PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : پاواروتی ایران كجاست؟



Asalbanoo
15-05-2007, 17:54
می گویند اپرا، جمع همه هنرهاست در یك صحنه، می گویند اپرا فاخرترین هنر عالم است، چرا كه هنرهای دیگر را در دل خود جای داده است. می گویند اجرای اپرا در هر كشوری می تواند نماد فرهنگ غنی و سطح بالای موسیقی در آن كشور باشد.
اسمش را می گذارند موسیقی نمایشی. سال گذشته اپرای عروسكی «رستم و سهراب» به آهنگسازی «لوریس چكناواریان» و كارگردانی بهروز غریب پور در تالار فردوسی ماه ها روی صحنه آمد و استقبال زیادی از آن شد.

این اپرا در شهرستان ها هم اجرا شد ومردم شهرستان ها هم از آن به گرمی استقبال كردند. این روز ها غریب پور مشغول تمرین اپرای «مكبث» است. استاد حسین دهلوی هم مشغول آماده كردن ۶۰۰ صفحه نت اپرای مانی و مانا برای انتشار است. نادر مشایخی كه در حال حاضر رهبری اركستر سمفونیك تهران را به عهده دارد هم اپراهایی نوشته كه قابلیت اجرایی دارند، اما آنچه شاهد آنیم، نبود اپراست، آن هم با وجود تالاری چون تالار وحدت كه مخصوص اپراست. با تنی چند از اهالی موسیقی در این زمینه صحبت كرده ایم كه می خوانید:
نادر مشایخی كه سكاندار اركستر سمفونیك تهران است در مورد این كه چرا ما در ایران اپرا نداریم، می گوید: اپرا هنری گران است. اپرا از آن دسته هنرهایی است كه فقط برای دولت ضرر دارد و اگر اسپانسری چه دولتی و چه غیر دولتی بخواهد از اپرایی حمایت كند باید دنبال توجیه مالی اش هم بگردد، به این معنی كه باید این هزینه از جایی دیگر تأمین شود. ببینید ممكن است دغدغه های فرهنگی مورد بحث باشد اما باور كنید دولتی مثل دولت اتریش هم دلش برای فرهنگش نسوخته، بلكه ضرری را كه بابت هزینه های اپرا متحمل می شود از جایی دیگر تأمین می كند.

او ادامه می دهد: باید به این نكته هم توجه كرد كه هنر اپرا در ایران جا نیفتاده است. دستمزد همه اعضا برای اجرای یك اپرا بالاست چرا كه نوازندگان، خوانندگان، رهبران و دست اندركاران اپرا از میان فرهیخته ترین و حرفه ای ترین قشر موسیقی انتخاب می شوند. دستمزد یك رهبر اركستر اپرا به تنهایی بیست میلیون تومان است، در حالی كه دستمزد خواننده یا سولیست آواز اپرا هم چیزی حول و حوش همین قیمت هاست. زحمت زیادی باید برای اجرای یك اپرا كشید چرا كه كوچكترین اپرا از دو ساعت كمتر نیست.

مشایخی كه بیشتر سالهای زندگی اش را خارج از ایران زندگی كرده و اپراهایی را هم به زبان آلمانی نوشته و اجرا كرده است می گوید: هزینه اپرا در همه جای دنیا بالاست اما هزینه را از راه های دیگر تأمین می كنند. مثلاً اپرای وین كه در همه سال برنامه دارد در سال فقط ضرر می دهد و در سال ۲۰۰۰ بیش از سیصد میلیون یورو به دولتش ضرر وارد كرد اما دولت این ضرر را از راه توریست جبران كرد.

یعنی بخشی از درآمد توریست به اپرا اختصاص پیدا می كند. به همین دلیل است كه اپرا همیشه شلوغ است ، مخاطب دارد و شما باید بلیت اپرا را از دو ماه قبل رزرو كنید وگرنه آن را از دست خواهید داد. من فكر می كنم ما هم در كشورمان می توانیم اپرا داشته باشیم چون ما در كشوری زندگی می كنیم كه دو كیلومتر به دو كیلومتر آثار باستانی داریم.
مشایخی معتقد است در حال حاضر ما خواننده اپرا نداریم و بیشتر خوانندگان ما آوازه خوان هستند. او مرحوم حسین سرشار را یكی از خوانندگان خوب اپرا می داند. نخستین اپراهایی را كه من در ایران دیدم اپرای كارمن و ریگولتو بود و یادم می آید كه كارگردانان خوبی هم برای اپرا داشتیم مثل لطفی منصوری و آقای آصف جاه. من معتقدم اكنون هم می شود راه هایی را برای اجرای اپرا در ایران پیدا كرد. فكر می كنم كه ما گوشمان را به یك شیوه از موسیقی عادت داده ایم و همه موسیقی ها را به یك گوش می شنویم، در حالی كه باید از هر موسیقی یك چیزی را بخواهیم چرا كه هر موسیقی گویش خاص خود را دارد.

«لوریس چكناواریان» از آن دسته افراد با سابقه ایران در زمینه اپرا نوشتن است. او در سال های آخر دهه هفتاد با اجرای بخش هایی از اپرای «رستم و سهراب» در تالار وحدت این هنر را در ایران زنده كرد. سال گذشته هم با همكاری كه با غریب پور داشت توانست بیش از پیش دین خود را به این هنر ادا كند.

او تیتر وار دلایل فعال نبودن هنر اپرا در ایران را می شمرد و می گوید: خواننده خوب نداریم، بودجه نداریم، هنرستان هایی كه خوانندگی اپرا را درس بدهند نداریم. ببینید خوانندگی اپرا مثل دیگر رشته ها نیست كه بشود در طول چندسال به راحتی آن را فرا گرفت. حدود ۱۰ سال طول می كشد. ما سالن اپرا داریم كه سالن بسیار خوبی است اما اركستر اپرا، گروه كر اپرا و تشكیلات خاص آن را نداریم.

امروزه در تمام دنیا اپرا به عنوان بزرگترین هنر شناخته می شود و به عنوان مجموع هنر ها شناخته می شود. اپرا را خیلی ها به عنوان سخت ترین هنر دنیا محسوب می كنند. هنری است زنده نه مثل سینما كه بشود آن را ضبط و پخش كرد و نوازندگان و خوانندگان آن باید خیلی حرفه ای باشند كه وارد این كار شوند. برای اجرای اپرا نمی توان از مردم معمولی كمك گرفت. خواننده عالی اپرا باید از ۷ سالگی آموزش ببینید تا در ۲۰ سالگی به خود جرأت خواندن و در ۳۰ سالگی اجازه به صحنه رفتن پیدا كند.

او ادامه می دهد: ان شاءالله در كشور ما هم بار دیگر اجرای اپرا آغاز شود. من تا به حال در ایران با امكانات موجود كارهایی كرده ام كه نظیر آن همكاری با آقای غریب پور بوده و امیدوارم عمرم قد بدهد كه اپرایی را به شكل زنده هم رهبری كنم. اما به هرحال هر زمانی حرف خاص خودش را برای گفتن دارد.
اپرا بودجه زیادی می خواهد و خواننده خوب كه از نظر من نداریم. ضمن این كه در اپرا تعصب روی زبان خاصی وجود ندارد، بلكه روی بیان موسیقایی آن تكیه می شود. ممكن است اتللو دیالوگهایش را به زبان انگلیسی بگوید و دزدمونا ایتالیایی و دیاگو فرانسوی. آنچه مهم است درك مطلب است وگرنه می شود همه داستان را از روی كتاب خواند. قرار نیست همه در اپرا كلمات را متوجه شود.

چكناواریان كه بیش از چهار اپرا نوشته است در مورد اپرانویس های ایرانی می گوید: آهنگسازانی مثل استاد دهلوی یا پژمان در این زمینه بسیار كار كرده اند. ممكن است اپرا هنر گرانی باشد اما برای تمدن و فرهنگ این مرز و بوم لازم است. ببینید چینی ها از روسیه و شوروی و ژاپنی ها از آمریكا و اروپا برای خودشان معلم آوردند تا اركستر تشكیل دهند و اكنون بعد از گذشت چهل سال اركستر دارند. فراگیری موسیقی طول می كشد چون موسیقی علم است نه شروع دارد و نه اتمام برای همین است كه به آن لقب زبان خداوند را داده اند.
«حسین دهلوی» آهنگساز برجسته ایرانی نیز كه صاحب چند اپراست، در مورد وضع اپرا در كشورمان می گوید: اپرا یكی از هنرهای جالبی است كه از كودك گرفته تا بزرگسال طرفدار آن هستند. سالیان سال دنیا روی آن كار كرده تا امروزه شاهد اپراهای موفق هستیم. باید این مسأله را پذیرفت كه تأثیر اپرا بر مخاطب بسیار بیشتر از دیگر هنرهاست.

چون در واقع نمایشی است آهنگین. ممكن است اپرای ما در ایران سابقه زیادی به اندازه ایتالیا یا دیگر كشور ها نداشته باشد، اما آنچه مهم است این است كه داشتن اپرا برای فرهنگ و هنر یك كشور لازم است. در حال حاضر من همه وقتم را برای نوشتن و منتشر كردن نت های اپرای مانی و مانا كه اپرایی است برای كودكان گذاشته ام. تا به حال هم ۵۲۰ صفحه آن نت نگاری شده و به مقدمه و نوشتارهایی كه در ابتدای آن خواهد آمد نزدیك به ۶۰۰ صفحه می شود كه كاری است بسیار پر هزینه.
نسرین ناصحی و شهلا میلانی از آن دست خوانندگانی هستند كه هر سال در جشنواره موسیقی بانوان آریاهایی را از اپراهای معروف چون «كارمن» و «كوراوغلی» به صحنه می برند و هر سال دوستداران اپرا می توانند برای شنیدن قطعات اپرایی به اجرای آنها بروند.

پس از سالها كه تنها این دو خواننده در گروه «كلاسیك» به اجرای اپرا برای بانوان می پرداختند، «گیتی خسروی» خواننده جوان اپرا نیز در این جشنواره شركت كرد و به اجرای چند قطعه پرداخت.
او كه دانشجوی آواز و نمایش در آلمان است و در ایام نوروز اپرایی را برگرفته از اشعار خیام برای شناساندن فرهنگ ایرانی اجرا كرد، در مورد وضع اپرا در ایران می گوید : من می خواستم پلی باشم میان شرق و غرب و به معرفی بزرگان و مفاخر شرق بویژه ایران بپردازم زیرا كه معتقدم بزرگان و مفاخر ایران به همان اندازه اهمیت دارند كه بزرگان و مفاخر غرب، ولی متأسفانه مفاخر ایران آن گونه كه باید معرفی نشده اند و همچنان ناشناس هستند ! اگر ما در ایران بیشتر به هنر اپرا اهمیت بدهیم فكر می كنم می توان گام های بلندتری در شناساندن مفاخرمان به دنیا برداریم.

«بهروز غریب پور» كارگردان تئاتر كه در این سال ها بیش از گذشه او را با كارهای عروسكی و بخصوص اپرای عروسكی اش می شناسیم، در مورد استقبال مردم از اپرا می گوید: ما اپرای رستم و سهراب را در تهران، مشهد و گرگان اجرا كردیم.

در حالی ما اپرا در مشهد به صحنه بردیم كه هر شب سالن دو برابر ظرفیتش پر می شد و این نشان از استقبال خوب مخاطبان ایرانی از اپرا می دهد. بی شك هنر اپرا می تواند مفاهیم را به شكل بسیار بهتری انتقال دهد. درست است كه هزینه های زیادی دارد اما باید نهادهایی وجود داشته باشند كه از این هنر حمایت كنند.
نمی شود گفت هنر اپرا هنری است ارزان. چرا كه هزینه یك اركستر ۱۲۰ نفره، خوانندگان، نوازندگان و. . . را دارد. باید به سلیقه مردم هم نگاه كرد. مخاطبان اپرا را واقعاً به خیلی هنر ها ترجیح می دهند. تعزیه ما هم یك نوع اپراست. حتی برخی ادعا می كنند شاهنامه فردوسی نوعی اپراست و با اندكی اعمال نظر در شاهنامه می توان ۱۸ اثر اپرایی داشت.

او ادامه داد: خوشبختانه ما در ایران تماشاگر خوب داریم و سالن خوب هم داریم. امیدوارم در این عرصه كارهای جدی تری انجام شود.
سمیه قاضی زاده
روزنامه ایران