PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ادوارد براون



talot
29-06-2007, 18:53
ادوارد براون مجذوب شرق
در خیابان شانزده آذر تهران بارها نام ادوارد براون حك شده بر پلاك خیابانی فرعی به چشمتان خورده است. آیا تا به حال از خود پرسیده اید او چه كسی است؟ ادوارد گرانویل براون در ۷ فوریه ۱۸۶۲ در انگلستان متولد شد


در خیابان شانزده آذر تهران بارها نام ادوارد براون حك شده بر پلاك خیابانی فرعی به چشمتان خورده است. آیا تا به حال از خود پرسیده اید او چه كسی است؟ ادوارد گرانویل براون در ۷ فوریه ۱۸۶۲ در انگلستان متولد شد. هر چند كه پدرش به عنوان یك كارخانه دار بیشتر می پسندید فرزندش راه او را ادامه دهد، اما او پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه از دانشگاه كمبریج درجه دكترای پزشكی گرفت. چیزی كه براون را متوجه شرق ساخت، جنگ روس و عثمانی در سال های ۸-۱۸۷۷ بود. به گفته او «هنگامی كه یك طرف شجاعانه می كوشد تا شكست نخورد همدردی انسان را برمی انگیزد.» اما ترحم نسبت به ترك ها در اندیشه براون پس از مدتی جای خود را به تحسین و تحسین جای خود را به هواخواهی داد. همین علاقه، انگیزه فراگیری زبان تركی، عربی و فارسی را در او ایجاد كرد و وی موفق به اخذ لیسانس زبان های شرقی شد كه خصوصاً در آن زمان برای خدمت در هند لازم بود. در تابستان ۱۸۸۲ سفری به استانبول كرد و پس از آن بیشتر متوجه ایران شد.
آشنایی او با ایرانیانی چون ملكم خان و سیدجمال به سه سالی مربوط بود كه در لندن برای گرفتن درجه فوق لیسانس تلاش می كرد. ۱۸۷۷ او را به عنوان آموزگار كمبریج پذیرفتند و این فرصت مناسبی بود تا به ایران سفر كند. در ایران مدت یك سال به شهرهایی چون یزد، كرمان، شیراز، تهران، اصفهان و تبریز سفر كرد، با مردم محشور شد و با آداب و رسوم طبقات مختلف مانند صوفیان، درویشان و قلندران آشنایی پیدا كرد و از طریق دوستی با آنها جلب اعتماد كرد.
نخستین كتاب او به نام «سرگذشت یك سیاح» در سال ۱۸۹۱ منتشر شد. كه شرح مشاهدات و بیانگر احساسات و تجربیات یك ساله او درباره خصایص و اخلاق ایرانیان است. همین كتاب بار دیگر در ۱۸۹۳ به نام «یك سال در میان ایرانیان» به چاپ رسید. پس از بازگشت به انگلستان به آموزش زبان فارسی پرداخت و در ۱۹۰۲ به مقام استادی زبان عربی دانشگاه نائل آمد و تا آخر عمر در این سمت باقی ماند. از جمله فعالیت های براون نوشته هایی در مورد «بابیه» است. او كه نوشته های كنت دوگوبینو درباره فرقه بابیه و كوشش این فرقه را در ابعاد مختلف دیده بود، مقالات محققانه متعددی در این ارتباط برای مجله «انجمن سلطنتی آسیایی» می نویسد. «مقاله شخصی سیاح» نیز در قضیه باب در ۱۸۹۰ نوشته شده است. «ترجمه تاریخ جدید میرزا محمدعلی باب» به قلم میرزا حسین همدانی در ،۱۸۹۳ «نقطه الكاف» حاجی میرزا جانی ۱۹۱۰ و «موادی برای مطالعه مذهب بابی» در ۱۹۱۸ به چاپ می رسد.
براون مسیحی بود و نسبت به اسلام یا فرق مختلف تعصبی نداشت بلكه می خواست اسناد و مدارك از بین نرفته و بتواند از جزئیات برای شرح این جریان تازه كمك بگیرد و در همین راستا از نسخ خطی شیخی و بابی مجموعه ای گرد آورد.
بزرگترین اثر علمی او كه حاصل ۳۰سال كوشش، تحقیق و مطالعه مداوم است، «تاریخ ادبیات ایران» در چهار جلد است كه بیشتر از آنكه به تاریخ بپردازد به سیر عقاید و نهضت ها مربوط می شود و تنها به كتب ادبی قناعت نمی كند. این چهار جلد به ترتیب از قدیم ترین ادوار تا فردوسی، از فردوسی تا سعدی، دوره تسلط تاتار و نیز سلسله های صفویه، قاجاریه و اوایل پهلوی را دربرمی گیرد. دیگر آثار او شامل تصحیح جلد دوم لباب الالباب (۱۹۰۶)، تصحیح تذكره الشعرا دولتشاه (۱۹۰۱)، ترجمه خلاصه تاریخ طبرستان (۱۹۰۵)، ترجمه چهار مقاله (۱۸۹۹) و ترجمه تاریخ گزیده در (۱۹۱۰) و (۱۹۱۲) بوده است. وی علاوه بر گزارش های تاریخی، از تحصیلات طبی اش نیز استفاده می كرد. نتیجه مشترك مطالعات طبی و شرق شناسی او در كالج سلطنتی پزشكان لندن به صورت سخنرانی در ۲۰- ۱۹۱۹ عرضه شد. نمی توان از او انتظار داشت كه در تاریخ نویسی خود تمام اصول بی طرفی را رعایت كند. همچنان كه خود می گوید: «به سهولت معترفم كه در امتیاز حضور عینی و مشاهده رخدادهایی كه در اینجا توصیف می شوند بهره مند نبوده ام و این نقص- عدم صلاحیت به شمار می آید.» اما با وجود این پس از سال ها این كتاب همچنان مرجع بسیاری پژوهش ها است و به آن استناد می جویند. كتاب انقلاب ایران به شرح جزئیات حوادث سال های ۹- ۱۹۰۵ می پردازد و ضمن تشریح و تحلیل علل حوادث، دامنه بحث را به وقایع قبلی نیز می كشاند. مثلاً رابینو كنسول انگلیس در رشت مجموعه ای از مطبوعات دوره مشروطه را فراهم آورد و میرزامحمدعلی خان تربیت كتابی درباره مطبوعات فارسی نوشت و هر دو را به براون دادند. اسمارت شاگرد او و كنسول انگلیس در تبریز و تهران، مور خبرنگار تایمز، میجر استوكس و چرچیل از وابستگان به سفارت بریتانیا از كسانی بودند كه به او اطلاعات را منتقل می كردند. نامه های آنها حاوی نكات جالبی درباره ایران است.

talot
29-06-2007, 19:04
رابطه براون با مشروطه خواهان كمی قبل از به توپ بستن مجلس شروع می شود. او ابتدا با میرزا آقای اصفهانی در لندن آشنا می شود و چون او را مشروطه خواه می پندارد به معرفی او در مجامع می پردازد كه البته پس از به توپ بستن مجلس مشخص می شود چنین نیست و براون با وی قطع رابطه می كند. شخص دیگر شیخ حسن تبریزی معروف به كمبریجی است كه از استانبول تبعید شده و در اوایل ۱۹۱۰ به ایران برمی گردد و روزنامه «عصر» را به راه می اندازد. او درباره اوضاع ایران به براون نامه می نوشت. پس از به توپ بسته شدن مجلس عده ای از آزادی خواهان چون معاضدالسلطنه، دهخدا، تقی زاده و غیره به پاریس رفتند. براون با آنها مكاتبه داشت و از آنها خواست كه به انگلیس بروند. تقی زاده، معاضدالسلطنه، میرزآقای فرشچی و محمدعلی تربیت به انگلیس می روند و با فعالیت های خود موفق می شوند ۴۵ نفر از اعضای پارلمان انگلیس را با خود همداستان كنند. آنها همچنین در روزنامه تایمز درباره اوضاع سیاسی ایران مقاله می دادند. نامه نگاری براون و تقی زاده از ۵ اوت ۱۹۰۸ آغاز شد. ادوارد براون خدمات ایرانیان به فرهنگ و تمدن دنیا را هم عرض ایتالیا و یونان می پنداشت و از اینكه

دول اروپایی با سرنوشت آنان بازی
كنند ناراحت بود. وی در ۵ ژانویه ۱۹۲۶ وفات كرد
ضحی معتمدی
منابع:
۱- نامه های ادوارد براون به سیدحسن تقی زاده به كوشش عباس زریاب و ایرج افشار، امیركبیر، چاپ ۱۳۷۱
۲- انقلاب ایران، ادوارد براون، ترجمه مهری قزوینی، انتشارات كویر، چاپ ۱۳۷۶
۳- تاریخ ادبیات ایران، از صفویه تا عصر حاضر، ادوارد براون، ترجمه بهرام مقدادی، انتشارات مروارید، چاپ ۱۳۷۵
۴- نامه هایی از تبریز، ادوارد براون، ترجمه حسن جوادی، شركت سهامی انتشارات خوارزمی، تیرماه ۱۳۶۱
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]