عشقو تو ویرونی ندیدی
شب سر در گریبونی ندیدی
نمیدونی چه دردی داره دوری
تو که رنگ پریشونی ندیدی

Unique 2626
27-06-2011, 18:25
هرگز هيچ حسرتی در دنيا اين چنين يکجا جمع نمی شود که در اين سه کلمه جمع شده است :


. . . او - دوستم - ندارد . . .

nil2008
27-06-2011, 19:00
اي مهربان تر از من ،بامن
در دستهاي تو
آيا كدام رمز بشارت نهفته بود؟
كز من دريغ كردي...
تنها تويي،
مثل پرنده هاي بهاري در آفتاب
مثل زلال قطره ي باران صبحدم
مثل نسيم ِ سرد ِ سحر
مثل ِ سِحر ِ آب
آواز مهرباني تو با من
در كوچه باغ هاي محبت
مثل شكوفه هاي سپيد سيب
ايثار سادگي است...
افسوس!
آيا چه كسي تو را
از مهربان شدن با من
مايوس ميكند؟
حميد مصدق

sara_girl
27-06-2011, 22:54
بگذار دکتر بگوید
آلرژی فصلی ست
ولــی من میدانم
که از دوری توســـــت
که نفس هـــایم
به ش.م.ا.ر.ه افتــــاده ..

mostafa 1981
27-06-2011, 23:34
رفتی وُُ
چشمانم شکستند
اشکم شبیھ گیلاس شد
و ھمھ جا را
جای خالی تو پر کرد
بعد از آن بود
کھ شکل باران شدم
و تو محو
مثل شعر ھای نگفتھ ام
کاش نمی دیدمت .

maryam & m
28-06-2011, 00:07
دنبال یک کلمه می گردم
یک کلمه ی خاموش
مانند یک بوسه
که جمع کند همه ی کلمات را
روی لب های تو

شهاب مقربین

Puneh.A
28-06-2011, 10:34
ای شب از رویای تو رنگین شده

سینه از عطر توام سنگین شده

ای به روی چشم من گسترده خویش

شادیم بخشیده از اندوه بیش

همچو بارانی که شوید جسم خاک

هستیم زآلودگی ها کرده پاک


ای تپش های تن سوزان من

آتشی در سایه مژگان من

ای زگندم زارها سرشارتر

ای ز زرین شاخه ها پربار تر

ای در بگشوده بر خورشیدها


در هجوم ظلمت تردیدها

باتوام دیگر زدردی بیم نیست

هست اگر جز درد خوشبختیم نیست

ای دل تنگ من و این بار نور

های و هوی زندگی در فعر گور

iranzerozone
28-06-2011, 11:36
آدم هـا می آینـد
زنـدگی می کننـد
می میـرنـد و می رونـد ...
امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو
آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه
آدمی می رود امــا نـمی میـرد!
مـی مـــانــد
و نبـودنـش در بـودن ِ تـو
چنـان تـه نـشیـن می شـود
کـه تـــو می میـری
در حالـی کـه زنــده ای ...

vahidhgh
28-06-2011, 12:09
چقدر سخت است گل آرزوهایت را در باغ دیگری ببینی
و هزار بار در خودت بشکنی و آنوقت آرام زیر لب بگویی
گل من باغچه نو مبارک

Lady parisa
28-06-2011, 14:53
از تـ ُ چـهـ پنهــانـ

گــاهۓ برایـم آنقـدر خواستنـۓ مۓ شوۓ

کـ شـروع مۓ کنم

بـ شمــارش تکـ تکـ ثانیـهـ

براۓ یکـ بار دیگـر رسیـدن

بـ بوۓ تنتــ ...




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Alireza_SA
28-06-2011, 15:00
نزدیک میشم وقتی حواست نیست

اونقد که مرزی جز لباست نیست !

از پشتِ سر چشماتو میگیرم

بگو کی ام ؟ وگرنه می میرم ...

نزدیک میشم وقتی حواست نیست

اونقد که مرزی جز لباست نیست

از پشت سر چشماتو میگیرم

بگو کی ام که برگشتم !؟
بگو ! وگرنه می میرم

منم اونکه تظاهر کرد نداره دیگه احساسی

شاید واسه همینم هست که دستامو نمیشناسی

منم اونکه ازت دوره ولی قهرش حقیقت نیست

که با تموم دلتنگیش تولد ِ تو دعوت نیست !

شاید از صورت ِخستم.. از این لحن ِ غم آلودم

بفهمی من کی ام امشب ! کجای زندگیت بودم !

نمیخواستم بدونی تو چرا به گریه افتادم ...

اگر اصرار میکردم تو رو از دست میدادم ! . . .

منم اونکه تظاهر کرد نداره دیگه احساسی

شاید واسه همینم هست که دستامو نمیشناسی !!

منم اونکه ازت دوره ولی قهرش حقیقت نیست !

که با تمام ِ دلتنگیش ! تولد ِ تو دعوت نیست !

مونا برزوئی

part gah
28-06-2011, 16:00
کاش مُــــــــردگـــــــــان

قبل از آنکه بــــــمیـــــــــرنـــــ ـــــد

چشم های تـــــــــــو را می دیـــــدنــــــــد !

Hadi King
28-06-2011, 16:04
آرزوی قشنگی ست ؛

داشتن ردّپای تو

کنار ِ ردّپای من

بر دشتِ سپیدِ پوشیده از برف ؛

هنوز اما

نه برف آمده

و نه تو ... !

Pessimist
28-06-2011, 19:07
چه به تنهایی جانم همدم

چه غریبم چه غریب ...

چه سزاوارترینم به سکوت

چه خموشم چه خموش ...

چه ملولم من از این خاطره های خسته

چه اسیرم چه اسیر

چه بهشتی در یاد و چه عمری بر باد

چه خزانم چه خزان



تو مگر یاد نداری

شب بارانی چشمان خمارم ازعشق

و زمین لرزه آن عصر دل انگیز بهار

و دریغی

که در آن اوج تماشا کردی

و خرامان رفتن

و ...

رفتن

همیشه رفتن .



دل تنگ خواهم ماند

همیشه

نه برای با تو بودن

برای

آمیزش عشق و طعم خوش لیمو

برای عاشقی هایم

برای

همه آن چیزهایی که ندیدی.

N I N A
28-06-2011, 19:07
اشکهایم ؛ شبیه تو شده اند !
می گریَم ،
اما
نمی آیند ...

Pessimist
29-06-2011, 10:26
مر بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را

خیانت قصه تلخی است اما از که می نالم
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را

نسیم وصل وقتی بوی گل می داد حس کردم
که این دیوانه پرپر می کند یک روز گل ها را

خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
نباید بی وفایی دید نیرنگ زلیخا را

کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست
چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را

نمی دانم چه افسونی گریبان گیر مجنون است
که وحشی می کند چشمانش آهوان صحرا را

چه خواهد کرد با ما عشق پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده‌تر کردی معما را

s@lome
29-06-2011, 10:51
حتی اگر نباشی می آفرینمت!

آنچنان که التهاب بیابان،سراب را!

iranzerozone
29-06-2011, 11:03
قرارمان فصل انگور.
شراب که شدم بیا!
تو جام بیاور٬
من جان !!!

Atefeh.N
29-06-2011, 12:10
ممنون از تشکرت elahe goddes
اما تکراری بود به دستور محمد آقا ویرایش شد . :14:

hamid_diablo
29-06-2011, 12:40
دریاچه‌ها را

به‌خاطر تو فراموش کردیم

آب‌راهه‌های باریک را به‌خاطر تو

برای تو بود اگر که در جهان آویختیم

به‌خاطر تو

نفرین همسایه‌های شمالی را

گذاشتیم روی دوش‌مان

و راه افتادیم به سمت جنوب

ما

هرگز

عاقبت به‌خیر نبودیم

F l o w e r
29-06-2011, 15:21
کاش گـُــذر زَمــان/ زَمــــآن در دَستـَـم بود /،



تــا لَحــظـه های بــآ تــو/ تـــو بودَن را

آنــقَدر طولآنـــی میکـَـردم /..



کــِ برآی بـی تــو بودن وَقـتی نـمی مآنـد /..!

Mohammad
29-06-2011, 18:01
ممنون از تشکرت elahe goddes
اما تکراری بود به دستور محمد آقا ویرایش شد . :14:

بعضی مواقع بجای پاک کردن مستقیم پست بدلیل تکراری بودن به کاربر اعلام می کنم که فلان پستت تکراریه . دوستان لطفا همون پست رو به پستی مفید تبدیل کنن ، منظور این هست نه اینکه فقط ویرایش بشه و پست از بین بره . :20:

Elahe Goddess
29-06-2011, 19:43
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




از تـ ُ چـهـ پنهــانـ
گــاهۓ برایـم آنقـدر خواستنـۓ مۓ شوۓ
کـ شـروع مۓ کنم بـ شمــارش تکـ تکـ ثانیـهـ
براۓ یکـ بار دیگـر رسیـدن بـ بوۓ تنتــ ...
هرکجا بروی، مرا خواهی دید.
یک شب، ...
تمامِ شهر را دیوانه وار با خیال تْ قدم زده اَم.


************************************************

خواب هایت را با که شریک میشوی
اما هنوز شـریک تمام بیخوابی های من تـویی !!

M3HRD@D
29-06-2011, 19:56
زیر آوارِ آخرین حرفتــ ــ ــ

جا مانده ام لعنتۓ

نمی دانی "خداحافظت" چند ریشتر بود ...

R A H A
29-06-2011, 20:01
پس از آن غروب رفتن
اولین طلوع من باش
من رسیدم رو به آخر
تو بیا شروع من باش

شبو از قصه جدا کن
چکه کن رو باور من
خط بکش رو جای پای
گریه های آخر من

اسمتو ببخش به لبهام
بی تو خالیه نفسهام
قد بکش تو باور من
زیر سایه بون دستام

خواب سبز رازقی باش
عاشق همیشگی باش
خسته ام از تلخی شب
تو طلوع زندگی باش

من پر از حرف سکوتم
خالیم رو به سقوطم
بی تو و آبی عشقت
تشنه ام کویر لوتم

نمیخوام آشفته باشم
آرزوی خفته باشم
تو نـذار آخـر قصه
حرفـمو نگفته باشم

sara_girl
30-06-2011, 01:06
عشق
چیز عجیبی نیست
نازنینم
همین است که تو
دلت بگیرد
و من نفسم ...

Puneh.A
30-06-2011, 10:11
صدایت می کنم

در لحظه های خیس نیایش

لحظه هایی از جنس پرستش

با تو سخن میگویم گاه با زبان

گاه با اشک.....

چقدر زیباست لحظه های ناب دل دل کردنم

با تو......


می دانم در خلوت سکوتمان

سکوتی که برایت پر است از فریاد

نا گفته های من

تنها من هستم

و

تنها تو..........

چقدر خوب است که حرفهای دلم

را فقط تو میدانی

تویی که چون من تنهایی

یا شاید نه......

من چون تو تنهایم

برای همین است که باورم داری

چند ساعتی قبل از آنکه برایت بنویسم

باران

باريد

و من دعا کردم و باریدم

به رسم خودت

این روزها تشنه ام

و میدانم

نزدیک است لحظه ناب اذان رسیدن

من منتظر میمانم

Pessimist
30-06-2011, 11:09
اگر مانده بودی تورا تا به عرش خدا می رساندم
اگر مانده بودی تورا تا دل قِصه ها می كشاندم
اگر با تو بودم به شبهای غربت که تنها نبودم
اگر مانده بودی ز تو می نوشتم تو را می سرودم
مانده بودی اگر نازنینم زندگی رنگ و بوی دگر داشت

این شب سرد و غمگین غربت با وجود تو رنگ سحر داشت

با تو این مرغك پر شكسته مانده بودی اگر بال و پر داشت

با تو بیمی نبودش زطوفان مانده بودی اگر همسفر داشت

هستیم را به آتش کشیدی سوختم من ندیدی ندیدی

مرگ دل آرزویت اگر بود مانده بودی اگر می شنیدی

با تو دریا پر از دیدنی بود شب ستاره ، گلی چیدنی بود

خاک تن شسته در موج باران در کنار تو بوسیدنی بود

بعد تو خشم دریا و ساحل بعد تو پای من مانده در گل

مانده بودی اگر موج دریا تا ابد هم پر از دیدنی بود

با تو و عشق تو زنده بودم بعد تو من خودم هم نبودم
بهترین شعر هستی رو با تو مانده بودی اگر می سرودم

Elahe Goddess
30-06-2011, 13:48
ازضرب من تا جمع تو
راهي بجز تفريق نيست
دل خوش به مجموعم مكن
اينجا مگر تقسيم نيست
با راديكال عشق بيا
تا بشكند مجذور من
چيزي نگفتن بهتر از سينوس تو آلفاي من



در اوج عشق


قلبم را شکستی و رهایش کردی

کاش می دانستم

عشق برای تو چه معنایی دارد

تا از شکستن قلبمم

خود را نرنجانم



نشسته ام بر گیسوی بارانـــــ
اما...
در دل برهوتــــــــ !


دلم ميخواست بهانه اي باشي
براي فراموش كردن همه چيز
اما حالا دلم ميخواهد
بهانه اي باشد براي فراموش كردن تو



من به معجزه ی بوسه هايت ايمان دارم

حتی اگر

نصيب ديگری کنی

دیگر هوای برگرداندنت را ندارم

هر جا که دلت می خواهد بــــرو !

فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد

انقدر آسمان دلت بگیرد

که با هزار شب گریه چشمانت باز هم آرام نگیری...



اینکه


با تو باشم و


با من نباشی و


با هم نباشیم ...


جدایی همین است ...



طعنــه مــی زنند بر منــ
روزهــای بــی کســـی...
پشــت دست دلمــ را داغــ می کنمــ
دیگـــر عاشقــ نشود !!!


تو این دنیا


هیچی بدتر از انتظار وجود نداره ، هیچی


حتی اگه فکر کنی با این قضیه کنار اومدی


سخت در اشتباهی !!!

Hadi King
30-06-2011, 14:00
شانه هایت را كم دارم

برای شكسـتن ِ بغض ِ باروری

كه تا لبه ی پلك هـایم

بالا آمده است ؛

پناهم می دهی ؟

...

Ghorbat22
30-06-2011, 14:35
بوســهـ

بر هر لحظه ای می زنـم

که با وجــودت


خاطره ای گنجاندی

و طـواف آن لحظهـ هایی می کنم

کهـ با دمیــدن روح آسمـانیت


مقدســشان کردی ...


" P e Y m a N"

maryam & m
30-06-2011, 14:37
دیگر قضایت نمی گذارم...

اذان فاصله که پایان گرفت،

سر وقت می خوانمت...

sara_girl
30-06-2011, 22:26
رفته اي
و من هر روز
به موريانه هايي فكر مي كنم
كه آهسته و آرام
گوشه هاي خيالم را مي جوند

تا بي " خيال " نشده ام
برگرد !

حنّانه
01-07-2011, 03:57
عشق چیست؟

مادر گفت عشق یعنی فرزند.
پدر گفت عشق یعنی همسر.
دخترک گفت عشق یعنی عروسک.
معلم گفت عشق یعنی بچه ها.
خسرو گفت عشق یعنی شیرین.
شیرین گفت عشق یعنی خسرو.
فرهاد گفت: …. ؟
فرهاد هیچ هم نگفت.
فرهاد نگاهش را به آسمان برد؟ باچشمانی بارانی. میخواست فریاد بزند اما سکوت کرد!‌ میخواست شکایت کند اما نکرد. نفسش دیگر بالا نمی آمد؟ سرش را پایین آورد و رفت! هر چند که باران نمی گذاشت جلوی پایش را ببیند! ولی او نایستاد. سکوت کرد و فقط رفت. چون میدانست او نباید بماند. و عشق معنا شد.

vahidhgh
01-07-2011, 12:20
برای من همین بس است که اسیر میمیرم
در بند عشقت و میان هزاران زنجیر میمیرم
تو گر اراده کنی فاصله ها خواهد شکست
وگرنه بی تو و بی عشق تو حقیر میمیرم

Pessimist
01-07-2011, 12:52
بی حضور معطر تو

لحظه هایم، سرشار غربتی همگنانه است

بی تو لحظه هایم،

پل شکسته ای است،

که هراس عابران را بر می انگیزد...

اى از تبار آیینه کى مى رسى ز راه؟

کى عاشقى به دست تو تعلیم مى شود...؟

maryam & m
01-07-2011, 13:29
جز حروف نام تو

تمام حرف ها

اضافه اند

ŞHÍЯÍŃ
01-07-2011, 14:02
به پاس سادگی در عشــ ــ ـق

درون خود شـ ـ ـ ـکـ ـ ـســ ـ ـ ـتم زود

دریغا سهم من از عشـــ ـ ـق

قفس با حجم کوچک بود...........

Puneh.A
01-07-2011, 18:35
با آمدنت بهـــــــــانه پیدا شده است

خورشید میان خانــه پیدا شده است

ما نیم نظر چشم به هم دوخته ایم

یک لحظه شاعــرانه پیدا شده است

Elahe Goddess
01-07-2011, 20:13
من مورچه ای را مسخره می کردم که سال ها عاشق یک تفاله چایی بود...
خودم را فراموش کردم که زمانی عاشق آشغالی بودم که فکر می کردم آدم است...

Hadi King
01-07-2011, 20:20
ﻣﯽﺗﺮﺳﻢ

ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﻧﺸﻮﺩ

ﻣﯽﺗﺮﺳﻢ …

...

ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻗﻠﺒﻢ ﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﺭﻫﮕﺬﺭ ﺑﯽﺧﯿﺎﻝ ،

ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺭﺩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺧﻢ ﺑﻪ ﺍﺑﺮﻭﯾﺶ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩ ،

ﻣﯽﺗﺮﺳﻢ

ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﺷﻮﺩ ،

ﻣﯽﻓﻬﻤﻢ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺳﺎﯾﻪ ﺩﺭﺧﺖ “ ﻋﺎﺩﺕ ”

ﮐﺮﺧﺖ ﻭ ﺑﯽﺣﺲ ﺷﺪﻩﺍﻡ

sara_girl
01-07-2011, 22:17
دستهـــای تو به ماه



و چشمهـــای من به تو



نمی رسند



تنهــا



سرنوشت رویاهایمان یکی شده

.mehdi
01-07-2011, 23:18
(( قند )) خون مادر بالاست .
دلش اما هميشه (( شور )) مي‌زند براي ما ؛
اشک‌هاي مادر , مرواريد شده است در صدف چشمانش ؛
دکترها اسمش را گذاشته‌اند آب مرواريد!
حرف‌ها دارد چشمان مادر ؛ گويي زيرنويس فارسي دارد!
دستانش را نوازش مي‌کنم ؛ داستاني دارد دستانش .

مادر , سمبل مهندسي آفرينش خداست .

aligol172
02-07-2011, 01:21
کوچک که بودیم چه دلهای بزرگی داشتیم
اکنون که بزرگ شدیم چـــــــــــــه دلتنگیم
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش می‌توان خواند
امــــــــــا اکنون اگــــــــــر فریاد هــــــــــم بزنیم کسی نمی‌فهمد
و دل خوش کرده‌ایم که ســــکوت کرده‌ایم
ســــکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست؟؟!!

4MaRyAm
02-07-2011, 10:28
دل من غمگین است ....
دل من می گوید......که چرا می نالد ....
که چرا هر لحظه ، به سراغت می آید ....
چونکه تو تنهائی.....چونکه تو زیبائی ....
نه فقط در ظاهر....باطنا اهورایی ....
تو فقط عیبی داری...که دل عاشق را ، به حساب نمی آری ....

hamid_diablo
02-07-2011, 10:43
من،

:40: كوچك قرمز كاغذی،

و شال گردن راه راه ِ سياه و سفيد

زياد فرقی نميكنيم

هيچ كدام را ديگــــر

يادت نيست

F l o w e r
02-07-2011, 12:16
چـِـ ه خـوش خیـــآل / خیــ ـــآل استــ !!






فــ اصِـ لــــ ه را مــی گویــَــم / ..







بـ ه خـــیـــآلــش






تـــو را از مــَـن دور کــَ ــرده / ..






نـِــمـــی دآنــ ــد






تـــو / تـــو جـــآیــَـت اَمـــن اســ ــت






ایـــنــــجـــــآ






مــیـــآن ِِ دلـــَــــ ـــ♥ــــــم / ..

Elahe Goddess
02-07-2011, 13:26
همه میگذرند و میگو یند :
چقدر عجیب عاشق شدی !!!
و من بی توجه به گفته ها ...
دامن چین چین ارزو هایم را می پوشم ,
و پولک شادیبه سر میریزم ...
تا تو بیا ای ... !!!!!
ولی کم کم پولک ها شل شدند ,
و دیدم تو هرگز نمیا ای ...
همه میگذرند و میگو یند :
چقدر ساده فراموش شدی !!!

fary jun
02-07-2011, 17:35
دلم يک اتفاق مي خواهد!
يک تلفن نا آشنا
با بي ميلي تمام جواب دهم
و
صداي تو...


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

roya...
02-07-2011, 22:49
گفته بودی که نداری به جزم یار دگر............. نیست جز خون جگر با تو مرا کار دگر
_ به جز آزار دل و جان و تن و روح و روان ....... من نخواهم ز تو خونخواهی آزار دگر
_ ما نخواندیم چنین قاعده در علم حساب .............. نقطه خال تو در صفحه پرگار دگر
_ شرح منصور ز حال من مسکین اینست ........... آتشی جمع کن و هیزمی و دار دگر
_ چشم های تو که بیمار تر از حال من است ......... وای بر حال طبیب من و بیمار دگر
_ بی وفا این دم آخر نگهی سویم کن .......... مرده خوانم پس از آن گر طلبم بار دگر

sara_girl
02-07-2011, 22:54
نام تو را مي نويسم با مَدي بلند

و اضافه مي كنم : ضرورت دارد با مَد بخوانند ...

مي خواهم جهان نفس كم بياورد در بردن نامت ..

maryam & m
03-07-2011, 00:15
حالا که عشق

پیله کرده است

بگذار

پروانه ات شوم,,,

part gah
03-07-2011, 09:33
آمده ام که بـــــروم

نه اینکه ماندنم جایز نیست ، نه عزیزکم!
می روم تا بودنم موجب آزارتان نشود ...
آمده بودم تا جواب سوال ِ در هوا مانده ام را بگیرم که گرفتم
پرسیدم صادقانه دوستت دارد؟
سکوت کردی ...
خواستم تنها برایت ثابت شود تنها دلیل ِ پی تو آمدن ِِاو آزار من است و بس ...
وچه خیال بیهوده ای!!!
او نمی داند من تنها غرامت این جنگ بی فاتح را مدتهاست به یغما برده ام ... دوست داشتن !

اونمی داند تنها آرزوی من خوش بودن توست با هرکه، که هستی
او نمی داند تنها دلخوشی من آسوده بون ِ توست در هر کجا که هستی
او نمی داند تنها غم من مبادا بازیچه شدن توست
او نمی داند که تنها هراس من این است که مبادا او با تو همان کاری را کند که روزی تو بامن کردی...
اونمی داند شنیدن ِ سخن عشق از زبان تو حتی اگر مخاطبش من نباشم چه دنیایی دارد
او نمی داند ... اوهنوز نمی داند و هرگز نخواهد دانست ...
دوست داشتن برتر ازعاشق شدن است...
فقط خوش انصاف برای عشق تازه ات ، حرفی تازه بزن ...
گاهی شنیدن حرف عاشقانه ای که روزی تنهامخاطبش من بودم چنان غرقم میکند در اقیانوس توهم وخلسه خاطره که فراموش میکنم تمام جفایی را که با من کرده ای و تمام زخمهایی که من خورده ام
ودوباره بیهوده دلتنگت می شوم
چنان دلتنگ که جا کم می آورم برای هورت دمم ...
دلتنگی ام که آزارت نمی دهد؟

باید فراموش کنم
نامت را
تمام خاطراتت را
صدای خنده هایت را
غذای مورد علاقه ات را
روز میلادت را
حرفهای شیرینت را
مثلا" " تا ابد پروانه ات میمانم را"
و چقدر آن ابد زود رسید !!!
باید فراموش کنم
شاملو؛ ققنوس؛ ماه؛پنجره؛ برف
پارک، آبی، قرمز؛ سیب ، قناری؛چمن
عید ؛ ترانه ؛ قفس،عطر، جاده ؛ بهار؛ پرنده وگره گرم چشمانت را...

باید فراموش کنم ؟!
گفتی صبورباش وبرو
من صبورم
می روم
.............................
فقط با یادت چه کنم...؟

mostafa 1981
03-07-2011, 10:19
کجای کاری ؟
این گل یخ نیست گل یخ زده است
بانو!
دارم خودم را از چشم تو می بینم
صورتی آب دیده
دستانی از آرنج خواب رفته
که خواب چیدن نارنج می بینند
و یک بغل پر از تو
که برای نوشتن یک دوستت دارم بی ریا
از شوق در دستم قلم پا می شود .

iranzerozone
03-07-2011, 12:17
ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﮐﺎﺑﻮﺱ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﻡ
ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺒﺮﻡ
ﺍﻓﺴﻮﺱ...
یادم رفته بود كه از نبودنت به خواب پناه برده بودم


====

خورشید را از کدام زاویه باید دید؟
وقتی کنارت بنشینم؟
یا وقتی در آغوشت بگیرم؟
کدام لحظه زیبا تر است ...... ؟

ELHAM3000
03-07-2011, 12:17
باید از عشق بسازم غزلی قابل تو

غزلی ناب و صمیمانه به وزن دل تو

دلی از جنس بهار است که تقدیم تو باد

سبز باشی و دلت خانه ی پاییز مباد .

Pessimist
03-07-2011, 13:01
در داغ ِ دلت سوختم و باده نیامد
روشنگر این خانه و کاشانه نیامد

در خانه ی دل جای غم و غم طلبان نیست
یا رب طلبی کن که صفای دل دیوانه نیامد

مرحم به دل عاشق من بر دو جهان نیست
دل سوخته و آب برین خرمن بیچاره نیامد

ار آب نیامد بر ِ دل نیست ملالی!
عباس حسین رفت و دگرباره نیامد

من بی گنهم سوز دلم بهر فراق است
آخر چه کنم مرتبه ای پاسخ یک نامه نیامد

شاید که بُوَد جشن دمادم همه ی عمر
شوق از سر من رفت و به یک باره نیامد

این جشن که گفتی همه اش سوز و گداز است
زیرا خبری بهر تو و این من ِ آواره نیامد

آدم گنهی کرد و همه دور فتادیم
زیبارُخ من دوش به میخانه نیامد

این صالح درویش سر و سوخته دل را
عابد نظری کن که بر او چاره نیامد

Puneh.A
03-07-2011, 13:10
امشب قمار می کنیم

تو و من

یا دلت را

از تو می برم

یا دلم را

به تو می بازم

قرارمان کنار عشق

4MaRyAm
03-07-2011, 16:37
دیوانه نمی‌گوید دوستت دارم…

دیوانه می‌رود، تمام دوست داشتن‌ها را

به هر جان کندنی که شده، از هر دری جمع می‌کند

و می‌زند زیر بغلش

و می‌ریزد به پای کسی که،

هیچوقت قرار نیست بفهمد دوستش دارد !

Elahe Goddess
03-07-2011, 22:12
وقتی یه آدم می‌گه: «هیچکس منو دوست نداره!»
منظورش از «هیچکس»، «یک نفر» بیشتر نیست.
همون یه نفری که واسه اون آدم همه‌ کسه...

F l o w e r
03-07-2011, 23:21
بــــ ه هیــــچ روزی پَــس ات نــِـمی دَهــَــم ..

بـــــــ ه هیـــــچ ســاعَتــی

و بــــــــ ه هیـــــــچ دَقیقـــ ه ای

بــــ ه هیــــــــــچ ..

سَختـــــ ــ چَسبیـــــده امـــ تَمـــآمـتـــ را ..

maryam & m
04-07-2011, 00:27
خواب مرا نمی برد ...

تو را می آورد ،

بی آنکه باشی ...

sara_girl
04-07-2011, 01:10
باورم نمیشه اما این تویی که داره میره
خیره میمونم به چشمات حتی گریم نمیگیره
چشمای مونده به راه و
شب تنهایی ماه و
یه دل بی سر پناه و
من و خونه
ساعت های غرق خواب و
این من بی تو خراب و
یادت هرگز نمیمونه
نمیمونه
نمیمونه

ŞHÍЯÍŃ
04-07-2011, 11:41
درنگی کن در آغوشم که امشب

فروزانست بزم عشق دیرین

نمی خوابیم و می نوشیم تا صبح

ز جام بوسه ها ، بس راز شیرین . . .:40:

part gah
04-07-2011, 12:46
چه زیبا میشه دنیــــــای حقیرمـــ

اگه باشی و دستـــــاتو بگیرمــــ

تو این غربت پــــر پـــرواز من باش

تمومــــه مهلتمــــ

آغــــاز مــــن باش


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Puneh.A
04-07-2011, 18:46
یک پلک زدن فاصله از تــــــــــــو تـــــــــــــــــــــــا مـــــــــــــــــــــن

باید بزنیم پلک یـــــــا تــــــــــــو یـــــــــــــــــــــــا مـــــــــــــــــــــن

هر چند که گفتند گنــــــــــــــــــاه استــــــــــــــــ این کــــــــــــــــار

اما تــــــــــــــو یکی بزن گناهشــــــــــــ بــــــــــــا مـــــــــــــــــــــن

roya...
04-07-2011, 22:17
گفتمش سیر ببینم مگر از دل برودوان چنان پای گرفتست که مشکل برود

Mehran-King
05-07-2011, 05:37
دلتنگ شدن حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را می کند .
ღღ
قدر یاران قدیمی را بدان ای نازنین، فرش های کهنه را مردم گران تر می خرند.
ღღ
بهترین لحظه ها وقتیست که بهترین ها به یادت باشند ، بهترین نیستم ولی بیادتم .

iranzerozone
05-07-2011, 10:32
براي تو مي نويسم که بودنت بهار و نبودنت خزاني سرد است
تويي که تصور حضورت سينه بي رنگ کاغذم را نقش سرخ عشق مي زند
در کوير قلبم از تو براي تو مي نويسم
اي کاش در طلوع چشمان تو زندگي مي کردم
تا مثل باران هر صبح برايت شعري مي سرودم
آن گاه زمان را در گوشه اي جا مي گذاشتم و به شوق تو اشک مي شدم
و بر صورت مه آلودت مي لغزيدم
اي کاش باد بودم و همه عصر را در عبور مي گذراندم
تا شايد جاده اي دور هنوز بوي خوب پيراهنت را وقتي از آن مي گذشتي در خود داشته باش

ELHAM3000
05-07-2011, 10:54
كاش امشب عاشقی هم پا می گرفت

تشنگی هم طعم دریا می گرفت

كاش امشب كوچه های منتظر

یك سلام گرم از ما می گرفت

این سكوت تلخ . دنیای من است

كاش دستت . دست دنیا میگرفت

آسمان ابری ترین اندوه را

از دل سنگین شبها می گرفت

پنجره دلتنگ چشمی آشناست

كاش می شد عاشقی پا می گرفت

ღ♥ஜDAYANஜ♥ღ
05-07-2011, 11:08
تو اون شام مهتاب کنارم نشستی
عجب شاخه گل وار به پایم شکستی

قلم زد نگاهت به نقش آفرینی
که صورتگری را نبود این چنینی

پریزاد عشقو مه آسا کشیدی
خدا را به شور تماشا کشیدی

تو دونسته بودی، چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی، از عشق پرپرم من

تا گفتم کی هستی، تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو، تو گفتی که دریاب

قسم خوردی بر ماه ، که عاشقترینی
تو یک جمع عاشق ، تو صادقترینی

همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

گذشت روزگاری از اون لحظه ناب
که معراج دل بود به درگاه مهتاب

در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به پایت شکستم

تو از این شکستن خبرداری یا نه
هنوز شور عشقو به سر داری یا نه

تو دونسته بودی، چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی، از عشق پرپرم من

تا گفتم کی هستی، تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو، تو گفتی که دریاب

قسم خوردی بر ماه ، که عاشقترینی
تو یک جمع عاشق ، تو صادقترینی

همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری

هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری

من اون ماهو دادم به تو یادگاری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری

mostafa 1981
05-07-2011, 11:09
گیس می بافی وُ من
به نگاه مغز پسته ای ات چشم می دوزم
که رو به رویم
نشسته می خندی
و ھمه چیز را پیش می کشی
غیر از خودت
که می دانی اگر
به صورت گندمی ات
لب بزنم ،
آدم می شوم .

hamid_diablo
05-07-2011, 11:14
دوستی می‌خواهـم؛ نابـیـنا
کـه بـریـل بـدانــد
و فصل به فصل تنـم را بخوانــد ...

دستش را بگیرم؛ بازو به بازو
چشمش شــوم و عـصایــش
دنیا را برایـش تعریف ‌کنـــم

و تمام زشتی‌ها‌ی جهــان را
برای او از قلــم بینـــدازم ...

part gah
05-07-2011, 12:56
شبـــــــی با خیال تـــــــو هم خونه شد دل

نبــــــودی ندیــــــدی چه ویــــــرونه شد دل

نبـــــــودی ندیـــــــدی پریشونیامـــــــو

فقط باد و بــــــارون شنیدن صدامــــــو

غمت ســــــرد و وحشی به ویرونه میزید

دلمــــــــ با تـــــــو خوش بود و پیمونه میزد

دلمــــــــ با تـــــــو خوش بود و پیمونه میزد



نه مَـــــــرد غلندر نه آتش پرستمـــــ

فقط با خیالتــــــ شبا مسته مستمــــــ

الهی سحــــــر پشت کــــــوه و ببینـــــه

خـــــدا این شبارو از عاشــــــق نگیره

شبـــــــای جـــــــونی چه بی اعتباره

همش بیقـــــــراری همش انتظـ ــ ــ ـاره

Unique 2626
05-07-2011, 14:41
ای کاش " ماه من " می دانست که ميان اين همه " ستاره و سياره "

فقط يکی از آنها " مشتريست " . . .

Puneh.A
05-07-2011, 14:50
پینه بسته خیالم

ازین همه رؤیا

پروانــــۀ من

وقت است که بازآئی

از پیلــــۀ دل

به لمس آغوشم

Elahe Goddess
05-07-2011, 16:05
اری... حقیقت دارد... لیلی که میشوی....... مجنونت را میبرند!


نـیمـکتِ بـا هـم بودنمـان تنـهاسـت مـن دل نـشستـن نـدارم ، تــو دلـیـل نـشستـن !...


فراموش کردنت مثل آب خوردن بود........از همان آب هایی که می پرد توی گلو وسالها سرفه می کنیم.....

F l o w e r
05-07-2011, 16:45
قلبـــــ ـــ ـ کال مـَن ..
دَر فصل دستـــ های تـــو می رسَــد
فصـلی برای تمـــــام رؤیــــــــــــاها
دستــی برای تمــــــــــام فصل ها ..

پرویـز

Maryam j0on
05-07-2011, 17:10
در حضور دیگران می گویم که تو محبوب من نیستی

و در ژرفای وجودم می دانم چه دروغی گفته ام

می گویم میان ما چیزی نبوده

شایعات عشق را با آن شیرینی تکذیب می کنم

تاریخ زیبای خود را ویران می کنم

احمقانه اعلام بی گناهی می کنم

نیازم را می کشم ، بدل به کاهنی می شوم

از بهشت چشمان تو می گریزم

نقش دلقکی را بازی می کنم

عشق من .... و در این بازی شکست می خورم

و باز می گردم

زیرا که شب اگر بخواهد هم نمی تواند ستارگانش را نهان کند ... /.

Elahe Goddess
05-07-2011, 23:30
حالا کــ ِ تمامــ ِ راه را آمده امــ ،

حالا کــ ِ تـا تـ ـ ـو هیچـــ نمانده ،

چقدر دیر یادَشــ آمد خـُدا کــ ِ

ما قسمتــــ ِ هَمـــ نیستیمــــ !

part gah
06-07-2011, 12:45
این کلام آخـــــرینتـــ

برده میـــل زندگیــــ را از ســر منــــ

گفتــــه ای شـــاید بیــــایــــی

از سفــــــر اما نمیشــــه بــــاور منــــ

قطـــــره قطــــره اشکـــــ چشمــــم میچکــــد با نــــم نــــم بــــاران به دامـــت

بستــــه ای بار سفــــــر را با تــــو ای عاشــــق ترین بـــــد کرده ام مــــن

Pessimist
06-07-2011, 12:49
خدایا خدایا چرا ازمن او را گرفتی؟ که ماتم بگیرم. . .

من این سوی دنیا ، تو آن سوی دنیا ، چرا درد خود کم بگیرم

ز روزی که رفته ز پیشم او نامه ننوشته

ز خاطر مگر برده او از دل یاد بگذشته

دریغا گذشته ، گذشته . . .

خدایا همه هستی ام را گرفتی

همه هستی ام را تو یکجا گرفتی

اگر روزی از این قفس پر بگیرم

روم سر به پایش نهم تا بمیرم

و یا زندگی را من از سر بگیرم . . . !!

Rainy eye
06-07-2011, 14:16
خورشید حق دارد
خروس حق دارد
ساعت حق دارد
یک روز تا ظهر بخوابد
تو اما حق نداری
بوسه صبحگاهی مرا فراموش کنی
و مرا بی ترانه و لبخند به اداره بفرستی...

F l o w e r
06-07-2011, 14:51
چنانـتــــــ ـــ بــِ ژرفای دل بــُرده ام
کـــــ ه شُجـــاع ترین فـــاصــلــــ ه هـــَـم
جـُرأتـــ سَرکـــــ ــــ ـ کشیدن بــِ تـــو را نـخواهد داشتـــ ..

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Parsa_D-ToX
06-07-2011, 15:32
سیب سرخی که حوا چید،

فریب شیرین عشق بود.

آدم اگر نمی خورد

آدم نبود ...!

---------- Post added at 03:32 PM ---------- Previous post was at 03:27 PM ----------

کاش یادت نرود ...

روی آن نقطه ی پر رنگ بزرگ

بین بی باوری آدم ها

یک نفر می خواهد

با تو تنها باشد

نکند کنج هیایو بروم از یادت ...؟

Mehran-King
06-07-2011, 17:43
شال و کلاه می بافم با خیالت تا در سرمای نبودنت یخ نبندم !
ღღ
کاش میشد بدانی که فراموش کردنت مثل برآورده شدن آرزوهایم محال است .
ღღ
خواب بودم سخن عشق تو بیدارم کرد!
ღღ
بی خود بودم عطش عشق تو هوشیارم کرد !
ღღ
زندگی قافیه باران است، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند، تو بهاری و به اندازه ی باران خدا زیبایی!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

4MaRyAm
06-07-2011, 18:08
دنیا را دوست می دارم زیرا که
نام اشراقی توست

خاک را دوست می دارم
آن زمان که زیر پای توست

آب را
که هر صبح بوسه می زند بر گونه هایت

درخت را وقتی که تکیه گاه شانه های توست
دوست می دارم

گنجشک ،آنگاه که اواز نوازشگری براي تو سر می دهد
خورشید ،ارمغان متبرک صبح هنگام را
ماه را وقتی که
منظر گه چشمان توست
دوست می دارم

شب،
سکوت بي شمار ستارگان را
براي آرامش خواب نازکت
دوست می دارم

دوست میدارم زندگی را
زیرا
که تو زنده ای
هستم
زیرا که تو
هستـــــــــــی

sara_girl
06-07-2011, 20:17
میسپارمت به خدا
خدایی که هیچ وقت نخواست
تو را به من بسـپارد ..

Elahe Goddess
06-07-2011, 22:18
قورت می دهم ،همه دلتنگيهايم را و تلخ نوشته هايم را
سر می كشم ،انكار نمی كنم ،لج كرده ام كه برايت بنويسم
گريه كنم ،عاشقت بمانم
لج كرده ام
دوستت داشته باشم
دلم می خواهد باور كنی ،دوستت دارم
همين


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sara_girl
07-07-2011, 00:19
چه معني دارد
زندگي ...!؟
وقتي که هيچ اتفاقي
من و تو را
سر راه هم
قرار نمي دهد..

fary jun
07-07-2011, 12:06
مرا به یک آغوش گرم میهمان کن....من زیاد اهل چای نیستم...



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Pessimist
07-07-2011, 13:31
کاش می شد بوسه باران لبانت را فدای بودن یک لحظه می کردی

کاش در عمق نگاهم باز عمق نگاهت را جاودانه می کردی

کاش می شد بر تنت هر لحظه می مردم

به روی شانه هایت ، شانه هایم را چه آهسته به خواب می بردم

نازنینم کاش ، نازنینم کاش

کاش این لحظه لحظه هایم بی نهایت بود

تا برای بوسه باران لبانت با بهانه ، بی بهانه بودن را ، بهانه نمی کردم.

H.Operator
07-07-2011, 14:35
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sara_girl
08-07-2011, 01:00
نمیدانم
نُت ها لجبازی می کنند
یا انگشتانم باور ندارند
گام ِرفتنت را ..

a@s
08-07-2011, 06:57
منتظر باش که باراني شوم
تا ببارم بر کلون خانه ات
تا ببوسم جاي دستان تو را
روي قفل آهنين خانه ات
*
منتظر باش کبوتر بشوم
بپرم تا آشيان سبز تو
تو نداني من که هستم من ولي
خيره باشم در دو چشم مست تو
*
منتظر باش که پاييز شوم
خالي از سر سبزي و رنگ بهار
تا بماند روي گلدان هاي تو
دست هايم زردو خشک و بي قرار
*
منتظر باش که يک خواب شوم
روي ذهن تو بچرخم مثل باد
چشم هايت خسته تر، مستانه تر
روي يک خميازه پرامتداد
*
منتظر باش که يک بغض شوم
تا بپيچم روي فريادي بلند
در گلوي خود مرا احساس کن
دست و پايم را نبند
*
منتظر باش که يک لاله شوم
سرخِ سرخ ِسرخ در دامان خاک
هر کجايي باش ، من هم مانده ام
تا گذاري پاي بر اين خاک پاک
*
منتظر باش که يک اشک شوم
نرم و آهسته به روي گونه ات
جاي من در لاي مژگان تو بود
مي چکم اما ز چشم روشنت
*
منتظر باش که يک حرف شوم
تا بيايم روي لب هاي تو باز
تو مرا تکرار کن، تکرار کن
مي شوم آماده آواز باز
*
منتظر باش که خورشيد شوم
تا بتابم بر تن و بر دست تو
گرمِ گرمِ گرم از رويم شود
راهها و کوچه بن بست تو
*
منتظر باش که يک شب بشوم
ساده و تاريک و غمگين و سياه
من مي آيم روي بام خانه ات
مي نشينم تا طلوع يک نگاه
*
منتظر باش که يک عکس شوم
روي ديوار اتاقت جاي من
يا شوم يک پنجره در گوشه اي
که تو بنشيني شبي در پاي من
*
منتظر باش که يک شعر شوم
در ميان صفحه هاي دفترت
يا شوم خودکار در دستان تو
يا ستاره اي شوم من در شبت
*
منتظر باش که يک عطر شوم
تا بياويزم به سرتاپاي تو
يا شوم راهي که آيد سوي تو
يا نسيمي در شب زيباي تو
*
منتظر باش که يک ابر شوم
تا شوم مهمان پاييزي تو
منتظر باش که يک پرده شوم
يا شوم نقشي به روميزي تو
*
منتظر باش که يک سيب شوم
تا که بنشينم به روي ظرف تو
منتظر باش که يک آه شوم
در ميان انتظار حرف تو
*
منتظر باش که يک سايه شوم
پابه پاي تو به هر جا مي روي
منتظر باش که يک برف شوم
در زمستان هاي سرد بي کسي
*
منتظر باش که يک پله شوم
رد پاي تو برايم آرزو
منتظر باش که يک شاخه شوم
از کنار پنجره سر کرده تو
*
منتظر باش که يک قصه شوم
قصه اسطوره هاي عاشقي
منتظر باش که يک دشت شوم
پر شوم از شاخه هاي رازقي
*
منتظر باش که يک رنگ شوم
روي هر روز تو تکرار شوم
منتظر باش که يک نامه شوم
حسرت لحظه ديدار شوم
*
منتظر باش که يک فکر شوم
تا فراموشت نگردد ياد من
آشناي انتظار و خستگي
اين تويي آغاز اين فرياد من
*
منتظر باش که يک فرش شوم
روز و شب اما به زير پاي تو
اين من و اين خستگي هايم ببين
هيچ کس در دل ندارد جاي تو
*
منتظر باش که يک گل بشوم
غنچه غنچه روي خاک خانه ات
منتظر باش که باراني شوم
تا ببارم بر کلون خانه ات
...
منتظر باش

Elahe Goddess
08-07-2011, 13:01
از لمس انگشتان توست


که سرنوشتم


اينگونه رقم مي خورد.


وگرنه دنياي من


هيچ گاه چيزي جز ...

ماشين تحرير کهنه اي نبوده است !!!



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

part gah
09-07-2011, 07:33
خیلی سخته چیزی رو كه تا دیشب بود یادگاری

صبح بلند شی و ببینی كه دیگه دوسش نداری

خیلی سخته كه نباشه هیچ جایی برای آشتی

بی وفا شه اون كسی كه جونتو براش گذاشتی

خیلی سخته

خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا

میسوزونه گاهی قلبو طعم تلخ بعضی حرفا

خیلی سخته كه ببینی كسی عاشقیش دروغه

چقد از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه

خیلی سخته اون كسی كه گفت واسه چشات میمیره

بره و دیگه سراغی از تو و نگات نگیره

خیلی سخته كه ببینیش توی یك فصل طلایی

كاش مجازات بدی داشت توی بارون بی وفایی

maryam & m
09-07-2011, 07:41
بند ناف روحم

از تو بریدنی نیست

این همه تلاش مکن!!...

من این نارسی را

دوست دارم...

به هر قیمتی

Puneh.A
09-07-2011, 11:22
با اینکه تمـــــام قـصهـ را میـ دانی

باز آیه یأس پیش منــــ میـ خوانی

با آن همهــ ترفـند دلــــــم را بردی

تا بشکنیـــــــ و دوباره برگــردانی؟

Lady parisa
09-07-2011, 11:24
چقدر در تاریکی

مشق ِ رفتن کنم؟

بیا و تکلیف مرا

روشن کن!

Elahe Goddess
09-07-2011, 12:15
همین که سرت را روی شانه ام می گذاری ...
و به خواب می روی...
آرامش آوار می شود روی دلم یکهو...
لحظه های روشن با تو بودن...
کاش تمام نشود...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Pessimist
09-07-2011, 14:32
این لطافت که تو داری همه دل ها بفریبد

وین بشاشت که تو داری همه غم ها بزداید

با همه خلق نمودم خم ابرو که تو داری

ماه نو هر که ببیند به همه کس بنماید

چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند

پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید

4MaRyAm
09-07-2011, 16:22
نه اولش پیداست
و نه آخرش

با این همه
باید تا آخرش بروم

بگذار بنشینم و
نفس تازه کنم

نترس
تصمیم من عوض نمی شود
به سنگی بدل نمی شوم
که کنار راه افتاده باشد

نترس
این بار هم که
تاول پاهایم خشک شود
دوباره عاشقت می شوم
دوباره راه می افتم
دوباره گم می شوم
هر طور شده این راه را تا آخر می روم ...

M.N.P
09-07-2011, 19:33
شعرهايم را ميخواني ،
ميگويي روان پريش شده ام ...
پيچيده است، قبــــول !
امـــا ...
مــن فقط
...چشــــم هاي تو را
مينويــسم ...
تو ساده تر نـگـــاه کــن .......

mostafa 1981
09-07-2011, 19:54
نگاه شکوه الف باست
پیش از اختراع خط
و من بی تو
چیزی شبیه ساعتم ، بی عقربه
خانه ای ، بی دیوار
یادت می آید
با دست ھای بریده
برای عشق شال بافتیم
و او
شال و کلاه کرد ...

ŞHÍЯÍŃ
09-07-2011, 22:38
سبزی ام را ببین

بیقراریم را ببین

عاشقی ام را ببین

هیچ کسی نی تواند

مثل من عاشق بماند

آخر دنیا شدست

بیقرار قصه ی ما

عاقبت رسوا شدست

آدمیان از هوسها

به بیراهه رسیدند

مردمان خشکیده اند

گویی که چندی مرده اند............

maryam & m
09-07-2011, 23:16
بودنت

تمام میوه های نوبرانه است
پر از هیاهوی آغاز

و نبودنت

چونان طعم گس خرمالوهای نرسیده
زندگی را جمع میکند در کنج خلوت انتظار

iranzerozone
10-07-2011, 12:57
وقتی گونه اش را بوسیدی،
نگران رد رژ لبت نباش...
سریع با انگشت هایت روی رد بوسه ات نکش...
اصلا فکر نکن به «رد»‌ها
.........بگذار ردت بماند.
او هم اگر «او» باشد، به ردش فکر نمی‌کند.
می‌میرد در لذت لطف و نرمای لب هایت

Puneh.A
10-07-2011, 15:12
دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت

او یقیناً پی معشوق خودش می آید

پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود

مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد

عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !!!

Lady parisa
10-07-2011, 15:22
در خاطراتـــ ــم


دستــــ ــکاری می کنم


هر به ايـــــامی


هرجــــــــا


دلــــــــ ــم تنگ شد


...تـــــو را


می سازم

part gah
10-07-2011, 15:30
ضيافت هاي عاشق را خوشا بخشش خوشا ايثار

خوشا پيدا شدن در عشق براي گم شدن دريا

چه دريايي ميان ماست خوشا ديدار ما در خواب

چه اميدي به اين ساحل خوشا فرياد زير آب

خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن

خوشا مردن خوشا از عاشقي مردن

اگر خوابم اگر بيدار اگر مستم اگر هشيار

مرا ياراي بودن نيست تو ياري کن مرا اي يار

تو اي خاتون خواب من ، من تن خسته را در ياب

مرا هم خانه کن تا صبح نوازش کن مرا تا خواب

هميشه خواب تو ديدن دليل بودن من بود

چراغ راه بيداري اگر بود از تو روشن بود

ضيافت هاي عاشق را خوشا بخشش خوشا ايثار

خوشا پيدا شدن در عشق براي گم شدن دريا

نه از دور و نه از نزديک تو از خواب آمدي اي عشق

خوشا خود سوزي عاشق مرا آتش زدي اي عشق

خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن

خوشا مردن خوشا از عاشقي مردن

F l o w e r
10-07-2011, 17:41
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


خـــــــَــــــــــــــــ ـــــطّ فـَـقر ..



جـائی میــان ِ



بـود و نـَـبود تـــــــــــــوستــــ



جـائی میـــان ِ

دار و نــَـدار مــــَــــــــــــــن !

Elahe Goddess
10-07-2011, 19:48
باز هم فردا می آید....
و من به یاد میاورم دیروز را
و هر روز را
گل ها را رج میزنم
تو می آیی
تو نمی آیی
تو می آیی
تو نمی آیی
تو...


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

F l o w e r
11-07-2011, 09:01
______ بی خیالـتـــــ ــ ـ کـِ می شـَومــــ ..

_________ در کوچـ ه های علی چَپـــــ ـــ ــ

___ دُنبـال دلـَـــ♥ــم می گردَمـــ .. !

maryam & m
11-07-2011, 10:45
ديگر طاقت روياهايم

تمام شد

دلم رسيدن مي خواهد

Lady parisa
11-07-2011, 10:54
دلـــــــتَنـــــگت می شوم...

چــــــشمانم را روی هـــــم می گــــذارم بـــــــلکه یادت را فـــــراموش

کنم...

تــــــو بگو دلــــــکم

مگر می شـــــــود یـــــک عــــــمری را فراموش کــــــرد؟!

Mehran-King
11-07-2011, 12:06
آسمون شهرمون خیلی وقته دلتنگه
روزی که تو برگردی باز آسمون خوش رنگه

اونروز واسه تو آینه میگیره یک مهمونی

پاک میشه غبار غم از گلهای شمعدونی

روزی که تو برگردی پاییز میره از اینجا

تعبیر میشه خواب من حقیقت میشه رویا

روزی که تو برگردی گل رفیق گلدونه

چشام پر از اشک شوق روز رقص بارونه

روز رقص بارونه

اونروزی که تو برگردی فاصله یک آغوشه

صبری که به سر اومد یک خواب فراموشه

اونروزی که تو برگردی هیچ نشونی نیست از غم

این حاصل یک رفته برمیگرده به قلبم

روزی که تو برگردی پاییز میره از اینجا

تعبیر میشه خواب من حقیقت میشه رویا

روزی که تو برگردی گل رفیق گلدونه

چشام پر از اشک شوق روز رقص بارونه

آسمون شهرمون خیلی وقته دلتنگه

روزی که تو برگردی باز آسمون خوش رنگه

باید واسه دیدن تو خونرو پر از گل کرد

این روزارو باید تا اون روز فقط باید تحمل کرد

فقط باید تحمل کرد

روزی که تو برگردی پاییز میره از اینجا

تعبیر میشه خواب من حقیقت میشه رویا

روزی که تو برگردی گل رفیق گلدونه

چشام پر از اشک شوق روز رقص بارونه

روز رقص بارونه

روز رقص بارونه

روز رقص بارونه

لینک دانلود :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید[/CODE]

پایان خدمت در پی سی ورلد :(

Unique 2626
11-07-2011, 12:09
حسرتی گر به دلم هست همان دوری توست

من پرستوی خزان ديده و خاموش توام . . .

Lady parisa
11-07-2011, 14:07
دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم

می آید ، می ماند، و به تنهائیم پایان میدهد

آمد ، رفت ، وبه زندگی ام پایان داد . . .

part gah
11-07-2011, 14:13
بعـد عمـری گـر نـگاهی جانـبِ ما می كـند

صد نِگه بهر تسلّی،سوی دشمن می كند

Alone-Girl
11-07-2011, 15:09
شیشه ها شکستنیست

زندگی گذشتنیست

این فقط محبت است که همیشه ماندنیست

Puneh.A
11-07-2011, 20:02
وای باران ! باران !

شیشه پنجره را باران شست

از دل من اما چه کسی نام تو را خواهد شست

هیچ کس نیست که یکدم به دلم آتشی اندازد

که فروغش برد از خاطر من یاد تو را

قطره های باران...........

روی هر پنجره و کوه و درخت

.می بارند به شوق

تو به گستردگی دریایی ، بوی باران داری

و

همیشه بر دلم می باری

_می باری

Mehran-King
12-07-2011, 09:23
تازگی ها طلا شدی ، گم شدی کیمیا شدی . دیگه پیام نمیزنی ، مثل غریبه ها شدی...

باران را دوست دارم ، چون بی هیچ چشم داشتی به زمین می آید. این فاصله را با تمام عشق طی می کند تا به ما اهالی خاک نوید تازگی و آبادانی بدهد.

صدا كن مرا كه صدایت زیباترین نوای عالم است صدا كن مرا كه صدایت قلب شكسته ام را تسكین میدهد صدا كن مرا تا بدانم كه هنوز از یاد نبرده ای مرا نشسته ام تا شاید صدایم كنی صدایم كنی ومحبت بی دریقت را نثارم كنی

Puneh.A
12-07-2011, 09:43
چشمهایی خیس عشق

یک سبد ترانه

یک بغل غزل برای زندگی

این تمام حاصلم برای توست

شوقی دارم از هوای تو لطیف

حسی دارم از تبسم تو خوب...

این تمام باورم برای توست

ناخدا ترین خدای قلب من

ساحلم به نام توست !!!

weronika
12-07-2011, 10:36
بازمزمه ي بهار بيدارم كن
از جرئت آبشار سر شارم كن
در عزلت بي عشق دلم مي پوسد
اي با خبر از عشق خبر دارم كن

سلمان هراتي

F l o w e r
12-07-2011, 12:02
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حَدیثــــــ ِ ...

سیـبـــــــ و جآذبـــ ه ای

بــِ تــو فِکـــر می کنـــَــم

تـــو در دلـــَـــــــــم می افـــتی !

fary jun
12-07-2011, 13:31
بغض این روزهایمـــــ

آسمانیـــــ می خواهد

به وُسعتـــــ ِ

دستان ِ تـــــوُ ...


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

iranzerozone
12-07-2011, 14:17
صبحانه عشق داريم ، لای برگهای ریخته شده ،
کمی بوسه ی یواشکی و یک لیوان آب باران ...
برای شام ، رژیم سکوت گرفته ام... و یک ته استکان اشک حسرت.. ..
تو بگو شاعرانه نيست.......... !؟

Elahe Goddess
12-07-2011, 15:11
این شعرها که جار می‌زنم

یعنی هنوز ابتدای عاشقی‌ست

و گـــــــــــــــــــرنـــ ــــــــــــــــــــه،

"عاشقانْ کُشته‌گانِ معشوق‌اَند

برنیاید زِ کُشته‌گانْ آواز"


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hadi King
12-07-2011, 16:11
وقتی نيستی كه هيچ

وقتي هستی دو وقت دلم می گيرد

يكی وقتی با "بله" جواب می دهی

يكی وقتي "شما" صدايم مي كني

چگونه صدايت كنم كه با "جانم" جواب دهي؟

و "تو" صدايم كني؟

مي گويي: خودت هم هميشه "شما" صدا مي زني مرا!!

مي گويم: وقتي مي گويم "شما" منظورم تويي و تمام خوبي هايت

من كه غير از تو خوبي ندارم

وقتي با مني

بگويي "ما" يا "شما" فرقي نمي كند

Puneh.A
13-07-2011, 11:36
بی هیچ تمنایی عاشقت خواهم ماند

بی آن كه بدانی تا چه حد دوستت دارم

بی هیچ سخنی گوش خواهم داد

بی آن كه بر لب آرم در دل خواهم گفت

بی هیچ ترانه ای برایت خواهم خواند

بی آن كه بفهمی در تو آب خواهم شد...

بی هیچ تماسی كنار تو خواهم خوابید

بی آن که حس کنی تو را نوازش خواهم کرد

بی هیچ اندوهی در آغوشت خواهم گریست

بی آن که باشی تو را خواهم بوسید

بی بهانه دوستت دارم

بی بهانه تو را می خواهم

بی بهانه بی بهانه

من فقط برای زندگی تو را بهانه می كنم !!!

Lady parisa
13-07-2011, 13:14
یِ حلقه تویِ چشم ِ من ؛ یِ حلقه تویِ دستِ تو !


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من و تــــــــو

برای رسیدن به هم

هیچ چیز کم نداریم به غیر از یک معجزه ...!!!

Elahe Goddess
13-07-2011, 13:25
گمم نکن !!
قول ..
که گوشه ی حافظه ات ..
آرام بنشینم !
بگذار بمانم !..
آرام گوشه حافظه ات فقط ...


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Unique 2626
13-07-2011, 14:05
غباری که از " تو " نشسته روی قلبم

بارون چيه ؟ ، سيل نمی تونه بشوره

زخم که نه ، جدايی از تو دل خراشه

" ياد تو " مثل خوره ، مثل " بوف کوره " . . .

moonfairy
13-07-2011, 14:42
من در ميان كوچه باغ
سازم در دست
شعرم بر لب
عشقم در قلب
شهوتي از گفتن نام تو دارد اين دلم
در ميان كوچ حزن انگيز لبخند
شهوت نواختن نتي از تو دارد
امشب
شايد اندوه جدايي
شايد آن لبخند كذايي
شايد آن .....
بسوزاند اين شهوت نواختن نام تو را
روي اين ساز شكسته
نقش لبخند تو بازهم
روي شهوت رفتن اندوه نشسته

iranzerozone
13-07-2011, 14:53
نگاهت می کنم
تکثیر می شود دلم
در آئینۀ چشمانت
و من ...
با هزاران هزار دل
تو را دوست می دارم

kar1591
13-07-2011, 15:47
رهايم کردی
چرا که
برهنگي ات را نجويدم
بوسه هايت را ندريدم
...و طعم گس گناه را ...نچشيدم
رهايم کردی
چون؟!؟
عشق ورزيدم

---------- Post added at 04:47 PM ---------- Previous post was at 04:47 PM ----------



امروز امروز است


امروز هر چقدر بخندي و هر چقدر عاشق باشي


از محبت دنيا کم نميشه پس بخند و عاشق باش


امروز هر چقدر دلها را شاد کني


کسي به تو خورده نميگيره پس شادي بخش باش


امروز هرچقدر نفس بکشي


جهان با مشکل کمبود اکسيژن رو به رو نميشه


پس از اعماق وجودت نفس بکش


امروز هر چقدر آرزو کني چشمه ي آرزوهات خشک نميشه پس آرزو کن


امروز هر چقدر خدا را صدا کني خدا خسته نميشه


پس صدايش کن


او منتظر توست


او منتظر آرزوهايت


خنده هايت


گريه هايت


ستاره شمردن هايت


و عاشق بودن هايت است
امروز امروز است

F l o w e r
13-07-2011, 15:55
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


در مُشاعـره با چشمانـتـــــــ

هَمیشـ ه دلـــَــم

قــافیه را می بـازد .. !

M.N.P
13-07-2011, 19:03
باران کـه مي بـارد ...
دلـم بـرايت تنـگ تـر مي شـود ...
راه مي افـتم ...
بـدون چـتـر ...
من بـغض مي کنـم ...
آسمـان گـريـه

Hadi King
13-07-2011, 21:08
از من مخواه از قفس بدَر آیم

وقتی هنوز دل مطمئنی نیست

اعتمادی هم نیست .

بگذار همچنان در پیله خود بمانم

وقتی یار همدلی نیست ،

بگذار بال ها بسته بماند ...

iranzerozone
14-07-2011, 09:16
من تو را براي شعر بر نمي گزينم.
شعر مرا براي توبرگزيده است.
در هشياري به سراغت نمي آيم.
هر بار از سوزش انگشتانم در مي يابم٬
كه باز نام تو را مي نوشته ام!!!

Unique 2626
14-07-2011, 09:40
هرگز فراموش نخواهم کرد که

. . . برای داشتن تو . . .


دلی را به دريا زدم

که از آب " واهمه " داشت . . .

Puneh.A
14-07-2011, 10:54
زخمی تر از هميشه از درد دل سپردن

سرخورده بودم از عشق در انتظار مردن

با قامتی شكسته از كوله بار غربت

در جستجوی مرهم راهي شدم زيارت

رفتم برای گريه رفتم برای فریاد

مرهم مراد من بود کعبه تو رو به من داد

Elahe Goddess
14-07-2011, 16:17
اصلا به ما چه پيش بيني هواشناس؟؟
همين كه از كنارم ميگذري و ميروي هوا ابريست!!!


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

4MaRyAm
14-07-2011, 18:31
با دلم امروز و فردا نکن زیبای من
چشمهایم غرق دریا نکن زیبــــــــــــــــــــــ ـــای من

تشنه ی عشقم بیا احساس را سیراب کن
راز دل گفتم دگر ... غوقا نکن زیبـــــــــــــــــــای من

دست بر قلبم گذارم ضربه هایش پیشکش
بیشتر این قلب ما شیدا نکن زیبـــــــــــــــــــای من

با نگاهی سرد دل جا مانده است در پشت سر
قصه ی عشق ما را حاشا نکن زیبـــــــــــــــای من

بی تو در شوریدگی های دلم گم می شوم
بوسه هایت را دریغ از ما نکن زیبــــــــــــــــــای من



مهدی جابری

---------- Post added at 06:31 PM ---------- Previous post was at 06:26 PM ----------

از بلندای نگاهت
زمین چه ارتفاع پستی دارد
و آسمان چه سقف کوتاهی
هیچ گفته بودمت
بلندای احساسم تا چه اندازه ژرف است
و صدای هق هقم تا چه اندازه خیس؟ ...

M3HRD@D
14-07-2011, 21:14
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

پسرک چشمانش را بست و شروع کرد به شمردن:
یک
دو
سه
چهار....
دخترک رفت پنهان شود
آن طرفتر پسر دیگری را دید که گرگم به هوا بازی میکند، برّه شد و با گرگ رفت
پسرک قصه هنوز می شمارد...

F l o w e r
15-07-2011, 11:24
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


تمــــامـﮧ اڪسیـــژטּ ـﮧـای دُنـــیا را هَمــ بیاورنــد

بــﮧ ڪارَم نمیـــآیــد ..
مـَטּ پـُــر از ـﮧواے تـــو ام !

part gah
15-07-2011, 12:12
سبدی از شبـــــ
باغی از لیمـــــو
وایمان سبز یک بوسه

دیگر ستاره چین شو
این مهتابـــــــ تا ابد نمیماند

فردا که روشنی بزند
من مانده ام و یك دنیا شــــرم ....

amour1
15-07-2011, 12:57
در تکاپوی دلت یاد دل من هم باش، یاد من نه! یاد خود کن که در آن جاداری...!

vahidhgh
15-07-2011, 12:59
اگر خواستی بدانی مقدار عشق مرا
شمارش کن تمام اشکهای چشم ترم را
در کنارم بودی گره میخورد نگاهت به نگاهم
نیستی و باران اشکش بریده امان مرا

از خودم

fary jun
15-07-2011, 15:51
چه دنیای بزرگی شده استــ ـــــ
تا چشم کار میکند جای تو خالیستــ ـــــ...

M0RTEZA_R
15-07-2011, 18:07
بیا دنیا را میان خود قسمت کنیم
دره مال من، کوه مال تو
بگذار جای پایمان برزمین موازی هم بماند
سیاه قسمت من، سفید را تو بردار
ما مثل بهار و پاییز فرزندان سالیم
پاییز مال من، بهار برای تو
ما که مثل چشم و ابرو کنار هم هستیم
چشم‌ها مال تو، اشکها مال من
شب‌ها و روزها را گرامی بداریم
خورشید مال تو، ماه برای من
مثل سیل‌ها با هم بخروشیم
دریا مال تو، رود مال من
من دنیا را با توشریکم
بی‌ما نه زمستان را خنده است و نه بهار را
در زندگی همه چیز را می توانیم تقسیم کنیم
عشقی داریم اما تقسیم ناپذیر...

Puneh.A
15-07-2011, 20:04
من از ساختمان قلب خود در شگفتم
که چون سنگ مقاوم و گاهی چون شیشه بی طاقت است
طوفان های حوادث مرا تکان نمی دهند
ولی از یک نسیم ملایم محبت به خود می لرزم !!!

M . Sayid
15-07-2011, 22:54
من هنوز عاشقتم!
انقدر که میتوانم هر شب بدون اینکه خوابم ببرد
از اول تا اخر بی وفایت هارا بشمارم
ودست اخرباز همه را فراموش کنم...!

Unique 2626
16-07-2011, 13:10
پر از " بغضم " امشب . . .

. . . شانه ات . . .

ساعتی چند " رفيق " ؟؟ . . .

F l o w e r
16-07-2011, 14:25
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مـَטּ و تـــو

دنیـــا ..
آنــقدر ﮧَم بزرگــــ نیستـ ..
ﮧر جـــا ڪـﮧ باشی
با یڪ حرف ربــط ..
بـﮧ تــــو می رسـَمـ !

Lady parisa
16-07-2011, 15:38
روح بیمار طبیعت را - می فهمی
در دیار خشک
در میان سایه های تیره - در زنجیر
مرگ را می بینی
گاه بی تابی
...گاه می خندی

عاشق باران که باشی
در اضطراب شب - به دنبال آغوش امنی می گردی
تا تن نازک تب زده ات را بسپاری به تنش
تا فراموش کنی

عاشق باران که باشی
منتظر می مانی
بر نگاه بی کلام پنجره - چشم می دوزی
شعر می خوانی

Atefeh.N
16-07-2011, 21:50
دلم کرده امشب هوای شراب
شرابی که از جان برآرد خروش
شرابی که بینم در آن رقص مرگ
شرابی که هرگز نیایم بهوش
مگر وارهم از غم عشق او
مگر نشنوم بانگ این چنگ را
همه زندگی نغمه ماتم است
نمی خواهم این ناخوش آهنگ را

F l o w e r
17-07-2011, 10:02
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تـَمـــام حـَجــــم خیـالـــَـــم ..
از تــو لبــریــز اســت
خیـــالــَـــم ڪوچـََـڪ نیســــت تــــو بـُزرگـــــے !

fary jun
17-07-2011, 11:48
دیــــــوار ها هـــم عاشــــــق مـــیشوند !.!.!


یادگاری ننویسید،اگر قصد برگشتن ندارید . . .

Pessimist
17-07-2011, 13:43
بر سر قبرم گل ِ مریم گذار
پرپرش کن عاشقانه هر کنار
بوسه زن بر سنگ قبرم تا شوم
بی خود از لعل لبانت ای نگار
هر کرانه گل بپاش و گل بیار
تا خزان زندگی گردد بهار
سوره ی حمد و نسا و ذاریات
بر من عاشق بخوان لیل و نهار
پس شتابی کن بیا هم چون نسیم
کنج برزخ می کشم بس انتظار
حوری و جنت بدون تو عذاب
عاشق و مستم هنوزم بیقرار
"ارسلان" در این جهان قسمت نشد ...
آتشم زد در خزان روزگار

Puneh.A
17-07-2011, 14:28
دلم

هرگز

به چیزی دل نمی بست

نمی دانم چگونه بر تو دل بست

همان دم که

نگاهت

بر من افتاد

همان دم مهر تو بر

قلبم افتاد

Elahe Goddess
17-07-2011, 17:28
من همان دخترکی هستم
که انتخاب شدم
برای از دست دادن تو
نه بیشتر
نه کمتر...!


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

.mehdi
17-07-2011, 18:37
اوج یک داستان عاشقانه

آنجایست,

که برای اولین بار

دستانش را در دست میگیری .

Eshghe_door
18-07-2011, 09:47
فکر هم رفت پیش تو

من تنها ماندم...

Puneh.A
18-07-2011, 10:50
تو کیستی؟

هان؟

یادم آمد...

...

تو همانی که روزی با پاهایت آمدی


و نماندی و رفتی!!!

و من...

من همانم


که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم

weronika
18-07-2011, 11:33
به جان جوشم كه جوياي تو باشم
خسي بر موج درياي تو باشم

تمام آرزو هاي مني كاش
يكي از آرزو هاي تو باشم
شفيعي كدكني

M0RTEZA_R
18-07-2011, 11:36
خیال می‌کنم که نرفته‌ای
و هنوز
این خیابان همیشگی را
با من قدم می‌زنی
می‌ایستم پشت شیشه‌های کافی‌شاپ:
ما داریم آنجا قهوه می‌نوشیم٬
چای می‌نوشیم،
شکلات داغ می‌نوشیم...
حالا دارد باران می‌بارد
و من حتی نمی‌توانم
یک چتر
برای خودم خیال کنم.



مهدی اکبری فر

Alireza_SA
18-07-2011, 11:46
مثل گنجشکی که ، زیر برفا مونده
همه ی دلتنگیم ، پیش تو جا مونده
یه نفر اینجاست که تو رو دوست داره هنوز
که تو چهار فصل دلش ، برف می باره هنوز


یه نفر منتظره تو بهارش باشی
تا کنارت باشه تا کنارش باشی
یخ زدن دستای من ، زل زدم به رد پات
دستامو ها میکنم ، کو اجاق خنده هات؟


شاخه ها خشکیدن ، ریشه هام از دردن
شونه هام میلزن ، استخونام سردن
یه نفر اینجاست که تو رو دوست داره هنوز
که تو چهار فصل دلش ، برف می باره هنوز


رد چشمامو نگاه کن ،
دستامو بگیر تو دستات
یخ این دستا رو وا کن ،

خنده هات سبزه ی عیدن
خنده هاتو دوست دارم ،
من و با خنده صدا کن

با یه ذره مهربونی ،
منو و پر کن از جوونی
کی بهارو دوست نداره ،

عزیزم خودت میدونی
فصل،فصل تو که عشقه ،
چهار فصل من بهاره ...


سروده ی : حسین صفا

atefeh8766
18-07-2011, 13:20
آسمان خاطرم
سرشار از ابرهای سرگردان است .
سپیدی ها غبار گرفته اند
در سکوتی وسیــــــــــع
به لحظه های غم گرفته می نگرم
و لبخند می زنم به نسیم
که
او هم دلش گرفته است !

Elahe Goddess
18-07-2011, 13:40
نگذار؛
نه سیاهی،
نه سکوت،
نه دیوار و نه سیم خاردار
و نه حتّی من،
لبخندت را از من بگیرد.
بگذارشیرینی لبخندت
تلخی گذشته را بیرنگ کند.
هر جا که هستی باش؛
فقط خوشبخت و خوشحال باش....


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Atefeh.N
18-07-2011, 14:02
دوستش می دارم



چرا که می شناسمش به دوستی و یگانکی



اندوهش



غروبی دلگیر است .

F l o w e r
18-07-2011, 14:46
تنگـــــ ـــ ـ ڪــﮧ مــےشود دلـــــم
موج مــوج
تــــو را
در ســـاحل مَـטּ
مــے ریزد ♥

Puneh.A
18-07-2011, 15:48
ای که روشنگر تاریکی شبهای منی

با دل آزاری خود باز دل آرای منی

دوری از دیده و در منظر دل پیدایی

روز و شب همره بیداری و رویای منی

تو بهاری به لطافت همه تن مهتابی

نفس صبحی و روشنگر شبهای منی

بوسه ی گرمم و بر سرخی لبهای توام

واژه عشقی و در شعر فریبای منی

لب جابخش گل آمیز بنه بر لب من

در تنم روح بدم ای که مسیحای منی

مرغ دریایی ام و تشنه طوفان وصال

بگشا چشم که دریای منی

Atefeh.N
18-07-2011, 21:53
صبر کن


عشق که شکل گرفت


لب ، قلب ، چشم ، گویا می شود


و ذهن


پاک می شود از غبار


آن وقت


با من باش ، همیشه ی من !

Hadi King
19-07-2011, 09:47
یک بار ،

پشتِ تردید‌های یک مرد ،

چشم بگذار !

خواهی‌ دید

چقدر اشک را

در این بازی

قایم کرده است ...

Puneh.A
19-07-2011, 12:55
تو کهــــ با آن همهــــ غـــــــم ، تو کهـــ با آنـــ همهـــ درد

باز در فکــر شقـــایــــــــــــق بودیــــِِِِِِِِِِِِِِِِِ ِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِ ِِِِِِِِِِِِِِ

باز دیشب به تــــــــــــــــــو اندیشیدم

یاد تو در دل منـــــ مهـمـــــــــــــان بود

تا سحر گاه به خـــــــــــود پیچیدم

و به چشمــــــــــــــان تو اندیشیدم

با خود می گفتم :

چشــــــــم تو دریا بود

که به هر باغچه ایــــــــــِ جان می داد

و زمانیکه من تشنـــــــــه روییدن بودم

چشم تو وعده بــــــــــــــاران می داد

باز دیشب به تــــــــــــــــــــــو اندیشیدم

شب من چه شب خاطــــــــــــــــــــــ ــــــــــــره انگیزی بود

که تــــــــــو بودیـــــــــِِ

و دگر

هیــــچ نبود

Pessimist
19-07-2011, 13:09
بدان كه قلبت كوچك است

و نمیتوانی تقسیمش كنی


پس، هرگاه خواستی آن را ببخشی

با تمام وجودت ببخش كه كوچكی اش جبران شود.

Alireza_SA
19-07-2011, 13:28
بی اعتمادم کن به همه ی دنیا
یا اینکه با من باش کنار من تنها ...

از اولین جمله ت فهمیده بودم زود
عشقای قبل از تو سو تفاهم بود

انقدر میخوامت همه باهات بد شن
با حسرت هر روز از کنار ما رد شن


حالم عوض میشه حرف تو که باشه

اسم تو بارونه عطر تو همراشه

اون گوشه از قلبم که مال هیچکس نیست

کی با تو آروم شد؟ اصلا مشخص نیست ...

Elahe Goddess
19-07-2011, 16:14
رفت و ... نگفت

من، بی او

میان ماندن و نماندن

بودن و نبودن

دست و پا میزنم مدام و غرق نمی شوم

... تنها

نفس کم می آورم برای ... کشیدن

... راستی

آن دورها

بی من




حال او و دل او چگونه است؟



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mostafa 1981
19-07-2011, 16:52
بر نمی توانم بگردم
که در خانه تو عکسم را
پاره کردی
و در خیابان من
به دو نیم شدم
و پایم را که مفاصلش پوسیده بودند
جا گذاشتم
در مسیری که این آخری ھا
کودکی ام را در آن قد کشیده ام
و حتمن حماسه است برگشتنم
با این که ھنوز منتظرم نیستی
که برای دریا
فرقی نمی کند
چه کسی در آن غرق شود
چه به درد می خورد اصلن
کاکتوس روبان زده
کمی فکر کن
فقط تویی که با ذره بین
به خورشید خیره می شوی .

fary jun
19-07-2011, 17:32
نقــّـــــــــاشِ خــــوبی نــــبودم...

اما

ایـــــــــــــن روزها...
......
به لطـــــــــــفِ تــــــــــو...

انـــتظــــــار را دیـــــــــــدنی میکـــــِـــــــشـَـم....!!!!






[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

atefeh8766
19-07-2011, 18:11
پشت همین چراغ قرمز
اعتراف کردم که دوستت دارم!
تا هرجا مجبور شدی کمی مکث کنی ،
یاد عشقمان بیفتی
چه می دانستم قرار است بعد از من
تمام چراغ های زندگی ات سبز شوند...

F l o w e r
19-07-2011, 20:42
__ بــر سقفــــ ـــ ـ دلـــم ..

______ یاد تــو قندیل بستـــﮧ

___ بـا ـﮧر طپـــ♥ـــشش ..

________ تــو در دلـــم می افتــی !

Atefeh.N
19-07-2011, 21:51
بی شک

جهان را به عشق کسی آفریده اند

چون من که آفریده ام از عشق

جهانی برای تو

maryam & m
19-07-2011, 22:53
نبودنت چه فصلی از سال است ،

که هم روزها و هم شب ها

آنقدر طولانی شده اند !!!!؟

Mehrnaz1368
19-07-2011, 23:15
قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق
چو شبنمیست که در بحر میکشد رقمی

.mehdi
19-07-2011, 23:33
بيا سيب را با هم گاز بگيريم ؛

گـــور بابای بهشت .

بهشت من آنجاست که تو را بي شرمانه به آغوش مي کشم .

atefeh8766
20-07-2011, 08:15
فـــــــــــــاصله ام با تو



دریایی ست بیکران



آبی و آرام



دنیای من



عشقی ست



که در ساحل تو لنگرگاهی ندارد .

Alireza_SA
20-07-2011, 11:36
تو گل ناز منی بگو مال منی
شب توی خوابم یا بیداری تو خیال منی

کی میشه یار تو باشم صبر من سر شده
گل صبر و طاقت من دیگه پرپر شده

ای وای ای وای ای وای دل من
عاشقت شدم تو شدی مشکل من

ای وای ای وای ای وای دل من
عاشقت شدم میدونی خوشگل من

کی میشه از اون لب شیرین تو بوسه بزنم
اونی که می بینی توی خواب و تو خیالات منم

کی میشه یار تو باشم صبر من سر شده
گل صبر و طاقت من دیگه پرپر شده

ای وای ای وای ای وای دل من
عاشقت شدم تو شدی مشکل من

ای وای ای وای ای وای دل من
عاشقت شدم میدونی خوشگل من


با نگاه اولت منو حیرون کردی
با نگاه دومت منو مجنون کردی
دوباره با چشم سیات منو داغون کردی
با اون همه ناز و ادات دلمو خون کردی
بهت میگم دوست دارم باورت نمیشه
یه لحظه اروم ندارم باورت نمیشه
تو ارزوی قلب من تو بهشت منی
تو خوشگلم نیاز من سرنوشت منی

ای وای ای وای ای وای دل من
عاشقت شدم تو شدی مشکل من

ای وای ای وای ای وای دل من
عاشقت شدم میدونی خوشگل من

Puneh.A
20-07-2011, 12:29
بنشین ای همه عشق !

بنشین ای همه ناز !

بنشین گوش به درد دل ما کن بنشین !

گره از کار من غمزده وا کن بنشین

بهر رفتن مشتاب

تو که دیر آمده ی از بر ما زود مرو

بنشین نغمه بخوان شور به پا کن بنشین

از دل چشمه روشن به شب مهتابی

دل تو صاف تر است

ای رخت ایینه مهر ؛ صفا کن بنشین

در نگاه من تو نقش بسی خاطره است

در نگاهم بنگر

گردشی در سفر خاطره ها کن بنشین

کعبه عشق تویی ، قبله عشاق تویی

چشم مشتاق مرا قبله نما کن بنشین

من ز تو خسته ترم

تو زمن خسته تری

نازنینا غم بگذشته مخور ، عشق بورز

Elahe Goddess
20-07-2011, 13:20
هميشه ماندگار من

همه مي خواهند...

تو از سرم بيفتي...

غافل از اينکه،

تو را در دلم پنهان کـــــــــرده ام... !
..


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hadi King
20-07-2011, 13:52
شما در حریـم کدام گـُل

گـلاب شدی ٬

جنـاب عـشق ؟

M0RTEZA_R
20-07-2011, 15:54
سهم من و تو از عشق

انتظاریست که مثل یک سیب
بین ما تقسیم شده است....

F l o w e r
20-07-2011, 15:57
تــا خوابـَــم ڪـﮧ مـے برد
چَمدانشـان را از دلم پُــر مـے کنند
و راهی رؤیاے تــو مـےشوند
چشمانـم را مـےگویـم ..



6- به منظور جلوگیری از ارسال پست بصورت اسپم وار و بالابردن سطح کیفی انجمن بجای کمیت ، هر کاربر در زیر مجموعه ادبیات منظوم و تاپیک های حجیمی به مانند سخنان کوتاه از بزرگان جهان, داستان کوتاه, داستان های مینیمالیستی و ... تنها مجاز به ارسال یک پست در روز می باشد .

دوستـــان لــطف کنیــد رعایت بــفرمایید .. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Atefeh.N
20-07-2011, 17:19
از آن شب که با تو

در خواب رقصیدم …
تو از ترس
دیگر نخوابیدی ..
من از شوق
تا ابد خوابیدم !! …

Hadi King
21-07-2011, 01:06
آمدنت را سهم ِ کدام جاده کرده ای که

رو به هر راهی که می نشینم

خبری از تو ندارد..!؟

vahidhgh
21-07-2011, 01:42
روز و شب فکر توام
در خواب ببینم تو را
خواب شب پوچ است
بیدار می خواهم تو را

maryam & m
21-07-2011, 07:39
خداحافظی که می کنی !

هی بیشتر !

دوست داشتنم میاید ...

mostafa 1981
21-07-2011, 10:02
گنجشک سر کنده
به صلح می اندیشد
و صلح که چیزی
لیز و لزج
لای انگشتان سربازی ست
که داستان
خشاب ھای پرش را
برای معشوقش به نامه می کند
درخت
برکه
آرامش
و می خواھمت
فقط
رویای شاعرانه در کتاب ھاست
مثل آن که
به وقت وصله ی رختش
گرسنه نباشد .

atefeh8766
21-07-2011, 11:52
یک دو سه
دستهایم را باز می کنم


از مثبت بی نهایت

تا منفی بی نهایت

برای در آغوش گرفتنت
باز هم چند عدد کم می آورم
تو برای من
من برای تو
و معادله تکمیل است

iranzerozone
21-07-2011, 11:53
قلبم منهای قلبت

قلب من عدد 2 است.

قلب تو عدد 2 است.
...
و عشق عدد 4.

هرگاه قلبم را به اضافه قلبت کرده ام 4 شده است.

هرگاه قلبم را ضربدر قلبت کرده ام 4 شده است.

هر گاه قلبم را به توان قلبت رسانده ام 4 شده است.

اما از زمانی که قلبم را منهای قلبت کرده ام صفر شده ام.

Puneh.A
21-07-2011, 12:11
زندگی رقص نجیبی ست
که از چشمه ی بودن، جاریست
رقص یک شاپرک بازیگوش
لای یک دسته گل ِ یاس معطر در باغ . . .
رقص ِ یک نغمه ی آرام ِ اذان
...که شبی باد میان من و این قبله پراکنده کند . . .
رقص کِرمی شب تاب
که شبیه تپش ِ خورشید است . . .
زندگی شعر نجیبی ست
که در دفتر ِ اندیشه ی این گنبد ِ دَوار
پر از قافیه است . . .
چه کسی گفت خدا شاعر نیست؟؟

Elahe Goddess
21-07-2011, 16:23
حالا که عشق پیله کرده.... بگذار پروانه ات باشم ....!


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

H.Operator
21-07-2011, 16:35
نامه های عاشقانه

نامه های عاشقانه
بی ریا و صادقانه

نامه ای بر تکه ای برگ
یاد تو همیشه تا مرگ

نامه های عاشقانه
جمله های کودکانه

واژه ها از روی احساس
هم بداهه ، هم به وسواس

تپش قلب یه گنجیشک
که اسیره تو دو تا دست

پنجره تو مشت دیوار
روی دیوار پر لیچار

همه رو به یاد دارم
همه شب این شده کارم

یاد تو همیشه با من
نام تو ترانه ی من...

نامه های عاشقانه
یادگاری،،،،،،،،،،، جاودانه

شاعر : حمید رضا سلیمانی راد

F l o w e r
21-07-2011, 17:00
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



وقـــــتی ..

تابــــــ چشمانتـــــ ــ

دنیـــا را دور سرمــ

مے چرخانــــد

رویــاهــــا

اتلافــ وقتـــــــ استــــ ـــ

بــاید تـــورا

پیــــدا کنـــَم

4MaRyAm
21-07-2011, 19:03
يكي آمد كه دنيايش شروعي تازه در من بود
پر از احساس موسيقي شبيه لحن سوسن بود

رديف آرزوهايش كمي تا قسمتي ابري
نگاه ساده اش اما هميشه صاف و روشن بود

حريم پاك مريم را به كركسها نمي بخشيد
برايش ناز سنجاقك هميشه سهم لادن بود

به زخم گل نمي خنديد،مهتابي تر از شب بود
هميشه بود ومي آمد ولي از جنس رفتن بود

شبي در شعر من گم شد كسي كه با غزل آمد
همان مردي كه دنيايش شروعي تازه در من بود

s@har
21-07-2011, 21:41
عکس تو
می کشندم که زراه توکنارم بزنند
چشم های توکجایندکه زارم بزنند
راه امواج مرابرتوگرفتندچه سود
بی تو یاغی ترازآنم که مهارم بزنند
حق من هستی وخواهان توام تادم مرگ
دم زحق می زنم آنقدرکه دارم بزنند
شادی رقص توام گربنوازندبه ضرب
رخمه حزن توام گر به سه تارم بزنند
سرچشمان تو هرچندشلوغ است بگو
سرکی هم به دل بی کس وکارم بزنند
برسرمقبره ام عکس توراخواهم کوفت
مردم این گونه مگرسربه مزارم بزنند
دکترمهدی عابدی

s@har
22-07-2011, 12:10
بهانه
بیابهانه دلواپسی هم باشیم
چراغ صومعه بی کسی هم باشیم
دراین خزان که شب شعرغنچه خاموش است
بهارهم،سبداطلسی هم باشیم
حجت اله عبادیان شرودانی"شیوا"

Elahe Goddess
22-07-2011, 13:54
این لیلی ،
گدا نبود که شانه ای
آغوشی
از کسی گدائی کند
این لیلی ،
شانه ی مجنون ِ خودش را میخواهد
مجنون ِ خودش !!!!


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

fasen
22-07-2011, 14:13
6- به منظور جلوگیری از ارسال پست بصورت اسپم وار و بالابردن سطح کیفی انجمن بجای کمیت ، هر کاربر در زیر مجموعه ادبیات منظوم و تاپیک های حجیمی به مانند سخنان کوتاه از بزرگان جهان, داستان کوتاه, داستان های مینیمالیستی و ... تنها مجاز به ارسال یک پست در روز می باشد .

دوستـــان لــطف کنیــد رعایت بــفرمایید .. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





ببخشیدا ولی با این قانونتون من یکی دیگه رغبت نمی کنم سری به این تاپیک و تاپیک های مشابه بزنم !! چون بعد ده روزکه میایی سر میزنی همش چندتا پست جدید اضافه شده !! خب چه اشکالی داره اگر کاربری چندتا شعر جدید در اون روز به دستش رسیده یه جا پست بذاره تا مجبور نباشیم هر روز به خاطر یکی دوتا پست که تازه ازین یکی دوتا یکی دوتاش هم تکراریه هی به این تاپیک سر بزنیم ؟؟:13:
یا مثلا من امروز سه تا شعر دستم میرسه فقط میتونم یکیشو بذارم ! فردام دوتا دیگه دستم میرسه بازم فقط یکیشو میتونم بذارم و همینجوری شعرام روی هم تلمبار میشه و دیگه آدم رغبت نمی کنه هر روز این همه راه بیاد اینجا که فقط یه دونه پست از اون همه شعرشو بذاره !! :23:
موفق باشید :12:

ŞHÍЯÍŃ
22-07-2011, 14:29
حالــ ـم عوضــ ـ میشـــ ـه حرفــــ تـــو که باشـــ ـه----اســـم تـــو بــ ـارون عطــــ ـر تـــو همراهــ ـش



اون گــوشـــ ـه از قـ ـ ـلـ ـ ـبـ ـ ـم که مال هیچـــکس نیستــــ ـــ ــ ـ----کی با تـــو آروم شـــد اصلا مشخـــص نیستــــ ـــ ــ ـ

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

H.Operator
22-07-2011, 14:39
خواب دل انگیز

یار من آمد شبانه !
با ردائی دلبرانه !
با نگاهی عشقانه !
گشته ام مست نگاهش
وآن دو چشم همچو ماهش
آمده باز از سر شب
بر لبم بنهاده آن لب
با نگاهی عاشقانه
با حضوری جاودانه
شمع رخسارش فروزان
بالهایم خشک و لرزان
در شبی اینگونه خاموش
یاد عشقم شد فراموش
بالهایم را گشودم
خلوتش را هم ربودم
دست در دست لطیفش
تا ابد من زنده بودم
کاش من عاشق نبودم
یا که در دم مرده بودم
یا در این خواب دل انگیز
لحظه ای بیدار بودم

شاعر : علی میرشمس(شیدا)

Alireza_SA
22-07-2011, 15:27
عشق من چیزی نپرس از قلبم...
چی میتونم بگم از احساسم؟
مگه تو کی بودی که تونستم
توی چشمات خودمو بشناسم؟


من از این دنیا به جز تو چی بخوام؟
واسه من عشق تو مثل نفسه
تو که باشی همه ی خوبیا هست
بگو هستم واسه من همین بسه


تو رو دوس دارم و میخوام همه ی دنیا بدونه
تو رو دیدن و نداشتن واسه من مثل جنونه
همه ی ترسم از اینه که بخوای ازت جدا شم
همه چیمو بگیر اما بذار عاشق تو باشم ...

Maryam j0on
22-07-2011, 20:55
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 1

داغ مـی‌کـنـد

زمـسـتـان ِ تـنـم را

پـیـچـک ِ دسـتـان ِ تـو . . . /.

Mohammad
22-07-2011, 21:11
[/CENTER]

ببخشیدا ولی با این قانونتون من یکی دیگه رغبت نمی کنم سری به این تاپیک و تاپیک های مشابه بزنم !! چون بعد ده روزکه میایی سر میزنی همش چندتا پست جدید اضافه شده !! خب چه اشکالی داره اگر کاربری چندتا شعر جدید در اون روز به دستش رسیده یه جا پست بذاره تا مجبور نباشیم هر روز به خاطر یکی دوتا پست که تازه ازین یکی دوتا یکی دوتاش هم تکراریه هی به این تاپیک سر بزنیم ؟؟:13:
یا مثلا من امروز سه تا شعر دستم میرسه فقط میتونم یکیشو بذارم ! فردام دوتا دیگه دستم میرسه بازم فقط یکیشو میتونم بذارم و همینجوری شعرام روی هم تلمبار میشه و دیگه آدم رغبت نمی کنه هر روز این همه راه بیاد اینجا که فقط یه دونه پست از اون همه شعرشو بذاره !! :23:
موفق باشید :12:

جو قبلی انجمن ادبیات خیلی دور نیست که یادمون رفته باشه هر تاپیکی روزانه بیش از 10-15 تا پست داشت از انواع و اقسام مختلف ! یه حالتش این موردی هست که شما فرمودین ، کاربری مثل شما میاد یه روز سه تا شعر می ذاره و میره . به فرض این هم که قبلش سرچ می کنه و تکراری هم نیست . 3 شعر مفید ! اما این حالتی که شما در نظر گرفتین خیلی خیلی کمتر از حالت هایی هست که تویه انجمن ادبیات اتفاق می افتاد ! کاربران بسیاری برای رفع محدودیت ها به واسطه تازه عضو شدنشون و یا صرفا افزایش پست به اینجا مراجعه می کردن و اسپم وار به ارسال پست می پرداختن ! از یه دیدگاه دیگه وقتی بعد از مراجعه چند روزه شما به انجمن متوجه میشید یه تاپیک 7-8 صفحه جلو رفته رغبت کمتری برای خوندن باقی می مونه تا زمانی که تعداد کمتری پست ارسال شده و می تونید با صرف زمان بسیار کمتری اکثر تاپیک ها رو مرور کنید ... البته این مورد مشخصا به هدف کاربر هم بستگی داره . در حال حاضر میشه گفت اکثر پست هایی که ارسال میشه مفید هستن ، یعنی کیفیت رو بالا می برن نه کمیت رو ! فعالیت مفید که مد نظر فروم هست ارسال پست های زیاد نیست ، ارسال پست های مفید هست هرچند کم !

ممنون . :20:

maryam & m
23-07-2011, 00:17
در آغوشم که میگیری،،،

آنقدر آرام می شوم که فراموش می کنم،،،

باید نفس بکشم!!!