PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ■ كتابخانه بزرگ p30world ( مجموعه كتاب هاي الكترونيك )



صفحه ها : 1 2 3 4 [5]

Babak_King
02-04-2006, 09:25
116 books-all in one (کتابهایی از بزرگترین نویسنده ها)

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Babak_King
02-04-2006, 09:26
35 کتاب از شرلوک هلمز

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] oks_.rar,html

Babak_King
02-04-2006, 09:29
45 کتاب از شکسپیر


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

my favorite lord
02-04-2006, 11:47
سلام به همگی
با تشکر از زحمات شما
به نظر شما ایا بهتر نیست که در این انجمن به دسته بندی کتاب ها بپردازید به صورتی که برای هر شاخه از کتاب ها یک دسته قرار دهید تا هم بتوان کتاب های سایر زمینه ها را وارد کتابخانه کرد هم این که افراد بازدید کننده اسانتر بتوانند به کتاب مورد نظر خود برسند ؟؟ ...

my favorite lord
02-04-2006, 11:51
به طور مثال میتوان کتاب های مربوط به علوم کامپیوتر را در یک شاخه وادبیات در یک شاخه ...

linker
03-04-2006, 09:54
لينكر عزيز اگه ممكنه همون لينك اولي امتحان كن شايد تو بتوني اگه تونستي به من بگو تا من هم بردارم
مرسي
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوست عزيز براي دانلود كردن اين فايل برنامه ي دانلود منيجر را غير فعال كن و پس از 40 ثانيه صبر و تحمل ، مي تواني دانلود را شروع كني ( البته لينك دانلود پشت پنجره pop up مي باشد كه بايد آن را ببندي )

linker
03-04-2006, 10:05
تخت شماره 29
گي دو موپاسان
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 13:58
فايل pdf را در صفحه باز شده دانلد نماييد:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] tml


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:14
The Art and Science of Creativity
هنر و علم خلاقيت زبان: انگلیسی (kb 950)
فرمت فايل: pdf

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:20
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:26
زبان: فارسي

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:28
فارسي


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:29
فارسي

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:31
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:32
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:33
چگونه از تنهایی شخصی استفاده کنیم ؟


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:34
روشهای افزایش اعتماد به نفس

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:34
اثرات مثبت اندیشی در زندگی

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:35
5 اصل برای برقراری ارتباط با دیگران
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:36
آیا زندگی یک قدم زدن اتفاقی است؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:37
تقویت اراده و تادیب نفس
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
03-04-2006, 14:37
آموزش relaxation یاخود هیپنوتیزم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

farshad_4017
04-04-2006, 01:29
سلام دوستان.من يه كتاب در مورد بر نامه نويسي ذشسزخئ مي خواستم .ممنون

linker
04-04-2006, 14:12
سلام دوستان.من يه كتاب در مورد بر نامه نويسي ذشسزخئ مي خواستم .ممنون
بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

taziki
05-04-2006, 01:11
دستتون دارد نكنه خدا قوتخيلي عاليه

emp-ehsan
05-04-2006, 07:59
با تشكر از linker بابت زحماتي كه مي كشند
خواهشمندم كه چند كتاب از آنتوني رابينز بزاريد
يا اگه كتاب از گارنكي داريد و اگه آيين دوستيابي رو هم بزاريد كه واقعا عالي ميشه
خيلي متشكرم

piishii
05-04-2006, 12:02
سلام واقعا خسته نباشي . منم يك كتاب در مورد stem cells ميخواستم . حجمشم بنويسيد ممنون ميشم

yvmn
05-04-2006, 13:00
linker
از تو م منشکرم
برای piping handbook

farshad_4017
06-04-2006, 02:36
بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آقا معذرت مي خوام. منظورم يه كتاب در مورد برنامه نويسي bascom بود..
شرمنده :blush:

linker
06-04-2006, 19:55
آقا معذرت مي خوام. منظورم يه كتاب در مورد برنامه نويسي bascom بود..
شرمنده :blush:
اگه پيدا كنم ميزارم

linker
08-04-2006, 13:34
نمونه هائی ازسرمقاله های حسين فاطمی در« باختر امروز»
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
08-04-2006, 13:37
بخش هائی از کتابِ شاپور بختيار : سی و هفت روز ، پس از سی و هفت سال
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
08-04-2006, 13:49
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
08-04-2006, 13:50
کاظم وديعی - مقدمه ای بر جغرافيای انسانی ايران ( چند طرح و نمودار و تصوير از اقوام ساکن مناطق مختلف ايران )


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
08-04-2006, 13:51
ستاره های شب تیره-فریدون تنکابنی


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
08-04-2006, 13:55
باقر مومنی : دنيای روشنگر دکتر ارانی (کتاب نقطه، سال اول، پائيز 1374، شماره ۱) (1) >[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

باقر مومنی : دنيای روشنگر دکتر ارانی (کتاب نقطه، سال اول، پائيز 1374، شماره ۱) (2) > [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

باقر مومنی : دنيای روشنگر دکتر ارانی (کتاب نقطه، سال اول، پائيز 1374، شماره ۱) (3) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
08-04-2006, 14:03
منشور ملل متحد و اساسنامه ديوان بين المللی دادگستری
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اعلاميه جهانی حقوق بشر
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

واقعيتهای اساسی درباره سازمان ملل متحد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تصور و واقعيت : سوالات و پاسخ ها درباره ملل متحد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ما مردمان: نقش سازمان ملل متحد در قرن بيست و يکم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

راهنمای اطلاعاتی سازمان ملل متحد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دستور کار برای صلح
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

طرح بين المللی اقدام در مورد سالخوردگی و اصول ملل متحد برای اشخاص سالمند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حقوق بشر در جهان امروز: اولويتی برای سازمان ملل متحد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کنوانسيون پيشگيری و مجازات جنايت کشتار گروهی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

استراتژيهای آينده نگر نايروبی برای پيشرفت زنان کنيا- 15- 26 ژوييه 1985
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خلاصه ای از برنامه عمل کنفرانس بين المللی جمعيت و توسعه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سند چهارمين کنفرانس جهانی زن: کارپايه عمل و اعلاميه پکن 13-14 شهريور 1374
چهارمين کنفرانس جهانی زنان چهارم تا پانزدهم سپتامبر 1995 پکن - چين
- زنان و تصميم گيريهای اقتصادی
- زنان و محيط زيست
- زنان پناهنده
- کنفرانس تعيين دستور کار زنان در قرن آ تی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
08-04-2006, 14:08
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] uev01.cqs&flags=11111

linker
08-04-2006, 14:12
تعیین نیازهای آموزشی و ترویجی کشاورزان معلول- دفتر مطالعات و طراحی ترویج و نظام بهره برداری
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
08-04-2006, 14:13
زبان ترکي موقعيت گذشته و کنوني آن در ايران-----حسن راشدی


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
08-04-2006, 14:15
سبکهای تولید فرش- پربن ليبترا - عبدا... احراري
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

linker
08-04-2006, 14:21
ساختارفایلهای پی دی اف-محمدجوادعمویی(مقاله ي بسيار كامل )


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2.cqs&flags=11111

linker
09-04-2006, 13:55
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] yrf%2Sonune.cqs

فايل:pdf

linker
09-04-2006, 13:57
از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان مطهر از دغل
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] yrf%2Snyv1%5O2%5Q.cqs

فايل:pdf

linker
09-04-2006, 13:59
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] yrf%2SNor-fnatva%5O3%5Q.cqs
فايل: pdf

linker
09-04-2006, 14:07
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] yrf%2Santuq-r-xrgno001%5O1%5Q.cqs

فايل : pdf

linker
09-04-2006, 14:10
سكوت هاي خدا



امروز صبح از شما مي خواهم اندكي درباره سكوت خدا در زندگي خود و جماعت هايمان تامل كنيم . اما پيش ازصحبت درباره سكوت ، مايلم همه چيز براي ما واضح باشد: من ايمان دارم كه خدا در عيسي سخن مي گويد، من ايمان دارم كه او توسط روح خود با ما سخن مي گويد، من ايمان دارم كه كتاب مقدس كلام و سخن خدا است ، من ايمان دارم كه خدا قوم را از طريق كلام خود راهنمايي مي كند. ما به كلام گوش مي دهيم و آن را مي پذيريم ، ولي در عين حال بايد پذيرفت كه زمانهاي مربوط به سكوت خدا نيز به همين اندازه داراي اهميت هستند. ما اين سكوتها را دركتاب مقدس ، در زندگي بني اسرائيل و در زندگي خودمان مشاهده مي كنيم . البته تفاوت بين سخن و سكوت مشابه تفاوت ميان تاريكي و روشنايي نيست ، بلكه همانند فاصله هاي بين خطوطي هستند كه رابطه ما را با خدا تنظيم مي كنند. در زبان عبري كلمه "دور" كه به معني "كلمه يا سخن " است ، معني "عمل و اقدام " را نيز دربر دارد.

من به ياد شمعون پير مي افتم ، مردي كه در صحن معبد اين نوزاد هشت روزه را مي بيند. او كودكي را مي بيند كه هنوز قادر به سخن نيست - هيچ مي دانيد كلمه فرانسوي "Enfant" از واژه لاتين "Infans" است كه معني آن "بي سخن " است ؟ - اما با اين وجود او متوجه مي شود كه اين بي سخن يا اين بي كلمه همان كلمه خدا است . ما درباره زندگي اين كودك ، اين به اصطلاح بي سخن كه كلمه خدا است چه مي دانيم ؟ اگر بخواهيم محاسبه كنيم خواهيم ديد كه فقط درباره بيست ويك روز از زندگي او مطلع هستيم . با توجه به اينكه او سي و سه سال در اين كره خاكي زندگي كرد،بيست و يك روز بسيار كم است . تازه درباره همين بيست و يك روز هم اطلاعات اندكي داريم . تنها استثناء مي توانددرباره هشت روز آخر باشد كه در اين مورد هم اطلاعات ما بسيار كلي است . سكوتها چقدر بيشتر هستند در مقابل سخنها! اگر چه عيسي سخن مي گفت ، اما اغلب با سكوت خود مردم را به پيش روي وامي داشت . سكوت را، چيزي نگفتن ، چيزي ننوشتن و چيزي بيان نكردن معني كرده اند. به همين خاطر است كه معمولا سكوت را مترادف عدم حضور دانسته اند. اين نظر ژان پل سارتر بود. او مي گفت :"خدا سكوت مي كند پس وجود ندارد". زماني كه ما شهادت مي دهيم معمولا با اين سوال روبر رو مي شويم : پس چرا خدا همچنان سكوت مي كند؟ به نظر بهتر مي آمد اگر خدا گاه گاهي يك كنفراس مطبوعاتي ترتيب مي داد. در اين صورت مي گفت :"نظر من در رابطه با تحولات كزو وايرلند به اين شكل است . نظر من در رابطه با مشكلات اقتصادي فلان منطقه از اين قرار است ، الان به شما توضيح مي دهم ." - توجه داشته باشيد كه خدا اين كار را نمي كند، بلكه هميشه كسي پيدا مي شود كه بجاي خدا اين كار را بكند! - چرا در جهان اين همه ظلم وجود دارد و چرا خدا هميشه سكوت مي كند؟ زماني كه در مقابل اين پرسشها قرار مي گيريم ، مي كوشيم از طريق استدلالات بشري خود از بروز تنش دروني در خودمان پرهيز كنيم .

اگر موضوع سكوت در كتاب مقدس را با نگاهي پرسش گرانه بررسي كنيم ، متوجه مي شويم كه در زبان عبري سه خانواده از كلمات درباره اين كلمه وجود دارد. اين سه خانواده تداعي كننده سه نوع سكوت هستند.زماني كه در برابرسكوتهاي خدا دچار كشمكش دروني مي شويم بايد بين اين سه سكوت تمايز قايل شويم :

1- خانواده اول به طور خاص به زمان قبل از ظهور مسيح مربوط مي شود، اين سكوت به مرگ مربوط است . پيش از آمدن عيسي ،مرگ به عنوان مكان سكوت معرفي مي شود. سرزمين مردگان ، مكان سكوت است . در مزمور شش "sheol" همان مكان سكوت است . تصاوير زيادي ملاحظه مي شود. فرود آمدن در عالم اموات به معني فرود آمدن در يك مكان سكوت ، به عبارتي فرود آمدن در پوچي و نيستي . به بيان ديگر سخن از يك سكوت منفي است . انسان در طول تاريخ امكانات زيادي مهيا كرده است تا به خيال خود اين سكوت غير قابل تحمل را پر كند. از اعتقاد به تناسخ گرفته تا New|age (عصر جديد). او بدين وسيله مي كوشد از مواجهه با اين سكوت نگران كننده و پراضطراب پرهيزكند. شايد سخن از يك سكوت وجودي باشد! به هر صورت انسان سر و صداها و آيين هاي زيادي را اختراع كرد تا اين سكوتها را پر كند. ما همين مساله را در مزمور بيست و دو ملاحظه مي كنيم ، در عبارتي كه فرياد مسيح مصلوب را اخباركرد:"اي خداي من ، اي خداي من ، چرا مرا ترك كرده اي و از نجات من و سخنان فريادم دور هستي ؟"(مزمور 1:22". يعني چرا سكوت مي كني ، اي خداي من ، من فرياد مي كنم و تو جواب نمي دهي .

از نظر ما مسيحيان ، از زماني كه مسيح آمد، مرد و زنده شد، آن مكان ديگر مكان سكوت نيست بلكه كلمه خدا درآن ساكن است ، به عبارتي مسيح در آن ساكن است . مردن براي من به معني فرود آمدن در يك سكوت نيست بلكه به معني صعود به سوي كلمه خدا است . مردن يعني ملاقات با مسيح ، به طوري كه مي توانيم بگوييم :"ما مي دانيم به كجامي رويم ، ما به خانه پدر مي رويم ، مكاني كه كلمه خدا در آن ساكن است ." اگر اين سكوت براي مردم عهد باستان اضطراب آور بود، از نظر يك مسيحي مشكل حل شده است . در فراسو ديگر نمي توان از سكوت صحبت كرد، زيراعيسي در آن مكان ساكن است و منتظر من است . اميدوارم كه اين مساله براي هر كدام از ما كاملا باز شده باشد.خداوند اين سكوت را پر كرد.

ما درباره سكوتهاي ديگري كه به زندگي مسيحي ما مربوط مي شوند سخن خواهيم گفت . درست است كه سخن ازسكوت است ، ولي سكوت داريم تا سكوت . حال وارد مبحث كشمكش دروني مي شويم .

2 - خانواده دوم كلمات به سكوتهاي نبوتي و مهياكننده مربوط مي شود. اين سكوت ها نويدبخش انفجاري اززندگي و مقدمه يك احياء هستند. اين سكوت ها به يك رودخانه زيرزميني و مخفي كه در دل بيابان پنهان است وگاه گاهي مي جوشد و در واحه اي جاري مي شود شباهت دارد. اين سكوتها را شايد بتوان به سكوت يك رهبر اركسترنيز تشبيه كرد. اگر براي ديدن يك اركستر رفته باشيد حتما متوجه شده ايد كه هر نوازنده ، چه روي سكو و چه در گودال آلت موسيقي خود را آزمايش مي كنند، آنگاه در يك لحظه رهبر با چوب رهبري سه ضربه ملايم مي زند. آن موقع چه اتفاقي مي افتد؟ سكوت اركستر و سالن را در بر مي گيرد، نوعي سكوت مقدس برقرار مي شود. اين سكوتي كه فضا راآكنده مي كند يك سكوت مرگبار نيست بلكه سكوتي است كه نويدبخش زندگي و حركت است . گويي اين سكوت مي خواهد بگويد:"هم اكنون آنچه كه به خاطرش آمده و پول خرج كرده اي شروع مي شود، گوش خود را فرا دار و قلب و چشمهاي خود را باز كن ، نمايش شروع مي شود." و من در اين سكوتي كه حامل حيات است منتظر آن هستم كه زندگي ظاهر شود. بله سخن از سكوتي است كه نويدبخش حيات است ! اگر چه اين سكوتها كمابيش طولاني هستندولي پيش از آن سكوتها سخن بود و همگام با اين سكوتها نيز سخن است . خدا سخن مي گويد، آنگاه سكوت همه جارا فرا مي گيرد. شايد سكوت ايمان و توكل در ميان باشد، اين سكوت به من مي گويد: منتظر بمان .

"خوب است كه انسان اميدوار باشد و با سكوت انتظار نجات خداوند را بكشد."(مراثي ارميا 26:3). از قرار معلوم اين سكوت چهارصد سال به طول انجاميد، بين ملاكي و متي ، بين وعده ظهور خدا و تحقق اين وعده . و يك روز يوحناي تعميددهنده در بيابان سه ضربه به آب زد و كلمه از راه رسيد، يعني انتظار چهارصد ساله به سر رسيد.

سكوت عيسي در برابر داورانش ، سكوتي كه بر سخن مقدم است و دنباله سخن نيز است . سكوت ابراهيم هم است . من ابراهيم را بسيار دوست دارم . او مردي است كه خدا با وي سخن گفت ، مردي كه به حركت درآمد، مردي كه با اين سكوتها در زندگي خود روبررو شد، ابراهيم دوست خدا. او كسي است كه جرات كرد به جهت يافتن خويش بيرون بيايد. او را سخني به حركت واداشت ، او بيرون آمد...تا با سكوتها روبرو شود. مي دانيد كه ابراهيم به خاطر اين سكوتها دچار مشكل شد. او كوشيد اين سكوتها را پر كند، زيرا هنوز داراي نگرشهايي بود كه بايد عوض مي شدند، راه هنوز به پايان نرسيده بود. ابراهيم بايد با كشمكش دروني خود روبررو مي شد. ابراهيم به خيال خودش توانست اين سكوتها را با اعمال انساني خود پر كند. پاسخ هاي او به اين سكوت پرسش گرانه و تحمل ناپذير عبارت بودند از هاجر واسماعيل و مانند آن . بيست و پنج سال سكوت ! از نظر ابراهيم اين مدت بسيار طولاني بود... او در صندلي خود بي صبرانه منتظر بود تا اركستر شروع به نواختن بكند. با اين وجود او پدر ايمانداران خوانده مي شود، زيرا به نظر من ابراهيم در كوه موريا اشتباهات خود را جبران كرد (پيدايش 22).

داستان موريا فوق العاده است . سكوت موريا نيز شگرف است . ابراهيم مي دانست كه خدا به شكلي وعده زنده شدن پسرش را به او داده بود، ولي اين را نيز مي دانست كه بايد اطاعت و حركت كند. در اين روزهايي كه او در راه موريا است - در رابطه با قلبهاي حساس بايد اشاره كرد كه اسحاق ديگر بچه نيست بلكه حداقل سي سال دارد -پسرش ، خادمش ، الاغش و چوب قرباني در كنارش هستند. شايد به غير از الاغ همه سوالاتي دارند. آنها همچنان به سوي موريا حركت مي كنند. اي پدر قرباني كجاست ؟ ما هم چوب داريم هم آتش ، اما از قرباني خبري نيست ؟ ابراهيم نيز با خودش درگير بود. او همانند اشعياء در قلب خود فرياد كرد كه :اي كاش آسمانها را مي شكافتي و پاره مي كردي .اگر ابراهيم سخن تشويق آميزي دريافت كرده بود، اگر پلاكاردهايي در راه نصب مي شد تا مشوق او باشند اين كشمكش ...در زندگي ابراهيم رخ نمي داد، كشمكشي كه مربوط به سكوت خدا در زندگي او بود. با اين وجود در خلال اين كشمكش و در مواجهه با اين سكوت غير قابل تحمل و وحشتناك ، ولي توام با سخن است كه ابراهيم ، ابراهيم ديگري شد. او زماني كه به بالاي كوه رسيد عوض شد. او دوست خدا شد.

ابراهيم دريافت كه سكوت به معني عدم حضور نيست ، او درك كرد كه سكوت بدين معني نيست كه خدابي علاقه شده و از او دست كشيده است ، او فهميد كه سكوت به معني تنش و تبديل زندگي است :"خوب است كه انسان اميدوار باشد و با سكوت انتظار نجات خداوند را بكشد."(مراثي ارميا 26:3). مزمور سي و هفت مي گويد:"سكوت كن و به او اميدوار باش ".

سكوتي توام با سخنان ، سكوت سينا چنين سكوتي است . شما حتما متوجه شده ايد كه منظور من چيست .داستان سينا داستان بسيار آموزنده اي است . موسي بالاي كوه مي رود تا كلام را دريافت كند. قوم به خاطر اين كلام بودكه به اينجا آمد. سخن از دو برادر است ، موسي و هارون . بنهوفر (Bonhoeffer) الهيدان معروف آلماني مي گويد كه من اين دو برادر هستم . اين دو برادر نمونه اي از كشمكش ها و تنش هاي دروني من هستند.

در حالي كه موسي به بالاي كوه مي رود تا كلام را دريافت كند، هارون در پايين به همراه قوم منتظر كلام است . چهل روز سكوت ، مدت طولاني اي است ، لااقل براي قومي كه از مصر بيرون آمد. قومي كه همواره مشغول كار و توليدورقابت بود. فلسفه اين قوم محدود به كار بود. او بايد كار مي كرد، كاري مي كرد، اين قوم نمي توانست دست روي دست بگذارد و اجازه دهد اين كشمكش دروني تبديلش كند. قوم احساس مي كند كه بايد كاري بكند، پس چه كار مي كند؟قوم يك گوساله طلايي مي سازد. او در واقع تصويري را بازسازي مي كند كه در مصر ديده بود، يعني تصوير گاو آپيس .قوم با چه چيزي گوساله طلايي خود را مي سازد؟ آنها با جواهرات خود اين كار را مي كنند، ولي با كدام دسته ازجواهرات ؟آنها تنها با گوشواره هاي خود براي اين كار استفاده مي كنند. گويي مي خواهند بگويند: گوش هاي خود راببنديم تا اين سكوت را نشنويم و تصويري در جلوي خود بسازيم كه پاسخي باشد بر كشمكشي كه سكوت خدا بر ماتحميل مي كند. بدتر از آن اين است كه قوم مدعي آن هستند كه اين گوساله طلايي پاسخ خدا است . هارون پيشنهادمي كند كه جشن بگيرند، آنها به عيش و نوش خود مشغول مي شوند... و سرانجام موسي با لوح هاي شريعت از كوه پايين مي آيد - شما بقيه داستان را مي دانيد (خروج 32).

هر بار كه منتظر كلام موعود خدا نيستم ، هر بار كه منتظر كلامي از اعلي نيستم ، هر بار كه تسليم فشارهاي آني ولحظه اي مي شوم و پاسخ به نيازهاي لحظه اي را به مسائل اساسي ترجيح مي دهم ، هر بار به تصاويري كه در خود دارم ،اگر چه كتاب مقدسي و مسيحي باشند، اعتماد مي كنم و منتظر نجات خدا نمي شوم و براي كلام خدا انتظار نمي كشم ،ممكن است يك گوساله طلايي براي خود درست كنم . از آنجا كه ما كتاب مقدس را مي شناسيم و حتي كتاب هايي هم وجود دارند كه براي هر مشكلي آيه ارايه مي دهند، براي سكوت جايي قائل نمي شويم .

من ممكن است براي پر كردن اين سكوت پاسخ هاي شخصي خود را داشته باشم ، پاسخهايي كه از قلب و مغزم ناشي مي شوند. در اينجا مي خواهم توجه شما را به وسوسه بزرگي كه همه ما در معرض آن قرار داريم ، جلب كنم ، ماوسوسه مي شويم سكوتهاي خود را با كلماتي كه كلمه نيستند پر كنيم ، لذا با اين راههاي فرار مانع مي شويم تاكشمكشي را كه پيش روي ما قرار دارد تجربه كنيم و تبديل شده از آن بيرون آييم . همچنين ممكن است وسوسه شويم تا با ارائه پاسخ هاي خود به ديگران مانع از آن شويم كه آنان كشمكش خود را تجربه كنند - زيرا سكوتي كه ديگران تجربه مي كنند مرا آزار مي دهد.

من خيلي دوست دارم به عنوان مسيحي ، فرزند و حامل كلام ، حرف بناكننده اي براي همه داشته باشم ، به عبارتي پاسخي داشته باشم . من خيلي دوست دارم بتوانم بگويم :"اي برادر، اي خواهر، پيغام خدا براي تو از اين قرار است ."ولي در اين صورت من نوعي خدا مي شوم :"شما مانند خدا خواهيد بود." آيا همين كه دوست داريم فردي باشيم كه براي همه حرف داشته باشيم يك وسوسه نيست ؟ درحالي كه ما بايد با فروتني كلام را بپذيريم و بگوييم :"من نمي دانم ، بايد منتظر ماند. من مي توانم ايمان تو را تاييد كنم ، مي توانم تو را تشويق كنم ، مي توانم در اين لحظات در كنارتو باشم ، اما محدوديت خودم را نيز بايد بپذيرم ، محدوديتي كه در دانش وجود دارد، بايد همانند موسي انتظار كلام رابكشم بدون اينكه احساس گناه بكنم .

زمانهاي سكوت امري طبيعي هستند. در اين لحظات است كه زندگي ما مبدل مي شود. ما بايد ياد بگيريم انساني باشيم كه منتظر شنيدن كلام خدا است نه اينكه خدايي باشيم براي ساير انسانها.

3- خانواده سومي كه سكوت را تداعي مي كند با بقيه متفاوت است . در اينجا سخن از سكوت خنثي ، سكوت عدم تحرك و سكوت تقدير است . اين موضوع ما را به ياد پيدايش باب يك مي اندازد:"شام شد (سكوت شب ) صبح شد." سكوت مابين شام و صبح يا سكوت تقدير، سكوتي كه راجع به آن توضيح داده نمي شود. سكوت دنياي رازآلودخدا كه انسان در آن جايي ندارد.

براي روشنتر شدن موضوع مثالي مي زنم . شايد شما سوار هواپيما شده باشيد، ولي كمتر كسي مي تواند اجازه ورود به برج مراقبت فرودگاه را داشته باشد، جايي كه مسير حركت هواپيماها به هنگام پرواز يا فرودشان تعيين مي شود. به ما اجازه وارد شدن به محلي كه اين حركت ها تعيين مي شوند داده نمي شود. به ما گفته نمي شود كه چرا،كي و چگونه هواپيماها از آنجا هدايت مي شوند. ما تنها چيزي كه مي دانيم ، اين است كه آنجا محل كنترل پروازها است - يعني همه چيز در جايي تعيين مي شود كه ما به آن دسترسي نداريم - اگر هم به آنجا برويم ، چيز زيادي سردرنمي آوريم . فقط افراد داخل برج مراقبت هستند كه از علل و چگونگي فرود و پرواز هر هواپيما مطلع هستند، چراها وتوضيحاتي در مورد مسير حركت هر كدام آنها در برج مراقب وجود دارد. ما به عنوان انسان بايد بپذيريم كه حق ورودبه برج مراقبت آسماني را نداريم ، به ما عطا نشده تا از همه چيز سر در بياوريم و علل اوليه همه چيز را بفهميم . مانمي دانيم فلاني چرا مرده است ، چرا اين تصادف اتفاق افتاد، چرا اين جدايي ايجاد شد و چرا اين گذرها از بيابان درزندگي من ؟ من اعتقاد دارم زماني كه با سكوت خدا مواجه مي شويم ، سكوتي كه در زمان سختي به ما تحميل مي كند،الزاما نبايد احساس گناه يا ياس بكنيم . بهتر است فكرهايي از اين قبيل را كه :"اگر مسيحيان بهتري بوديم و به خداوندنزديكتر، او همه اسرار خود را به ما بازگو مي كرد." كنار بگذاريم . اين دنياي سكوت ، انساني را كه به جهت احساس امنيت نياز به درك مسائل دارد آزار مي دهد. اين سكوت عقل انسان را به چالش مي طلبد. انسان در مواجهه با سكوت خداي بي انتها به محدوديت خود و نوع بشر پي مي برد. در آنجا است كه فضايي براي تجلي ايمان به خدا به وجودمي آيد. نيچه فيلسوف معروف مي گويد:"اگر چراها را بدانم ، همه چگونه ها را مي توانم تحمل كنم ." اين سكوت ما را هرچه بيشتر به ايمان به حاكميت خدا در زندگيمان دعوت مي كند. در اينجا ايمان از ما دعوت مي كند بپذيريم كه شب ،ظلمت نيست و سكوت به مفهوم طرد شدن يا عدم حضور خدا در زندگي ما نيست . ايوب بر خلاف ابراهيم پاسخي نمي يابد، او هيچ وعده و قولي از جانب خدا دريافت نمي كند. حوادث وحشتناكي همانند مرگ عزيزان ، بيماري و رنج او را احاطه مي كند، او با سكوتي دردناك روبرو مي شود. دسته اي از مفسران معتقدند كه اين سكوت چهل سال طول كشيد. گذشته از اين ايوب ناگزير است با سخنان غير موجه دوستان نيز دسته و پنجه نرم كند. آنها مي كوشيدند باپاسخهاي ظاهرا منطقي خود اين سكوت را بشكنند. ايوب به آنها گفت :"چه بهتر بود كه سكوت مي كرديد." و چه صحبتهايي كه درباره ايوب هاي زمانه نمي شود. چه سخنان بي پايه اي كه اغلب از ترسي كه سكوت ايجاد مي كند وهمچنين از ترس روبرو شدن با خويشتن ناشي مي شوند. ابراهيم بعد از آزمايش سكوت ، دلبند خود را باز يافت ، درحاليكه ايوب بعد از تحمل آزمايش دلبندان خود را باز نمي يابد. درست است كه خدا فرزندان ديگري به او مي بخشد،ولي ما مي دانيم كه يك فرزند هرگز نمي تواند به طور صد در صد جاي فرزند ديگري را بگيرد، به عبارتي هر گلي بويي دارد. ايوب داغ سكوت را تا به آخر متحمل شد، با اين حال كتاب مقدس به ما مي گويد كه ايوب در اين تجربه گناه نكرد.

ايوب در مقابل سكوت الهي ساكت نمي ماند. او حرف مي زند، فرياد مي كند، خشم خود را ابراز مي كند و ازسياه بختي خود به خدا مي گويد. ايوب ياد مي گيرد كه نمي توان از همه چيز خدا سر در آورد. او در اين تجربه درمي يابد كه خدا به تصويري كه خودش ايجاد كرده است محدود نمي شود. ما در سكوت ها وكشمكش هاي دروني خويش اغلب آرامش الهي كه مافوق فهم (بشر) است را تجربه می كنيم ، در شب سكوت ، همان سكوتي كه Jean|de|la|croix از آن ياد مي كند. ايوب مي گويد:"و من مي دانم كه ولي (فديه دهنده ) من زنده است ، و[در ايام |]آخر، بر زمين خواهد برخاست ."(ايوب 25:16). سكوت هاي خدا در زندگي ما كشمكش دروني به وجودمي آورند. اگر چه اين سكوت ها براي ما كه در جامعه ارتباطات زندگي مي كنيم كمتر قابل تحمل است ، اما ما معتقديم كه سكوت خدا به مفهوم عدم حضور خدا نيست . كشمكشي كه خدا ما را در آن قرار مي دهد، زماني براي يك تحول عميق شخصي است . اين مساله را با سكوتي كه مسيح بر صليب تجربه كرد خاتمه مي دهيم . به ياد داشته باشيم كه اواين سه نوع سكوت را تجربه كرد. او اين سكوت ها را تجربه كرد تا ما نيز در سكوت هاي خود تنها نباشيم بلكه او در كنارما قرار بگيرد.

linker
09-04-2006, 14:14
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] na%2S126%2Sxbbqnxna-126-1043.ugzy

linker
09-04-2006, 14:21
بهارم دخترم از خواب برخيز،

شكر خندي بزن شوري برانگيز.


گل اقبال من اي غنچه ناز ،


بهار آمد تو هم با او بياميز .


بهارم دخترم آغوش وا كن ،


كه از هر گوشه گل آغوش وا كرد .


زمستان ملال انگيز بگذشت ،



بهاران خنده بر لب آشنا كرد .


بهارم دخترم صحرا هياهوست ،


چمن زير پر و بال پرستوست .


كبود آسمان همرنگ درياست ،


كبود چشم تو زيبا تر از اوست .


بهارم دخترم نو روز آمد ،


تبسم بر رخ مردم كند گل .


تماشا كن تبسم هاي او را ،


تبسم كن كه خود را گم كند گل .


بهارم دخترم دست طبيعت ،


اگر از ابرها گوهر ببارد ،


وگر از هر گلش جوشد بهاري ،


بهاري از تو زيبا تر نيارد .


بهارم دخترم چون خنده صبح ،


اميدي مي دمد در خنده تو،


به چشم خويشتن مي بينم از دور ،


بهار دلكش آينده تو .

***

armin_goooodboy
10-04-2006, 01:45
سلام
لینکر جان واقعا ممنون
خسته نباشی
یه خواهش
من دنبال دیوان رهی معیری میگردم
میتونی پی دی اف اینو واسم پیدا کنی؟
ممنون

majidvarnus
11-04-2006, 07:08
سلامن
ميشه يک کتاب آنانومي کامل از بدن انسان که عکس رنگي هم داشته باشه بزاري
ممنون

linker
11-04-2006, 13:16
سلام
لینکر جان واقعا ممنون
خسته نباشی
یه خواهش
من دنبال دیوان رهی معیری میگردم
میتونی پی دی اف اینو واسم پیدا کنی؟
ممنون
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تمامي اشعار رهي معيري در آدرس زير موجود است .

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

(اگه خواستي با برنامه html2pdf به pdfتبديل كني )

armin_goooodboy
11-04-2006, 13:26
سلام
ممنونم عزیز
خیلی لطف کردی

linker
11-04-2006, 13:49
دو خط موازي


دو خط موازى زاييـده شدند . پسركى در كلاس درس آنها را روى كاغذ كشيد. آن وقت دو ‏خط موازىچشمشــان به هم افتاد. و در همان يك نگاه قلبشـان تپيـد. و مهر يكديگر را در ‏سينه جاي دادند. خط اولى گفت:ما مى توانيم زندگي خوبي داشته باشيم. و خط دومي ‏از هيجان لــرزيد. خط اولـي گفت: و خانه اى داشته باشيم در يك صفحه دنج كـاغذ‎ .‎من روزها كار ميكنم. مي توانم بروم خط كنار يك جاده دور افتاده و متروك شوم ،يا خط كنار ‏يك نردبام. خط دومي گفت: من هم مي توانم خط كنار يك گلدان چهار گوش گل سرخ ‏شوم ،يا خط يك نيمكت خالي در يك پارك كوچك و خـــلوت‎.‎خط اولــي گفت: چه شغل شاعـــرانه اى. و حتمأ زندگي خوشي خواهيــم داشـت‎.‎در همين لحظه معلم فرياد زد: دو خط موازي هرگز به هم نمىرسند و بچه ها تكرار ‏كردند: دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند‎.‎دو خط موازي لـرزيدند. به همديگــر نگـاه كردند. و خط دومي پقي زد زير گريـه‎ .‎خط اولي گفت: نه اين امكان ندارد . حتمأ يك راهي پيدا ميشود .خط دومي گفت: ‏شنيدي كه چه گفتند؟ هيچ راهي وجود ندارد. ما هيچ وقت به هم نمي رسيم. و دوباره ‏زد زير گريه. خط اولي گفت: نبايد نا اميد شد. ما از اين صفحه كاغذ خارج مي شويم و ‏دنيا را زير پا مي گذاريم. بالاخره كسي پيدا ميشود كه مشكل ما را حل كند. خط دومي ‏آرام گرفت. و اندوهناك از صفحه كاغذ بيرون خزيد. از زيردر كلاس گذشتند. و وارد حياط ‏شدند. و از آن لحظه به بعد سفرهاي دو خط موازي شروع شد. آنها از دشتها ‏گذشتند ..... ، از صحراهاي سوزان ..... ، از كوههاي بلند ..... ، از دره هاي عميق .......، ‏از درياها ....... ،از شهرهاي شلوغ‎.....‎سالها گذشت ؛و آنها دانشمندان زيادي را ملاقات كردند. رياضيدان به آنها گفت: اين محال است.هيچ ‏فرمولي شما را به هم نخواهد رساند. شما همه چيز را خراب ميكنيد. فيزيكدان گفت: ‏بگذاريد از همين الآن نا اميدتان كنم. اگر مي شد قوانين طبيعت را ناديده گرفت، ديگر ‏دانشي به نام فيزيك وجود نداشت. پزشك گفت: از من كاري ساخته نيست، دردتان بي ‏درمان است. شيمي دان گفت: شما دو عنصر غير قابل تركيب هستيد. اگر قرار باشد با ‏يكديگر تركيب شويد ، همه مواد خواص خود را از دست خواهند داد. ستاره شناس ‏گفت: شما خودخواه ترين موجودات روي زمين هستيد. رسيدن شما به هم مساوي ‏است با نابودي جهان. دنيا كن فيكون مي شود . سيـارات از مدار خارج مي شوند. كرات با ‏هم تصادم ميكنند. نظام دنيا از هم مي پاشد . چون شما يك قانون بزرگ را نقض كرده ‏ايد. فيلسوف گفت: متاسفم... جمع نقيضين محــال است‎.‎و بالآخره به كودكي رسيدند. كودك فقط سه جمله گفت: شما به هم ميرسيد. نه در ‏دنياى واقعيات. آن را در دنياى ديگري جستجو كنيد...... دو خط موازي او را هم ترك كردند. ‏و باز هم به سفرهايشان ادامه دادند. اما حالا يك چيز داشت در وجودشان شكل ميگرفت. ‏‏«آنها كم كم ميل به هم رسيدن را از دست ميدادند.» خط اولي گفت: اين بي ‏معني است. خط دومي گفت:چي بي معني است؟ خط اولي گفت:اين كه به هم ‏برسيم. خط دومي گفت: من هم همينطور فكر ميكــنم. و آنها به راهشان ادامه دادند‎.‎يك روز به يك دشت رسيدند. يك نقاش ميان سبزه ها ايستاده بودو نقاشي ميكرد.خط ‏اولي گفت:بيـا وارد آن بوم نقاشــي شويم و از اين آوارگي نجات پيــدا كنيم‎.‎خط دومي گفت: شايد ما هيچوقت نبايد از آن صفحه كاغذ بيرون مي آمديم. خط اولي ‏گفت:در آن بوم نقاشي حتمأ آرامش خواهيم يافت. و آن دو وارد دشت شـدند.روي دست ‏نقاش رفتند و بعد روي قلمش. نقاش فكري كرد و قلمش را حركت داد‎.‎و آنها دو ريل قطار شدند كه از دشتي مي گذشت. و آنجا كه خورشيد سرخ آرام آرام ‏پايين مي رفت ، سر دو خط موازي عاشقانه به هم ميرسيد‏‎

شوشتر
11-04-2006, 15:15
آقا يه كتاب در مورد حقوق كار و حقوق جزا و جرم شناسي و حقوق بين الملل بزار مقاله باشند بهتر

Harry Potter
12-04-2006, 02:53
سلام
با توجه به قوانين انجمن آموزش های الکترونیکی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) از این پس برای معرفی هر کتاب، مجله یا آموزش باید تاپیک جداگانه ای ایجاد شود.
این تاپیک نیز برای حفظ محتوی و جلوگیری از پست های بیهوده قفل می شود.

قفل شد.