PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : اسرار ماوراء



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 [11] 12 13

winter+girl
27-03-2008, 10:48
برعکسشم هست!
می گه تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی!

عزیز این چه ربطی داره
این بیشتر ربط به خود کسایی داره که برون فکنی میکننن
یعنی اصل همه چیز حتی این کارا فقط یه چیزه رسیدن به خدا و بس
وقتی رسیدیه که همه چیز رو میبینی البته این از لحاظ درستشه

جون من نذار اینجا رم اسپم بزنیم :31:

darkstreet
27-03-2008, 20:02
هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند

تقریبا درسته
وقتی شما به درجات بالای معنوی میرسی کارهایی که الان می خواستی انجام بدی و به نظرت خیلی ساده هستن برات دشوار یا غیرممکن میشن

مثلا کسی که طی العرض میکنه اگه قدرت شیطانی نباشه نمی تونه از اون برای اعمال شر استفاده کنه چون به خاطر بدست اوردن قدرتش سختی های زیادی کشیده و وجودش رو از گناهان زیادی پاک کرده

البته این مورد برون فکنی و سفر در بعد زمان اگه برای کسی ممکن بشه به ندرت منجر به گناه میشه یعنی احتمال داره موقع انجام گناه شخص به بعد پست سقوط کنه و با اجنه و دیوهای منحوس روبرو بشه برای همین خودش از این کار صرف نظر میکنه مگر در صورت کمک گرفتن از نیروهای پلید!

nema2007
27-03-2008, 21:02
سلام

دوستان اگر کسی نیت خیر داشته باشه باز هم باید سکوت کنه؟

با تشکر.

darkstreet
28-03-2008, 00:07
دوستان اگر کسی نیت خیر داشته باشه باز هم باید سکوت کنه؟

بایدی در کار نیست! من دقیق نمی دونم چه چیز و چه نیرویی جلوی شما رو میگیره ولی تجربیات و شواهد نشون داده کسایی که در علوم متافیزیک به پیشرفت های بسیار عظیم دست پیدا می کنن از نیروهاشون در امور دنیوی استفاده نمی کنن
مثلا من شخصا علاقه دارم به زمان پیامبر برم و ببینم واقعا جریان چی بوده





دوستان خواهشا اگه کسی می تونه به سوال من جواب بده:

این مطلب در مورد برون فکنیه و اونو از توی کتاب خود اموز پرواز روح در 30 روز پیدا کردم نوشته شده بود:
خانمی را برای بررسی برون فکنی و تاثیر ان بر روی مغز تحت ازمایشی قرار دادند و با اتصال یک سری گیرنده هایی خاص به سر وی از تمامی امواج ساطع شده از مغزش مطلع شدند
در نتیجه این ازمایش اطلاعات زیر در مورد برون فکنی و حالت مغز در حین ان بیان شده است:

برون فکنی در مرحله اول خواب, زمانی که فعالیتی شبیه آلفا دارد و یا در آستانه بیداری متعارف رخ می دهد
موج های آلفا در هنگام برون فکنی به مقدار یک تا یک و نیم سیکل در ثانیه از امواج آلفای زمان بیداری کندترند
برون فکنی در مرحله اول خواب هیج گاه صورت نمی گیرد و وجود حرکات تند چشم از نشانه های مرحله اول خواب است
با ظاهر شدن امواج آلفا و از بین رفتن حرکات تند چشم برون فکنی آغاز می شود

در مورد اون یک و نیم سیکل ---- من چیزی در مورد این سیکل نمی دونم اگه کسی اطلاع داره ممنون میشم به من هم بگه
می خوام با یک سری فرکانس های مخصوص کاری کنم که فرد خیلی سریع به حالتی که ذکر شد برسه یعنی امواج آلفا ( یک تا یک و نیم سیکل کمتر از امواج آلفای در حال بیداری) از مغزش ساطع بشه
البته هنوز اول راه هستم برای همین هم از دوستان می خوام تا اطلاعات ناقص من رو کامل کنن
مثلا در مورد خواب من چیز زیادی نمی دونم
کسی می دونه این مراحل خواب چیه؟ و با چه فرکانسی میشه خیلی سریع به اونها رسید؟
برای این کار نرم افزار brainwave generator رو پیشنهاد می کنم


راستی توی یکی از پست ها انسان نور عزیز ترجمه تمامی فرکانس ها رو برام ارسال کردند ولی زیاد واضح نبود مثلا فرکانس پنجمش دقیقا چه کار میکنه؟ باعث میشه که مغز امواج الفا از خودش ساطع کنه؟

من امشب می خوام با این نرم افزار و با کمک اخرین فرکانسش به خلسه عمیق و در نهایت برون فکنی برسم به سایر دوستان هم توصیه می کنم استفاده کنن احتمالا کارمون رو خیلی اسونتر میکنه

man7tomani
28-03-2008, 01:27
استاد ,ما که هنوز تازه کاریم و نمیفهمیم دقیقا شما چی میگی ولی اگه امکانش هست لینک اون نرم افزاررو اینجا بذارین
تشکر عزیز

*Necromancer
28-03-2008, 01:42
بایدی در کار نیست! من دقیق نمی دونم چه چیز و چه نیرویی جلوی شما رو میگیره ولی تجربیات و شواهد نشون داده کسایی که در علوم متافیزیک به پیشرفت های بسیار عظیم دست پیدا می کنن از نیروهاشون در امور دنیوی استفاده نمی کنن
مثلا من شخصا علاقه دارم به زمان پیامبر برم و ببینم واقعا جریان چی بوده





دوستان خواهشا اگه کسی می تونه به سوال من جواب بده:

این مطلب در مورد برون فکنیه و اونو از توی کتاب خود اموز پرواز روح در 30 روز پیدا کردم نوشته شده بود:
خانمی را برای بررسی برون فکنی و تاثیر ان بر روی مغز تحت ازمایشی قرار دادند و با اتصال یک سری گیرنده هایی خاص به سر وی از تمامی امواج ساطع شده از مغزش مطلع شدند
در نتیجه این ازمایش اطلاعات زیر در مورد برون فکنی و حالت مغز در حین ان بیان شده است:

برون فکنی در مرحله اول خواب, زمانی که فعالیتی شبیه آلفا دارد و یا در آستانه بیداری متعارف رخ می دهد
موج های آلفا در هنگام برون فکنی به مقدار یک تا یک و نیم سیکل در ثانیه از امواج آلفای زمان بیداری کندترند
برون فکنی در مرحله اول خواب هیج گاه صورت نمی گیرد و وجود حرکات تند چشم از نشانه های مرحله اول خواب است
با ظاهر شدن امواج آلفا و از بین رفتن حرکات تند چشم برون فکنی آغاز می شود

در مورد اون یک و نیم سیکل ---- من چیزی در مورد این سیکل نمی دونم اگه کسی اطلاع داره ممنون میشم به من هم بگه
می خوام با یک سری فرکانس های مخصوص کاری کنم که فرد خیلی سریع به حالتی که ذکر شد برسه یعنی امواج آلفا ( یک تا یک و نیم سیکل کمتر از امواج آلفای در حال بیداری) از مغزش ساطع بشه
البته هنوز اول راه هستم برای همین هم از دوستان می خوام تا اطلاعات ناقص من رو کامل کنن
مثلا در مورد خواب من چیز زیادی نمی دونم
کسی می دونه این مراحل خواب چیه؟ و با چه فرکانسی میشه خیلی سریع به اونها رسید؟
برای این کار نرم افزار brainwave generator رو پیشنهاد می کنم


راستی توی یکی از پست ها انسان نور عزیز ترجمه تمامی فرکانس ها رو برام ارسال کردند ولی زیاد واضح نبود مثلا فرکانس پنجمش دقیقا چه کار میکنه؟ باعث میشه که مغز امواج الفا از خودش ساطع کنه؟

من امشب می خوام با این نرم افزار و با کمک اخرین فرکانسش به خلسه عمیق و در نهایت برون فکنی برسم به سایر دوستان هم توصیه می کنم استفاده کنن احتمالا کارمون رو خیلی اسونتر میکنه

والا سیکل که همون نوسانه! خب امواج آلفا هم ننوسان دارن دیگه!
به ان معناست که وقتی می خوای برون فکنی کنی عملکرد مغر بیشتر از حالت بیداری می شه! (حالا مطمئن نیستم شاید کندتر)
البت فک نکنم کنترل امواج مغری کار ساده ای باشه
تو انجمن موضوعات علمی باید بپرسی تا اطلاعات کامل بگیری
حالا این فرد کی هست؟


استاد ,ما که هنوز تازه کاریم و نمیفهمیم دقیقا شما چی میگی ولی اگه امکانش هست لینک اون نرم افزاررو اینجا بذارین
تشکر عزیز
brainwave generator
رو همه دارن تو همین فروم سرچ کن

saiiddz
28-03-2008, 08:32
با سلام
من دیروز برای اولین بار میخواستم برون فکنی البته ارادی کنم
احساس کردم که از قسمت پاها دارم جدا میشم و بعد یک صدای وحشت ناک شنیدم(من از هر چیزی نمیترسم)که واقعآ ترسناک بود
یکی بگه آیا صدا هم شنیده میشه بعد از برون فکنی و اینکه این صدا چی بوده
تشکر

Hoaxes
28-03-2008, 13:49
نه عزیزم حرام نیست
حتی بعضی از روحانی ها هم این کارو انجام میدن
مثلآ میشه بری مک

میدونم ولی ربطی نداره مکه رفتن ، اینا میگن آیا رفتن به آینده حرامه ، نه این که بری یه جایی دیگه ... من حرام بودن

رفتن در آینده رو میگم ....

man7tomani
28-03-2008, 19:45
به عنوان اولین تجربه(البته هنوز نمیدونم تجربه بود یا چیز دیگه)
2ساعت پیش رفتم تو جام (هیچکی هم خونه نبود
چشمامو بستم و تلقینمو شروع کردم
تلقین کردم به خودم که اجزائ بدنم هیچ تماسی با زمین ندارن
پس از 10دقیقه که همینجور داشتم (البته تو اون لحظه ی آخر نمیدونم دقیق به چی فکر میکردم)فکر میکردم یه دفعه احساس کردم یه چیز محکم و نورانی بهم خورد یهو تپش قلب وحشتناکی گرفتم و خیلی ترسیدم یخورده چشمامو باز کردم که ببینم چی بود باز چشمامو بستم 2باره باز کردم و بستم یدفعه اشکم در اومد گفتم خدایا منو ببخش خدایا منو ببخش(خنده داره نه؟ولی واقعا یجوری شده بودم)
به نظر شما یه تجربه بود یا چیز دیگه
راستش من بعضی از گناهامو با خاطر این تاپیک و به کمکdarkstreet گذاشتم کنار بنظر شما این به اون ربط داره و بلخره من تونستم یه تجربه کسب کنم؟

Hoaxes
29-03-2008, 10:24
من نمیدونم چرا همه گیر دادن به پرواز روح ، چرا کسی از پرواز جسمی حرف نمیزنه؟

B O L O T
29-03-2008, 11:09
brainwave generator
رو همه دارن تو همین فروم سرچ کن
لینک دانلود کجاست

man7tomani
29-03-2008, 12:40
من نمیدونم چرا همه گیر دادن به پرواز روح ، چرا کسی از پرواز جسمی حرف نمیزنه؟
والله ما که تو اینجاش موندیم چه برسه...
بعد از آخرین پستم یکی بهم پیغام خصوصی داد و اینو گفت:

اول از همه به نام خدا
دوست عزیز من معمولا فقط نظاره گر هستم و گهگاهی مطالب اسرار ماوراء رو می خونم
اول از همه باید بهت اخطار بکنم اگه برون فکنی رو فقط از روی کتاب ها و مطالب گفته شده از طرف دیگران انجام میدی بهیچ وجه دیگه انجام نده چون
-اولا تو این کارو به طور صحیح انجام نمیدی تمام کتابایی که من در این باره دیدیم نویسنده یا به اشتباه توضیح داده و یا ناقص
- دوما با این کار به طور اشتباه توبه استرابادی خودت صدمه میزنی و باعث اسیب خودت و چاکرای کف پات میشی که خیلی خطرناک است
- ذهن انسان خیلی قوی است و برون فکنی تلقین نیست بلکه فقط دراین مرحله که شما ازش نام بردید یک تمرین اولیه است و شما دارید تلقین میکنید وهمه اینها به احتمال زیاد ذهنشماست
-اگر بطور کاملا اتفاقی شما برون فکنی رو انجام بدید ممکن است اسیب جدی ببینید مانند رفتن به کما
در تهران کسانی هستند که میتونند شما رو راهنمایی کنند مثلا به دنبال شخصی باش که کف دستش به جای عدد 18 و 81 عدد 111 تشکیل شده باشد
خواهشا ازمن سوالی نپرسید چون نمیتونم جواب بدم

من دیگه میترسم برون فکنی کنم
من که طبق آموزشی که دارک استریت داده بود دارم میرم جلو ولی نمیدونم اینی که این گفته ...
نظر خاصی ندارین؟

لینک دانلود کجاست
تو گوگل سرچ کن لینکش ریخته هست

Hoaxes
29-03-2008, 12:47
من دیگه میترسم برون فکنی کنم
من که طبق آموزشی که دارک استریت داده بود دارم میرم جلو ولی نمیدونم اینی که این گفته ...
نظر خاصی ندارین؟برون فکنی خوب خطرناک که هست ، ولی من روش هایی رو سراغ دارم که خطری توش نباشه ... در کل دنبال

این مسائل آدم نره بهتره ( منظورم روح و جن و ایناس ) برید سراغ کارای دیگه که خطری نداره مثل هشیاری در خواب

یا مثلا تله کینزی ...

*Necromancer
29-03-2008, 13:27
خب ما که کار دیگه ای بلد نیستیم!
کلا چه چیزایی هست که می شه انجام داد؟ خیلی گسترده ست نه؟

man7tomani
29-03-2008, 13:31
برون فکنی خوب خطرناک که هست ، ولی من روش هایی رو سراغ دارم که خطری توش نباشه ... در کل دنبال

این مسائل آدم نره بهتره ( منظورم روح و جن و ایناس ) برید سراغ کارای دیگه که خطری نداره مثل هشیاری در خواب

یا مثلا تله کینزی ...
دوست من
اگه امکانش هست آموزشتو برام پیغام خصوصی با ایمیل یا همینجا بزار و یا هیچکدام
البته آخریشو نادیده بگیر:ِd
منتظر میمانیم.....

*Necromancer
29-03-2008, 13:35
نه همین جا باشه مام استفاده کنیم

man7tomani
29-03-2008, 13:52
نه همین جا باشه مام استفاده کنیم
ناراحت نباش اگه به من بده من یواشکی بهت میدم که نفهمه:(مزاح)d :d :d
حالا بچه ها شما چیجوری تلقین میکنین؟
من که اینجوری:
این آموزشی بود که دارک استریت بهم داد(البته نمیدونم کار درستی میکنم یا نه)(انشالله که ناراحت نشن)
..........................................
هروقت که خوابیدی ساعت رو روی دوسات بعد کوک کن تا وسط خواب بیدارت کنه
وقتی بیدار شدی مجدد ساعت رو روی سک ساعت بعد کوک کن این دفعه که بیدار شدی می تونی شروع به برون فکنی کنی
باید بدنت رو خسته کنی وقتی که بدنت تحت فشار باشه روحت برای دوری از این فشار سریعتر خارج میشه
بهتره شکمت رو گشنه نگه داری طوری که تورو ازار بده این همون سیستمی هست که مرتاض ها انجام می دن منظورم روزه نیست فقط کاری کن که شکمت یک مقدار تورو ناراحت کنه مخصوصا شام نخور نهار هم خیلی کم ترجیحا با کیک و شیرینی اشتهات رو کور کن
بهتره با بدن شسته و تمیز کار رو شروع کنی و قبلش بری حمام
در ضمن یادت نره که حتما روده و مثانه رو هم اگه امکانش بود تخلیه کنی چون ممکنه وسط کار با انقباضات خودشون باعث بر هم زدن تمرکزت بشن معمولا ادم رو وسط برون فکنی دست شویی میگیره!
محیط باید کاملا ساکت و بدون هیچ چیز جلب توجه کننده ای باشه چون اگه حواست پرت بشه باید از اول شرو کنی
نور هم ترجیحا یا نباشه و یا خیلی کم نور مستقیم تمرکز رو به هم میزنه
روی یک محل نرم دراز می کشی و درست مثل حالت خوابیدن به پشت قرار میگیری یعنی شکمت به سمت سقف باشه و لباس هم حتما باید راحت باشه چون اصلی ترین نکته اینه که بدنت رو سبک فرض کنی و وجود فشار چه از داخل و چه از خارج حواست رو پرت می کنه
وقتی کاملا راحت قرار گرفتی و یک پتو سبک روی خودت قرار دادی می تونی تمرکز رو شروع کنی
دما باید متعادل باشه نه گرم که عرق کنی و نه سرد
توانایی برون فکنی به قدرت تصویر سازی ذهنی افراد بستگی داره یعنی تو باید چنان به خودت تلقین کنی و چنان تصویر سازی کنی که باورت بشه و سر ضمیر باطنت رو کلاه بذاری
عوامل محیطی نامناسب باعث میشن که این کار رو نتونی انجام بدی البته همشون رو اول برات معرفی کردم
چشمات رو ببند و این تصویر رو توی ذهنت بساز:
خودت رو ببین که داری سبک میشی تمام ذرات بدنت رو سبک فرض کن باید تصور کنی که بدنت با زمین هیچ تماسی نداره و هیچ فشاری از طرف زمین بهش وارد نمی شه برای همین هم می گن باید روی نرمترین چیز ممکن بخوابی بدنت نباید هیچ فشاری رو احساس کنه
البته بعضی ها این کار رو به کمک یک دوست روی سطح اب انجام می دن یعنی روی سطح اب دراز می کشن و دوستشون با دو دست اونو میگیره تا به زیر اب نره
بهر حال تلقین سبکی و بی وزنی خیلی سخته و سر ضمیر باطنت به این اسونی کلاه نمیره هرچی زور یزنی باز ضمیر باطنت میگه داری دروغ میگی الان از طرف زمین به کمرت فشار وارد میشه! بعد از یک مقدار تمرین و تلقین کم کم ضمیر باطن هم سرش کلاه میره و متوجه نمی شه که روی زمین دراز کشیدی فکر می کنه بدنت واقعا معلقه!
بعد از ساختن این تصویر پشت چشمات رو نگاه کن یعنی با چشم بسته سعی کن پشت پلکت رو ببینی با این کار چشم سومت فعال میشه یه سری تصاویر مبهم جلوی چشمت میاد ولی بهشون اهمیت نده
حالا تصور کن که 160 سانتی متر بالاتر از بدنت روحت قرار داره باید دقیقا اونو احساس کنی یعنی اینقدر مطمئن باشی که با خودت بگی اگه چشمام رو باز کنم روحم رو بالاتر از بدنم می بینم درست به حالت دراز کش
بعد تصور کن که داری از بالا یعنی توسط چشمهای روحت به محیط و جسمت نگاه می کنی توی این مرحله احساس عجیبی پیدا میکنی و جدا شدن رو کاملا احساس می کنی
باید همه چیز رو از دید چشمهای روحت ببینی یعنی همه چیز از اون زاویه

فقط و فقط باید بتونی سر ضمیر باطنت کلاه بذاری چنان تصویر سازی کنی که باورت بشه
البته روش طناب مونرو هم بد نیست ولی برای من جواب نداد می تونی توی گوگل سرچ کنی و یاد بگیری
من معمولا موقعی که احساس خروج بهم دست میده لحظه ای هست که دارم خودم رو وسط اتاق و در حال چرخیدن توی هوا به صورت معلق تصور می کنم


این روش رو اجرا کن اگه دچار حالت خاصی شدی خبرشو بده مخصوصا افزایش ضربان قلب

naeemtop
29-03-2008, 14:51
سلام
دیروز برای من این اتفاق افتاد خود به خود :

ساعت حدود 3:30 بود بعد از ظهر داشتم با pc کار میکردم یهو خوابم گرفت رفتم رو تخت دراز کشیدم یهو احساس کردم میخوام بخوابم.اول زیر سرم چیزی نبود بالش رو میگم حدود 45 دقیقه یا بیشتر خوابیدم بعد بیدار شدم و به یکی گفتم بالش بیاره بعد که گذاشتم زیر سرم یهو بعد 10 دقیقه خوابم برد و خواب دیدم منتها خوابش یجوری بود تو یه خونه داشتم راه میرفتم انگار دست خودم بود که کجا برم نه اینکه خواب خودش اتفاق بیافته و من فقط ببینم بعد یه اتفاقایی تو حیات افتاد که یادم نمیاد تنها چیزی که یادمه اینه که از پله ها رفتم بالا تا یه نفر که اون بالا لود رو ببینم بعد اون نفر با زنش رفت تو خونشون بعد من رفتم جلو درشون پنجرشون باز بود از تو پنجره توی خونه رو دیدم رو نرده پله ها بودم بعد یهو احساس گردم مرده منو دید گفتم شاید عصبانی بشه توی خونش معلومه خواستم فرار کنم که نزدیک بود از رو نرده سقوط کنم بعد یهو بیدار شدم
با اینکه 30 تا 45 دقیقه بیشتر نبود که میخوابیدم سرتاسر بدنم خسته بود بطوری که نمیتونستم تکون بخورم و دوست داشتم تو رختخواب بمونم از طرفی خوابم هم نمی اومد دیگه ...

میخواستم بدونم این میتونه مصداق برونفکنی باشه؟یعنی غیر ارادی هم انجام میشه؟
بعد با این اموزش هایی که بالا گذاشتید اگه بخوایم انجام بدیم برای اولین بار خطری نداره؟

saamy4
29-03-2008, 15:31
سلام.
من امروز صبح با کمال تعجب خودم برای نماز بیدار شدم! شب اصلا خواب ندیدم وقتی بیدار شدم دیدم تازه دارن اذان میگن. گفتم یکم دیگه می خوابم و وقتی اذان تموم شد پا میشم نماز میخونم. خوابیدم و توی خواب خودم رو از بالا میدیدم و همه جا سیاه و خاکستری و تار بود. صدای اذان رو ضعیف میشنیدم و نکته تعجب آور اینه که روی بدنم یک چیز سبز رنگ میدیدم مثل یه نوار براق و کمی موج توی اون بود و از گردن تا روی چاکرای آخری(اسمشو یادم نیست) ادامه داشت و از گردن برقی سبز میدرخشید و تا پایین میرفت و بعد تموم که میشد بعدی میومد. اذان که تموم شد بیدار شدم. این چی بود؟

darkstreet
29-03-2008, 17:33
با سلام
من دیروز برای اولین بار میخواستم برون فکنی البته ارادی کنم
احساس کردم که از قسمت پاها دارم جدا میشم و بعد یک صدای وحشت ناک شنیدم(من از هر چیزی نمیترسم)که واقعآ ترسناک بود
یکی بگه آیا صدا هم شنیده میشه بعد از برون فکنی و اینکه این صدا چی بوده
تشکر


صدای اون دوتا جنی هست که بالای سرت حضور دارن تقریبا همه کسایی که برون فکنی میکنن اونا رو یادیدن یا صداشون رو شنیدن یا هم وجودشون رو احساس کردن ترس نداره چون نمی تونن کاری کنن اگه بتونی از بدنت خارج بشی کارشون باهات تمامه فقط برای خندیدن و یکم هم ترسوندن میان دوست دارن شکست ما رو موقع برون فکنی تماشا کنن


به عنوان اولین تجربه(البته هنوز نمیدونم تجربه بود یا چیز دیگه)
2ساعت پیش رفتم تو جام (هیچکی هم خونه نبود
چشمامو بستم و تلقینمو شروع کردم
تلقین کردم به خودم که اجزائ بدنم هیچ تماسی با زمین ندارن
پس از 10دقیقه که همینجور داشتم (البته تو اون لحظه ی آخر نمیدونم دقیق به چی فکر میکردم)فکر میکردم یه دفعه احساس کردم یه چیز محکم و نورانی بهم خورد یهو تپش قلب وحشتناکی گرفتم و خیلی ترسیدم یخورده چشمامو باز کردم که ببینم چی بود باز چشمامو بستم 2باره باز کردم و بستم یدفعه اشکم در اومد گفتم خدایا منو ببخش خدایا منو ببخش(خنده داره نه؟ولی واقعا یجوری شده بودم)
به نظر شما یه تجربه بود یا چیز دیگه
راستش من بعضی از گناهامو با خاطر این تاپیک و به کمکdarkstreet گذاشتم کنار بنظر شما این به اون ربط داره و بلخره من تونستم یه تجربه کسب کنم؟

خواهش می کنم وظیفه بود
شما در حال خروج از بدن بودید و اگه یکم تلاش کنید حتما موفق میشید


من نمیدونم چرا همه گیر دادن به پرواز روح ، چرا کسی از پرواز جسمی حرف نمیزنه؟

پله به پله ادم که یک شبه کارلس کاستاندا نمیشه! انشا الله بعد از برون فکنی بحث طی العرض رو شروع کنیم


ول از همه به نام خدا
دوست عزیز من معمولا فقط نظاره گر هستم و گهگاهی مطالب اسرار ماوراء رو می خونم
اول از همه باید بهت اخطار بکنم اگه برون فکنی رو فقط از روی کتاب ها و مطالب گفته شده از طرف دیگران انجام میدی بهیچ وجه دیگه انجام نده چون
-اولا تو این کارو به طور صحیح انجام نمیدی تمام کتابایی که من در این باره دیدیم نویسنده یا به اشتباه توضیح داده و یا ناقص
- دوما با این کار به طور اشتباه توبه استرابادی خودت صدمه میزنی و باعث اسیب خودت و چاکرای کف پات میشی که خیلی خطرناک است
- ذهن انسان خیلی قوی است و برون فکنی تلقین نیست بلکه فقط دراین مرحله که شما ازش نام بردید یک تمرین اولیه است و شما دارید تلقین میکنید وهمه اینها به احتمال زیاد ذهنشماست
-اگر بطور کاملا اتفاقی شما برون فکنی رو انجام بدید ممکن است اسیب جدی ببینید مانند رفتن به کما
در تهران کسانی هستند که میتونند شما رو راهنمایی کنند مثلا به دنبال شخصی باش که کف دستش به جای عدد 18 و 81 عدد 111 تشکیل شده باشد
خواهشا ازمن سوالی نپرسید چون نمیتونم جواب بدم

اول اینکه نام کاربری این فرد رو بگید تا ما هم با ایشان اشنا بشیم
دوم اینکه به هیچ عنوان خطری نداری و هرکی اسمی از کما اورده حرف بی خود زده امکان کما و یا مرگ در اثر برون فکنی وجود ندارد مگر اینکه خود فرد بخواهد که مسلما هیچ کدوم ما نمی خوایم بمیریم یا جنها بهمون حمله کنن
در ضمن کسی می دونه عدد 111 کف دست چه شخصیتی رو نشون میده؟ اگه کسی کف بینی بلده بگه


این مسائل آدم نره بهتره ( منظورم روح و جن و ایناس ) برید سراغ کارای دیگه که خطری نداره مثل هشیاری در خواب


فکر کنم هوشیاری در خواب همون برون فکنی باشه!!! در کل خطری نداره خیلی از ماها بدون اختیار برون فکنی کردیم و مخصوصا توی خواب ولی هیچ وقت برامون مشکلی پیش نیومده و نخواهد امد راستی بگم که برون فکنی رو نباید با توهم و تلقین یکی کرد


این آموزشی بود که دارک استریت بهم داد(البته نمیدونم کار درستی میکنم یا نه)(انشالله که ناراحت نشن)

اشکالی نداره بهر حال دوستان ببینن اگه جاییش مشکل داره بگن تا اصلاح کنم
این روشی هست که من و خیلی از دوستام انجام میدیم و خیلی سریع هم جواب میده



میخواستم بدونم این میتونه مصداق برونفکنی باشه؟یعنی غیر ارادی هم انجام میشه؟
بعد با این اموزش هایی که بالا گذاشتید اگه بخوایم انجام بدیم برای اولین بار خطری نداره؟

من هم زیاد دچار این حالت میشم اگه برون فکنی باشه باید بتونی از قدرت هایی که بعد از برون فکنی بدست میاری استفاده کنی مثلا معلق شدن و طی العرض ولی بیشتر شبیه خوابی می مونه که اختیارش دست خودمونه البته بگم این جور خوابها معمولا موقعی رخ میدن که بخواید برون فکنی کنید یا خیلی به فکر خروج روح از بدنتون باشید

منظورتون از خطر چیه؟
مردن؟
کما؟
اسیب دیدن فیزیکی یا روحی؟
....؟
من کتاب های معتبر زیادی خوندم که توی همه اونها نوشته شده هیچ چیز جز خودتان نمی تواند به شما اسیب برساند بند سیمین به هیچ عنوان نمی تواند پاره شود فقط و فقط ترس وجود دارد و بس


سلام.
من امروز صبح با کمال تعجب خودم برای نماز بیدار شدم! شب اصلا خواب ندیدم وقتی بیدار شدم دیدم تازه دارن اذان میگن. گفتم یکم دیگه می خوابم و وقتی اذان تموم شد پا میشم نماز میخونم. خوابیدم و توی خواب خودم رو از بالا میدیدم و همه جا سیاه و خاکستری و تار بود. صدای اذان رو ضعیف میشنیدم و نکته تعجب آور اینه که روی بدنم یک چیز سبز رنگ میدیدم مثل یه نوار براق و کمی موج توی اون بود و از گردن تا روی چاکرای آخری(اسمشو یادم نیست) ادامه داشت و از گردن برقی سبز میدرخشید و تا پایین میرفت و بعد تموم که میشد بعدی میومد. اذان که تموم شد بیدار شدم. این چی بود؟

مسلما برون فکنی و اون چیز سبز رنگ هم احتمالا باید یه چیزی شبیه هاله باشه ولی من توی این زمینه زیاد اطلاعات ندارم شما اگه یکم دقت می کردید حتما بند سیمین رو هم می دیدید

Hoaxes
29-03-2008, 17:39
هر کی خواست بیاد چت که راحت تر بتونم توضیح بدم !

راستی یه سوال من هنوز نفهمیدم این آواتار Necromancer کیه ، میشه بگی این چه کسی می باشد؟!

darkstreet
29-03-2008, 17:40
یک روش خیلی جالب برای ریلکس شدن پیدا کردم:

روی یک محل نرم دراز می کشید و از نوک انگشتان پا شروع می کنید داخل بدنتان را مانند یک کارخانه تصور کنید که تعداد بیشماری ادم های کوچک مشغول کار و انتقال پیام های عصبی هستند اکنون شما به اندکی ارامش نیاز دارید پس کارخانه را تعطیل کنید همه این کارگرهای کوچک را مرخصی بدهید و بگویید تا زمانی که نخواسته اید باز نگردند انها را تصور کنید که دستگاه های موجود در انگشت پای شما را خاموش می کنند و کم کم به سمت بالای پای شما حرکت می کنند
در حین حرکت سربازانی هستند که مراقبند کسی در انگشتان شما نماند و همه انها را خارج می کنند برای اطمینان خودتان به داخل بخش انگشت پای کارخانه! بروید و مطمئن شوید همه کارگران انجا را ترک کرده اند سپس سربازان مسیر را می بندند تا کسی نتواند به انگشت پا باز گردد
همین عمل را برای پای دیگر و نقاط دیگر بدن هم انجام دهید و همه انها را به محل بند ناف منتقل کنید و سپس از مسیر بند سیمین از بدن خارج نمایید
به طرز شگفت انگیزی مشاهده خواهید کرد که بدنتان در نهایت ارامش فرو خواهد رفت وکاملا بی حس خواهد شد!

man7tomani
29-03-2008, 18:14
راستی یه سوال من هنوز نفهمیدم این آواتار Necromancer کیه ، میشه بگی این چه کسی می باشد؟!
در واقع سئوالی که من امروز تو ذهنم بودو بیان کردین راستش ترسیدم بپرسم !!

هر کی خواست بیاد چت که راحت تر بتونم توضیح بدم !
عزیز من پایه ی چت هستم(همون چیزی که که اوایل ورودم گفتم)
بچه ها بیایم قرار بذاریم واسعه ی یه ساعتی که بیایم واسعه چت

اشکالی نداره بهر حال دوستان ببینن اگه جاییش مشکل داره بگن تا اصلاح کنم
این روشی هست که من و خیلی از دوستام انجام میدیم و خیلی سریع هم جواب میده
از دارک استریت عزیز هم متشکرم(اگه میشه زود به زود سر بزن!!!)
پس هیچ خطری مارو تهدید نمیکنه؟

و سپس از مسیر بند سیمین از بدن خارج نمایید
میشه بیشتر توضیح بدین؟

اول اینکه نام کاربری این فرد رو بگید تا ما هم با ایشان اشنا بشیم
hulk2646

Hoaxes
29-03-2008, 18:35
عزیز من پایه ی چت هستم(همون چیزی که که اوایل ورودم گفتم)
بچه ها بیایم قرار بذاریم واسعه ی یه ساعتی که بیایم واسعه چت

اگه هستی پس اینو ادد کن : Ali.Hoaxes

saman_dexter
29-03-2008, 18:36
همین عمل را برای پای دیگر و نقاط دیگر بدن هم انجام دهید و همه انها را به محل بند ناف منتقل کنید و سپس از مسیر بند سیمین از بدن خارج نمایید
به طرز شگفت انگیزی مشاهده خواهید کرد که بدنتان در نهایت ارامش فرو خواهد رفت وکاملا بی حس خواهد شد!

کلی خندیدیم !

Hoaxes
29-03-2008, 19:02
خدا شفا بده !

darkstreet
29-03-2008, 21:04
خدا شفا بده !
ارزش راهنمایی ندارید
واقعا که!!!!
من با هیچ روشی نتونسته بودم بدنم رو کاملا ریلکس کنم این روش توی یک مدت کوتاه تمام بدنم و حتی ماهیچه های اطراف چشمم رو کاملا ریلکس و بی حس کرد



کلی خندیدیم !

وجود شما توی این تاپیک منحوسه از اواتار و امضاتون کاملا مشخصه که علاقه شدید به شیطان پرستان و مردان زنانه پوش دارید
بحث های ما در سطح عقل و درک شما نیست خواهشا اظهار نظر نکنید

darkstreet
29-03-2008, 21:06
بین دوستان کسی هست که اطلاعات متافیزیکش رو از روشی غیر از مطالعه و تحقیق بدست اورده باشه؟

Dolphin 7
29-03-2008, 21:14
استاد ,ما که هنوز تازه کاریم و نمیفهمیم دقیقا شما چی میگی ولی اگه امکانش هست لینک اون نرم افزاررو اینجا بذارین
تشکر عزیز


لینک دانلود کجاست

اين لينكو داركي تو يه پستاش داده بود حالا نمي دونم كرك شده اس يا كرك داره يا چي به هر حال : :5:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


بین دوستان کسی هست که اطلاعات متافیزیکش رو از روشی غیر از مطالعه و تحقیق بدست اورده باشه؟

گشتم نبود نگرد نيس :27:

darkstreet
29-03-2008, 21:17
گشتم نبود نگرد نيس
سلام دلفین جون
کجایی بابا یه سری هم به این تاپیک بزن یه نظری بده رفتی تو سایت ارواح دیگه بیرون نمیای!!

برای این پرسیدم چون بعضی ها یک جوری ادعا می کنن انگار بهشون وحی میشه !


جدیدا کسی نتونسته برون فکنی کامل انجام بده؟

Dolphin 7
29-03-2008, 22:05
سلام دلفین جون
کجایی بابا یه سری هم به این تاپیک بزن یه نظری بده رفتی تو سایت ارواح دیگه بیرون نمیای!!

برای این پرسیدم چون بعضی ها یک جوری ادعا می کنن انگار بهشون وحی میشه !


جدیدا کسی نتونسته برون فکنی کامل انجام بده؟

اون سايت ارواح كه من مي بينم اگه يكي دو تا پست ديگه توش بدم خودشون از سايت مي ندازنم بيرون :31:

آره متاسفانه هم اينجا هم تو سايت ارواح هم تو سايتاي ديگه هم تو دنياي واقعي كسايي هسن كه جوري از اطلاعاتشون حرف مي زنن كه انگار خودشون انجام دادن بعد كه يه كم مي ري تو نخشون معلوم مي شه فقط اون مطالبو خوندن ولي خودشون انجام ندادن :13:

من خودم تا حالا چن بار تمريناي مختلفو انجام دادم و به نتيجه ايم نرسيدم واسه همين به هر تمريني اعتماد نمي كنم برا همينم هس كه خيلي وخته دنبال كسي مي گردم كه خودش متافيزيسين باشه و منم بتونم امتحانش كنم كه فلان كارو مي تونه انجام بده بعد ازش هموني تمريني كه خودش انجام داده و به اونجا رسيده رو بگيرم كه هنوز پيدا نكردم به هر كيم مي گي يا خودشو مي زنه به اون راه يا كلمات قصار مي گه :27:

من چون عادت ندارم مطلبي ك مطمئن نيسم بگم واسه همين تو سايت ارواح و اينجا چيز زيادي نمي گم چون چيز زيادي نمي دونم ، ولي فعلا رو بعضي مسائل فك كردم و به نظرم مياد اگه بشون عمل كنم به يه نتايجي مي رسم واسه همين فعلا چيزي نمي گم تا موقعي كه اون فرضياتي كه تو ذهنم هسو خودم عمل انجام بدم اگه به نتيجه اي رسيدم حتما مي گم :21:

ولي فعلا چيزي كه خودم شخصا انجام دادم و مطمئنم مي شه و بقيم مي تونن انجام بدن همون هشياري در خوابه كه با روش تست خواب و بيداري مي تونن انجام بدن ، كه اگه كسي روششو خواس به هوآكسز بگه واسش بگه ، در مورد برون فكنيم من هنوز برون فكني كامل نتونسم انجام بدم بيشتر تو مرحله سر خوردن بودن يكي دو بارم كه برون فكنيم زد تو توهم :27:

در مورد اي وي پيم يه فكرايي كردم كه البته احتياج به يه نفر كه بتونه در مورد فيزيك صوت و نور و يه نفر كه الكترونيك بلد باشه داره ، يه فكرايي كردم ولي اينقد چيزايي كه تو ذهنمه قاطي و پاتي و ظاهر بي ربطه كه كلي وخت لازمه اينا رو به هم ربطش بديمث رابطه روح با الكترومغناطيس و كنداليني و برق و آهن ربا و نور و مايكروو و اين چيزا :18:

ولي اگه اون فرضياتمو بتونم به صورت عملي انجام بدم و به نتيجه برسم ديگه فك نكنم احتياجي به اي وي ي داشته باشيم چون احتمالا خودمون مي شيم اي وي پي سر خود :21: :27:

البته اگه بتونم قبل از اون تمرينه كساييو يدا كنم كه حداقل بتونن به صورت عملي بم ثابت كنن كه متافيزيك توهم نيس يه كم خيالم راحت تر مي شه چون من اصولا به دليل به چيزي اعتماد نمي كنم چون ممكنه يه تمرينيو انجام بدم بعد تو توهم خودم فك كنم مثلا برون فكني كردم يا طي الارض كردم ولي اطرافيانم مثلا طي الارض يا پروازمو نديده باشن و همش توهم خودم باشه مث ديوونه ها ، مگه ديوونه ها خودشون مي دونن كه ديوونن؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

man7tomani
29-03-2008, 23:07
نرم افزار"BrainWave Generator
براي سينك كردن امواج مغزي كاربرد داره.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اينم كرك برنامه:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

نرم افزار "Subliminal Blaster 2.0"

لينك دانلود:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید حجم:657 كيلوبايت

اين نرم افزار براي تلقين بوسيله كامپيوتر كابرد داره و طرز كارش هم به اين صورته كه جملاتي رو در كسري از ثانيه(0.02) در جاهاي مختلف مانيتور نشون مي ده بطوري كه عملا نمي شه اونا رو خوند اما به ادعاي سازندگان نرم افزار اثر بخشه. اين برنامه جملات پيش فرض مختلف در مورد مسايل مختلف به صورت جداگونه، از ترك سيگار تا تقويت حافظه داره، كه البته قابليت حذف و اضافه هم وجود داره.

نرم افزار "Natura sound therapy"

لينك دانلود نسخه دمو:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید (اين نسخه داراي محدوديت زماني 5دقيقه اي است) حجم:7مگابايت
خريد نســـــخه اصلي:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اين نرم افزار شبيه ساز صداي طبيعت و سينك كننده امواج مغزيه. كه قابليت سينك از "بتا" تا "دلتا" رو داره.


نرم افزار"SHARM trial 2.0"

لينك دانلود نسخه دمو:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید (اين نسخه داراي محدوديت زمان "هشت" دقيقه اي است)
خريد نســـــخه اصلي:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اين نرم افزار شبيه براي خود هيپنوتيزم استفاده ميشه، كه به خاطر لايه لايه بودن صدا قابليت اضافه كردن "دستور" براي خود هيپنوتيزم رو هم داره. صداهاي طبيعت هم در بعضي پيش فرض ها وجود داره. كلا نرم افزار جالبيه. (همچنان وسع ما همون نسخه دمو است!)


نرم افزار"Tele Hypnosis Pro (Shareware version)"

لينك دانلود: (حجم:658كيلوبايت)
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اين نرم افزار به ادعاي سازنده براي "جادوگري" استفاده ميشه

نرم افزار "Ambient Grains trial"

لينك دانلود:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید (داراي محدوديت زماني در خروجي)

اين نرم افزار براي ويرايش فايل هاي صوتي و استفاده از اونا در تمرينات روحي كاربرد داره.

darkstreet
29-03-2008, 23:43
دستت درد نکنه واقعا ممنون
منم یک نرم افزار خیلی قوی برای تولید فرکانس های مخصوص پیدا کردم ولی نسخه کامل نیست بعدا براتون اپلود می کنم

darkstreet
29-03-2008, 23:46
hulk2646 عزیز سلام
تا به حال توی این تاپیک پستی ندادید ولی ظاهرا هر چند وقت یه سری به تاپیک می زنید
می خواستم ببینم شما در زمینه برون فکنی تجربه خاصی دارید که اون مطالب رو بیان کردید؟

darkstreet
29-03-2008, 23:48
اخرین نرم افزار دانلود نمیشه پیغام 404 میده

man7tomani
30-03-2008, 00:38
اخرین نرم افزار دانلود نمیشه پیغام 404 میده
عزیز , چک میکنم

man7tomani
30-03-2008, 01:32
ببین جواب میده؟

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

saiiddz
30-03-2008, 09:14
بین دوستان کسی هست که اطلاعات متافیزیکش رو از روشی غیر از مطالعه و تحقیق بدست اورده باشه؟
بله
همون طور که گفتم من بعد از دیدن یک خواب اینجوری شدم
یعنی تونستم خودکار رو با تمرکز تکان بدم و خوابهام همیشه واقعی بود

man7tomani
30-03-2008, 10:06
دستت درد نکنه واقعا ممنون
خواهش میکنم
سلام بچه ها من دیشب تا 70% رو موفق شدم!!!
دیشب من طبق آموزش دارک استریت رفتم جلو پس پیشنهاد میکنتم که تازه کارها مثل خودم از این آموزش شروع کنن
من فهمیدم دقیق که چیجوری تنمو از زمین چیجوری معلق فرض کنم (تلقین)
همین خیل کمکم کرد دیشب
از زمین فاصله گرفتم و چشم سومم رو هم باز کردم رفتم تو روح خودم از چشمای اون دیدم
وقتی از چشمای روحم دیدم یکدفعه اونقدر تپش قلب گرفتم که ترسیدم یه چیزم بشه
رفتم از چشم روحم دور اتلق پرواز کردم با تپش قلبم
یکدفعه حس کردم از نوک انگت پام دارم جدا میشم
داشتم پیش میرفتم که یکدفعه تمرکزم دیگه نتونستم با چشم روحم جلوی خودمو تصور کنم که کم کم تپش قلبم کم شد و بعد از اون هر کاری کردم نتونستم
راستش خیلی دیشب وقتی برگشم خوشحال بودم
گفتم بیدار شم پست بزنم!!!
خوب یخورده دیر پا شدم ساعت 11 =((
من باز از آموزشهای آقای دارک استریت تشکر میکنم

darkstreet
30-03-2008, 16:33
از زمین فاصله گرفتم و چشم سومم رو هم باز کردم رفتم تو روح خودم از چشمای اون دیدم
وقتی از چشمای روحم دیدم یکدفعه اونقدر تپش قلب گرفتم که ترسیدم یه چیزم بشه
رفتم از چشم روحم دور اتلق پرواز کردم با تپش قلبم
یکدفعه حس کردم از نوک انگت پام دارم جدا میشم
داشتم پیش میرفتم که یکدفعه تمرکزم دیگه نتونستم با چشم روحم جلوی خودمو تصور کنم که کم کم تپش قلبم کم شد و بعد از اون هر کاری کردم نتونستم


مشخصه که استعداد خوبی برای برون فکنی دارید
تمرین رو فراموش نکنید و در ضمن هر روز فقط یکبار برای خروج روح تلاش کنید
قابل توجه کسانی که برای دفعه اول قصد انجام برون فکنی را دارند:
روش های زیادی وجود دارد ولی برای هرفرد یک روش موثر واقع می شود توجه کنید و ببینید چه زمانی ضربان قلبتان بالا می رود و این پدیده چه موقع روی می دهد و در جلسات بعدی پرواز روح همان عمل را انجام دهید
معمولا این حالت زمانی اتفاق می افتد که شما بدنتان را از بالا نگاه می کنید و این تصویر را خیلی واضح در ذهنتان می سازید



بله
همون طور که گفتم من بعد از دیدن یک خواب اینجوری شدم
یعنی تونستم خودکار رو با تمرکز تکان بدم و خوابهام همیشه واقعی بود

منظورم ابداع یک روش بود مثلا یک روش عملی برای برون فکنی
در مورد خودکار مطمئن هستید که اونو واقعا تکان دادید؟ ممکنه اثر تلقین باشه باید حرکت خودکار رو حتما یک نفر دیگه هم دیده باشه

darkstreet
30-03-2008, 22:13
قابل توجه دوستانی که برون فکنی میکنند:
افزایش ضربان قلب نشانه خوبی نیست و بیانگر خلسه منفی است
بهتر است با خلسه مثبت برون فکنی را اغاز کنید

naeemtop
30-03-2008, 22:52
افزایش ضربان قلب نمیتونه خطرناک باشه؟بعد یه سوال دیگه برونفکنی چه فایده هایی برای آدم داره؟شما خودت darkstreet هر چند وقت یکبار میکنی و چیکار میکنی توش؟مثلا 3 دفعه آخری ک اینطوری شد چیکار کردی؟بعد تلفظ بروفکنی چطوریه؟میشه با حروف انگلیسی بنویسی؟اینجوریه ؟ boronfekni

man7tomani
30-03-2008, 22:53
قابل توجه دوستانی که برون فکنی میکنند:
افزایش ضربان قلب نشانه خوبی نیست و بیانگر خلسه منفی است
بهتر است با خلسه مثبت برون فکنی را اغاز کنید
من متوجه نشدم میشه بیشتر توضیح بدین؟لطفا اگه میشه کامل توضیح بدین چون من خیلی حساس شدم به این قضیه!
منظور از خلسه منفی چیه؟خطرناکه؟(کامل)

*Necromancer
30-03-2008, 23:21
بعد تلفظ بروفکنی چطوریه؟میشه با حروف انگلیسی بنویسی؟اینجوریه ؟ boronfekn

boroon fekani
یعنی بیرون پرت شدن!
از مصدر افکندن!
نکنه تازه فارسی یاد گرفتی؟

darkstreet
31-03-2008, 00:05
من متوجه نشدم میشه بیشتر توضیح بدین؟لطفا اگه میشه کامل توضیح بدین چون من خیلی حساس شدم به این قضیه!
منظور از خلسه منفی چیه؟خطرناکه؟(کامل

طولانی هست
می تونید توی گوگل یا سایت ارواح جست و جو کنید
در مورد خطر نمی دونم خطر داره یا نه ولی تا به حال از کسایی که من میشناسم که با خلسه منفی برون فکنی کرده اند کسی براش مشکلی پیش نیومده
ترس ذاتا مشکلی نداره ولی بسته به موقعیت و شدت میتونه اسیب های روحی و جسمی به ادم وارد کنه


نکنه تازه فارسی یاد گرفتی؟

شما به بزرگی خودتون ببخشید
Astral Projection یا فرافکنی


افزایش ضربان قلب نمیتونه خطرناک باشه؟بعد یه سوال دیگه برونفکنی چه فایده هایی برای آدم داره؟شما خودت darkstreet هر چند وقت یکبار میکنی و چیکار میکنی توش؟مثلا 3 دفعه آخری ک اینطوری شد چیکار کردی؟
من تا به حال کسی رو ندیدم که به خاطر افزایش ضربان قلب دچار مشکل شده باشه!
فایده های زیادی داره
مثلا بعضی ها به گذشته میرن و حقیقت خیلی چیزها رو می فهمن البته در سطوح بالا
بعضی ها به نقاط دیگر جهان سفر می کنن مثلا سایر کهکشان ها
بعضی ها به دیدار دوستان و یا جاهای دیدنی میرن


بعضی ها هم کارهای شر انجام میدن که نیازی به گفتن نیست

امیدوارم همه دوستان هدف پاکی داشته باشن

من شخصا برای سفر به نقاط دور و اشنایی بیشتر با حقیقت افرینش و خدا این کار رو میکنم و به خاطر مشکلات زندگی کمتر فرصت میکنم که تمریناتش رو به طور کامل انجام بدم

فقط 2 دفعه کاملا خارج شدم و دفعه دوم اختیار حرکت و ارادم دست خودم بود که به خاطر اون جنی که دنبالم افتاده بود خیلی سریع به بدنم برگشتم البته دفعه سوم با تکنیک بیدار شو و بخواب خارج شدم

به نظر من خیلی خوب جواب میده
جدیدا هم می خوام با نرم افزار و تغییر فرکانس اصوات امواج مغزیم رو تغییر بدم و به سطح برون فکنی برسونم

man7tomani
31-03-2008, 00:14
پس با خلسه منفی هم میشه برون فکنی کرد؟
کاش خودتون تحقیق میکردید و اینجا میزاشتید آخه شما واردترین و میدونین دقیق از چه منابع و .....استفاده کنین

man7tomani
31-03-2008, 01:31
خلسه چيست؟2
خلسه حالتی بين خواب و بيداری است که امواج ذهنی در شرايط آلفا قرار میگيرند و تلقين پذيری انسان افزايش می يابد. در حالت خلسه انسان در:
1- آرامش قرار میگيرد.
2- توجه از امور عادی جدا میشود.
3- آگاهی و تمرکز بيشتر میشود.
4- حواس پنجگانه فيزيکی تضعيف میشود.
5- حواس برتر هويدا و تقويت میشود.
6- ضمير خودآگاه کنار رفته و ضمير ناخودآگاه پديدار میگردد.
7- در اين حال امواج فکری انسان در سطح آلفا قرار می گيرد و تلقين پذيری انسان بيشتر میشود.
بنابراين مناسب است که در حالت خلسه از تلقين استفاده نمود تا تاثيرات بيشتری به همراه داشته باشد. بايد توجه داشت که خلسه از نظر کيفيت به دو نوع مثبت و منفی تقسيم بندی میشود بايد خلسه منفی را شناخت و اگر پيش آمد از خلسه خارج شد.
ويژگيهای خلسه مثبت:
1- تنفس آرام و عميق است.
2- ضربان قلب طبيعی است.
3- شخص احساس آرامش و رهايی دارد.
در حالی که در خلسه منفی تنفس تند و سطحی است و شخص حالت اظطراب و تنش دارد.
در زندگی روزمره حالت هايی پيش می آيد که مشابه خلسه می باشند بايد در اين شرايط و موقعيت ها به خود تلقين مثبت نمود.
حالت های مشابه خلسه:
1- مواقعی که در حال استراحت هستيد
2- زمانی که خيلی خوشحال يا خيلی ناراحت هستيد.
3- لحظاتی قبل از اين که به خواب برويد
4- بلافاصله بعد از بيدار شدن
5- قرار گرفتن در مکانهايی که جزء اهداف شما است.
6- در موقع بيماری، حوادث
لحظات قبل از بخواب رفتن و بلافاصله بعد از بيدار شدن يک خلسه طبيعی عالی، مثبت، عميق و بسيار سودمند و مفيد میباشد. اين دو نوبت خلسه بسيار ارزشمند میباشد و میتوان از آن در جهت تغيير در عادات و رفتار و نيز تصحيح باورهای ذهنی غلط در سطح ناخودآگاه استفاده نمود. بنابراين برای افزايش تمرکز و تقويت حافظه شما بايد از اين دو نوبت خلسه طبيعی استفاده نماييد. خلسه فی نفسه مفيد می¬باشد بدين معنی که اگر شما در حالت خلسه قرار بگيريد و تلقين هم نکنيد، صرف قرار گرفتن در خلسه برای سلامتی جسم و ذهن و تقويت تمرکز مفيد میباشد.
تکنيک ساده برای قرار گرفتن در حالت خلسه
يک روش ساده و موثر برای رفتن در خلسه استفاده از تنفس و شمارش معکوس میباشد بدين ترتيب:
1- زمانی برای رفتن به خلسه در نظر بگيريد که در شرايط متعادل باشيد و فرصت کافی برای انجام تمرين داشته باشيد.
2- بر روی زمين دراز بکشيد و دستهای خود را در کنار بدن قرار دهيد. ( می توانيد روی يک صندلی مناسب خود را رها کنيد)
3- بدن خود را رها کنيد بطوری که هيچ قسمت از بدن شما منقبض نباشد.
4- قبل از شروع تمرين به خود ياد آوری کنيد که با هر شمارش معکوس آرامش و رهايی شما بيشتر میشود و با رسيدن به عدد يک شما در خلسه ای مناسب قرار میگيريد و کاملا آماده انجام تلقينات هستيد.
5- تنفس عميق و آرام با توجه بر دم و بازدم انجام دهيد.
6- شمارش معکوس را از 20 تا 1 انجام دهيد. هر عدد را در ذهن خود مجسم کنيد، لحظه ای خيره به آن نگاه کنيد و سپس به عدد بعدی برويد.
7- تلقينات مورد نظر را انجام دهيد.
8- با چند نفس عميق، آرام آرام به حالت طبيعی برگرديد.
قبل و بعد از تمرين به خود تلقين کنيد که در تمرينات بعدی با شمارشهای کمتر و در زمان کوتاهتری به خلسه های عميق تر خواهيد رفت

man7tomani
31-03-2008, 01:43
خلسه از نظر كیفیت به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می‌گردد. خلسهٔ مثبت همراه با آرامش، نفس‌های عمیق و شمرده و ضربان قلب آرام است. خلسهٔ منفی با اضطراب، تنفس سطحی و تند، ضربان قلب تند و سریع، خشك شدن دهان، بعضاً سیخ شدن موهای پوست و انقباض مثانه همراه می‌باشد. خلسهٔ مثبت بسیار مفید بوده، با تكنیك‌های متافیزیك قابل حصول است و استفاده‌های فراوان دارد. خلسهٔ منفی بسیار مضر بوده به‌صورت ارادی توسط شخص و یا در بیشتر موارد به‌صورت ناخواسته توسط دیگران برای شخص ایجاد می‌شود و آسیب‌های فراوان به‌دنبال دارد.
برای مثال حالت جذبه‌های خاصی كه به عرفا دست می‌دهد، نوعی خلسهٔ مثبت و عالی مرتبه است. این نوع خاص از خلسه به‌دلیل اشتیاق فراوان به حضرت حق‌تعالی و در اثر اخلاص و معرفت حاصل می‌شود. این خلسه‌های عرفانی و الهی در كسانی ایجاد می‌شود كه مؤمن، عابد، زاهد و عارف باشند، هر یك از این چهار مرحله پیش‌نیاز و مقدمهٔ مرحلهٔ بعدی است و نمی‌شود بدون طی سه مرحله اول به مرحلهٔ آخر - یعنی عرفان - رسید.
در عصر جدید شاهد ظهور عرفایی هستیم كه بدون طی این مراحل به عرفان رسیده‌اند! از ابتدایی‌ترین احكام دین بی‌اطلاعند! مدعی رفتن در خلسه و یكی شدن با خدا هستند! از همه جالب‌تر آنكه خود ادعا می‌كنند كه عارف هستند! این گونه افراد یا در توهم، گمراهی و بی‌خبری گرفتار شده‌اند و فكر می‌كنند كه به‌جایی رسیده‌اند، یا خود نیز می‌دانند كه خبری نیست و به‌جایی نرسیده‌اند و فقط دكانی باز كرده‌اند تا امورات دنیایی خود را سپری كنند. در هر صورت این‌گونه افراد سبب انحراف دیگران به‌خصوص جوانان و نوجوانان آن هم به اسم معنویت می‌شوند. خداوند تبارك و تعالی ما و ایشان را هدایت فرماید(انشاءا..).

man7tomani
31-03-2008, 01:49
Dr Motaleb Barazandeh

سفر روح (تكنيك اول) - دکتر مطلب برازنده
اين تكنيك از هفت مرحله تشكيل شده است كه با طي اين مراحل مي‌توانيد به فرافكني دست پيدا كنيد. البته انتظار حصول نتيجه در اولين جلسه‌ي تمرين، انتظار به جايي نمي‌باشد. هر چند كه ممكن است برخي افراد در جلسه اول نيز به موفقيت برسند. در هر حال موفقيت در تكنيكهاي فرافكني به (توجه، توجه، توجه) و (تمرين، تمرين، تمرين) نياز دارد. اين دو كلمه (توجه و تمرين) توصيه تمام استادان متافيزيك به معرفت‌جويان مي‌باشد. با عنايت به اين موارد به شرح تكنيك مي‌پردازيم.
مرحله‌ي اول:
با رعايت موارد يك تا شش از بحث قبل و براساس دستورات ارائه شده در آن با همان نظم و ترتيب جسم و ذهنتان را رها كنيد. رها سازي جسم و ذهن براساس نظر بيشتر استادان و به استناد تجربيات مؤلف كتاب، اولين و مهمترين قدم در تمرينات فرافكني است.
مرحله‌ي دوم:
در اين مرحله بايد به حالت خلسه‌ي مثبت فرو رويد. خلسه يك حالت بين خواب و بيداري مي‌‌باشد. به عبارت ديگر يك حالت شبه خواب است كه در آن حركات ارادي بدن متوقف مي‌گردد. خلسه به دو نوع مثبت و منفي تقسيم مي‌شود. خلسه‌ي منفي با آشفتگي، اضطراب، تند و سطحي شدن تنفس، افزايش ضربان قلب، كاهش بزاق دهان و انقباض مثانه همراه است. اين نوع خلسه به دنبال ترس، شوك، رؤيت صحنه‌هاي دلخراش، دعوا و نزاع و خستگي و بي‌خوابي مفرط به‌وجود مي‌آيد. خلسه‌ي مثبت با آرامش، رهايي، راحتي، نفس‌هاي عميق و شمرده، ضربان قلب آرام، و طبيعي بودن ساير فعاليت‌هاي بدن همراه است. اين نوع خلسه با رعايت موارد يك تا شش فصل گذشته و انجام يكي از شيوه‌هاي زير حاصل مي‌شود.
يك راه رسيدن به خلسه اين است كه ساعد دست را به سمت بالا نگاه داريد. درحاليكه بازو روي زمين يا تخت مي‌باشد. دست شما رها شده، آرام آرام به سمت تخت يا زمين فرو مي‌افتد. در همين حال شما به يك حالت شبه خواب فرو مي‌رويد. در همين حال مي‌توانيد به خود تلقين كنيد كه: «من احساس آرامش و راحتي مي‌كنم… جسم و ذهن من كاملاً رها شده است… دست من آرام آرام رها شده فرو مي‌افتد… در همين حال من به حالت خلسه فرو مي‌روم … خلسه‌ي مـن يك خلسه‌ي مثبت است… ».
روش ديگر براي فرو رفتن در خلسه شمارش اعداد به صورت معكوس مي‌باشد. براي اين منظور شروع به شمارش معكوس از شماره صد كنيد. در اين حال به خود تلقين كنيد كه: «من احساس آرامش و راحتي مي‌كنم… جسم و ذهن من كاملاً رها شده است… از شماره صد معكوس مي‌شمارم تا به عدد يك برسم… با هر شمارش معكوس به حالت خلسه فرو مي‌روم … خلسه‌ي من يك خلسه‌ي مثبت است… .» به ياد داشته باشيد كه براي شمارش معكوس اعداد، دقت زياد به خرج ندهيد. اگر احتمالاً شمارش، اشتباه يا جابه‌جا شود اشكالي ندارد. همچنين لزومي ندارد كه شمارش را تا عدد يك ادامه دهيد. اگر در اواسط شمارش و يا در هر جاي ديگر آن به حالت خلسه فرو رفتيد، شمارش مي‌تواند متوقف گردد.
يك روش ديگر براي حصول خلسه تجسم گوي بلورين است. براي اين منظور يك گوي سفيد را مجسم كنيد كه در فضاي بالاي سرتان معلق است. در ذهنتان روي گوي سفيد تمركز بگيريد و به خودتان بگوييد:« من شماره 3 را روي گوي بلورين مي‌نويسم، آنرا مي‌بينم و به خلسه فرو مي‌روم. سپس به جاي آن عدد 2 را مي‌نويسم و به آن نگاه مي‌كنم و خلسه‌ام عميق‌تر مي‌شود. در آخر عدد يك را مي‌نويسم و به آن نگاه مي‌كنم تا خلسه‌ام كاملاً عميق شود.» حال اين كار را انجام دهيد. اعداد را به هر رنگي كه بخواهيد مي‌توانيد روي گوي بلور بنويسيد. با اين كار آرامش و رهايي شما عميق و عميق‌تر مي‌شود. براي عميق‌تر شدن خلسه مي‌توانيد همين كار را دوباره تكرار كنيد.
مرحله‌ي سوم:
در اين مرحله بايد كالبد فيزيكي و حواس پنج‌گانه‌ي خود را فراموش كنيد. براي رسيدن به اين منظور بايد آرامش و خلسه‌ي شما عميق‌تر گردد. براي اين كار مي‌توانيد درحاليكه چشمانتـان بسته است به‌صورت مستقيم به فضاي تاريـك پشت پلك چشمانتان نگاه كنيد. يك فضاي تاريك و خالي مي‌بينيد. در اين فضا مستقيم به سمت جلو برويد. در اين حال ممكن است الگوها و حالت‌هاي مختلفي از نور را ببينيد. از كنار آنها بگذريد و همچنان به سمت جلو برويد. در اين حال كالبد فيزيكي خود را از ياد خواهيد برد و ديگر آن را احساس نمي‌كنيد. حواس پنج‌گانه شما مسدود شده، ديگر محرك‌هاي مختلف را دريافت نمي‌كنيد. شما در يك خلاء قرار گرفته‌ايد كه فقط محرك‌هاي فكري براي شما قابل دريافت است. شما براي فرافكني آماده هستيد.
مرحله‌ي چهارم:
به حالت ارتعاش و لرزش وارد شويد. اين حالت ارتعاش مهمترين و همچنين مبهم‌ترين بخش تكنيك مي‌باشد. بسياري از آنهايي كه تمرين‌هاي فرافكني را انجام مي‌دهند ارتعاش و لرزش را در اولين تجربه فرافكني خوب به‌ياد مي‌آورند.
ارتعاش‌ها مي‌تواند شبيه تجربه‌ي برق گرفتگي با ولتاژ كم در زمان كوتاه باشد. اين ارتعاش‌ها به دليل تلاش كالبد اختري براي ترك كالبد فيزيكي مي‌باشد.
به خودتان تلقين‌هاي ذهني بدهيد كه كالبد اختريتان در حال بلند شدن و بالا آمدن است. اين تلقين‌ها را تكرار كنيد. بيان تلقين‌ها مي‌تواند به زبان و يا به دل و در ذهن باشد. به‌‌‌‌‌طور كلي براي تلقين‌ها از جملات كوتاه مختصر و مفيد استفاده كنيد. براي مثال مي‌توانيد به خودتان بگوييد: «كالبد اختري من در حال ارتعاش است… كالبد اختري من در حال جدا شدن از كالبد فيزيكي است… كالبد اختري من جدا شده و به سمت بالا مي‌‌رود… ».
يك نقطه به فاصله 30 سانتيمتر در بالاي پيشاني‌تان مجسم كنيد. سپس اين نقطه را به‌صورت ذهني به فاصله 180 سانتيمتري ببريد. نقطه مورد نظر را به اندازه 90 درجه بچرخانيد و بالا ببريد. اين كار را با ترسيم يك خط، موازي محور بدن در بالاي سر انجام دهيد. روي آن نقطه تمركز كنيد. ارتعاشات خود را از سر خارج كنيد و به آن نقطه ببريد و دوباره از آن نقطه به سر برگردانيد. اگر نمي‌توانيد اين كار را انجام دهيد حداقل در ذهنتان مجسم كنيد كه اين كار را انجام مي‌دهيد. به‌زودي و با تكرار تمرين به‌راحتي اين كار براي شما قابل انجام مي‌گردد. اين تمرين شما را براي فرافكني آماده مي‌كند.
مرحله‌ي پنجم:
ياد بگيريد كه اين حالت ارتعاش را كنترل كنيد. براي اين منظور تمام ارتعاشات را از سراسر بدن جمع كنيد و در سر متمركز نماييد. آنگاه اين ارتعاشات را به‌صورت يك موج از سر به سمت پاها ببريد. براي افزايش تأثير اين تمرين بر روي ارتعاش‌ها تمركز گرفته، در ذهنتان آن را تقويت كنيد. حال يك موج ارتعاش قوي را از سر به سمت پا هدايت كنيد و دوباره آن را به سر باز گردانيد. آنقدر تمرين كنيد تا اين امواج به‌راحتي تحت كنترل شما قرار گيرد. زماني كه شما توانستيد اين كنترل را به‌دست آوريد، براي خروج روح از بدن آماده مي‌باشيد.
مرحله‌ي ششم:
فرافكني را با يك جدايي نسبي شروع كنيد. كليد اين كار كنترل افكار است. ذهنتان را به‌طور كامل روي برنامه‌ي خروج از بدن متمركز كنيد و اجازه ندهيد كه اين فكر از ذهنتان بيرون رود. سرگرداني افكار ممكن است باعث از دست رفتن اين حالت كنترل گردد.
ارتعاش‌هاي شما قوي‌تر مي‌شود. تجربه‌ي خروج از بدن را با جدا كردن يك دست يا يك پا از كالبد اثيري شروع كنيد. براي مثال احساس كنيد كه يك دست از كالبد اثيري شما از كالبد فيزيكي جدا شده و ديوار نزديك شما را لمس مي‌كند. دست را از وسط ديوار عبور داده سپس آن را به سمت عقب بكشيد و به موقعيت فيزيكي خود برگردانيد. همين تمرين را با دست ديگر انجام داده، هدف ديگري را لمس كنيد.
مرحله‌ي هفتم:
در اين مرحله مي‌توانيد به‌طور كامل از بدن جدا شويد. براي اين كار يكي از روش‌هاي زير را مورد استفاده قرار دهيد.
روش اول: بيرون و بالا آمدن از بدن است. براي اين منظور مجسم كنيد كه وجود شما نوراني و روشن مي‌شود. در همين حـال ارتعاش‌هاي شمـا قوي‌تر مي‌گردد. حـال فكر كنيد، كه شنـاور شدن در فضا چقدر زيبـاست اين فكر را در ذهنتان حفظ كنيد و اجازه ندهيد كه فكر ديگري جايگزين آن شود. در اين حالت به‌شرط آنكه مراحل قبلي را با دقت پشت سر گذاشته باشيد، فرافكني خودبه‌خود اتفاق مي‌افتد.
روش دوم: چرخيدن و خروج از بدن است. بدين ترتيب كه وقتي به حالت ارتعاش رسيديد اراده كنيد كه در ذهن، بدنتان را بچرخانيد. درست مانند زماني كه در بستر خوابيده و مي‌چرخيد. دقت كنيد، چرخش بدن فقط در فكر به‌صورت تجسم ذهني انجام مي‌شود و كالبد فيزيكي هيچ‌گونه چرخش يا حركتي ندارد. سعي كنيد بدنتان را به‌صورت ذهني از بالا بچرخانيد؛ در اين حالت كالبد اختري شما واقعاً خواهد چرخيد و از كالبد فيزيكي جدا خواهد شد. در اين لحظه شما خارج از بدن خواهيد بود. خود را معلق در بالاي كالبد فيزيكي‌تان ببينيد.
شور، هيجان و شعف فراوان تمام وجود شما را خواهد گرفت. بر خود مسلط باشيد. براي چند دقيقه در اين تجربه‌ي خروج از بدن بمانيد و سپس به نرمي و لطافت به كالبد فيزيكي‌تان بازگرديد.
تلقين‌هايي پيرامون تأثيرات خوب و مثبت اين تجربه‌ي موفق به خود بدهيد. تلقين‌هايي نيز درباره سلامت، نشاط و شادابي به خود بدهيد، در نهايت تلقين‌هايي در باب تجارب زيبا و موفق آينده كه در انتظار شما است بگوييد. حال با سه نفس عميق از اين حالت خارج شده، به حالت طبيعي و معمولي باز گرديد. چشمان خود را باز كنيد، خداوند را شكر گفته و به زندگي لبخند بزنيد.

man7tomani
31-03-2008, 01:54
سفر روح (تكنيك دوم) - دکتر مطلب برازنده
در اين تكنيك قدرت تجسم بسيار مورد استفاده قرار خواهد گرفت و كمك فراواني خواهد نمود. تجسم عبارت است از خلق يك پديده در ذهن، كه به اعتقاد برخي از متافيزيسين‌ها به‌صورت همزمان در عالم ذهن نيز اتفاق مي‌افتد. ذهن بُعدي از ابعاد ماورائي وجود انسان مي‌باشد كه جايگاه آن در حد واسط كالبد فيزيكي و روح قرار گرفته است. به‌ياد داشته باشيد كه ذهن و مغز يكي نمي‌باشد، مغز بخش كوچك و مهمي از كالبد فيزيكي ما است كه درون جمجمه قرار گرفته است. به‌عبارت ديگر مي‌توان گفت ذهن از چند بخش تشكيل شده كه يك بخش آن مغز است. هرچند كه مغز و ذهن با يكديگر در ارتباط مي‌باشند ولي ماهيت آنها تفاوت دارد. مغز يك ارگان فيزيكي و ذهن يك بُعد متافيزيكي مي‌باشد. عالم ذهن يكي از عوالم هفت‌گانه جهان هستي است، كه در ارتباط با ذهن تمام انسان‌ها مي‌باشد. همان طور كه كالبد فيزيكي انسان در عالم فيزيكي زندگي مي‌كند و در انطباق با آن مي‌باشد، بُعد ذهن نيز در عالم ذهن سير مي‌كند و در انطباق با آن است.
تجسم داراي يك نيرو و قدرت فوق‌العاده‌اي است كه مي‌تواند اثرات بسيار زيادي داشته باشد. بايد تجسم را شناخت و در جهات مثبت و براي تكامل و تعالي علمي و روحي از آن بهره گرفت. برخي از روانشناسان و متافيزيسين‌ها اعتقاد دارند كه وقتي انسان چيزي را در ذهن تجسم كند و بر آن تمركز بگيرد و آن تصوير ذهني را حفظ كند، آن چيز در عالم فيزيك نيز به‌وقوع خواهد پيوست. البته براي اين منظور حفظ مدت طولاني تصوير ذهني و يا تكرار آن به دفعات متعدد لازم است. براي مثال هر آنچه را كه ما درباره‌ي خودمان تفكر و تجسم نماييم و بر آن اصرار داشته باشيم در عالم فيزيكي به وقوع مي‌پيوندد. اين حالت در مورد ديگران نيز مصداق دارد. بدين معني كه هر آنچه كه براي ديگران تجسم كنيم همان خواهد شد. اين پديده به خصوص در والدين ديده مي‌شود كه مطالبي را درباره‌ي فرزندانشان تجسم مي‌كنند و به‌طور مرتب تكرار مي‌كنند و بر آن اصرار دارند، در نهايت نيز تجسم والدين درباره‌ي فرزندانشان عملي مي‌گردد. به همين دليل بزرگان گفته‌اند شما همان هستيد كه فكر مي‌كنيد. نبايد فراموش كرد كه تجسم با توهم متفاوت است. توهم يك وادي منفي است كه نه تنها مفيد نمي‌باشد، بلكه ممكن است تأثيرات سوء و منفي نيز داشته باشد. لذا بايد از پرداختن به توهم و سير در آن اجتناب نمود. همچنين پرداختن به تجسم نبايد به گونه‌اي باشد كه ما را از فعاليت‌هاي روزانه باز دارد. در واقع انسان بايد بخش محدود و معيني از وقت روزانه‌ي خود را صرف تجسم تصاوير ذهني مثبت براي خود و ديگران نمايد و مابقي وقت را به ساير امور مورد نياز بپردازد.
براي انجام اين تكنيك، مكان و زمان مناسب را انتخاب كنيد. به صورت مطلوب روي زمين يا تخت‌خواب دراز بكشيد. نفس عميق بكشيد. آگاهي خود را بر چشم سوم (مركز پيشاني‌) متمركز كنيد، جسم و ذهن خود را با شيوه‌ي مناسب رها كنيد. (اين مراحل در مباحث قبل به‌صورت كامل شرح داده شده است.)
پس از طي مراحل فوق به حالت خلسه فرو رويد. كالبد فيزيكي و حواس پنج‌گانه را به‌دست فراموشي بسپاريد. در وجود خود حالت ارتعاش و لرزش ايجاد كرده، آن را كنترل و هدايت كنيد. (اين مراحل به‌صورت كامل در تكنيك اول، مرحله‌ي اول تا پنجم به‌صورت مبسوط شرح داده شده است.)
حال مراحل مقدماتي را با موفقيت پشت سر گذاشته، آماده‌ي فرافكني مي‌باشيد. در اين مرحله درحالي‌كه جسم شما روي تخت يا زمين دراز كشيده، با سقف اتاق فاصله‌ي زيادي دارد، مجسم كنيد كه فاصله‌ي مابين «نوك بيني» شما و «سقف اتاق» كم مي‌شود… اين تجسم را در ذهن تقويت كنيد… فاصله باز هم كم مي‌شود… همچنان با تمام احساس در اين تجسم بمانيد… فاصله كمتر مي‌شود… تمركز خود را بر اين موضوع حفظ كنيد… فاصله بسيار كمتر مي‌شود… احساس مي‌كنيد به سقف نزديك مي‌شويد… به زودي اين فاصله از بين خواهد رفت… به زودي با نوك بيني سقف را احساس خواهيد كرد… شادي و هيجان تمام وجود شما را خواهد گرفت… شجاع باشيد و احساسات خود را كنترل كنيد… به‌ياد داشته باشيد كه اين كالبد اثيري شماست كه از كالبد فيزيكي خارج شده، به سقف اتاق نزديك شده است.
در ابتدا، اين كار در ذهن شما و با تجسم صورت مي‌گيرد؛ يعني همه چيز درون شما و با يك تصوير ذهني اتفاق مي‌افتد. با تمرين و تكرار، اين ذهنيت به عينيت تبديل مي‌گردد. به‌زودي شما آن را عملاً احساس و تجربه خواهيد كرد. اين پديده وجود خارجي دارد و شما آن را لمس خواهيد كرد. هنگام وقوع آن بر خود مسلط باشيد. وقايع جالب و شگفت‌انگيزي در انتظار شماست. از اين وقايع لذت ببريد و آزادي پرنده‌ي روح را از قفس تن، جشن بگيريد. اين يك نقطه‌ي عطف در زندگي شما مي‌باشد. خداوند كريم را براي اين نعمت شكر نماييد.
پس از اينكه با نوك بيني سقف اتاق را احساس كرديد، خوشحال و شادمان به كالبد فيزيكي خود باز گرديد. براي بازگشت كافي است كه اراده كنيد و بخواهيد اين اتفاق بيفتد. بلافاصله ليز خورده، وارد كالبد فيزيكي مي‌گرديد. شما در كالبد فيزيكي هستيد. براي اينكه پايان و فرود خوبي داشته باشيد قبل از بازگشت به خود بگوييد: «مي‌خواهم به اين تمرين پايان دهم و از اين حالت خارج شوم… تا لحظاتي ديگر با سه نفس عميق چشمانم را باز مي‌كنم و به‌حالت عادي و طبيعي برمي‌گردم… امروز من يك تمرين خوب و زيبا را تجربه كردم… ياد و خاطره‌ي اين تجربه‌ي رؤيايي براي هميشه با من خواهد ماند… در تمرين‌هاي آتي سريع‌تر و آسان‌تر به نتيجه مي‌رسم… نتايج تمرين‌هاي بعدي جالب‌تر و دل‌انگيزتر خواهد بود… تجربه‌ي بسيار موفقي در انتظار من است… درحاليكه خوشحال، شاداب، سلامت و پر‌انرژي هستم با سه نفس عميق چشمانم را باز مي‌كنم… .» حال با سه نفس عميق چشمان خود را باز كنيد و به‌حالت طبيعي برگرديد. چند دقيقه طول مي‌كشد تا جسم شما كاملاً به‌حالت عادي باز گردد. لذا بلافاصله بلند نشويد و كمي تأمل نماييد. آرام آرام جسم خود را حركت دهيد تا كاملاً بيدار شويد.
با تكرار تمرين‌ها به‌طور قطع اين پديده را به‌طور كاملاً محسوس و ملموس تجربه خواهيد كرد. در تمرين‌هاي بعدي پس از جدا شدن از كالبد فيزيكي و رسيدن به سقف مي‌توانيد به سمت پايين نگاه كنيد و كالبد فيزيكي خود را بر روي تخت يا زمين ببينيد. با ديدن كالبد فيزيكي خودتان حيرت زده خواهيد شد. شايد هم دچار دوگانگي شويد. شجاع باشيد و هيجانهاي خود را كنترل كنيد. در تمرين‌هاي ديگر مي‌توانيد پس از طي مراحل فوق و جدا شدن از بدن، در فضاي اتاق چرخي بزنيد و به هر كجاي آن كه مي‌خواهيد برويد. به‌ياد داشته باشيد كه براي رفتن به مرحله‌ي بعدي بايد مرحله‌‌ي قبل را با موفقيت طي كنيد، اگر هنوز در يك مرحله موفق نشده‌ايد هرگز به سراغ مرحله‌ي بعد نرويد.
در جلسه‌هاي بعدي تمرين و پس از طي مراحل مذكور با موفقيت و جدا شدن از بدن مي‌توانيد از اتاق خارج شده، از ساير مكانهاي مجاور ديدن كنيد. براي خروج از اتاق نيازي نيست كه از در خارج شويد. شما مي‌توانيد در اين حالت به‌راحتي از ديوار عبور كنيد. چون شما در كالبد اثيري مي‌باشيد كه ماهيت آن غيرمادي است، براي اين منظور با دست خود امتحان كنيد. يك دست را به سمت ديوار ببريد، دست خود را از ديوار عبور دهيد. دست شما به نرمي و لطافت وارد ديوار مي‌شود و از آن عبور مي‌كند، درست مانند زماني كه دست فيزيكي‌تان را وارد آب مي‌كنيد. به همان راحتي كه جسم فيزيكي شما بدون هيچ مشكل و مقاومتي از بين هوا عبور مي‌كند، كالبد اثيري شما نيز از بين اجسام مادي عبور خواهد كرد… از در يا ديوار اتاق خارج شويد. از اتاق‌هاي مجاور ديدن كنيد.
پس از موفقيت در مراحل فوق، در تمرين‌هاي جديد، با جدا شدن از كالبد فيزيكي به بيرون از محل زندگي خود برويد. به كوچه و خيابان‌هاي اطراف سر بزنيد. در شهر به گشت و گذار بپردازيد. فراموش نكنيد كالبد اثيري شما معلق در هوا حركت مي‌كند و نياز ندارد كه مانند كالبد فيزيكي روي زمين راه برود. هرچند كه اين كار را نيز مي‌تواند انجام دهد. از موفقيت‌هاي خود شادمان باشيد. به تمرين‌هاي خود ادامه دهيد. خالق خود را حمد و سپاس كنيد. به ياد داشته باشيد كه شما با اين توانايي‌هاي ظريف و پيچيده، يكي از ميليارد‌ها مخلوق خالقي بس بزرگ و عظيم مي‌باشيد.
با پشتكار، تكرار و تمرين به مرحله‌اي مي‌رسيد كه مي‌توانيد كالبد فيزيكي خود را بر روي تخت رها كرده، اين پوشش سخت و ضمخت را از خود جدا كنيد و مانند پرنده‌اي آزاد و سبك‌بال، ساعت‌ها در اين كره خاكي به سير و سياحت بپردازيد، به هر كجاي آن كه مي‌خواهيد سفر كنيد و با سير در طبيعت، بر معرفت خود نسبت به خداي عزوجل بيفزاييد.

man7tomani
31-03-2008, 01:55
سفر روح (تكنيك سوم) - دکتر مطلب برازنده
در اين تكنيك از آگاهي به‌عنوان محور اصلي تمرين استفاده مي‌شود. منظور از آگاهي در اينجا جمع نمودن تمام حواس بر يك سوژه‌ي خاص و داشتن حضور ذهن بر آن مي‌باشد. اين كار شبيه رهاسازي جسم با حركت آگاهي در بخش‌هاي مختلف بدن مي‌باشد كه در «بند پنجم شرايط لازم براي سفر روح» به آن اشاره شده است. قابل ذكر است، همان طور كه آگاهي‌مان را در جسم خودمان به حركت درمي‌آوريم، مي‌توانيم آن را بر سوژه‌هاي بيرون از جسم خودمان نيز متمركز كرده، يا در محيط بيروني به حركت درآوريم.
فرافكني و سفر به بيرون از جسم، هم به‌صورت فردي و هم به‌صورت جمعي قابل انجام است. در مباحث قبل نمونه‌هايي از تكنيك‌هاي بسيار مؤثر فردي ارائه گرديد. در اين بحث قصد ارائه يك تكنيك جمعي و گروهي داريم. براي اين منظور لازم است يك گروه هفت نفره تشكيل دهيد، البته تعداد افراد مي‌تواند بيشتر و يا كمتر از اين مقدار نيز باشد. افراد گروه بايد همگون و از جنبه‌هاي مختلف احساسي و عاطفي به يكديگر شبيه و نزديك باشند. همه‌ي افراد بايد علاقمند و مشتاق براي فرافكني باشند و افراد مخالف با اين پديده نبايد در اين گروه قرار بگيرند. اينگونه افراد با انرژي‌هاي منفي خود كه حاصل مخالفت‌ها و ناباوري‌هاي فكري‌شان مي‌باشد، ايجاد اختلال در تمرين مي‌كنند. همچنين باعث كاهش ميزان موفقيت ساير افراد نيز مي‌گردند.
براي انجام اين تمرين، به تعداد افراد گروه مبل راحتي فراهم نماييد. وضعيت مبل‌ها بايد به گونه‌اي باشد كه به‌راحتي سر، گردن و پشت خود را بر پشتي آن رها كنيد و بدون هيچ‌گونه انقباض و فشاري بتوانيد براي مدت طولاني به‌راحتي روي آن بنشينيد و خود را رها كنيد. مبل‌ها را به‌صورت يك دايره منظم كنار هم قرار دهيد، مبل‌ها بايد در تماس با يكديگر باشند، به‌گونه‌اي كه بين هر مبل و مبل‌هاي دو طرف آن تماس فيزيكي برقرار باشد. پس از آرايش مبل‌ها به‌صورت دايره‌اي، بر روي آنها بنشينيد، به‌گونه‌اي كه كف هر دو پا كاملاً روي زمين قرار گيرد. لبه‌ي پاي راست بايد با لبه‌ي پاي فردي كه در سمت راست شما قرار گرفته در تماس باشد، همچنين لبه‌ي پاي چپ بايد با لبه‌ي پاي فردي كه در سمت چپ شما قرار گرفته در تماس باشد. بدين صورت در اين دايره پاي تمام افراد با همديگر در تماس فيزيكي قرار مي‌گيرد. دستان خود را نيز به همديگر وصل كنيد، به‌طوري كه تمام افراد حاضر در دايره با دست‌هايشان در تماس با هم باشند. بدين ترتيب يك تماس فيزيكي كامل از طريق دست‌ها و پاها بين تمام افراد برقرار مي‌شود.
بدون شك افراد حاضر در اين گروه همگي بايد مرد يا زن بوده، يا همه با هم محرم باشند. تشكيل اين حلقه يك امتياز بزرگ از ديدگاه متافيزيك به دنبال خواهد داشت. چون هاله‌هاي افراد در هم فرو رفته، در تماس با هم قرار مي‌گيرد، يك هاله‌ي حلقه‌اي واحد تشكيل مي‌شود. در نتيجه سطوح انرژي همه‌ي افراد حاضر در گروه يكسان مي‌شود. به‌عبارت ديگر تمام اين برنامه‌ها (تشكيل حلقه، تماس فيزيكي افراد و…) براي همسان و همتراز نمودن سطح انرژي افراد گروه مي‌باشد. اين پديده يك موضوع علمي با توجيهات قوي ماورائي مي‌باشد. با هم‌سطح شدن انرژي‌ها، امكان موفقيت افزايش پيدا مي‌كند. همچنين نتايج حاصل براي همه‌ي افراد تقريباً يكسان خواهد بود. به‌عبارت بهتر همه افراد به درجات بالايي از موفقيت به طور يكسان مي‌رسند. در صورت عدم انجام اين كار، به دليل اختلاف در سطوح انرژي افراد، ميزان موفقيت جمع كاهش پيدا مي‌كند، همچنين بازده‌ موفقيت بين افراد اختلاف زيادي خواهد داشت. تشكيل اين حلقه براساس همان توجيهات علمي و متافيزيك مذكور مي‌باشد و هيچ‌گونه ارتباطي با حلقه‌هاي تصوف ندارد.
پس از قرار گرفتن روي صندلي‌ها براساس همان اصول شش‌گانه (با در نظر گرفتن شرايط مكاني، زماني و وضعيت جسمي) تمرين‌هاي تنفسي، رهاسازي جسم و ذهن را به‌صورت گروهي انجام دهيد. در اين حالت بهتر است يك نفر در جمع به‌عنوان مسؤول، مراحل كار را با صداي بلند بيان كند تا همه همزمان با هم انجام دهند و پيش بروند. پس از طي نكات اصولي شش‌گانه و رها شدن جسم و ذهن به‌صورت زير عمل كنيد.
آگاهي خود را در ناحيه سر جمع كنيد… توجه خود را در چشم سوم متمركز كنيد… براي لحظاتي خود را درون چشم سوم احساس كنيد… آگاهي شما همچنان در ناحيه سر متمركز است… توجه شما همچنان بر چشم سوم است… آگاهي خود را به سمت فرق سر حركت دهيد… آگاهي را از طريق چاكراي شماره‌ي هفت خارج كنيد… اين كار به‌راحتي قابل انجام است… آگاهي خود را در فضاي بالاي سر معلق نگه داريد… به فضاي بالاي سر خود اشراف و آگاهي كامل داشته باشيد… آگاهي را در راستاي محور سر تا سقف اتاق حركت دهيد… آگاهي را در اين فضا به سمت بالا و پايين حركت دهيد… آن را به گوشه‌ي مشخصي از اتاق ببريد… آن را نزديك يك شيء خاص در اتاق ببريد… .
آگاهي شما به‌راحتي مي‌تواند در تمام فضاي اتاق حركت كند، حتي مي‌تواند فضاي اتاق را ترك كرده، در اتاق‌هاي مجاور به حركت درآيد. آگاهي شما مي‌تواند در فضاي بيرون ساختمان، در كوچه و خيابان نيز حركت نمايد. آگاهي را ابتدا در مكان‌هاي آشنا حركت دهيد؛ مكان‌هايي كه بارها ديده‌ايد و تداعي و تجسم آن براي شما آسان است. مي‌توانيد آگاهي خود را به سمت شهرهاي ديگر و يا حتي كشورهاي ديگر به پرواز درآوريد.
پس از موفقيت در مراحل فوق، آگاهي خود را به سمت آسمان ببريد و به ستارگان مختلف و سيارات متفاوت سر بزنيد. به‌ياد داشته باشيد جايگاه آگاهي شما در وراي ابعاد مكان و زمان است. پس براي انتقال از يك مكان به مكان ديگر (نزديك يا دور) به زمان با مفهوم فيزيكي نياز نداريد. با آگاهي خود در آسمان زيبا به سير آفاق مشغول هستيد و عظمت خالق يگانه را تحسين مي‌كنيد. يك احساس بسيار خوب، لذت‌بخش و شيرين در وجود شما جاري مي‌شود. احساس سبكي، رهايي و آزادي مي‌كنيد.
هر وقت كه بخواهيد مي‌توانيد اراده كنيد و به كالبد فيزيكي خود كه بر روي مبل در اتاق قرار دارد برگرديد. اين كار به آساني و با خواست شما در يك لحظه انجام مي‌شود. تلقينات مثبتي پيرامون نتايج موفق اين تمرين و موفقيت در تمرين‌هاي بعدي به خود بدهيد. از شماره يك تا پنج شمرده، با يك احساس خوب و مثبت چشمانتان را باز كنيد. به زندگي لبخند بزنيد، خداوند را شكر نماييد.

man7tomani
31-03-2008, 01:56
شرايط لازم براي سفر روح - دکتر مطلب برازنده
مكان:
مكان بايد ساكت و آرام باشد. تمام مزاحمت‌هاي صوتي را حذف كنيد. راديو و تلويزيون را خاموش كنيد. تلفن را قطع نماييد. به ديگران در مورد تمرين خود توضيح داده، از آنها بخواهيد با سكوت خود، با شما همكاري كنند.
يك موزيك ملايم و بدون كلام پخش كنيد، تا مزاحمت‌هاي صوتي جزيي در آن گم شود. اين موزيك به آرامش شما نيز كمك مي‌كند و زمان تمرين شما را تنظيم مي‌نمايد. همچنين بعد از چند جلسه، شما با صداي موزيك شرطي مي‌شويد. اين باعث مي‌شود در تمرينات بعد راحت‌تر و سريع‌تر به نتيجه مطلوب برسيد و نتايج موفق‌تري كسب نماييد. در و پنجره‌ها را ببنديد تا مزاحمت‌هاي صوتي از بيرون وارد نشود. خود را براي پذيرش مزاحمت‌هاي صوتي ناگهاني آماده كنيد. بدين ترتيب كه به خود بگوييد: مزاحمت‌هاي صوتي ناگهاني و احتمالي براي من به راحتي قابل تحمل است.
مكان بهتر است كه نيمه تاريك و يا تاريك باشد. وجود نور، خود نوعي محرك و عامل مزاحم مي‌باشد. تمام لامپ‌ها را خاموش كنيد. پرده‌ها را كامل بكشيد و اجازه دهيد مكان تمرين در تاريكي فرو رود. اگر تاريكي كامل را نمي‌پسنديد، يك لامپ كم‌نور روشن كنيد و طوري قرار بگيريد كه نور آن مستقيم به چشمان شما نتابد. اگر اين لامپ كم‌نور به رنگ سبز يا آبي باشد بهتر است.
دماي محيط بايد متعادل و مطلوب باشد. اگر دماي محيط گرم يا سرد باشد، باعث اختلال در تمركز شما خواهد شد. هيچگونه بوي محرك، مهيج يا مزاحمي در محيط نباشد. البته برخي از انواع عطرها مي‌تواند تأثير مفيد داشته باشد. براي مثال روشن كردن عود مفيد است. اين سنت در هندوستان بسيار رايج است. ممكن است شما به صورت ذاتي از يك عطر خوشتان بيايد و بوي آن به شما آرامش بدهد. مي‌توانيد از اين عطر در هنگام تمرين استفاده كنيد. وجود بوهاي نامطبوع و مشمئز كننده مي‌تواند مضر باشد.
زمان:
بهترين زمان براي تمرين سحرگاه و يا اول صبح مي‌باشد، به شرط آنكه قبل از آن به اندازه كافي و لازم خوابيده و استراحت كرده باشيد. انجام تمرين‌ها، شب قبل از خواب مشروط بر آنكه خستگي مفرط در وجود شما نباشد نيز امكان‌پذير است. البته در صورت فراهم بودن ساير شرايط شما مي‌توانيد در هر زمان كه تمايل داشته باشيد تمرين كنيد. مدت زمان تمرين براي مبتديان به طور متوسط نيم ساعت مي‌باشد. البته چند دقيقه كم يا زياد شدن آن اشكالي ندارد. ولي تمرين‌هاي طولاني براي اينگونه افراد به هيچ عنوان توصيه نمي‌شود. نتيجه‌ي تمرين هر چه كه باشد (موفق يا ناموفق) نبايد زمان تمرين بيشتر از مقدار ذكر شده باشد.
وضعيت جسم:
جواهرات، ساعت و امثال آن را كه در تماس با پوست بدن هستند، از خود دور كنيد. وجود يا عدم وجود عينك روي چشمان شما بستگي به عادت و راحتي شما دارد، هر طور كه راحت هستيد همان طور عمل كنيد. لباس‌هاي تنگ و ضمخت را از تن خارج نموده، به جاي آن لباس راحت و گشاد بپوشيد، تا هيچگونه فشاري توسط لباس به جسم شما وارد نشود. نيازي به برهنه بودن نيست و بهتر است كه لباس و پوشش به همان صورت مذكور داشته باشيد.
بهتر است قبل از تمرين دوش بگيريد يا حداقل دست و پا و صورت خود را بشوييد. حتماً قبل از تمرين روده و مثانه خود را تخليه نماييد.
براي تمرين مي‌توانيد روي صندلي نشسته و يا روي زمين دراز بكشيد. اگر از حالت اول استفاده مي‌كنيد، يك مبل راحت و پشت بلند انتخاب كنيد. روي آن بنشينيد، كف هر دو پا را به طور كامل روي زمين بگذاريد و سر و گردن را بر روي پشتي صندلي رها كنيد؛ طوري كه سر معلق در هوا نباشد. در مجموع وضعيت بدن شما روي صندلي به گونه‌اي باشد كه در تمام بدن احساس راحتي كنيد و هيچ يك از عضلات تحت فشار و يا انقباض نباشد. در صورتي كه براي تمرين روي زمين دراز مي‌كشيد، حتماً يك زيرانداز نرم و مناسب (پتو يا تشك) پهن نماييد. روي تخت و خوشخواب نيز مي‌توانيد تمرين كنيد. استفاده يا عدم استفاده از بالش به خود شما بستگي دارد. هرطور كه راحت هستيد همان طور عمل كنيد. براي تمرين به روش خوابيده بايد به پشت دراز بكشيد، پاها را به اندازه عرض شانه‌ها باز نماييد، دست‌ها را با كمي فاصله در كنار بدن قرار دهيد.
در هنگام تمرين‌هاي فرافكني بهتر است كه چشم، بسته باشد. با بسته شدن چشم، ارتباط با دنياي فيزيكي قطع مي‌شود و مي‌توانيد تمركز بهتري داشته باشيد. انسان از طريق حواس پنج‌گانه ادراكات محيط فيزيكي را دريافت كرده، با اطراف ارتباط مي‌گيرد. بخش اعظم ارتباط ما با محيط اطراف از طريق چشم‌ها مي‌باشد. همچنين بيشترين تحريكات فيزيكي نيز از طريق حس بينايي وارد مي‌شود. پس با بستن چشم‌ها بخش عمده‌ي ارتباطهاي ما با عالم فيزيك قطع مي‌گردد و جلو ورود بسياري از تحريكات فيزيكي كه عامل مزاحم مي‌باشد، گرفته مي‌‌شود.
تنفس:
در شروع تمرينات انجام تنفس عميق و شكمي همراه با حضور آگاهي مي‌تواند بسيار مفيد باشد. اينگونه تنفس‌ها سريعاً انسان را به آرامش مي‌رساند. تنفس عميق شكمي طي چهار مرحله انجام مي‌شود. مرحله اول، دم عميق است كه طي آن با يك دم عميق، ريه را به‌طور كامل پر از هوا مي‌كنيد. مرحله دوم، حبس و نگه‌داشتن هواي ورودي به منظور تبادل كامل اكسيژن و دي‌اكسيدكربن مي‌باشد. در صورتي كه هواي ورودي را چند لحظه در ريه حبس كنيد، از اكسيژن آن به طور كامل و بهينه استفاده مي‌شود. مرحله سوم، بازدم عميق است كه طي آن تمام هواي ريه تا آنجا كه مقدور باشد، تخليه مي‌گردد. البته تخليه‌ي كامل ريه از لحاظ فيزيولوژيك امكان‌پذير نمي‌باشد. در مرحله چهارم، چند لحظه به ريه استراحت ‌دهيد و سپس تنفس بعدي آغاز شود. در حالت معمولي عموماً نفس كشيدنهاي انسان سطحي مي‌باشد، در نتيجه هواي قابل توجهي وارد ريه نمي‌شود. از آنجا كه همان مقدار كم هواي ورودي نيز سريعاً تخليه مي‌گردد، اكسيژن موجود در آن به طور كامل مورد استفاده قرار نمي‌گيرد.
تنفس‌هاي عميق شكمي به شرط همراه بودن با حضور آگاهي اثرات آرامش‌بخش خواهد داشت. بدين ترتيب كه در هنگام تنفس عميق بايد آگاهي، توجه و حضور ذهن بر يكي از اين موارد باشد: عمل دم و بازدم (هواي ورودي و خروجي)، داخل حفره‌هاي بيني، نوك بيني، پيشاني (چشم سوم) ، پشت حلق (زير مغز)، پنج تا هشت سانتي‌متر زير ناف (روي شكم) و شمارش دم و بازدم.
حضور آگاهي بر عمل تنفس علاوه بر آرام كردن بدن باعث سكون بخشيدن به ذهن، ايجاد حالت دروني مناسب و افزايش كارايي تمرين‌ها مي‌گردد. نفس‌هاي عميق باعث افـزايش انرژي بدن، افـزايش سطح سلامت، تمدد اعصاب، تسلـط بر افكار و احساسات، بالا رفتن قدرت تمركز و ايجاد نيروي روحي مي‌گردد. براي استفاده بهتر از نيروي تنفس و آرامش حاصل از آن مي‌توانيد همزمان با نفس‌هاي عميق يك توده‌ي ابرمانند انرژي‌زا و نوراني را در چند سانتي‌متري صورت خود مجسم كنيد و با هر عمل دم بخشي از آن را وارد وجودتان كنيد. اين تجسم نيز بسيار آرام‌بخش خواهد بود و سبب رهايي شما خواهد شد.
رها‌سازي جسم:
رها سازي جسم به معناي ايجاد انبساط در عضله‌ها و رها شدن آنها از انقباض‌ها و تنش‌ها مي‌باشد. براي اين منظور مي‌توانيد به ترتيب با بخش‌هاي مختلف بدن خود و عضله‌هاي مربوطه به آن بخش صحبت نموده، از آنها بخواهيد كه آرام شوند. شايد اين موضوع به نظر شما عجيب بيايد، ولي مطمئن باشيد كه سيستم عصبي، پيام شما را به آن بخش از بدن مي‌رساند و آن بخش آرام و رها مي‌شود. براي مثال مي‌توانيد بگوييد: كف پاي راست من! لطفاً آرام و رها باش.
روش ديگر براي رهاسازي اين است كه اول توجه خود را به پاها معطوف مي‌كنيد. اگر در اين اندام احساس گرفتگي، انقباض يا درد داريد، آن را با استفاده از قدرت تجسم به سمت زمين هدايت كرده و از كف پا به زمين منتقل نماييد. و بدين ترتيب آن را از خود دور كنيد. سپس توجه خود را به روي تنه (شكم، سينه، كمر و شانه‌ها) برده، در صورتي كه گرفتگي، درد و انقباضي دارد، با قدرت تجسم آن را به سمت پاها هدايت كنيد و سپس به زمين منتقل نماييد. در مرحله بعد همين كار را با دست‌ها و در مرحله‌ي آخر با سر و گردن انجام دهيد. بدين ترتيب تمام گرفتگي‌ها، انقباض‌ها، دردها، تنش‌ها و اضطراب‌ها از جسم شما به زمين منتقل مي‌گردد؛ زمين ظرفيت بالايي براي دريافت و هضم اين موارد دارد.
روش ديگر براي رهاسازي جسم حضور و حركت آگاهي در بخش‌هاي مختلف جسم مي‌باشد. صرف اين عمل باعث رهاسازي بدن مي‌گردد. در اين روش، وقتي آگاهي بر يك بخش از بدن متمركز مي‌شود به ساير بخش‌ها توجهي ندارد. براي مثال توجه خود را بر كف پاها متمركز كرده، براي چند لحظه آگاهي خود را در اين بخش نگه‌ داريد. در اين حالت به ساير بخش‌هاي بدن توجهي نداشته باشيد. اين عمل باعث احساس آرامش در كف پا مي‌شود. سپس آگاهي و توجه را به روي پا ببريد و چند لحظه نگه ‌داريد. در اين حالت نيز از ساير بخش‌هاي بدن غافل ‌باشيد و بدين ترتيب در روي پا نيز احساس آرامش كنيد. همين كار را به ترتيب با تمام بدن تا فرق سر انجام دهيد تا تمام بدن ريلكس و رها گردد.
رهاسازي ذهن:
رهاسازي ذهن، پس از رهاسازي جسم صورت مي‌گيرد. براي اين منظور ابتدا تمام ورودي‌هاي ذهن را باز گذاريد و اجازه دهيد تا تمام افكار وارد شوند. در اين حالت پس از چند لحظه اين افكار خودشان ذهن را ترك خواهند كرد و شما نيز آنها را بدرقه كنيد. اگر ورودي‌هاي ذهن را ببنديد و بخواهيد با تلاش جلوي ورود افكار را بگيريد، نتيجه معكوس مي‌دهد. چون فشار زياد افكار پشت درهاي بسته‌ي ذهن سبب ايجاد مزاحمت و اختلال در رهاسازي ذهن و تمركز فكر مي‌گردد. در طول تمرين‌هاي اوليه، ذهن از مسير اصلي تمرين‌ها به كرات منحرف مي‌شود، ولي هر بار آن را با نرمي و لطافت بر موضوع تمرين باز گردانيد. هرگز براي اين كار از خشونت استفاده نكنيد.
شيوه‌ي ديگر براي رهاسازي ذهن يادآوري و يا تجسم يك منظره زيبا مي‌باشد. بدين ترتيب كه يكي از مناظر زيبايي را كه قبلاً ديده‌ايد در ذهن يادآوري ‌كنيد و يا با استفاده از قدرت تجسم خلاق تصوير يك منظره‌ي زيبا را در ذهن خود مجسم ‌كنيد. اين منظره مي‌تواند يك پارك، يك باغ، ساحل دريا، كوه، دشت، جنگل و… باشد. در اين حالت تمام بخش‌هاي آن منظره را در ذهن خود ببينيد. رنگ‌هاي مختلف و اجزاي تصوير را به خوبي ببينيد. صداي آن محيط را بشنويد. بوي آن محيط را استشمام كنيد. با تمام وجود در آن محيط قرار ‌بگيريد و آن را احساس و ادراك كنيد. اجازه دهيد پرنده‌ي ذهن شما در اين محيط زيبا به پرواز درآيد و آرامش و رهايي را تجربه كند.

man7tomani
31-03-2008, 01:57
چشم سوم و رویت هاله نورانی - دکتر مطلب برازنده

مآخذ: کتاب هاله نورانی ، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر

چشم سوم با اسامي مختلف از جمله چشم معرفت، چشم بصيرت، چشم دل، چشم درون، تيسراتيل و آجنا خوانده مي‌شود و جايگاه آن در كالبد اثيري و منطبق بر پيشاني در جسم فيزيكي است.

برخي دانشمندان اعتقاد دارند كه چشم سوم محلي براي دريافت ادراكات فراحسي، الهام و اشراق و وسيله‌اي براي ارتباط موجودات با يكديگر در جهان هستي مي‌باشد. از طريق آجنا مي‌توان با عوالم و موجودات ماورائي و همچنين با وراي ابعاد مكاني و زماني ارتباط برقرار ساخت. همچنين با كمك آجنا مي‌توان هاله‌ها را ديد.

براي رؤيت هاله، لازم است كه تمرينات باز كردن چشم سوم را انجام دهيد، تا چشم سوم خود را تحريك كرده، قدرت گيرندگي آن را افزايش دهيد. اين كار شما را قادر مي‎سازد كه انرژي اطراف سوژه‌ را دريافت كنيد. البته بدون انجام اين كار هم ديدن هاله‎ي تك‌رنگ‌ها ممكن است، اما اگر چشم سوم شما تحريك و باز نشده باشد، ديدن هاله‎ي يك موجود زنده بسيار مشكل خواهد بود.

به ياد بياوريد كه وقتي خيلي خيلي خسته و كاملاً فرسوده‌ايد چه حالي داريد؟ به ياد بياوريد كه چه احساسي داريد وقتي براي روزها نخوابيده‎ايد و به سختي مي‎توانيد چشمهايتان را باز نگه داريد؟ به ياد بياوريد كه چه احساسي داريد وقتي چشمهايتان دست از تلاش براي بسته شدن بر نمي‎دارند؟ به ياد بياوريد كه چه حالي داريد وقتي كه با چشمهايتان مي‎جنگيد تا آنها را باز نگه داريد؟

تجسم اين حالتها با تمركز و توجه كامل، در شما احساسي برمي‎انگيزد، مانند اينكه تلاش مي‎كنيد يك پرده‎ي خيالي سنگين را از پشت چشمهايتان بلند كنيد. در چنين حالتي ماهيچه‎هاي چشمهايتان خوب پاسخ نمي‎دهند، بنابراين كار شما تقريباً بطور كامل ذهني است.

چند لحظه صبر كنيد تا اين حالت را به خوبي مجسم كنيد. كوشش براي باز نگه‌داشتن چشمان خسته، يك تحريك ذهني قوي در چشم سوم ايجاد مي‎كند و به تدريج باعث باز شدن آن مي‎شود. اما چگونه؟

اين فعاليت گشايشي ذهن ، آگاهي جسمي شما را در محل چشم سوم متمركز مي‎كند. هنگامي كه آگاهي جسمي شما در يك قسمت از بدنتان متمركز مي‎شود و شما آن ناحيه را تحت نفوذ ذهني خود قرار مي‎دهيد، كالبد انرژي خود را در آن ناحيه به نحوي پويا تحريك مي‎كنيد. اگر اين فعاليت ذهني به اندازه كافي ادامه پيدا كند و تلاش ذهني كافي صرف آن شود، چشم سوم شما شروع به باز شدن خواهد كرد.

اگر شما فعاليت گشايشي ذهن را هنگامي كه در حالت آرامش هستيد و موضوعي در ميدان ديد شما قرار دارد (و بطور مستقيم در حال نگاه كردن به آن نيستيد) انجام دهيد، ديد هاله‎اي خودبخود ايجاد خواهد شد.

فعاليت گشايشي ذهن كه در اينجا شرح داده شد، شبيه تكنيك‎هاي ديداري باز كردن چاكرا است كه توسط اكثر استادان كار با انرژي و پيشرفت قواي ذهني تدريس مي‎شود. فقط به مراتب قوي‌تر و مؤثرتر است. تمرينهاي ديداري كار با انرژي به تنهايي ضعيف و كند هستند و يادگيري و استفاده از آنها مشكل است.

توصيه: مركز بين دو چشم (روي پيشاني) را به نرمي با ناخن بخارانيد. اين كار به شما كمك خواهد كرد كه اين نقطه را با آگاهي جسماني خود به دقت هدف بگيريد.

آگاهي جسماني خود را به ناحيه بين چشمهاي خود منتقل كنيد. با تمركز كامل از اين ناحيه آگاه شويد. اين ناحيه را به صورت ذهني بالا بكشيد. چنان كه گويي تلاش مي‎كنيد پلكهايتان را به زور باز كنيد. اما به ماهيچه‌هايتان در اين ناحيه اجازه ندهيد كه منقبض شوند يا به هر صورت ديگر پاسخ بدهند (اين تلاش كاملاً ذهني است).

احساس خود را به دقت مورد توجه قرار دهيد. تصور كنيد كه چشمهايتان خيلي سنگين شده‎اند؛ به آنها اجازه دهيد كه بسته شوند، و چند بار پلكهايتان را به‌هم بزنيد. توجه كنيد كه براي اين كار از كدام ماهيچه‌ها استفاده مي‎كنيد.

همين فرمان عضلاني را از طريق آگاهي جسماني ذهن خود در آن ناحيه به كار ببريد، اما ديگر به ماهيچه‌هاي پلكهايتان اجازه ندهيد كه از فرمان اطاعت كنند.

اين كار را دوباره و دوباره تكرار كنيد ( بالا بكشيد، بالا بكشيد، بالا بكشيد...) چنان كه گويي يك وزنه‎ي خيالي سنگين را از پشت چشمهايتان بلند مي‎كنيد.

اين كار را بارها تكرار كنيد، اما به خودتان ( يا هيچ يك از ماهيچه‎هايتان) اجازه‎‎ي انقباض يا پاسخ ندهيد. اين كار در آغاز كمي دشوار است، اما با كمي تمرين به راحتي در انجام آن مهارت و تسلط پيدا مي‎كنيد.

اين فعاليت گشايشي ذهني خيلي مهم است. اگر مي‎خواهيد به روشن‌بيني و ساير توانايي‌هاي روحي دست پيدا كنيد، اين تمرين اولين قدم براي يادگيري كنترل چشم سوم است.

در مراحل اوليه ممكن است احساس كنيد كه ناحيه وسيعي از بالاي ابروهايتان را بالا مي‎كشيد، حتي تمام پيشاني خود را. اين مورد اشكالي ندارد و باز هم مي‎تواند تأثير لازم را براي باز كردن چشم سوم شما داشته باشد. با تمرين بيشتر خواهيد توانست حوزه‎ي تمركز فعاليت ذهني خود را كاهش دهيد و آن را به ناحيه‎ي بين ابروها (چشم سوم) محدود كنيد.

اگر اين فعاليت گشايشي ذهني را ادامه دهيد، چشم سوم خود را تحريك كرده ، آن را فعال خواهيد ساخت. تمركز يكنواخت و آرام شما روي يك شيئ، چشم سوم شما را با انرژي ساطع شونده از آن شيئ هماهنگ خواهد كرد. اين انرژي به مركز بينايي مغز شما ارسال مي‎شود و در آنجا بعنوان يك تصوير ( يك نوار روشن از نور رنگي) تفسير مي‎‌شود.

توصيه: هر گاه در انجام اين عملكرد گشايشي ذهني، تمركز و تسلط كافي كسب كرده، آنرا بصورت ذهني اجرا كنيد، متوجه خواهيد شد كه وزنه‎ي خيالي پشت چشمهاي شما در يك سمت آسانتر از سمت ديگر بالا كشيده مي‎شود،كه معمولاً سمت راست آسانتر است. اصولا‎ًاين احساس ناشي از تفاوت بين دو نيمكره‎‎ي مغز شما است كه استفاده از يكي به مراتب آسانتر از ديگري است ( نيمكره‎ي غالب). اگر اين مورد براي شما ايجاد اشكال مي‎كند، با يك فعاليت چرخشي ذهني، در جهت چرخش عقربه‎هاي ساعت در ناحيه‎ي بين ابروها، چشم سوم خود را تحريك كنيد. منظور از جهت چرخش عقربه‎هاي ساعت اين است كه صورت خود را به عنوان صفحه‎ي ساعت در نظر بگيريد و جهت صحيح چرخش را با آن بسنجيد. براي اين فعاليت چرخشي نيز از همان فرمان ذهني عضلاني استفاده كنيد كه قبلاً براي باز كردن چشمهاي خسته به كار مي‎برديد. اما اكنون آنرا براي چرخش به كار ببريد، چنان كه گويي با حركت چرخشي يك مداد، اين ناحيه را تحريك مي‎كنيد. بهترين روش اين است كه براي فعال كردن چشم سوم خود تمرين گشايشي اصلي و اين تمرين چرخشي را يك در ميان انجام دهيد. فعاليت گشايشي ذهني به هر حال براي هماهنگ كردن چشم سوم شما با هاله لازم است.‎شود،كه معمولاً سمت راست آسانتر است. اصولا‎ًاين احساس ناشي از تفاوت بين دو نيمكره‎‎ي مغز شما است كه استفاده از يكي به مراتب آسانتر از ديگري است ( نيمكره‎ي غالب). اگر اين مورد براي شما ايجاد اشكال مي‎كند، با يك فعاليت چرخشي ذهني، در جهت چرخش عقربه‎هاي ساعت در ناحيه‎ي بين ابروها، چشم سوم خود را تحريك كنيد. منظور از جهت چرخش عقربه‎هاي ساعت اين است كه صورت خود را به عنوان صفحه‎ي ساعت در نظر بگيريد و جهت صحيح چرخش را با آن بسنجيد. براي اين فعاليت چرخشي نيز از همان فرمان ذهني عضلاني استفاده كنيد كه قبلاً براي باز كردن چشمهاي خسته به كار مي‎برديد. اما اكنون آنرا براي چرخش به كار ببريد، چنان كه گويي با حركت چرخشي يك مداد، اين ناحيه را تحريك مي‎كنيد. بهترين روش اين است كه براي فعال كردن چشم سوم خود تمرين گشايشي اصلي و اين تمرين چرخشي را يك در ميان انجام دهيد. فعاليت گشايشي ذهني به هر حال براي هماهنگ كردن چشم سوم شما با هاله لازم است.

توجه: به ياد داشته باشيد كه همه‎ي اين تمرينهاي محرك انرژي، به آگاهي جسماني موضعي خصوصاً آگاهي موضعي در سطح پوست وابسته‎اند. براي اينكه اين تمرينها مؤثر باشند، بايد احساس كنيد كه آنها واقعاً اتفاق مي‎افتند.

man7tomani
31-03-2008, 01:59
چشم سوم (ختم کلام) - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
خداوند متعال در شب معراج فرمود:
« اي احمد! آيا مي‌داني چه عيشي گواراتر و چه زندگي‌اي ماندگارتر است؟ عرض كرد: خداوندا نمي‌دانم. فرمود: آن زندگي‌اي گواراتر است كه صاحبش از ذكر من غافل نگردد و نعمت مرا در بوتة فراموشي نگذارد و جاهل به حقّ من نباشد و شب و روز به دنبال كسب رضا و خشنودي من باشد.
اما زندگي جاودان و ماندگارتر آن است كه صاحبش آن چنان روشي نسبت به نفس خود به كار گيرد كه دنيا در نظرش پست و در چشمش كوچك و آخرت در ديدگان او بزرگ گردد و خواستة مرا بر خواستة خودش مقّدم بدارد و رضايت و خشنودي مرا بطلبد و حق نعمت مرا بزرگ بداند و رفتار مرا نسبت به خودش به خاطر بسپارد و در شب و روز كه مي‌خواهد نافرماني و گناه نمايد مرا در نظر بگيرد و مراقب باشد و دل خود را از آنچه ناخوش دارم، دور سازد و شيطان و وسوسه‌هاي او را دشمن بدارد و نگذارد بر دلش راه يابد، پس اگر چنين بود، من نيز محبّت خود را در دلش اسكان مي‌دهم تا اين‌كه دل او را كاملاً از آن ِ خود سازم و دلش را از دنيا فارغ و به آخرت مشغول نمايم و او را چون محبّان ديگرم، از نعمتهاي تازه بهره‌مند سازم و چشم و گوش و دلش را باز كنم تا اين‌كه با دلش بشنود و با آن به جلالت و عظمت من نگاه نمايد به‌طوري كه دنيا را بر او تنگ سازم و لذّت‌هاي دنيوي را دشمن او قرار دهم و او را از دنيا و آنچه كه در دنياست بترسانم همانطور كه چوپان گوسفندان خود را از چراگاه‌هاي خطرناك مي‌ترساند و دور مي‌نمايد، او را از گناهان دور سازم و چون بنده‌اي به اين مقام دست يافت، از مردم مي‌گريزد و گوشه‌گيري اختيار مي‌نمايد و از دنياي فاني به دنياي باقي منتقل مي‌شود، از خانة شيطان به خانه خداوند رحمان پناه مي‌آورد.
اي احمد! چنين بنده‌اي را به هيبت و عظمت زينت مي‌دهم، اين است عيش گوارا و زندگي جاويدان و اين است مقام اهل رضا و خشنودي؛ پس هر كس طبق رضا و خشنودي من رفتار نمايد، سه خصلت را ملازم او مي‌سازم: با سپاسگزارئي او را آشنا مي‌كنم كه جهل به آن آميخته نيست و ذكري به او مي‌دهم كه با فراموشي مخلوط نشود و محبّتي به او ارزاني مي‌دارم كه محبّت مرا بر محبّت آفريدگانم مقّدم بدارد؛ پس چون مرا دوست بدارد من نيز او را دوست خواهم داشت و چشم دلش را به شكوه و جلال خود باز خواهم نمود و بندگان مخصوص خود را از او پنهان نخواهم ساخت؛ پس در تاريكي شب و روشنايي روز با او سخن گويم تا اين‌كه سخن گفتن او با آفريدگانم قطع شود و با ايشان مجالست ننمايد و سخنان خود و فرشتگانم را به گوشش برسانم و رازي را كه از مردم پنهان كرده‌ام در اختيارش قرار دهم و لباسي از حيا و شرم بر او بپوشانم تا همة مردم از او شرم نمايند و بر روي زمين راه مي‌رود در حالي كه آمرزيده شده است و دل او را شنوا و بينا سازم و چيزي از بهشت و دوزخ براي او پنهان نمي‌كنم. و او را به آنچه در قيامت بر مردم مي‌گذرد از قبيل ترس و وحشت، آگاه نمايم و او را بر حساب‌رسي كه از ثروتمندان و فقيران و نادانان و عالمان به عمل خواهد آمد مطّلع كنم و قبر او را نوراني نمايم تا اين‌كه نكير و منكر را براي سئوال و جواب نزد او بفرستم، اما اندوه مرگ و تاريكي قبر و لَحد و بيم روز قيامت را نبيند، پس براي او ميزانش را نصب نمايم و نامة عملش را بگشايم، آنگاه نامة عملش را در دست راست او بگذارم و او آن منشور را مي‌خواند و آن هنگام ديگر مترجمي بين من و او نيست و من با او بدون واسطه سخن گويم؛ پس اينهاست صفات مُحبّان و دوستان.» (طريق عرفان، ص139 تا 141)

man7tomani
31-03-2008, 02:00
حفاظت از چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
هنگامي كه دو نفر انرژي‌هاي چاكراي چشم سومشان را مخلوط كنند، قدرت روشن‎بيني آنها افزايش مي‎يابد. اگر هر دو هم‌زمان انرژي‌هايشان را خالصانه ادغام كنند و واقعاً در مركز چشم سوم قرار بگيرند، فهم آنها براي درك پديده‎هاي مختلف بسيار افزايش پيدا مي‎كند. در اين حالت يك نور بسيار زيبا و درخشان سبز رنگ در اطراف آنها ديده مي‎شود، اين بيشتر در مردمان پاك و خوب اتفاق مي‎افتد. تركيب انرژي‌هاي چشم سوم از طريق ارتباط فيزيكي، عاطفي و يا فكري صورت مي‌گيرد. ارتباط عاطفي و فكري از راه دور نيز امكان پذير مي‌باشد، به همين دليل افراد از راه دور نيز مي‌توانند بر چشم سوم يكديگر اثر بگذارند.
در اين ارتباطات اگر يكي از آن دو نفر، يا هر دو نفرشان داراي چشم سوم ناپاك باشند، آن رنگ سبز درخشان، كدر، مات و تيره مي‎شود. اين افراد اشرافشان به ابعاد ماورائي كاهش پيدا مي‎كند و محدود مي‎شود. افرادي كه با هم ارتباط نزديك فيزيكي و متافيزيكي دارند و يا آنهايي كه با هم ازدواج مي‎كنند، بايد خيلي مواظب اين پديده باشند. در اين حالت‎ها اگر فقط چشم سوم يكي از دو نفر داراي مشكل است، نفر مقابل بايد خيلي مواظب باشد. اين بدان معنا نيست كه مردم از هم جدا شده يا جداي از هم زندگي كنند، بلكه بايد مواظب چشم سومشان باشند و از آن محافظت كنند. اين كار بسيار آسان است، ما مي‎توانيم يك حلقه‌ي محافظ كامل و هميشگي براي چشم سوم خود ايجاد كنيم. در بعضي افراد نيز چشم سوم به محافظت اختصاصي نياز دارد.
آسان‎ترين و مطمئن‎ترين راه براي حفاظت از ابعاد فيزيكي و متافيزيكي خود ـ حفاظت از هاله، چاكراها و چشم سوم ـ توسل به حضرت حق‎تعالي مي‎باشد. هم‌چنين به نظر مي‌رسد كه غسل و وضو با ايجاد حصاري از نور ماورايي پيرامون هاله‌ي انسان، از هاله، چاكراها و چشم سوم مواظبت مي‌كنند و از ورود عوامل منفي و مخرب به هاله و اثرگذاري آن بر چشم سوم جلوگيري مي‌كنند. اين فرضيه نيز از طرف نويسنده اين كتاب ارائه شده است و به نظر مي‌رسد با مطالب ديني هماهنگي داشته باشد. حضرت امام خميني (قدس سره)، وضو و غسل را نور مي‌دانند و مي‌فرمايند: «وضو نور محدود و غسل نور مطلق است» (آداب نماز، ص77)
در احاديث وضو را نور، و وضو روي وضو را نور روي نور معرفي نموده‌اند. پيامبر گرامي اسلام ـ عليه آلاف التحيّه و الثناء ـ فرموده‌اند: « (روز قيامت) بر اثر وضو، با پيشاني و دست و پاي سفيد بر من وارد مي‌شويد و هيچ كس جز شما اين خصوصيّت را نخواهد داشت.» حضرت امام رضا عليه‌السلام نيز وضو را باعث پاك ساختن دل براي ايستادن در حضور خداي جبّار مي‌دانند. (ترجمه ميزان الحكمه، ح21915 و 21912)

man7tomani
31-03-2008, 02:00
مراقبه‌ي چشم سوم (تمريني از علامه طباطبايي) - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
«... شناخت خداوند يك امر بديهي و روشن و از بديهي‌ترين بديهيّات است و آنچه كه مانع شناخت خداوند است جهل نيست بلكه غفلت است و اين غفلت نيز در اثر مشغول شدن به امور بي‌ارزش و پست دنيا ايجاد مي‌شود؛ پس خداوند براي هيچ كس دوتا ((دل)) قرار نداده است.
پس همين دل است كه اگر اشتغال به دنيا پيدا كند موجب محبّت آن مي‌گردد و تمام همّت و تلاش انسان به آن تعلّق مي‌گيرد؛ پس همين امر تمام دل را به اشتغال خود در مي‌آورد و ديگر جايي از اين آينه دل صاف نمي‌ماند تا جمال خداوند سبحان در آن منعكس شود و معرفت حاصل شود؛ پس همانا مسأله، مسأله دل است.
و اگر مي‌خواهي درستي سخن ما را بيازمايي، مكان خلوتي را انتخاب كن كه هيچ مشغول كننده‌اي از قبيل نور و صدا و اثاث منزل و غيره در آنجا نباشد، سپس طوري بنشين كه مشغول به كاري نشوي و حواست پرت نگردد و چشمانت را بسته نگهداري، آنگاه صورتي را مثلاً صورت ((1)) را در خيال خود مجسم نمايي كه كاملاً توجّه‌ات به آن معطوف گردد و هشيار باشي كه هيچ صورت خيالي وارد محوطه صورت ((1)) نشود؛ پس در اين هنگام كه ابتداي كار است درمي‌يابي كه صورت‌هاي خيالي ديگر مزاحم تو شده و ذهن تو را مي‌خواهند تاريك و مشوّش نمايند، صورت‌هايي كه بسياري از آنها قابل تشخيص و شناسايي از يكديگر نيست، صورت‌هايي كه از افكار روزانه و شبانه و مقاصد و خواسته‌هاي توست، حتّي اين افكار چه بسا دربارة اين باشد كه يك ساعت بعد از بيداري در فلان جا خواهي بود يا با فلان شخص ملاقات خواهي كرد يا فلان عمل را انجام خواهي داد؛ اين در حالي است كه تو در خيال خود فقط به صورت ((1)) نظر داري و به آن توجه مي‌كني و اين تشويش ذهن مدّتي با تو خواهد بود و تداوم خواهد داشت. پس اگر چند روزي به تخليه و پاكسازي اين خيالات مزاحم اقدام نمايي، بعد از مدّتي مشاهده مي‌كني كه آن خيالات و خواطر روبه كاهش گذاشته و هر روز كم مي‌شود و خيال نيز نوراني مي‌گردد تا اين‌كه احساس مي‌كني هر چه به دل و ذهن تو خطور مي‌كند، چنان روشن است كه گويا آن را با چشم حّس خود مشاهده مي‌كني آنگاه اين خواطر به طور تدريجي روز به روز كمتر مي‌شود تا اين‌كه هيچ صورتي با صورت ((1)) باقي نمي‌ماند. اين مطلب را خوب تحويل بگير! و از اينجاست كه صحّت ادّعاي ما را قبول مي‌كني كه همانا سرگرم شدن به امور دنيوي عامل اصلي خود فراموشي و غفلت از ماوراي ماده مي‌گردد و همانا حركت به سوي باطن، با روگرداندن از ظاهر و روآوردن به ماوراي ماده، صورت مي‌پذيرد، پس اگر خواستي مثلاً از همان طريق مذكور نفس خود را مشاهده نمايي، آن خواطر و موانع را كه همان هواهاي نفساني و مقاصد دنيوي است، چند برابر خواهي يافت؛ پس طريق منحصر به فرد براي دستيابي به معرفت، تصفيه دل از دنيا و زرق و برق آن و هر حجابي كه مانع ديدار خداوند سبحان مي‌گردد، مي‌باشد؛ پس تمام اسباب و دستوراتي كه گفته شده از قبيل مراقبه، خلوت و غيره، فقط براي دستيابي به اين حالت قلبي است، سپس توجّه كامل قلب تو به سوي خداوند سبحان و تشرّف به حضرتش ـ عزّاسمه ـ مي‌باشد و اين همان ذكر خدا و تشرّف به محضر حضرت حقّ است و آن آخرين كليد است و خداوند هدايتگر انسان است.» (طريق عرفان، ص109 تا 111)

darkstreet
31-03-2008, 16:24
دستت درد نکنه
مطالب تکراری و در عین حال عالی بودند
من روزهای اول با تکنیک های دکتر برازنده جلو می رفتم ولی کم کم تکنیک های دیگه ای هم پیدا کردم که ((( برای من )))) بهتر جواب میداد

بازم خسته نباشی

man7tomani
31-03-2008, 17:16
دستت درد نکنه
مطالب تکراری و در عین حال عالی بودند
من روزهای اول با تکنیک های دکتر برازنده جلو می رفتم ولی کم کم تکنیک های دیگه ای هم پیدا کردم که ((( برای من )))) بهتر جواب میداد

بازم خسته نباشی
خواهش میکنم
منظورتون همون آموزشی بود که بهم دادین؟یا نه؟اگه نبود لطفا بزارید اینجا تا ما هم استفاده کنیم

Hoaxes
01-04-2008, 05:15
ارزش راهنمایی ندارید
واقعا که!!!!
من با هیچ روشی نتونسته بودم بدنم رو کاملا ریلکس کنم این روش توی یک مدت کوتاه تمام بدنم و حتی ماهیچه های اطراف چشمم رو کاملا ریلکس و بی حس کرد


من با تو نبودم که ، با اون بالایی بودم ، همون یارو مرلین مانسونه ... اصلا تونم ارزش دفاع کردن نداری![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





وجود شما توی این تاپیک منحوسه از اواتار و امضاتون کاملا مشخصه که علاقه شدید به شیطان پرستان و مردان زنانه پوش دارید
بحث های ما در سطح عقل و درک شما نیست خواهشا اظهار نظر نکنید


به بــــــــــــه ، به به ... البته فکر کنم در سطح عقل و درکش باشه ... چون ربطی نداره که طرف کافر باشه یا هر چیز دیگه




اون سايت ارواح كه من مي بينم اگه يكي دو تا پست ديگه توش بدم خودشون از سايت مي ندازنم بيرون [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آره متاسفانه هم اينجا هم تو سايت ارواح هم تو سايتاي ديگه هم تو دنياي واقعي كسايي هسن كه جوري از اطلاعاتشون حرف مي زنن كه انگار خودشون انجام دادن بعد كه يه كم مي ري تو نخشون معلوم مي شه فقط اون مطالبو خوندن ولي خودشون انجام ندادن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من خودم تا حالا چن بار تمريناي مختلفو انجام دادم و به نتيجه ايم نرسيدم واسه همين به هر تمريني اعتماد نمي كنم برا همينم هس كه خيلي وخته دنبال كسي مي گردم كه خودش متافيزيسين باشه و منم بتونم امتحانش كنم كه فلان كارو مي تونه انجام بده بعد ازش هموني تمريني كه خودش انجام داده و به اونجا رسيده رو بگيرم كه هنوز پيدا نكردم به هر كيم مي گي يا خودشو مي زنه به اون راه يا كلمات قصار مي گه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من چون عادت ندارم مطلبي ك مطمئن نيسم بگم واسه همين تو سايت ارواح و اينجا چيز زيادي نمي گم چون چيز زيادي نمي دونم ، ولي فعلا رو بعضي مسائل فك كردم و به نظرم مياد اگه بشون عمل كنم به يه نتايجي مي رسم واسه همين فعلا چيزي نمي گم تا موقعي كه اون فرضياتي كه تو ذهنم هسو خودم عمل انجام بدم اگه به نتيجه اي رسيدم حتما مي گم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ولي فعلا چيزي كه خودم شخصا انجام دادم و مطمئنم مي شه و بقيم مي تونن انجام بدن همون هشياري در خوابه كه با روش تست خواب و بيداري مي تونن انجام بدن ، كه اگه كسي روششو خواس به هوآكسز بگه واسش بگه ، در مورد برون فكنيم من هنوز برون فكني كامل نتونسم انجام بدم بيشتر تو مرحله سر خوردن بودن يكي دو بارم كه برون فكنيم زد تو توهم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در مورد اي وي پيم يه فكرايي كردم كه البته احتياج به يه نفر كه بتونه در مورد فيزيك صوت و نور و يه نفر كه الكترونيك بلد باشه داره ، يه فكرايي كردم ولي اينقد چيزايي كه تو ذهنمه قاطي و پاتي و ظاهر بي ربطه كه كلي وخت لازمه اينا رو به هم ربطش بديمث رابطه روح با الكترومغناطيس و كنداليني و برق و آهن ربا و نور و مايكروو و اين چيزا [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ولي اگه اون فرضياتمو بتونم به صورت عملي انجام بدم و به نتيجه برسم ديگه فك نكنم احتياجي به اي وي ي داشته باشيم چون احتمالا خودمون مي شيم اي وي پي سر خود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

البته اگه بتونم قبل از اون تمرينه كساييو يدا كنم كه حداقل بتونن به صورت عملي بم ثابت كنن كه متافيزيك توهم نيس يه كم خيالم راحت تر مي شه چون من اصولا به دليل به چيزي اعتماد نمي كنم چون ممكنه يه تمرينيو انجام بدم بعد تو توهم خودم فك كنم مثلا برون فكني كردم يا طي الارض كردم ولي اطرافيانم مثلا طي الارض يا پروازمو نديده باشن و همش توهم خودم باشه مث ديوونه ها ، مگه ديوونه ها خودشون مي دونن كه ديوونن؟



خیـــــــــلی ممنونم از اون هوآکسزی که گفتی ... ولی من اصولا وقتی یه متن بیش تر از 2 خطی رو میبینم ،

میرم سراغ پست بعدی ، ولی نمیدونم چی میشه که هر جا پست میدی ، نا خدا گاه میبینم که همشو خوندم !



قابل توجه دوستانی که برون فکنی میکنند:
افزایش ضربان قلب نشانه خوبی نیست و بیانگر خلسه منفی است
بهتر است با خلسه مثبت برون فکنی را اغاز کنید

افزایش ضربان قلب برای موقعی هست که برون فکنی ناقص داره رخ میده . و معمولا کسایی که میخوان به زور

روحشونو بکشن بیرون این طوری میشن .




افزایش ضربان قلب نمیتونه خطرناک باشه؟بعد یه سوال دیگه برونفکنی چه فایده هایی برای آدم داره؟شما خودت darkstreet هر چند وقت یکبار میکنی و چیکار میکنی توش؟مثلا 3 دفعه آخری ک اینطوری شد چیکار کردی؟بعد تلفظ بروفکنی چطوریه؟میشه با حروف انگلیسی بنویسی؟اینجوریه ؟ boronfekni


افزایش ضربان قلب که خطر ناک هست ... کسایی بودن که همین طوری سکته کردن !

وقتی روح از بدن خارج میشه ، اگه درست و حسابی و کامل خارج بشه ، حتی اگه یک ثانیه هم باشه ، کل

خستگی بدن از بین میره ... انگاز که یه روز کامل خوابیدی ... ولی اگه ناقص باشه بد تر آدم خسته میشه .

به نظر من فایدش چیزی نیست جز یادآوری مرگ . میشه گفت مهم ترین فایده ای که داره همینه .

راستی اینم یادم رفت که یه متافیزیشن معروف به نام نمیدونم چی چی گفته که افزایش ضربان قلب تو برون

فکنی ، بعدا باعث ایجاد یه ضایئه در قلب میشه ...

Hoaxes
01-04-2008, 05:31
یه چند تا کتاب پیدا کردم برا دانلود ببینید به درد میخوره یا نه :



مجموعه ی کامل متافیزیک ( چشم سوم ، هاله ها ، چاکراها ، انرژی ، فعال سازی چاکراها ، طب سوزنی ، کالبد

اثیری و ... ) :



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دستان شفا بخش :



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
شهادت آب :



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدخواب درمانی بیست دقیقه ای :



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدیوگا در هفت مرحله ی یحیایی :



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Hoaxes
01-04-2008, 05:44
اینم از یه کتابه ، شاید به درد بخوره :


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

saiiddz
01-04-2008, 09:25
منظورم ابداع یک روش بود مثلا یک روش عملی برای برون فکنی
در مورد خودکار مطمئن هستید که اونو واقعا تکان دادید؟ ممکنه اثر تلقین باشه باید حرکت خودکار رو حتما یک نفر دیگه هم دیده باشه
دوتا از دوستام به همراه برادرم کنارم بودند

darkstreet
01-04-2008, 10:17
hoaxes جان دستت درد نکنه
واقعا ممنون
بابت اون جمله هم شرمنده سو تفاهم شد!
اگه برون فکنی کردید و ناگهان به بدن برگشتید امکان داره دو کالبد شما دقیقا روی هم منطبق نشن و ایجاد خستگی و میگرن کنن برای همین هم بهتره یا مدتی بخوابید یا هم دوباره برون فکنی کنید و مجدد دو کالبد خودتون رو با ارامی و دقت روی هم منطبق کنید


دوتا از دوستام به همراه برادرم کنارم بودند

تمرینات مربوطه رو انجام بدید شاید دوباره قدرتتون رو بدست بیارید


خواهش میکنم
منظورتون همون آموزشی بود که بهم دادین؟یا نه؟اگه نبود لطفا بزارید اینجا تا ما هم استفاده کنیم

بله منظورم همون بود ولی دقت کنید که اون روشی که من اجرا می کنم هم خالی از اشکال نیست هر روشی روی هر فردی به یک میزان اثر می کنه برای من اون روش خیلی خوب جواب میده

شما باید اول مراحل خلسه و ریلکس رو کامل انجام بدید و برای مرحله خروج از روش مناسب خودتون استفاده کنید
معمولا تصویر سازی ذهنی موفق ترین روش در دنیا بوده

man7tomani
01-04-2008, 12:11
افزایش ضربان قلب برای موقعی هست که برون فکنی ناقص داره رخ میده . و معمولا کسایی که میخوان به زور

روحشونو بکشن بیرون این طوری میشن .
شاید حرف شما هم درست باشه ولی:
دکتر مطلب برازنده میگه :
خلسه از نظر كیفیت به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می‌گردد. خلسهٔ مثبت همراه با آرامش، نفس‌های عمیق و شمرده و ضربان قلب آرام است. خلسهٔ منفی با اضطراب، تنفس سطحی و تند، ضربان قلب تند و سریع، خشك شدن دهان، بعضاً سیخ شدن موهای پوست و انقباض مثانه همراه می‌باشد.
که من متاسفانه هم دهنم به شدت خشک میشه و هم ضربان قلب...
دیشب هر چی سعی کردم که تکنیک این دکتر پیش برم نتونستم و بعدش گرفتم خوابیدم
درواقع تکنیک دارک استریت خان خیلی روم اثر میزاره
چون هم واضح تر توضیح داده و هم بنظر من راحت تره..

من با تو نبودم که ، با اون بالایی بودم ، همون یارو مرلین مانسونه ... اصلا تونم ارزش دفاع کردن نداری!
اشتباهی رخ داده
منم اولش گفتم که دارک استریت ناراحت شده!!!گفتم فکر کنم که فکر میکنه به اون گفته!!!
خواهش میکنم از هر دوتای شما که همدیگرو ببخشید
کاش از هدف واحدمون دور نشیم

شما باید اول مراحل خلسه و ریلکس رو کامل انجام بدید و برای مرحله خروج از روش مناسب خودتون استفاده کنید
من روش اون دکتر رو نفهمیدم اگه امکانش هست یه روش برای خلسه که خوتون استفاده میکنید رو اینجا بزارید..
من اون روش که میگفت ساعد به سمت بالا و بازو به پایین رو انجام دادم ولی زیاد جواب نگرفتم

darkstreet
01-04-2008, 14:10
من روش اون دکتر رو نفهمیدم اگه امکانش هست یه روش برای خلسه که خوتون استفاده میکنید رو اینجا بزارید..
من اون روش که میگفت ساعد به سمت بالا و بازو به پایین رو انجام دادم ولی زیاد جواب نگرفتم

شما روش بیدار شو بخواب رو اجرا کن احتمالا بتونی یک پرواز روح کامل رو تجربه کنی
حقیقتش من هروقت میام ساعت یا گوشیم رو کوک می کنم صداش رو نمی فهمم اونقدر زنگ می زنه که میان خاموشش می کنن کسی هم نمی تونه منو بیدار کنه!

saiiddz
01-04-2008, 14:17
hoaxes
تمرینات مربوطه رو انجام بدید شاید دوباره قدرتتون رو بدست بیارید

ممنون بابت جواب
ولی لطفآ یکم در مورد تمرینات توضیح بدید
مثلآ چه تمرینی و ....

Dolphin 7
01-04-2008, 17:29
.
.
.

خیـــــــــلی ممنونم از اون هوآکسزی که گفتی ... ولی من اصولا وقتی یه متن بیش تر از 2 خطی رو میبینم ،

میرم سراغ پست بعدی ، ولی نمیدونم چی میشه که هر جا پست میدی ، نا خدا گاه میبینم که همشو خوندم !

.
.
.


ممنون لطف داري :31:

darkstreet
02-04-2008, 15:08
ممنون بابت جواب
ولی لطفآ یکم در مورد تمرینات توضیح بدید
مثلآ چه تمرینی و ....

من در مورد حرکت دادن اشیا از راه دور اطلاعاتی ندارم ولی یک سری تمرینات هست که می تونید با اونها این قدرت رو تقویت کنید
توی اینترنت جستجو کنید حتما به جواب می رسید

Hoaxes
02-04-2008, 15:33
hoaxes جان دستت درد نکنه
واقعا ممنون
بابت اون جمله هم شرمنده سو تفاهم شد!

حالا این دفه رو می بخشم ، ولی بار دیگه تکرار نشه ها ! :27: :27:


اشتباهی رخ داده
منم اولش گفتم که دارک استریت ناراحت شده!!!گفتم فکر کنم که فکر میکنه به اون گفته!!!
خواهش میکنم از هر دوتای شما که همدیگرو ببخشید
کاش از هدف واحدمون دور نشی

به به ، به به ، خیـــــــــــــــلی ممنونم !


ممنون لطف داري

من همیشه لطف دارم ! :27:


راستی اگه کسی تو زمینه ی تله کینزی مشکلی داره من میتونم کمکش کنم

ya30n
02-04-2008, 20:02
اگر كسي از دوستان
در مورد جن و همزاد و اينا هم سوال داشت
ما در خدمتيم

يا حق (:

man7tomani
02-04-2008, 22:39
darkstreet خان من دیگه نتونستم از اون مرحله بالاتر برم
یعنی فقط تا اونجا میرم که تپش قلبم زیاد میشه به شدت(تا حد مرگ)وبعد هیچ اتفاقی نمیوفته یعنی 2باره به حالت قبلی برمیگردم
نظری پیشنهادی...

saiiddz
03-04-2008, 08:12
من در مورد حرکت دادن اشیا از راه دور اطلاعاتی ندارم ولی یک سری تمرینات هست که می تونید با اونها این قدرت رو تقویت کنید
توی اینترنت جستجو کنید حتما به جواب می رسید
تشکر از جوابتون

Hoaxes
03-04-2008, 13:06
پاک می شــــــــــــــــــــــــ ــود

ya30n
03-04-2008, 15:13
به به ، به به ! خیـــــــــلی ممنونم ... من یه سوال داشتم اونم اینه که چه طوری میشه اسم همزاد خودمون رو

ِپیدا کنیم


خواهش میکنم
همزاد دختر همسایه نیست که بشه اسمش رو همینجوری پیدا کرد!!! (شوخی کردم بابا)
هر کسی یه همزاد داره که یا هم نام خودش هست یا فرق فوکوله
اسم همزاد من یاسین هست همنام خودم
برای اینکه بدونی اسمش چیه باید احضار بشه
بعضی ها هم همزاد رو تسخیر میکنن که واقعا زشته و فقط به خودشون صدمه میزنن با اینکار...
اما احضار هم میشه و اگه شانس بیارین و بهتون ضربه نزنن تو احضار میتونین هرچی خواستین ازش بپرسین
راه هایی هست برای احضار چون ممکنه به دوستی لطمه بخوره بزارین نگم.
پایدار باشید
یا حق (:

darkstreet
03-04-2008, 17:05
خواهش میکنم
همزاد دختر همسایه نیست که بشه اسمش رو همینجوری پیدا کرد!!! (شوخی کردم بابا)
هر کسی یه همزاد داره که یا هم نام خودش هست یا فرق فوکوله
اسم همزاد من یاسین هست همنام خودم
برای اینکه بدونی اسمش چیه باید احضار بشه
بعضی ها هم همزاد رو تسخیر میکنن که واقعا زشته و فقط به خودشون صدمه میزنن با اینکار...
اما احضار هم میشه و اگه شانس بیارین و بهتون ضربه نزنن تو احضار میتونین هرچی خواستین ازش بپرسین
راه هایی هست برای احضار چون ممکنه به دوستی لطمه بخوره بزارین نگم.
پایدار باشید
یا حق (:
_____

جریان این همزاد چیه؟
میشه کامل توضیح بدید؟
در ضمن منبع کسب اطلاعات شما چی بوده؟

ya30n
03-04-2008, 17:47
جریان این همزاد چیه؟
میشه کامل توضیح بدید؟
در ضمن منبع کسب اطلاعات شما چی بوده؟

جریان نداره درویش!!!
منبع کسب اطلاعات من ارتباط با جن و داشتن همزاد هستش!!!
منبع ندارم
یعنی منظورم اینه که نمیتونم بیارمشون پای نت (:
موفق باشی

saiiddz جان در مورد احضار بزار نگم...


یا حق (:

man7tomani
03-04-2008, 19:06
جریان این همزاد چیه؟
میشه کامل توضیح بدید؟
این سئوال من هم هست
اصلا قضیه همزاد یعنی چی؟
یعنی چی که هر کی واسعه ی خودش یه همزاد داره؟

Hoaxes
03-04-2008, 19:20
اصلا همزاد صحت نداره و همش چرت و پرته ... میگن یه جنی هست مثل خود آدم ، هم اسم آدم که همون موقع

که به دنیا میاییم ، اونم به دنیا اومده . این درسته که وقتی ما به دنیا میایم ، 2 شیطان هم به دنیا میان ، ولی ربطی

نداره که هم اسم ما باشه و مثل ما ...

ya30n
03-04-2008, 19:28
اصلا همزاد صحت نداره و همش چرت و پرته

اصلا خوشم نیومد از این حرف...

همزاد همون جن هست برای بعضی ها هست برای بعضی ها نیست
برای بعضی که باهاش ارتباط برقرار کردن مث من یه موضوع عادیه
ولی بعضی مث این جناب براشون عجیب و چرت و پرته و بدون دلیل و منطق حرف میزنن
قبلش یه سرچ میکردن میدیدن که همه این موضوع رو قبول دارن...

یا حق (:

Hoaxes
03-04-2008, 19:34
همه قبول داشته باشن ، دلیل نمیشه که آدم قبول کنه ، همه برن خودشونو بندازن تو چاه ، آدم نباید بره دنبال اونا

ممکنه همه اشتباه کنن .

مدرکی در مورد وجود همزاد داری بفرما

saiiddz
03-04-2008, 19:45
همه قبول داشته باشن ، دلیل نمیشه که آدم قبول کنه ، همه برن خودشونو بندازن تو چاه ، آدم نباید بره دنبال اونا

ممکنه همه اشتباه کنن .

مدرکی در مورد وجود همزاد داری بفرما
حرف شما کاملآ منطقیه

اصلا خوشم نیومد از این حرف...

همزاد همون جن هست برای بعضی ها هست برای بعضی ها نیست
برای بعضی که باهاش ارتباط برقرار کردن مث من یه موضوع عادیه
ولی بعضی مث این جناب براشون عجیب و چرت و پرته و بدون دلیل و منطق حرف میزنن
قبلش یه سرچ میکردن میدیدن که همه این موضوع رو قبول دارن...

یا حق (:
شما هم اگه راست میگی
بگو
وکاملآ توضیح بده

Hoaxes
03-04-2008, 19:52
حرف شما کاملآ منطقیه

به به ، به به ، خیــــــــــلی ممنونم !

darkstreet
03-04-2008, 20:20
همه قبول داشته باشن ، دلیل نمیشه که آدم قبول کنه ، همه برن خودشونو بندازن تو چاه ، آدم نباید بره دنبال اونا

ممکنه همه اشتباه کنن .

مدرکی در مورد وجود همزاد داری بفرما

موافقم ولی تا قبل از یک تحقیق کامل کسی نمیتونه ادعای دیگران رو رد کنه

دوست عزیز شما ظاهرا همزاد داری! خوب این حرفت رو به شکلی به ما اثبات کن مثلا بگو من توی اتاقم چی دارم! این کار رو همزاد می تونه انجام بده
منم یکی از دوستام یه چیزی شبیه همین همزاد داره ماهیتش از جنه و خیلی بهش کمک می کنه مخصوصا در مورد غیب گویی و پیدا کردن دزدها

می گم بحث جالبیه بد نیست دنبالش رو بگیریم شاید یه روزی ما هم یک همزاد برای خودمون پیدا کردیم!

darkstreet
03-04-2008, 20:31
darkstreet خان من دیگه نتونستم از اون مرحله بالاتر برم
یعنی فقط تا اونجا میرم که تپش قلبم زیاد میشه به شدت(تا حد مرگ)وبعد هیچ اتفاقی نمیوفته یعنی 2باره به حالت قبلی برمیگردم
نظری پیشنهادی...

نحوه خارج شدن خیلی مهمه هر کس به یک شکل می تونه خارج بشه شما باید روش سازگار با خودت رو پیدا کنی
در ضمن یادت باشه تلاش برای خروج جلوی خارج شدن رو میگیره
بعد از اون مرحله برای خارج شدن تلاش نکن تا خودش اتفاق بیافته
اگه هم تونستی تکنیک مناسبی برای خروج پیدا کنی هم که چه بهتر مثلا از بالا به بدنت نگاه کن و این تصویر رو توی ذهنت بساز
گاهی اوقات هم یک شک الکتریکی توی بدنت احساس می کنه دقیقا موقع ساختن تصویر رخ میده

naeemtop
03-04-2008, 23:08
سلام
من میخوام تمرینات رو شروع کنم ولی هنوز جواب این سوال تو ذهنمه دوست دارم darkstreet بیاد خوب بهش جواب بده نه کس دیگه

واقعا برونفکنی برای چه؟؟؟؟
چه لذتی تو این کار هست یا چه کار مفیدی میشه باهاش کرد؟

یه سوال کوچیک دیگه اینکه تلفظ این به چه شکله
bronfekni یا bronfekani ?

man7tomani
03-04-2008, 23:41
نحوه خارج شدن خیلی مهمه هر کس به یک شکل می تونه خارج بشه شما باید روش سازگار با خودت رو پیدا کنی
در ضمن یادت باشه تلاش برای خروج جلوی خارج شدن رو میگیره
بعد از اون مرحله برای خارج شدن تلاش نکن تا خودش اتفاق بیافته
اگه هم تونستی تکنیک مناسبی برای خروج پیدا کنی هم که چه بهتر مثلا از بالا به بدنت نگاه کن و این تصویر رو توی ذهنت بساز
گاهی اوقات هم یک شک الکتریکی توی بدنت احساس می کنه دقیقا موقع ساختن تصویر رخ میده
خیلی بدردم خورد متشکرم
درواقع همینطور که شما میگی بود یعنی من تو اون لحظه انقدر اشتیاق خارج شدن دارم که خودمو میکشم واسع خروج که همین اشتباه من بود
....................
بچه ها اگه از موضوعی اختلاف نظر دارن میتونن خیلی مودبانه مطرح کنن تا به کسی بر نخوره و کسی ناراحت نشه
.........................
بچه های عزیز چرا هیچکومتون درباره ی جمع شدن تو مسنجر نظری ندادین؟
آقای دارک استریت نظر شما چیه و همینطور Hoaxes و ya30n و .......؟؟؟؟؟؟

Hoaxes
04-04-2008, 10:48
سلام
من میخوام تمرینات رو شروع کنم ولی هنوز جواب این سوال تو ذهنمه دوست دارم darkstreet بیاد خوب بهش جواب بده نه کس دیگه

واقعا برونفکنی برای چه؟؟؟؟
چه لذتی تو این کار هست یا چه کار مفیدی میشه باهاش کرد؟

یه سوال کوچیک دیگه اینکه تلفظ این به چه شکله
bronfekni یا bronfekani ?





با عرض معضرت ، ولی خیلی سوالای چرتی کردی

Hoaxes
04-04-2008, 10:49
بچه های عزیز چرا هیچکومتون درباره ی جمع شدن تو مسنجر نظری ندادین؟
آقای دارک استریت نظر شما چیه و همینطور Hoaxes و ya30n و .......؟؟؟؟؟؟


من گفتم اگه کسی اون روش رو خواست برای برون فکنی ، بیاد با هم بچتیم ، نگفتم که کنفرانس را بندازیم...

man7tomani
04-04-2008, 11:03
من گفتم اگه کسی اون روش رو خواست برای برون فکنی ، بیاد با هم بچتیم ، نگفتم که کنفرانس را بندازیم...
کدوم روش؟باشه پس تو چت بیا بهم بگو
چرا اینجا مطرح نمیکنی؟

saiiddz
04-04-2008, 11:42
بالاخره این همزاد چی شد
یکم در وردش توضیح بدید
ما که گیج شدیم

darkstreet
04-04-2008, 12:29
سلام
من میخوام تمرینات رو شروع کنم ولی هنوز جواب این سوال تو ذهنمه دوست دارم darkstreet بیاد خوب بهش جواب بده نه کس دیگه

واقعا برونفکنی برای چه؟؟؟؟
چه لذتی تو این کار هست یا چه کار مفیدی میشه باهاش کرد؟

یه سوال کوچیک دیگه اینکه تلفظ این به چه شکله
bronfekni یا bronfekani ?
اینم تلفظ درستش:

Boroon-fekani
برون فکنی
borun-fekani
نمی دونم چطور براتون بنویسم که متوجه بشید!

ya30n
04-04-2008, 17:30
همه قبول داشته باشن ، دلیل نمیشه که آدم قبول کنه ، همه برن خودشونو بندازن تو چاه ، آدم نباید بره دنبال اونا

ممکنه همه اشتباه کنن .

مدرکی در مورد وجود همزاد داری بفرما

قضیه ما چاه نیست که کسی بخواد بره داخلش
چیز خیلی واضح و روشنیه
شما حتما از اون دسته افرادی هستید که جن رو هم قبول ندارین و شاید بگین چرت و پرته؟!!!
بر عکس
من باهاشون ارتباط دارم و تو چند فروم دارن از اطلاعات من استفاده میکنن اما اینجا...


شما هم اگه راست میگی
بگو
وکاملآ توضیح بده

جایی که احساس کنم بخوان از اطلاعات من سو استفاده کنن بهتر همون چیزی نگفتن هستش


بالاخره این همزاد چی شد
یکم در وردش توضیح بدید
ما که گیج شدیم


حرف شما کاملآ منطقیه

شما ندونی خیلی برات بهتره...

یا حق (:

ya30n
04-04-2008, 17:32
همه قبول داشته باشن ، دلیل نمیشه که آدم قبول کنه ، همه برن خودشونو بندازن تو چاه ، آدم نباید بره دنبال اونا

ممکنه همه اشتباه کنن .

برق رو ادیسون اختراع کرد
چون همه میگن شما حتما منطقت اینه که دنبالشون راه نیفتی و تاییدشون نکنی چون دارن همه میگن و ممکنه بیفتی تو چاه...
همزاد هم قضیش کاملا روشنه و به اثبات رسیده
حالا چون بعضی ها ندارن که صد در صد خواست خدا بوده من نمیتونم مدرک بیارم بگم بله وجود داره...
من که دارم و استفاده خودم رو میکنم و تا جایی که بتونم به (دوستانم) هم کمکی میکنم...

یا حق (:

saiiddz
04-04-2008, 17:53
قضیه ما چاه نیست که کسی بخواد بره داخلش
چیز خیلی واضح و روشنیه
شما حتما از اون دسته افرادی هستید که جن رو هم قبول ندارین و شاید بگین چرت و پرته؟!!!
بر عکس
من باهاشون ارتباط دارم و تو چند فروم دارن از اطلاعات من استفاده میکنن اما اینجا...



جایی که احساس کنم بخوان از اطلاعات من سو استفاده کنن بهتر همون چیزی نگفتن هستش





شما ندونی خیلی برات بهتره...

یا حق (:
توضیح بدین و بهانه نیارین
منو از هیچ چیز سو استفاده نمیکنم

ya30n
04-04-2008, 17:55
در کل دوست داشتم روشی به شما بگم تا بوسیله اون همزاد رو احضار کنید اما به علت اینکه بعضی افراد رو لایق این کار نمیدونم نمیگم.
و البته این به احتمال زیاد اخرین پست من در این تاپیک بود
چون دوست ندارم هر چیزی رو هر کسی بدونه و انسان باید لیاقت علم و تجربه دیگران رو داشته باشه که در اختیارش بگزارند...
خوش بگذره

یا حق (:

saiiddz
04-04-2008, 18:02
در کل دوست داشتم روشی به شما بگم تا بوسیله اون همزاد رو احضار کنید اما به علت اینکه بعضی افراد رو لایق این کار نمیدونم نمیگم.
و البته این به احتمال زیاد اخرین پست من در این تاپیک بود
چون دوست ندارم هر چیزی رو هر کسی بدونه و انسان باید لیاقت علم و تجربه دیگران رو داشته باشه که در اختیارش بگزارند...
خوش بگذره

یا حق (:
باشه دیگه ما لایق نیستیم
لیاقت نداریم
باشه نگو و علمت رو واسه خودت نگهدار

ya30n
04-04-2008, 18:05
من شخص خاصی رو نگفتم
شما که میگین ایشون حرف منطقی میزنن و پیروی میکنید خب باز چرا رفیق نیمه راهش شدین؟
تا اخر ازش پیروی کنید و روی حرفتون باشین
اصلا فکر کنید من تو این تاپیک پست ندادم
هستند افراد زیادی که همزاد دارن و باهاش ارتباط برقرار میکنن
خدا کنه یکی از اونا رو گیر بیارین و کمکتون کنن!!!
یا حق (:

ya30n
04-04-2008, 18:07
علمت رو واسه خودت نگهدار
من علمم رو واسه خودم نگه نداشتم
تو بعضی فروم ها دارم فعالیت میکنم و دیگران هم استفاده
کسانی که لایق این علم هستند نه کسانی که باور ندارن.
یا حق (:

saiiddz
04-04-2008, 18:08
من شخص خاصی رو نگفتم
شما که میگین ایشون حرف منطقی میزنن و پیروی میکنید خب باز چرا رفیق نیمه راهش شدین؟
تا اخر ازش پیروی کنید و روی حرفتون باشین
اصلا فکر کنید من تو این تاپیک پست ندادم
هستند افراد زیادی که همزاد دارن و باهاش ارتباط برقرار میکنن
خدا کنه یکی از اونا رو گیر بیارین و کمکتون کنن!!!
یا حق (:
خوب حرفشون منطقیه
شما هیچ چی نمیگین وانتظار دارین
که باور کنیم
چی رو باور کنیم شما که چیزی نگفتید

darkstreet
04-04-2008, 19:32
شما برای کسایی بگو که باور می کنن
بهر حال باید قبول کنی که نمیشه چیزی رو بدون مدرک و نشونه ای قبول کرد
در ضمن یک مقدار از توضیحات رو بذار تا اگه کسی نیازی داشت بتونه استفاده کنه
این تاپیک برای همگانه نه برای یک فرد خاص

man7tomani
05-04-2008, 00:14
آقای ya30n
بهتره شما بچه هارو ببخشید
ما همه دوست داریم که شما ما رو آشنا کنی و روشتو به ما بگی
به قال شما یا حق:D

saiiddz
05-04-2008, 11:46
آقای ya30n
بهتره شما بچه هارو ببخشید
ما همه دوست داریم که شما ما رو آشنا کنی و روشتو به ما بگی
به قال شما یا حق:D
شما چرا جمع میبندید
من کاری نکردم که کسی منو ببخشه
اصلآ نخواستیم
نگهداره واسه خودش
اون علمش رو

man7tomani
05-04-2008, 18:34
شما چرا جمع میبندید
من کاری نکردم که کسی منو ببخشه
اصلآ نخواستیم
نگهداره واسه خودش
اون علمش رو
شما به جای اینکه انقدر عجول باشی و نظم تاپیک رو با پست بیهوده هدر بدی بهتر بود کمی دندون رو جیگر میزاشتی
مگه اینجا ماله شما هست که میگی اصلا نمیخواد بگی یا اصلا ....؟
از شما که پرفشنال هستید بعید این کار
اون آقا خیلی راحت با ما راه میمومد ولی خدایی من هم اگه بجاش بودم.....

Dolphin 7
05-04-2008, 18:44
عجب دعوايي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مي دونين مشكل چيه؟ مشكل اينه كه يه جورايي مي شه گفت هم حق با هر دوتونه هم حق با هيچ كودومتون نيس [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بذارين يه مثال بزنم : :21:

ياسين مي گه من يه هزار تومني تو جيبمه ، سعيد مي گه اگه يه هزار تومني تو جيبته ثابت كن ، ياسين هزار تومنيو در نمياره ( يا به دلايلي مث چسبيدن هزار تومني به آدامسي كه تو جيبش بوده نمي تونه در بياره ) ، حالا سعيد هزار تومني اي كه تو جيب ياسين بوده رو نديده و موقعيم كه هزار تومنيو نديده نمي تونه بگه ياسين واقعا هزار تومني تو جيبش هس يا نه ، از طرفيم خود ياسين مي دونه يه هزار تومني تو جيبشه ولي به هر دليلي نتونسه به سعيد ثابت كنه :6:

مشكلي كه الان پيش اومده اينه كه سعيد مي گه من تا موقعي كه هزار تومنيو نبينم نمي تونم قبول كنم كه ياسين يه هزار تومني تو جيبشه ولي ياسين مي گه من هزار تومني تو جيبمه ولي تو نمي فهمي :9:

به نظر من الان نه سعيد مي تونه بگه كه جن وجود نداره يا ياسين با جن سر و كار نداره ، نه ياسين مي تونه از سعيد توقع داشته باشه وختي واسه سعيد دليلي نيورده ، سعيد حرفشو قبول كنه :whistle:

فك كنم اگه ياسين بتونه اون موكلي كه مي گه رو بفرسه پيش سعيد كه سعيد خودش با چشم خودش ببينه ، اونوخ ديگه سعيدم قبول مي كنه كه هم جن وجود داره هم ياسين موكل داره در غير اين صورت نمي شه انتظار داشت سعيد يا هر كس ديگه بدون دليل اين قضيه رو باور كنه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

البته اگه قرار شد يه همچين كاري بكنين قبلش بايد با هم هماهنگي كنين ببينين چه موقه يا تو چه شرايطي اين كار بايد انجام بشه؟ مثلا ممكنه سعيد جنه رو كه مي بينه از ترس غش كنه واسه همين شاشد بهتر باشه روز اين كار انجام بشه يا موقعي كه كسي خونه باشه كه اگه غش كرد يا مشكلي واسش پيش اوئمد بتونه كمكش كنه يا مثلا شايد سعيد ترجيح بده موقعي كه كسي خونشون نيس اين كار انجام بشه كه مثلا اگه از اون جنه ترسيد و جيغ و داد را انداخت كسي فك نكنه ديوونه شده يا چيزاي ديگه ، خلاصه اگه ياسين بتونه اون موكلي كه مي گه رو بش دستور بده بره جلوي سعيد ظاهر شه فك كنم مشكل باور كردن سعيدم حل شه البته همون جور كه گفتم با هماهنگي قبلي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ya30n
05-04-2008, 18:56
فك كنم اگه ياسين بتونه اون موكلي كه مي گه رو بفرسه پيش سعيد كه سعيد خودش با چشم خودش ببينه ، اونوخ ديگه سعيدم قبول مي كنه كه هم جن وجود داره هم ياسين موكل داره در غير اين صورت نمي شه انتظار داشت سعيد يا هر كس ديگه بدون دليل اين قضيه رو باور كنه

مثال جالبی بود جناب Dolphin 7 عزیز
این کار هم شدنیه...
ولی برای کسی که لایق باشه عزیزم
خودتون رو بزارین جای من و پست هایی که این دو جناب دادن رو ببینید.
کسی از دوستان سوالی داشت از طریق پیغام خصوصی من در خدمتشم
بجز این دو نفر

یا حق (:

Dolphin 7
05-04-2008, 19:59
پستا رو خوندم ، ظاهرا قضيه از اين پست شروع شده :


اصلا همزاد صحت نداره و همش چرت و پرته ... میگن یه جنی هست مثل خود آدم ، هم اسم آدم که همون موقع

که به دنیا میاییم ، اونم به دنیا اومده . این درسته که وقتی ما به دنیا میایم ، 2 شیطان هم به دنیا میان ، ولی ربطی

نداره که هم اسم ما باشه و مثل ما ...

خب اين كه هوآكسز با اين اطمينان مي گه چيزي وجود نداره بايد ثابت كنه ، اينكه چون تا حالا فلان چيزو نديديم بگيم وجود نداره به نظر نمياد زياد درس باشه ، چون ممكنه واقعا چيزي وجود داشته باشه ولي ما نتونسه باشيم ببينيم يا اثباتش كنيم ، دنيا يه اتاق سه در چار نيس كه يه نفر بره توش و بعد اگه همه جاشو گشت و ديد فلان چيزي كه دنبالش مي گشت نيس بتونه با اطمينان بگه اون چيز تو اتاق نيس ، تو اين دنيا مخصوصا كسايي كه به متافيزيك اعتقاد دارن نمي تونن با اطمينان بگن چيزي وجود نداره چون كسي مي تونه با اطمينان اين حرفو بزنه كه به تموم دنيا تسلط داشته باشه و همه جاي دنيا رو گشته باشه كه اگه هوآكسز اين كارو كرده بد نيس بيان بگن كه مام از تجربياتشون استفاده كنيم :21:


همه قبول داشته باشن ، دلیل نمیشه که آدم قبول کنه ، همه برن خودشونو بندازن تو چاه ، آدم نباید بره دنبال اونا

ممکنه همه اشتباه کنن .

مدرکی در مورد وجود همزاد داری بفرما

اينجا به نظرم هوآكسز توهيني نكرده فقطه يه مطلب كليو گفته يعني گفته اگه همم چيزيو قبول داشته باشن به معني اين نيس كه اون چيزو مام بايد بدون دليل و مدرك قبول كنيم فقط به خاطر اينكه همه قبول دارن كه اين مطلب به صورت كلي درسه و به نظرم منم هر چيزيو بايد بايد با دليل و منطق قبول كرد نه فقط به خاطر اينكه افراد زيادي به چيزي اعقاد دارن ، بعدم كه در مورد حرفي كه مي زني ازت مدرك و دليل خواسه كه فك نمي كنم حرفش غير منطقي باشه به هر حال هر كسي واسه قبول كردن چيزي احتياج به دليل و مدرك داره غير از اينه؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


حرف شما کاملآ منطقیه

شما هم اگه راست میگی
بگو
وکاملآ توضیح بده


بالاخره این همزاد چی شد
یکم در وردش توضیح بدید
ما که گیج شدیم


توضیح بدین و بهانه نیارین
منو از هیچ چیز سو استفاده نمیکنم

تو سه تا پست بالا سعيد ازت توضيح خواسه هر چند يه كم جمله بندياش تند بوده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


باشه دیگه ما لایق نیستیم
لیاقت نداریم
باشه نگو و علمت رو واسه خودت نگهدار

اينجام سعيد از بس توضيخ ندادي قاط زده كه منم تقريبا بش حق مي دم ، خودتو بذار جاي سعيد ، خب حالا تو از يه نفر چن بار مي خواي كه حرفي كه مي زنه رو واسش دليل بياره ولي طرف مقابل به جاي اينكه دليل و مدركي بياره چيزاي ديگه مي گه خب تو چه حسي پيدا مي كني؟ خب معلومه حتي اگه حق با طرف مقابلتم باشه وختي از دليل آوردن واسه تو طفره مي ره اولين فكري كه به ذهنت مي رسه اينه كه طرف سر كارمون گذاشته و اين كاره نيس واسه همين سعيد گفته " علمتو واسه خودت نگه دار " چون فك كرده اصن علمي نداري و سر كارش گذاشتي ، تو اگه جاي سعيد بودي غير از اين فك مي كردي؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


خوب حرفشون منطقیه
شما هیچ چی نمیگین وانتظار دارین
که باور کنیم
چی رو باور کنیم شما که چیزی نگفتید

اينجام كه سعيد باز ازت خواسه دليلي واسش بياري كه بتونه باور كنه كه فك نكنم حرف بدي زده باشه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


شما چرا جمع میبندید
من کاری نکردم که کسی منو ببخشه
اصلآ نخواستیم
نگهداره واسه خودش
اون علمش رو

تو اين پستم سعيد از اينكه حس مي كنه حق باهاشه ( چون حتي اگه حق با تو بوده دليلي واسه باور كردنش نيوردي ) از اينكه يكي از بر و بچ به صورت جمع ، معذرت خواهي كرده ناراحت شده چون فك مي كنه حق باهاشه كه البته اگه يه كم فك كني مي فمي كه از نظر خودش فكرش زيادم اشتبا نبوده چون هر چقدر ازت توضيح خواسه هيچي نگفتي و دليلي واسش نيوردي غير از اينه؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در كل به نظر من سعيد و هوآكسز ( البته غير از اون پست اولش كه با اطمينان اين مسئله رو رد كرده بود ) هر دوشون ازت دليل و مدركي خواستن كه بتونن اين چيزي كه مي گي و به قول خودت واست عاديه رو اونام بتونن باور كنن ، به نظر من تو بحثاي منطقي يه كم ممكنه لحن بحث تند شه كه تا حدودي عاديه ولي بايد بحثو منطقي پيش برد و به قول معروف گفتمان كرد نه قهر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ya30n
05-04-2008, 20:14
Dolphin 7 جان مرسی بابت زحمتی که کشیدی برادر
یه چیزی رو من بگم و برم
داداش پرواز روح و خروج روح از بدن یا همون برونفکنی رو که باید قبول داشته باشی اینم مث قضیه همزاد هست
چه دلیلی میشه براش اورد اگه شخص نتونه روح خودش رو خارج کنه و کنترل کنه؟!!!
جایی که بگن همزاد چرت و پرت هست مث همینه که بگن خروج روح از بدن و کنترل اون هم چرت و پرت هستش
پس فایده ای نداره هر چی بگم...
اصلا متوجه نمیشم چرا عده ای اومدن تو این تاپیک!!! میتونن وارد نشن اصلا و اعصاب دیگران رو هم خورد نکنن
من دلخور شدم چون ایشون که گفتن چرت و پرته یعنی این که من دروغ میگم...تمام
یاد جمله زیبایی افتادم:
ازلباس كهنه ات خجالت نكش ،از افكار كهنه ات شرمنده باش .
پایدار باشی
یا حق (:

milad_badboy
05-04-2008, 20:38
دوستان من يه سوال داشتم؟
آيا كسي كه برون فكني ميكنه ميتونه محيط اطرافشو به صورت واقعي ببينه؟
مثلا بتونه بگه چه اشياي تو اطاق هست؟

Dolphin 7
05-04-2008, 20:46
Dolphin 7 جان مرسی بابت زحمتی که کشیدی برادر
یه چیزی رو من بگم و برم
داداش پرواز روح و خروج روح از بدن یا همون برونفکنی رو که باید قبول داشته باشی اینم مث قضیه همزاد هست
چه دلیلی میشه براش اورد اگه شخص نتونه روح خودش رو خارج کنه و کنترل کنه؟!!!
جایی که بگن همزاد چرت و پرت هست مث همینه که بگن خروج روح از بدن و کنترل اون هم چرت و پرت هستش
پس فایده ای نداره هر چی بگم...
اصلا متوجه نمیشم چرا عده ای اومدن تو این تاپیک!!! میتونن وارد نشن اصلا و اعصاب دیگران رو هم خورد نکنن
من دلخور شدم چون ایشون که گفتن چرت و پرته یعنی این که من دروغ میگم...تمام
یاد جمله زیبایی افتادم:
ازلباس كهنه ات خجالت نكش ،از افكار كهنه ات شرمنده باش .
پایدار باشی
یا حق (:

كجا بري ياسين ؟ :18:
خب توئم حرفاتو بزن مث الان كه دليلتو گفتي اونم اينه كه هر چيزيو نشه واسه ديگران اثبات كرد به معني اين نيس كه واقعا اون چيز وجود نداره مث همون مثال پول كه گفتم ، كه اين حرف درسه مثلا كسي كه سرش درد مي كنه نمي تونه هيچ جوري به بقيه ثابت كنه سرش درد مي كنه ولي اين به اين معني نيس كه واقعا دردي وجود نداره ، دردي وجود داره و اينو فقط كسي كه اون دردو داره حس مي كنه و نمي تونه هيچ جوري واسه كسي اثبات كنه يا توضيح بده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

به نظر من كار سعيد زياد غير منطقي نبوده ولي در مورد هوآكسز همون جور كه قبلا گفتم منم بات موافقم كه يه كم تندروي كرده تو اون پست اولي و چيزيو كه خودشم فك نكنم بتونه اثبات كنه ( وجود نداشتن همزاد ) رو با اطمينان رد كرده و البته يه كميم طرز حرف زدنش بد بوده و يه كمي توهين آميز كه اميدوارم خود هوآكسز بياد و در اين مورد معذرت خواهي كنه كه تا اونجايي كه من مي شناسمش فك كنم همين كارو بكنه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

saiiddz
06-04-2008, 13:25
Dolphin 7 جان مرسی بابت زحمتی که کشیدی برادر
یه چیزی رو من بگم و برم
داداش پرواز روح و خروج روح از بدن یا همون برونفکنی رو که باید قبول داشته باشی اینم مث قضیه همزاد هست
چه دلیلی میشه براش اورد اگه شخص نتونه روح خودش رو خارج کنه و کنترل کنه؟!!!
جایی که بگن همزاد چرت و پرت هست مث همینه که بگن خروج روح از بدن و کنترل اون هم چرت و پرت هستش
پس فایده ای نداره هر چی بگم...
اصلا متوجه نمیشم چرا عده ای اومدن تو این تاپیک!!! میتونن وارد نشن اصلا و اعصاب دیگران رو هم خورد نکنن
من دلخور شدم چون ایشون که گفتن چرت و پرته یعنی این که من دروغ میگم...تمام
یاد جمله زیبایی افتادم:
ازلباس كهنه ات خجالت نكش ،از افكار كهنه ات شرمنده باش .
پایدار باشی
یا حق (:
با سلام
اول از همه از دلفین عزیز تشکر میکنم و باید بگم قضاوتشون عادلانه بود
همین جام اگه تند روی کردم و یا بی احترامی کردم از یاسین عزیز میخوام منو ببخشه
ولی از این مسئله کوتاه نمیام که حرف من کاملآ درسته
من نگفتم همزاد وجود نداره و فقط گفتم که در موردش اطلاعات بدید و...
در ضمن یاسین عزیز حق توهین به هیچ کس رو ندارن.این که میگن لیاقت ندارن.اگه تکرار بشه من به مدیرا اعتراض میکنم
در مورد برون فکنی
کاربر عزیز درک استریت توضیح دادن و ما هم با توجه به توضیحات ایشون عملیش کردیم
دوست من یاسین عزیز شما هر چیزی که ببینی باور نمیکنی؟!
اگه شما هم میگفتی و ما عملی میکردیم به احتمال زیاد قبولش میکردیم
اگه دقت کنید من هر چیزی رو باور نمیکنم
مثلآ در مورد یوفو ها 2 سال تحقیق کردم تا پذیرفتمش
خب برون فکنی رو وقتی تجربه کردم چه جوری باور نکنم!!!
در مورد پستام
من واسه اضافه کردن پست به اینجا نمیام و همین جام میگم که مدیرا میتونن هر کدوم از پستام رو که بخوان پاک کنن.اصلآ همش رو پاک کنن
در پایان
یاسین جان گفته که اصلآ اگه نیان بهتره
اگه دوستان دیگه هم موافقن بگن من دیگه اصلآ نمیام اینجا
همتون موفق و پیروز باشید

hermione
06-04-2008, 13:51
قضیه ما چاه نیست که کسی بخواد بره داخلش
چیز خیلی واضح و روشنیه
شما حتما از اون دسته افرادی هستید که جن رو هم قبول ندارین و شاید بگین چرت و پرته؟!!!
بر عکس
من باهاشون ارتباط دارم و تو چند فروم دارن از اطلاعات من استفاده میکنن اما اینجا...



جایی که احساس کنم بخوان از اطلاعات من سو استفاده کنن بهتر همون چیزی نگفتن هستش





شما ندونی خیلی برات بهتره...

یا حق (:


اصلاً این نوع برخورد شما درست نبود.
به خودتون انقدر اطمینان دارید که فکر می کنید بقیه لیاقت ندارن ؟؟؟

برای مثال :اگه شخصی که دینی غیر از اسلام داره بیاد درباره اسلام از شما سوال کنه و بگه اطلاعاتی درباره این دین می خوام شما همینطور رفتار می کنید ؟ و با غرور بهش میگید که برو تو لیاقت نداری و اصلاً اسلام بدرد تو نمی خوره ؟آیا فکر می کنید با این طرز برخورد او به سمت این دین جذب میشه یا این که ... ؟
بهتره در رفتارتون تجدید نظر کنید .

saiiddz
06-04-2008, 14:57
اصلاً این نوع برخورد شما درست نبود.
به خودتون انقدر اطمینان دارید که فکر می کنید بقیه لیاقت ندارن ؟؟؟

برای مثال :اگه شخصی که دینی غیر از اسلام داره بیاد درباره اسلام از شما سوال کنه و بگه اطلاعاتی درباره این دین می خوام شما همینطور رفتار می کنید ؟ و با غرور بهش میگید که برو تو لیاقت نداری و اصلاً اسلام بدرد تو نمی خوره ؟آیا فکر می کنید با این طرز برخورد او به سمت این دین جذب میشه یا این که ... ؟
بهتره در رفتارتون تجدید نظر کنید .
به نظر من یه مثال بی عیب و نقص بود

Hoaxes
06-04-2008, 16:24
کدوم روش؟باشه پس تو چت بیا بهم بگو
چرا اینجا مطرح نمیکنی؟


خوب اگه میخواستم که همین جا میگفتم ... چرا هم نداره ، خوشم نمیاد این جا بگم .




بالاخره این همزاد چی شد
یکم در وردش توضیح بدید
ما که گیج شدیم


همزاد چیزی نشد ... قبلا این خرافات بوده و الانم هست و خواهد بود (!)





قضیه ما چاه نیست که کسی بخواد بره داخلش
چیز خیلی واضح و روشنیه
شما حتما از اون دسته افرادی هستید که جن رو هم قبول ندارین و شاید بگین چرت و پرته؟!!!
بر عکس
من باهاشون ارتباط دارم و تو چند فروم دارن از اطلاعات من استفاده میکنن اما اینجا...

اول این که من جن و قبول دارم محض اطلاع جناب عالی ( یا آلی )

بله ، میشه گفت تو چند فروم ، همه سر کار رفتن ، و چرت و پرتایی مثل همزاد رو قبول کردن ، اما این جا ...

، آره این جا هنوز خر نشدن ، ولی کم کم میشن شما غسه (یا قصه ) نخور ...

اینم شد مدرک؟ من باهاشون ارتباط دارم؟ به به ، واقعا چه مدرکی ، من که الان قانع شدم ! .




جایی که احساس کنم بخوان از اطلاعات من سو استفاده کنن بهتر همون چیزی نگفتن هستش


خوشم اومد ، خوب جوابی برای پیچوندنه ... آفرین .... کسایی که مثل شما از این اراجیف میگن زیادن ، بخوان

سوء استفاده کنن میرن از یکی دیگه میکنن ...



در کل دوست داشتم روشی به شما بگم تا بوسیله اون همزاد رو احضار کنید اما به علت اینکه بعضی افراد رو لایق این کار نمیدونم نمیگم.
و البته این به احتمال زیاد اخرین پست من در این تاپیک بود
چون دوست ندارم هر چیزی رو هر کسی بدونه و انسان باید لیاقت علم و تجربه دیگران رو داشته باشه که در اختیارش بگزارند...
خوش بگذره

خیلی زحمت کشیدین خواستید چند نفر دیگه رو هم خر کنید ... خیلی ممنونم





من شخص خاصی رو نگفتم
شما که میگین ایشون حرف منطقی میزنن و پیروی میکنید خب باز چرا رفیق نیمه راهش شدین؟
تا اخر ازش پیروی کنید و روی حرفتون باشین
اصلا فکر کنید من تو این تاپیک پست ندادم
هستند افراد زیادی که همزاد دارن و باهاش ارتباط برقرار میکنن
خدا کنه یکی از اونا رو گیر بیارین و کمکتون کنن!!!
یا حق (:


اول این که مگه قرار نشد آخرین پستت ، بالایی باشه؟ پس این چیه ؟

دوم این که آره ، از این آدما زیاد گیرمون میاد ، همه خالی بند ، هر وقتم میگی اثبات کن ، میگه لایق نیستی و

نمیدونم خطر ناکه و اگه اعتقاد نداری برو پی کارت و از این اراجیف ...




خوب حرفشون منطقیه
شما هیچ چی نمیگین وانتظار دارین
که باور کنیم
چی رو باور کنیم شما که چیزی نگفتی


خیـــــــــــلی ممنونم !





شما چرا جمع میبندید
من کاری نکردم که کسی منو ببخشه
اصلآ نخواستیم
نگهداره واسه خودش
اون علمش رو


خوشم میاد از نوع جواب دادنت ! ای ول !




شما به جای اینکه انقدر عجول باشی و نظم تاپیک رو با پست بیهوده هدر بدی بهتر بود کمی دندون رو جیگر میزاشتی
مگه اینجا ماله شما هست که میگی اصلا نمیخواد بگی یا اصلا ....؟
از شما که پرفشنال هستید بعید این کار
اون آقا خیلی راحت با ما راه میمومد ولی خدایی من هم اگه بجاش بودم.....


ایشون عجول نیست ، عاقله . هیچ پست بی هو ده ای هم نداده ، با منطق حرف زده . کسی که چیزی رو ادعا

میکنه باید اثبات کنه ... اگه نتونه اثبات کنه و دلایل دری وری بیاره ، بهتره که اصلا حرف نزنه

این جا مال همه اس ، و ایشون وقتی میگن نمیخواد بگی ، نظرش رو گفته و به کسی ربطی نداره که چرا همچین

حرفی رو زده ...






ياسين مي گه من يه هزار تومني تو جيبمه ، سعيد مي گه اگه يه هزار تومني تو جيبته ثابت كن ، ياسين هزار تومنيو در نمياره ( يا به دلايلي مث چسبيدن هزار تومني به آدامسي كه تو جيبش بوده نمي تونه در بياره ) ، حالا سعيد هزار تومني اي كه تو جيب ياسين بوده رو نديده و موقعيم كه هزار تومنيو نديده نمي تونه بگه ياسين واقعا هزار تومني تو جيبش هس يا نه ، از طرفيم خود ياسين مي دونه يه هزار تومني تو جيبشه ولي به هر دليلي نتونسه به سعيد ثابت كنه


البته یه چیز دیگه ای هم وجود داره که مثلا یاسین میگی الان یه هشت هزار تومنی تو جیب منه ... و ادامه ی

داستان ...




مثال جالبی بود جناب Dolphin 7 عزیز
این کار هم شدنیه...
ولی برای کسی که لایق باشه عزیزم
خودتون رو بزارین جای من و پست هایی که این دو جناب دادن رو ببینید.
کسی از دوستان سوالی داشت از طریق پیغام خصوصی من در خدمتشم
بجز این دو نفر


دیدید ؟ اینم یکی از دلایل دری وری که معمولا کسایی که ادعای کارای عجیب و قریب دارن از خودشون در میارن ،

شما اگه آدم لایقشم پیدا بشه ، یه دلیل چرت دیگه ای میاری ... به هر حال همیشه راحی برای فرار هست ...

( جمله ی معروف جناب دلفین ! )




پستا رو خوندم ، ظاهرا قضيه از اين پست شروع شده :


خیــــــــلی ممنونم از نظر مبارکتون !




خب اين كه هوآكسز با اين اطمينان مي گه چيزي وجود نداره بايد ثابت كنه ، اينكه چون تا حالا فلان چيزو نديديم بگيم وجود نداره به نظر نمياد زياد درس باشه ، چون ممكنه واقعا چيزي وجود داشته باشه ولي ما نتونسه باشيم ببينيم يا اثباتش كنيم ، دنيا يه اتاق سه در چار نيس كه يه نفر بره توش و بعد اگه همه جاشو گشت و ديد فلان چيزي كه دنبالش مي گشت نيس بتونه با اطمينان بگه اون چيز تو اتاق نيس ، تو اين دنيا مخصوصا كسايي كه به متافيزيك اعتقاد دارن نمي تونن با اطمينان بگن چيزي وجود نداره چون كسي مي تونه با اطمينان اين حرفو بزنه كه به تموم دنيا تسلط داشته باشه و همه جاي دنيا رو گشته باشه كه اگه هوآكسز اين كارو كرده بد نيس بيان بگن كه مام از تجربياتشون استفاده كنيم


من حاضرم اثبات کنم اگه وقت جمع آوری مطالب و شواهد رو از منع های معتبر داشته باشم ( که هر کی که

ادعای وجود همزاد رو کرده ، با چند تا سوال ، مشخص شده که طرف خالی بند بوده ، و هر شواهدی بوده که

کسی مثلا همزاد خودش یا همزاد یکی دیگه رو دیده ، رد شده و معلوم شده همش کلک بوده ... و اما کسایی

که به قول خودشون احضار همزاد کردن هم لو رفتن ، همون کسایی که از قبل با جنی هماهنگ کرده بودن که

وقتی احضار میشه ، یه جورایی خودش رو هم شکل اون فرد نشون بده ... که احضارم کرده و همه هم قبول

کردن ولی گندش بعدا در اومده ... منم اگه اون جا بودم ، اگه همچین چنی رو هم شکل خودم میدیدم ، به همزاد

هر چی که بود اعتقاد پیدا میکردم ، ولی وقتی معلوم میشه دروغه ، و همه ی شواهد هم دروغ در اومدن دیگه

آدم میفهمه که این یه کلکی بیشتر نیست ... که هیچ سند و مدرک معتبری هم از گذشته نیست که وجود همزاد

رو اثبات کنه ...

ولی میدونم اگه اثباتم بکنم ، بازم جای شک هست .... به قول خودت از کجا معلوم این چیزا همه توهم نباشه ؟

از کجا معلوم همش خواب نباشه ؟ از کجا معلوم اصلا خواب وجود داشته باشه و از این حرفا ...




تو سه تا پست بالا سعيد ازت توضيح خواسه هر چند يه كم جمله بندياش تند بوده

فک نمیکنم جمله هاش تند باشه ، اتفاقا خیلی جمله بندی های خوبی به کار برده و اصلا هم به نظر تند نمیاد ...






در كل به نظر من سعيد و هوآكسز ( البته غير از اون پست اولش كه با اطمينان اين مسئله رو رد كرده بود ) هر دوشون ازت دليل و مدركي خواستن كه بتونن اين چيزي كه مي گي و به قول خودت واست عاديه رو اونام بتونن باور كنن ، به نظر من تو بحثاي منطقي يه كم ممكنه لحن بحث تند شه كه تا حدودي عاديه ولي بايد بحثو منطقي پيش برد و به قول معروف گفتمان كرد نه قهر


خودت تا حالا شده از کسی که متافیزیک کار کرده بخوای یه چیزی و هی بهانه بیاره؟ شده ازش بخوای یه کار که

به گفته های خودش برای اون ساده به نظر میرسیده رو برات انجام بده ؟ یا این که هر وقت بهشون گفتی یه دلیل

مسخره ای اورده و یه بهانه ای درست کرده که از زیر کار در بره؟ بش میگی مگه نمیگی راحت میتونی بری تو خواب

دیگران ؟ ، پس بیا تو خواب من ؛ میگه نه ، انرژیم همین الان ته کشیده ... بش میگی از سطح زمین بلند شو ،

میگه نه الان ، تمرکز کافی ندارم ... مگر در بعضی موارد ، بعضی افراد ...

خوب اگه اینا واقعا هم بلد باشن اون کارو انجام بدن ، آدم به هر کسی که دیگه بعد از اونا میاد شک میکنه ...

همین آقای یاسین ، اگه راس میگه ، یه فیلم درست کنه از احضار همزادش ... اگه این کارو کرد ، من قبول میکنم

که همزاد وجود داره ( با این که بازم معلوم نیست اون همزادشه یا یه جنه دیگه که داره سر کار میذاره )

که مطمئنم همچین کاری نمیکنه ... حالا چرا؟ معلوم نیست ... البته میشه یه حدسایی زد که به واقعیت خیلی

نزدیکه ، اونم این که از اول داره خالی میبنده ...




جایی که بگن همزاد چرت و پرت هست مث همینه که بگن خروج روح از بدن و کنترل اون هم چرت و پرت هستش
پس فایده ای نداره هر چی بگم...



اینم یه بهانه ی دیگه ... خروج روح با آزمایشات علمی ثابت شده ... ولی هنوز خبری از همزاد نیست .




اصلا متوجه نمیشم چرا عده ای اومدن تو این تاپیک!!! میتونن وارد نشن اصلا و اعصاب دیگران رو هم خورد نکنن
من دلخور شدم چون ایشون که گفتن چرت و پرته یعنی این که من دروغ میگم...تمام


منم نمیدونم چرا بعضی ها میان تو این تاپیک که وقتی ازشون اثبات ادعاشونو میخوان ، بهانه میارن ...

منم الان چند ساله دارم از امثال شما دلخور میشم ... چون هیچ کس برام کاری نکرد ... همه بهانه میارن ... ،

یه جوری میپیچونن ، ماسمالیش میکنن ...




خب توئم حرفاتو بزن مث الان كه دليلتو گفتي اونم اينه كه هر چيزيو نشه واسه ديگران اثبات كرد به معني اين نيس كه واقعا اون چيز وجود نداره مث همون مثال پول كه گفتم ، كه اين حرف درسه مثلا كسي كه سرش درد مي كنه نمي تونه هيچ جوري به بقيه ثابت كنه سرش درد مي كنه ولي اين به اين معني نيس كه واقعا دردي وجود نداره ، دردي وجود داره و اينو فقط كسي كه اون دردو داره حس مي كنه و نمي تونه هيچ جوري واسه كسي اثبات كنه يا توضيح بده


حرف توئم درسته ، ممکنه واقعا همزاد وجود داشته باشه ولی احتمالش خیلی کمه ، خیلی خیلی کم ...

اگه اثبات شد ، من قبول میکنم ولی وقتی تا الان از خیلی ها که ادعای ارتباط با همزادشون رو داشتن خواستم

که اثبات کنن و همه دلایل مسخره اوردن ، دیگه چه انتظاری داری؟ میخوای نفر صدمی رو که میبینم که داره

حرفای نود و نه تای قبلی رو میزنه ( مثال البته !! ) ، قبول کنم و بگم البته بازم جای ابهام وجود دارد؟ خوب معلومه

که طرف دیگه از این همه بهانه خسته شده و با اطمینان میگه که چرت و پرته ، وقتی یه آلمه مدرک داریم که

همشون دروغ و کلک درومده ، آیا این منطقی هست که بازم طرف قبول کنه؟ یه بار ، دو بار ، نه صد بار ... بار صدم

دیگه مطمئن میشه که همچین چیزی وجود نداره ...




اميدوارم خود هوآكسز بياد و در اين مورد معذرت خواهي كنه كه تا اونجايي كه من مي شناسمش فك كنم همين كارو بكن



خیلی ممنونم از دلفین که همچین ذهنیتی از من داره ! ولی به قول همون آقا سیید ، نیازی به عذر خواهی نیست

کاری نکردم که بخوام عذر خواهی کنم ...




یاسین جان گفته که اصلآ اگه نیان بهتره
اگه دوستان دیگه هم موافقن بگن من دیگه اصلآ نمیام اینجا
همتون موفق و پیروز باشید


حتی اگه همه بگن برو ، تو باید حرف خودت رو بزنی ( اگه مطمئنی که درسته ) ، نباید از نظرای دیگران ناراحت

بشی ، مگر این که حق با اونا باشه ...



صد بار دیگه میگم ، این چیزا رو به راحتی نمیشه قبول کرد ، مخصوصا این که یه آلمه مدرک بر علیهشون وجود

داشته باشه ... پس تا مدرک کامل برای اثبات اونا وجود نداشته باشه ، طبیعیه که آدم قبولشون نکنه و با اطمینان

ردشون کنه ، هر چند این که واقعا وجود داشته باشه ... ولی من دیگه میدونم که این بعضی از این مسائل نه

اثبات شدن ، نه اثبات میشن ، نه اثبات خواهند شد ، چرا که به اندازه ی کافی مدرک علیه اونا وجود داره و افراد

شیاد زیادی بودن که برای کسب شهرت دنبال اثبات های اونا از راه کلک بودن ...

Dolphin 7
06-04-2008, 18:58
البته یه چیز دیگه ای هم وجود داره که مثلا یاسین میگی الان یه هشت هزار تومنی تو جیب منه ... و ادامه ی

داستان ...



منظورت اينه كه چون هش هزار تومني اصن وجود نداره ، پس كلا هر قضيه اي كه مربوط به داشتن يا استفاده كردن از هش هزار تومني باشه بي معني كه اينو منم قبول دارم ولي به شرط اينكه بشه اثبات كرد قضيه همزاد مث همون هش هزار تومنيه كه اصن وجود خارجي نداره ، كه واسه اين كارم همون طور كه قبلا گفتم شخص بايد اشراف كامل نسبت به چيزي كه در موردش حرف مي زنه داشته باشه تا بتونه با اطمينان حرفيو بزنه

مثلا من واسه اينكه بتونم با اطمينان بگم هش هزار تومني وجود نداره بايد از تموم انواع پولايي كه وجود داره اطلاع داشته باشم و همه پولا رو ديده باشم و بعد بگم بين اون پولايي كه وجود داشت و من ديدم هش هزار تومني نبود و بعد بگم كه هش هزار تومني وجود نداره ، تو اين قضيم همين طوره يعني كسي كه مي خواد بگه مثلا همزاد وجود نداره بايد تموم عالمو گشته باشه و همه جا رو ديده باشه و بعد كه چيزي به اسم همزادو پيدا نكرد بگه همزاد وجود نداره چون ممكنه رو كره زمين وجود نداشته باشه ولي روي يه كره ديگه وجود داشته باشه يا مثلا ممكنه توي يه بعد ديگه ( اگه اثبات بشه ابعاد مكاني بالاتري وجود داره ) باشه و ما نديديم






دیدید ؟ اینم یکی از دلایل دری وری که معمولا کسایی که ادعای کارای عجیب و قریب دارن از خودشون در میارن ،

شما اگه آدم لایقشم پیدا بشه ، یه دلیل چرت دیگه ای میاری ... به هر حال همیشه راحی برای فرار هست ...

( جمله ی معروف جناب دلفین ! )






خودت تا حالا شده از کسی که متافیزیک کار کرده بخوای یه چیزی و هی بهانه بیاره؟ شده ازش بخوای یه کار که

به گفته های خودش برای اون ساده به نظر میرسیده رو برات انجام بده ؟ یا این که هر وقت بهشون گفتی یه دلیل

مسخره ای اورده و یه بهانه ای درست کرده که از زیر کار در بره؟ بش میگی مگه نمیگی راحت میتونی بری تو خواب

دیگران ؟ ، پس بیا تو خواب من ؛ میگه نه ، انرژیم همین الان ته کشیده ... بش میگی از سطح زمین بلند شو ،

میگه نه الان ، تمرکز کافی ندارم ... مگر در بعضی موارد ، بعضی افراد ...

خوب اگه اینا واقعا هم بلد باشن اون کارو انجام بدن ، آدم به هر کسی که دیگه بعد از اونا میاد شک میکنه ...

همین آقای یاسین ، اگه راس میگه ، یه فیلم درست کنه از احضار همزادش ... اگه این کارو کرد ، من قبول میکنم

که همزاد وجود داره ( با این که بازم معلوم نیست اون همزادشه یا یه جنه دیگه که داره سر کار میذاره )

که مطمئنم همچین کاری نمیکنه ... حالا چرا؟ معلوم نیست ... البته میشه یه حدسایی زد که به واقعیت خیلی

نزدیکه ، اونم این که از اول داره خالی میبنده ...





حرف توئم درسته ، ممکنه واقعا همزاد وجود داشته باشه ولی احتمالش خیلی کمه ، خیلی خیلی کم ...

اگه اثبات شد ، من قبول میکنم ولی وقتی تا الان از خیلی ها که ادعای ارتباط با همزادشون رو داشتن خواستم

که اثبات کنن و همه دلایل مسخره اوردن ، دیگه چه انتظاری داری؟ میخوای نفر صدمی رو که میبینم که داره

حرفای نود و نه تای قبلی رو میزنه ( مثال البته !! ) ، قبول کنم و بگم البته بازم جای ابهام وجود دارد؟ خوب معلومه

که طرف دیگه از این همه بهانه خسته شده و با اطمینان میگه که چرت و پرته ، وقتی یه آلمه مدرک داریم که

همشون دروغ و کلک درومده ، آیا این منطقی هست که بازم طرف قبول کنه؟ یه بار ، دو بار ، نه صد بار ... بار صدم

دیگه مطمئن میشه که همچین چیزی وجود نداره ...





صد بار دیگه میگم ، این چیزا رو به راحتی نمیشه قبول کرد ، مخصوصا این که یه آلمه مدرک بر علیهشون وجود

داشته باشه ... پس تا مدرک کامل برای اثبات اونا وجود نداشته باشه ، طبیعیه که آدم قبولشون نکنه و با اطمینان

ردشون کنه ، هر چند این که واقعا وجود داشته باشه ... ولی من دیگه میدونم که این بعضی از این مسائل نه

اثبات شدن ، نه اثبات میشن ، نه اثبات خواهند شد ، چرا که به اندازه ی کافی مدرک علیه اونا وجود داره و افراد

شیاد زیادی بودن که برای کسب شهرت دنبال اثبات های اونا از راه کلک بودن ...


درسته كه كسايي كه نمي تونن چيزيو اثبات كنن معمولا به دلايل مختلف سعي مي كنن با بهونه آوردن از زير اثبات ادعاشون در برن ولي اين به اين معني نيس كه هر موقه كسي نتونس چيزيو اثبات كنه و بگيم پس فلاني دوروغ مي گه و اصن فلان موضوع از اصل وجود نداره ، ما تنها چيزي كه مي تونيم بگيم اينه كه واسه ما هنوز اثبات نشده يا فلاني واسمون اثبات نكرد كه فلان چيز وجود داره ، اگه مثلا من دسمو بزنم به آتيش و بفهمم كه آتيش داغه ، هر كسيم بگه آتيش سرده باور نمي كنم چون خودم شخصا دارم تجربه مي كنم و فك نكنم بالاتر از تجربه شخصي چيزي وجود داشته باشه

حالا اگه چيزي واسه همه ثابت شد ولي واسه ما اثبات نشد ما لومي نداره تا موقعي كه اون مطلاب واسمون اثبات نشده اونو قبول كنيم ، اگه قرار باشه چون كسايي كه بشون اعتماد داريم مي گن فلان چيز درسه مام بگيم درسه ، بايد واسه مام اثبات شه و اين يعني اسفاده از عقل و منطق به جاي تقلب كردن از رو دس ديگران كه ممكنم هس اون شخصي كه ما بش اعتماد كرديم و جواب اون سوالو ازش ديديم خودشم اشتبا كرده باشه دقيقا مث امتحان و تقلب كردن سر امتحان كه كسي كه از رو دس بهترين شاگرد كلاسشونم تقلب كنه باز نمي تونه مطمئن باشه كه اون جوابو درس نوشته فقط مجبوره به اون شخص اعتماد كنه به علاوه اينكه اگرم موقعي بخواد واسه كسي جواب اون سوالو توضيح بده يا خودش تو زندگي شخصيش استفاده كنه ( مث جدول ضرب ) اون موقه اگه اون شاگرد درس خونه نباشه ديگه اونم هيچ كاري ازش بر نمياد

در ضمن اگه مثلا رضا زاده و يه نفر ديگه هر دوشون ادعا كنن كه مي تونن وزنه 200 كيلو رو بلند كنن ولي هر دوشون بگن چون كف دسمون زخمه الان نمي تونيم اين وزنه رو بلند كنيم ، ما نمي تونيم بگيم هر دوشون دوروغ مي گن ، چون رضا زاده مي تونه واقعا مي تونه وزنه رو بلند كنه ولي دسش زخمه و دومي با اينكه دسش زخمه اگرم دسش زخم نبود بازم نمي تونس وزنه 200 كيلوييو ببره بالاي سرش ، حتي اگه هزار بار ديگم هر دوشون به بهونه هاي مختلف از زير بلند كردن ونه شونه خالي كنن بازم نمي تونيم با اطمينان بگيم هيچ كودومشون نمي تونن ، هر چند هر دوشون وضعيت مشابهي دارن ولي اگه از اين وضعيت ( زخم بودن كف دس ) خلاص بشن هر دوشون نتيجه مشابه ارائه نمي كنن چون رضا زاده بعد از خوب شدن دسش يا بر طرف شدن بهونه هاش مي تونه وزنه 200 كيلويي رو بلند كنه ولي نفر دوم نه

پس اگرم شخصي همش بهونه مياره و كاري كه ازش مي خوايمو انجام نمي ده نمي تونيم بگيم اون شخص واقعا نمي تونه اون كارو انجام بده هر چند كه بهونه هاي پش سر هم هر كسيو مشكوك مي كنه كه احتمالا فلان شخص از پس انجام فلان كار بر نمياد ولي بازم نمي شه با قاطعيت گفت كه اون شخص نمي تونه يا اصن به كل بگيم اصل مطلب و ادعاي فلاني دوروغه و كس ديگه ايم همچين كاري نمي تونه بكنه ( قضيه هش هزار تومني ) ، ما فقط چيزي كه وجود داره رو بايد بگيم نه كمتر نه بيشتر و چيزي كه وجود داره اينه كه مثلا من نمي تونم بگم رضا زاده قدرت بلند كردن وزنه 200 كيلوييو نداره ولي مي تونم بگم واسه من اثبات نشده ( نه اينكه اصن قابل اثبات نيس يا رضازاده نمي تونه يا اصن وزنه 200 كيلويي وجود نداره )

اگه هزار نفرم ما دسشونو رو كنيم كه نمي تونن وزنه 200 كيلوييو بلند كنن باز نمي تونيم با اطمينان بگيم هيچ كس تو دنيا وجود نداره كه بتونه همچين وزنه ايو بلند كنه چون ما فقط هزار نفر كه ادعا كردنو آزمايش كرديم و واسمون دسشون رو شده ، ممكنه كسي وجود داشته باشه كه اون طرف كره زمين يا توي يه غار يا جنگلي كه كسي تا حالا نديده كسي وجود داشته باشه كه بتونه اين وزنه رو بلند كنه ، پس واسه اينكه بتونيم با اطمينان بگيم كسي وجود نداره كه بتونه وزنه 200 كيلو رو بلند كنه بايد اول تموم آدما رو پيدا كنيم و امتحانشون كنيم بعد بگيم كسي وجود نداره ، در غير اين صورت تنها چيزي كه مي تونيم بگيم اينه كه " بعد از امتحان كردن هزار نفر كه مدعي بلند كردن وزنه 200 كيلويي بودن هيچ كودومشون نتونس اين وزنه رو بلند كنه " ، نه كمتر نه بيشتر





من حاضرم اثبات کنم اگه وقت جمع آوری مطالب و شواهد رو از منع های معتبر داشته باشم ( که هر کی که

ادعای وجود همزاد رو کرده ، با چند تا سوال ، مشخص شده که طرف خالی بند بوده ، و هر شواهدی بوده که

کسی مثلا همزاد خودش یا همزاد یکی دیگه رو دیده ، رد شده و معلوم شده همش کلک بوده ... و اما کسایی

که به قول خودشون احضار همزاد کردن هم لو رفتن ، همون کسایی که از قبل با جنی هماهنگ کرده بودن که

وقتی احضار میشه ، یه جورایی خودش رو هم شکل اون فرد نشون بده ... که احضارم کرده و همه هم قبول

کردن ولی گندش بعدا در اومده ... منم اگه اون جا بودم ، اگه همچین چنی رو هم شکل خودم میدیدم ، به همزاد

هر چی که بود اعتقاد پیدا میکردم ، ولی وقتی معلوم میشه دروغه ، و همه ی شواهد هم دروغ در اومدن دیگه

آدم میفهمه که این یه کلکی بیشتر نیست ... که هیچ سند و مدرک معتبری هم از گذشته نیست که وجود همزاد

رو اثبات کنه ...

ولی میدونم اگه اثباتم بکنم ، بازم جای شک هست .... به قول خودت از کجا معلوم این چیزا همه توهم نباشه ؟

از کجا معلوم همش خواب نباشه ؟ از کجا معلوم اصلا خواب وجود داشته باشه و از این حرفا ...


خب اگه دلايلي واسه اثبات اينكه همزاد وجود نداره داري بگو و البته مي دوني كه اگه دلايلتو نگي خودتم مي شي مث ياسين كه حرفيو زد و واسش دليل نيورد ، اون موقه چي؟ پس ما منتظر دلايلت هسيم

در مورد اون نظريه اي كه از قول من گفتي اون فقط يه نظريه اس كه قابل بحث و بررسي و رد شدن يا قبول شدنه و من دليل واسه اثباتش ندارم فقط مي گم اين احتمالم وجود داره كه البته كسي هنوز واسه من دليل نيورده كه اين نظريه اشتباس و به هر حال اون در حد يه نظريه يا يه شك پنجا پنجاس نه اطمينان صد در صد




فک نمیکنم جمله هاش تند باشه ، اتفاقا خیلی جمله بندی های خوبی به کار برده و اصلا هم به نظر تند نمیاد ...


بعضي از جمله هاش يه كم تند بود ولي توهين نبود كه البته توي هر بحثي ممكنه طرفين بحث يه كم تند حرف بزنن حتي خيلي بيشتر از اينا ولي مهم اينه كه اون جملاتو فقط مفهوم اصليشو بگيريم نه اينكه بخوايم از تند بودن جملات ناراحت بشيم ، البته خود سعيدم فهميدم يه كم تند رفته كه در اون مورد خاص عذر خواهي كرد







اینم یه بهانه ی دیگه ... خروج روح با آزمایشات علمی ثابت شده ... ولی هنوز خبری از همزاد نیست .


خب خروج روحم كه مي گي با آزمايشات علمي ثابت شده ، تا قبل از اين كه ثابت نشده بود پس هر كسي با اطمينان گفته بوده كه خروج روح امكان نداره و چرت و پرته ، الان از نظر علمي ثابت شده فهميده كه اشتبا كرده ، فقط كسايي كه گفتن خروج روح واسه ما اثبات نشده الان مي تونن سرشونو بگيرن بالا و بگن اون موقه واسمون اثبات نشده بود و قبول نكرديم و حالا كه واسمون اثبات شد قبول مي كنيم ، ولي اونايي كه از اول كاملا اين مسئله رو رد كردن نمي تونن راحت سرشونو بگيرن بالا و چيزي بگن چون همه ازشون مي پرسن شما كه اون موقه با اطمينان مي گفتين خروج روح امكان نداره حتما دلايل منطقي واسه خودتون داشتين ، پس چرا الان از نظر علمي ثابت شد؟ مگه دلايل شما قبلا منطقي نبود؟ مگه علم مي تونه منطقو زير سوال ببره؟ مگه مي شه مثلا دو دو تا يه روزي چيزي غير از چار بشه؟ پس معلومه دلايلتون محكم و منطقي نبوده كه الان با آزمايشاي علمي دلايلتونم زير سوال رفته

من الان با اطمينان مي تونم بگم دو دو تا مي شه چار تا ولي با اطمينان نمي تونم بگم مثلا روح يا جن يا يوفو يا اژدها يا اسب پرنده يا چيزاي ديگه وجود نداره






خیلی ممنونم از دلفین که همچین ذهنیتی از من داره ! ولی به قول همون آقا سیید ، نیازی به عذر خواهی نیست

کاری نکردم که بخوام عذر خواهی کنم ...


در مورد اينكه از ياسين دليلي واسه اثبات ادعاش خواسي نيازي به عذر خواهي نيس چون اين خيلي منطقيه كه كسي واسه پذيرفتن چيزي احتياج به دليل داشته باشه و از كسي كه چيزيو ادعا مي كنه بخواد كه دليلي واسه ادعاش بياره ، ولي در مورد اينكه با اطمينان گفتي اين موضوع از اصل امكان نداره ، در صورتي كه نتوني ادعاتو ثابت كني فك كنم لازمه يه عذرخواهي بكني كه البته از لحاظ منطقي به نظر نمياد بتوني ادعاتو ثابت كني واسه همين گفتم عذرخواهي كني بد نيس ولي اگه خودت فك مي كني واقعا بتوني ادعاتو ثابت كني اون موقه ديگه نه تنها احتياج به عذر خواهي تو نيس بلكه ياسين بايد از همه عذرخواهي كنه




حتی اگه همه بگن برو ، تو باید حرف خودت رو بزنی ( اگه مطمئنی که درسته ) ، نباید از نظرای دیگران ناراحت

بشی ، مگر این که حق با اونا باشه ...


به نظر منم اگه كسي حرف حقي مي زنه نبايد فرار كنه بايد حرفشو اثبات كنه هر چند كه سعيد ادعايي نكرده بود فقط دنبال چيزي بود كه بتونه شكشو با اون از بين ببره ، البته بعضي وختام نمي شه به دلايلي حرف حق زد كه خودمم تجربشو كم ندارم


معمولا آدما همه چيو قبول مي كنن مگه اينكه دليلي واسه قبول نكردن اون چيز داشته باشن ، ولي به نظر من آدم بايد هيچيو قبول نكنه مگهاينكه دليلي واسه قبول كردنش داشته باشه

اينجوري شايد آدم مطالب كميو بدونه ولي همون مطالب كم مطالبيه كه كاملا از درس بودنش مطمئنه ، به نظر من بايد به كيفيت مطلب و ميزان اطميناني كه اون مطلب داره توجه كرد نه به كميت و اينكه خبرا و اطلاعات زيادي داشته باشيم

به نظر من تنها راه رسيدن به حقيقت و يقين اينه كه آدم شك كنه البته ممكنه اين شك دو دلي خيلي آدمو اذيت كنه ولي به هر حال هر چيزي هزينه اي داره و هزينه رسيدن به حقيقت همينه ، به قول معروف شك گذرگاه خوبيه ولي منزلگاهي خوبي نيس

سعي كنين زياد از بحث كردن ناراحت نشين چون بحث كردن و تبادل و تقابل افكار چيز خيلي خوبيه چون در نهايت تفكري كه قوي تره از دل يه بحث بيرون مياد ، حالا اگه م درس مي گفتيم و طرف مقابل اشتبا مي گفت ، هم طرف مقابل يه چيزي ياد مي گيره اگرم ما اشتبا مي گفتيم و حق با طرف مقابلمون بود كه ديگه چه بهتر چون نتيجه اين بحث به نفع ماس چون يه چيز جديد ياد مي گيريم و اشكالات نظريه و تفكرمونو مي فهميم


هرگز از كسي كه هميشه با من موافق بود چيزي نياموختم

darkstreet
07-04-2008, 08:46
Dolphin 7 جان مرسی بابت زحمتی که کشیدی برادر
یه چیزی رو من بگم و برم
داداش پرواز روح و خروج روح از بدن یا همون برونفکنی رو که باید قبول داشته باشی اینم مث قضیه همزاد هست
چه دلیلی میشه براش اورد اگه شخص نتونه روح خودش رو خارج کنه و کنترل کنه؟!!!
جایی که بگن همزاد چرت و پرت هست مث همینه که بگن خروج روح از بدن و کنترل اون هم چرت و پرت هستش
پس فایده ای نداره هر چی بگم...
اصلا متوجه نمیشم چرا عده ای اومدن تو این تاپیک!!! میتونن وارد نشن اصلا و اعصاب دیگران رو هم خورد نکنن
من دلخور شدم چون ایشون که گفتن چرت و پرته یعنی این که من دروغ میگم...تمام
یاد جمله زیبایی افتادم:
ازلباس كهنه ات خجالت نكش ،از افكار كهنه ات شرمنده باش .
پایدار باشی
یا حق (:

دوستان سلام
به دلیل تحریم بودن سیستم نمی تونم زود به زود سر بزنم
با شما کاملا موافقم
یادتون نره که متافیزیک رو نمی شه به این اسونی ها اثبات کرد چون بیشترش وجود خارجی نداره و در دنیای مادی ملموس نیست برای همین گاهی اوقات راهی جز تجربه کردن برای اثبات پدیده های متافیزیکی باقی نمی مونه


مثال جالبی بود جناب Dolphin 7 عزیز
این کار هم شدنیه...
ولی برای کسی که لایق باشه عزیزم
خودتون رو بزارین جای من و پست هایی که این دو جناب دادن رو ببینید.
کسی از دوستان سوالی داشت از طریق پیغام خصوصی من در خدمتشم
بجز این دو نفر

خوب شما خودتون هم تایید کردید که شدنیه پس لطفا یک سر به پیغام های خصوصی بزنید
توضیحات بیشتر رو براتون ارسال کردم


خیلی زحمت کشیدین خواستید چند نفر دیگه رو هم خر کنید ... خیلی ممنونم

خواهشا یک مقدار خودتون رو کنترل کنید واقعا گندش رو دراوردید بی خودی دارید دعوا راه میندازید
یادتون نره هرکسی در برخورد اول با پدیده های متافیزیکی ممکنه اونها رو باور نکنه و یا رد کنه
من هم زیاد به همزاد اعتقاد ندارم ولی نباید به این شکل افکار و اعتقادات دیگران رو رد کنید حداقل بذارید حرفشون رو ثابت کنن شاید موفق شدن و اونوقت ....

لطفا پست هایی رو که توهین امیز هستند رو به صورت پیغام خصوصی ارسال کنید




یاسین جان من از طرف همه دوستان تاپیک عذرخواهی می کنم

darkstreet
07-04-2008, 09:03
دوستان من يه سوال داشتم؟
آيا كسي كه برون فكني ميكنه ميتونه محيط اطرافشو به صورت واقعي ببينه؟
مثلا بتونه بگه چه اشياي تو اطاق هست؟

من هنوز اطلاعاتم در مورد برون فکنی کامل نشده ولی تجربه نشون میده موقع خروج از بدن ممکنه محیط اطراف به صورت های مختلفی باشه
مثلا بعضی ها وقتی خارج می شن کلا محیط عوض میشه شدت نورها رنگ مواد صداها و همه چیز دیده شاید اصلا متوجه نشید که توی اتاق خودتون هستید
ولی در مراتب بالاتر درست مثل این می مونه که بیدار هستید و اصلا برون فکنی نکردید!!!
حتی بعضی ها که غیر ارادی برون فکنی می کنند در ابتدا فکر می کنن از خواب بیدار شدن! ولی وقتی می خوان چراغ رو روشن کنن یا پتو رو روی خودشون بکشن متوجه میشن دستشون از توی اون می گذره!

saiiddz
07-04-2008, 11:02
دوستان سلام

لطفا پست هایی رو که توهین امیز هستند رو به صورت پیغام خصوصی ارسال کنید

یاسین جان من از طرف همه دوستان تاپیک عذرخواهی می کنم
موافقم
اصلآ کسی حق توهین به دیگری رو نداره
درک استریت جان گفتم یه بار من کاری نکردم که عذر بخوام لطفآ جمع نبند
لطفآ دوستان یادشون باشه که ما باهم دوست هستیم هیچ کس حق توهین به دیگری رو نداره
در ضمن از این به بعد اسپم کسی نده با خودمم هستم
اگه هم نمیخاید این تاپیک بره ترش با هم مثل دوست رفتار کنید
یادتون نره ما آدمیما!!!!!!!

Hoaxes
07-04-2008, 16:01
ممنون از طومار دلفین !

ولی چون طومار ( یا تومار ) نوشتی ، من نتونستم همش رو یادم بمونه که چی گفتی ولی یه چیزایی میگم :

اول این که : اگه هزار نفر بگن من الان تو جیبم یه هشت هزار تومنیه ، ولی نشون نمیده ، آیا این طبیعی نیست که

آدم مطمئن بشه که هشت هزار تومنی ای وجود نداره؟

شاید از لحاظ دیگه این درست نیست که آدم مطمئن بشه ، ولی طبیعی که هست ... الانم قضیه ی همزاد

همون طوری که گفتم ، 99/99 درصد مضخرفه ... ولی آره اون یکی هم میتونه باشه ... ولی خیلی خیلی بعیده...

این نظر طبیعی ای هست که تو ذهن هر تنابنده ای می افته و براش پیش میاد .

باشه ، من دلایلم رو برای نقض این همزاد میارم ... .

اون جایی هم که گفتی تو مطمئنی برای وجود همزاد ، تا اون جایی که یادمه من تو پست قبلیم که دادم ( حال ندارم

برم دوباره بخونم ) یادمه که گفتم همین مسئله ی هزار و یکمین بار ... و بازم نگفتم 100 در صد مطمئنم ، گفتم

طبیعیه که آدم مطئن بشه ... من 99 درصد مطمئنم .




خواهشا یک مقدار خودتون رو کنترل کنید واقعا گندش رو دراوردید بی خودی دارید دعوا راه میندازید
یادتون نره هرکسی در برخورد اول با پدیده های متافیزیکی ممکنه اونها رو باور نکنه و یا رد کنه
من هم زیاد به همزاد اعتقاد ندارم ولی نباید به این شکل افکار و اعتقادات دیگران رو رد کنید حداقل بذارید حرفشون رو ثابت کنن شاید موفق شدن و اونوقت ....

لطفا پست هایی رو که توهین امیز هستند رو به صورت پیغام خصوصی ارسال کنی



شما اول داری میگی دعوا را نندازید ، بعد میگی اگه میخواید توهین کنید تو پیغام خصوصی توهین کنید؟!

این یعنی این که برید تو پیغام خصوصی با هم دعوا کنید ... خیلی جالبه !

saiiddz
07-04-2008, 16:17
ممنون از طومار دلفین !

ولی چون طومار ( یا تومار ) نوشتی ، من نتونستم همش رو یادم بمونه که چی گفتی ولی یه چیزایی میگم :

اول این که : اگه هزار نفر بگن من الان تو جیبم یه هشت هزار تومنیه ، ولی نشون نمیده ، آیا این طبیعی نیست که

آدم مطمئن بشه که هشت هزار تومنی ای وجود نداره؟

شاید از لحاظ دیگه این درست نیست که آدم مطمئن بشه ، ولی طبیعی که هست ... الانم قضیه ی همزاد

همون طوری که گفتم ، 99/99 درصد مضخرفه ... ولی آره اون یکی هم میتونه باشه ... ولی خیلی خیلی بعیده...

این نظر طبیعی ای هست که تو ذهن هر تنابنده ای می افته و براش پیش میاد .

باشه ، من دلایلم رو برای نقض این همزاد میارم ... .

اون جایی هم که گفتی تو مطمئنی برای وجود همزاد ، تا اون جایی که یادمه من تو پست قبلیم که دادم ( حال ندارم

برم دوباره بخونم ) یادمه که گفتم همین مسئله ی هزار و یکمین بار ... و بازم نگفتم 100 در صد مطمئنم ، گفتم

طبیعیه که آدم مطئن بشه ... من 99 درصد مطمئنم .







شما اول داری میگی دعوا را نندازید ، بعد میگی اگه میخواید توهین کنید تو پیغام خصوصی توهین کنید؟!

این یعنی این که برید تو پیغام خصوصی با هم دعوا کنید ... خیلی جالبه !
دوست من
خودتون رو کنترل کنید
بسه دیگه

Hoaxes
07-04-2008, 18:06
دوست من
خودتون رو کنترل کنید
بسه دیگه


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من کنترلم رو از دست ندادم که بخوام خودمو کنترل کنم ... من الان کاملا کنترل شدم .

دلفین وقتی به من پاسخ میده ، احتمال میره که منتظره من یه چیزی بگم ... این طور نیست؟

djmd
07-04-2008, 18:09
مثل اینکه این قسمت تاپیک متفرقه یه جورایی داره میشه تاپیک اعصاب خورد کنی . . . . .
هیچ چیزی رو بی دلیل و مدرک قبول نکنید . الحمدا... اسلام که هر چیزی می گه با دلیل و مدرکه مخصوصا بعضی چیزهایی که خیلی ها قبول نداشتن . . . اگر هم توجه کرده باشید از هر مسئله ای که در جهان چیز واقعا مفید فایده ای هست خدا خودش به آدم معرفی کرده !

Hoaxes
07-04-2008, 19:44
مثل اینکه این قسمت تاپیک متفرقه یه جورایی داره میشه تاپیک اعصاب خورد کنی . . . . .
هیچ چیزی رو بی دلیل و مدرک قبول نکنید . الحمدا... اسلام که هر چیزی می گه با دلیل و مدرکه مخصوصا بعضی چیزهایی که خیلی ها قبول نداشتن . . . اگر هم توجه کرده باشید از هر مسئله ای که در جهان چیز واقعا مفید فایده ای هست خدا خودش به آدم معرفی کرده !

به این میگن حرف حساب

darkstreet
07-04-2008, 21:41
دوستان سلام
می دونستید که تپیک اسرار ماورا یکی از موفق ترین تاپیک های انجمن متفرقه هست؟
همیشه اسم این تاپیک در اول لیست قرار داره همین هم باعث میشه خیلی افراد از روی کنجکاوی به تاپیک مراجعه کنن و وقتی تعداد صفحات رو میبینن از دروغ بودن و خیال پردازی بودن بحث های ما یکم دچار شک میشن


حیف شد که سوشیانت عزیز که تاپیک رو راه اندازی کردند دیگر در میان ما حضور ندارند
به احترام ایشان هم که شده از بحث های بیهوده خودداری کنیم

man7tomani
09-04-2008, 01:13
دوستان سلام
می دونستید که تپیک اسرار ماورا یکی از موفق ترین تاپیک های انجمن متفرقه هست؟
همیشه اسم این تاپیک در اول لیست قرار داره همین هم باعث میشه خیلی افراد از روی کنجکاوی به تاپیک مراجعه کنن و وقتی تعداد صفحات رو میبینن از دروغ بودن و خیال پردازی بودن بحث های ما یکم دچار شک میشن


حیف شد که سوشیانت عزیز که تاپیک رو راه اندازی کردند دیگر در میان ما حضور ندارند
به احترام ایشان هم که شده از بحث های بیهوده خودداری کنیم
__________________
تایید میشه...

*Necromancer
09-04-2008, 03:00
صب کنین
در مورد همزاد :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Hoaxes
09-04-2008, 19:08
در باره ی چی هست این حالا؟ یه توضیح بده ...

ensan_noor
09-04-2008, 21:54
سلام به همه
امیدوارم نوروز خوبی راپشت سر گذاشته باشید
خیلی جالب بود یاسین اومد یه مطلبی یاد بده پدرشا در اوردید رفت
بابا بذار بگه بعد دلیل بخواید بذارید می ذاشتید اموزشش را می ذاشت حداقل اگه دلتون می خواست یه امتحانی می کردید حالا چون 99 نفر اشتباه گفتند شما هر چی می خوای به نفر 100 می گی؟؟؟!!!!!.
هواکسز جان خب یکم مراعات بقیه را بکن همینطور در میایی می گی چرت و پرته . من نمی خوام بهاین بحث ادامه بدم اما شما اصلا مراعات نمی کنی نمی دونم چرا ؟؟؟ بعضی وقتا خیلی ناجور حرف می زنی البته برای من مهم نیست هر چی می خوای بگو اما خب همه مثل هم نیستند فکر می کنم توی متافیزیک به قدر کافی مطلب بلد باشی خب بهتر نیست توی برخوردت با بقیه یکم مودبتر باشی . بگذریم می دونم جوابت چیه و بذار قبلاخودم بنویسم :
من هر طور دلم بخواد حرف می زنم به کسی هم ربطی نداره و بقیش که بقیهبچه ها بیشتر از من اشنا هستند
------------
یکی از دوستان پرسیده بود برای چی برونفکنی می کنیم باید بگم با برونفکنی خیلی چیزا بدست میاد که من کاری بهشون ندارم چون هنوز به تجربه بهم ثابت نشده ولی منطقی به نظر می یاد ولی اونی که برای خودم مسل و قطعی شده با دو سه بار برونفکنی دست و پا شکسته که داشتم لذت فوق العاده زیادی بدست اوردم که حاضر نیستم با چیزی عوضش کنم حتی همون بیداری در خواب واقعا محشره حالا دیگه نمی دونم این تجربه ای بود که منا روز به روز به برونفکنی و بیداری در خواب مشتاق تر می کنه ولی مثل اینکه اشتیاق بیشتر فرار بیشتر را به دنبال داره.
=====
دارک استریت جان من کتاب با شما تا ابدیت را خریدم تازه شروع به خوندن کردم ولی به نظر می رسه کتاب خوبی باشه از راهنماییت ممنونم.

*Necromancer
10-04-2008, 08:02
در باره ی چی هست این حالا؟ یه توضیح بده ...
جهان های موازی و همزاد های بیشماری که ما داریم
حجمش کمه حد اقل دانلود کن مقدمه رو بخون!

Hoaxes
10-04-2008, 16:08
سلام به همه
امیدوارم نوروز خوبی راپشت سر گذاشته باشید
خیلی جالب بود یاسین اومد یه مطلبی یاد بده پدرشا در اوردید رفت
بابا بذار بگه بعد دلیل بخواید بذارید می ذاشتید اموزشش را می ذاشت حداقل اگه دلتون می خواست یه امتحانی می کردید حالا چون 99 نفر اشتباه گفتند شما هر چی می خوای به نفر 100 می گی؟؟؟!!!!!.
هواکسز جان خب یکم مراعات بقیه را بکن همینطور در میایی می گی چرت و پرته . من نمی خوام بهاین بحث ادامه بدم اما شما اصلا مراعات نمی کنی نمی دونم چرا ؟؟؟ بعضی وقتا خیلی ناجور حرف می زنی البته برای من مهم نیست هر چی می خوای بگو اما خب همه مثل هم نیستند فکر می کنم توی متافیزیک به قدر کافی مطلب بلد باشی خب بهتر نیست توی برخوردت با بقیه یکم مودبتر باشی . بگذریم می دونم جوابت چیه و بذار قبلاخودم بنویسم :
من هر طور دلم بخواد حرف می زنم به کسی هم ربطی نداره و بقیش که بقیهبچه ها بیشتر از من اشنا هستند


نه خیرم جوابم اینه :

من نگفتم روشش رو نگه ، من فقط گفتم چرته ، ولی وقتی میگم چرته ، دلیل نمیشه قر کنه بره ، میخواست بگه

منم گفتم که اگه راس میگه کلیپش رو بذاره ... یا آموزشش رو ، ولی مثل این که بش بر خورد ...

دلیل تغییر ناجور حرف زدنم هم اینه که دیگه خسته شدم از این همه حرف ، همه فقط حرف میزنن ، ولی حتی

یه نفرم عمل نمیکنه ، این آقا اگه راس میگه یه کاری کنه که ما واقعا ببینیم این همزاد هست یا نه ... ولی باز

بهونه میاره که این جوریه و اون جوریه ... پستای قبل منو بخون ، میفهمی چی میگم ... نمیدونم شما چند ساله

داری تو متافیزیک کار میکنی ، ولی من که چند ساله تو این کا ر افتادم ، هر کسی حتی یک بار هم قدرتش رو

به نمایش نذاشت و یه جورایی در رفت از زیر کار ... این یاسینم یه نمونه از همون آدما ...

ya30n
10-04-2008, 18:40
این یاسینم یه نمونه از همون آدما ...
حرمت خودت رو نگه دار وقتی من چیزی نمیگم...

نمیخوای بدونی
اصلا باز هم میگم صد بار هم میگم شما که میگی چرته لایق یاد دادن و اموزش این علم نیستی
کل بچه های اینجا هم اینو قبول دارن
میخوای یاد بگیری؟
دنبال دلیل و مدرک میگردی؟
برو تو فروم هایی که برای همین ساخته شدن
ولی توهین به دیگران چه من چه کس دیگه ای نکن وگرنه ارزش خودتو میاری پایین...
یکم فکر کن بعد چیزی بگو

شرمندم دوستان یکم تند شد ولی خداییش من هیچی نمیگم این آقا دیگه به خدا خیلی زیاده روی داره میکنه.

یا حق (:

Hoaxes
11-04-2008, 19:40
حرمت خودت رو نگه دار وقتی من چیزی نمیگم...

نمیخوای بدونی
اصلا باز هم میگم صد بار هم میگم شما که میگی چرته لایق یاد دادن و اموزش این علم نیستی
کل بچه های اینجا هم اینو قبول دارن
میخوای یاد بگیری؟
دنبال دلیل و مدرک میگردی؟
برو تو فروم هایی که برای همین ساخته شدن
ولی توهین به دیگران چه من چه کس دیگه ای نکن وگرنه ارزش خودتو میاری پایین...
یکم فکر کن بعد چیزی بگو

شرمندم دوستان یکم تند شد ولی خداییش من هیچی نمیگم این آقا دیگه به خدا خیلی زیاده روی داره میکنه.
فکر نکنم چیز خاصی گفته باشم که ناراحت شدی ، گفتم تو هم یکی از آدمایی هستی که از نمایش قدرتایی که ادعا

میکنی در میری ... غیر از اینه ؟ اگه میخوای ثابت کنی که حرفم اشتباس ، یه فیلم از خودتو همزادت بگیر بذار

این جا تا همه ببینن ... و دهن منو ببندی ، کار سختی نیست .

الان یه بهونه دیگه میاره ! :27:

کاوه رسولی
12-04-2008, 08:53
افتاد به بچه بازی

milad_badboy
12-04-2008, 11:49
اگه میخوای ثابت کنی که حرفم اشتباس ، یه فیلم از خودتو همزادت بگیر بذار

این جا تا همه ببینن ... و دهن منو ببندی ، کار سختی نیست


درسته اينجوري همه باور ميكنن

milad_badboy
12-04-2008, 11:50
اگه میخوای ثابت کنی که حرفم اشتباس ، یه فیلم از خودتو همزادت بگیر بذار

این جا تا همه ببینن ... و دهن منو ببندی ، کار سختی نیست


درسته اينجوري همه باور ميكنن

darkstreet
16-04-2008, 19:25
دوستان سلام
معلوم هست کجایید تاپیک ها همه خالی شدن!!! دیگه کسی صحبت نمی کنه

انسان نور عزیز سلام
ما خیلی وقته منتظر شما هستیم خوشحالم مجدد به تاپیک اومدید
کسی نمی خواد از تجربه های جدیدش حرف بزنه؟
راستی فیلم همزاد چی شد مگه قرار نبود بذارید؟
من دارم در زمینه قانون جاذبه ذهن به اطلاعات کامل و جامعی می رسم که باهاشون می تونم عملکرد این قانون رو به 80 درصد و زمانش رو حتی به یک ساعت هم برسونم در کمتر از یک ماه کاری کردم که اطرافیانم باورشون نمیشه همه تعجب کردن که بعد از این همه مدت رکود چطور من به این موفقیت ها رسیدم
اگه از بین دوستان کسی علاقه ای به این قانون داره می تونه برام پیغام خصوصی بذاره

Hoaxes
16-04-2008, 19:34
راستی فیلم همزاد چی شد مگه قرار نبود بذارید؟

همون طور که گفتم ، همچین اتفاقی نیوفتاده ، نمی افته و نخواهد افتاد ...

در همچین مواقعی سکوت بهترینه ... !

darkstreet
16-04-2008, 20:13
دوستان این هم یک سری از بحث ها و نظریات مطرح شده در زمینه غول گرفتگی و بختک ( غول گرفتگی چیست؟ بختک چیست؟ )
مطالب به صورت گلچین از ادرس زیر در سایت ارواح کپی شده اند:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید




فلج خواب يا به اصطلاح عموم " بختک " با زمينه ژنتيکي در نتيجه استرسهاي روزمره به وقوع مي پيوندد و هيچگونه عارضه جسمي در پي ندارد.
تشريح چگونگي فلج خواب يا بختک
دقيقا پيش از خواب طبيعي و يا هنگام بيدار شدن بامدادي و هنگامي که فرد دراز کشيده حالتي موسوم به فلج خواب رخ مي دهد که در آن فرد براي چند ثانيه ( گاهي تا چند دقيقه ) مطلقا قادر به حرکت نيست ولي در عين حال نسبت به کليه وقايع اطراف خود آگاه است .
مي توان با لمس بدن فرد يا صدا کردن اسم او، وي را از اين حالت خارج کرد. در ضمن گاهي اوقات فرآيندهاي ذهني خواب در زمان فلج خواب بروز مي کند و فرد حتي ممکن است در حالت بيداري و فلج، رويا ببيند که اکثر اين روياها هشدار دهنده و ترسناکند.

علت ايجاد " بختک "
به طور يقين مي توان گفت ؛ که فلج خواب در اثر ناهنجاري مغزي ايجاد مي شود که در آن مکانيسمهاي عصبي، در زماني نامناسب فعال شده اند.
خواب چنين افرادي به جاي آنکه با امواج آهسته مغزي ( آلفا) آغاز شود مستقيما وارد مرحله عميق مي شود و اين بدين معناست که فرد مبتلا به فلج خواب، خواب سبک يا به اصطلاح چرت زدن را تجربه نمي کند.
فلج خواب يک اختلال ژنتيکي است و تقريبا کليه افراد مبتلا داراي ماده ويژه اي در خون به نام HLA-DR2 هستند. در ضمن فلج خواب هيچ عارضه جسمي ايجاد نکرده و با اضطراب و استرس تشديد مي شود.
لازم به ذکر است عارضه مذکوربا داروهايي از قبيل ايمي پيرامين و آمفتامينها به طور موفقيت آميزي درمان مي شود.

منبع : خبرگزرای دانشجویان ایران isna
لینک : isnamed.ir/viewNewsDetail.asp?id=2060


فلج خواب -بختک

فلج خواب(sleep paralysis) به حالت ناتواني درانجام حركات ارادي حين خواب اطلاق مي شـود.فلج خواب يـك تـجربـه ي دلــهره آور و هراس انگيزمي بـاشد. فـلـج خـواب اغـلب اوقات هنگام بيدارشـدن از خـواب و يـا در مـوارد نـادر در لحظه ي بهخـواب رفتن رخ ميدهد. فلج خواب از چند ثانيه تاچـند دقيـقه بـه طـول مي انجامد. 25 تا 30 درصدجـمعيت كشـور حـداقل يكبار در طول زندگي خوداخـتـلال فلج خـواب را تـجـربه كرده اند. فلج خوابميتواند در هر سني روي دهد.

علايم فلج خواب:

1- ناتواني در حركت دادن تنه، دستها و پاها و صحبت كردن (فرد از فرط ترس ميخواهد فرياد بكشد و براي بيدار شدن تقلا ميكند، اما گويي تلاش وي بي نتيجه است).

2- فلج تمام و يا بخشي از عضلات اسكلتي ي بدن.

3- احساس خفگي و نزديك بودن زمان مرگ (گويي موجودي روي قفسه سينه ي شما قرار گرفته است).

4- وحشتزدگي و اضطراب.

5- توهمات خواب(hypnagogic hallucinations): به توهمات شنيداري، ديداري و لمسي ي رويا مانند اطلاق ميشود. احساس حضور يك انسان ديگر در اتاق، احساس فشردگي در قفسه سينه، ديدن سايه ي افراد، ديدن منبع نوراني، شنيدن صداي افراد، شنيدن صداي قدمهايي كه نزديك ميشوند، ديدن شبح، تجربه خروج از بدن، احساس شناور شدن در هوا، شنيدن صداي بازو بسته شدن درها.

تصورات غلط نسبت به فلج خواب و يا بختك:

آزار و اذيت توسط جن، شيطان، ديو و يا موجودات فرازميني، و يا اشتباه گرفتن آن با تجربه خروج از بدن.

علت ايجاد فلج خواب:

عوامل ژنتيكي، اضطراب و استرس، اختلال هراس و اختلال در نظم خواب را در پيدايش فلج خواب دخيل ميدانند.

مكانيسم ايجاد فلج خواب:

در طي خواب در مرحله ي حركات سريع چشم(REM)، يعني مرحله اي كه رويا بيني در آن روي ميدهد، مغز انتقال سيگنالهاي عصبي بسوي عضلات اسكلتي (به استثناي عضله ديافراگم و عضلات چشم) را مسدود و متوقف ميسازد، تا شما روياهاي خود را برون ريزي نكنيد (يعني مثلا وقتي خواب ميبيند در حال دويدن هستيد، از رختخواب بلند نشويد و شروع به دويدن نكنيد). هنگامي كه شما قصد داريد از خواب بيدار شويد، مغز مجدداً كنترل عضلات را به دست ميگيرد. اما گاهي اوقات قبل از اينكه مغز كنترل عضلات اسكلتي را بدست گيرد و عضلات از حالت فلج بودن خارج گردند، شما هشياري خود را باز مي يابيد. كه نتيجه ي آن احساس هراس آور فلج بودن بدنتان خواهد بود. نقطه ي مقابل اين عارضه زماني است كه برخي افراد هنگام رويا ديدن دستها و پاهاي خود را تكان ميدهند و يا در موارد شديد تر دچار خوابگردي ميشوند.

چه چيزهايي احتمال تكرار فلج خواب را افزايش ميدهند:

1-كساني كه بطور طاق باز و رو به پشت ميخوابند بيشتر به فلج خواب دچار ميشوند.

2-برنامه ي خواب نامنظم و محروميت از خواب.

3-افزايش استرس و اضطراب.

4-تغييرات ناگهاني در سبك و يا محيط زندگي.

5-مصرف قرصهاي خواب آور و آنتي هيستامينها.

چگونه هنگام تجربه فلج بدن خود را از اين وضعيت هراس آور خلاصي بخشيم:

1-سعي كنيد انگشتان دست و يا پاي خود را تكان دهيد.

2-چشمان خود را به شدت تكان دهيد، به دنباي آن پلكها و سر خود را.

3-سعي كنيد وضعيت خروج از بدن را در خودتان القا كنيد.

درمان فلج خواب:

فلج خواب يك اختلال خواب بي خطر است. تنها با رعايت اصول بهداشت خواب، خودداري از طاق باز خوابيدن و كاهش استرسها و هراسها ميتوان تكرار آن را به حداقل رساند. افرادي كه هفته اي يكبار به فلج خواب دچار ميشوند لازم است تحت درمان دارويي (مصرف ضد افسردگي ها) قرار گيرند.

mardoman.com








وقتی در موقع خواب موجودات غیر ارگانک به من نزدیک میشن دچار بختک میشم. اگر موجودات درست وحسابی و دوست باشن کمکم میکنن برونفکی رو کامل کنم ولی وقتی انواع وحشیشون اذیتم میکنند همونطور فلج میمونم. قبلا به طور مذبوهانه ای تلاش میکردم خودمو بیدار کنم ولی الان چند تا راه یاد گرفتم اونا رو دور کنم. به هر حال نترسیدن و آرامش خیلی مهمه چون اغلب موجودات خبیث خیلی کار خاصی نمیتونن انجام بدن و به خصوص با آرامش قرآن خوندن دورشون میکنه البته اگه اونقد از ترس زهره ترک نشده باشید که بتونید این کارو بکنید. برای کسایی که برونفکنی میکنند این حالت زیاد پیش میاد به خصوص وقتی انرژی کافی نداشته باشن. بعضی وقتا جالب نیست ولی من دیگه بهش عادت کردم.

ببینم اصلا مگه میشه به این چیزا از دید علمی هم نگاه کرد؟






من سالهاي قبل وقتي تو يه خونه قديمي زندگي مي كرديم زياد با هاش رو برو مي شدم و با جا بجايي منزل ديگه دچارش نشودم خبلي ساخته كه كسي هر شب دچارش بشه .اين علائم كه ذكر كرديد دقيقا درستن.من تاييد مي كنم
ولي اصلا اين پديده علمي نيييييييييسسسسسستتتتتت.


متوجه شدم بختک در مکان های خاصی بیشتر رخ میده





البته به جا و مکان ربطی پیدا نمی کنه ، بلکه مکانیزم خواب شماست حالا در هرجایی هستید ، به کیفیت خوابها بیشتر ارتباط داره البته اگه از دید علمی نگاه کنیم.
مثلا حتی اینکه می گند طاق باز یا ... به نظرم زیاد ربطی پیدا نمی کنه ، چون من چندین بار در حالت های دیگه کاملا چند بار بود یکبار هم نبود در حالت غیر طاق باز یا در حالت ، دمر خوابیده این اتفاق برام افتاده.
اگه یک بار کاملا سیر خوابیده باشید و بیدار باشید دقایقی رو دوباره بخوابید احتمال اینکه چرت نزده به خواب عمیق برید زیاده ، و همین هم تاثیر مستقیم روی فلج خواب داره. این یکی از مواردی که می شه مثال زد و مثالم هم به خاطر این بود که به کیفیت خوابتون ربط داره این حالت.
و در مورد علمی هم تاجاهایی می شه علمی در نظر گرفت همون طور که در متن بیان شد ، اما از یه جهاتی نمی شه.


دوستان کسی می دونه این طاق باز چیه؟ ( darkstreet) ,؟






عرض سلامسلام
برام بعضی مواقع (صبح) موقع خواب و بيداری اتفاق ميافتد که مشابه بختک ولی بدين صورت که اولش يک احساس( سردی کردن) به من دست می دهد و بعدش همزمان ماهيچه های چشمم سنگينتر ميشه بطوری که اين حس به من دست ميده که اگه بگذارم چشمم بسته بشه ديگه باز و بيدار نميشم..
خيلی سخت هستش که جلوی بسته نشدن پلکم (چشم) را بگيرم..

با سپاس


خواستم توجهتون را به این تایپ بکشونم و ببینم که ایا این اتتفاق برای شما اشنا است

یا خیر چون این اتفاق هم به بختک ربط دارد..و برای خود من هم پیش امده


ممنونم از شما







سلام دوست عزیز Niloo
در موردی که گفتید فلج مغزی من رشتم پزشکی نیست، به خاطر همین اطلاعات درستی ندارم. ولی اینجور که می دونم فلج مغزی از کودکی شروع می شه در صورتی که علایم آن رو داشته باشید باید مشخص بوده باشه و علایمش جوری نیست که شما یا خانوادتون متوجه اون نباشید دربارش اطلاعات ندارم اما تا همین حد می دونم . بهر حال اگه خودتون همچین احساسی دارید یا علایمی داشته باشید من نمی دونم . اما این مواردی که می گید اگه در خواب باشه همون حالت فلج خواب و طبیعی است.

نوشته: Niloo در 03 مهر 1386,ساعت 18:19:06
به نام خدا
با سلام خدمت دوستان عزيز امروز بعد از اذان صبح وقتي كه هنوز آفتاب طلوع نكرده بود من در تخت خوابم دراز كشيده بودم و قصد خوابيدن داشتم وقتي كه كاملا خوابم نبرده بود يك اتفاق عجيب براي من رخ داد كه هنوز هم شكه هستم و خيلي وحشت كرده ام .
من وقتي كه چشمانم بسته بود صداي پايي را شنيدم كه به طرف من مي آمد بعد هم احساس كردم كه قلبم با سرعت خيلي خيلي زيادي مي تپيد تمام قفسه ي سينه ام از شدت درد تير مي كشيد بعد هم كه خواستم چشمانم را باز كنم ديدم كه نمي توانم .خيلي ترسيذه بودم حس مي كردم چيزي درون بدنم رفته بود احساس خيلي بدي بود تا اينكه ناگهان همه چيز به حالت عادي برگشت و ديگر هيچ احساس بدي نداشتم.
مي خواستم از شما دوستان خواهش كنم كه اگر در مورد اين اتفاق اطلاعي داريد به من كمك كنيد.
با تشكر

اما در مورد این موارد به نظر من مشکل خاصی نیست. بیشتر به اضطرس و یک خواب کابوس مانند شبیه .

فرض کنید که از خواب دچار این قضیه بشید، به هر علتی شاید از اضطرس های روزانه ، در خواب حالت ترس براتون رخ بده.ذهن شما کابوس رو می سازه در این حالت.
حالتی که می گید نمی تونستید چشماتون رو باز کنید به علت این بوده که آگاهی شما به جسمتون بوده همزمان در حالت خواب بودید و حالت فلج در خواب هم بهتون دست داده اما بیشتر مواقع چشم ها رو می شه باز کرد اما اعضای بدن رو نمی شه تکان داد مثلا نمی تونید دهانتون رو باز کنید. صد البته به ترس شما از این حالت بستگی داره. که می خواهید چی کار کنید گاهی اوقات ، دوستان رو می دیدم که با صداهایی خفیفی این حالت رو به افراد بیدار نشان می دهند تا از این حالت درشون بیارند. خوب این به علت ترسه تنگی نفس فلجی ، از طرف دیگه به خاطر ترسی که شما دارید ممکنه در این حالت توهمهای وحشت زا هم ببنید. که این فقط به ترس شما بر میگرده.
توصیه ای که دارم اینه که از الان هر وقت این حالت بهتون دست داد ازش نترسید. به افزایش آگاهی خودتون کمک کنید. رفته رفته می بینید که نه تنها نمی ترسید بلکه خیلی شجاعانه و قوی با این حالت کنار می آیید. می شه چشمها رو ببندید بعد از چند لحظه به حالت طبیعی بر می گردید
یا سعی کنید چشم ها رو ببنید و بخوابید به حالت طبیعی باز می گردید یا به خواب می روید یا کاملا بیدار می شوید.
صدای پا و ... هم به نظر من توهمی هست که در این حالت رخ داده.
در مورد علت این اتفاق برای شما که نکات درونش تحلیل شد به خاطر اینه که احتمالا شما یک زمان به خواب رفتید مثلا تا سحر خواب بودید و مدتی بیدار ماندید و دوباره خوابیدید ( که یکی از دلایل این اتفاق هست) اصولا خواب های دوتیکه خیلی ممکنه در خواب دوم این اتفاق بیافته.
اینها تحلیل حالت شما بود که یه جورایی خواب و بیداری(آگاهی بر جسم) و بختک(فلج خواب) با هم دیگه ترکیب شدند.
گاهی اوقات شاید به علت ترس و اضطرس روزانه اینطوریه گاهی هم نه اینطوری نیست فقط فلجی هست و اتفاقا حس خیلی مرموزی داره که آدم دوست داره کشفش کنه.
قسمت هایی از همین تاپیک هم مطالعه کنید خوبه.






درود بر دوستان
جناب Eagle بواسطه نوشته هاي جالبتان از شما تشكر ميكنم.
دوستان نكته اي رو در اين موضوع در مورد خودم به شما ميگم. اين قضيه به اصطلاح بختك براي من بارها و بارها از كودكي اتفاق ميافتاد با همين تفاسيري كه در اين 6 صفحه از تك تك دوستان خواندم, نياز به تكرار نميبينم.
شايد باورتان نشود و يا الان كه اين را ميخوانيد به من بگوييد اين ديوانه شده. ولي در حال حاظر يكي از تلاشهاي من اين است كه به همين حالتي كه دوستان از آن واهمه دارند برسم(ديگر به آن نميگويم بختك). اما چرا؟
زماني كه تمرينهاي خروج ارادي آگاهي را آغاز كردم پس از چند بار به خواب رفتن و بيدار شدن معمولا به همين حالت خلاصي از جسم ميرسيدم. چون از كودكي با اين حالت آشنا بودم خوب ميدانستم كه چيست. اما اينبار ديگر همه چيز تحت اختيار من بود. من وقتي متوجه ميشوم كه در اين حالت هستم خيلي خوشحال ميشوم و ديگر مثل گذشته سعي نميكنم حركت كنم و خودم را به اصطلاح از اين حالت خلاص كنم, چرا كه اين حالت براي من دقيقا همان لحظه جدايي آگاهي از جسم است. دوستان دقت كنيد, وقتي شما خارج از جسمتان آگاه ميشويد از آنجايي كه از بسياري از قيود جسمي جدا شده ايد, حالت كاملا جديد و نويي را تجربه ميكنيد و چون حالت كاملا جديد و تازه است ترس ذاتي شما را فرا ميگيرد, چرا كه تجربيات جديد معمولا ترس آور است.
اما يك پيشنهاد براي شما دوستاني كه اينجا مطلب نوشتيد و بقيه كساني كه به اين حالت دچار ميشوند دارم, چرا كه معتقدم اين افراد توانايي هاي ذاتي بيشتري براي خروج آگاهي از جسم دارند. پيشنهاد من اين است, اينبار در آن حالت سعي كنيد وحشت نكنيد, بي حركت بمانيد و همچنان نظاره گر باشيد, سعي كنيد اطراف را خوب مشاهده كنيد, بدانيد كه هرچه در آن حالت ميبينيد با چشمان فيزيكي شما نيست. در اين حالت در كالبد ديگري هستيد و مثل كودكي كه از ابتداي بدنيا آمدن در اين كالبد جديد فيزيكي اش راه رفتن نميداند و كم كم ياد ميگيرد كه چطور راه برود و حتي بدود, بايد در مورد تجربيات انتقال آگاهي به اين كالبد اثيري هم ياد بگيريم كه چگونه از آن استفاده كنيم.
در آن حالت ابتدايي جدايي آگاهي از آنجايي كه شما از قيود جسمي خلاص شده ايد, در آن لحظات كاملا مستعد رويا سازي هستيد و اگر ارتعاشات فكري در سطح وحشت و دلهره هر چند كم و اندك باشد معمولا نتيجه اي بجز خلق موجودي معمولا سياه و وحشتناك به نام بختك نخواهد بود. در آن لحظات ورود به اثيري معمولا به هر چه فكر كنيد در كنارتان خلق ميشود.
چند ماه پيش زماني كه براي اولين بار موفق شدم بصورت كاملا ارادي و آگاهانه به آن حالت وارد شوم لحظه اي ترس مرا فرا گرفت و متوجه موجودي از جنس همين موجوداتي كه بسياري از شما حس كرده ايد در كنار خودم شدم, اما بلافاصله بر خودم مسلط شدم و به ياد آوردم كه در حين تمرين به اين حالت وارد شده ام, باورتان نميشود بلافاصله پس از بدست آوردن كامل آگاهي ام متوجه شدم كه از آن موجود خبري نيست و اصلا وجود خارجي نداشته و متوجه شدم كه من جدا از جسمم هستم, تمرينهايم جواب داده و محيط اتاق كاملا حقيقي و بدور از روياست.
يكبار هم كه شده امتحان كنيد و از اين حالت واهمه نداشته باشيد, من به شما قول ميدهم در آن حالت هيچ اتفاق بدي براي شما نخواهد افتاد مگر اينكه با فكر خودتان وحشت را خلق كنيد, آنگاه است كه واقعا موجوداتي ترسناك را ميبينيد كه فكر وحشت زده شما خلق كرده است. البته من منكر وجود موجودات ماورايي نيستم اما باور دارم كه در حالت عدم تسلط بر آگاهي و وحشت و دلهره نميتوانيد موجودات اثيري را ببينيد. بايد كاملا مسلط شويد تا مثلا بتوانيد انسانهاي ديگر در اثيري را مشاهده كنيد. آنگاه است كه فرق روياي وحشت آلود و حقيقت كاملا ملموس ميشود.





خوب جدیدترین نظریه ای که در مورد بختک مطرح شده برون فکنیه
یعنی شما بین برون فکنی و بیداری گیر می کنید
اصلا ربطی هم به موجودات اسرار امیز نداره
در حقیقت شما اگه یک مقدار تمرکز و تلاش کنید می تونید از ( جسمتون ) بیرون بیاید و در محیط اطرافتون گشت بزنید!
بهتره پست جناب LightSeeker رو کامل بخونید
ولی نکته اینجاست که چطور ما باید اساس رخ دادن بختک رو کشف کنیم و از اون برای انجام یک برون فکنی راحت تر و سریع تر استفاده کنیم
نقاطی هستند که در هنگام خواب در انها به احتمال زیاد بختک رخ می دهد
مثلا توی خونه ما دوتا نقطه هست که وقتی مستاجرمون روش می خوابه دچار بختک میشه




گاهی اوقات افراد خبر داده اند که در خواب موجودی سياه رنگ (آل) روی آنها افتاده است و آنها نميتوانند حرکتی انجام دهند بسيار از اين حالت هراس پيدا ميکنند و ميخواهند کامه به زبان آورند و نميتوانند سعی ميکنند بسم الله بگوييند و وقتی اين کار را انجام ميدهند تمامی مشکلات رفع ميگردد.
بعضي ها معتقدند كه بختك از لوله ي بخاري يا سوراخ ها داخل خانه شده و ردايي سفيد به تن دارد وبا نگاهي هولناك به انسان نگاه ميكند
حال اين آل چيست؟ آل همان کالبد اختری شخص است که از بدن فاصله ميگيرد ناگهان هوشياری به بدن باز ميگردد شخص چشمانش بسته است وليکن با چشمان کالبد اختری سايه که خود اوست را ميبيند. حواس بدن کار نميکنند چون اختيار در دست کالبد اختری است شخص سعی ميکند که حواس را به بدن بازگرداند (ذکر اسم خدا). به تلاشی که فرد ميکند موفق به باز گرداندن کالبد به بدن ميشود و آن هنگام است که شخص از خواب بيدار ميشود.
اگر همچنين اتفاقی افتاد چه کنيم؟ جواب بسيار ساده است. اول اصلا نبايد ترسيد زيرا چيزی جز خودمان نيست. سعی کنيد به انگشتان شست پا تمرکز کنيم و سپس با يک حرکت کوچک آنها را تکان دهيم. همه چيز درست ميشود. علت تمرکز روی انگشت شست پا بخاطر اين است که کالبد اختری آخرين نقطه ای را که برای خروج کامل رها ميکند آن انگشتان است. ابتدا از سر شروع شده و آرام آرام بصورت مورب از بدن فاصله ميگيرد.
در هنگام مواجه شدن شخص با اين حالت او عرق مي كرد(كه از نشانه هاي برونفكني ميباشد) و نميتواند حركت كن وحتي سعي او براي فرياد زدن هم بي نتيجه ميماند
اگر نظري داريد حتماً عنوان كنيد
در پناه حق




با سلام
من مطالعات و تحقیقات زیادی در مورد مسئله بختک یا خفتوک انجام دادم که دوست دارم در اینجا نظر اساتید و کسانی رو که با اون سروکار داشتن رو بدونم و از تجربیاتشون استفاده کنم
مختصری در باره این موجود میگم و یه مرور شرح میدم

بختک نوعی از جنیانه که در زمانی که انسان در عامل خواب هست یعنی زمانی که بخشی از روح از بدن انسان جدا میشه به گونه ای از قفسه سینه به بالا ی بدن انسان قرار میگیره و اجازه بیدار شدن به انسان رو نمیده یعنی اینکه در زمانی که انسان به طور معمولی و بدون دخالت شخص دیگری میخواهد از خواب بلند شه احساس سنگسنس عجیبی و حتی مرگ میکنه حالت هائی که به انسان دست میده اینه که چشم ها بسته هست ولی محیط اطراف رو میبینه و بلند فریاد میزنه ولی صداش در نمیاد و مسائل دیگه ............
خیلی ها میتونن در این زمان دست های بختک رو که به شکل سم هستن رو بر روی خرخره خود احساس کنند

فعلان یا حق





دوستان سلام
تا زمانی که اطلاعات شما در این زمنیه کامل نیست لطفا نظری ندهید چون ممکنه باعث گمراهی دیگران بشه

تا جایی که من می دونم ( البته هیچ حرفی رو بدون تحقیق قبول نکنید) اطلاعاتم رو براتون می ذارم
من دقیق در مورد بختک نمی دونم و فرضیه های زیادی هم هستن ولی بهتره این نکات رو بدونید

افراد متخصص در زمینه برون فکنی و سفر روح با جرئت می گویند که این رویداد ارتباطی با برون فکنی دارد تقریبا نوعی برون فکنی ناقص متاسفانه من تا به حال تجربه نکردم
در هنگام برون فکنی دو جن بالای سر شما حضور دارند و هدف انها تنها خندیدن به شکست شما در برون فکنی است افراد بسیاری انها را احساس کرده اند البته این بحث را با دیدن کالبد اختری اشتباه نگیرید این دو مطمئنا جن هستند و در کتاب با شما تا ابدیت نیز به انها صریحا اشاره شده است

البته فراموش نکنید که غول گرفتگی هیج ربطی به جسم شما ندارد یعنی هیچ موجودی روی شکم شما نمی نشیند!!! گاهی اوقات پیش می اید که این دو جن درهنگام سفر روح به شما کمک می کنند البته طبق گفته ها و گاهی اوقات هم جلوی خروج روح شما را می گیرند
از انجایی که غول گرفتگی در رابطه با عدم توانایی در خروج کامل روح از بدن است و با کمی تمرکز می توان به راحتی از بدن خارج شد احتمال دارد که این دو جن جلوی خروج شما را گرفته باشند ولی این فقط یک احتمال است

من چند روز پیش یک تجربه خیلی عجیب برام پیش اومد براتون می گم تا دوستانی که بختک رو تجربه کردن اونو بررسی کنن:
فکر کنم ساعت 9 یا 10 صبح بود که من هنوز خواب بودم و هرچند وقت یک بار بیدار می شدم ولی دفعه اخر وقتی بیدار شدم هرچی تلاش کردم خودم رو جابجا کنم نتونستم مطمئنم خواب نبوده من مدت هاست روی خواب کار می کنم و فرق اون رو با بیداری تشخیص می دم دقیقا شبیه فلج شدن بود چشمام رو بستم و برای برون فکنی تلاش کردم دقیق یادم نیست چکار شدم ولی بعد که بیدار شدم دقیق توی همون حالت بودم با این فرق که این بار اعضای بدنم رو می تونستم حرکت بدم
به نظر شما این بختکه؟ البته من از نظر تنفس با مشکلی روبرو نشدم! فقط دچار یه نوع فلج موقت شده بودم




------------------------

اگر از بین دوستان کسی تجربه غول گرفتگی داشته به تاپیک زیر مراجعه کنه و در تحقیق بزرگ ما شرکت کنه
8 تا سوال هست که باید بهشون پاسخ بدید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

milad_badboy
16-04-2008, 20:31
دوستان من ميخوام يه موضوعي رو بهتون بگم
من تو عمرم شايد 2 بار نماز نخونده باشم
اما هر وقت سوره آيت الكرسي رو ميخونم بعدش يه جوري كارام راست و ريس ميشه
نه بگم كه اتفاقي باشه من خودمم هنوز نتونستم بفهمم جريان چيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ولي واقعا اين سوره واسه من مث يه معجزه عمل ميكنه با اينكه خودمم هنوز نفهميدم جريان چجوريه
اما ميتونم با جرات بگم واقعا اسراري تو زندگي و خلقت انسان ها هست كه براي مغز ما آدما اصلا قابل درك نيست

saiiddz
17-04-2008, 12:43
دوستان من بعد از اون برون فکنی که داشتم یه حالتی شدم
مثلآ
دارم راه میرم تویه خیابون یک دفعه چشام رو میبندم و باز میکنم و میبینم دارم پرواز میکنم و بعد از چند لحظه همه چیز برمیگرده جایه خودش
یا یکی از دبیرهامون رو دیدم که با ماشین اومد رفت و 30 ثانیه ی دیگه همون دبیر از همون مسیر قبلی درست مثل اون که دیده بودم اومد و رفت
یا بعضی چیزهارو میبینم و چند دقیقه بعد همون تکرار میشه
دوستان لطفآ دلیلش رو بگید و بگید چطور میتونم کاری کنم که دیگه این اتفاقات نیفته

farhad1390
17-04-2008, 19:48
یه سوال دارم شاید شما بدونید
تو تمر ینات ذن مدیتیشن و تلی پاتی وهمچنین هیپنوتیزم موقه ای که مراحل را که مثل چند گام داره می گذرانی البته باموفقیت آیا موقه ای که برای بارهای دیگه این مراحل را از اول میرید یا دیگه اون مراحل اولیه که دیگه می تونید انجام بدید را انجام نمیدید
مثلا: تو خود هیپنوتیزم مثلا موقهای که کاتالبسی با موفقیت انجام می دید
و در جلسات بعدی که می خواهید به درجات بالاتر مثلا سومنامبول برید آیا مراحل کاتلبسی مثلا خشکی را انجام میدید یا نه ؟؟؟

ensan_noor
17-04-2008, 20:55
سلام به دوستای عزیز خودم
خوش می گذره
جدیدا یکاری برای پرواز روح شروع کردم که حتما ازش انتظار خروج را دارم ولی یه 4 هفته وقت می بره بعدش حتما خبرتون می کنم در مورد اون امواج مغزی براتون بگم من چند بار استفاده کردم بعد از رسیدن به فرکانس 100 هرتز یه لحظه حس می کنید که اگاهیتون بالی بدنتون قرار گرفته یعنی می شه فرکانس اول نه دوم نه سومی حدودا بعد از 45 دقیقه فکر کنم به این حس می رسید اما هر چی بیشتر بهش توجه کنید کمتر و کمتر می شه پس از همون اول فقط برای تقویت امواچ مغزیتون و یه خلسه به اون گوش بدید الیته کن با بلند گو گوش دادم و بازم کار داد اینم بگم باید اخرین موج را گوش بدید BUILTIN: The awakened mind
در ضمن دوست عزیز man 7 tomani کرک این برنامه را گذاشته بودند ولی من بعد از دانلود موقع نصب کیژن اون با ارور روبرو شدم که سیستم نتونسته بشناسش اگه کسی علتش را بدونه ممنون می شم

Dolphin 7
17-04-2008, 21:26
از علاقمندان به تولید بازی رایانه ای در زمینه های ذیل دعوت به همکاری می نمایم.
1-مدل ساز 3 بعدی (مبتدی – حرفه ای)
2-طراح و هنرمند رایانه 2 بعدی (مبتدی – حرفه ای)
3-انیماتور رایانه ای آشنا به نرم افزار 3D Max
4-منشی آشنابه کامپیوتر (تر جیحا خانم) جهت یک شرکت فرهنگی هنری در تهران به صورت تمام وقت.

لطفاً CV (رزومه) و نمونه کار خود را به ایمیل زیر ارسال فرمائید.
Pooya_job @ yahoo.com

اولا كه اين تاپيك ماوراس ربطي به كامپيوتر و طراحي نداره :27:
دوما تا جايي كه من مي دونم طبق قوانين سايت ، آگهي و تبليغ دادن خلاف مقررات بيد :21:

Dolphin 7
17-04-2008, 21:36
سلام به دوستای عزیز خودم
خوش می گذره
جدیدا یکاری برای پرواز روح شروع کردم که حتما ازش انتظار خروج را دارم ولی یه 4 هفته وقت می بره بعدش حتما خبرتون می کنم در مورد اون امواج مغزی براتون بگم من چند بار استفاده کردم بعد از رسیدن به فرکانس 100 هرتز یه لحظه حس می کنید که اگاهیتون بالی بدنتون قرار گرفته یعنی می شه فرکانس اول نه دوم نه سومی حدودا بعد از 45 دقیقه فکر کنم به این حس می رسید اما هر چی بیشتر بهش توجه کنید کمتر و کمتر می شه پس از همون اول فقط برای تقویت امواچ مغزیتون و یه خلسه به اون گوش بدید الیته کن با بلند گو گوش دادم و بازم کار داد اینم بگم باید اخرین موج را گوش بدید BUILTIN: The awakened mind
در ضمن دوست عزیز man 7 tomani کرک این برنامه را گذاشته بودند ولی من بعد از دانلود موقع نصب کیژن اون با ارور روبرو شدم که سیستم نتونسته بشناسش اگه کسی علتش را بدونه ممنون می شم


ببين اين لينكه به دردت مي خوره ؟ : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

كرك و روش رجيستر كردنشم پايينش تو قسمت نظرات ( اولين نظر ) گفته [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ensan_noor
19-04-2008, 13:58
سلام به دارک استریت عزیز واقعا مطالبتون در مورد بختک جالب بود من که از قبل خیلی دلم می خواست دچار این حالت بشم و الان با خوندن این مطالب علاقه مندتر هم شدم و باید از این به بعد روی این موضوع هم کار کنم شاید تونستم.
دولفین جان از راهنماییت ممنونم برم ببینم چی گیرم می یاد.
خب یه تجربه که از دیشب داشتم و بازم بیداری در رویا و از اونجاشروع شد که دیدم یکی داره پشت بام خو.نموم را جارو می زنه منم ازش خواستم که بقیه اشغالها را هم جمع کنه و اصلا برام غیر عادی نبود و اونم قبول کرد رفتم تو اتاق به بقیه بگم تا اومدم تو حیات بالا را نگاه کردم دیدم اسمون تاریک شده همین ماجرا توی ذهنم ایجاد سوال کرد که الان روز بود سریع با اینکه صحنه ها خیلی واقعی بود دویدم و پریدم تو هوا دیدم که به حالت شناور جلو رفتم قبلا که تو هوا بودم نمی دونستم چطور به جلو برم ولی اینبار مثلا غواصها شروع کردم پاهام را تکون دادم و خیلی راحت به جلو رفتم رفتم روی خونه های همسایه ها همینطور که جلو می رفتم واقعا داشت کنترل خواب برام سخت می شد چون چند وقت بود بیدار نشده بود و واقعا هیجانزده شده بود خلاصه به یه تالار پر از لامپ رسیدم سعی می کردم به هر چیزی می رسم اونا لمس کنم حس کنم به هر لامپی دست می ذاشتم گرماش را حس می کردم تا جایی که یکدفعه یکیشون دستم را سوزوند تو این گیر و بیری یکی داشت لامپها را خاموش می کرد منم می دونستم با خاموش شدن اونا چیزی نیست که روش تمرکز کنم و ازش خواستم اینکار را نکنه و اونم قبول کرد رفتم چسبیم به اینه کاریهای بغل دیوار و برای افزایش لمس و کنترل بیشتر اونا را حتی بوسیدم و کنار دیوار منتظر شدم ببینم کسی ظاهر می شه باش احوالپرسی کنم که یه مرد و دوتا زن اومدند خلاصه بی خیال بقیش بشم که این موجودات دو پای محترم باعث از دست رفتن انرژیم و از دست رفتن کنترلم بر خوابم شدند و همه چیز خراب شد......

ensan_noor
19-04-2008, 22:13
دوستان من بعد از اون برون فکنی که داشتم یه حالتی شدم
مثلآ
دارم راه میرم تویه خیابون یک دفعه چشام رو میبندم و باز میکنم و میبینم دارم پرواز میکنم و بعد از چند لحظه همه چیز برمیگرده جایه خودش
یا یکی از دبیرهامون رو دیدم که با ماشین اومد رفت و 30 ثانیه ی دیگه همون دبیر از همون مسیر قبلی درست مثل اون که دیده بودم اومد و رفت
یا بعضی چیزهارو میبینم و چند دقیقه بعد همون تکرار میشه
دوستان لطفآ دلیلش رو بگید و بگید چطور میتونم کاری کنم که دیگه این اتفاقات نیفته


سلام دوست عزیز درباره این مطالب من توی یه وبلاگ خوندم که نویسنده وبلاگ با اجنه عزیز در ارتباط بود و از اینجور مسائل زیاد براش پیش میومد مثلا یدفعه زمان براش محو می شد یا مادرش را در حین خداحافظی می دید و بعد می دید مادرش جای دیگه ایستاده و اولی یه جن بوده و از این مطالب اگه م یخوای ادرسش را پیدا برات بذارم

ensan_noor
19-04-2008, 22:14
دلفین عزیز من رفتم به اون ادرس ولی بعد از دانلود کرک بجز یه پوشه که برام اومد چیز دیگه ای نیومد و در ضمن اونم اجرا نشد.

Dolphin 7
20-04-2008, 07:15
دلفین عزیز من رفتم به اون ادرس ولی بعد از دانلود کرک بجز یه پوشه که برام اومد چیز دیگه ای نیومد و در ضمن اونم اجرا نشد.

من كركشو همين الان دانلود كردم مشكلي نداشت [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فايلش يه فايل فشرده اس با پسوند rar كه بايد با Win Rar از حالت فشرده درش بياري [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعد كه از حالت فشرده در اومد سه تا فايل هس كه همونا رو به همون روشي كه قرار بود استفاده كني استفاده مي كني [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

darkstreet
20-04-2008, 09:06
انسان نور عزیز سلام
نکنه من و مونا خانوم رو فراموش کردید؟!!!
مگه قرار نبود یه سری هم به ما بزنید؟
در ضمن یک ایمیل هم به darkstreet@gmail.com برام ارسال کن چون نمی تونم برات پیغام خصوصی بذارم

farhad1390
20-04-2008, 09:15
یه سوال دارم شاید شما بدونید
تو تمر ینات ذن مدیتیشن و تلی پاتی وهمچنین هیپنوتیزم موقه ای که مراحل را که مثل چند گام داره می گذرانی البته باموفقیت آیا موقه ای که برای بارهای دیگه این مراحل را از اول میرید یا دیگه اون مراحل اولیه که دیگه می تونید انجام بدید را انجام نمیدید ومیرید سراغ مراحل بعدی
مثلا: تو خود هیپنوتیزم مثلا موقهای که کاتالبسی با موفقیت انجام می دید
و در جلسات بعدی که می خواهید به درجات بالاتر مثلا سومنامبول برید آیا مراحل کاتلبسی مثلا خشکی را انجام میدید یا نه ؟؟؟

کسی نیست جوابمو بده برم رد کارم . ممنون

ensan_noor
20-04-2008, 10:00
فکر کنم بخاطر نبود نرمافزار رار باشه
نه هیجان زیاد باعث فراموشی شما شد

saiiddz
20-04-2008, 11:44
سلام دوست عزیز درباره این مطالب من توی یه وبلاگ خوندم که نویسنده وبلاگ با اجنه عزیز در ارتباط بود و از اینجور مسائل زیاد براش پیش میومد مثلا یدفعه زمان براش محو می شد یا مادرش را در حین خداحافظی می دید و بعد می دید مادرش جای دیگه ایستاده و اولی یه جن بوده و از این مطالب اگه م یخوای ادرسش را پیدا برات بذارم
آره بزار
چون میخوام دیگه اتفاق نیفته
دارم دیونه میشم

deer
20-04-2008, 16:42
سلام دوستان
یک نفر بگه موضوع جدید این تایپیک چیه ؟

ensan_noor
21-04-2008, 19:19
سلام دوستان
یک نفر بگه موضوع جدید این تایپیک چیه ؟

سلام دیر جون خوبی نیستی دیگه
خبر جدیدی نیست موضوع اصلی بیداری تو خواب و برونفکنی هست که بحثای کوچولویی هم وارد شده مثل بختک که دارک استریت عزیز زحمتش را کشیدند مطلب گذاشتند بحث همزاد داشت توسط یاسین جان راه میوفتاد که بهم خورد و الانم مشکل سعید عزیز که در برونفکنی که داشتند دچار مشکل شدند.
شما چه خبر تجربه جدیدی نداری؟
راستی سعید جان اینم ادرس اون وبلاگی که گفتم مطالب جالب توش هست اگه کسی فکرش مشغول نمی شه بره بخونش .

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
البته درباره پرش که بهقول خود این اسما بهش داده گفته که فکر کنم WINTERGIRLSهم به این حالت دچار می شد.

.همونطور که پست قبل گفتم جن ها گاهی میومدن خونه ی ما و به قصد آزار مدتی پیشمون می موندن و ما هم قدرت بیرون کردنشون رو نداشتیم.
یکی از کابوسهای بچگی من 9 سال همخونگی با جن مردم آزار کافری بود که قد بلند و بدنی سنگین داشت و ضربه های زیادی به ما زد.
کوچکترینش ترسوندن من بود که تا اون زمان برخورد زیادی با جن های کافر نداشتم وقتی از مدرسه بر می گشتم، مامانم پشت پنجره می ایستاد و من عادت داشتم از حیاط نگاهش کنم و براش دست تکون بدم، اما خیلی مواقع دو تا مامان می دیدم. یکی پشت پنجره ی آشپزخونه ، یکی پشت پنجره ی پذیرایی که هردو منو تماشا می کردن.گاهی با تقلید صداهامون ما رو به اشتباه مینداخت یا صدای فامیل یا دوستامونو می شنیدیم که از اتاق دیگه ای با گریه و جیغ یا اینکه عادی صدامون می کنن.
البته این جریانات مال چندین سال پیشه، زمانی که امنیتمون در مقایسه با الان صفر در صد بود. مدتی ست که با کمک دوست و استاد عزیزی که اینجا M می نامم، از شر جن های کافر در امانیم و اگر کسی هم به خونه مون بیاد، مدت زیادی نمی تونه بمونه و آزار زیادی نداره. در این مدت با جن های مهربان و خردمند هم آشنا شدیم که کمکهایی زیادی بهمون کردند.خب به موضوع اصلی برگردیم.
تا قبل از 6-7 سالگی رو یادم نیست ولی حدودا از اون سن به بعد با مشکل "پرش" روبرو بودم. البته خودم اسمشو پرش گذاشتم. یه جور از دست رفتن حالت خودآگاهی. مثلا ممکنه الان که در حال تایپ این مطلبم، لحظه بعدی که پلک زدم و چشمامو باز کردم، در حالی خودمو پیدا کنم که توی کوچه با مشمای خرید تو دستم هستم! اوایل فکر می کردم جایی غیب میشم و بعد جای دیگه ای ظاهر میشم، اما اگر اینطور بود باید اطرافیانم در لحظه ی ظاهر شدنم تعجب می کردن. بعلاوه من وقتی غیب هستم چطور خرید کردم؟ بدون اینکه اصلا یادم باشه. تازه ساعتی که من مثلا جلوی کامپیوتر بودم تا زمانی که خودمو تو کوچه پیدا می کنم، حداقل یک ساعت فاصله داره درحالیکه برای من اندازه یک پلک زدن گذشته.
به کمک استاد M یک نمونه از پرش رو در کتابی به اسم "من بزرگ" پیدا کردم. نویسنده ی این کتاب دن چاون که جایی گفته خودش تجربه ی پرش داشته، این تجربه رو در شخصیتی به اسم "اندی" در کتابش نشون داده. از قلم سلیس و زیبای "دن چاون" توصیف پرش رو بخونید:"" داشتم آرام از کنار کوچه راه می رفتم و به عکسی در دستم نگاه می کردم. چند لحظه بعد خودم را سر میز شام دیدم و دیدم که دارم قاشق را می برم طرف دهانم. حسی شبیه پریدن از خواب بود، فقط سریع تر. انگار در یک چشم بهم زدن از جایی به جایی منتقل شده بودم. انگار خانواده ام متوجه نبودن من نشده بودند. همه شان ساکت و جدی مشغول خوردن بودند. انگار همه چیز کاملا عادی بود. بنظر نمی رسید کسی از ظاهر شدن ناگهانی ام یکه خورده باشد.یه ساعت دیواری نگاه کردم، یک جوریهایی حجم زیادی از زمان از دستم رفته بود، دست کم نیمساعت، سه ربع. آخرین چیزی که بوضوح یادم می آمد خیره شدنم به عکسی بود که در دست داشتم. انگار به یک نحوی از خودم، از تنم خارج شده بودم.کجا رفته بودم؟ در ذهنم هیچ خاطره ای نبود، فقط خلا بود و بس.""
چند بار سعی کردم با کمک خانواده م از اینکه چه کاری موقع پرش انجام میدم، سردربیارم. اما اونا هیچ تغییری نمی بینن، گویا در مدتی که زمان از دستم در میره عادی ام و کارای معمولی می کنم. اما وقتی به خودم میام هیچی یادم نیست. این مسئله باعث میشه فکر کنن فراموشکارم. مثلا حرفی رو همین دیروز زدم و حالا به هیچ وجه یادم نیست! چون وقتی اون حرفو زدم در حال پرش بودم. استاد M چیزی در موردش بهم نمیگه اما من فکر می کنم این پرش از دسته گلهای همون جن کافر همخونه مون بوده باشه.
----------------
پ.ن: اگر شما تا حالا پرش یا چیزی شبیهش رو تجربه کردین، حتما برام پیام بذارین و درموردش توضیح بدین.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

saiiddz
22-04-2008, 12:10
سلام دیر جون خوبی نیستی دیگه
خبر جدیدی نیست موضوع اصلی بیداری تو خواب و برونفکنی هست که بحثای کوچولویی هم وارد شده مثل بختک که دارک استریت عزیز زحمتش را کشیدند مطلب گذاشتند بحث همزاد داشت توسط یاسین جان راه میوفتاد که بهم خورد و الانم مشکل سعید عزیز که در برونفکنی که داشتند دچار مشکل شدند.
شما چه خبر تجربه جدیدی نداری؟
راستی سعید جان اینم ادرس اون وبلاگی که گفتم مطالب جالب توش هست اگه کسی فکرش مشغول نمی شه بره بخونش .

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
البته درباره پرش که بهقول خود این اسما بهش داده گفته که فکر کنم WINTERGIRLSهم به این حالت دچار می شد.

.همونطور که پست قبل گفتم جن ها گاهی میومدن خونه ی ما و به قصد آزار مدتی پیشمون می موندن و ما هم قدرت بیرون کردنشون رو نداشتیم.
یکی از کابوسهای بچگی من 9 سال همخونگی با جن مردم آزار کافری بود که قد بلند و بدنی سنگین داشت و ضربه های زیادی به ما زد.
کوچکترینش ترسوندن من بود که تا اون زمان برخورد زیادی با جن های کافر نداشتم وقتی از مدرسه بر می گشتم، مامانم پشت پنجره می ایستاد و من عادت داشتم از حیاط نگاهش کنم و براش دست تکون بدم، اما خیلی مواقع دو تا مامان می دیدم. یکی پشت پنجره ی آشپزخونه ، یکی پشت پنجره ی پذیرایی که هردو منو تماشا می کردن.گاهی با تقلید صداهامون ما رو به اشتباه مینداخت یا صدای فامیل یا دوستامونو می شنیدیم که از اتاق دیگه ای با گریه و جیغ یا اینکه عادی صدامون می کنن.
البته این جریانات مال چندین سال پیشه، زمانی که امنیتمون در مقایسه با الان صفر در صد بود. مدتی ست که با کمک دوست و استاد عزیزی که اینجا M می نامم، از شر جن های کافر در امانیم و اگر کسی هم به خونه مون بیاد، مدت زیادی نمی تونه بمونه و آزار زیادی نداره. در این مدت با جن های مهربان و خردمند هم آشنا شدیم که کمکهایی زیادی بهمون کردند.خب به موضوع اصلی برگردیم.
تا قبل از 6-7 سالگی رو یادم نیست ولی حدودا از اون سن به بعد با مشکل "پرش" روبرو بودم. البته خودم اسمشو پرش گذاشتم. یه جور از دست رفتن حالت خودآگاهی. مثلا ممکنه الان که در حال تایپ این مطلبم، لحظه بعدی که پلک زدم و چشمامو باز کردم، در حالی خودمو پیدا کنم که توی کوچه با مشمای خرید تو دستم هستم! اوایل فکر می کردم جایی غیب میشم و بعد جای دیگه ای ظاهر میشم، اما اگر اینطور بود باید اطرافیانم در لحظه ی ظاهر شدنم تعجب می کردن. بعلاوه من وقتی غیب هستم چطور خرید کردم؟ بدون اینکه اصلا یادم باشه. تازه ساعتی که من مثلا جلوی کامپیوتر بودم تا زمانی که خودمو تو کوچه پیدا می کنم، حداقل یک ساعت فاصله داره درحالیکه برای من اندازه یک پلک زدن گذشته.
به کمک استاد M یک نمونه از پرش رو در کتابی به اسم "من بزرگ" پیدا کردم. نویسنده ی این کتاب دن چاون که جایی گفته خودش تجربه ی پرش داشته، این تجربه رو در شخصیتی به اسم "اندی" در کتابش نشون داده. از قلم سلیس و زیبای "دن چاون" توصیف پرش رو بخونید:"" داشتم آرام از کنار کوچه راه می رفتم و به عکسی در دستم نگاه می کردم. چند لحظه بعد خودم را سر میز شام دیدم و دیدم که دارم قاشق را می برم طرف دهانم. حسی شبیه پریدن از خواب بود، فقط سریع تر. انگار در یک چشم بهم زدن از جایی به جایی منتقل شده بودم. انگار خانواده ام متوجه نبودن من نشده بودند. همه شان ساکت و جدی مشغول خوردن بودند. انگار همه چیز کاملا عادی بود. بنظر نمی رسید کسی از ظاهر شدن ناگهانی ام یکه خورده باشد.یه ساعت دیواری نگاه کردم، یک جوریهایی حجم زیادی از زمان از دستم رفته بود، دست کم نیمساعت، سه ربع. آخرین چیزی که بوضوح یادم می آمد خیره شدنم به عکسی بود که در دست داشتم. انگار به یک نحوی از خودم، از تنم خارج شده بودم.کجا رفته بودم؟ در ذهنم هیچ خاطره ای نبود، فقط خلا بود و بس.""
چند بار سعی کردم با کمک خانواده م از اینکه چه کاری موقع پرش انجام میدم، سردربیارم. اما اونا هیچ تغییری نمی بینن، گویا در مدتی که زمان از دستم در میره عادی ام و کارای معمولی می کنم. اما وقتی به خودم میام هیچی یادم نیست. این مسئله باعث میشه فکر کنن فراموشکارم. مثلا حرفی رو همین دیروز زدم و حالا به هیچ وجه یادم نیست! چون وقتی اون حرفو زدم در حال پرش بودم. استاد M چیزی در موردش بهم نمیگه اما من فکر می کنم این پرش از دسته گلهای همون جن کافر همخونه مون بوده باشه.
----------------
پ.ن: اگر شما تا حالا پرش یا چیزی شبیهش رو تجربه کردین، حتما برام پیام بذارین و درموردش توضیح بدین.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
تشکر
ولی من جن ندیدم و اعتقاد زیادی به جن ندارم

ensan_noor
22-04-2008, 21:43
وای منم نگفتم جن دیدی ولی حالاتی شبیه اون داری حال داشتی یه نگاه بهش بکن
در ضمن بهتره به وجود جن باور داشته باشی چون اونا خوب باورت دارند..........

winter+girl
23-04-2008, 10:50
وای من باورم نمیشه
البته قبلش سلام به همگی
منظورم همین قضیه ی پرش هستش که یه مدت بهتون میگفتم همتون میگفتین از خستگی و تلقینه یادتون هست که یه مدت عجیب همه چیز رو فراموش میکردم البته بعد ها انقدر به خودم تلقی کردم که همه چیز حل شد منم مشکل پرش داشتم اما نه شدید و انقدر زیاد که الان حل شده چون فکر میکردم از خستگیه یا چون یه مدت زیاد درس خوندم
حالا پرش چیکار میکنه؟؟؟
ضرر که نداره خدا رو شکر من که خلاص شدم
راستی ببخشید اینجا میگم اما دارک استریت جان اون آزمون رو از همیشه افتضاح تر دادم جوابهاشو امروز دیدم حتی ضمیر ناخود آگاهم خالی خالیه :31:( بدتر از ذهنمه )
شاد باشید

saiiddz
23-04-2008, 11:42
وای منم نگفتم جن دیدی ولی حالاتی شبیه اون داری حال داشتی یه نگاه بهش بکن
در ضمن بهتره به وجود جن باور داشته باشی چون اونا خوب باورت دارند..........
معنی این جمله چیه؟!

ensan_noor
23-04-2008, 16:49
معنیش اینه که درسته خیلی از ما انسانها نمی تونیم جنها را ببینیم یا بهشون اعتقاد نداریم اما همونطور که تو قران گفته اونا وجود دارند و خیلی هم خوب ما را می بینند. بابای

man7tomani
23-04-2008, 23:38
سلام دوستان
شرمنده که نمیتونم سر بزنم
بشدت فعلا سرم شلوغه و نمیتونم فعلا تمرین کنم(دلم هم واسعه شما و هم واسعه تمرین تنگ شده)(تازه داشتیم به یه جاهیی میرسیدیم که ....هییییییییی)
انشالله که همیشه خوش باشین
بابای..

darkstreet
24-04-2008, 20:34
دوستان سلام
هچ معلوم هست کجا هستید؟ چرا کسی تجربه جدیدی انجام نمی ده؟

راستی در مورد wintergirl من شما رو توی خوابم دیدم فکر کنم چهارشنبه یا سه شنبه همین هفته بود تقریبا نزدیک ها صبح البته خواب بود ولی با توجه به اینکه من خواب هام با ادم های معمولی فرق داره و به خاطر تلاش برای برون فکنی تغییراتی توی اون بوجود اومده احتمال می دم ما با هم دیگه ملاقات کرده باشیم
اگه شما هم توی این هفته خواب من رو دیده بودید خبرم کنید

darkstreet
24-04-2008, 21:13
دوستان این هم لینک جدید تاپیک تحقیق در زمینه بختک:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اگه کسی تجربه بختک ( غول گرفتگی ) رو داشته بره و به سوالات جواب بده

farhad1390
25-04-2008, 08:38
یه سوال دارم شاید شما بدونید
تو تمر ینات ذن مدیتیشن و تلی پاتی وهمچنین هیپنوتیزم موقه ای که مراحل را که مثل چند گام داره می گذرانی البته باموفقیت آیا موقه ای که برای بارهای دیگه این مراحل را از اول میرید یا دیگه اون مراحل اولیه که دیگه می تونید انجام بدید را انجام نمیدید
مثلا: تو خود هیپنوتیزم مثلا موقهای که کاتالبسی با موفقیت انجام می دید
و در جلسات بعدی که می خواهید به درجات بالاتر مثلا سومنامبول برید آیا مراحل کاتلبسی مثلا خشکی را انجام میدید یا نه ؟؟؟
من منتظر جوابم؟؟؟

Hoaxes
27-04-2008, 04:08
معمولا کسایی که حوصله داشته باشن ، دوباره انجام میدن مراحل قبلیش رو ، ولی بعضی وقتا هم طرف از مرحله

های بالاتر شرو میکنه و نتیجه میده ، در کل به حوصله ی افراد بستگی داره

farhad1390
27-04-2008, 14:04
ممنون از راهنمایی گرانقدرت

Hoaxes
27-04-2008, 16:17
خواهش میکنم ... قابلی نداشت[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حالا من نمیدونم منظور دقیقت از این جمله چی بود ولی اگه برای مسخره کردن گفتی ، که فکر هم میکنم خواستی

مسخره کنی ، به جهنم ... دیگه هیچی برام مهم نیست

Hoaxes
27-04-2008, 16:29
______________________ پست تکراری ______________________

alizshah
27-04-2008, 17:20
البته به همین راحتی هم نیست که توسط یک تاپیک بتونید چنین علمی رو یاد بگیرید
بگویید ببینم چند نفر در این تاپیک موفق شدن انجام بدن
و حتی تلی پاتی رو اینقدر ساده یاد دادید که
من بعضی از کتابهاش رو نخوندم ولی نگاهی کردم خیلی پیشرفته تر هستند
و خطرات زیادی داره
------
راستی اینجا فقط در مورد همین چیزا هست یا احضار جن تسخیرات و .... هست ؟

Hoaxes
27-04-2008, 18:31
به نظر من هم نه کتاب میتونه کمک کنه نه این تمریناتی که تو اینترنت هست ( البته به جز بعضی از تمرینایی که واقعا

به درد بخوره تو اینترنت ) .

تنها چیزی که هم معتبر باشه و هم زود جواب بده ، داشتن جزوه های قدیمی و نایابه که باید از افرادی که دارن پیدا

کرد ، یا مثلا مجموعه های گرون قیمت ، چون هر چیزی که قیمتش زیاده ، دلیلی داره !

یا داشتن یه استاد خوب ...

alizshah
28-04-2008, 03:14
به نظر من هم نه کتاب میتونه کمک کنه نه این تمریناتی که تو اینترنت هست ( البته به جز بعضی از تمرینایی که واقعا

به درد بخوره تو اینترنت ) .

تنها چیزی که هم معتبر باشه و هم زود جواب بده ، داشتن جزوه های قدیمی و نایابه که باید از افرادی که دارن پیدا

کرد ، یا مثلا مجموعه های گرون قیمت ، چون هر چیزی که قیمتش زیاده ، دلیلی داره !

یا داشتن یه استاد خوب ...
منظورم همینه
100 موافقم

winter+girl
28-04-2008, 12:42
باز هم سلام
خواب شما رو همون شب که بهتون گفتم دیدم یعنی براتون تعریف کردم
اما دیشب یا شب قبل تر هم خواب یه افراد تازه وارد رو دیدم یه عده افراد جدید
راستی گفتید از تجربه ها بگید من این هفته از 6 شب خواب قبلی تو 3 یا 4 تاش اختیارم دست خودم بووود وراحت شرایط رویام رو تغیییر میدادم البته قبلا هم اینطوری میشد اما این چند شب کاملا با فکر و منطقی
خیلی جالب بوووود
چند شب پیش هم خواب دیدم تو همون نقطه از خونمون که برون فکنی ناقص یا بختک داشتم با یه موجود عجیب برخورد داشتم که همون حالت های بختک رو داشت با این تفاوت که با من حرف میزد همیینطور که نفسم بند میومد هی از من یه چیزهایی میخواست که تکرار کنم قضیه ی خواب مفصله بماند چقدر باهام حرف زد وچطور از دستش نجات پیدا کردم اما وقتی بیدار شدم همونجایی بودم که باید باشم یعنی رو تختم
حالا این موجود چی بووود؟؟؟؟ نمیدونم
چند شب بعدش هم خواب یه دختری رو دیدم که همه جای خوابم بووود موهای بلند و صاف مشکی داشت و یه لباس یه دست سفید چشماش وحشتناک ببووود انگار یه نور ابیه عجیب توش بووود صورتش مثل مرده ها سفید بووود
تمام خوابم با من بووود نمیذاشت اونطور که مییخوام خوابم رو پیش ببرم چون گغفتم که الان چند وقتیه خواب هام رو هر جور بخوام تغییر میدم نمیذاشت هی بهش میگفتم جای تو اینجا نیست نباید اینجا باشی اما بهم توجه نداشت فقط لبخند وحشتناک میزد دیگه داشتم ازش میترسیدم تصمیم گرفتم برگردم و بیدار شم که دیدم بالای بدنم واستادم و اونم کنارم نشسته یعنی من داشتم خودم رو میدیدم که خوابیدم واونم بالای سرم یه جور انگار رو هوا میپرید اومد جلو دست رو موهام کشید گفت این موها اصلا به صورتت نمیاد صورتمو بوسید و رفت با بوسیدنش از خواب بیدار شدم هر چی دوررم رو نگاه کردم دیگه نبود اما بوسیدنش رو کاملا حس کردم حالا این موجود چی بود؟؟؟؟ نمیدونم
دیشب هم خوابم زیاد مهم نبووود وقتی واسه نماز صبح بیدار شدم یکم با خودم فکر کردم که چرا امشب هیچ خواب یادم نمیاد بعد نماز هم رفتم بخوابم البته قبلش یکم دعا کرده بووودم
همینطور که داشتم میخوابیدم گفتم ما هر شب برون فکنی میکنیم هر شب رویا میبینیم فقط کافیه سعی کنم بدنم بخوابه بعد در بیام تو همین فکرا بودم یعنی سعی داشتم خودم رو بیدار نگه دارم یکم که گذشت فکر کردم بهتره اشتباه همیشه رو تکرار نکنم شابد الان بدنم خوابیده به امتحانش می ارزه
یکدفعه حس کردم میتونم بلند شم
انگار دو تا شده بودم
تا یکم بلند شدم انگار مثل کنده شدن چسب چطور تق تق صدا میخوره اومدم بلند بشم که گفتم چرا اینطوری خودم رو به سمت افقی کشیدم بیرون اینو کاملا حس کردم خیلی خوب بووود اولین بار بووود که بیرون رفتن رو واقعا حس کردم
بعدشم بالای جسمم واستادم بالای خودم یعنی بدنم واستاده بودم و نگاش میکردم راستش تو هوا بووودم میترسیدم ازش دور شم و دیگه نتونم برگردم یا پیداش کنم انگار دلم واسه خودم که اونقدر قشنگ خوابیده بودم سوخت همه چیز همونطور بوووود همه ی فضای اتاق هیچ چیز عجیبی نبووود یکم دورم رو نگاه کردم و سریع برگشتم و بیدار شدم وقتی بیدار شدم پشیمون شدم که چرا ترسیدم و خرابش کردم
احساس میکنم وقتی برون فکنی میکنیم افکارمون با این چیزی که داریم فرق میکنه آخه من این همه منتظر این موقعیت بودم اونوقت به همین سادگی واسه یه ترس الکی و غیر معقول از دستش دادم

ببخشید یکم زیاده روی کردم چیکار کنم اینترنت مشکل دارم نمیتونم تند تند بیام!!
از بار تاپیک چقدر کم شده دوستان خسته نباشید
اگه یکی پیدا بشه یکم توضیح بده ممنون میشم خصوصا اینکه امکان داره شخصی بخواد از زبون یه مرده صحبت کنه مثلا اتفاقی
بازم ممنونم ( میدونم کسی جواب نمیده ):11:

alizshah
28-04-2008, 14:30
باز هم سلام
خواب شما رو همون شب که بهتون گفتم دیدم یعنی براتون تعریف کردم
اما دیشب یا شب قبل تر هم خواب یه افراد تازه وارد رو دیدم یه عده افراد جدید
راستی گفتید از تجربه ها بگید من این هفته از 6 شب خواب قبلی تو 3 یا 4 تاش اختیارم دست خودم بووود وراحت شرایط رویام رو تغیییر میدادم البته قبلا هم اینطوری میشد اما این چند شب کاملا با فکر و منطقی
خیلی جالب بوووود
چند شب پیش هم خواب دیدم تو همون نقطه از خونمون که برون فکنی ناقص یا بختک داشتم با یه موجود عجیب برخورد داشتم که همون حالت های بختک رو داشت با این تفاوت که با من حرف میزد همیینطور که نفسم بند میومد هی از من یه چیزهایی میخواست که تکرار کنم قضیه ی خواب مفصله بماند چقدر باهام حرف زد وچطور از دستش نجات پیدا کردم اما وقتی بیدار شدم همونجایی بودم که باید باشم یعنی رو تختم
حالا این موجود چی بووود؟؟؟؟ نمیدونم
چند شب بعدش هم خواب یه دختری رو دیدم که همه جای خوابم بووود موهای بلند و صاف مشکی داشت و یه لباس یه دست سفید چشماش وحشتناک ببووود انگار یه نور ابیه عجیب توش بووود صورتش مثل مرده ها سفید بووود
تمام خوابم با من بووود نمیذاشت اونطور که مییخوام خوابم رو پیش ببرم چون گغفتم که الان چند وقتیه خواب هام رو هر جور بخوام تغییر میدم نمیذاشت هی بهش میگفتم جای تو اینجا نیست نباید اینجا باشی اما بهم توجه نداشت فقط لبخند وحشتناک میزد دیگه داشتم ازش میترسیدم تصمیم گرفتم برگردم و بیدار شم که دیدم بالای بدنم واستادم و اونم کنارم نشسته یعنی من داشتم خودم رو میدیدم که خوابیدم واونم بالای سرم یه جور انگار رو هوا میپرید اومد جلو دست رو موهام کشید گفت این موها اصلا به صورتت نمیاد صورتمو بوسید و رفت با بوسیدنش از خواب بیدار شدم هر چی دوررم رو نگاه کردم دیگه نبود اما بوسیدنش رو کاملا حس کردم حالا این موجود چی بود؟؟؟؟ نمیدونم
دیشب هم خوابم زیاد مهم نبووود وقتی واسه نماز صبح بیدار شدم یکم با خودم فکر کردم که چرا امشب هیچ خواب یادم نمیاد بعد نماز هم رفتم بخوابم البته قبلش یکم دعا کرده بووودم
همینطور که داشتم میخوابیدم گفتم ما هر شب برون فکنی میکنیم هر شب رویا میبینیم فقط کافیه سعی کنم بدنم بخوابه بعد در بیام تو همین فکرا بودم یعنی سعی داشتم خودم رو بیدار نگه دارم یکم که گذشت فکر کردم بهتره اشتباه همیشه رو تکرار نکنم شابد الان بدنم خوابیده به امتحانش می ارزه
یکدفعه حس کردم میتونم بلند شم
انگار دو تا شده بودم
تا یکم بلند شدم انگار مثل کنده شدن چسب چطور تق تق صدا میخوره اومدم بلند بشم که گفتم چرا اینطوری خودم رو به سمت افقی کشیدم بیرون اینو کاملا حس کردم خیلی خوب بووود اولین بار بووود که بیرون رفتن رو واقعا حس کردم
بعدشم بالای جسمم واستادم بالای خودم یعنی بدنم واستاده بودم و نگاش میکردم راستش تو هوا بووودم میترسیدم ازش دور شم و دیگه نتونم برگردم یا پیداش کنم انگار دلم واسه خودم که اونقدر قشنگ خوابیده بودم سوخت همه چیز همونطور بوووود همه ی فضای اتاق هیچ چیز عجیبی نبووود یکم دورم رو نگاه کردم و سریع برگشتم و بیدار شدم وقتی بیدار شدم پشیمون شدم که چرا ترسیدم و خرابش کردم
احساس میکنم وقتی برون فکنی میکنیم افکارمون با این چیزی که داریم فرق میکنه آخه من این همه منتظر این موقعیت بودم اونوقت به همین سادگی واسه یه ترس الکی و غیر معقول از دستش دادم

ببخشید یکم زیاده روی کردم چیکار کنم اینترنت مشکل دارم نمیتونم تند تند بیام!!
از بار تاپیک چقدر کم شده دوستان خسته نباشید
اگه یکی پیدا بشه یکم توضیح بده ممنون میشم خصوصا اینکه امکان داره شخصی بخواد از زبون یه مرده صحبت کنه مثلا اتفاقی
بازم ممنونم ( میدونم کسی جواب نمیده ):11:
البته من تا اخر نخوندم یه سئوال دارم
از کجا شروع کردی ؟
منظور چیکار کردی که اینطوری شدی ؟

winter+girl
28-04-2008, 21:44
البته من تا اخر نخوندم یه سئوال دارم
از کجا شروع کردی ؟
منظور چیکار کردی که اینطوری شدی ؟

سلام
من از هیچ حا شروع نکردم بلف هم نمیزنم حتی نمیدونستم متافیزیک چی هست هر چی بلدم واسه همین تاپیکه که از زمستون اومدمو اینجا خوندم تمرین کردم گاهی هم سایت ارواح میرم
فقط همین نه کتاب نه استاد
هر چند زیاد هم کار خارق العاده ای انجام نمیدم فقط خواستم بدونید که مهم اینه که خود آدم بخواد این که گفتین یه تاپیک نمیتونه کمک کنه رو اصلا قبوووول ندارم
همیشه موفق باشید:11:

alizshah
28-04-2008, 21:57
سلام
من از هیچ حا شروع نکردم بلف هم نمیزنم حتی نمیدونستم متافیزیک چی هست هر چی بلدم واسه همین تاپیکه که از زمستون اومدمو اینجا خوندم تمرین کردم گاهی هم سایت ارواح میرم
فقط همین نه کتاب نه استاد
هر چند زیاد هم کار خارق العاده ای انجام نمیدم فقط خواستم بدونید که مهم اینه که خود آدم بخواد این که گفتین یه تاپیک نمیتونه کمک کنه رو اصلا قبوووول ندارم
همیشه موفق باشید:11:
خوب یک تاپیک تونسته چنین کاریو بکنه
ولی من منظورم کارهای بزرگتر از این بود

winter+girl
29-04-2008, 11:27
خوب یک تاپیک تونسته چنین کاریو بکنه
ولی من منظورم کارهای بزرگتر از این بود

علیک سلام
گفتم که من کار خارق العاده ای انجام ندادم اصلا شاید چیز ارادی نبوده اما اگه این مطالب رو نمیدونستم خیلی راحت از کنارش رد میشدم و توجه نمیکردم هر چند خواب دیدن و اینجور چیزا دیگه ربطی به آدم نداره اتفاق میوفته پس من کاری نکردم
اما به اینم توجه داشته باشید که خود من نه تمرین دارم نه آی کیو
یه مطلب رو تو متافیزیک سریع نمیگیرم هر چند نمیدونم چرا جوگیر میشم و در جا تجربه میکنم یادمه اولین باری که برون فکنی کردم همون شبی بوووود که صبحش اسمش رو شنیده بودم اما اگه یکی استعدادش رو داشته باشه چی؟؟؟
وقتی من اینطوری شدم دیگه ببین اون چی میشه
الان خود جناب عالی استاد داری؟؟؟؟

nooshin.sweet
02-05-2008, 23:21
سلام دوستان . انشالا که حالتون خوب باشه . دوستان ما جدیدا یک سایت راه اندازی کردیم به نام irangain که فورومش شبیه همین فورومه . چند روزه که سایت اومده رو وب و صفحاتش خالیه . کلی انجمن درست کردیم در مباحث گوناگون . خوشحال میشم اگر عضو بشید و مطلب بنویسید و استارت رو بزنیم . بد نیست بگم که در این سایت کاربرهای سایت هم با مدیریت در کسب درامد شریک هستند . در امد سایت بین تمام کاربرها تقسیم میشه . این هدفیه که این سایت رو از سایتهای دیگه متمایز میکنه . یعنی هر چقدر فعالیت کاربر و ارسالهاش بیشتر باشه سهم بیشتری میبره . خوشحال میشم اگر یه سری بزنید . خدانگهدار.
اینم ادرس :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

capitan black
02-05-2008, 23:49
سلام دوستان...لطف میکنید خواص سنگهای مختلف رو بر روی بدن بگید..مثل یاقوت و زمرد و ....
اگه ممکنه کامل باشه..مرسی..

Hoaxes
03-05-2008, 15:56
بگو چه سنگی رو میخوای تا برات بذارم خواصش رو

capitan black
03-05-2008, 19:26
هرچی سنگ بلدی رو واسم بذار...ممنونم از لطفت.. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

darkstreet
03-05-2008, 19:31
دوستان سلام
لعنت خدا بر اونهایی که کنکور رو گذاشتن
کنکور از من ارامش, خانواده, پول, میل به معنویات و خلاصه همه چیزم رو گرفته به خاطر این لعنتی حتی نمی تونم یه سر به تاپیک بزنم

بحث مونا خانوم خیلی جالب بود البته ترجیح میدم مستقیما در این رابطه با ایشون صحبت کنم و اگه مطلب خاصی بدست اوردم برای دوستان ارسال می کنم


راستی یه هشدار هم به علاقه مندان به متافیزیک و معنویات:

اخیرا عده زیادی از اساتید متافیزیک و علاقه مندان به این علوم به همراه اثارشان ناپدید شده اند بهتر است با احتیاط عمل کنید و در ضمن به هیچ وجه سراغ معنویاتی مثل مدیتیشن و راه های رسیدن به خدا و .... نروید
ظاهرا این مسائل با اسلام مغایرت دارند

winter+girl
03-05-2008, 21:46
مگه میشه از متافیزیک هدفی غیر از نزدیگی به خدا داشت؟؟؟؟؟؟؟؟این بالاترین هدفه

man7tomani
03-05-2008, 22:00
راستی یه هشدار هم به علاقه مندان به متافیزیک و معنویات:

اخیرا عده زیادی از اساتید متافیزیک و علاقه مندان به این علوم به همراه اثارشان ناپدید شده اند بهتر است با احتیاط عمل کنید و در ضمن به هیچ وجه سراغ معنویاتی مثل مدیتیشن و راه های رسیدن به خدا و .... نروید
ظاهرا این مسائل با اسلام مغایرت دارند
میشه بیشتر توضیح بدی!!!!
یعنی چی دنبالش نریم؟!
از طرف کی ناپدید شدند؟دولت؟یا نیروهای غیبی؟
خیلی جالبه واسعه من!!!

capitan black
04-05-2008, 00:02
دوستان سلام
لعنت خدا بر اونهایی که کنکور رو گذاشتن
کنکور از من ارامش, خانواده, پول, میل به معنویات و خلاصه همه چیزم رو گرفته به خاطر این لعنتی حتی نمی تونم یه سر به تاپیک بزنم

بحث مونا خانوم خیلی جالب بود البته ترجیح میدم مستقیما در این رابطه با ایشون صحبت کنم و اگه مطلب خاصی بدست اوردم برای دوستان ارسال می کنم


راستی یه هشدار هم به علاقه مندان به متافیزیک و معنویات:

اخیرا عده زیادی از اساتید متافیزیک و علاقه مندان به این علوم به همراه اثارشان ناپدید شده اند بهتر است با احتیاط عمل کنید و در ضمن به هیچ وجه سراغ معنویاتی مثل مدیتیشن و راه های رسیدن به خدا و .... نروید
ظاهرا این مسائل با اسلام مغایرت دارند

خاک تو گورم...خیر سرم تاپیک متافیزیک رو من زدم...یعنی قراره ناپدیدم کنند؟!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

saiiddz
04-05-2008, 12:31
بله درسته این مسائل با اسلام مغایر اند
همین اضهار ارواح هم مغایره
ولی من یه مثال میزنم
خوردن مشروبات از هر نوعی که باشن حرام هست
ولی اگه دکتر تجویز کنه نه
خب در واقع اینجا هدف مهمه
یکی برای این میخوره که چند لحظه حالا چی بشه ولی یکی به خاطر بیماری
این مسائل هم اینجوریه
اگه کسی واسه تفریح این کارو میکنه خب اشکال داره ولی اگه کسی برای حل یک مشکل یا... این کارو بکنه فکر نکنم اشکالی داشته باشه
راستی مشکل من هنوز حل نشده
لطفآ کمک کنید

majid_sd2009
04-05-2008, 21:43
واقعا که
براتون متاسفم با این خرافاتتون
همش بلوفه.
معلوم شد همه تا حدودی خرافی هستند که این تاپیک تا 270 صفحه پیش رفته.

winter+girl
05-05-2008, 10:31
سلام دوست عزیز ما به تاسف شما احتیاج نداریم دستتون هم به زور نگرفتیم نیاوردیم اعتقاد نداری نیا بذار ما به خرافاتمون ادامه بدیم

capitan black
05-05-2008, 12:41
ایول winter اینو خوب اومدی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hoaxes
05-05-2008, 16:09
مگه میشه از متافیزیک هدفی غیر از نزدیگی به خدا داشت؟؟؟؟؟؟؟؟این بالاترین هدفهبه نظر من واقعا چرته که با متافیزیک بخوایم به خدا نزدیک بشیم . شما از سطح زمین میای رو هوا که به خدا نزدیک شی؟



واقعا که
براتون متاسفم با این خرافاتتون
همش بلوفه.
معلوم شد همه تا حدودی خرافی هستند که این تاپیک تا 270 صفحه پیش رفته.خوب منم جای تو بودم ، همین فکر رو میکردم ، ولی بهتره یه کم دیگه تحقیق بکنی بعد ...

یا شاید ما منظور تورو اشتباه گرفتیم ، منظورت از خرافات چیه؟ اگه همزاده ، من بات صد در صد موافقم!




راستی یه هشدار هم به علاقه مندان به متافیزیک و معنویات:

اخیرا عده زیادی از اساتید متافیزیک و علاقه مندان به این علوم به همراه اثارشان ناپدید شده اند بهتر است با احتیاط عمل کنید و در ضمن به هیچ وجه سراغ معنویاتی مثل مدیتیشن و راه های رسیدن به خدا و .... نروید
ظاهرا این مسائل با اسلام مغایرت دارند
منبع؟

Hoaxes
05-05-2008, 16:18
سلام دوستان...لطف میکنید خواص سنگهای مختلف رو بر روی بدن بگید..مثل یاقوت و زمرد و ....
اگه ممکنه کامل باشه..مرسی..


تو این خواص سنگ ها که شما میگی یه کتابی هست به نام سنگ درمانی که میشه گفت کامل ترین و معتبر ترینشه

میخواستم تایپ کنم ، ولی دیدم اکثر این کتاب ، نوشتش تو اینترنت موجوده گفتم دیگه آدرسش رو بت بدم خودت

بری تو سایتش ، خواص بیشتر سنگ ها رو کامل نوشته چون من خودم کتابش رو دارم ، مقایسه کردم ، دیدم طرف

خیلی دقیق و کامل از روی کتاب تایپ کرده :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

capitan black
05-05-2008, 17:38
مرسی hoaxes عزیز... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hoaxes
05-05-2008, 18:28
به دردت خورد؟

winter+girl
05-05-2008, 21:21
به نظر من واقعا چرته که با متافیزیک بخوایم به خدا نزدیک بشیم . شما از سطح زمین میای رو هوا که به خدا نزدیک شی؟

قبووول کن هیچ ربطی نداشت
خود من دلایل زیادی دارم و نگفتم تنها هدف همینه گفتم بالاترین هدف همینه
شاید گاهی کنجکاوی باشه اما علت اصلی شناختن خودم و اطرافم و در نتیجه شناخت بهتر خالق هست هر کی خودش رو بهتر بشناسه خداش رو هم بهتر میشناسه:11:
متافیزیک فقط رفتن از زمین به هوا نیست

capitan black
06-05-2008, 00:45
به دردت خورد؟



راستش رو بخوای کامل نبود..بیشتر توی کار فروش بود ..اگه تونستی بازم کمکم کن..مرسی:12::11:

Hoaxes
06-05-2008, 16:46
باشه ، یه چند تا سنگ رو میذارم :

Hoaxes
06-05-2008, 16:50
قبووول کن هیچ ربطی نداشت
خود من دلایل زیادی دارم و نگفتم تنها هدف همینه گفتم بالاترین هدف همینه
شاید گاهی کنجکاوی باشه اما علت اصلی شناختن خودم و اطرافم و در نتیجه شناخت بهتر خالق هست هر کی خودش رو بهتر بشناسه خداش رو هم بهتر میشناسه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
متافیزیک فقط رفتن از زمین به هوا نیست

قبول نمیکنم که هیچ ربطی نداشت

هیچ امام و پیامبری برای نزدیک شدن به خدا نمیشسته این کارارو بکنه ، تو کجا شنیدی که حضرت علی بشینه

مدیتیشن کنه؟ خوبه اونا از طرف خود خدا اومدن تا راهی رو برای نزدیک شدن به خدا به ما نشون بدن ، پس چرا

حرفی از این کارا نزدن؟

Hoaxes
06-05-2008, 16:57
لاجورد





کلیات

این سنگ توده آبی رنگ شاهانه ای است که از مواد گوناگون سودالیت به همراه رگه های پیریت تشکیل می شود و ماده رنگی موجود در آن از لازوریت ، کلسیت و پیریت است . مکان اصلی کشف این سنگ در کشورهای افغانستان ، شیلی ، برمه و اتحاد جماهیر شوروی ( دریاچه بایکال ) است .



تأثیر بر بدن

رنگ آبی این سنگ یک اثر آرام بخش دارد و گرفتگی عضله را از بین می برد . درجه تب را در بدن پایین می آورد . لاپی – لازولی برای درد عصبها ، بثورهای پوستی و گزیدگی حشرات بسیار موثر است . کلا ً این سنگ از درد می کاهد ورمها را از بین می برد . گرفتگی سینه و گلو را رفع می کند . دردهای سر را تسکین می دهد و برای فشار خون بالا موثر است . اما نباید برای افرادی که دارای فشار خون پایین هستند مورد استفاده قرار گیرد . این سنگ مانع فشارهای عصبی می شود و گرد ش خون را تقویت می کند . عمل ریه ها توسط این سنگ افزایش می یابد ، و ضایعات لنف و غده تیروئید را درمان می کند .
لاپی – لازولی کمک بسیار شایانی به بیماری حلق ، نایژه و لوزه ها می کند . غده تیموس را نیرو می بخشد و نیروی حیات می دهد . و نیز برای سرطان در مراحل اولیه آن بسیار موثر است .




اثر بر روح و روان

سنگ مورد نظر در رشد روحی و معنوی بسیار موثر است . قدرت ما را در حساسیت ،توجه و آگاهی زیاد می کند . نگرانی ها و موانعی را که در احساسات ما وجود دارند از بین می برد . لاپی – لازولی باعث رفع وازدگی و سرکوب در علم روانشناسی در طی زندگی می شود . این سنگ برای حمایت از عقاید اجتماعی بسیار توصیه می شود و نیز باعث شادی ما از این تصمیم می شود . سنگ لاپی – لازولی عموماً در جهان به عنوان سنگ عشق و دوستی مشهور است .




نشان طالع بینی

لاپی – لازولی به نشانه های قوس و ماهی و نیز جدی و دلو اختصاص دارد .




خصوصیات

این سنگ به هیچ عنوان نباید در اتاق خواب استفاده شود .





فروش و نگه داری

سنگهای بسیاری از این نوع در بازار فروش یافت می شود . توصیه می کنیم برای تمیز کردن ، آن را در نمک خشک دریا قرار دهید و از آب استفاده نکنید . این عمل را بهتر است یک بار در هفته انجام دهید و برای شارژ ، آن را مدت طولانی در نور خورشید قرار ندهید





خواص جادویی

چشم سوم - چاکرای گلو – ترقی انرژی – خود اتکایی – وفا داری. به شما کمک میکند به خودتان محبت کنید و در یک خلاقیت بیشتر با سطح روحی تماس بگیرید و بینش روحی را افزایش میدهد . گفته شده که در این سنگ کل آگاهی کیهان جمع شده است و به گسترش آگاهی و گنجایش عقلانی بیشتر کمک میکند
به شما در مسیر خرد جهانی کمک میکند
به عنوان سنگ محافظ، از خطرات فیزیکی و حمله های روحی شما را پناه میدهد

Hoaxes
06-05-2008, 16:59
لابرادور




کلیات

این سنگ از فلدسپات رنگین خاکستری و آبی تشکیل می شود و در سطح آن تا حدی قوس و قزحی است . اصلی ترین کشورهای کشف این سنگ در کانادا، فنلاند، ماداگاسکار ، مکزیک ، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا است .





تأثیر بر بدن

سنگ لابرادور عمل مرکز درمانی در بدن را افزایش می دهد و سیستم ایمنی را فعال می کند . این سنگ برای تغییر شکل ستون مهره ها بسیار موثر است و آن را دوباره به حالت تعادل می رساند . فشار خون را زیاد می کند و برای رماتیسم سودمند است . این سنگ بسیار نیرومند است و فعالیت چاکراهای دست را افزایش می دهد .





اثر بر روح وروان

لابرادور قدرت بیان را زیاد می کند و نوسانات خلق و خوی را از بین می برد . معذالک، خاطراطی را که ارتعاشات قوی بر جای گذاشته اند را ظاهر می کند . و کمک بزرگی در بیاد آوردن کودکی مان در اولین مکانی که دستخوش بدترین رفتار شدهایم می کند .





نشان طالع بینی

این سنگ برای نشانه های جدی و ماهی در نظر گرفته شده است .





طبقه جاکرا

سنگ لابرادور در تشدید نیروی شفا بخشی چاکرای دست بسیار موثر است .





خصوصیات

کسانی که برای معالجه بیماران از دستهایشان کمک می گیرند ، لازم است هر روز به مدت 10 دقیقه این سنگ را بر روی چاکرای دستان خود قرار دهند .




فروش و نگهداری

سنگ لابرادور یکی از سنگهای گرانقیمت در بازار دادو ستد است و عرضه آن محدود است . برای تخلیه این سنگ اید دو بار در ماه درآب جاری شسته شود و در نور خورشید قرار گیرد

Hoaxes
06-05-2008, 17:01
عقیق






کلیات

این سنگ از تجمع کوارتزهایی که با ظرافت خاص منطقه ای شکل گرفته است تشکیل می شود ، و از گروه کلسدوئین ( سیلیسهای نیم شفاف متبلور شده ای که در عهد باستان در امر جواهر سازی از آن بسیار استفاده می کردند ) است که معمولا به رنگهای آبی ، خاکستری ، قهوه ای ، بژ و صورتی دیده می شود و می توان آن را در کشورهای برزیل ، آلمان ، مکزیک و ایالات متحده آمریکا یافت




تأثیر در بدن

عقیق برای بیماری ها و ناتوانیها ی چشمی بسیار موثر است و همچنین دارویی تقویتی برای دستگاههای تولید مثل می باشد و در واقع از روح جدید حمایت می کند : زیرا در دوران بار داری بسیار تأثیر برنگیز است . می توانیم از این سنگ برای درمان سردردها ، گرفتگیهای عضلانی و دردهای پشت استفاده کنیم . برای معالجه بیماری های صرع ، کلیه ، روده ، پروستات، احتقاق و ورم ها نیز می توانیم از آن کمک گیریم . سنگ عقیق ریه ها ، معده ، کبد و مغز را تقویت می کند و محرکی برای دستگاه گوارش است و بیان و سخنوری را تسهیل می کند





اثر بر روح وروان

ارتعاشات این سنگ انسداد و موانع درونی را از بین می برد و انرژی منفی را از ما دور می کند . توصیه می شود آن را در آپارتمانها بکار برید تا نیروی منفی بدور باشید





نشان طالع بینی

عقیق به نشانه گاو نر و عقرب اختصاص دارد





محل چاکرا

این سنگ برای چاکرای خارجی به کا رمی رود که بهتر است از عقیق نارنجی استفاده شود





خصوصیات

در مواقع خستگی و کوفتگی چشمها می توانید از قطعه ای عقیق بر روی پلکهایتان به مدت 10 الی 20 دقیقه در روز استفاده کنید




فروش و نگهداری

در بازار فروش سنگ عقیق به صورت سنگهای نتراشیده ، صیقلی و براق ، داخل زنجیر یا جواهرات دیده می شود . نگهداری از عقیق بسیار ساده است : شما می توانید آن را در هفته یک بار در آب جاری بشویید و یا احتمالا در اشعه خورشید قرار دهید

Hoaxes
06-05-2008, 17:03
در




اين سنگ از كوارتز شفاف و بي رنگ تشكيل مي شود و آن را بصورت توده هاي كاني قابل استفاده در كل جهان ميتوان يافت .

تاثير بر بدن

سنت هيلد گارد بنژان بر روي كريستال سنگ تحقيقات بسياري كرد و آن را براي درمان غده تيروئيد و چشم مؤثردانست . در عصر ما اين سنگ بسيار شناخته شده است ومعمولا براي دردهاي پشت ديسك كمر و فتق كمري استفاده مي كنند آميخته اين سنگ با كهربا بسيار فعال است . به علاوه براي قلب بافت لنفاوي غدد و جريان خون مؤثر است و ريه و چشم را تقويت مي كند نيز بسياري از ناراحتي هاي چشم را درمان مي كند . تسكين دهنده اي براي سيستم عصبي كل بدن به شمار مي رود غدد صنوبري را تقويت ميكند و توانايي و نيروي زندگييمان را افزايش مي دهد اين سنگ همچنين سر دردهاي مزمن و اختلالات رودهاي را تسكين ميدهد .آميخته آن با منيزيت ويشم قرمز اضافه وزن و انسداد انرژي را از بين ميبرد .




اثر بر روح و روان

كريستال سنگ براي مديتيشن بسيار مناسب است و از قدرتي بر خوردار است كه همچون حايلي در برابر انرژي هاي منفي و اخلال گر از محيط هاي خانه مانند اتاق خواب اتاق كار ...محافظت مي كند و برايمان آرامش و سازگاري فراهم مي آورد. ميتواند همه انسدادهاي عاطفي را حل كند و ما را متعادل با حالتي خوشرو و اتكا نشان دهد . كريستال سنگ مارا بسيار خوش مشرب حساس و سر شار از لطافت نسبت به همنوعمان و محيط اطراف مي كند .




نشان طالع بيني

اين سنگ تحت صورت هاي فلكي شير و جوزا است و طبق رسوم هندي تحت نشان جدي قرار دارد .




محل چاكرا

كريستال سنگ براي همه چاكراها بخصوص چشم سوم شبكه خورشيدي و چاكراي قلب مؤثر است . در واقع براي مداوا لازم است كه از سنگ هاي با ارزش استفاده شود . زيرا اعضاي بدن را هماهنگ و تصفيه مي كنند . نقش اين سنگ فرستادن و ذخيره انرژي است . فرستندهاي بسيار قوي و به خاطر نيروي انرژي اش هميشه پاك و شفاف است . در هر چاكرا عميقا نفوذ ميكند وانرژي سيال را به ما باز مي گرداند .




خصو صيات

براي درمان ناراحتي هاي روده معده و دستگاه گوارش مي توانيد يك عدد كريستال سنگ را با منيزيت و يشم براي مدت يك شب در ليوان آب (حدود نيم ليتر) قرار دهيد و 1الي 2 ماده به طور منظم هر صبح از اين اكسير بنوشيد .




فروش و نگهداري

كريستال را مي توان در مغازه ها به شكل مرغوب و پر بها از سنگي نتراشيده تا جواهري زيبا يافت . نگهداريش بسيار آسان است يك يا دودفعه در ماه مي توان آن را با آب جاري شست و در نور خورشيد قرارداد.

Hoaxes
06-05-2008, 17:06
یاقوت کبود




کلیات

نوعی کریندون آبی و سبز ، زرد و یا بنفش است که از اکسید آلومینیوم تشکیل می شود و ماده موجود در آن آهن و تیتان است محل های اصلی کشف آن کشورهای هندوستان ، سیلان ، برمانی ، تایلند، استرالیا ، آمریکای شمالی و سری لانکا است




تأثیر بر بدن

طبق منابع قدیمی و تحقیقات اخیر ، یاقوت کبود دارای خاصیت شفا بخشی بی شماری است . توسط ارتعاشات نورانی اش می تواند نیرویی تولید کند تا سلولهای پوست ، مو و ناخنها را اصلاح و ترمیم کند ، از ریزش موها و طاسی می کاهد و به درمان سریع بیماریهای پوستی کمک می کند . یاقوت کبود مجموعه سیستم عصبی را نیرو می بخشد و به بیماری هایی که از اعصاب نشأت می گیرند یاری می رساند . به دلیل قدرت و توانایی اش می تواند سنگی قوی برای تسکین دردها و ناراحتی ها باشد . دردهای عصبی مانند درد عصب ، دردهای رماتیسمی ، سردردهای شدید ، نقرس یا بیماریهای مفصلی و دردهای ناشی از آن ، قولنج ، سوزش معده ، ناراحتی های عمل جراحی و دردهای سخت از جراحتهای خطرناک را درمان می کند
یاقوت کبود برای ناراحتی های مزمن گوشی و فکی ، سینوسهای پیشانی و بطنها موثر است . چشم ها و بینایی را تقویت می کند . نتایج بسیار خوبی برای درمان بثورهای پوستی و بیماری های مربوط به پوست همراه با شستن آب یاقوت کبود به دست آمده است . تورمها ، زخمها و خونریزیها ، در نتیجه استفاده از یاقوت کبود کاهش می یابند. به علاوه ، می توان از این سنگ برای آرام کردن عصبانیت ، مبارزه بر علیه بی خوابی ، سرگیجه و تعریق بیش از حد استفاده کرد . بچه هایی که با لکنت صحبت می کنند ، باید یاقوت کبود را همراه با سنگ کلسدوئین در گردن داشته باشند . اما یاقوت کبود در وضعیتهای روانی بیمارگون و ناراحتی های ذهنی و روانی نیز استفاده می شود .




اثر بر روح وروان

یاقوت کبود یک سنگ خوب برای مدیتیشن است و ما را در تصمیماتمان حمایت می کند . به کسانی که آن را با خود دارند ، درک وفهم و روشنی می دهد وآنها را در برابر خشم و بی صبری حمایت می کند . این سنگ طبیعت دوران را تزکیه و تجدید می کند . یاقوت کبود توانایی و قدرت درخشانی از خود بروز می دهد . این سنگ بدون آنکه فرد حامل احتیاجی به مداخله آگاهانه داشته باشد ، انرژیها را به هم متصل می کند .
یاقوت کبود از ارتعاشات خاص خود نیروی بزرگی مهیا می سازد ، و بدون آنکه انرژی صاحبش راتقویت یا تکمیل کند ، مستقلا ً دارای انرژی خاص و مربوط به خود است . گاهی اوقات یاقوت کبود « سنگ خرمندان » نیز نامیده می شود .گاهی به افرادی که در جستجوی صلح و واقعیت درونی توسط نیروهایشان هستند بر می خوریم ، یاقوت کبود سنگ واقعیت ، وفاداری ، عقل و خرد است




نشان طالع بینی

یاقوت کبود مختص علائم گاو نر ، سنبله و ماهی است . یاقوت ستاره دار به میزان ، از نوع آبی تیره به کماندار و آبی روشن به جوزا اختصاص دارد




طبقه چاکرا

این سنگ متعلق به چاکرای ششم یا « چشم سوم » است




خصوصیات

طبق سنتهای قدیمی ، این سنگ را بر روی پیشانی تب دار قرار می دادند تا آن را تسکین دهد. برای مبارزه بر علیه بی خوابی که موجب بیماریهای عصبی می شود ، لازم است بر روی پیشانی قرار گیرد یا در دست گرفته شود




فروش و نگه داری

تنها تعداد محدودی از این سنگ در بازار تجارت مشاهده می شود . بیشتر اوقات به شکلهای نتراشیده ، صیقلی ، دستبند و به ندرت به صورت گردنبند یافت می شود . سنگهای صیقل یافته بیش از حد گران هستند ، به شما توصیه می کنیم که سنگ خود را در نمک خشک دریا برای تخلیه قرار دهید و آن را در نور خورشید شارژ کنید ، اما بیشتر از یک ساعت نشود





خواص جادویی

انرژی آن لطف خدایی را به ارمغان می آورد
برای روشن فکری روحانی و از خود گذشتگی مفید است
چشم سوم را توسعه میبخشد، از مالک خود محافظت میکند
برای انتقال انرژی به جسم، شیُ و پدیده مورد نظر استفاده میشود
شخص را از بیماریهای مختلف محافظت میکند

Hoaxes
06-05-2008, 17:09
هماتیت ( حدید )




کلیات

اين سنگ از اكسيد آهن سياه و فلزي شكل تشكيل مي شود كه با منيتيت (سنگ آهن مغنا طيسي) و اكسيد آهن مغناطيسي متفاوت است . اين سنگ به نام ((سنگ خون )) نيز ناميده ميشود زيرا رنگ قرمز شفاف سنگ سنباده از اين سنگ حاصل مي شود . كشورهاي اصلي كشف آن : آلمان ايتاليا برزيل ايالات متحد آمريكا سوئيس ( تجمع اين كاني تا حدود مشهود است ) كانادا اورال سوئد و ايتاليا است .




تاثير بر بدن
سنگ هماتيت عمل باز سازي خون و سلول هاي بدن را افزايش مي دهد قلب و گردش خون را فعال مي كند . عمل اصلاح كنندگي در طي بيماري يا بعد از آن را نيز بر عهده دارد.اين سنگ براي واريس انعقاد خون ناراحتي هاي انسداد رگ ها و همچنين براي بيماري هاي گردش خون بسيار مؤثر است . از خونريزي منافذ به طور طبيعي و يا در زير پو ست جلوگيري مي كند و باعث بند آمدن خونريزي مي شود . به التيام زخم ها كمك و جراحت ها را كاملا بر طرف مي كند و نيز باعث خواب راحت و عميق ميشود .




اثر بر روح و روان
هماتيت اراده شجاعت و فعاليت ما را زياد مي كند و محركي براي شروع از صفر در كارها ترقي و پيشرفت اختيار توانايي قدرت تصميم گيري و شجاعت لازم در زندگي است .




نشان طالع بيني

هماتيت تحت صورت هاي فلكي قوچ و عقرب قراردارد




طبقه چاكرا

هماتيت مختص چاكراي ريشه است .




خصوصيات

در هنگام خواب لازم است اين سنگ را در زير بالش خود قرار دهيد . بهتر است در صورت امكان آن رابا كوآرتز صورتي همراه كنيد .




فروش و نگهداري

وجود اين سنگ در بازار فروش بسيار چشمگير است . هماتيت بصورت نتراشيده و قطعات عجيب زينتي بسيار يافت مي شود .چون اين سنگ داراي آهن بسياري است توصيه مي شود با آب شسته نشود و فقط در نمك خشك دريا قرارگيرد .




خواص جادویی

درمان هیستری
برای درمان پلکهای ملتهب و سردرد مفید است
به آگاهی روحانی وابسته است
در سفرهای ستاره ای یاور خوبیست( برون فکنی های روحی)
بهتر از بقیه سنگها خون را تصفیه میکند
اگر از حلقه یا گردنبند آن استفاده کنید شفا دهنده ای دایمی همراه خود دارید
جادوگران قبیله با قرار دادن آن بر روی محل بیماری، عامل بیماری را بیرون میکشیدند و آنرا بطور کلی درمان میکردند

Hoaxes
06-05-2008, 17:12
تایگر



کلیات

توده اي از كوارتز قهوه اي طلا يياست كه به شكل راه راه با رسوبات رشته هاي آهن خرمايي رنگ است و در برابر اسيد ها بسيار حساس است .مهمترين اين توده ها در كشور هاي بيرماني هندوستان آفريقاي جنوبي ايالات متحده آمريكا و غرب استراليا يافت مي شود .




تاثر بر بدن

اين سنگ فعال كننده مراكز حركتي در بدن از جمله استخوان ها و مفاصل مي باشد و باعث تقويت آنها مي شود . رنگ قهوه اي طلايي آن باعث گرم نگه داشتن بدن و بيش از هر چيز مجراهاي تنفسي ميشود . همچنين اين سنگ داراي اثر تسكين دهندگي در تنگي نفس و آسم است . همسطح متابوليسم بدن اعصاب را آرام مي كند . چشم ببر اين امكان را به افراد عصبي ميدهد تا تمايل به از بين بردن دلايل و بي توجهي بر تمركز فكر و انديشه ها يشان را داشته باشند . اين يك سنگ باارزش براي تعليم دهي بچه ها به طور منظم است . چشم ببر با ارتعاشات تعيين شده اي باعث تحريك افراد ضعيف بي اراده و ترسو ميشود . همچنانكه باعث استواري و تقويت كبد ميشود و عمل باكتريها را مهار مي كند .اين سنگ بخصوص براي افراد مضطرب در نظر گرفته شده است و شبكه خورشيدي را تقويت ميكند .





اثر بر روح و روان

چشم ببر ايجاد گرما و آرامش ميكند وافكار ما را براي مداواي ذات درونمان تحريك ميكند . اين سنگ به كساني كه داراي مشكلات امور مالي هشتند كمك با ارزشي ميكند .




نشان طالع بيني

چشم ببر مختص نشانهاي جوزا سنبله و شير است .




خصوصيات

براي تقويت تمركز توصيه مي شود در طي كارهاي شخصي اين سنگ را با خود داشته باشيد و براي امتحانات لازم است اين سنگ رادر مقابل خود قرار دهيد .




فروش ونگهداري

چشم ببر در بازار تجارت به صورت هاي نتراشيده صيغلي جواهري داخل زنجير جواهر و بعضي اوقات هم بصورت شئ تزئيني ديده ميشود . نگهداري : بهتر است اين سنگ را 2تا 3 بار در ماه زير آب بشوييد و حدودا 2الي 3 ساعت در برابر تابش نور خورشيد قرار دهيد تا دوباره شارژ مي شود .

Hoaxes
06-05-2008, 17:14
من یه چند تا سنگ رو این جا گذاشتم ، هر کی هر سنگی خواست بگه که همون سنگ رو بذارم .

چون نمیدونم به خواص چه سنگایی نیاز دارید ...

ensan_noor
07-05-2008, 14:33
سلام بچه ها حالتون خوبه
چه خبر
گفتم بذار این بجربه که خیلی به من حال داد را برای شما هم بگم البته نمی دونم چرا هر وقت از تجربیاتم برای بقیه تعریف می کنم دیگه اتفاق نمیوفته و مدتی دوباره دچار تاخیر می شم حالا بگذریم
امروز ساعت 4 صبح بلند شدم رفتم یه ابی به صورتم زدم خوابم میومد سعی کردم اول بدنم را به خواب ببرم و اگاهیم را حفظ کنم خیلی هم موفق شدم ولی بازم اونقدری نبود که بتونم خارج بشم اما شاید مشکلم بخاطر بلد نبودن خارج شدن باشه چون واقعا بدنم به خواب رفته بود خلاصه حدود 1 ساعت توی این وضعیت بودم که خسته شدم و خواب سنگینی گرفتم خوابیدم توی خواب داشتم غذا می خوردم انگار دراز کشیدم یکدفعه از پشت سرم یه صدای ترسناکی اومد از اونجایی که بعد از تمرین خوابم برده بود تموم مدت فکر می کردم بیدارم و این صدای ترسناک منا یاد جنهایی انداخت که بعد از برونفکنی باهاشون روبرو می شیم خلاصه منم از این ترس استفاده کردم با خودم گفتم بذار یکدفعه پشت سرم را نگاه کنم تا از بدنم جدا بشم و همینطور هم شد به حالت مایل روی بدنم قرار گرفتم ولی باز م کنده نشدم تصمیم گرفتم راه برم و با زور زیادی که توی راه رفتن خرج کردم اخرش کنده شدم سعی کردم به بدنم نگاه کنم دیدم صورتم کلا دفرمه شد مثل شمع آب شد داشتم می ترسیدم گفتم بی خیال برم دنبال کارای دیگه تازه نمی دونستم این تجربه جدیدی هست چون توی خواب برونفکنی کرده بود اینبار اگاهی تو خواب نبود و همین که فکر می کردم برونفکنی هست دیگه نمی ذاشت دچار هیجان در بازگشت بشم و راحت شروع به پرواز توی حیات کردم سعی کردم گلها را حس کنم بوشون کنم خیلی لذت بخش بود اما دوباره حس فوضولیم غلبه کرد رفتم یه دوری خونه بقیه بزنم از روی دیوار رفتم بالا یکدفعه دیدم همه دارند جمع می شند از تعجب داشتم شاخ در میووردم ازشون می پرسیدم مگه می تونید منا ببینید و جواب مثبت بود من ترسیده بود می گفتم من با بدن فیزیکیم نیستم اخه فکر می کردند من دزدم باشم خلاصه مدام خودمان شگون می گرفتم ببینم نکنه بدنم فیزیکمی باشه و همش واقعیت باشه ولی می دیدم نه اخرش برای اثبات حرفام به اونا می خواستم بپرم تو هوا از روی ساختمان ولی بچه خیلی جالبه با اینکه می دونستم این بدن ضد ضربست بازم ترس همه وجودم را گرفت ولی با توجه به تجربه های قبلیم پریدم و صحنه را ترک کردم خواستم از توی شیشه رد بشم که مثل لاستیک توش گیر کردم و هی کش میومد در حال زور ورزی بود که دوباره موبایلم زنگ زد ولی اینبار رکود دفعات قبل را هم شکستم خیلی با حال بود راستی می خواستم یه سری هم به winter girls و darkstreet بزنم ولی از اونجایی که فکر می کردم برونفکنی توی عالم واقعی کردم با خودم گفتم باید عکسشون روبروم باشه تا مستقیم بهشون نگاه کنم و پیششون ظاهر بشم برای همین دیگه بی خیالش شدم.

می دونم زیادی حرف زدم ولی خودم خیلی دلم می خواد تجربه های بقیه را بخونم مو به مو و انگیزه زیادی بهم می ده گفتم شاید بقیه هم بدشون نیاد . ممنون که تحملم کردید بابای

ensan_noor
07-05-2008, 14:52
واقعا که
براتون متاسفم با این خرافاتتون
همش بلوفه.
معلوم شد همه تا حدودی خرافی هستند که این تاپیک تا 270 صفحه پیش رفته.


جالبه 270 صفحه خزافاتی توی این تاپیک اومدند ولی یه غیر خرافاتی مثل شما اومده به ما اضهار تاسف می کنه
بعضیا برای اینکه مورد توجه قرار بگیرند هرچی میرسند میگند
یکی میاد می گه من تجربه کردم فلان کار را اونوقت....... :2:

ensan_noor
07-05-2008, 14:54
به نظر من واقعا چرته که با متافیزیک بخوایم به خدا نزدیک بشیم . شما از سطح زمین میای رو هوا که به خدا نزدیک شی؟

شاید ما منظور تورو اشتباه گرفتیم ، منظورت از خرافات چیه؟ اگه همزاده ، من بات صد در صد موافقم

هی طوطی چطوری
بازم می گی چرته . راهای رسیدن به خدا به اندازه تعداد ادماست

طوطی تو بی خیال همزاد نمیشی ول کن دیگه

darkstreet
08-05-2008, 11:19
دوستان سلام

انسان نور عزیز ما ممنون میشیم شما خاطرات خودتون رو بذارید ولی یادتون باشه هنوز به خواب من و مونا خانوم نیومدید!


من دیشب تجربیات جالبی داشتم که براتون می گم
خیلی عصبانی بودم و ساعت 12 رفتم بخوابم تقریبا خون جلوی چشمام رو گرفته بود گفتم امشب در تاریکی مطلق برون فکنی می کنم و اگه جنی هم جلوم اومد میرم و صلاخیش می کنم خلاصه رفتم و جای خواب رو اماده کردم
من عادت دارم با یک پتو و بالشت بدون لباس و زیر انداز روی زمین بخوابم
کشیدن پتو روی صورت باعث تحریک بدن به برون فکنی میشه برای همین پتو رو هم روی صورتم کشیدم و تصور کردم دارم از داخل پتو رد میشم و ارتفاع میگیرم
حدود یک ساعت و نیم داشتم این تمرکز رو ادامه می دادم چند بار هم اماده خارج شدن بودم ولی چون روی فرش خوابیده بودم باعث میشد تمرکزم بهم بخوره و نتونم خودم رو بالای بدنم تصور کنم
یه مدت که تلقین کردم در حالت اماده باش برای برون فکنی قرار گرفتم و 20 دقیقه توی همین حالت موندم که گاهی شدت می گرفت و گاهی هم کم میشد چند بار هم خیلی سریع خارج شدم و مجددا با سرعت برگشتم که باعث شد شک های شدیدی به من وارد بشه ولی خیلی مصمم بودم که خارج بشم
جالبترین تجربه این بود که پتو رو از روی صورت کشیدم کنار و وقتی مجدد تمرکز کردم و بعد از تمرکز چشمام رو باز کردم همه جا رو روشن دیدم!!! برای چند ثانیه ارتباطم با بدنم قطع شده بود و داشتم از چشم های کالبد اختریم نگاه می کردم در همین حال بودم که مجددا همه جا تاریک شد و به بدنم برگشتم در تمام طول تمرین حتی یک متر هم بالا نیومدم!!! بدنم شروع بع ارتعاش و لغزش کرده بود ولی نمی دونستم چکار کنم که خارج بشم
مشکل اینجا بود که وقتی می خواستم بخوابم و تمرین رو تمام کنم نمی تونستم مدام خارج می شدم و بر می گشتم و دچار شک می شدم
این شک رو کسایی که وسط برون فکنی خوابشون می بره تجربه کردن وقتی از خواب بیدار میشن برای یک لحظه احساس می کنن می تونن خارج بشن ولی این احساس خیلی طول نمیکشه و تمام میشه


از امشب جنگ من با برون فکنی شروع میشه کاری می کنم که هیچ ترسی به من نفوذ نکنه :5:

ensan_noor
08-05-2008, 15:00
Darkstreet جان ممنون تجربت جالب بود منم وقتی به خلسه نسبتا خوبی می رسم نمی دونم چطوری خارج بشم احساس می کنم تموم شرایط مساعد هست ولی چون 100 بدن اماده نیست یکم هم تلاش از جانب ما نیاز هست ولی اون تلاشه مهم هست باید بفهمم اون موقع باید چیکار کرد که جبران چند درصد بقیه خلسه را انجام بده البته یه جا نوشته بود که احساس ارتعاش برای بالا بردن ارتعاش در اون لحظه مفید هست ولی مهم بوجود اوردن این احساس هست
کتابی که به اسم با شما تا ابدیت معرفی کردید کتاب جالبی هست مخصوصا من با قسمت رویا و برونفکنیش حال می کنم دوستان هم اگه بخرند بد نیست . ممنون بابت کتابتون راستی darkstreet جان یبار دیگه ایمیلتون را بذارید.
من که دیگه هیجان زیادم باعث شده از ترسهام صرفنظر کنم دیگه با ترس کاری ندارم و از تجربه ای که براتون نوشتم فهمیدم که دیگه ترس ار کنار گذاشتم.

Hoaxes
09-05-2008, 06:55
هی طوطی چطوری
بازم می گی چرته . راهای رسیدن به خدا به اندازه تعداد ادماست

طوطی تو بی خیال همزاد نمیشی ول کن دیگه

هی انسان نور خوبم

راه رسیدن به خدا فقط یه راهه ، اونم راهی که پیامبرای خدا برای مردم اوردن .

ensan_noor
09-05-2008, 19:54
هی انسان نور خوبم

راه رسیدن به خدا فقط یه راهه ، اونم راهی که پیامبرای خدا برای مردم اوردن .

خیلی با حالی
ببین هرکی با یه ماشینی وارد جاده اصلی میشه نقطه سر خط.

eng.mehrdad
09-05-2008, 20:28
دوستان من بعضی اوقات ناخود آگاه یدنم میلرزه و بعد بیحال میشم انگار کامیون از روم رد شده ، بعد ترس عجیبی بهم غلبه میکنه انگار احساس میکنم کلی آدم دارن نگام میکنن با کنجکاوی! کسی میدونه چرا؟

winxp
09-05-2008, 21:58
سلام عزیزان

من 1 ماه هست که دنبال مطالب هستم و تا الان 100 صفحه از تاپیک رو خوندم

من قبلا اعتقاد داشتم نماز خوندن رو باید درک کنی تا بتونی نماز بخونی , برا همین نمازمو نمیخوندم مگر وقتایی که

شدیدا احساس نیاز به سجده میکردم

اون طور موقعها وقتی سجده میکردم این قدر برام لذت بخش بود که همه ی موهای بدنم سیخ مید و یه حسی

داشتم که انگار دارم انرژی دریافت میکنم , احساس میکردم به خدا نزدیک شدم

با چشمهای بسته نماز میخوندم و معنویت و روح پاک و از همه مهمتر اخلاص رو درک میکردم

یک ماه پیش با بچه ها بحثمون شد که چرا نماز میخونیم , بعد من شدیدا دنبال دلیلاش گشتم و تقریبا جواب سوالم
گرفتم


امروز ظهر برا اولین بار تمرین پرواز روح انجام دادم

سر جام دراز شدم و گردنم رو به بالا گرفتم تا ماهیچه هام خسته شد و سپس پای راستم رو بالا گرفتم و همین اتفاق افتاد , سپس پای چپ و بعدش دستهام

بعدش حالت گهواره گرفتم تا ماهیچه های شکم خسته شه

بعدش همه بدنم رو رها کردم , همه ی بدنم شل شد , طوری که شدیدا احساس ارامش کردم

انگار ادم رو تو حالت فشار قرار بدن و یه دفعه ولش کنن

بعدش یه صحنه از منظره هایی رو که خوب میتونستم تصور کنم رو خیال پردارزی کردم

من همیشه پشت کامپتر مینشستم و هک میکردم

برا همین این صحنه رو فرض کردم و قشنگ همه ی جزییات رو اووردم تو تخیلم , انگار پشت سیستم بودم و هک میکردم

یواش یواش عمیق تر شد و احساس کردم همون جا هستم , بعدش حالتی که فکر کنم بهش خلصه میکین بهم دست داد

یعنی رفتم به خواب و هی روحم از بدنم جدا میشد ولی تا میخواستم هوشیاری داشته باشم بیدار میشدم

حسم این طوری بود : فرض کنید 2 نفر میشین , روحم میرفت اون جایی که فکر میکردم و این فکر کردن این قد سنگین میشد

که روح جدا میشد و از اختیار من کاری ساخته نبود , من وقتی میخواستم اختیار روحم رو در دستم بگیرم بیدار میشدم اعصابم به هم میریخت

حالا چند تا ترفند میخوام و راهنمایی که ایا اینایی که گفتم رو درست بوده و من نزدیک شدم یا خیر ؟

البته از امشب من شروع به نوشتن خوابهام میکنم و نتیجه ها رو میگم

یه تمرین موثر دیگه که من از سوشینت جان دیدم این بود که فرمودن به خودتون تلقین کنین که هر وقت تو خواب

ساعت دیدین به ساعت توجه کنین که ساعت چنده و به اطرافتون نگاه کنین که ببینین کجا هستین

این یکی از بهترین تمرینها هستش : مثلا امشب من یه خودم میگم که اگه تو خواب ساعت دیدم , حتما نگاه کنم

کجا بوده و چه ساعتی بوده

بعد که بیدار شدم این رو به یاد میارم و این یه پیش زمینه میشه برای ارتباط با روح در هنگام خواب

کم کم میتونیم به روحمون بگیم وقتی خوابیدم یادم باشه حتما یه سری به خونه ی فلانی بزنم و این طوری میتونین هوشیاری بدست بیارین

اما موضوع نماز : من الان کلا نظرم با قبل تفاوت پیدا کرده , از ابتدا عقیده داشتم نماز خوندن یه چیزهایی داره که 99 درصد مردم نمیدونن

اصلا نماز خوندن به این دنیا کار نداره , ما نماز رو برا پرورش روح میخونیم , امروز فهمیدم چرا پیامبران سجده ی طولانی داشتن

یا چرا اما علی ع رو وقتی تیر رو از پاش در اووردن حسی نداشته و نفهمیده چی کار میکنن

واقعا این کارا اگه در جهت رسیدن به خدا باشه بسیار موفقیت امیز هستش برا انسان

یه چیز خیلی خوبی که من یاد گرفتم این بود که : من همیشه میگفتم چرا خدا به من پول نمیده یا چرا فلان حاجتم براورده نمیشه ,

با مطالبی که خوندم نظرم عوض شد , حالا بماند به خاطر کدوم حرفا , ولی یکی از تاثیر گذار ترینش قانون کارما و

فرمایش سوشینت جان بود که گفتن اگه حاجتی از ما براورده نشد نباید عصبانی بشیم چون هر کسی در موقعیت ما قرار داشت شرایط برا اون یکسان بود , روش فکر کنین , خیلی حرف توشه

من دیروز خیلی برا استاد خصوصی سرچ کردم که هیپنوتیزم یادم بده , جاهای مختلف پیدا کردم و باهاشون تماس گرفتم

گقتن تو 15 جلسه بهتون اموزش میدیم , هر جلسه 25 تومان به مدت یه ساعت و با تضمین

گفتن هدفتون چیه , گفتم پرواز روح و ...

من گفتم نمونه کار دارین که من کار شما رو ببینم ؟ '
گفتن اول خودتون رو هیپنوتیزم میکنیم که بدونین واقعیت داره , منم یه خورده ترسیدم که مبادا بلایی سرم بیاد

چون سوشینت جان فرمودن نزارین به عنوان مدیوم از شما استفاده کنن
حالا نمیدونم منظورشون همین بود یا نه و این که گفتن بعضی استادا انرژی شاگرد رو میدزدند

سوال دارم : ایا میشه در 15 جلسه من یاد بگیرم ؟
چون من نمیدونم چه تمرینی باعث فعال شدن چاکرا ی 6 میشه و نمیدونم اگه چه طوری ازش استفاده کنم ضر داره و عوارضش چیه

زیر شاخه های هیپنوتیزم چیه ؟ و کسی که هیپنوتیزم بلد باشه میتونه تله پاتی انجام بده یا نه ؟

کسی که هیپنوتیزم بلد باشه میتونه انرژی درمانی کنه یه نه ؟

وقتی هیپنوتیزم یاد بگیریم میتونیم انرژی و حاله های دورمونو ببینیم یا نه ؟

اگه من پرواز روح یاد بگیرم ایا میتونم مثلا تو یه مهمونی که نشستم , در مدت 5 دقیقه روحم رو ازاد کنم و مثلا برم ببینم اون اتاق چه خبره یا نه ؟

منو دوستم خیلی رابطه ی عاطفیه عمیقی داریم و میخوایم تله پاتی انجام بدیم ولی نمیدونم چه طوری این ویژگی رو فعال کنم

گفتین با چند تا کاغذ شروع کنین , من از این تمرین نفهمیدم چه طوری شکل رو حدس بزنیم

ایا باید روحمون رو در بیاریم بریم سمت دوستمون و شکل کاغذ رو ببینیم یا از انرژی هایی که دور دوستمون هست بریم فکرشو بخونیم ؟

مطمئنن از دوستمون نیست چون گفتین این تمرین رو میشه تنهایی انجام داد

مثلا من 5 تا کاغذ رو نقاشی کنیم بعد به هم بزنم و با خودم بگم باید شکل اسب رو بردارم , اینو از کجا بفهمم ؟

اگه حدس زدن باشه که خیلی سخته و نمیشه گفت همیشه جواب میده

فعلا سوالهای دیگم باشه برا بعد

خیلی خیلی تاپیک خوبی بود و من یکی از افرادی هستم که الان یه دید دیگه به معنویت و روح و زندگی دارم

میرم دنبال نمازم , برام دعا کنین

winxp
10-05-2008, 12:10
سلام عزیزان

من 1 ماه هست که دنبال مطالب هستم و تا الان 100 صفحه از تاپیک رو خوندم

من قبلا اعتقاد داشتم نماز خوندن رو باید درک کنی تا بتونی نماز بخونی , برا همین نمازمو نمیخوندم مگر وقتایی که

شدیدا احساس نیاز به سجده میکردم

اون طور موقعها وقتی سجده میکردم این قدر برام لذت بخش بود که همه ی موهای بدنم سیخ مید و یه حسی

داشتم که انگار دارم انرژی دریافت میکنم , احساس میکردم به خدا نزدیک شدم

با چشمهای بسته نماز میخوندم و معنویت و روح پاک و از همه مهمتر اخلاص رو درک میکردم

یک ماه پیش با بچه ها بحثمون شد که چرا نماز میخونیم , بعد من شدیدا دنبال دلیلاش گشتم و تقریبا جواب سوالم
گرفتم


امروز ظهر برا اولین بار تمرین پرواز روح انجام دادم

سر جام دراز شدم و گردنم رو به بالا گرفتم تا ماهیچه هام خسته شد و سپس پای راستم رو بالا گرفتم و همین اتفاق افتاد , سپس پای چپ و بعدش دستهام

بعدش حالت گهواره گرفتم تا ماهیچه های شکم خسته شه

بعدش همه بدنم رو رها کردم , همه ی بدنم شل شد , طوری که شدیدا احساس ارامش کردم

انگار ادم رو تو حالت فشار قرار بدن و یه دفعه ولش کنن

بعدش یه صحنه از منظره هایی رو که خوب میتونستم تصور کنم رو خیال پردارزی کردم

من همیشه پشت کامپتر مینشستم و هک میکردم

برا همین این صحنه رو فرض کردم و قشنگ همه ی جزییات رو اووردم تو تخیلم , انگار پشت سیستم بودم و هک میکردم

یواش یواش عمیق تر شد و احساس کردم همون جا هستم , بعدش حالتی که فکر کنم بهش خلصه میکین بهم دست داد

یعنی رفتم به خواب و هی روحم از بدنم جدا میشد ولی تا میخواستم هوشیاری داشته باشم بیدار میشدم

حسم این طوری بود : فرض کنید 2 نفر میشین , روحم میرفت اون جایی که فکر میکردم و این فکر کردن این قد سنگین میشد

که روح جدا میشد و از اختیار من کاری ساخته نبود , من وقتی میخواستم اختیار روحم رو در دستم بگیرم بیدار میشدم اعصابم به هم میریخت

حالا چند تا ترفند میخوام و راهنمایی که ایا اینایی که گفتم رو درست بوده و من نزدیک شدم یا خیر ؟

البته از امشب من شروع به نوشتن خوابهام میکنم و نتیجه ها رو میگم

یه تمرین موثر دیگه که من از سوشینت جان دیدم این بود که فرمودن به خودتون تلقین کنین که هر وقت تو خواب

ساعت دیدین به ساعت توجه کنین که ساعت چنده و به اطرافتون نگاه کنین که ببینین کجا هستین

این یکی از بهترین تمرینها هستش : مثلا امشب من یه خودم میگم که اگه تو خواب ساعت دیدم , حتما نگاه کنم

کجا بوده و چه ساعتی بوده

بعد که بیدار شدم این رو به یاد میارم و این یه پیش زمینه میشه برای ارتباط با روح در هنگام خواب

کم کم میتونیم به روحمون بگیم وقتی خوابیدم یادم باشه حتما یه سری به خونه ی فلانی بزنم و این طوری میتونین هوشیاری بدست بیارین

اما موضوع نماز : من الان کلا نظرم با قبل تفاوت پیدا کرده , از ابتدا عقیده داشتم نماز خوندن یه چیزهایی داره که 99 درصد مردم نمیدونن

اصلا نماز خوندن به این دنیا کار نداره , ما نماز رو برا پرورش روح میخونیم , امروز فهمیدم چرا پیامبران سجده ی طولانی داشتن

یا چرا اما علی ع رو وقتی تیر رو از پاش در اووردن حسی نداشته و نفهمیده چی کار میکنن

واقعا این کارا اگه در جهت رسیدن به خدا باشه بسیار موفقیت امیز هستش برا انسان

یه چیز خیلی خوبی که من یاد گرفتم این بود که : من همیشه میگفتم چرا خدا به من پول نمیده یا چرا فلان حاجتم براورده نمیشه ,

با مطالبی که خوندم نظرم عوض شد , حالا بماند به خاطر کدوم حرفا , ولی یکی از تاثیر گذار ترینش قانون کارما و

فرمایش سوشینت جان بود که گفتن اگه حاجتی از ما براورده نشد نباید عصبانی بشیم چون هر کسی در موقعیت ما قرار داشت شرایط برا اون یکسان بود , روش فکر کنین , خیلی حرف توشه

من دیروز خیلی برا استاد خصوصی سرچ کردم که هیپنوتیزم یادم بده , جاهای مختلف پیدا کردم و باهاشون تماس گرفتم

گقتن تو 15 جلسه بهتون اموزش میدیم , هر جلسه 25 تومان به مدت یه ساعت و با تضمین

گفتن هدفتون چیه , گفتم پرواز روح و ...

من گفتم نمونه کار دارین که من کار شما رو ببینم ؟ '
گفتن اول خودتون رو هیپنوتیزم میکنیم که بدونین واقعیت داره , منم یه خورده ترسیدم که مبادا بلایی سرم بیاد

چون سوشینت جان فرمودن نزارین به عنوان مدیوم از شما استفاده کنن
حالا نمیدونم منظورشون همین بود یا نه و این که گفتن بعضی استادا انرژی شاگرد رو میدزدند

سوال دارم : ایا میشه در 15 جلسه من یاد بگیرم ؟
چون من نمیدونم چه تمرینی باعث فعال شدن چاکرا ی 6 میشه و نمیدونم اگه چه طوری ازش استفاده کنم ضر داره و عوارضش چیه

زیر شاخه های هیپنوتیزم چیه ؟ و کسی که هیپنوتیزم بلد باشه میتونه تله پاتی انجام بده یا نه ؟

کسی که هیپنوتیزم بلد باشه میتونه انرژی درمانی کنه یه نه ؟

وقتی هیپنوتیزم یاد بگیریم میتونیم انرژی و حاله های دورمونو ببینیم یا نه ؟

اگه من پرواز روح یاد بگیرم ایا میتونم مثلا تو یه مهمونی که نشستم , در مدت 5 دقیقه روحم رو ازاد کنم و مثلا برم ببینم اون اتاق چه خبره یا نه ؟

منو دوستم خیلی رابطه ی عاطفیه عمیقی داریم و میخوایم تله پاتی انجام بدیم ولی نمیدونم چه طوری این ویژگی رو فعال کنم

گفتین با چند تا کاغذ شروع کنین , من از این تمرین نفهمیدم چه طوری شکل رو حدس بزنیم

ایا باید روحمون رو در بیاریم بریم سمت دوستمون و شکل کاغذ رو ببینیم یا از انرژی هایی که دور دوستمون هست بریم فکرشو بخونیم ؟

مطمئنن از دوستمون نیست چون گفتین این تمرین رو میشه تنهایی انجام داد

مثلا من 5 تا کاغذ رو نقاشی کنیم بعد به هم بزنم و با خودم بگم باید شکل اسب رو بردارم , اینو از کجا بفهمم ؟

اگه حدس زدن باشه که خیلی سخته و نمیشه گفت همیشه جواب میده

فعلا سوالهای دیگم باشه برا بعد

خیلی خیلی تاپیک خوبی بود و من یکی از افرادی هستم که الان یه دید دیگه به معنویت و روح و زندگی دارم

میرم دنبال نمازم , برام دعا کنین



چی شد

اینجا همه حرف میزنن و مقاله میزارن یا کسی هم هست که واقعا چیزی بلد باشه ؟

من منتظرم هاااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااا :11:

king emperor
10-05-2008, 12:34
منم که جوون بودم از این کار زیاد کردم
انرژی سبز
خلسه
ذن
پرواز کهکشانی
تلقین
چشم عقاب
ذهن مطلق
فرشتگان محافظ

اما یه راهی برای آرامش نه برای افزایش قدرت درون و انژهای ماوراء
چشمت را می بندی و در آسمان ، در روحت ، در اوج خوشبختی و لحظه ای بعد چشمت را باز مکنی و می بینی تو

همان جای هستی که باید باشی و یک دنیا بدبختی و قرض و مشکلات و تو مانده ای و یه کامپیوتر که استند بای شده.

winxp
10-05-2008, 12:43
عزیز من سلام

ممنون جواب دادی , ولی شما اصلا منو درک نکردی

من از شما راهنمایی خواستم , لطف کنین اگه چیزی میدونین و تجربه کردین بگین و جواب سوالهای منو بدین

متشکر میشم

Hoaxes
10-05-2008, 12:44
خیلی با حالی
ببین هرکی با یه ماشینی وارد جاده اصلی میشه نقطه سر خط.


سلام

دارک استریتم میگه دین ها مثل قایق هایی میمونن که انسان ها رو میرسونن به هدف و .... ( تو امضاش هست )

ولی چرا باید همه ی قایق ها آدمارو برسونن به هدف؟ به له خره یکیشون سالمه ، بغییشون راه رو اشتباه میرن

و انسان باید سوار اون قایق بشه ، و وقتی هم که سوار بهترین قایق و مطمئن ترین شد ، اونوقت عاشق قایق

هم میشه ... حالا اینی که شما میگی هم مثل همین قایقس ، راه فقط یکیه ، حالا من نمیدونم شما چه دینی

داری ، ولی باید بدونی که هیچ دینی به جز اسلام ، اونم تشیع ، آدم رو به هیچ جایی نمیرسونه و تنها راه رسیدن

به خداست .

اصلا شاید من منظورت رو اشتباه فهمیدم ! به هر حال ....

Hoaxes
10-05-2008, 12:52
چی شد

اینجا همه حرف میزنن و مقاله میزارن یا کسی هم هست که واقعا چیزی بلد باشه ؟

من منتظرم هاااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااا



ببین اگه دنبال جایی میگردی که آدمای این کاره باشه ، برو تو همون سایت ارواح ، این جا هم بعضی ها هستن

که کارایی کردن ، اگه مطالب رو بخونی میفهمی ، بیشترم گیرشون تو خروج روح هست . ولی اگه کسی رو میخوای

که این کاره باشه و بتونه کمکت کنه ، همون سایت ارواح ، اونم فقط ادمینشه با چند تا از مدیراش ... این جا چیزی

گیرت نمیاد .

winxp
10-05-2008, 12:55
سلام عزیزم

اگه ادرسشو بگی ممنونت میشم عزیزم

موفق باشی

king emperor
10-05-2008, 15:57
من از شما راهنمايي خواستم , لطف کنين اگه چيزي ميدونين و تجربه کردين بگين و جواب سوالهاي منو بدين


دوست من هم اينکارها را کردم فقط توانستم حس ششم خودم را تقويت کنم و ذهن هوشيار داشته باشم

کار نشد نداره ام اين را بدون
1- استعاد ذاتي
2- تمرينهاي سخت با سالها تمرين

اگر قرار بود در 15 جلسه ياد بگيريم همه عارف و سالک و شايدهم جادوگر بوديم

این آدرس سایت ارواح یو یو ها ها ها ها ها ها ها هاااااااااااا


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Hoaxes
11-05-2008, 12:34
فقط باید بگم تو این سایت چند تا آدم درست حسابی بیشتر نیست ، یکی خود ادمین سایته ( Metaphysics ) و یکی دیگه

به نام Fallen_Stars که فکر کنم اخراجش کردن ، ولی خیلی وارد بود .

مورن ( Moren ) هم بد نیست . ولی هر چی ازش می خوای میپیچونه . ولی بر عکس ادمین سایت ، دست و دلبازه و اگه بخوای برات همون موقع

جن هم میفرسته !

capitan black
11-05-2008, 18:04
دوستان من از موقعی که این فرکانسهایی که چاکراها رو باز میکنند گوش میدم کلا یه جورایی توی بدنم احساس عجیبی میکنم...جالبه بدونید من اصلا این فرکانسها رو قبول نداشتم ولی الان که دارم گوش میدم احساس میکنم ارامشم بیشتر شده...حس ششمم که این همه زیاد بود داره زیاد تر میشه و خیلی چیزهای دیگه...میشه یکی توضیح بده دقیقا کار هر چاکرا چیه و اگه باز بشن دقیقا چه اتفاقی میفته؟..
مرسی...

winter+girl
11-05-2008, 18:25
سلام به همه
win xp عزیز من زیاد اینکاره نیستم ادعامم نمیشه اما تا جایی که میدونم جوابتون رو میدم



حالا چند تا ترفند میخوام و راهنمایی که ایا اینایی که گفتم رو درست بوده و مننزدیک شدم یا خیر ؟


جالبه اما یادت نره بهترین روش روش ابدایی خودته خودت تصمیم بگیر که چیکار میکنی چند باری که خارج شدی چه حسی داشتی همونو به خاطرت بیار روزای قبلش چیکار کردی و مثل اینها من خودم با همین کارا الان راحت خارج میشم اما از یه جا دیگه کارم مشکل داره البته روش من اینطوری نیس بیشتر مثل خوابیدنه این چیزا یکم کلیشه ای شده



البته از امشب من شروع به نوشتن خوابهام میکنم و نتیجه ها رو میگم


خیلی خوبه باعث هوشیاری درز خواب میشه اما بیشتر لذت برون فکنی در خارج شدنه اما شبایی که آدم خوابش میبره بد نیس بفهمه خوابه من یه ماه این کارو کردم الان هم دارم از این کار سووود میبرم هر چند الان دیگه وقت نوشتن ندارم

بقیه سوال ها رو مطمئن نیستم اما اینو میدونم این چیزا در وجووود همه هس فقط باید رفت دنبالش یجا خونده بودم استاد های اینجور چیزا در اطراف ما وجوووود دارن فقط کافیه ما به اون سطحی برسیم که لیاقت شاگردی رو داشته باشیم
یه پیشنهاد قرآن خوندن یادت نره بعضی سوره ها انرژی زیادی دارن و بعضی هاشون خیلی بزرگتر از اون چیزایی هستن که فکر میکنی فقط یادت نره شرط اول معنویته در غیر این صورت همه ی این قدرت ها هر چند در سطح فوق بشری هم فانی هستن
امیدوارم منظورم رو رسونده باشم


راستی فکر کنم بچه ها یادتون باشه من اولین باری هم که تو این تاپیک اومدم گفتم وحشتناک ترسو ام اما نمیدونم چرا دیگه این حس نمیاد سراغم حتی وقتی خارج میشم هم حتی یه لحظه به دیدن موجودات ماورایی فکر نمیکنم اصلا حتی دیگه از اتاقم و چمیدونم از نصفه شب رفتن تو باغ هم نمیترسم کسی میدونه چه بلایی سر من اومده؟؟؟
ترس هم تا یه حدی لذت بخشه

winter+girl
11-05-2008, 18:27
capitan black عزیز همین چند صفحه پیش بگردی بچه ها گذاشتن این تاپیک رو دسته کم نگیر چیز های جالب زیاد داره فکر کنم shahram 02 این مطلب رو نوشته بودن:11:

darkstreet
11-05-2008, 20:30
سلام

دارک استریتم میگه دین ها مثل قایق هایی میمونن که انسان ها رو میرسونن به هدف و .... ( تو امضاش هست )

ولی چرا باید همه ی قایق ها آدمارو برسونن به هدف؟ به له خره یکیشون سالمه ، بغییشون راه رو اشتباه میرن

و انسان باید سوار اون قایق بشه ، و وقتی هم که سوار بهترین قایق و مطمئن ترین شد ، اونوقت عاشق قایق

هم میشه ... حالا اینی که شما میگی هم مثل همین قایقس ، راه فقط یکیه ، حالا من نمیدونم شما چه دینی

داری ، ولی باید بدونی که هیچ دینی به جز اسلام ، اونم تشیع ، آدم رو به هیچ جایی نمیرسونه و تنها راه رسیدن

به خداست .

اصلا شاید من منظورت رو اشتباه فهمیدم ! به هر حال ....


من اگه بخوام کسی رو الگو قرار بدم اون فرد فقط سه شنبه لوبسانگ رامپا هست و بس هیچ کاری هم به دین ندارم
مسیر رودخانه ثابته و همه قایق ها مجبورن به سمتی خاص حرکت کنن ولی این عشق به قایق باعث شده خیلی ها چنان مشغول قایق رانی بشن که دیگه هدف رو فراموش کنن بعضی ها هم مخصوصا مسلمون ها مدام قایقشون رو به رخ بقیه می کشن!!!
نمونه این مسئله هم خوندن قران هست به نظر شما این دوره های قران چقدر مفیده؟ اصلا کسایی که به این دوره ها میرن چقدر متوجه چیزایی که می خونن می شن؟
بحث انرژی جداست ولی تا زمانی که متوجه معنی مطالبی که می خونی نشی این خوندن چه فایده ای داره؟!!!

خدا همه مارو هدایت کنه...

Hoaxes
12-05-2008, 07:22
من اگه بخوام کسی رو الگو قرار بدم اون فرد فقط سه شنبه لوبسانگ رامپا هست و بس هیچ کاری هم به دین ندارم
مسیر رودخانه ثابته و همه قایق ها مجبورن به سمتی خاص حرکت کنن ولی این عشق به قایق باعث شده خیلی ها چنان مشغول قایق رانی بشن که دیگه هدف رو فراموش کنن بعضی ها هم مخصوصا مسلمون ها مدام قایقشون رو به رخ بقیه می کشن!!!
نمونه این مسئله هم خوندن قران هست به نظر شما این دوره های قران چقدر مفیده؟ اصلا کسایی که به این دوره ها میرن چقدر متوجه چیزایی که می خونن می شن؟
بحث انرژی جداست ولی تا زمانی که متوجه معنی مطالبی که می خونی نشی این خوندن چه فایده ای داره؟!!!

خدا همه مارو هدایت کنه...


اا؟ باشه اگه قراره از این مثالا بزنی ، منم بلدم مثال بزنم . ممکنه یه کشتی سوراخ باشه و همون جا قرق شه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hoaxes
12-05-2008, 07:23
دوستان من از موقعی که این فرکانسهایی که چاکراها رو باز میکنند گوش میدم کلا یه جورایی توی بدنم احساس عجیبی میکنم...جالبه بدونید من اصلا این فرکانسها رو قبول نداشتم ولی الان که دارم گوش میدم احساس میکنم ارامشم بیشتر شده...حس ششمم که این همه زیاد بود داره زیاد تر میشه و خیلی چیزهای دیگه...میشه یکی توضیح بده دقیقا کار هر چاکرا چیه و اگه باز بشن دقیقا چه اتفاقی میفته؟..
مرسی...


اگه مارو سرکار نذاشته باشی ، این فرکانسا کار خودشونو در هر حالتی میکنن . حالا فقط فرکانس چاکراها نیست

مثلا فرکانس برای هشیاری در رویا ، برون فکنی ، تله کینزی ، لویتیشن ، تقویت حافظه و صد تا کار دیگه هس که

از لحاظ علمی هم ثابت شده .

حالا این که هر چاکرا کارش چیه ، مطلبش مفصله ، باید بری کتاباش رو بخری ، یا اگه تو اینترنت یه سرچ بزنی

اطلاعات همشون میاد . ولی در کل اگه روی چاکرای اول خیلی کار بکنی ، باعث فعال شدن یه نیرویی میشه

که اون نیرو از چاکرای یک شرو میشه ، میاد دو ، سه ، چهار و همین طور تا آخر که همرو باز میکنه . به این انرژی

میگن کندالینی . البته اگه نظر منو بخوای ، همین طور ، در روز ، صبح زود ، فرکانسارو به ترتیب گوش بده ، یک - دو

تا 7 . ولی اگه بخوای یه چاکراتو باز کنی ، مثلا فقط بخوای چاکرای ششم ( چشم سوم ) رو باز کنی ، که خودش

یه عالمه کار میتونه بکنه مثل هشیاری در رویا ، دیدن هاله و هزار تا چیز دیگه ؛ اول باید یک تا پنج رو نسبتا بهشون

انرژی بدی ، بعد روی شش خیلی کار کنی ، یا اگه بخوای مثلا چهار رو باز کنی کامل ، اول باید یک تا سه رو یه انرژی

اولیه ( نه این که خیلی بخوای بهشون انرژی بدی ) بهشون میدی . ولی اگه بازم ندادی ، عیبی نداره ، فقط یه کم

طول میکشه تا اون چاکرا باز بشه .

در کل پیشنهاد من اینه که اصلا روی چاکرای دو کار نکن ، چون باز شدنش برای همین اول خیلی اتفاقات بدی رو

به همراه داره و ممکنه خیلی برات خطرناک باشه . رو هر چاکرایی کار کن به جز دو !

ولی موقعی که همه ی فرکانسا رو گوش میدی به ترتیب ( از یک میذاری تا بره برسه به هفت ) لازم نیست که

دو رو گوش ندی ، اون جای زیاد فرق نمیکنه . من منظورم اینه که روی چاکرای دو تمرکز نکن . همین .

capitan black
12-05-2008, 14:02
hoaxes عزیز سرکار کودومه...!!...چرا چاکرا دو رو باز نکنم؟...کنجکاو شدم بدونم..مرسی..

arial_moho
12-05-2008, 19:22
دوستان من ديشب که ميخواستم براي اولين بار تمرين برونفکني کنم بعد از ۵-۶ دقيقه يه حس غير قابل تعريف رو پيشونيم ايجاد شد و بعد کم کم حس کردم که شيقه هام دارن منفجر ميشن و ضربان قلبمم بالا رفت و ديگه نتونستم تحمل کنم و خودمو به حالت طبيعي در آوردم ولي تا دو سه دقيقه شقيقه هام يه حس خاص داشتند
حالا درست انجام داده بودم؟

behroozhd
13-05-2008, 01:38
سلام
من هم به دنياي ماورائ اعتقاد دارم چون اتفاقي براي من افتاد كه براي من هم جالب بود و هم تعجب انگيز كه براي شما تعريف ميكنم .
چند سال پيش كه بچه من تازه به دنيا آمده بود با مادرش در حال پايين رفتن از پله ها بود كه 1 سال بيشتر نداشت و در بقل مادرش بود كه مانتوي بلندش ميگيره زير پاي خودش و با بچه از 10 تا پله به پايين پرتاب ميشه و مشكل ما از اينجا آغاز ميشه كه هر دوي آنها زخمي ميشن
البته خانومم بدنش زخمي ميشه ولي متاسفانه بچه ضربه مغزي مختصري ميشه كه ديگه نه حرف ميزد و نه راه ميرفت و نه بازي ميكرد و همش گريه ميكرد تا اينكه بعد از رفتن به دكترهاي مختلف و نتيجه نگرفتن از دكترها و چون پول زيادي هم نداشتيم كه بچه را براي معالجه به خارج ببريم سر خورده از همه جا و شرمنده به خانه آمديم . تا اينكه به ياد خدا افتادم كه هميشه يار و ياور من بود و از ته قلبم از او خواستم كه بدون هيچ واسطه اي كمكم كنه كه شب داشتم ميخوابيدم كه خانومم فرياد كشيد كه بيا از بيني بچه داره خون مياد با عجله رفتم بالاي سرش و ديدم كه پيراهنش خوني شده كه به گريه افتادم و از خدا خواستم كه كمكم كنه . بعد از شستن بيني بچه به رختخواب رفتم و در حال مديتيشن عاجزانه از خدا خواستم كه به بچه كمك كنه كه در همين حال خودم رو در دريايي از نور نقره اي ديدم كه روي اين دريا شناور هستم بايد بگم كه آنقدر اين انرژي قوي بود كه خودمرو به زور كنترل ميكردم و كمي آن طرف تر سه نفر ايستاده بودند كه گويي براي كنترل من آمده بودند و به من اشاره ميكردند كه ميتوانم از اين انرژي براي بهبود دخترم استفاده كنم . و من هم همين كار را كردم ولي خيلي برايم مشكل بود . چون آن انرژي خيلي قوي بود . براي اولين بار بود كه همچين چيزي رو تجربه ميكردم . نيم ساعت طول كشيد كه من توانستم اين انرژي رو جمع كنم و مقداري از آنرو براي دخترم بفرستم . بين من و دخترم ديوار بود . من اين انرژي رو از پشت ديوار درست به طرف سر دخترم فرستادم كه در همان لحظه او جيغ بلندي كشيد و از خواب پريد و بلا فا صله خوابيد كه فهميدم آن انرژي برايش زياد بود . براي بار دوم هم همين كار را تكرار كردم البته بعد از نيم ساعتي كه توانستم دوباره كنترل خودمرو به دست بياورم و اين بار كمي ضعيف تر برايش فرستادم كه دوباره دخترم جيغ كشيد ولي آرام تر . براي بار سوم هم تكرار كردم كه تازه دستم آمده بود كه چه طور از آن انرژي ميشود استفاده كرد كه دخترم اين بار ناله اي كرد و خوابيد .
كه من هم بعد از يك ساعتي خوابيدم و صبح با صداي بابا باباي دخترم از خواب بيدار شدم و دوباره شاهد تاتي تاتي كردن دخترم بودم . انگار دنيا رو بهم داده بودند . از خدا تشكر كردم و مطمئن شدم كه خدا در هيچ لحظه اي بنده خود را فراموش نميكند . فقط ما نميدانيم كه بايد خالصانه و از ته قلب از او بخواهيم تا كمكمان كند . در مورد آن انرژي . بايد بگويم كه آنقدر قوي بود كه حتي ميشد با آن كوه دماوند رو هم به يكباره از بين برد . ولي بعد ها فهميدم كه آن سه نفري كه آنجا ايستاده بودند نگهباناني بودند كه مراقب بودند كه من با اين انرژي نا خواسته صدمه اي به كسي ( دخترم ) يا به چيزي نزنم . چون واقعا كنترلش خيلي مشكل بود .
در پايان از شما كه اين نامه را ميخوانيد ميخواهم كه هر روز مديتيشن كنيد و دروغ نگوييد و به ديگران كمك كنيد تا خداهم به شما كمك كند
خدا حافظ.

behroozhd
13-05-2008, 01:45
سلام
من هم به دنياي ماورائ اعتقاد دارم چون اتفاقي براي من افتاد كه براي من هم جالب بود و هم تعجب انگيز كه براي شما تعريف ميكنم .
چند سال پيش كه بچه من تازه به دنيا آمده بود با مادرش در حال پايين رفتن از پله ها بود كه 1 سال بيشتر نداشت و در بقل مادرش بود كه مانتوي بلندش ميگيره زير پاي خودش و با بچه از 10 تا پله به پايين پرتاب ميشه و مشكل ما از اينجا آغاز ميشه كه هر دوي آنها زخمي ميشن
البته خانومم بدنش زخمي ميشه ولي متاسفانه بچه ضربه مغزي مختصري ميشه كه ديگه نه حرف ميزد و نه راه ميرفت و نه بازي ميكرد و همش گريه ميكرد تا اينكه بعد از رفتن به دكترهاي مختلف و نتيجه نگرفتن از دكترها و چون پول زيادي هم نداشتيم كه بچه را براي معالجه به خارج ببريم سر خورده از همه جا و شرمنده به خانه آمديم . تا اينكه به ياد خدا افتادم كه هميشه يار و ياور من بود و از ته قلبم از او خواستم كه بدون هيچ واسطه اي كمكم كنه كه شب داشتم ميخوابيدم كه خانومم فرياد كشيد كه بيا از بيني بچه داره خون مياد با عجله رفتم بالاي سرش و ديدم كه پيراهنش خوني شده كه به گريه افتادم و از خدا خواستم كه كمكم كنه . بعد از شستن بيني بچه به رختخواب رفتم و در حال مديتيشن عاجزانه از خدا خواستم كه به بچه كمك كنه كه در همين حال خودم رو در دريايي از نور نقره اي ديدم كه روي اين دريا شناور هستم بايد بگم كه آنقدر اين انرژي قوي بود كه خودمرو به زور كنترل ميكردم و كمي آن طرف تر سه نفر ايستاده بودند كه گويي براي كنترل من آمده بودند و به من اشاره ميكردند كه ميتوانم از اين انرژي براي بهبود دخترم استفاده كنم . و من هم همين كار را كردم ولي خيلي برايم مشكل بود . چون آن انرژي خيلي قوي بود . براي اولين بار بود كه همچين چيزي رو تجربه ميكردم . نيم ساعت طول كشيد كه من توانستم اين انرژي رو جمع كنم و مقداري از آنرو براي دخترم بفرستم . بين من و دخترم ديوار بود . من اين انرژي رو از پشت ديوار درست به طرف سر دخترم فرستادم كه در همان لحظه او جيغ بلندي كشيد و از خواب پريد و بلا فا صله خوابيد كه فهميدم آن انرژي برايش زياد بود . براي بار دوم هم همين كار را تكرار كردم البته بعد از نيم ساعتي كه توانستم دوباره كنترل خودمرو به دست بياورم و اين بار كمي ضعيف تر برايش فرستادم كه دوباره دخترم جيغ كشيد ولي آرام تر . براي بار سوم هم تكرار كردم كه تازه دستم آمده بود كه چه طور از آن انرژي ميشود استفاده كرد كه دخترم اين بار ناله اي كرد و خوابيد .
كه من هم بعد از يك ساعتي خوابيدم و صبح با صداي بابا باباي دخترم از خواب بيدار شدم و دوباره شاهد تاتي تاتي كردن دخترم بودم . انگار دنيا رو بهم داده بودند . از خدا تشكر كردم و مطمئن شدم كه خدا در هيچ لحظه اي بنده خود را فراموش نميكند . فقط ما نميدانيم كه بايد خالصانه و از ته قلب از او بخواهيم تا كمكمان كند . در مورد آن انرژي . بايد بگويم كه آنقدر قوي بود كه حتي ميشد با آن كوه دماوند رو هم به يكباره از بين برد . ولي بعد ها فهميدم كه آن سه نفري كه آنجا ايستاده بودند نگهباناني بودند كه مراقب بودند كه من با اين انرژي نا خواسته صدمه اي به كسي ( دخترم ) يا به چيزي نزنم . چون واقعا كنترلش خيلي مشكل بود .
در پايان از شما كه اين نامه را ميخوانيد ميخواهم كه هر روز مديتيشن كنيد و دروغ نگوييد و به ديگران كمك كنيد تا خداهم به شما كمك كند
خدا حافظ.

Hoaxes
14-05-2008, 10:47
hoaxes عزیز سرکار کودومه...!!...چرا چاکرا دو رو باز نکنم؟...کنجکاو شدم بدونم..مرسی..


والا وقتی این چاکرا برای اوایل کار باز بشه یه مشکلاتی رو برای طرف ایجاد میکنه که خیلی به ضررشه . باز کردن

اون در مراحل بالاتر مانعی نداره ولی اول کار نباید دو باز شه . چون ممکنه دچار جن زدگی و نمیدونم اختلالات روانی

و از این حرفا بشه ، من چون این چاکرا رو برای اول کار باز نکردم ، نمیدونم چی میشه ، ولی هر کی باز کرده

توبه کرده !

man7tomani
14-05-2008, 21:34
سلام
من هم به دنياي ماورائ اعتقاد دارم چون اتفاقي براي من افتاد كه براي من هم جالب بود و هم تعجب انگيز كه براي شما تعريف ميكنم .
چند سال پيش كه بچه من تازه به دنيا آمده بود با مادرش در حال پايين رفتن از پله ها بود كه 1 سال بيشتر نداشت و در بقل مادرش بود كه مانتوي بلندش ميگيره زير پاي خودش و با بچه از 10 تا پله به پايين پرتاب ميشه و مشكل ما از اينجا آغاز ميشه كه هر دوي آنها زخمي ميشن
البته خانومم بدنش زخمي ميشه ولي متاسفانه بچه ضربه مغزي مختصري ميشه كه ديگه نه حرف ميزد و نه راه ميرفت و نه بازي ميكرد و همش گريه ميكرد تا اينكه بعد از رفتن به دكترهاي مختلف و نتيجه نگرفتن از دكترها و چون پول زيادي هم نداشتيم كه بچه را براي معالجه به خارج ببريم سر خورده از همه جا و شرمنده به خانه آمديم . تا اينكه به ياد خدا افتادم كه هميشه يار و ياور من بود و از ته قلبم از او خواستم كه بدون هيچ واسطه اي كمكم كنه كه شب داشتم ميخوابيدم كه خانومم فرياد كشيد كه بيا از بيني بچه داره خون مياد با عجله رفتم بالاي سرش و ديدم كه پيراهنش خوني شده كه به گريه افتادم و از خدا خواستم كه كمكم كنه . بعد از شستن بيني بچه به رختخواب رفتم و در حال مديتيشن عاجزانه از خدا خواستم كه به بچه كمك كنه كه در همين حال خودم رو در دريايي از نور نقره اي ديدم كه روي اين دريا شناور هستم بايد بگم كه آنقدر اين انرژي قوي بود كه خودمرو به زور كنترل ميكردم و كمي آن طرف تر سه نفر ايستاده بودند كه گويي براي كنترل من آمده بودند و به من اشاره ميكردند كه ميتوانم از اين انرژي براي بهبود دخترم استفاده كنم . و من هم همين كار را كردم ولي خيلي برايم مشكل بود . چون آن انرژي خيلي قوي بود . براي اولين بار بود كه همچين چيزي رو تجربه ميكردم . نيم ساعت طول كشيد كه من توانستم اين انرژي رو جمع كنم و مقداري از آنرو براي دخترم بفرستم . بين من و دخترم ديوار بود . من اين انرژي رو از پشت ديوار درست به طرف سر دخترم فرستادم كه در همان لحظه او جيغ بلندي كشيد و از خواب پريد و بلا فا صله خوابيد كه فهميدم آن انرژي برايش زياد بود . براي بار دوم هم همين كار را تكرار كردم البته بعد از نيم ساعتي كه توانستم دوباره كنترل خودمرو به دست بياورم و اين بار كمي ضعيف تر برايش فرستادم كه دوباره دخترم جيغ كشيد ولي آرام تر . براي بار سوم هم تكرار كردم كه تازه دستم آمده بود كه چه طور از آن انرژي ميشود استفاده كرد كه دخترم اين بار ناله اي كرد و خوابيد .
كه من هم بعد از يك ساعتي خوابيدم و صبح با صداي بابا باباي دخترم از خواب بيدار شدم و دوباره شاهد تاتي تاتي كردن دخترم بودم . انگار دنيا رو بهم داده بودند . از خدا تشكر كردم و مطمئن شدم كه خدا در هيچ لحظه اي بنده خود را فراموش نميكند . فقط ما نميدانيم كه بايد خالصانه و از ته قلب از او بخواهيم تا كمكمان كند . در مورد آن انرژي . بايد بگويم كه آنقدر قوي بود كه حتي ميشد با آن كوه دماوند رو هم به يكباره از بين برد . ولي بعد ها فهميدم كه آن سه نفري كه آنجا ايستاده بودند نگهباناني بودند كه مراقب بودند كه من با اين انرژي نا خواسته صدمه اي به كسي ( دخترم ) يا به چيزي نزنم . چون واقعا كنترلش خيلي مشكل بود .
در پايان از شما كه اين نامه را ميخوانيد ميخواهم كه هر روز مديتيشن كنيد و دروغ نگوييد و به ديگران كمك كنيد تا خداهم به شما كمك كند
خدا حافظ.
آنقدر قشنگ بود که مو به تنم بلند شد!!

دوستان من از موقعی که این فرکانسهایی که چاکراها رو باز میکنند گوش میدم کلا یه جورایی توی بدنم احساس عجیبی میکنم...جالبه بدونید من اصلا این فرکانسها رو قبول نداشتم ولی الان که دارم گوش میدم احساس میکنم ارامشم بیشتر شده...حس ششمم که این همه زیاد بود داره زیاد تر میشه و خیلی چیزهای دیگه...میشه یکی توضیح بده دقیقا کار هر چاکرا چیه و اگه باز بشن دقیقا چه اتفاقی میفته؟..
مرسی...
عزیز اگه میشه بگو از چه برنامه ایی استفاده میکنی؟اگه امکانش هست لینکشو رو بزارین
ما از کجا باید بفهمیم که چاکراه مثلا1 باز شده تا بریم سراغ چاکرای 2؟

دوستان من ديشب که ميخواستم براي اولين بار تمرين برونفکني کنم بعد از ۵-۶ دقيقه يه حس غير قابل تعريف رو پيشونيم ايجاد شد و بعد کم کم حس کردم که شيقه هام دارن منفجر ميشن و ضربان قلبمم بالا رفت و ديگه نتونستم تحمل کنم و خودمو به حالت طبيعي در آوردم ولي تا دو سه دقيقه شقيقه هام يه حس خاص داشتند
حالا درست انجام داده بودم؟
تپش قلبت واسعه خلسه ی منفی هست
واسعه اولین شبت فکر نکنم بد بوده!!

capitan black
15-05-2008, 00:01
دوست عزیز لینک فرکانسها توی همین تاپیک هست...یه خورده بگردی پیدا میکنی..

Hoaxes
15-05-2008, 13:00
دوست عزیز لینک فرکانسها توی همین تاپیک هست...یه خورده بگردی پیدا میکنی..

البته فکر نمیکنم یه خورده ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



عزیز اگه میشه بگو از چه برنامه ایی استفاده میکنی؟اگه امکانش هست لینکشو رو بزارین
ما از کجا باید بفهمیم که چاکراه مثلا1 باز شده تا بریم سراغ چاکرای 2؟باز شدن چاکرا ها هر کدوم علایمی داره ، مثلا چاکرا ی شیش اگه باز بشه ، میتونی مثلا چشم بسته همه جا رو

ببینی که البته این باز شدن چاکراها مراحل داره ، مثلا اگه روی شیش تمرکز کنی ، اول خواباتو میتونی کنترل کنی

بعد حس شیشمت تقویت میشه ، همین طور میره جلو که مثلا به جاهایی میرسی که میتونی با چشم سومت

یه جسمرو جابه جا کنی ، پشت دیوار رو ببینی و نمیدونم از این حرفا . برای این که ببینی چاکراهات چقدر بازه

میتونی بری تو این سایت ( که لینکش رو میدم ) و یه سری سوال پرسیده به انگلیسی که من خودم هر کاری

کردم نفهمیدم چی نوشته ! ولی میگن خیلی معتبره و میزان باز بودن تمام چاکراهات رو مشخص میکنه .

این یه راهه برای این که بفهمی کدوم چاکرات ، چقدر بازه ، یه راه دیگه هم هست ، اونم اینه که ببینی چه

قدرتایی داری که با باز بودن یه چاکرا انجام پذیره ، مثلا بعضی ها ذاتا از بچگی میتونن فکر بخونن که میشه گفت

چاکرای شیشون بازه نسبتا .

البته اگه هیچ اتفاقی هم نیوفته و فقط در چاکرا احساساتی ( مثل ضربان ، سوزن سزون شدن و ... ) بکنی ،

نشون میده که اون چاکرا داره فعال میشه . که فکر کنم بهترین راه اینه که بفهمی فعال شده یا نه .



لینک سایته :



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدلینک دانلود فرکانسا :




برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدلینک راهنمای استفاده از فرکانسا :



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

seied-taher
17-05-2008, 11:56
من اگه بخوام کسی رو الگو قرار بدم اون فرد فقط سه شنبه لوبسانگ رامپا هست و بس هیچ کاری هم به دین ندارم
مسیر رودخانه ثابته و همه قایق ها مجبورن به سمتی خاص حرکت کنن ولی این عشق به قایق باعث شده خیلی ها چنان مشغول قایق رانی بشن که دیگه هدف رو فراموش کنن بعضی ها هم مخصوصا مسلمون ها مدام قایقشون رو به رخ بقیه می کشن!!!
نمونه این مسئله هم خوندن قران هست به نظر شما این دوره های قران چقدر مفیده؟ اصلا کسایی که به این دوره ها میرن چقدر متوجه چیزایی که می خونن می شن؟
بحث انرژی جداست ولی تا زمانی که متوجه معنی مطالبی که می خونی نشی این خوندن چه فایده ای داره؟!!!

خدا همه مارو هدایت کنه...

سلام
آقای لیوسانگ خیلی چیز قشنگی گفتن...
ولی دین بحثش فرق میکنه...
دین چیزیه که تمام راه و روش زندگی انسان رو تعیین میکنه...
دین یعنی قانون زندگی....
هدف تکامله...
برای مثال: تا وقتی که آنتی ویروس ورژن 2008 هست ما از 2005 استفاده نمیکنیم...به این میگن حس تکاملی انسان.
در کتب مختلف ادیان به اسلام و پیامبر اشاره شده و اومدن اونو بشارت دادن...
در دین هیچ اجباری نیست ...
در مورد خواندن قرآن هم باید بگم طبق آزمایشی که تاثیر کلمات بر روح و جسم بدن رو نشون میداد بهترین اثرات برای زمان خواندن قرآن بوده...
ما باید دنبال این ریشه هم بریم که نه تنها خواندن قرآن ثواب بالایی داره بلکه نگاه کردن به حروف مقدس قرآن هم ثواب بالایی داره (خوانده نشه) به نظر من ما باید دنبال این اصل هم بریم که چه رازی در نگاه کردن به حروف قرآن است.
خداوند در قرآن میفرماید: اقم الصلاه لذکری...
به یاد ذکر بر پا کنید...
خواندن قرآن هم جزو اذکار است....
دعای بنده اینه: خدا توفیق عمل به قرآن به ما عنایت کند ...
خودش فرموده : بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را....(ادعونی استجب لکم)
(طاهر)

seied-taher
17-05-2008, 12:06
البته فکر نمیکنم یه خورده ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


باز شدن چاکرا ها هر کدوم علایمی داره ، مثلا چاکرا ی شیش اگه باز بشه ، میتونی مثلا چشم بسته همه جا رو

ببینی که البته این باز شدن چاکراها مراحل داره ، مثلا اگه روی شیش تمرکز کنی ، اول خواباتو میتونی کنترل کنی

بعد حس شیشمت تقویت میشه ، همین طور میره جلو که مثلا به جاهایی میرسی که میتونی با چشم سومت

یه جسمرو جابه جا کنی ، پشت دیوار رو ببینی و نمیدونم از این حرفا . برای این که ببینی چاکراهات چقدر بازه

میتونی بری تو این سایت ( که لینکش رو میدم ) و یه سری سوال پرسیده به انگلیسی که من خودم هر کاری

کردم نفهمیدم چی نوشته ! ولی میگن خیلی معتبره و میزان باز بودن تمام چاکراهات رو مشخص میکنه .

این یه راهه برای این که بفهمی کدوم چاکرات ، چقدر بازه ، یه راه دیگه هم هست ، اونم اینه که ببینی چه

قدرتایی داری که با باز بودن یه چاکرا انجام پذیره ، مثلا بعضی ها ذاتا از بچگی میتونن فکر بخونن که میشه گفت

چاکرای شیشون بازه نسبتا .

البته اگه هیچ اتفاقی هم نیوفته و فقط در چاکرا احساساتی ( مثل ضربان ، سوزن سزون شدن و ... ) بکنی ،

نشون میده که اون چاکرا داره فعال میشه . که فکر کنم بهترین راه اینه که بفهمی فعال شده یا نه .



سلام
ممنون از زحماتت
برای شما اتفاق افتاده؟

Hoaxes
17-05-2008, 16:16
سلام
ممنون از زحماتت
برای شما اتفاق افتاده؟


علیک سلام . قابلی نداشت .

چی برام اتفاق افتاده ؟

Hoaxes
17-05-2008, 18:45
راستی ببخشید ، شما احیانا وهابی نیستی؟ اون عکس آواتارت خودتی؟ ( دو تا سوال بود این ! )

seied-taher
18-05-2008, 08:31
راستی ببخشید ، شما احیانا وهابی نیستی؟ اون عکس آواتارت خودتی؟ ( دو تا سوال بود این ! )

چرا فحش میدی؟:18: وهابی چیه؟:31:
این آواتر عکس شهید پازوکیه...
در ضمن منظور من حالت هایی بود که توضیح دادی بعد از گوش کردن آهنگ اتفاق میفته.....

Hoaxes
18-05-2008, 09:55
چرا فحش میدی؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] وهابی چیه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این آواتر عکس شهید پازوکیه...
در ضمن منظور من حالت هایی بود که توضیح دادی بعد از گوش کردن آهنگ اتفاق میفته.....


آخه تو امضات نوشتی نمیدونم بهایی ها رو بی خیال شدم ، فکر کردم قبلا بهایی یا وهابی بودی ...

آره اونا هم ایجاد شده ... .

Hoaxes
18-05-2008, 09:57
راستی ببخشید این شهید پازوکی کی بیده؟ نکنه وهابیه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ببینم تو حرفات رنگ و بوی وهابیت میده ها [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مشکوک میزنی!

seied-taher
18-05-2008, 10:01
راستی ببخشید این شهید پازوکی کی بیده؟ نکنه وهابیه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ببینم تو حرفات رنگ و بوی وهابیت میده ها [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مشکوک میزنی!

یک سر بیا تاپیک تیریپ شهدا با هم بیشتر اختلاط میکنیم...:27:
منتظر نظرت هستم....
شهید پازوکی از شهدای تفحصه...

seied-taher
18-05-2008, 10:03
آخه تو امضات نوشتی نمیدونم بهایی ها رو بی خیال شدم ، فکر کردم قبلا بهایی یا وهابی بودی ...

آره اونا هم ایجاد شده ... .

من یه تاپیک زده بودم که پته بهاییا رو میریخت زمین که مدیر صلاح دونست که جمعش کنیم....

Hoaxes
18-05-2008, 16:32
من یه تاپیک زده بودم که پته بهاییا رو میریخت زمین که مدیر صلاح دونست که جمعش کنیم....


پس این مدیره مشکوک میزنه ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

راستی این تفحص چیه دیگه؟ نکنه یه جنگ بین وهابیا و بهائیا بوده؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] من از همون روز اول به تو شک داشتم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

seied-taher
18-05-2008, 17:19
پس این مدیره مشکوک میزنه ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

راستی این تفحص چیه دیگه؟ نکنه یه جنگ بین وهابیا و بهائیا بوده؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] من از همون روز اول به تو شک داشتم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نکنه بهایی هستی؟
آخه بهاییا خیلی به من گیر میدنااااااااااا:25::17:;)

Hoaxes
18-05-2008, 18:09
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

arial_moho
19-05-2008, 16:22
دوستان ازتون خواهش ميکنم بحثي خارج از موضوع تاپيک راه نندازين اين تاپيک داره از موضوع اصلي خودش منحرف ميشه

Hoaxes
19-05-2008, 18:49
نترس ، منحرفم بشه ، کم کم برمیگرده سر بحث اصلی خودش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

میگه گر صبر کنی ، ز قوره حلوا سازی (!) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

darkstreet
24-05-2008, 15:24
یه جوری میگید انگار وهابی ها چی هستن!!!
مسلما خیلی از اونا به صدتا مسلمون می ارزن نباید یکی رو مثلا همه قرار دادهمه به دنبال تعالی هستن و برای خودشون ارزش هایی دارن که ممکنه با ارزش های دیگران متفاوت باشه بهتره به ارزش های دیگران احترام بزاریم وگرنه ممکنه جنگ بر سر ارزش ها دنیا رو با بمب اتم نابود کنه


راستی چرا کسایی که بسیار به خدا نزدیک شدند و در عمیق ترین سطح عرفان هستند همه بودایی هستن؟ اونا که حقیقت رو می دونن و از ماورا همه چیز مطلع هستن چرا به سمت ادیان به نظر برتر دیگه نمیرن؟
مثلا همین لوبسانگ چرا مسلمون نشده؟ کسی که به این سطح از معرفت رسیده و خیلی از حقایق رو دیده واقعا عجیبه مه تا اخر عمر بودایی مونده و از دینش طرفداری شدیدی کرده

seied-taher
24-05-2008, 15:54
سلام حرف بالا رو منم تایید میکنم....
در مورد لیوسانگ و امسال ایشون باید بگم که مرتازهای هندی هم به این درجه از قدرت میرسن که همه اینها به خاطر ریاضتیه که میکشن و بس....
به اسلام و دین و ... هیچ ربطی نداره....

باید دید هدفشون چیه...
میخوان کجا رو بگیرن...
بعدشم این چیزا به خاطر نزدیکی به خدا نیست....
شیطان هم از قدرتهایی برخورداره که 100 برابر قدرتهای این آقایونه...
اما به خدا هیچ نزدیکی نداره....و رانده شده...

Hoaxes
26-05-2008, 11:41
به جز یه مسلمون شیعه ی درست و حسابی بغیه تفم نیستن ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


این یارو بودایی ها که میگی تو عمق و عرفانن و عارفن ، یا نمیدونی عرفان چیه ، یا این که نمیدونی عرفان چیه !

حالا بعدا معلوم میشه کدوم دین درست بود ... معلوم میشه که این بودایی ها که میگی عارفن ، چه بلایی

سرشون میاد ... منظورت تو از عرفان اینه که طرف بیاد رو هوا و چش و چالش رو با سوراخ کردن پیشونیش باز

کرده باشه و همیشه یه لبخند زده باشه و خیلی ملایم صحبت کنه؟ داشتن یه سری قدرت دلیل بر نزدیک بودن به

خدا نمیشه ، این نیرو هارو شیطون هم میتونه بده ، کل این مرتاضا و اینا به یه مرحله ای میرسن که باید قربون

صدقه ی شیطون برن تا شیطون فقط جلوشون ظاهر شه و لطف کنه بهشون بگه که چه غلطی بکنن ... بعدشم

یه لباس سفید می پوشه و میاد و یه لبخند میزنه و ریشش رو دراز میکنه و میشه عارف بالله!

هر چه قدر هم آدم خوبی باشه ، بوداییه و نجس . وسلام ________ !