بازيهاي دوران كودكيتون چي بوده ؟

[BKM_MAHDI]

بچه هايي كه يك كم بزرگترند ميدونن چي ميگم.وقتي بازيهايي مثل pes1 و 2 يا كامپيوتر نبود( وحتي زمان ما سگا وميكرو هم نبود ) چه بازيهايي ميكرديد يا تفريح تابستونتون چي بود ؟

[BKM_MAHDI]

يكي از بازيهايي كه من ميكردم : يك گاري فلزي كه لاستيكاش بلبرينگ بود درست كرده بوديم وتوش ميشستيم و تا 10 تا كوچه ميرفتيم وحال ميكرديم.شما چي ؟

[B O L O T]

راستیتش من پسر نا نجیبی بودم به قول مارم تفریحم این بود که دخترا رو بزنم امپیاتوری داشتم واسه خودم تو محله

[time prince]

ما گل كوچيك بازي مي كرديم

[BKM_MAHDI]

پس ضعيف كشي ميكردي.البته من هم يك ماه مهد كودك رفتم دوستم كه دختر بود و ميزدمش واسه همين ديگه نرفتم

[B O L O T]

يكي از بازيهايي كه من ميكردم : يك گاري فلزي كه لاستيكاش بلبرينگ بود درست كرده بوديم وتوش ميشستيم و تا 10 تا كوچه ميرفتيم وحال ميكرديم.شما چي ؟

اره من هم درست میکردم

[BKM_MAHDI]

ما گل كوچيك بازي مي كرديم


ما هم بازي ميكرديم ولي با آجر .دروازه نداشتيم

[B O L O T]

پس ضعيف كشي ميكردي.البته من هم يك ماه مهد كودك رفتم دوستم كه دختر بود و ميزدمش واسه همين ديگه نرفتم

:27: :27: :27: :27: :27: :21: :21: :21: :21:

[B O L O T]

خوب گل کوچیک و یکی چشم میزاره و ... خیلی های دیگه رو بازی میکردیم ما

[bidastar]

ما چون خونمون کنار رودخانه بود بیشتر میرفتیم ماهیگیری [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لی لی هم بازی میکردیم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آتاری [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و...
__________________

[Wisdom]

كلاغ پر ، گرگم به هوا ، عمو زنجير باف ، وسطي و ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Saman-tci]

یادش یه خیر یه بار من تو مهد کودک یه سوسک پیدا کردم با بدبختی گرفتمش انداختم تو لباس یه دختره ...
تا یه ساعت داشت گریه میکرد ....

[M A R S H A L L]

شطرنج[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ms368]

گرگم به هوا و کلاغ پر و خاله بازی با دخترا :13:

[Behroooz]

الك دولك

هفت سنگ

فوتبال

گرگ گرگ

لقه لقه

اتاري

قايم باشك

[sise]

هفت سنگ، کل بازی(اصلا میدونید چیه؟)، فوتبال(!)

[bidastar]

لقه لقه
این که گفتی یعنی چه؟

[time prince]

تيله بازي هم بوده

[sise]

تيله بازي هم بوده

آره آره یادم رفت. پول بازی کسی میکرده؟

[Balrog]

خودمونيم، چه دوران نكبتى داشتيم!
خداى تفريحاتمون آتارى بود، كه اونم خيلى‌ها نداشتن!

[Mohammad Hosseyn]

شما بگو من چی بازی نمی کردم ...
هفت سنگ
استوپ دیواری !
شطرنج
گل کوچیک
حمله دفاع !
فوتبال دستی
تیله بازی
یه فل دو قل
خاله بازی (من همیشه نقش پلیس رو داشتم )
گرگم به هوا
چشم بستن
و .....

[BKM_MAHDI]

حالا ميخوام يه ليست نصفه كاره از تفريحاتم بدم ، هر كدومشو ندونستي چيه بگين تا روشنش كنم :

شصت ( كارت بازي با دمپايي )
تيروجب
سكه
تيله بازي
بازي با پوست آدامس آيدين
روپولي
حيوون بازي ( مال دوران ماقبل تاريخ ، رو زمين با دوتا زانو روي زمين راه ميرفتيم واداي حيوون در مياوارديم )

باقيش مال پست هاي بعد

[BKM_MAHDI]

آره آره یادم رفت. پول بازی کسی میکرده؟


فكر ميكنم بازيي بود كه ما بهش ميگفتيم سكه.هر كي يك سكه پرتاب ميكرد و طرف ديگه بايد سكه رو مينداخت روي اون يكي اگه بهش ميخورد سكه مال خودش بود.
بابام سر اين بازي اينقدر دعوام ميكرد.ميگفت حرومه :31:
. من هرروز كه از مدرسه برميگشتم توي يه جيبم پر تيله و سكه بود تو يكي ديگه كارتهاي ماشين و پوست آدامس آيدين بود كه همه رو ميبردم.هنوزم دارمشون.همشونو دارم :31:

[bidastar]

پول بازی
ما یه با سری کاغذ پول درست میکردیم و اسباب بازیهامون رو باهاش خرید فروش میکردیم
آخرش هم هر کی اسباب بازی خودش رو میگرفت و میرفت

[sise]

فكر ميكنم بازيي بود كه ما بهش ميگفتيم سكه.هر كي يك سكه پرتاب ميكرد و طرف ديگه بايد سكه رو مينداخت روي اون يكي اگه بهش ميخورد سكه مال خودش بود.
بابام سر اين بازي اينقدر دعوام ميكرد.ميگفت حرومه :31:
. من هرروز كه از مدرسه برميگشتم توي يه جيبم پر تيله و سكه بود تو يكي ديگه كارتهاي ماشين و پوست آدامس آيدين بود كه همه رو ميبردم.هنوزم دارمشون.همشونو دارم :31:

البته اینم بود ولی پول بازی ای که من میگم تکنیکی تر بود! یه دایره کوچیک رو زمین میکشیدند(به قطر حدودا10سانت) و هر طرف پولای خردشونو به مقدار مساوی داخلش میذاشتن.(مثلا هر کسی 2 تا 25تومنی) بعد هر کسی یه سکه دیگه داشت که مثل تیله بازی با اون دور این دایره مانور میدادن. اگر سکه را پرت میکردی طرف سکه طرف و فاصله اش بیش از یک وجب خودت نبود(این کار با دقت زیادی انجام میگرفت و همیشه مورد بحث و درگیری بوده!)
میتونستی سکه ات ر ابه روی دایره محکم بندازی و هر چقدر از اون پولها بیرون ریخت مال خودت. بازی ریسکس ای بود و با دل و جرات ها بازی میکردن.

[BKM_MAHDI]

البته اینم بود ولی پول بازی ای که من میگم تکنیکی تر بود! یه دایره کوچیک رو زمین میکشیدند(به قطر حدودا10سانت) و هر طرف پولای خردشونو به مقدار مساوی داخلش میذاشتن.(مثلا هر کسی 2 تا 25تومنی) بعد هر کسی یه سکه دیگه داشت که مثل تیله بازی با اون دور این دایره مانور میدادن. اگر سکه را پرت میکردی طرف سکه طرف و فاصله اش بیش از یک وجب خودت نبود(این کار با دقت زیادی انجام میگرفت و همیشه مورد بحث و درگیری بوده!)
میتونستی سکه ات ر ابه روی دایره محکم بندازی و هر چقدر از اون پولها بیرون ریخت مال خودت. بازی ریسکس ای بود و با دل و جرات ها بازی میکردن.


جالب بود جاي من خيلي خالي بود. من تو بچگيم اصل غال بازي و نامردي بودم.

[BKM_MAHDI]

يك بازي بود كه منو داداشام م وپسرخاته هام درست كرده بوديم:

حيوانات پلاستيكي و ماشين اسباب بازي لوازم بازي ما بود. با لگو هاي پلاستيكي يك مرز درست ميكرديم واسمشو ميذاشتيم بازرسي .بعد يك نفر به عنوان قاچاق چي خمير بازي رو توي ماشين يا كاميون مخفي ميكرد و با چندتا ماشين حركت ميكرد هركي يك ماشين رو بازرسي ميكرد و فقط توي يك ماشين خميرها كه بعنوان ترياك بود جاساز ميشد . اگه كسي رد ميكرد وبقيه نميفهميدن ميشد برنده.

[BKM_MAHDI]

كسي تو شماها تيروجب بازي كرده ؟

[sise]

كسي تو شماها تيروجب بازي كرده ؟

یشتر توضیح بده شاید ما اسم دیگه ای براش داشتیم

[BKM_MAHDI]

روال بازي اين بود كه هركس چندتا كارت ماشين داشت.( كارت ماشين : كارتهايي كه مشخصات ماشين هارو داشت ويا مشخصات تيم هاي ملي فوتبال ) همه رو ميكاشتند يه جاي دور وروي هم ميزاشتند از فاصله ي دور مثلا 10 متري دمپايي رو پرت ميكرديم به طرف كارت ها .اگه ميخورد به كارتها هرچيش مي افتاد مال ما ميشد .اگر فاصله تا كارت يك وجب ميشد ميتونستي دوباره پرتاب كني

[Hamed-Dehghani]

ما چون خونمون کنار رودخانه بود بیشتر میرفتیم ماهیگیری [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لی لی هم بازی میکردیم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آتاری [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و...



ایول به اسمایلی

به گمونم یه چند تا بازی دیگه هم می کردی

چون اسمایلیش رو گیر نیاوردی

نگفتی !! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آره ؟


اگه چند تا دیگه بازی هم با اسمایلی یزاری

می فهمم ، خیلی کارت درسته [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[*PiNk PaNTHeR*]

یک آدمو توی خیابون گیر میاوردیم میدوییندمش آخرشم بر و بچر میکشتنش ما میخوردیم.

[ehsannirvana]

والا جونم براتون بگه که من که بچه بودم همه نوع بازی میکردم(فوتبال-تیله بازی-)و همیشه تو کوچه ولو بودم و با برو بچ بازی میکردم .
یه چند باری هم با دخترا بازی کردیم بعدن گندش در اومد و مثل این شدیم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما قسمت مهم ماجرا و بازی هام (( کارت بازی )) بود از رنگ و لباس گرفته تا اونی که با دمپایی میزدی میریخت(اسمش یادم نیست)
من تو محلمون بیشترین کارتو برده بودم البته همیشه با تغلب که بعد ها اونارو با دو سه برابر قیمت میکردم تو پاچه بچه ها [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آخرشم یه روز جنونم زد بالا و حسابی دیونه شدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] همه ی کارتا رو از پشت بوم ریختم پایین و راحت شدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اون روز همه ی بچه ها زیر خونمون کارت جمع میکردن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Mohammad Hosseyn]

روال بازي اين بود كه هركس چندتا كارت ماشين داشت.( كارت ماشين : كارتهايي كه مشخصات ماشين هارو داشت ويا مشخصات تيم هاي ملي فوتبال ) همه رو ميكاشتند يه جاي دور وروي هم ميزاشتند از فاصله ي دور مثلا 10 متري دمپايي رو پرت ميكرديم به طرف كارت ها .اگه ميخورد به كارتها هرچيش مي افتاد مال ما ميشد .اگر فاصله تا كارت يك وجب ميشد ميتونستي دوباره پرتاب كني
ما یه چیز شبیه به این داشتیم .... یک آجر مستطیلی میزاشتیم یه جا بعد هر کسی چند تا از همین کارت ها رو میزاشت پشت این آجر ... بعد همه از پشت آجر سنگ رو تا یه جایی پرت می کردن ... بعد از این که همه پرت کردند از اونی که دور تر انداخته شروع می کردن تا نزدیک ترین ... هر کی می زد به آجر اون کارتها ی پشت رو بر می داشتد ... یه دورانی خدایه این کارا بودم ... تو محله رو دست نداشتم ...!!!

[BKM_MAHDI]

پس مشخص شد شبيه اين بازي رو اكثرا انجام دادن.واقعا سگش به بازيهاي كامپيوتري شرف داشت.دلم واسه اين بچه جديدها ميسوزه

[Mohammad Hosseyn]

پس مشخص شد شبيه اين بازي رو اكثرا انجام دادن.واقعا سگش به بازيهاي كامپيوتري شرف داشت.دلم واسه اين بچه جديدها ميسوزه
واقعا این بازی های کامپیوتری چیزی جز ضرر برای چشم و دست و کمر چیزی به ارمغان نمی آره ...

[BKM_MAHDI]

آره . كاش بزرگترها اون بازيهارو به بچه ها ياد ميداند تا بچه مثل ربات نباشند .بچه هاي حالا واقعا مثل رباتند عذر ميخوام از همه مخشون فقط دستور ميگيره دستور نميده.

[BKM_MAHDI]

فكر كنم اينها بازي دخترهابود

لي لي.قايم موشك-خاله بازي - عروسك بازي-دكتر بازي ....

پسرها

كارت بازي.تيله بازي-تبرك-الك دولك ...

البته من خودم دكتر بازي ميكردم و بيشتر نقش بيمار رو داشتم

[arash_zp]

ياد استپ هوايي بخير :31:

[navid_mansour]

زنگ ميزديم در ميرفتيم.......بعد دوچرخه بازي........فعلا قايم موشک بازي فعلا اينا يادمه

[lofboys]

سلام بازیا خیلی بودن.
مثلا کارت بازی با دمپایی..
هفت سنگ...
فوتبال.بالا بلندی:18:
بازی گوشواره طلا (البته مال دخترا بووووووود):21: :21:
طناب بازی.در زمان های قدیم شاه تیر اندازی می کرد فرح طناب بازی می کرد شاه می گفت بسه دیگه فرح می گفت 10تا دیگه 12345678910یادتون اومد؟
اما بازی مورد علاقم ....دو دسته می شدیم هر دسته برا خودش تو بطری های نوشابه خاک جمع می کرد و می رفتیم خاکارو تو خرابه ها گلوله گلوله قایم می کردیم بعد می رفتیم مقر اون دسته گلوله های خاکی رو پیدا و خراب می کردیم.بعد هم هر چی گلوله پیدا نمی کردیم امتیاز بود برا اونا........
یه بار من 700تا گلوله قایم کردم:46: :46:

[Mohammad Hosseyn]

ياد استپ هوايي بخير :31:
ما انواع استپ داشتیم ... اما این رو ندیده بودم .. چی جوریه ؟!؟

راستی کسی می دونه استپ دیواری چطوریه ؟ ما خیلی بازی می کردیم ...

[nw_nk]

بازی های کامپیوتری (سگا , آتاری , کامپیوتر)

فوتبال (گل کوچیک و گل بزرگ!)

[lofboys]

آزاد و رابط هم بازی می کردیم
اگه نمی دونید چه بازی بگید تا توضیح بدم.......
راستی قایم موشک کسی بازی نمیکرد چون اگه یکی چشم میزاشت میرفتیم 1 ساعت دیگه برمیگشتیم
یادش به خیر.....:19: :19: :19: :19: :19: :19:

[BKM_MAHDI]

آزاد و رابط هم بازی می کردیم
اگه نمی دونید چه بازی بگید تا توضیح بدم.......
راستی قایم موشک کسی بازی نمیکرد چون اگه یکی چشم میزاشت میرفتیم 1 ساعت دیگه برمیگشتیم
یادش به خیر.....:19: :19: :19: :19: :19: :19:


توضيح بده


راستي ما توپ پرسي هم بازي ميكرديم. يك نفر داوطلب ميشد بقيه با توپ بهش پرسي ميزدن .

در ضمن استب هوايي هم داشتيم كه بايد توپو تو هوا استپ ميكرديم

[BKM_MAHDI]

زنگ ميزديم در ميرفتيم.......بعد دوچرخه بازي........فعلا قايم موشک بازي فعلا اينا يادمه


ايول همشهري- ما قير يا آدامس ميذاشتيم روي زنگ

[reza2pars]

شل بازی میکردیم قلعه کلبه یا هر چیزی که با آب و گل وتخته میشد میساختیم

[Mohammad Hosseyn]

توضيح بده


راستي ما توپ پرسي هم بازي ميكرديم. يك نفر داوطلب ميشد بقيه با توپ بهش پرسي ميزدن .

در ضمن استب هوايي هم داشتيم كه بايد توپو تو هوا استپ ميكرديم
آآآآآآآآآآآ ... استپ هوایی ... تازه یادم اومد .. ما هم خیلی بازی می کردیم ...
کسی نمی دونه استپ دیواری چیه ؟

[BKM_MAHDI]

نــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــه بگو

[Mohammad Hosseyn]

نــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــه بگو
خیلی جالب بود ... یکی انتخاب می شد باید بقیه رو دنبال می کرد ... برای اینکه استپ کنی باید با یکی از دست هات به دیوار تکیه می دادی ... بعد هم وقتی آزاد می شدی که یک نفر از زیر دستهات رد می شد .

یه استپ دیگه هم داشتیم اسمش بود استپ زمینی ... اینم بگم ؟؟؟

[عــــلی]

سلام


اووههه ما كه كلي بازي استپي ميكرديم.
استپ هوايي، بالا بلندي ، استپ تفنگي، همه گرگه، گرگم به هوا،قايم باشك،دنبال كردني،گل و پوچ، دعوا!،
هفت سنگ، وسط بازي، فوتبال، كارت بازي،آتاري سگا و سوني پلاي استيشن2 و كامپيوتر،تفگ بازي،شمشير بازي،بازي هاي فكري، شطرنج، و هزار جور بازي ديگه.
با تشكر.

[BKM_MAHDI]

هميشه بهار : مگه تو دختر نيستي ؟ چه طوري فوتبال بازي ميكردي ؟ شرمنده من فضولم

محمد حسين تو ادامه بده تازه داره يادم مياد

[Mohammad Hosseyn]

اووههه ما كه كلي بازي استپي ميكرديم.
استپ هوايي، بالا بلندي ، استپ تفنگي، همه گرگه، گرگم به هوا،قايم باشك،دنبال كردني،گل و پوچ، دعوا!،
هفت سنگ، وسط بازي، فوتبال، كارت بازي،آتاري سگا و سوني پلاي استيشن2 و كامپيوتر،تفگ بازي،شمشير بازي،بازي هاي فكري، شطرنج، و هزار جور بازي ديگه.
با تشكر.

تازه خیلی از بازی های یادم اومد....


محمد حسين تو ادامه بده تازه داره يادم مياد
داشتم استپ زمینی رو می گفتم ... شبیه استب دیواریه فقط برای استپ باید می رفتی بالای یه چیز بلند بایستی و در کل پات نباید روی سطح زمین باشه ...

یه باز یدیگه هم بود که فکر کنم همه جا بازی می کردن اما احتمالا بازی ما یکم با بقیه فرق می کرد ... همون تیله بازی ( که ما بهش می گفتیم سنگ مرمر بازی ) ... ایم بازی نوع های مختلف داشت ... بزارین کامل یادم بیاد همشو توضیح می دم ...

[عــــلی]

هميشه بهار : مگه تو دختر نيستي ؟ چه طوري فوتبال بازي ميكردي ؟ شرمنده من فضولم

محمد حسين تو ادامه بده تازه داره يادم مياد

واي بي كا ام جان واقعاً كه آبرو ريزي كردي بد جوري سرخ شدم.
باب من پسرم.
وقتي گفتي دخترم نفس بند اومد تمام سر رو صورتم سرخ شد ديگه نگيا.:35: :blink: :16: :13:

[deicide]

خوراک من آتيش بازي بود . هر روز سر کوچه يا ته کوچه آتيش روشن مي کرديم.

[BKM_MAHDI]

واي بي كا ام جان واقعاً كه آبرو ريزي كردي بد جوري سرخ شدم.
باب من پسرم.
وقتي گفتي دخترم نفس بند اومد تمام سر رو صورتم سرخ شد ديگه نگيا.:35: :blink: :16: :13:

شرمنده آخه آواتارت دخترونه بود .بعدشم لفظ قلم پست ميدي.

يعني انقدر دختر بودن سخته ؟

[عــــلی]

شرمنده آخه آواتارت دخترونه بود .بعدشم لفظ قلم پست ميدي.

يعني انقدر دختر بودن سخته ؟

سلام
دختر بودن سخت نيست ولي وقتي جلوي اين همه آدم كه دارن نگاه ميكنن به پسر بگي دختر خوب آب ميشه ديگه. معذرت خواهي هم لازم نبود من آواتر بدرد بخور پيدا نكردم ولي اين فقط يه برنامه كودكه.
مرسي.:10: .

[shamim24]

یادش بخیر....البته بازیهایی که ما می کردیم رو کمتر توی پستها دیدم....شاید انحصاری بود....شایدم با گفتن من یادتون بیاد....

1-آلیسا آلیسا....
2-کدو کدو....
3-هویج هویج...(من این بازیرو دوست نداشتم....مال کلاس اولمون بود...بلا استثنا همه بچه ها اون گل یا هر چیز دیگه رو تو دست من مینداختند منم باید بلند میشدم و دنبالشون می کردم:13: )
4-هپ و 20 سوالی و شهر کشور ...(مال زنگ ورزشای دبستان که بارون میومد و نمیشد بریم حیاط)
5-زو....ما خیلی زو بازی می کردیم..
6-این بازی اسم نداشت..2 نفر روبروی هم مینشستند و یه شعری می خوندن و دستاشونو ضربدری به هم می زدن...این یکم لوس بود...ولی سرعت که می رفت بالا خیلی باحال میشد...کوچکترین اشتباه ریتم رو بهم میزد....خودمونیم ولی این بازی یه جور هماهنگی مغز و زبان و حرکت فیزیکی بود...بدم نبود)
7-قدم خرگوشی...(ایول خیلی دوست داشتم)
8-بالا بلندی....
9-استامبولی ریزه....(خیلی خوب بود....)
10-روی کاغذ(اسم فامیل...خط نقطه....شهر کشور.....توپ و تانک)
11-استپ های مختلف(استپ هوایی..استپ فیلم...استپ کارتون و به چه رنگی؟؟؟شعرشو یادم رفت....)
12-هرکسی کار خودش..بار خودش....آتیش به انبار خودش....بعد یه کاری رو می گفتیم مثلا دوچرخه سواری...و همه اون کارو انجام میدادن....بعد اون شخص باصطلاح اوسا یا گرگ ییهو می گفت استپ....بعد هر کس باید در همون حالت قبلیش حالا هر چی که بود می موند....و اون شخص هم باید بقیه رو می خندوند...اولین نفری که دندونش پیدا میشد می باخت....خیلی حال میداد این بازی....منم توی این بازی کلی مهارت داشتم....)

مثل اینکه حافظم بدک نیستا...البته ما مال عهد دایناسورا هم نیستیم....حالا کدوماشو شما هم داشتین؟؟

[cyrus_ln]

1-هيله كرم
2-بالا بلندي
3-دنبال بازي
4-گرگ بازي
5-قلعه بازي
6-گردو بادوم گيلاس و ... دزدي(هر وقت مي رفتم دهمون با بچه ها ميرفتيم اين كارا رو ميكردم بعضي وقتها هم صاحب باغ ميوفتاد دنبالمون)
7-زوو
8-شيشه شكستن
9-آتيش بازي(يه بار زمين گندم يه بنده خدايي رو آتيش زديم.چون فكر ميكرديم گندم خشك شده و ديگه بدرد نمي خوره.10 سال پيش به خاطر اين كار بابام 20 هزار تومن خسارت داد)
10-شاه وزير دزد
11-نقطه بازي
12-اسم فاميل
و خيلي از بازي هاي ديگه

[BKM_MAHDI]

1-هيله كرم
2-بالا بلندي
3-دنبال بازي
4-گرگ بازي
5-قلعه بازي
6-گردو بادوم گيلاس و ... دزدي(هر وقت مي رفتم دهمون با بچه ها ميرفتيم اين كارا رو ميكردم بعضي وقتها هم صاحب باغ ميوفتاد دنبالمون)
7-زوو
8-شيشه شكستن
9-آتيش بازي(يه بار زمين گندم يه بنده خدايي رو آتيش زديم.چون فكر ميكرديم گندم خشك شده و ديگه بدرد نمي خوره.10 سال پيش به خاطر اين كار بابام 20 هزار تومن خسارت داد)
10-شاه وزير دزد
11-نقطه بازي
12-اسم فاميل
و خيلي از بازي هاي ديگه

اينا بازيهاي دخترونه وپسرهاي بچه مثبتند ( شوخي كردم )

بازي حلقه هم به ليستت اضافه ميكنم كه البته فكر كنم همون مورد 10 باشه

[AB]

ما روی آیفون نوار چسب میزدیم فرا میکر:27: :27: دیم

[BKM_MAHDI]

آتاري هم باحال بود مخصوصا هواپيماش .البته ما خودمون نداشتيم يكي از اقوام داشت بعضي وقتها مياوارد خونه ي ما. وما با تلويزيون سياه وسفيد بازي ميكرديم چون بابام ميگفت تلويزيون رنگي خراب ميشه

[AKASHA178]

ما هم با محله های دیگه به شدت درگیر میشدیم تا الانه در حدود 11 نفر تلفات داشتیم و 50 بار شیشه شکستیم
البته بیشتر از هزار بار ماشین پنچر کردیم

[AKASHA178]

آتاري هم باحال بود مخصوصا هواپيماش .البته ما خودمون نداشتيم يكي از اقوام داشت بعضي وقتها مياوارد خونه ي ما. وما با تلويزيون سياه وسفيد بازي ميكرديم چون بابام ميگفت تلويزيون رنگي خراب ميشه

آره منم داشتم زیر دریایشم جالب بود

[leila*]

من همیشه بالای درخت بودم یا دوچرخه سواری میکردم
برعکس بقیه ی دختر ها اهل خاله بازی و مامان بازی نبودم

[mehraria]

منم دختر پیدا نمیکردم مجبور بودم با پسرا بازی کنم همش بدو بدو و شیطنت بود
همیشه هم دنبال گنج بودیم

[BKM_MAHDI]

من همیشه بالای درخت بودم یا دوچرخه سواری میکردم
برعکس بقیه ی دختر ها اهل خاله بازی و مامان بازی نبودم


منم دختر پیدا نمیکردم مجبور بودم با پسرا بازی کنم همش بدو بدو و شیطنت بود
همیشه هم دنبال گنج بودیم


من هم برعكس همه ي پسرها بودم چون پسر دوروبرم كم بود يا عروسك بازي ميكرديم يا خاله بازي يا هم دكتر بازي وشنگول ومنگول [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] الانش هم همينطورم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] واسه همين روحيم لطيفه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[sise]

من همیشه بالای درخت بودم یا دوچرخه سواری میکردم
برعکس بقیه ی دختر ها اهل خاله بازی و مامان بازی نبودم

آخه بالای درخت رفتن هم شد بازی؟!


منم دختر پیدا نمیکردم مجبور بودم با پسرا بازی کنم همش بدو بدو و شیطنت بود
همیشه هم دنبال گنج بودیم

پس بگو چرا اینقدر روحیه تون خشنه!!:31:


من هم برعكس همه ي پسرها بودم چون پسر دوروبرم كم بود يا عروسك بازي ميكرديم يا خاله بازي يا هم دكتر بازي وشنگول ومنگول [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] الانش هم همينطورم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] واسه همين روحيم لطيفه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آره روحیه تو یکی خیلی خیلی لطیفه.
راستی مهدی جون میشه دکتر بازی را شرح بدی چطور بود؟:27:

[BKM_MAHDI]

آخه بالای درخت رفتن هم شد بازی؟!



پس بگو چرا اینقدر روحیه تون خشنه!!:31:



آره روحیه تو یکی خیلی خیلی لطیفه.
راستی مهدی جون میشه دکتر بازی را شرح بدی چطور بود؟:27:


شرمنده محدوديت هاي سني وجنسي نميذاره توضيح بدم :27:

[hepco]

آتاري هم باحال بود مخصوصا هواپيماش .البته ما خودمون نداشتيم يكي از اقوام داشت بعضي وقتها مياوارد خونه ي ما. وما با تلويزيون سياه وسفيد بازي ميكرديم چون بابام ميگفت تلويزيون رنگي خراب ميشه

وای پسر من عاشق هواپیمای آتاری بودم!اگه بدونی تا کجاهاش رفتم!نمیدونم این آتاریه چقدر حافظه داشت مرحله هاش تموم نمیشد که!الانم که بهترین بازیای کامپیوتری رو با بالاترین گرافیک نصب میکنم مثل اون بهم حال نمیده!آخ الان که بنزین سهمیه بندی شده چطوری باید بازی کنی!:27::18:

به جز آتاری بزرگترین تفریح و بازیم باز کردن وسایل برقی و خراب کردنشون بود!از همون موقع مهندس بودم!:21:

[AKASHA178]

شرمنده محدوديت هاي سني وجنسي نميذاره توضيح بدم :27:

مربای بابا
یاد دکتر بازی بخیر یادش بخیر .... راستی تاپیک خباثتو کی راه بندازیم:18:

[BKM_MAHDI]

مربای بابا
یاد دکتر بازی بخیر یادش بخیر .... راستی تاپیک خباثتو کی راه بندازیم:18:

چطوري عسل ؟؟؟ فعلا بدجوري درگير ودربدر كتاب هيتلرم . اونم راه ميندازيم فعلا يك كم كسلم راه بيفتم خبر ميدم.:46:

[robert]

بازیهای دوران بچگی من:
1- خاک بازی !!!!:31:
2- دزدیدن پول از جیب پدرم !!!! و خوراکی خریدن !!!:27::46:
3- تیکه پاره کردن تمام وسایل برقی خونه مخصوصا رادیو ضبط برای اینکه ببینم این گوینده کجای این رادیو قایم شده!!
4- وقتی هم میرفتیم شمال (( من سالی دوسه بار میرم ویلامون تو شمال )) عاشق مار گیری بودم و همینطور مارمولک میگرفتیم و زجرش میدادیم (( یه بار هم رفیقام یه مار رو جلوی چشمام آتیش زدند !! دیوانه ها !!!:41::41:))

[mehraria]

پس بگو چرا اینقدر روحیه تون خشنه!!:31:


تا حدی
ولی اگر بدونی چه کیفی داره با بدجنسی باعث بشی پسرا تنبیه بشند. یادش بخیر همیشه یه ربع اول بازی باهاشون کنار می امدم بعدش شروع به تغییر قوانین بازی میکردم بعد هم میزدمشون و فرار میکردم پیش بابا یا مامانشون . شکایتشونا میکردم بعدم اونا تنبیه میشدند منم مظلومانه نگاه میکردم و یواشکی همه هم بهشون میخندیدم تا حرصشون بگیره

[sise]

تا حدی
ولی اگر بدونی چه کیفی داره با بدجنسی باعث بشی پسرا تنبیه بشند. یادش بخیر همیشه یه ربع اول بازی باهاشون کنار می امدم بعدش شروع به تغییر قوانین بازی میکردم بعد هم میزدمشون و فرار میکردم پیش بابا یا مامانشون . شکایتشونا میکردم بعدم اونا تنبیه میشدند منم مظلومانه نگاه میکردم و یواشکی همه هم بهشون میخندیدم تا حرصشون بگیره

خدا کنه این بد جنسی فقط مربوط به دوران کودکی آدم باشه!! :27:

[sepideh_248]

من اول همه تو کوچه گِل بازی می کردم
بعدش که شیش هفت سالم شد پسرای کوچمونو کتک می زدم:27:
وقتی هم که از تو کوچه و خیابون جمعم کردن
آتاری و میکرو و......... (علم پیشرفت کرد):31:

[elendil]

استب هوایی زمینش رو هم بازی می کردیم خیلی سخت بود
ورق پاسور 11
قایم باشک
با دخترا هم بازی می کردیم همش وسط بازی جر می زدیم ها ها ها ها ها ها ها ها ها
خرس وسط
تاب بازی (هر کی از تاب بتونه بیشتر به جلو بپره )
انواع قلعه
.
.
.
.
.
.
.
.
.

[mehraria]

خدا کنه این بد جنسی فقط مربوط به دوران کودکی آدم باشه!! :27:
دوران کودکی سرا سر بدجنسی بود . بعد بزرگ شدم دختر خوبی شدم ولی هنوز برا 2 نفر بدجنسم با این که دوساله ندیدمشون باز نمیزارم اب خوش از گلوشون پایین بره :27::21::21::27:

من جرات خاک بازی نداشتم ولی یه سرنگ داشتم توش اب میکردم صبح تا شب تو حیاط زنبور و کرم میگرفتم بهشون اب تزریق میکردم تا خوب شند

[sise]

ولی یه سرنگ داشتم توش اب میکردم صبح تا شب تو حیاط زنبور و کرم میگرفتم بهشون اب تزریق میکردم تا خوب شند

آره آره. این بازی خیلی محبوب من هم بود.:31:
ولی بعضی وقتا خاک میرفت داخل سر س:41:وزن حالگیری میشد!

البته بدون سرسوزن هم خوب بود بخصوص اگر کمی آب تهش میموند خیلی شتابش بیشتر میشد.
(میبینید که چطور تمام جزئئات یادمه:31:)

اما وقتی حاک در سرسوزن گیر کرد یهو به کشف روش خطرناکتری رسیدم!!
سر سوزن گیر میکرد و به دلیل فشار زیاد کل سرسوزن مثا فشنگ شلیک میشد!!
خیلی خطرناک بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی من تو در و دیوار خونه شلیک میکردم!

بعدا به یک کشفی دیگر رسیدم!!

مقداری پودر رختشویی به آب قاطی میکردم و به مورچه ها شلیک میکردم و اونها میمردند!! بهمین راحتی:8:

[mehraria]

یه بازی بی صدا هم بود که شکر رو چوب میریختم بعد میگرفتم دم لونه مورچه ها تو حیاط زود پر مورچه میشد منم زود چوبا میکردن تو حوض همشون غرق میشدند بعد من با برگ میشدم نجات غریق بعدم همشونا با مراسم سوگواری به خاک میسپردم

[sise]

خدا ما را به خاطر جنایاتی که در حق مورچه ها کردیم ببخشاید [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[B O L O T]

یه بازی بی صدا هم بود که شکر رو چوب میریختم بعد میگرفتم دم لونه مورچه ها تو حیاط زود پر مورچه میشد منم زود چوبا میکردن تو حوض همشون غرق میشدند بعد من با برگ میشدم نجات غریق بعدم همشونا با مراسم سوگواری به خاک میسپردم

همه دخترای که اینجا میگن ما بد بودیم بیا ببینن ما چکار میردیم
1. اول از همه. همه دخترا چه بزرگ چه کوچیک اگه گیرم میوفتادن دیگه ... همشون ازم میترسیدم:11::11::11:
2.یکی دیگه از بازی های مورد علاقه من اتش بازی بود حال می داد:21::21::21::27::27:
3.نه من مورچه ای رو اذیت نمیکردم یعنی حیوونی رو:21::21::8:
ولی در کل دخترا رو زیاد میزدم:27::27::27:
یادمه با یکی از دخترا دعوام گرفت هلش دام خرد زمین اونقدر اعصبانی بودم که کلش رو همینجور کبوندم به زمین بیچاره بخیه خورد سرش :27::18::18::18::18:

[BKM_MAHDI]

خدا ما را به خاطر جنایاتی که در حق مورچه ها کردیم ببخشاید [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تو مارو اذيت كردي بي خيال نشدي رفتي سراغ مورچه ها ؟؟؟



همه دخترای که اینجا میگن ما بعد بودیم بیا ببینن ما چکار میردیم
1. اول از همه همه دخترا چه بزرگ چه کوچیک اگه گیرم میوفتادن دیگه ... همشون ازم میترسیدم:11::11:
ولی در کل دخترا رو زیاد میزدم:27::27::27:
یادمه با یکی از دخترا دعوام گرفت هلش دام خرد زمین اونقدر اعصبانی بودم که کلش رو همینجور کبوندم به زمین بیچاره بخیه خورد سرش :27::18::18::18::18:

برعكس من با دخترها اصلا بازي نميكردم چه برسه كتك كاري كلا ما آدم ضعيف چزوني نبوديم ولي پسرهارو زياد كتك ميزدم يكبار توي فوبتال با آجر زدم تو سر رفيقم .......... الانم اگه آجر باشه وكسي دم دست ميزنم ولي متاسفانه نه آجرها آجره نه هم ............ :13:

[hamid_hitman47]

بازی های مثل بالا بلندی و گرگ بازی و تیله بازی (یا همون سنگ مرمر بازی) با همسالام... یادش به خیر کلی تیله جمع کرده بودم...
ولی بیشتر آتاری و همون بازی معروف هواپیماش و میکرو وسگا بازی می کردم...بعضی مواقع هم تو کوچه فوتبال بازی می کردم که خیلی تو اون بازی ها جر زنی هم میشد و آخرش همیشه با دعوا تموم میشد و داد همسایه ها هم در می اومد...
بعضی موقع ها هم یه خورده کارهای خطرناک از جمله آتیش بازی با کبریت هم می کردم...
تو کار تعقیب مورچه ها و پیدا کردن لونشون هم بودم و هم چنین کف بازی و خاک بازی و خیلی بازی های دیگه.......البته همه می گفتن خیلی بچه آرومیم و زیاد شر نبودم...

ولی واقعا یادش بخیر...دوران خوبی بود...

[عاشورا]

......edit

[BKM_MAHDI]

ولی بهترین بازی ( استراتژیک)
حدود 10 نفر میشدیم (تابستون) پول روی هم میزاشتیم و کیسه فریزر میخریدم
بعد دوگروه میشدیم توی کیسها آب یخ پر میکردیم بعد به هم حمله میکردیم


خسته نباشيد . ما بچه بوديم بجاي هدر دادن پولمون با شيلنگ روي هم آب ميرختيم .مثلا شيلنگ آبياري رو ميكرديم تو جيبش ........... :27: كيسه فريزر ديگه واسه چي ؟؟؟ :18:

[B O L O T]

بابا شما دیگه اخریشی

[عاشورا]

......edit

[IcY]

خسته نباشيد . ما بچه بوديم بجاي هدر دادن پولمون با شيلنگ روي هم آب ميرختيم .مثلا شيلنگ آبياري رو ميكرديم تو جيبش ........... :27: كيسه فريزر ديگه واسه چي ؟؟؟ :18:

والا برای شما خوب بوده ما بچگی چند نفر میشدیم یکی از این رفقای بنده خدا رومیگرفتیم میبردیمش زیر شیر آب دیگه نمیتونست نفس بکشه!!!

[leila*]

من حدود 4 سال که داشتم خیلی از گربه ها خوشم میومد . مامانم تعریف می کرد می گفت یه بار که رفته بودیم شمال تو ویلا یه بچه گربه بود که از بس من کوبونده بودمش تو دیوار وقتی منو می دیده لنگون لنگون فرار می کرد

[B O L O T]

در اخر هم میگن بچه ها پاکن
همه که قاتلن

[J A V I D]

من وقتي بچه بودم امكانات بود آتاري 2600 بازي مي كردم ! يه بارم آداپتورشو سوزوندم !‌ با ركورد 6 ساعت بازي ! اون موقع پنج سالم بود !

موفق و پيروز باشيد

جاويد

[amirpersia68]

قارچ خوره یا همان mario بود هی یادش بخیر



خوب شب بخیر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[BKM_MAHDI]

اتل متل توتوله

[sise]

سه خطی و 4 خطی

[BKM_MAHDI]

سه خطی و 4 خطی


اين ديگه چيه جلال ؟

[ashna86]

من اصلاکوچیکیم یادم نیست چه برسه به این که بدونم چی بازی میکردم ولی یکیش خاله بازی بود فقط همینو یادمه!!

[RooS]

مامان بازی یا همون خاله بازی
قایم موشک ؟ یا باشک ؟:31:
هفت سنگ
وسطی
فوتبال با جورابای مامانم .... همه جوراباشو میکردیم تو هم . میشد مثل توپ
آخه اینقدر شیشه شکستیم که دیگه توپ نمیخرید . ما هم جورابای خودشو ....:21:

[BKM_MAHDI]

مامان بازی یا همون خاله بازی
قایم موشک ؟ یا باشک ؟:31:
هفت سنگ
وسطی
فوتبال با جورابای مامانم .... همه جوراباشو میکردیم تو هم . میشد مثل توپ
آخه اینقدر شیشه شکستیم که دیگه توپ نمیخرید . ما هم جورابای خودشو ....:21:

خدا به مادرت صبر بده من يه پسر دارم خدا كنه 5 سال ديگه نياد با جوراب هاي من بازي كنه كه دچار مشكل تنفسي ميشه

[RooS]

خدا به مادرت صبر بده من يه پسر دارم خدا كنه 5 سال ديگه نياد با جوراب هاي من بازي كنه كه دچار مشكل تنفسي ميشه

خدا به پسر تو هم صبر بده
شانس اوردیم که مامان من بهداشتو رعایت میکرد

[BKM_MAHDI]

خدا به پسر تو هم صبر بده
شانس اوردیم که مامان من بهداشتو رعایت میکرد


انشا... به همه صبر اعطا بشه.

ولي بهداشت منو رعايت نميكنه . :27:اصلا هوامو نداره.

يكي ديگهاز بازيهاي من يه قل دوقل بود.هنوزم شرطي ميزنم.

[lio]

من بیشتر با پسر خالم آمپول بازی میکردم....
الان روم نمیشه تو چشماش نگاه کنم...!

[sise]

من بیشتر با پسر خالم آمپول بازی میکردم....
الان روم نمیشه تو چشماش نگاه کنم...!

شما اول بگو پسری یا دختر تا من بگم بازیتون اشکالی داشته یا نه:27:

[BKM_MAHDI]

شما اول بگو پسری یا دختر تا من بگم بازیتون اشکالی داشته یا نه:27:


حاج آقا من مردم با يك پسر آمپول بازي ميكرديم اشكال داره ؟؟؟

[sise]

حاج آقا من مردم با يك پسر آمپول بازي ميكرديم اشكال داره ؟؟؟

اگر در دوران کودکی بوده چون هیچی حالیتون نبوده اشکالنداره.
اما اگر در دوران بلوغ بوده باز هم چون بار اولتون بوده که یه چیزی حالیتون بوده باز هم اشکال نداره
اما اگر در دوره میانسالی بوده... خب حتما شخص بیمار بوده که نیاز به آمپول داشته پس این هم اشکالی نداره
والسلام.

[BKM_MAHDI]

يكيديگر از بازيهاي دورانكودكي ما مسابقات منچ و دوز وسه به سه قطار ومارپله بود.

[sise]

مار پله خیلی با حال بود و هست.
منج هم همینطور

[BKM_MAHDI]

الاكلنگ.تاب .سرسره. ....

[elendil]

ما یه بازی هم مثه دارت درست کرده بودیم چاقو هایی که کند بودن رو بهسمت در پرتاب میکردیم

[sise]

ما یه بازی هم مثه دارت درست کرده بودیم چاقو هایی که کند بودن رو بهسمت در پرتاب میکردیم

آخه این شد بازی؟ این همه چاقوی کند از کجا گیر میاوردین؟:21:

نوکشون که تیز بوده:27:

[elendil]

خب دیگه 5 سالمون بود توی مهدکودک وبودیم صبح ها و موقع بیکاری یه دو سهتا چا قو ( با اجازه ور میداشتیم ) در واقع بدون اجازه هم ور می داشتیم

بعدشم دارت بازی نکشون تیز بود ولی به درد بریدن خیار نمی خورد

[BKM_MAHDI]

منم بچه بود عادت اشتم يه قمه ور ميداشتم ميزدم سروصورت بچه ها رو خوني ميكردم كلي ميخنديديم و خوش ميگذشت .[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[sise]

خب دیگه 5 سالمون بود توی مهدکودک وبودیم صبح ها و موقع بیکاری یه دو سهتا چا قو ( با اجازه ور میداشتیم ) در واقع بدون اجازه هم ور می داشتیم

بعدشم دارت بازی نکشون تیز بود ولی به درد بریدن خیار نمی خورد

پس تو قاچاقی زنده ای:27::46:

[elendil]

منم بچه بود عادت اشتم يه قمه ور ميداشتم ميزدم سروصورت بچه ها رو خوني ميكردم كلي ميخنديديم و خوش ميگذشت .[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

قاتل بودی و ما نمی دونستیم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حاج مهدی باهاتم بریم دخلشون رو بیاریم

[diana_1989]

من با این که دختر بودم اصلا از عروسک بازی و خاله بازی خوشم نمیومد
! فقط عروسک رو واسه دکور اتاقم استفاده میکردم
! بیشتر عاشق نقاشی کشیدن بودم . بهترین همدمم همون یه دفتر نقاشی و یه بسته مداد رنگیم بود !
در ضمن خیلی بازیای پسرونه رو دوست داشتم !
بیشتر با پسرای محل هم بازی بودم تا با دختراش . فوتبال میکردیم ، دوچرخه بازی ، وسطی ، کارت بازی هم باهاشون میکردم ! ! !
راستی اسم فامیل و لی لی و به خاطر باد اینجا باد بادک بازی هم بود !!

[kingweb]

اون قدیم قدیما یه قول 2 قول

هفت سنگ قلعه زندان

یادش بخیر

شب های هم از جن ارواح حرف می زدیم

سپاس

[sise]

بادبادک بازی. داشت یادم میرفت. آخ که چقدر با سریش و ...بادبادک درست کردیم. چقدر به شوق پیدا کردن نی مناسب تلاش میکریم. چقدر دنبال نخ خوب بودیم و.....
واااای. یادش بخیر

[BKM_MAHDI]

واقعا بازيهاي شيرين ما جاشو داده به بازيهاي كامپيوتري ........

[kingweb]

کاملا درسته حاج مهدی عزیز

کجایند آنان که در شب قلعه زندان و هفت سنگ و یه قول 2 قول بازی می کردند کجایند آن صفای و دوستی !

ولی این بازی های کامیپوتری نمی گویم بد است ولی دیگر بیش از حد زیاد شد

یاد قدیم ایام بخر که برای خریدن توپ پلاستیکی نفری 10 تومان میزاشتیم میرفتیم می خریدیم بازی می کردیم !

سپاس

[Lovely Michael]

بازی

یادمه ما گنج قایم می کردیم شرط می بستیم رستوران بازی می کردیم مامان بازی ... چون همیشه هم بازی من پسر خالم بود و اون 4 سال از من بزرگ تر بود همیشه باز ی هامون یه نظم خاصی داشت مثلآ توی ظرفای کوچیک آهنی سیب زمینی سرخ می کردیم که اجاقمون یه چراغ الکلی یا نفتی دست ساز بود که پسر خالم درستش می کرد میرفت شیشه جوهر خود نویس باباش رو که مدیر مدرسه بود توی باقچه خالی می کرد و میشسشتش و میزاشتش در برابر نور آفتاب تا کاملآ خشک شه سرشو سوراخ می کرد یه تیکه باند گاز برمیداشت با دقت با نخ و سوزن کوک می زد و به زحمت و بد بختی از توی اون سوراخه ردش میکرد توش نفت یا الکل صنعتی از این قرمزا می ریخت بعد یه سپایه کوچولو میزاشت روش و ما توی این ظرفای کوچولو سیب زمینی و گوجه فرنگی سرخ می کردیم و چند تا قوره از درخت میچیدیم و میشستیم و مینداختیم توش و بعد می خوردیم یادش بخیر ما بازی های خیلی قشنگی می کردیم ... نقشه می کشیدیم که پسر داییمونو بزاریم سر کار :27: می نشستیم با دقت یه کاغذ رو مچاله می گردیم و بازش می کردیم تا مثل دستمال کاغذی نرم میشد بعد دور و ورشو می سوزوندیم و بعد با آب لیمو روش می نوشتیم عمدآ میزاشتیمش یه جایی که اون ببینه بعد گنجه رو یه جای حسابی قایم می کردیم و اونم دنبالش می گشت تا پیداش کنه و کلی بهش می خندیدیم ...

اگه زیادی حرف زدم ببخشید :):40:

[sise]

ترقه قدیم!
یکی از سیمهای رنگ چرخو گیر میاوردیم بعد اون قسمتی که پیچ داره را توش باروت کبریت میریختیم.
یه میخ کوچیک به یک کش میبستیم و به سر دیگر سیم گره میزدیم.
سیمو در حدود 90 درجه خم میکردیم. بعد سر میخوه میذاشتیم در شکاف پیچی که در شکافهاش باروت ریخته بودیم و محکم به سطح خیابون میزدیم.
صدایی بلند میشد که نگو.
بازی جالبی بود.

[reza3600]

یادش بخیر. اون بازی این موارد بود.

1. فندق بازی. بعد ها که انقلاب صنعتی شد تیله بازی هم میکردیم ولی فندق بازی حال دیگه ای داره.
2. تو نگوله:::: شاخه ای از تیله بازی که با انگشت شصت تیله ها رو حرکت میدن ولی انگشت تخصصی من اشاره هست.
3.کارت بازی در سبک های مختلف.
4. با عکس ادامس بازی میکردیم . عکس رو به پشت میخابوندیم و باید با یه ضربه عکس رو برمیگردوندیم.
5. کتک زدن همدیگه.
6.وسطی
7.فوتبال
8.هفت سنگ
9.گرفتنی
10.چشم بستنی
11. فوتبال دستی.
12.بحث های سیاسی و اقتصادی:31::31:
13. خاله بازی با دختر ها.

[#gharibe#]

من آتيش بازي خيلي دوست داشتم كافي بود دم دستم كاغذ و فندك باشه بعد دگه مراسم جور ميشد :31:
يا اينكه ازين داروها از نوع كپسول يا آمپول برميداشتم ميرفتم دونه دونه با احتياط باز ميكردم ميرختم تو چاه :27:
و از همه بهتر زمانيكه هم سن و سالام ميومدن خونمون شب كه ميشد و همه ميرفتن لالا بالشتا رو اين قد تو سر و كله هم مي زديم تا پراش ميومد بيرون وااااااي چه حالي ميداد :20:

[*yutab*]

من آتيش بازي خيلي دوست داشتم كافي بود دم دستم كاغذ و فندك باشه بعد دگه مراسم جور ميشد :31:
يا اينكه ازين داروها از نوع كپسول يا آمپول برميداشتم ميرفتم دونه دونه با احتياط باز ميكردم ميرختم تو چاه :27:
و از همه بهتر زمانيكه هم سن و سالام ميومدن خونمون شب كه ميشد و همه ميرفتن لالا بالشتا رو اين قد تو سر و كله هم مي زديم تا پراش ميومد بيرون وااااااي چه حالي ميداد :20:






راست ميگه من شاهدم!:31:

[BKM_MAHDI]

ما شمشير بازي ميكرديم..دوتا كفگير بر ميداشتيم وبه سر وكله ي هم ميزديم ...........

[*yutab*]

ما شمشير بازي ميكرديم..دوتا كفگير بر ميداشتيم وبه سر وكله ي هم ميزديم ...........






اين يكي هم راست ميگه

من بازم شاهدم:31:

[sise]

ما شمشير بازي ميكرديم..دوتا كفگير بر ميداشتيم وبه سر وكله ي هم ميزديم ...........

منتها ما کفگیر بر نمیداشتیم. با چوب خودمون درست میکردیم. با یه تخته که سرشو تیز میکردیم .
حال میداد ولی بعضی وقتا که به هم میزدیم دردمون هم میگرفت بفهمی نفهمی:46:

[BKM_MAHDI]

منتها ما کفگیر بر نمیداشتیم. با چوب خودمون درست میکردیم. با یه تخته که سرشو تیز میکردیم .
حال میداد ولی بعضی وقتا که به هم میزدیم دردمون هم میگرفت بفهمی نفهمی:46:


عجب بچه هاي خطرناكي بودين :18:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Mah$a]

آخي يادش به خير؛
گل كوچيك
آتاري
احضار روح
دسته جمعي مي رفتيم جاهاي تاريك و ترسناك مثل انباري بعد جيغ مي زديم همديگه رو هل ميداديم و در مي رفتيم!(مرض داشتيما!):46:
وسطي
تيله بازي
بالش بازي
2 گروه مي شديم و مي جنگيديم ...
يكي ديگه هم هست كه معمولا همه دوران بچگي بازي ميكنن ولي هيچوقت هيچ كي نمي گه كه مثلا ما فلان بازي رو مي كرديم....(البته نه كه فك كنيد ما هم اين بازيو مي كرديما! نه به جان شما همينجوري گفتم!):43::31:

[SAJAD DP]

سلام
گل كوچيك
فوتبال با دروازه 4 متري ( اما به اين سادگي ها هم گل نمي خوردم بازيهامون 2 طول مي كشيد تايك تيم 10 تا گل بزنه)
رايانه
اين اخريها هم يه پا دو تا پا ( فك نكم كسي اينجا بلد باشه)
البته تا وقتي تبريز بوديم از موقعي كه از تبريز جا به جا شديم بازي نميكنم!

[BKM_MAHDI]

منظورت از يه پا دوتا پا همون يك پا دوپاي خودمون تو گل كوچيكه ؟؟؟

[SAJAD DP]

سلام
بازي اين جوري بود :
دو نفر ا هم پاسكاري مي كردند تا به دروازه بان گل بزنند
اگر پاي درازه بان به توپ مي خورد اوني آخرين بار پاش به توپ خورده مي رفت در وازه با گل خوردن دروازه بان يك نفر ديگه ميومد جاش
----------------------
يادش به خير بچه ها هميشه منو مي زاشتن نفر آخر يعني اگر 8 نفر بوديم و 3 نفر داخل بازي من آخرين نفر در دور بودم كه بعد از گل خوردن همه مي رفتم داخل ( با اينكه از همه كوچيك تر بودم ديگه تا آخر بازي بيرون نمي اومدم)

[Mah$a]

آخي يادش به خير؛
گل كوچيك
آتاري
احضار روح
دسته جمعي مي رفتيم جاهاي تاريك و ترسناك مثل انباري بعد جيغ مي زديم همديگه رو هل ميداديم و در مي رفتيم!(مرض داشتيما!):46:
وسطي
تيله بازي
بالش بازي
2 گروه مي شديم و مي جنگيديم ...
يكي ديگه هم هست كه معمولا همه دوران بچگي بازي ميكنن ولي هيچوقت هيچ كي نمي گه كه مثلا ما فلان بازي رو مي كرديم....(البته نه كه فك كنيد ما هم اين بازيو مي كرديما! نه به جان شما همينجوري گفتم!):43::31:



اهان 1 بازي ديگه هم مي كرديم الان يادم اومد مورچه كباب مي كرديم( ذره بينو مي گرفتيم بالاي سرش تو نور آفتاب...)
خدا مارو ببخشه اخه اينا چه كارايي بود؟!!!!!!!!!!!:21::tongue:

[time prince]

اهان 1 بازي ديگه هم مي كرديم الان يادم اومد مورچه كباب مي كرديم( ذره بينو مي گرفتيم بالاي سرش تو نور آفتاب...)
خدا مارو ببخشه اخه اينا چه كارايي بود؟!!!!!!!!!!!:21::tongue:
گفتی مورچه کباب کردن
ما مورچه هارو با هم دعوا می دادیم بدبخت ها همدیگرو تکه تکه می کردن:31:

[bb]

اهان 1 بازي ديگه هم مي كرديم الان يادم اومد مورچه كباب مي كرديم( ذره بينو مي گرفتيم بالاي سرش تو نور آفتاب...)
خدا مارو ببخشه اخه اينا چه كارايي بود؟!!!!!!!!!!!

منم مورچه های بیچاره رو می انداختم تو شیشه
البته خدا رو شکر
من بدنبا اومدن مورچه رو هم با این روش دیدم .
خیلی چیزا دیدم
هرچند خیلی مورچه کشتم
خدا ما را ببخشد

[persian man]

بیا بالا :دی

[waralaw]

تیله بازی+هفت سنگ+خر پلیس+زو+تیر کمون بازی گروهی

[torpedo]

سوپر ماریو ، کننترا ، بعدش سونیک ، سانست و...

[mahshid_music]

ما بازی نمی کردیم...
پفک و آدامس می خوردیم....

[Saman]

گل كوچيك ديگه . هفت سنگ هم بازي ميكرديم . . .

[Ali_BlueBoy]

گوجه و پلاک و کمر بند بازی و...........................

[devil_ff2008]

گوجه و پلاک و کمر بند بازی و...........................
یادش بخیر
ما بهش میگفتیم کمر کمر :31:
چقدر بچه ها رو میزدیم :21:
بازی های دیگه هم
فوتبال
هفت سنگ
قایم موشک :31:
آقای گل
شاه وزیر
آتاری
میکرو ( قارچ خور و فوتبال):31:
و...

[persian man]

دزد و پلیس

والیبال

بدمینتون

فوتبال

[majid_sd2009]

چه دورانی بود.هیییییییییییییییییییی� �ییییی................!
ما هم همین بازی هار رو میکردیم که بچه ها گفتن.
ولی اگه چند سال بعد از بچه های امروزی بپرسی بچگی چی بازی میکردین میگن
نیدفوراسپید . و جی تی ای و آی جی آی و این چیزا.

[Ladan]

دزد و پليس
هفت سنگ
فوتبال :دي
زوووووووو
واليبال
و .....
مامان بازي :31:

[Ladan]

یادش بخیر
ما بهش میگفتیم کمر کمر :31:
چقدر بچه ها رو میزدیم :21:
بازی های دیگه هم
فوتبال
هفت سنگ
قایم موشک :31:
آقای گل
شاه وزیر
آتاری
میکرو ( قارچ خور و فوتبال):31:
و...

الان اينارو خوندم
ميكرو و اتاري رو يادم رفت بگم ( من عاشق قارچ خور بودم :31:)

[Manager_66]

یادش بخیر ...

هفت خبیث . حکم . منجق دوزی . [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[cyrus_ln]

1-هيله كرم
2-بالا بلندي
3-دنبال بازي
4-گرگ بازي
5-قلعه بازي
6-گردو بادوم گيلاس و ... دزدي(هر وقت مي رفتم دهمون با بچه ها ميرفتيم اين كارا رو ميكردم بعضي وقتها هم صاحب باغ ميوفتاد دنبالمون)
7-زوو
8-شيشه شكستن
9-آتيش بازي(يه بار زمين گندم يه بنده خدايي رو آتيش زديم.چون فكر ميكرديم گندم خشك شده و ديگه بدرد نمي خوره.10 سال پيش به خاطر اين كار بابام 20 هزار تومن خسارت داد)
10-شاه وزير دزد
11-نقطه بازي
12-اسم فاميل
و خيلي از بازي هاي ديگه

اینا رو هم اضافه میکنم
لاستیک بازی
زنبور بازی(خیلی فاز میداد ولی خطرش بالا بود)
فوتبال هم زیاد بازی می کردم

[Bill Gates]

با سگا و میکرو بازی میکردم و بس! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آزار و اذیت ! :31: ( تو جای چیپس علف میزاشتم آتیش میزدم پرت میکردم خونه همسایه فکر میکرد آتیش سوزی شده از بس دود داشت! :31: :31: )

[devil_ff2008]

یکی از بازی های پر هیجانمون هم این بود که
میرفتیم همه زنگ های یک آپارتمان رو میزدیم و منتظر میشدیم بیان دم در بعد فرار میکردیم :34:
یا به یکی یه چیزی میگفتیم که دنبالمون کنه
یه دفعه هم یه یارو پیله شد و هر وقت از نزدیک مغازش رد میشدیم دنبالمون میکرد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[cyrus_ln]

یکی از بازی های پر هیجانمون هم این بود که
میرفتیم همه زنگ های یک آپارتمان رو میزدیم و منتظر میشدیم بیان دم در بعد فرار میکردیم :34:
یا به یکی یه چیزی میگفتیم که دنبالمون کنه
یه دفعه هم یه یارو پیله شد و هر وقت از نزدیک مغازش رد میشدیم دنبالمون میکرد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من و داییم اسم این بازی رو گذاشته بودیم زیندر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر وقت می رفتم کرج کارمون این بود البته بعدش دیگه زدیم تو کار کلوپ و اینا

[MaaRyaaMi]

خاله بازی و فوتبال[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[saman rossi]

سگا
فوتبال
هفت سنگ
دعوا
استپ هوایی!!
دکتر بازی (شوخی کردم)

[Retired User]

يه قل دو قل دي:

[frnsh]

سگا: شورش در شهر و Top Gear 2
میکرو: سوپر ماریو
تو کوچه!! : لیله / رابت/ قایم موشک/ بالا بلندی/ زنگ در خونه ها رو زدن!!!! :دی
کامپیوتر: همه چی!!! (اوایل: driver و mortal combat 4 )

[devil_ff2008]

من و داییم اسم این بازی رو گذاشته بودیم زیندر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر وقت می رفتم کرج کارمون این بود البته بعدش دیگه زدیم تو کار کلوپ و اینا

اوه اوه
خانوادگی ؟
:31:

[S A M]

ازینا : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Demon King]

یادمه ۸ -۹ سالم که بود با دختر عمو هام و دختر عمه ام خیلی بازی میکردیم. هر کدوم تقریبا ۲-۳ سال از من کوچیک تر بودن. چون تو خانواده ی پدری حتی یک پسر همسن یا لااقل پسری که سنش به من نزدیک باشه نبود. منم مجبور بودم با دخترا بازی کنم. یکی از بازیهامون خیلی جالب بود:

« همه امون اسباب بازی هامونو میاوردیم، بعد با خودمون شهر میساختیم که هر کدوم مسیول جایی میشد.
مثلا من اسباب بازی فروشی داشتم و بعد دختر عمه ام کارمند بانک میشد برای خرید اسباب بازی باید ازش پول میگرفتیم و حساب بازی میکردیم. بعد مثلا اسباب بازی رو که میخریدن اگه خوشش نمیومد پس میدادن یا

یکی دیگه از بازی هامونم خاله بازی بود که من هنوز برام سوال که چطور حاضر شدم خاله بازی کنم؟ ! :n02:

خیلی باحال بود. کلا یه فاز دیگه ای اون دوران داشتیم که الان بهش خنده ام میگیره. »

. :n31:

[Atghia]

نقاشی
:دی
کارت بازی:n09:
فوتبال داخل خونه با برادران محترم
دوچرخه سواری در کوی و برزن :n33:
سگا (نینجا و فوتبال اونم فقط پنالتی:n08:)

[G U L D A N]

8 سالگی : میکرو ( قارچ خور و فوتبالیست ها )

9 سالگی : سگا ( شورش در شهر و لاک پشت های نینجا )

10 تا 13 سالگی : کارت بازی دوچرخه سواری - فوتبال در حد رائول

14 تا 18 سالگی : گیم نت ( کانتر استرایک - ژنرالز - وارکرفت )

19 تا 23 سالگی : world of warcraft - دور دور با ماشین

24 تا 26 سالگی : خدمت سربازی ( دربند - درکه - سینما ملت و آزادی )

الان هم هیچی فیلم نگاه می کنیم :دی

[ملا نصرالدین]

کوچک که بودم با پسر ها توی کوچه فوتبال بازی میکردم.توی خانه با خواهرزاده ام فوتبال بازی میکردم
البته گاهی ما 3 نفر ( من و 2 خواهرزاده ام) به نوبت 3 بازی رو انجام میدادیم.فوتبال-معلم بازی-خاله بازی

و البته کارت بازی-ما ساعت ها بدون اب و غذا و توی هر شرایطی کارت بازی میکردیم.یکسال رفته بودیم مشهد.انقدر که کارت بازی کردیم مادر و پدرامون خسته شدند و غر غر کردند.ما هم برای اینکه ما رو نبینند وغر نزنند رفتیم پشت در اتاق توی راهرو رو به رو اسانسور نشستیم چند ساعت کارت بازی کردیم.اخرشم یه کتک مفصل خوردیم

[Masoud King]

فوتبال تو خونه با توپ پلاستکی های کوچیک، به صورت تک ضرب بازی می کردیم یعنی فقط میشد یک ضربه به توپ زد و بازی بسیار هیجان انگیزی بود :n28:
خاک بازی و گل بازی در حیاط خانه و سیس پرتاب گل به سمت هم دیگه و گلی شدن و کتک خوردن :n09:
بازی با game boy یا همون آتاری دستی.
دوچرخه سواری در حیاط خانه و یادمه یه بوته گل محمدی بزرگ تو حیاطمون بود و همون اوایل هی میوفتادم توش
خلاصه دورانی بود

[Ezel]

ماها که بیشتر توی کوچه و دنبال فودبال بازی کردن بودیم

غیر از فودبال گل کوچیک و گل بزرگ ، گرایشهای دیگه از این رشته رو که بازی میکردیم اینا بودن :

شوت یه ضرب - پاس تو گل ( که اسم دیگش عاقای گل یا عاقا یه گل ! بود و هر بازیکن فقط باید یک پاس میداد و ضرب اضافه نداشتیم - بعد میگن تیکی تاکا و تکضرب مال گواردیولاست !!! به قول درخشان که گفت " وقتی من سرمربی بودم کیروش کجا بود ؟ " ، منم باید بگم وقتی ما تیکی تاکا بازی میکردیم گواردیولا کجا بود ؟؟؟ :n31: - )

خروس جنگی - گانیه - خر پلیس !!! - زو ( یه گرایش دیگه ی این رشته اسمش " دهن بسته " بود که جای زو کشیدن دهن باید بسته میبود و تیم حریف وقتی فرد مهاجم بیچاره رو میگرفت اونقدر قلقلکش میدادن تا دهنش باز بشه یا اونقدر دستکاریش میکردن که مجبور شده داد و بیداد راه بندازه !!! )

و یه بازی دیگه هم بود که زیاد دستمایه ی طنز های وایبری بود و شرم حضور دارم اسم بازی رو بگم ، فقط امیدوارم خدا خودش ببخشه ؛ خب عاقا بچه بودیم چه میفهمیدیم این چیزا رو خب ! :n19:

* بعد با همچین بازی هایی که ما داشتیم در دوران کودکی ، میان میگن چرا هرکی میگه بالا چشمت ابروئه میزنی بن میکنی !!! :n09:

بیخ دیواری

کارت بازی هم که خوراکمون بود

[farshad0123]

هواپیما آتاری-دزد و پلیس آتاری
سونیک سگا-فوتبال 95سگا-شورش در شهر سگا-وسترن
بازیهای خاطره انگیز max payne-hitman-delta force-IGI
دوچرخه سواری-نقاشی بر روی کاغذ-فوتبال-نقاشی با برنامه paint کامپیوتر در ویندوز 98:n09:
ریختن و سر هم کردن قطعات کامپیوتر(اسمبل سیستم) در سن 15سالگی و پیشرفت در این زمینه تا سن 21سالگی:n02:
بازیهای پیشرفته تر مانند کال آف دیوتی و pes الان هم دیگه حوصله نداریم پای کامپیوتر بشینیم و بازی کنیم ولی گه گاهی با بچه ها pes بازی میکنیم

[B.Russell]

تا قبل از 8 سالگی، 90 درصد همسایه هامون فقط دختر داشتن.
یک بنده خدایی بود در همسایگی ما که همسرش فقط دختر تولید میکرد.
تا 6 دختر رو جلو رفته بود و گویا دیگه بیخیال شده بود !!


بنابر این بازی های دوران کودکی (زیر 8 سال) به بازی های دخترانه محدود میشه.
این دوتا فعلا یادم میاد:



1- بازی مادام:


دو نفر در یک فاصله مشخصی از هم وایمیستادن.
یکی میگفت قدم مورچه ای بیا، یکی میگفت قدم فیلی بیا، به تدریج بهم نزدیک میشدن.
اونیکه زودتر پای طرف مقابل رو لگد میکرد برنده میشد !!!



2- استپ هوایی:


رو هر نفر اسم یک چیزی میذاشتیم.
بعدا توپ رو مینداختیم بالا اسمش رو صدا میزدیم اگر توپ رو نمیگرفت باید مجازات میشد و براش اسم میذاشتیم.


یک دختری بود اسمش سکینه بود، این بنده خدا اکثرا میباخت و همه براش اسم سکینه بوگندو رو میذاشتن و هر هر میخندیدن.
خودش هم میخندید !! :n27:



شاید برای همین چیزاس که دوران کودکی برای خیلی ها جذابه.
تقریبا چیزی وجود نداره که ادمو در کودکی نفله کنه مگر اینکه یک بزرگسالی در دنیای کودکی وارد بشه و ...

[Ezel]

رو هر نفر اسم یک چیزی میذاشتیم.
بعدا توپ رو مینداختیم بالا اسمش رو صدا میزدیم اگر توپ رو نمیگرفت باید مجازات میشد و براش اسم میذاشتیم.

حالا ما این استپ هوایی رو اینجوری بازی میکردیم که کسی که توپ رو میگرفت باید داد میزد استپ ، دوباره مینداخت هوا و اسم یه نفر دیگه رو صدا میزد و با توجه به اینکه همه موقع هوا انداختن توپ اول فرار میکردن و دور میشدن ، اسم دورترین نفر یا کند ترین نفر رو صدا میکردیم و توپ رو مینداختیم هوا دوباره ( اگه توپ رو توی هوا گرفته بودیم ) ، بعد اون باید خودشو میرسوند به توپ و توی این زمان همه فرصت داشتن برن پشت ماشینی دیواری چیزی قائم بشه

بعد کسی که توپ رو نمیتونست توی هوا بگیره باید توپ رو از روی زمین برمیداشت و به محض اینکه توپ رو میگرفت و میگفت استپ ، همه باید استپ میکردن و بی حرکت هرجا بودن وای میستادن ، کسی هم که توپ رو گرفته بود باید نشونه گیری و میکرد و یه نفر رو با توپ میزد و اگه توپش به شخص مورد هدف میخورد اون نفر میسوخت و از بازی خارج میشد و اگر هم نمیخورد کسی که توپ رو پرت کرده بود میسوخت !

به همین دلیل زمان موثر !!! در این بازی ، فاصله ی انداخته شدن توپ در هوا و گرفتنش روی هوا بود و فاکتورهایی نظیر سرعت عمل و شتاب و آمادگی جسمانی در این بازی به شدت موثر بود :n09:

اتفاقا ضربات چیپ رو هم ما اون موقع برای کسایی که پشت ماشین قایم میشدن استفاده میکردیم ، با این حساب و بازم با وام از حمید درخشان اون زمونی که ما چیپ مینداختیم فلانی ها ! کجا بودن

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Masoud King]

خروس جنگی - گانیه - خر پلیس !!! - زو ( یه گرایش دیگه ی این رشته اسمش " دهن بسته " بود که جای زو کشیدن دهن باید بسته میبود و تیم حریف وقتی فرد مهاجم بیچاره رو میگرفت اونقدر قلقلکش میدادن تا دهنش باز بشه یا اونقدر دستکاریش میکردن که مجبور شده داد و بیداد راه بندازه !!! )
اینا مخصوص محیط مدرسه بود :دی

[Meisam]

سلام


2- استپ هوایی:

رو هر نفر اسم یک چیزی میذاشتیم.
بعدا توپ رو مینداختیم بالا اسمش رو صدا میزدیم اگر توپ رو نمیگرفت باید مجازات میشد و براش اسم میذاشتیم.




حالا ما این استپ هوایی رو اینجوری بازی میکردیم که کسی که توپ رو میگرفت باید داد میزد استپ ، دوباره مینداخت هوا و اسم یه نفر دیگه رو صدا میزد و با توجه به اینکه همه موقع هوا انداختن توپ اول فرار میکردن و دور میشدن ، اسم دورترین نفر یا کند ترین نفر رو صدا میکردیم و توپ رو مینداختیم هوا دوباره ( اگه توپ رو توی هوا گرفته بودیم ) ، بعد اون باید خودشو میرسوند به توپ و توی این زمان همه فرصت داشتن برن پشت ماشینی دیواری چیزی قائم بشه

بعد کسی که توپ رو نمیتونست توی هوا بگیره باید توپ رو از روی زمین برمیداشت و به محض اینکه توپ رو میگرفت و میگفت استپ ، همه باید استپ میکردن و بی حرکت هرجا بودن وای میستادن ، کسی هم که توپ رو گرفته بود باید نشونه گیری و میکرد و یه نفر رو با توپ میزد و اگه توپش به شخص مورد هدف میخورد اون نفر میسوخت و از بازی خارج میشد و اگر هم نمیخورد کسی که توپ رو پرت کرده بود میسوخت !

به همین دلیل زمان موثر !!! در این بازی ، فاصله ی انداخته شدن توپ در هوا و گرفتنش روی هوا بود و فاکتورهایی نظیر سرعت عمل و شتاب و آمادگی جسمانی در این بازی به شدت موثر بود :n09:

اتفاقا ضربات چیپ رو هم ما اون موقع برای کسایی که پشت ماشین قایم میشدن استفاده میکردیم ، با این حساب و بازم با وام از حمید درخشان اون زمونی که ما چیپ مینداختیم فلانی ها ! کجا بودن

متاسفانه خبر بد براتون دارم ، هر دو نفر شما اشتباه بازی میکردید :n09: یا به قول اون دوستمون در سمت اشتباه تاریخ هستید :n02:
بازی استپ هوایی صحیح ، ترکیبی هست از این دو روش که قطعا جذابیتش بیشتر از روش های شماست :n09: سرتون کلاه رفته :3:

ما به این شکل بازی میکردیم که گروهی جمع میشدیم و برای شروع یک نفر توپ رو میگرفت و به هوا پرت میکرد و یک نفر رو صدا میزد و باقی یکم دور میشدن و حواسشون بود که طرف توپ رو میگیره یا نه
اگه اون شخص میتونست توپ رو قبل از خوردن به زمین بگیره بدون گفتن چیزی میتونست بلافاصله اسم شخص دیگه ای رو بگه و توپ رو به هوا پرت کنه ، اگه نفر بعدی توپ رو میگرفت که بازم این روند ادامه
پیدا میکرد تا یکی نتونه توپ رو بگیره و توپ به زمین میخورد تا زمانی که اون شخص توپ رو جمع و جور نمیکرد باقی میتونستن فرار کنن و به محض جمع و جور کردن باید میگفت استپ و همه در همون وضعیت
آخر باید می ایستادن، حالا شخص صاحب توپ بنا به تشخیص و مهارت (گاهی اوقات هم از خودگذشتگی و ...) با توپ یک نفر رو باید مورد هدف قرار میداد ، اگر توپ به شخص برخورد میکرد برای اون شخص
یک امتیاز محاسبه میشد و اگر برخورد نمیکرد برای شخص پرتاب کننده یک امتیاز محسوب میشد ، امتیازها رو جمع میکردن تا یک نفر مثلا به امتیاز 5 برسه
در این حالت همه ی بازیکن ها با هم مشورت میکردن (در وضعیتی که بازیکن 5 امتیازه ازشون دور هست و مشورت ها رو نمیشنوه) و برای بازیکن 5 امتیازه یک اسم انتخاب میکردن ، این اسم میتونست هر
اسمی باشه ، این اسم باید در ادامه ی بازی برای صدا کردن اون شخص 5 امتیازه مورد استفاده قرار بگیره ، ولی خب همون اول شخص 5 امتیازه نمیدونست که اسمش چیه
بازی ادامه پیدا میکرد و برای اولین باری که یکی از بازیکن ها تصمیم میگرفت بازیکن 5 امتیازه رو صدا کنه اون اسم انتخابی رو صدا میکرد و توپ رو به هوا پرت میکرد ، قسمت شادش همین بخش بود :n09:
چون اولا طرف نمیدونسته اسمش چیه و یهو یک اسمی میشنوه و گاهی اوقات بخاطر اینکه این اسم خنده دار هست عده ای از فرط خنده ولو میشدن :n02: طرف حالا اسمش رو میدونه و در ادامه بازی تا انتها
همه موظف هستن برای اون شخصی که اسم داره با همون اسم مشخص صداش کنن موقع پرتاب توپ به هوا ، اگه کسی اسم رو اشتباه میگفت یا اسم حقیقی طرف رو میگفت یک امتیاز به امتیازاتش اضافه
میشد ، هر شخص هم که تا امتیاز 10 میرسید میباخت و از بازی خارج میشد و باقی بازی رو تا معلوم شدن برنده ی نهایی ادامه میدادن.



یک عکس هم دارم از آخرین استپ هوایی که بازی کردم
مربوط به تابستان سال 89 میشه در جنگل های گیسوم :n02:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با توجه به وجود تعداد زیادی درخت که در تصویر مشاهده میکنید ، میتونید حدس بزنید که چقدر بازی سخت تر میشه و تخصص در پرتاپ توپ به صورت چرخشی و کات دار و ........... چقدر میتونه مهم باشه برای افراد :n09:
در این آخرین باری که بازی کردم بعد از امتیاز 5 اسمی که برای من انتخاب شد " آقــا دلـبـسـکـه" بود :n09: (همون اصطلاح که از پروین پرسیده بودن بهترین مربی جهان کیه و اون از دلبسکه با نام "آقا دلبسکه" یاد کرد:n09:)


مرسی.
میثم :11:

[Thor God]

ما بازی هامون بیشتر فوتبال خیابونی بود. یکی از روز ها از 2 3 محله بالاترمون یکی از خانواده ها اومدن محله ما ( خونه عوض کردن. ) و به واسطه اونا، ما با بچه های محله دیگه هم آشنا شدیم و چون عده مون زیاد شد لیگ هم میزاشتیم :n02: 4 5 تا تیم فوتبال میزدیم. آی بازی میکردیما ! از جون مایه میزاشتیم.
سرگرمی دیگه مون هم تفنگ بادی بود. بچه ها تفنگ بادی میاوردن و یه تارگت انتخاب میکردیم ( معمولا قوطی نوشابه پر از خاک ) و با تیر میزدیم. وای وای موقع بررسی برخورد تیر با تارگتمون چه جر و بحثی که نمیشد :n02:
تو رده های بعدی قایم موشک هم بازی می کردیم. هفت سنگا هم گاها اگر بچه ها حوصله داشتن میزدیم. یه مدت یکی از دوستان رفت مشهد و یه مقداری کارت آورد واسه بچه ها. کارت بازی عین ویروس ابولا بین بچه ها پخش شد جیبای همه پف کرده بود. من و داداشم خیلی حرفه ای شدیم. باورتون نمیشه با 2 کارت قرضی 30 40 تا کارت درو میکردیم. کسی اصن با ما کارت بازی دیگه نمیکرد :n08:

آتیش هم روشن میکردیم ! با سیب زمینی. کم پیش میومد چون خونواده هامون مخالفت می کردن. خونه که می اومدیم بو دود میگرفتیم اینقدر هم خسته بودیم که حال حموم رفتن نبود.

بعد از چند مدت چند نفر تو محله پلی استیشن 1 خریدن، یه کم پلی استیشن 1 بازی، و رد و بدل کردن سی دی مد شد.


کلا ما رو 1 مود نبودیم. بازی های مختلف می اومدن و میرفتن ... .
گزشت اون دوران ... :n12:

[hossein blak]

1تا 6سال: ما اون دوره فقط از سر و کول بابامون بالا میرفتم... البه در سفره کردن دل و روده وسایل بابا هم دستی به کار داشتیم و همیشه برامون سر گرم کننده بود...
(ولی در کل خیلی مظلوم بودیم.):n26:

6تا8سال :اون زمان یه چرخ 16 داشتم همش صبح ها با اون بازی میکردم. از اون طرف شب ها قایم باشک ,تعداد بچه های محلمون هم خیلی زیاد بود برا همین خیلی فاز میداد .

9تا الان :فقط کامپیوتر و اینترنت

[mr_khodaei2008]

وسطی - فوتبال -

[Reza31001]

خیلی برام جالب بود که بخش زیادی از بازیهای بچگیم با دوستان مشترک بوده
دیگه تکراری ها رو توضیح نمیدم اما غیر از فوتبال، پنالتی، کارت بازی (که گویا مشهد ما مرکز فسادش هست و منم در هر دو گرایش دستی و با دمپایی تخصص داشتم:n02:)، پک بازی های ویدئویی و پک بازیهای مخصوص مدرسه و هفت سنگ و ...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یه بازی داشتیم از سرِ نو، غزل خانوم (به جان خودم:n02:)
سیستمش این طوریه که به 10 نفر بازیکن نیاز داریم
حالا اولش که احتمالا قرعه کشی میشد بعد 9 نفر از دوستان حالت رکوع نماز به خودشوم می گرفتن:n02:
بعد اون نفر دیگه میاد یکی یکی از روی اینها می پره

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بعد یه شعری داریم و یه سری کارها:n09:
شعرش اینه (با تشکر از پیج مشهدیا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))


ازسرنو غزل خانوم
بازباز یکی شد
بازباز دوتاشد
سومی سمبه بکوب
چارمی چهاردست و پایم برزمین
پنجمی پنجه شیر
شیشومی شیشه ی عمرم برزمین، تُف!
هفتمی هفتیرکشم
هشتمی هشت دربهشت
نهومی نام خدا
دهومی پابه فرار

مصرع اول که همون اول کار خونده می شد
مصرع های بعدی همزمان با پرش از روی نفر اول و دوم و ...
اما کارها:
اولی و دومی که چیزی نداشت
سومی: شخص پرنده (همونی که میپره!) باید در هنگام رد شدن طوری رد بشه که یه ضربه به شخصی که از رو رد میشه بزنه یعنی سنبه رو بکوبه خلاصه!
چهارمی: باید بعد از رد شدن طوری فرود بیاد که 4 دست و پاش بخوره زمین
پنجمی: باید در هنگام پرش و وقتی می خواد دستش رو بذاره روی کمر شخصی که خم شده با شدت دستش رو بذاره که پنجه شیر خودشو نشون بده!
ششمی: باید قبل از پرش سنگی چیزی تو پشتش بگیره و بعد که از روی شخص رد شد اون رو پرت کنه (نمادی از شیشۀ شکنندۀ عمر و فانی بودن دنیا:n09:)
هفتمی: بعد از فرود ادای هفت تیرکشها رو در بیاره و خلاصه مثل شادیِ بعد از گل بعضی فوتبالیستها زمین و زمان رو به رگبار ببنده
هشتمی و نهمی چیزی نداشت یا من یادم نیست
دهمی: بعد از فرود فرار کنه
اینجاش من دقیقا یادم نیست قرار بود از چی فرار کنه:n02:
آیا اون 10 نفر دیگه میفتادن دنبالش؟:n04::n08:

حالا در بین از پریدنها اگه طرف نتونه بپره (خوب بعضیا بودن قدشون بلند بود و سخت میشد از روشون پرید یا مثلا شما فرض کنید تو ورزش پرش با اسب گاهی اوقات اسب مذکور پرشِش نمیاد و نمیپره!) و یا مصرع مورد نظر رو اشتباه بگه و یا کارش رو درست انجام نده اون موقع باید خودش هم بره جزو صف و نفره اول صف بیاد شروع کنه به پریدن
ضمنا ریشه تاریخی اسم بازی با غزل خانوم هنوز از رازهای سر به مهره روزگاره:n02:

غیر از اون ما از همون اول هم به والیبالیستهای این مرز و بودم اعتقاد داشتیم و غروبها کارمون والیبال بود
سیستمشم این طوری بود که یه خط فرضی از علمک گاز خونه در نظر می گرفتیم( به عنوان تور) و بعد زمین هم تا انتهای موزاییک های هر خونه بود ( تو پیاده رو هر خونه ای یه مدل موزاییک کرده دیگه) تا 3 ضرب هم مجاز بود و چون معمولا تعداد نفرات کم بود و بازیها تک به تک انجام میشد، نقش دریافت و پاسور و پشت خط زن به صورت همزان توسط یه نفر اعمال میشد:n09:
اوج ماجرا جایی بود که دفاع روی تور هم داشتیم


یه بازی هم داشتیم که بعدا شرق آسیایی هم ازمون دزدیدن به اسم سپک تاکرا دادن بیرون
به این صورت که یه زمین مشابه زمین والیبال رو زمین می کشیدیم و بعد با توپ فوتبال، قوانین والیبال و تنیس رو قاطی می کردیم و بازی میکردیم:n04::n02:
یعنی چی؟!
یعنی اول بازی که سرویس از پشت خط داشتیم و این سرویس حتما باید طوری زده می شد که توپ تو یک سوم جلویی زمین حریف یه بار بخوره زمین و اگه نمیخورد اوت بود
حریف هم باید بعد از اینکه توپ تو زمینش خورد زمین، توپ رو بر میگردوند زمین حریف که برای این کار دیگه اجازه نداشت توپ زمین بخوره اما تا 3 ضرب اجازه داشت به توپ ضربه بزنه
بازی تک به تک یا دو به دو انجام میشد و تو حالت دو به دو میشد که هر سه ضرب رو یه نفر بزنه یا با هم همکاری کنن
تور هم که نداشتیم
به نظر آسون میاد ولی خدایی بازی سختی بود با پا

در مورد استپ هوا (که دیگه اون یی آخرش برای ما تعریف نشده!) ضمن تایید پست آقا میثم که جنبه فان قضیه تو همون اسم انتخاب کردنه بود، در ورژن اختصاصی ما یه سری لابی های مخصوص دیگه هم انجام میشد
به نحوی که طوری برنامه میریختیم تا سوژه هدف نزدیک شخصی باشه که باید توپ رو پرتاب کنه
به این ترتیب دوست عزیزمون با یک ضربه قوی و دردناک از بازی حذف میشد:n10:

بازی های لی لی و یه قل دو قل هم که معرف حضور دوستان حتما هست

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[AQUARIUM]

گُرگَم! ب هوا!! هوا زمینه!!! ^_^

هفت سنگ، وسطی، گل کوچیک و دوچرخه سواری بی حد و اندازه! :)

[matr!x_2008]

فوتبال. الک دولک. توشله بازی ( یا همون تیله بازی) :n02: هفت سنگ، گرگ بازی، استپ هوایی، خر پلیس! :n09: دوچرخه بازی، کارت بازی ، و خیلی بازیای دیگه. عشق حالی داشت این بازیاا:n08:

[soroosh_cz]

اسب سواری با چوب خشک کن :n02:
این بازی ماقبل دهه شصت بوده فکر کنم.:n31:

[shengo_k]

آخ یادش بخیر همه پول میزاشتیم میرفتیم ازین توپ پلاستیکیا میخریدیم باهاش توپ چندبرگ درست میکردیم هر شب خونه یکی بود خخخخخ
بعد دعواااااا همش با بچه های کوچه های دیگه دعوا داشتیم چه دورانی بودااا الانم با همشون دوستیم:n11:

[UIWe]

یادش بخیر مام مث خیلی از بچه ها توپ پلاستیکی رو هفجلدش میکردیمو فوتبال بازی تا غروب .. شب که میشد میشستیم دوسه تا از بچه ها که احتمالا الان دارن تو تاپیک ادبیات مطلب میذارن داستانای ترسناک و خیالی تعریف میکردن یا جفنگیات میبافتیم تا وقتی که یکی از والدین جمع میومد با اردنگی جمعمون رو تفریق میکرد

[امید رض]

ما..گوجه..سگا..الکل بازی ..کریکت بازی میکردیم یعنی چجوری ؟چوب پهن ..جعبه هایه چوبی رومیکندیم وبا یک توپ گرد هفت سنگ..وگروه وتیم بقیه ماجرا.......کلا 7سالمون بود

[sansa]

اتاری ...خرگوش هووووووووووووویج خور ......