مشاهده نسخه کامل
: بنــــــــدپايان
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شاخه بندپایان بزرگترین شاخه در میان جانوران و اصولا همه جانداران است. گوناگونی بندپایان به تنهایی از گوناگونی همه جانوران و گیاهان نیز بیشتر است. در حدود 75 درصد از گونههای شناخته شده بندپایان را حشرات تشکیل میدهند. اندازه بندپایان از کنههای میکروسکوپی تا خرچنگهای غول پیکر 1.5 متری که وسعت پاهایشان به 4 متر میرسد متغیر است. این جانوران بیشتر از هر نوع جانور دیگری در روی زمین گستردگی و تراکم دارند. بندپایان مهمترین گروهی هستند که موجودات دیگر از جمله انسانها مجبور به رقابت با آنها هستند.
ساختار بدنی
موفقیت بزرگ این جانوران ، نتیجه ساختمان اساسی بدن بویژه سازمان قطعه قطعهای و اسکلت خارجی کیتینی آنهاست. به احتمال قوی اجداد بندپایان را کرمهای آنلید پرتار و ابتدایی تشکیل میدهند و قطعات مناطق مختلف بدن در جریان تکامل در جهت بندپا شدن به راههای گوناگونی دقیقا تخصص یافتند. بدن بندپایان امروزی شامل سینه ، سر و شکم است و در بسیاری از موارد سر و سینه به هم چسبیده سر سینه را ساختهاند.
تمام بدن توسط زرهی کیتینی پوشانده شده که طی مراحل رشد لاروی یا در تمام طول زندگی متناوبا میافتد. پاراپودیای اجدادی تبدیل به زایدههای حرکتی بند بند و مشخصی شد که شکلها و کنشهای بسیار گوناگونی داشتند. پوشش کیتینی این قسمت سختی لازم را فراهم میآورد و در عین حال ارتباطات مفصلی را هم باعث میشود. کیتین در تشکیل چشمهای خاص این جانوران هم دخالت دارد.
دستگاههای بدن
دستگاه بینایی
دستگاه بینایی شامل چشمهای مرکب است. در این چشمها واحدهای بینایی کاملی در کنار هم گرد آمده و ساختارهای مرکب بزرگی را تشکیل میدهند. هر واحد بینایی ، خود شامل یک عدسی کیتینی و سلولهای حساس در برابر نور است. بندپایان چشمهای ساده هم دارند که در هر کدام از آنها یک عدسی روی تعدادی سلول حساس در برابر نور را میگیرد.
دستگاه گوارشی
دستگاه گوارش شامل روده اول ، دوم و سوم است. قسمتهای اول و سوم پوشش کیتینی دارند که دنباله اسکلت خارجی است و فقط روده دوم است که کار گوارش را انجام میدهد. غدد گوارشی بزرگی معمولا به روده میانی باز میشوند.
دستگاه تنفس
تنفس از طریق آبشش ، آبششهای کتابی ، ششهای کتابی یا سیستم نایی انجام میشود که همگی کیتینی هستند و از سطح بطور بند بند رو به خارج یا داخل بدن رشد یافتهاند. آبششها که خاصه سخت پوستان هستند، به صورت زوایدی پر مانند از پاها و سایر اجزای قطعه قطعه خارج شدهاند. آبششهای کتابی در خرچنگهای نعل اسبی و ششهای کتابی در عنکبوتها و عقربها حجرههایی هستند که در آنها صفحات آبششها در آب و ششها در هوا عمل میکنند. سیستم نایی شامل مجاری منشعب و متصل بهم هستند که از سطح بدن به تمام قسمتهای درونی میرسند. این سیستم در صدپایان و حشرات دیده میشود.
دستگاه گردش خون
بندپایان هم مانند نرم تنان دارای دستگاه گردش خون باز هستند که در آن خون قسمتی در رگها و قسمتی در سینوسهای خونی جریان دارد. قلبی لولهای شکل ، پشتی و ته باز مهمترین و اغلب تنها رگ خونی را تشکیل میدهد.
دستگاه دفعی
دفع از طریق دو اندام انجام میشود. بندپایان آبزی دفع را از طریق اندامهای لولهای شکلی انجام میدهند که نامهای مختلفی دارد. بندپایان ساکن خشکی بویژه حشرات دارای لولههای مالپیگی هستند که به روده سوم متصل هستند و در آنجا باز میشوند.
دستگاه عصبی
دستگاه عصبی از نوع نردبانی و مشابه دستگاه عصبی آنلیدهاست.
رده بندی بندپایان
زیر شاخه کلیسرداران
بدن دارای سر سینهای عموما بدون بند است. شکم بند بند ، یا یک قطعه است. به سر سینه اصولا 6 جفت زایده متصل است. نخستین جفت کلیسر ، دومین جفت پدی پالپ و چهار جفت آخر ، پاهای حرکتی هستند. فاقد آرواره یا شاخک هستند. خرچنگهای نعل اسبی ، عنکبوتهای دریایی و عنکبوتیان جزء این زیر شاخه هستند.
زیر شاخه آروارهداران
بدن دارای سر سینه و شکم است. سر سینه یا سر از خارج بدون قطعه مینماید. سینه ، شکم یا تنه قطعه قطعه است. در سر یک یا دو جفت شاخک یک جفت آرواره (ماندیبول ) و دو جفت ماگزیلا وجود دارد. سخت پوستان ، صد پایان ، هزار پایان و حشرات در این زیر شاخه قرار میگیرند.
مگس
پشه
سنجاقک
سوسک
شته
شته گردو
عنکبوت
جیرجیرک
زنبور عسل
موریانه
ملخ
پروانه
مورچه
عنکبوت سیاه زهردار صوبی
عنکبوت طلایی تار گرد
هیره ها و کنه ها
جایگاه حشرات و کنه ها در میان بندپایان
سخت پوستان
تیره ده پایان
میگو
زنبور عسل یاور انسان و محیط زیست
دراکولای برام استوکر ودراکولای ماها!!!
مگس
تکنیک عقیم سازی حشرات
راز نفس كشيدن حشرات
جزييات تازهاي از رفتار زنبورها كشف شد
زنبور تریکوگراما
نگهداری حشرات در مایعات
کرم ابریشم
سریعترین عنکبوت
جفت یابی در عنكبوت جهنده
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 1ZuWHQAsZmiZPNtXVlz%2Beu7X4CWx3hJVBKMJqirV2wsLXlmg 2l0vBX8bDrwCHCsRuE6RQG9xchyXKvkL3VIg%3D%3D.jpg [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مَگَس به دستهای از حشرات از راسته دوبالان گفته میشود.
مگسها داراي دو جفت بال جلويي مشخص هستند. دو جفت بال عقبي آنها تبديل به بالچه چاقو شکل به نام توازنگر هالتر یا بالانسیـِر شده است. مگس ها به دليل داشتن رژيم غذايي متفاوت، در مکانهاي مختلفي ديده مي شوند. برخي گياهخوار بوده و به عنوان آفت گياهان شناخته مي شوند، برخي پوسيده خوار بوده و در پاکسازي محيط زيست انسان را ياري مي کنند و برخي گوشخوار بوده و به عنوان دشمن ديگر حشرات در اکوسيستم نقش ايفا مي کنند. مگسها بطور گسترده در میان انسانها زندگی میکنند و میتوانند عامل پراکندگی بیماریها شوند.
Boye_Gan2m
09-05-2007, 22:04
سنجاقک
حشرات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) جانورانی هستند که دارای سر ، سینه و شکم میباشند و دارای یک جفت شاخک هستند. قطعات دهانی آنها برای جویدن ، مکیدن و لیسیدن بکار میرود. سینه دارای سه زوج پاهای بندبند و دو زوج بال است که تغییر یافته یا تحلیل یافته یا وجود ندارد و دارای یک قلب پشتی باریک میباشند. تنفس آنها با لولههای نای منشعب و شاخه است که هوا مستقیما از منفذ تنفسی به طرف بافتها میرود.
دفع آنها به کمک لولههای مالپیگی که متصل به روده عقبی است انجام میگیرد مغز از عقدههای مجتمع تشکیل گردیده و همچنین دارای دو طناب عصبی شکمی با عقدههای مشابه و متناوب و چشمهای ساده و مرکبند جنس نر و ماده از هم جدا است. منفذ تناسلی معمولا منفرد و در انتهای شکم قرار داد و معمولا تخم گذارند. تکامل و رشد بعد از باز شدن تخم تدریجی یا با دگردیسی صورت میگیرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رده بندی حشرات
زیر رده بیبالان یا بیدگردیسان
بدون بال هستند دارای دگردیسی کم یا فاقد دگردیسی هستند شکم آنها دارای زواید شکمی به اضافه دنباله است و دارای چندین راسته میباشند.
زیر رده بالداران یا حشرات بالدار
این حشرات معمولا دارای بالند بعضی اوقات بالهای آنها تحلیل رفته و کوچک شده است و گاهی بال وجود ندارد غیر از دنبالههای شکمی و زواید تناسلی ، زایدههای دیگری در آنها موجود نیست. دارای چندین راسته میباشند که راسته سنجاقکها شامل آنهاست.
راسته سنجاقکها
حشراتی بزرگ و اغلب دارای بدنی کم رنگ هستند. قطعات دهانی خردکننده دارند. چشمهای آنها بزرگ و برجسته و دارای بیش از 300000 واحد بینایی است. دارای دو جفت بال با رگبالهای زیاد است. یک رگبال قوی و متقاطع و یک بریدگی یا گرههایی در حاشیه جلوی هر یک از بالها وجود دارد. شکم آنها باریک و دراز است.
نحوه حرکت و تغذیه
حیوانات بالغ دارای پرواز قوی و کاری هستند و حشرات دیگر را در موقع پرواز صید میکنند و همچنین در هوا میتوانند زمانی توقف کنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نحوه تخمگذاری
در آب یا روی گیاهان آبزی تخم گذاری میکنند لاروها نیز آبزی هستند و با زایدههای لب پایین خود طعمه را صید میکنند. در حدود 11 تا 15 پوست اندازی دارند . از سه ماه تا 5 سال دارای دگردیسی تدریجی و آهسته درآیند. سپس برای آخرین پوست اندازی تا مرحله بالغ بالدار از آب خارج میشوند.
انواع گونه
دارای 5000 گونه اند و از پرمین تاکنون زندگی کرده و میکنند. راسته سنجاقکها دارای دو زیر راسته میباشند:
زیر راسته ناجوربالان: بالهای عقبی در قاعده پهنتر از بالهای جلو است و بالها در موقع استراحت در طرفین بدن قرار میگیرند. لاروها دارای آبششهایی در ناحیه راست روده میباشند و برای انجام عمل تنفس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) آب را به داخل و خارج راست روده میکشانند و این عمل به حرکت آنها نیز کمک میکند. مانند گومفوس ، آناکس اشنا ، سنجاقک و رسیمپتروم.
زیر راسته یوغ بالان: بالها متشابهند و در موقع استراحت بالها به صورت عمودی روی پشت آنها قرار میگیرد. لاروها دارای سه آبشش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) برگ مانند هستند مانند هترنیا ، ارژیا ، لستس. دانشنامه رشد
Boye_Gan2m
09-05-2007, 22:07
راسته راست بالان
راست بالان در مراحل جوانی به صورت لاروهایی با چشمهای مرکب هستند بالها تکامل مییابد و دگردیسی آهسته و تدریجی دارند و دارای اندازههای متوسط و بزرگند. قطعات دهانی خرد کننده دارند. بالهای جلوی آنها نازک و پوست مانند است و دارای رگبال میباشند. بالهای عقبی آنها غشایی حاشیهدار و دارای رگبالهای بسیار زیاد است این بالها به صورت بادبزنی زیر بال جلوی تا میخورد بعضی نیز بدون بالند، شکم معمولا دارای دنباله و اندام تخم ریز است. اکثرا آنها گیاهخوارند و دارای 230000 گونه میباشند و از کربونیفر تاکنون وجود دارند.
خزوکها یا سوسکهای حمام
بدن این جانوران پهن است قسمتی از سر در زیر سینه آنها قرار گرفته است شاخکهای این جانوران طویل و تیره رنگ است و اغلب آنها بدبو هستند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محل زندگی
روزها در سوراخها مخفی میشوند و در شب و تاریکی سریع میدوند.
نوع تغذیه
همه چیز خوارند، و از غذاهای فاسد شده، البسه ، چرم و کتاب و بسیاری از مواد دیگری تغذیه میکنند مانند سوسک آمریکایی یا پریپلانتا آمریکانا ، سوسک شرقی یا بلاتااوریبانتالی
سوسک آمریکایی یا پریپلانتا آمریکانا
بدنی پهن با رنگی تیره دارد و حیوان نر بالدار و کوچکتر از حیوان ماده است و حیوان ماده فاقد بال است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سوسک آلمانی یا بلاتاژرمانیکا
در این گونه نیز حیوان بدون بال و بزرگتر از حیوان نر است و حیوان بالدار است نرها دارای صدای مخصوص میباشند. ماده تخمهای خود را در کپسول کیتینی میریزد و آن را مدتی در انتهای شکم خود حمل میکند. در هر کپسول تعداد زیادی تخم وجود دارد. حیوان ماده میتواند سه تا چهار کپسول تولید نماید. نوزادهای تازه بیرون آمده سفید یا زرد رنگند پسی از چندن پوست اندازی رنگ پورهها تغییر میکند تا پس از آخرین پوست اندازی حیوان بالغ شود در جاهای مرطوب و تاریک زندگی میکند.
منبع:دانشنامه رشد
Boye_Gan2m
09-05-2007, 22:10
شته
شتهها از بالاخانواده Aphidoidea و راسته جوربالان (Homoptera) ، حشرات بسیار موفقی هستند که در غالب مناطق کره زمین و با بیشترین تعداد گونهای در مناطق معتدله یافت میشوند. منشا شتهها خانواده Archescytinidae میباشد که در دوره کربونیفر یا اوایل دوره پرمین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B1%D9%85%DB%8C%D9%86) وجود داشتهاند. تکامل این حشرات با پیدایش گیاهان گلدار ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 6+%DA%AF%D9%84%D8%AF%D8%A7%D8%B1) همراه بوده است. شتهها در حالت منفرد به سبب اندازه کوچک ، چندان قابل رویت نبوده لکن در سطوح جمعیتی بالا ، در سطح برگها و شاخههای گیاهان به خوبی نمایان میگردند. شتهها به طرق کاملا موثری فرایندهای رشدی گیاهان میزبان خود را تحت تاثیر میدهند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تنوع شتهها
حدود 4000 گونه شته شناسایی شده وجود دارند. شتهها در مقایسه با ده هزار گونه ملخ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) شناسایی شده و بیش از 15 هزار گونه پروانه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 7) شناسایی شده، گروه نسبتا محدودی را تشکیل میدهند. با وجود این تنوع شتهها به خاطر حالت چند شکلی و بوجود آمدن گونههای بیولوژیک جدیدی میباشد. بیشترین تعداد گونههای شته در مناطق معتدله فعالت داشته و در مناطق مذکور یک گونه از چهار گونه گیاهی موجود مورد حمله شتههای واقع میشود.
ساختمان شتهها
شتهها حشرات کوچکی به طول 1 تا 10 میلیمتر با بدنی نرم و از حشرات مکنده هستند. تعدادی از نسلها و یا تمامی آنها مشتمل بر مادههای بکرزایی هستند که نیازی به تلقیح نداشته و زندهزا میباشند. گونههایی نیز یک تناوب تولید مثل جنسی و غیر جنسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 85%D8%AB%D9%84) ، بکرزایی دورهای را نشان میدهند. شتههای بالدار موسوم به alatea و شتههای بیبال موسوم به apterae میباشند. حالت چند شکلی که وجود اشکال مختلف در داخل یک گونه است. از ویژگیهای شتههای محسوب میشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قاعده خرطوم شته رو به عقب و ما بین رانهایی جلویی حشره قرار دارد. شاخکها متشکل از دو بند قاعدهای کوتاه و ضخیم و بخش تاژکی باریکتر حداکثر چهار بندی که آخرین بند آن مرکب از یک بخش ابتدایی و یک بخش انتهایی باریکتر میباشد. در پشت هر یک از چشمهای مرکب یک برآمدگی چشمی متشکل از 3 عدسی موسوم به تریاوماتیدی دیده میشود. پنجه پاها دو بندی هستند. بالها فقط دارای یک رگبال طولی برجستهای هستند. یک جفت زایده موسوم به سیفونکول یا کورنیکول نیز در سطح پشتی حلقه پنجم شکم قرار دارد.
منشا شتهها
شتههای تیرههای phylloxeidae , Adelgidae , Aphididae به بالا خانواده Aphidoidea و راسته جوربالان یعنی حشرات تغذیه کننده از شیرههای گیاهی تعلق دارند. گرچه قدیمیترین سنگوارههای شناخته شده شتهها به نام Triassoaphis cubitus مربوط به دوره تریاسه میباشد. لکن تکامل شتههای بالا خانواده Aphidoidea حدود 280 میلیون سال قبل در دوره کربونیفر بوده است. شتههای اولیه از نظر رژیم غذایی احتمالا چند خوار بودند و از بافتهای پارانشیمی و یا آوندهای آبکشی تغذیه میکردند.
رده بندی شتهها
بورنر ، شاپوشنیکف ، ایستاپ رده بندیهایی را برای شتههای خانواده Aphididea ارائه نمودهاند. اختلاف نظر بسیارجزئی در رابطه با تعداد و محدوده هر یک از زیر خانوادههای شتهها وجود دارد. این خانواده دارای 10 زیر خانواده است. شتههای زیر خانواده Lachninae به عنوان یکی از ابتداییترین یا یکی از پیشرفتهترین گروههای شتهها به شمار میروند، موضوع مهمی که درباره آن نظریه مشترکی وجود ندارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پراکنش جغرافیایی
شتهها علیرغم داشتن جمعیتهای غالب در مناطق معتدله ، سطح پراکنش وسیع جهانی دارند. شتههای زیر خانواده Aphidinae و Drepanosiphinae از خانواده Aphididae که 70% درصد شتههای امروزی را تشکیل میدهند به یک منطقه خاص محدود نمیشوند ولی گسترش شتههای زیر خانوادههای Hormaphidinae , Greenideinae کل جمعیت آنها 7 درصد میباشد، بیشتر به جنوب شرق آسیا و استرالیا محدود میشود.
منبع:دانشنامه رشد
Boye_Gan2m
09-05-2007, 22:16
عنکبوتیان
شاخه عنکبوتیان یا کلیسرداران دارای تنوع و تعدد بسیاری بوده و گرچه پراکندگی گونههای آنها به پای سخت پوستان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B3%D8%AA%D8%A7%D9%86) نمیرسد لیکن گروه کثیری از بندپایان را که شامل 65000 گونه میباشند به خود اختصاص میدهند. کلیسرداران به دو گروه عمده تقسیم میشوند. پیکنوگونیدها یا عنکبوتهای آبی و کلیسراتا که خود متشکل از خرچنگ نعلیان یا مروستوماتا ، عقربها (اسکورپیونها) و عنکبوتیان (آراکیندا) هستند. همه ما کم و بیش با کلیسرداران آشنا هستیم. به عنوان مثال اغلب ما با عنکبوتها ، عقربها و کنهها برخورد داشتهایم. بسیاری از آنها ناقل عوامل بیماریزا بوده و خطرات بسیاری برای انسان و سایر حیوانات به همراه دارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اختصاصات کلیسرداران
بدن از دو قطعه پروزوما و اپیستوزوما تشکیل شده است. زواید پروزومایی عبارتند از: کلیسرها ، پاهای آروارهای و چهار جفت پای حرکتی ، کلیسرداران فاقد شاخک میباشند.
زواید چند مفصلی و یک شاخهاند.
تبادلات تنفسی به کمک آبششهای کتابی ، ششهای کتابی یا تراشهها صورت میگیرند.
دفع از طریق غدد پیش رانی و لولههای مالپیگی انجام میگیرد.
دارای چشمهای ساده میانی و گاهی اوقات چشمهای مرکب جانبی میباشند.
سکومهای گوارشی به تعداد 2 تا 6 جفت هستند. رده بندی کلیسرداران
رده گزیفوسوریده
مانند خرچنگهای نعل اسبی شکل که دریازی هستند. سر سینه دارای سپر پشتی است که به شکم جوش خورده لولا است. تنفس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) از راه آبششهای کتابی است. چشمهای مرکب دارند. رشد از طریق لارو است و دارای 5 گونه هستند.
رده پیکنوگونیدا
عنکبوتهای دریازی هستند. سر و سینه و پاهای باریک و دراز دارند. شکم تحلیل رفته است. فاقد چشمهای مرکب هستند و پاهای حامل تخم در هر دو جنس روی سر قرار دارند و دارای 500 گونه هستند.
رده عنکبوتیان
عقربها ، عنکبوتها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] A%D9%87%D8%A7) ، کنهها در این گروه قرار دارند و ساکن خشکی هستند و بعضی زندگی ثانویهای در آب دارند. معمولا گوشتخوار و شکارچی هستند. فاقد چشمهای مرکب هستند. با ششهای کتابی یا نایی یا هر دو تنفس میکنند. حدود 3500 گونه دارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عنکبوتها
عنکبوتها از شناخته شدهترین عنکبوتیان بوده و دارای پراکنش جهانی میباشند. عموما گوشتخوار بوده و در زیستگاههای مختلفی چون سطح سنگها ، روی درختها و گیاهان زندگی میکنند. برخی از آنها شکار خود را به دام میاندازند در حالی که گروهی دیگر به شکار حمله کرده و یا در کمین آن مینشینند.
عنکبوتها قادر به سوراخ نمودن پوست انسان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] AF%D9%86) نمیباشند اما گزش برخی از گونه ، برای انسان خطرناک است به عنوان مثل سم نوعی عنکبوت به نام بیوه سیاه سم عصبی بوده و موجب ایجاد جراحات دردناک ، تشنج عضلانی ، و نهایتا از کار افتادن دستگاه تنفس و مرگ میگردد.
جنسهای عنکبوتها
از این راسته میتوان جنسهای تارانتولاها ، عنکبوتهای دریچه ساز ، فولکوس ، عنکبوت قهوهای ، بیوه سیاه و عنکبوت گرگی را نام برد.
عنکبوت منزوی قهوه ای
در سالهای اخیر ، عنکبوت دیگری به نام عنکبوت منزوی قهوهای مورد شناسایی قرار گرفته که گزش آن برای انسان ، بسیار خطرناک میباشد. در برخی از عنکبوتها گزش منجر به نکروز بافتی شده و درمان آن معمولا به آهستگی صورت میگیرد.
عادات عنکبوتها
یکی از مهمترین عوامل موثر در زندگی آنها ، توانایی تنیدن تار است. این ابریشم یا تار ، از جنس اسکلروپروتئین بوده و در اثر تماس با هوا ، سخت میگردد. این ابریشم در کارهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. بعضی از عنکبوتها پرده های کوچکی تنیده و اسپرمهای خود را روی آن قرار میدهند. همچنین بعضی از گونهها از آن برای ساختن پیله استفاده میکنند و تخمهای خود را درون آن میگذارند. اما اکثر گونهها از ابریشم برای ساختن رشتههای تار عنکبوت استفاده میکنند.
میگالومورف
عنکبوتهایی با اندازه متوسط تا بزرگ بوده، سوراخهایی در داخل زمین ایجاد نموده و یا پردههایی ورقه مانند یا قیفی شکل ایجاد میکنند. تارانتولاها و عنکبوتهای دریچه ساز که درهایی لولایی برای سوراخهای خود ایجاد میکنند نیز جزء میگامورفها محسوب میشوند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تنیدن تار
بعضی از عنکبوتها نظیر خانوادههای دیکتینیده و آگلنیده پردههای نامنظمی میتنند. در حالی که پردههای تنیده شده در بعضی خانوادههای دیگر بسیار منظم است. بعضی از عنکبوتها ، نظیر عنکبوتهای گرگی اصلا تار نمیتنند. سالتیسیدهها جهنده بوده و بر روی زمین گاه روی گیاهان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 6) به سر میبرند. این گروه از عنکبوتها نیز تار نمیتنند بلکه آشیانههای خود را با ابریشم مفروش میسازند. توموسیده یا عنکبوتهای خرچنگ مانند تار نمیتنند.
کنهها
بعضی از کنههایی که خون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 88%D9%86) میمکند ، چرخه کامل زندگی خود را در روی بدن یک میزبان میگذرانند و فقط در هنگام پوست اندازی موقتا ارتباط خود را با آنها قطع میکنند. اقسام دیگر با هر بار پوست اندازی از میزبان خود جدا میشوند و پس از پوست اندازی باید میزبانی تازه برای خود بیابند. نوزاد این جانواران با یک بار که خون بمکد میتواند ماهها زنده بماند و بالغها با یکبار تغذیه ، تا سالها ممکن است نیاز به غذا نداشته باشند. کنههای مختلف ناقل عوامل بیماریزا هستند که مهره داران را آلوده میکنند.
خرچنگهای نعل اسبی
چند گونه از خرچنگهای نعل اسبی که در فاصله 200 میلیون سال گذشته بدون تغییر ماندهاند فسیلهای زندهای هستند که در سواحل ماسهای اقیانوس یافت میشوند و در آنجا با حفر ماسهها زندگی نیمه منزوی را میگذرانند.
منبع:دانشنامه رشد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جیرجیرک آفریقایی
جیرجیرکحشرهای است از تیره راست بالان رده آنسیفرا یاشمشیریها (Ensifera) خانواده جیرجیرکهاGryllidae.
راست بالان حشراتی هستند که در انتهای بال آن ها کلفت و سر بال آن ها نازک است. ملخها،سوسریها و جیرجیرکها در این راسته قرار دارند. قطعات دهانی خورد کننده هستند. بالهای جلویی باریک و بالهای عقبی نازک و تا شده در زیر بالهای جلویی هستند. بسیاری بدون بال هستند. گیاهخوارند و 25 هزار گونه دارند. آن ها بخشی از خانوادهٔ بزرگ سیکادیدی هستند، خانوادهای شامل ملخ ها و جیرجیرکها. گونهٔ نر این حشرات برای جلب نظر ماده ها، با لرزش پوست شکمش موسیقی مینوازد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زنبور عسل یکی از حشرات مفید برای انسان است که متعلق به رده دوبالان میباشد. زنبور عسل خیلی پیش از انسان در روی زمین بوجود آمده و زندگی میکرده است. زنبور عسل حدود 150 میلیون سال قبل وجود داشته و مشغول زاد و ولد بوده است. منتها با این تفاوت که در آن فاقد یک زندگی اجتماعی بوده و مثل خیلی از زنبورهای غیر عسلی امروزی ، زندگی انفرادی داشته و هر زنبور لانه مخصوص بخود را داشته و در آن زندگی میکرده است. کندو محلی است که زنبورها در آن تولد یافته ، کار کرده ، خواهران و برادران خود را پرورش داده و مواد غذایی لازمه را در آن انبار و ذخیره میکنند. زنبور عسل دارای نژادهای مختلف است و ساختمان بدنی پیچیدهای دارند.
ساختار بدن زنبور عسل
سر
در جلوترین قسمت بدن قرار داشته و شامل اعضای زیر است: دو عدد چشم مرکب ، سه عدد چشم ساده ، دو عدد آنتن و دهان با خرطوم. بزرگی چشمها وسیلهای است که زنبوردار به کمک آن به راحتی میتواند زنبور نر را از کارگر تشخیص دهد. زیرا چشمهای زنبور نر بزرگتر بوده و از عقب سر بهم میرسند، ولی در زنبور کارگر و ملکه بهم نمیرسند. کار آنتنها ، لمس کردن و بوییدن است. زنبور به کمک خرطوم ، شهد را از روی گلها جمع آوری و از راه دهان به داخل کیسه عسلی میفرستد.
سینه
از سه حلقه کیتینی درست شده و اعضای زیر به آن اتصال دارند: چهار عدد بال یا پر که دو عدد آنها بالهای جلویی و دو عدد دیگر بالهای عقبی هستند. شش عدد پا که جفت عقب آن دارای حفرههایی به نام سبد میباشند و زنبور عسل در دوران فعالیت خود گردههای گل در آن پر و با خود به کندو حمل میکند. این سبدها در کارگران بزرگتر از نرها هستند.
شکم
در قسمت انتهایی بدن قرار داشته، از 6 حلقه کیتینی پشتی و 6 قطعه شکمی تشکیل شده است. در انتهای شکم مخرج برای دفع مدفوعات دیده میشود. از راه همین مخرج ، زنبور قادر است خاری را که در داخل بدنش جای دارد، خارج کرده و نیش بزند. زنبور نر نمیتواند نیش بزند، چون اصلا نیش ندارد.
غده های مهم
در داخلا دو طرف سر کارگر یک جفت غدهای به نام غدههای شیری وجود دارد که از خود مادهای به نام شیر یا ژله شاهانه ترشح میکند و با آن ملکه و لاروهای خیلی جوان را تغذیه مینمایند.
غدههای بزاقی همراه با یک جفت غده سینهای بوسیله یک کانال مشترک ، ترشحاتشان را به داخل دهان زنبور میریزند. ترشحات این غدهها در موقع لارو بودن صرف تنیدن به دور خود شده و پس از رشد و تبدیل به یک زنبور کامل ، نقش غده بزاق دهان را در زندگیشان بازی میکنند.
غدد زیر آروارهای که در کارگران خیلی کوچک و غیرفعال بوده و در ملکه بسیار بزرگ و فعال است. مادهای بوسیله این غده ترشح میشود که با بوی مخصوصش باعث تمیز ملکه از سایر زنبورها میشود.
در زیر شکم زنبورها 4 جفت غدههای مومی وجود دارد که سه جفتش فعال هستند و موم ترشح میکنند و بکار ساختن سلولها و شان میخورند.
غدههای بویایی: در پشت زنبورها غدهای به نام غده بویایی دیده میشود که کارش تشخیص بوهاست.
غدههای مخزنی: سه عدد غده در مخزن به نام غدههای مخزنی ، مدفوعاتی را که در آنجا ذخیره شدهاند، مرتب ضد عفونی میکنند.
نژادهای زنبور
زنبور هندی Aspis Indica
کمی کوچکتر از زنبور عسل معمولی بوده ، قدر کارگرش 13 میلیمتر میباشد. سلولهایی را که با موم در روی شانها درست مینماید از سلولهای زنبور عسل کوچکتر هستند.
زنبور درشت Apis Dorsata
در هندوستان و چین زندگی نموده و بزرگترین نوع زنبور عسلی است که تاکنون شناخته شده است. به حالت وحشی زندگی کرده و در زیر شاخههای درخت شانش را میچسبانند. سالانه چند بار از نقطهای به نقطه دیگر کوچ مینمایند.
زنبور ریزApis Florea
از همه زنبورها کوچکتر بوده و فقط یک شان درست میکنند که مثل زنبورهای درشت به زیر شاخه درخت میچسباند به حالت وحشی در هندوستان و جنوب ایران یافت میشوند.
زنبور عسل معمولی Apis Meaifica
همان زنبور عسل معمولی است که فقط آنها را در دهات و شهرها برای تولید عسل در کندوها نگهداری میکنند. خواصی را که از یک نژاد خوب باید انتظار داشت عبارتند از: آرام باشند و نیش نزنند، پر محصول باشند، بچه به اندازه لازم بدهند، گلهای شهددار را به سرعت پیدا کنند، در مقابل امراض مقاوم باشند، مصرف عسل زمستانی آنها کم باشد، رشد سالانهشان را هر چه زودتر شروع کرده و سریع به حداکثر رشدشان برسند. از مهمترین نژادهای این زنبور میتوان به زنبور عسل اروپای مرکزی ، زنبور سیاه ، زنبور ایتالیایی قفقازی و زنبور نژاد ایرانی نام برد.
آفات و بیماریهای زنبور عسل
از مهمترین بیماریها میتوان به لوک آمریکایی ، لوک اروپایی ، نوزما ، کنه دونی ، یبوست ، شپشک زنبور عسل و کرم موم خوار اشاره کرد.
شتهٔ گردو یکی از حشرات متعلق به Hyalesthes mlokosiwiczi sing است که در خانواده Cixiidea از راسته جوربالان قرار دارد. این شتهها دارای بدنی نسبتاً دراز و پهن هستند. شاخکها از قسمت زیرین چشمهای مرکب خارج میشوند. خرطوم کوتاه و بالها نسبتاً عریض هستند و اکثر دارای لکههای سیاه رنگ روی آن هستند.
گونههای این خانواده در روی گیاهان زندگی کرده و از آنها تغذیه میکنند. این حشرات با چالاکی بیشتری جهیده و در مسافت کوتاهی به پرواز اقدام میکنند. این حشرات در بیشتر نقاط دنیا از جمله ایران، ترکیه و روسیه انتشار دارند. این گونه در ایران با تغذیه از برگ و ساقههای درختان بید، تبریزی، مو، انجیر و گردو به باغات آسیب میرسانند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موریانه حشرهای است از راسته مساویبالان.
موریانهها حشراتی هستند که بدنی نرم دارند و به کندی حرکت میکنند به حکم طبیعت تا پایان عمر در دژ تاریکی که محل اجتماع آنهاست به سر میبرند. زیرا در روشنایی آفتاب و فضای باز یارای ایستادگی در برابر دشمنان بیشمار خود را ندارند از نظر ساختمان بدنی و چگونگی رشد (دگردیسی) به سوسکهای حمام شباهت دارند. موریانهها حشراتی هستند اجتماعی که دو نوع از آنها دیده میشود: یک نوع در داخل چوبهای منازل زندگی میکنند و نوع دیگر مخصوص نواحی استوایی بوده و در بیابانها برای خود مسکن میسازند و طول خانههایشان گاهی به ۵ متر و قطرش به ۸ متر میرسد و بسیار هم سخت است، بطوری که با کلنگ هم شکسته نمیشود.
در حالت کلی موریانهها، شاه، ملکه، شاهزاده، کارگر و سرباز دارند و اگر تپه آنها را بشکافید همه اینها را از هم تشخیص خواهید داد. تعداد زیادی از موریانهها با استفاده از چوبهای جویده شده و یا گل لانههای بزرگی درست میکنند. این لانهها بسیار اصولی ساخته شده و برای ساخت آن هر موریانه وظیفه مشخصی دارد. معمولاً موریانهها در درون لانههایشان پنهان میشوند، ولی در صورتی که کسی مزاحم آنها شود یا برای تشکیل اجتماع جدید قصد پرواز داشته باشند، از لانههایشان بیرون میآیند.
تنوع موریانهها در هر دسته
امروزه در حدود دو هزار گونه موریانه در دنیا میشناسیم که در مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر فراوانند یکی از نمونههای بزرگ و معروف آن موریانه تپه سیاه است که در دماغه امید (جنوب افریقا) به سر میبرند و نام علمی آن آمی ترمز آتلانتیکوس است. گونه دیگری که خیلی نزدیک به این نوع و دارای عادات مشابه است در افریقا و همچنین در استرالیا و بعضی نواحی آمریکا و هندوستان و مالایا و سواحل مدیترانه یافت میشود. البته بطور عمده در سراسر ایالات متحده آمریکا و نیز در قسمت جنوبی کانادا یافت میشود. در اروپا تا مناطق شمالی این قاره مثلاً تا پاریس و وین جای زیست موریانه است، اما پرشمارترین موریانهها در مناطق باران خیز مدارگانی یافت میشوند.
در موریانهها نیز مانند مورچهها چند شکلی در هر دسته دیده میشود. یعنی در هر اجتماع موریانه تعداد زیادی موریانههای کارگر و و موریانههای مدافع یا سرباز موجود هستند. وظیفه کارگران تهیه غذا برای مجتمع است، یعنی چوب را میخورند و سپس گوارده آن را در اختیار دیگر موریانهها قرار میدهند. سربازان بال ندارند، کور هم هستند، ولی با این وصف جنگجویان دلیری به شمار میروند. موریانه ملکه میتواند تا سی هزار تخم در یک روز بگذارد. او قادر به حرکت نیست و برای زنده ماندن کاملاً به موریانههای کارگر متکی است. بعضی از موریانههای ملکه میتوانند تا ۵۰ سال زندگی کنند.
ساختار بدن موریانهها
بسیاری از مردم موریانه را با مورچه سفید اشتباه میگیرند. اگر چه موریانهها نیز مانند مورچهها جانورانی اجتماعی هستند، ولی به کلی با آنها تفاوت دارند. موریانه کمدی کلفت، رنگی روشن و شاخکهای یکنواخت و خمیده دارد. شکل هر موریانه به نوع وظیفهاش در اجتماع موریانهها، بستگی دارد. برای مثال کارگرانی که وظیفه غذا دادن و تمیز کردن ملکه را به عهده دارند، معمولاً کور بوده و بدون بال هستند و دستگاه تناسلی هم ندارند. فقط موریانه نر دارای ۴ بال است و بیش از چند روزی زندگی نمیکند، یعنی پس از جفت گیری با نر تنها فرد ماده (ملکه) است که در اجتماع موریانهها زندگی میکند و دارای شکمی بزرگ است و کارش فقط تخمگذاری است.
در دستگاه گوارش موریانهها که از چوب استفاده میکنند، عدهای از تک یاختگان از دسته فلاژلهها به نام «پلی ماستیژین» زندگی میکنند که با موریانهها زندگی اشتراکی دارند، بدین نحو که این تک سلولیها دیاستازی به نام سلولاز ترشح میکنند که موجب هضم و نرم شدن چوبها میشود و در این حالت موریانهها چوبهای نرم شده را میخورند.
تپه های موریانهای و زندگی اجتماعی موریانهها
تپههای موریانهای که بهوسیله موریانههای تپه سیاه ساخته میشوند ممکن است به شکل لکههای نمایانی در تمام نقاط دامنههای کوهستانی جنوب غربی دماغه امید دیده شوند. سطح هر تپه درست مانند سطح خارجی مغز دارای برجستگیها و شیارهای مخصوصی است. بزرگترین آنها در حدود ۶۰ سانتیمتر بلندی دارد و پهنای قاعده آن نیز به ۶۰ سانتیمتر میرسد اگر یکی از آنها را بشکافیم دیده میشود که داخل آن مانند اسفنج است و از تعداد زیادی اتاقک تشکیل شده که عرض هر کدام از آنها ۲.۵ سانتیمتر است و با دریچههای کوچک راه دارد.
گرچه در یک تپه موریانهای بزرگ ممکن است بیش از ۵۰۰۰۰ موریانه زندگی کنند ولی داخل آن همیشه تمیز است. این تمیزی به این دلیل است که موریانهها مدفوعات خود را به منزله سیمان در ساختن دیوارههای تپه و اتاقکها بکار میبرند و لاشهها را نیز میخورند و مصرف میکنند. بیشتر ساکنین تپه حشرات کوچکی به طول ۵ میلیمتر هستند که سرهایی سفید و بدنی به رنگ خاکستری تیره دارند. اینها کارگرها را تشکیل میدهند کارگرها ممکن است نر یا ماده باشند اندام تناسلی آنها رشد نمیکند و فعالیتی ندارد و فقط اثری از آن باقی است موریانههای کارگر کاملاً کورند و کارشان جمع آوری غذا و رسیدگی به بچهها و پرستاری از شاه و ملکه و شاهزاده هاست.
موریانه ملکه میتواند تا ۳۰۰۰۰ تخم در یک روز بگذارد او قادر به حرکت نیست و برای زنده ماندن کاملاً به موریانههای کارگر متکی است بعضی از موریانههای ملکه میتوانند تا ۵۰ سال زندگی کنند که از طول همه حشرات دیگر بیشتر است. افراد دیگری که در حدود یک دهم کلیه ساکنین تپه را تشکیل میدهند و با کارگران تفاوت دارند سربازها هستند که رنگشان زرد و سرشان بیضی شکل است و یک جفت آرواره بلند و نوک تیز دارند که سلاح آنها را تشکیل میدهد کار آنها دفاع در برابر هجوم دشمنان خارجی است. سربازها در کار کارگرها شرکت ندارند ولی همیشه برای حمله به دشمنانی که میخواهند به زور وارد جایگاه آنها شوند آمادهاند. بزرگترین دشمن موریانهها، مورچهها هستند که اگر آنها را بگیرند فورا میکشند و لاشه شان را برای تغذیه به لانه خود میبرند.
لانهسازی
در مناطق مدارگانی، بسیاری از موریانهها لانه سازی میکنند. لانههایی به صورت تپهها و گنبدها که حدود ۲۰ متر وسعت و ارتفاعی شاید بیشتر از ۱۰ متر از سطح زمین دارند. برخی دیگر از موریانهها درخت آشیان هستند، یعنی آشیانههایی به اندازههای گوناگون معمولاً به بزرگی یک توپ بستکبال، بر فراز درختان میسازند. موریانهها در داخل چنین آشیانههایی خود را از خطر حمله پرندگان، سوسمارها، عنکبوتها و مورچهها مصون میدارند.
آشیانه برخی از موریانههای افریقایی مانند چتر است، طوری که آب باران به اطراف آن سرازیر میشود. دستهای دیگر از موریانهها، لانه خود را به گونهای میسازند که دمای درون آن هماهنگپذیر گردد. لانه و آشیانه سازی موریانهها نمونه شگرفی از کار غریزی است. این کار بر عهده کارگران نوزاد نهاده شده است. چرا که کارگران تازه تولد یافته هیچگاه در لانه پدر و مادر خود زیست نمیکنند و در نتیجه راهی برای آموختن لانه سازی ندارند.
شاخه بندپایان موفقترین جانوران بوده و نسبت به سایر شاخهها از تعدد و تنوع بیشماری برخوردارهستند. بطوری که از میان قریب به یک میلیون و پانصد هزار گونه جانوری شناخته شده 4/3 آن را بندپایان به خود اختصاص میدهند. بسیاری ازبندپایان برای ما شناخته شده هستند بویژه حشرات که در اکثر زیستگاهها بسر میبرند. موفقیت این شاخه از جانواران ، نتیجه ساختمان اساسی بدن بویژه سازمان قطعه قطعهای و اسکلت خارجی کیتینی آنهاست. بندپایان شامل چندین زیر شاخه هستند.
زیر شاخه آروارهداران
بدن دارای سر سینه و شکم یا سر است. سر سینه یا سر از خارج بدون قطعه مینماید. سینه ، شکم یا تنه قطعه قطعه است. در سر یک یا دو جفت آرواره و دو جفت ماگزیلا وجود دارد. سخت پوستان ، صد پایان ، هزار پایان و حشرات در این زیر شاخه قرار میگیرند.
رده حشرات
حشرات یا شش پایان ساکن خشکی هستند و بعضی بطور ثانویه آبزی شدهاند. سر 6 قطعه وسینه 3 قطعه است که معمولا دارای 3 جفت پا و دو جفت بال است. شکم اصولا 11 قطعه بدون زواید حرکتی دارد. چشمها مرکب و سادهاند. بیش از 800 هزار گونه دارند.
حشرات به دو رده بالداران و بدون بالان رده بندی میشوند.
زیر رده بدون بالان
انواع ابتدایی ، بدون بال و بدون دگردیسی هستند.
راسته پرتورا
فاقد شاخک بوده و اولین جفت پاهای حرکتی به اندامهای حسی مبدل گشتهاند. فاقد چشم ساده و مرکب و دارای چشم کاذب هستند. لوله های مالپیگی به صورت برجستگیهای کوچکی تحلیل رفته اند. سیستم تراشهای ساده بوده و یا اصلا فاقد آن میباشند. بدن 12 مفصلی و فاقد زایده سرسی است. پیش از کامل شدن تعداد مفاصل شکمی از تخم خارج شده لذا اصطلاحا آنامورف هستند..
راسته دیپلورا
این راسته را آپتر نیز مینامند. بدن کوچک و نرمی داشته و محیطهای تاریک و مرطوب را ترجیح میدهد. دارای شاخک طویل و فاقد چشماند. شکم 11 مفصلی و دارای سرسی است. لولههای مالپیگی پاپیلایی شکل میباشند.
راسته کلمبولا
دارای بدنی نرم و کوچک و شاخکهای کوتاه میباشند. چشمهای مرکب کوچک و یا تحلیل رفتهاند. معمولا جهنده بوده و این عمل را بواسطه عضو جهنده خاصی انجام میدهند. فاقد سرسی شکلی و لولههای مالپیگی میباشند. پوست اندازی به صورت اپیمورف است. یعنی تعداد مفاصل شکمی جانور به هنگام خروج از تخم کامل میباشند از این راسته جنس انوتوموبریا را میتوان نام برد.
راسته تیزانورا
خصوصیات بسیار نزدیک با راسته تیزانورا دارد و اصطلاحا دم مویی نامیده میشوند. اعضای راسته تیزانورا که ماهی نقرهای نیز نامیده میشوند. دارای بدن نسبتا طویل و فلسداری میباشند. شاخکها طویل و چشمهای مرکب رشد کردهاند. تعداد مفاصل شکمی 12 عدد بوده و در انتها به سرسی طویلی ختم میشود و لولههای
مالپیگی و تراشهها بسیار رشد یافتهاند. از این راسته جنس ترموبیوس را میتوان ذکر کرد.
زیر رده حشرات بالدار
راسته راست بالان
ملخها،سوسریها و جیرجیرکها در این راسته قرار دارند. قطعات دهانی خورد کننده هستند. بالهای جلویی باریک و بالهای عقبی نازک و تاشده در زیر بالهای جلویی هستند. بسیاری بدون بال هستند. گیاهخوارند و 25 هزار گونه دارند.
راسته پوست بالان
قطعات دهانی خورد کننده هستند. بالهای جلویی کوتاه و بالهای عقبی بلند و نازک هستند. در نقاط تاریک بسر میبرند. شب فعال هستند و 1200 گونه دارند.
راسته ایزوپترا یا جوربالان
موریانههادر این گروه قرار دارند. بالها مشابه و نازک هستند. زندگی اجتماعی دارند. بیشتر ساکن مناطق گرمسیری هستند. چند شکلی دارند و 2000 گونه دارند.
راسته سنجاقکها
سنجاقکدر این راسته قرار دارد. بالها مشابه و دارای رگبالهای تور مانند هستند. بال سنجاقکها به سمت عقب تا نمیشود اما در گروهی از آنها بالها در هنگام استراحت تا میشوند. چشمهای مرکب بسیار مشخص دارند. شکم باریک و دراز است. صیاد هستند. آبششهای نایی دارند. 5000 هزار گونه دارند.
راسته نوروپترا
مورچهگیرها در این گروه قرار دارند. بالها مشابه هستند. لارو دارای قطعات دهانی خورد کننده یا مکنده است. گوشتخوارند و از حشرات و کنهها تغذیه میکنند. 5000 گونه دارند.
راسته پولک بالان
پروانههاو بیدها در این گروه قرار دارند. دارای خرطوم هستند. در بیدها بال در زمان استراحت افقی میماند. شاخکها پرمانند و یا رشتهای هستند.
راسته دوبالان
مگسهاو پشهها در این گروه قرار دارند. قطعات دهانی سوراخ کننده و مکنده هستند و قسمتی از آنها در خرطوم واقع است. بالهای عقبی کوچک است. 100 هزار گونه دارند.
تولید مثل در حشرات
به جز چند مورد استثنایی عمل لقاح از طریق جفتگیری صورت میگیرد و تخم گذاشته میشود. در جنین جوانههای مولد زواید بدن به توالی از جلو به عقب ظاهر میشوند. هنگامی که لارو سر از تخم بیرون میآورد. شبیه جانور بالغ است و فقط کوچکتر هستند. لاروها طی پوست اندازیهای متوالی رشد میکنند و سرانجام محفظههایی در دیواره بدن پدید میآید و دیسکهای شفیرهای شروع به پیدایش میکند. تغییر شکل لارو کرمی شکل به جانور بالغ در درون پیله انجام میشود. در این مرحله محفظههایی که محتوی دیسکهای شفیرهای هستند باز میشوند و زواید جانور کم کم ظاهر میشوند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پشهها جزء حشرات بوده و به زیر رده بالداران یا حشرات بالدار تعلق دارند. حشرات بالدار دارای بالند بعضی اوقات بالهای آنها تحلیل رفته و گاهی وجود ندارد و دارای زایدههایی به نام دنبالههای شکمی و زاوید تناسلی هستند. پشه ها به راسته دوبالان تعلق داشته و در زیر راسته راست درزان قرار میگیرند.
راسته دوبالان
تعداد رگبالها کم است و بالهای کم است و بالهای پسین تبدیل به دو اندام کوتاه متورم شده است که هالتر نامیده می شود بعضی از آنها بدون بالند، ضمایم دهانی آنها سوراخ کننده و مکنده است عده ای از آنها دارای ضمیمه دهانی اسفنجی می باشند که اغلب تشکیل یک خرطوم میدهد بخشهای مختلف بدن مشخص است شکم دارای 4 تا 9 بند است و لاروهای آنها معمولا بدون پا هستند دگردیسی آنها کامل است و غالبا روز پروازند.
زیر راسته راست درزان
لاروها اغلب دارای سر مشخصاند. شفیرهها برهنه میباشند. بالغها از یک شکاف مستقیم که در سطح پشتی شفیره تولید میشود بیرون میآیند.
باریک شاخکان
این حشرات دارای شاخکهای بلند میباشند که 6 تا 39 بند دارد.
پشهها
این حشرات باریک و ظریف و خرطوم آنها طویل و در مادهها سوراخ کننده است. بدن آنها قوزدار است.
نحوه تغذیه
نرهای بالغ از شیره گیاهان تغذیه میکنند ولی غذای مادهها منحصرا از خون جانوران است. روی بدن پرندگان پستاندارانو انسان مینشیند و از خون آنها تغذیه میکنند.
آسیب رسانی
پشهها حشراتی زیان آورند برخی از آنها امراض شدیدی را منتقل میکنند دارای 1500 گونهاند مانند کولکس که دارای گونههای مختلفی است. کولکس پیپییان که مالاریای پرندگان را منتقل میکند پشه مولد مرض مالاریا ، عامل مرض مالاریا را به انسان منتقل مینماید و پشه معمولی شبها از خون انسان تغذیه مینماید ولی ناقل میکروب نیست. این دو حشره بسیار باهم شبیهاند بدن آنها از فلسها پوشیده شده است شاخکهای آنها بلند است که در نرها شبیه پرمرغ ولی در مادهها ساده است در خرطوم آنها شش سوزن وجود دارد.
در پشه معمولی ، تخمهایی که حیوان ماده میگذارد چسبیده بهم است و در سطح آب قرار میگیرد، در صورتی که در پشه مولد مالاریا تخمها پراکنده و جدا از هم در سطح آب قرار میگیرد. لارو پشه معمولی دارای لوله تنفس بلندی است و هنگام تنفس لوله را خارج از سطح آب میگذارد و بدن لارو نسبت به سطح آب مایل است در صورتی که لوله تنفس لارو پشه مولد مالاریا کوتاه و بدن لارو آنها موازی سطح آب است. زایدههای دهانی در پشه معمولی کوتاهتر از خرطوم و در پشه مولد مالاریا زایدههای حسی دهانی مساوی خرطوم است. هنگام نشستن روی دیوار پشه معمولی موازی سطح قرار میگیرد در صورتی که بدن پشه مولد مالاریا عمود بر سطح دیوار است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ملخها ، پروانهها ، مگسها و بسیاری از جانوران دیگر رده حشرات را تشکیل میدهند. حشرات دارای انواع مختلف بوده و فراوانترین و کثیرالانتشارترین جانوران میباشند و به خاطر ساختار ویژه بدنشان قادر به زندگی در شرایط گوناگون محیطی میباشند. ملخ دارای قطعات دهانی خرد کننده میباشد. دگردیسی ملخ ناقص است. ملخها در سرایر جهان در بیشتر چراگاهها ، علفزارها و کشتزارهای کنار جاده وجود دارند و در محلی که زندگی میکنند علفها ، چمنها و سایر گیاهان برگدار را میخورند.
مشخصات بدن
اسکلت خارجی
بدن از اسکلت خارجی کتینی تشکیل شده است و اسکلت خارجی از صفحات سخت تشکیل شده که بوسیله درزهایی از جنس کوتیکول نرم و جداست و در نتیجه بندها و ضمایم بدن میتوانند حرکت کنند. زیر کوتیکول رنگ آمیزی متنوع ملخهاست که باعث میشود به رنگ محیط دربیایند.
سر
یک جفت شاخک باریک بندبند با موهای حسی و دو چشم مرکب جانبی و سه چشم ساده. قسمت بیشتر سر در یک قطعه جوش خورده یا اپیکرانیوم جای گرفته که شامل تارک پشتی و گرههای جانبی و پیشانی است. در زیر پیشانی دهان قرار دارند که دهان شامل یک لب فوقانی ، یک زبان میانی ، دو فک جانبی که شامل دندانها می باشد ، یک جفت آرواره زیرین و یک لب تحتانی پهن شامل دو زایده حسی کوتاه.
سینه
سینه تشکیل شده از پیش سینه ، میان سینه و پس سینه. در هر یک از قطعات سینهای یک جفت پای بند بند وجود دارد و در میان سینه و پس سینه علاوه بر پاها به هر کدام ، یک جفت بال متصل است. قطعات هر بند دارای یک قطعه پشتی چهار صفحهای ، یک قطعه پهلویی سه صفحهای و یک قطعه سینه یا جناغ شکمی فرد است.
اجزای پا
پیش ران ، پی ران ، ران ، ساق و مچ. مچ از سه قسمت ابتدایی که دارای چهار جفت بالشتک در سطح شکمی و قسمت انتهایی که دارای یک نرمه یا برجستگی نرم در خارج آن دو چنگال میباشد. این نرمههاست که ملخ را قادر میسازد که روی سطح صاف خود را نگه دارد. پایی که به آخرین قسمت سینه مربوط است یک ران بزرگ دارد که دارای عضلاتی قوی است و یک ساق طویل که برای جهیدن بکار میرود. بالهای پیشین ضخیم ولی بالهای عقبی پهن و غشایی است. این بالها به صورت بادبزنی تاخورده و در زیر بالهای پیشین قرار دارد و در حین پرواز باهم باز میشود.
مشخصات بال
هر بال به صورت یک برآمدگی کیسه مانند از پوشش بدن ظاهر میگردد و به شکل غشایی دولایی نازک و پهن میشود و در داخل آنها نایها وجود دارد و اطراف نایها سینوسهای خونی یافت میشود. کوتیکول به دور نایها ضخیم میشود و به این ترتیب رگبالها تشکیل میشود. شکل و طرح رگبالها در گونهها آنچنان ثابت است که در طبقه بندی مورد استفاده قرار میگیرد.
شکم
شکم استوانهای و باریک است و مرکب از یازده قطعه یا بند میباشد. بند انتهای شکم برای جفتگیری مناسب است. در طول پهلوهای زیرین سینه و شکم ده جفت سوراخهای کوچک به نام منافذ تنفسی وجود دارد. که به دستگاه تنفس وصل میشود. در هر طرف اولین بند شکمی پرده صماخی تخم مرغی شکلی وجود دارد که اندام شنوایی حیوان است.
در ملخ نر 8 بند به قطعات قلابی شبیه ولی بند 9 و 10 بهم چسبیده و بند 11 صفحه فوق مخرج را تشکیل میدهد و یک خار کوچک به نام دنباله شکمی در یک طرف قسمت عقب بند 10 شکمی وجود دارد و جناغ بند 9 اندام جفتگیری را تشکیل میدهد. در ملخ ماده جناغ 8 وجود ندارد و جناغ 9 طویل است و یا صفحه جانبی در بند 10 دیده میشود و انتهای شکم دارای 2 لوب زوج میباشد که اندام تخمگذاری را تشکیل میدهد.
عضلات
در سر عضلات کوچک و مرکب وجود دارد که شاخکها و قطعات دهانی را حرکت میدهد. در سینه عضلات بزرگی موجود است که بالها و پاها را حرکت میدهد. تعدادی از عضلات شکم حرکات تنفسی را انجام میدهد و عدهای نیز در اندامهای تولید مثلی موثرند.
دستگاه گوارش
شامل حفره دهانی و مری باریک است که تا چینه دان بزرگ ادامه پیدا میکند. پس از چینه دان یک پیش معده یا سنگدان وجود دارد و بخش میانی شامل معده است که به شش جفت روده های کور معدی اتصال مییابد. پس از معده بخش عقبی یا روده میباشد که قسمت قدامی نازک و ناحیه میانی باریک و به راست روده که متسع است ختم میشود.
دستگاه گردش خون
قلب لولهای و باریک است و در مقابل دیواره پشتی شکم داخل یک حفره دل پوشی جای دارد. حفره دل پوشی از دو پرده عشایی و ماهیچهای عرضی ظریف احاطه شده است. خون از راه سوراخهای جانبی زوج و کوچک یا منافذ جانبی قلب که دریچه دارد وارد قلب شده و به توسط انقباضات قلب به داخل یک آئورت پشتی که به طرف سر امتداد دارد با فشار به جلو رانده میشود.
سپس خون وارد یک حفره کاذب شده و پس میان اندامهای داخلی راه مییابد و سرانجام داخل حفره دل پوشی میگردد. دستگاه جریان خون مانند سایر بندپایان باز و حفرهایست و در آن مویرگ و یسیاهرگ وجود ندارد پلاسمای خون محتوی گلبولهای بیرنگ است که با از بین بردن موجودات زنده ریز خارجی به مثابه بیگانهخوار ، عمل میکند.
دستگاه تنفسی
منافذ تنفسی یا روزنههای زوج به یک مجموعه لولههای هوای روپوستی و قابل ارتجاع به نام نایها متصل میگردد و نامها به تمام قسمتهای بدن منشعب میگردد. کوچکترین شاخهها ، یا نایژک اکسیژن را به یاختههای بدن رسانده انیدرید کربنیک را مستقیما از آنها خارج میسازد. ملخ برخلاف بعضی حشرات دارای چندین کیسه هوایی بزرگ با دیوارههای نازک در شکم میباشد که در آنها انقباض و انبساط متناوب دیواره بدن به راندن و خارج کردن هوا در دستگاه نایی کمک میکند. در دم چهار زوج اولی روزنه یا منافذ تنفس باز و شش تای خلفی بسته است و در بازدم عکس ترتیب دم برقرار است بطوری که گردش هوا در نایها معین و مشخص می باشد.
دستگاه وازنش
بافتهای قدامی بخش عقبی لوله گوارش به تعدادی لولههای مالپیگی رشته مانند اتصال دارد این لولهها در حفرههای خونی جای دارد و انتهای آزاد آنها مسدود است. دیواره لولهها از یک لایه بافتهای بزرگ درست شده که اوره و املاح را از خون گرفته و به داخل روده تخلیه میکند.
دستگاه عصبی
مغز یا عقدههای فوق مری در سر واقع است و از سه جفت عقدههای به یکدیگر جوش خورده درست شده است که اعصابی به چشمها ، شاخکها و سایر اندامهای واقع در سر میفرستد. مغز بوسیله دو رابط عرضی در دور مری به عقدههای زیر مری متصل میگردد. این عقدهها نیز سه جفت است. هر بند سینهای دارای یک زوج عقده با اعصابی به طرف پاها ، بالها و اندامهای داخلی میباشد فقط پنج زوج عقده شکمی وجود دارد که اعصابی به اندامهای خلفی میفرستد. همچنین یک دستگاه عصبی سمپاتیک یا احشایی موجود است که مرکب از یک قسمت سرحنایی با عقدهها و اعصابی که به مغز و روده و معده و قلب اتصال مییابد و مجموعه ظریف کوچکی از اعصاب محیطی در زیر پوست دیواره بدن قرار دارد.
اندامهای حسی
موهای حسی موجود در شاخکها ، دهان ، دنبالههای شکمی و قطعات انتهایی پا
اندامهای رویایی در شاخکها قرار د ارد.
اندامهای چشایی روی زایدههای حسی قرار دارد.
چشمهای ساده
اندام شنوایی که از یک پرده صماغ کشیدهای تشکیل یافته است که با الیاف عصبی حسی متصل است.
دستگاه تولید مثل
جنس نر و ماده از هم جداست دستگاه تناسلی نر شامل بیضه (دو عدد) و لولههای بسیار باریک که به مجرای دابران ملحق میشود. مجرای دابران به یک مجرای انزالی میپیوندد و به این مجرا غدههایی وصل میشود و این مجرا به هنگام جفتگیری به خارج باز میشود. در حیوان ماده هر تخمدان از چندین لوله مواد تخم باریک شونده درست میشود. که در آن تخمکها تشکیل و خود به یک تخم راهه اتصال مییابد و لوله تخمراهه باهم یکی شده و یک مهبل میانی تشکیل میدهد که به طرف عقب امتداد مییابد و به یک جسم نطفهای کوچک یا کیسه ذخیره اسپرماتوزوئید میپیوندد و جام نطفهای در موقع جفتگیری اسپرم دریافت کرده و ذخیره مینماید. منفذ دستگاه تناسلی ماده در سطح شکمی به خارج مربوط میشود.
وضع طبیعی
در روزهای گرم بهار لاروهای جوان از تخم بیرون آمده و پس از چند روز این پورهها که فاقد بالها و اندامهای تولید مثلیاند کوتیکول آنها نرم شده میافتد. پورهای که بیرون میآید هوا را میبلعد و در نتیجه بر حجمش اضافه شده و سپس کوتیکول سخت و تیره رنگ میشود. هر یک از اینها پنج یا شش مرحله لاروی داشته و دوره رشد و کامل شدن آنها به 30 تا 50 روز یا بیشتر طول میکشد ابتدا بالها رشد میکنند و در آخرین پوستاندازی به اندازه نهایی خود میرسند. اینها هر دو انواع رستینها مخصوصا اقسام تازه و آبدار و شاداب را میخورد.
اهمیت اقتصادی
حشرات به علت تعداد زیاد و روابط آنها با انسان ، دارای اهمیت اقتصادی بزرگی هستند و بعضی از آنها برای انسان مفید و بسیاری
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پروانهها متعلق به راسته پولک بالان از رده حشرات هستند. دارای خرطوم هستند، بالها پردهدار و پولکدار است. لارو قطعات دهانی خورد کننده دارد. در پروانهها بال در زمان استراحت عمودی میماند. شاخکها گرز مانند یا گره دارند.
ساختار بدن
سر یک حشره شامل 6 قطعه بهم جوش خورده است که 4 قطعه آن دارای زایده هستند. ماندیبولها و اولین ماگزیلها نسبت به دهان در اطراف واقع میشوند و یک لب بالایی دهان را از جلو محافظت میکند. ماگزیلای دوم لب پایینی را میسازد. این اندامهای ذکر شده قطعات دهانی خورد کننده و جونده را تشکیل میدهند. در پروانه ماگزیلا به صورت قطعات دهانی مکنده خارج میشود.
هر یک از 3 قطعه سینه در بردارنده یک جفت پا است و به قطعات دوم و سوم یک جفت بال نیز متصل است. در شکم حشره 7 قطعه اول بدون زایده هستند. در قطعات هشتم و نهم زایدهای وجود دارد که به کار تخمگذاری کمک میکنند. مخرج در قطعه دهم قرار دارد. دو قطعه آخر سینهای و 8 قطعه اول شکمی دارای اسپیراکلهای زوجی هستند که به دستگاه تنفسی نایی منتهی میشوند.
پوست بدن
سطح بدن دارای پوششی ویژه است که در دوران رشد پس جنینی و به هنگام پوست اندازی به شدت تحت تاثیر اعمال فیزیولوژیک مختلف قرار میگیرد. پوست بدن بر عکس کرمها و نرمتنان از استحکام و مقاومت زیادی برخوردار است. بررسیهای بافت شناسی پوست که بوسیله میکروسکوپ نوری انجام شده نشان میدهد که پوست از دو لایه مشخص یکی سلولهای اپیدرمی یا هیپودرم و دیگری لایه کوتیکول تشکیل میشود. پوست بدن بطور کلی وظایف زیر را انجام میدهد.
بدن را در برابر عوامل فیزیکی و مکانیکی مختلف محیط مانند زرهی محافظت میکند.
از تبخیر آن بدن که در زندگی حشرات دارای اهمیت ویژهای است جلوگیری کرده و مانع نفوذ مواد سمی و خارجی به بدن میشود.
حشره را در برابر تغییرات بیش از اندازه گرمای محیط محافظت میکند.
غدههای پوستی
غدههای پوستی اعم از تک سلولی یا چند سلولی بلافاصله در زیر کوتیکول و یا اندکی فراتر قرار میگیرند. ترشحات آنها در مراحل مختلف زندگی حشره ، اعمال بسیار گوناگونی را انجام میدهند. مهمترین غدههای پوست عبارتند از: غدههای چرب کننده ، غدههای مومی ، غدههای لاکی ، غدههای ابریشمساز و غدههای پوست اندازی.
ماهیچههای بدن
بیش از یک قرن است که معلوم شده است ماهیچههای بدن حشرات مانند دیگر بند پایان بجز در موارد استثنایی عموما از تیپ مخطط است. رنگ آنها معمولا روشن و یا خاکستری است اما ماهیچههای بال زرد ، نارنجی و یا قهوهای روشن است. اینگونه رنگ آمیزی به سبب وجود رنگدانههای گوناگونی است که در ساختمان آنها پراکندهاند. چون بدن حشرات و پیوستهای آنها از بندهای زیادی تشکیل شده است به این دلیل تعداد ماهیچهها برای تامین حرکات آنها بسیار زیاد و قابل توجه است. چنانچه در بدن لارو بعضی از پروانهها تعداد آنها 3000 و گاهی بیشتر است.
دستگاه تنفس
تنفس بوسیله شبکهای از لولههای میان تهی ویژه به نام تراشه صورت میگیرد. مجموع این لولهها و انشعابات متعدد آنها بطور کلی سیستم تنفسی حشره را بوجود میآورد. تراشهها لولههای اکتودرمی منشعبی هستند که در دو طرف جانبی بدن بوسیله روزنههای متقارن به نام استیگمات به بیرون باز میشوند.
تراشهها به رنگ نقرهای شفاف بوده و درون آنها دارای پوشش کوتیکولی مارپیچی به نام تنیدیوم میباشد. انتهای هر یک از لولههای تنفسی به یک سلول تراشهای و لولههای تنفسی بسیار باریک به نام تراکئول ختم میشود. این تراکئولها که قطر آنها کمتر از یک میکرون میباشد برای اکسیژن رسانی بطور مستقیم به سوی اندامها ، بافتها و سلولهای بدن کشیده میشود.
دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون حشرات در مقایسه با دیگر جانوران بیمهره سلومدار بسیار ساده بوده و تنها از یک لوله پشتی تشکیل شده است. این لوله در ناحیه شکم معمولا قلب و در قفسه سینه و سر ، آئورت را بوجود میآورد. در پروانه لوله پشتی با خانههای قلب است. در اینحالت قلب به تعدادی اطاقک که در بیشتر موارد شماره آنها به 8 عدد میرسد تقسیم شده است. جریان خون به داخل قلب بوسیله روزنههای جانبی آن که در حد فاصل خانهها قرار دارند انجام میگیرد.
تولید مثل
عمل لقاح از طریق جفتگیری صورت میگیرد و تخم گذاشته میشود. در پروانه جنین به صورت رشد نیافتهای از تخم درمیآید و در ظاهر به کرمهای حلقوی میماند. این لاروها طی پوست اندازی متوالی رشد میکنند و سرانجام محفظههایی در دیواره بدن پدید میآید و دیسکهای شفیرهای شروع به پیدایش میکنند. این دیسکها جوانههای درونی هستندکه بعدها زایدههای جانور بالغ مانند بالها ، پاها و قطعات دهانی جدید از آنها حاصل میشوند. تغییر شکل لارو کرمی شکل به جانور بالغ در درون پیله انجام میشود. در این مرحله محفظههایی که محتوی دیسکهای شفیرهای هستند باز میشوند و زواید جانور بالغ کمکم ظاهر میشوند.
انواع پروانه
پروانه اطلسی
این حشره شبزی بزرگترین بالها را در میان گروه پروانهها دارد. اما بدن او کوچک است و در حدود 5 سانتیمتر طول دارد. بالهای جلویی نوع بالغ به سمت عقب خم شده و هر چهار بال او دارای طرحهای نیمه شفاف میباشند.
پروانه بلوطی
این پروانه درشت هیکل دارای شاخکهای بسیار کوچکی است و تا به سن بلوغ نرسد٬ غذا نمیخورد. نرها و مادهها از نظر اندازه و رنگ با همدیگر فرق دارند. نوع نر خیلی بزرگتر از نوع ماده است. نوع ماده تا زمانی که نوع نر آن را پیدا کند و با او جفتگیری نماید٬ پرواز نمیکند.
پروانه شطرنجی دم چلچلهای
این پروانه استوایی که در همه جا پراکنده است٬ یک پرواز کننده قوی میباشد و احتمالا برای پیدا کردن غذا مهاجرت میکند. پیله این پروانه به خوبی استتار شده و در صورت مورد تهدید قرار گرفتن٬ شاخ چنگالی شکل پشت سرشان را باد میکند. این شاخ بوی تنفر انگیز و بدی را در فضا منتشر میکند.
پروانه فینیقیهای
نام دیگر این پروانه آپولوی کوچک میباشد. این پروانه در مناطق کوهستانی زندگی می کند و به ندرت درمناطق پایینتر دیده شده است. طرح روی بالهای این پروانه متغیر است بالهای او بسیار نازک بوده و دارای پولکهای ظریفی میباشند که نیمه شفاف به نظر میآید. پروانه فینیقیه در مقابل سرما بسیار مقاوم است و با وجود آن فقط در فصل تابستان فعال است.
پروانه کوچک پستچی
این پروانه استوایی درحاشیه جنگلها زندگی میکند و از شهد گل ساعتی تغذیه میکند. گونه این پروانه دارای 30 رنگ مختلف بوده و با لرزاندن بالهای خود پرندگان مزاحم را از خود دور میکند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همه مورچهها دارای زندگی اجتماعی هستند، یعنی مورچهها در دستههای جدا از هم زندگی میکنند. در هر دسته سه نوع مورچه وجود دارد: ملکه که وظیفه آن تخم گذاری و به دنیا آوردن نوزادان است. عدهای مورچههای کارگر هستند که فاقد بال میباشند و کار آنها جمعآوری دانهها و مواد غذایی و حفر لانه و نگهداری تخمها و نوزادان میباشد. تعداد کمی از افراد یک لانه ، مورچههای نر ماده هستند که دارای چهار بال نازک میباشند. اندازه گروههای مورچهها بسیار متنوع است. برخی از این گروهها یا دستهها فقط شامل چند دوجین مورچه هستند، در حالی که در دستههای دیگر صدها هزار مورچه فعال زندگی میکنند.
ساختمان مورفولوژیکی مورچه
مورچهها گر چه از نظر اندازه ظاهری با یکدیگر فرقهای زیادی دارند، ولی از جهت شکل ظاهری کم و بیش شبیه یکدیگر هستند. بر روی سر مورچه یک جفت شاخک یا آنتن وجود دارد. این شاخکها مدام حرکت میکنند، زیرا اینها شاخکهای معمولی نیستند، بلکه اندامهای بویایی جانور به شمار میروند. بنابراین مورچه در عین حال که فاقد بینی است، ولی حس بویایی دارد. شاخکها همچنین به مورچه کمک میکنند تا مورچههای دیگر را بشناسند و با آنها ارتباط برقرار کنند.
سر مورچه شامل مغز ، یک جفت چشم مرکب و آروارههای قوی و دهان است. علاوه بر چشم مرکب ، بیشتر مورچهها دارای اندام بینایی دیگری به نام چشم ساده هستند. بین شکم و تنه این حشرات پایهای وجود دارد که بوسیله آن شکم میتواند حرکات زیادی در جهات مختلف انجام دهد. مورچههای کارگر دارای سر کوچکی هستند، در صورتی که نر مادهها دارای سری بزرگ میباشند. آروارههای این حشره نسبتا قوی است و پاهایش به چنگال ختم میشوند.
بالهای جنس ماده حشره مذکور پس از جفت گیری میافتند. عمر مورچههای کارگر 8 تا 10 ماه ، مورچه ملکه یک سال و مورچههای نر ماده فقط دو هفته است، یعنی پس از جفتگیری با ماده میمیرند.
غذای مورچهها
هزاران نوع مورچه در جهان زندگی میکنند که هر نوعی زندگی و غذای مخصوص به خود را دارند.
مورچه خرمن چین : مورچهای است که از گیاهان اطراف خود دانه میچیند و به لانه خود میبرد و از آنها استفاده میکند.
مورچه شیر دوش یا گلهدار : این مورچهها به شکار شتههامیروند، آنها را گله گله در لانه جای میدهند و با نواختن ضربههای محکمی بر پهلویشان ، مایع شیرین مزهای از اندامشان برای خود میدوشند.
مورچههای باغبان : دسته دیگر از مورچهها باغبانی میکنند، یعنی قارچهای بسیار ریزی را میپرورند و خوراکشان را فقط از آنها تهیه میکنند. برای کشت قارچها نیاز به باغچهای هم دارند که برای این کار خمیری فراهم میکنند و قارچهای مورد نظر خود را بر روی آن میکارند.
مورچههای آسیابان : این نوع مورچهها با کله بزرگ و فکهای نیرومندشان دانهها را آسیاب میکنند.
انواع مورچهها
مورچههای تپه ساز ، همچون مورچههای چوبزی در انگلستان فراوان هستند. این مورچهها چنان بلند خانه سازی میکنند که گاهی ارتفاع ساختمانهایشان به یک متر و پهنای آن به 30 سانتی متر میرسد.
برخی از مورچهها ، بردهدار هستند، یعنی دسته دسته همچون گروههایی که عازم ماموریت نظامی هستند، به سراغ مورچههای کوچکتر میروند. تخمها ، کرمها و شفیرههای آنها را غارت میکنند و از آنها نگهداری میکنند تا بالغ شوند و در این هنگام آنها را به بیگاری وامیدارند.
در آفریقای مرکزی ، آمریکای جنوبی و نیز آسیای جنوبی ، پارهای از انواع مورچهها ، گوشتخوار هستند. گاهی آنها را مورچههای قزاق گویند. چون بسیار بیرحم هستند و در ستونهای طولانی مانند نظامیان جنگجو در جستجوی جانداری به راه میافتند تا از گوشت بدن او تغذیه کنند.
زندگی اجتماعی مورچهها
در حدود 8000 گونه مختلف مورچه وجود دارد و همه آنها در گروههای فامیلی زندگی می کنند این حشره درمقایسه با حشرات دیگر لانه سادهتری میسازد بیشتر آنها در زیر زمین تونلهایی حفر میکنند یا با استفاده از موادی خاکریز (پرچین) درست میکنند در طول تابستان مورچههای بالدار از لانه بیرون آمده و بطور دسته جمعی حرکت میکنند آنها جفت گیری میکنند و برای تشکیل اجتماع جدیدی پرواز کرده و میروند.
مورچههای صحرا نشین اجتماعی در طول شب یک توده مخروطی موقت درست میکنند آنها برای این کار از بدنشان استفاده میکنند مورچهها به همدیگر میچسبند و از یک شاخه درخت آویزان میشوند آنها بوسیله پنجههایشان به یکدیگر میچسبند و این مخروط را میسازند. یک لانه مورچه از چندین اطاقچه که بوسیله تونلهایی به هم مرتبط میشوند، تشکیل شده است.
چرخه زندگی مورچه
چرخه حیات مورچه بسیار جالب است. مادههای یک کلنی یعنی ملکه تا ارتفاع زیادی در آسمان به پرواز در میآیند و نرها نیز به دنبالشان میروند. پس از این پرواز جفت گیری ، نرها فورا میمیرند و ملکه پایین میرود و به تنهایی آغازگر یک گروه یا دسته جدید میشود. او آشیانهای حفر میکند و تخم میگذارد. پس از آن که کرمهایی که فاقد پا هستند، از تخم بیرون میآیند، ملکه مادر به آنها کمک میکند تا پیلهای به دور خود بتنند. هنگامی که مورچه جوان به اندازه کافی رشد کرد، ملکه یک سر پیله را سوراخ میکند و مورچه را از داخل محفظه خود خارج میسازد. این کارگران تازه نفس ، تقریبا به فوریت زندگی پر کار و فعال خود را آغاز میکنند که وقف ملکه و بقیه اعضای گروه است.
kiarash3500
17-06-2007, 23:38
مرسي خيلي جالب بود
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر چند بیشترعنکبوتهامایع سمی از خود تولید می کنند. اما، این عنکبوت یکی ازمعدود گونه های عنکبوتها می باشد که برای انسان خطر آفرین می باشد.این عنکبوت به طورمعمول خجالتی است و از حشراتی که در تار خود به دام می اندازد تغذیه می کند. به هر حال در صورتی که او را لمس کنید ممکن است درمقابل شما را نیش بزند. زهر او به سرعت درد شدیددرقربانی ایجاد کرده وممکن است او را فلج کند. امریکا، این گونه عنکبوت هر سال در حدود 6 نفر را می کشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این گونهاستوایی عنکبوتها، در بین گونه هایآمریکایی، بزرگترین تارگرد را می سازد. هر تار گرد می تواند تا قطر (2پا)61 سانتیمتربزرگ شود که از جنسابریشمزرد و سختی ساخته می شود. صدها عدد از این عنکبوتها در کنار همدیگر زندگی م یکنند و تارهای آنها انبوهی ازنخرا ایجاد می کند که می تواند بزرگترین حشرات را به دام بیاندازد. عنکبوتهای دیگر وابسته به این تارها بوده و حشراتی که روی تار های تندیدهشده توسط دیگر عنکبوتهای تار گرد، به دام افتاده اند،می دزدند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هیره ها و کنه ها معمولترین و شایع ترین عضو گروههایبند پایانهستند. این بند پایان بر خلاف دیگر انواع خود، دارای بدن دو قسمتی نیستند. بیشتر هیره ها دارای بدن نرم بوده و غیرانگلی هستند. آنها انواع مختلف غذاها ازبرگهای فاسد شده گرفته تا تکه های پوست انسان را می خورند. کنه ها بزرگتر و انگلی هستند. آنها از طریق مکیدنخونزندگی می کنند. بعد از غذا خوردن، بدن یک کنه تا ده برابر اندازه طبیعی اش بزرگ می شود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر چند بیشترعنکبوتهامایع سمی از خود تولید می کنند. اما، این عنکبوت یکیازمعدود گونه های عنکبوتها می باشد که برای انسان خطر آفرین می باشد.اینعنکبوت به طورمعمول خجالتی است و از حشراتی که در تار خود به دام میاندازد تغذیه می کند. به هر حال در صورتی که او را لمس کنید ممکن است درمقابل شما را نیش بزند. زهر او به سرعت درد شدیددرقربانی ایجاد کرده وممکن است او را فلج کند. امریکا، این گونه عنکبوت هر سال در حدود 6 نفر را می کشد.
سلام
کارتون جالبه..خسته نباشید
عنکبوتها جز حشراتن؟من فکر میکنم جز بندپایان هستن اما حشره نیستن.درسته؟
Marichka
25-06-2007, 00:19
سلام
کارتون جالبه..خسته نباشید
عنکبوتها جز حشراتن؟من فکر میکنم جز بندپایان هستن اما حشره نیستن.درسته؟
سلام دوست عزيز
ممنون از نكته سنجي و يادآوري شما :20:
بله درسته، حشرات خودشون آخرين گروه از طبقه بندي بندپايان هستند و همه ي بندپاها حشره نيستند ! :46:
براي اطلاعات دقيق تر اين مطلب رو مرور بفرماييد:
رده ي پاياني مربوط به معرفي حشرات و جايگاه اونها هست.
پايدار و پيروز باشيد :11:
=========================
جايگاه حشرات و كنهها در شاخه بندپايان
مقدمه
در اين جلسه در مورد تعيين جايگاه حشرات و کنهها بعنوان مهمترين آفات گياهان زينتي مطالبي توضيح داده ميشود.
شاخه بندپايان يا آرتروپودا (Arthropoda) به چهار زير شاخه تقسيم ميشوند :
2- کراستاسهآ (Crustaceae)
3- کليسراتا (Chelicerata)
4- آتلوسراتا (Atelocerata)
1- تريلوبيتا (Trilobita) تريلوبيتا (Trilobita)
تريلوبيتا که اولين بندپايان هستند در درياها زندگي ميکردند و حدود 500 تا 600 ميليون سال قبل بيشترين فراواني را داشتند و در حال حاضر تعدادي از گونههاي آنها بصورت فسيل شناسايي شدهاند .
کليسراتا (Chelicerata)
در اين بندپايان که فاقد شاخک هستند بدن از دو قسمت تشکيل شده است. قسمت اول سفالوتوراکس (Cephalothorox ) و قسمت دوم آبدومن (Abdomen ) است . در قسمت سفالوتوراکس 6 پيوست وجود دارد که پيوستهاي اول بنام کليسر ( Chelicer ) است که در واقع اندامهاي تغذيهاي آنها را تشکيل ميدهد .
پيوستهاي دوم به اعضاي حسي بنام (Pedipalp ) تبديل شده است و 4 پيوست ديگر براي راه رفتن مورد استفاده قرار ميگيرد .
اين زير شاخه بطور کلي شامل سه رده است که در بين آنها رده عنکبوتها مانند آراکنيدا (Arachnida) از اهميت بيشتري برخوردار است و در منابع مختلف شامل يازده راسته بوده بعضي از آنها به شرح ذيل است:
- راسته عقربها يا اسکورپيوز (Scorpiones) است در اين بندپايان شکم بصورت عريض به قفسه سينه يا سفالوتراکس متصل ميشود و از دو قسمت تشکيل شده است، قسمت ابتدائي عريض (Mesosoma) و قسمت انتهايي (Metasoma) که به نيش ختم مي شود کاملاً باريک است. عقربها موجوداتي هستند که داراي فعاليت شبانهاند، روزها در محيطهاي مختلفي مخفي ميشوند و عموماً از حشرات و ساير بندپايان تغذيه ميکنند.
- راسته عنکبوتها يا آرانه(Araneae) است. شکم عنکبوتها باريک و به سفالوتراکس (Cephalothorax) متصل ميشود. شکم فاقد ساختمان حلقه حلقه بوده و يکپارچه بنظر ميرسد. اندامهاي حسي مخصوصاً در عنکبوتهاي نر رشد زيادي کرده و در انتها کاملاً متورم هستند و اندام جفتگيري عنکبوتها در روي پيديپالپها قرار دارد.
عنکبوتها از چه موادي تغذيه ميکنند؟
عنکبوتها از جمله مفيدترين بندپايان هستند که در اکوسيستم هاي طبيعي نقش بسيار ارزندهاي در کاهش جمعيت گونههاي آفت دارند. در واقع همه آنها حشرهخوار يا از ساير بندپايان تغذيه ميکنند.
- راسته آکاري (Acari) يا کنهها: بدليل اهميتي که تعدادي از کنهها مخصوصاً کنههاي خانواده تترانيکيده (Tetranychidae) بعنوان آفات گياهان زينتي دارند در جلسات بعدي بطور مفصل توضيح داده خواهند شد.
- راسته رطيلها (Sulifugae): اندازه رطيلها بزرگتر از عنکبوتهاست. کليسرهاي آنها رشد بسيار زيادي دارد و به آنها ظاهر ترسناکي داده است.
آيا رطيلها نيش ميزنند؟
بر خلاف تصوري که در بين مردم وجود دارد رطيلها فاقد نيش و غده سمي هستند اگر چه ممکن است بعضي از رطيلها مانند مورچه گاز بگيرند ولي چون کليسرهايشان خيلي قوي است امکان آلوده شدنشان به ويروسها و باکتريها وجود دارد و لذا در انسان ايجاد بيماري ميکنند ولي بطور کلي رطيلها فاقد نيش هستند.
كراستاسهآ (Crustaceae)
يکي ديگر از شاخه سختپوستان کراستاسهآ (Crustacea) بزرگترين گروههاي بندپايان را تشکيل ميدهند و تغييرات زيادي در قسمتهاي مختلف بدن آنها ديده ميشود .
در بين سخت پوستان رده مالاکستراکا (Malacotraca) از اهميت بسيار زيادي برخوردار است که شامل سه راسته بوده که عبارتند از :
- راسته آمفيپودا (Amphipoda ) که شامل انواع ميگوها ميباشد. از جنبه غذايي حائز اهميتاند.
- راسته ايزوپودا (Isopoda) يا مساويپايان که از جمله آنها خرخاکي است. خرخاکيها و بعضي از گونههاي آنها بنام پرسيلو اورناتوس (Porcelio ornatus ) ممکن است تحت شرايطي تبديل به آفت شوند و از ريشههاي گياهان مختلف از جمله گياهان زينتي در شرايط گلخانهاي تغذيه کنند .
- راسته دکاپودا (Decapoda) همانند آمفيپودا مخصوصاً در کشورهاي خارجي از جنبه تغذيه انسان فوقالعاده حائز اهميت هستند و انواع خرچنگها (Crabs)و لابسترها (Lobsters) را در بر ميگيرد.
آتلوسراتا (Atelocerata)
راسته ديگر که فوقالعاده براي ما مهم بوده آتلوسراتا (Atelocerata ) يا شاخکداران هستند. اين زير شاخه در واقع بندپاياني هستند که داراي يک جفت شاخک هستند و به پنج رده تقسيم ميشوند که عبارتند از :
2- ديپلوپودا (Diplopoda )
3- سيمفيلا (Symphyla )
4- پائوروپودا (Pauropoda)
5- هگزاپودا (Hexapoda)
در اينجا فقط به بعضي از ردهها اشاره ميكنيم:
- رده ديپلوبودايا (Diplopoda) يا هزارپايان: ديپل به معناي دو و پودا به معناي پا است . (ِDiplopda ) يعني در هر حلقهاي از بدن داراي دو جفت پا هستند. اين بندپايان عموماً در سنگها و روي خزهها ديده ميشوند و از انواع گياهان تغذيه ميکنند.
- رده کيلوپودا (Chilopoda) يا صدپايان: کيلو به معناي آرواره و پودا به معناي پا است. جفت اول پاها در اين بندپايان به آرواره تبديل شده است. آروارههاي سمي اين بندپايان در زير سنگها و کنده درختان فعاليت ميکنند و از انواع حشرات و ساير بندپايان تغذيه ميکنند.
1- کيلوپودا (Chilopoda) - رده هگزاپودا (Hexapoda) يا حشرات (Insecta): موجوداتي هستند که داراي يک جفت شاخک و شش عدد پا هستند و بزرگترين رده جانوري در سطح کره زمين ميباشند و تاكنون متجاوز از يک ميليون از آنها شناسايي شدهاند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک گروه از بندپایان هستند.دارای ۵۲ هزار گونه شناخته شده است و بیشتر به عنوان یک ابرشاخه شناخته میشود. آنها خانواده های گوناگونی را مانند: خرچنگهای دریایی، خرچنگ های خشکی، میگو و نوعی صدف دارند. بیشین آنها دریازی هستند در هر دو محیط زیست آبهای شیرین و اقیانوس زندگی میکنند.اما تعداد کمی از آنها در محیط خاکی زندگی میکنند. بیشینشان متحرک هستند و خود مختار حرکت میکنند. در عین حال گونههای اندکی وجود دارند که انگل هستند و به میزبان چسبیده هستند.این گروه از سر به میزبان میچسبند. سخت پوستان از بدن سه بخشی تشکیل شده ند.سر، سینه و شکم. سر دوجفت آنتن یک جفت چشم مرکب و سه جفت قسمت دهانی. سینه و سر حمل میکنند تعدادی از ضمایم فرعی را که شامل آبشش و انتهای دم میشود. سختپوستان کوچک به وسیله انتشار تنفس میکنند. سختپوستان بزرگتر دارای آبشش هستند.هر دو سیستم تنفسی از دوره کامبرین میانی آغاز به کار کرده اند. در اشتراک با بندپایان، سخت پوستان دارای اسکلت بیرونی سختی هستند که باید برای رشد جانور انداخته شود. اسکلتهای بیرونی جانور ممکن است که با هم ترکیب شوند و این نکته قابل توجهی برای چگونگی پدید آمدن سپر کلفت شکمی بسیاری از سخت پوستان است.زواید سختپوستان دو شاخه هستند این شامل دومین جفت آنتن است اما جفت نخست تک شاخه است. با این که بعضیشان دوجنسی هستند . بیشینه سختپوستان جنس های جدا از هم هستند که به وسیله ضمایمی که روی شکمشان که شناپا (pleopods) نام دارند برجسته میشوند.اولین و در پاره اوقات دومین پلی پدز تخصص یافته اند برای جنس نر برای جابجایی اسپرم. بسیاری از سختپوستان وجود جفت خود را حس میکنند و به آب برمیگردند برای رهانیدن تخمها.پوسته سخت پوستان از جنس کلسیم کبنات است .
این گروه از بدن پایان شامل خرچنگهای آب شیرین٬ خرچنگهای دریایی٬ خرچنگهای معمولی و میگوها می شوند. اکثر آنها دارای بدنهایی با 3 قسمت مختلف می باشند. سر-سینه-شکم اما در بعضی از گونه ها سرو سینه به هم متصل هستند. همه آنها در آب زندگی می کنند به استثنا خر خاکیها (شپشه چوب) و خانواده اش.
بزرگترین سخت پوستان جهان٬ خرچنگهای عنکبوتی بزرگ اقیانوس آرام شمالی می باشند. آنها بدن نسبتا کوچکی دارند٬ اما پاهای آنها تا (8 پا) 4/2 متر کشیده می شوند(باز می شوند).
عکسی که در سمت چپ تصویر مشاهده می کنید متعلق به خرچنگ آب شیرین است این خرچنگ هم مثل خرچنگ دریایی دارای 8 پا برای راه رفتن و دو پنجه بزرگ می باشد او برای شنا کردن دمش را تکان می دهد.
میگوهای آخوندکی خرچنگها و حلزونها را بوسیله کوبیدن پاهای چماقی شکل خود بر سر آنها٬ می شکند. میگوهای آخوندکی دارای ضربه های پای خیلی نیرومندی هستند٬ که آنها را به شکننده شیشه آکواریوم معروف کرده است.
در حدود 32000 گونه مختلف از سخت پوستان شناخته شده اند٬ آنها در سراسر دنیا یافت می شوند.در حدود 3/1 تمام سخت پوستان یک پایی هستند. بیشتر سخت پوستان در آب دریاها زندگی میکنند و بعضی از آنها در آبهای شیرین و تعداد محدودی از آنها در خشکی زندگی می کنند.
خرچنگهای معمولی مثل خرچنگهای دریایی ده پایی هستند. بیشتر آنها در آب یا نزدیکی آب زندگی می کنند. بعضی از آنها تا زمانی که تخم گذاری کننند روی خشکی باقی می مانند. اغلب این خرچنگها لاشخور هستند. آنها از راه خوردن حیوانات مرده و گیاهان زنده می مانند.
تیره ده پایان
بزرگترين و بيشترين خانواده سخت پوستان، متعلق به تيره ده پايان مي باشد.انواع خرچنگها(crabs)، ميگوها(shrimps)، لابسترها(lobsters) و شاه ميگوي آب شيرين (crayfish) همگي جزء راسته ده پايان مي باشند.
بدن مركب از سرـ سينه(cephalothorax) و شكم(abdomen) كه هر كدام از بندهاي مشخص تشكيل شده است، مي باشد.در تمام سخت پوستان سر، سينه و شكم به ترتيب شامل 5،8 و 6 بخش مشخص مي باشند و معمولا يك كاراپاس(carapace) قسمتي و يا تمام سينه را مي پوشاند.
ميگوها،لابسترها و شاه ميگوي آب شيرين داراي شكم تكامل يافته تري نسبت به ساير گونه ها ميباشند،اين بخش(شكم) در زير راسته خرچنگهاي حقيقي(Brachyura)تحليل رفته و بقايايي از آن در زير سرـ سينه مشاهده مي شود.
رده بندی علمی و ساختمان خارجی :
شاخه : بندپایان
Arthropoda
رده : سخت پوستان
Crustacea
زیر رده :
Malacostraca
سری :
Eumolacostraca
فوق راسته :
Eucarida
راسته : ده پایان
Decapoda
زیر راسته :
Dendrobranchiata
دون راسته :
Penaeidea
فوق خانواده :
Penaeoidea
خانواده : پنائیده
Penaeidae
جنس : پنئوس
Penaeus
زیر جنس : لیتوپنئوس
Litopenaeus
گونه : سفید غربی
Vannamei
میگوی سفید غربی عضو خانواده پنائیده است. اعضای این خانواده به دلیل آنکه پس از تفریخ تخم، لارو به شکل ناپلیوس (Napilus) است و ماده ها به جای حمل تخمها تا موقع تفریخ، آنها را در آب پخش میکنند. از سایر ده پایان متفاوت اند. بعلاوه، این میگوها دارای روستروم (Rostrum) دندانه دار هستند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل بالا نمای عمومی ساختمان بیرونی میگوی سفید غربی را نشان میدهد. تعداد دندانه ها موجود بر روی حاشیه بالایی و پایینی روستروم و عدم وجود تارچه ها بر روی سطح بدن، وجود تمایز این گونه از سایر افراد جنس پنئوس هستند. میگوی سفید غربی بر روی لبه پایینی و بالایی روستروم خود به ترتیب ۲ و ۸-۹ دندانه دارد.
پراکنش جغرافیایی :
میگوی سفید غربی، بومی آبهای اقیانوس آرام و سواحل مکزیک، آمریکای جنوبی و مرکزی است. اما به دلیل سهولت نسبی پرورش میگوی سفید غربی، این گونه به تمام نقاط جهان منتقل شده است.
پوست اندازی و رشد :
همانند دیگر بندپایان، میزان رشد میگوها به دو عامل : تناوب پوست اندازی ( زمان بین دو پوست اندازی) و افزایش رشد ( در هر بار پوست اندازی چقدر رشد میکند ) بستگی دارد.
به دلیل اینکه بدن میگو با پوشش سختی ( اسکلت خارجی ) احاطه شده، جانور برای رشد باید پوشش قدیمی خود را انداخته و پوشش جدید و بزرگتری را بوجود آورد. در موقع پوست اندازی، کوتیکول در ناحیه بین کاراپاس و Intercalary Sclerit شکاف می خورد و از میان آن سرسینه و اندامهای ضمیمه قدامی بیرون آمده و با تکان سریع و قوی دم، جانور از پوسته قدیمی رها میشود. پوشش خارجی ابتدا نرم است اما به تدریج سخت میشود.
پوست اندازی غالبا اولین فرایند فیزیولوژیکی آشکاری است که وجود استرس را نشان میدهد. بنابراین پرورش دهندگان باید به تغییر دفعات پوست اندازی ( به ویژه کاهش آن ) توجه داشته باشند.
غذا و غذادهی :
پنائیده ها ذاتا گوشتخوارند و سخت پوستان کوچک، ناجورپایان و پرتاران را شکار می کنند. اما در حوضچه های پرورشی، این قبیل طعمه ها وجود ندارند و فقط غذای دستی داده شده و یا مواد آلی در حال تجزیه برای تغذیه میگوها در دسترس آنها قرار دارد.
بررسی های آزمایشگاهی که در انستیتو اقیانوسی انجام گرفته، نمایانگر آن است که حاصلخیزی طبیعی حوضچه ها ( برای مثال رشد جلبکها یا باکتری ها در ستون آب ) منبع غذایی مهمی را برای میگوی سفید غربی فراهم آورده و رشد میگو را افزایش میدهد. میگوی سفید غربی یک جانور شب کار است. اگر میگوهای سفید نابالغ به حال خود رها شوند، تقریبا همه آنها در بستر فرو میروند و به دنبال غذا نمی گردند، اما ریختن غذا به داخل استخر موجب تحریک و آغاز رفتار تغذیه ای آنها میشود. لذا پرورش دهندگان میتوانند با غذادهی در طی روز میگو را وادار به تغذیه کنند.
چرخه زندگی :
مراحل مختلف چرخه زندگی میگوهای خانواده پنائیده به ترتیب : ۱) ـ ماده بالغ (تخمریزی) ۲) ـ تخم ۳) ـ لارو ناپلیوس ۴) ـ لارو پروتوزوآ ۵) ـ لارو مایزیس ۶) ـ لارو پیشرفته ۷) ـ میگوی جوان
میگوها در آبهای دور از ساحل جفتگیری و تخمریزی می نمایند. بچه میگوها به طرف آبهای ساحلی حرکت کرده و بر روی بستر مصبهای کم عمق می نشینند و اصطلاحا کفزی می شوند. چند ماه بعد، میگوهای بالغ به آبهای دور از ساحل باز می گردند تا در آنجا بالغ شده، جفت گیری کنند و تخمریزی نمایند.
منبع : fishfishery.blogfa.com
زنبور عسل یاور انسان و محیط زیست
در كشور ايران اكثر مردم فايده زنبور عسل را منحصرا در توليد عسل مي دانند در صورتي كه تمامي محصولات زنبور عسل سراسر فايده براي انسان و محيط زيست است . عسل از دير باز در خدمت سلامت بشر بوده است و به عنوان يكي از پر مصرف ترين فرآورده هاي غذايي و دارويي شناخته شده است .عسل در درمان بسياري از بيماريها همانند پوستي ،چشمي ،گوارشي ،سيستم ايمني و سوختگي موثر است اما متاسفانه در ايران مصرف عسل هر فرد سالانه 270 گرم است اما در كشورهاي اروپايي يك كيلو و 200 گرم است .از ديگر فرآورده هاي زنبور عسل مي توان به موم اشاره نمود با شنيدن موم به ناگاه به ياد اجساد موميايي شده تاريخي مي افتيم كه توسط موم اجساد را قرنها سالم نگهداري مي كردند.موم زنبور عسل در صنايع داروسازي كاربرد فراواني دارند به عنوان مثال به صورت روكش در كپسولها و قرصها و…و همچنين به صورت پمادها و كرم هاي دارويي و قرص استفاده ميشود .جويدن موم باعث تقويت لثه و بهبود بيماريهاي حلق و بيني و .. مي شود .عصاره موم در درمان لكه هاي صورت و جوشها و تركهاي پوست و زخمه موثر ميباشد ضمنا چون موم غني از ويتامين Aاست در درمان سوختگيها براي انسان و دام موثر است .سراسر فرآورده هاي زنبور عسل اعم از زهر زنبور عسل ،بره موم ،گرده گل و ژله رويال كاربردهاي درماني و دارويي بسيار فراواني براي انسانها و دام دارند .اما به نظر من مهمترين فايده زنبور عسل گرده افشاني ميباشد . زنبور عسل در گرده افشاني مهارت خارق العاده اي دارد .زنبور عسل در هنگام جمع آوري شهد گلها با اندامهاي نر و ماده گل تماس پيدا كرده و باعث لقاح و شكل گيري بذر و دانه و ميوه ميشود .زنبور عسل باعث حفظ تنوع گياهان در محيط زيست ميشود شايد يكي از بزرگترين حافظان تنوع گياهي در دنيا همين زنبورهاي عسل هستند و امروزه اهميت حفظ تنوع زيستي بر كسي پوشيده نيست .اگر گياهان به خوبي گرده افشاني شوند محصولات آنها كم ،كوچك ويا پوك نميشوند .لازم به ذكر است طبق بررسيهاي انجام شده در اين خصوص ارزش افزوده حاصل از گرده افشاني محصولات كشاورزي بيش از 100 برابر ارزش ريالي توليدات خود زنبور عسل است . با توجه به اين مطلب حفظ تنوع گياهي خصوصا گونه هاي نادر و كمياب و گونه هاي گيا هي در معرض خطر انقراض توسط گرده افشاني زنبورهاي عسل هزاران با ر در مقايسه با محصولات كشاورزي داراي اهميت بيشتري است .زيرا در اثر نابودي گونه هاي گياهي تنوع زيستي به خطر مي افتد و ديگر هيچ نوع منبع ژنتيكي قابل دسترس براي اين گونه هارا نداريم و ما در برابر نسل حاضر و آينده براي حفظ اين گونه ها مسوول هستيم .در كشورهاي خارجي پرورش زنبور عسل مختص توليد عسل نيست از زنبورهاي عسل براي رشد گياهان استفاده مي كنند به عنوان مثال در كشور آمريكا از زنبور داران حمايت شده و بابت هر كوچ به آنها يارانه قابل توجهي مي پردازند زيرا دريافته اند كه گرده افشاني گياهان 10 درصد توسط باد و 90 درصد توسط زنبورها صورت مي گيرد وديگر اينكه براي جلوگيري از ريزش سدها و ازت دار كردن خاك از كندوها استفاده ميشود اما متاسفانه به زنبور داران و زنبور عسل در ايران از نظرگرده افشا ني و حفظ گياهان اهميت داده نمي شود .بايد صرف نظر از هزاران فايده فرآورده هاي زنبور عسل به اصل گرده افشاني توجه خاصي مبذول گردد و اين اصل در راس قرار گيرد زيرا براي حفظ تنوع گياهي و و از سوي ديگر براي رسيدن به بيشترين بازده محصولات كشاورزي بايد به اين امر اهميت بخشيد .در خصوص فايده هاي زنبور عسل و فر آورده هاي زنبور عسل بايد توسط رسانه ها اطلاع رساني صورت گيرد تا مردم در اين خصوص آگاه شوند به عنوان مثال نيش زنبور عسل كه همه از آن مي ترسند زهر زنبور عسل در درمان بسياري از بيماريها ي صعب العلاج مفيد است ودر مان هر بيماري از عسل نيز شيرين تر است با آشنا شدن مردم با محصولات زنبور عسل در بسياري از علوم همانند داروسازي ،پزشكي ،دامپزشكي و… پيشرفت قابل توجهي خواهيم نمود زيرا همين امر سبب ايجاد انگيزه و اشتغال مي نمايد كه گامي مهم براي رسيدن به توسعه پايدار است .در زمينه گرده افشاني زنبورها ي عسل براي مردم وبه خصوص كشاورزان و دامداران بايد فرهنگ سازي نمود به گونه اي كه متوجه شوند استقبال از زنبور داران در باغات و زمينهاي كشاورزي و مراتع و جنگلها و.. اول از همه به نفع خود آنها است البته آگر به صورت صحيح و كارشناسانه استفاده شود زيرا بازده محصولات بالا ميرود وبه توسعه پايدار مي رسيم .
ديگر اينكه در نقاطي كه گونه هاي گياهي كمياب ونادر و يا در معرض خطر انقراض وجود دارد با نگهداري و پرورش زنبور عسل و گرده افشاني مسلما ميتوانيم با برنامه ريزي اصولي به حفاظت از اين گونه ها بپردازيم كه وظيفه اي مقدس و الهي است .
نويسنده : دكتر قربان شهرياري
منبع : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آرتوپودها از فراوانترین شاخه جانوری بوده و نزدیک به یک میلیون گونه به تنهایی 75 درصد گونه های شناخته شده امروزی را تشکیل می دهند . 90 درصد گونه های آرتروپود امروزی متعلق به گونه رده حشرات می باشند . ضمناً آرتروپودها یکی از قدیمیترین شاخه هایی است که از آغاز کامبرین وجود داشته اند .
مقایسه بندپایان با سایر بی مهرگان
آرتروپودها در مقایسه با بیوتوپهای زمینی به عنوان مثال آراکنیدها (عنکبوتها ) که از سیلورین بوسیله راسته ی اسکورپیونیدها (عقربها ) و میاروپودها (هزار پایان ) مشخص می شوند تکامل یافته تر به حساب می آیند. در بین حشرات فسیل راسته های پالئودیکتیوپترها و مگاسکوپترها به ویژه از کربونیفر شناخته شده است .
بخصوص جنس مگانورا (Meganeura) با حداکثر اندازه حدود 70 سانتیمتر قابل ملاحظه است . یکی از مهمترین نکات در تکامل آرتروپودها دارا بودن اسکلت خارجی است، که در بسیاری از آرتروپودهای دریائی از کامبرین وجود دارد.
زیر شاخه های بند پایان
1- زیر شاخه حشرات (Insecta) کربونیفر – عهد حاضر .
فمور (Femur) معادل ران ، تیبیا(Tibia) معادل نازک نی و تارسوس (Tarsus) به پا اطلاق می شود که البته ممکن است به بخشهای دیگر تقسیم شوند .
زوائد منفرد ممکن است ثابت یا متحرک باشند . آنهایی که به سمت خارج (از بدن موجود) گرایش دارند اگزیتس(Exites) و آنهایی که به سمت داخل گرایش دارند آندیتس(Endites) نامیده می شوند. اگزیتس سه زائده اول بدن سخت پوستان به نام پره اپی پودیت (Pre-epipodite) ، اپی پودیت(epipodite) و اگزوپودیت(Xopodite) نامیده می شوند . دو تای اول اغلب توسعه یافته هستند و به عنوان آبشش یا برانشی عمل می کنند . سخت پوستان دارای زوائد دو شاخه هستند که اگزوپودیت خارجی و آندوپودیت داخلی را شامل می شوند . این زوائد خوداز بازپیودیت (baspodite) منشأ می گیرند . همجوشی بازپیودیت لگن یاکوکسا و پرکوکسا (Percoxa) موجب ایجاد بخشی بنام سمپودیت (Sympodite) می شود . در تریلوبیتها ، اندام منشعبی وجود دارد که تحت عنوان فسیل اهمیت دارند عبارتند از :
__2-زیر شاخه تریلوبیتومورفا (Trilobitomorpha) کامبرین – پرمین .
3-زیر شاخه کلیسراتا ( Chelicerata) کامبرین – عهد حاضر .
4-زیر شاخه سخت پوستان (Crustacea) کامبرین – عهد حاضر.
اسکلت خارجی یاکوتیکول بوسیله ی اپیدرم موجود ترشح می شود . کوتیکل اساساً شامل کیتین می باشد ولی گاهی اوقات با کربنات کلسیم و فسفات کلسیم همراه است که سبب سخت شدن بیشتر آن می گردد. با وجود این در بسیاری از موارد فقط کوتیکول خارجی با کربنات کلسیم همراه می باشد در حالیکه کوتیکول داخلی فاقد آن است و یکی پوشش اپی کوتیکولی خارجی مواد مومی (Waxy) از نفوذ آب و اسیدها جلوگیری می نماید . موهای قابل انعطافی (Setae) از اپیدرم به کوتیکول نفوذ می کنند . چینهای کوتیکول خارجی با اشکال مختلف تا اپودمها (Apodemes) که محل اتصال عضلات هستند تویعه می یابند . کوتیکول آرتروپودا همیشه به بندهای بدن موجود متصل است. در موارد تیپیک هر بند به وسیله یک صفحه ی پشتی (Tergite) و یک صفحه ی شکمی (Sterite) مافظت می شود. صفحات اسکلروتیزه جانبی (Pleurites) فقط در یعضی از آرتر و پودها مثل تریلوبیست وجود دارند . تمام آرتروپودها در طول زندگی خود چندین بار پوست اندازی می کنند که فواصل زمانی این پوست اندازی ها کم و بیش منظم است . از آنجا که کوتیکول نسبتاً غیر قابل انعطاف است نمی تواند همراه با نمو موجود رشد نماید ، لذا موجود مجبور است مکرراً پوست اندازی نماید . در طی فرایند کوتیکول داخلی حل شده و پوست اندازی از ناحیه خط پوست اندازی که اسکلرو تیره نیست صورت می گیرد . مسیر این خط درزها اغلب از نظر طبقه بندی اهمیت شایان توجهی دارد(مانند تریلوبیتها). در طی فرآیند پوست اندازی نه تنها کوتیکول خارجی تعویض می شود ، بلکه تمام اندامهای داخلی تحت تأثیر کیتین قرار گرفته و به اصطلاح کیتینی می شوند . به عنوان مثال اطراف روده ها ، مخرج و بخشهائی از اندام های جنسی و مجاری تنفسی ، ازجمله این قسمت ها هستند . بخشهائی از کوتیکول که از بدن کوجود جدا می شوند تحت عنوان اکسروای(Exuviae) نامیده می شوند . بدن موجود معمولاً به قسمتهای مختلفی تقسیم می شود که عبارتند از : سر (سفالون Cephalon ) می نامند و آبدومن(Abdomen) شکم یا دم ( پی ژیدیوم:Pygidium ) گفته می شود . در ناحیه سر ، زوائد ویژه ارتروپودها وجود دارد که در تششخیص و گرفتن مواد غذائی نقش بسیار مهمی را دارا می باشد. زوائد جفت ناحیه سینه ای مانند پاهای متحرکی در امر جابجائی نقش ایفا می نمایند .
«دراكولا» حشرهاي كوچك به اندازه مورچه بياباني است كه داراي دو رنگ قرمز و قهوهاي بند بند است و در شاليزارها، علفزارها و ساختمانهاي مرطوب بيشتر ديده ميشود.
همزمان با افزايش گرماي هوا و رطوبت نسبي، حمله شبانه «دراكولا» صدها نفر از مردم مناطق مختلف استان گيلان را مجروح كرد.
دراين فصل بسياري از ساكنان استان گيلان، از حمله خاموش غافلگيرانه اين موجود وحشتناك مجروح ميشوند و حتي برخي نيز كارشان به بيمارستان ميكشد.
بر خلاف تداعي كه از شكل اين موجود در ذهن خوانندگان نقش ميبندد جثه دراكولاي گيلان فقط اندكي بزرگتراز مورچه قرمز است.
اين بندپاي كوچك كه به سلطان حشرات مناطق گرم و مرطوب معروف است و به واسطه سمي كه در بدن خود دارد فاقد دشمن طبيعي است و حتي پرندگان نيز از خوردن آن خودداري ميكنند.
حشره «دراكولا» سوسك نارنجي رنگي با نام علمي ««PEDRUS است كه در بدن آن سمي با نام علمي pedrenوجود دارد.
اين حشره به محض تحريك با ترشح سم بر پوست بدن باعث بروز تاولهاي شديدي همراه با درد، سوزش و خارش ميشود.
بهبود تاولهاي ناشي از سم اين حشره درمان خاصي ندارد و تنها بايستي با استفاده مواد ضد عفونيكننده و پمادهاي مسكن زمان بهبود ۱۰روزه تا يكماهه آنرا تحمل كرد.
متخصصان مركز تحقيقات پوست گيلان معتقدند: اين حشره كوچك و خطرناك كه بيشتر در گيلان ديده ميشود با گرماي هوا و بالا رفتن ميزان رطوبت تكثير مي شود.
دكتر مهدي پناهي در اينباره به ايرنا گفت: چنانچه ترشح سم پدرين توسط حشره دراكولا در نواحي حساس بدن مانند دور چشم كه داراي چين و چروك و پوست نازك است اتفاق بيفتد ، شدت و درد تاولها بيشتر ميشود.
وي اضافه كرد: گزش اين حشره معمولا با خارش همراه است كه در صورت انجام اين عمل تاولها پاره شده و سطح وسيعتري از پوست را آلوده ميكند.
وي ياد آور شد: كودكان به سبب برخورداري از پوست نازكتر نسبت به گزش اين حشره بسيارآسيب پذيرترند.
وي گفت: تاولهاي ناشي از گزش اين حشره درمان ندارد و فقط بايد محل ضايعه را بايد با آب سرد و صابون مرتب شستشو داد.
وي افزود: اكثر مردم براي درمان آن از الكل سفيد استفاده ميكنند در حالي كه آب و صابون بهتر است.
اين متخصص پوست گفت : استفاده از پمادهاي استريل چشمي و ضد خارش نيز براي درمان عوارض گزش مناسب است.
دكتر پناهي افزود: بعد از بر طرف شدن اين ضايعات پوستي لكه قهوه اي رنگي براي مدتها بر روي پوست باقي ميماند كه به مرور زمان رفع ميشود.
«دراكولا» حشرهاي كوچك به اندازه مورچه بياباني است كه داراي دو رنگ قرمز و قهوهاي بند بند است و در شاليزارها، علفزارها و ساختمانهاي مرطوب بيشتر ديده ميشود.
«دراكولا» در شب به سوي نور و روشنايي جلب ميشود و در صورت قرار گرفتن اين حشره بر روي پوست مادهاي ترشح ميكند كه باعث ايجاد تاولهاي عفوني بر روي پوست ميشود.
اين حشره نيش نميزند آرام بر روي پوست حركت ميكند و با اين حركت ماده سمي خود را روي پوست ميريزد
====================
راستی اسم خودمونیش چیه؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
mehraria
19-08-2007, 14:21
مگسها جزء حشرات به شمار میآیند و به زیر رده بالداران یا حشرات تعلق دارند و حشرات بالدار دارای زایدههایی به نام دنبالههای شکمی و زواید تناسلی هستند مگسها به راسته دو بالان تعلق دارند. دو بالان جانورانی هستند که تعداد رگبالها کم است و بالهای پسین تبدیل به دو اندام کوتاه متورم شده است که هالتر نامیده میشود بخشهای مختلف بدن مشخص است و شکم دارای 4 تا 9 بند است و دگردیسی آنها کامل بوده و لاروهای آنها بدون پا هستند و ضمایم دهانی سوراخ کننده و مکنده دارند. این راسته شامل زیر راستههای متعدد است که انواع مگسها را شامل میشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زیر راسته راست درزان
کوتاه شاخان
شاخکها کوتاه و اغلب سه بندی است.
خرمگس: تند پروازند و چشمهای جانبی و برگ و نواری دارند. خرطومی برجسته دارند، مگسهای نر گیاهان را میمکند ولی مادهها از خون جانوران تغذیه میکنند.
دزد مگسان: حشراتی قوی و بدنی خاردار دارند در اطراف دهان یک ریش مویی وجود دارد حشرات دیگر را در حال پرواز شکار میکنند.
زنبور مگسان: دارای موهای پرپشت و متراکم شبیهزنبورها هستند پاها و خرطوم بلندی دارند.
زیر راسته پیچیده درزان
بیشیار مگسان: حشرات فاقد شیار پیشانی در اطراف قاعده شاخکها هستند.
شهد مگسان: رنگ این حشرات روشن است و فاقد موهای زبرند. از زنبورها یازنبوران عسل تقلید میکنند. لاروهای آنها از شتهها تغذیه میکنند.
شیار دار مگسان
این حشرات دارای حلقهای در اطراف قاعده شاخکهای خود میباشند.
برمگسان: مگسهایی کوچکند و نوک شکم آنها باریک است. روی بالهای آنها لکههای تیره عرضی وجود دارند. لاروهای آنها گیاهخوارند و یا داخل میوه زندگی میکنند.
سرکه مگسان: چشمهای این جانوران معمولا قرمز است. از میوههای گندیده تغذیه میکنند.
ریشه مگسان: لاروهای آنها روی ریشه یا مواد فاسد شده زندگی میکنند بعضی گوشتخوارند.
سرامگسان: مگسهایی با اندازههای کوچکند لاروها روی مواد آلی در حال تجزیه رشد میکنند. بالغها روی پستانداران اهلی و وحشی و حتی انسان و حشرات کامل که در بعضی انواع دارای قطعات دهان نیش زننده هستند. از خون انسان و سایر موجودات خونگرم تغذیه میکنند. مگس خانگی دارای ضمایم دهانی اسفنجی است و میتواند غذاهای انسانی را آلوده کند.
گوشت مگسان: لاروها از حیوانات مرده ، مدفوع ، فضولات و غیره تغذیه میکنند یا روی بدن حشرات دیگرند.
تیز مگسان: این حشرات تخمها یا لاروهای خود را روی حشرات دیگر میگذارند.
اسب مگسان: بالغها بزرگ و به شکل زنبورند و در روی بدن آنها کرک وجود دارد چشمهای مرکب در حیوان نر و ماده از هم مجزا است پرواز سریع دارند و طول عمر در حیوان بالغ کوتاه است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شفیره زایان
قطعات شکم نامشخص است پاهای آنها پنجهدار است تخمگذار هستند و در هر مرتبه یک لارو تولید میکنند.
سگ مگسان: بدنی مسطح و پهن شبیه شپش دارند بالدار یا بدون بالند شکم آنها حجیم است این مگسها روی پستانداران مخصوصا روی بدن خفاشها زندگی میکنند. انگلهای خارجی میباشند و از خون میزبان تغذیه میکنند.
نحل مگسان: حشراتی ریزند یا فاقد بالند و یا بالهای کوتاهی دارند عموما انگلند و روی زنبورها مخصوصا زنبوران عسل انگل میشوند. برولاسکا فاقد بالند و روی ملکه و حیوان نر زنبوران عسل زندگی میکنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بخشی از پایانامه کارشناسی آقای عادل خشاوه
دانشجوی کارشناسی ارشد حشره شناسی دانشگاه ارومیه(دانشجوی سابق کارشناسی دانشگاه شاهد)
تاریخچه :
کشف ونظم در علوم متعددی مثل بیولوژی، شیمی، پرتودهی، رفتار شناسی حیوانات، بیولوژی سلولی و مولوکولی، ژنتیک و حشره شناسی موجب شد که با اشتراک آنها، بشر ایده های مورد علاقه و رایج خود را در مورد کنترل حشرات آفت به کار ببرد . در سال 1985 W.K.Rntgen کشف خود یعنی اشعه ایکس را مشاهده و گزارش کرد. در سال 1903 اثر بعضی از اشعه ها از جمله رادیوم روی سیستم تولید مثلی ورشد حشرات به وسیلهC.Bohn وA.Runner گزارش شد . در سال 1916یافت شد که میزان دز پایین اشعه ایکس ظرفیت تولید مثلی در سوسک سیگار (Lasioderma sericorne) را کاهش می دهد در حالی که دز بالا آن را می کشد . در سال 1926 H.J.Muller ثابت کرد که پرتو دهی با اشعه ایکس تغییراتی را در قابلیت توارثی مگس سـرکـهDrosophila) melanogaster) باعث خواهد شد . در ادامه جهش های مهم کشنده نیز به عنوان یکی از انواع متوالی جهش های القایی یافت شد . عقیمی جزئی نرها به وسیله اشعه ایکس نیز در بررسی های Muller به اثبات رسید .
در این دوره ایالات متحده آمریکا با یک مشکل بزرگ روبرو بود و آن مسئله مگس دام بود . این آفت سالانه در جنوب غربی ایالت متحده 20 میلیون دلارو در جنوب شرقی ایالات متحده 50 تا 100 میلیون دلار به گله داران خسارت وارد می کرد . در طول سال 1935 یک شیوع شدید گزارش شد که به موجب آن 1200000 مورد آز آلودگی حیوانات و 55 مورد از آلودگی انسان اتفاق افتاده بود .
E.F.Knipling یکی از بزرگترین حشره شناسان وقت آمریکا همزمان مشغول بررسی مشکلات مگس دام و پیدا کردن راه حلی برای این مشکل بود . با توجه به تحقیقات انجام شده در اوایل قرن بیستم مبنی بر اثر بعضی پرتوها روی قابلیت باروری و توارث حشرات، در سال 1937Knipling تصور کرد که راه کنترل حشراتی مثل مگس دام، اختلال در فرایند های طبیعی تولید مثلی به وسیله مکانیسم های شیمیایی و فیزیکی است. بنابراین ایده عقیمی حشرات بخصوص جنس نر را ارائه داد .
او دلیل آورد که اگر مگس نر بتواند در تعداد زیادی تولید بشوند، عقیم شوند و به محیط رها شوند آنها ممکن است نرهای وحشی را از رقابت خارج کنند . بر اساس یک سری احتمالات پایه ای ساده، نرهای وحشی بارور با ماده های وحشی بارور جفت گیری می کنند. از آنجایی که در مطالعات قبلی ثابت شده بود که ماده مگس دام فقط یک بار جفت گیری می کند آنهایی که با نرهای عقیم جفت گیری می کنند تخم های غیر بارور گذاشته و بنابراین نمی توانند نسلی تولید کنند(اثر مشابهی در آمیزش متقابل خواهد داشت ) .
ماده های گونه های زیادی از حشرات وجود دارند مانند ماده مگس دام که در هر سیکل زندگیشان فقط یک بار جفت گیری می کنند و این به جنس نر بستگی دارد ، به این شکل که جنس نر این حشرات هنگام جفت گیری مقداری از ترشحات غدد ضمیمه تناسلی خود را وارد اندام تناسلی جنس ماده می کنند . این ترشحات در رفتار جفت گیری حشرات ماده تاثیر گذاشته و از جفت گیری مجدد آنها ممانعت میکند .
Knipling بیان کرد اگر تعداد کافی از نرهای عقیم بتواند در جمعیت های وحشی رها شوند (10 تا 100برابر جمعیت طبیعی ) جمعیت مگس دام ضرورتا حذف گردیده و به سمت خاموشی پیش می رود . او وقت زیادی را صرف این ایده کرد و به زودی شروع به توسعه روش های آماری ساده در جمعیت مگس دام فعال و پویا کرد . این روش ها او را متقاعد کرد که مفهوم حشرات عقیم بر اساس قانون احتمالات می تواند عملی بشود اگر این روش ها بتواند برای عقیم کردن نرها و تولید انبوه مگس به میزان کافی توسعه یابند تا بتوانند نر های بارور را در مزرعه بعد از رها سازی از رقابت خارج کنند.
در سال 1946 Knipling مسئول بخش تحقیقات اثر حشرات روی محیط زیست و انسان در وزارت کشاورزی ایالات متحده(USDA) شد.همزمان با او دانشمند دیگری به نام Bushland در تگزاس مشغول مطالعاتی بر روی مگس دام و مشکلات ناشی ازآن بود . این دو، ارتباطات خود را به شکل متوالی برای تغییراتی در ایده اولیه و راه حل هایی برای برطرف سازی مشکلات این روش ادامه دادند .
در ژانویه 1950 درنشریه American Scientist پروفسور H.J Muller از دانشگاه Indiana در Bloomington گزارش داد که مگس های میوه میتوانند در اثر قرار گرفتن در معرض اشعه ایکس عقیم شوند . این گزارش Knipling و Bushland را هیجان زده کرد و آنها تصمیم گرفتند تا تلاش کنند که این مراحل را روی مگس دام به اجرا بگذارند . آزمایشگاه Bushland امکانات کافی را برای اجرای این کار نداشت، او همچنین سرمایه لازم برای خرید امکانا ت را نیز در اختیار نداشت . اما او شخصی نبود که مایوس شود . Bushland حشرات را به صورت قاچاقی به یک آزمایشگاه اشعه ایکس در یک بیمارستان نظامی در سن آنتونیو جایی که او با بعضی از اعضای آن دوست بود می فرستاد . در آن روزها بخش اشعه ایکس زیاد شلوغ نبود بنابراین او قادر بود که از امکانات آنجا استفاده بکند. او دزهای متفاوتی از اشعه ایکس را روی مراحل حشرات بالغ، لارو و شفیره مگس دام تست کرد . او کشف کرد که مگس های دامی که در مرحله شفیرگی در معرض دز مناسب از اشعه ایکس قرار گرفتند، نه تنها بقا یافتند و به حشرات بالغ کاملا سالم تبدیل شدند از نظر جنسی نیز عقیم بودند و این یک موفقیت بزرگ بود.
بخشی از مشکل حل شده بود که همان عقیمی مگس دام بود بدون اینکه هیچ اثری روی آنها و رقابتشان با نرهای وحشی در جفت گیری با ماده ها ایجاد کند . بخش دیگری از مشکل این بود که " چگونه می توان شمار زیادی از مگس دام را تولید کرد و چه تعداد مورد نیاز خواهد بود؟ " تا اغلب جمعیت های مزرعه را در مناطق وسیعی نابود کرد . Bushland مشکلات را با توسعه مدل هایی برای تولید انبوه حشرات و پیشرفت تکنولوژی عقیم سازی دنبال کرد در حالی که Knipling کارش را در مدل های آماری برای پاسخ به این سئوالات که چه تعداد مگس مورد نیاز خواهد ( با رهاسازی نرهای عقیم در قفس های صحرایی) تا بدست آوردن موفقیت کامل ادامه داد .
در سال 1954 Knipling فرصتی یافت تا تئوری اش را تست کند وقتی که دولت هلند از USDA برای کنترل مگس دام کمک خواست که عده زیادی از بزها و گاوهای شیرده را در جزیره Curacao در ونزوئلا کشته بود .
از طریق یک بارآوری ساده در فلوریدا 170000 مگس در یک هفته تولید شد که با استفاده از منبع پرتودهی گاما عقیم و به جزیره اتنقال و رهاسازی شدند . به زودی تعداد مگس های وحشی کاهش یافت و بعد از چندین ماه و در حدود سه نسل از جمعیت، مگس ها در جزیره ریشه کن شدند . جمع آوری توده های تخم در طی رها سازی حشرات عقیم نشان داد که میزان عقیمی 69 درصد بعد از یک هفته، 79 درصد بعد از چهار هفته، 88 درصد بعد از شش هفته و100 درصد بعد از هفت هفته بود .این نتایج با تئوری هایی که از قبل محاسبه شده بود بسیار نزدیک بود . از سال 1954 آلودگی در منطقه در حد قابل توجهی نبود .
این نمایش موفقیت آمیز روشهای رها سازی حشرات عقیم نه تنها Knipling و Bushland را هیجان زده کرد بلکه گله داران را نیز در مناطق آلوده ایالات متحده بسیار خوشحال کرد و یک اعتبار بزرگی به کار آنها بخشید .
این روش کنترلی بی مانند حشرات اکنون به عنوان تکنیک عقیمی حشرات (Sterile Insect Technique) یـــا روش رهـا ســــازی حـــشـرات عـقـیـم Sterile Insect Release Method) ) شناخته شده است . SIT به عنوان یک روش بینهایت موفق در کنترل مگس دام شناخته شد و منجر به بررسی اثر پرتو دهی روی قابلیت توارث تعداد زیادی از حشرات دیگر با خسارت اقتصادی قابل توجه شده است.
فرضیات و روش های آماری:
جهت دسترسی به این بخش با ما تماس بگیرید
استراتژی های SIT
روش SIT که در حال حاضر برای استفاده موفق از اصول نر عقیمی به کار می رود(Bortlett1990 ) تغییرات مهمی را از زمان فرمولاسیون اصلی Knipling نیافت و تلاش هایی که در طول این دوره صورت گرفت بیشتر به منظور سرعت بخشیدن به مراحل برنامه و نیز آسان سازی مشکلات بوده است . اصول کلی این تکنیک عبارتند از:
1- تکنیک هایی که تولید مقدار زیادی از حشرات را با کیفیت عالی ممکن
سازد. ( ( Rearing Component
2- تکنیک هایی که عقیم کردن شمار زیادی از حشرات رابا دقت ممکن سازد. (Treatment Component)
3- حشرات قابل رقابت که به طور منطقی بتوانند بعد از عقیم سازی و رها شدن در بین جمعیت وحشی بقا یابند.(Competitiveness Component )
4- سیستم های اقتصادی مناسب برای رهاسازی حشرات عقیم در مناطق مورد نظر وجود داشته باشد . (Release Component )
5- زمان رها سازی باید با دوره حد اکثر تولید مثل هدف مورد نظر مطابقت داشته باشد.
6- تعداد کافی از حشرات عقیم شده باید رها شوند تا بر جمعیت طبیعی غلبه کنند.
7- یک جمعیت بسته و یک منطقه ایزوله تا از مهاجرت احتمالی افراد وحشی بارور به داخل جمعیت جلوگیری کند.(Reinfestation Component )
8-ابزاری که جمعیت حشرات بومی را قبل وبعد از رهاسازی حشرات عقیم به درستی ارزیابی کند . (Evaluation Component )
نکته قابل توجه در مورد برنامه SIT این است که Knipling یک محاسبات آماری و ریاضی از پتانسیل تکنیک عقیم سازی حشرات قبل از سال 1937 فراهم کرد و در حدود 13 سال (اواسط 1950) به طول انجامید تا او امتحانات اولیه را به اجرا بگذارد . او در خلال این مدت مشغول توسعه و تحول در روش های آماری و فرضیات خود بود . همچنین او در این مدت فرصت مناسبی برای اجرای ایده های خود نیافت بنابراین به انتظار نشست.
مزایا ومحدودیت های SIT
این روش کنترلی نیز مانند هرروش کنترلی دیگردارای مزایا و معایبی می باشد .
محدودیت های آن عبارتند از:
1- بسیاری از حشرات در اثر تابش اشعه در دزهای پایین باروری خود را حفظ کرده وعقیم نمی شوند . بدیهی است تابش در مقادیر بالاتر باعث مرگ آنها می گردد .
2- بسیاری از حشرات را نمی توان در شرایط آزمایشگاهی وروی غذای مصنوعی به تعداد زیاد پرورش داد .
3- شرایط جغرافیایی واکولوژیکی محل های زندگی بسیاری از حشرات، مانع استفاده از این روش در مبارزه با آنها می شود . به عنوان مثال برخی از حشرات دارای گسترش جغرافیایی بسیار وسیعی می باشند ودر نتیجه رهاسازی نرهای عقیم در این قبیل نواحی عملا غیر ممکن می گردد .
4- این روش مبارزه ازتنها روش هایی است که می تواند یک گونه حشره آفت را تا مرز نابودی 100 درصد پیش ببرد و این نکته از نظر علم اکولوژی غیر قابل قبول است چون این علم نابودی یک گونه جانوری در طبیعت را باعث اختلال در اکوسیستم می دانند .
مهمترین مزایای SIT عبارتند از:
1- SIT یک روش منطقی وامن محیطی است که تکنولوژی هسته ای راه به عنوان ابزاری برای کنترل آفات در نظر می گیرد .
2- SIT وقتی از دیگر روش های کنترلی پیشی می گیرد که می تواند با ارائه یک فرمول نهایی میزان جمعیت آفت وخسارت ناشی از آن را به حد صفر برساند. فقط ترکیبی از چندین روش کنترلی در مدیریت تلفیقی آفات می تواند به کاهش اساسی یا ریشه کنی آفات منجر شود .
3- SIT به عنوان یک روش دوست دار محیط شناخته شده است زیرا هیچ گونه آلودگی در محیط زیسته ایجاد نکرده وتاثیری روی دشمنان طبیعی آفت وسایر حشرات غیر هدف ندارند .
4- عامل تنوع و توسعه کشاورزی در بخش های زیادی از جهان می شود.
منبع مقاله : گیاه پزشکی دانشگاه شاهد تهران
نقل از: vmr pcr
nabegheha
moontoise
24-08-2007, 12:53
حشرات چگونه نفس ميكشند؟اين سوالي است كه در ذهن هركسي شكل نميگيرد، اما دانشمندان تلاش زيادي براي يافتن پاسخ اين سوال كردهاند. به گزارش ايرنا به نقل از ماهنامه علمي "دانشگر" آنچه بسيار جالب است اين است كه حشرات ريه ندارند ، پس چگونه نفس ميكشند؟
براي رسيدن به جواب اين سوال دانشمندان موزه فيلد در شيكاگو و آزمايشگاه ملي آرگون قويترين آزمايش اشعه ايكس را كه بسيار دقيقتر از آزمايشهاي بيمارستانها است انجام دادند.
پس از انجام اين آزمايش آنها توانستند از چگونگي تنفس حشراتي همچون سوسكها، جيرجيركها و يا مورچهها فيلم برداري كنند.
آنها اين كار را با دم و بازدم هوا در لولههاي بسيار ظريف اكسيژن انجام ميدهند ، هنگام استراحت ، اين موجودات در هر ثانيه تا نيمي از هواي درون لولههاي اصلي اكسيژنشان را تعويض ميكنند، آنها اين كار را تقريبا به همان سختي نفس كشيدن يك فرد بعد از انجام يك ورزش ملايم انجام ميدهند.
آزمايشهاي اشعه ايكس پنجره جديدي را به دنياي درون اين موجودات بسيار كوچك كه تا به حال هيچ كس نديده بود گشود، اين گذرگاههاي ظريف و كوچك اكسيژن كه تراكي ۱نام دارند به سوراخهاي بسيار ريزي كه برروي پوشش خارجي حشرات قرار دارند متصل هستند.
در طول دهههاي متمادي دانشمندان فكر ميكردند هوا تنها از طريق اين سوراخها به بدن اين موجودات وارد ميشود ، اما آزمايشها نشان داد علاوه بر آن ، كيسههاي هوايي نيز نزديك بالها ، پاها و شكم اين حشرات وجود دارد كه هوا را به درون بدنشان تلمبه ميكند، بنابراين به نوعي نقش ريههاي ما را در مكش هوا به درون و بيرون بدن حشرات بازي ميكنند.
به نظر رابرت دودلي، محقق دانشگاه كاليفرنياي بركلي "با كشف اين مطلب، گام بزرگي در جهت پيشرفت علم حشره شناسي برداشته شد "
moontoise
24-08-2007, 12:59
دانشمندان آمريكايي در مطالعه جديدي جزئيات تازه و جالبي را در مورد رفتار زنبورها، كه شايد بتوان آنها را از لحاظ اقتصادي مهمترين حشره كره زمين دانست، كشف كردند.
به گزارش خبرگزاري يونايتدپرس از شارلوت، "آندرو پيرس" متخصص زيست شناسي در "دانشگاه كاروليناي شمالي" و همكارانش توانستند جزئيات رفتار اجتماعي زنبورها را ثبت كنند.
اين جزييات تاييدكننده فرضيههايي است كه ميگويند فعاليتهاي بزرگ كلني يا مجتمع زنبورها با اقدامات زنبورهاي كارگر مسنتر شروع ميشود نه با تصميم فردي ملكه.
محققان كشف كردند كه زنبورهاي كارگر مسن با دادن علائمي به ملكه و بقيه اعضاي مجتمع زنبورها، اعلام ميكنند كه زمان انبوه شدن در كندو ترك آن فرا رسيده است.
بعدا محققان توانستند مشاهده كنند كه زنبورهاي كارگر علامتي به ملكه ميدهند كه به او اعلام ميكند پرواز كند.
پيرس با شگفتانگيز خواندن كشف خود گفت، محققان پيش از اين هرگز گزارش نداده بودند كه زنبورهاي كارگر چنين علايمي را به ملكه ارسال ميكنند.
وي افزود، تعامل زنبورهاي پير كارگر با ملكه بطوركلي شگفتانگيز است زيرا معمولا در كندوها چنين چيزي اتفاق نميافتد.
اين گزارش در تازهترين شماره مجله "خصوصيات و رفتارهاي نژادها" يا "ethologyمنتشر شده است
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این زنبورها بسته به حجم تخم میزبان از یک تا چند عدد تخم داخل میزبان قرار می دهند و این تخمها حدودا پس از 24 ساعت تفریخ شده و لاروهای زنبور از محتویات تخم میزبان تغذیه نموده و پس از چند روز سیاهرنگ می شوند ، در شرایط صحرایی براحتی قابل تشخیص و جمع آوری می باشنددر حال حاظر از این زنبورها به طور گسترده در مناطق شمالی کشور در مبارزه با کرم ساقه خوار برنج ، آفت کلیدی محصول برنج ، استفاده می شود . از آفات دیگری که در سطح کشور از این زنبور ها در جهت کنترل آنها در سطوح نسبتا محدود تری استفاده می شود ، می توان به کرم قوزه پنبه ، کرم ساقه خوار اروپایی ذرت ، کرم گلوگاه انار و کرم سیب اشاره نمود . نکته مهم در کاربرد زنبورها این است که انها به شرایط نامساعد محیط در هنگام رهاسازی ( همانند بارندگی و دماهای بالا ) و سمپاشی و یا بادبردگی سم از مزارع مجاور بسیار حساس بوده و در چنین شرایطی از بین رفته و نمی توان از رهاسازی انتظار موفقیت داشت
با توجه به اینکه میزبان های زنبور پارازیتوئید تریکگراما(پروانه های آرد و دانه های غلات) از عوامل مهم تولید این زنبور در اجرای برنامه های کنترل بیولوژیک آفات توسط زنبور تریکوگراما می باشد مشخص کردن میزبان مناسب اهمیت ویژه ای دارد.
در این تحقیق در آزمایشگاه پروانه آرد روی آرد گندم و پروانه Sitotroga cerealella روی واریته های مختلف گندم و جو پرورش می یابند و با آزمایش فاکتوریل در طرح پایه بلوک های کامل تصادفی فاکتور A در دو سطح (پروانه آرد و پروانه دانه غلات)و فاکتور B در 6 سطح (واریته های گندم، جو و نیز آرد)با 5 تکرار از نظر فراهم کردن زمنه مناسب برای تولید تخم، لارو، شفیره و حشره کامل مورد مقایسه قرار می گیرند. پس از گروه بندی میانگین تیمارهای مرکب با آزمون چند دامنه دانکن از بین میزبان ها و غذاهای مناسب پروانه ها، 2 میزبان برتر با غذاهای مناسب انتخاب می شوند و پروانه های مزبور مجدداً در روی آنها پرورش می یابند و با 25 تکرار میانگین های تخم، لارو، شفیره و حشره کامل با آزمون T-استودنت مورد مقایسه قرار می گیرند. جهت بررسی فعالیت زنبور تریکوگراما در روی تخم های تولید شده در روی دو میزبان مناسب، تخم های تولید شده بوسیله این میزبانها در اختیار زنبورهای تریکوگراما قرار می گیرند و زنبورهای پارازیتوئید به تفکیک تخم ها را پارازیته می کنند.
از نظر درصد پارازیتسم تخم ها، میانگین درصد پارازیتسم آنها پس از تبدیل و تغییر شکل داده ها با آزمون T-استودنت با یکدیگر مقایسه می گردند این عمل برای 5 نسل متوالی زنبور پارازیتوئید ادامه می یابد و در نهایت گونه میزبان و نوع غذایی که امکان تولید زنبور تریکوگراما با درصد پارازیتسیم بیشتر و فعالیت و تحرک زیادتر را فراهم می سازد مشخص می شود.
فعالیت زنبور تریکوگراما از نظر میزان تحرک و درصد پارازیتسیم در شرایط گلخانه ای نیز بررسی می گردد.
شکل شناسی و زیست شناسی زنبور تریکو گراما
زنبور تریکو گراما ، حشره کوچکی است که اندازه آن حدود 3 تا 4 میلی متر و به رنگ زرد خرمایی و مایل به سیاه می باشد. جزئیات شکل ظاهری زنبور به راحتی با چشم غیر مسلح دیده نمی شود .
زنبور تریکو گراما با ایجاد سوراخ در پوسته تخم آفت در داخل آن یک تا دو عدد تخم ، قرار می دهد . بعد از 8 تا 12 روز ( در دمای 25 تا 28 درجه سانتی گراد ) زنبور از داخل تخم ، خارج می شود . هر زنبور ماده در حدود 40 تا 70 عدد تخم میزبان را پارازیت می کند . زنبور تریکو گراما برای یافتن تخم میزبان در مزرعه ، پرواز کوتاهی انجام می دهد . دامنه پرواز آنها در حدود 5 تا 50 متر است .
در طبیعت هنگامی که درجه حرارت کاهش می یابد ، زنبورها در قسمتی از گیاه که در آفتاب قرار دارد ، فعالیت می کنند و بالعکس در صورت افزایش درجه حرارت محیط ، اکثرا" زنبورها به پشت برگ رفته و در سایه تخمریزی می کنند .
تکثیر انبوه زنبور های تریکوگراما
در تولید انبوه زنبورهای تریکو گراما در انسکتاریوم از تخم حشره میزبان به نام بید غلات ( سیتوترو گا ) و بید آرد ( افیستا ) در آزمایشگاه استفاده می شود . برای تکثیر زنبورهای تریکوگراما در ماه های تابستان و پاییز از کانون های طبیعی ، زنبورهای بومی جمع آوری می شوند . بدین طریق که زنبورهای بومی روی تخم میزبان اصلی و یا تخم میزبان واسط که به عنوان تله در کانون های طبیعی زنبور جایگذاری شده اند ، تخمریزی می کنند . سپس تخم پارازیت شده برای طی مراحل رشد و خروج زنبور به انسکتاریوم منتقل می شود . این زنبورها در پاییز و زمستان به صورت محدود تکثیر می شوند. در ا بتدای فصل بهار تولید انبوه شروع می شود و تا پایان سال زراعی ادامه دارد. مناسب ترین درجه حرا رت برای تکثیر زنبورهای تریکوگراما 27 – 25 درجه سانتی گراد و 80 – 70 درصد رطوبت نسبی است.
هر نوع حشره ای را می توان در مایع نگهداری کرد .حشرات را میتوان بطور موقت تا موقعی که برای سنجاق کردن آنها پیدا شود در مایع ذخیره کرد و بیشتر جمع آوری کنندگان ذخیره مجموعه خود در مایع را به خشک انبار کردن آنها در پاکتها یا بسته ها ترجیح می دهند.با وجود نمونه های نگهداری شده در مایعات معمولا به آسانی آنهایی که سنجاق شده یا در پولک مقوایی مونتاژ شده قابل بررسی نیستند و بطور کلی هر حشره ای که میتواند خشک نگهداری شود بایستی در سنجاق و یا پولک مقوایی مونتاژ شود.
نمونه هایی که نگهداری آنها در مایعات روش استاندارد نگهداری است عبارتند از:
1- حشرات نرم تن(مثلا یکروزه ها-بال موداران-بهاره ها-دوبالان کوچک و غیره)که اگر سنجاق شده و در جریان هوا خشک شوند چروکیده شده و پیچ وتاب بر می دارند.
2-تعداد زیادی از حشرات کوچک که هر گاه در لا میکروسکپی مونتاژ شوند بهتر می توان جزییات آنها را بررسی کرد(مثلا: شپشها-ککها-تریپسها-پادمان-و غیره).
3-لاروها و اکثر پوره های حشرات.
4-دیگر بندپایان غیر از حشرات.
مایع همگانی مصرفی برای نگهداری حشرات و دیگر بندپایان آلکل اتیلیک(70-80 در صد)است.اگر برخی مواد دیگر به آلکل اضافه شوند برای نگهداری و تثبیت نسوخ نمونه ها بهتر است.متداولترین تغییرات در آلکل اتیلیک بشرح زیر است:
محلول هود Hoods solution :
آلکل اتیلیک 80-70 درصد 95 سانتیمتر مکعب
گلیسیرین 5 سانتیمتر مکعب
محلول کال Kahles solution
محلول آلکلی بوءن Alciholic bouins solution
آلکل اتیلیک را می توان بعنوان عامل کشنده برای بیشتر حشرات و دیگر بند پابان مصرف نمود ولی برای لارو حشرات بعنوان کشنده رضایت بخش نیست.عوامل کشنده متداول برای لارو ها عبارتند از:
مخلوط کا آد KAAD mixture
مخلوط گزا XA mixture :
آلکل اتیلیک 95 درصد 50 سانتیمتر مکعب
گزیلن 50 سانتیمتر مکعب
آگر کاآد مصرف شود مقدار کروزن بایستی برای لاروها ی تن نرم مانند لارو مگسها کاهش داده شود.لاروهایی که با هر یک از این مخلوطها کشته می شوندپس از نیم تا 4 ساعت آماده انتقال به آلکل هستند.و باید الکل در چند روز اول تعویض گردد چون الکل با مایعات بدن حشراتی که داخل آن هستند رقیقتر می شود.
منبع : مجله آنلاین کشاورزی
كرم ابريشم: Bombyx mori ( silkworm )
پراكندگي :
اينگونه تنهاعضوي از خانواده بومبي سيده مي باشد اين حشره به عنوان توليد كننده ابريشم در تمامي كشورها مي باشد كه يكي از اين كشورها ايالات متحده آمريكا مي باشد .
اهميت:
فرايند توليد ابريشم توسط كرم ابريشم را سري كالچر مي گويند كه بيش از 30 قرن مي باشد كه روي آن كار مي شود. اولين بار چيني ها دانستند كه چگونه ابريشم را توليد كنند. ابريشم زماني فرم مي گيرد كه لاروكامل، به دور خود پيله اي براي تبديل به شفيرگي مي تنند در اين فرايند حداكثر 914 متراز ابريشم توسط يك لارو توليد مي شود.
براي فرايند هاي تجاري شفيرها از بين مي روند چون اگر شفيرگي كامل شود باعث شكستن ارزش فيبري ابريشم مي گردد . حداكثر سه هزار پيله براي توليد يك پوند ابريشم تجاري مورد نياز است.
ظاهر حشره :
شب پره سفيد مايل به كرم داراي خطهاي قهوهاي كم رنگ در طول بال جلو مي باشد. در بال آنها يك قوس حدود mm50 مي باشد. بدن پرمويي دارد. لارو لخت است، داراي يك شاخك مقعدي است. شفيره بزرگ، تخمها سفيد مايل به زرد و نيمه كروي.
چرخه زندگي:
شفيره ها اگراجازه داده شوند كه به شب پره تبديل شوند تغذيه نمي كنند، در طي 2 - 3 روز تبديل به حشره كامل مي شوند. در طي اين دوره شب پره 300- 500 تخم
مي گذارد. كلوني ها در دماي 25 درجه باشند، لاروها در سن 6 ، 12 ، 18 روزگي جلداندازي كرده در طول دوره لاروي برگ هاي درخت توت به عنوان تغذيه براي آنها در نظر گرفته مي شود، كه هر لارو حدود gr 90 از برگ مصرف مي كنند.
استفاده از فرمونها در جذب:
صد سال قبل اين فرمونها توسط آقايbutenandt و همكارانش براي اولين بار شناسايي شد.
طبقه بندي فرمونهاي حشرات به ترتيب زير است:
1. فرمون جنسي *** pheromones: اين ماده اغلب توسط حشرات ماده براي جلب نرها به جفت گيري توليد مي شود، اما گاهي هم ممكن است توسط نرها توليد گردد، كه در lep بسيار پيشرفته است. فرمونهايي كه توسط ماده ها ترشح مي شوند، توسط شاخك حساس حشرات نر دريافت مي شوند.
2. فرمون هشدار pheromones Alarm : براي حشرات اجتماعي مثل مورچه، زنبورها به كار مي روند، باعث هشدار به حشرات در صورت خطر مي شود. به عنوان مثال شكستن نيش در بدن قرباني زنبور عسل باعث كاهش alarm ph شده و منجر به جلب ديگر زنبورها براي نيش زدن مي گردد.
3. فرمون marking - pheromones - Trail: توسط مورچه ها و موريانه ها براي نشان دادن منابع به اعضاي ديگر كلوني مي باشد.
4. فرمون تجمعي Aggregation pheromones : در جمعي از سوسكها ديده مي شود و باعث مي شود كه حشرات به دور مكان غذايي تجمع پيدا كنند. عادت هاي توليد مثلي و مكان هاي زمستان گرداني جزء اين مكانها محسوب مي شوند. جمله سوسك سبوس در حمله به درختان معروف است.
5. Epideictic pheromones: كه به آنها spacing ph هم گفته مي شوند. جزء معدود فرمونهايي هستند كه حالت دفع كنندگي دارد تا جلب كنندگي. در سوسك سبوس lepidopter ، Dipter ، hymenopter hemipter و orthoptera ديده مي شود.
فرمونهايي كه در نمونه برداري قرار مي گيرند:
استفاده از فرمونهاي جنسي يكي از قديمي ترين روشهاي نيمه شيميايي به عنوان جلب كننده ها در مديريت آفات مي باشد. در حال حاضر هم فرمون جنسي و هم تجمعي براي پيش آگاهي فعاليتهاي حشرات مورد استفاده قرار مي گيرند.
تله هاي فرموني مخصوصاً بسيار ارزشمند هستند، زيرا وقتي كه تعدادي از گونه هاي آفت پايين مي آيد از اين طريق مي توان به عدم حضور و وجود آنها پي برد. مثلاً يك نوع تله ، تله بالي است كه در پيش آگاهي lep و ديگر حشرات استفاده مي شود. حشرات توسط طعمه فرموني جلب مي شود، به قسمت پايين تله كه چسبناك مي باشد مي چسبند كه بعداً شمارش به صورت منظم انجام مي گيرد.
در پروانه ي برگ خوار نوار قرمزي Argyrotaenia velvtinana ، درشفيره و حشره كامل ولارو ديده مي شود، كه تله هاي فرموني به طور منظم براي پيش آگاهي اين گونه ها و ديگر Lep هاي آفت براي ميوه ها استفاده مي گردد.
در سوسك ژاپني Popillia japolica بوسيله تله طعمه اي فنيتيل پروپنونات ايوگنول به دام افتاده است. تله هاي فرموني و ديگر جلب كننده ها هزينه ي زيادي براي پيش آگاهي نياز ندارند. اگر چه شرح اين تله ها گاهي مشكل مي باشند .
برخي عوامل در تله هاي فرمون و بازدارندگي آنها در گرفتن حشرات دخالت دارند شامل:
1. فرموني كه جلب كننده نباشد.
2. فرموني كه در طول زمان مقدارش كم مي شود.
3. طرح تله (مثلاً رنگ)
4. مكان تله
5. دوام تله
شاخه :بندپايان Phylum: Arthropoda
رده: حشراتClass: Insecta
راسته: راست بالان Order: Orthoptera
خانواده :ملخهاي شاخك كوتاهFamily: Acrididae
جنس: لوكوستاGenus: Locusta
گونه: ملخ مهاجر Species: L.migratoria
نام انگليسي:Migratory Locust
مشخصات:
اندازه طول بدن اين گونه ملخ بين 42 تا 52 ميليمتر در نرها و 54 تا 72 ميليمتر در مادهها متغير است. نرها و مادههاي اجتماعي اندازه تقريباً يكسان دارند.بالغين به وسيله يك پرونوتوم قوسي ( زين پشتي واقع در ناحيه پشت گردن حشره ) كه به زين شباهتندارد مشخص ميشوند ودر مرحله انفرادي ازنظررنگآميزي عموماً سبز يا قهوهاي بوده و درجات متفاوتي از نقاط سياه، زرد يا قهوهاي ديده ميشود. درجمعيتهاي طبيعي بسته به تنوع فصلي و ميزان رطوبت جو در هر فصل، درصدهاي مختلفي از اشكال سبز رنگ يا قهوهاي رنگ وجوددارد.اشكال سبز رنگ در فصل مرطوب غالب بوده و ملخهاي قهوهاي رنگ در فصل خشك بسيار معمول هستند. در مرحله اجتماعي حشرات بالغ بهرنگ زرد خالص همراه با لكههاي بسيار تيره ديده ميشوند. بالها كاملاً شفاف بوده و بدون رنگ هستند.
عادات و زيستگاه:
اين گونه ملخها به گرما و رطوبت متوسط محيط نياز دارند. مطلوبترين دماها بين 20 تا 25 درجه سانتي گراد و مطلوبترين ميزان بارش بين 50 تا 100ميليمتر درماه است. در نواحي گرمسيري، زير گونه L. m. migratoria در پاسخ به زمستانهاي سخت دياپوز ( دورهاي كه رشد حشره متوقف ميشود ) جنيني را تجربهميكند. در چنين شرايطي 1 تا 2 نسل در سال بوجود ميآيد.
اين توقف پيشرفته اجباري در زيرگونههاي حارهاي و نيمه حارهاي وجود ندارد، مانند زيرگونه L. m. migratoroides كه صدها كيلومتر مهاجرت ميكند تا شرايط اكولوژيكي مناسب براي زندگي را يافته و مدام توليد مثل ميكند. اين زيرگونه ميتوانددر مناطقي كه شرايط اكولوژيكي مناسب دارند 3 تا 5 نسل در سال توليد كند.
به اين ترتيب هنگاميكه هوا گرم و مرطوب است چرخه زندگي آنها سريعتر ميشود .اين ملخها بسيار مستعد تغيير هستند و قادرند از شكلانفرادي به مرحله زندگي اجتماعي تغيير وضعيت دهند و اين تغيير در هنگامي رخ ميدهد كه شرايط از آستانه تراكم بحراني فراتر رفته است.
ملخهاي مهاجر اجتماعي پرواز بسيار خوبي دارند و دستههاي ملخ روزها مهاجرت ميكنند وميتوانند به نقاط دورتر و پروازهاي طولانيتراز ملخهاي انفرادي كه فقط بعد از غروب آفتاب مهاجرت ميكنند، دست يابند.
رژيم غذايي:
اين ملخها از خانواده گندميان تغذيه ميكنند و ميتوانند تخريب قابل توجهي در محصولات غلهاي ايجاد كنند. پورهها و حشره كامل از برگو ساقههاي جوان و غنچهها تغذيه ميكنند. در ايران گياه ميزبان اين حشره ذرت، گندم، برنج، مو، سبزيجات و... است.
توليدمثل:
در مرحله انفرادي 5 تا 7 مرحله پورگي ( اينستار ) وجود دارد و فقط 5 اينستار در مرحله اجتماعي ديده ميشود. اشكال اجتماعي بسيار آرام وآهسته رشد ميكنند و نسبت به اشكال انفرادي نسلهاي كمتري توليد ميكنند.
پراكندگي:
ملخ آسيايي ( مهاجر ) پراكندگي وسيعي در سرزمينهاي برقديم دارد: از جمله افريقا، جنوب صحراي افريقا، شبه جزيره عربستان، شبه جزيرههند و پاكستان، اروپا و مناطق ساحلي مديترانه، شرق آسيا و استراليا، بنابراين در قاره امريكا ديده نميشوند.
حداقل 12 زيرگونه از اين نوع ديده ميشود كه هركدام به لحاظ زيست - بوم شناختي با ويژگيهاي اكوكليماتيك خاص محيطشان سازشيافتهاند .
منبع : مجله آنلاین کشاورزی
اشکال لاروی در حشرات :
1.کامپودئی فرم Campodeiform
2.لارو کارابی فرم Caraifrom
3.لارو اروسیفرم Erucifrom
4.لارو اسکارابیفرم Scarabeiform
5.لارو الا تریفرم Elateriform
6.لاروورمیفرم Vermifrom
7.لارو پلاتیفرم Platiform
اشکال شاخک در حشرات:
1.شاخک دوکی Fusifrom
2.شاخک نخی Filifrom
3. شاخک موئی Setaceous
4.شاخک تسبیحی Monilifrom
5.شاخک چماقی Clavifrom
6.شاخک سنجاقی Capitate
7.شاخک اره ای Serrate
8.شاخک زانوئی Geniculate
9.شاخک ورقی Lamellate
10.شاخک شانه ای Pectinate
11.شاخک میله ای Stylate
12.شاخک مودار Aristate
13.شاخک پروش Plumose
منبع : کشاورز تنها - مجله آنلاین کشاورزی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با وجود گذشت چندین دهه از تحقیق و پژوهش، هنوز سؤالاتی درباره وضعیت و رفتار خرچنگ آبی با نام علمی Callinectes sapidus وجوددارد. این موجود جنگجو کفزی است و مورد توجه بسیاری از تولیدكنندگان محصولات شیلاتی است. سالهای زیادی است که صید و پرورش آن در خلیج Chesapeake به عنوان یک سرگرمی مطرح می باشد. هنوز موارد اسرارآمیزی درمورد رفتار این موجود وجوددارد و شاید هیچ کس اطلاعات دقیقی درمورد این خرچنگها نداشته باشد. آنها شناگرهای زیبایی هستند.
صید خرچنگ آبی
میزان برداشت خرچنگ آبی در سال ۲۰۰۳ در خلیج Chesapeake كاهش شدیدی پیدا كرد و این روند را می توان با ارائه توضیح تبیین و راههای جلوگیری از كاهش ذخایر را طراحی و مطرح كرد:
از بین رفتن زیستگاه طبیعی خرچنگ آبی
فشاری كه با برداشت مداوم برروی این گونه وارد می شود و فقدان پوشش گیاهی زیر آبی (یا SAV ) كه زیستگاهی مناسب برای خرچنگهای جوان است و به آن برای حمایت و تغذیه در مدت پرورش نیاز دارند، مستقیماً منجر به كاهش تعداد خرچنگهای آبی در این خلیج شده است. تسریع اجرای طرح های مدیریتی می شود تا از این طریق جمعیت خرچنگهای آبی در خلیج افزایش پیدا کند. بازسازی ذخایر خرچنگهای آبی نیاز به احیای سطوحی دارد که باید برای چندین ناحیه در طولانی مدت برنامه ریزی شود:
- مدیریت برنامه ریزی ماهیگیری
- کاهش فشار برذخایر از طریق صید
- ترمیم پوشش گیاهی خلیج Chesapeake و
- کاهش آلودگی مواد غذایی مطابق با اصلاح سطوح اکسیژن محلول در آب طی فصل تابستان
نكاتی در مورد این گونه از خرچنگ ها
رنگ سبز زیتونی و سفید خرچنگهای آبی و درخشندگیشان دلیل نامگذاری آنهاست.این خرچنگها غالباً در کف زندگی می کنند و در مدخل رودخانه ها شکارچی هستند. تالابها و مناطق ساحلی اقیانوس اطلس غربی، منطقه كارائیب و خلیج مکزیک زیستگاه این نوع خرچنگ است. ضمناً
ـ خرچنگهای آبی از سخت پوستان ۱۰ پا به شمار می روند و از خانواده میگو، لابستر و خرچنگ آب شیرین هستند.
ـ این خرچنگ با استفاده از سه جفت پاهای میانی راه می رود كه دارای نوک تیز می باشند. این موجود از چنگالهای گازانبری برای دفاع از خود استفاده و شکار را بوسیله آن ها گرفتار می کند.
ـ دوجفت ضمائم پشتی در گونه های بدست آمده با نام لاتین Callinectes (به زبان یونانی یعنی شناگر زیبا)، مانند پارو عریض و مسطح است که باعث شده از این خرچنگها یک شناگر واقعی بسازد.
ـ خرچنگهای نر از روی شکل مسطح زیر بدنشان شناسایی می شوند. زیر بدن نرها به شکل T وارونه است. زیربدن خرچنگهای ماده بالغ پهن و گرد است در حالیکه این قسمت در ماده های نابالغ به صورت مثلثی می باشد همچنین نوک قرمز چنگالها معرف خرچنگ ماده است.
ـماده ها خوشه هایی از تخمهای نارنجی را در زیر بدنشان حمل می کنند که این تخمها به اسفنج خرچنگ معروف است . این ماده ها تقزیباً برای جفتگیری آماده می شوند. خرچنگهای آبی هم شکارمی کند، هم از موجوداتی که قبلاً شکارشده اند تغذیه می کنند و هم از توده های پلانگتونی موجود در خلیج تغذیه می کنند.
ـ پست لارو خرچنگها و خرچنگهای جوان غذای گونه هایی مانند مارماهی، Sciaenops ocellatus، Morone saxatilis، ماهی آزاد دریایی، Micropogonias undulatus، Morone saxatilis، و گربه ماهی آمریکای شمالی هستند.
ـ بعضی از کوسه ها و سفره ماهیها از خرچنگهای جوان و بزرگتر تغذیه می کنند. لاك پشت دریایی Atlantic Ridley كه از گونه های در معرض خطر انقراض است در تابستان برای یافتن غذا مهاجرت می كنند تا با تغذیه از این خرچنگ به حیات خود ادامه دهد.
ـ همجنس خواری خرچنگهای آبی جوان بوسیله خرچنگهای بزرگتر معمول است که این امر می تواند جمعیت را تنظیم بکند.خرچنگهای آبی بالغ همه چیزخوار هستند. انها از دوکفه ایها، سخت پوستان، ماهیها، گیاهان، كرمهای دریا، دترتوس (بقایای گیاهی)، و تقریباً هر چیز دیگری که بتوانند پیدا کنند مانند ماهیان مرده و گیاهان تغذیه می کنند.
غذای ویژه خرچنگهای آبی را صدفهای دو کفه ای با پوسته نازک تشکیل می دهد و طبیعی است همجنس خواری بین خرچنگهای جوان نیز در زمان کمیاب شدن این دوکفه ای ها افزایش می یابد.
چرخه زندگی خرچنگ آبی
- لاروهای خرچنگ آبی توسط جنس ماده در نزدیکی مصب خلیج Chesapeake در آب با شوری زیاد رها می شوند.
- جریان انتقال لارو در امتداد فلات قاره باعث می شود که در یک دوره ۳۰ تا ۴۵ روزه این لاروها در ۷ تا ۸ مرحله جداگانه رشد کنند. در این مدت لاروهای میگو شکل از زئو پلانگتونها و مواد گیاهی تغذیه می کنند.
- لاروهایی که به مرحله پست لاروی رسیده اند(آنها مانند خرچنگهای آب شیرین یا لابستر هستند) و آنهایی که وارد خلیج شده اند در پاسخ به نور و کشند(جزر و مد) مهاجرتهای عمودی انجام می دهند. آنها از جزر و مدهای شبانه استفاده کرده و این جریانات به آنها کمک می کند که در مدخل خلیج، در زیستگاههای کم عمق سطحی، جایی که بستر(SAV) به عنوان محل نگهداری نوزادان یا محل محافظت از آنها درنظر گرفته شده ،حرکت کنند.
- بعد از ۶ تا ۲۰ روز پست لاروهایی که به شوری و دما وابسته هستند پوست اندازی می کنند و اولین مرحله تبدیل به خرچنگ واقعی صورت می گیرد.
- خرچنگ آبی بالغ ۱۲ تا ۱۸ ماهه است. بیشتر خرچنگها بیش از یک تا دو سال طول می کشد تا به بلوغ برسند. بطور متوسط طول دوره زندگی خرچنگها بیشتر از سه سال است در هر صورت آنها حداکثر می توانند ۵ تا ۸ سال عمر کنند. زمانی که خرچنگها به بلوغ می رسند شروع به جفتگیری می نمایند.
- در زمان بلوغ جنسی، خرچنگ تقریباً ۵ اینچ پهنا دارد که این اندازه ، سایز مناسب و مطلوب در هنگام صید می باشد.
- قبل از جفتگیری نرها، برای مدت چند روز ماده ها را در بین پاهایشان بصورت یک گهواره حمل می کنند تا پوشش مناسبی پیدا کنند، این مکان جایی است که نرها بنوانند تا پایان تخمریزی از ماده ها محافظت نمایند. جفنگیری ماده ها در زمانی که پوسته نرم دارند اتفاق می افتد.
- بعد از جفتگیری نرها مجدداً می توانند برای مدت چند روز ماده ها را تا سخت شدن پوسته شان حمل کنند. نرها برای یافتن ماده دیگری که پذیرنده آنها باشد اقدام می کنند. جنس ماده در خلیج از شوری زیاد به شوری کم مهاجرت می کند، در اینجا توده تخمهای نارنجی گسترش پیدا می کند. تعداد این تخمها در زیر بدن ماده ها بسته به اندازه خرچنگ می تواند بین ۷۵ هزار تا ۸ میلیون عدد باشد.
- این تخمها دوره بیش از ۲ هفته را در تاریکی به سرمی برد تا کیسه زرده در جریان رشد لارو جذب شود. با رشد لارو لکه های سیاه چشم ظاهر می شوند.
- تخمریزی در طول یک تا دو هفته بیش از یک دوره و از ماه می تا سپتامبر اتفاق می افتد. تخمریزی کمترین پیک را در ژوئن و بیشترین پیک را در جولای و اوت خواهد داشت.
- بعضی از ماده ها ممکن است بیشتر از یک بار تخمریزی کنند که این مسئله به مقدار اسپرم منتقل شده در طول جفتگیری بستگی دارد.
- تخمریزی های متوالی ممکن است در سالهای مشابه رخ دهد یا اینکه ممکن است ماده ها قبل از تخمریزی مجدد زمستان گذرانی داشته باشند.
زیستگاه
بلافاصله بعد از جفتگیری، خرچنگها خیلی آسیب پذیر می باشند و شروع به تغذیه از شکار می کنند زیرا پوسته آنها نرم است. بنابراین آنها غالباً برای محافظت در بسترهای با پوشش گیاهی مخفی می شوند. خرچنگهای جوان از پوشش گیاهی بستر به عنوان محل نگهداری لاروهایشان استفاده می کنند و خرچنگها با هر اندازه ای برای یافتن غذا جستجو می کنند. دانشمندان دریافته اند که خرچنگهای جوان بیش از ۳۰ ساعت در خلیج تغذیه می كنند تا آن منطقه از پوشش گیاهی تهی شود. خر چنگهای آبی مانند دیگر موجودات آبزی نسبت به اکسیژن کم در تابستان آسیب پذیرند.
در پی جاری شدن آب آلوده از مزارع، فاضلابهای گیاهی، فاضلابهای خانگی و خروج گازهای سمی از اگزوز ماشینها و شکوفایی جلبکی موجب حذف اکسیژن آب می شود. از سوی دیگر خرچنگها وقتی که در تله گرفتار می شوند اکثراً به دلیل کمبود اکسیژن تلف می شوند.
توصیه هایی در مورد حفاظت از این موجودات
۱. به خاطر داشته باشید که یک خرچنگ آبی ماده به تنهایی می تواند بیش از ۸ میلیون تخم در هر فصل تخمریزی تولید کند، بنابراین سعی کنید کوچکترین آنها را بگیرید.
۲. فقط خرچنگهایی را که برای خوردن مناسب هستند صید کنید.
۳. برای مدت طولانی تله خرچنگ را بدون توجه و بدون مراقبت رهانکنید.
۴. با كمك به احیای زیستگاهها با مشارکت در احیای پوشش گیاهی خلیج Chesapeake از طریق محدود کردن فعالیتهایی که در راستای رشد و یا بهبود وضعیت پوشش گیاهی خلیج باشد، در بازسازی زیستگاه همکاری و مشارکت داشته باشید.
ترجمه : سارا صحیحی بنیس- کارشناس شیلات استان تهران
مرجع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
عنكبوت آفتابي پادراز ( از تيره Solpuga) كه در صحراي خشك آفريقا و خاورميانه زندگي مي كند، سريع ترين عنكبوت در جهان است. اين جانور كه از مارمولكها تغذيه مي كند، داراي حداكثر سرعتي معادل 16 كيلو متر در ساعت است.
در يك آزمايش پژوهشي ركوردگيري كه توسط دانشمندان انگليسي در سال 1970 انجام گرفت، يك عنكبوت خانگي ماده موفق شد به سرعت 19 كيلومتر در ساعت برسد.
منبع : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«یكی از عرصه های دانش رفتارشناسی عرصه معاشقه در جانوران است. معاشقه به الگوهای رفتاری خاصی گفته می شود كه مقدمات عادی جفت گیری را فراهم می آورند. این رفتارها را به طور پراكنده در سراسر سلسله جانوران می توان یافت اما در میان بندپایان و مهره داران از همه متداول ترند. كاركرد معاشقه به طور معمول آن است كه واكنش های نر و ماده را همزمان كند تا جفت گیری بتواند انجام پذیرد. گاه معاشقه نر در واقع یك سیستم علامت دهی است كه طوری طراحی شده كه او بتواند هویت خویش را احراز كرده و ماده را در نهایت بی حركت كند تا جفت گیری با او میسر شود. چشمگیرترین این موارد را می توان در بعضی از بندپایان و به خصوص عنكبوتیان دید كه ماده درشت هیكل ممكن است با نر به عنوان غذا برخورد كند.»۱ جانور نری كه تحت این شرایط قرار می گیرد برای جلوگیری از خورده شدن رفتار ویژه ای را در پیش می گیرد كه توجه شما را به نمونه مورد بررسی قرار گرفته در عنكبوت های جهنده جلب می كنیم.تاكنون مشخص شده كه زنبورهای عسل نر پیش از جفت گیری می رقصند و پرندگان نر نیز آواز می خوانند اما عنكبوت های جهنده پیشرفته تر از این دو عمل می كنند. عنكبوت جهنده نر پیش از جفت گیری آواز خوانده و در ادامه شروع به رقص پا می كند. شیوه رفتار معاشقه در عنكبوت های جهنده از طرفی بسیار جالب توجه بوده و از طرفی نیز نشان می دهد برخلاف آنچه كه در گذشته تصور می شد عنكبوت ها دارای رفتار و روابط بسیار پیشرفته ای هستند.«دامین الیاس» دانشجوی دوره كارشناسی ارشد گروه زیست عصب شناسی و رفتارشناسی دانشگاه كرنل طی بررسی های خود متوجه شد عنكبوت جهنده نر Habronattus dossenus علاوه بر رفتار معاشقه رقص پا اقدام به آوازخوانی نیز می كند و به این ترتیب در جذب ماده ها موفق تر عمل می كند.
عنكبوت نر با ایجاد الگوهای مختلفی از ارتعاشات لرزه ای در ناحیه شكم خود اقدام به آوازخوانی برای ماده ها می كند. «الیاس» در ادامه سعی كرد با چسباندن شكم نرها به سرهایشان به كمك لایه نازكی موم غلیظ و چسبناك از آواز خواندن تعدادی از عنكبوت های نر جلوگیری كند.او متوجه شد عنكبوت های نری كه هم آواز می خواندند و هم می رقصیدند در جذب جفت نسبت به نرهای دیگر موفق تر عمل می كردند. نرهایی كه تنها می توانستند برقصند رفتار معاشقه ناموفق تری داشتند كه خود این نیز دلالت بر این مسئله دارد كه دریافت حسی عنكبوت های ماده از آواز خواندن همراه با مشاهده رقص نرها هر دو در مراسم جفت گیری عنكبوت جهنده بسیار مهم هستند.
نتایج كامل این تحقیقات در شماره اخیر مجله «رفتارشناسی جانوران» (Animal Behavior) چاپ شده است.«الیاس» شرح می دهد درست است كه عنكبوت ها گوش ندارند اما در مقابل دارای اندام های ظریفی بر روی پاهای خود هستند كه می تواند ارتعاشات را دریافت كند.
«الیاس» می گوید: «آنچه را كه عنكبوت ها انجام می دهند ما نیز تجربه می كنیم اما به شكلی دیگر. هنگامی كه ما به موسیقی های بلند آن هم با صدای باس گوش می دهیم به جای آنكه این موسیقی را با گوش خود بشنویم با تمام بدنمان حس می كنیم.»
به اعتقاد «الیاس» برای انسان حتی این امكان وجود دارد كه بتواند آواز عنكبوت ها را تحت شرایط ویژه بشنود، مثلاً هنگامی كه یك عنكبوت روی یك برگ آواز می خواند و ارتعاشات تولید شده توسط بدن آن یك صدای زیر و بم را تولید كند.به اعتقاد «الیاس»، آواز عنكبوت نر و تعداد دفعاتی كه عنكبوت اقدام به رقصیدن می كند، متفاوت است اما در كل شامل سه مرحله است-خرت خرت (scrapes) صدا، ضربه زدن (thumps) و وزوز (buzzes) كردن. خرت خرت صدا سیگنال لرزه ای كوتاهی است كه با حركات آهسته پاهای جلویی عنكبوت نر تولید می شود.ضربه زدن معمولاً دراماتیك تر است. برای این مرحله، عنكبوت نر یك صدای «پاپ» از خود خارج ساخته و در ادامه پاهایش را با سرعت و همانند جارو به سمت بالا حركت می دهد. عنكبوت در مرحله سوم یا وزوز كردن، صدایی شبیه صدای صوت كشتی از خود درآورده و آهسته پاهای جلویش را پائین می آورد.جالب توجه ترین نكته در مورد آواز خواندن عنكبوت ها این است كه این سه مرحله به صورت هماهنگ و بدون كوچكترین اشتباهی پشت سر یكدیگر انجام می شوند؛ آواز با صدای خرت خرت شروع شده و با شروع مرحله ضربه زدن تمام می شود. مرحله ضربه زدن معمولاً با ضربه های ساده شروع شده و به تدریج اوج گرفته و به ضربه های چندگانه و نهایتاً وزوز كردن ختم می شود. به گفته «الیاس»: «هر آواز كامل معمولاً از یك تا ۲۰ دقیقه طول می كشد.»از آنجا كه عنكبوت های جهنده مخفیانه به شكارهای خود نزدیك می شوند و همانند گربه ای كه روی یك موش می پرد، به سرعت روی آن پریده و آن را می قاپند، «الیاس» معتقد است كه همراه شدن رفتار آوازخوانی عنكبوت جهنده در كنار رقص پا یك راه مطمئن برای عنكبوت های نر برای برقراری ارتباط با ماده هایی است كه شكارچیان موفق و چیره دستی بوده و از نظر بدنی نیز در وضعیت مطلوبی به سر می برند.به اعتقاد «الیاس»، از نظر ماده ها نرهایی كه تنها اقدام به رقصیدن می كنند سزاوار مرگ بوده و نمی بایست مورد توجه قرار بگیرند.تنوع موجود در سیگنال های لرزه ای تنها منحصر به عنكبوت های جهنده Habronattus است. گونه ویژه ای كه «الیاس» مورد بررسی قرار داد حتی بااستعداد و خوش منظر نیز نبود. به عنوان مثال گفته می شود نرهای Habronattus coecatus صاحب ۱۰ آواز و مراحل رقص مختلف هستند كه حداقل حدود ۴۵ دقیقه نیز طول می كشد.«استیون هیدون» دانشمند و مسئول بخش نمونه های جمع آوری شده موزه حشره شناسی بوهارت واقع در دانشگاه كالیفرنیا در دیویس از یافته های «الیاس» چندان هم شگفت زده نشده و معتقد است كه یافته های «الیاس» چیز خارق العاده ای نیست.به گفته «هیدون» «برای آنكه موضوع را بهتر درك كنید، تصور كنید كه شما همانند یك عنكبوت دارای یك زندگی سه بعدی هستید. عنكبوت ماده ای كه در زیر یك برگ كمین كرده است نمی تواند عنكبوت نری كه در بالای همان برگ قرار گرفته است را تشخیص دهد. سیگنالی مورد نیاز است كه بتواند با او در سه بعد ارتباط برقرار كند.»وی در ادامه می افزاید: «بسیاری از حشرات شكارچی دارای مغزهای بزرگی نیستند بنابراین نرها یا ماده های این حشرات می بایست به چیزهایی مجهز شوند تا از توان بالقوه جفت خود برای جلوگیری از خوردن آنها جلوگیری كنند. تعدادی از عنكبوت ها تحت تاثیر رفتارهای جفت خود قرار نگرفته و اقدام به خوردن آن می كنند، اما در این مورد خاص باید گفت كه همراه شدن رقص با آواز قادر است ماده خوش اشتها را گول زده و مانع از آن شود كه عنكبوت ماده جفتش را بخورد.به اعتقاد «هیدون» نرهای این گونه از عنكبوت ها تنها عنكبوت هایی نیستند كه اقدام به رقصیدن می كنند. در میان رتیل ها نیز دیده شده كه رتیل ماده پاهایش را جفتك وار به حركت درمی آورد.«الیاس» و هم دانشگاهی های او قصد دارند چگونگی تكوین و تكامل آوازها و رقص در عنكبوت ها را برنامه آینده خود قرار دهند تا دریابند چگونه این حركات موجب تنوع گونه ای در عنكبوت ها می شود.
منبع : روزنامه شرق
moontoise
19-04-2009, 23:05
توسط پژوهشگران ايراني
15 گونه جديد کنه شناسايي شد
جام جم آنلاين: گروهي از پژوهشگران ايراني به تازگي موفق شدند 15 گونه جديد کنه را که تاکنون در جهان ناشناخته بود ، شناسايي کنند. کنه ها از دسته بندپايان و عنکبوتيان هستند که جنس و گونه هاي مختلف دارند و تفاوت جنس با گونه اين است که در هر جنس چندين گونه که داراي صفات مشترک هستند ، وجود دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دکتر عليرضا صبوري رييس انجمن کنه شناسي ايران روز يکشنبه به ايرنا گفت: شناسايي اين کنه هاي جديد در اجراي طرحي با عنوان «بررسي مقدماتي فون کنه هاي پارازيتنگوناي خشکي زي» توسط 9 نفر از پژوهشگران پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران مستقر در کرج انجام شده است.
رييس انجمن کنه شناسي ايران که خود سرپرستي اين طرح تحقيقاتي را برعهده داشته است ، افزود: با اجراي اين طرح 113 گونه کنه در ايران شناسايي شده که 20 جنس و گونه آن براي دنيا و سه جنس و گونه آن براي ايران ناشناخته بود.
وي خاطرنشان کرد: بسياري از جنس ها و گونه هاي جمع آوري شده کنه در اجراي اين طرح تحقيقاتي براي استانهاي محل جمع آوري آنها نيز جديد و تازه بوده است.
صبوري گفت: اجراي اين طرح از دو سال پيش با اعتبار 205 ميليون ريال از محل اعتبارهاي صندوق حمايت از پژوهشگران کشور آغاز شد.
وي افزود: نتايج اين طرح تحقيقاتي در مجله هاي معتبر علمي جهان نيز منتشر شده است. صبوري افزود: کنه هاي «سيکادياترومبيوم وني» و «کارلتونيا اهوازنسيس» از جمله کنه هايي هستند که تاکنون در جهان ناشناخته بودند و توسط پژوهشگران پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران شناسايي شدند.
اين عضو هيات علمي دانشگاه تهران گفت: شناسايي کنه ها مي تواند در مديريت کنترل آفتهاي گياهي سودمند باشد.
منبع : جام جم آنلاین
naeimeh.s
07-07-2009, 19:18
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Stabilimenta:
Stsbilimenta ساختاری است که در تار برخی از گونه های افراد خانواده ی Araneidae مشاهده میشود.
این ساختار به این نام خوانده میشود زیرا اولین توضیحی که در بیان هدف ساختن آن به نظر میرسد این است که این ساختار به پایداری و استحکام(stabilize) ساختار تار کمک میکند.
کارکردstabilimenta:
اهداف متفاوتی برای ساخت این ساختار در تار عنکبوت بیان می شود:
1-پایداری تار:طبق برخی تئوری ها،هدف از ساخت stabilimenta در تار،ایجاد استحکام و پایداری می باشد که البته امروزه این هدف رد شده است.
2-هدف دیگری که بیان میشود این است که وجود این ساختار در تار سبب "قابل رویت" شدن تار می شود و این مسئله کمک میکند که احتمال برخورد پرندگان در حال پرواز و دیگر آسیب هایی که ممکن است سبب تخریب تار شود کاهش یابد.
3-سومین و مهم ترین هدفی که بیان می شود،قابلیت این ساختار در جذب حشرات می باشد.حشرات توانایی تشخیص امواج ماوراءبنفش را دارند.گلها می توانند این امواج را نمایان کنند.حشرات در هنگام پرواز به منظور فرود آمدن بر روی گلها و تغذیه از آنها،به جستجوی این امواج می پردازند.
ساختار stabilimenta نیز در تار عنکبوت ،توانایی نمایان ساختن این امواج را دارد.حال این حشره ی در حال پرواز که در واقع می خواهد به کمک امواج ماوراءبنفش،گل را شناسایی کند،تصاویر uv را که توسط stabilimenta نمایان می شود تشخیص داده و به سمت آن پرواز کرده و ناگهان در تار به دام می افتد.
بررسی ساختار تار ریس در عنکبوت:
اغلب عنکبوت ها دارای 3 جفت ساختار تارساز(spinneret) هستند که در سطح شکمی تنه ی آنها قرار دارد.عنکبوت های اولیه دارای 4 جفتspinneret بودند اما در اغلب عنکبوتهای تکامل یافته،جفت میانی قدامی ناپدید شده و یا به تدریج تغییر شکل داده است.بر روی سطح تارسازها ساختارهای ظریف مو مانندی وجود دارد که spigot نامیده میشود و درون آنها نیز فیبرهای تار قرار دارد.اسپیگوت هایی که طول بلندی دارند در سراسر طول سطح شکمی تارسازها دیده میشوند.در دیگر عنکبوتهای تکامل یافته تر به نظر می رسد که اسپیگوت ها در قسمت راسی تارسازها متمرکز شده اند و عموما کوتاه و ضخیم می باشند. اسپیگوت ها اشکال متنوعی دارند:برخی طویل و برخی کوتاه اند.تنه ی برخی اسپیگوت ها توسسط پایه ای مشخص به اسپینرت متصل شده است،در حالی که برخی اسپیگوت ها به صورت قطعه ای یکسره هستند.برخی اسپیگوت ها به نظر میرسد که توسط مفصل خارجی به اسپینرت متصل شده اند.هر اسپیگوت توسط یک غده ی تار منفرد سرویس دهی میشود.برخی عنکبوت های ابتدایی تنها دارای یک نوع اسپیگوت هستند و تنها یک نوع رشته ی تار توسط یک نوع غده ایجاد میکنند. غدد تار توسط مجاری باریکی به اسپیگوت های خود مرتبط شده اند.برخی دارای دریچه ای هستند و برخی فاقد آنند.به طور معمول چندین مجاری به منظور عملکرد مکانیکی بهتر در کنار هم قرار میگیرند.ساختار غدد تار به طور معمول از چندین نا حیه ی ترشحی تولید کننده ی تار تشکیل شده است.گاهی اوقات بیش از دو ناحیه ی ترشحی در غده ی تار وجود دارد،در نتیجه منجر به تولید فیلامانهای تیغه ای متحدالمرکز میشود.گاهی اوقات این مواد جنس پروتئینی دارند در حالی که در دیگر نمونه ها به طور قابل ملاحظه ای از جزء کربوهیدراتی نیز تشکیل شده اند.انواع مختلف غدد تار به منظور تولید انواع مختلفی از تار به کار میروند و هر کدام از انواع تارها خواص مخصوص به خود را دارند و به منظور خاصی به کار میروند.برخی نمونه ها بدین قرارند:
- محفظه ی تخمAciniform glands(PMS)
- پیلهTubuliform glands(PMS)
- تار پیچنده(به دور طعمه) Aciniform glands(PMS)
Drag line -Ampullate gland(ALS)
- اسپیرالهای چسبنده ی تارAggregate gland(PLS)
- خطوط قاب تارAmpullate gland(ALS)
(A=Anterior;L=Lateral;M=Median;P=Posterior;S=Spinn erets)
علی رغم وجود انواع مختلفی از غده ها و تارها،گاهی اوقات عنکبوت ها به منظور تولید تارهایی با خواص ترکیبی،تارها را در هم ادغام میکنند.
ترکیب شیمیایی تار عنکبوت:
ترکیب شیمیایی تارهای مختلف،بر حسب وظیفه ای که دارند،متفاوت است.همه ی انواع تارها چهار نوع توالی اسید آمینه ای مشخص را به منظور ردیف کردن ناحیه های ساختاری متنوع درون فیبر و همچنین به منظور جلوگیری از تشکیل زودرس فیبر در داخل غدد، استفاده میکنند.این توالی ها شامل GPGQQ-GPGGX و GGX و پلی آلانین-گلایسین یا پلی آلانین و توالی های فضاگیر می باشد.تکرار پنتا پپتید GPGXX تشکیل یک ساختار مارپیچ را می دهد و باقیمانده ی پرولین به عنوان یک نقطه ی کانونی برای انرژی انقباضی بعد از کشش،عمل می کند.زنجیره های کوچک در پلیمر شامل گلایسین،آلانین و سرین می باشد و اسید های آمینه ی قطبی شامل آسپارتیک اسید،ترئونین،سرین،گلوتامی ک اسید،تیروزین،لیزین،هیستید ین و آرژنین می باشد.پیوند های هیدروژنی بین گروههای آمین و کربونیل،بر هم کنشهای واندروالس در زنجیره های کوتاه اسیدآمینه ی بین مولکولها می باشد. گلوتامین و باقیمانده های گلایسین در مناطق بی شکل،در خاصیت هیدروفیلیک تار شرکت می کنند.علاوه بر پروتئین فیبروئین گروههای دیگری نیز در ساختار تار عنکبوت شرکت میکنند؛از جمله :گلیکو پروتئین ها،نمک های غیر آلی،ترکیبات سولفور دار،اسید های آمینه و فرم های یونی آمین ها.حضور این ترکیبات شیمیایی،نقش های مهمی را بازی میکنند؛از جمله:شناسایی گونه ها،تنظیم حجم آب تار و محافظت علیه میکرو ارگانیسم ها.وجود مقادیر اندک 12-متیل تترا دکانوئیک اسید و 14-متیل هگزا دکانوئیک اسید در تار ،ایجاد خاصیت ضد میکروبی میکند.تار عنکبوت نسبت به اکثر حلال های معمولی و آنزیم ها،به جز شیمو تریپسین مقاوم است.پروتئین تار اندکی در اسید های معدنی و هیدروکسید قلیایی و به طور کامل در محلول های غلیظ LiBr ،لیتیوم تیوسیانات یا CaCl2 ،اتیل الکل،مرکاپتو اتانول و مخلوط جوشیده ی HCl و پروپیونیک اسید قابل حل می باشد.
مراحل ساخت تار در عنکبوت:
ایده هایی در مورد مراحل ساخت تار در عنکبوت وجود دارد ولی مکانیسم دقیق چگونگی تشکیل تار و فاکتورهای کنترل کننده ی مراحل تشکیل تار هنوز برای دانشمندان مشخص نیست.در مراحل تشکیل تار در بدن عنکبوت،لازم است تار نوع1(silk1)که به صورت هلیکس های محلول در آب می باشد به فرم تار نوع 2(silk2) که به صورت صفحات بتا نا محلول در آب است و در ساختار تار نهایی دیده می شود،تبدیل شود.عامل ایجاد کننده ی این تغییر ساختار هنوز ناشناخته است ولی این تغییر طی دو مرحله صورت میگیرد:
در ابتدا تار نوع1 محلول به هسته های صفحات بتا تبدیل میشود.سپس این هسته ها به سرعت رشد می یابند و تجمعی از صفحات بتا را ایجاد میکنند.پروتئین های تار که در سلول های اپیتلیال غدد تخصص یافته ی تنیدن تار سنتز میشوند، در غدد به فرم محلولی از مولکول های پروتئین سازنده ی تار هستند که در حلال آب غوطه ورند.هنگامی که این محلول در مسیر مجرا حرکت میکند،به دلیل ترشح یون های H+ به درون مجرا و اسیدی شدن محیط، از خاصیت آب دوستی محلول حاوی مولکولهای پروتئین کاسته شده و در نتیجه مولکول های آب از تار جدا می شوند و به کمک پمپ Na+/K+ATPase از مجرا برداشته می شوند و در نتیجه ترتیب مولکولی دستخوش تغییر شده و نسبت به حالت محلول اولیه 10 مرتبه متراکم تر میشود.همزمان با منظم شدن مولکولهای پروتئین،گروههای هیدروفیلیک به سمت داخل و گروههای هیدروفوبیک به سمت سطح خارجی تجمع می یابند.
مجرای تار ریس در انتهای خود باریک تر میشود و در نتیجه نیرویی که از عقب و دیواره ی مجرا به بلور مایع وارد میشود ،سبب می شود که این بلور شکل رشته مانندی به خود بگیرد و با برداشت مولکول های آب حالت جامدتری پیدا میکند.برداشت مولکول های آب و اعمال نیروی زیاد سبب تبدیل تار نوع 1 به نوع 2 میشود. هر اسپیگوت دارای دریچه ای است که ضخامت و کلفتی تار را کنترل می کند.
بخش انتهایی مجرا محل خروج تار ریسیده شده است .چون در این بخش،تار حالت جامدتری به خود می گیرد غده های ویژه ای مواد لغزنده کننده ای را به سطح داخلی مجرا ترشح می کنند تا خروج تار تسهیل شود.
کاربرد تار عنکبوت:
· از دیر باز از تار عنکبوت به عنوان جزئی در ابزارهای نوری مانند میکروسکوپ،تلسکوپ و غیره استفاده می شد.
· رشته ی تار دارای قابلیت درازشدگی بالایی می باشد.این مسئله هنگام برخورد حشرات به تار به خوبی دیده میشود.تار میتواند انرژی جنبشی حرکت شکار را تبدیل به انرژی گرمایی کند و حدود 70%انرژی تبدیل شده را پراکنده کند.این توانایی پراکنده سازی انرژی در کششهای بالای تار ،تار را ماده ای مناسب برای تولید لباس ضد گلوله می سازد.
· ویژگی خاص دمایی تار که سبب می شود تغییرات ناگهانی دمای اتمسفر را تحمل کند،سبب
کاربرد آن در چتر نجات شده است.البته انقباض بالای تار در آب، امری نامطلوب در کاربرد آن برای چتر نجات می باشد.
· تار همچنین در تور ماهیگیری نیز قابل استفاده می باشد.
· از تار به علت دارا بودن ترکیبات ضد میکروبی به عنوان پانسمان و پوشش زخم استفاده
می شود.
· استفاده از تار به عنوان نخ بخیه ی قابل تجزیه و همچنین استفاده از پروتئین های تار به منظور پوشش کاشت های دارویی ،مثالهایی از کاربرد تار در زمینه های جراحی و دارویی می باشد.تار عنکبوت نوترکیب،قابلیت های زیادی به منظور استفاده در ساخت زردپی و رباط مصنوعی دارد.
· تار عنکبوت با امنیت بالا ،می تواند در زمینه هایی مانند ساخت طناب های آسانسور،پل ها و ستون ها مورد استفاده قرار بگیرد.
· تار عنکبوت می تواند به عنوان تقویت کننده برای سایر فیبرها استفاده شود.
· همچنین می توان از تار در ساخت لوله های سیلیکاتی به عنوان فیبرهای نوری تو خالی برای حمل پرتوهای نوری در مدارهای نورونی در مقیاس نانو و یا به عنوان لوله های تست در مقیاس نانو،استفاده کرد.
hamhameh
07-07-2009, 22:01
خسته نباشید
ما یک انباری داریم که همیشه تار عنکبوت می بنده راه حلی واسه ازبین بردن عنکبوتها و تارهاشون ندارید اگه لطف کنید راهنمایی ام کنید ممنون میشم
naeimeh.s
08-07-2009, 10:33
خسته نباشید
ما یک انباری داریم که همیشه تار عنکبوت می بنده راه حلی واسه ازبین بردن عنکبوتها و تارهاشون ندارید اگه لطف کنید راهنمایی ام کنید ممنون میشم
عنکبوتها به جز چند گونه ی خاص هیچ خطری برای انسان ندارند.
در وهله ی اول میشه با نظافت مداوم محیط،محل زندگی اونها رو تغییر داد.
اگر این کار موثر نبود به سایت زیر مراجعه کنید:20:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.