linker
25-07-2007, 10:15
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
جلالالدین محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به جلالالدین رومی، جلالالدین بلخی، رومی، مولانا، و مولوی (۶۰۴ - ۶۷۲ (قمری)) از زبدهترین عارفان و یکی از مشهورترین شاعران فارسیزبان به شمار میآید. نام او محمد و لقبش در دوران حیات خود «جلالالدین» و گاهی «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» بوده و لقب «مولوی» در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن نهم) برای وی به کار رفته و او به نامهای مولوی و مولانا و ملای روم و مولوی رومی و مولوی روم و مولانای روم و مولانای رومی و جلالالدین محمد رومی و مولانا جلالبن محمد و مولوی رومی بلخی شهرت یافته و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خموش» و «خامش» دانستهاند. خانوادهٔ وی از خانوادههای محترم بلخ بود و گویا نسبش به خلیفهٔ دوم ابوبکر میرسد و پدرش هم از سوی مادر به قولی دخترزادهٔ سلطان محمد خوارزمشاه بود، هرچند «بدیعالزمان فروزانفر» از مولاناشناسان نامدار با ارائهٔ دلایل کافی این نظریه را رد کردهاست.
مولوی در مورد خویش چنین سرودهاست: هوسی است در سر من که سر بشر ندارد من از این هوس چنانم که ز خود خبر ندارم
دو هزار ملک بخشد شه عشق هر زمانی من از او به جز جمالش طلبی دگر ندارم
تطبیق اشعار مثنوی ومعنوی وکلیات شمس با قرآن
نویسنده :هادی حائزی
قسمت اول
جلالالدین محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به جلالالدین رومی، جلالالدین بلخی، رومی، مولانا، و مولوی (۶۰۴ - ۶۷۲ (قمری)) از زبدهترین عارفان و یکی از مشهورترین شاعران فارسیزبان به شمار میآید. نام او محمد و لقبش در دوران حیات خود «جلالالدین» و گاهی «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» بوده و لقب «مولوی» در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن نهم) برای وی به کار رفته و او به نامهای مولوی و مولانا و ملای روم و مولوی رومی و مولوی روم و مولانای روم و مولانای رومی و جلالالدین محمد رومی و مولانا جلالبن محمد و مولوی رومی بلخی شهرت یافته و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خموش» و «خامش» دانستهاند. خانوادهٔ وی از خانوادههای محترم بلخ بود و گویا نسبش به خلیفهٔ دوم ابوبکر میرسد و پدرش هم از سوی مادر به قولی دخترزادهٔ سلطان محمد خوارزمشاه بود، هرچند «بدیعالزمان فروزانفر» از مولاناشناسان نامدار با ارائهٔ دلایل کافی این نظریه را رد کردهاست.
مولوی در مورد خویش چنین سرودهاست: هوسی است در سر من که سر بشر ندارد من از این هوس چنانم که ز خود خبر ندارم
دو هزار ملک بخشد شه عشق هر زمانی من از او به جز جمالش طلبی دگر ندارم
تطبیق اشعار مثنوی ومعنوی وکلیات شمس با قرآن
نویسنده :هادی حائزی
قسمت اول