PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : كشورشناسي/ کوبا



Asalbanoo
30-03-2007, 23:13
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کوبا در درياى آنتيل و در نزديکى مدار رأس‌السرطان قرار دارد. شکل کشيده و باريک آن موجب شده که اغلب آن را به يک تمساح تشبيه کنند.
در بيست‌و‌هفتم اکتبر سال ۱۴۹۲ کريستف کلمب براى اولين بار سواحل‌شرقى جزيره کوبا را کشف کرد. در آن زمان اقوام سرخ‌پوست تاينو و سيونه به در کوبا سکنى داشتند که تعداد آنها به يک ميليون تن مى‌رسيد. پس از کشف، نواحى داخلى آن نيز پوشيده شد و در سال ۱۵۱۱، اسپانيايى‌ها در آن مستعمره خود را داير کرده و به استعمار مردم پرداختند.
از زمان استقلال در ۱۹۰۳، نظام حکومتى جمهورى در کوبا برقرار بوده است. ولى فقط در فاصله بين سال‌هاى ۵۲-۱۹۴۲ اين کشور از دموکراسى نسبى برخوردار گرديد. پس از پيروزى انقلاب در ۱۹۵۹ اين کشور تدريجاً الگوى حکومتى خود را مشابه با جمهورى‌هاى خلق در اروپاى‌شرقى بنا کرد با اين تفاوت که در کوبا تأکيد بيشترى روى نقش رهبرى گذاشته شد.
مبارزه کوبايى‌ها براى کسب استقلال از امپراطورى اسپانيا در بين سال‌هاى ۹۸-۱۸۲۰ با فراز و نشيب‌هاى متوالى ادامه يافت. پس از مرگ فرديناند هفتم پادشاه اسپانيا در سال ۱۸۳۳ فرمانداران کوبا يک حکومت اختناق و وحشت برقرار نموده و شورش‌ها و نهضت‌هاى استقلال طلبانه را بيرحمانه و به شدت سرکوب نمودند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Asalbanoo
30-03-2007, 23:16
کوبا در طول حيات پانصد ساله خود به علت موقعيت استراتژيک خاص جغرافيايى‌ آن، فراز‌ و ‌نشيب‌هاى زيادى را پشت سر نهاده است.
کوبا داراى ۵۷۴۵ کيلومتر ساحل بر پيچ‌و‌خم بى‌نهايت متنوع است که در آن خليج‌ها، پلاژهاى شني، مرداب‌ها و تشکيلات مرجاني، ريزش‌ها و صخره‌ها يکى پس از ديگرى به چشم مى‌خورند. مى‌توان چندين نوع ساحل را مشاهده کرد.

جغرافیای طبیعی
جغرافیای انسانی
جغرافیای سیاسی

Asalbanoo
30-03-2007, 23:18
نواحی طبیعی و شهرهای مهم
سواحل
درجه حرارت هوا

کوبا در درياى آنتيل و در نزديکى مدار رأس‌السرطان قرار دارد. شکل کشيده و باريک آن موجب شده که اغلب آن را به يک تمساح تشبيه کنند. آلکساندر دوهومبولت (Alexander de Humboldt)، نيکولاگيلن (Nicolasl Guillen) و ...). اين تمساح از خليج مکزيک تا گذرگاه وان (Vent) دماغه مائيسى (Maisi) در منتهى‌اليه شرقى کوبا فقط ۷۷ کيلومتر با سواحل هائيتى فاصله دارد، کشيده شده است. در شمال هاوانا، سواحل فلوريدا در ۱۸۰ کيلومترى قرار دارد و در جنوب، کوه‌هاى بلووز (Bleves) در جامائيکا را مى‌توان گاه از قله تورکينو (Turquino) که بالاترين نقطه در کوبا است، مشاهده کرد. مساحت کوبا ۱۱۴،۵۲۴ کيلومتر مربع است. جزاير بزرگ و کوچک مجمع‌الجزاير کوبا نيز در اين مساحت به شمار آمده‌اند: نخست جزيره پينزو (Pins) سپس جزاير کوچک مرجانى کايو (Cayo) که جزيرهٔ اصلى را احاطه کرده‌اند. تعداد اين جزاير مرجانى ۱۶۰۰ مى‌باشد. جزيرهٔ کوبا بزرگترين جزيره از مجمع‌الجزاير آنتيل است. طول آن به ۱۲۰۰ کيلومتر مى‌رسد و بيشترين پهناى آن ۱۴۵ کيلومتر است. ميان خليج ماريل و ماخانا (Mariel Majana) واقع در غرب هاوانا باريکترين نقطه کوبا قراردارد: در اين جا براى رفتن از شمال به جنوب کوبا پيمودن ۳۲ کيلومتر مسافت کافى است.

مجمع‌الجزاير کلرادو (Clorados) که گوانى گوانيکو (Guaniguanico) نيز ناميده مى‌شود اهميت چندانى ندارد. اين مجمع‌الجزاير ميان سدى از صخره‌هاى مرجانى و ساحل شمال‌غربى جزيره کوبا قرار دارد. تشکيلات مرجانى کشتيرانى را بسيار دشوار کرده‌اند و تنها شناورهاى کوچک ماهيگيرى مى‌توانند از ۱۳ گذرگاهى که ميان آنها آماده شده استفاده کنند. پهناورترين مجمع‌الجزاير، مجمع‌الجزاير ساباناکاماگويى (Sabana Camaguey) (يا باغ‌هاى پادشاه) است بيش از ۴۰۰ جزيره کوچک که در مسافت ۴۰۰ کيلومتر گسترده‌اند آن را تشکيل مى‌‌دهند. اين سد مرجانى طولانى‌ترين سد مرجانى در جهان است. مهمترين جزيره آن کايورومانو (Cayo Romano) (با ۱۰۰ کيلومتر طول و ۸ کيلومتر عرض) مى‌باشد. کايورومانو اغلب پناهگاه دزدان دريايى و دريانوردان انگليسى و فرانسوى بوده است. در اين جزيره نوع خاصى از اسب‌هاى وحشى وجود دارد که به نظر مى‌رسد در قرن گذشته توسط کشتى که در آنجا غرق شده به اين جزيره آورده شده‌اند. در خصوص مجمع‌الجزاير جنوبي، اين مجمع‌الجزاير از سوى کريستف کلمب به افتخار ملکه ايزابل مسيحى باغ‌هاى ملکه ناميده شده است. مجمع‌الجزاير کانارئوس (Canarreos) ارزش بيشترى دارد و علاوه بر ۳۵۰ جزيره کوچک و بزرگ شامل جزيره زيبا و بزرگ پن است. دريا در اينجا بى‌نهايت غنى است: اسفنج‌هاى خليج باتوبانو (Batabano)، ماهى‌ها و خرچنگ‌هاى بسيار.
جزيره پن: اين جزيره با ۳۰۶۱ کيلومتر مربع مساحت از تمام مستملکات آنتيل فرانسه بزرگتر است. جزيره‌اى است بسيار جذاب، با اين همه از سوى اسپانيا و سپس در نيمه اول قرن بيستم از سوى جمهورى کوبا تقريباً به حال خود رها شده بود. اين جزيره که پناهگاه راهزنان دريايى و فراريان از قانون بوده، سرانجام اين امتياز تأثيرانگيز را به دست آورده که جايگاه محکومين به اعمال شاقّه شود. جزيره به دو بخش کاملاً متفاوت تقسيم مى‌شود. شمال پوشيده از جنگل درختان زبان گنجشک و مسکونى است، حال آن که بخش جنوبى با صخره‌هاى آهکى و جنگل‌هاى حاره‌اى تقريباً خالى از سکنه مى‌باشد. در سال ۱۹۵۳ جمعيت جزيره پن فقط ۱۰،۱۰۵ نفر بود؛ يعنى تراکم جمعيت سه نفر در کيلومتر مربع يا کمترين تراکم در تمام کوبا. دو مرکز مهم جمعيتى اين جزيره نوراواخرونا (Nueva Gerona) و سانتافه (Santalfe) است. در حال حاضر چهره جزيره درختان زبان گنجشک به مدد کارهايى گسترده بکلى در حال دگرگون شدن مى‌باشد. اين اقدامات از چند سال پيش آغاز شده است.

Asalbanoo
30-03-2007, 23:23
از اول ژانويه سال ۱۹۷۶، قلمرو کوبا به ۱۴ ايالت تقسيم شده که عبارتند از:
سانتياگو (Santiago)، گوانتانامو (Guantanamo)، گرانما (Granma)، اولگين (IIolguin)، و لاس توناس (Las Tunas)، در ناحيه اورينته (Oriente)، کاماگوئى (Camaguey)، سيه‌گو‌د آويلا (Ciego de Avila)، سانکتى اسپريتوس (Saneti spititus)، سين فوئگوس (Cienfuegos) و وييا کلارا (Villa clara) در ناحيه مرکز و ايالات هاوان ويل(Havane ville)، هاوان کامپانى (Havane compagne)، ماتانزاس (Matanzas)، و پيناردل ريو (Pinardel Rio) در بخش غربى کشور؛ اما مى‌توان چهار ناحيه طبيعى تشخيص داد:

ناحيه غربى
اين ناحيه از دماغه سن‌آنتونيو (San Antonio) تا شهر سانتا کلارا (ايالت لاس ويياس) گسترده است. تمام بخش جنوبى دشت وسيعى مى‌باشد که از شمال با يک سلسله بلندى‌ها (سيرادولوس اورگانوس - Sierra dellos Organos، سيرادل روزاريو - Sierra del Rosario) بسته شده است.
- ارتفاعات سيرادولوس اورگانوس، چون يک سلسله تپه‌هاى آهکى مى‌نمايد با دامنه‌هاى عمومى و قله‌هاى مدوّر. در درّه مشهور وينالس (Vinales) مرکز توريستي، شبح اين تپه‌ها گله‌اى از فيل‌هاى متحّجر را تداعى مى‌کند. آب در اين تپه‌ها دهليزهاى زيرزمينى بسيارى به قطر نيم کيلومتر حفر کرده‌ است. (هويوس - Hoyos). اين ارتفاعات آهکى دشت‌هايى (پلخاس - Poljas) را در ميان گرفته‌اند که نفوذ به آنها بسيار دشوار است. ديواره‌هاى آنها را غارهاى بى‌شمار سوراخ کرده‌اند. به اين ترتيب، ارتفاعات سيرادولوس اورگانوس يکى از نمونه‌هاى بسيار جالب برجستگى‌هاى آهکى را تشکيل داده است.
- ارتفاعات سيرادل روزاريو ادامه ارتفاعات قبلى در سمت شرق است. چهره اين ارتفاعات متفاوت است. اثرى از تپه‌هاى آهکى نيست؛ بلکه کوه‌هايى موازى که به دشت‌هاى طولي، شکل داده‌اند. ديوارهاى آهکى آنها شيب تندى دارند و ارتفاع آنها در پان دو گوافائيبون به ۷۲۸ متر مى‌رسد. اين ناحيه جمعيت بسيار کمى دارد.
- دشت غربى شيب کمى به سمت جنوب دارد که زهکشى طبيعى را امکان‌پذير کرده است. در اينجا زمين‌هاى سرخى وجود دارد از تجزيه‌ خاک‌هاى آهکى به دست آمده و قلمرو کوبا به سوى غرب در دماغه گواناهاکابيب (Guanahacabib) (اين دشت آهکي) به پايان مى‌رسد. در جنوب هاوانا و در بخش باتابانو جريان آب‌هاى سطح‌الارضى جاى خود را به جريان‌هاى زيرزمينى مى‌دهد: در اين ناحيه هيچ جريان آبى به دريا نمى‌رسد و در غارها و دهليزهاى آهکى ناپديد مى‌شود. اين دشت غربى براى کشت توتون اهميت زيادى دارد. شهرهاى اصلى آن عبارتند از: پيناردل ريو، آرتميسا (Artemisa) و گواناخاى (Guanajay). سواحل شمالى و جنوبى را تشکيلات مرجانى محدود کرده است. اين مرجان‌هاى سنگواره‌اى صخره‌اى متخلخل ايجاد مى‌کنند که به آن سبوروکو (Seboruco) مى‌گويند. روى اين قسم صخره‌ها است که ماله‌کون (Malecon) يعنى بولوار دريايى هاوانا ساخته شده است.
- شبه جزيره زاپاتا (Zapata) در جنوب اين ناحيه از باتلاق‌هاى بسيارى تشکيل شده که در آنها سوسمارهاى غول‌پيکر فراوان است. اما حواشى آن مرجانى است و پلاژهاى زيبايى ايجاد کرده است. رودخانه آتى گوانيکو (Hatiguanico) از مرداب‌ها مى‌گذرد، رودخانه‌اى که آب دريا از طريق آن به زمين‌هاى کشاورزى مى‌رسد مرداب گنج درياچه‌اى به قطر ۵ کيلومتر است. اينجا منطقه کارگران زغال سنگ است که سابقاً از نظر بهداشتى در شرايط وحشتناکى به سر مى‌بردند. امروزه اين ناحيه سالم‌سازى شده و دهکده توريستى گواما (Guama) در مرکز آن برپا شده است.

Asalbanoo
30-03-2007, 23:25
ناحيه لاس ويلاس
در جنوب ارتفاعات سيرااسکامبراى (Sierra Escambray) سر برافراشته که هنوز آنها را بلندى‌هاى ترينيداد سانکتى اسپيريتوس از روى نام دو شهرى که آنها را در برگرفته، مى‌نامند. اين سلسله کوه‌ها هشتاد کيلومتر طول و بيش از هزار متر ارتفاع دارند. سنگ‌ها از جنس شيت يا آهکى‌ هستند و در اينجا نيز بعضى از اشکال برجستگى‌هاى آهکى مشاهده مى‌‌شود: تپه‌هاى مخروطي، ديواره‌هاى عمودى که غارها آنها را سوراخ کرده‌اند و دشت‌هاى کوچک بسته. به اين ترتيب رودها (بوکرونس - Boquerones، خيباکوآ - Jibacoa ، هانابافى‌يا - Hanabanilla ...) در دره‌هاى تنگى که به کمک سلسله‌اى از پلخاس‌ها شکل گرفته‌اند، جريان دارند. بسيارى از اين رودها سلسله‌اى از آبشارها (مثل مورد رود هانابانيلا در پرتگاه سيگوانه‌آ - Siguanea) را تشکيل داده‌اند.
ساحل بسيار مضّر است و بريدگى‌هاى تندى دارد که امواج دريا را درهم مى‌شکند. بر روى اين شيب‌ها قهوه کشت مى‌کنند و در دره‌هاى رسي، هم نيشکر و هم توتون يا قهوه. ناحيه اطراف سانتاکلارا داراى تپه‌ها و بلندى‌هاى است که ارتفاع آنها از ۳۰۰ متر تجاوز نمى‌کند. اينجا مرکز توزيع آب‌ها است. خاک‌ها رسى يا شنى است. روى خاک‌هاى رسى نيشکر کشت مى‌کنند و برخاک‌هاى شنى قهوه. در شمال رودخانه‌ها (خانى بانيکو - Jatibanico، ساگوالاگرانده - Sagualla Grande) بلندى‌هاى آهکى را به شکلى زيبا سوراخ کرده‌اند و غارها و معبرهاى تنگى به وجود آورده‌اند.
ناحيه کاماگوئه
اين ناحيه مسطح‌ترين ناحيه کوبا است. دشتى وسيع که از شمال به ساحلى مرجانى از جنوب به مرداب‌ها محدود مى‌شود. در مرکز، زرهى وسيع از سرپانتين (سرپانتين - Serpen Tine - نوعى سنگ) سبز که بلندى‌هاى سيرادوکوبيتاس (Sierradecubitas) آهکى بر آن اشراف دارد گسترده است. رودخانه‌ها به سوى جنوب روان هستند، به استثناى ريوماکزيمو (Rio Maximo) که ارتفاعات شمالى را مى‌پيمايد و در مسير خود استخرهاى طبيعى در مرمرهاى سپيد زيبا ايجاد مى‌کند. براين زره سنگى قشرى از خاک رس گسترده است که براى کشت نيشکر مناسب است. اما در اين جا ساوان‌هاى وسيع خالى از سکنه نيز وجود دارد، ساوان‌هايى سوخته از آفتاب، بى‌درخت و بدون جويبار، در اطراف اين فلات دشت‌هاى آهکى گسترده‌اند، دشت‌هاى پوشيده از خاک سرخ، که براى کشت نيشکر مناسب است.
در پهنه ساحل شمالي، جزاير کايورومانو و توريگوانو بلندى‌هاى آهکى حقيرى را عرضه مى‌دارند که بر سواحل وسيع مرجانى مسلط است.
ناحيه اورينته
منطقه‌اى است بسيار متنوع، اين ناحيه از شرق فلات کاماگوئه تا گذرگاه بادها که کوبا را از هائيتى جدا مى‌کند گسترده است. درياى کارائيب سواحل جنوبى اين ناحيه را در برگرفته و سواحل شمالى آن روبروى مجمع‌الجزاير باهاماس قراردارد. اين ناحيه زير سلطه بزرگترين مجموعه کوهستانى کشور يعنى سيرامائسترا (Sieraa Maestra) قرار دارد. سيرامائسترا به درازاى ۲۵۰ کيلومتر از دماغه کروز (Cruz) تا خليج گوانتانامو کشيده شده و قله تورکينو با ارتفاع ۱۹۷۴ متر از سطح دريا مرتفع‌ترين نقطه کوبا است. سيرامائسترا موجوديت خود را مديون گسلى طولى است: در واقع در طول ساحل، گودال زيردريايى اورينته وجود دارد که بيش از ۶۰۰۰ متر عمق دارد يعنى اختلاف سطحى حدود ۸۰۰۰ متر با قله تورکينو. وجود اين سلسله کوه‌ها ارتباطات را دشوار کرده اما داراى معادنى غنى است: مس، منگنز، آهن. در نزديکى بايامو (Bayamo)، غار خيبارا (Jibara) که با ۳۴۵ متر عمق، عميق‌ترين غار در قاره آمريکا است براى بهره‌بردارى آماده مى‌کنند. حوضه گوانتانامو نيز خليج بسيار زيبايى دارد که از سال ۱۹۰۲ در اشغال پايگاه هوايى آمريکايى شمالى است. ناحيه‌اى خشک، بى‌آب و پوشيده از درختان کاکتوس. از نمکزارهاى ساحلى سالانه ۴۶۰۰۰ تن نمک (۸۰% توليد ملي) به دست آوردند.

در شمال ارتفاعات سيرامائسترا درهٔ مرکزي گسترده است دره‌اى که آب فراوانى دارد و در گوشه و کنار آن روستاهايى پراکنده‌اند. جاده مرکزى و نيز راه‌آهنى که به گوانتانامو مى‌رود از آنجا مى‌گذرد. صخره‌هاى سنگ سرپانتين را که تا ارتفاع هزارمترى سربرافراشته‌اند رودخانه‌هاى نيپه (Nipe) و مايارى (Mayari) دربرگرفته‌اند. شاخه‌هاى اين رودخانه‌ها آبشارهاى دل‌انگيزى به وجود آورده‌اند. ارتفاعات سيرادونيپه براى کوبا ارزش فراوانى دارند: در واقع زير خاک‌هاى سرخ اين ارتفاعات يکى از مهمترين معادن آهن جهان نهفته است. در جنوب، رود کائوتو (Guacanayabo)، بزرگترين رودخانه کوبا (با ۲۵۰ کيلومتر طول) جريان دارد اين رود در خيلج گواکانايابو داراى دلتاى مردابى پهناورى است. ناشناخته‌ترين ناحيه کوبا ناحيه باراکوآست. ارتباط زمينى در آن بسيار دشوار است. اين ناحيه از صخره‌هاى آهکى و سرپانتين تشکيل شده و مثل ارتفاعات سيرادونيپبه مخازن آهن عظيمى در خود دارد. در حوضه رود توآ (Toa)، جنگل بقدرى انبوه است که انوار خورشيد هرگز به زمين نمى‌رسد. گرداگرد خليجى مدّور، شهر باراکوآ، اولين شهرى که اسپانيايى‌ها در آستانهٔ دشوارترين ناحيه کشور بنيان گذاشتند برپا شده است.

Asalbanoo
30-03-2007, 23:27
کوبا داراى ۵۷۴۵ کيلومتر ساحل بر پيچ‌و‌خم بى‌نهايت متنوع است که در آن خليج‌ها، پلاژهاى شني، مرداب‌ها و تشکيلات مرجاني، ريزش‌ها و صخره‌ها يکى پس از ديگرى به چشم مى‌خورند. مى‌توان چندين نوع ساحل را مشاهده کرد. قبلاً گسستگى ساحل جنوبى ناحيه اورينته، در پاى ارتفاعات سيرامائسترا به همراه سواحلى با شيب تند که بر گودال دريايى اورينته مسلط‌ هستند، اشاره کرديم. در اينجا پرتگاه‌هاى کنار دريا از جنس سنگ خارا و ديگر سنگ‌هاى آذرى که فرسايش دريايى بشدت آنها را بريده و تيغه‌هاى سنگى غريبى به وجود آورده، يکى پس از ديگرى برپا ايستاده‌اند.

برعکس از دماغه کروز تا اسکابره (Escambray) ساحلى پست و رسوبى ديده مى‌شود. در غرب خليج خوک‌ها مرداب پهناورى به نام زاپاتا گسترده است. بيشتر مساحت اين مرداب را درختان مانگلير (Manglier) که بر حواشى باتلاقى ساحل شمالى نيز آن را باز مى‌يابيم، پوشانده است. در ناحيه هاوانا يک ساحل پوشيده از آب خليج‌هاى زائده دارى را عرضه مى‌دارد که توسط سفلاى دره رودخانه‌هايى که دريا بر آنها چنگ انداخته شکل داده‌اند. خليج زيباى ماتانزاس (Matanzas) جندين سطح تراس‌هاى دريايى سربرآورده از آب را به نمايش گذاشته که مشابه تراس‌هاى خليج ميزى است حال که صحبت از سواحل کوبا است مى‌توانيم اشاره به جريان بزرگ گلف داشته باشيم که به خليج مکزيک ميان فلوريدا و کوبا وارد مى‌شود.

جريان‌هاى آبى به دليل شرايط اوروگرافيک (وضعيت برجستگى‌هاى زميني) کشور مسيرى کوتاه و آبدهى ناچيز است.

Asalbanoo
30-03-2007, 23:28
اختلاف درجه حرارت هوا در نقاط مختلف کشور بسيار ناچيز است. زيرا باريک بودن جزيره کوبا و ناچيز بودن فاصله ميان شمال و جنوب کشور استقرار يک اقليم برّى را ناممکن کرده است. با اين همه بايد براى مناطق کوهستانى اورينته، جايى که کم ارتفاع و راستاى دره‌ها استقرار يک سلسله ريز اقليم را موجب شده، استثنا قائل شويم. به علاوه همجوارى با اين ناحيه فشار قوى اتمسفرى دائمى اقيانوس اطلس شمالى زمستان‌هاى بسيار ملايم و تابستان‌هاى بسيار گرم براى آن به همراه دارد. در هاوانا متوسط درجه حرارت در ژانويه ۲۲ درجه سانتى‌گراد و در ماه اوت ۲۷ درجه سانتى‌گراد است با فاصله حداکثر و حداقل بى‌نهايت محدود (متوسط سالانه براى کل کشور ۴/۲۵ درجه سانتى گراد). رطوبت نسبى هوا بسيار بالاست. از نوامبر تا آوريل، طى فصل خشک متوسط رطوبت نسبى ۷۷% است. از مه تا اکتبر (فصل باران خيز )۸۲%. گياهان کوبا به قدرى متنوع است که تعداد آنها را نمى‌توان رقمى کمتر از ۸۰۰۰ گونه در نظر گرفت.

از نظر گياهى سه منطقه را مى‌توان تميز داد: سطوح جنگلي، گياهان ساوانى و نباتات ساحلي. به هنگامى که اسپانيايى‌ها کوبا را کشف کردند ۶۰% خاک آن پوشيده از جنگل بود. امروزه اين سطح به ۸% تنزل يافته است. کشت نيشکر و دامدارى بتدريج جنگل‌ها را حذف کرده‌اند. سه گياهى که از همه مهمتر هستند عبارتند از: نيشکر، توتون و قهوه. آنها موضوع بحث جداگانه‌اى خواهند بود؛ اما بايد چند کلمه نيز پيرامون درخت کوبايى ديگرى بگوئيم که گرچه اصالت کمترى دارد اما فايده کمترى ندارد. مراد پالم سلطنتى است که هرديا اشعارى در مدح قامت بلند و کشيده آن سروده، درختى با زيبايى کاملاً مخصوص. دهقان کوبايى از چوب آن خانه مى‌سازد و از برگ‌هايش جارو، سبد، انواع ظروف، پاپوش و مبل؛ با آن خوک‌هايش را تغذيه مى‌کند و از آن روغن مى‌گيرد. جانوران اين کشور شامل اين گونه‌ها هستند: ۷۰۰۰ گونه حشره، ۴۰۰۰ گونه نرم تن، ۵۰۰ گونه ماهى خوراکي، ۳۰ گونه قورباغه و وزغ، ۳۰۰ گونه پرنده، ۲۴ گونه خفاش و چندين نوع پستاندار مجموعه جانوران کوبا را تشکيل مى‌دهند. پرندگان مهاجر هميشه از کوبا به عنوان ايستگاهى در مسير پرواز خود استفاده کرده‌اند. از همين رو تعداد گونه‌هاى پرندگان کوبا بسيار است. بعضى‌ها به سبب آواى خوش شهرت دارند؛ مثل مرغ مقلد (سين سونت - sinsonte) و بلبل. بعضى به دليل زيبايى رنگ‌ها مثل فلامينگوهاى سرخ يا توکولورو (Tocoloro). در کوبا پستانداران کمى زندگى مى‌کنند. مشهورترين آنها خوتياس (Jutias) (از نوع جوندگان به نام آگوتى - Agouti).

Asalbanoo
31-03-2007, 00:09
جمعيت کوبا در سال ۱۹۹۴، ۱۱،۰۶۴،۳۴۴ نفر بوده است که در سرزمينى به وسعت ۹۲۵۰ کيلومتر مربع زندگى مى‌کنند. تراکم نسبى در کيلومتر مربع ۶/۸۷ نفر است و تا سال ۲۰۰۰ بالغ بر ۱۱،۵۳۲ ميليون نفر مى‌رسد. گواتمالا با وسعتى در همين حدود تنها ۴،۷۰۰،۰۰۰ نفر و هندوراس ۲،۴۰۰،۰۰۰ نفر جمعيت دارند. شيلى با وسعتى هفت برابر کوبا جمعيتى برابر با کوبا دارد. در خصوص آرژانتين وسعت اين کشور ۲۴ برابر کوبا است و جمعيت آن به زحمت به سه برابر کوبا مى‌رسد (۲۳ ميليون) به اين ترتيب کوبا به دليل وضعيت جزيره ‌اين خود و تراکم جمعيت، يک گروه جمعيتى مهم را عرضه مى‌دارد.

هنگامى که کريستف کلمب به سواحل کوبا رسيد دو قوم که قاره آمريکاى‌جنوبى آمده بودند در مجمع‌الجزاير آنتيل سکونت داشتند: کارائيب‌ها (Caraibes) و آراواک‌ها (Aravaks). در کوبا و هائيتى بويژه گروهى از آراواک‌ها به نام تاينوس (Tainos) زندگى مى‌کردند. تاينوس‌ها کشاورزانى بودند مهربان و آرام. گروه ديگرى حد غربى جزيره را در اختيار داشتند، سرخ‌پوستان سيبونى (Ciboney). آنها عقب‌مانده‌تر از تاينوس‌ها بودند و از راه صيد ماهى زندگى مى‌کردند همچنين در غارها سکونت داشتند. به نظر مى‌رسد ابزارى که استفاده مى‌کردند بسيار ابتدائى بوده و به کار کشاورزى نمى‌پرداخته‌اند.

به ازدواج‌هاى اوليه و معدودى که ميان اسپانيائى‌ها و سرخ‌پوستان روى مى‌داد، بزودى ازدواج‌هاى ميان اسپانيائى‌ها و سياه‌پوستان آفريقايى اضافه شد. طى سيصد سال، از زمان ورود اسپانيائى‌ها تا دوره الغاى بردگى در کوبا کشتى‌هاى حامل سياه‌پوستان حدود يک ميليون آفريقايى را در خاک کوبا پياده کرده‌اند. به اين ترتيب ما مى‌توانيم ماندينگ‌هاى (Mandingue) کنگويي، لوکوميس‌ها (Lucumis) و ساير اقوام آفريقايى را در کوبا بازيابيم. پديده اصلى در اين رشد جمعيت، تولد دورگه‌ها است: در سال ۱۹۸۹، ۲/۱۷% جمعيت کوبا دورگه بوده‌اند. ۹/۱۴% سياه‌پوست و ۹/۶۶% سفيدپوست. اکثر سفيدپوستان از کريولواها (Criollo) يعنى سفيدپوستان زادهٔ کوبا تشکيل شده‌اند. به سبب نياز به نيروى کار و براى پاسخگويى به اين نياز عناصر ديگرى نيز به جمعيت کوبا داخل شده‌اند: چند هزار چيني، سرخ‌پوستان يوکاتان (Yucatan) (مکزيک) و سپس از ساکنان هائيتى و آمريکاى شمالى و سرانجام شمار کمى مهاجران اروپائى (لهستاني، ايتاليايي، فرانسوي، آلماني، ...) اغلب يهودى مذهب.
آ. نونز خيمه‌نز (Nunez Jimenez) جغرافيدان کوبايى ترکيب قومى ملت کوبا را (به درصد) به شرح زير برآورده کرده است:
جدول ترکيب قومى ملت کوبا (به درصد)

سال 1889
نژاد زرد %۱ نژاد سیاه %۱۴/۹ نژاد سفید %۶۶/۹ دورگه%۱۷/۲

سال 1943
نژاد زرد %۴ نژاد سیاه %۹/۷ نژاد سفید %۷۴/۳ دورگه %۱۵/۶

سال 1953

نژاد زرد %۳ نژاد سیاه %۱۲/۴ نژاد سفید %۷۲/۸ دورگه%۱۴/۵

رشد درصد سفيدپوستان به دليل ممنوع شدن تجارت برده در پايان قرن نوزدهم بوده است. جدول زير به وضوح نشانگر افزايش مداوم جمعيت رنگين پوستان تا سال ۱۸۷۰ و آغاز فرايند تقليل آن از اين تاريخ به بعد مى‌باشد.

جدول نشانگر افزايش مداوم جمعيت رنگين پوستان تا سال ۱۸۷۰ و آغاز فرايند تقليل آن

سال ميلادى سفيدپوست رنگين پوست
۱۸۰۴ ۲۳۴،۰۰۰ ۱۹۸،۰۰۰
۱۸۱۹ ۲۳۹،۸۳۰ ۳۱۳،۲۰۳
۱۸۳۰ ۳۳۲،۳۵۲ ۴۲۳،۳۴۳
۱۸۴۱ ۴۱۸،۲۹۱ ۵۸۹،۳۳۳
۱۸۵۰ ۴۷۹،۴۹۰ ۴۹۴،۲۵۲
۱۸۶۰ ۶۳۲،۷۹۷ ۵۶۶،۶۳۲
۱۸۶۹ ۷۹۷،۵۹۶ ۶۰۲،۲۱۵
۱۸۷۷ ۹۸۵،۳۲۵ ۴۹۲،۲۴۹
۱۸۸۷ ۱،۱۰۲،۶۸۹ ۴۸۵،۱۸۷

Asalbanoo
31-03-2007, 14:42
جدول رشد جمعيت کوبا (قرن بيستم)
سال ۱۹۲۵ ۱۹۳۰ ۱۹۴۰ ۱۹۵۰ ۱۹۵۵ ۱۹۶۰ ۱۹۶۵ ۱۹۸۹
به هزار نفر ۳۳۶۴ ۳۸۳۷ ۴۵۶۶ ۵۵۰۸ ۶۱۴۷ ۶۸۲۵ ۷۶۳۰ ۹۷۰۰
نشانه ۱۰۰ ۱۱۴ ۱۳۵ ۱۶۳ ۱۸۳ ۲۰۳ ۲۲۷ ۲۳۰
جدول مساحت و جمعيت و تراکم از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۱
جمعيت۶ سپتامبر ۱۹۷۰ جمعيت ۱۱ سپتامبر ۱۹۸۱ جمعيت (برآورد رسمى در نيمه سال) تراکم (در هر کيلومتر مربع Sq km) در نيمه ۱۹۹۱
مردان زنان ۱۹۸۹ ۱۹۹۰ ۱۹۹۱
۸،۵۶۹،۱۲۱ ۴،۹۱۴،۸۷۳ ۴،۸۰۸،۷۳۲ ۱۰،۵۱۴،۰۰۰ ۱۰،۶۲۵،۰۰۰ ۱۰،۷۳۶،۰۰۰ ۹۶/۸
در پديده جمعيت‌ بايد به دو عامل رشد، يعنى ميزان مواليد و مرگ و مير توجه کرد. اين دو عامل اميد به زندگى در هنگام تولد را تعيين مى‌کنند. يکى از ويژگى‌هاى کشورهاى عقب مانده وجود مواليد و نيز مرگ‌ومير بالا است. تنها کوبا است که از اين مرحله گذشته و ميزان رشد جمعيت آن به دوران افول وارد شده است.
جدول توزيع جمعيت کوبا در سال‌هاى ۱۹۵۳ - ۱۹۸۹
شهرهاى اصلى برآورد جمعيت در ۳۱ دسامبر ۱۹۸۹ - ۱۹۹۴
هاوانا ۲،۰۹۶،۰۵۴
سانتياگو و کوبا ۴۰۵،۳۵۴
کاماگوئه ۲۸۳،۰۰۸
اولگين ۲۲۸،۰۵۳
گوانتانامو ۲۰۰،۳۸۱
سانتاکلارا ۱۹۴،۳۵۴
بايامو ۱۲۵،۰۲۱
(Cienfuegos) سين فوئگوس ۱۲۳،۶۰۰
پيناردل ريو ۱۲۱،۷۷۴
لاس توناس ۱۱۹،۴۰۰
ماتانزاس ۱۱۳،۷۲۴
سيگودو آويلا ۸۸،۱۰۲
سانکتى اسپيريتوس ۸۵،۴۴۹
بعضى از اين شهرها بندر هستند؛ مثلاً هاوانا که در کنار خليجى زيبا برپا شده، خليجى که کانال ورودى بلند و تنگ آن جايگاه کشتى‌هاى متعلق به سراسر جهان است. در منتهى‌اليه ديگر کشور خليج سانتياگو يکى از زيباترين خليج‌هاى هر دو بخش قاره آمريکا است. سانتياگو در آغاز سال ۱۵۱۴ از سوى ولاسکز بنيان نهاده شده در اوايل قرن نوزدهم به سبب مهاجرت اهالى هائيتي، جمعيت سانتياگو رو‌به افزايش نهاد. امروزه اين بندر يکى از جالب‌ترين بنادر درياى کارائيب است که به دانشگاهى بزرگ مجهز مى‌باشد. کمى بيشتر به سمت شرق، گوانتانامو در ته يک خليج با اهميت قرار گرفته و در اينجا از ۶۰ سال پيش آمريکاى‌شمالى پايگاهى دريايى مستقر کرده است. حکومت کوبا بيهوده درخواست استرداد اين سرزمين را دارد، تنها نقطه‌اى از جزيره کوبا که اين کشور نمى‌تواند سلطه خود را اعمال کند. جا دارد به مانزانيلو، سين خوئه‌گوس و ماتانزاس نيز اشاره کنيم.
شهرهاى داخلى بر فضاهاى زراعى توسعه يافته‌اند؛ مثل کاماگوئه شهر نيشکر و سانتاکلارا در مرکز کشور در شمال ايالت اورينته شهر هگلوئن، انبار غله کوبا قرار دارد. بعکس در مورد شهر نييساردل ريو واقع در مرکز و وئلتا آباخو، منطقه غربى کوبا مى‌توان از شهر تنباکو ياد کرد. در مجموع، بر مبناى مفهوم جمعيت شهرى در اجتماعات بيش از ۲۰۰۰ نفر ملاحظه مى‌شود که ۵۷% جمعيت شهرى و ۴۳% روستايى است؛ اما اين نحوهٔ توزيع به شکل محسوسى رو به تغيير دارد؛ چراکه از چند سال پيش تلاش مى‌شود فعاليت و خدمات را بويژه با تجهيز مناطقى که درگذشته عقب مانده، به سراسر کشور توسعه دهند.

Asalbanoo
31-03-2007, 14:43
کوبا در طول حيات پانصد ساله خود به علت موقعيت استراتژيک خاص جغرافيايى‌ آن، فراز‌ و ‌نشيب‌هاى زيادى را پشت سر نهاده است، و اينک در واقع با توجه به عوامل زير دوران سرنوشت‌ساز ديگرى را تجربه مى‌نمايد:

- رويدادهاى شوروى و تحولات بلوک شرق.
- عدم کارآيى و ناتوانى ايدئولوژى مارکسيسم ـ لنينيسم در حل مسائل و مشکلات اجتماعى بويژه توسعه اقتصادى و اجتماعى ملت‌ها.
- مجاورت کوبا با مرکزيت ليبراليسم و کاپيتاليسم.
- وابستگى کامل اين کشور به سيستم شرق و بويژه شوروى سابق.
کشور کوبا را با يکى از دشوارترين انتخاب‌هاى تاريخ ۳۴ ساله اخير خود مواجه ساخته‌ است. بايد توجه داشت که کشور کوبا برخلاف کشورهاى شرق اروپا نشأت گرفته از کنفرانس يالتا نمى‌باشد که بدليل وابستگى نهادى خود به عنوان تابعى از شوروى عمل کرده و با بروز فعل و انفعالاتى در مسکو، به مانند شرق اروپا منفعل شود؛ ولى به دلايل ۱. تحريم اقتصادى طولانى آمريکا. ۲. کمک‌هاى سخاوتمندانه شوروى و ممالک شرق اروپا. پيوندهاى اقتصادى عميقى بين کوبا و ممالک مزبور ايجاد شده و اين کشور را به آنها متکى نموده است.

و لذا رويدادهاى شرق اروپا و بلعيده شدن شرکاء تجارى و متحدين سياسى کوبا در کام ليبراليسم غرب، از نظر زمامداران کشور کوبا، وقايع تلخى بودند که نه تنها اهرم کمک‌هاى اقتصادى آنها را از دست مى‌داد؛ بلکه چشم‌انداز انزواى سياسى بين‌المللى کشورشان را در ديدرس مى‌ديدند. مجموعه اين عوامل بويژه کاهش کمک‌هاى اقتصادى شوروى و قطع کمک‌هاى اروپاى شرقى که ۸۰ درصد تبادل تجارى با کوبا را تشکيل مى‌داد، فيدل کاسترو را با آزمايش سختى روبرو ساخت، چراکه در حال حاضر کشور کوبا حدود ۳۰ درصد از منابع خود را از دست داده، صنايع با ظرفيت ۳۰ تا ۴۰ درصد مشغول کار هستند و اين روند هنوز رو به نزول دارد، کم‌کم طرح‌ها و برنامه‌هاى مربوط به توسعه به بايگانى سپرده شده‌اند. و در طول اين سال‌هاى پس از تحول جهاني، کاسته و در ابتداء از موضوع سرسختانه‌اى از ايدئولوژى مارکسيسم ـ لنينيسم و طرح‌هاى اقتصادى خود دفاع کرد؛ و حتى طرح‌هاى گورباچف را نيز به سخره مى‌گرفت. و آن را نوعى پشت‌پا زدن و حتى خيانت به اصول و آرمان‌هاى سوسياليستى قلمداد مى‌کرد.
اظهارات و گفته‌هاى کاسترو در طول اين چند سال، نمايانگر اين بود که او همچنان به شعار سوسياليسم يا مرگ وفادار خواهد ماند.

Asalbanoo
31-03-2007, 14:47
اولين جنگ براى استقلال از اسپانيا (۱۸۶۸ تا ۱۸۷۸) ناموفق بود. ايالات متحد آمريکا در قيام دوم (۱۸۹۵ تا ۱۸۹۸) مداخله کرد و اسپانيا را مجبور به چشم‌پوشى از اين جزيره ساخت، ولى تا بعد از دو دورهٔ حکومت آمريکائى (۱۸۹۹ تا ۱۹۰۱ و ۱۹۰۶ تا ۱۹۰۹) استقلال تثبيت نشد. تحت حکومت يک رشته از دولت‌هاى فاسد، اکثر کوبائى‌ها از فقر تحقيرکننده‌اى رنج بردند. در ۱۹۵۹،حکومت ديکتاتورى فولخنسيو باتيستا به‌دست رهبر چريک‌ها فيدل کاسترو (متولد ۱۹۲۶) سقوط کرد. جنبش انقلابى کاسترو با حزب کمونيست ادغام شد تا کوبا را با الگوى شوروى بازسازى کند. در ۱۹۶۱، تبعيدى‌هاى کوبائى با پشتيبانى آمريکا در خليج خوک‌ها دست به تهاجم زدند. در ۱۹۶۲ با استقرار موشک‌هاى شوروى در کوبا که تقريباً منجر به جنگى جهانى شد، روابط با آمريکا تيره‌تر گشت. کاسترو جنبش‌هاى انقلابى در سراسر آمريکاى لاتين را تشويق کرده و سربازان او دولت‌هاى مارکسيستى در اتيوپى و آنگولا حمايت کرده‌اند. کوبا با وجود اتحادى نزديک با شوروي، به‌صورت قدرت عمده‌اى در جهان سوم درآمد ولى تحولات ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ در شوروى و اروپاى شرقى دولت کوبا را به‌طور فزاينده‌اى به‌صورت حکومت تندرو مارکسيستى در انزواء باقى گذاشت.

Asalbanoo
31-03-2007, 14:48
بررسى‌ها نشان داده‌است که در عين حال که ۹۰% از کوبائيان کاتوليک تعميد شده هستند ۲۰% آنها نسبت به مذهب بى‌تفاوت مى‌باشند و با اين همه براى رعايت آداب و رسوم اجازه مى‌دهند بچه‌هايشان تعميد شوند.
درگذشته خانواده در کوبا يک بنياد اجتماعي، سياسى و اقتصادى قوى بود؛ ليکن بعد از انقلاب اين وابستگى تا حدى تضعيف شده است. رژيم جديد از تسلط والدين بر فرزندان کاسته شده و جوانان به فعاليت‌هاى خارج از محيط خانوادگى که قبلاً ميسر نبود تشويق مى‌شوند.

ادیان و مذاهب
فرهنگ و ادبیات
اوضاع اجتماعی و آموزشی
رسانه‌های گروهی

Asalbanoo
31-03-2007, 14:52
سال ۱۸۹۸ کليسا در کوبا نفوذى را که در مستملکات ديگر آمريکاى لاتين اسپانيا داشت پيدا نکرد. طى قرون ۱۷ و ۱۸ زندگى مذهبى در کوبا بر اثر مبارزات داخلى دچار تلاطم شد و کمبود کشيش و غيبت طولانى اسقف‌ها نيز به اين تلاطم کمک کرده است. در کوبا کليساهاى مستعمراتى عظيمى که مکزيکو، کلمبيا، پرو و ديگر کشورها را زينت بخشيده‌ است وجود نداشت. گرچه در قرن ۱۸ يک دانشگاه و يک مدرسه علوم دينى با نظارت و کنترل کليسا تأسيس شد؛ ولى اثرى در پيشرفت آئين کاتوليک در اين سرزمين نداشت. بعدها مردم کوبا در جدال با اسپانيايى‌ها، براى گرفتن استقلال اسپانيا بيشتر کشيشان از اسپانيا حمايت کردند.

بررسى‌ها نشان داده‌است که در عين حال که ۹۰% از کوبائيان کاتوليک تعميد شده هستند ۲۰% آنها نسبت به مذهب بى‌تفاوت مى‌باشند و با اين همه براى رعايت آداب و رسوم اجازه مى‌دهند بچه‌هايشان تعميد شوند. يهوديان کوبا هر ساله بين ماه‌هاى مارس و آوريل عيد پاک يهوديان را جشن مى‌گيرند، براى اين جشن کنگره يهوديان کانادا و جامعه يهوديان مکزيک مواد مورد استفاده عيد پاک را ارسال مى‌دارند که بين خانواده‌هاى يهودى توزيع مى‌گردد. اين محصولات به قيمت مناسب به افراد فروخته مى‌شود و افرادى که توانايى مالى ندارند به آنها هديه داده مى‌شود و پول حاصله صرف امور خيريه و خانواده‌هاى کم‌‌بضاعت مى‌گردد.

البته وسايل اوليه توسط آمريکاى شمالي، مکزيک و اسرائيل به کوبا داده مى‌شود، ولى منبع اصلى کانادا مى‌باشد. در عصرهاى روز جمعه مراسم مذهبى يهود بنام رابالات - شابات (Rabalat - Shabat) برگزار مى‌گردد. در بررسى‌هاى انجام شده معلوم شد که در طبقه زيرين جامعهٔ کوبا ۶۷% بيشتر کاتوليک نبودند؛ حال آنکه ۸۲% از طبقه متوسطه درجه ۲ و ۸۸% از طبقه متوسطه درجه ۱ و صددرصد طبقه بالا کاتوليک بودند. فقط ۴۲% از بيسوادان مذهبى بودند و اين درصد در بين کسانى که تحصيلات متوسطه داشتند به ۹۱ و در بين اشخاص داراى تحصيلات دانشگاهى به ۷۰ مى‌رسيد. اين به لحاظ تعليمات طبيعى و ماترياليستى در دانشگاه بود. در کوبا براى ۶ ميليون نفر فقط ۷۰۰ کشيش بود و سه‌ چهارم آنها هم خارجى و قسمت اعظم اين خارجى‌ها هم اسپانيايى بودند. در نواحى دور افتاده کوبا کشيش کم بود يا اصلاً نبود، مثلاً در ناحيه بايامو دو کشيش وجود داشت. در کوبا مى‌توانيم جامعه يهودى را پيدا کنيم که با وجود اينکه بسيار کوچک است مى‌خواهد هويت و آداب خود را حفظ نموده، به اداى مراسم مذهبى خود بپردازد.

حضور يهوديان در کوبا به اواخر قرن گذشته باز مى‌گردد. در ميان قربانيان انفجار کشتى (آمريکايي) يوآين در سال ۱۸۹۸ ده‌ها يهودى وجود داشت که البته معلوم نيست اجساد آنها در کوبا دفن گرديد و يا اينکه به آمريکا حمل شد. اواخر جنگ جهانى اول بود که اولين يهودى‌ها که اکثراً اهل روسيه، لهستان و ليتوانى بودند وارد کوبا شدند. اين اولين مهاجرين، در خلال دهه بيست، مراکز مذهبى و مدارس را به منظور حفظ آداب و آموزش مذهبى بنا نمودند. سپس سازمان‌هايى جهت کمک به يهوديان تازه از راه‌رسيده‌اى که داراى شرايط اقتصادى مطلوب نبودند و همينطور به منظور کمک به بيماران ريوى و يا عقب افتادگان ذهنى تأسيس گرديد.

سال ۱۹۹۲ سالگرد پانصدمين سال اخراج يهوديان از اسپانيا بوسيله پادشاهان کاتوليک بود. يک نکته مورد بحث که اخيراً جوامع يهودى به آن مشغول بودند اين بود که يک رابينو به دين يهود درآيد کافى نيست و بايد حتماً در رحم يک زن يهود قرار گرفته باشد؛ يعنى يهودى بودن پدر اهميتى ندارد ولى يهودى بودن مادر اساس است. خانه جامعه يهوديان داراى يک کتابخانه با ۱۳ هزار جلد مى‌باشد از اين مقدار ۲ هزار جلد به زبان (يديش - Yidish) که همان زبان اروپاى‌شرقى است و خدمات اين کتابخانه فقط در اختيار يهوديان گذاشته مى‌شود.

در آوريل ۱۹۹۰، در ديدار نمايندگان کليساى مسيحى با کاسترو و موافقت شد که ممنوعيت عضويت مذهبيون در حزب کمونيست بطور داوطلبانه لغو گردد. در نتيجه کنگره چهارم حزب کمونيست در اجلاس اکتبر ۱۹۹۱ خود اين محدوديت را رسماً ملغى اعلام نمود. از همين زمان نيز اداره خاصى در کميته مرکزى حزب کمونيست براى رسيدگى به مسائل مذهبى ايجاد مى‌شود تا نسبت به فعاليت مؤسسات مذهبى خارجى در کوبا تصميم بگيرد. بنابراين از ۱۹۹۱ عصر جديدى آغاز مى‌گردد؛ به‌طورى که آثار آن را مى‌توان در موارد زير مشاهده کرد.

- شرکت نماينده‌اى از شوراى ملى روحانيون کوبا براى اولين بار در کنگره جوانان.
- ديدگاه نزديک به ايده‌هاى سوسياليستى نماينده مزبور مبنى بر دفاع از صلح و عدالت اجتماعى و مخالفت با تمايلات امپرياليستى براى تسلط بر ملل جهان.
- قرار است در لحن قانون اساسى - آنجا که نسبت به مذهب موضعى منفى دارد اصلاح شود.
- دولت مى‌کوشد که تا از کليسا براى جلب کمک بخصوص کمک غذايى - دارويى ... استفاده کند. در اين راستا گروه کاريتاس از مکزيک در فوريه ۱۹۹۲ فعال بوده‌اند.
- نزديکى موضوعات مورد بحث گروه‌هاى مذهبى با اهداف دولت کوبا، به عنوان مثال به مناسبت پانصدمين سالگرد کشف قاره آمريکا کليه مجامع مذهبى اين قاره در اکتبر ۱۹۹۲ در سانتودومينگو گردهم آمدند و پاپ سخنرانى کرد. از جمله موضوعات مورد بحث اين اجتماع مشکل بدهى‌هاى خارجى راه الهيات آزاديبخش، آموزش مسيحى براى جوانان و سقط‌جنين بود.

سال ۱۸۹۸ کليسا در کوبا نفوذى را که در مستملکات ديگر آمريکاى لاتين اسپانيا داشت پيدا نکرد. طى قرون ۱۷ و ۱۸ زندگى مذهبى در کوبا بر اثر مبارزات داخلى دچار تلاطم شد و کمبود کشيش و غيبت طولانى اسقف‌ها نيز به اين تلاطم کمک کرده است. در کوبا کليساهاى مستعمراتى عظيمى که مکزيکو، کلمبيا، پرو و ديگر کشورها را زينت بخشيده‌ است وجود نداشت. گرچه در قرن ۱۸ يک دانشگاه و يک مدرسه علوم دينى با نظارت و کنترل کليسا تأسيس شد؛ ولى اثرى در پيشرفت آئين کاتوليک در اين سرزمين نداشت. بعدها مردم کوبا در جدال با اسپانيايى‌ها، براى گرفتن استقلال اسپانيا بيشتر کشيشان از اسپانيا حمايت کردند.
بررسى‌ها نشان داده‌است که در عين حال که ۹۰% از کوبائيان کاتوليک تعميد شده هستند ۲۰% آنها نسبت به مذهب بى‌تفاوت مى‌باشند و با اين همه براى رعايت آداب و رسوم اجازه مى‌دهند بچه‌هايشان تعميد شوند. يهوديان کوبا هر ساله بين ماه‌هاى مارس و آوريل عيد پاک يهوديان را جشن مى‌گيرند، براى اين جشن کنگره يهوديان کانادا و جامعه يهوديان مکزيک مواد مورد استفاده عيد پاک را ارسال مى‌دارند که بين خانواده‌هاى يهودى توزيع مى‌گردد. اين محصولات به قيمت مناسب به افراد فروخته مى‌شود و افرادى که توانايى مالى ندارند به آنها هديه داده مى‌شود و پول حاصله صرف امور خيريه و خانواده‌هاى کم‌‌بضاعت مى‌گردد.
البته وسايل اوليه توسط آمريکاى شمالي، مکزيک و اسرائيل به کوبا داده مى‌شود، ولى منبع اصلى کانادا مى‌باشد. در عصرهاى روز جمعه مراسم مذهبى يهود بنام رابالات - شابات (Rabalat - Shabat) برگزار مى‌گردد. در بررسى‌هاى انجام شده معلوم شد که در طبقه زيرين جامعهٔ کوبا ۶۷% بيشتر کاتوليک نبودند؛ حال آنکه ۸۲% از طبقه متوسطه درجه ۲ و ۸۸% از طبقه متوسطه درجه ۱ و صددرصد طبقه بالا کاتوليک بودند. فقط ۴۲% از بيسوادان مذهبى بودند و اين درصد در بين کسانى که تحصيلات متوسطه داشتند به ۹۱ و در بين اشخاص داراى تحصيلات دانشگاهى به ۷۰ مى‌رسيد. اين به لحاظ تعليمات طبيعى و ماترياليستى در دانشگاه بود. در کوبا براى ۶ ميليون نفر فقط ۷۰۰ کشيش بود و سه‌ چهارم آنها هم خارجى و قسمت اعظم اين خارجى‌ها هم اسپانيايى بودند. در نواحى دور افتاده کوبا کشيش کم بود يا اصلاً نبود، مثلاً در ناحيه بايامو دو کشيش وجود داشت. در کوبا مى‌توانيم جامعه يهودى را پيدا کنيم که با وجود اينکه بسيار کوچک است مى‌خواهد هويت و آداب خود را حفظ نموده، به اداى مراسم مذهبى خود بپردازد.
حضور يهوديان در کوبا به اواخر قرن گذشته باز مى‌گردد. در ميان قربانيان انفجار کشتى (آمريکايي) يوآين در سال ۱۸۹۸ ده‌ها يهودى وجود داشت که البته معلوم نيست اجساد آنها در کوبا دفن گرديد و يا اينکه به آمريکا حمل شد. اواخر جنگ جهانى اول بود که اولين يهودى‌ها که اکثراً اهل روسيه، لهستان و ليتوانى بودند وارد کوبا شدند. اين اولين مهاجرين، در خلال دهه بيست، مراکز مذهبى و مدارس را به منظور حفظ آداب و آموزش مذهبى بنا نمودند. سپس سازمان‌هايى جهت کمک به يهوديان تازه از راه‌رسيده‌اى که داراى شرايط اقتصادى مطلوب نبودند و همينطور به منظور کمک به بيماران ريوى و يا عقب افتادگان ذهنى تأسيس گرديد.

سال ۱۹۹۲ سالگرد پانصدمين سال اخراج يهوديان از اسپانيا بوسيله پادشاهان کاتوليک بود. يک نکته مورد بحث که اخيراً جوامع يهودى به آن مشغول بودند اين بود که يک رابينو به دين يهود درآيد کافى نيست و بايد حتماً در رحم يک زن يهود قرار گرفته باشد؛ يعنى يهودى بودن پدر اهميتى ندارد ولى يهودى بودن مادر اساس است. خانه جامعه يهوديان داراى يک کتابخانه با ۱۳ هزار جلد مى‌باشد از اين مقدار ۲ هزار جلد به زبان (يديش - Yidish) که همان زبان اروپاى‌شرقى است و خدمات اين کتابخانه فقط در اختيار يهوديان گذاشته مى‌شود.
در آوريل ۱۹۹۰، در ديدار نمايندگان کليساى مسيحى با کاسترو و موافقت شد که ممنوعيت عضويت مذهبيون در حزب کمونيست بطور داوطلبانه لغو گردد. در نتيجه کنگره چهارم حزب کمونيست در اجلاس اکتبر ۱۹۹۱ خود اين محدوديت را رسماً ملغى اعلام نمود. از همين زمان نيز اداره خاصى در کميته مرکزى حزب کمونيست براى رسيدگى به مسائل مذهبى ايجاد مى‌شود تا نسبت به فعاليت مؤسسات مذهبى خارجى در کوبا تصميم بگيرد. بنابراين از ۱۹۹۱ عصر جديدى آغاز مى‌گردد؛ به‌طورى که آثار آن را مى‌توان در موارد زير مشاهده کرد.
- شرکت نماينده‌اى از شوراى ملى روحانيون کوبا براى اولين بار در کنگره جوانان.
- ديدگاه نزديک به ايده‌هاى سوسياليستى نماينده مزبور مبنى بر دفاع از صلح و عدالت اجتماعى و مخالفت با تمايلات امپرياليستى براى تسلط بر ملل جهان.
- قرار است در لحن قانون اساسى - آنجا که نسبت به مذهب موضعى منفى دارد اصلاح شود.
- دولت مى‌کوشد که تا از کليسا براى جلب کمک بخصوص کمک غذايى - دارويى ... استفاده کند. در اين راستا گروه کاريتاس از مکزيک در فوريه ۱۹۹۲ فعال بوده‌اند.
- نزديکى موضوعات مورد بحث گروه‌هاى مذهبى با اهداف دولت کوبا، به عنوان مثال به مناسبت پانصدمين سالگرد کشف قاره آمريکا کليه مجامع مذهبى اين قاره در اکتبر ۱۹۹۲ در سانتودومينگو گردهم آمدند و پاپ سخنرانى کرد. از جمله موضوعات مورد بحث اين اجتماع مشکل بدهى‌هاى خارجى راه الهيات آزاديبخش، آموزش مسيحى براى جوانان و سقط‌جنين بود.

جدول آمار درصدى پيروان مذهبى در سال ۱۹۹۴
% مذهب
۵۵ بدون مذهب
۴۰ کاتوليک روم
۵ ساير مذاهب

Asalbanoo
01-04-2007, 09:09
آفات و معضلات
وضعیت زنان
سطح علمی و فرهنگی جامعه
تعلیم و تربیت



مردم کوبا در رابطه بامواد خوراکى با کمبود و مشکلات زيادى مواجه مى‌باشند؛ به اين صورت که تمام غذاها جيره‌بندى است. هر شخص در هاوانا، ماهانه ۷/۲ کيلوگرم برنج و شکر، ۲۲۵ گرم حبوبات، يک مرغ، ۲۲۵ گرم گوشت و ميزان معينى ميوه و سبزيجات فصل سهميه دارد.
امواج عظيم پناهندگان کوبايى که شامل بهترين متخصصين و روشنفکران اين جزيره‌ هستند سعى در دريافت پناهندگى سياسى دارند؛ بطوريکه اين حرکت و فرار مغزها از سال‌هاى اوليه انقلاب فيدل کاسترو تاکنون سابقه نداشته است. از اواسط دههٔ ۶۰ تاکنون پزشکان، هنرمندان، خلبانان، ورزشکاران، نويسندگان، مهندسين، دانشمندان و موسيقيدانان کوبايى تا اين حد سعى در استفاده از امتيازات مسافرتى خود براى پناهنده شدن نکرده بودند.

Asalbanoo
01-04-2007, 09:09
مردم کوبا در رابطه بامواد خوراکى با کمبود و مشکلات زيادى مواجه مى‌باشند؛ به اين صورت که تمام غذاها جيره‌بندى است. هر شخص در هاوانا، ماهانه ۷/۲ کيلوگرم برنج و شکر، ۲۲۵ گرم حبوبات، يک مرغ، ۲۲۵ گرم گوشت و ميزان معينى ميوه و سبزيجات فصل سهميه دارد. اما هميشه کوپن‌ها به موقع توزيع نمى‌شود، يک شهروند هاوانايى مى‌گويد: حتى روزانه دوبار به مرکز پخش غذا سر مى‌زنند تا ببينند چيزى توزيع مى‌شود. تا تعطيلات پايان هفته، شهرنشينان با استفاده از سهميه سوخت ماهانه خود که تقريباً ۳۰ ليتر بنزين است براى تهيه غذا به اطراف شهر و روستاها مى‌روند. از همه مهمتر امواج عظيم پناهندگان کوبايى که شامل بهترين متخصصين و روشنفکران اين جزيره‌ هستند سعى در دريافت پناهندگى سياسى دارند؛ بطوريکه اين حرکت و فرار مغزها از سال‌هاى اوليه انقلاب فيدل کاسترو تاکنون سابقه نداشته است. از اواسط دههٔ ۶۰ تاکنون پزشکان، هنرمندان، خلبانان، ورزشکاران، نويسندگان، مهندسين، دانشمندان و موسيقيدانان کوبايى تا اين حد سعى در استفاده از امتيازات مسافرتى خود براى پناهنده شدن نکرده بودند. يکى از مقامات رسمى آمريکا مى‌گويد: اگر در هفته‌اى ما يک يا دو کوبايى متخصص که خواهان پناهندگى است نداشته باشيم هفته غيرعادى داشته‌ايم.
آنچه که قابل توجه است فقط اين نيست که تعداد فراريان روبه رشد است بلکه فرار بسيارى از هوشمندان و تحصيل‌کرده‌هاى اجتماع است که در گذشته از امتيازات بسيارى در حکومت کمونيستى بهره‌مند بودند. تصميم اينان در ترک مملکت خود نمايانگر آن است که سطح زندگى و شرايط سياسى کوبا رو به وخامت گذاشته است که حتى آنانى که بطور سنتى نازپرورده جامعهٔ کوبا بوده‌اند در رنج و زحمت هستند.

براساس گزارش‌هاى سازمان بنياد ملى کوبائيان آمريکايى (Cuban American National Foundilon) که به شدت ضدّکاسترو است حداقل ۴۵۵ پناهنده در فاصله اول آوريل ۹۰ تا ۳۰ اکتبر ۱۹۹۱ به آمريکا پناهنده شده‌اند که بعلاوه، تعدادى در بين راه به اروپا و شوروى عازم و پناهنده مى‌شوند و تعدادى در اسپانيا، مکزيک، آلمان فرار خود را عملى مى‌کنند و عده‌اى هم از راه‌هاى بسيار سخت موفق به فرار مى‌شوند.

دولت کوبا با خائن ناميدن اين افراد با اين مسئله برخورد کرده است. بعد از پناهندگى کورترو خلبان ميگ ۲۳ به آمريکا يک گزارش راديويى او را به موشى که کشتى خود را ترک مى‌کند تشبيه کرد. بطور کلي، فراريان سريعاً به غيرانسان‌ها تبديل مى‌شوند، بطور مثال بعد از فرار سندول نوارهاى موسيقى وى فوراً در مغازه‌ها ناپديد گرديدند. براساس گزارش‌هاى مؤسسه کوبائيان آمريکا اکثر فراريان مرد، و با تخصص‌ها و تحصيلات عالى مى‌باشد. از هر ۵ پناهنده ۴ نفر مرد و حداقل ۷۰ درصد تحصيلات دانشگاهى دارند و عده‌اى در وزارتخانه‌ها اکثراً وزارت آموزش عالى يا مؤسسات دولتى اشتغال به کار داشته‌اند. از اين افراد يک دهم عضو رسمى حزب کمونيست و تقريباً ۲۵ درصد عضو جامعه کمونيست‌هاى جوان که از هواداران کاسترو بوده است مى‌باشند. کمى بيش از نيمى از اين افراد متأهل بوده‌اند. بيشتر فراريان با قايق مى‌گويند که وضع اقتصادى دليل اصلى فرار آنان بوده است. تبديل دولت‌هاى اروپاى‌شرقى به سيستم سرمايه‌دارى و قطع روابط سنتى هاوانا با مسکو، فعاليت‌هاى اقتصادى کوبا را حدود ۲ تا ۵ درصد در سال گذشته کاهش داده و ۱۰ درصد کاهش سطح زندگى براى امسال پيش‌بينى مى‌شود و سال‌هاى آينده وضع بدترى خواهد بود.

Asalbanoo
01-04-2007, 09:11
زندگى خانوادگى و مقام زن
درگذشته خانواده در کوبا يک بنياد اجتماعي، سياسى و اقتصادى قوى بود؛ ليکن بعد از انقلاب اين وابستگى تا حدى تضعيف شده است. رژيم جديد از تسلط والدين بر فرزندان کاسته شده و جوانان به فعاليت‌هاى خارج از محيط خانوادگى که قبلاً ميسر نبود تشويق مى‌شوند. بعنوان مثال دختران جوان که قبلاً بشدت تحت مراقبت خانواده بودند براى کار در مزارع نيشکر هفته‌ها دور از منزل بسر مى‌برند. در ارتش کوبا زنان به مقام افسرى نيز نائل مى‌گردند و اصولاً زنان به کار در مشاغل تازه تشويق مى‌شوند. مراکز دولتى براى نگهدارى از نوزادان و کودکان بوجود آمده و با اينکه تعداد آنها کافى نيست ولى کمک زيادى به اشتغال زنان نموده است. مستخدمين زن و روسپى‌ها به مشاغل ديگر تشويق شده‌اند.

فدراسيون ملى زنان ۵۱% از زنان بين ۱۴ تا ۶۵ سال را در عضويت دارد. اين سازمان که تحت رهبرى برادر فيدل کاسترو اداره مى‌شود در زمينه بالا بردن نقش زن در کوبا فعاليت چشمگيرى داشته است. يکى از اهداف اين جمعيت اين بود که به‌منظور جبران کمبود کارگر تا سال ۱۹۷۵ يک ميليون از زنان را به بازار کار کوبا وارد نمايد.
عضويت آنان از ۶ درصد عضويت دفتر مرکزى در سال ۱۹۷۵ به ۱۹ درصد در ۱۹۸۰ افزايش يافته است. بنيان‌گذارى ارگان‌هاى مردمى در سال ۱۹۷۶ بعنوان ساختار سياسى دولت، مسئول خسارت حاصله در اهميت (CDRانديس‌s) بوده است. امروز (OPP انديسs) در سطح شهرى بازار آزاد منطقه‌اى را که قبلاً (CDR انديسs) قادر به ايجاد آن بوده است فراهم مى‌کند. بنابراين عملکرد (CDR انديس s) مبنى بر تمرکز بر آن دسته پروژه‌هاى جامعه که بهتر و راحت‌تر انجام مى‌شوند بطور محدودتر و مشخص‌ترى درآمده است. روى هم رفته اين موضوع تأثير مثبتى بر گسترش فرصت همکارى‌هاى سياسى در سطح منطقه‌اى داشته است و اين امکان را به مردم مى‌دهد که در فرآيندهاى سياسى با وجود محدوديت‌هايى که سيستم سياسى ايجاد مى‌کند نقش داخلى‌ترى داشته باشند.
فدراسيون زنان کوبا
فدراسيون زنان کوبا (FMC) مسئول حفظ و گسترش موفقيت‌ها و موقعيت‌هايى است که پس از انقلاب نصيب زنان شده است. يکى از فعاليت‌هاى موفق رژيم، متجددکردن زنان کوبا بوده است. با وجود سهم اندک عضويت زنان در (PCC انديس s) و کمى شمار زنان انتخاب شده توسط (OPP انديس s) و ساير قصور، که از ميزان موفقيت آن مى‌کاهد اين حرکت با پشتوانه نتايج مؤثر و معمولى که به همراه داشته اعتبار خود را هنوز حفظ کرده است. هنگامى که در سال ۱۹۶۰، (FMC) افتتاح شد، انجمن‌هاى مختلف زنان که در حال فعاليت بودند و زير سازماندهى آن درآمدند. بخش فدرادا (Federadas) شامل زنان ۱۴ سال و بيشتر مى‌شود. به سرعت بر تعداد اين دسته افزود شد و حرکت آنها در جهت نقش هدايتى ارگان مردمى تغيير جهت داد. آنها با ۱۷،۰۰۰ نفر در سال ۱۹۶۰ شروع به فعاليت کردند و يک سال بعد تقريباً به ۹۰،۰۰۰ نفر رسيدند. در سال ۱۹۷۰، تعداد آنان ۱،۳۲۴،۷۵۱ نفر در سال ۱۹۷۶ بالغ بر ۲،۱۶۷،۱۷۱ نفر گرديدند. نرخ رشد عضويت جديد گروه ۱۸ سالگان هر ساله بالغ بر ۱۳۲،۴۷۵ نفر مى‌شود (۸/۵%) در حاليکه سابقاً تنها ۱/۵% بود.

با اين وجود در دهه ۱۹۸۰، فدرادا در بردارنده بيش از ۸۰% از کل جمعيت زنان بود. در اوايل دهه ۱۹۶۰ برنامه‌هاى نوسازى مختلفى تحت‌نظر و حمايت انجمن زنان پايه‌ريزى گرديد. براى زنانى که مى‌خواستند در فعاليت‌هاى داخلى شرکت کرده و حوزهٔ کار خود را گسترش دهند، مدارس ايجاد شدند. و تنها در ايالت هاوانا ۲۰،۰۰۰ زن از اين برنامه استفاده کردند، گرچه بعضى از آنان در مراکز دى - کر (Day - care) که در تعداد بسيار زيادى ايجاد شده بود شروع به کار کردند. همچنين مراکز خودبازسازى از اوايل دوره ۱۹۵۹ براى زنان خيابانگرد داير گرديد. (FMC) زنان را تشويق مى‌کرد تا مهارت‌هاى تکنيکى و فنى از جمله کشاورزي، رانندگى تراکتور، تکنيک‌هاى کشاورزى ويژه دامدارى و همينطور سياست بياموزند. از همان بدو تأسيس اين کنفدراسيون تحت رهبرى ويلمااپسين (Vilma Epsin) به فعاليت‌هاى خود ادامه داده است او همسر رائل کاسترو و رهبر انقلاب، البته آن‌دسته از فعاليت‌هايى که مطابق خواسته خود اوست، بود. مؤثرترين اعتبارنامه او مربوط به مبارزات پارتيزانى برعليه باتيستا است.
اپسين، هماهنگ کننده حرکت ۲۶ جولاى کاسترو در ايالات اورينته بود تا زمانى که مجبور به ترک پايتخت سانتياگو دوکوبا گرديد. و پس از آن يکى از کسانى بود که پليس سرسختانه در جستجوى او بود. ارزش‌ها و اهداف (FMC انديس s) بيانگر شرايط و موقعيت زنان در جهان سوم است. اصول آن در جهت حمايت از زن است نه حقوق زن. آنها معتقدند زن با مرد مساوى است اما اين طرز نگرش همانند ساير سازمان‌هاى زنان نيست. بجاى رودررو کردن زنان بر عليه مردان مانند جنبش‌هاى زنان غربي، اين کنفدراسيون سعى مى‌نمايد فدرادا را وارد فرآيند انقلابى نمايد. بعنوان يک ارگان عمومى همکار با يک سيستم مارکسيست، لنينيست (جايى که مساوات اجتماعى از طريق داخل شده در سياست رسمى شناسايى مى‌شود) کنفدراسيون، را تشويق مى‌‌نمايند تا از طريق يک زمينه اجتماعى سازمان يافته تمام و کمال خود را مطرح کرده و به پيشرفت نائل شوند (بدون روبروى هم قراردادن تمايلات حزبى و گروهى در برابر همديگر).

فلسفه آزادى زنان از ديد کنفدراسيون، تحقق اين حقيقت است. همچنين بيانگر اين واقعيت است که اگر زنان مى‌خواهند بخشى از انقلاب محسوب شوند بايد در آن شرکت نمايند؛ ولى ابتدا بايد در خود توانايى و صلاحيت آن را پديد آورند. به گفته اپسين: ما همچنين مى‌دانستيم که زنان در کوبا براى کارهايى که در جامعه نوين انتظارشان را مى‌کشيد آمادگى نداشتند. موفقيت‌هاى آموزشى زنان، فعاليت‌هاى سياسى و اجتماعى آنان و همکارى‌هاى دو جانبه با نيروهاى کارگرى در تمام کارهاى توليدى از آغاز ۱۹۵۶ بعنوان عمده‌ترين پيروزى‌هاى آنان محسوب مى‌شود. تا سال ۱۹۸۶ در حدود ۱۴۴،۰۴۵، ۱ زن شاغل که نماينده ۴/۳۷ درصد از کل نيروهاى کارگر را تشکيل مى‌داد مشغول کار بودند (در سال ۱۹۵۳، ۱۳% از کل جمعيت کارگر را تشکيل مى‌دادند.) در ايالت هاوانا، زنان ۴۴ درصد از نيروهاى شاغل را تشکيل مى‌دادند، و ۱۸ شهردارى وجود دارد که در آنها زنان بيش از ۴۵% از جمعيت شاغل را شامل مى‌شوند.

قبل از ۱۹۵۹ زنان اغلب در خدمات داخلى ايفاى نقش مى‌کردند. ۲۷% از کل زنان شاغل و يا به عنوان معلم (۱۴%) آنان ۸۲% معلمان را تشکيل مى‌دادند و ۸۹% از پست‌هاى خدمات داخلى به آنان اختصاص داشت. امروز عملاً تمام کارها براى زنان قابل انجام است. حتى کارهاى حرفه‌اى و ارتش، با اين وجود وزارت کار قطعنامه ۴۷ و ۴۸ را در اواخر دهه ۱۹۶۰ منتشر کرد که از زنان در برابر کارهاى سخت و خطرناک حمايت مى‌کرد و طبق قطعنامه دوم، از دسته‌اى از کارها به دليل آنکه سلامتى آنان را ممکن است به خطر بياندازد منع مى‌نمود.

Asalbanoo
02-04-2007, 07:34
تا سال ۱۹۳۰ کوبا از نظر برنامه آموزشى از ساير کشورهاى آمريکاى لاتين پيشرفته‌تر بود. ولى بعد از اين تاريخ آموزش سير نزولى را طى کرد. يکى از پيروزى‌هاى بزرگ انقلاب کوبا رفرم آموزشى در اين کشور مى‌باشد. اين پيروزى نه تنها بعلت کاهش درصد بيسوادى بلکه به لحاظ پيدايش يک تغيير بنيادى در سيستم آموزش بدست آمده است. هدف آموزش بعد از انقلاب تربيت تکنيسين و متخصص است.اين هدف بر پايه احترام به ارزش کار در مقابل ارزش فردى و از بين بردن اختلاف طبقاتى ناشى از اختلاف درجات تحصيلى استوار شده است. اولين قدم در سال ۱۹۶۱ با بستن مدارس به مدت هشت ماه برداشته شد.در اين مدت حدود ۲۵۰،۰۰۰ دانش‌آموز جهت سواد آموزى به مناطق روستايى گسيل شدند.
برنامه‌هاى آموزش، سواد آموزى بزرگسالان را تا خاتمه تحصيلات ابتدايى در برمى‌گيرد. در سال ۱۹۶۸ يک چهارم جمعيت بطور تمام وقت يا نيمه وقت در سطوح مختلف به تحصيل اشتغال داشتند. سيستم آموزشى کوبا عبارت است از: دو سال دوره آمادگى - شش سال دوره ابتدايى - سه سال دوره مقدماتى متوسطه. بعد از پايان دوره سه ساله متوسطه دانش‌آموزان مى‌توانند به دوره‌هاى تخصصى وارد شوند. حدود ۱۰% از دانش‌آموزان در اين دوره دوم متوسطه ثبت نام مى‌نمايند. طبق اين آمار سال ۷۸-۱۹۷۷ شمار دانش‌آموزان دبستانى و دبيرستانى در کوبا ۲۳۳،۴۰۰ نفر و شمار دانشجويان ۱۲۲،۵۰۰ نفر بوده است. در بسيارى از مدارس روستايى درس تئورى با کار در مزارع کشاورزى توأم مى‌باشد. سه دانشگاه معتبر در کوبا وجود دارد:
۱. دانشگاه هاوانا که بزرگترين دانشگاه کوبا است و در سال ۱۷۲۸ بنيان‌گذارى شده است.
۲. دانشگاه سانتا‌کلارا (Santa Clara)
۳. دانشگاه سانتياگو‌دو‌کوبا (Santiago de Cuba)
تحصيلات دانشگاهى همچنين از نظر رشته‌هاى تحصيلى بعد از انقلاب تحولى چشمگير داشت.

Asalbanoo
03-04-2007, 21:41
تنها در سال ۱۹۱۵ دانش‌سراى تربيت معلم در هاوانا تأسيس شد و در سال ۱۹۱۷ شروع به کار کرد. دانشگاه هاوانا هم که با اعلاميه شماره ۲۶۶ سال ۱۹۰۰ حکومت نظامى ايالات متحده‌آمريکا تشکيل شده بود فقط داراى سه دانشکده حقوق و پزشکى و علوم بود که هر يک براى خود شعبه‌هايى داشت. درست در سال‌هاى قبل از انقلاب، تقريباً نيمى از کودکانى که به سن دبستانى رسيده بودند در دبستان‌ها نبودند و ۲۷% از کودکان حائز شرايط شهرى و ۶۱% اطفال حائز شرايط روستايى به مدرسه نمى‌رفتند. در سال ۱۹۵۰ مثلاً ۱۸۰،۰۰۰ بچه در سال اول ابتدايى درس را آغاز کردند؛ ولى در همان سال ۵۰۰۰ نفر به کلاس هشتم رفتند، طبق يک بررسى که در سال ۱۹۵۸ از وضع تعليم و تربيت کوبا براساس مصاحبه با خانواده‌هاى روستايى مقيم نواحى نزديک مدارس روستايى به عمل آمد ۹/۳۱% از پسران داراى سن دبستانى و ۳۱% از دختران داراى سن دبستانى در مدارس راه نداشتند. در گروه سنى بين ۱۵تا ۱۷ سال درصد بچه‌هايى که مدرسه نمى‌رفتند در بين پسران ۴/۸۷ و در دختران ۵/۹۱ بوده و اين ارقام درصد بچه‌هاى داراى سن دبستانى محروم از تعليم و تربيت را کمتر از واقع نشان مى‌دهد چه تعداد بچه‌هايى که در نواحى خارج از اطراف مدارس روستايى زندگى مى‌کردند و ارقام نمونه حساب نيامده است.
البته مسئله اين نبود که بودجه براى ايجاد مدرسه و گماردن معلم وجود نداشت. برعکس مبالغى بيشتر از آنچه در تاريخ کوبا سابقه داشت در رده افراد پانزده سال (قبل از انقلاب) در راه تعليم و تربيت به مصرف مى‌رسيد، مسئله اين بود که کودکان در واقع آموزشى نمى‌ديدند. در نقاطى معلم بود؛ مدرسه نبود و در جايى مدرسه بود معلم نبود و در نقاطى هم که معلم و مدرسه بود ميز و نيمکت وجود نداشت.

جدول ميزان باسواد (۹۶%)
۱۹۸۹/۹۰ مدرسه معلم دانش‌آموز
پيش‌دبستانى ۹۰۹ ۷،۳۹۳ ۱۴۴،۷۰۰
دبستانى ۹،۴۱۷ ۷۱،۸۸۷ ۸۸۵،۵۰۰
راهنمايي ۲،۱۷۵ ۱۰۸،۵۶۰ ۱،۰۷۳،۱۰۰
تکنيکى و حرفه‌اى ۶۱۸ ۳۰،۲۵۲ ۳۱۲،۰۰۰
عالى ۳۵ ۲۴،۴۹۹ ۲۴۲،۴۰۰

Asalbanoo
03-04-2007, 21:46
تا قبل از سال ۱۹۵۹ مطبوعات به عنوان وسايل خبررسانى به کار مى‌رفت؛ درحالى که فيلم، تلويزيون و راديو براى سرگرمى مخاطبين خود و تمام وسايل ارتباط جمعى در دست بخش خصوصى قرار داشت و دولت کنترل بسيار جزئى و ناچيزى بر روى برنامه‌هاى راديو و تلويزيون و سينما داشت. به همين جهت بخش خصوصى و صاحبان مطبوعات و فيلم سازان قادر بودند هر فيلم يا برنامه‌اى را که مخاطب بيشترى جذب مى‌کرد توليد يا وارد نمايند. بدليل تازگى صنعت فيلم‌سازى و بالا بودن هزينه توليد آن در منطقه، فيلم‌هايى هستند و برنامه‌هاى تلويزيونى و برنامه‌هاى بسيار ديگرى از ساير کشورها به خصوص ايالات‌متحده وارد مى‌گرديد. گرچه نظر دولت درباره مطبوعات بسيار متفاوت بود. از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۵۸ کنترل شديدى بر روى روزنامه‌ها صورت مى‌گرفت، البته در سال‌هاى بحران که صاحبان روزنامه‌ها، سرکشى آشکارى را نشان مى‌دادند و اطاعت از قانون را عملى نمى‌کردند سانسور از طرف دولت کنار گذاشته شد. و اين زمان درست پس از انقراض باتيستا در سال ۱۹۵۹ بود. در دهه ۵۰ تنها شش روزنامه‌ از ۵۸ روزنامه رايج بدون کمک مالى دولت و آگهى اداره مى‌شدند. در سال‌هاى آخر حکومت باتيستا، دولت ماهانه مبلغى بالغ بر ۲۰۰،۰۰۰ نيرو براى روزنامه‌ها و ۲۲،۰۰۰ نيرو بابت روزنامه‌هاى شخصى پرداخت مى‌کرد.
روزنامه‌هاى تعاونى آگهى‌هاى دولت را خيلى بيشتر از آگهى‌هاى تجارى قبول و چاپ مى‌نمودند و همچنين از پرداخت ماليات حقوقى و عوارض مقالات وارداتى معاف بودند. صرف‌نظر از کنترل سياسي، استاندارد روزنامه‌نگارى بسيار بالا بود. وزارت آموزش يک دوره ۴ ساله در ۶ مدرسه متوسطه براى آموزش روزنامه‌نگارى داير نموده‌ بود. در دانشگاه هاوانا رشته دانشگاهى آن تدريس مى‌شد. روزنامه‌نگاران حرفه‌اى ملزم به عضويت در انجمن روزنامه‌نگاران بودند و اين انجمن نظارت چشمگيرى برکيفيت کار آنها ابراز مى‌کرد. بسيارى از روزنامه‌نگاران و صاحبان مطبوعات ابتدا از پيروزى کاسترو استقبال کردند اما پس از اقدامات راديکال و آشکار شدن طبيعت سوسياليستى دولت سر به مخالفت به آن بلند کردند و بسيارى از آنان کشور را ترک نمودند. گرچه تا سال ۱۹۵۲ سانسور چندانى در مطبوعات ديده نمى‌شد. دولت دست به اقدامات ديگرى براى محدود کردن آزادى مطبوعات انجام داد که عبارت بودند از: سلب مالکيت و قطع پرداخت سوبسيد، توقف چاپ آگهى‌هاى خود در چنين روزنامه‌هايي. کاسترو در تلويزيون سردبيران و مفسران خبرى را که مخالف سياست او بودند به سختى تقبيح کرد و از يک روزنامه که صاحب آن خانواده ايتاليايى بود سلب مالکيت نمود.
اقدام ديگرى که کمک به محدود شدن مقالات ضددولتى شد قانونى بود که روزنامه‌نگاران منطقه لاهابانا (Lahabana) در نوامبر ۱۹۵۲ به تصويب رساندند و به موجب آن هرگاه مقاله‌اى که داراى مفاهيم ضددولتى يا مخالف مصالح دولتى در روزنامه‌اى چاپ مى‌شد سردبير موظف مى‌گرديد توضيحى در حاشيه آن بدهد که عبارت بود از آنچه در اين مقاله آمده است مطابق حقيقت نبوده و مخالف اصول روزنامه‌نگارى منطقى است. سوبسيد تمام وسايل ارتباط جمعى بجز روولوسيون (Revoluacion) (انقلاب) که روزنامه رسمى دولت جديد بود قطع گرديد. روولوسيون توسط چريک‌ها در سيرامائسترا (Sierra Maestra) چاپ مى‌شد و چاپ آن در دفاتر روزنامه هاوانا که از آن سلب مالکيت شده‌‌بود ادامه يافت. در ژانويه ۱۹۵۲ از روزنامه‌هاى مانانا (Manana) تمپو‌اين‌کوبا (Tempo in Cuba). آتاخا (Ataja) و پوابلو (Publo) نيز به موجب قانون جبران مايملک مسروقه سلب مالکيت گرديد. سوبسيد اين روزنامه‌ها را قبلاً باتيستا پرداخت مى‌کرد. اين روزنامه‌ها پس از سلب مالکيت به نام‌هاى نوتيسياس‌ د هوى (Noticias de Hoy)، لاسال (Lacalle)، کمبته (Combate)، و ديآريوليبر (Diariolibre) (روزنامه آزاد) تغيير نام يافتند. نوتيسباس ‌د ‌هوى نام روزنامه‌اى بود که در ۱۹۳۸ تأسيس و در سال ۱۹۵۳ توسط باتيستا تعطيل شد و چندى پس از آن با نام و مديريت جديد دوباره شروع به فعاليت نمود و به موجب پيروزى انقلاب با همان عنوان اول خود آغاز به کار کرد و تبديل به اُرگان رسمى حزب سوسياليست و پس از آن حزب متحد انقلاب سوسياليستى گرديد.
دى آريو ‌د‌لامارى‌نا (Diaro de Lamarina) (روزنامه دريايي) هنگام تعطيل شدن قديمى‌ترين روزنامه در آمريکاى لاتين بود. اين روزنامه در ۱۸۳۲ تأسيس شد و معروفيت خود را در قبال حمايت از اسپانيا در مقابل انقلابيون قرن ۱۹ و باتيستا در مقابل انقلابيون قرن بيستم به دست آورد. اين روزنامه تحت تأثير خواست‌ها و نظرهاى کليساى کاتوليک روم و ايالات‌متحده بود. تا فوريه ۱۹۶۱ تنها ۶ روزنامه در هاوانا چاپ مى‌شد. چهار روزنامهٔ روولوسيون، (الموندو - Elmundo - دنيا)، لاکايه (Lacaiie)، کمبته و روزنامهٔ پرن ساليبره (Prensalibre) (ماشين چاپ آزاد) و تحت حمايت و کنترل غير‌مستقيم دولت بودند. روزنامه ششم، نوتيسياس ‌د هوى (Noticias de Hoy) بود. در نوامبر روزنامه‌هاى لاکايه، کمبته و پرنساليبره (Prensalibre) ممزوج شده و تحت نام دى آريو دلاتارد (Diario de Latrade) درآمدند.
در سال ۱۹۶۵، روولوسيون و نوتيسياس د هوى نيز در هم ادغام شده و گرانما (Granma) نام گرفت. اين روزنامه جديد نام خود را از کشتى‌اى که کاسترو و همراهانش براى رسيده به کوبا در دسامبر ۱۹۵۶ استفاده کردند گرفت. در ۱۹۶۵، خوونتود‌ربلده (Juvendud Rebelde) جانشين دى آريو د‌لا‌تراد (Diario de Latrade) شد و مبدل به ليگ جوانان کمونيست گرديد.
در سال ۱۹۷۵ دو روزنامه‌ گرانما و خوون تود (Juventud) در هاوانا منتشر و در تمام منطقه پخش مى‌گرديد. همچنين، مجلهٔ هفتگى گرانما قسمتى به مرور اخبار هفته و اخبار منطقه‌اى تخصيص داده مى‌شد که گرانما کمپسى‌نو (Granma Campension) نام داشت. گرانما روزنامه صبح بود و معمولاً شامل هشت تا دوازده صفحه بود. اما هنگامى که سخنرانى‌هاى کاسترو را چاپ مى‌کرد به صفحات آن افزوده مى‌شد. در اين روزنامه مقالات بلند سياسي؛ ارقام توليدات صنعتي، تصوير کارگران نمونه، مقالات ورزشي، و مقالات مربوط به پيشرفت تکنولوژى به چشم مى‌خورد. گرانما چندين صفحه خود را به سخنرانى‌هاى افراد مهم سياسى اختصاص مى‌داد. همينطور هنگامى که هيئت خارجى وارد کشور مى‌شد از چند روز قبل از ورود آنان مقالاتى مربوط به آن هيئت منتشر مى‌کرد. پس از آن نيز ديدار آن هيئت را با جزئيات منتشر مى‌نمود. رقم دقيق و قابل اعتمادى از ميزان چاپ و پخش اين روزنامه موجود نيست؛ اما دولت مردم را تشويق مى‌کرد که دست‌کم هر روزنامه را پنج نفر مطالعه نمايند. يکى از ارقام موجود درباره پخش روزنامه گرانما در سال ۱۹۷۵ بالغ بر ۵۰۰،۰۰۰ مى‌گردد. گرانما همچنين به خارج از کشور نيز فرستاده مى‌شد؛ اما مجلهٔ هفتگى گرانما طرفدار بيشترى را به خود اختصاص داده بود.
خوونتود ربلده متعلق به سازمان جوانان کمونيست (UJC) و تنها روزنامه عصر هاوانا بود اين روزنامه از نظر شکل و مضمون مانند گرانما بود و تيراژ روزانه آن بالغ بر ۷۰،۰۰۰ مى‌شد. مخاطبين اصلى اين روزنامه جوانان بودند و روزنامه داراى مقالات جذاب، تصاوير زنده و اخبار ورزشى مى‌گرديد. در نيمه دهه ۱۹۶۰ اين روزنامه مقالات معدودى جهت مخالفت و شکايت در برابر مشکلات عمده‌اى که بوروکراسى ايجاد کرده بود چاپ مى‌کرد؛ اما با انقلاب هيچ‌گونه مخالفتى ابراز نمى‌کرد. در ۱۹۶۹ اين روزنامه اقدام به انتشار يک روزنامه در صبح‌هاى يکشنبه نمود و همچنين روزنامه طنز هفتگى بنام (DDT) انتشار داد.
علاوه بر دو روزنامه ملى که در هاوانا چاپ مى‌شد هر ايالت دست کم يک روزنامه روزانه داشت که همه روزه به جز دوشنبه‌ها منتشر مى‌گرديد. روزنامه‌هاى هر ايالات شامل اخبار منطقه‌اى بود و تيراژ چندان بالايى نيز نداشت. البته يک مورد استثنا بود و آن ادلنت (Adelante) بود که در گاماگواى (Camaguey) چاپ مى‌شد و در سفارت‌هاى خارجى کوبا و خارجى از کشور پخش مى‌گرديد. تيراژ خارجى آن در سال ۱۹۷۱ بالغ بر ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ بود. چندين روزنامه ايالتى هر هفته ضميمه‌هاى طنز و سرگرمى چاپ مى‌کردند. در نيمه دهه ۷۰ مطبوعات با مشکلات عمده تکنيکى مواجه گرديد و آن به دليل عدم وجود لوازم يدکى ماشين‌هاى مورد استفاده که اغلب از ايالات‌متحده وارد شده بودند پديدار شده بود؛ از اين رو سعى کردند لوازم يدکى مشابه و همينطور ماشين‌هاى جديد از کشورهاى اروپاى‌شرقى وارد نمايند. کمبودهاى مطبوعات و کاغذ روزنامه تا دهه دوم انقلاب ادامه يافت و روزنامه‌ها براى مقابله با کمبود کاغذ از ضمايم هفتگى خود مى‌کاستند. پس از سال ۱۹۵۹ بسيارى از ژورناليست‌ها فرار کردند و عده‌اى نيز که باقى ماندند در انجام فعاليت‌هاى شغلى خود با مشکلاتى مواجه بودند و لازمه فعاليت آنها موافقت با اصول سياسى دولت بود.
از سال ۱۹۵۹ شرايط انتخاب يک ژورناليست تبحر و تجربه او در حرفه خود نبود؛ بلکه مسائل اعتقادى و ايدئولوژى در انتخاب آنها نقش اصلى را بازى مى‌کرد و در نتيجهٔ چنين اقداماتى بود که کيفيت روزنامه‌ها حتى در نظر مرم کوبا نيز پايين‌ آمد. در اکتبر ۱۹۷۵ در جشنى که به مناسبت دهمين سالگرد تأسيس گرانما برگزار شده بود تصميم بر آن شد که هم مفاد و مفاهيم و هم نحوه نگارش مقالات بالا برده شود. سطح تحصيلى ژورناليست‌ها در آن زمان بسيار پايين بود و بسيارى از آنها فاقد ديپلم متوسطه بودند. در دهه ۷۰ سعى بر آن بود که سطح دانش ژورناليست‌ها و در نتيجه سطح مقالات بالا برده شود. به همين منظور دانشگاه‌ها، رشته‌هاى ژورناليستى بيشترى ارائه دادند و بعضى از خبرنگاران براى شرکت در کلاس‌هاى آموزشي، معمولاً تعطيلات آخر هفته از شهر خود به پايتخت سفر مى‌کردند. در سال ۱۹۶۸ و ۱۹۷۰ اتحاديه ژورناليست‌هاى کوبا (UPBC) که تمام خبرنگاران ملزم به عضويت در آن بودند اقدام به انتشار مجله ماهانه فتو‌تکنى‌کا (Fotoecnica) و (UPBC) نمود. از سال ۱۹۷۳ اين اتحاديه اقدام به پرپايى کنفرانس‌هاى سالانه نمود. همچنين اتحاديه پس از اين تحت حمايت‌هاى (Pcc) قرار گرفت.

Asalbanoo
03-04-2007, 21:48
مجلات و نشريه‌ها
پس از سال ۱۹۵۹ دولت شروع به انتشار مجلات و نشريه‌هايى کرد که هدف اصلى آن خدمت به اهداف دولت بود از آن جمله مى‌توان از مجلات زير نام برد. (Verde, Olivo) ارگان نيروهاى مسلح انقلابي، (INRA) (که کوبا جانشين آن شد) که جمله‌اى عامه پسند بود و توسط انستيتوى ملى اصلاحات ارضى منتشر مى‌شد. سومين مجله مهم در اوايل دهه ۱۹۶۰ بهمى‌آ (Bohemia) بود. اين مجله ابتدا در سال ۱۹۰۸ پايه‌ گذاشته شد و هدف آن نقد و انتقاد در مورد تمام ادارات کوبا بود و در کنار مطبوعات اسپانيايى زبان پيش از سال ۱۹۵۶ يکى از پر تيراژترين مجلات در سطح جهانى محسوب مى‌گرديد.
در نيمه دهه ۱۹۷۰ مجلات فراوانى به چشم مى‌خورد که اختصاص به علايق عمومى داشتند در حقيقت تيراژ و تعداد مجلات، روزنامه‌ها سقوط نکرد. در ضمن بسيارى از مجلات که بعضى از مجلات پرفروش و مهم نيز شامل آنها بود تعطيل شدند. البته دليلى که براى آن ارائه مى‌شد بيشتر کمبود کاغذ و امکانات بود و تعداد معدودى از مجلات به دلايل سياسى تعطيل مى‌شدند. در چنين مواقعى مجلات جديد بزودى جايگزين مجلات قبلى مى‌گرديد. در ميان مجلاتى که منحل شدند تعداد بسيار از آن دسته که مربوط به مسائل اقتصادى بودند و يا زير نظر ارگان‌هاى رسمى گروه‌هاى مختلف بودند، ديده مى‌شد از قبيل: کمرسى‌ اکس‌تريور (Comercio Exterior) که تا سال ۱۹۶۶ توسط وزارت بازرگانى منتشر مى‌شد؛ وان‌گوآردى يوابررو (Vanguardia obrera) تراباخو (Trabajo) (کار) که در سال‌هاى ۱۹۶۶ و ۱۹۶۸ منحل شدند و هر دو توسط کنفدراسيون کارگران کوبا منتشر مى‌شد.

آگرو (Agro) نشريه اتحاديه‌هاى بازرگانى کشاورزى تا سال ۱۹۶۶؛ و تئوريا پرکتيکا (Teoriay Practica) (تئورى و عملي) که تا سال ۱۹۶۷ تهيه و تنظيم آن را مدارس با دستورالعمل‌ انقلابى عهده‌دار بودند؛ کوباسوسياليستا (Cuba. Socialista) (کوباى سوسياليست) که طبق برآوردهاى سال ۱۹۶۴ از معروفترين و شناخته شده‌ترين مجلات بود در ۱۹۶۷ منحل گرديد. و دولت اظهار داشت از آنجا که مردم کوبا تحصيلات و اطلاعات علمى در مورد مسائل سياسى ندارند نيازى به چاپ مقالات جامع در اين زمينه وجود ندارد و انتشار مجله‌اى در اين مورد غيرضرورى است.
کوبا سوسياليستا خبرهاى حزب کمونيست کوبا (PCC) و مقالات تحليلى درباره اوضاع سياسي، اقتصادى و اجتماعى منتشر مى‌کرد و در سال ۱۹۶۷، مجلهٔ پن‌سامينتو کريتيکو (Pensamiento Critico) که تهيه و تنظيم آن به عهده دپارتمان دانشگاه فلسفه هاوانا بود جايگزين آن گرديد. مجلاتى که به علايق عمومى و عامه‌پسندى پرداخت در اوايل دهه ۱۹۷۰ از پرفروش‌ترين بودند يعنى بوهميا (Bohemia)، کوبا (Cuba) و ورد اوليوو (Verde Olivo) شامل مقالات گوناگونى درباره سياست و حقوق و اعمال انسانى بودند. همچنين ورد اوليوو (Verde Olivo) اطلاعاتى در مورد مسائل نظامى نيز چاپ مى‌کرد مجله کوبا در روسيه و اسپانيا نيز چاپ مى‌شد و احتمالاً به اتحاد شوروى نيز فرستاده مى‌شد.
رُمنسس (Romances) و موخرس (Mujerse) مجلات زنان بودند، موخرس توسط فدراسيون زنان کوبا منتشر مى‌شد و شامل مقالاتى درباره موقعيت و جايگاه زنان در انقلاب بود همچنين مقالاتى در مورد مد، آشپزى و ساير مشاغل مربوط به زنان مى‌گرديد.
مجله پلنته (Palante) جمله‌اى طنز و هجو بود که در سال ۱۹۶۱ هفتگى منتشر مى‌شد و از موفقيت بالايى برخوردار بود.
کاسا دُ لاس آمريکا (Casa de Las America) خانه آمريکا هر دو ماه يکبار توسط ارگانى با همين نام منتشر مى‌شد و تنظيم آن را روبرتو فرنانده را ماتار عهده‌دار بود. اين مجله يکى از بهترين نشريات در آمريکاى‌لاتين محسوب مى‌گشت و مقالات ادبى و علوم انسانى صاحب نظران کوبايى و آمريکاى لاتين در آن به چشم مى‌خورد.
تعداد بيشمارى از مجلات نيز که از معروفيت کمترى برخوردار بودند در اين کشور منتشر مى‌شود خواننده کمترى دارد. رويستا دُ آگريکولچورا Revista de Agricultura)، روزنامه کشاورزى گرانما. اين اينجنى‌يرا‌ سى‌ويل (Ingenieria Civil)، مر واى پسکا (Mar Y Pesca)، بلتين دُ هايجن واى اپيدمى اولوجيا (Boletin de Higiene Y Epidemi ologia) (بولتَن بهداشتي) از اين دسته بودند.
مجلات فرهنگى عبارت از: سيگنوس (signos) که در سال ۱۹۶۹ تأسيس شد. سى‌نه کوبا نو (Cine Cubano) (سينماى کوبايي) مجلهٔ فيلم، گازتا دُ کوبا (Gazeta de cuba) و ينيون (Union) (اتحاد) مجلات ادبى که توسط انجمن ملى نويسندگان و هنرمندان منتشر مى‌شد.
مجلات گروه‌هاى سياسى بين‌المللى نيز در اين کشور چاپ مى‌شد و از اين دسته مى‌توان از: ترى‌کنتينينتال (OCLAE, Tricontinental) نام برد. در اکتبر ۱۹۹۰ رئيس جمهور کاسترو اعلام کرد که در مطابقت با ساير اقدامات صرفه‌جويانه اقتصادى مبسوط از اين پس تنها روزنامه گرانما بعنوان نشريه ملى چاپ خواهد شد و چاپ ديگر نشرياتى که بطور هفتگى چاپ مى‌شد بايد متوقف گردد.

Asalbanoo
03-04-2007, 21:50
راديو - تلويزيون
در دهه ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۹ امکانات راديو و تلويزيون گسترش يافت. در سال ۱۹۵۹ امکانات در هاوانا متمرکز شده بود و مناطقى از آن نيز قادر به دريافت سيگنال‌هاى راديويى نبودند. در سال ۱۹۶۱ دولت، راديو و تلويزيون را تحت کنترل خود درآورد؛ دولت بزودى دريافت که اين دو وسيله نقش مهمى در معرفى و ساختن جامعه سوسياليستى به عهده دارند و لازم است در کليه مناطق، بخصوص مناطق محروم که سينما و مطبوعات بدليل سختى نقل و انتقال به آن راهى ندارد اين دو وسيله را گسترش داد و همگانى کرد.
گرچه فرستنده تلويزيون و فرستنده‌هاى راديويى در بعضى مناطق اندک بود در سال ۱۹۶۹ تمام مناطق قادر به دريافت امواج راديويى و تلويزيونى بودند در نتيجه راديو و تلويزيون نقش عمده‌اى در آشنا کردن مردم با انقلاب و تغييرات پس از آن عهده‌دار شدند و کاسترو از آنها براى پخش سخنرانى‌هاى خود که اغلب سه يا چهار ساعت بود استفاده مى‌کرد.
در ۱۹۷۵ تقريباً ۱۱۵ ايستگاه راديويى در کوبا وجود داشت که البته نزديک به ۶۰ درصد آنها فقط ايستگاه‌هاى تقويت‌کننده فرستنده راديويى بودند. تمام ايستگاه‌ها تحت مالکيت دولت بود و توسط (ICR) اداره مى‌شد؛ بجز يک ايستگاه راديويى با گستردگى فرکانس بالا که واقع در گوانتالاموبى (Guantalamobay) بود و توسط سرويس راديو و تلويزيون ارتش ايالات‌متحده اداره مى‌شد. در سال ۱۹۷۵ تقريباً ۵/۱ ميليون دستگاه راديو در کشور وجود داشت به بيانى براى هر شش نفر يک دستگاه راديو وجود داشت. بسيارى از آنها در مکان‌هاى عمومى مانند پارک، مدارس و ادارات مستقر شده بود.
در کوبا پنج شبکه فرستنده محلى عمده وجود داشت: راديو رببلد (Radio Rebelde)، راديو پروگرس (Radio Progreso)، راديو ليبراسيون (Radio Liberacion)، راديو ميوزيکال ناسيونال (Radio Musical National) و راديو ريلج (Radioa Reloj)؛ و پنج شبکه فرستنده ايالتى کادنا (Cadena) - CMHW - براى ايالت لاس‌ويلاس (Lasvillas)، کادنا آگرامورته (Cadena Agramorte) براى ايالات گاماگوراى (Camaguey)، کادنا اوريننتال براى ايالت اوى‌انته Cadena Oriental) CMKC) (Oviente)، راديو ونى‌تى‌ سيس (Radio Veintiseis) براى ايالت ماتانزاس (Matanzas) و راديو گوآما (Radion Guama) براى ايالت پينار دُ ريا (Pinar de Ria).
انستيتو کوبانو دُ ريديو تلويسيون (Instituto Cobano de radio Ytelevision)
بيشتر ايستگاه‌هاى راديويى بخش توليد خبر نداشتند که اخبار سراسرى را منعکس کنند البته در کوبا بخش کنترل راديو کوبا عهده‌دار بخش اخبار است.

برنامه‌هاى راديويى شامل مطالب فرهنگى و آموزشى و اخبار بود. راديو ريبلد (Reblde) در ماه‌هاى آخر رژيم باتيستا نقش يک ايستگاه زيرزمينى را داشت و مردم کوبا را از پيشروى نيروهاى انقلابى آگاه مى‌کرد. پس از پيروزى انقلاب راديو ريبلد به يکى از قوى‌ترين ايستگاه‌هاى راديويى در کشور تبديل شد. از ۱۹۷۵ اين راديو بخش‌هاى آموزشى نيز فراهم آورد و شروع به تدريس زبان روسى نمود. همچنين، تفسير رويدادهاى سياسى و ادبى نيز جزو برنامه‌هاى آن بود.
دولت سعى داشت از طريق موسيقى به آموزش مسائل فرهنگى و ملى بپردازد؛ اما چندان موفق نبود چون امواج راديو ميامى در اين کشور به راحتى قابل دريافت بود و بسيارى از مردم و جوانان با تنظيم موج راديويى خود به اين شبکه گوش مى‌کردند. براى رقابت با راديو ميامى شبکه‌هاى داخلى کوبا نيز اقدام به پخش آهنگ‌هاى انگليسى و آمريکاى‌ شمالى نمودند. تا اينکه به تدريج تا سال ۱۹۷۳ پخش اين نوع موسيقى ممنوع شد. دولت هيچ توضيحى براى اين ممنوعيت نداد اما احتمال مى‌رود دليل آن جلب توجه و ترغيب جوانان به گوش دادن به موسيقى آمريکاى لاتين و کوبا بود. گرچه از اواخر ۱۹۷۵دوباره موسيقى انگليسى و آمريکاى شمالى از شبکه‌هاى راديويى پخش شد.
تمام شبکه‌هاى راديويى محلى روى امواج متوسط و تعداد بسيارى از اخبار برون مرزى روى امواج کوتاه قابل دريافت بود.
در اواخر ۱۹۷۴ سه ايستگاه تلويزيونى عمده در کوبا مشغول فعاليت بودند. کانال شش در هاوانا مخصوص برنامه‌هاى آموزشى بود و در طى فعاليت مدارس برنامه‌هاى آموزشي، رياضي، علوم تجربي، زبان و ساير علوم در اين شبکه به مشتاقان ارائه مى‌شد و روزهاى يکشنبه هيچ برنامه‌اى پخش نمى‌شد کانال دو براى ده ايستگاه‌ ايالت‌هاى مختلف برنامه مى‌فرستاد و برنامه‌هاى آن فرهنگي، آموزشى و سرگرمى بود. فيلم‌هاى آمريکاى شمالى در دهه‌هاى ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ اغلب از اين کانال پخش مى‌شد. تله - ريبلد (Tele - Rebelde) بيشتر برنامه‌هاى خود را در سانتياگو توليد و به ساير شبکه‌ها در ايالات شرقى مى‌فرستاد در سال ۱۹۸۷، در کوبا ۹۰۵ سينما وجود داشت و در سال ۱۹۸۹، ۹۹ فيلم ساخته شد. طبق مطالعات و برآوردهاى نهادهاى فرهنگى و علمى و آموزشى ملل متحد، کشور کوبا نسبت به ساير کشورهاى آمريکاى نهادهاى لاتين در توليد و پخش برنامه‌هاى آموزشى داراى مقام اول بود. بطور کلى آن چه در کوبا انسان را به تعجب وا مى‌دارد مردمى شدن عميق فرهنگ است.
در سال ۱۹۸۹، ۳۱۱،۱۰۰ خط تلفنى مورد استفاده بوده است و ۳،۵۴۵ مايل خطوط تلگرافى عمومى و ۸،۹۰۲ مايل خطوط خصوصى مورد استفاده واقع شده است.
جدول راديو - تلويزيون
راديو و تلويزيون ۱۹۸۷ ۱۹۸۸ ۱۹۸۹
گيرنده‌هاى راديويي ۳،۳۷۸ ۳،۴۳۵ ۳،۶۰۸
گيرنده‌هاى تلويزيونى ۱،۹۵۷ ۲،۰۶۹ ۲،۱۴۰

Asalbanoo
03-04-2007, 21:53
روابط اقتصادی کوبا بعد از سال ۱۹۹۲
بخشهای مختلف اقتصادی
ترابری
سرمایه‌گذاری خارجی
نیروی کار و شرایط اجتماعی و دفاعی
عضویت در پیمان‌های نظامی


مرکز تحقيقاتى اقتصادى جهانى (Ciem) کوبا در سال ۱۹۷۹ تأسيس شده اين مرکز در ارتباط با دبيرخانه شوراى دولتى کوبا مى‌باشد. اولين رئيس اين مرکز آقاى اسوالدوماتينز بود.
اين مؤسسه داراى ۲۰ محقق اقتصادى داراست که پيرامون موضوعات درخواستى دولت به تحقيق مى‌پردازند. بعلاوه، اين مرکز جداى از اين موضوعات به مطالب و مسائل اقتصادى دانشگاهى نيز مى‌پردازد. در کوبا مرکز ديگرى نيز که وابسته به دانشگاه هاوانا مى‌باشد در مورد مسائل و موضوعات اقتصادى مورد نياز دانشگاه مطالعه و تحقيق مى‌نمايد.
سه حوزه کارى مرکز تحقيقات بين‌المللى کوبا عبارتند از:
۱. کشورهاى سرمايه‌‌دارى توسعه يافته که شامل اقتصاد آمريکا و روابط اقتصادى آن با آمريکاى لاتين بويژه ابتکار بوش براى منطقه يا موضوع موافقت‌نامه تجارت آزاد بين کانادا، آمريکا و مکزيک مى‌گردد. در اين بخش هر سه ماه يکبار از اقتصاد آمريکا ارزيابى صورت مى‌گيرد. يکى از محققان اين حوزه در رابطه با وحدت اقتصادى اروپا کار مى‌کند. اين محقق اکنون در ميلان ايتاليا اقامت دارد.
۲. کشورهاى جهان‌سوم، اقتصاد آمريکاى لاتين در کانون اين حوزه قرار دارد؛ همچنين تحقيقاتى پيرامون امکان وحدت کوبا با آمريکاى لاتين و اقتصاد بعضى از کشورهاى منطقه از جمله مکزيک، برزيل، ونزوئلا، و آرژانتين صورت مى‌گيرد. در مورد اقتصاد ساير کشورها در سطح کلى و يا وقوع هر رويداد مهم اقتصادى نيز مطالعه مى‌شود. بعلاوه مطالعات ديگرى در مورد اقتصاد بعضى از کشورهاى آفريقايى بخصوص کشورهايى که در گذشته داراى روابط ويژه با کوبا بودند مانند اتيوپى و آنگولا بعمل مى‌آيد. شکل‌گيرى و تکامل مواضع کشورهاى جهان‌سوم در در مبحث اقتصاد بين‌الملل در سازمان ملل، جنبش عدم تعهد و گروه ۷۷ و مذاکرات جهانى از جمله مواضع موجود پيرامون دور اروگوئه از ساير موضوعات مورد مطالعه اين حوزه مى‌باشد. در حال حاضر پروژه‌اى تحت عنوان روابط و تأثيرات متقابل اقتصاد و محيط زيست (اکولوژي) براى تحويل و ارائه به دولت و هيئت کوبايى شرکت‌کننده در کنفرانس جهانى محيط زيست در برزيل وجود دارد. يک تيم سه نفره محققان پيرامون روند تکاملى اين کنفرانس جهانى محيط زيست در برزيل وجود دارد. يک تيم سه نفره محققان پيرامون روند تکاملى اين کنفرانس از زمان تأسيس آن در سال ۱۹۷۲ در استکهلم و ارزيابى مواضع آمريکا در اين رابطه و ارائه نکات پيشنهادى در دستورالعمل کنفرانس مذکور در برزيل در حال مطالعه و تحقيق مى‌باشند.
۳. کشورهاى سوسياليستى سابق که اکنون عنوان حوزه کشورهاى سوسياليستى و اروپاى‌شرقى را دارد. محققان اين بخش کسانى هستند که قبلاً در کشورهاى اين حوزه زندگى کرده و به زبان‌هاى مردم اين منطقه آشنايى دارند. در حال حاضر پيرامون انتقال سيستم اقتصادى سوسياليستى بسوى سرمايه‌دارى در اين کشورها و از جمله در مورد اقتصاد شوروى مطالعه مى‌گردد. اقتصاد چين و ويتنام بعنوان کشورهاى سوسياليستى نيز بررسى مى‌شود. کار قبلى اين بخش در گذشته پيرامون وحدت اقتصادى در چهارچوب کومکن و شرکت کوبا در آن صورت مى‌گرفته است.

Asalbanoo
05-04-2007, 00:10
سال‌هاى ۹۳-۱۹۹۲ سرنوشت‌سازترين سال‌هاى رژيم کاسترو مى‌باشد. قدرت خريد کوبا (نه صادرات) که در سال ۱۹۸۹ يعنى اوج شکوفايى اقتصادى حدود ۱۳۹/۸ ميليارد دلار بود در سال ۱۹۹۲ به ۲۰۰/۲ ميليارد دلار يعنى تقريباً يک چهارم کاهش يافت. هر چند مقامات بانکى و تجارت خارجى کوبا سخت‌ترين سال را ۱۹۹۲ (۱۳۷۱) مى‌دانند؛ اما قرائنى در دست است که سال ۱۹۹۳ (۱۳۷۲) بحران ناشى از سقوط اردوگاه سوسياليسم بازتاب شديدترى بر سرنوشت کوبا داشت. هرچند بنابه دلايلى مقامات اين کشور از بازگو کردن تمام جوانب منفى اجتناب دارند. (لومپارت - رئيس بانک ملى - مرکزى - کوبا در سفرش به ايران - شهريور ۱۳۷۱ - درآمد ارزى کوبا براى سال ۱۹۹۳ را حدود سه ميليارد تخمين زده بود که عملاً حدود يک سوم کاهش داشت.) از طرف ديگر وضعيت و روابط ترجيحى پيشين نه تنها از بين رفته و کليه معاملات بر اساس قيمت‌هاى بين‌المللى صورت مى‌گيرد بلکه آمريکا نيز مى‌کوشد تا بازارهاى سنتى کوبا از جمله روسيه و جمهورى‌هاى آن و همچنين اروپاى‌شرقى سابق و اروپاى‌غربى روابط اقتصادى خود را با کوبا مشروط به انجام تحولات نمايند که از آن جمله برگزارى انتخابات آزاد با نظارت سازمان ملل متحد، اجازه تشکيل احزاب، رعايت حقوق بشر و اتخاذ اقتصاد آزاد مى‌باشد. اکنون نگاهى به تلاش کوبا در شکل‌دهى جديد روابط اقتصاديش با کشورهاى ديگر به ويژه به صنعت نيشکر مى‌اندازيم که حدود ۵۲ درصد کل درآمد خارجى کوبا را در برمى‌گيرد.

Asalbanoo
05-04-2007, 00:23
کوبا در جستجو سرمایه‌گذاری بیشتر خارجی

پرداخت بدهی کوبا به شیلی

توریسم منبع جدید ارزی برای کوبا

از سال ۱۹۸۸ کوبا در جستجوى جلب سرمايه‌هاى غير از بلوک سوسياليستى بوده است.
دو شکل براى تحقق اين هدف در نظر گرفته شده بود:

۱. شرکت‌هاى مشترک
۲. شراکت اقتصادى

تا زمانيکه اردوگاه سوسياليستى سقوط نکرده بود پيگيرى اين هدف از اولويت بخوردار نبود تا اينکه تحول مزبور منجر به وقوع لرزه شديدى در ستون اقتصادى کوبا گرديده؛ به‌طورى که کليه امتيازات ناشى از روابط با بلوک شرق سابق که شامل دريافت اعتبارى حدود چهار ميليارد دلار مى‌شد منتفى گرديد. بدينطريق نه تنها تجديد ساختار اقتصادى ضرورت پيدا کرد بلکه شکل‌گيرى جديد روابط اقتصادى با کشورهاى ديگر اولويت ويژه‌اى يافت. چهارمين کنگره حزب کمونيست در شهريور ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) اين استراتژى را منطبق با سوسياليسم يعنى انطباق با شرايط و تحولات جهانى دانست. در اين راستا وزارت تجارت خارجى و کميته همکارى‌هاى اقتصادى دولتى و کميته ويژه اقتصادى به رياست کارلوس لاهه که به سرعت مدارج ترقى را تا دبيرى شوراى دولتى ودر انتخابات فروردين ۱۳۷۲ (مارس ۱۹۹۳) به سمت يکى از معاونين اين شورا ارتقاء يافت مأمور تهيه برنامه لازم شدند.
يکى از ابتکارات اين گروه اولاً پيشنهاد تغييراتى بوده که در قانون اساسى داده شد و بدينطريق در مراحل بعد نه تنها آندسته از اصول قانون اساسى که سرمايه‌گذارى‌هاى خارجى را در جهت استثمار واستعمار مى‌دانست حذف گرديد بلکه طى قانون و دستورالعمل‌هاى ويژه‌اى حمايت از آن مورد تضمين قرار گرفت ثانياً ايجاد نهادى به نهادى به نام مشاوران شرکايي (Consultores Asoclados) مورد تصويب قرار گرفت. که نقش ارائه مشاوره به علاقه‌مندان سرمايه‌گذارى را عهده‌دار شده‌اند. هر چند رژيم کاسترو براى جلب سرمايه‌هاى خارجى براى اروپاى‌غربى و کانادا اهميت خاصى قائل است مع‌الوصف نمى‌توان کتمان کرد که علاقه زيادى به جلب سرمايه‌هاى آمريکايى دارد زيرا نه تنها بازار فروش خود را در اين کشور جستجو مى‌کند (مانند شکر که آمريکا در فاصله اکتبر تا فوريه ۱۹۹۳ حدود ۳۱۷،۰۰۰ تن شکر از خارج وارد کرده است) بلکه مدرن کردن و يا تأمين قطعات بسيارى از منابع کوبا را که از پيش از انقلاب يا تکنولوژى آمريکايى مى‌چرخيده و هنوز هم به کارش ادامه مى‌دهد فقط با سرمايه‌گذاران آمريکايى مقرون به صرفه مى‌داند. از نظر سياسى نيز در صورت موفقيت مى‌تواند موجب کاهش فشار مخالفين کوبايى مستقر در آمريکا و جناح حاکمه مخالف رژيم کنونى گردد.
گروه سوم را مى‌توانيم کشورهاى ثالث بناميم اعم از ممالک آمريکاى لاتين و يا آسيايي.

کوبا در جستجو سرمايه‌گذارى بيشتر خارجى
کوبا در سال جارى ميلادى با مشخص ساختن ۱۰ منطقه در خشکى و فلات قاره اين مناطق را در شهر کالگارى کانادا و لندن جهت مشارکت‌هاى نفتى خارجى براى انجام عمليات اکتشاف به مناقصه گذاشت. کوبا کار اکتشاف نفت را در گذشته با کمک مالى و مشاور فنى شوروى سابق با هزينه سالانه معادل ۶۰ ميليون دلار انجام مى‌داد که اين عمليات پس از تجزيه شوروى متوقف شد. اين کشور در سال ۱۹۹۰ يک قرارداد در زمينه اکتشاف نفت با شرکت توتال (Total) فرانسه امضاء نمود و شرکت‌هايى ديگر به مشارکت پرداختند. در حال حاضر روزانه ۲۰ هزار بشکه در روز استخراج ۴۰% سوخت در توليد برق و بخشى براى نياز سوختى صنايع نيکل، بلورسازى و سيمان تأمين مى‌نمايد.
در سال ۱۹۹۱ که سرمايه‌‌گذارى خارجى عمدتاً در منابع توريسم صورت مى‌گرفته رو به کندى نهاده و کاهش يافت و در سال ۱۹۹۳ دچار رکود گرديد. شرکت پترو برالى برزيل که به تحقيقات در کوبا پرداخته بود نهايتاً اعلام کرده بود که سرمايه‌گذارى در زمينه اکتشاف نفت در کوبا با وجود احتمال ضعيف وجود حوزه‌هاى نفتى در آن بيهوده است.
پرداخت بدهى کوبا به شيلى
در سال ۱۹۷۲ بانک مرکزى شيلى مبلغ ۳۰ ميليون فرانک سوئيس به حساب بانک مرکزى کوبا از طريق شعبه لندن طرف شيليايى واريز نموده ‌‌بود. در هنگام استقرار دولت نظامى در شيلى درخواست اعاده پول مزبور شد و دولت فيدل کاسترو قانونى را تدوين و بتصويب رساند که بر مبناى آن تمامى بدهى‌هاى آن ‌کشور به شيلى و يا موجودى‌هاى شيلى در آن ‌کشور و يا نزد آن‌‌‌کشور فقط امکان بازپرداخت و عودت به يک حکومت دموکراتيک را پيدا نمود. پرداخت بدهى مزبور يکى از مواردى بود که دولت جديد (حکومت دوران دمکراسى در سال ۹۰) پس از استقرارش نزد کشور کوبا مطرح نموده و حتى بعنوان شرطى لازم براى هرگونه گفتگويى در جهت استقرار روابط بين شيلى و کوبا از آن ياد شد.
يکى از مسئولان دولت کوبا در خصوص پرداخت اين بدهى معوقه از رضايتمندى دولت نيز ياد کرد وى در خصوص تحريم اقتصادي، تجارى و مالى تحميلى از سوى ايالات متحده عليه کوبا، متذکر شد که اين بحث و طرح آن در چهل و هفتمين اجلاس عمومى سازمان ملل موضوعيت ندارد.

توريسم منبع جديد ارزى براى کوبا
کوبا جزيره‌اى است که جاذبه‌هاى توريستى فراوان داشته و در زمستان‌ها که هواى اروپا و آمريکا سرد و برفى و يخبندان مى‌باشد با آب و هواى استوايى مخصوص در زمستان‌ها براى توريست‌ها جاى مناسبى است. کشور کوبا بخصوص از سال ۱۹۷۸ به بعد صنعت توريسم را تقويت نموده است و چون يکى از منابع مهم درآمد ارزى کشور، همين توريسم مى‌باشد، لذا اين صنعت در حال رشد و توسعه است، اگر چه برابر منابع آماري، نرخ رشد درآمد ارزى از حمل توريسم، حدود ۳۰% مى‌باشد ولى اين رقم خيلى کمتر از پتانسيل طبيعى کوبا به نظر مى‌رسد. زيرا بعنوان مثال در سال ۱۹۹۱ کشورهاى حوزه درياى کارائيب ميهماندار حدود ۹ ميليون نفر توريست بوده‌اند که از اين رقم تنها ۴۲۵،۰۰۰ نفر توريست به کوبا آمده‌اند. در حاليکه پورتوريکو با هتل‌هاى داراى ۱۰،۰۰۰ اتاق، پذيراى ۲،۶۰۰،۰۰۰ توريست بوده که قريب ۴/۱ ميليارد دلار براى پرتوريکو درآمد داشته است. البته در سال ۱۹۵۷ يعنى قبل از انقلاب کوبا حدود ۲۷۰،۰۰۰ نفر توريست از کوبا، ديدار داشته‌اند که خيلى بيش از توريست‌هاى وارده به پرتوريکو در آن سال بوده و اغلب آن توريست‌ها آمريکايى بوده‌اند.

بهرحال بنا به اظهارنظر مقامات مسئول در کوبا، صنعت توريسم، پس از شکر و بيوتکنولوژى سومين صنعت مهم کوبا مى‌باشد و کوبا هفدهمين کشورى است که به انجمن روابط عمومى آمريکاى لاتين، پيوست و توافق مزبور در مقر مؤسسه مزبور در برزيل حاصل گرديد. و بدين‌طريق اين شرکت‌هاى کوبايى مى‌توانند آموزش‌هاى جهانگردى را دريافت و به بانک اطلاعاتى توريستى اين مؤسسه براى رونق صنعت جهانگردى خود دسترسى پيدا کنند. کوبا در سال ۱۹۹۱، ۲۵۰ ميليون دلار درآمد ارزى از محل توريسم داشت و تا سال ۱۹۹۵ توانست پذيراى يک ميليون توريست خارجى باشد که براى اين منظور، ۳۵،۰۰۰ اتاق براى جهانگردان را برنامه‌ريزى کرده بود.
آقاى انريک روديگز معاون کل توريستى کوبا در نشست ششم فدراسيون جهانى آژانس‌هاى توريستى و مسافرتى در شهر کانکوم در کشور مکزيک اظهار داشت که کوبا در حال حاضر ۱۸،۰۰۰ محل اقامت در هتل‌هاى خود داشته و ۱۰ تا ۱۵ميليون دلار را جهت توسعه امور صنعت توريسم تخصيص داده و در نظر گرفته است. براساس يک گزارش غيررسمى کوبا براى بدست آوردن ۶۰۰ ميليون دلار درآمد از محل جهانگردانى که اغلب از کشورهاى کانادا، مکزيک، آلمان، اسپانيا، ايتاليا و آرژانتين مى‌آيند برنامه‌ريزى کرده و در سال جارى با توجه به شرايط اقليمى و امکانات پزشکى خود و جاذبه‌هاى توريستى و زيبايى‌هاى طبيعى و سواحل مناسب انتظار دارد هزاران توريست به کوبا بيايند. البته همه اين‌ها مشروط بر اينست که کشور کوبا بتواند مشکلات اقتصادى داخلى و مدعيان خارجى و داخلى را پشت سرگذاشته و به راه خود ادامه دهد.

جاذبه‌هاى توريستى کوبا که اغلب در فهرست يونسکو نيز آمده است عبارتند از شهر هاوانا - ترينيداد و کارخانجات شکر - شهر سينفوگو در حدود ۳۰۰ کيلومترى شرق هاوانا و شهر سانتياگوى کوبا در قسمت شرقى کشور کوبا و نيز قسمت‌هايى از نقاط شمالى ايالت کاماگواى کوبا و بندر زيباى وارادرو، بطور کلي، جزيره کوبا قريب ۶۷ نقطه مناسب براى ايجاد مراکز توريسم دارد.

Asalbanoo
05-04-2007, 23:15
کشاورزى
اسپانيا در اوايل قرن ۱۶ براى اعمال سياست استعمارى خود مقرراتى وضع کرده بودند که مطابق آن با شرايطى به کارگران و متقابلاً به صاحبان القاب مقدارى از زمين‌هاى جزيره (که تحت مقررات حق نيروى دفاع به مالکيت پادشاه اسپانيا درآمده بود) را مى‌بخشيدند تا از آن استفاده کنند؛ ولى اين شرايط هم بدلايلى قابل اعمال نبود و ادامه نيافت و تغييرات فراوانى پيدا کرد. بعدها طى مبارزات سال‌هاى آخر قرن ۱۹ عليه تسلط استعمارى اسپانيا، زمين‌ها که روزگارى بطور گسترده بين مالکين جزء تقسيم شده بود در دست چند نفر متمرکز گرديد و کوبا مبدل به جامعه‌اى بى‌ثبات و صدمه‌پذير و داراى اقتصاد تک‌محصولي، متشکل از اجاره داران و کارگران روزمزد شد. يکى از جنبه‌هاى غيرعادى کشاورزى کوبا در زمان پيش از انقلاب اين بود که قسمت اعظم مزارع و کارخانه‌ها متعلق به کمپانى‌هاى آمريکايى بود. بالاخره دوره گسترده نفوذ آمريکائيان در کوبا که بدنبال استعمار قبلى اسپانيا آغاز شد؛ نتيجه‌اش برقرارى نظام اقتصادى لاتى فونديا يا روزمزدي با تمام بدبختى و نکبت‌هايش و رکود درآمد ملى کوبا بود.
اين جزيره دو ميليون آک‌مرتع و ۵۰ ميليون آک‌زمين غنى کشاورزى دارد؛ ولى اکثريت قريب به اتفاق ۶ ميليون ساکنان آن در فقر شديد بسر مى‌برند. سنگينى بار فقر مخصوصاً بر دوش کارگران روستايى بود. نيم ميليون از کارگران روستايى زندگيشان بسته به شکر بود و فقط در حدود ۱۰% آنها کار مداوم داشتند که از اين کار ساليانه حد متوسط ۴۵۰ دلار در مى‌آوردند؛ ولى بقيه طبق تقاضاى فصل کار شکر، سرکار مى‌رفتند و جمعاً ۶۵ تا ۱۰۵ روز کار مى‌کردند و ۱۰۰ تا ۲۰۰ دلار مزد مى‌گرفتند.
در سيستم لاتى فونديا نواحى وسيعى که در اختيار مالکين بود همه مورد استفاده قرار نمى‌گرفت در حالى که ۸۲% از کل زمين‌هاى کوبا زمين زراعتى بود فقط ۲۲% آن کشت مى‌شد. در تعداد زيادى از زمين‌هاى اربابى (لاتى فوندياها) که بزرگتر از ۲۵۰۰ آک بود در بيش از ۱۰% از تمام زمين، غله کشت نمى‌شد.
به رغم اين نسبت زمين قابل کشت کوبا به کل زمين موجود و درجه حاصلخيزى خاک آن در دنيا نظاير معدودى دارد اين کشور مجبور بود ساليانه مقاديرى برنج و لوبيا و چربى و دانه روغنى و روغن و پنبه و ذرت به بهاى تقريباً ۹۵ ميليون دلار به کشور وارد سازد.
سنديکاى کشاورزان کوچک
سنديکاى کشاورزان کوچک (ANAP) متشکل از کشاورزان مستقلى است که خارج از سيستم کشاورزى اشتراکى دولت عمل مى‌کنند. اهميت اقتصادى و سياسى آنها با اين حقيقت که در حدود يک پنجم از سرزمين‌هاى حاصلخير در کشور مالک هستند. تأکيد مى‌شود گرچه آنان بر روى بذرهاى ويژه‌اى مانند تنباکو - قهوه و سيبک بيشتر فعاليت دارند مانند ساير ارگان‌ها، (ANAP) نيز کانال ارتباطى است بين رژيم، بويژه (PCC) و اعضاى آن. علاوه بر اين (ANAP) يک فرصت مستقيم براى کشاورزان مستقل فراهم مى‌کند تا در فعاليت‌هاى سياسى و يکپارچگى انقلاب شرکت کنند.



شرايط ويژه‌اى که طى آن اعضاء (ANAP) قادر به ايفاى نقش هستند در قانون اساسى ۱۹۷۶ به رسميت و تصويب رسيد (اساس‌نامه‌هاى ۲ - ۲۰ و ۲۴) تنها آن اعضا از خانواده که بر روى زمين کار مى‌کنند، آن را به ارث خواهند برد (اساس‌نامه ۲۴) گرچه دولت امتياز برتر در خريد زمينى که به فروش گذاشته شده است دارد.
کشاورزان خصوصي، از دولت، کود، بذر و ابزار دريافت مى‌کنند. در عوض بايد درصدى از محصول خود را زير قيمت بازار به دولت بفروشند.
دوره کوتاه مدت بازار کشاورزان در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوايل ۱۹۸۰ سبب يک ثروت بادآورده براى کشاورزان مستقل گرديد (توليدات خود را با قيمت بازار فروختند) کوبا سعى کرده و مايل است تمام کشاورزان مستقل را به سمت پروژه‌هاى مالکيت دولتى جذب نمايد و براى ايجاد چنين انگيزه‌اى در آنان از تمهيداتى از قبيل سوبسيد و آئين‌نامه‌هاى رسمى استفاده مى‌نمايد. گرچه روش جارى تأثير شگرف خود را در سال‌هاى آتى نشان نخواهد داد.
دامدارى
دامدارى درکوبا در بدو ورود اسپانيايى‌ها اهميت داشت و توسعه پيدا کرد و اين توسعه تا آنجا انجاميد که دامدارى اولين منبع درآمد اسپانيايى‌ها شد.
هر سال، شمار بسيارى وام از مکزيک و اتازونى وارد مى‌شد و تا قرن ۱۸ در رديف اول رشته‌هاى درآمدساز آن روز بشمار مى‌رفت تا آن که در قرن ۱۹ اهميت خود را از دست داد و در سال‌هاى بعد از ۱۸۹۹ که جنگ استقلال خاتمه يافت مجبور بودند براى مصرف داخل کوبا از خارج دام وارد کنند. بعد از شکر و نيکل ماهيگيرى و ماهى در جهت صادرات مقام سوم را دارد.
جنگلدارى
%۲۵ زمين اين کشور شامل مناطق جنگلى است که اين جنگل‌ها داراى چوب‌هاى با ارزشى از قبيل ماهون و سَرو و همچنين چوب‌هاى خشک، فيبر، صمغ، رزين و روغن مى‌باشند.
چوب سرو براى ساخت جعبه‌هاى سيگار محلى مصرف مى‌شود و ماهون به ساير کشورها صادر مى‌گردد. در سال ۱۹۸۹، m ۱۸۲/۴ نهال کاشته شد که شامل درختانى از قبيل اکاليپتوس، کاج، ماهون، سرو و کازارينا مى‌گرديد.

Asalbanoo
05-04-2007, 23:16
جاده‌ها و خط آهن
کل خط آهن در سال ۱۹۹۰، Km ۱۴/۵۱ بوده است که Km ۹/۶۳۸ آن در استفاده صنعت شکر و Km ۴/۸۸۱ باقى‌مانده براى خدمات عمومى است. وزارت حمل و نقل مسئول تمام حمل و نقل‌هاى عمومى است.
طول کل جاده‌هاى سنگفرش در ۱۹۸۷، Km ۱۳/۱۱۲ بوده که Km ۵۷۵ آن ماشين‌رو بوده است؛ بزرگراه مرکزى از پناردل ريو از غرب تا سانتياگو، به طول Km ۱/۱۴۴ کشيده شده است. علاوه بر اين بزرگراه سنگفرش، تعدادى جاده‌هاى فرعى سنگفرش است؛ اما در ۱۹۸۵، Km ۳۳/۴۴۳ از کل جاده‌ها خاکى بود و بسيارى نيز فقط در فصل خشک توسط وسايط موتورى قابل استفاده بوده است.


خط هوايى خصوصى
چندين خط هوايى بين‌المللى در هاوانا در حال فعاليت است، از قبيل سانتياگو در کوبا، کاماگوى و وارادرو.

Asalbanoo
05-04-2007, 23:17
يکى از مشکلات کوبا تا قبل از انقلاب اسلامى سال ۱۹۵۹ مسئله بيکارى بود. در ۱۹۵۸ بيکارى ۱۶% کل نيروى کار را شامل مى‌شد. بعد از انقلاب اين ارقام کاهش يافت و به موجب آمار ۱۹۷۱ توزيع جمعيت فعال در اقتصاد کوبا به نسبت زير بوده است:

%۳۰ در کشاورزي، ۲۸% درصد در صنعت و ساختمان ۳۱% در تجارت و خدمات.

نيروى کار در کوبا از حدود سه ميليون کارگر تشکيل شده که بيش از نيمى از آن عضو کنفدراسيون کارگران کوبا مى‌باشند. در سال ۱۹۷۱ قانون کار توسط حکومت تصويب شد و به موجب آن همه مردان از ۱۷ تا ۶۰ سال و زنان از ۱۷ تا ۵۵ سال تعهد اجتماعى دارند که کار کنند و غيبت بيش از ۱۵ روز موجب مى‌شود که از شش ماه تا دو سال به اردوگاه‌هاى آموزشى فرستاده شوند. قبل از پيروزى انقلاب جامعه کوبا بر مبناى ثروت بدين ترتيب طبقه‌بندى شده بود: ۴% در طبقه ممتاز، ۱۸% در طبقه متوسط و بقيه در طبقه پايين. وجه تمايز طبقه ممتاز و طبقات ديگر را تحصيلات، خانواده، نوع کار، و ميزان ثروت تعيين مى‌کرد. پس از سال ۱۹۵۹ طبقه متوسط به ۵% تقليل يافت و طبقه ممتاز بکلى از بين رفت.حکومت سعى مى‌کند از بوجود آمدن يک طبقه ممتاز از ميان نخبگان کمونيست، با ندادن امتياز خاصى به اين افراد جلوگيرى نمايد.
فيدل کاسترو در سال ۱۹۶۶ اعلام داشت که اصلاحاتى که از نظر اجتماعى انقلاب در کوبا بوجود آورده بمراتب بيش از تحولى است که اتحاد براى توسعه کشورهاى آمريکاى لاتين ايجاد کرده است. عليرغم کاهش توليد ملى اين ادعا از نظر توزيع عادلانه درآمد تا حدى صحت دارد. قبل از فيدل کاسترو سطح زندگى در روستا بسيار پائين‌تر از سطح زندگى مناطق شهرى بود و طبق بررسى که در سال ۱۹۵۶ انجام شد روستانشينان که بيش از دو سوم جمعيت کوبا را تشکيل مى‌دادند فقط ۱۰% کل درآمد ملى را تصاحب مى‌کردند و ۱% از مالکان عمده بيش از ۴۷% مزارع را در اختيار داشتند. طبق آمارهاى موجود بعد از سال ۱۹۵۹ روستائيان از آموزش بهتر و امکانات بهداشتى و خانه‌سازى استفاده مى‌نمايند. بعلت کمبود بعضى از مواد غذايى اصلى از سال ۱۹۶۲ برنامه جيره‌بندى بمورد اجرا گذارده شده است.

Asalbanoo
05-04-2007, 23:19
اتحاد سياسى و ايدئولوژيک کوبا با شوروى و کشورهاى سابقاً سوسياليست اروپا از دهه ۶۰ تا اواخر دهه ۸۰ همکارى و هماهنگى نزديک نظامى را نيز در بر مى‌گرفت؛ اما فاصله جغرافيايى بين کوبا و آن کشورها از عواملى بود که مانع از پيوستن هاوانا به پيمان ورشو گرديد. اين پيمان که در تاريخ ۱۴ مه ۱۹۵۵ با هدف ايجاد توازن نظامى و استراتژيک بين و بلوک سرمايه‌دارى و سوسياليستى در ورشو پايتخت لهستان ايجاد گرديده بود در اواسط سال ۱۹۹۱ به اين نتيجه رسيد که ديگر اردوگاهى سوسياليستى باقى نمانده است و از اينرو هدف مشترکى براى دفاع وجود ندارد. در اول آوريل ۱۹۹۱ پيمان ورشو رسماً منحل گرديد. پس از آن بعضى از کشورهاى عضو آن با شتاب خواستار ملحق شدن به پيمان ناتو گرديدند از نظر کوبا انحلال اين پيمان ضربه سنگينى بر شوروى وارد آورد و اين کشور را در مقابل ناتو تنها گذاشت؛ بدون اينکه يک سيستم امنيت براى تضمين صلح در اروپا وجود داشته باشد و نيز ضربه سنگينى به کشورهاى جهان‌سوم است که مواجه با جهانى تک قطبى مى‌باشند که ايالات‌متحده بعنوان ابر قدرت به ايجاد نظم سياسى بين‌الملل مورد دلخواه خود مبادرت مى‌ورزد.
البته انحلال پيمان ورشو و نيز ناپديد گرديدن کومکون نتيجه طبيعى تحولات عميق اروپاى‌ شرقى بسمت نظام سرمايه‌دارى است. کوبا بيش از هر کشور ديگرى در معرض خطر تجاوزگرى سياسى و نظامى آمريکا قرار دارد چراکه توازن جهانى به نفع آمريکا برهم خورده و به مانند گذشته قدرت بازدارنده‌اى وجود ندارد. حساسيت کوبا بيش از صدمه نظامى متوجه اثرات ناپديد شدن اتحاد اقتصادى سوسياليستى در قالب کومکون مى‌باشد چراکه رژيم کوبا سياست دفاع نظامى خود را مبتنى بر مفاهيم و اصولى که بيشتر منطبق بر خصوصيات و نيازهاى کشور مى‌باشد ساخته است. اگرچه کمک کوبا در مناقشات نظامى که شوروى غيرمستقيم درگير آن بوده غيرقابل انکار است؛ اما اين کشور در ساختار پيمان ورشو نقشى فرعى داشته است. دخالت نظامى کوبا در مناقشات جنوب‌غربى آفريقا بين سال‌هاى ۱۹۸۸ - ۱۹۷۵ و گسيل ۵۰ هزار نيرو به آنگولا براى دفع تهاجم آفريقاى‌جنوبي، در تعقيب استراتژى شوروى در ايجاد و تقويت يک متحد جديد در آفريقا و تضعيف نفوذ منطقه‌اى يک متحد آمريکا بوده است.

همچنين اعزام نيروهاى کوبا به اتيوپى در سال ۱۹۷۷ براى کمک در مقابله با تهاجم سومالى نمايش ديگرى از نقشى بود که در مبارزه عليه امپرياليسم به کوبا واگذار شده بود. براى ارتش شوروى و نيروهاى پيمان ورشو درگيرى مستقيم در اين جنگ‌ها غيرممکن بود چراکه اوضاع بين‌المللى را بسيار پيچيده مى‌کرد بعلاوه از نظر آنها کارى غيرضرورى و اسباب زحمت بود. کوبا مجرى طرح استراتژيکى مسکو بود. در تاريخ ۲۵ فوريه ۱۹۹۱ وزراى دفاع و امور خارجه کشورهاى عضو پيمان ورشو پروتکلى را امضاء نمودند که براساس آن در تاريخ ۳۱ مارس ۱۹۹۱ کليه موافقت‌نامه‌هاى نظامى منعقده در چارچوب پيمان فسخ گرديد، قبلاً و در تاريخ سوم اکتبر ۱۹۹۰ با کامل شدن اتحاد دو آلمان يکى از اعضاى اين پيمان از آن خارج شده بود. در اجلاس فوق‌العاده مجمع مشاوره‌اى و سياسى پيمان ورشو اختلاف نظرهاى گسترده‌اى بين شرکت‌کنندگان وجود داشت که عبارت بودند از شوروي، مجارستان، چک اسلواکي، لهستان، رومانى و بلغارستان؛ برحسب تعهدى که اين کشورها قبلاً داده بودند تنها متن کلى پروتکل فوق را انتشار دادند متن کامل آن عمدتاً بنا به اصرار و فشار شوروى براى مخفى و سرّى نگهداشتن آن به دلايل نظامى منتشر نگرديد.

کشورهاى امضاء کننده پروتکل موردنظر متقاعد شده‌اند که آينده امنيت نظامى اروپا بايد بر سيستمى مبتنى بر موافقت‌نامه‌هاى دوجانبه و چندجانبه‌اى که منعکس کننده واقعيت قاره اروپا باشد پايه‌ريزى گردد.

Asalbanoo
06-04-2007, 22:27
مجلس ملی قدرت خلق
حکومت
در بيست‌و‌هفتم اکتبر سال ۱۴۹۲ کريستف کلمب براى اولين بار سواحل‌شرقى جزيره کوبا را کشف کرد. در آن زمان اقوام سرخ‌پوست تاينو و سيونه به در کوبا سکنى داشتند که تعداد آنها به يک ميليون تن مى‌رسيد. پس از کشف، نواحى داخلى آن نيز پوشيده شد و در سال ۱۵۱۱، اسپانيايى‌ها در آن مستعمره خود را داير کرده و به استعمار مردم پرداختند. بتدريج با کاهش جمعيت بومى جزيره اسپانيا شروع به وارد کردن برده‌هاى سياه آفريقايى کردند. شهر هاوانا (هاوان) از سال ۱۵۹۰ به بعد مرکز عمده کارخانه‌ها کشتى‌سازى در آنتيل شد و کوبا که به مرواريد جزاير آنتيل معروف شده بود مرکز اجتماع کشتى‌هاى حامل غنائمى بود که از دنياى جديد به دست مى‌آمد. دريانوردان فرانسوى و انگليسى پيوسته براى اسپانيايى‌هاى مقيم کوبا ايجاد مزاحمت مى‌کردند.

ديرى نپاييد که سرخ‌پوستان بومى کوبا از بين رفتند. قرن هفدهم در کوبا با گسترش دامنهٔ دامدارى و توسعهٔ کشت نيشکر و توتون همراه بود اشغال موقت هاوانا به وسيلهٔ انگليس‌ها در نيمه دوم قرن هفدهم نتيجه رقابت‌هاى شديدى بود که بين قدرت‌هاى بزرگ اروپايى آن زمان وجود داشت و در همان زمان کشت نيشکر، کارگران سياه‌پوستى را که تعدادشان به يک ميليون نفر برآورد مى‌شد به کوبا جلب کرد. با وجود آزادى‌هاى نسبى که در اوايل قرن نوزدهم براى مردم کوبا به وجود آمد برخوردهاى عمال ادارى اسپانيايى حاکم و مردم جزيره دائماً رو به تزايد بود و نهضت آزادى و استقلال طلبى همانند ساير مستعمرات اسپانيا در آمريکاى لاتين آغاز و در روند خود شدت يافت. کوبا در حقيقت آخرين کشور آمريکاى لاتين بود که کوشش خود را براى خروج از يوغ استعمار اسپانيا آغاز کرد.
مبارزه کوبايى‌ها براى کسب استقلال از امپراطورى اسپانيا در بين سال‌هاى ۹۸-۱۸۲۰ با فراز و نشيب‌هاى متوالى ادامه يافت. پس از مرگ فرديناند هفتم پادشاه اسپانيا در سال ۱۸۳۳ فرمانداران کوبا يک حکومت اختناق و وحشت برقرار نموده و شورش‌ها و نهضت‌هاى استقلال طلبانه را بيرحمانه و به شدت سرکوب نمودند. هزاران کوبايى به آمريکا پناهنده شده و انجمن‌هاى سرى تشکيل دادند و از آنجا قيام‌هاى نسبتاً بى‌ثمرى را سازمان مى‌دادند. در دههٔ هفتم قرن نوزدهم رهبران جدى‌ترى نظير کارلوس مانوئل دوسيدس و آليگرا ظاهر شدند و در رأس يک سلسله جنگ‌هاى چريکى قرار گرفتند که ده سال به طول انجاميد (جنگل‌هاى ده ساله در بين سال‌هاى ۷۸-۱۸۶۹) معذلک تسلط اسپانيا باقى ماند.
در قرن نوزدهم آمريکا بارها تمايل خود را به ضميمه کردن کوبا به خاک خود در اعلاميه‌هايى اظهار داشته بود که جنگل‌هاى انفصال ايالات‌متحده آنرا به تأخير انداخت؛ ولى در سال ۱۸۹۵ اين فکر مجدداً رشد يافت در همان سال شورش مجدد کوبايى‌ها برعليه استعمار اسپانيا به رهبرى خوزه دومارتى آغاز شد. در حاليکه افکار عمومى ملت آمريکا به نفع انقلابيون بود. انجمنى از مهاجران در آمريکا تشکيل شد. با قتل خوزه دومارتى بدست قواى دولتى کوبا همزمان او و مردم کوبا سر به شورش برداشتند و طى دوسال اسپانيا ۳۰۰،۰۰۰ سرباز را در مقابل ۲۵،۰۰۰ انقلابى مسلح آماده نمود در ماه مه سال ۱۸۹۷ مک کينکى رئيس جمهور وقت آمريکا از دولت اسپانيا خواست تا به اين نزاع و اختلاف خاتمه دهد. در حاليکه دولت اسپانيا پيش از اين درخواست، خود تصميم به اعطاء خودمختارى تدريجى به کوبا را داشت. ليکن اين تصميم با مخالفت اسپانيولى‌هاى مقيم کوبا روبرو شد.
در پانزدهم فوريه ۱۸۹۸ کشتى زره‌پوش لومين (متعلق به نيروى دريايى آمريکا) که به سواحل کوبا وارد شده بود با تمام سرنشينانش در بندر هاوانا منفجر گرديد. همين امر بهانه‌اى بود براى دخالت آمريکا و آغاز جنگ کوتاه‌مدت اسپانيا با آمريکا؛ تجهيزات جنگى اسپانيا در خليج سانتياگو منهدم شده و آمريکائيان در شانزدهم ژوئيه به هاوانا حمله بردند. سرانجام اسپانيا تسليم شد و معاهدهٔ پاريس که در دهم دسامبر ۱۸۹۸ ميان طرفين جنگ انعقاد يافت، کوبا و همچنين فيليپين، پورتوريکو و گوام را به آمريکا واگذارى نمود. پس از خروج اسپانيولى‌ها، تا سه سال بوسيله فرمانداران آمريکايى (و به کمک سرمايه‌داران داخلي) اداره مى‌شود، قانون اساسى جديد که در سال ۱۹۰۳ به تصويب رسيد به درخواست دولت آمريکا، متضمن ماده‌اى بود که به واشنگتن حق مى‌داد براى تضمين جان مال اتباع آمريکا، در کوبا دخالت کند. همچنين برطبق اين قانون آمريکا داراى امتيازات ديگرى در کوبا مى‌شد، از جمله دارا بودن پايگاه دريايى گرانتانامو، به اين ترتيب اشغال نظامى کوبا از سوى آمريکا گسترش يافت و مزارع، پالايشگاه‌ها، راه‌هاى آهن و کارخانجات بدست سرمايه‌داران آمريکايى افتاد.
طى سه دههٔ اول قرن بيستم تفنگداران دريايى آمريکا بارها به بهانهٔ دفاع از جان و مال آمريکايى‌هاى مقيم کوبا، در اين کشور مداخله کردند و اين خود دامن زنندهٔ شورش‌هاى مردم بر ضددولت دست نشانده بود. از سال ۱۹۲۵کوبا استقلال بيشتر از آمريکا بدست آورد. تا آن زمان روساى جمهور اين کشور تحت نظر مستقيم واشنگتن عمل مى‌کردند. در سال ۱۹۲۵ (ماچادو) به رياست جمهورى کشورى که تمام خاکش در اختيار مؤسسات آمريکايى و مردمش گرسنه و بعضى بيکار بودند رسيد. شيوه‌هاى حکومتى وى بر محور ديکتاتورى و فساد استوار بود در آن دوران‌ها در کوبا پس از برداشت محصولي، در فصل بيکارى گرسنگى بيداد مى‌کرد و رواج فساد و قمار در تمام کوبا به چشم مى‌خورد ماکادو با ايجاد ترور و وحشت و شکنجه و اعدام محکوم مى‌کرد و پياپى از آمريکا وام دريافت مى‌داشت. در دهه‌هاى دوم و سوم قرن حاضر عرضهٔ فراوان شکر و ساير فرآورده‌هاى آن از سوى آمريکا در بازارهاى جهانى عواقب زيانبارى براى صادرات شکر کوبا پيش آورد. وام‌هاى آمريکا نيز نتوانست ورشکستگى کوبا را جبران کند در دورهٔ حکومت ماچادو، کوبايى‌ها از شيوه حکومت استبدادى خسته شده و انجمن‌هاى سرّى را در هاوانا احياء کردند و کميته‌هاى پناهندگان کوبايى در ميامى ظاهر شد.
افسران جوان به صف ناراضيان پيوستند و دانشجويان هاوانا به تظاهرات پرداختند تا بالاخره فشار مقامات ارتش موجب شد که ماکادو در اوت ۱۹۳۳ به جزاير بر موادا فرار کند. در دوازدهم اوت کارلوس مانوئل دوسيرس به رياست جمهورى رسيد در همين دوران حزبى از طبقه متوسط کوبا بنام ABC تشکيل يافت که داراى فعاليت‌هاى مخفى و زيرزمينى بود. در سال ۱۹۳۴ روزولت رئيس جمهور وقت آمريکا دوره جديدى را در روابط آمريکا و کوبا گشود وى مداخله مستقيم در امور کوبا را کنار گذاشت. سهميه شکر از کوبا را افزايش و مقررات گمرکى را به نفع کوبا تغيير داد. از اين پس نفوذ باتيستا در اداره امور بيشتر شد. در آن زمان يکى از مشکلات کوبا کمبود کارگر در فصل برداشت نيشکر و بيکارى فراوان در فصل‌هاى ديگر بود. در انتخابات رياست جمهورى سال ۱۹۴۰ يکى از نامزدها باتيستا بود که به پيروزى دست يافت او در پايان حکومتش در سال ۱۹۴۴ از کار کناره گرفت و به فلوريدا رفت ولى کمى بعد مراجعت نمود و دوباره برامور کشور مسلط شد در اين زمان رئيس جمهور اسعى پريوسوکاراس بود.
باتيستا در سال ۱۹۵۲ قبل از انتخابات کودتا کرد و قدرت را در کشور بطور مطلق در دست چهار سازمان در دوران حکومت او در مبارزات آزادى‌خواهانه فعاليت مى‌کردند. اين سازمان‌ها عبارت بودند از: سرويس اطلاعات نظامي، دفتر سرکوب فعاليت‌هاى کمونيستي، پليس مخفى و پليس ملي. باتيستا در تمام مدت حکومت سعى مى‌کرد با ايجاد ثبات، خللى در کار کشتزارهاى بزرگ نيشکر و ديگر مؤسسات آمريکايى پيش نيايد. سرتاسر کوبا پر از فساد جنسي، قمار و انحرافات اخلاقى بود. شورشيان کم‌کم با استفاده تبليغات از اين همه فساد، قدرت گرفته و شروع به نبردهاى بزرگترى کردند. مهمترين رهبر شورشيان فيدل کاسترو، ارنستوچه گوارا و رائول کاسترو (برادر فيدل)، اسکا آنکاد و خوزه سوارز بودند. در دوم دسامبر سال ۱۹۵۶ کاسترو مخفيانه با يک گروه چريکى وارد کوبا شد که در اولين برخورد مسلحانه به غير از ۱۲ نفر بقيه دستگير يا کشته شدند فيدل کاسترو قواى خود را در کوه‌‌هاى مائسترا مستقر ساخت و آنجا را تبديل به مرکز حملات خود نمود.

در روز نهم ژانويه فيدل کاسترو وارد هاوانا شد و مورد استقبال صدها هزار تن از مردم قرار گرفت در پانزدهم فوريه سال ۱۹۵۹ فيدل کاسترو نخست‌وزير شد و مقام رياست جمهورى از بين رفت. به اين ترتيب کاسترو از آن زمان تاکنون رهبرى کوبا را بر عهده داشته است. در سال ۱۹۶۰ با مسافرت آقاى ميکويان معاون نخست‌وزير روسيه به کوبا، اولين قرارداد شکر بين روسيه و کوبا به امضاء رسيد و در همان سال روابط سياسى بين دو کشور برقرار شد. و متعاقب آن کاسترو تمامى اموال شرکت‌هاى آمريکايى و انگليسى را ملى اعلام کرد. کاسترو در فوريه سال ۱۹۵۹ اشاره به اين مسئله کرد که ما کمونيست نيستيم و نمى‌خواهيم قرارداد خود را با آمريکا در مورد پايگاه دريايى لغو کنيم و سرمايه‌هاى خارجى را ملى نخواهيم کرد اما کاسترو در سال ۱۹۶۱ رسماً اعلام نمود که به کمونيسم گرايش داشته و درصدد ايجاد يک مدينه فاضله (Perfect Society) مى‌باشد. اهم اقدامات کاسترو: لغو مالکيت خصوص؛ ملى نمودن اموال و سرمايه‌هاى شرکت‌هاى خارجي؛ تدوين برنامه اقتصادى بر مبناى مارکسيسم لنينيسم.
اصلاحات اجتماعى شمال: الف: رفع مشکل بيسوادى و ارتقاء سطح‌ آموزش؛ ب: رونق وضع بهداشتي؛ ج: ترويج فرهنگ ورزش و توسعه تکنيک آن.
و اما در پايان جنگ سرد (۱۹۸۹) همزمان، گرايش جهان به سمت تک‌قطبى و در پى آن نظم نوين جهانى به سردمدارى آمريکا، نويد داده شد. ولى پس از تحولات عمده چندي، سواى تحولات اروپاى‌شرقى و فروپاشى شوروى سابق، در اکناف جهان رنگ و بوى نداى قبلى را کم‌رنگ نمود. و اين کم‌رنگى با بروز قطب‌هاى اقتصادى جديدى در جهان نظر آلمان و ژاپن و چين، هويداتر گشت. در اين پروسه، از شاخصه‌هاى عمده بروز تحولات در بلوک شرق و شوروى يعني؛ ۱. رژيم‌هاى مبتنى بر ايدئولوژى مارکسيسم، ۲. تک‌حزبى بودن، ظن تسرى تحولات به کشورهاى هم‌شاخصه فوق را قوت مى‌بخشيد. کشورهاى چين، کره‌شمالي، کوبا، ويتنام، ليبى و تانزانيا و ... را مى‌توان دراين راستا برشمرد که احتمال اتخاذ روش‌هاى اصلاحى به مثابه آنچه در کشورهاى بلوک شرق صورت پذيرفت، مى‌رفت.
پس از مرور زمان هرچند اين کشورها متأثر از اين تحولات گرديدند، ولى عمق اين تأثير چندان قوى نبود، که همان روش‌هاى متخذه در بلوک شرق را اتخاذ نمايند. بلکه اين کشورها با حفظ شاخصه‌هاى اصلى خود، بنحوى به اصلاح روحى (فرهنگي) روى آوردند. چرا که عوامل بروز و ايجاد جامعه سوسياليستى در بلوک شرق با اين کشورها، متفاوت بود و همين امر موجب ايجاد فاصله در امر تحولات اين کشورها گشت.

Asalbanoo
06-04-2007, 22:32
دولت محلی (استانداری)
هیئت وزرا

مجمع ملى نيروى مردمى ارگان قدرتمندى و عالى دوست است و تنها ارگانى است که حق قانون‌گذارى و اجراى قانون را دارد و متشکل است از : نمايندگان بالاى ۱۸ سال، که از طريق رأى گيرى آزاد، مستقيم و مخفيانه براى مدت ۵ سال انتخاب مى‌شوند. تمام شهروندان کوبايى که ۱۶ سال يا بيشتر داشته باشند و به استثناى آن عده که عقب‌ماندگى ذهنى يا مجرم هستند حق رأى دارند. مجمع ملى نيروى مردمى هر ساله دو جلسه عادى برگزار مى‌کند و جلسه ويژه بر مبناى درخواست يک سوم تعداد وزارء و يا شوراى دولتى و واقع مورد نياز تشکيل مى‌گردد و در هر جلسه بيش از نيمى از تعداد کل نمايندگان بايد حضور داشته باشند. تمام تصميمات توسط مجمع، بجز آنهايى که مربوط به اصلاحات قانون اساسى است از طريق رأى اکثريت اخذ مى‌گردد. افراد حوزه انتخاباتى هر نماينده هر زمان که بخواهند حق ملاقات با نماينده خود را دارند.
مجمع ملى نيروى مردمى وظايف زير را عهده‌دار است:
اصلاح قانون اساسي؛ تصويب، تغيير و لغو قوانين؛ کنترل بر تمام ارگان‌هاى دولتى و کشوري؛ تصميم‌گيرى در مورد مشروطيت قوانين و احکام؛ الغاى قوانين تصوب شده توسط شوراى دولتى و هيئت وزرا؛ بررسى و تصويب برنامه‌هاى توسعه اقتصادى و اجتماعي، بودجه کشورى سيستم‌هاى مالى و اعتباري؛ تصويب رئوس کلى سياست داخلى و خارجي؛ تصويب و لغو پيمان‌هاى بين‌الملي: اعلام جنگ، پذيرش پيمان صلح؛ تصويب تقسيمات ادارى کشور؛ انتخابات رئيس جمهور: معاون اول رئيس جمهور، معاون اول رئيس جمهور، معاون‌هاى رئيس جمهور و ساير اعضاى شوراى دولتي؛ انتخاب رئيس، معاون و منشى مجمع ملي؛ انتصاب هيئت وزرايى پيشنهادى رئيس جمهور از شوراى دولتي؛ انتخاب، رئيس، معاون و ساير قضات دادگاه عالى مردمي؛ انتخاب رئيس ديوان عالى کشور و قائم مقام رئيس و ديوان عالى کشور؛ موافقت با عضو عمومي؛ اعلام برگزارى انتخابات.
رئيس مجمع ملى داراى وظايف زير است: اداره جلسات مجمع، تعيين زمان جلسات عادي، پيشنهاد پيش‌نويس دستور جلسه، امضاى آگهى‌هاى رسمي، سازماندهى کميسيون‌هاى مجمع، حضور در جلسات شوراى دولتي.
شوراى دولتى از ميان اعضاى ملى انتخاب مى‌شود و شامل رئيس، يک معاون اول، پنج معاون و يک منشى و بيست‌وسه عضو ديگر مى‌باشد. با تشکيل هر دوره جديد مجمع ملي، اختيارات شوراى دولتى به پايان مى‌رسد. تمام تصميم‌گيرى‌ها از طريق آراء اکثريت صورت مى‌پذيرد و اين شورا پاسخگويى اعمال خود در مجمع ملى است. شوراى دولتى وظايف زير را عهده‌دار است:
درخواست جلسات ويژه مجمع ملي؛ تعيين زمان انتخابات براى مجمع جديد؛ صدور قوانين مصوبه در فاصله زمانى بين جلسات مجمع ملي؛ صدور فرمان بسيج در شرايط جنگى و تصويب پيمان‌هاى صلح هنگامى که مجمع در حالت تعطيل موقتى است؛ صدور دستورالعمل‌هاى دادگاه‌ها و دفتر رئيس ديوان عالى کشور؛ نصب و عزل سفراى کوبا در خارج به پيشنهاد رئيس مربوطه؛ قبول يا عدم به رسميت شناختن نمايندگان ديپلماتيک ساير کشورها در کوبا؛ لغو آن دسته از قوانين و مواد هيئت وزراء که مغاير با قانون اساسى است؛ الغاى نتايج و مصوبات کميته اجرايى سازمان‌هاى محلى نيروى مردمى که با قانون اساسى يا قوانين و احکام صادره از ارگان‌هاى ارجح‌تر مغايرت دارد! رئيس شوراى دولتي، در واقع رئيس دولت و کشور است و در تمام زمينه‌ها شوراى دولتى عاليترين نماينده دولت کوبا محسوب مى‌گردد.
رئيس شوراى دولتي، رئيس دولت و رئيس کشور است. هيئت دولت داراى وظايف زير است:
هدايت خط مشي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي، علمي، اجتماعى و دفاع، طبق مقررات مجمع ملي؛ پذيرش پيشنهادها و پيمان‌هاى بين‌المللي؛ پيشنهاد پروژه‌هاى مربوط به برنامه توسعه عمومى و در صورت تصويب، نظارت در انجام آن؛ هدايت سياست خارجى و تجارى تنظيم لايحه‌هاى دولتى و تسليم آنها به مجمع ملي؛ تنظيم پيش‌نويس بودجه کشور؛ هدايت ادارات عمومي، اجراى قانون، اعلام احکام و نظارت دفاع امنيت ملي.
دولت محلى (استاندارى)
کشور به ۱۴ ايالت و ۱۶۹ شهر يا بخش تقسيم شده است که هفت ايالت آن شامل پيناردل‌ريو، هابانا، سيوداددولاهابانا، ماتانزاس، ويلاکلارا، سن‌فوژه، سنکتى سپريس مى‌باشد.
رأى دادن براى نمايندگان مجمع شهرى به شکل مستقيم، مخفيانه و داوطلبانه انجام مى‌گيرد. تمام شهروندان بالاى ۱۶ سال حق رأى دارند و تعداد نمايندگان هر مجمع متناسب با شمار جمعيت است.
در صورت غيبت، بيمارى يا مرگ رئيس شوراى دولتي، معادن اول مسئول است وظايف رئيس دولت را تقبل نمايد.
هيئت وزرا
هيئت وزراء عالى‌رتبه‌ترين ارگان اجرايى و ادارى است و متشکل از رئيس دولت و کشور، رئيس جمهور، معادل اول، معاون‌ها، وزراء، منشى و ساير اعضا که طبق قانون تعيين و مشخص مى‌شوند. کميته اجرايى آن شامل رئيس، معاون اول، معاون‌ها و ساير اعضاى هيئت وزراء است که توسط رئيس جمهور انتخاب مى‌شوند.
مجامع شهرى و ايالتى نيروى مردمى از طريق آراء، آزاد، مستقيم و مخفى انتخاب مى‌شوند. نامزدهاى کميته اجرايى ايالتى و شهرى توسط کميسيون که رياست آن به عهده نماينده ارگان رهبرى حزب کمونيست و شامل نمايندگان جوانان، کارگران، کشاورزان، انقلابيون و سازمان زنان مى‌باشد به مجمع مربوطه معرفى مى‌شوند. جلسات عادى و فوق برنامه مجامع محلى نيروى مردم بطور علنى برگزار مى‌شود و براى اخذ تصميمات و قانونى محسوب شدن جلسات حضور بيش از نيمى از اعضا ضرورى است. تصميمات از طريق رأى اکثريت تصويب مى‌شود.

Asalbanoo
09-04-2007, 10:45
روابط با کشورها
دیدگاه کلی آمریکا نسبت به کوبا

بنابه تحليل صاحب‌نظران آمريکايى کوبا چند سال آينده را در حالت بى‌ثباتى و بحران اقتصادى بسر خواهد برد؛ زيرا قانون توريچلى به علت عدم تبعيت اروپا و آمريکاى لاتين و ديگر کشورها و رأى قاطع سازمان ملل تأثير مهمى بر اقتصاد کشور وارد نساخته است.

Asalbanoo
09-04-2007, 10:46
روابط با قزاقستان
روابط با قرقیزستان
روابط با ارمنستان
روابط با فرانسه
روابط با جمهوری آذربایجان
روابط با ازبکستان
روابط با بولیوی
روابط با قزاقستان

کوبا در بين جمهورى‌هاى آسيايى مشترک‌المنافع بهترين و بيشترين روابط را با قزاقستان دارد، مهمترين اقلام مورد مبادله دو کشور شکر است. کوبا در سال گذشته قراردادى در اين زمينه با آن کشور امضاء نمود که براساس آن نيم‌ميليون تن نفت از آن جمهورى دريافت داشت. بنابه ادعاى طرف کوبايى صادرات، غله، فلزات از جمله قلع براى ساخت قوطى کنسرو و مواد غذايى کنسرو شده قزاقستان مورد توجه و علاقه کوبا است. در عوض کوبا مى‌تواند نياز آنها به شکر را تأمين نمايد. مشکل عمده در انجام اين مبادله عدم دسترسى قزاقستان به درياست. بناچار مبادلات خود را از طريق بنادر روسيه و يا اوکراين انجام مى‌دهد. کوبا در اين جمهورى يک دفتر تجارى دارد. اين کشور ارزيابى مثبتى از رژيم و ثبات سياسى جمهورى مذکور دارد.
روابط با جمهورى آذربايجان
کوبا در سال گذشته به ارزيابى شکر با نفت جمهورى آذربايجان پرداخت. مردم اين جمهورى تنها شکر سفيد مصرف مى‌نمايند. بنابه گفته مقامات کوبايى جمهورى آذربايجان پيشنهاد انجام مبادله از طريق ايران را ارائه داد. کوبا نيز از اين امر استقبال نموده و سه راه‌حل را پيشنهاد داد.
۱. احداث کارخانه تصفيه شکر در جمهورى آذربايجان
۲. نفت را از طريق ايران به کوبا تحويل نمايند و شکر را از طريق مشابه به جمهورى آذربايجان ارسال دارد.
۳. شکر در کوبا و يا در قرقيزستان تصفيه شده و تحويل جمهورى آذربايجان گردد.
توافقى در اين زمينه بين طرفين صورت گرفت که با وجود جنگ و درگيرى در آن منطقه عملى نشد. کوبا نسبت به خريد پنبه از جمهورى آذربايجان اظهار علاقمندى نموده است. اين کشور تصميم دارد فردى را در کوبا مأمور نمايد تا در صورت مساعد شدن زمينه، توافق مذکور را به جريان اندازد.
روابط با قرقيزستان
اين جمهورى داراى يک کارخانه تصفيه شکر است که براساس نوع شکر کوبا طراحى شده است. در سال گذشته ميلادى موافقت‌نامه‌اى براى تصفيه شکر کوبا در اين جمهورى بين طرفين امضاء شد. شکر کوبا در قرقيزستان تصفيه و به ساير کشورها صادر شد کوبا بخشى از شکر تصفيه شده را در ازاى استفاده از کارخانه تصفيه شکر به اين جمهورى فروخت. کوبا علاقمند است با توجه به روند خصوصى شدن مؤسسات در قرقيزستان کارخانه تصفيه شکر مورد بحث را خريدارى نمايد و به همين دليل مشغول مذاکره با مقامات اين جمهورى مى‌باشد.
کوبا در حال حاضر نماينده‌اى در کارخانه مذکور دارد. روابط بين طرفين عمدتاً مى‌تواند برمبناى مذکور صورت مى‌گيرد؛ چون اين جمهورى کالايى ندارد که فهرست اولويت واردات کوبا باشد. اما به هرحال به شکر کوبا نيازمند است چون چغندر قند توليد نمى‌کند.
روابط با ازبکستان
کوبا در گذشته همواره پنبه مورد نياز خود را از اين جمهورى تأمين مى‌نمود اما در حال حاضر اين جمهورى مايل نيست يک قرارداد تجارى در اين مورد با کوبا امضاء نمايد. کوبا تنها در سطح شرکت‌هاى تجارى با ازبکستان روابط برقرار نموده و قطعات يدکى هواپيماهاى خود را از اين جمهورى خريدارى نموده و تعميران هواپيماهاى کوبا نيز در ازبکستان صورت مى‌گيرد.
روابط با ارمنستان
کوبا قراردادى را با ارمنستان تدوين نمود، اما تاکنون امضاء نگرديده است اين جمهورى علاقمند به تجارت با کوبا است؛ اما فاقد توليداتى است که در فهرست اولويت‌هاى وارداتى کوبا باشد. قرارداد مذکور تنها چارچوب مبادلات تجارى در آينده را تعيين نموده است. اين جمهورى شکر مورد نياز خود را بايد وارد نمايد. کوبا با وجود داشتن روابط سياسى و ديپلماتيک با تاجيکستان و ترکمنستان روابط تجارى قابل ملاحظه‌اى با اين جمهورى‌ها ندارد. از نظر کوبا ترکمنستان ترجيح مى‌دهد بدليل صرفه‌جويى در هزينه حمل و نقل کالا به توسعه روابط با همسايگان خود از جمله ايران بپردازد. کوبا به غير از ازبکستان با ديگر جمهورى‌هاى آسيايى مستقل مشترک‌المنافع روابط سياسى خوبى داشته و در اکثر آنها دفتر و نماينده تجارى دارد.

Asalbanoo
09-04-2007, 10:47
روابط با بوليوى
تاريخ برقرارى روابط بين کوبا و بوليوى به زمان استقلال کوبا برمى‌گردد. در ۱۹ ژوئيه سال ۱۹۰۲ خوزه مانوئل پاندو رئيس جمهور بوليوى طى نامه‌اى به دولت کوبا برقرارى روابط با اين کشور را اعلام داشت. حدود ۶۰ سال پس از آن، در ۲ نوامبر ۱۹۵۹ بوليوى روابط خود با کوبا را به سطح سفارت ارتقاء داد. اما پس از گذشت چند سال و در ۲۱ اوت ۱۹۶۴ بر اثر فشار آمريکا بر کشورهاى آمريکاى لاتين به منظور در انزوا قراردادن کوبا روابط ديپلماتيک و تجارى دو کشور قطع گرديد تا اين که پس از پايان يافتن دوره حاکمان نظامى در ۱۸ اکتبر ۱۹۸۲ دولت غيرنظامى ‌ارنان سيلز سوازو به قدرت رسيد.
در پى آن و در ۱۱ ژانويه ۱۹۸۳ با به وجود آمدن شرايط جديد و مساعدى روابط دو کشور از سرگرفته شد. از آن زمان به بعد دو کشور تلاش را مصروف توسعه روابط دو جانبه نمودند. معهذا از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۹ روابط دو کشور در سطح کاردار ادامه يافت؛ ليکن پس از به قدرت رسيدن پاززامورا و در دسامبر ۱۹۸۹ دولت کوبا در پاسخ به اقدام بوليوى در ارتقاء روابط به سطح سفارت اقدام مشابهى به عمل آورد. در همين سال و در جريان سفر گيرموبدرگال وزير خارجه بوليوى به هاوانا دو کشور موافقت‌نامه‌هاى دوجانبهٔ فرهنگي، کنسولي، علمى و تکنولوژيک و موافقت‌نامه پايه جهت انجام مبادلات اقتصادى و تجارى را به امضاء رساندند کليه اين موافقت‌نامه‌ها به استثناى بخش کنسولى براى تصويب به کنگره بوليوى دو طرف با امضاء بيانيه مشترکى موافقت خود را با ايجاد کميسيون مشترک اقتصادى جهت تحقق موافقت‌نامه‌هاى بعمل آمده اعلام داشتند.
در زمينه روابط فرهنگى تاکنون مبادلاتى از جمله ديدار هنرمندان بوليوى از کوبا، برگزارى سمينار و تعدادى نمايشگاه‌هاى هنرى صورت گرفت است. بعلاوه در زمينه آموزش جوانان بوليوى جهت فراگيرى آموزش حرفه‌اى در کوبا مشغول تحصيل مى‌باشند و دولت کوبا به رغم مشکلات و بحران اقتصادى در شهريه دانشگاهى آنها تخفيف قائل شده است. در حال حاضر ۲۰۰ دانشجو از بوليوى در دانشکده‌ها و مؤسسات فنى و عمدتاً در رشته پزشکى به تحصيل اشتغال دارند. اولين گروه جوانان بوليوى در سال ۱۹۶۱ براى تحصيل وارد اين کشور شدند. اين روند با وجود قطع روابط دو کشور در سال ۱۹۶۴ ادامه يافت. البته در دوران ديکتاتورى نظامى در بوليوى مسافرت به کوبا مشکلات جدى سياسى و شخصى را در پى داشت و فارغ‌التحصيلان از کوبا براى کار در کشور خود مورد تبعيض قرار مى‌گرفتند. اين مسائل سه يا چهار نسل از متخصصين بوليوى در کوبا آموزش ديده‌اند و در مقابل شمارى از دانشگاهيان کوبا براى شرکت در دوره‌هاى تخصصى و سمينارها و سخنرانى‌هاى به بوليوى مى‌روند.
در زمينه دارويى و کشاورزى موافقت‌نامه‌هايى جهت تبادل کالا وجود دارد. کوبا مواد دارويى و تجهيزات پزشکى به بوليوى صادر مى‌کند. در اين رابطه براى خريد بيش از ۱۰۰ قلم مواد دارويى توافق‌هايى بين دو شرکت خصوصى از بوليوى و وزارت بهداشت کوبا صورت گرفته است. در زمينه پزشکى بيماران زيادى از بوليوى براى مداوا به کوبا مى‌آيند. گفته مى‌شود هزينه مداوا در اين کشور در مقايسه با آمريکا يا اروپا و يا حتى آرژانتين، برزيل، يا شيلى کمتر است. علاوه بر موارد مذکور چند واحد پزشکى اطفال در شهرهاى لاپاز، سوکر و سانتاکروز ابتدا تحت اداره پزشکان کوبايى و سپس تحت مديريت پزشکان آموزش ديده بوليوى قرار گرفته است.
روابط با فرانسه
عليرغم تفاوت‌هاى شديد بين ملت کوبا و فرانسه و بخصوص تفاوت‌هاى سيستم اقتصادى و سياسى دو کشور، فرانسه تصميم گرفته که در که محاصره اقتصادى کوبا، به آمريکا نپيوسته و رفتار و روابطى مشابه با عملکرد خود با ساير دول جهان‌سوم با کوبا داشته باشد. برحسب درخواست مقامات کوبايي، وزير بودجه فرانسه، آقاى ميش چاراس طى يک ديدار ۷۲ ساعته در کوبا با آقاى فيدل کاسترو و ملاقات و پيام شخصى رئيس جمهور فرانسه را همراه با هديه‌اى از سوى رئيس جمهور نيز تسليم نموده و سپس با يکى از مقامات بلند پايه‌کوبايى ديدار داشته و برندگان مدال‌هاى المپيک بارسلون که از کوبا به مقام قهرمانى رسيده بودند را مورد تجليل قرار داده و نشان‌هايى اعطاء نمود. گرچه پيام خصوصى رئيس جمهور فرانسه به آقاى کاسترو براى عموم فاش نشده است ولى به نظر مى‌رسد در دنباله مذاکرات دو رهبر در نشست محيط زيست در برزيل، نشست ايبريا باشد فرانسه يکى از مهمترين شرکاء تجارت خارجى کوبا در اروپاى غربى تلقى مى‌شود و تا سطح ۲/۱۰۲ ميليون دلار در سال ۱۹۸۶، ۵/۱۰۵ ميليون دلار در سال ۱۹۸۷، ۸۳ ميليون دلار در سال ۱۹۸۸، ۱۰۴ ميليون دلار در سال ۱۹۹۰ و ۱۱۰ ميليون دلار در سال ۱۹۹۱ مراوده بازرگانى داشته است.
نظر بانک ملى کوبا اين است که بدهى‌هاى خود را صادقانه و تمام و کمال تا اوت سال ۱۹۸۲ پرداخته است و سپس در سال‌هاى بعدى سه بار مذاکرات تجديد شده است. جامعه اروپا همان رفتارى را که با ساير ملل و دُوَل آمريکاى لاتين دارند بايد با کوبا نيز داشته باشند. روابط کوبا با جامعه اروپا از سال ۱۹۸۸ مى‌باشد. کميسيون اروپايى چندين پيشنهاد همکارى در رابطه کوبا داده که در ژوئيه سال ۱۹۹۰ لغو گرديد. در سپتامبر سال ۱۹۹۱ با جامعه اروپا اعلام نمود که در اوايل سال ۱۹۹۲ از کميسيون صنعتى کوبا ديدار خواهد داشت که باز به علت اعدام يک نفر از مخالفين دولت کوبا، آن نيز ملغى شد.
چاراس، يک مقام عالى‌رتبهٔ فرانسه توضيح داد که کشور کوبا کمکى از جامعه اروپا دريافت نمى‌کند و گفته که اگر مراتب به مجلس فرانسه برسد اميد است بتواند حمايت مجلس فرانسه را براى کوبا و خواست‌هايش جلب نمايند و حتى کوبا مى‌تواند روى حمايت ايشان و مجلس فرانسه حساب باز کند.
بطور کلي، نظر کارشناسان در کوبا اين است که سفر چاراس به هاوانا متضمن دستاورد مهم سياسى بين پاريس و هاوانا بوده، به هر حال اين حقيقت که فرانسه به محاصره اقتصادى و بحران اقتصاد کوبا از سوى آمريکا نپيوسته است خود يک برخورد و يک چهره کاملاً دوستانه براى هاوانا تلقى و بشمار مى‌آيد. چون ممکن است سبب گسترش روابط تجارى خارجى کوبا آن هم در اين شرايط کاملاً سخت و طاقت‌فرسا براى دولت کوبا، به حساب آيد، لذا با استقبال فراوان کوبايى‌ها مواجه شده و سفر وزير فرانسوى را يک موقعيت براى خود به حساب مى‌آورند.

Asalbanoo
11-04-2007, 11:38
مرکز مطالعات استراتژيک و بين‌الملل کنفرانسى در زمينه دورنماى کوبا در نظم نوين جهان تشکيل داد که آمريکائيان نيز در آن شرکت کردند. ارنست پريگ (preeg) يکى از سفيران پيشين آمريکا در گزارش خود نسبت به آينده اقتصاد در صورتى که سيستم کنونى تمرکز‌گرايى و سياست اقتصاد دولتى ادامه يابد با توجه به تأثير شديد فروپاشى شوروى سوسياليستى اظهار داشت که اين تحول موجب کاهش ۴۵ درصد از ظرفيت اقتصادى کوبا شده؛ بطوريکه صادرات کوبا در سال ۱۹۸۹ از مبلغ ۸/۵ ميليارد دلار به ۸/۲ ميليارد در سال ۱۹۹۲ کاهش يافته است؛ لذا پيش‌بينى مى‌شود که وضعيت کنونى همچنان تا سال ۱۹۹۵ با نوسان بين ۷/۲ و ۳/۲ ميليارد دلار ادامه يابد مگر اين‌که در قيمت شکر يا شمار جهانگردان و يا فروش دارو تغييرات اساسى ايجاد شود. طبيعى است در صورت تغيير سيستم اقتصادى و يا سياسى کشور امکان سرمايه‌گذارى کوبائى‌هاى ثروتمند مقيم آمريکا فراهم مى‌شود

بنابه تحليل صاحب‌نظران آمريکايى کوبا چند سال آينده را در حالت بى‌ثباتى و بحران اقتصادى بسر خواهد برد؛ زيرا قانون توريچلى به علت عدم تبعيت اروپا و آمريکاى لاتين و ديگر کشورها و رأى قاطع سازمان ملل تأثير مهمى بر اقتصاد کشور وارد نساخته است.
موضوع ديگر بين آمريکا و کوبا اختلافات چندين ميليون دلارى در زمينه ارتباطات است. پس از سال‌ها کشمکش که کميسيون فدرال ارتباطات و وزارت تجارت و امور خارجه آمريکا حاضر به حل‌و‌فصل قضيه نشدند دولت کوبا تصميم گرفت ارتباطات مستقيم با آمريکا را قطع و در حال حاضر فقط از طريق اپراتور با هزينه بيشتر و يا از طريق انعقاد قرارداد ويژه صورت مى‌گيرد.
همچنين قانون تحريم تجارت با دشمن که ناظر بر قدغن بودن هرگونه حواله پول به کوبا مى‌باشد، بقوت خود باقى است. بنابراين مى‌توان نتيجه گرفت که در موقعيت کنونى محافل متنفّذ آمريکايى برقرارى مستقيم رابطه اقتصادى با کوبا را تشويق نمى‌کنند هرچند در بسيارى از زمينه‌هاى ديگر اين همکارى ادامه داشته و از يک سال پيش نيز تقويت گرديده است. با روى کار آمدن کلينتون، کاسترو تلاش کرده است تا از خود چهره‌آشتى جويانه‌اى با آمريکا نشان دهد. مشروط بر اين که استقلال کشورش در انتخابات شکل حکومت و اداره کشور محترم شمرده شود. هدف از اين تاکتيک عادى شدن روابط دو کشور و جلب همکارى‌هاى اقتصادى آمريکا مى‌باشد. قوانين مثبتى دال بر اين ديدگاه نيز وجود داشت از جمله:
۱. سابقه مثبت بهبود رابطه با آمريکا در زمان کارتر که منجربه تأسيس دفاتر حفاظت منافع در دو کشور گرديد.
۲. همچنين تلاش ناموفق بنياد ملى کوبايى آمريکايى (canf) براى توسعه در حيطه قانون توريچلى و از جمله ناظر بر منع معاملات شرکت‌هاى آمريکايى مستقر در اروپا مى‌باشد.
۳. محافل تجارى به دنبال بازاريابى و کار اقتصادى هستند؛ صرف‌نظر از نوع سيستم حاکمه دو اجلاس از تجار آمريکايى براى راه‌يابى به کوبا تشکيل گرديد از جمله اجلاسى که شوراى کارنگى درباره اخلاق و مسائل بين‌المللي تحت عنوان امکانات جديد سرمايه‌گذاري، تجارت و توسعه در کوبا در شهر هاوانا ترتيب داد که با کاسترو نيز ملاقات کرده و وزير همکارى‌هاى نيز در آن شرکت نمود.
بايد خاطرنشان ساخت که برخى از تاجران آمريکايى و دولت کوبا مى‌کوشند تا مسأله تجارت و اقتصاد را از سياست جدا کنند؛ در حالى که گروه مخالف ايندرو را از يکديگر جدا ندانسته و هرگونه رابطه اقتصادى را مشروط به سقوط رژيم سوسياليستى مى‌دانند و باصطلاح معتقد به غيرسياسى بودن رابطه اقتصادى نيستند و تا آنجا پيش رفته‌اند که براى سرنگون کردن کاسترو هفتصد نفر از آنان که مقيم ميامى مى‌باشند طى نامه‌اى بر مردم کوبا اعلام داشته‌اند که در صورت تغيير رژيم و بازگشت آنان هيچگونه ادعايى نسبت به اموال مصادره شده آنان که در اختيار ملت گذارده شده نخواهد داشت. بدين طريق مى‌کوشند تا يکى از بزرگترين حربه‌هاى دولت را که همانا ترس مردم است که در صورت بازگشت آنان کليه اموال و خانه‌هاى مصادره شده را که انقلاب در اختيار آنها گذارده پس خواهند گرفت از دست دولت بگيرد.

Asalbanoo
11-04-2007, 11:40
آخرین وضعیت روابط دوجانبه
روابط دوجانبه ایران و کوبا
برنامه‌های اجرایی

روابط سياسى فيمابين در همه ابعاد از روند خوبى برخوردار بوده، علاوه بر سفر آقاى دکتر ولايتي، به هاوانا هيئتى به سرپرستى وزير بهداشت کوبا و مشاور وزير شکر کوبا به تهران سفر نمودند. نکات عمده در مذاکرات دو هيئت کوبايى با مقامات مختلف کشورمان درباره بازرگانى شامل گسترش همکارى‌هاى بهداشتى و کشاورزي، مشارکت کوبا در طرح گسترش نيشکر هفت تپه و بالا بردن حجم مبادلات نفت و شکر بوده است

Asalbanoo
11-04-2007, 11:42
مشکلات موجود برسر راه روابط دوجانبه

............................................
روابط سياسى فيمابين در همه ابعاد از روند خوبى برخوردار بوده، علاوه بر سفر آقاى دکتر ولايتي، به هاوانا هيئتى به سرپرستى وزير بهداشت کوبا و مشاور وزير شکر کوبا به تهران سفر نمودند. نکات عمده در مذاکرات دو هيئت کوبايى با مقامات مختلف کشورمان درباره بازرگانى شامل گسترش همکارى‌هاى بهداشتى و کشاورزي، مشارکت کوبا در طرح گسترش نيشکر هفت تپه و بالا بردن حجم مبادلات نفت و شکر بوده است. چهارمين کميسيون مشترک در هاوانا برگزار گرديد که وزير کشاورزى با مقامات مختلف کوبا، مذاکره نمودند و در پايان پس از امضاء توافق‌هاى مختلف و مفاد و يادداشت تفاهم از چند کشور ديگر منطقه نيز بازديد داشتند.
- در راستاى اجراى يادداشت تفاهم فوق بويژه در ارتباط با مبادله نفت و شکر بين دو کشور هيئتى از وزارت بازرگانى اين کشور در مهر سال ۱۳۷۲ به سرپرستى آقاى بتانکورت معاون اين وزارتخانه به جمهورى اسلامى ايران آمد و پس از انجام چند دور مذاکره با مقامات ايران به علت عدم تضمين کافى و معرفى طرف ثالث مورد قبول بانک مرکزي، توفيقى بدست نياورد.
هيئتى از دفتر مطالعات علمى صنعتى وابسته به نهاد رياست جمهورى اسلامي، در ارتباط با واکسن هپاتيت B به کوبا سفر نمود، که در هر جهت گزارشى مثبتى از وجود امکان و زمينه استفاده از تکنولوژى ارائه دادند. که لازم است فعاليت‌هاى گسترده جهت کسب تکنولوژى مذکور به عمل آيد.
- در راستاى اجراى مفاد چهارمين يادداشت تفاهم، قرار است هيئت‌هاى بهداشتى از دو وزارتخانه‌هاى بهداشت دو کشور در آينده نزديک به کشورهاى يکديگر سفرى داشته باشند، که اين موضوع کماکان در دست بررسى مى‌باشد.
- از آنجايى که پروتکل همکارى بين دو وزارت‌خارجه در سال ۱۳۷۰ براى مدت ۲ سال بين سفير وقت جمهورى اسلامى ايران در هاوانا با مقامات وقت وزارت‌خارجه کوبا به امضاء رسيده بود، که جهت تمديد آن نياز به امضاء مجدد داشت، اين امر در سفر اخير آقاى نيکولوس رودريگز آستازارين معاون بخش آسيا، آفريقا و خاورميانه، وزارت امور خارجه کوبا به تهران در تاريخ ۷ لغايت ۱۰ آوريل ۱۹۹۴ مطابق با ۱۸ لغايت ۲۲ فروردين ۱۳۷۳ با همتاى ايرانى خود به امضاء رسانده شد.
- در راستاى بسط و توسعه روابط فيمابين دو کشور در همه زمينه بويژه فرهنگي، خلاء توافقنامه فرهنگى اساس مى‌شد، پس از هماهنگى‌هاى لازمى که به عمل آمد، متن نهايى آن نيز توسط مقامات دو کشور در تاريخ فوق به امضاء رسيد.
- در راستاى اجراى مفاد يادداشت تفاهم منعقده در چهارمين کميسيون مشترک در هاوانا، مبنى بر همکارى عملى در امر شيلات و صنعت آن و نيز در امور ماهيگيرى و دامپرورى و بيوتکنولوژى و ... و نيز در پاسخ به سفر هيئت بهداشتى کوبا به تهران در سال گذشته به تهران، قرار شد هيئتى از وزارت جهاد سازندگى به رياست اين وزارتخانه، سفرى در پيش از برگزارى اجلاس پنجمين کميسيون مشترک در تهران به کوبا داشته باشد.
مشکلات موجود برسر راه روابط دوجانبه
موانع اساسى خاصى بر سر راه ادامه روابط سياسى فيمابين در ابعاد مختلف وجود ندارد، ولى با توجه به مشکلات اقتصادى کوبا (ناشى از تحولات جهاني) و تجارب ناشى از ارزيابى روابط اقتصادى - تجارى فيمابين در دو، سه سال گذشته، به پاره‌اى مشکلات اشاره مى‌گردد:
- عدم توانايى کافى اقتصادى کوبا در انجام توافقات اعم از اعتبارات، تحويل به موقع کالا، برداشت نفت و ....
- دورى راه، ناهماهنگى ساختار فرهنگي، ايدئولوژيک کوبا و توانمندى‌هاى اقتصادى و ساختار آن در مقابل جمهورى اسلامى ايران و ....
- تقاضاى دولت کوبا، مبنى بر در نظر گرفتن تسهيلاتى مالى در امر مبادلات نفت و شکر، اعم از تهاتري، قيمت ترجيحى و يا اشکال ديگر.
- وجود پاره‌اى مشکلات تکنيکى در رابطه با تنظيم قراردادهاى مالي.
ضمن اين که شرايطى که جمهورى اسلامى ايران در حال حاضر در آن بسر مى‌برد نيز چندان اجازه نمى‌دهد که بتواند کمک مالى خاصى در قالب معاملات تجارى به کوبا بنمايد که دولت اين کشور در دريافت آن بسيار اصرار دارد. در نتيجه روند همکارى‌هاى اقتصادى - تجارى فيمابين در اين برهه مانند سال‌هاى گذشته نمى‌باشد، چنانکه نتيجه مذاکرات طولانى هيئت تجارى کوبا با مقامات جمهورى اسلامى ايران در سال گذشته اين وضع را بخوبى نشان داد. بديهى است با توجه به وجود اشتراکات زياد بويژه در مواضع سياسى دو کشور در صحنه جهانى تلاش همه‌جانبه از سوى ارگان‌هاى مختلف کشورمان در راه کاهش مشکلات مذکور، بلحاظ منافع مشترک درصد توان توصيه مى‌گردد.

Asalbanoo
13-04-2007, 13:02
روابط کوبا با رژيم سابق ايران
ايران و کوبا در بهمن ۱۳۵۳، مبادرت به برقرارى روابط سياسى در سطح سفارت نمودند و اولين سفير اين کشور در آذر ۱۳۵۴استوارنامه خود را تسليم مقامات وقت ايرانى نمود.
در سال ۱۳۵۴ در جريان بيست‌وپنجمين کنگره حزب کمونيست شوروى ملاقات دوستانه‌اى ميان هيئت نمايندگى حزب توده ايران و هيئت نمايندگى حزب کمونيست صورت پذيرفت، که همين امر موجب برداشت دولت وقت ايران مبنى بر دخالت در امور داخلى گرديد، که متعاقب آن در سال ۱۳۵۵ روابط دو کشور قطع شد.
روابط دو کشور پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران
پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران روابط سياسى بين دو کشور با عزيمت وزير خارجه وقت جمهورى اسلامى ايران به اجلاس سران کشورهاى غيرمتعهد در هاوانا دوباره برقرار شد.
روند روابط بين دو کشور، در آغاز بدليل حمايت کوبا از مردم انقلابى ايران خوب بود همچنان ادامه يافت. ولى در دوران جنگ تحميلى به علت وابستگى کوبا به شوروى از عراق حمايت سياسى مى‌کرد و همينطور حضور و نقش شوروى در افغانستان را توصيه مى‌نمود.
همکارى‌هاى همه‌جانبه فيمابين در مجامع و سازمان‌هاى بين‌المللى:
الف - گروه ۷۷ ب - اتحاديه بين‌المجالس ج - جنبش عدم تعهد د - کميته حقوق بشر کماکان مطلوب بوده، همچنان ادامه دارد تحولات جهانى از جمله: تحولات در بلوک شرق؛ پذيرش قطعنامه ۵۹۸ (پايان جنگ تحميلي)؛ جنگ نفت؛ قطع روابط و بالتبع کمک شوروى و بلوک شرق به کوبا موجب بروز بحران انرژى در کوبا شد. اين امر باعث چرخش مضاعف کوبا و عنايت ويژه به جمهورى اسلامى ايران در راستاى بسط روابط سياسى - اقتصادى خصوصاً تأمين نفت گرديد، که تاکنون ۱۸ هيئت سياسي، اقتصادى در سطوح مختلف جهت حل بحران انرژي، به جمهورى اسلامى ايران، عزيمت و نيز بر توسعه روابط اقتصادى بيفزايند.

در اين فاصله دو پيام کتبى توسط نماينده ويژه آقاى کاسترو تسليم آقاى هاشمى رفسنجانى گرديد که طى آن خواهان کمک جمهورى اسلامى ايران در حل مشکلات خود شده است.
تاکنون چهار کميسيون مشترک برگزار گرديد. مسئول کميسيون مشترک طرف ايرانى وزير کشاورزي، و آقاى ملنرز وزير کميته دولتى همکارى‌هاى اقتصادى از طرف کوبا مى‌باشد.
پنجمين کميسيون مشترک در اوايل تير برگزار گرديد.

از طرف جمهورى اسلامى ايران هيئت‌هايى در سال ۷۰ و ۷۱ و ۷۲، بشرح زير، از کوبا ديدار به عمل آوردند:
۱. وزارت کشاورزى ۲. مجلس شوراى اسلامى ۳. سازمان انرژى اتمى ۴. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى ۵. آقاى دکتر ولايتي، وزير امور خارجه ۶. هيئت داروئي، بهداشتى وابسته به نهاد رياست جمهورى در خصوص بيوتکنولوژى به کوبا سفر نمودند. وزير جهاد سازندگى جهت دستيابى به همکارى‌هاى در خصوص شيلات و صنعت ماهيگيرى و همچنين بيوتکنولوژى در خرداد ۱۳۷۳ به کوبا سفر نمود.

خلاصه‌اى از رئوس توافق‌هاى به عمل آمده بين دو کشور:
- گسترش روابط تجارى متقابل خصوصاً نفت و شکر
- همکارى‌هاى صنعتى در خصوص صادرات منسوجات، همکارى‌هاى آموزشى و تحقيقاتي، خريد نيکل، و فروش ورقه‌هاى آلومينيوم و پروفيل به کوبا
- تبادل اطلاعات و گسترش همکارى بين شيلات دو کشور و همکارى در صنعت نيشکر و صنايع جانبي
- گسترش همکارى‌هايى در مورد بنادر و کشتيرانى و صنعت حمل و نقل زمينى
- همکارى‌هاى ورزشى و بهداشتى
تاکنون دو يادداشت تفاهم بهداشتى و فرهنگي، علمى و فنى بين دو کشور به امضاء رسيده است و نيز يک پروتکل سياسى همکارى بين وزارت خارجه‌هاى جمهورى اسلامى ايران و کوبا، در ۵ ماده در ۱۵ بهمن ۱۳۷۰ بين سفير وقت جمهورى اسلامى ايران و هاوانا با وزارت خارجه کوبا به امضاء رسيد، که مدت اعتبار آن ۲ سال بود. لذا با عنايت به اين که سه بند جديد نيز به آن اضافه گرديد و نيز براى تمديد آن نيا به امضاء مجدد داشت که در سفر اخير معاون وزير خارجه کوبا (۱۸ لغايت ۲۱ فروردين ماه ۱۳۷۳) به تهران با همتاى ايرانى خود به امضاء رسيد.

Asalbanoo
13-04-2007, 13:06
روابط سیاسی
روابط اقتصادی - تجاری
روابط فرهنگی

روابط سياسى
- تداوم پيگيرى مستمر روند تحولات داخلى و روابط خارجى کوبا (خصوصاً روابط اين کشور با ايالات متحده‌آمريکا)
- تلاش جهت حفظ روابط سياسى دوستانه فعلى بين دو کشور در ابعاد دو جانبه و چند جانبه.
- تقويت روابط پارلمانى بين دو کشور، با توجه به اقدام اخير کوبا مبنى بر تشکيل گروه دوستى پارلمانى از سوى جمهورى اسلامى ايران نيز به عنوان ضرورت کارى مطرح مى‌باشد.
- پيگيرى جهت سفر رئيس مجلس ملى کوبا به تهران، با توجه به آمادگى و موافقت جناب آقاى ناطق‌نوري، با اين سفر، تقويت روابط پارلمانى فيمابين ادامه همکارى‌هاى بين دو مجلس در اتحاديه بين‌المجالس و ساير ارگان‌هاى موجود بين پارلمان‌هاى موجود دنيا.

روابط اقتصادى - تجارى
- تلاش جهت اجراى توافق‌هاى فيمابين براساس مفاد آخرين کميسيون مشترک اقتصادى و استفاده از توانمندى‌ها و تجارب خوب کوبا در زمينه‌هاى مورد علاقه جمهورى اسلامى ايران (بهداشت، صنعت، نيشکر و صنايع جانبي، ورزش، ماهيگيرى و ...)

- شرکت دو کشور در نمايشگاه‌هاى مختلف بين‌المللى يکديگر که در تهران و هاوانا برگزار مى‌گردد. تا اقدام ضمن تعميق همکارى‌هاى تجارى و گسترش شناخت از امکانات يکديگر تماس ارگان‌هاى داخلى از جمله اتاق بازرگانى ايران و کوبا را نيز تسهيل مى‌نمايد.

در زمينه کشاورزى نيز شروع همکارى‌هاى ذيل با کوبا براى کشورمان داراى منافع خواهد بود.
- همکارى کوبا با جمهورى اسلامى ايران در توليد برخى ميوه‌هاى قاره‌اي.
- در امور علمى - فنى موارد ذيل در اره گسترش همکارى‌ها قابل اهميت است.
- استفاده از توانمندى‌هاى کوبا در استفاده صلح‌آميز از انرژى اتمى که با توجه به روابط کوبا با برخى از متخصصان آمريکاى لاتين (از جمله کشور آرژانتين) و همين‌طور کار آنها با روس‌ها، براى ما ميدان جديدى خواهد بود.
- تقويت همکارى‌هاى دوجانبه در امور داروسازي، بهداشت عمومي، آموزش عمومي، احتمالاً تأسيس کلينيک‌هاى مشترک در زمينه سوختگي، چشم پزشکي، جراحى مغز و اعصاب، تخصص زنان که کوبائى‌ها در اين زمين‌ها به پيشرفت‌هاى خوبى دسترسى پيدا کرده‌اند که مى‌تواند فرصت خوبى براى ما باشد.

- تقويت مراکز علمى - فنى مشابه کوبا در ايران از جمله مرکز بيوتکنولوژى و مهندسى ژنتيک ايران، داروسازي، پزشکى و ...
تلاش جهت گسترش صادرات غيرنفتى به کوبا، با توجه به نياز صنعت توريسم اين کشور به اقلامى چون: خشکبار، پسته، خرما، خاويار، قاليچه، صنايع دستى و غيره.
فعالتر شدن دو کشور در راه اجراى عملى همکارى‌هاى نفتى و شکر بين دو کشور خصوصاً در زمينه بهره‌بردارى از ظرفيت‌هاى بلا استفاده موجود کوبا در امر پالايش و ذخيره نفت.
روابط فرهنگى
- پيگيرى بيشتر در راه اجراى توافقات فرهنگى موجود بين دو کشور:
نمايشگاه کتاب، همکارى در زمينه فيلم و سينما، راديو و تلويزيون، تبادل تيم‌ها ورزشي، تعميق همکارى‌هاى موجود بين خبرگزارى جمهورى اسلامى ايران و خبرگزارى دولتى کوبا، تشکيل کرسى زبان فارسى و اسپانيولى در دانشگاه‌هاى هاوانا و تهران، گسترش همکارى‌هاى علمى و تحقيقاتى بين مراکز مختلف علمى دو کشور، افزايش همکارى‌هاى موجود در زمينه ايجاد شناخت بيشتر از جوامع و اعتقادات دو کشور.
- پيگيرى لازم به منظور رساندن پروتکل همکارى‌هاى فرهنگي، تکنولوژيکي، تحقيقاتي.
- استفاده از متخصصان کوبايى در مسائل سياسي، روابط بين‌المللي، حقوقى و اقتصادى در کنفرانس‌ها و سمينارهايى که در ايران برگزار مى‌گردد و همچنين برقرارى مستمر و دائمى بين مراکز تحقيقاتى و علمى ايران با مراکز مشابه کوبايي.
- شروع همکارى‌هاى مشترک بين دو کشور در زمينه شناخت بهتر از ابعاد مختلف جوامع نيمکره‌غربى (اعم از آمريکاى لاتين، حوزه کارائيب، آمريکا و کانادا).

Asalbanoo
13-04-2007, 13:08
اطلاعاتی درباره‌ی کشور کوبا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اطلاعاتی درباره کشور کوبا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راهنمای مسافرتی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فرهنگ آفریقایی در کشور کوبا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دسترسی به سایت های کشور کوبا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سایت رسمی کشور کوبا (خارجی)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]