PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : تاریخ تمدن _ویل دورانت



enimonte
08-04-2007, 01:11
بچه ها سلام دو تا سی دی کتاب سفارش دادم برام اومد یکی یکی کتابهاشو میذارم براتون اگه تکراری بود شرمنده اگر نه که چیزی رو از دست ندادید

اینم اولیش

تاریخ تمدن(در مورد پارسیان)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

bahareh_bus
09-04-2007, 08:41
اصلآ به گفته های این بابا ((((ویل)))اعتماد نکنید ایشون در کتاب تاریخ تمدن سعی کرده که در لباس بیطرفی ایرانیان رو در عین داشتن خصوصیات نیک جنگ طلب و خونریز نشون بده و بعضی از مطالبشون هم در رابطه با شاهان ایرانی واقعآ مغرضانه است.مثلآ یونانی ها رو مردمانی بسیار خوش قول معرفی کرده !! یا کلی تعریف و تمجید از اسکندر ملعون صغیر کرده و خیلی سعی کرده تا تمدن باستانی غرب رو تطهیر بده بهتره فقط جاهای خوبشو بخونید بقیش رو هم اصلآ باور نکنید مزخرفه!

enimonte
09-04-2007, 20:25
اصلآ به گفته های این بابا ((((ویل)))اعتماد نکنید ایشون در کتاب تاریخ تمدن سعی کرده که در لباس بیطرفی ایرانیان رو در عین داشتن خصوصیات نیک جنگ طلب و خونریز نشون بده و بعضی از مطالبشون هم در رابطه با شاهان ایرانی واقعآ مغرضانه است.مثلآ یونانی ها رو مردمانی بسیار خوش قول معرفی کرده !! یا کلی تعریف و تمجید از اسکندر ملعون صغیر کرده و خیلی سعی کرده تا تمدن باستانی غرب رو تطهیر بده بهتره فقط جاهای خوبشو بخونید بقیش رو هم اصلآ باور نکنید مزخرفه!


ببین هر چه بر سر ما میاید از دست خودمان است وقتی مسوولین کشور میگویند با امدن اسلام به ایران علم شکوفا شد:18: :18: :18: وقتی تاریخ ما رو با اعراب قاطی میکنند از بقیه چه انتظاری است چند تا از گفته های بعضی از نویسندگان خارجی که نظر خوبی در مورد ایرانیان داشتند رو در زیر میذارم:


ا.ت.امستد ص 151:

"ما امريکاييان وقتي تاريخ ايران و يونان را مي خوانيم طبيعتا طرف يونان را مي گيريم و کاملا فراموش مي کنيم که ما خودمان نيز مدتها از مرحله ميتينگ هاي شهري، مرحله اي که در آن ما هم خيلي مانند آتني ها امور خود را اداره مي کرديم، گذشته و به صورت يک امپراطوري مقتدر جهاني که مشکلاتش شبيه به مشکلات ايرانيان است درآمده ايم."

کونت دوگوبينو ج 1 ص 68_69 :

" داريوش سازمان محکمي به وجود آورد... بايد تا زمان پرنسيپاهاي روم صبر کرد تا مشخصاتي شبيه به آن چه از جهت تمرکز قوا و چه از جهت وسايل نيل به آن، دوباره ديده شود. آنچه روم تا زمان اگوست نداشت يک رشد فکري بود که در ارزش با آنچه باعث پيدايش آيين مزدا و نهضت فلسفي و هنري ايام باستان شد شبيه باشد، تمام آنچه يونانيان ياد گرفتند... در زمان داريوش مرکز و نمونه اش در آسياي باختري بود. ولي در زمان سلطنت آنتونن ها که آنهمه درباره اش صحبت مي شود، اين ملايمت دائم بود که در اداره ملل به کار مي رفت و داريوش آن همه هميشه نسبت به آن وفادار ماند."

ا.يو.پوپ:

"يک عده مورخ لايق و طرف اعتماد معتقدند که در ماراتن تمدن مغرب نجات نيافت چنانچه ما را واداشته اند در اين سالهاي دراز بخوانيم، بلکه عملا شايد رويهمرفته براي يونان و بشر (ماراتن) شوم بوده است..."

سقراط ؛ حکمت سقراط به قلم افلاطون ص23:

"اگر تو(اي يوناني) بخواهي نياکان خود را در برابر اردشير پسر خشايارشا نمايش دهي انديشه کن که چون خود را آلت استهزاي او خواهي ساخت. پس برحذر باش که از جهت اصل و نسب پست تر از آنان خواهيم بود."

و.دورانت ج 1 ص 378:

"اين يک گواه اخلاق ايرانيان است که اگر چه هرکس مي توانسته يونانيان را براي جنگ بر عليه يونانيان ديگر اجير کند بسيار نادر بود که بشود يک نفر ايراني را براي جنگ با ايرانيان ديگر استخدام کرد."

و.دورانت ج 1 ص 356:

" ايرانيان ظاهرا زيباترين مردم خاورميانه قديم بودند. بناهاي قديم آنانرا با اندامي افراشته و قوي نشان مي دهد که کوهستانها آنانرا مقاوم و در عين حال تموّلشان آنانرا ظريف ساخته است. اجزا بدنشان يک تقارن دلپسند دارد. دماغشان تقريبا به استقامت دماغ يونانيان است و يک نوع شرافت در وجنات و حرکاتشان ديده مي شود... از ادب دور مي دانستند که بيش از صورتشان را نشان دهند. مردان و زنانشان مواد زيبا کننده زياد به کار مي بردند. از روغن ها براي بهتر کردن ترکيب پوست و از رنگ ها براي آنکه مژگانشان درازتر و چشمانشان برّاق تر بشود استفاده مي نمودند... ايرانيان عطرشناس بودند و مردم باستان آنانرا مخترع روغن هاي تزييني مي دانستند."

و.دورانت ج 1 ص 276:

"ايرانيان زادروز خود را بيش از هر روز ديگر محترم مي دارند و در آن روز جشن مفصلي مي گيرند... ايرانيان بعد از خودشان به همسايگان خود احترام مي گذارند ...براي يک گناه حتي شاه کسي را محکوم به مرگ نمي کند... به آب هاي جاري احترام زياد مي گذارند، در آن کثافت نمي ريزند..."

ر.گروسه ص 113:

"ايرانيان چنانچه در آغاز تاريخ ديده مي شود بدون ترديد يکي از شريف ترين نژاد هاي دنياي باستانند. شرافتمندي و اخلاق انساني و مردانه آنان شخص را از وحشيگري هاي بيرحمانه و مفاسد آشوري ها و بابلي ها و مردم کارتاژ مي رهاند. از روزي که ايرانيان پا به صحنه تاريخ مي گذارند مانند آن است که حس مي کنيم آنان مردمي از نژاد خود ما هستند."

آ.هرتسفلد –ج 1 ص 56:

"دويست سال صلحي که امپراطوري ايران به جهانيان بخشيد باعث يک پيشرفت بي نظير در رشد فکري بشر شد."

ر.گيرشمن ص 26:

"ايرانيان نخستين مردمي بودند که امپراطوري جهاني ايجاد کردند ... در طول مدتي بيش از دو قرن قطب حيات سياسي شاه بزرگ ايران بود."

در عقيده ايرانيان باستان زن چنان ارزشمند بود و جايگاه رفيعي داشت که تنها مکان محمل فر ايزدي رو وجود زن مي دانستند و به اين جهت بوده که کسي مي توانسته شاه بشه که بايد مادرش شاهزاده مي بوده و اين اصل بوده و در معتقداتشون عاليترين عروج ها رو براي زن قرار مي دادند و تا زماني که شاهي به بزرگسالي برسه مادر نيابت سلطنت رو به عهده داشته و در ساخت بناي تخت جمشيد کارفرمايان زن فعال بودند.

mahhdy
12-04-2007, 12:02
اصلآ به گفته های این بابا ((((ویل)))اعتماد نکنید ایشون در کتاب تاریخ تمدن سعی کرده که در لباس بیطرفی ایرانیان رو در عین داشتن خصوصیات نیک جنگ طلب و خونریز نشون بده و بعضی از مطالبشون هم در رابطه با شاهان ایرانی واقعآ مغرضانه است.مثلآ یونانی ها رو مردمانی بسیار خوش قول معرفی کرده !! یا کلی تعریف و تمجید از اسکندر ملعون صغیر کرده و خیلی سعی کرده تا تمدن باستانی غرب رو تطهیر بده بهتره فقط جاهای خوبشو بخونید بقیش رو هم اصلآ باور نکنید مزخرفه!

سلام بهاره جان،
به نظرمن نباید اینقدر سریع یا درست تر صریح اظهار نظر کرد با اینکه باید رک بود. مگه کارکرد تاریخ ویل دورانت به مسائل مربوط به ایران محدوده؟؟؟؟
اگه مقدمه اش روخونده باشی (جلد کوچیکی که مترجمین توش اظهار نظر کردن) در اونجا مثلا گفتن نوشته هاش درمورد هند خوب نیست و مترجم پانوشت زیاد داره و ...
این اثر در غرب به دلیل وجود کارهای تخصصی تر خیلی جایگاه نداره چرا؟؟ چون مثلا کسایی هستن که تمام زمانی که ویل و اریل برای بررسی این بازه ی زمانی (حدد 7000 هزار سال گذاشتن ) برای یه مقطع 100 یا 300ساله گذاشتن و کارهاشون چه از نظر حجم یا عمق بررسی از ان اثر بیشتر یا بهتره یا با گفتگوها بیشتری همراه، (این خیلی مهمه که یه اثر چقدر بررسی، نقد یا تفسیر و.. بشه، این موضوع که بش می گن ارجاع یکی از ملاک های بررسی تولید دانش در کشورهاست و isi هر ساله برای مقالات جدید چنین فهرست رو تهیه می کنه.
خلاصه به نظرم باید عادت کنیم دقیق حرف بزنم حداقل جایی که مجبور نباشم خلافش عمل کنیم

irankingworld
03-05-2008, 04:01
مردماني كه ناداني را سرلوحه خويش قرار دهند هر چه بر سرشان ايد حقشان است و ما نبايد در اين بين
از تمدني كه حتي صد سال قدمت ندارد متوقع باشيم كه تمدن باستاني و شكوهمند ايرانيان را بستايند
بلكه برعكس تمام تلاششان را مي كنند تا چهره درخشان ايران و ايراني را مخدوش كرده و به طور حتم خودشان را
كه اجدادشان مشتي پابرهنه مهاجر بوده متصل به يونانيان خوش چهره و داراي بازوان ستبر و درخشان مي كنند.
در اين ميان هم ما ايرانيان تنها كاري كه از دستمان بر مي ايد اين است كه سايتي اينترنتي تاسيس كرده و
جملگي تمام ايرانيان به ان صفحه لينك داده كه به طور مثال چهره فيلمي جعلي به مانند سيصد را مخدوش كنيم .

اما (( نصرمن الله و فتح الغريب )) ما اسلام را داريم و بهتر است به همان پندارهاي پوچ ابلهانه خود مشغول
باشيم ما را چه به سياست و اقايي !!!


بگذريم و بازگرديم به كار اصلي خودمان...

ويليام جيمز دورانت(1981-1885)، در رشته‌هاي فلسفه ، زيست شناسي و تعليم و تربيت دانش‌اندوزي كرد و سرانجام از دانشگاه كلمبيا دكتراي فلسفه گرفت. او از بزرگ‌ترين تاريخ‌نگاران معاصر به شمار مي‌آيد كه در كتاب تمدن خود، از آثار همه‌ي تاريخ‌نگاران جهان، از پدر تاريخ يعني هرودوت تا آرنولد توين‌بي، سود جسته و مكتب جديدي از تاريخ‌نگاري ايجاد كرده است. اگر تاريخ‌نگاران ديگر فقط به سير تمدن بشري توجه كرده‌اند، او به عامل‌هاي تمدن ساز در طول تاريخ توجه ويژه داشته است.

زندگي دورانت

ويليام جيمز دورانت ، در 5 نوامبر 1885 در منطقه‌ي " نورث آدامز " ماساچوست به دنيا آمد و در 7 نوامبر 1981، در سن 96 سالگي در لوس آنجلس درگذشت. او تحصيلات خود را در رشته‌هاي فلسفه، زيست‌شناسي و تعليم و تربيت در دانشگاه‌هاي مختلف گذراند و در سال 1917، از دانشگاه كلمبيا دكتراي فلسفه گرفت و يك سال در همان دانشگاه فلسفه تدريس كرد. او از دوران كودكي انساني پركار بود . پدرش در اين باره گفته است: " شايد هنگامي كه من هنوز در خواب بودم، سر كار مي‌رفت و شب كه باز من به خواب رفته بودم، برمي گشت. او هميشه سختكوش بود. كاهلي و تنبلي او را به ياد ندارم. "

دورانت ، ضمن تحصيل مي خواست كشيش بشود، ولي با خواندن كتاب "اخلاق" نوشته اسپينوزا، از اين كار منصرف شد و گفت:"نمي‌توانم بين آراي ديني و انسان دوستي با سوسياليزم ارتباطي منطقي برقرار سازم." هنگامي كه هم تحصيل مي كرد و هم تدريس، با دوشيزه آريل كه از شاگردان باهوش او بود، ازدواج كرد و كتاب تاريخ تمدن را به كمك همسرش به پايان رساند. اين همسر دانشمند تا 25 اكتبر 1981، يعني سيزده روز پيش از مرگ همسر، استاد و همكارش، ويل دورانت زنده بود و به زبان ديگر، تا آخر عمر با او بود.

ويل دورانت زماني كه در دانشگاه‌هاي "سيتون هال " زبان لاتين و فلسفه را فرا مي‌گرفت، به طور آزاد و در حاشيه آن براي ارضاي حس كنجكاويش تاريخ مي‌خواند. عشق او به تاريخ او را به سوي اين رشته سوق داد. او از آغاز تمدن بشر تا زمان خودش را مطالعه كرد و هرگز در رشته‌ي تاريخ مدرك دكترا نگرفت؛ گر چه بزرگ‌ترين تاريخ‌شناس زمان خود شد.

ويل دورانت در قالب مطالعه‌ي زندگي فيلسوفان بزرگ دنيا، از حكماي يونان قديم تا دوره معاصر، روي‌دادها و پديده‌هاي تاريخي را كه همزمان با زندگي آن فيلسوفان بود، مطالعه كرد او عقيده داشت كه فيلسوفان به دو صورت بر تاريخ بشر مؤثرند : اول ، تحت تأثير روي‌دادهاي گذشته و حال قرار گرفته و جهان بيني جديدي بيان كرده اند. دوم ، اين جهان‌بيني در سير روي‌دادهاي آينده مؤثر بوده و دوران پس از آنان را تغيير داده است. از اين جهت بود كه دو جلد از يازده جلد كتاب تاريخ تمدن خود را به نام دو فيلسوف بزرگ نوشت: جلد نهم كتاب را تحت عنوان "عصر ولتر " معرفي كرده است و در آن، همه روي‌دادهاي اروپا را در مسير زندگي ولتر جستجو مي كند و تأثيري را كه او بر عصر خويش گذاشت، نمايان مي‌سازد. در جلد دهم نيز كه "روسو و انقلاب" نام دارد، تأثير آراي ژان ژاك روسو، فيلسوف بزرگ فرانسوي را بر انقلاب فرانسه نشان مي‌دهد.

شيوه تاريخ نويسي ويل دورانت

دورانت در آغاز، ضمن آن كه مديريت دانشگاه لبورتمپل را در نيويورك بر عهده داشت و در بخش فلسفه، استاد دانشگاه كاليفرنيا بود، كتابي با عنوان "تاريخ فلسفه" نوشت. سپس، از سال 1927 تصميم گرفت تاريخ تمدن جهان را تدوين كند. او براي نوشتن هر جلد از اين كتاب، با توجه به موضوع آن و جايي كه بايد تاريخ آن نوشته شود، به آن نقطه‌ي جغرافيايي سفر مي‌كرد. او به همراه همسرش، "آريل دورانت"، در سال 1930 رهسپار سفر دور دنيا شدند و مصر، خاور نزديك، هندوستان، ژاپن و ساير سرزمين‌هاي خاور دور را از نزديك ديدند. بار ديگر در سال 1932، به گشت و گذار در ژاپن و منچوري، سيبري، روسيه، لهستان پرداختند. اين سفرها، به نگارش كتاب "مشرق زمين، گاهواره تمدن" كه در سال 1935 انتشار يافت، كمك فراواني كردند. اين نخستين جلد از مجموعه كتاب‌هاي تاريخ تمدن بود. پس از آن، سفرهاي بسيار ديگري به اروپا، خاورميانه و خاور دور پيش آمد، از جمله، از تابستان سال 1948 به مدت 6 ماه در تركيه، عراق، ايران و اروپاي شرقي به مسافرت پرداختند.

ويل دورانت بيش از تاريخ‌نگاران ديگر به عامل‌هاي تمدن‌ساز در طول تاريخ توجه داشته است. خود او مي‌گويد:" تمدن رودي است با دو ساحل " و چنين مي انديشد كه بيش تر تاريخ نگاران تنها به خود رود توجه دارند و اين رودخانه، گه گاه به دست آنان كه مي‌كشند، مي‌دزدند و غوغا مي‌كنند، پر از خون شده است. او كوشش فرهنگي خود را در مجموعه‌ي بزرگ "تاريخ تمدن" وقف نوشتن روي‌دادهايي كرد كه در دو ساحل رخ داده است و روي مي‌دهد، جايي كه به قول او:"مردمان گمنام خانه مي‌سازند، عشق مي‌ورزند، كودك مي‌پرورند، آواز مي‌خوانند، شعر مي‌سرايند و مجسمه مي‌سازند." از اين رو، در كتاب تاريخ تمدن او از رويداد نگاري ساده گرفته تا جنبه‌هاي علمي تاريخي و حتي فلسفه تاريخ ديده مي‌شود و باريك‌ترين و پيچيده‌ترين بازتاب‌هاي انديشه‌ي انسان را كه مذهب، فلسفه، علم و هنر باشد، شرح داده است.

دورانت در آغاز كتاب تاريخ تمدن خود كه از شرق باستان آغاز مي شود و سرانجام با عصر ناپلئون پايان مي پذيرد، مي‌نويسد:"مي‌خواهم تاريخي پيرامون تمدن بنويسم و با كم‌ترين جا، بيش‌ترين مطلب را درباره سهم نبوغ و كارمردان بزرگ به ميراث فرهنگي بشر بيان كنم." ويل دورانت در اصل به تاريخ به عنوان يك علم مجرد نگاه نمي كرد ، بلكه تاريخ را همواره با تأثير عامل‌هاي ديگر بر روي آن در نظر مي‌گرفت. او در كتابي با عنوان درس‌هاي تاريخ كه در سال‌هاي پاياني زندگي خود و پس از پايان يازده جلد كتاب تاريخ تمدن خود تأليف كرد، تأكيد دارد كه تاريخ ملت‌ها بايد با توجه به پديده هاي علمي جديد ، مانند زيست‌شناسي و هم چنين نژاد، اخلاق، اقتصاد، فلسفه، شيوه‌ي حكومت، مفهوم پيشرفت، جغرافيا و عنصرهاي ديگري كه در ساختار تاريخ بشريت مؤثرند، به نگارش درآيد.

دورانت ادعا مي كند كه تاريخ پيرو زمين‌شناسي است و براي توجيه ادعاي خود مي‌گويد:"هر روز در گوشه‌اي، دريا بر خشكي يا خشكي بر دريا پيشروي مي‌كند. شهرها زير آب ناپديد مي‌شوند و ناقوس كليساها نواي غم‌انگيز سر مي‌دهند. اقليم بر احوال انسان‌ها سخت مسلط است؛ هم چنان كه مونتسكيو بر آن تأكيد دارد. جغرافيا، زادگاه تاريخ است، مادر و پرورنده آن است و خانه‌اي است كه تاريخ در آن نظم مي‌پذيرد. قانون‌هاي اخلاقي نيز پيرو تاريخند. آن‌ها ناگزيرند با شرايط تاريخي و محيطي سازش داشته باشند. اگر تاريخ اقتصادي بشر را به سه مرحله‌ي شكار، كشاورزي و صنعت تقسيم كنيم، مي توانيم انتظار داشته باشيم كه قانون اخلاقي هر مرحله، در مرحله بعد تغيير كرده است. در مرحله شكار، انسان ناگزير بود كه هر دم در تعقيب و كشتن باشد. درنده خويي كه ويژگي اخلاقي اين دوره است، در دوران هاي ديگر وجود ندارد ."

ويل دورانت درباره اهميت ارتباط دين با تاريخ مي‌نويسد:"حتي مورخ شكاك هم فروتنانه در برابر دين تعظيم مي‌كند، زيرا مي بيند كه دين در هر سرزميني و هر عصري، درهمه‌ي شئون زندگي بشر تأثير مستقيم دارد." و اين كه جلد سوم و چهارم و ششم تاريخ خود را تحت عنوان " قيصر و مسيح "، " عصر ايمان " و سرانجام " اصلاح دين " بيان مي‌كند، ‌به همين منظور است. او در بيان اهميت دين در تاريخ بشريت مي‌گويد:"دين باعث تسلاي همه ابناي بشر بوده است و معلمان ، پدران و مادران را در تأديب جوانان ياري كرده است."

به نظر او، اقتصاد و چگونگي گذران زندگي، در سير تحولات تاريخي نقش مستقيم دارد و در روابط بين المللي به طور معمول، "اصطكاك منافع اقتصادي" جنگ و بحران مي‌آفريند. جنگ‌ها مسير تاريخ ملت‌ها را تغيير مي‌دهند. او يكي ار عنصرهاي پايدار تاريخ را جنگ مي‌داند. از زمان بربريت تا تمدن و دمكراسي، همواره اين پديده برقرار بوده است و از 3421 سال تاريخ مدون بشر، فقط 268 سال آن بدون جنگ گذشته است. ويل دورانت براي آن كه بگويد كه در طول تاريخ ، بشريت نتوانسته است از جنگ پرهيز كند، به گفته هراكليتوس، فيلسوف يوناني اشاره مي‌كند كه:"جنگ يا رقابت، پدر همه چيز است."

اثر جاودانه

كتاب‌هاي يازده جلدي تاريخ تمدن او عبارتند از :

1- مشرق زمين، گاهواره تمدن؛ 2- يونان باستان؛ 3- قيصرو مسيح 4- عصر ايمان؛ 5- رِِنسانس؛ 6- اصلاح دين؛ 7- آغاز عصر خرد؛ 8- عصر لويي؛ 9- عصر ولتر؛ 10- روسو و انقلاب و 11 – عصر ناپلئون.

ويل دورانت 90 ساله بود كه دست از كار كشيد ؛ در حالي كه هنوز شوق ادامه تدوين تاريخ را داشت، مي گفت :" نفس آرزومند است، اما تن نمي‌كشد."

جلدهاي يازده گانه‌ي تاريخ تمدن، همواره از پرفروش‌ترين كتاب‌هاي جهان بوده و هنوز هم اين گونه است. جلد دهم كتابش، روسو و انقلاب، در سال 1968 جايزه ادبي " پوليتزر " را دريافت كرد. (اين جايزه را ژوزف پوليتزر (1911 – 1847) ناشر و روزنامه نگار آمريكايي، بنيان‌گذاري كرد و هر سال به برگزيدگاني از رشته‌هاي گوناگون روزنامه‌نگاري و ادبيات ايالات متحده‌ي آمريكا داده مي‌شود.)

ترجمه‌ي متن انگليسي مجموعه‌ي تاريخ ويل دورانت در سال‌هاي 1337 تا 1359، در 27 جلد توسط انتشارات فرانكلين سابق و اقبال در ايران به چاپ رسيد. اين كتاب ها را 20 مترجم به فارسي برگرداندند. پس از آن كه مؤسسه انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي به جاي مؤسسه فرانكلين بنيان‌گذاري شد، 27 جلد كتاب تاريخ ويل دورانت، در يك مجموعه‌ي فشرده‌ي يازده جلدي انتشار يافت. مترجمان اصلي تاريخ تمدن ويل دورانت عبارتند از:

احمد بطحايي، احمد آرام، ‌علي پاشايي، امير حسين آريان‌پور، فتح الله مجتبايي، هوشنگ پير نظر، حميد عنايت، پرويز داريوش، علي اصغر سروش، ابوطالب صارمي، ابوالقاسم پاينده، ابوالقاسم طاهري، صفدر تقي‌زاده، ‌فريدون بدره‌اي، سهيل آذري، پرويز مرزبان، اسماعيل دولتشاهي، عبدالحسين شريفيان، ‌ضياءالدين طباطبايي، علي اصغر بهران بيگي.

گذشته از اين تعريفها و تمجيدها اگر نظر مرا بخواهيد به شما خواهم گفت كه سگ زرد برادر شغال است يا
همچنين چيزي . من تفاوتي بين يك تاريخ دان متقلب و موذي به نام هرودت و ويل دورانت قائل نيستم چون
هر دو درباره تاريخ ايران مبالغه هاي گزافي كردند كه البته خود شما در لواي كتاب تاريخ تمدن متوجه خواهيد شد .

اما تاريخ تمدن به صورت كامل و البته اپلود شده در سايتي كه مي دانم چقدر دوستش داريد !!!
rapidshare اما بنده بي گناهم و باور بفرماييد لينك هاي زير را بنده اپلود نكردم .
البته به راحتي مي توانيد لينك هاي زير را با سايت رپيدباز به صورت مستقيم دانلود بفرماييد .


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

موفق باشيد ...

ahmet kaya
03-05-2008, 05:58
بنده با نظر irankingworld شدیدا موافقم.ما ایرانیها که جوش حفظ اصالت خودمان را می زنیم فعلا جایگاهی
چه در جامعه خود و چه در جهان نداریم.فعلا دور دور ما نیست.چون امروزه تو کشور ما حرف زدن از ملی گرایی و اصالت
تمدن و .... یه جور کفر شده و دم زدن از اینها اهانت به دین مبین اسلام...!!!! یادمان باشد که چرا آن بلا سر سعیدی سیرجانی اومد....

از جناب lolo_khan هم متشکرم....قربانتان ،احمد کایا

hlpmostafa
04-05-2008, 07:53
تاریخ تمدن

اثر جاودانه ی ویل دورانت

جلد اول:مشرق زمین،گاهواره ی تمدن





برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

hlpmostafa
04-05-2008, 07:55
تاریخ تمدن

اثر جاودانه ی ویل دورانت

جلد دوم:یونان باستان


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

hlpmostafa
04-05-2008, 07:57
تاریخ تمدن

اثر جاودانه ی ویل دورانت

جلد سوم:قیصر و مسیح

فصل اول تا پانزده:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

15 تا 30


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

hlpmostafa
04-05-2008, 08:02
تاریخ تمدن

اثر جاودانه ی ویل دورانت

کتاب چهارم: عصر ایمان


فصل 1 تا 17

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

فصل 17 تا 39

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

hlpmostafa
04-05-2008, 08:05
کتاب پنجم:رنسانس


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Sharim
04-05-2008, 20:02
دستت درد نکنه اما فکر کنم لینک اول مشکل داره اگه حجمشون رو هم مینوشتی خیلی بهتر بود تشکر

Bizhan26
05-05-2008, 11:22
دوست عزيز من لينك سالم جلد اول را پيدا كردم امتحان كردم كار ميكنه

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Mohammad
07-05-2008, 09:57
دو تاپیک موجود ادغام شدند...ممنونم.

Sharim
12-07-2008, 09:00
دوست گرامی ممنون از زحمت شما
اگر نسخه الکترونیک کتاب تاریخ ایران باستان نوشته حسن پیرنیا را هم در اختیار دارید با آپلود آن افراد بسیاری از جمله من را خوشحال خواهید کرد.

سلام دوست عزیز .
نسخه الکترونیکی این کتاب وجود نداره ...
ممنون

Benygh
01-02-2009, 14:39
سلام
ممنون میشم لینک های سری کامل "تاریخ تمدن [ویل دورانت]" رو برام بذارید ... با استفاده از جستجو نتایج مطلوبی به دست نیاوردم .
ممنون

PLAΨMID
01-02-2009, 15:59
سلام
منم همين درخواست رو داشتم . . .
ممنون .

soroosh.
01-02-2009, 16:51
سلام

ممنون اگه دوستان لطف کنند و لینک های تاریخ ویل دورانت رو بگذارند

Toomala
03-02-2009, 01:46
من اين كتاب رو توي سيستمم دارم ولي حجمش 114مگابايته

babelirani
08-07-2009, 10:21
حجم : 335 KB



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

karim2222
09-01-2010, 14:51
تاریخ تمدن (The Story of Civilization) - نوشته ی ویل دورانت (Will Durant)


دوره ی 11 جلدی شامل :

1- مشرق زمین،گاهوارۀ تمدن
2- یونان باستان
3- قیصرومسیح
4- عصرایمان
5- رنسانس
6- اصلاح دینی
7- آغازعصرخرد
8- عصرلویی چهاردهم
9- عصرولتر
10- روسو و انقلاب
11- عصرناپلئون

مترجمان :

احمد بطحایی/احمد آرام/ ع. پاشایی/امیرحسین آریان پور/فتح الله مجتبایی/هوشنگ پیرنظر/حمید عنایت/پرویز داریوش / علی اصغر سروش/ابوطالب صارمی/ابوالقاسم پاینده/ابوالقاسم طاهری/صفدر تقی زاده/فریدون بدره ای
سهیل آذری/پرویز مرزبان/اسماعیل دولتشاهی/عبدالحسین شریفیان/ضیاالدین طباطبایی/علی اصغر بهرام بیگی



مشخصات نسخه الکترونیکی کتاب :

حجم فایل : 37 مگابایت
تعداد صفحات : 7519
تصویر جلد :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


لینکهای دانلود :

1- لینک دانلود از سایت 4shared


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

2- لینک دانلود مستقیم (قابل استفاده با Download Manager)


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید