PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : موسیقی پاپ



Metalzadeh
13-04-2007, 02:37
موسیقی پاپ سبکی از موسیقی عامه‌پسند است و معمولاً در مقابل موسیقی کلاسیک و فولک (محلی) قرار می‌گیرد و از آنها متمایز است.[1]* با این حال هنرمندان این سبک در سبک‌های راک، هیپ‌هاپ، دنس، ریتم و بلوز (R&B) و کانتری هم می‌توانند فعالیت داشته باشند و این باعث می‌شود که تبدیل به سبکی انعطاف‌پذیر شود. عبارت «موسیقی پاپ» همچنین می‌تواند به یک زیرسبک خاص (درون پاپ) اشاره داشته باشد مانند سافت راک و پاپ/راک.

مشخصات پاپ به عنوان یک زیرسبک

پاپ معمولاً به عنوان موسیقی‌ای تعریف می‌شود که به شکل تجاری تهیه می‌شود یا هدف تولید آن سود مالی است. بنا به تعریف سایمون فریت، منتقد موسیقی و جامعه‌شناس متخصص موسیقی مردم پسند، موسیقی پاپ به عنوان یک صنعت شناخته می‌شود نه هنر. البته این موسیقی را می‌توان در حیطه بازار، ایدئولوژی، تولید و زیبایی‌شناسی هم معنا کرد. درواقع، پاپ طوری طراحی شده که «برای همه جالب باشد» و «از هیچ جای خاصی نیامده» و قرار هم نیست «سلیقه خاصی را اعمال کند».

پیشینهٔ موسیقی پاپ

دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰

این نوع موسیقی از سبک‌های بلوز (شیکاگو)، و کانتری (تنسی) تاثیر گرفت.

دههٔ ۱۹۵۰

خوانندگان پاپ آن دوره کسانی چون بینگ کراسبی، فرانک سیناترا، دین مارتین، بابی دارین و پگی لی بودند، اما خوانندگانی چون بیل هالی، فتس دامینو و الویس پریسلی به دلیل اینکه از نسل جوانتری بودند بیشتر معروف شدند.

دههٔ ۱۹۶۰

این دهه با گروه‌هایی چون جانی تلوتسان، بابی وی، برایان هایلند، تامی رو، جین پیتنی، فرانکی آوالن شروع شد. در نیمهٔ آن با هنرمندانی چون کارول کینگ ، نیل دایموند و برت باکاراک، آرتا فرانکلین، ایسلی برادرز، ری چارلز، استیو واندر، سوپرمز، ماروین گی، باب دایلان و سایمون و گارفانکل متحول شد. می‌توان گفت که گروه بیتلز انقلابی در انگلستان کردند، اگرچه آنها پاپ نبودند.

دههٔ ۱۹۷۰

در این دوره موسیقی دیسکوی بی‌جیس، پیانوی بیلی جوئل و التون جان، کانتری ایگلز، هنرمندان راک/پاپ مانند راد استوارت، استیلی دان و فلیتوود مک گل کرد. ای‌بی‌بی‌ای گروه سوئدی بودند که با مسابقه ترانه یوروویژن به شهرت رسیدند و انقلابی در موسیقی پاپ کردند.

دههٔ ۱۹۸۰

برجسته ترین خواننده این دوره مایکل جکسون بود که با انتشار آلبوم Thriller باعث شد که به یکی از پرفروش ترین آلبوم‌های جهان در کل تاریخ تبدیل شود، و آلبوم‌های مدونا Like a Virgin، True Blue، Like a Prayer هم همین وضعیت را داشتند. مایکل جکسون را گاهی «شاه پاپ» می‌خوانند و مدونا را «ملکه پاپ». سایر هنرمندان این دوره عبارتند از مایکل بالتون، پرنس، جانت جکسون، دوران دوران، گروه پلیس، سیندی لاپر، ویتنی هوستونفیل کالینز، کایلی منوگ و کالچر کلاب.

دههٔ ۱۹۹۰ و قرن ۲۱

دههٔ ۱۹۹۰ و قرن ۲۱ با مد شدن گروه‌های پسر و گروه‌های دختر چهره دیگری گرفت. در انگلستان گروه‌های تیک دت، بلو، اسپایس گرلز وارد شدند. گروه‌های ایرلندی این دوره بوی‌زون و وست‌لایف بودند. آمریکا هم بک‌استریت بویز و هنسون و 'ان سینک را داشت، و افرادی مانند ویلا فورد، مندی مور، بریتنی اسپیرز و کریستینا اگیولرا هم به عنوان «پرنسس پاپ» شناخته می‌شوند. در سال ۱۹۹۹ سبک لاتین پاپ را ریکی مارتین عرضه کرد و توسط افرادی مانند جنیفر لوپز، شکیرا، انریکه ایگلسیاس و مارک آنتونی دنبال شد.

در سال ۲۰۰۲ عضو قدیمی ' ان سینک یعنی جاستین تیمبرلیک با آغاز با یک آلبوم انفرادی به یک موفقیت تجاری دست یافت و به عنوان «پرنس پاپ» شناخته شد. تین پاپ در کانال دیزنی توسط ستارگانی چون هیلاری داف به وجود آمد، گروه‌های بریتانیایی پاپ راک چون باستد و مک‌فلای، و خواننده-آهنگساز «پاپ-فانک» کانادایی اوریل لوین در دههٔ ۲۰۰۰ به شهرت رسیدند. خوانندگانی که سبک‌های دیگر پاپ را دربرمی گیرند عبارتند از ویتنی هوستون و ماریا کری در R&B، گارث بروکز و شانیا توین در کانتری، و در دنس پاپ کایل منگ و مدونا که یکی از پروفروش‌ترین خوانندگان تمام دوران بود. مطرحان موسیقی پاپ که در بین بینندگان جذابیت یافتند افرادی مانند سلن دیون و نورا جونز بودند.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Metalzadeh
14-04-2007, 02:15
مایکل جوزف جکسون، اگر محبوب ترین چهره در صنعت موسیقی نیست، بدون شک یکی از شناخته شده‌ترین چهره هاست. نام او در همه جا شنیده شده و میلیونها نفر در سرتاسر کره خاکی طرفدارش هستند. مایکل جکسون به یک اسطوره بدل گشته است. او نه تنها به جهت استعداد شگرف و غیر قابل انکارش در موسیقی، بلکه به خاطر فعالیتهای انسان دوستانه و دل مشغولیهایش نسبت به محیط زیست و زمینی که بر روی آن زندگی میکنیم، شهرت فراوان دارد. موسیقی او از رادیوهای سرتاسر جهان، از افغانستان گرفته تا زولولند، پخش شده است. او چندین تور جهانی برگزار کرده و جایزه‌ای در صنعت موسیقی یافت نمی‌شود که مایکل آن را به خانه نبرده باشد. جوایز «هنرمند بین المللی سالِ مایکل جکسون»، «طلایه دار کلیپ موسیقی اِم.تی.وی مایکل جکسون» به یاد او که اولین دریافت کنندهٔ آنها بود، نام گذاری شده اند. نام او بارها در کتاب رکوردهای جهانی به عناوین مختلف ثبت گردیده است.

مایکل در عین حال که یکی از مشهورترین خواننده‌هایی است که جهان تا کنون به خود دیده، بی شک کمتر فهمیده شده‌ترین و در اغلب موارد، بد جلوه داده شده‌ترین شخص در عرصه موسیقی نیز هست. نقل قولهای بسیاری از او، به غلط در روزنامه‌ها و مجلات چاپ شده و اعمال و رفتار او پیوسته آماج بدترین توهینات و تمسخرات از جانب رسانه‌های گروهی قرار گرفته است. شیوهٔ زندگی او، هر روز بر صفحات روزنامه‌های محلی در سرتاسر دنیا، به استهزاء گرفته می‌شود. مایکل جکسون، قربانی جهل مطلق رسانه‌ها و مخاطبان آنها شده است و اینچنین نادیده گرفتن او و شهرت بی مانندش، بسیار دلسرد کننده است.

«جی کاکز» در مارس سال 1984 در مجلهٔ «تایمز» نوشت: ”صنعت موسیقی، معصومیت را تنها زمانی می پذیرد که بتواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. ویران کردن دنیای خیالی جکسون با استفاده از شایعات بی اساس و کینه جویانه، آسان تر از فهمیدن آن توأم با همدردی است.“

رسانه‌های سرتاسر دنیا، چه معتبر و چه غیر معتبر، برای کنار آمدن با استعداد، محبوبیت، خلاقیت و جنبه‌های شخصیتی جکسون، راه آسان آقای «جی کاکز» را برگزیده اند. مایکل در موسیقی، فیلمها، اجراها و زندگی شخصی اش، این انتخاب را مورد اعتراض قرار می‌دهد. این بیوگرافی گامی است در جهت نمایاندن حقایق زندگی مایکل جکسون و فرصتی برای آنانکه عادت نکرده‌اند مایکل را از دریچه‌ای غیر از دریچهٔ تمسخر و توهین بنگرند. امید است که این بیوگرافی در هرچه بیشتر آشنا ساختن طرفداران مایکل جکسون با روحیات، درونیات، استعداد خارق العاده و البته حقیقت او، نهایت انتظار را برآورد...

والدین: مادر:کاترین استر اسکورز، پدر:جوزف والتر جکسون

برادران و خواهران: مارلون1957،ربی1950، جکی٫1951 تیتو٫1953 لاتویا1956، جرمین٫1954رندی 1961و جنت1966

فرزندان: پرینس مایکل جکسون13.feb.1997 ٫پاریس مایکل کاترین جکسون3.apr.1998 ٫پرینس مایکل جکسون۲ (بلانکت)2002.feb

همسران سابق:لیزا ماریا پریسلی (دختر الویس پریسلی)1994-٫96دبی رو1996-99

مایکل جوزف جکسون متولد ۲۹ آگوست سال ۱۹۵۸ در شهر گری اندیانا در امریکا است.او در یک خانوادهُ پر جمعیت به دنیا آمد.نام پدرش جوزف و نام مادرش کاترین است.مایکل از ۵ سالگی فعالیت هنریش را آغاز کرد. او در سال ۱۹۶۸ درست زمانی که ۱۰ سال داشت به همراه برادرانش گروه جکسون فایو را تشکیل دادند.معروفترین آهنگهای آنها I'll Be There، I Want You Back، ABC و The Love You Save بود. مایکل با اینکه سن کمی داشت ولی در خواندن و رقصیدن یک نابغه محسوب می‌شد تا جایی که گروه آنها به محبوبیت زیادی دست پیدا کرده بود.

روند پیشرفت مایکل ادامه پیدا کرد تا جایی که در سال ۱۹۷۲ به موفقیت بزرگی دست یافت و با آلبوم "گات تو بی در" به عنوان بهترین تک خوان انتخاب شد. ولی در همین سال بود که گروه جکسون فایو از هم پاشید.در سال ۱۹۷۶ بود که باز هم مایکل به کمک برادرانش گروهی جدید به نام جکسون را تشکیل داد و از Motown جدا شدند و با کمپانی اپیک قرار دادی امضاء کردند.مایکل در سال ۱۹۷۸ در فیلم موزیکالی به نام The Wiz ایفای نقش کرد واین باعث شد که مایکل در دنیای موسیقی بیشتر مشهور شود.
مایکل در سال ۱۹۷۸ اولین آلبوم تنهای خود به نام Off The Wall را ارائه داد که در آن از صدای جدید خود بهره گرفت و به فروش نزدیک به ۱۱ میلیون دست یافت و در اروپا و امریکا در صدر پر فروشترین آلبومها قرار گرفت وجوایز زیادی به خود اختصاص داد. از معروفترین آهنگهای این آلبوم می‌توان به Don't Stop 'Till You Get Enough اشاره کرد که جایزهُ Grammy را نیز به خود اختصاص داد.
مایکل در سال ۱۹۸۲ با بیرون دادن آلبوم Thriller به یک خوانندهُ بین المللی با شهرت جهانی تبدیل شد. این آلبوم با گرفتن ۸ جایزۀ Grammy و فروش 52 میلیون کپی٫ رکورد پر جایزه‌ترین و پر فروش‌ترین آلبوم را برای همیشه به خود اختصاص داد. از معروفترین آهنگهای این آلبوم می‌توان به ترانه‌های Bille Jean، Thriller و Beat It اشاره کرد که ویدئوی اين سه آهنگ به علت سبک جدیدی که در آنها به کار رفته بود شهرت و فروش زیادی پیدا کرد و جزو اولین ویدیوی سیاه پوستان شد که حق پخش بزرگ‌ترین شبکه موزیک آمریکا MTV را بدست آورد. مایکل به چنان محبوبیتی رسیده بود که حتی پپسی بزرگ‌ترین قراردادش را با وی امضا کرد، قرار دادی معادل با ۱۵ میلیون دلار.

از اوايل دهه 80 رفته رفته رنگ پوست مايکل جکسون روشن تر شد. گفته می‌‌شود اين امر بر اثر یک عارضهُ پوستی به نام Vitiligo است که به سبب آن رنگ دانه‌های پوستش به مرور زمان رنگ خود را از دست داده وسفید به نظر میرسد. مایکل به علت این عارضه پوستی نمی‌تواند در مقابل تابش مستقیم نور خورشید قرار بگیرد و ازهمین رو همیشه از ماسک، کلاه٫ عینک و گاهی از چتر استفاده می‌کند.

مایکل در سال ۱۹۸۵ آهنگی به نام We Are The World را که هنرمندان دیگری نیز با او همکاری داشتند ارائه داد. این آهنگ با شعار USA for Africa بیش از 60 میلیون دلار به فروش رفت که تمام اين مقدار صرف کمک به مردم قاره آفريقا شد. در سال ۱۹۸۶ مايکل در یک فیلم به نام Captain EO نیز نقش آفرینی کرد این فیلم به طریقهُ سه بعدی پخش شد.
مایکل در سال ۱۹۸۷ باز هم آلبومی جدید به نام Bad را به بازار داد.این آلبوم از نظر صمعی و بصری سبک جدید و متفاوت با کارهای قبلی خودش داشت. اين آلبوم تنها آلبومی در تاریخ است که 6 آهنگ شماره یک داشت. مایکل در سال ۱۹۸۷ تور تنهای خود را به نام Bad آغاز کرد و کنسرتهای زیادی در نقاط مختلف جهان داد. این تور به پر فروش‌ترین و پر بیننده‌ترین تور موسیقی زمان خود مبدل گشت. (بعدها خود مایکل دو بار رکورد خود را شکست.) مایکل در سال ۱۹۹۱ آلبوم Dangerous خود را که در آن از سبکهای پاپ و راک استفاده شده بود به بازار ارائه کرد و برای تبلیغ آلبوم خود تورهای Dangerous را آغاز کرد.

در۲۴ اوت سال ۱۹۹۳ و در هنگامی که مایکل مشغول انجام تورهایش بود یک اتفاق غیر منتظره افتاد و یک پسر بچهُ ۱۳ ساله مایکل را متهم به سوء استفادهُ جنسی کرد. این پرونده بعد از ۶ ماه مذاکرات طرفین دعوی و همچنین به علت تطبیق نداشتن اظهارات کودک با عکسهایی که از نقاط بدن مایکل گرفته شده بود در سال ۱۹۹۴ بسته شد. مایکل در سال ۱۹۹۴ اولین ازدواجش را با "لیزا مری پرسلی" دختر خوانندهُ معروف امریکایی[ "الویس پرسلی"] جشن گرفت ولی این ازدواج بعد از ۱۹ ماه به جدایی انجامید.
او در سال ۱۹۹۵ آلبوم جدیدش را به نام HIStory ارائه داد. در اين آلبوم، که يکی از شخصی ترين آلبومهای وی محسوب می‌‌شود، مايکل در مورد مسائلی که وی را در طی سالها رنج داده است سخن می‌‌گويد که از آن جمله آهنگهای تندی همانند They Don't Care About Us و D.S است که به مزاق عده‌ای خوش نيامد. این آلبوم نيز با استقبال زیادی روبرو شد. مایکل در سال ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ تورهای هیستوری خود را آغاز کرد. وی در سال ۱۹۹۶ در حالی که برای یکی از کنسرتهایش به استرالیا رفته بود با یک پرستار ۳۷ ساله به نام "دبی رو" ازدواج کرد و حاصل اين ازدواج دو فرزند به نام پرینس متولد سال ۱۹۹۷ و پاریس متولد سال ۱۹۹۸ است.
مایکل در سال ۱۹۹۶ یک فیلم ۴۰ دقیقه‌ای به نام Ghosts که کارگردانی و جلوه‌های ویژهُ آن بر عهدهُ Stan Winston بود ارائه داد. جکسون در سال ۱۹۹۷ آلبوم Blood On The Dance Floor که دارای چند ترانهُ جدید و همچنین اجراهای جديدی از ترانه‌های آلبوم قبلی وی بود بیرون داد. مایکل در سال ۱۹۹۹ از همسر دوم خود "دبی رو" نیز جدا شد. او در سال ۲۰۰۱ آلبوم جدید دیگری به نام Invincible را به بازار داد. اين آلبوم هر چند که در مقايسه با خواننده‌های معمولی بسيار موفق بود، در سطح و اندازه مايکل يک شکست محسوب می‌‌شد. او شرکت Sony Music و در راس آن شخص Tommy Motola را متهم به سهل انگاری در امر تبليغات کرد. شايد همين مشکلات سبب شد که تنها دو آهنگ از اين آلبوم دارای ويديوکليپ شوند.

در روزهای ۷ و ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۱ در طی مراسمی، از سی امین سالگرد فعالیت هنری مايکل جکسون قدردانی شد. هنرمندان معروف بسياری در اين مراسم که در نیویرک برگزار می‌‌شد شرکت کردند.مایکل در همان سال ۲۰۰۱ و بعد از حملات تروریستی به برجهای دوقلو در امریکا آهنگ What More Can I Give را به همراه هنرمندان دیگری اجرا و آن را به قربانیان تقدیم کرد. در اوایل سال ۲۰۰۳ یک خبرنگار انگلیسی یک برنامهُ مستند به نام "زیستن با مایکل جکسون" که در آن زندگی خصوصی مایکل را به تصویر کشیده بود٫ پخش کرد. ولی مایکل از دیدن این فیلم به علت وارونه نشان دادن رفتارش بسیار خشمگین شد و بشیر را یک خیانتکار خطاب کرد.در اواخر نوامبر سال ۲۰۰۳ و درست در روزی که آلبوم Number Ones مایکل که منتخبی از بهترین ترانه‌های قبلی مایکل بود منتشر شد مجدداُ یک پسر بچهُ ۱۴ ساله با اتهام جدید کودک آزاری جلو آمد. مایکل در اولین جلسهُ دادگاه که در ماه ژانویهُ ۲۰۰۴ برگزار شد خود را بیگناه اعلام کرد. این دادگاه که به دادگاه قرن معروف شد و وقايع آن ماه‌ها در ميان مهم‌ترين اخبار جهان مخابره می‌‌شد سرانجام به بی گناهی کامل مایکل جکسون رای داد.
آقای جکسون درست بعد از اعلان رای دادگاه حدود چندین ماه از دید رسانه‌ها مخفی شد و بعده‌ها اعلام شد که توسط شاهزاده بحرین به کشورش دعوت شده. اما هم اکنون مایکل نقطه اي در ايرلند بسر ميبرد و در حال كار بر روي آلبوم جديدش ميباشد.قرار است اين آلبوم در سال 2007 منتشر شود.كساني مثل Will I am نيز در آلبوم آتي با آقاي جكسون همكاري دارند. شايان ذكر است كه در پانزدهم ماه نوامبر 2006 مايكل جكسون در لندن و در مراسم World Music Awards حضور يافت و در آنجا جايزه ويژه Daimond را بخاطر فروش بيش از يكصد ميليون نسخه آلبوم موسيقي دريافت نمود. علاوه بر اين در همان مراسم توسط گينس ركورد اعلام شد كه آلبوم Thriller تا كنون بتنهايي بيش از 104 ميليون نسخه فروش نموده است.گينس همچنين اظهار داشت كه فروش كل آلبومهاي مايكل جكسون تا كنون به بيش از 750 ميليون نسخه در سراسر جهان رسيده است.

فهرست آلبومها

آلبومهای متداول استوديويی

* 1971: Got to Be There
* 1972: Ben (album)|Ben
* 1973: Music and Me
* 1975: Forever, Michael
* 1979: Off the Wall
* 1981: One Day In Your Life
* 1982: Thriller (album)|Thriller
* 1987: Bad (album)|Bad
* 1991: Dangerous (album)|Dangerous
* 1995: HIStory
* 1997: Blood on the Dance Floor
* 2001: Invincible (album)|Invincible

مجموعه آهنگهای از قبل انتشار يافته

* 1975: The Best Of Michael Jackson
* 1984: Farewell My Summer Love
* 1995: Anthology
* 2000: Millennium Collection - 20th Century Masters
* 2001: Greastest Hits: HIStory Volume 1
* 2002: Love Songs
* 2003: Number Ones
* 2004: The Ultimate Collection
* 2005: The Essential Michael Jackson

وب سایت رسمی : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

منبع : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Metalzadeh
15-04-2007, 05:43
اگر تا بحال صدای گرم فرانک سیناترا خواننده و هنرپیشه معروف هالیوود در اواسط قرن بیستم را نشنیده اید قسمتهایی از این قطعه معروف او را گوش کنید، این آهنگ در سال 1966 اجرا شد: Audio File Strangers in the night ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

فرانک سیناترا در سال 1915 در آمریکا از خانواده ای ایتالیايی بدنیا آمد. پدر او بوکس بازی بود که پس از کنار گذاشتن این رشته ورزشی به خدمت نیروهای آتش نشانی Hoboken آمریکا در آمده بود و مادر وی از پیشخدمت های رستوران بود که در محافل کوچک خانوادگی اغلب آواز میخواند.

هنگامی که سيناترا دبیرستانی بود موفق شد اجرای زنده یکی از کارهای Bing Crosby (هنرپیشه و خواننده اواسط قرن بیستم) را ببینید و این موضع باعث شد که او هدف و ایده آل زندگی خودش را در هنر سینما و موسیقی پیدا کند. شروع به کارهای متفرقه برای کسب درآمد کرد و در آغاز فعالیت هنری به خواندن ترانه در تئاترهای آماتوری و گروههای کوچک موسیقی روی آورد بگونه ای که درآمد ابتدایی او حدود 10$ یا یک وعده غذا برای هر روز کار در تئاتر بود.
او اولین کار جدی خود را در Rustin Cabin (مجموعه ای ویلایی در حاشیه نیوجرسی) انجام داد. نقش او سرگرم کردن مردم بعنوان Showman یا گفتن جوک و خواندن ترانه بود. او به اصرار مادرش به مدرسه ای برای ادامه تحصیل در رشته علوم و تکنولوژی رفت اما متاسفانه بعد از یکسال به بیرون انداخته شد! یا استعداد درس خواندن نداشت یا بخاطر عشق او به Nancy Barbato بود که بعد از چهار دوستی سال 1931 با او ازدواج کرد، نانسی اولین همسر سیناترا بود که از او صاحب دو دختر و یک پسر شد.

در سال 1939 سیناترا بعنوان خواننده به استخدام گروه کوچک نوازنده ترمپت Harry James در آمد. این دو کنسرت های زیادی را با یکدیگر اجرا کردند تا اینکه هری جیمز با نوازنده ترمبون Tommy Dorsey آشنا شد و این باعث کمرنگ شدن نقش سیناترا در گروه شد تا اینکه بتدریج او گروه را ترک کرد. سیناترا در مدتی که با Dorsey کار میکرد از او نحوه درست نفس کشیدن بعنوان یک vocalist و تلفظ لغات را آموزش دید و مطالبی را آموخت که در آینده برای او بسیار مفید بود. Dorsey هنگام آموزش به سیناترا متوجه توانایی های فوق العاده او در خوانندگی شد، سیناترا می توانست 16 میزان ملودی برای خواننده را بدون نفس کشیدن اجرا کند! لذا به سیناترا گفت تا روی صدایش کار کند و شخصیت جدیدی برای صدای خود بیافریند تا بتواند موفق باشد.

سال 1942 او اولین فیلم خود را بازی کرد بنام Higher and Higher و بجای ماندن در هالیوود و ادامه هنرپیشگی، تصمیم به اجرای یکسری کنسرت کرد که در آن ترانه هایی از جمله ترانه فیلم فوق را میخواند. او حتی در چند برنامه رادیویی شروع به خواندن ترانه کرد. سیناترا چهره های هنری متفاوتی از خود بجای گذاشت، ابتدایی فردی سرگرم کننده و تا حدی شوخ مزاج بود، بتدریج نقش های جدی در سینما بازی کرد و هنگامی که صدای تنور او پخته تر شد او را فردی میدانستند که ترانه های زیبا، رمانتیک و عاشقانه اجرا میکند.
باوجود اینکه او در جریان جنگ جهانی دوم به سربازی نرفت اما بعنوان یک هنرمند نقش مهمی در فیلم ها و ترانه هایی که میخواند برای بالابردن روحیه مردم ایفا کرد. ترانه ای مانند Ballad for Americans یا فیلم کوتاهی مانند The house I live in از این جمله کارهای او بودند.

ورود جدی تر او به صحنه سینما باعث شد تا با Ava Gardner آشنا شود و این بود که Nancy از او جدا شد و در سال 1951 با اوا گاردنر ازدواج کرد بعد از دو سال زندگی مشترک بصورت جدا زندگی کردند و سپس در سال 1957 رسما" از یکدیگر جدا شدند. شکست او در نگهداری همسر باعث شد که ضربه بزرگ روحی به او وارد شود، ضربه ای که هرگز اثرات آن از زندگی او پاک نشد. اتفاق دیگری که باعث مختل شدن زندگی عادی او شد، قوت گرفتن شایعاتی بود که وی را به عضویت در یک باند گانگستری در هاوانا نسبت میداد، شایعاتی که بدنبال آن دولت وارد عمل شد و تحقیقات در این زمینه را آغاز کرد. (ادامه دارد ...)


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Metalzadeh
15-04-2007, 05:46
سیناترا در سال 1955 پس از بازی در چند فیلم فرصت همکاری با هنرپیشه های مطرح هالیوود همچون مارلون براندو (Marlon Brando) را در فیلم Guys and Dolls پیدا کرد. همچنین فیلم High Society که در آن Bing Crosby و Grace Kelly بازی میکردند. هر چه بیشتر مشهور میشد ارتباط او با سیاست بیشتر می شد بگونه ای که در سال 1956 قراردادی با حزب دمکرات امضا کرد و در آن قبول کرد که در فعالیت ها هنری خود از کاندیدهای این حزب (ازجمله رابرت و جان اف کندی) حمایت کند.

1961 سال شکوفایی سیناترا در موسیقی بود او با همکاری پیانسیت افسانه ای Jazz یعنی Count Base اولین آلبوم رسمی خود را تهیه کرد، در این آلبوم قطعات زیبایی چون The Way You Look Tonight , My Kind Of Town, Fly Me To The Moon, I've Got You Under My Skin, Strangers In The Night, My Way و New York, New York وجود داشت که بسیاری از آنها جزو استانداردهای Jazz هستند. ترانه My Way او بارها و بارها جایزه گرفت و بسیاری تا پایان عمر سیناترا را با این ترانه می شناختند به گوشه هایی از این قطعه زیبا گوش کنید. My Way ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
او در سال 1962 یکی از بهترین کارهای سینمایی خود را در فیلم Manchurian Candidate بازی کرد، در این فیلم سیناترا نقش یک سرباز در جنگ کره را عهده دار بود. او در سال 1966 ازدواج سوم خود را با هنرپیشه سینما بنام Mia Farrow که 20 سال بیشتر نداشت انجام داد، در این زمان سیناترا 50 ساله بود. آن دو بیشتر از 17 ماه نتوانستند با یک دیگر زندگی کنند و ازهم جدا شدند. به دلیل خستگی بسیار زیاد در سال 1971 رسما" اعلام کرد که دیگر توان کار ندارد و می خواهد بازنشسته شود، اما سیاست او را رها نکرد و مجبور شد در سال 1972 برای پیروزی ریچارد نیکسون در انتخابات ریاست جمهوری فعالیت کند.

دیگر بصورت جدی موسیقی کار نمیکرد چرا که مردم بیشتر طرفدار موسیقی راک شده بودند، و تنها بصورت موردی با موسیقیدانانی چون لوچیانو پاوروتی، استیو واندر و ... اجراهایی را تهیه میکرد. اقدام به re-mix بسیاری دیگر از کارهای خود کرد و این آلبوم های او فروش بسیار داشت. در سال 1976 برای بار چهارم با Barbara Marx ازدواج کرد و اینبار تا آخر عمر با او زندگی کرد و در سال 1993 توانست نشان لیاقت کندی را دریافت کند. او در سال 1993 با ارائه آلبوم Duet که با همکاری خوانند های جوان دهه 60 و 70 بود توانست باردیگر نگاه محافل هنری را به سمت خود سوق دهد. سیناترا در سال 1998 در سن 82 سالگی از دنیا رفت.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

منبع : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Metalzadeh
16-04-2007, 02:09
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

بیتلز (انگلیسی: The Beatles) گروه انگلیسی پاپ/راک اهل لیورپول بودند که گروه آنها شامل جان لنون (۱۹۴۰–۸۰), پل مک‌کارتنی (۱۹۴۲–), جورج هریسون (۱۹۴۳–۲۰۰۱), و ریگو استار (۱۹۴۰–) می‌شد و در دهه ۱۹۶۰ فعالیت موسیقی خود را آغاز کردند.

بیتلز، به عنوان یکی از بزرگترین و مشهورترین گروه‌های موسیقی، در قرن بیستم به حساب می‌آید. تنها در کشور انگلستان آنها بیش از چهل تک‌آهنگ خواندند و آلبوم‌های آنها همواره رتبه اول را داشته‌اند. این موفقیت در کشورهای زیادی به دست آمد: EMI در سال ۱۹۸۵ تخمین زد که این گروه حدود یک میلیارد رکورد را در سرتاسر جهان به فروش رسانده‌اند. RIAA بیتلز را همواره در فهرست پرفروش‌ترین خوانندگان قرار داده‌است.
یفلی را به نام گروه کواریمن (که با نام بلک‌جکس هم شناخته می‌شوند) تشکیل داد. در ۶ ژوئیه همان سال جان لنون پل مک‌کارتنی را ملاقات کرد. در فوریه ۱۹۵۸، گیتاریست جوانی به نام جورج هریسون عضو این گروه شد. تعدادی ترانه از این سه در آن دوره به جای مانده‌است. در این مدت افراد متعددی به این گروه اضافه و کم می‌شدند اما تنها جان لنون و پل مک‌کارتنی و جورج هریسون اعضای ثابت آن بودند.

گروه کواریمن به نام‌های مختلفی تغییر یافت که در این میان می‌توان به جانی و مونداگز، جان بزرگ و بیتلز، بیتلزی نقره‌ای، برادران بیت اشاره کرد که سرانجام نام بیتلز (سوسک‌ها) را برگزیدند.

در سال ۱۹۶۰ بیتلز به شمال شرقی اسکاتلند به عنوان گروه پشتیبان جانی جنتل سفر کردند و قبل از اولین اجرای موسیقی خود او را ملاقات کردند و پل مک‌کارتنی به عنوان باتجربه‌ترین فرد گروه شناخته می‌شد. درامر آنها در آن زمان تامی مورد بود.

درامر بعدی آنها نورمن چپمن بود، اما تنها برای چند هفته و تا موقعی که باید به خدمت اجباری می‌رفت. این یک مشکل برای آنها بود و آلن ویلیامز، مدیر غیررسمی گروه، آنها را به باشگاه‌هایی در هامبورگ، آلمان فرستاد. (پل مک‌کارتنی همواره می‌گفت که اگر قرار باشد اعضای بیتلز به خدمت اجباری فراخوانده شوند آنها هیچوقت وجود نخواهند داشت، به دلیل اختلاف سنی آنها)

در سال ۱۹۶۰ پل مک‌کارتنی پس از مشاهده کار پیت بست در گروه بلک‌جکس به او پیشنهاد داد که درامر گروه آنها شود.

در سال ۱۹۶۲ پیت بست رفت و به جای او رینگو استار (نام اصلی: ریچارد استارکی) به این گروه پیوست. استار درامر گروهی لیورپولی بود و چند دفعه‌ای در هامبورگ با بیتلز کار کرده بود. از ابتدا هم جورج مارتین از عملکرد بست راضی نبود علی‌رغم اینکه بست فرد محبوبی نزد بسیاری از زنان بود.

اولین فصل ضبط بیتلز در ژوئن ۱۹۶۲ بود که مارتین را راضی نکرد، اما در دومین اجرای آنها در سپتامبر ۱۹۶۲ ترانه‌ای در انگلیس به نام «Love Me Do» ساخته شد که ترانه‌ای موفق بود. («Love Me Do» در فهرست تا هجده ماه بعد یعنی تا مه ۱۹۶۴ در نمودار تک‌آهنگ‌های برتر در آمریکا قرار داشت) سه ماه بعد آنها اولین آلبوم خود را به ضبط رساندند (که Please Please Me نام داشت)، این آلبوم میکس ترانه‌های لنون و مک‌کارتنی بود. این گروه اولین برنامه تلویزیونی خود را تحت نام People and Places به طور زنده در منچستر و در ایستگاه تلویزیونی گرانادا در ۱۷ اکتبر ۱۹۶۲ به اجرا گذاشتند.

اعضا

جان لنون: گیتار الکتریک، آواز
پل مک‌کارتنی: گیتار بیس، آواز
جورج هریسون: گیتار الکتریک، آواز
رینگو استار: درام، آواز

تاثیرات

گروه بیتلز تحت تاثیر خوانندگان متعددی قرار گرفتند که برخی از آنها عبارتند از:

الویس پریسلی؛ آنها تعدادی از ترانه‌های خود را در استودیوی اَبی‌رُد از روی الویس پریسلی به ضبط رساندند و کپی‌های غیرقانونی از دهه ۱۹۶۰ به جای مانده‌است.

چاک بری؛ آنها تعدادی از ترانه‌های چاک بری به نام «Roll Over Beethoven» و «Rock and Roll Music» را در بعضی از آلبوم‌هایشان به ضبط رساندند.

بی‌بی کینگ

راری استورم

ادی کاچران، کارل پرکینز

برخی از خوانندگان موتاون. آنها برخی از ترانه‌های خود را به طور واضح از روی آهنگ‌های موتاون برت استرانگ کپی می‌کردند از جمله «Money (That's What I Want)» و ترانه‌های موتاون «Please Mr. Postman».

لیتل ریچارد

باب دیلان

سازها

* ریکنباکر، گرش، اپیفون، گیبسن و گیتارهای فندر
* درام‌های لادویگ
* استاینوی و پیانوهای بلاثنر
* هافنر، فندر و بس‌های ریکنباکر
* هاموند، وکس
* فندر ردز، ورلیتزر
* میکروفون


دیسکوگرافی

۱. Please Please Me (مارس ۲۲, ۱۹۶۳)

۲. With the Beatles (نوامبر ۲۲, ۱۹۶۳)

۳. A Hard Day's Night (album)|A Hard Day's Night (ژوئیه ۱۰ ۱۹۶۴)

۴. Beatles for Sale (دسامبر ۴ ۱۹۶۴)

۵. Help! (album)|Help! (اوت ۶ ۱۹۶۵)

۶. Rubber Soul (دسامبر ۳ ۱۹۶۵)

۷. Revolver (album)|Revolver (اوت ۵ ۱۹۶۶)

۹. Sgt. Pepper's Lonely Hearts Club Band (ژوئن ۱ ۱۹۶۷)

۱۰. The Beatles (album)|The Beatles (aka The White Album) (نوامبر ۲۲ ۱۹۶۸)

۱۱. Yellow Submarine (album)|Yellow Submarine (January ۱۷ ۱۹۶۹)

۱۲. Abbey Road (album)|Abbey Road (سپتامبر ۲۶ ۱۹۶۹)

۱۳. Let It Be (album)|Let It Be (مه ۸ ۱۹۷۰)

ترانه‌های نمونه

تصور کن ترجمه از علی فردی

تصور کن که اینجا بهشتی نبود راحته اگر که بخوای سعی کنی ( تصور کنی ) جهنم بر ما غرش نمی کرد آسمان فقط بالای سر ما بود تصور کن که همه مردم برای امروز زندگی می کردند تصور کن که اینجا کشوری ( حد و مرزی ) وجود نداشت تصور کردن این سخت نیست هیچ چیز برای کشتن یا مردن برای آن وجود نداشت و همچنین دین و اعتقادات مذهبی نیز وجود نداشت تصور کن که همه مردم زندگی خود را در آرامش و صلح می گذراندند ممکن است که بگویی من یک خیال پرداز هستم اما فقط من یکی اینگونه نیستم امیدوارم که روزی شما هم به ما ملحق شوید و دنیای ما یکی بشود تصور کن که حق مالکیتی وجود نداشت برای من حیرت انگیز است اگر تو بتوانی ( تصور کنی ) احتیاجی به طمع ورزیدن و اشتیاق داشتن نبود فقط احساس برادری تصور کن که همه مردم تمام دنیا را بین یکدیگر به اشتراک می گذاشتند ( دنیا را با هم تقسیم می کردند ) ممکن است که تو بگویی من یک خیالباف هستم...

نوشته جان لنون

دانلود ترانه های نمونه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ].D8.AA.D8.B1.D8.A7. D9.86.D9.87.E2.80.8C.D9.87.D8.A7.DB.8C_.D9.86.D9.8 5.D9.88.D9.86.D9.87)

سایت رسمی بیتل ها :[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Metalzadeh
19-04-2007, 02:11
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

سبک : پاپ، راک، پاپ/راک، دیسکو
مدت فعالیت : ۱۹۵۸ - ۲۰۰۳
برچسب : Rhino Records
وارنر بروز
Polydor
Festival Records

وب‌گاه : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بی جیز (انگلیسی: Bee Gees) که مخفف برادران گیب (Brothers Gibb) می‌باشد، نام گروه پاپ/راک انگلیسی/استرالیایی است که در سال ۱۹۵۸ توسط برادران گیب (بَری، رابین و موریس) تشکیل شد.

هیچ کدام از گروه‌های ده‌های ۶۰، ۷۰، ۸۰، و ۹۰ میلادی در شهرت خود به اندازه بی جیز فراز و نشیب نداشته‌اند، و یا نتوانسته‌اند به اندازه این گروه مخاطبان گوناگونی را به خود جذب کند.

اعضا

اعضا اصلی گروه، برادران گیب می‌باشند که هر سه خواننده‌اند. علاوه بر خوانندگی بَری برادر بزرگتر گیتار ریتم می‌نواخت، و موریس چندین ساز که از جمله آنها می‌توان پیانو، گیتار لید، کیبورد، گیتار بیس، سینتیسایزر و درام را نام برد. اما رابین برادر دوقلو او معمولا سازی نمی‌نواخت.

به جز برادران گیب نوازندگان دیگری نیز عضو گروه بودند که مهم‌ترین آنان عبارتند از:

* کولین پیترسن: درام (۱۹۶۷-۱۹۶۹)
* وینس ملونی: گیتار (۱۹۶۷-۱۹۶۸)
* جوف بریجفورد: درام (۱۹۶۹-۱۹۷۲)
* الن کِندَل: گیتار لید (۱۹۷۱-۱۹۸۰ و ۱۹۸۷-۱۹۹۹)
* دنیس بریون: درام (۱۹۷۴-۱۹۸۰)
* بلو ویور: کیبورد (۱۹۷۵-۱۹۸۰)


آلبوم‌ها


* ۱۹۶۷ – Bee Gees 1st
* ۱۹۶۸ – Horizontal
* ۱۹۶۸ – Idea
* ۱۹۶۹ – Odessa
* ۱۹۷۰ – Cucumber Castle
* ۱۹۷۰ – Years On Two
* ۱۹۷۱ – Trafalgar
* ۱۹۷۲ – To Whom It May Concern
* ۱۹۷۳ – Life in a Tin Can
* ۱۹۷۴ – Mr. Natural
* ۱۹۷۵ – Main Course
* ۱۹۷۶ – Children of the World
* ۱۹۷۹ – Spirits Having Flown
* ۱۹۸۱ – Living Eyes
* ۱۹۸۷ – .E.S.P
* ۱۹۸۹ – One
* ۱۹۹۱ – High Civilization
* ۱۹۹۳ – Size Isn't Everything
* ۱۹۹۷ – Still Waters
* ۲۰۰۱ – This Is Where I Came In
* ۲۰۰۱ – Their Greatest Hits: The Record
* ۲۰۰۴ – Number Ones



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

DaRiOuShJh
21-04-2007, 02:37
با با ماشالله پدرام جان چه قد اکتیو شدی ها!:31:

دستت درد نکنه!:40:

Metalzadeh
21-04-2007, 03:04
با با ماشالله پدرام جان چه قد اکتیو شدی ها!:31:

دستت درد نکنه!:40:

قربونه تو :20:
قابلت رو ندارن :11:

Metalzadeh
21-04-2007, 03:24
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

زندگی‌نامه

انریکو مارتین مورالس معروف به ریکی مارتین خواننده اهل پرتوریکو در ۲۴ دسامبر ۱۹۷۱ در سان خوان جزیرهٔ پرتوریکو متولد شد. او یک خواننده پاپ آمریکایی لاتین تبار است که ابتدا با عضویت در گروه Latin boy band Menudo به شهرت رسید و سپس از سال ۱۹۹۱ به عنوان هنرمند سلو مطرح می‌باشد.[نیاز به ذکر منبع] از بزرگترین ستاره‌های دنیای پاپ لاتین است که گفته می‌شود در‌های پیروزی را در کشورهای انگلیسی زبان به روی افراد زیادی در این سبک از جمله شکیرا و انریکه ایگلسیاس باز کرده‌است.آهنگ Livin' la Vida Loca او به معنای «زندگی دیوانه وار» به مدت ۵ هفته در صدر جدول‌های موسیقی ایالات متحده قرار داشته‌است و اولین آهنگی از یک خواننده لاتین آمریکایی می‌باشد که در تاریخ بریتانیا شمارهٔ یک شد. بیشتر از ۵۵ ملیون آلبوم در سراسر جهان فروخته‌است.

آلبوم‌ها


* Ricky Martin (۱۹۹۱)
* Me Amarás (۱۹۹۳)
* A Medio Vivir (۱۹۹۵)
* Vuelve (۱۹۹۸)
* Ricky Martin (۱۹۹۹)
* Sound Loaded (۲۰۰۰)
* La Historia (۲۰۰۱)
* The Best of Ricky Martin (۲۰۰۱)
* Almas del Silencio (۲۰۰۳)
* Life (۲۰۰۵)



مطالب جالب درباره ی ریکی مارتین

او چپ دست است
سه دختر جوان را در خیابان‌های کلکتهٔ هند از فحشا نجات داده‌است
او گیاه خوار است
ریکی مارتین در گذشته قهرمان ورزش ژیمناستیک بوده است
او مؤسسه ی خیره ای با نام خود دارد

مشخصات فیزیکی ریکی مارتین

قد:185

وب سایت رسمی : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Metalzadeh
22-04-2007, 01:21
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

تولد : ۲ دسامبر ۱۹۸۱
کنتوود (در آمریکا)

برینتی جین اسپیرز (زاده ۲ دسامبر ۱۹۸۱) خواننده سبک پاپ برنده جایزه گرمی، ترانه نویس و رقاصهٔ و بازیگر امریکایی است. شهرت او بیشتر به دلیل خواندن و ساختن شوهای ترانه هایی چون "...Baby One More Time" ,"Oops!...I Did It Again" and "Toxic" می باشد.

زندگی‌نامه

بریتنی در کنتوود، لوئیزیانا به دنیا آمد و در همان جا هم بزرگ شد. والدین او جیمز پارنل اسپیرز (ساختمان ساز) و لین آیرن بریجز (معلم مدرسه) بودند. او تا نه سالگی به کلاس ژیمناستیک رفت و در مسابقات آن شرکت می کرد. همچنین به کلاس های رقص رفت و ترانه "New Mickey Mouse Club" را برای شبکه دیسنی خواند در حالی که فقط هشت سال داشت.

وی شوهایی را به همراه خوانندگانی چون جاستین تیمبرلیک (دوست پسر او)، جاشوا چیزز (بعد ها با هم گروه N Sync را ایجاد کردند)، کریستینا آگولرا (کسی که او را همتایش می دانستند) اجرا کرد.

دیسکوگرافی


* ۱۹۹۹ ...Baby One More Time
* ۲۰۰۰ Oops!... I Did It Again
* ۲۰۰۱ Britney
* ۲۰۰۳ In the Zone
* ۲۰۰۴ Greatest Hits: My Prerogative
* ۲۰۰۵ B in the Mix: The Remixes


فیلم‌شناسی

سال عنوان نقش توضیحات
۲۰۰۷ بسیار تندرست درو هارت در حال ساخت
۲۰۰۲ چهارراه لوسی واگنر موسیقی فیلم
۱۹۹۹ تصویری از منظره مهماندار هواپیما

Metalzadeh
23-04-2007, 01:23
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ملیت انگلیس
سبک پاپ، یوروپاپ، دنس
مدت فعالیت ۱۹۹۴ - ۲۰۰۰
برچسب ویرجین رکوردز
وب‌گاه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اعضا

ویکتوریا آدامز
ملانی براون
اِما بانتون
گری هالیول
ملانی چیسهلم

=================

اسپایس گرلز (انگلیسی: Spice Girls) در سال ۱۹۹۴ در لندن، انگلستان شکل گرفت. این گروه متشکل از پنج دختر جوان بود که با ارائه ترانه «Wannabie» (خواستنی) به یکی از برترین گروه‌های پاپ تبدیل شدند. بافروش بیشتر از ۵۳ میلیون نسخه، آنها یکی از پرفروش‌ترین گروه‌های زن در طول تاریخ به شمار می‌روند. این گروه سه آلبوم و ده ترانه تکی عرضه کردند. فیلم دنیای اسپایس (Spiceworld) با درخشش این گروه ساخته شد که ۷۵ میلیون دلار فروش کرد.

تاریخچه

در ماه مارس ۱۹۹۴ تبلیغی در روزنامه «The Stage» به این شرح چاپ شد: «آیا بین ۱۸ تا ۲۳ سال دارید؟ می‌توانید بخوانید و برقصید؟ آیا جاه‌طلب، اجتماعی و بالیاقت هستید؟ صدها دختر به این تبلیغ جواب دادند. از بین درخواست‌ها، پنج نفر انتخاب شدند که عبارتند از: ملانی چیسهلم، جری هالیول، ویکتوریا آدامز، ملانی براون و مایکلی استفنسن که در کنار هم گروه «Touch» را شکل دادند. در ماه ژوئن که این گروه اولین جلسه ضبط خود را داشت، مایکلی استفنسن به خاطر مسائل تعهدی مجبور به ترک گروه شد و اِما بانتون جای او را گرفت. از این تاریخ تا مارس ۱۹۹۵، دخترها باهم در خانه کوچکی در میدنهد (Maindenhead) زندگی کرده و تمرین نمایش و رقص می‌کردند. آنها بعد از ارائه موفقی که روبروی جمعی از فعالان موسیقی و تولید کنندگان داشتند، تصمیم به برکناری مدیر اصلی خود گرفته و الیوت کندی که اهل شفیلد بود را به عنوان تولید کننده وارد همکاری کردند. آنها معتقد بودند که مدیر قبلی خیلی تسلط‌طلب و سلطه‌جو بود. از این به بعد نام گروه به «اسپایس گرلز» تغییر کرد.

در اکتبر 1994، اين گروه ، مسلح به کاتالوگی از نمايشها و رقصها، شروع به سرزدن به بنگاه‌های مديريتی کردند. ابتدا با بنگاه ابسولوت (Absolute) آشنا شدند که اين بنگاه به نوبه خود آنها را به سيمون فولر معرفی کرد. دخترها با سيمون وارد ارتباط شدند و در نهايت در مارس 1995 با وی قرارداد بستند. در تابستان همان سال، در سپتامبر 1995، اين گروه موفق به بستن قرارداد برای استفاده از برچسب ويرجين رکوردز شد. از آن تاريخ تا تابستان 1996، اسپایس گرلز مشغول نوشتن و ساختن قطعات موسيقی برای اجرا در تور ساحل غربی امريکا بودند. اولين اجرای اين گروه در تلويزيون با ترانه «Wannable» در 28 ژوئن 1996 بود.

Metalzadeh
24-04-2007, 01:45
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

زمینه فعالیت خواننده و بازیگر
تولد ۲۷ سپتامبر ۱۹۸۴
انتاریو (در کانادا)


زندگی‌نامه

اَوریل رامونا لَوین (زاده ۲۷ سپتامبر ۱۹۸۴) خواننده پاپ و بازیگر کانادایی در انتاریو (در کانادا) به دنیا آمد.

گرچه نام او در اصل فرانسوی است و تلفظ اصلی آن "آوریل لاوین" است ولی خود او فرانسوی صحبت نمی‌کند و نام او بطور عمومی به صورت انگلیسی‌وار یعنی اَوریل لَوین تلفظ می‌شود.

فیلمها


* ۲۰۰۶ Over the Hedge (آنسوی پرچین)
* ۲۰۰۶ Fast Food Nation (ملت حاضری‌خور)
* ۲۰۰۳ Hang Time (زمان تعلیق)



آلبومها


* Let Go (رهایش کن)
* Under My Skin (زیر پوست من)



وب سایت رسمی : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Metalzadeh
24-04-2007, 01:49
آوریل لاوین 22 ساله در مصاحبه مجله April issue jane میگه:

"ازدواج اگه من رو متحول نکرده باشه , دریک رو کاملا تغییر داده.من بزرگ ترین اتفاق زندگی دریک بودم".اون اصلا نگران این نیست که دریک 25 سالش هست و 3سال ازش بزرگتره:" یک رابطه ی خیلی خوب و قوی بین ما حاکمه. ما خیلی به هم اعتماد داریم."این زوج عروسیشون رو در جولای در برابر 110 نفر مهمان که شامل خانواده هاشون و دوست های محل تولدشون یعنی آنتوریوی کانادا برگزار کردن و خیلی ها تعجبشون بر این بود که مراسم عروسی کاملا بر طبق رسوم محلی خودشون اجرا شد.

" از یک طرف می خواستم یه مراسم ازدواج مختصر و راک ان رول با لباس معمولی خودمون بگیریم ولی از طرف دیگه به خودم می گفتم :من همیشه از بچگی رویای روز عروسیم رو می دیدم دلم می خواد لباس سفید عروسی بپوشم همیشه دوست داشتم روز عروسیم مثل شاهزاده باشم مگه نه!؟"اوی ازدواج محلی آوریل و دریک به همه خوش گذشت و اونم بخاطر طولانی بودن مراسم بود."همه فکر می کردن که من طی چند دقیقه سر و تهش رو هم میارم مثل اون دختر هایی که هیچی از مراسم عروسیشون نمیفهمن و فقط یه لباس سفید که بیشتر به سیاه شبیه میپوشن و میان که عروسیشون رو هر چه زودتر خاطمه بدن و برن خونه.ولی من به همه چیزاش اهمیت می دادم حتی به این فکر میکردم که موهام رو چطوری درست کنم که اگه 20 سال دیگه عکسم رو نگاه کردم به خودم نگم:اااااااه این چه مدل موییه!!این مدل اصلا الان به نظرم چشمگیر نیست !!"

یکی از مسائلی که چندان مورد علاقه ی اوریل نیست مسئله ی دراگ هست و مواد مخدر :" من هیچ وقت تو زندگیم کوک نزدم و به خودم افتخار می کنم ! وا خدای من ! چطوری می تونستم مواد مصرف کنم؟! من صد در صد آنتی دراگ هستم."

این موضوع در مورد دریک هم صدق میکنه مهم نیست که کاملا اینطور بوده یا نه چون آوریل میگه:" اون در حال حاضر دراگ نمیزنه.قبلا چرا یکم مصرف میکرد و بهم گفته بود ولی من هرگز نمیخواستم با کسی زندگی کنم که دراگ باز باشه و این رو همون روز اول آشناییمون کاملا واضح براش گفتم."

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Metalzadeh
26-04-2007, 02:04
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hilary Erhard Duff متولد سال 1987 روز 28 سپتامبر. او محبوبیت و شهرت خود را با بازی در یک برنامه تلویزیونی به نام Lizzie McGuire بدست آورد.او بعد بازی در این سریال تلویزیونی در سه فیلم دیگر به نامهای Cheaper by the Dozen در سال 2003 و The Lizzie McGuire Movie در سال 2003 و A Cinderella Story در سال 2004 خوش درخشید.او خیلی زود پلهای ترقی را طی نمود به طوری که گفته میشود او در سال 2005 چیزی بالغ بر 15 میلیون دلار از فعالیت های خود در هالیوود بدست آورده. هیلاری داف با هدف گسترش گستره کاری خود و نشان دادن استعداد و توانایی های درونی خویش تصمیم به پا نهادن به دنیای موسیقی و طراحی لباس کرد. این در حالی بود که او آهنگهای بعضی از فیلم هایی که در آن بازی کرده بود نیز خود خوانده بود. به طور مثال او آهنگ "I Can't Wait" را برای متن سريال ليزي در سال 2002 خواند. اولين آلبومش هم به اسم Santa Clause Lane درسال 2002 بود که در ادامه کار خود چهار آلبوم دیگر با نام های Metamorphosis در سال 2003، یک مجموع remix به همراه چند آهنگ جدید در سال 2004 و آلبوم Most wanted در سال 2005 و در آخر آلبوم Dignity در سال 2007 است. او همچنین بعد از آلبوم Metamorphosis یک تک آهنگ به نام Super girl را روانه بازار کرد.تمامی آلبوم های او از فروش نسبتا خوبی برخوردار بوده است. او بازی در فیلم War inc را به پایان رسانده و هم اکنون مشغول بازی در فیلم Talking with Dog میباشد.

Metalzadeh
26-04-2007, 02:11
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

زمینه فعالیت خواننده
تولد ۱۸ دسامبر ۱۹۸۰
نیویورک (در آمریکا)

سایت رسمی : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کریستینا ماریا اگیلرا (زاده ۱۸ دسامبر ۱۹۸۰) خواننده و ترانه‌نویس سبک پاپ اهل آمریکا است. او با خواندن آلبوم Christina Aguilera به موفقیت رسید و تاکنون پنج بار برنده جایزه گرمی شده است. در سال ۲۰۰۵ با جردن برتمن ازدواج کرد.

زندگی‌نامه

کریستینا در نیویورک به دنیا آمد و پدرش هاوییِر اگیلرا (کشیش ارتش اکوادور) و مادرش شلی فیلدر (پیانیست و ویالونیست متبحر ایرلندی) بودند. او به همراه خواهران و برادرانش در وکس فورد پنسیلوانیا بزرگ شد. از همان کودکی آرزو داشت که روزی خواننده شود و از همان دوران هنرمندانی مانند مدونا، ویتنی هوستون، ماریا کری، الا فیتزجرالد، جودی گارلند و اتا جیمز را مورد احترام قرار می داد.

دوران کار او به عنوان یک خواننده با اجرا در شوهای مدرسه‌ای که در آن درس می خواند، آغاز شد. او از صدای زیبایش همواره به عنوان یک عامل موثر و قوی استفاده می کرد.

در سن ۱۲ سالگی، کریستینا در شوی The Mickey Mouse club حضوری موفق داشت که در آن در کنار بریتنی اسپیرز، کری راسل و جاستین تیمبرلیک ظاهر شدند.

پس از حضور ۲ ساله اش در یک کلوپ، کریستینا در سال ۱۹۹۸ به ژاپن سفر کرد، جایی که ترانه‌ای همراه با کیزو ناکانیشی اجرا کرد و سپس به بازدید و گردش در ژاپن پرداخت.

به این ترتیب کریستینا تبدیل به یک ستاره شد. اینها همه وقتی آغاز شدند که او ترانه‌ای را برای شرکت دیسنی به نام مولان فرستاد و برای کار دعوت شد. تمام استودیوها تقاضای شنیدن آن را داشتند. او به همراه ویتنی هوستون ترانه I wanna Run to you را خوانده بودند و به این ترتیب مسئولان اجرایی استودیوی مذکور دریافتند که بهترین و وسیعترین صدایی را که به دنبالش بودند، یافته اند. ۲ روز بعد کریستینا مسئول ضبط Reflection برای مولان شد و همان هفته یک قرار داد کار با RCA امضا کرد. این ترانه محبوب جوانان آن دوره شده و نامزد جایزه گوی طلایی برای بهترین آهنگ ساخته شده بیرای کارتون شد.

اولین آلبوم به نام خودش بود و در ۲۴ آگوست سال ۱۹۹۹ تولید شد و بیش از ۲۵۰ هزار کپی در عرض یک هفته از آغاز پخش آن فروش کرد.

آلبوم کریستینا اگیلرا جایزه هایی هم از طرف منتقدین و هم از طرف طرفداران دریافت کرد. چرا که از نظر تنوع موسیقی، رنج رقص و آواز، پاپ و انجیل، در نوازش روح و بسیاری موارد دیگر بی نظیر بوده و موسیقی کریستینا به خوبی تحت تاثیر قرار گرفته از انجیل گاسپل است.

آلبوم‌های استودیویی

سال جلد آلبوم وضعیت در جدول رده‌بندی
آمریکا انگلیس کانادا استرالیا نیوزلند آلمان اتریش سوئد
۱۹۹۹
Christina Aguilera (کریستینا اگیلرا) ۱ ۱۴ ۱ ۲۱ ۵ ۱۳ ۱۵ ۵
۲۰۰۲
Stripped (برهنه) ۲ ۲ ۳ ۷ ۵ ۶ ۱۰ ۹
۲۰۰۶
Back to Basics (بازگشت به اصول)

سایر آلبوم‌ها

سال جلد آلبوم وضعیت در جدول رده‌بندی
آمریکا سوئیس مکزیک آرژانتین چین اسپانیا
۲۰۰۰
Mi Reflejo (بازتاب)

* آلبوم اسپانیایی

۲۷ ۵۴ ۱ ۱ ۱ ۳
۲۰۰۰
My Kind of Christmas (کریسمس به شیوهٔ من)

* آلبوم کریسمس

۲۸ ۶۵
۲۰۰۱
Just Be Free (راحت باش)

* آلبوم غیر رسمی

۷۱

Metalzadeh
26-04-2007, 02:15
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

زمینه فعالیت خواننده

تولد دوم فوریه ۱۹۷۷
بارانکیا، کلمبیا

سایت رسمی : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

شَکیرا ایزابل مبارک ریپل (متولد ۲ فوریه ۱۹۷۷) خواننده پاپ و راک اند رول اهل کلمبیا است. نام او (Shakira) گرچه «شکیرا» تلفظ می‌شود، همان نام عربی «شاکره» (به معنای دختر شکرگزار) است [1]. در منابع غربی «شاکره/شکیرا» را «زن پرفضیلت» معنی کرده‌اند.

زندگی

تبار مادر وی به ایتالیا و اسپانیا و تبار پدرش به لبنان بر می‌گردد. زبان مادری او اسپانیایی است اما به زبان‌های انگلیسی، عربی، ایتالیایی، پرتقالی و فرانسه هم آواز خوانده‌است.

شکیرا در بین هشت خواهر و برادرش از همه کوچک‌تر است. اصلیت عربی باعث علاقه او به شعرهای عربی و انس‌گرفتن و خواندن به این سبک شد و این خود دلیلی بود که او به سرعت پله‌های ترقی را طی کند.

او خوانندگی را از سن هشت سالگی شروع کرد و در سیزده سالگی با شرکت سونی در کلمبیا قرار دادی بست.


آلبوم‌ها


۱۹۹۱: Magia (اعجاز)
۱۹۹۳: Peligro (خطر)
۱۹۹۵: Pies Descalzos (پابرهنه)
۱۹۹۷: The Remixes (بازآمیزی‌ها)
۱۹۹۸: ¿Dónde Están Los Ladrones? (دزدها کجایند؟)
۲۰۰۰: MTV Unplugged (با ساز غیربرقی در ام‌تی‌وی)
۲۰۰۱: Laundry Service (سرویس رختشویی)
۲۰۰۱: Servicio de Lavanderia (سرویس رختشویی)
۲۰۰۲: Laundry Service: Washed & Dried (سرویس رختشویی، شسته و خشک‌شده)
۲۰۰۲: Grandes Exitos (برترین آهنگ‌ها)
۲۰۰۴: Live & Off the Record (پخش زنده و خارج از برنامه)
۲۰۰۵: Fijación Oral Vol. ۱ (اشتهای دهانی جلد ۱)
۲۰۰۵: Oral Fixation Vol. ۲ (اشتهای دهانی جلد ۲)

موضوعات دیگر

او نام یک آلبوم خود را در سال ۲۰۰۲ «سرویس رختشوایی» گذاشت چون او یر بلا ثررود وقتی عاشق است احساس زیبایی، تمیزی و نو بودن می‌کند.
شکیرا از جواهرات متنفر است و از نظر او بدترین اشتباهی که یک زن می‌تواند بکند این است که به داخل آشپزخانه برود چون دیگر از آنجا نمی‌تواند خارج بشود.
خبر می‌رسید که او در مارچ ۲۰۰۱ با پسر رئیس جمهور آرژانتین نامزد شده‌است.

Atman
27-04-2007, 16:01
آقا پدرام با اجازه ما هم کمکت کنیم!


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

انریکو کوچکترین پسر خولیو ایگلسیاس ، معروف ترین خواننده ی اسپانیایی است که البته پدرش اذعان داشته که دوست داشته پسرش هر کار دیگری را پیش می گرفته تا خوانندگی اگر چه انریکو پسر خولیوی معروف بود اما از همان آغاز رابطه چندان صمیمانه ای با پدرش نداشته زیرا او بیشتر وقتش را در خارج از منزل بوده و همچنین انریکو از اینکه مادرش تنها زن زندگی پدرش نیست ناراحت بود و این شیوه را نمی پسندیده .
انریکو در 8 می سال 1975 در مادرید اسپانیا به دنیا آمد مادرش که روزنامه نگاری به نام "Isabel Preysler Arstria" بوده که 8 سال پس از تولد انریکو از پدرش جدا شده انریکو در یکی از مصاحبه هایش گفت: وقتی بچه بودم کار را برای مدتی کنار گذاشتم کاری که پدرم هرگز انجام نداد این بود که از من حمایت نکرد.او همچنین یک خواهر و یک برادر به نام های ""Julia Jose و" "Chabeli دارد به اضافه دو برادر ناتنی دوقلو و دو خواهر ناتنی دوقلو.
پس از اون انریکو با پدرش به میامی میان به خاطر عملیات تروریستی که در زادگاهش در اون زمان به وقوع پیوسته بود.او موسیقی را از 13 سالگی شروع کرد و در سال 1991 قدم به دنیای موسیقی گذاشت که تاکنون بیش از 30 میلیون از نسخه های آلبوم هایش به فروش رفته و جالب این است که تنها 7 آلبوم بیرون داده.
انریکوبه 4 زبان انگلیسی و اسپانیایی و ایتالیایی و پرتغالی تا حالا خوانده است که ترانه های اسپانیایی و انگلیسی او بیشتر مورد استقبال بوده، آلبوم "coasas del amor" را در 3 سال به تنهایی ضبط کرده و بدون اینکه خانواده اش بفهمند به بازار داده انریکو می گوید من هیچ وقت نمی خواستم اینو به خانواده ام بگم چون مورد تمسخر واقع می شد من برای اون خیلی احترام می گذاشتم و واقعا خواستارش بودم مثل زمانی که مثلا شما دارید شام می خورید و به پدرتان می گویید من می خواهم خلبان شوم و او هم در جواب می گوید حرف اضافی نزن و شامتو بخور من هیچ وقت نمی خواستم اینو بشنوم.
خواندگانی چون لایوئل ریچی در زمان جوانی روی او تاثیر گذاشته بودند .پس از آن آلبوم vivir" "را به بازار عرضه کرد که برنده ی جایزه ی گرمی شد او حتی موفقیت های دیگری را نیز تا سال 99 به چنگ آورد و ترانه های ""Bailamos او به صدر صد آهنگ برتر در سپتامبر در انگلستان رسید.
انریکو تا کنون 116 جایزه پلاتینیوم رکورد و 227 جایزه Gold (بهترین دستاوردهای هنری) را گرفته.می توان گفت انریکو می خواهد رکورد پدرش را بزند پدرش 250 میلیون نسخه از آلبوم هایش را فروخته که انریکو در صدد است این رکورد را بزند.

انریکو هچنین در فیلم ""Once Upon A Time In Mexico (روزی روزگاری در مکزیک) به کارگردانی رابردت رودیگوئز همراه بازیگرانی مانند آنتونیو باندراس و جانی دپ شرکت کرده.
انریکو اصلا ساعت به دستش نمی بنده اما مشخص نیست که چرا در یک تبلیغ ساعت شرکت کرده و اونو به مشتش بسته همچنین انریکو آدم ولخرجی نیست و عادت به ولخرجی نداره و همیشه پول کمی در جیبش می گذاره اما معلوم نیست که وقتی با آنا بیرون میره چقدر پول همرا خودش می بره!؟!انریکو به کلاه آبی علاقه منده و بین کارتونها هم از باگز بانی و پینوکیو خوشش میاد همچنین بهترین هدیه کریسمسو سپری کردن اوقات با دوستانش می دونه و همه جور مجله ای هم می خونه.

Atman
27-04-2007, 16:07
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ماجرا مدتی پیش در یک شهر به نام اسلیگو در غرب ایرلند شروع شد.سه پسر به نامهای "کین اگان و مارک فیلی و شن فیلان"با همدیگر نمایشی را در مدرسه اجرا کردندو بعد از موفقیتشان بر روی صحنه , تصمیم به تشکیل یک گروه گرفتند به نام "6 as 1 " و بعدها آن را به "i.o.you"تغییر دادند .

گروه ترانه ای به نام "دختر , با هم و برای همیشه"در ایرلند عرضه کردند و بعد از موفقیت محدودی , مادر شن به نام" ما" با مدیریت با مدیریت گروه "بویزون " ,"لوئیس والش" تماس گرفت و سعی کرد تا او را متقاعد سازد تا نگاهی به کار های آنها بیندازد و امکان قرار داد بستن با آنها را مهیا سازد .اگر چه لوئیس تحت تاثیر قرار کرفته بود اما احساس کرد که وقت لازم برای اداره کردن گروهی دیگر ندارد.اما خوشبختانه وی با رونن کیتینگ مدیر گروه بویزون تماس گرفت و رونن پذیرفت که به عنوان همکار در مدیریت گروه جدید به لوئیس کمک کند.

ترکیب"I.O.YOU "تغییر یافت –سه عضو به نام های" درک ,گراهام و میشل" عذرشان خواسته شد و سپس آزمونهایی برای گروه در دوبلین بر گزار شد ."نیکی برن و بریان مک فادن " در پایان گزینش شدند ..... وست لایف متولد شده بود !

گروه (که بطور کلی وست ساید شناخته شده بود و نامش توسط رونن که احساس می کرد" I.O.You" مناسب نیست تغییر داده شده بود ) در ابتدا گروه بک استریت بویز در دوبلین حمایت کردند و نیز در توری با گروه بویزون به ایرلند و بریتانیا در نوامبر 1998 همراه بودند . آنها تماشا چیان را در تور بریتانیا مبهوت ساختند و جایزه ی best new tour act در در نوامبر 1998 از آن خود ساختند . گروه در سال 1999 مجبور به تغییر نام خود از west side"" به westlife"" شد چون در آن مو قع گروه هایی وجود داشتند که مشترکا از نام west side بهره می بردند . بطور غیر منتظرانه west life اولین ترانه شان را بنام "دوباره به آن سوکند بخور" را که مستقیما در صدر فهرست آهنگ های پر فروش قرار گرفت را در آوریل سال 1999 عرضه نمود . و به عنوان پر فروش ترین اجرای اول ترانه که تا آن موقع در ایرلند وجود نداشت برگزیده شد . بعد ها west life هفت ترانه دیگر را در بریتانیا عرضه کرد و کار دو لبه آنها "رویایی دارم "و فصلها در خورشید"کریسمس بریتانیا را در سال 1999 بهترین ساخت. آلبوم اجرای اول که در سال 1999 در بریتانیا عرضه شد برای آنها "تندیس پلاتینیوم سه ضربی" را به همراه داشت.از دیگر جوایز آنهابرنده شدن جایزه ی "رکورد سال " برای ترانه " پرواز بدون بال" بود و همچنین برخورداری از از موفقیت های بیشمار .

Westlife در آن دوره کوتاهی که متولد شده بود را شکسته بود. آلبوم بعدی آنها به نام "ساحل به ساحل" جایزه (triple platinum)را فقط یک روز پس از عرضه ی هفتمین ترانه ی آنها به نام "عشق من " در تاریخ فهرست پر فروش ترین ترانه ها به آنها رتبه ای داد که در طول تاریخ این فهرست به کروهی که هفتمین ترانه آنها به این اندازه جلب توجه کند داده نشده بود. ترانه کریسمس آنها و "انچه انسانی را می سازد " با فاصله کمی صدر فهرست را از دست داد و به مکان دوم رفت ولی در مدت کمی ترانه "درخت بالا شهری" گروه را به صدر فهرست برگرداند . ترانه بعدی آنها "ملکه قلبم "به موفقیت بعدی گروه افزود و آلبوم "دنیای خودمان" که در اواسط نوامبر عرضه شد از دیگر موفقیت ها بود.

با هارمونی پر شور و صداهای ملکوتی و چهره های زیبا و نیز تیم مدیریتی قوی و رکورد شکستن آنها در آمریکا در سال 2002 این معنی را در بر داشت که westlife خواهان نشان دادن این گروه پسر های ایرلندی بعنوان دست پرورده موفقیت آمیز و بزرگ "رونن کیتینگ " در اواخر دهه ی 90 می باشد

Asalbanoo
29-04-2007, 23:34
سلام دوستان
تو این تاپیک فقط در مورده خواننده ها و گروهای موسیقی پاپ صحبت می شه؟

Metalzadeh
30-04-2007, 09:41
سلام دوستان
تو این تاپیک فقط در مورده خواننده ها و گروهای موسیقی پاپ صحبت می شه؟

سلام
بله تاپیک موسیقی و خوانندگان پاپ هست :5:

Atman
30-04-2007, 17:39
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سارا لیو کانر(Sarah Leve Conner در 13 ژوئن(خرداد) سال 1980 در Delmenhorst واقع در آلمان به دنیا آمد.سارا 4 تا خواهر به اسمهای سوفیا و والنتیناو مارسیا و آنا (Sophia Louisa, Valentina, Marisa and Anna Maria ) و یک برادر کوچکتراز خودش به اسم رابین دارد.اسم پدرش مایکل و اسم مادرش سورایا(Soraya است.اولین تک آهنگ او به نام "Let's get back to bed boy" در7می 2001در آلمان به بازار اومد اما سه هفته بعد در آلمان در جدول فروش به بالا رسید این آهنگ متعلق به آلبوم" "Green eyed soul بود که آهنگ معروف و زیبای "from Sarah with love"هم در اون بود که در 26 نوامبر به بازار اومد.

یک سال بعد دومین آ لبموش را به نام "Unbelievable"را به بازار داد که اونو تبدیل به یک خواننده ی مشهور کرد،One Nite Stand (Of Wolves and Sheep) اولین ویدیوی این آلبوم بود که همراهWyclef Jean اجرا شد و در عرض 48 ساعت به صدر جدول فروش رسید و جوایزی دریافت کرد.در 10 نوامبر 2003سومین آ لبوم خود با نام "Key to my soul" را به بازار داد. یکی از ویدیوهای این آ لبوم که ساخته شد ویدیوی "Just one last dance" بود که به همراه مارک ترنزی(Marc Terenzi)که پسری آمریکایی بود اجرا شد،اجرای این آهنگ عشقی را در پی داشت که حاصل اون پسری به نام Tyler بود که در 2 فوریه 2004به دنیا آمد .


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در سال 2005 آ لبوم جدید خود را به نام naughty but nice به بازار داد که میشه گفت موفق ترین کار سارا بود.سارا سپس برای صحبت به جای شخصیت cappy که یک رباط دختر خیلی ملوس در فیلم کارتونی "روباط ها"( (ROBOTS(همون کمپانی که عصر یخ رو هم ساخت)بود انتخاب شد و حتی آهنگی نیز برای این کارتون به نام from zero to hero خواند که فروشی تاریخی در آلمان را به همراه داشت. این آلبوم نیز بسیار موفق بود و فروشی به دنبال داشت که سارا راتبدیل به موفق ترین خواننده ی آلمان کرد.

نکاتی که در مورد سارا میشه گفت اینه که :1

- گیاهخوار است.2- قدش1 متر و 78 سانتی متر است.3- پدرش ایرلندی و مادرش آمریکایی است.4-"Just one last dance" به خاطر فروش بیش از 200,000 نسخه جایزه ی پلاتینیوم را دریافت کرد.5- بزرگترین شانس زندگیش توی 17 سالگی بود که از طرف مدرسه برای خوندن در کنسرت مایکل جکسون در آلمان انتخاب شد.6- بارها صاحب جایزه ی طلای بیشترین فروش در آلمان شده.7-خواننده های مورد علاقه اش مایکل جکسون و فرانکلین و میسی الیوت و استیو واندر هستند.7-در زمینه های ورزشی اسب سواری و رقص و قایق رانی فعالیت می کند.8- مکان مورد علاقه اش برای سفر کنیا است.9-انگلیسی و آلمانی و اسپانیایی زبانهایی هستند که به اون تسلط داره.

Asalbanoo
30-04-2007, 20:10
در این مقال من به ترسیم و توصیف حالات و اشكال مختلف وضعیت و فرهنگ پست‌مدرن نخواهم پرداخت و تنها این دو را به‌منظور بررسی و تحلیل فرهنگ عامه به كار خواهم بست. «مك رابی» بر این باور است كه «مباحث اخیر در باب پست‌مدرنیسم هم از جذبه‌ای قدرتمند و هم از سودمندی بسیار در نزد تحلیلگران فرهنگ عامه برخوردار است». پست‌مدرنیسم «موجودیت یافتن صداهایی كه در دل تاریخ در ذیل فراروایتهای مدرنیستی برتر ناشنیده و خاموش مانده‌‌اند» را نوید می‌بخشد، صداهایی كه در پس فراروایتهایی كه هم پدرسالارانه و هم امپریالیستی بوده‌اند، پنهان مانده‌اند.» پست‌مدرنیسم در اندك‌زمانی به شمار بسیاری از واژگان و اصطلاحات مفهومی خاص دست یافته است. پست‌مدرنیسم دامنه خود را از مرزهای تاریخ هنر تا حوزه نظریه سیاسی و حتی صفحات مجلات و روی جلد صفحه‌ها و لوحهای موسیقی گسترده است و در نگاه من این قضیه چیزی بیش از یك تغییر ذوق و سلیقه ص‍ِرف است.
بحث در باب موسیقی عامه‌پسند و پست‌مدرنیسم باید تمامی اشكال فرهنگی و كنشهای فرهنگی مختلف را دربرگیرد و برجسته سازد: تلویزیون، ویدئو كلیپ، فیلم و موسیقی پاپ. اینك تنها به دو نمونه تلویزیون و موسیقی پاپ می‌پردازم.
همان‌گونه كه «فریث» و «هورن‌ِ» معتقدند «ترانه‌های پاپ، موسیقی متن‌ِ زندگی‌ِ روزانه روزگار پست‌مدرن‌اند، موسیقی‌ای كه در فرودگاه و آسانسور، در رستوران و كافه، و در مراكز خرید و زمینهای ورزشی گریزی از شنیدن آن نیست»
موسیقی پاپ پیوسته به بازیافت تاریخ خود می‌پردازد: به بازسازی، به احیاء، به بازگشت. پیشرفتهای سریع تكنولوژیك (به‌ویژه در عرصه نمونه‌گیری Jampling)) این روند را دموكراتیزه كرده است موسیقی پاپ چه به لحاظ بازار جهانی‌اش و چه به لحاظ استقبال و علاقه‌اش به حاشیه‌های فرهنگ و موسیقیها و فرهنگهای دیگر قابل بسط و تعمیم است. فردریك جیمسون بین موسیقی پاپ پست‌مدرن و مدرن تفاوتی قائل است، او معتقد است كه «بیتلز» و «رولینگ استونز» بازنمای یك لحظه و برهه مدرنیستی‌اند، اما برعكس «پانك راك» را می‌توان پست‌مدرنیستی دانست.
«آندرو گودوین» بر این باور است كه به دلایل مختلف این نظر اساسا‌ً وارد و صائب نیست. موضع گودوین در این بحث بر این مدعاست كه پست‌مدرنیسم هیچ رابطه واقعی‌ِ توضیحی تشریحی با موسیقی‌ِ پاپ ندارد. دیدگاه من آنست كه هرچند ممكن است كه جیمسون در این‌باره اشتباه كرده باشد اما این به معنای آن نیست كه آراء «گودوین» در این زمینه صائب و شایسته باشند. به هر حال، پست مدرنیسم در اواخر دهه ۱۹۶۰ آغاز می‌شود یعنی در همان دوره پیدایش موسیقی پاپ.
به‌لحاظ دوره‌بندی، موسیقی پاپ و پست‌مدرنیسم به‌شدت به هم نزدیك وهم‌پوشان‌اند. البته این نكته ضرورتا‌ً بدین معنا نیست كه هر موسیقی پاپ، پست‌مدرن است. همان‌گونه كه گودوین نشان داده است، برتافتن و پذیرش این بحث، خود، بسیار دشوار است. از یك سوی می‌توان یك گستره زمانی فشرده را چون او در نظر داشت (پیشرفت سریع فرهنگ موسیقی در گذر از رئالیسم و مدرنیسم و پست‌مدرنیسم) كه بر مبنای آن می‌توان یك آغازگاه مدرنیستی را هم در نظر گرفت. همان‌طور كه گودوین در مقابل به شكل مجاب‌كننده‌ای به این بحث می‌پردازد كه بیتلز و رولینگ استونز با یكدیگر متفاوت‌اند و آن دو نیز در كنار هم با «ك‍ِل‍َش» و «تاكینگ هدز» فرق دارند. فی‌الواقع به‌شكلی ساده‌تر می‌توان گفت می‌توان فرق میان «مهارت و چیره‌دستی» بیتلز و تاكینگ هدز و «اصالت» رولینگ استونز و كلش قائل شد.
شاید بهترین روش برای اندیشیدن در باب رابطه موسیقی پاپ و مدرنیسم، تفكر تاریخ‌نگرانه است، تفكری كه از الگوی ریموند ویلیامزی‌ِ اجزا‌ء‌ «غالب»، «متكامل» و «مازاد» فرهنگ بهره می‌گیرد. موسیقی پاپ پست‌مدرن را می‌توان عنصر نوخاسته و متكامل دهه ۶۰ دانست كه با ظهور بیتلز متأخر و راك‌ِ «دست كوست» ـ به‌عنوان نمونه‌های اصلی ـ چهره می‌نماید و در دهه ۱۹۷۰ با ظهور پانك «آرت اسكول» ـ كه در اواخر دهه ۱۹۸۰ «وجه غالب» فرهنگی موسیقی پاپ می‌شود ـ تداوم می‌یابد.
بررسی این رابطه به نحو مذكور از امتناع‌گرایی دو حكم «هم پست‌مدرن‌اند» و «هیچ‌كدام پست‌مدرن نیستند» پرهیز می‌كند و هرچه بیشتر دوری می‌جوید. و این یعنی كه در نظر آوردن این رابطه (شاید با اصطلاح ناپسامدرن یا پیش پسامدرن) خود بازنمای‌ِ یك «موازنه در حال تغییر) نئوگرامشی‌وار، در میان اشكال متكامل و غالب فرهنگ، می‌باشد.
بررسی این مسئله به ما نشان می‌دهد كه به هر حال هر موسیقی پاپی از جهاتی پست‌مدرن است (یا حداقل به شكلی بالقوه پست‌مدرن است)، اما هر موسیقی پاپی ضرورتا‌ً پست‌مدرن نیست (و اگر بخواهیم مدل جمیسونی را در نظر آوریم می‌تواند «رئالیستی» یا «مدرنیته» باشد). بحث سنجیده و دقیق گودوین در باب رابطه پست‌مدرنیسم / موسیقی پاپ او را به نكته فوق رهنمون می‌سازد اما خصومت و دشمنی او با پست‌مدرنیسم به او اجازه پذیرش و قبول منطق بحث خودش را نمی‌دهد. او بسیاری از برداشتها و تفاسیر مختلف از موسیقی پاپ و فرهنگ موسیقی پاپ به‌عنوان عنصر پست‌مدرن را به میان آورد.
شاید مشهورترین و مستندترین رویه و جنبه توسعه پیشرفتهای تكنولوژیك، تسهیل ظهور و پیدایش صنعت Sampling باشد. آنچه اغلب در نظرات و آرا‌ء گودوین مورد غفلت واقع می‌شود شیوه استعمال و كاربرد سمپلینگ Sampling است. او معتقد است كه سمپلینگ به تاریخمندی و یادآوری «تاریخ و اصالت» موسیقی كمك شایانی می‌كند؛ او همچنین بر این باور است كه «سمپلینگ اغلب از این نكته غافل بوده است كه نقل‌قولها و ارجاعات‌ِ به اصوات و سبكها، در نهایت فرهنگ امروز را تاریخمند می‌سازند. موسیقی رپ (Rap) شاید بهترین نمونه سمپلینگی‌ست كه در این منظر وجود دارد. «كورنل وست» نظریه‌پرداز آمریكایی مسائل فرهنگ، وقتی از او پرسیدند تا شیوه‌های بین فرهنگی سیاهان را نام برد، چنین پاسخ داد:
«موسیقی و موعظه» و در ادامه چنین گفت: «رپ منحصر‌به‌فرد است چرا كه وعظ و سنتهای موسیقی سیاهان را درهم‌ می‌آمیزد، او فضای مذهبی و روحانی كلیسا را با ریتمهای متعدد و چندگانه موسیقی خیابان درهم می‌آمیزد، شمرده‌گویی و بند‌به‌بندخوانی‌ِ سرسام‌آوری كه به ریتم آفریقایی درام سنكوپ می‌شود، هم در نهایت تبدیل به یك محصول پست‌مدرنیستی آمریكایی بدل می‌شوند: «هیچ سوژه‌ای در این فرهنگ وجود ندارد مگر سوژه‌ای از‌هم‌گسیخته، درهم‌شكسته، گسسته از گذشته و حال، در نهایت به شكل مبدعانه‌ای محصولی مختلط و چندگ‍ِن تولید می‌شود. تركیب سبك‌گرایانه عناصر شفاهی، ادبی و موسیقایی در این موسیقی مثال‌زدنی است...» این موسیقی سهم‌ِ انرژیهای مخرب جامعه است سهم‌ِ جوانان سیاه‌پوست طبقات پست جامعه، سهم انرژیهایی كه در رخوت سیاسی جامعه امریكا، ناگزیر از بیان خویشتن به روشی فرهنگی و دموكرات هستند.
می‌توان چنین ادعایی را هم درباره رپ انگلیسی به‌عنوان پدیده‌ای پست‌مدرن داشت. «مك رابی» همان‌طور كه پیش‌تر یادآور شدیم، بر این باور است كه پست‌مدرنیسم به «آنچه نسل جدید روشنفكران (اغلب سیاه، مونث، یا كارگر) نامیده می‌شوند» گرایش دارد. گروه موسیقی «قاتلین بی‌رحم رپ» (كه در حال حاضر از هم پاشیده است) سیاه و از طبقه كارگر بودند: سه روشنفكر كه عقاید و آرای سیاسی‌شان را با ریتم «هولم نورث‌ِ» موسیقی فانك بیان می‌كردند. آنها نیز دلبسته رویكرد بازی‌گرایی و سرقت هنری پست‌مدرن بودند ـ البته نه به‌عنوان هدفی فی‌نفسه ـ آنان در پی آن بودند تا از این طریق به نقد گزنده نژادپرستی هر روزه جامعه انگلیس دست یابند. آنان یقینا‌ّ این مدعای جیمسون كه كار آنها نمونه یك هزل (پاستیش) پست‌مدرن است، را نقض می‌كنند (در این مورد گودین مسلما‌ً درست گفته است). بازی بینامتنی نقل‌قولها و ارجاعات آنها پیامد و نتیجه فرسودگی‌ِ زیباشناختی نیست بلكه تركیب مؤثر و كارآمد قطعات و اجزاء رپرتوار فرهنگی‌ست كه وجود آنان را منكر می‌شود.
موسیقی مركب و درهم‌آمیخته آنان به لعن و نفرین كسانی می‌پردازد كه موجودیت آنان را به‌عنوان صدایی در درون فرهنگ انگلیس نادیده گرفته‌اند. همچنین می‌توان شكل مصرف موسیقی پاپ و فرهنگ پیرامون آن ـ فرهنگ موسیقی پاپ ـ را فی‌نفسه پست‌مدرن دانست. این نظری است ك مك رابی دارد؛ «فرد ف‍ِیل» هم بر این باور است كه لااقل در آمریكا، پست‌مدرنیسم یك «شیوه خاص مصرف» است: «ساختار احساس» قشر خاصی از یك طبقه اجتماعی: طبقه مدیران جامعه. نحوه خوانش فرهنگ تغییر یافته است.
امبرتواكو، با بهره‌گیری از اصطلاح «رمزگذاری مضاعف» چارلز جنكس به شناسایی حساسیت پست‌مدرنیستی بر آگاهی از «تاكنون گفته‌ها» می‌پردازد. او معشوقه‌ای را مثال می‌زند كه نمی‌تواند به عاشقش بگوید: «دیوانه‌وار دوستت دارم» بلكه در عوض می‌گوید: «به قول باربارا كارتلند دیوانه‌وار دوستت دارم» درك و دریافت جهان در فاصله گیومه و كما، به این شكل خود می‌تواند شیوه‌ای برای حمله كردن به ذوق و پسند بورژوازی باشد، و در عین حال می‌تواند راهی برای حمایت از آنهایی باشد كه احتمالا‍ً بی‌ذوق و سلیقه‌اند ـ آنها كه بدون گیومه، بدون نقل‌قول صحبت می‌كنند. وانگهی در این راه، نوعی پست‌مدرنیسم مقاومت‌كننده در برابر نوعی پست‌مدرنیسم واكنش‌دهنده ایستاده است.
در‌حالی‌كه آكادمیها بر سر این بحث مانده‌اند كه آیا بهتر است پست‌مدرن را همچون یك كنش یا یك متن در نظر آورد و فهم كرد یا نوعی تفسیر و خوانش صنعت موسیقی در شتابی به منظور تركیب متن و مصرف بوده است. در حال حاضر نوعی طبقه‌بندی و فهرست ژانر / فروش در موسیقی پاپ وجود دارد كه طبقه‌بندی‌ای پست‌مدرن دانسته می‌شود.
شاید جالب‌ترین نمونه این تقسیم‌بندی برنامه «ام تی وی‌ِ پست‌مدرن» (۹۳ـ ۱۹۸۸) شبكه تلویزیونی MTV بوده باشد. تهیه‌كنندگان این برنامه، موسیقی پخش‌شده در این برنامه را «یك میكس تقریبا‌ً آلترنایتو» می‌نامیدند (یك تركیب بدیهی). این اصطلاح و محتوای عام آن بر نامه خود نشانگر آنست كه پست‌مدرنیسم شاید بیش از هر جریان دیگر، در پی بازار‌گرمی و بازارسازی‌ِ Indiepop ـ یا آنچه دانش‌آموزان و دیگر مردم به آن «موسیقی بچه مدرسه‌ایها» می‌گویند‌ ـ می‌باشد.
گفت‌وگوها و مصاحبه‌های گودوین با دانش‌آموزان سه فایده دربر داشت و سه نتیجه را حاصل كرد: اول موسیقی «آرت راك» (راك هنری) و «ایندی پاپ» و «كالج ریدیو» هستند كه خود را در حوزه‌ای خارج از موسیقی باب روز این جدول معرفی می‌كنند، موسیقی‌ای كه از قرار باید جدی‌تر از اصوات‌ِ یك‌بار مصرف‌ِ موسیقی پاپ باشد. از دیگر نتایج آن بود كه یك دسته از موسیقی پاپ در یك تسلسل و توالی زمانی و تایخی پدید می‌آید، وصوت غالب آن «مدرن راك» دهه ۱۹۸۰ بوده است دیگر موسیقی، موسیقی‌ای‌ست كه از پی شكست‌ِ سیاسی‌گرایی موسیقی پانك ظهور كرد ـ و این خود بدان معناست كه موسیقی پاپ «پست ـ پانك» موسیقی‌ای غیرسیاسی‌ست.
گودوین به شدت با این ادعا سرستیز دارد كه «ما در عصر و دوره‌ای زیست می‌كنیم كه تفاوت و تمایز میان هنر و فرهنگ توده‌های مردم از میان برداشته شده است او معتقد است كه هنوز هم اغلب مصرف‌كنندگان موسیقی پاپ بر تمایز میان موسیقی پاپ «جدی» و موسیقی پاپ «مبتذل» و میان پاپ «اصیل» و پاپ «بازاری» تأكید دارند.
من خود به یاد دارم كه چقدر در مدرسه سر این موضوع بحث می‌كردیم كه طرح روی جلد كارهای «رولینگ استونز»، ریتم موسیقی سیاهان و موسیقی گروههای بلوز چقدر اصیل و ارزشمند و غیربازاری‌اند در‌حالی‌كه كارهای «هرم‍ِنز هرمیت» و ترانه‌های پاپ انگلیسی آثاری غیراصیل و بازاری‌اند. البته چنین تفاوت و تمایزگذاری، آشكارا اسطوره‌گرایانه و ایدئولوژیك است. این نكته كه فرض اول وجود دارد به معنای نفی و یا وجود فرض دوم نیست.
البته شاید بتوان این نكته را به شكلی كاملاً متفاوت مورد خوانش قرار داد. بیش از آنكه بخواهیم به بحث‌ِ از میان رفتن‌ِ تمایز میان فرهنگ نخبه و عامه بپردازیم می‌توان از این نكته گفت كه ما امروز همگی شاهد رشد خرده فرهنگی جدید یا «فرهنگ سلیقه»‌ای‌ِ رادیكال هستیم. در ادعای اصالت‌ِ طبع و مصرف‌ِ آن دو نكته وجود دارد: این خرده‌فرهنگ، خود را از دیگر اشكال ذوق و سلیقه عامه جدا خواهد كرد، و دوم آنكه در این راه، او نوعی پیوند با گفتمان سنتی‌ِ فرهنگ را پی خواهد ریخت.
در نتیجه در نهایت نیز ما با وضعیتی روبه رو خواهیم بود كه در آن ما هم شاهد محو تمایز میان فرهنگ عامه و نخبه هستیم و هم وضعیت متقابل و نقیض آن ـ وضعیتی كه در آن تمایز این دو فرهنگ همچنان وجود دارد.
نوشته جان استوری
ترجمه محمدرضا فرزاد

Asalbanoo
30-04-2007, 20:39
موسیقی پاپ ژانری از موسیقی مردمی یا عامه پسند است که با موسیقی کلاسیک، موسیقی هنری و موسیقی فولکورتفاوت دارد. در حقیقت این واژه بیانگر مشخصه هایی چون سبک خوانندگی سرشار از احساسات، ترانه هایی عموما با مضامین عاطفی، ریتم های ضربی، ملودی های پیش پاافتاده، هارمونی های آسان و ساختاری تکراری است، به گونه ای که مردم عادی به راحتی آن را درک و ارتباط لازم را با آن برقرار می نمایند.
شاید بتوان موسیقی پاپ را نوعی زبان ساده موسیقیایی مشترک در بین مردم در سراسر جهان دانست. این نوع موسیقی معمولا شامل عناصری از موسیقی راک، hip hop ، R&B ، soul و در برخی موارد موسیقی کانتری country است و به همین دلیل از انعطاف پذیری بسیاری برخوردار است. برخی از ترانه های موسیقی پاپ از جمله ترانه هایی که در ارتباط با رویدادهای ورزشی خوانده می شوند و معمولا رنگ و بوی وطن پرستی دارند، با استقبال فراوان علاقمندان روبرو می شوند و در لیست آهنگ های پرفروش پاپ قرار می گیرند.
اصطلاح موسیقی پاپ گاهی در مورد زیر شاخه های سبک های دیگری چون پاپ – راک نیز به کار می رود و اغلب هدف اصلی از ساخت آن موفقیت تجاری و جذب مخاطب است، به همین دلیل نزد موسیقی دانان و نوازندگان صاحب نام از جایگاه خاصی برخوردار نیست.
با افزایش روز افزون کمپانی های مختلفی که در تهیه و انتشار آلبوم های موسیقی به فعالیت مشغولند وهمچنین کاهش قیمت سی دی و DVD، مخاطبان موسیقی پاپ با گذشت زمان افزایش یافته اند. خوانندگان محبوب و تراز اول این ژانر، افرادی چون فرانک سیناترا که متن ترانه هایشان اغلب اشاره به عشق داشت، همواره مورد توجه کمپانی های ضبط و سرمایه گذاران بازار موسیقی بوده اند. کاهش تدریجی قیمت آلبوم های ضبط شده سبب شد نوجوانان نیز به خیل مشتاقان این نوع موسیقی بپیوندند و بر بازار فروش آن تاثیر گذار باشند.
نسل جوان اغلب از ورود هنرمندان جدید به این عرصه با کنجکاوی استقبال می نمودند، در حالیکه بزرگترها ترجیح می دادند تنها آلبوم های افراد شناخته شده و مورد علاقه شان را خریداری نمایند. همین امر سبب شد که گروههای موسیقی تازه وارد با حمایت نسل جوان به عرصه موسیقی پا بگذارند و فعالیت خود را ادامه دهند. توجه و علاقه این نسل به موسیقی پاپ سبب شد این سبک از موسیقی به نوعی بیانگر "فرهنگ حاکم بر نسل جوان " در هر جامعه باشد.
از آنجائیکه مخالفت و اعتراض، همواره نقش پررنگی در فرهنگ حاکم بر نسل جوان هر جامعه دارد، بسیاری از ترانه های موسیقی پاپ ناخودآگاه منبع الهام جوانان گشتند و تاثیرات بسزایی بر خصوصیات اخلاقی این نسل باقی گذاردند. بسیاری از والدین متن اشعار ترانه های موسیقی پاپ را غیراخلاقی و مدخلی برای ارتکاب گناه برمی شمردند و معتقد بودند که این سبک موسیقی جوانان را گمراه کرده و آنها را به بروز رفتارهای ناشایست ترغیب می نماید.
طی سال های 1890 تا 1920، موسیقی پاپ غربی به موسیقی ضربی ختم می شد و در بین نوازندگان پیانو رواج بیشتری داشت. به تدریج موسیقی ضربی به Swing ، شکل ابتدایی جز، تبدیل شد که به دلیل قابلیت های متعدد، موارد استفاده گسترده تری را دارا بود.
بد نیست اشاره کنیم از آنجائیکه اغلب نوازندگان این نوع موسیقی ضربی که معمولا برای رقصیدن مورد استفاده قرار می گرفت را سیاه پوستان تشکیل می دادند، در ابتدا، موسیقی پاپ بیشتر در میان آنان رواج داشت و به تدریج با پدیدار شدن نوازندگان سفید پوست، مخاطبان این سبک موسیقی گسترده تر گشت. ترانه های پاپ که طی این سالها خوانده شد، تاثیر بسیاری بر منش اخلاقی مخاطبان، خصوصا نسل جوان آمریکا باقی گذارد.
سال های 1930 تا 1940، به تدریج بلوز و کانتری به عرصه موسیقی پاپ وارد شدند و استقبال از حضور خوانندگانی بسیار احساساتی با لحنی حزن انگیز، خوانندگی را در این سبک از موسیقی باب کرد.
در دهه 1960 ستارگان موسیقی پاپ از جمله Beatles، The Rolling Stones ، Ray Charles، Stevie Wonder, Bob Dylan ، Simon and Garfunkel و بسیاری دیگر روی کار آمدند.
در دهه 1970، حضور چهره های جدیدی چون ABBA، BeeGees، Billy Joel، Elton John، Queen، Cat Stevens و Stevie Wonder و استقبال مخاطبان از آثار آنان،سبب رواج بیش از پیش موسیقی پاپ شد. در این دهه به تدریج با گسترده شدن موسیقی پاپ به سراسر جهان، استفاده از ریتم های عربی در موسیقی پاپ آغاز شد و ستارگان موسیقی پاپ در کشورهای مختلف از جمله ترکیه، بنابر سلایق موسیقیایی خاص مخاطبان به فعالیت خود ادامه دادند.
موفقترین چهره موسیقی پاپ دهه 1980، مایکل جکسون بود که موفقیت هایش سبب شد بسیاری از طرفدارانش او را با لقب "سلطان پاپ" خطاب نمایند. چهره های دیگری چون Madonna، Cher، Prince، Gloria Estefan ، Tina Turner و بسیاری از ستارگان دیگر موسیقی پاپ در این دهه خوش درخشیدند.
طی سالهای 1990تا 2000، حضور روزافزون گروههای موسیقی پاپ و ظهور خوانندگان جوانی که با سیل علاقمندان مواجه می شدند، این سبک از موسیقی را بیش از پیش در بین مخاطبان رواج داد. موسیقی پاپ (که معمولا در آن از ملودی های بسیار ساده و به یادماندنی استفاده می شود و مضمون اصلی ترانه ها را عشق تشکیل می دهد) امروزه به تدریج در اشکال جدید و متعدد دیگری نیز ظاهر شده و شاید بتوان گروهها و هنرمندان موسیقی پاپ را پر مخاطب ترین سبک موسیقی در حال حاضر جهان نامید.
en.wikipedia.org

Asalbanoo
23-05-2007, 08:08
اگر به موسیقی پاپ به معنی آن دسته از موسیقی ای که در یکصد سال اخیر مورد توجه مخاطبین عام قرار گرفته است بنگریم خواهیم دید که با چه سادگی نسبی می توان این سبک موسیقی را تحلیل کرد و یا هارمونی قطعات این سبک موسیقی را درآورد و یا برای آنها هارمونی مورد نیاز را تهیه کرد.

در بحث های مربوط به هارمونی که پیش از این مطرح کردیم با چهارچوبها و قواعدی که می توانند بر هارمونی قطعات جز یا کلاسیک حاکم باشند، آشنا شدیم. بسادگی می توان از آنها برای موسیقی پاپ نیز استفاده کرد، تنها نکته ای که به آن باید دقت کردن آن است که موسیقی پاپ به دلیل جایگاه مردمی ای که دارد، عموماً دارای هارمونی پیچیده نیست و سادگی هارمونی از مشخصه های بارز آن است.

در موسیقی کلاسیک آنچه اعتبار، شخصیت میزانهای کمی و کیفی یک قطعه را محرز می کند پارتیتوری است که قطعه بر روی آن نوشته شده است از این جهت شاید بتوان این سبک را، موسیقی مستند و مقرراتی نامید. حال آنکه در موسیقی پاپ آنچه یک قطعه را بر دیگری برتری می بخشد و به آن اعتبار میدهد نحوه اجرا یا ضبط آن است و نه نوشته های احتمالی روی کاغذ. چه بسا دو اجرای مختلف از یک قطعه نه تنها از لحاظ اجرا بلکه از لحاظ طول زمان اجرا و تعداد میزانها با هم یکسان نباشند.

اگر به صفحاتی کاغذی که موسیقی های پاپ بر روی آن نوشته شده است (sheet music) دقت کنید، متوجه می شوید که اغلب چیزی جز خط ملودی و آکوردها بر روی آنها نوشته نشده است. همین ضعف یا سستی در تعریف قطعه موسیقی باعث می شود که اجرا کنندگان بعدی بتوانند در اجرای خود از قطعه مورد نظر، تغییرات زیادی بدهند و اعمال سلیقه نمایند. بنابراین چندان جای تعجب نخواهد بود که مثلاً شاهد این باشیم که در قسمتی از یک قطعه در یک نسخه بجای آکورد Dm7 از آکورد F استفاده شود و ...

نکته جالبی که در transcription های موسیقی های پاپ وجود دارد آن است که اغلب آنها دارای اشکالات کوچک و بزرگ نسبت به موسیقی اجرا شده هستند و بارها مشاهده کرده ایم که آنچه ما سعی در اجرا از روی sheet music داریم با آنچه از روی نسخه ضبط شده می شنویم متفاوت است.

البته علت این امر کاملاً مشخص است چرا که پایه اجرای مجدد یک قطعه پاپ بیشتر از آنکه بر مستندات کاغذی باشد، اجراهای ضبط شده قبلی قطعه است و به همین دلیل اغلب توجه کمی بر تهیه transcription موسیقی های پاپ صورت میگیرد.

ناگفته نماند که از این زاویه دید، موسیقی پاپ را می توان تا حدی با جز نیز مقایسه کرد با این تفاوت که در اجراهای جز نوعاً از ملودی و هارمونی های پیچیده استفاده میشود. نوازنده جز حتی ممکن است به خود اجازه دهد که پایه های ملودی و هارمونی قطعه را درهم بریزد، اما در اجراهای مختلف پاپ یک قطعه، از یک طرف تغییرات اعمال شده در ملودی و هارمونی بسیار کم یا ساده هستند و از طرف دیگر نتیجه باید ساده، روان و مخاطب عام پسند باشد.

مشخصه های اصلی
تفاوت های اصلی ای که می توان میان موسیقی پاپ و دیگر گونه های موسیقی - که شاید بتوان آنها را جدی تر نامید - بیان کرد عبارتند از:

طول قطعه : بر خلاف قطعات موسیقی کلاسیک و جز که می توانند بدون تکرار بسیار طولانی باشند، موسیقی خالص و بدون تکرار قطعات پاپ به ندرت از 32 میزان بیشتر می شود. در تکرارها معمولاً حداکثر ممکن است که ترانه تغییر کند و نه چیز بیشتر.

تغییر گام و مدولاسیون : مدولاسیون و تغییر گام از ویژگیهای بارز موسیقی کلاسیک و جز است حال آنکه به ندرت در ترانه های پاپ از این امکان استفاده می شود. در واقع در این سبک از موسیقی شاید استفاده از مدولاسیون برای جلوگیری از تکرار و یکنواختی ملودی یا هارمونی استفاده شود در حالی که در بسیاری از کارهای جز یا کلاسیک بدور از نگرانی تکرار، از مدولاسیون یا تغییر گام (یا مد) استفاده میشود.

تاثیر ریتم : ریتم از مهمترین عوامل سازنده یک قطعه پاپ محسوب می شود. ریتم یک قطعه پاپ معمولاً توسط دو گروه ساز پشتیبانی می شود. یکی درامز و دیگری ساز همراهی کننده مانند کی برد یا پیانو و گیتار.

ضد ضرب : آنچنانکه در موسیقی جز، ضد ضرب اهمیت دارد در موسیقی پاپ جایگاه خاصی را نمی توان برای آن قائل شد. تنها ممکن است خواننده ملودی را با یک یا چند نت پیک آپ شروع کند و کمتر مشاهده می شود که در یک قطعه پاپ بر روی ضرب های ضعیف تاکید شود.

بسط و توسعه : ویژگی بارز موسیقی کلاسیک بسط و توسعه قانونمدار و در موسیقی جز توسعه قطعه با بداهه نوازی است. اما در موسیقی پاپ چنین چیزی وجود ندارد و یک یا چند ساختار ساده ممکن است برای یک یا دو بار با تغییرات بسیار جزئی تکرار شوند.

بنابراین مشاهده می کنید کلیه المان هایی که در موسیقی به پیچیدگی آن کمک می کنند در موسیقی پاپ ساده و کم اهمیت تلقی می شود و نتیجه هنری می شود که مخاطب عام آنرا پسند می کند.

Asalbanoo
23-05-2007, 08:10
برای آشنا شدن با موسیقی پاپ بهتر است ابتدا توضیح کوتاهی درباره موسیقی مردم پسند یا Popular music بدهیم، موسیقی مردم پسند، به هرنوع سبک موسیقی گفته میشود که در دسترس عامه مردم است و به شکل تجاری عرضه میشود.

این موسیقی نقطه مقابل موسیقی کلاسیک و موسیقی فولکلور(محلی) است به این ترتیب که اولی در طول تاریخ همواره موسیقی طبقه برگزیده و روشنفکر جامعه بوده است و دومی، موسیقیی است که به طور تجاری عرضه نمیشود. موسیقی مردم پسند گاهی به طور خلاصه موسیقی پاپ هم گفته میشود اما موسیقی پاپ در اصل یکی از زیرشاخه های آن به شمار می آید.

موسیقی پاپ
موسیقی پاپ، با وجود اینکه کاملا از موسیقی کلاسیک، موسیقی هنری یا art music و موسیقی فولک متمایز است، اما از آنجایی که اصطلاح پاپ شامل بسیاری از قطعات موسیقی راک، هیپ هاپ، کانتری و راک اپرا را در بر میگیرد، میتوانیم بگوییم که موسیقی پاپ، تعریف دقیقی ندارد.

مشخصات موسیقی پاپ به عنوان یک زیرمجموعه
موسیقی پاپ معمولا به عنوان موسیقیی تعریف میشود که به شکل تجاری تهیه میشود یا هدف تولید آن سود مالی است. بنا به تعریف سایمون فریت Simon Frith، منتقد موسیقی و جامعه شناس متخصص موسیقی مردم پسند، موسیقی پاپ به عنوان یک صنعت شناخته میشود نه هنر. البته این موسیقی را میتوان در حیطه بازار، ایدئولوژی، تولید و زیبایی شناسی هم معنا کرد. درواقع، "پاپ" طوری طراحی شده که برای همه جالب باشد و از هیچ جای خاصی نیامده و قرار هم نیست سلیقه خاصی را اعمال کند.

این موسیقی در اثر هیچ آرزوی پرمعنا به وجود نیامده و تنها جاه طلبی سازندگان آن سود و پاداش مادی است و...با تعاریف موسیقایی، بسیار محافظه کارانه هم هست. موسیقی پاپ چیزی است که از بالا (کمپانیهای ضبط صفحه، تهیه کنندگان رادیویی و تبلیغاتچیها) تدارک دیده شده و از میان مردم برنخواسته است. پاپ موسیقیی است که به طور حرفه ای تهیه و بسته بندی شده است و چیزی نیست که بتوان آنرا به سلیقه خود تغییر داد و یا فرم آنرا تغییر داد.

به عبارت دیگر، موسیقی پاپ، نوعی موسیقی است که در دهه 50 آغاز شد و آنچه در این مجموعه قرار میگیرد معمولا برای گروه بزرگی از افراد جذاب است. با به وجود آمدن صفحه های پلاستیکی یا وینیل در دهه 30 تا ظهور کامپکت دیسک یا CD در دهه 80، موسیقی ضبط شده، نسبت به موسیقی زنده، بیش از پیش در دسترس قرار گرفت. ترانه های پاپ معمولا در 3 دقیقه اجرا میشوند و در آنها از ملودیهایی استفاده میشود که معمولا بسیار شنیدنی بوده و عده بسیاری را به خود جلب میکنند.

مشخصه موسیقی پاپ یک عنصر ریتمیک سنگین در زیر است که معمولا توسط دستگاههای تقویت کننده الکترونیک (amplifier) اجرا میشود و ملودی اصلی بر این ریتم غالب است. ترانه پاپ همچنین به ترانه های محبوبی که مردم به زمزمه و خواندن آن علاقه دارند نیز اطلاق میشوند. موسیقی پاپ از نظر تجاری موفق است و سبک مورد علاقه ایستگاههای رادیویی است زیرا قابل دسترس بوده، راحت در یاد میماند و مخاطبین زیادی را به خود جلب میکند.

تاریخچه موسیقی پاپ
موسیقی پاپ، از میان گروههای موسیقی سوئینگ دهه 30، بلوز شیکاگو و موسیقی کانتری ایالت تنسی به پا خواست. در دهه 50، خوانندگان روز کسانی چون فرانک سیناترا (Frank Sinatra)، بابی دارین (Bobby Darin) و پگی لی (Peggy Lee) بودند.

در دهه 60، چهار عامل مهم موجب گسترش موسیقی پاپ شدند. یکی گروههای دوواپ (DooWop) دخترانه مقیم نیویورک بودند که ترانه سرایان آنها مانند کارول کینگ (Carol King)، نیل دایموند و برت باکاراک (Burt Bacharach) در دهه 70 به شهرت فراوانی رسیدند، در طرف دیگر تحولات موسیقی سول Soul بود که با ظهور آرتا فرانکلین (Aretha Franklin) برادران آیزلی (Isley brothers)، ری چارلز (Ray Charles) و همچنین خوانندگان موتاون (Motown) در دیترویت که استیوی واندر (Stevie Wonder)، سوپریمز (the Supremes) و ماروین گی (Marvin Gaye اولین کسی که کنترل هنری کار خود را در دست گرفت) از جمله مهمترین چهره های آن هستند و در نهایت گروه بیچ بویز (Beach Boys) که سبک خود را سبک موج سواری کالیفرنیایی (California Surf) نامیده بودند.

گیتار الکتریکی و لوازم تقویت صوتی (آمپلی فایر) نیز تاثیر فراوانی بر موسیقی مدرن گذاشتند. در دهه های 30 و 40، سازهای تقویت شده برای رقابت با درجه صدای بالای ارکسترهای سوئینگ یک ابزار ضروری بودند. گیبسون اولین گیتار گیبسون لس پاول Gibson Les Paul را در سال 1952 به علاقمندان معرفی کرد. در دهه 60، مجموعه آواهای قابل دسترس در گیتار الکتریکی با تولید یک جعبه افکت اصلاح و تعدیل شد و یک پدال برای کنترل آن در مسیر جعبه قرار گرفت که به پدال وا-وا wah-wah pedal معروف است.

در سال 1963 گروه بیتلز موسیقی پاپ را متحول کردند و طوری محبوب شدند که پنج ترانه پر فروش تمام چارتهای آمریکا متعلق به بیتلز بود. پس از آن، کسانی چون باب دیلن (Bob Dylan)، سایمون و گارفانکل (Simon and Garfunkle) و گروه بردز (Byrds)، که خوانندگان فولک بودند نیز به استفاده از سازهای الکتریکی روی آوردند. بسیاری از گروههای موسیقی دیگر نیز این مسیر را دنبال کردند. در سال 1966، گروه بیتلز تصمیم گرفتند که به جای برگزاری برنامه های زنده، بیشتر بر روی کار استودیویی متمرکز شوند. با اتفاقاتی چون راهپیماییهای معترضان به تبعیض نژاد، کندی و ویتنام، به نظر میرسید که زمان، زمان تحولات بزرگ در جامعه است.در 1967، گروه بیتلز البوم مشهور Sgt Peppers را منتشر کردند. تابستان عشق بود و دوران هیپی ها و راهپیماییهای اعتراض آمیز.

در دهه 70 گروه بیتلز از هم پاشیده شد و موسیقی پاپ در میان صداها و آواهای مختلف سرگردان شد. در اوایل دهه 70، خواننده / ترانه سرایان و پیروان سبک پاپ چارتها را تسخیر کردند که در میان آنها میتوان از موسیقی دیسکوی BeeGees، آوای همراه با پیانو بیلی جوئل (Billy Joel) و التون جان (Elton John) و موسیقی کانتری Eagles گرفته تا موسیقی ملایم کارپنترز (Carpenters)، نیل دایموند و کارول کینگ نام برد. در این میان هنرمندانی با گرایش بیشتر به راک هم بودند که راد استوارت (Rod Stewart)، استیلی دن (Steely Dan) و فلیت وود مک (Fleetwood Mac) از آن جمله اند. موسیقی راک هم با ظهور گروههایی چون لد زپلین (Led Zepplin)، پینک فلوید (Pink Floyd) و کویین (Queen)، در این دوره به پیشرفت بزرگی دست یافت. موسیقی پاپ شاخه ای به نام دیسکو پیدا کرد که به شکل غیر قابل وصفی محبوب شد و اولین ژانر از موسیقی بود که از موسیقی الکترونیک برای تبلیغات و اجراهای بزرگ استفاده کرد.

دهه 80 به بعد
موسیقی پاپ دهه 80، شاهد ظهور گروههای پانک-راک بود و گروهها و خواننده های شاخص این دهه گروه Duran Duran، The Police، Culture Club و افرادی چون Phil Collins، Michael Jackson و Madonna بودند.


در دهه 90، عده ای سودجو که به دنبال موفقیت مالی بودند و این فرمول بسیار برایشان کارساز بود، تصنیفهای عاشقانه و افسانه ای با عنوان pop ballad، را به شیوه ای به شدت سطحی و سرهم بندی شده مورد استفاده قرار دادند. این عده با دور هم جمع کردن گروهی از پسران یا دختران جوان و جذاب و خوش صدا، که همه به اجرای ترانه های مشابه میپرداختند، دوره ای را به وجود آوردند که به نام عصر گروههای پسر یا دختر نامیده میشود. از میان این گروهها که به سرعت به اوج رسیده و با سرعتی بیشتر از میان میرفتند، میتوان به گروههای انگلیسی Take That، West life و Spice girls و گروه های آمریکایی New kids on the block و Back street boys اشاره کرد. اما این گروهها با تمام شهرتشان، تنها موجب از بین رفتن عمق ترانه های عاشقانه نسل جدید شدند.

در اوایل هزاره سوم، گروههای پاپ / راک با ترانه هایی ساده برای شنیدن، به وجود آمد که Coldplay و Embrace از آن جمله اند. امروزه، طیف موسیقی پاپ با درهم تنیده شدن سبکهای مختلف گسترده تر شده است. با این وجود در طی چند سال اخیر موسیقی راک، در محبوبیت نزد عموم مردم موفقتر بوده است و از طرفی با امکاناتی که به خاطر وجود اینترنت فراهم شده است، دسترسی به انواع موسیقی بیشتر است و مردم میتوانند راحت تر سبک و موسیقی مورد علاقه خود را تشخیص داده و ترانه های خوانندگان محبوب خود را پیدا کنند. با این وجود فروش آلبومهای موسیقی در سال 2005 افزایش یافته و خواننده/ترانه سرایان و گروههای راک چارتها را در تسخیر خود درآورده اند. امروزه، هنرمندان عرصه موسیقی بیشتر از فروش آلبومها، بر روی درآمد حاصل از اجراهای زنده حساب مبکنند و گروههای راک از جایگاه خاصی در تمام فستیوالها و تورهای موسیقی برخوردارند.