PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : آیا بشر روزی به رویای نامرئی شدن دست می یابد



yamin_yekta
20-05-2007, 18:34
دانشمندان در بریتانیا و ایالات متحده راه حل هوشمندانه ای برای نامرئی کردن اشیا پیشنهاد کرده اند. این روش به کمک احاطه کردن شیء با ماده ای که متامتریال (metamaterial) نام دارد انجام میگیرد

متامتریال بخ ماده مرکبی گفته میشود که دارای خواص نامتعارف الکترومغناطیس در ساختار وجودی خود است. بنا به گفته محققان، پرتوهای نوری که بر این ماده افکنده میشوند به دور شیء میگردند و در طرف دیگر دوباره جمع شده و دقیقا در همان مسیر قبلی به راه خود ادامه میدهند هرچند این ایده در حال حاضر تنها در حد تئوری است اما محققین امیدوارند که در طی پنج سال، آینده موادی را بسازند که با امواج قابل تشخیص نباشند. متامتریال، ماده ای است که از ترکیب میله های ریز و مجموعه ای از حلقه های فلزی و مانند آن ساخته شده است اولین بار توسط دیوید اسمیت استاد دانشگاه کالیفرنیا ساخته شد.

sanih
26-05-2007, 01:38
معلومه که میتونه اینو بخون:
ختراع دستگاه نامرئي كننده در برابر مايكروويو

پل رينكون
گزارشگر علمي بي بي سي

تيمي از دانشمندان آمريكايي و بريتانيايي با موفقيت توانسته است شنلي را براي نامرئي كردن اجسام در آزمايشگاه امتحان كند.
اين وسيله، طي آزمايش هايي در دانشگاه دوك در كاروليناي شمالي، يك سيلندر كوچك مسي را از چشم مايكروويو (ريزموج ها) مخفي نگاه داشت.
اين وسيله باعث مي شود كه مايكروويو (كه طول موج آنها بسيار كوتاه است) از اطراف شيء كمانه كرده اما دوباره در آن سو جمع شده و به راه خود ادامه دهند، انگار از فضاي خالي عبور كرده اند.
با اين حال ناپديد كردن شيء در برابر چشم انسان هنوز مختص داستان هاي تخيلي است.
اين شنل نامرئي كننده شامل ده حلقه فايبرگلاس پوشيده از عنصر مس است و در دسته "متا مواد" (metamaterial) جاي مي گيرد. اين يك تركيب مصنوعي است كه مي توان آن را طوري طراحي كرد كه باعث تغيير در جهت حركت امواج الكترومغناطيسي شود.
ريزموج ها هم مانند امواج قابل رؤيت نور از سطح اشياء منعكس مي شوند، كه آنها را هويدا مي كند. البته اين "هويدا" شدن توسط ابزارها انجام مي شود و در توانايي چشم انسان نيست.
فصل تازه
آب رفتار متفاوتي دارد. وقتي آب در رودخانه در اطراف يك قلوه سنگ هموار جريان پيدا مي كند، در آن سوي سنگ دوباره جمع مي شود و به راه خود ادامه مي دهد. كسي كه به جريان مي نگرد متوجه نمي شود كه آب از يك مانع گذشته است.
شنل ساخته شده از "متا مواد" نيز مايكروويو را مانند آب در اطراف سنگ هدايت مي كند.
جان پِندري استاد امپريال كالج لندن كه در اين تحقيق شركت داشته است به بي بي سي گفت: "اين 'متا مواد' فصل تازه اي در الكترومغناطيسم گشوده است. ما درهاي يك باغ سري را باز كرده ايم."
در اين آزمايش، دانشمندان ابتدا ريزموج ها را در طول فضايي خالي و بدون مانع رها كرده و آن را اندازه گيري كردند. آنها سپس يك سيلندر مسي در همان فضا قرار داده و سپس تلاطم يا پراكندگي به وجود آمده در ريزموج ها را اندازه گرفتند.
در وهله بعد، محققان شنل نامرئي كننده را روي سيلند مسي قرار دادند. شنل به طور كامل تلاطم امواج را از بين نبرد اما ميزان ريزموج هاي مسدود يا منعكس شده را به شدت كاهش داد.
به طور اصولي، از همين طرح نظري مي توان براي نامرئي كردن اشيا در برابر نور قابل رؤيت استفاده كرد، اما لازمه آن وجود ساختارهاي بسيار ظريفتر و ريزتر در "متا مواد" است كه دانشمندان هنوز موفق به توسعه آن نشده اند.
محققان مي گويند كه اگر مي توان اشيا را از چشم امواج مايكروويو پنهان كرد، پس مي توان آن را از چشم رادار هم مخفي نگاه داشت - احتمالي كه براي طراحان نظامي جذاب خواهد بود.
پروفسور پِندري گفت مي توان شنل نامرئي را اطراف يك جت جنگنده يا تانك پيچيد، اما وي گفت: "اين چيزي نيست كه در برابر باد مقاوم باشد؛ بيشتر مثل سايه بان است."

sanih
26-05-2007, 01:42
اگه بخوای با هم بیشتر بحث میکنیم فقط من باید درجه تحصیلی شنا رو بدونم البته جسارتا"

yamin_yekta
31-05-2007, 13:43
معلومه که میتونه اینو بخون:
ختراع دستگاه نامرئي كننده در برابر مايكروويو

پل رينكون
گزارشگر علمي بي بي سي

تيمي از دانشمندان آمريكايي و بريتانيايي با موفقيت توانسته است شنلي را براي نامرئي كردن اجسام در آزمايشگاه امتحان كند.
اين وسيله، طي آزمايش هايي در دانشگاه دوك در كاروليناي شمالي، يك سيلندر كوچك مسي را از چشم مايكروويو (ريزموج ها) مخفي نگاه داشت.
اين وسيله باعث مي شود كه مايكروويو (كه طول موج آنها بسيار كوتاه است) از اطراف شيء كمانه كرده اما دوباره در آن سو جمع شده و به راه خود ادامه دهند، انگار از فضاي خالي عبور كرده اند.
با اين حال ناپديد كردن شيء در برابر چشم انسان هنوز مختص داستان هاي تخيلي است.
اين شنل نامرئي كننده شامل ده حلقه فايبرگلاس پوشيده از عنصر مس است و در دسته "متا مواد" (metamaterial) جاي مي گيرد. اين يك تركيب مصنوعي است كه مي توان آن را طوري طراحي كرد كه باعث تغيير در جهت حركت امواج الكترومغناطيسي شود.
ريزموج ها هم مانند امواج قابل رؤيت نور از سطح اشياء منعكس مي شوند، كه آنها را هويدا مي كند. البته اين "هويدا" شدن توسط ابزارها انجام مي شود و در توانايي چشم انسان نيست.
فصل تازه
آب رفتار متفاوتي دارد. وقتي آب در رودخانه در اطراف يك قلوه سنگ هموار جريان پيدا مي كند، در آن سوي سنگ دوباره جمع مي شود و به راه خود ادامه مي دهد. كسي كه به جريان مي نگرد متوجه نمي شود كه آب از يك مانع گذشته است.
شنل ساخته شده از "متا مواد" نيز مايكروويو را مانند آب در اطراف سنگ هدايت مي كند.
جان پِندري استاد امپريال كالج لندن كه در اين تحقيق شركت داشته است به بي بي سي گفت: "اين 'متا مواد' فصل تازه اي در الكترومغناطيسم گشوده است. ما درهاي يك باغ سري را باز كرده ايم."
در اين آزمايش، دانشمندان ابتدا ريزموج ها را در طول فضايي خالي و بدون مانع رها كرده و آن را اندازه گيري كردند. آنها سپس يك سيلندر مسي در همان فضا قرار داده و سپس تلاطم يا پراكندگي به وجود آمده در ريزموج ها را اندازه گرفتند.
در وهله بعد، محققان شنل نامرئي كننده را روي سيلند مسي قرار دادند. شنل به طور كامل تلاطم امواج را از بين نبرد اما ميزان ريزموج هاي مسدود يا منعكس شده را به شدت كاهش داد.
به طور اصولي، از همين طرح نظري مي توان براي نامرئي كردن اشيا در برابر نور قابل رؤيت استفاده كرد، اما لازمه آن وجود ساختارهاي بسيار ظريفتر و ريزتر در "متا مواد" است كه دانشمندان هنوز موفق به توسعه آن نشده اند.
محققان مي گويند كه اگر مي توان اشيا را از چشم امواج مايكروويو پنهان كرد، پس مي توان آن را از چشم رادار هم مخفي نگاه داشت - احتمالي كه براي طراحان نظامي جذاب خواهد بود.
پروفسور پِندري گفت مي توان شنل نامرئي را اطراف يك جت جنگنده يا تانك پيچيد، اما وي گفت: "اين چيزي نيست كه در برابر باد مقاوم باشد؛ بيشتر مثل سايه بان است."
ممنونم از مطلب جالبی که گذاشتید

yamin_yekta
31-05-2007, 13:45
اگه بخوای با هم بیشتر بحث میکنیم فقط من باید درجه تحصیلی شنا رو بدونم البته جسارتا"
من در این رشته تحصیلات ندارم تحصیلات من در بیولوژی مولکولی هست .اما به این موضوع علاقه مندم

ham.pour
02-07-2007, 00:50
میشه اجسام رو نا مرئی کرد... در سال 1943 هم این آزمایش انجام شده و از نظر فنی هم موفقیت آمیز بوده ولی از نظر انسانی...!
جریان از جایی شروع میشه که "اینشتین" بعد از اینکه از نظریه ی نسبیتش سوء استفاده میشه (با استفاده از این نظریه و شکافت هسته ی اتم، بمب اتم ساخته شد و موجب مرگ صدها نفر در ژاپن شد...) کل حواس و دقت و وقت خودش رو معطوف به یه نظریه ی دیگه به نام "نظریه ی میدان واحد" میکنه. انیشتین با این نظریه میخواست ثابت کنه که الکتریسیته، مغناطیس و گرانش، سه حوزه ی تفکیک ناپذیرند... میگن اینشتین قبل از اینکه بتونه نظریش رو کامل کنه میمیره و هرگز نمیتونه اثباتش کنه. ولی بعضی ها از جمله من میگیم اثباتش میکنه، ولی وقتی که پیامدها و نتایج و اثراتش رو میفهمه و درک میکنه که تا چه اندازه میتواند برای بشریت هولناک باشد، همه ی اسناد و مدارکش رو نابود میکنه تا این یکی نظریش هم همانند نظریه ی نسبیتش موجب قدرت نمایی حکومتها و در نهایت مرگ انسانها نشه. حتی نیروی دریایی ایالات متحده هم از آزمایش و تجربه ی این کشفیات وحشت دارد چون سالها پیش چنین آزمایشی را انجام داده و با نتایج فاجعه باری مواجه شده است... میگید چطور؟ جواب این سوال به همون آزمایشی بر میگرده که ذکر شد. حالا عرض میکنم...
"اینشتین" وقتی که نظریش رو کامل میکنه متوجه میشه که نظریش خیلی گسترده تر از این حرفهاست! این دانشمند بزرگ پی میبره که علاوه بر الکتریسیته و مغناطیس و گرانش، سه شاخه ی دیگه هم اضافه میشه.
نور، فضا و زمان
نور: که توسط اون اجسام نامرئی میشن. یعنی نور میشکنه و دیگر قادر نیستیم جسم یا بهتر بگم، ماده رو ببینیم.
فضا - زمان: که طبق این دو تا شاخه ماده میتونه از شکاف های ایجاد شده در فضا عبور کرده و به بعدهای دیگری پای بگذارد... از طرفی میتواند در زمان هم سیر کند!!!
بر اساس همین نظریه هم نیروی دریایی ایالات متحده در سال 1943 و در خلال جنگ جهانی دوم دست به آزمایشی در فیلادلفیا میزنه که بعدها به همین نام هم معروف میشه...
موضوع از این قراره که وقتی نیرو دریایی ایالات متحده از نظریه اینشتین آگاه میشه تصمیم میگیره به صورت سری این نظریه رو آزمایش کنه. زیرا طبق نظریه ی میدان واحد اینشتین، الکتریسیته و مغناطیس (که برای همه واضح است که بر هم تاثیر میگذارند) و گرانش سه حوزه ی واحد و تفکیک ناپذیرند. یعنی به طور مثال اگر الکتریسیته رو تغیر دهیم، گرانش هم تغییر خواهد کرد و بدین صورت میشد گرانش را کنترول کرد و حتی یک ضد گرانش (antigravity) ایجاد کرد و خیلی راحت میشد به قلب دشمن نفوذ کرد و جنگ را خاتمه داد. طبیعتا هم هر آزمایش بزرگی ابتدا روی ماکت انجام میشود. در همین جا بود که نیروی دریایی ایالات متحده از ابعاد گسترده ی این نظریه آگاه شدند. از همین رو نیروی دریایی امریکا تصمیم میگیرد که در 27 اکتبر 1943 در فیلادلفیا دست به آزمایشی بزند که طبق اون میبایست یک ناوشکن نیروی دریایی به نام USS Eldrige نامرئی شود!
دانشمندان نیروی دریایی امریکا برای انجام این آزمایش یک میدان مغناطیسی بزرگ به قطر 100 متر ایجاد کردند. برق این میدان هم توسط دو ناو دیگر که در طرفین الدریج بودند فرستاده میشد.
در این آزمایش افرادی که در نزدیکی میدان مغناطیسی بودند خدمه ی الدریج را به صورت مبهم در میان آسمان و دریا می دیدند ولی کشتی از نظر آنان ناپدید بود. کسانی که کمی دورتر بودند تصویر منعکس شده ی ناو رو در آب می دیدند و افرادی هم که فاصله ی آنان بیش از 1km بود هیچ چیزی نمی دیدند!
البته این آزمایش از نظر فنی موفقیت آمیز بود و کشتی نامرئی شد اما از نظر جان سرنشینان کشتی، مطلقا شکست خورد...
بر اثر این واقعه، نیمی از خدمه که داخل میدان نیرو قرار داشتند دچار جنون مطلق شدند. بعضی از خدمه ی الدریج دیوانه شدند، بدنشان در بدنه ی فولادی کشتی نفوذ کرد و سپس مشتعل شدند، بعضی از خدمه از کشتی به بیرون پریدند ولی هیچگاه به آب نرسیدند! اما اثرات مخرب و جانی آن، بعد از آزمایش هم ادامه داشت و تعدادی از ملوانان در پیش چشم خانواده و دوستان خود ناپدید شدند و دیگر اثری از آنان پیدا نشد. دیگران ظاهرا درست پس از انجام آزمایش سالم بودند. اما به مرور، اتفاقات عجیبی برایشان رخ داد. آنان گاهی در جا خشک و منجمد میشدند، چون هنوز تاثیر میدان نیرو بر بدنشان باقی بود. بعد، همین آدمهای منجمد نیز محو و ناپدید میشدند.
بازماندگان این حادثه اظهار داشتند که این میدان مغناطیسی دریچه ای از فضا-زمان را شکافته و در این جاده سفینه های بیگانه که در حال رفت و آمد بودند دیده شدند.
همچنین باید اشاره کنم که کشتی مزبور چند ثانیه پس از ناپدید شدن در بندر فیلادلفیا، در سواحل بندر نور فولک واقع در 600 کیلومتری فیلادلفیا ظاهر شد! عده ای کشتی رو به وضوح در آن محل مشاهده کردند، ولی چند ثانیه بعد غیب شد و به لنگرگاه فیلادلفیا باز گشت.
وزارت دفاع و نیروی دریایی ایالات متحده همیشه منکر این آزمایش شده اما شواهدی است که انجام شدن این آزمایش را گواهی میکنند...!

borderlessboy
09-07-2007, 17:50
میشه اجسام رو نا مرئی کرد... در سال 1943 هم این آزمایش انجام شده و از نظر فنی هم موفقیت آمیز بوده ولی از نظر انسانی...!
جریان از جایی شروع میشه که "اینشتین" بعد از اینکه از نظریه ی نسبیتش سوء استفاده میشه (با استفاده از این نظریه و شکافت هسته ی اتم، بمب اتم ساخته شد و موجب مرگ صدها نفر در ژاپن شد...) کل حواس و دقت و وقت خودش رو معطوف به یه نظریه ی دیگه به نام "نظریه ی میدان واحد" میکنه. انیشتین با این نظریه میخواست ثابت کنه که الکتریسیته، مغناطیس و گرانش، سه حوزه ی تفکیک ناپذیرند... میگن اینشتین قبل از اینکه بتونه نظریش رو کامل کنه میمیره و هرگز نمیتونه اثباتش کنه. ولی بعضی ها از جمله من میگیم اثباتش میکنه، ولی وقتی که پیامدها و نتایج و اثراتش رو میفهمه و درک میکنه که تا چه اندازه میتواند برای بشریت هولناک باشد، همه ی اسناد و مدارکش رو نابود میکنه تا این یکی نظریش هم همانند نظریه ی نسبیتش موجب قدرت نمایی حکومتها و در نهایت مرگ انسانها نشه. حتی نیروی دریایی ایالات متحده هم از آزمایش و تجربه ی این کشفیات وحشت دارد چون سالها پیش چنین آزمایشی را انجام داده و با نتایج فاجعه باری مواجه شده است... میگید چطور؟ جواب این سوال به همون آزمایشی بر میگرده که ذکر شد. حالا عرض میکنم...
"اینشتین" وقتی که نظریش رو کامل میکنه متوجه میشه که نظریش خیلی گسترده تر از این حرفهاست! این دانشمند بزرگ پی میبره که علاوه بر الکتریسیته و مغناطیس و گرانش، سه شاخه ی دیگه هم اضافه میشه.
نور، فضا و زمان
نور: که توسط اون اجسام نامرئی میشن. یعنی نور میشکنه و دیگر قادر نیستیم جسم یا بهتر بگم، ماده رو ببینیم.
فضا - زمان: که طبق این دو تا شاخه ماده میتونه از شکاف های ایجاد شده در فضا عبور کرده و به بعدهای دیگری پای بگذارد... از طرفی میتواند در زمان هم سیر کند!!!
بر اساس همین نظریه هم نیروی دریایی ایالات متحده در سال 1943 و در خلال جنگ جهانی دوم دست به آزمایشی در فیلادلفیا میزنه که بعدها به همین نام هم معروف میشه...
موضوع از این قراره که وقتی نیرو دریایی ایالات متحده از نظریه اینشتین آگاه میشه تصمیم میگیره به صورت سری این نظریه رو آزمایش کنه. زیرا طبق نظریه ی میدان واحد اینشتین، الکتریسیته و مغناطیس (که برای همه واضح است که بر هم تاثیر میگذارند) و گرانش سه حوزه ی واحد و تفکیک ناپذیرند. یعنی به طور مثال اگر الکتریسیته رو تغیر دهیم، گرانش هم تغییر خواهد کرد و بدین صورت میشد گرانش را کنترول کرد و حتی یک ضد گرانش (antigravity) ایجاد کرد و خیلی راحت میشد به قلب دشمن نفوذ کرد و جنگ را خاتمه داد. طبیعتا هم هر آزمایش بزرگی ابتدا روی ماکت انجام میشود. در همین جا بود که نیروی دریایی ایالات متحده از ابعاد گسترده ی این نظریه آگاه شدند. از همین رو نیروی دریایی امریکا تصمیم میگیرد که در 27 اکتبر 1943 در فیلادلفیا دست به آزمایشی بزند که طبق اون میبایست یک ناوشکن نیروی دریایی به نام USS Eldrige نامرئی شود!
دانشمندان نیروی دریایی امریکا برای انجام این آزمایش یک میدان مغناطیسی بزرگ به قطر 100 متر ایجاد کردند. برق این میدان هم توسط دو ناو دیگر که در طرفین الدریج بودند فرستاده میشد.
در این آزمایش افرادی که در نزدیکی میدان مغناطیسی بودند خدمه ی الدریج را به صورت مبهم در میان آسمان و دریا می دیدند ولی کشتی از نظر آنان ناپدید بود. کسانی که کمی دورتر بودند تصویر منعکس شده ی ناو رو در آب می دیدند و افرادی هم که فاصله ی آنان بیش از 1km بود هیچ چیزی نمی دیدند!
البته این آزمایش از نظر فنی موفقیت آمیز بود و کشتی نامرئی شد اما از نظر جان سرنشینان کشتی، مطلقا شکست خورد...
بر اثر این واقعه، نیمی از خدمه که داخل میدان نیرو قرار داشتند دچار جنون مطلق شدند. بعضی از خدمه ی الدریج دیوانه شدند، بدنشان در بدنه ی فولادی کشتی نفوذ کرد و سپس مشتعل شدند، بعضی از خدمه از کشتی به بیرون پریدند ولی هیچگاه به آب نرسیدند! اما اثرات مخرب و جانی آن، بعد از آزمایش هم ادامه داشت و تعدادی از ملوانان در پیش چشم خانواده و دوستان خود ناپدید شدند و دیگر اثری از آنان پیدا نشد. دیگران ظاهرا درست پس از انجام آزمایش سالم بودند. اما به مرور، اتفاقات عجیبی برایشان رخ داد. آنان گاهی در جا خشک و منجمد میشدند، چون هنوز تاثیر میدان نیرو بر بدنشان باقی بود. بعد، همین آدمهای منجمد نیز محو و ناپدید میشدند.
بازماندگان این حادثه اظهار داشتند که این میدان مغناطیسی دریچه ای از فضا-زمان را شکافته و در این جاده سفینه های بیگانه که در حال رفت و آمد بودند دیده شدند.
همچنین باید اشاره کنم که کشتی مزبور چند ثانیه پس از ناپدید شدن در بندر فیلادلفیا، در سواحل بندر نور فولک واقع در 600 کیلومتری فیلادلفیا ظاهر شد! عده ای کشتی رو به وضوح در آن محل مشاهده کردند، ولی چند ثانیه بعد غیب شد و به لنگرگاه فیلادلفیا باز گشت.
وزارت دفاع و نیروی دریایی ایالات متحده همیشه منکر این آزمایش شده اما شواهدی است که انجام شدن این آزمایش را گواهی میکنند...!

100% تاييد ميشه
اگه علاقه داريد اين جريان بصورت داستان به چاپ رسيده
"پرونده هاي محرمانه ,جلد 2 , ناوي كه نامرئي شد نوشته ي:تري ديري
منبعش رو بگو(اگه داره!)

ham.pour
21-07-2007, 02:19
حتما خودت خوب میدونی که کتب زیادی در باره ی این جریان نوشته شده. تو اینترنتم اگه یه سرچ بزنی کلی مقاله در این مورد به زبانهای مختلف پیدا میشه...
"تری دیری" هم تو کتابش به طور مفصل توضیح داده.
ولی داستان "آلفرد بیلک" یا همون "ادوارد کمرون" واقعا باور نکردنیه...:18:
نظر تو چیه پسر بدون مرز...؟!!

Hoaxes
22-07-2007, 03:15
آموزش نامرئی شدن با تمرکز فکر وجود داره که تو سایت ترنم میفروشن منم یه فیلم ازش دیدم،یارو دور خودش آتیش روشن میکنه،یعد دیگه اثری ازش نمیمونه،ولی این به نظر من یه نیروی شیطانیه...! با تمرکز فکر شیطانی نیست و لی این آتیشه به نظر من که شیطانیه

lotfik
23-09-2007, 14:02
البته که میشه. در یکی از بندرهای آمریکا یک کشتی با افراد داخل آن بوسیله ایجاد یک میدان مغناطیسی قوی و با شرایط خاص برای مدت زمان کوتاه نامرئی شده. جالب اینجاست که اثر ماندگار نیز داشته و افراد تحت آزمایش تامدتها بعد گهگاهی نامرئی می شده اند.

Tornado2800
23-09-2007, 14:48
به قول یکی از بچه های پیسی ورلد اگه اینطوری بشه
یعنی انسان غیب بشه
دیگه توی دستشویی هم آسایش نداریم باید دورو برمون رو لگد بارون کنیم...

E2
25-09-2007, 02:24
آموزش نامرئی شدن با تمرکز فکر وجود داره که تو سایت ترنم میفروشن منم یه فیلم ازش دیدم،یارو دور خودش آتیش روشن میکنه،یعد دیگه اثری ازش نمیمونه،ولی این به نظر من یه نیروی شیطانیه...! با تمرکز فکر شیطانی نیست و لی این آتیشه به نظر من که شیطانیه



سلام دوست عزیز جون مادرت لینک اون آموزشی که گفتی کجاست هر چی تو سایت ترنم گشتم نبود لطفا لینکش رو بگذار اگه امکان داره اون فیلم هم یه جایی آپلود کنی خیلی خیلی ممنونت میشم

Aminzikzak
25-09-2007, 05:15
والا تویه این دنیا همه چیز امکان داره ... نامریی شدن میتونه یه جابجایی ساده بین دو زمان مختف باشه ...

gisha
07-10-2007, 13:18
میشه اجسام رو نا مرئی کرد... در سال 1943 هم این آزمایش انجام شده و از نظر فنی هم موفقیت آمیز بوده ولی از نظر انسانی...!
جریان از جایی شروع میشه که "اینشتین" بعد از اینکه از نظریه ی نسبیتش سوء استفاده میشه (با استفاده از این نظریه و شکافت هسته ی اتم، بمب اتم ساخته شد و موجب مرگ صدها نفر در ژاپن شد...) کل حواس و دقت و وقت خودش رو معطوف به یه نظریه ی دیگه به نام "نظریه ی میدان واحد" میکنه. انیشتین با این نظریه میخواست ثابت کنه که الکتریسیته، مغناطیس و گرانش، سه حوزه ی تفکیک ناپذیرند... میگن اینشتین قبل از اینکه بتونه نظریش رو کامل کنه میمیره و هرگز نمیتونه اثباتش کنه. ولی بعضی ها از جمله من میگیم اثباتش میکنه، ولی وقتی که پیامدها و نتایج و اثراتش رو میفهمه و درک میکنه که تا چه اندازه میتواند برای بشریت هولناک باشد، همه ی اسناد و مدارکش رو نابود میکنه تا این یکی نظریش هم همانند نظریه ی نسبیتش موجب قدرت نمایی حکومتها و در نهایت مرگ انسانها نشه. حتی نیروی دریایی ایالات متحده هم از آزمایش و تجربه ی این کشفیات وحشت دارد چون سالها پیش چنین آزمایشی را انجام داده و با نتایج فاجعه باری مواجه شده است... میگید چطور؟ جواب این سوال به همون آزمایشی بر میگرده که ذکر شد. حالا عرض میکنم...
"اینشتین" وقتی که نظریش رو کامل میکنه متوجه میشه که نظریش خیلی گسترده تر از این حرفهاست! این دانشمند بزرگ پی میبره که علاوه بر الکتریسیته و مغناطیس و گرانش، سه شاخه ی دیگه هم اضافه میشه.
نور، فضا و زمان
نور: که توسط اون اجسام نامرئی میشن. یعنی نور میشکنه و دیگر قادر نیستیم جسم یا بهتر بگم، ماده رو ببینیم.
فضا - زمان: که طبق این دو تا شاخه ماده میتونه از شکاف های ایجاد شده در فضا عبور کرده و به بعدهای دیگری پای بگذارد... از طرفی میتواند در زمان هم سیر کند!!!
بر اساس همین نظریه هم نیروی دریایی ایالات متحده در سال 1943 و در خلال جنگ جهانی دوم دست به آزمایشی در فیلادلفیا میزنه که بعدها به همین نام هم معروف میشه...
موضوع از این قراره که وقتی نیرو دریایی ایالات متحده از نظریه اینشتین آگاه میشه تصمیم میگیره به صورت سری این نظریه رو آزمایش کنه. زیرا طبق نظریه ی میدان واحد اینشتین، الکتریسیته و مغناطیس (که برای همه واضح است که بر هم تاثیر میگذارند) و گرانش سه حوزه ی واحد و تفکیک ناپذیرند. یعنی به طور مثال اگر الکتریسیته رو تغیر دهیم، گرانش هم تغییر خواهد کرد و بدین صورت میشد گرانش را کنترول کرد و حتی یک ضد گرانش (antigravity) ایجاد کرد و خیلی راحت میشد به قلب دشمن نفوذ کرد و جنگ را خاتمه داد. طبیعتا هم هر آزمایش بزرگی ابتدا روی ماکت انجام میشود. در همین جا بود که نیروی دریایی ایالات متحده از ابعاد گسترده ی این نظریه آگاه شدند. از همین رو نیروی دریایی امریکا تصمیم میگیرد که در 27 اکتبر 1943 در فیلادلفیا دست به آزمایشی بزند که طبق اون میبایست یک ناوشکن نیروی دریایی به نام USS Eldrige نامرئی شود!
دانشمندان نیروی دریایی امریکا برای انجام این آزمایش یک میدان مغناطیسی بزرگ به قطر 100 متر ایجاد کردند. برق این میدان هم توسط دو ناو دیگر که در طرفین الدریج بودند فرستاده میشد.
در این آزمایش افرادی که در نزدیکی میدان مغناطیسی بودند خدمه ی الدریج را به صورت مبهم در میان آسمان و دریا می دیدند ولی کشتی از نظر آنان ناپدید بود. کسانی که کمی دورتر بودند تصویر منعکس شده ی ناو رو در آب می دیدند و افرادی هم که فاصله ی آنان بیش از 1km بود هیچ چیزی نمی دیدند!
البته این آزمایش از نظر فنی موفقیت آمیز بود و کشتی نامرئی شد اما از نظر جان سرنشینان کشتی، مطلقا شکست خورد...
بر اثر این واقعه، نیمی از خدمه که داخل میدان نیرو قرار داشتند دچار جنون مطلق شدند. بعضی از خدمه ی الدریج دیوانه شدند، بدنشان در بدنه ی فولادی کشتی نفوذ کرد و سپس مشتعل شدند، بعضی از خدمه از کشتی به بیرون پریدند ولی هیچگاه به آب نرسیدند! اما اثرات مخرب و جانی آن، بعد از آزمایش هم ادامه داشت و تعدادی از ملوانان در پیش چشم خانواده و دوستان خود ناپدید شدند و دیگر اثری از آنان پیدا نشد. دیگران ظاهرا درست پس از انجام آزمایش سالم بودند. اما به مرور، اتفاقات عجیبی برایشان رخ داد. آنان گاهی در جا خشک و منجمد میشدند، چون هنوز تاثیر میدان نیرو بر بدنشان باقی بود. بعد، همین آدمهای منجمد نیز محو و ناپدید میشدند.
بازماندگان این حادثه اظهار داشتند که این میدان مغناطیسی دریچه ای از فضا-زمان را شکافته و در این جاده سفینه های بیگانه که در حال رفت و آمد بودند دیده شدند.
همچنین باید اشاره کنم که کشتی مزبور چند ثانیه پس از ناپدید شدن در بندر فیلادلفیا، در سواحل بندر نور فولک واقع در 600 کیلومتری فیلادلفیا ظاهر شد! عده ای کشتی رو به وضوح در آن محل مشاهده کردند، ولی چند ثانیه بعد غیب شد و به لنگرگاه فیلادلفیا باز گشت.
وزارت دفاع و نیروی دریایی ایالات متحده همیشه منکر این آزمایش شده اما شواهدی است که انجام شدن این آزمایش را گواهی میکنند...!


سلام
من به این نوع آزمایشات خیلی علاقه دارم.موارد دیگری هم دارید که انجام شده؟

rezaete
09-10-2007, 23:52
من هم دانشجوی مهندسی مکانیک هستم و میخوام از ترکیب دو تا بحث ساده و پیش پا افتاده که خیلی از شما هم بلدید یک هواپیمای رادارگریز بسازم که از لحاظ تئوری مشکلی نداره .تنها مشکلی که وجود داره اینه که اگه دشمن با رادار حرارتی(اگر وجود داشته باشه) یا دوربین های حرارتی کنترل بکنه میتونه حرارت پشت هواپیما رو ببینه . بخاطر همین میخوام در مورد سوختی که هیچ خروجی مثل اگزوز لازم نداره رو پیدا کنم .اگر پیدا بشه اونوقت ایران هواپیمایی داره که با چشم مسلح از فاصله نیم سانتی متری هم نمیشه هواپیما رو دید .:31: