PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : سریال مدار صفر درجه



satttanism
12-06-2007, 23:55
سلام دوستان
نظرتون در مورد این سریال چیه؟
به نظر خودم سریال جالبیه
اگه دقت کنید میخواد یه جورایی هم بگه که همه یهودیا بد نیستن حالا این برداشت منه

boy iran
13-06-2007, 00:03
از نظر تاریخی خیلی جالبه

من کمتر سریال نگاه میکنم

ولی این سریال یک حس و حال عجیبی داره که دنبالش میکنم

Asalbanoo
13-06-2007, 00:12
اگه دقت کنید میخواد یه جورایی هم بگه که همه یهودیا بد نیستن حالا این برداشت منه

من ندیدم این سریالو اما اگر واقعا اینجوری باشه که شوما برداشت کردید که می شه امیدوار باشیم
اولا امر کمی وقاع بین شدن و از این لحاظ این سریال دارای یک نو اری فکری هست

satttanism
13-06-2007, 00:13
من ندیدم این سریالو اما اگر واقعا اینجوری باشه که شوما برداشت کردید که می شه امیدوار باشیم
اولا امر کمی وقاع بین شدن و از این لحاظ این سریال دارای یک نو اری فکری هست

بله سریال قشنگیه 2شنبه ها کانال 1 ساعت 10 میذاره

Arashdata
13-06-2007, 00:19
استاد عبد الله شهبازی هم مشاور تاریخی اون هست
فقط خیلی تابلو همش دارند بی حجاب بودن خانم ها را نشون می دن بنظر من کمی تابلو است

Oracle_Eldorado
13-06-2007, 10:35
آره خیلی قشنگه .
خیلی جالبه . من خیلی چیز ها در مورد ایران فهمیدم . ما که در ولایت خود از این فیلم ها نمیبینیم .

saeed_cpu_full
13-06-2007, 11:02
خیلی فیلم قشنگیه من خیلی دوستش دارم :46:

hamedchtsz
13-06-2007, 11:07
سلام.من شخصا به این جور بحث ها علاقه دارم.البته فیلم یه خورده تابلو هست مثلا اینکه بازیگرای ایرانی فارسی صحبت می کنن و حالا اگه به دهان بازیگران غیر ایرانی نگاه کنید متوجه میشین که اونا فارسی صحبت نمی کنن.یعنی سر صحنه وقتی 2تا بازیگر روبروی هم ایستادن حرف همدیگه رو نمی فهمن!
اما نباید زیاد ازش ایراد گرفت
چون به هرحال سوژه نو و جالبیه
اونم بین سریل های صدمن یه غاز ایرانی

Lovelyman
13-06-2007, 11:08
اين سريل يه نقد سياسي يه در حاليكه تاريخي هم هست از طرفي داستان رمانتيكي داره و طرف ديگه خانوادگيه سريال قويي هست من هميشه ميبينم!

ARASH66
13-06-2007, 11:12
سريال فوق العاده ايه ...!
فقط تيتراژ خوبي نداره !
بازيگرانش فوق العاده هستن !

Lovelyman
13-06-2007, 11:13
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Lovelyman
13-06-2007, 11:15
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Lovelyman
13-06-2007, 11:17
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Oracle_Eldorado
13-06-2007, 11:56
سريال فوق العاده ايه ...!
فقط تيتراژ خوبي نداره !
بازيگرانش فوق العاده هستن !
باهات موافقم . تیتراژش خیلی افتضاحه !
----------------------------------------------
راستی دوستان کسی عکس از بازیگران این فیلم نداره ؟

satttanism
13-06-2007, 12:23
سلام.من شخصا به این جور بحث ها علاقه دارم.البته فیلم یه خورده تابلو هست مثلا اینکه بازیگرای ایرانی فارسی صحبت می کنن و حالا اگه به دهان بازیگران غیر ایرانی نگاه کنید متوجه میشین که اونا فارسی صحبت نمی کنن.یعنی سر صحنه وقتی 2تا بازیگر روبروی هم ایستادن حرف همدیگه رو نمی فهمن!


خوب دلیلش اینه که نخواستن خرج زیادی درست کنن

M A T I N
13-06-2007, 12:33
راستی دوستان کسی عکس از بازیگران این فیلم نداره ؟

چند تا پست بالای پستتون ....

Asalbanoo
13-06-2007, 12:46
شهاب حسینی، رویا تیموریان، لعیا زنگنه، مسعود رایگان، ایرج راد، رحیم نوروزی و چند بازیگر فرانسوی و مجارستانی در کنار حسن فتحی که کار موفقی چون شب دهم را در کارنامه سریال سازی خود دارد، توقع سریالی حداقل جذاب و قابل تامل را در نزد مخاطب ایجاد می کند. به علاوه ایرج رامین فر در مقام طراح هنری و عبدالله اسکندری در مقام طراح گریم این توقع را افزایش می دهد. به اینها مولفه های دیگری نیز مانند گروه فیلم و سریال شبکه یک و تبلیغات وسیعی را که برای آن شده اگر اضافه کنیم، به حتم سطح توقع خیلی بالاتر از آن چیزی است که در چند قسمت از مدار صفر درجه به کارگردانی حسن فتحی می رود.

حسن فتحی با دو سریال روشن تر از خاموشی و شب دهم سطحی قابل قبول از استاندارد سریال سازی را رعایت کرده. حتی اگر روشن تر از خاموشی چندان که باید و شاید سریال قابل قبولی هم نباشد، سریال شب دهم بی شک یکی از معدود سریال های خوبی است که در دهه اخیر در تلویزیون ایران ساخته شده و می توان در موارد مختلفی به آن استناد کرد و از آن مثال آورد. این ادعای ناشی از استقبال مخاطبان و نظرات موافق منتقدان و صاحب نظران است. هر سه سریالی که تاکنون حسن فتحی برای تلویزیون ساخته است، روایتگر بخشی از تاریخی است که مخاطب امروز با آن فاصله دارد، این فاصله ها البته با هم فرق دارد.

چگونگی برخورد با زمان و نوع روایت از آن، در هر سریال همان چیزی است که قدرت یا ضعف کارگردان را برملا می کند. اگر شب دهم کاری قابل قبول و قوی است، برآمده از نگاه درستی است که فتحی نسبت به مقطعی از تاریخ دارد که قصد روایتش را دارد. در هیچ کدام از سریال ها فتحی به تاریخ صرف وفادار نیست و از زاویه و نگاه خودش آن را به تصویر کشیده است. در نوع کاری که فتحی در کارهایش انجام می دهد، صحت و سقم آن چیزی که روایت می شود، در وهله نخست اهمیت قرار ندارد، بلکه آن چیزی که اهمیت می یابد، باورپذیری ماجرا است.
مدار صفر درجه در همین چند قسمتی که تاکنون از شبکه یک سیما پخش شده، دارای مشکلاتی عدیده است. برخی از این ایرادات را می توان امیدوار بود که احتمالاً در چند قسمت بعد برطرف شود، اما برخی از ایرادات از آن دسته یی هستند که اگر هم جور دیگری شود، با ایراد اساسی تری روبه رو خواهیم بود. در این یادداشت به برخی از این ایرادها که در مورد آنها اجماع کلی وجود دارد، پرداخته می شود.

اغلب ایرادهای وارده بر این سریال دقیقاً ناشی از ناموفق بودن مجموعه در باورناپذیر بودن چیزی است که می خواهد به مخاطب بقبولاند. موضوعی که حسن فتحی در مقام نویسنده و کارگردان قصد روایتش را دارد، با کوچک ترین لغزشی امکان ایجاد خطرات بسیاری را برای مجموعه به همراه دارد. بستر داستانی مجموعه باید به گونه یی باشد که مخاطب را با خود همراه کند. بنابراین فیلمنامه از اهمیت بالایی برخوردار می شود.

حسن فتحی یکی از امتیازهای مهمش را در شب دهم از فیلمنامه کسب کرد، اما در مدار صفر درجه، فیلمنامه خوبی را تاکنون در چند قسمت پخش شده شاهد نبوده ایم. این نکته که یک سریال خوب از همان قسمت های اول باید در فیلمنامه خوب عمل کرده باشد را اگر بخواهیم به طور جدی مدنظر داشته باشیم و قبولش کنیم، باید گفت مدار صفر درجه از قسمت اول تاکنون در هیچ کدام از قسمت ها برخوردار از فیلمنامه قوی و قابل قبولی نبوده است.
فیلمنامه مدار صفر درجه در دو بخش عمده دارای ضعف است؛ یکی در چگونگی معرفی شخصیت ها و پرداخت آنها و دیگری در داستانی است که قرار است مخاطب را با خود همراه سازد. چگونگی افشای اطلاعات از دیگر مشکلات ناشی از فیلمنامه است. گرچه نویسنده تلاش زیادی در استفاده از این مولفه به نفع خود داشته است، آنچه شاهد تماشایش هستیم، کمکی به قوت کار نمی کند و در خیلی از موارد برای آن ایجاد مشکل می کند.

چگونگی افشای اطلاعات با طراحی شخصیت ها در معرفی و پرداخت آنها چیزی است که در فیلمنامه چندان با هم عجین نشده. زبانی که بازیگران با آن حرف می زنند، زبانی است که زاییده ایده کارگردان است. زبان گفتاری بازیگران آن چیزی نیست که شخصیت ها باید با آن حرف بزنند. اگر علی حاتمی در هزاردستان یا کارهای دیگرش دست به ایجاد زبانی می زد غیر از زبانی که شخصیت ها در دنیای بیرون با آن حرف می زنند، به گونه یی در مجموعه قرار می گیرد که با کل اجزا همخوان می شود و نمی توان گفت زبان گفتارشان با دیگر مولفه ها ساز ناکوک می زند. زبانی که شخصیت های مدار صفر درجه وا داشته شده اند با آن حرف بزنند، به شدت در کل مجموعه ساز ناکوک است و مخاطب را از دنبال کردن لحظه کار وامی دارد.
گرچه حسن فتحی برای این ایده اش باید دلیل و استدلال داشته باشد، اما به هیچ وجه در کلیت کار نمی توان دلیلی برای آن متصور بود. بخش دیگری از مشکلات و ایرادهای مدار صفر درجه مربوط به کارگردانی کار است. هدایت بازیگران و میرانسن های مجموعه از مهم ترین ایرادهایی است که مانع باورپذیری شخصیت ها و داستان است. در مدار صفر درجه با تعداد زیادی از بازیگران باتجربه و خوب روبه رو هستیم که در کارنامه کاری خود بازی های درخشانی را داشته اند.

این بازیگران از طرفی حضورشان توقع مخاطب را بالا می برند و از سوی دیگر با توجه به هدایت نه چندان خوب از سوی کارگردان، انتقادهای زیادی را به مجموعه وارد ساخته است. در این میان می توان از بازی های رویا تیموریان، لیعا زنگنه، مسعود رایگان، رحیم نوروزی و شهاب حسینی مثال آورد. در این میان بازیگران خارجی نیز در مجموعه وجود دارند که بازی های قابل قبولی دارند، اما حضور همین بازیگران باعث شده تا کار از منظری دیگر دچار لطمه شده است. حضور این بازیگران باعث شده تا صدای بازیگران دوبله شود.

دوبله صدای بازیگران برای یکدست شدن مجموعه از طرفی دیگر باعث شده تا بازیگران را در خیلی از جاها باور نکنیم. حضور بازیگرانی با زبان های مختلف باعث شده تا کارگردان ناگزیر از دوبله صدای بازیگران باشد. البته باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که برخی از بازیگران به جای خود حرف زده اند و همین مساله به باورپذیر بودن آنها کمک زیادی کرده است.
در این میان طراحی دکور و طراحی گریم نیز آن چیزی نیست که از مجموعه یی چون مدار صفر درجه باید انتظار داشت.


نوید برنگی
روزنامه اعتماد

shahedi
13-06-2007, 16:36
سلام

من این سریال را گاها سر شام دنبال می کنم از سریال های مشترک هم بدم می آید زیاد جالب از آب در نمی یاد

anahita_jighool
13-06-2007, 16:58
سلام
به نظر من این یه کار فوق العاده است از بچگی ام کارهای حسن فتحی رو دوست داشتم
ولی این یکی واقعا جداست اولاٌ از تیتراژ شروع کنم که همه میگید بده باید بگم که موسیقی اصیل ایرانیه اگه دوستناه واقعاً فکر میکنن موسیقی رپ یا پاپ بگناااا رودربایستی نداشته باشید باید به این فکر کنید که اگه یه بیگانه به این آهنگ گوش بده چه برداشتی میکنه که تا اونجای که من تو دور و وریام که فارسی زبان نیستن دیدم استقبال خوبی شده تازه اونها معنی عمیق شهر رو نمی فهمن چه برسه به ما
در مورد تدوین هم باید بگم که یکی از عالیترین تدوین ها رو داره
در مورد بازیگرها هم که دیگه بهتره چیزی نگم چون همه از بازی عالی بازیگرها مطلع هستیم
ولی در مورد اون دوستی که گفتن حجاب تابلوئه باید بگم کا شما باید این رو هم در نظر بگیرید که ما در یک حکومت جمهوری اسلامی زندگی میکنیم نه در ماداگاسکار یا هاوایی و به نظرم طراح لباس چاره دیگه ای نداشته جز این لباس ها در کل که سریال جالبیه و اما پر خرج که به نظرم می ارزه

hamedchtsz
13-06-2007, 21:00
.راستی این سریال تو چه کشوری ساخته شده و بازیگراش کجایی هستن؟من خودم حدس می زنم تو ترکیه باشه

satttanism
13-06-2007, 22:27
.راستی این سریال تو چه کشوری ساخته شده و بازیگراش کجایی هستن؟من خودم حدس می زنم تو ترکیه باشه

طبق نوشته های آخر فیلم مجارستان

Oracle_Eldorado
14-06-2007, 01:18
چند تا پست بالای پستتون ....
دوست عزيز هيچكدوم رو باز نميكنه . همشون رو به صورت ضربدر نشون ميده .

ARASH66
14-06-2007, 09:06
.راستی این سریال تو چه کشوری ساخته شده و بازیگراش کجایی هستن؟من خودم حدس می زنم تو ترکیه باشه
بيشتر در فرانسه .... و پاريس .... مجارستان هست !

Mohammad_Ahrari
14-06-2007, 09:21
سلام

منم اين سريال رو به طور كامل دنبال ميكنم و به نظرم بهترين سريال ايراني سالهاي اخيره..

هم موضوع جالبه هم بازيگر و محيط...

مرسي از تابيك...

Lovelyman
14-06-2007, 09:32
براي ديدن عكسها به سايت شبكه ي اول برويد:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ممنون از توجه تون

Oracle_Eldorado
14-06-2007, 11:13
ببخشید میشه یک نفر شخصیت ها رو معرفی کنه ؟


براي ديدن عكسها به سايت شبكه ي اول برويد:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ممنون از توجه تون
دستت درد نکنه . اینا سالم بودند .

diana_1989
19-06-2007, 18:48
سریال خیلی جالبیه
ولی زیباتر از اون موسیقی تیتراژ پایانیشه

dimah2005
20-06-2007, 02:15
من اهنگ تیتراژ را می خوستم
بدید !!!!!!!!!!!!!!!!!!

شخصیت شهاب حسینی خیلی خیلی اغراق شده هست
واقعا غیر واقعی و نا ملموس
این یارو از الهی قمشه ای هم بیشتر شعر حفظه
شد استاد یک سوال مطلب یا چیز دیگری بگه واین یارو اظهار نظر نکنه


متاسفم براش!!!!!!!!!!!!!!1111111

واقعا تیتراژش معرکس :8:

S@eid
20-06-2007, 07:11
من اهنگ تیتراژ را می خوستم
بدید !!!!!!!!!!!!!!!!!!
تیتراژ پایانی سریال مدار صفر درجه


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

dimah2005
20-06-2007, 14:04
تیتراژ پایانی سریال مدار صفر درجه


کد:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




مرسی دستت درد نکنه
حال دادی

yahoda
20-06-2007, 16:55
سریال خویه و خوبتر از اون موسیقی متنشه

minita
21-06-2007, 18:10
می خواستم اطلاعاتی راجع به سریال مدار صفر درجه بدهم. اول اینکه این سریال از چهار کشور بازیگر دارد. ایران.فرانسه که دوست دختره شهاب حسینی به نام ناتالی فرانسویه و شوهرش هم ایرانیه و تاحدی می تونه فارسی حرف بزنه.سوم لبنانی که پیر داغر که به جای فتاحی بازی می کنه لبنانیه. و چهارم مجارستان که بازیگرای دانشگاه مجارین. خواننده این سریال هم علیرضا قربانیه که خواننده سریال شب دهم بوده و ایشون خواننده ارکستر سمفونیک ایران هستن.
چند بیتی هم از شعر زیبای تیتراژ پایانی:
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز ترا در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم تورا در اشکهایم می چشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
ادم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
شعر زیبای بالا از استاد و دکتر افشین یداللهی است. در ضمن صحنه های خارجی فیلم (به جز برج ایفل و اطرافش) در شهرک سینمایی کشور مجارستان ساخته شده است. والسلام.

aristotel
21-06-2007, 21:09
جديدا مجله همشري جوان براي اين هفته اش يك پرونده در مورد مدار صفر درجه رفته

aa_160
23-06-2007, 09:49
به نظر من كه سريال خيلي قشنگيه داستان قوي داره و ديالوگ هايي محكم .

S@eid
25-06-2007, 17:49
بر اساس نظرسنجي از تعدادي از شهروندان در خصوص سريال «مدار صفردرجه» به نظر مي‌رسد بيشتر روايت وقايع در بستر تاريخي در اين سريال مورد توجه قرار گرفته است.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

گزارش نظرسنجي خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) كه اغلب به صورت تصادفي با دانشجويان انجام شده حاكي است:

دختر 25 ساله، دانشجوي رشته حقوق ساكن منطقه 8 با بيان اين مطلب كه به سريال «مدار صفر درجه» بسيار علاقه دارم مي‌گويد:«‌مدار صفر درجه» به مسائل سياسي آن زمان نگاه تازه‌يي دارد و در خصوص دانشجو‌هايي كه آن زمان براي تحصيل به خارج اعزام مي‌شدند اطلاعات خوبي را در اختيار قرار مي‌دهد و خيلي خوشحالم از اين كه يك ايراني را اين قدر مطلع به تصوير كشيده‌اند.
پسري 21 ساله دانشجوي رشته انسان‌شناسي دانشگاه تهران، ساكن منطقه 12، «مدار صفردرجه» را از جمله سريال‌هايي عنوان مي‌كند كه يكي از اساتيدشان تاكيد كرده حتما نگاه كنند.
به اعتقاد او سريال «مدار صفر درجه» به واقعيت و تاريخ نزديك است و به خوبي به فضاي خارج از كشور در آن زمان پرداخته است.
مرد 34 ساله ساكن منطقه 3 با بيان اين مطلب كه سريال «مدار صفردرجه» در مجموع خوب وجذاب است، مي‌گويد: استفاده از لوكيشن‌هاي خارجي، نمايش دوران مهمي از تاريخ ايران ازنكات قابل توجه اين سريال است. اما پيچيدگي برخي مسائل سياسي موجود در فيلمنامه و پر رنگ كردن مسائل عاطفي بين دانشجويان توي ذوق مي‌زند.
وي از اين كه در برخي از صحنه‌هاي سريال به كلي گويي در خصوص اسلام و يهود پرداخته شده انتقاد مي‌كند.
زن 28 ساله كارشناس در رشته علوم اجتماعي ساكن خيابان آزادي درباره سريال «مدار صفردرجه» اظهار مي‌كند: ‌اين سريال مرا به ياد كارهاي مرحوم علي حاتمي وسريال‌هايي مثل كيف انگليسي مي‌اندازد. با اين تفاوت كه سريال «مدار صفر درجه» به اندازه هزينه‌اي كه برايش صرف شده موفق نيست.
خانم 39 ساله مهندس مواد ساكن منطقه 4 مي‌گويد: سبك كارهاي حسن فتحي و همچنين تاريخ معاصر ايران را دوست دارم. اما بازيگران سريال «مدار صفر درجه» نتونسته‌اند به خوبي از عهده نقش‌هايشان برآيند.
خانم 31 ساله ديپلم - ساكن تهرانپارس ـ با بيان اين كه در سريال «مدار صفر درجه» فارسي را قشنگ صحبت مي‌كنند مي‌گويد: از اينكه شخصيت‌ها در اين سريال اين قدر مودب هستند خوشحالم و در اين سريال اطلاعات خوبي درباره تاريخ آن زمان و مسائل سياسي كه در آن جريان داشته در اختيار مخاطب قرار مي‌گيرد.
دختر 27 ساله دانشجوي كارشناسي ارشد رياضي، ساكن نظام‌آباد معتقد است: بيان و روايت تاريخي سريال «مدار صفر درجه»، دلنشين و بازي بازيگران آن ضعيف است.
پسر 16 ساله ساكن پاسداران با اشاره به جالب و تازه بودن ايده سريال «مدار صفر درجه» مي‌گويد: سريال مدار صفر درجه قصد روايت زمان جنگ جهاني دوم وتاريخ آن روز را دارد. اما بسيار مبهم است و در ضمن دكورها و صحنه‌هاي سريال بسيار قشنگ است.
خانم 29 ساله دانشجوي كارشناسي ارشد كشاورزي بيوتكنولوژي ساكن منطقه 1 از اين كه دانشجويان قديمي ايراني در خارج از كشور به گونه‌اي به تصوير كشيده شده‌اند كه فقط به دنبال مسائل عشقي وعاشقي بوده‌اند انتقاد مي‌كند مي‌گويد: روي هم رفته سريال «مدار صفردرجه» كار جديدي است اما متاسفانه در سريال‌هاي ما دانشجوها به تنها چيزي كه فكر نمي‌كنند درس است .

ARASH66
27-06-2007, 10:27
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

:: فشار اسرائیل بر دولت مجارستان به خاطر یک سریال ::


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Vahed
27-06-2007, 23:41
متن کامل تیتراژ پایانی:


وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید


وقتی ابد چشم تورا پیش از ازل می آفرید


وقتی زمین ناز تورا در آسمان ها می کشید


وقتی عطش طعم تورا با اشک هایم می چشید


من عاشق چشمت شدم


در عقل بود و در دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی یا عاقلی





یک آن شد این عاشق شدن


دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود





گفتی که من عاشق شدم


شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد





من بودم و چشمان تو


نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی یا عاقلی

aristotel
28-06-2007, 00:12
متن کامل تیتراژ پایانی:



وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید



وقتی ابد چشم تورا پیش از ازل می آفرید



وقتی زمین ناز تورا در آسمان ها می کشید



وقتی عطش طعم تورا با اشک هایم می چشید



من عاشق چشمت شدم





در عقل بود و در دلی


چیزی نمی دانم از این دیوانگی یا عاقلی




یک آن شد این عاشق شدن





دنیا همان یک لحظه بود


آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود




گفتی که من عاشق شدم





شیطان به نامم سجده کرد


آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد




من بودم و چشمان تو





نه آتشی و نه گلی


چیزی نمی دانم از این دیوانگی یا عاقلی
در عقل بود ودر دلي اشتباه است نه عقل بود ونه دلي.
گفتي كه من عاشق شدم اشتباه است وقتي كه من عاشق شدم

خيلي ممنون از شعر

Asalbanoo
30-06-2007, 09:36
جنگ جهانی دوم (۱۹۴۴-۱۹۴۰م) پیش از آنکه یک کشورگشایی و سلطه‌طلبی نژادی تلقی شود، ریشه در تضاد افکار سیاسی و تعارض فلسفی ایدئولوژی‌های ابتدای قرن بیستم دارد تا جایی که «آدولف هیتلر» سال ۱۹۲۵ در کتاب «نبرد من» اعلام کرد که باید در فکر «فضایی برای حفظ موجودیت نژاد ژرمن» بود و باید برای این مهم «به شرق نگریست.»
او سپس برای به دست آوردن بازارهای جدید برای محصولات آلمانی مساله نابودی «یهودیت – بلشویسم» را مطرح كرد.
از این رو مجموعه «مدار صفردرجه» در جهت روایت موازی حوادث تاریخی جنگ جهانی، پیرنگ تفکرات غالب اجتماعی-فلسفی آن دوران را در بستر داستان خود روایت می‌کند. طرح داستانی مجموعه بر مبنای سه محور «حوادث تاریخی جنگ جهانی»، «تفکرات سیاسی- فلسفی آن دوران» و «شرایط و مناسبات داخلی- خارجی ایران» تعریف می‌شود.
بر این اساس نویسنده سعی دارد با طرح داستان در دل اروپای جنگ‌زده و انتخاب کشوری صاحب اندیشه و فلسفه بنیادین(فرانسه) هر دو جنبه فیزیکی و روانی فضای موجود را انعکاس دهد.
در این میان انتخاب کلاس فلسفه و دانشجویان با ملیت‌ها و مذاهب متفاوت می‌تواند بستر مناسبی برای پیشبرد سیر معنایی داستان باشد تا جایی که شخصیت‌پردازی و خلق موقعیت درام به سمتی پیش می‌رود که شخصیت‌های داستان در موقعیت‌ها و تنگناهای متفاوت معرفی و پرداخته شوند.
تعارض فکری ابتدا میان قهرمان‌های اصلی (حبیب‌وسارا) شکل می‌گیرد و ریشه در سوءتفاهمات فلسفی- مذهبی دارد؛ این چالش اولیه بازنمایی از اختلاف عقایدی است که همواره موجب شکاف عمیق میان مسلمانان و یهودیان بوده است.
پیشرفت منطقی درام و روشنگری افکار شخصیت‌ها منجر به شکل‌گیری حلقه عاطفی داستان و تاکید بر یکسویی ادیان این دو می‌شود. هر چند ظهور پدیده «صهیونیست» در قالب شخصیت منفی (عموی سارا) این رابطه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و در ادامه نطفه شکل‌گیری لابی‌های صهیونیستی و ریشه‌یابی پدیده‌هایی چون «هولوکاست» در لایه‌های درونی‌تر فیلم ظاهر می‌شود.به همین سیاق روابط بین زوج دانشجوی آلمانی-فرانسوی (اشمیت و ماریا) نیز بر مبنای جبر تاریخی پیش آمده (جنگ) دچار چالش‌های اساسی می‌شود.
افتراق و جدایی ناخواسته‌ای که بر این دو حاکم می‌شود ما به ازای درونی جنگ بین دولی است که در پس‌‌زمینه داستان جاری است. تمامی این گره‌افکنی‌های داستانی، خود مبین شرایط خاص پیرامونی قهرمانان داستان نیز هست.
اما زمانی این روند دراماتیک دچار سکته روایی می‌شود و بازتاب تفکرات فلسفی-سیاسی شخصیت‌ها به شکل رو و اغراق‌شده‌ای بر روابط عاطفی‌شان سایه می‌افکند تا جایی که عموم دیالوگ‌ها و سکانس‌های دونفره تبدیل به مناظره سیاسی یا مکاشفه فلسفی آکادمیک می‌شود.
حجم دیالوگ‌های مربوط به یک پلان مشخص به قدری زیاد و آکنده از ارجاعات فلسفی می‌شود که حس هم‌ذات‌پنداری مخاطب را دچار خدشه می‌کند. تعاریف و توصیفات فلسفی-تاریخی که در کلاس فلسفه از زبان قهرمان داستان جاری می‌شود، آنقدر زیاد هست که ادامه آن در دیالوگ‌های دو نفره مابین «حبیب وسارا» تصنعی جلوه کند.
این روند علاوه بر فاصله‌گذاری مابین حس صحنه و مخاطب، منجر به تاثیر سوء بر دوبلاژ مجموعه نیز شده است.برخی از انتقاداتی که به دوبلاژ مجموعه یا سینک نبودن دیالوگ‌ها عنوان شده بود، ناشی از این عدم تعادل میان حجم دیالوگ و طول منطقی پلان است.
در اینکه تعداد بسیار زیادی از اساتید دوبلاژ در این مجموعه گویندگی می‌کنند، شکی نیست اما زمانی که گوینده با سرعت تکلم غیرمتعارف و یک نفس، دیالوگ‌های طولانی را با ریتم‌ تند بیان می‌کند، حس دراماتیک صحنه به شدت افت می‌کند.
«حسن فتحی» در تجربه سریال عظیم قبلی‌اش نیز از این ناحیه ضربه خورده بود؛ در سریال «روشن‌تر از خاموشی» که قصد داشت معانی عمیق «حکمت صدرایی» و شرایط سیاسی «صفویه» را به مخاطب انتقال دهد، شاهد انفکاک حسی تماشاگر با شخصیت‌های داستان بودیم. آنجا نیز استفاده غیراصولی از «لهجه‌های گوناگون» که به قصد باورپذیری انجام شده بود، کارکردی معکوس پیدا کرد. بیان تصنعی یا اغراق‌شده دیالوگ‌ها بخش زیادی از جذابیت‌های تصویری و دراماتیک داستان را کاهش می‌دهد.
فیلمنامه مجموعه سعی داشته تمام کدگذاری‌ها و خط‌کشی‌های مرسوم در روایت‌های تاریخی اینچنینی را رعایت کند. شخصیت‌های مثبت و منفی و حوادث پیش‌برنده به شکل کلاسیک و از روی نمونه‌های موفق این ژانر الگوبرداری شده است.
شخصیت‌هایی که ویژگی‌های اخلاقی– اجتماعی متفاوت هر کدام، بیانگر مقطعی از جریان‌های اجتماعی حاکم بر آن دوران است. این مساله هم در مورد شخصیت‌های خارجی(فرانسوی،آلمانی، یهودی و...) و نیز شخصیت‌های ایرانی مانند عوامل سفارت، دانشجویان ایرانی، خانواده پارسا و... به شکل حساب شده درآمده است.
در این میان ادامه سیر داستان در ایران و بازتاب شرایط جنگ جهانی در اوضاع سیاسی- اجتماعی داخلی، نیمه دوم روایت مجموعه را شکل می‌دهد.
در پی زبانه کشیدن آتش جنگ مابین آلمان و روسیه، کشور ایران با وجودی که از همان ابتدا سیاست بی‌طرفی اتخاذ كرد به‌واسطه سیاست‌های رضاشاه (۱۳۲۰ــ۱۳۰۴.ش) مبنی بر طرفداری از آلمان هیتلری و نیز به ‌دلیل موقعیت استراتژیک، مورد توجه دول متفق قرار گرفت. از این ‌رو، با حمله متفقان در سوم شهریور ۱۳۲۰ش ایران عملا به صحنه منازعه میان دول متخاصم تبدیل شد.
تاثیرات منفی این حمله با ناکارآمدی ارتش ۱۲۷‌هزار نفری رضاشاه، چنان جو سرخوردگی و یأسی در جامعه ایران به‌ویژه در میان نخبگان جوان و قشر تحصیلکرده به وجود آورد که اغلب ایشان با استفاده از فضای باز سیاسی ناشی از ورود متفقان و سقوط دیکتاتور (رضاشاه)، جذب گروه‌ها و دستجات مختلف شدند.
تمامی حوادث و اتفاقات این بازه زمانی می‌تواند به عنوان نقاط عطف یا بحرانی داستان تبدیل شود و به پیشبرد پرکشش و تعلیق‌گونه سریال کمک کند به شرط آنکه تاکیدات تاریخی بیش از حد، نفس قصه‌گویی مجموعه را خدشه‌دار نکند.
بدون شک کلیت ساختاری و سینمایی مجموعه «مدار صفردرجه» از استاندارد بالایی در میان سریال‌های سیما برخوردار است اما به همان میزان توقع مخاطبان نیز در ارائه مجموعه‌های تاریخی رده «الف» در سطح بالاتری قرار می‌گیرد.
مخاطبی که سریال «کیف انگلیسی» را با این حس و حال تجربه کرده اکنون انتظار نمونه‌ای غنی‌تر و جذاب‌تر در این ژانر را دارد. توقعی که از سازندگان این مجموعه با تجربیات موفق «پهلوانان نمی‌میرند» و «شب دهم» دور از انتظار نیست.


lهدی پورامین



روزنامه هم‌میهن

Dr.Goebbels
01-07-2007, 00:59
واقعا فقط می تونم بگم متاسفم برای تولید این سریال .... دلایل
1- از یک طرف می خوان المان رو خراب کنن که واقعا این طوری نبوده و خود شخص پیشوا به هیچ وجه کسی رو بی دلیل نمی کشت ولی شاهد این بودیم که یک پسر کشته شد توی خیابون...
2- از یک طرف می خوای رابطه ایرانی ها رو با المانی ها خراب کنه سر قضیه این یهودیا ...
3- از یک جهت می خواد یهودی هارو خراب کنه که می خوان برن فلسطین...
4- از جهت دیگه نابودی فرهنگ ایرانی ها در زمان رضا شاه...

ولی اگر به فیلم نگاه کنیم دقیقا 4 نکته بالا توش واضحه ! دروغ های زیادی هم به کار می برند.... ولی اخر این فیلم اسلام پیروز می شه !! و بقیه اوت می شن !!!
ولی ما نباید از رابطه ایران و المان غافل باشیم چون هیچ حکومتی چه اسلامی و چه کمونیستی و چه دمکراتیک نمی تونه خاطرات شیرین شخص پیشوا و والا حضرت رو فراموش کنه و امیدوارم این تمدن و این نژاد با طرز فکر بعضی از سیاست مدیران زهر خورده نابود نشه..

S@eid
01-07-2007, 01:46
1- از یک طرف می خوان المان رو خراب کنن که واقعا این طوری نبوده و خود شخص پیشوا به هیچ وجه کسی رو بی دلیل نمی کشت ولی شاهد این بودیم که یک پسر کشته شد توی خیابون...خب این چه ربطی داره به شخص پیشوا ... یه سرباز اشتباه کرده یه پسری رو که به فرمان ایست توجه نکرده زده تازه سرباز
هم نمی دونسته پسره کره ...



1- از یک طرف می خوان المان رو خراب کنن که واقعا این طوری نبوده و خود شخص پیشوا به هیچ وجه کسی رو بی دلیل نمی کشت ولی شاهد این بودیم که یک پسر کشته شد توی خیابون...
2- از یک طرف می خوای رابطه ایرانی ها رو با المانی ها خراب کنه سر قضیه این یهودیا ...
3- از یک جهت می خواد یهودی هارو خراب کنه که می خوان برن فلسطین...
4- از جهت دیگه نابودی فرهنگ ایرانی ها در زمان رضا شاه...ببین سخت نگیر ... اگر دقت کنی می بینی که هیچ قومیتی رو بد مطلق نشون نداده ... توی تمام نﮋاد ها یه سری خوب
پیدا میشن ... توی المان ها هم اون پسر عاشق پیشه نقش مثبتی داره ... در حالی توی خود ایرانی ها اون سفیر و مشاورش و اون پسر که خبرچینی میکنه نقش منفی دارن ...

ARASH66
01-07-2007, 10:44
واقعا فقط می تونم بگم متاسفم برای تولید این سریال .... دلایل
1- از یک طرف می خوان المان رو خراب کنن که واقعا این طوری نبوده و خود شخص پیشوا به هیچ وجه کسی رو بی دلیل نمی کشت ولی شاهد این بودیم که یک پسر کشته شد توی خیابون...
2- از یک طرف می خوای رابطه ایرانی ها رو با المانی ها خراب کنه سر قضیه این یهودیا ...
3- از یک جهت می خواد یهودی هارو خراب کنه که می خوان برن فلسطین...
4- از جهت دیگه نابودی فرهنگ ایرانی ها در زمان رضا شاه...

ولی اگر به فیلم نگاه کنیم دقیقا 4 نکته بالا توش واضحه ! دروغ های زیادی هم به کار می برند.... ولی اخر این فیلم اسلام پیروز می شه !! و بقیه اوت می شن !!!
ولی ما نباید از رابطه ایران و المان غافل باشیم چون هیچ حکومتی چه اسلامی و چه کمونیستی و چه دمکراتیک نمی تونه خاطرات شیرین شخص پیشوا و والا حضرت رو فراموش کنه و امیدوارم این تمدن و این نژاد با طرز فکر بعضی از سیاست مدیران زهر خورده نابود نشه..
دوست عزيز نكات خوبي بود ....!
منتها مطمئن باش نميخوان رابطه آلمان ايران رو خراب كنن چون به نفعشون نيست اونم در حال حاظر ...!

carol
01-07-2007, 13:43
اوايل فيلم قوي تر كار شده بود فكر مي كنم اين فيلم زياد توي مسائل عشق و عاشقي وارد شده نبايد انقدر روي اين مسئله مانورد ميداد اين مسئله نه تنها جذابيت فيلم رو زياد نكرده بلكه از جذابيت فيلم كم كرده

erfankhan
01-07-2007, 17:36
كار آقاي فتحي چه از لحاظ متن و چه از لحاظ گارگرداني كار خوبيه ولي آيا اگر در مورد نفي هولوكاست نبود اينهمه پول خرج آن ميشد . آيا بقيه سريالها نيز به همين سادگي توليد ميشوند؟

cyrus_ln
01-07-2007, 18:25
من سريال ايراني خيلي كم نگاه ميكنم(البته سريال هاي طنز قضيشون فرق ميكنه) آخرين سريال ايرانييي كه ديدم مرواريد سرخ بود.و به نظر من سريال مدار صفر درجه سريال خوبيه.شما ها بحث هاتون به چه جاهايي كشيده شده من كه از اين سريال خوشم اومده و به چيزه ديگه اي توجه نميكنم.

Dr.Goebbels
02-07-2007, 09:39
S@eid دوست گلم ،

خیلی ربط داره... وقتی شمیت بهش گفت اون کر بود گفت چرا شلیک کردی گفت من به وظیفم عمل کردم.... پس دقیقا می خوان دستورات رو ببرن زیر سوال !!! در صورتی که از قرن 20 به این طرف بهترین کشوری که در زمان جنگ همه اصول رو رعایت می کرد خود المان بود ولی می خواستن بگن به بچه هم رحم نمی کنه...

S@eid
02-07-2007, 21:18
حسن فتحي در گفت و گو با فارس ...

دوبله «مدار صفر درجه» در تاريخ سريال‌سازي ايران بي‌نظير است...

خبرگزاري فارس: كارگردان مجموعه تلويزيوني «مدار صفر درجه» گفت: دوبله مدار صفر درجه بهترين تجربه دوبله در تاريخ سريال‌سازي ايران است.

حسن فتحي در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: دوبله مجموعه تلويزيوني «مدار صفر درجه» بي‌نظير است و آن به دليل حضور فردي توانمند مانند «بهرام زند» در اين اثر است.
بنابر اين گزارش،«مدار صفردرجه» در 22 قسمت 50 دقيقه‌اي ساخته شده و در حال حاضر روزهاي دوشنبه ساعت 22 از شبكه اول سيما پخش مي‌شود.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اين سريال بخشي از وقايع مهم تاريخ معاصر ايران را به تصوير كشيده و داستان آن در مورد جواني ايراني است كه در سال‌هاي دهه 1320براي ادامه تحصيل به فرانسه مي‌رود و در آنجا با دختري يهودي آشنا مي شود.
در اين سريال بازيگراني چون شهاب حسيني، رؤيا تيموريان،لعيا زنگنه، مسعود رايگان، ايرج راد، رحيم نوروزي و چند بازيگر فرانسوي و مجارستاني به ايفاي نقش مي‌پردازند.
در«مدار صفر درجه»كه بخشي از قسمت‌هاي آن در فرانسه و بوداپست تصويربرداري شده است، «ايرج رامين‌فر»به عنوان طراح هنري و «عبدالله اسكندري»در مقام طراح گريم، «حسن فتحي»را ياري كرده‌اند.
«مدار صفردرجه» به تهيه‌كنندگي «حسن بشكوفه» براي گروه فيلم و سريال شبكه اول سيما تهيه شده است.

S@eid
02-07-2007, 21:20
"مدار صفر درجه" متفاوت‌ترین سریال تلویزیون ...

مجموعه تلویزیونی "مدار صفر درجه" به کارگردان حسن فتحی را به جهت شکستن بسیاری از خطوط قرمز پخش می‌توان متفاوت‌ترین سریال شبکه یک سیما دانست. این ویژگی حاصل اعتماد به هنرمند است و جذب مخاطبان را در پی دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، داستان مجموعه درباره یک دانشجوی جوان ایرانی به نام حبیب است که برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه با دریافت بورسیه تحصیلی به کشور فرانسه اعزام می‌شود و در آنجا به یک دختر یهودی فرانسوی دل می بندد. این شرایط با اتفاقات جنگ جهانی دوم همراه می‌شود و دستگیری و تبعید یهودیان پیش می آید که این موضوع شرایطی تازه را در زندگی آنها به وجود می‌آورد.

در این اثر تلویزیونی مسئله عشق و حضور شخصیت های داستان در یک کلاس مختلط با آزادی عمل زیادی مطرح می شود. البته در دیگر مجموعه های تلویزیونی حتی آثار ایرانی مسئله عشق به تصویر درمی آید، اما اینکه بازیگران زن و مرد در فاصله بسیار نزدیکی با یکدیگر بنشینند یا به وسیله نگاه بتوانند علاقه خود را به یکدیگر تا این اندازه راحت نشان بدهند، تاکنون در سریال های ایرانی مورد استفاده قرار نگرفته بود.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



شهاب حسینی در نمایی از "مدار صفر درجه"


در یکی از صحنه های "مدار صفر درجه" برای اینکه لاابالی گری دوست حبیب ـ با بازی علی قربانزاده ـ نشان داده شود، وی بین دو دختر خارجی می نشیند و به هر دو آنها نگاهی معنادار می کند. حرکتی که یکی از ممیزی های جدی تلویزیون محسوب می شود و نه تنها کارگردان ها مجاز به استفاده از چنین صحنه هایی نیستند، بلکه حتی اگر مشابه چنین صحنه ای در یک فیلم یا سریال خارجی نیز وجود داشته باشد آن را حذف می کنند.

در بخشی دیگر از سریال جایی که روابط عاشقانه جوان آلمانی با دختر فرانسوی به تصویر درمی آید و این عشق باعث فرار جوان از خدمت در ارتش هیلتری می شود، میمیک صورت، نحوه خاص نگاه کردن دو بازیگر به یکدیگر و حتی کنار هم قرار گرفتن این دو شخصیت به اندازه ای طبیعی به نظر می رسد که مخاطب در پذیرفتن آنها کمترین تردیدی به خود راه نمی دهد.

البته اگر در این سریال روابط میان شخصیت ها تا این اندازه نزدیک نشان داده نمی شد، با توجه به اینکه اتفاقات در یک کشور خارجی شکل می گیرد و بسیاری از شخصیت های اصلی سریال خارجی هستند، همه صحنه ها تصنعی می شد و تماشاگر امکان برقراری ارتباط را با سریال پیدا نمی کرد. به خصوص که فیلم یک اثر کاملا سیاسی است و شرح اتفاقات تاریخی ـ سیاسی در مدت زمان کوتاه برای بیننده عام کاملا خسته کننده می شد.

نکته دیگر اینکه مخاطب باید معیارهایی داشته باشد تا بتواند میان شخصیت حبیب و دو دوست ایرانی اش تمایز قائل شود. این تفاوت ها باید هم در اعمال و اندیشه های این افراد بروز پیدا کند و هم در نحوه برخورد آنها با مسائل مختلف به خصوص دانشجویان دختر خارجی خود را نشان دهد. در غیر این صورت امکان هیچ تعارضی را نمی توان داشت.

در مجموعه تلویزیونی "مدار صفر درجه" مسئله یهودی بودن همکلاسی حبیب بهانه ای می شود تا رفتار آلمان نازی با این افراد در جنگ جهانی دوم به نقد کشیده شود که البته ترفند نمایشی بسیار خوبی برای قصه پردازی و برخورد سایر شخصیت هاست. البته این موضوع در شرایطی به تصویر درمی آید که تلویزیون از طرح مسائل مربوط به اقلیت های دینی احتراز می کند. حتی اگر چنین مسائلی در آثار خارجی مطرح شود.

طرح موضوع نژادپرستی نیروهای هیتلری و آزار یهودیان به اندازه ای خوب مطرح می شود که مورد تقدیر جامعه کلیمیان ایران قرار می گیرد. این موضوع نشان می دهد که می توان مسائل مختلف مربوط به اقلیت های دینی را به شکلی مناسب مطرح کرد که مورد توجه معتقدان این دین نیز قرار بگیرد. همچنین امکان طرح بسیاری از مسائل تاریخی یا جامعه شناختی نیز به وجود بیاید.

نکته جالب توجه دیگر نشان دادن ساز در این سریال است. پدر بزرگ دختر یهودی به خاطر اتفاقاتی که به وجود آمده شروع به نواختن ویلن می کند که این آهنگ روی تصاویری قرار می گیرد که فراگیر شدن جنگ و خونریزی در کشور اشغال شده فرانسه را نشان می دهد. غیر از زیبایی هایی که همراهی تصاویر و نوای ویلن دارد، نشان دادن تصویر پیرمرد در حال نواختن ساز بسیار مناسب و در عین حال عبور اثر از ممیزی های مرسوم تلویزیون است.

در بخشی از سریال "محاکمه" نیز یکی از شخصیت های اصلی داستان در زندان ویلن می زند که این تصویر حذف شد و فقط صدای ساز به صورت جسته و گریخته روی تصاویر وجود داشت. در حالی که سکانس مربوط به نواختن ساز به طور مستقیم بخشی از ویژگی های شخصیت را نمایان می کرد. نشان دادن تصویر مشابه در "مدار صفر درجه" نشان داد که پخش این نوع صحنه ها بازتاب اجتماعی منفی ندارد و در راستای بیان تصویری اثر قرار می گیرد.

نکته دیگر اینکه ساخت این مجموعه تلویزیونی از پائیز سال 82 آغاز شد و تا اواخر سال 85 کارهای فنی آن به طول انجامید. هر چند با برنامه ریزی دقیق و حساب شده تر این زمان می توانست به مراتب بسیار کوتاهتر باشد و محصول نهایی زودتر به پخش برسد، اما صبر و حوصله مدیران شبکه باعث شد نتیجه کار از جهت ساختاری و تصاویری از کیفیت به مراتب بهتری برخوردار باشد.

به عبارت دیگر، اگر قرار می شد این سریال در مدت زمانی کوتاهتر تولید شود، بدون تردید عوامل تولید در ارائه محصول نهایی وسواس های کمتری به خرج می دادند و همین مسئله موجب می شد سطح کیفی این سریال تا حد زیادی کاهش پیدا کند. نکته ای که به خاطر شتاب رسیدن سریال به پخش گریبانگیر بسیاری از آثار تلویزیونی است.

نکته مهمی که از نگارش این مطلب می تواند مورد توجه مدیران تلویزیون قرار بگیرد، نگاهی دوباره به ممیزی هایی است که بی جهت دست و پای برنامه سازان را می بندد. در حالی که اگر به نگاه و اندیشه هنرمندان اعتماد شود و آنها بتوانند آثار را خود با فراغ بال بیشتر تولید کنند و کمتر دچار محدودیت پخش شوند، بدون تردید روی کیفیت سریال ها تاثیر مثبت می گذارد.

طبیعی است که صرف هزینه و زمان متناسب با شرایط تولید می تواند تاثیر مثبت و محسوس بر شرایط کیفی یک فیلم یا سریال تلویزیونی بگذارد. مشکلی که سال هاست تلویزیون به آن مبتلاست و هیچ فکر مناسبی برای آن نمی شود. همانطور که سریال های مناسبتی ماه مبارک رمضان همچنان با تاخیر تولید می شود و هنگام پخش کارگردان ها از نداشتن زمان مناسب برای تولید بهتر گله دارند.

Asalbanoo
09-07-2007, 16:21
ایرج راد، یکی از بازیگران نام آشنا و محبوب تئاتر و تلویزیون کشورمان است که در دهه ۶۰ با ایفای نقش ناصرالدین شاه در مجموعه تلویزیونی «امیرکبیر» به اوج محبوبیت و شهرت خود رسید. وی که معمولاً در آثار ماندگار نمایشی و با کارگردانان شاخص تئاتر و تلویزیون فعالیت دارد، این بار نیز با ایفای نقش «همایون پناه» در مجموعه تلویزیونی «مدار صفردرجه» به کارگردانی حسن فتحی در یکی از متفاوت ترین مجموعه های تلویزیونی سال های اخیر و با یکی از توانمندترین کارگردانان تلویزیون فعالیت می کند. به همین بهانه با ایرج راد گپی دوستانه داشتیم که در ذیل می خوانید.

▪ قدری از نقش خود در مجموعه تلویزیونی «مدار صفر درجه» بگویید؟
همواره صحبت می شد که نقش هایی که من برای ایفای نقش در تلویزیون پذیرفته ام، به نوعی به یکدیگر شبیه بوده اند و همیشه در نقش هایی که پذیرفته ام آدمی مهربان هستم یا اینکه انسانی سنگین و رنگین و از این نوع مسائل.

▪ یعنی جنتلمن به تمام معنا.

ضمن اینکه همیشه می گویند که نقش هایی که من ایفا می کنم همگی مثبت هستند و نقش منفی بازی نمی کنم. در واقع باید بگویم که نقش مثبت و منفی به معنایی که مصطلح شده وجود ندارد، یعنی هر نقشی دلایل خاص خود را دارد که عملکرد شخصیت اثر را در آن نقش به خصوص نشان می دهد، حالا اگر متن اشکال داشته باشد و این عملکرد را به نوعی با گذشته و ابعاد مختلف شخصیت اثر و مسائل اجتماعی، روانی، سیاسی، خانوادگی و تربیتی آن شخصیت همراه نداشته باشد، طبیعتاً با شخصیتی بدون دلیل بد یا بدون دلیل خوب مواجه می شویم، در حالی که اصلاً چنین آدمی در دنیا وجود ندارد که بدون دلیل خوب یا بد باشد چرا که این بستگی به شرایط دارد که انسان ها را در شرایط، موقعیت ها و تربیت های مختلف می سازد. وقتی با این نوع نگاه به شخصیت های یک اثر نگاه کنیم به دلایل تفاوت های آنها پی می بریم. من نیز به عنوان یک بازیگر بزرگترین وظیفه و مسوولیتم این است که نقش هایی را ارائه کنم که این واقعیت ها را به تماشاگر منتقل کند.

در مورد مجموعه «مدار صفردرجه» باید بگویم در ابتدا که متن این مجموعه و نقش خودم در آن را مطالعه کردم، همواره این وسوسه و وسواس را داشتم که مبادا به نوعی ذهنیت تماشاگر را نسبت به آنچه که تاکنون ارائه داده ام تغییر دهم و به نوعی از دیدن این نقش تماشاگر جا بخورد، چون همیشه انتظار به این سمت و سو می رود و برخی مواقع نیز می بینیم که نگاه تماشاگر بازیگر را شکل مشخصی از بازی سوق می دهد، زیرا آثاری که به بازیگر پیشنهاد می شود بر مبنای نگاه تماشاگران است.

وقتی به شکل روان شناسانه این نقش در مجموعه تلویزیونی «مدار صفردرجه» در متن دقت کردم و اتفاقاتی که در گذشته برای او رخ داده را در نظر گرفتم، به این نتیجه رسیدم که این شخصیت به خاطر آنچه که در گذشته برای او پیش آمده عکس العمل نشان می دهد، بنابراین شخصیتی نیست که ببینیم بدون دلیل بد است و در حقیقت چرایی بودن بد بودن او برای من به عنوان بازیگر مساله است که البته وظیفه و مسوولیت یک بازیگر این است که وقتی شخصیتی بد عمل می کند و تماشاگر شاهد آن است، تماشاگر متوجه شود که به چه دلایلی این شخصیت به وجود آمده تا از آن دلایل پرهیز شود.

این شخصیت، نمایشگر فردی است که در خانواده یی رشد پیدا کرده که پدرش در خانه یی اربابی نوکر بوده و مادرش نیز دائم در ستیز با پدر است و در دوران کودکی این شخص، ادامه تربیت و نگهداری را به پدر او می سپرد و آنها را ترک می کند، ضمن اینکه طی دعوایی بین پدر و مادر، مادر چیزی را به سوی پدر پرتاب می کند و این کودک خود را سپر بلای پدر می کند و به همین دلیل نیز بر اثر اصابت آن شیء به چشم او، یکی از چشمانش معیوب می شود. بنابراین مجموع ستم هایی که در خانه اربابی به او می گذرد همگی در روحیه او اثر می گذارد و موجب می شود تا او تصمیم بگیرد که در جایگاه اجتماعی قرار گیرد که از کسانی که به او ظلم کرده اند انتقام بگیرد.

این عوامل نکات قابل تاملی است، چرا که شکل تربیتی، اوضاع اجتماعی، محیط پرورشی او و تمام عقده مندی ها و ... باعث می شود تا او تصمیم بگیرد تحصیل کند و خود را به درجه و موقعیتی برساند که دختر منزل ارباب را به عقد خود درآورد که از یک منظر با عشق است و از منظری دیگر اثبات موجودیت او را بیان می کند و این در حالی است که متوجه عشق دختر به فرد دیگری می شود و همین عدم عاطفه بین او و همسرش دائماً او را دگرگون می کند.
در صحنه یی از این مجموعه می بینیم که از همسرش می خواهد همان عطری را به خود بزند که در اولین ملاقاتشان استفاده کرده بود که شاید به نوعی به دنبال بو و یاد مادرش است و در حقیقت طلب محبت می کند.

اینها نکات عاطفی را نشان می دهد که در این شخصیت وجود دارد، منتها شاید در برخی موارد به دلیل تعدد ماجراهایی که در یک مجموعه تلویزیونی وجود دارد این مسائل نتواند به طور دقیق در کنار یکدیگر قرار بگیرد تا بتوان آن را ارزیابی کرد.
می توانم بگویم دگرگونی این شخصیت و تمایل من برای اینکه شخصیت دیگری را با ابعادی متفاوت و نگاهی تازه تر بازی کنم و شاید خودم را محک بزنم و ببینم که آیا در حد توانم هست که چنین نقشی را ایفا کنم یا خیر، چرا که برخلاف اینکه تاکنون برخی معتقد بودند نقش های من با شخصیت خودم همخوانی دارد، این نقش برخلاف سایر نقش هایم شخصیت منفی را به نمایش می گذارد.

از صحبت های شما مشخص است که در مورد نقش خود در این مجموعه تلویزیونی مطالعه کرده اید با توجه به اینکه این مجموعه به شش دهه قبل پرداخته، شما تا چه اندازه به دنبال مطالعه تاریخ آن دهه از تاریخ کشورمان و اروپا که بخشی از داستان نیز در این جغرافیا می گذرد رفته اید؟

به هرحال برای رسیدن به هر نقشی باید وضعیت اجتماعی و سیاسی زمان و دوره یی که به شخصیت داستان پرداخته می شود را بشناسیم وگرنه نمی توانیم فضا، موقعیت و نحوه نگاه در شکل های مختلفی را که به لحاظ اجتماعی ، سیاسی و مسائل خانوادگی و اخلاقی و اعتقادی وجود داشته بشناسیم.

به خصوص اینکه این مجموعه تلویزیونی علاوه بر اینکه نیاز به شناخت موقعیت ایران در آن زمان داشت باید این شخصیت را نیز در نظر می داشتم که این فرد به عنوان یک سیاستمدار و سفیر در کشوری خارجی و در شرایطی حساس قرار دارد. همچنین گرایش هایی پیدا می شود که در برخی مواقع شکل اعتقادی و حزبی و گروهی دارد که او وابسته به یک قسمت از آنها در ایران است و یکسری از مسائل خاص و نفع طلبی های شخصی او وجود دارد و هم اینکه مسائلی به لحاظ جهانی و موقعیت خاص او در درونش قرار دارد که موجب می شود منافع و موقعیت هایش را بسنجد و در حقیقت همواره در حال شطرنج بازی کردن و حساب و کتاب است.

نتیجتاً باید آگاهی نسبت به وضعیت خاص زمان رویداد داستان نیز پیدا می کردیم که اصلاً چرا جنگ جهانی دوم به وجود آمد، چه مسائلی در آن زمان می گذشته، چگونگی روی کار آمدن هیتلر، وضعیت و موقعیت آن زمان دنیا و فرانسه و... که به سادگی نمی توانستیم از کنار آن بگذریم و باید در مورد آنها اطلاعات پیدا می کردیم.
البته باید این نکته را در نظر داشت که خیلی اوقات این موقعیت برای یک بازیگر پیش نمی آید که بتواند یک مطالعه وسیع و عمیق داشته باشد و همانند نویسنده اثر که طبیعتاً فرصت کافی برای مطالعه، تحقیقات و پژوهش در اختیار دارد نمی تواند مطالعه گسترده داشته باشد.

در کنار مطالعه بازیگر، راهنمای بازیگر متنی است که به او داده می شود و خود را از لابه لای متن و خصوصیات مربوط به آن و فضا و لحظات مطرح شده در سناریو پیدا می کند و اگر چرایی های بازیگر با بن بست برخورد کند طبیعتاً کارگردان بهترین راهنما برای اوست که با تبادل نظر به جوابی قانع کننده برسیم.

▪ حسن فتحی به عنوان کارگردان مجموعه تلویزیونی «مدار صفردرجه» آیا این امکان را فراهم می کرد که از نظرات شما نیز استفاده کند؟

معمولاً سوالاتی که در این زمینه برای حسن فتحی مطرح می کردیم پاسخ داده می شد، مگر اینکه سوالی مطرح نمی شد یا به این نتیجه می رسید که شاید احتیاجی به بازگو کردن یکسری از مطالب نیست.

▪ در بین سایر آثار تلویزیونی که در آنها ایفای نقش داشته اید، نقشی که در مجموعه تلویزیونی «مدار صفردرجه» به عهده دارید در چه جایگاهی برای شما قرار دارد؟

هنوز نمی دانم، چرا که من نیز همچون تماشاگران این مجموعه منتظر هستم. در برخی مواقع در یکسری آثار بازیگر آن اثر بنا به دلایلی ممکن است از نقش خود بسیار راضی بوده باشد در حالی که ممکن است در آن حدی که او از کار راضی است، مورد توجه بیننده قرار نگرفته باشد و روی تماشاگر اثر نداشته باشد. در برخی مواقع نیز عکس این اتفاق نیز رخ می دهد، به همین دلیل قضاوت در این مورد کاری بسیار سخت است و در حقیقت تماشاگر قضاوت می کند.

من شاید به استثنای دو سه اثر که هرگز دوست ندارم اسمی از آنها بیاورم سایر آثاری که در آنها بازی کرده ام سعی کرده ام مطلوب باشند و نهایت سعی ام را به کار گرفته ام که در بازیگری همواره صادق باشم. بازیگری و کار هنری باید خیلی خالص باشد تا اثرگذار باشد چرا که تماشاگر کوچک ترین مساله یی را با ناباوری باور نمی کند و باید همه چیز برای او باورپذیر و صادقانه باشد. به نظر من کار خوب هنری اثری است که پس از مشاهده تماشاگر را درگیر کند.

▪ مجموعه تلویزیونی مدار صفردرجه از این خاصیت برخوردار است؟
امیدوارم، همان گونه که پیش می رود بتواند تاثیراتی را به همراه داشته باشد، من نیز همچون تماشاگران در حال دنبال کردن این مجموعه تلویزیونی هستم. بد نیست به این نکته اشاره کنم که در تئاتر طی تمرینات یک اثر نمایشی خیلی راحت می توانیم به این نکته پی ببریم چرا که طی تمرینات متوجه می شویم جریانات چگونه پشت سر یکدیگر اتفاق می افتد و در حقیقت تئاتر بدون واسطه با تماشاگر مواجه می شود .

در حالی که در تصویر ما با چندین واسطه مواجه می شویم؛ یک واسطه دوربین است که شما را در چه شکل و شمایل و ابعاد و حرکتی گرفته که بخشی مربوط به دکوپاژ و بخشی دیگر به تفکیک های تصویری مربوط می شود که در ذهن کارگردان وجود داشته است. پس از آن تازه این محصول روی میز مونتاژ قرار می گیرد. در حال حاضر من نیز در حال دنبال کردن کلیت مجموعه هستم.

▪ تا به اینجا راضی بوده اید؟
من با تماشاگران مختلف که برخورد داشته ام، کمتر در یک سطح سلیقه وجود داشته اند، یعنی با افرادی مواجه شده ام که از این مجموعه بسیار خوش شان آمده و در مقابل برخی نیز ارتباط چندانی با این اثر برقرار نکرده اند، منتها باید درصد تفکر، سطح فکر، درجه و نگاه افراد را نیز در نظر داشت.

ممکن است بیننده یی صرفاً به دنبال برنامه های سرگرم کننده باشد، در حالی که طیف دیگری از بیننده ها با دید و نگاه بازتری نسبت به مسائل و به خصوص برنامه هایی که شکل تاریخی دارد و برخی مواقع نیز راجع به مسائل فلسفی صحبت می کند، تمایل داشته باشند.

آثار تلویزیونی حسن فتحی به سده های مختلف تاریخ کشورمان می پردازد و مطالعات تاریخی بی نهایت او نیز در این آثار مشهود است، هر چند برخلاف مرحوم علی حاتمی کمتر به جزئیات تاریخی می پردازد.

▪ با در نظر گرفتن این دانسته ها از فتحی و جوان بودن ایشان نسبت به سابقه فعالیت هنری شما چه شده که نقش همایون پناه را در این مجموعه تلویزیونی پذیرفتید؟

من پیش از این نیز سایر آثار تلویزیونی فتحی را دیده بودم و آثاری چون «شب دهم» که ارتباط بسیار خوبی را نیز با مخاطبان برقرار کرده بود، مشاهده کرده بودم. همچنین از فعالیت تئاتری او نیز اطلاع داشتم. وقتی متن را نیز مطالعه کردم از نظر تاریخی و موقعیت و نوع نگاه فتحی نسبت به آن، احساس کردم کاری است متفاوت.

قبل از اینکه کار آغاز شود نیز یکی دو جلسه در مورد نقشم در این مجموعه با ایشان صحبت کردم و با توجه به نگاهی که نسبت به نقش همایون پناه پیدا کرده بودم تمایل پیدا کردم که این نقش را بازی کنم، ضمن اینکه وجود چند نفر در این پروژه در تصمیم من موثر بود که به عنوان اداره کننده در این مجموعه حضور داشتند.

برمی گردم به سابقه کاری خود شما، با وجود اینکه در نقش همایون پناه خوب ظاهر شده اید، هر قدر سعی می کنم این نقش را در کنار نقش ناصرالدین شاه در مجموعه تلویزیونی «امیرکبیر» قرار دهم، نمی توانم.

▪ آیا در اثر بعدی شما در تلویزیون می توانیم امیدوار باشیم که کاری ارائه شود که نزدیک به نقش شما در مجموعه تلویزیونی «امیرکبیر» باشد؟

اصلاً نمی توان چنین چیزی را ادعا کرد.

▪ چرا؟
بنا به خیلی از دلایل.اولاً در کار و نقشی که پیشنهاد می شود، گروه تولید یک اثر، همگی باید شرایطی را به وجود آورند، همچنین موقعیت بازیگر نیز خیلی مهم است که تا چه اندازه بتواند خود را از هر نظر در اختیار کار قرار دهد؛ از نظر شرایط روحی، شرایط اقتصادی، شرایط کاری و موقعیت زندگی و همه آنچه که هست، تا این راحتی را داشته باشد تا خود را کاملاً به دست کاری که انجام می دهد، بسپرد.


پیمان شیخی



روزنامه اعتماد

آراگورن
09-07-2007, 17:29
مدار صفر درجه فوق العاده ست!
هم خودش ...هم شعر آخر تیتراژش!!

حیف که اون کلاسای درسشون تموم شد...همش عین جمله بندی کتاب دنیای سوفی بود!

ولی اصلا منطقی نیست که پسری این طوری دم از اسلام و ایمانش میزنه این قدر عاشق یه دختر یهودی شده که به نظرم فکر مسلمون شدنم نمی کنه! نه؟

راستی کسی لینک دانلود تیتراژش رو داره؟؟

satttanism
09-07-2007, 21:46
مدار صفر درجه فوق العاده ست!
هم خودش ...هم شعر آخر تیتراژش!!

حیف که اون کلاسای درسشون تموم شد...همش عین جمله بندی کتاب دنیای سوفی بود!

ولی اصلا منطقی نیست که پسری این طوری دم از اسلام و ایمانش میزنه این قدر عاشق یه دختر یهودی شده که به نظرم فکر مسلمون شدنم نمی کنه! نه؟

راستی کسی لینک دانلود تیتراژش رو داره؟؟

دوست عزیز عشق دین و ایمون نمیشناسه مهم قلب آدم

ARASH66
10-07-2007, 10:06
عجب مسيبتي شده همشون كشته شدن !

farhad2000
10-07-2007, 10:43
تو را دوست دارم
تو را به جای همه زنانی که نمی شناختم دوست می دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم
برای خاطر عطر گستره ی بیکران و برای خاطر عطر نان گرم
برای خاطر برفی که آب می شود، برای نخستین گل
برای خاطر جانوران پاکی که آدمی نمی رماندشان
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه زنانی که دوست نمی دارم دوست می دارم
جز تو، که مرا منعکس تواند کرد؟ من خود، خویشتن را بس اندک
می بینیم.
بی تو جز گستره یی بی کرانه نمی بینیم
میان گذشته و امروز.
از جدار آیینه ی خویش گذشتن نتوانستم
می بایست تا زندگی را لغت به لغت فراگیرم
راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش می برند.
تو را دوست می دارم برای خاطر فرزانه گی ات که از آن من نیست
تو را به خاطر سلامت
به رغم همه آن چیزها که جز وهمی نیست دوست دارم
برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمی دارم
تو می پنداری که شکی، به حال آن به جز دلیلی نیست
تو همان آفتاب بزرگی که در سر من بالا می رود
بدان هنگام که از خویشتن در اطمینانم.
پل الوار - ترجمه شاملوی برزگ

S@eid
10-07-2007, 12:05
راستی کسی لینک دانلود تیتراژش رو داره؟؟
توی همین تاپیک قبلا گذاشتم ... البته مطمئن نیستم لینک هنوز سالم باشه ... خودت تست کن .



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

farhad2000 جان بسیار ممنون بابت متن ...

persian365
10-07-2007, 12:22
من واقعاازاین سریال خوشم میاد
این تایپک به نظر من خیلی لازم بود
ولی متاسفانه الان تو مسافرت هستم چندقسمت ندیدم
و یکم از ماجرا هاعقب افتادم
فکر میکنم امروز تکرارقسمت قبلی رو نشون میده
سعی می کنم حتما ببینم تا ازماجرابیشتراز این عقب نیوفتم

sonyericsson_w
10-07-2007, 13:12
واقعا فقط می تونم بگم متاسفم برای تولید این سریال .... دلایل
1- از یک طرف می خوان المان رو خراب کنن که واقعا این طوری نبوده و خود شخص پیشوا به هیچ وجه کسی رو بی دلیل نمی کشت ولی شاهد این بودیم که یک پسر کشته شد توی خیابون...
2- از یک طرف می خوای رابطه ایرانی ها رو با المانی ها خراب کنه سر قضیه این یهودیا ...
3- از یک جهت می خواد یهودی هارو خراب کنه که می خوان برن فلسطین...
4- از جهت دیگه نابودی فرهنگ ایرانی ها در زمان رضا شاه...

ولی اگر به فیلم نگاه کنیم دقیقا 4 نکته بالا توش واضحه ! دروغ های زیادی هم به کار می برند.... ولی اخر این فیلم اسلام پیروز می شه !! و بقیه اوت می شن !!!
ولی ما نباید از رابطه ایران و المان غافل باشیم چون هیچ حکومتی چه اسلامی و چه کمونیستی و چه دمکراتیک نمی تونه خاطرات شیرین شخص پیشوا و والا حضرت رو فراموش کنه و امیدوارم این تمدن و این نژاد با طرز فکر بعضی از سیاست مدیران زهر خورده نابود نشه..

با مورد اول و چهارم کاملا موافقم
ولی باید بگم کاری به رابطه ایران و آلمان نداره
این را هم بگم که این یک جنگ بوده اون هم از نوع جهانی حلوا که پخش نمیکنن
حرفای دیگری هم دارم که نمیشه تو این تاپیک گفت

pakbakhteh
10-07-2007, 13:44
تیتراژ پایانی سریال مدار صفر درجه


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

لينكش يا غير فعاله كلاٌ يا اينكه من نمي تونم دانلود كنم خواستم خواهش كنم دوباره آپلود كنيد
با تشكر

S@eid
10-07-2007, 17:56
لينكش يا غير فعاله كلاٌ يا اينكه من نمي تونم دانلود كنم خواستم خواهش كنم دوباره آپلود كنيد
با تشكربفرما ...


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
------------------------------------------------------------------------

شهاب حسيني گفت: اغلب بازيگران «مدار صفر درجه» به ويژه هنرپيشگان ايراني، روي اين نكته تاكيد داشتيم كه نقش‌هايمان را زندگي كنيم.
بازيگر نقش حبيب پارسا در مجموعه‌ي «مدار صفر درجه» در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) افزود: وقتي قرار شد كه در نقش‌هاي خود زندگي كنيم، ديالوگ‌هاي اين سريال سختي خود را برايمان از دست دادند.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


وي كه در دوبله‌ي «مدار صفر درجه» به جاي خودش صحبت مي‌كند، درباره‌ي تاثير محروم شدن بازيگر از حركت هنگام دوبله‌ي اثر گفت: تا حدودي با اين نكته موافق هستم كه امكان دارد گويش بازيگر سر صحنه، عينا در دوبله در نيايد. ولي در صورتي كه بين بازيگر و سريال تعامل خوبي شكل گيرد، دوبله اين مزيت را دارد كه هنرپيشه‌ مي‌تواند فارغ از مسايلي كه احتمال دارد روي نوع گويش او هنگام تصويربرداري اثر منفي بگذارد، بر گفتار خود متمركز شود.


حسيني اضافه كرد: زماني كه براي گفتن نقش «حبيب»، پشت ميز دوبله نشستم، نتوانستم تمام احساسات خود را با ابزار بيان منتقل كنم، در نتيجه پس از گذشت چند جلسه از دوبله به اين نتيجه رسيديم كه به هنگام اداي ديالوگ‌ها با تمركز بيشتر روي بيان همان حركاتي كه در سريال مي‌بينيم را انجام دهم.
وي در ادامه گفت: به عنوان نمونه اگر در سكانسي «حبيب» همراه شخصيتي مي‌رود، من در اتاق دوبله «درجا» مي‌دويدم و نفس نفس مي‌زدم. البته اين حركات گاهي به اتفاقات كمدي منجر مي‌شد. البته اشكالي نداشت چون هم فضا را شاد مي‌كرد هم موجب انتقال انرژي صحنه به مخاطب مي‌شد.
اين بازيگر درباره‌ي كار در كنار پيشكسوتان دوبله اظهار كرد: در اين زمينه تجربه گرانبهايي را به ويژه زير نظر آقاي بهرام زند ـ مدير دوبلاژ «مدار صفر درجه» ـ كسب كردم. البته آقاي حسن فتحي ـ كارگردان ـ نيز در تمام جلسات دوبله حضور داشتند.
وي اضافه كرد: در ابتدا در خودم اعتماد به نفس لازم را براي صحبت به جاي نقشم در «مدار صفر درجه» نمي‌ديدم به هر حال با تدابيري كه هنگام دوبله انديشيده شد، فضا را براي كار راحت احساس كردم. آقاي زند در ايجاد اين فضا نقش زيادي داشتند و ماني ـ صدابردار ـ نيز در اين زمينه موثر بود.
حسيني در زمينه‌ي چگونگي برقراري تعامل با بازيگران خارجي «مدار صفر درجه» گفت: هنگام تمرين نكاتي كه از نظر مفهومي و معنايي مهم بود را با هم هماهنگ مي‌كرديم و با اشرافي كه روي فيلمنامه به وجود مي‌آمد، در مقابل هم ايفاي نقش مي‌كرديم.
اين بازيگر در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه چه قدر براي ايفاي اين نقش مطالعه كرديد تا به تعلق نقش «حبيب» به دوره‌يي خاص از تاريخ و بيان مطالب علمي در طول سريال از زبان او برسد؟ گفت: بيشتر روي فيلمنامه متمركز بوديم. چرا كه غناي كافي و قابل توجهي دانست و تلاش مي‌كرديم كه روي عمق و معناي ديالوگ‌ها متمركز شويم تا به بهترين وجه آن‌ها را درك و اجرا كنيم.
وي يادآور شد: تا حدودي نيز براي رسيدن به اين نقش مطالعه كردم و آقاي فتحي يكي ـ دوكتاب را معرفي كردند.
حسيني درباره‌ي نقش حبيب اضافه كرد: برخي مواقع محتواي سريال و موضوعي كه اثر براي بيان آن شناخه مي‌شود، به مراتب بسيار مهمتر از شخصيت‌پردازي‌هاي خيلي جزيي است. من، خودم را به قصه سپردم و احساس كردم كه افرادي دور هم جمع شده‌اند كه قصه‌اي را بگويند. من «حبيب» را همان گونه كه در سريال مي‌بينيم، ديدم و اين نقش نيازي به اضافه كردن مواردي به آن نداشت. البته بايد منتظر رخ دادن اتفاقات اصلي «مدار صفر درجه» و واكنش‌هاي حبيب نسبت به آن‌ها ماند.
اين بازيگر تاكيد كرد: حبيب بهانه‌اي است براي به تصوير كشيدن شدن نوعي تفكر و انديشه كه در زندگي و تاريخ ما بسياري ريشه‌دار است. بنابراين روي اين نقش تمركزي وجود ندارد البته او از خاستگاه مذهبي خاص است و فرد با سطح سواد و معلوماتي مطلوب محسوب مي‌شود.
حسيني در پايان از بازي در فيلمي تلويزيوني به نام «تنهايي» به كارگرداني حجت قاسم‌زاده‌اصل خبر داد ...

pakbakhteh
11-07-2007, 10:06
لينك غير فعاله .. چون با پرشين گيگ آپلود شده و اين سرور خيلي وقتا سرويس دهي خوبي نداره اگه ممكنه با divshare يا يه جاي ديگه آپلود كن
با تشكر

S@eid
11-07-2007, 11:51
لينك غير فعاله .. چون با پرشين گيگ آپلود شده و اين سرور خيلي وقتا سرويس دهي خوبي نداره اگه ممكنه با divshare يا يه جاي ديگه آپلود كن
با تشكرعزیز جان من همین الان دو تا لینک رو تست کردم ... هیچ کدوم مشکل نداشت ... نه لینک اولی نه لینک پرشین گیگ ...

پرشین گیگ هم بعضی وقتها مشکل داره همیشگی نیست ...

در هر صورت شرمنده با این سرعت افتضاح نمی تونم جای دیگه برات اپ کنم ...

ali_chenger
11-07-2007, 11:56
فیلم قشنگیه
درکل کار نو وجدیدیه:20:

shvalaie
11-07-2007, 12:52
مدار صفر درجه فوق العاده ست!
هم خودش ...هم شعر آخر تیتراژش!!

حیف که اون کلاسای درسشون تموم شد...همش عین جمله بندی کتاب دنیای سوفی بود!

ولی اصلا منطقی نیست که پسری این طوری دم از اسلام و ایمانش میزنه این قدر عاشق یه دختر یهودی شده که به نظرم فکر مسلمون شدنم نمی کنه! نه؟

راستی کسی لینک دانلود تیتراژش رو داره؟؟

سلام دوست عزيز
دل كه دين و ايمون نميشناسه اما

تا اونجا كه من ميدونم
در اسلام يك زن مسلمان نميتونه با مردي غيرمسلمان ازدواج كنه اما يك مرد مسلمان ميتونه با زني غيرمسلمان ازدواج كنه....

satttanism
11-07-2007, 12:56
سلام دوست عزيز
دل كه دين و ايمون نميشناسه اما

تا اونجا كه من ميدونم
در اسلام يك زن مسلمان نميتونه با مردي غيرمسلمان ازدواج كنه اما يك مرد مسلمان ميتونه با زني غيرمسلمان ازدواج كنه....

نه مرد مسلمون میتونه با زن غیر مسلمون ازدواج کنه و نه زن مسلمون با مرد غیر مسلمون
در این موارد مرد یا زن غیر مسلمون,مسلمون می شند و بعد ازدواج می کنند

mani_arian
11-07-2007, 23:14
باز هم بحث مسخره يهود و مسلمان...ظاهرا اين بحث خيلي مورد علاقه دولتمردان ماست..حتي به قيمت هزينه هاي ميلياردي براي ساخت يك سريال

Maysam-BFU
11-07-2007, 23:28
اگه بحث یهود و مسلمان رو کنار بگذاریم.

در کل سریال جالبی است.

البته این را هم بگم که اگه یک کشوری بیاد ایران را ویران هم بکنه ، فردای اون روز ایران باحاش تبادل صنعتی و معدعی... می کنه.

از عراق بگیر....

pakbakhteh
13-07-2007, 13:30
عزیز جان من همین الان دو تا لینک رو تست کردم ... هیچ کدوم مشکل نداشت ... نه لینک اولی نه لینک پرشین گیگ ...

پرشین گیگ هم بعضی وقتها مشکل داره همیشگی نیست ...

در هر صورت شرمنده با این سرعت افتضاح نمی تونم جای دیگه برات اپ کنم ...

سعيد جان دستت درد نكنه بازم ممنون آقا خيرش به اين باشه :)
با تشكر

rsz1368
16-07-2007, 16:14
فیلم قشنگ و جدیدی
موضوش کمی با بقیه فیلم ها فرق داره
از نظر تاریخی هم جالبه

sonyericsson_w
18-07-2007, 12:36
من میدونستم یهودی آخرش یهودیه
دیدین سارا چی گفت؟
گفت:به نظر شما دیگه وقتش نشده که قوم یهود برای خودش سرزمین مستقل داشته باشه؟
بالاخره زهر خودشو ریخت

minizoro
25-07-2007, 22:16
كسي ميشه قسمت اين هفته رو تعريف كنه من نرسيدم نگاه كنم (تاريخ: 1386/5/2)

Asalbanoo
26-07-2007, 17:07
تاریخ همیشه قاب عکسی برای برترین ها نیست. خیلی ها به مدد بخت و اقبال در ذهن تاریخ قاب گرفته می شوند .این مناسبات خودش را در کوچک ترین اجزای زندگی هم جا داده است. حتی در همین جعبه جادویی خودمان که این روزها از سینما بی رحم تر است و نگاهش به بازیگران ابزاری تر. در این دنیای کوچک، خیلی ها حتی اگر کارشان را هم بلد باشند همواره در حاشیه می مانند. این یکی را دیگر نه فقط به بخت و اقبال که شاید بتوان به مناسبات پیچیده و سردرگم دنیای سینما و تلویزیون نسبت داد. رحیم نوروزی به زعم من یکی از همان هایی است که قابلیت هایش کمتر عرصه بروز یافته است. گیریم که براساس آنچه می گوید این قابلیت برای خودش هنوز زیر سوال باشد. از او در حال حاضر سریال «سال های برف و بنفشه» و «مدار صفردرجه» در حال پخش است و «شهریار» و «آشیانه سیمرغ» و «حضرت یوسف»، سریال هایی که در راهند. این روزها هم گویا سخت با تئاتر «رویاهای رام نشده» سیاوش طهمورث و «آیا تا به حال عاشق شده ای روژانو» اثر چیستا یثربی دست و پنجه نرم می کند.

● سریال پس از باران شاید به نوعی اولین اثری بود که رحیم نوروزی را به عنوان یک بازیگر توانمند به تلویزیون معرفی کرد. اما پس از آن اغلب در نقش های حاشیه ای ظاهر شدید. چه عواملی وجود داشت که آن شرایط را دوباره مهیا نکرد؟

تنها درصد کوچکی از موفقیت در بازیگری به مهارت و توانایی بازیگر ارتباط پیدا می کند و بخش مهمی از آن تحت تاثیر اتفاقات و شرایطی مثل یک فیلمنامه خوب، یک نقش خوب یا اکران و پخش مناسب است که همه دست به دست هم می دهند تا بازیگر در نقطه مناسبی دیده شود. از طرفی ما در اینجا مدیر برنامه نداریم که در انتخاب نقش و همچنین حوزه های تبلیغاتی و تداوم شهرت و محبوبیت و تقاضای مخاطب به ما کمک کند. من هم باید زندگی ام را مدیریت کنم و هم حرفه ام را که وابسته به عوامل زیادی است و در کنترل من نیست و توان این را ندارم. از طرفی ممکن است همه این عوامل وجود داشته باشند و در کنار هم به دیده شدن بازیگر هم کمک کنند، اما درست همان سال در سینمای ما در جریان صدور پروانه ساخت، تولید و پخش اتفاقاتی رخ بدهد که به نفع بازیگر نباشد. کما اینکه در زمان پخش سریال «پس از باران» خیلی ها فکر می کردند من تبدیل به یک ستاره خواهم شد یا دست کم جایگاهی را در نقش های منفی سینما به دست خواهم آورد. اما این اتفاق نیفتاد، چراکه برای سینمای ما در آن سال اگر اطلاعات آماری ام درست باشد، تنها چیزی حدود ۱۵ پروانه ساخت صادر شد و بقیه فیلم ها هم مجوز ساخت سال قبل را داشتند و این از بداقبالی من بود که در سینما برای من اتفاقی نیفتاد و در چنین مواقعی بازیگر خود به خود به سمت تلویزیون روی می آورد.

● یعنی بازی در تلویزیون براساس یک شرایط ناگزیر به وجود می آید؟
سینمایی ها معتقدند چون بازیگر در تلویزیون زیاد دیده می شود و به نوعی مصرف می شود، دیگر مخاطب حاضر نیست برای دیدن او پول بدهد. بازیگر نباید برای مخاطب عریان بشود و همیشه باید یک علامت سوالی در این میان وجود داشته باشد. الان ببینید که چه بر سر بازیگران مطرح سال های گذشته آورده اند. انگار ما علاقه داریم بازیگرها را مصرف کنیم و بعد بگذاریم کنار.

● چقدر به جریانی که امروزه سینما و تلویزیون ما را دچار کرده، یعنی رویکرد به بازیگرانی که اغلب براساس چهره وارد این حرفه می شوند معتقدید؟

من خیلی دوست ندارم درباره سیاست گذاری ها، جریان ها و آنچه روند تولید را شکل می دهد صحبت کنم. اعتقاد من این است که بازیگری یک تخصص است تا یک دانش ارثی و ژنتیک. چون من خودم را یکی از بی استعدادترین ها می دانم و فکر می کنم بازیگری چیزی آموختنی است که من اندکی از آن را آموخته ام. از طرفی باید بپذیرم که سینما یک صنعت و تجارت است و در شرایط نامطمئن اقتصادی که ما داریم، یک سرمایه گذار باید به فکر برگشت سرمایه اش باشد. خود ما در مناسبات اقتصادی روزمره این قضیه را مورد اهمیت قرار می دهیم. به نظر من کاری که این سرمایه گذار انجام می دهد به خاطر سرپا نگه داشتن حوزه فرهنگ، قابل تقدیر است پس باید به او اجازه بدهیم که از یک چنین چهره هایی استفاده کند تا پولش را در بیاورد و این چرخه اقتصادی همواره بچرخد. مسلماً اگر من در آن کار بازی کنم پولش برنمی گردد.

● آیا می توانیم به صرف اینکه یک نفر برای تولید اثری سرمایه گذاری کرده، به او اجازه بدهیم که سطح سلیقه مخاطب را پایین بیاورد؟

الزاماً با ورود بازیگران خوب، سطح سلیقه مخاطب ارتقا داده نمی شود.

● شما به نقش بازیگر در سطح کیفی آثار معتقد نیستید؟
من با شما موافقم که هرآنچه موجب ترویج بلاهت عمومی می شود باید با آن مبارزه کرد. مسلماً کسانی که با رفتارهای خاله زنکی در سریال های آپارتمانی روی خط سطحی نگری حرکت می کنند، بدون اینکه چالشی برای ذهن مخاطب ایجاد کنند، ره به خطا می برند. ولی باید در این مورد اغماض کنیم که فلان چهره برگشت سرمایه دارد و مثلاً رحیم نوروزی ندارد. الان در سینمای ما به توصیه سینمادار و پخش کننده، فیلمنامه برای فلان بازیگر نوشته می شود. من در این سینما محلی از اعراب ندارم. با همه اینها من فکر می کنم در کنار فیلم هایی که ارزش های هنری و محتوایی دارند، سینمای به اصطلاح بدنه هم باید وجود داشته باشد. من خودم در یکی از همین فیلم های گیشه ای یعنی «شکلات» بازی کردم و در جلسه نقد و بررسی عده ای به من خرده گرفتند که تو بازیگر و کارگردان تئاتر هستی و چرا در چنین فیلمی بازی کردی؟ و من همان جا از این مساله دفاع کردم و گفتم این سینما ضرورت ماست. همه آدم ها که از قشر فرهیخته نیستند. یک راننده تاکسی، یک قصاب هم باید سینمای خودش را داشته باشد.

● امکان این وجود داشت که رحیم نوروزی در سریال برف و بنفشه نقش اول را بازی کند؟
به این فکر شده بود اما من در آن زمان در حال بازی در نقش فرعون و در سریال «حضرت یوسف» بودم.

● فرعونی که نقش آن را در این سریال بازی می کنید شخصیت منفی دارد؟

نه. در واقع شخصیتی یکتاپرست، شاعر و بیمار است. اگرچه به این وجوه نقش خیلی پرداخته نشده است و خیلی دلم می خواست که این اتفاق بیفتد. روند بازی به گونه ای پیش رفت که من مجبور شدم تنها اقتدار فرعون را برای اثبات وحدانیت خدا و حمایت از یوسف در نقش برجسته کنم.

● اغلب نقش های منفی که بازی کرده اید در لایه های زیرین خودش شخصیتی دارد که برخلاف آن شخصیت ظاهری، قابل ترحم و گاه دوست داشتنی است. نقشی که در سریال «کلانتر» داشتید یکی از این نقش ها بود. معمولاً خودتان چیزی به این نقش ها اضافه می کنید؟

شخصیت این سریال در واقع از سر ناچاری و بدبختی است که به دزدی روی می آورد و چون کارش را بلد نیست توی سرازیری می افتد. من سعی می کنم این نقش ها را آدمی ببینم که در پی حقش می گردد. همه ما در درونمان یک وجه منفی سیاه داریم و گاه اگر رفتار ناخوشایندی از ما سر می زند در واقع در حال دنبال کردن خواست خودمان هستیم. مثلاً برای نقش فرخ در «پس از باران» من یک نوستالژی برای آن نقش در نظر می گیرم. خاطرات کودکی، خاطراتی که با خواهرش داشته و... اینجاست که سعی می کنم لایه ای از آن نقش را به تماشا بگذارم که تماشاگر برای او دلسوزی کند، با خواست او همسو بشود و حتی خیلی جاها حق را هم به او بدهد. فکر می کنم یک جاهایی باید روزنه ای برای گریز از این سیاهی مطلق پیدا کرد.

● تا به حال پیشنهادی هم برای نقش های منفی مطلق، از آن نمونه هایی که اغلب در سینما و تلویزیون دیده ایم داشته اید؟

بله خیلی زیاد. از این نقش های تخت و یک لایه ای مثل دزد و لات و چاقوکش و... که البته هرگز قبول نکرده ام.

● در میان نقش های کوتاهی که بازی کرده اید، آیا نقش غیرجدی ای هم به زعم خودتان وجود داشته؟ اصلاً به نقش جدی و غیرجدی معتقدید؟ منظورم نقشی است که به پیشبرد داستان کمکی نمی کند.در پاسخ به این سوال ابتدا باید ببینیم آیا منظور از نقش جدی تقابل آن با نقش کمدی است یا اینکه منظور نقش های فرعی پس زمینه است. در حالت دوم باید بگویم که این نقش ها به نوعی پس زمینه کار هستند تا قاب تصویر پر بشود. فراموش نکنیم که سریال ما مخاطب عام دارد و بسیار فراگیر است. در این فراگیری، هرکسی باید گوشه خودش را پیدا کند. شاید در نوشتن آن آدم ها کم دقتی بشود، اما همه آنها به تعریف نقش های اصلی و پیشبرد داستان کمک می کنند.

● رحیم نوروزی در نقش هایی که بازی می کند خود درون چه قشری از آدم ها می تواند باشد؟
در یک نگاه کلی، قشری از جوان های ناکام و سرخورده ای که به هر قیمتی می خواهند به خواست شان برسند.
● خودتان فکر می کنید حسن فتحی براساس چه معیارهایی شما را برای بازی در «مدار صفردرجه» انتخاب کردند؟
آقای فتحی در این کار سعی کرده اند از بازیگران تئاتر بیشتر استفاده کنند. معمولاً هم کارهای ما را در تئاتر دنبال می کردند. به طور کلی حسن فتحی همواره احترام و علاقه خاصی برای بازیگران تئاتر قائل است و این باور را دارد که بازیگرهای تئاتری به راستی زحمت کشیده اند و یک شبه اتفاقی برایشان نیفتاده است.

● فکر می کنید کدام یک از نقش هایی که تا به حال بازی کرده اید دیدگاه مشخص یا تاکتیک تازه ای به بازیگری تان اضافه کرده است؟

نمی شود به صورت مقطعی عنوان کرد که مثلاً در فلان نقش به صورت معجزه وار این اتفاق افتاده است. به هرحال در هر کاری آدم چیز تازه ای یاد می گیرد. این روندی است که به تدریج اتفاق می افتد. آنچه در این سال ها برایم اتفاق افتاده این است که بازیگری برایم رعایت یک سری رفتار قاعده مند و با اندازه باشد. بدانم که کجا باید خرج کرد و کجا نیاز به امساک است. معمولاً هم سعی می کنم ولخرجی در رفتارم نداشته باشم. سعی ام این بوده است که درشت بازی نکنم.

● فکر می کنم برخلاف اغلب بازیگران که از تئاتر به تلویزیون می آیند هم کمتر اغراق در بازی هایتان دیده می شود.
بله. اصطلاحاً می گویند بازیگران تئاتر بازیگران گل درشتی هستند. اما کسانی که این تعریف را دارند به گمان من خیلی کم تئاتر می بینند. و نگاه واقع بینانه ای به تئاتر ندارند. یک تلقی هم که از تله تئاترهای بد کار شده در تلویزیون به وجود آمده، این است که بازیگری تئاتر همیشه زمخت و درشت است. در حالی که اینطور نیست. ما در تئاتر سبک ها و جنس های مختلفی از بازیگری داریم. من سعی می کنم در مجموعه اعمالی که میزانسن مورد نظر کارگردان و متن دیکته می کند خیلی با خساست رفتار کنم. کار زیاد به آدم یاد می دهد که برای هر نقش چقدر باید خرج کند. این انرژی باید در کار تقسیم شود.

قرار نیست همه سکانس ها را درخشان بازی کنیم. اصولاً خیلی از پلان ها، پلان های بی خاصیت است. یک عبور است. یک نگاه یا دو کلمه حرف و الزاماً نباید تمام خواست و رنگمایه نقش را دربربگیرد.

● از نقش هایی که داشتید کدام را بیشتر دوست دارید؟
«مدار صفر درجه» و «خانه ای در تاریکی» که در واقع برای من کاری بود که می خواستم خودم را دوباره در آن نشان بدهم. در مدار صفر درجه هم همین حس را داشتم. سعی کردم این گوشه نشینی و کمتر دیده شدنی را که شما اشاره کردید در این دو کار کنار بگذارم، از نو خودم را پیدا کنم و به مخاطب معرفی کنم. من داستان «خانه ای در تاریکی» را یک سال پیش از تولید می دانستم و مطمئن بودم که در نقش بختیار بازی خواهم کرد. اگرچه خود سعید سلطانی در آخرین لحظات هم به خاطر تفاوت جثه من و خانم لادن مستوفی هنوز تردید داشت. به هر حال در یک ایل یک جوان باید خیلی رشید باشد و من گزینه مناسبی از این جهت برای بازی در نقش مقابل وی نبودم. اما به هر حال این سریال کاری بود که ذهنم را مشغول کرد و برایش زحمت کشیدم و من و سعید سلطانی و عوامل دیگر سعی داشتیم ثابت کنیم که «پس از باران» یک اتفاق تصادفی نبود. حتی به دنبال این بودم که با ایل یک کوچ هم داشته باشم و خیلی پیگیری کردم که در نهایت این اتفاق نیفتاد. ولی در لرستان سعی می کردم در کوچه و بازار لری حرف بزنم. البته این اتفاق که یک بازیگر خودش را زیادی جدی بگیرد در سیستم تولید ما اینگونه است که دیگران او را جدی نمی گیرند. و حتی ممکن است به او بخندند. اما من این نقش را دوست داشتم چون فاصله می انداخت بین نقش های منفی ای که تماشاگر از من دیده بود. دو تا کار ۹۰ دقیقه ای به نام های «پیگرد» و «خشم و قضاوت» هم با مهرداد خوشبخت داشته ام که جزء کارهای محبوب من است.

● شنیده ام در بازیگری زیاد وسواس دارید. چقدر پیش می آید که از بازی هایتان ناراضی باشید و کارگردان را مجبور به برداشت دوباره کنید؟
بله. حتی شده که شب تا صبح راه بروم و فردایش کارگردان را مجبور کنم که آن پلان را تکرار کند. اگرچه شرایط معمولاً این امکان را نمی دهد که بازیگر برای بهتر بودن خودش، گروه را مجبور به تکرار کند. این از نظر بازیگران دیگر هم خیلی خوشایند نیست.

● گویا یکی دو تا نماهنگ هم بازی کرده اید؟
متاسفانه بله. آن هم در دوره ای که نباید آن کار را می کردم. شاید به خاطر همان ناتوانی در مدیریت حرفه ام. ولی به هر حال واقعیت این است که شغل رسمی دولتی من بازیگری است. مگر ما چقدر مجال انتخاب داریم؟ مگر من چقدر می توانم صبر کنم که یک کارگردان مرا در تئاتر ببیند و بگوید چه بازیگر خوبی است و از من برای بازی در فیلمش دعوت کند؟ من که نمی توانم در یک بیابان منتظر قایقی باشم که مرا سوار کند. در بیابان که قایق رد نمی شود. ممکن است شتری گذر کند و باید اولین شتری که می آید سوار شوم تا به ساحل برسم.

● هنوز شتری رد نشده است؟
شاید آن نماهنگ در آن دوره همان شتر بود. اما خب این ساحل هم انگار خیلی دور است.

آرزو شهبازی


مصاحبه: روزنامه شرق

آفتاب

alfy
26-07-2007, 21:05
به نظر من از منابع و کتاب های خیلی قویی استفاده شده , برای ساخت فیلم
اما متاسفانه کمی جهت داره
در هر صورت اونو هم نمی شه کاریش کرد !!!

esfandiyar2002
26-07-2007, 21:42
اونجایی که پارسا از فرانسه تحت الحفظ میاد با قطار ایران و مامورهای دیگه اونو می گیرند تا ببرند اداره سیاسی شهربانی...
اون ساراخانم و اون مادرش که به پدر پارسا می گن که اومدیم ببینیم خبری از پروفسور هست یا نه...
بقدری در صحنه گرفتاری پارسا غرق می شن که اصلا یادشون میره که بپرسن این بابا زنده است یا نه..
جالب تر اینکه ساراخانم میره دسته گل رو که بهش میده و البته با اجازه مامورهای اداره سیاسی اصلا نمی پرسه که دایی من زنده است یا نه..
انگاری اصلا این یارو با مردنش براحتی از ادامه خاطره ها حذف شد..

اون عشق یهود و مسلمان چی رو می خواد ثابت کنه من نمی فهمم...
البته تفاسیری دارم ولی می خوام بگم چرا این سریال همش چاشنی عشقش بیشتر از حقایقشه؟
که مخاطب عام را بیشتر جذب کنه و پیام های بازگانی بیشتری به خورد ملت داده بشه و پول خوبی بره تو جیب کارگردان اون؟!

minizoro
28-07-2007, 20:38
esfandiyar2002 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اين قسمت هفته ي قبل بود فكر كنم اين هفته پخش نشد....

ناخوانده
26-11-2007, 23:41
سلام

ممنون از asalbanoo كه اين تاپيك رو به من معرفي كرد، نمي دونم چرا هر چي گشتم نتونستم پيداش كنم! :43:
مطلب رو دوباره اينجا مي ذارم!

از نظر من چند تا نكته مهم داشت:
1 اينكه از حسن فتحي انتظار نداشتم كه آخر كار دو تا شخصيت اصليش رو زنده نگه داره، فكر كنم خيلي با خودش كلنجار رفته تا تصميم گرفت اون دو نفر رو نكشه. البته با كشتن قريب به 20 نفر از شخصيتهاي اصلي قصه شايد ديگه دلش نيومده!
2 اينكه سريال با وجود اينكه در دسته سريال هايي بود كه خارج از كشور هم لوكيشن داشت و معمولا اين سريالها اونقدر شيفته خارج رفتن مي شن كه كيفيتشون واقعا افت مي كنه، اما در مقايسه با بقيه سريال هاي تلويزيون واقعا خوب بود و كيفيت بالايي داشت.
3 اينكه توي قسمت آخرش هر چي تونسته بود از نقاط ديدني ايران گذاشته بود، ضمن اينكه فكر كنم خونه زينت الملوك هم همون كاخ هاي سعد آباد خودمون بودن
4 اينكه سريال از نظر فيلم نامه و شخصيت پردازي در سطح بالايي بود، شخصيت ها و حوادث بي خود نبودن و تا آخر قصه هر كدوم به نوعي حضور داشتن. كمتر صحنه ها و شخصيت هاي زائد (بر خلاف اغلب سريال ها) ديديم كه اين استاندارد جديدي در سيما بود.
5 اينكه با وجودي كه خود فتحي خيلي شاكي بود اما به نظر مي آد تلويزيون در مورد اين سريال خيلي سعه صدر به خرج داده بود
6 اينكه رويهم رفته بازي هاي خوبي رو شاهد بوديم، اما سطح بازي بازيگران خارجي به نظرم پايين تر از ايراني ها بود.

و در آخر هم بالاخره ديدنش يه چيزي به آدم ياد مي داد و فقط در حد سرگرمي نبود.

در مجموع سريال خوبي بود و حرفه اي ساخته شده بود، اميدوارم بازم شاهد ساخت چنين سريال هايي باشيم.

يه سريال ديگه هم به زودي آماده مي شه به نام در چشم باد كه اون هم فكر كنم تاريخي و با كيفيت بالا باشه (شنيدم يه قسمت هاييش رو قرار بوده تو بوستون !!! پر كنن!!!).

نظر شما در مورد پايان اين سريال چيه؟

والسلام

arman4459
30-11-2007, 02:18
در کل این سریال هدفش اصلیش نفی جریان هلوکاست مربوط به اسراییل است

ARASH66
30-11-2007, 10:24
به غير از اهدافش سريال فوق العاده بود كه مانندش ممكنه ديگه ساخته نشه !

ناخوانده
30-11-2007, 10:25
در کل این سریال هدفش اصلیش نفی جریان هلوکاست مربوط به اسراییل است

سلام

:13:
سريال رو به طور كامل ديدين؟
فكر كنم سريال در اين مورد هيچ موضعي نگرفت، من نقد سريال رو توي روزنامه اسرائيلي خوندم كه اول پخش سريال همين حرف شما رو زده بود، اما بعدا حرف خودش رو پس گرفته بود. تازه بعضي ها هم گفتن كه سريال كاملا داره هلوكاست رو اثبات مي كنه.
نشون مي داد كه در طي جنگ جهاني دوم با يهوديان بدرفتاري شده، اما موضوع هلوكاست مربوط به نسل كشي و تعداد يهوديان كشته شده مي شه، كه در مورد اون اصلا حرفي زده نشد.
ضمن اينكه مقصر در آزار و اذيت يهودي ها خود اروپايي ها و حتي صهيونيستهايي بودن كه بعدا به نام همين هلوكاست اسرائيل رو راه انداختن و حساب يهوديها از صهيونيستها جداست! (سارا توي سريال خيلي مظلوم بود!)
به نظرم حرفهاي سياسي رو خيلي شفاف زده بود.

والسلام

Actros
02-12-2007, 01:55
به نظرم یکی از قوی ترین سریال های چند سال اخیر بود