PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : معرفي كتاب هايي كه خوانده ايم



صفحه ها : 1 2 3 [4] 5 6

jamshidjap
26-12-2008, 13:05
شکونتلا

کتابیست زیبا از ادبیات هند که سیمای عشق را به رخ می کشد و گویی در کلماتی آکنده از رمز سرگذشت عشق انسان و پروردگار را به نمایش در می آورد و از گذشته های دور می گوید از زمانی که عشق با یک نظر تجلی کرد و آن زمانی که این عشق فراموش شد و اینکه چه سان آن عشق گمشده دوباره روی نمود

جمله ای از زبان این کتاب:
«گروهی از شنیدن آواز یا آهنگی دلنواز از دیدن منظرۀ باغ و گلزار زیبا غمگین می شوند و قلبشان پر از اندوه می گردد این نشانۀ آن است که در گذشته اتفاق سرور انگیزی روی داده است و اکنون آن ها را به یاد آن اتفاق که شاید دیگر روی نخواهد داد می اندازد و اندوه گینشان می سازد.»

magmagf
26-12-2008, 19:16
اوریکس و کریک


مارگارت اتوود
سهیل سمی


رمان در زمانی آغاز می شود که نسل انسان بر اثر شیوع بیماری از بین رفته است و تنها یک نفر از بازماندگان آنها در کنار نسل جدیدی از انسان های تولید شده در آزمایشگاه به زندگی می پردازد . با فلش بک و یادآوری خاطرات توسط این فرد که جیمی نام دارد از چگونگی ماجرا آگاهی پیدا می کنیم .
نویسنده فضای پیشرفت بشر را این گونه ترسیم می نماید . متخصصین و مغزها در شهرک هایی در کنار هم جمع می شوند و به اختراعات و اکتشافات می پردازند و این اختراعات و اکتشافات را به سایر مردم می فروشند . توصیفش از این قسمت ها خیلی جالب وحقیقی تر از کتاب های این سبکی هست شاید هم علتش این باشه که در زمانی نوشته شده که اوضاع قابل پیش بینی تره . مثل همین الان آکادمی ها و لابراتوراهای معروف ، باهوش ترین ها را سوا می کنند و عرضه محصول دارند . کم کم هم اطراف خوشدون شهر درست می کنند تا وقت هدر نشه و ....... تولیدات و اکتشافات آنها قابل تصوره . مرغهایی که به جای 2 پا و یک سینه دارای 10 پا و 10 سینه هستند مثلا تا بهره وری بیشتر بشه و مسائلی از این قبیل .....کریک یکی از این نوابغ هست که معتقده مشکلات انسان ها ناشی از تعداد زیادشون و مواردی مانند خشم و حسد و کینه ورزی در آنهاست او در حال تولید انسان هایی فاقد این خصوصیات است و از جیمی دوست خود می خواهد در صورت نابود شدنش این نسل جدید را هدایت کند ........
کتاب البته یک جورایی پر از عدم قطعیت هست ..... خیلی حدس ها می شه زد اما کتاب جواب قطعی را نمی ده ..... آیا کریک می خواست نسل انسان ها را بردارد و نسل جدید جایگزین کند که از جنگ و مذهب و .... اطلاعی ندارند ؟ نهایتا نشون می ده این نسل جدید چگونه تمایلات جدیدی ممکنه پیدا کنند .... خرافات چگونه بینشون پدید می یاد و چه خطراتی تهدیدشون می کنه ...... یک جورایی ترسناکه ...... من واقعا یک لحظه با خودم فکر کردم شاید ما هم همین طور پدید اومدیم ..... روند شروعش را دوست نداشتم اما در مجموع داستان قشنگی بود . خوب جمعش کرده بود . اخرش را به نتیجه جالبی رسونده بود



در مورد اوریکس و کریک هم بگم که نام مستعار دو تن از شخصیت های داستان هستند . اوریکس نوعی آهوی افریقایی و کرِیک پرنده‌ای است که در فارسی به آن یلوهٔ حنایی گفته می‌شود


این کتاب در همان سالی که چاپ شده جز فهرست نهایی کتاب های کاندید جایزه بوکر شده و از مجموعه ادبیات پادآرمانی محسوب می شه . در داستان‌های علمی-تخیلی، جوامع پادآرمانی جوامعی تخیلی هستند که در آنها ویژگی‌های منفی، برتری و چیرگی کامل دارند و زندگی در آنها دلخواه هیچ انسانی نیست. از معروف ترین رمان های این دسته می شه به 1984 ، دنیای قشنگ نو و هرگز رهایم نکن اشاره نمود . یک جامعه پاد-آرمانی نقطه مقابل و وارونه یک جامعه آرمانی (آرمان‌شهر) است. آرمانشهرها جوامعی تخیلی هستند که در آنها همه‌چیز مثبت و ایده‌آل است.
مارگارت اتوود در مورد این کتاب گفته که این کتاب برای من تقریبا کتاب کاملی است که تا به حال نیاز داشتم خلق کنم

jamshidjap
27-12-2008, 12:08
سیذارتا

سیذارتا داستانیست از هرمان هسه ،یکی از بزرگ ترین نویسندگان آلمانی.وی با فرهنگ هند آشنایی داشت و کتاب سیدارتا را نیز با بهره گیری از فرهنگ هند نوشت
سیذارتا پسری است که می خواهد کلمۀ اَم-یکی شدن با تمام هستی-را درک کند چندی در پی شمنان می رود و ریاضت می کشد اما چیزی نمی یابد سالها می گذرد تا اینکه برهمن بزرگی را می یابد اما از او نیز چیزی نمی یابد تا آنکه با زنی آشنا می شود و شهوت او را آنچنان از پای در می آورد که هدفش را بدست فراموشی می سپارد سالهای ِ سال می گذرد و او به مرز پیری می رسد تا آنکه پرنده ای مرده را در قفس می بیند ،مرگ را فرا روی خود می یابد و دیگر بار به خود می آید و راه جنگل در پیش می گیرد تا به رودی در میلن بیشه می رسد و قایقرانی پیری را می بیند قایقرانی که ام را یافته، ام را از رود آموخته سیذارتای ما سالها در کنار او می ماند و یاد می گیرد که چگونه سوالاتش را از رود بپرسد ،سالها این چنین می گذرد و سیذارتا پس از همه تلاش های طاقت فرسا به آرزویش میرسد ام را با تمام وجود احساس می کند در آن غرق می شود و روحش با جهان یکی می شود.

«دانش را می توان به دیگری رساند اما خرد را نمی توان. می توان آن را یافت،می توان در آن زیست، می توان با آن و از آن نیرومند شد می توان با آن کگارهای شگفت کرد؛اما نمی توان آن را به دیگری رساند یا آموخت.»

magmagf
29-12-2008, 13:30
چهره پنهان يا گريس ديگر



مارگارت اتوود
جلال بايرام




رمان برگرفته از يك محاكمه واقعي و بسيار مشهور در سال 1843 در كانادا مي باشد . گريس دختري 16 ساله ، زيبا و فقير است كه به عنوان خدمتكار در منزل اقاي كينر مشغول به كار مي باشد . اقاي كينر و خدمتكار ديگر او نانسي به طرز فجيعي به قتل مي رسند و گريس همراه با مرد خدمتكار به نام جيمز مك در موت فرار مي كنند . در هنگام محاكمه جيمز اعتراف مي كند كه قتل ها را به همراهي گريس انجام داده و در حقيقت گريس عاشق اقاي كينر بوده و چون نانسي و اقاي كينر روابط عاشقانه اي داشته اند به انهاحسودي مي كرده و به مك مورت قول مي دهد اگر نانسي را بكشد معشوقه اش خواهد شد . اما گريس تمام اين ها را انكار مي كند و مي گويد دخالتي در قتل نداشته و از ترس با مك مورت فرار كرده است . مك مورت اعدام مي شود و گريس به حبس ابد محكوم مي گردد . در همان اول كتاب ماجراي محاكمه طبق شعري بيان مي شود و ما در زماني قرار داريم كه 20 سال از حبس گريس سپري شده ، عده اي معتقدند او بي گناه است و به حد كافي عذاب كشيده . انها روان شناسي را استخدام مي كنند تا نزد گريس برود و واقعيت را دريابد و داستان از اين مرحله با يادآوري خاطرات گريس و صحبت هاي او و روان پزشك اغاز مي شود .
كتاب برنده جايزه Giller Prize و از فايناليست هاي جايزه بوكر بوده است .
اونجور كه شايد به نظر بياد روي مباحث روان شناسي تكيه نمي كنه و به نظر من اگه روي اين جنبه بيشتر سرمايه گذاري مي كرد قشنگ تر مي شد . اما فضاي كاناداي اون دهه را خيلي قشنگ توصيف مي كنه . نه اين كه بگم خيلي خاص بود كتابش اما من خوشم اومد ازش . به دلم نشست . گرم و صميمي بود و تصور خوبي از اون دوره مي داد . هم مبحث روانيش يكي از بيماري هاي رواني مورد علاقه من بود كه نمي گم چون داستان را لو مي ده .

magmagf
31-12-2008, 23:35
هزار خورشید تابان



خالد حسینی
مهدی غبرائی



کتاب شرح زندگی و سیاه بختی زنان افغانی و تا یک حدودی وضعیت افغانستان در سال های اخیر می باشد . شخصیت های اصلی کتاب مریم و لیلا هستند . مریم دختر نامشروع یکی از پولداران هرات از خدمتکارش می باشد . در زمانی کودکی مریم هنوز جنگ در افغانستان شروع نشده . مریم ننگ پدرش است و از خانه رانده شده . او نماد زندگی زنی از طبقه پایین افغانستان در زمان صلح است که اواخر عمر خود را نیز در جنگ طی می کند . لیلا دختری از یک خانواده روشن فکر افغانیست که از همان کودکی جنگ ب او سایه می افکند . نمادی از زندگی زنان دوران جنگ . سرنوشت مریم و لیلا به هم گره می خورد ......
آنچنان خوب نبود اما از بادبادک باز بهتر بود حداقل ادمهای سیاه و سفید نداشتیم ادمها و عکس العملاشون عادی بودند . در حقیقتبه نظر من موضوع داستان برای نویسنده خیلی مهم تر از شخصیت های داستان بود . یک جورایی سبک نوشتنش خسته کننده بود یعنی یکنواخت بود یک سوم شخص هی داشت واسه شما قصه می گفت اما اطلاعاتش از اوضاع زنان توی افغانستان به نظرم خیلی خوب بود قشنگ این قسمت از اطلاعات را منتقل کرده بود . از اشاره اش به شاعرهای ایرانی هم بسیار خوشحال می شوم . جملات قشنگ هم زیاد داره
مهم ترین اشکالش هم این بود که بیش از حد طولانی بود قصه باید خیلی قبل تموم می شد . یعنی قصه رو می گه ماجرا هم تموم می شه اما می خواد بیاد خلاصه نوادگان شخصیت ها را هم بگه . مثلا شخصیتی که اعدام می شه باید ببینیم سال ها بعد یک بچه که به دنیا می یاد اسم اونو روش می ذارن با شرح کامل . وقتی غصه تموم شده خوندن اینها خوشایند نیست دیگه

gungester2
01-01-2009, 00:07
"خرمگس" نوشته ی اتل لیلیان وینیچ
کتابی که مردم ایتالیا با چشم های پرخون می خوندنش
ماجرا یک کشیشه که می خواهد ایتالیای جوونی رو تشکیل بده
ولی این کتاب مناسب کسایی که همش منتظر آخر داستان هستند نیست
پیشنهاد می کنم نخونند چون بعد از 5 دقیقه خوابشون می بره
فقط کسایی بخونند که کتاب جان شیفته ی رومن رولان رو تحمل کردند ...!!!

magmagf
02-01-2009, 03:11
رفیق اعلی


کریستیان بوبن
پیروز سیار


فرانسوا آسیزی معروف به فرانچسکوی قدیس از معروفترین روحانیان دنیا و بنیانگذار فرقه ای روحانی-عاطفی است که از از رابطه عاطفي مادر و فرزند الهام گرفته است و عاطفه مادرانه را سرچشمه تقدس مي داند . فرانچسکو به خاطر عقایدش خانواده مرفه خود را ترک کرد و عمرش را در انزوا، وقف خدمت به بيماران جذامي در جذامخانه مي كند كه اين شرايط باعث تحول روحي و سير معنوي در او مي شود .
کتاب گذری کوتاه بر زندگی فرانچسکو و سیر تحول معنوی او و نیایش های وی می باشد . قسمت اول کتاب که زندگی فرانچسکو هست و قسمت اخر که پاسخ نویسنده به سوال "چه چیز به زندگی شما معنا می دهد ؟" قشنگند . نیایش ها هم بعضی جاهاش قشنگه
" تنها تو از شرمساریم و از اهانت هایی که بر من رفته است ، آگهی
دشنام هایی که بر من داده اد و خجلتم را می دانی
خیل ناسزاگویانم را می بینی
دلم را که از فرط تحقیر شکسته است می بینی
در انتظار همدردیم و کس عنایت نمی کند
در پی تسلی دهنده ام و کس نمی یابم . "
اما قسمت سومش با عنوان چهره دیگر را دوست نداشتم .
این کتاب را نقطه اوج هنر بوبن و نشان دهنده عقاید و طرز فکر او می دانند که با استقبال خوبی هم در همه جای دنیا رو به رو شده .

arte
03-01-2009, 16:35
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



سینما به روایت هیچکاک
ترجمهء پرویز دوایی
مصاحبه و گفتگوی فرانسوا ترفو کارگردان فرانسوی (که ما فیلم های 451 درجه فارنهایت و آدل هر او را بارها و بارها از شبکه 4 سیما دیدم) با آلفرد هیچکاک کارگردان و فیلمساز سینمای پس از سالهای 20 آمریکاست. اما تفاوت بسیار فراوانی با تصور ما از مصاحبه ای کلیشه ای وکسالت آور درمورد امور فنی و تخصصی سینما داره. کتاب با روایت فرانسوا ترفو از هیچکاک و اولین ملاقات خیس و آبکیشون با هم دیگه اغاز میشه و به کمک شخصیت راوی وطنز هیچکاک شما با هیچکاک ،دیدگاهش نسبت به سینما و شخصیت فوق العاده قدرتمندش که البته بحق برای مردی که فیلم های جنایی او به عنوان نمونهء کمال یافتهء کلاسیک این ژانر شناخته میشوند لازمه ،آشنا میشید
هیچکاک پس از ساخت چندین فیلم در انگلستان به آمریکا رفت و در هالیوود در طی بیست سال هر سال یک فیلم ساخت( کمدی، جنگی، جاسوسی، روانشناسانه، طنز تلخ) و در کنار آن در تلویزیون و مجلات نیز فعالیت کرد اما گرایش تغییر ناپذیر او همچنان آثار دلهره آور ( تریلر) بود
در ضمیهء کتاب دو مجموعهء مختصری از فیلمهای آلفرد هیچکاک و عنوان بندی فیلم ها به خواننده ای که بعضی از آثار هیچکاک رو ندیده کمک میکنه تا در هرفصل با توضیحات هیچکاک و تروفو همراه بشه!

اگه خوندن این کتاب را تموم کردید و از آن لذت بردید کتاب بعدی پیشنهادی من به شما هیچکاک در قاب بهرام بیضایی هست که من هنوز خودم کامل نخوندمش!

magmagf
03-01-2009, 18:58
زمین


امیل زولا
محمدتقی غیاثی



ژان ماکار سربازی است که از خشونت و صحنه های هولناک جنگ به روستا و کشاورزی پناه آورده است . بابافوآن یکی از کشاورزان پیر این روستاست که چون دیگر توانایی کار ندارد زمین خود را قبل از مرگ بین دختر و دو پسرش تقسیم می نماید . در ادامه ماجرای بابافوآن و فرزندانش شاهد عشق به زمین و مال در برابر مهر خویشاوندی هستیم . فرزندانی که در رقابت با یکدیگر پدر را فراموش می کنند . بوتو یکی از پسران بابافوان است که با لیز ازدواج نموده . لیز و خواهرش فرانسواز پدر و مادری ندارند و بوتو در اندیشه تصاحب همه ثروت آنهاست . از همین رو سعی می کند به خواهر زن خود نیز دست درازی کند . لیز که زمانی عاشق خواهر خود بوده در نخوت انسانی به جایی می رسد که در تجاوز به خواهرش به کمک شوهر می اید . ژان عاشق فرانسواز است و با او ازدواج می کند . داستان زنجیره ای از حوادث خانوادگی و دعوای دهقانان بر سر زمین است . زولا اوج فساد و بی بند و باری در یک روستا را به تصویر می کشد به علاوه وصف های زیبا و فوق العاده دقیق از گندم زارها و کشت ان

رمان زمین خشم زیادی را بر علیه زولا ایجاد نمود . او را متهم به تحقیر کردن دهقانان شمردند و تعدادی از پیروانش بیانه ای نوشتند و او را انکار کردند . عده زیادی نیز گفتند که زولا یک رئالیست نیست در گوشه خانه نشسته و داستان بافته است اما زولا با دلیل و مدرک نشان داد به جز شخصیت ژان تمامی افراد دیگر را از واقعیت وام گرفته است . جالبه بدونید زولا در دبیرستان با پل سزان نقاش بزرگ امپرسيونيست هم کلاسی بوده و بسیاری از گشت و گذارهای خود در روستا را با همین نقاش انجام می داده است .


خوشم اومد قشنگ بود . واقعا جسارت داشته زولا . این داستان را وقتی نوشته که روستا سمبل صفا و سادگی بوده . از این سنت شکنی های شجاعانه خوشم می یاد . سرنوشت فرانسواز را قشنگ تصویر کرده نشون می ده نهایتا کسی که ادم بهش عشق می ورزه در اولیت قرار داره نسبت به کسی که عاشقه ادمه و به ادم نیکی می کنه . یعنی هر چه قدر هم عاشق یک نفر باشید و بهش نزدیک باشید اگه اون عاشق شخص دیگه ای باشه حتی اگه خودش از اون عشق فرار کنه ، یک جا هر 2تون جلوی این عشق مغلوب می شید. این داستان پانزدهمین داستان مجموعه خانوده روگن-مارکار هست .

magmagf
05-01-2009, 15:11
داراي خانواده روگن



اميل زولا
محمدتقي غياثي



آده لائيد يك دختر عصبي مزاج است (زولا در وصف حالات عصبي او از كتاب هاي پزشكي دوره خود استفاده كرده است . ) كه با روستازاده اي به نام روگن ازدواج مي كند و از او صاحب پسري مي شود كه فردي رند و حقه باز است . بعد از مرگ شوهر با قاچاقچي به نام ماكار دوست مي شود كه از او نيز صاحب يك دختر و پسر مي شود . پسر فردي تن پرور ، ستمديده و در عين حال ستمگر است .
قصه در سال 1851 و در زمان سركوب قيام خونين مردم جنوب فرانسه جريان دارد . در اين ماجرا شاهد جبهه گيري متفاوت دو برادر هستيم . روگن به طمع مال اندوزي طرفدار كودتاست و ماكار بر اثر فقر و حسادت به برادر طرفدار جمهوريست . مسائل ميهني براي هيچ يك اهميتي ندارد . در اينجا شاهد برخورد افراد اين خانواده با وضعيت نابسامان فرانسه مي باشيم و زولا سعي مي كند نقش وراثت در اين بين را شفاف سازد . در ساير كتاب هاي اين مجموعه 20گانه شاهد سير سرنوشت افراد مختلف اين خاندان خواهيد بود . هر كتاب با موضوعي جدا و مستقل .
در كل خوب بود اما به نظرم جز قوي ترين هاي اين مجموعه نبود . در مورد كودتا و رفتار افراد مختلف در اين وضعيت ديدگاه جالبي را ارائه مي داد . اما اول داستان و در زمان معرفي خانواده بيش از حد شخصيت وارد داستان مي كرد و هر شخصيتي هم يك توضيحي به دنبال داشت اما نه كامل . اواخر داستان خيلي بهتر از اوايلش بود . شخصيت پسر نامشروع هم به نظرم خيلي قوي طراحي شده بود در عين همه ستمي كه بهش شده بود اگه فرصتش مي شد خودش هم ستم مي كرد .

اين قصه در ابتدا به صورت پاورقي چاپ مي شد و فلوبر و گوتيه با خواندن اين داستان ان را ستودند و گوتيه از امدن استادي جديد در ادبيات خبر داد . خيلي از كارشناسان هم ان را بهترين كتاب در زمينه تربيت عاطفي جوانان مي دانند .
زولا خودش از مخالفان ناپلئون و همین طور مذهب کاتولیک بوده

magmagf
07-01-2009, 16:05
گفتگو در کاتدرال


ماریو بارگاس یوسا
عبدا..... کوثری




گفتگو در کاتدرال سومین رمان یوساست که در محیط شهر لیما شکل می گیرد .
داستان با دیدار دو تن از شخصیت های اصلی کتاب به نام های سانتیاگو زاوالا و آمبرسیو پرادو در کافه ای به نام کاتدرال شروع می شود و به نوعی تا پایان کتاب ادامه دارد . تعدادی داستان و گفت گو داریم که به صورت متناوب در قصه ظاهر می شوند و اصلا هم به ترتیب نمی باشند . به خصوص فصل اول که از نظر مکالمه شگفت انگیزه . تماما با مکالمه پیش می ره و مثلا توی یک صفحه شما در عین حال دارید 4 تا مکالمه را پیگیری می کنید درون هم . یعنی خیلی تمرکز می خواد چون مثلا خط دوم حتما جواب خط اول نیست و صفحه دوم حتما بعد از صفحه اول اتفاق نیفتاده .
سانتیاگو فرزند دن فرمین یکی از سرمایه داران بزرگ وابسته به دولت است که از همان بدو ورود به دانشگاه
سعی می کند از خانواده جدا شود . ابتدا درگیر فضای کمونیسم می شود و بعد نیز دانشگاه را رها کرده و وارد حرفه روزنامه نگاری می گردد . آمبرسیو نیز راننده وفادار دن فرمین است . آنها سال ها پس از مرگ دن فرمین به صور اتفاقی با هم ملاقات می کنند و طی گفت گو ها و فلش بک های مختلف ما شاهد دوران دیکتاتوری ژنرال اودریا ، فضای شدید امنیتی ان دوران ، کودتاها و دسیسه چینی ها و .... هستیم . توی قصه خیلی زیبا فضای روسپی خانه ها ، فضاهای سیاسی دانشگاه ، فساد طبقه بالای جامعه و .. تصویر شده اند . شخصیت ها هم خیلی قوی هستند مثلا دن فرمین مردی پولدار موقر مهربان خانواده دوست و بعد چگونگی نقشش در موضوع قتل الهه معشوقه سابق رئیس امنیت ملی یا خود رئیس امنیت ملی کسی که بدون سواد اما با ذکاوت است و با برقراری اختناق و شبکه جاسوسی قوی به مقام های بالا می رسد .


کتابش فوق العاده است . سبک نوشتنش و گفت و گوهاش عالیه و یک چیز دیگه که خیلی خوشم می یاد توی داستان های یوسا اینه که ضرب تند قصه را یک جورایی می گیره یعنی همه اش ملتهب این فکر نیستید که قراره بعد چی بشه و تا بیاد اتفاق بیفته لذت خوندن اون قسمت را کامل درک نکنید . خود یوسا راجع به این کتاب گفته که ان قدر توان افرینش و مهارت در روایتگری خود را صرف این کتاب نموده ام که گمان نکنم دیگر بتوانم در این زمینه از مرز این کتاب فراتر روم .

magmagf
08-01-2009, 01:08
برگزیده داستان های جنایی من (آلفرد هیچکاک)



مترجم : بهمن شیروانی


کتاب شامل 8 داستان کوتاه جنایی است که طبق مقدمه مترجچم توسط هیچکاک گلچین شده اند .
خیلی دلم هوای یک کتاب پلیسی کرده بود . کتابش اونجور رمز و راز دار و با مخفی کاری های کتاب های پلیسی نبود بلکه بیشتر یک مبحث جالبی توی خودش داشت یک نقطه اوج در چهارچوب یک جنایت .
کلا خوشم اومد جالب بود خیلی خوب نبود اما خوب بود
داستان ها عبارتند از :
ساعت دیواری از ریچارد دمینگ : قشنگ بود
در جست و جوی قاتل از جک ریچی : متوسط
خبرنگار از دنالد هانیگ : خیلی قشنگ بود
کشف لامونت از ردریک ویلکینسون : خیلی قشنگ بود
هشدار از میشل زوری : متوسط بود
تلاش از باب بریستو : قشنگ بود
داستان های جنایی ، نموداری از زندگی ما از الینور دالی بویلن : متوسط بود
برداشت منفی از لارنس بلاک : خیلی قشنگ بود

sogol54
08-01-2009, 01:24
کتاب کلیدر عالیه جای خالی سلوچ میخکوبت میکنه چشمهایش عاشقت میکنه جین ایر می بردت توی خیال سووشون باعث افتخارت میشه و با سرزمین سوخته جنگ را از نزدیک حس میکنی

sweet_mahsa
08-01-2009, 14:03
آفتاب در حجاب
سيد مهدي شجاعي

به تازگي طبق پيشنهاد يه دوست عزيز اين كتابرو تهيه كردم
و چون ميدونستم راجع به محرمه همين تاسوعا وعاشورا خوندمش
بي نظير بود
راجع به حضرت زينب بود اگه كسي كتاب كشتي پهلو گرفته همين نويسنده رو خونده باشه مثل همون بود اما بسيار زيباتر
حتما بخونيدش

magmagf
09-01-2009, 00:49
از به


رضا امیرخانی



مرتضی مشکات یکی از خلبانان با سابقه ارتش است که در جنگ پاهای خود را از دست داده و دیگر اجازه پرواز ندارد اما همواره ارزوی پروازی دوباره را در ذهن زنه نگه داشته است . داستان به صورت نامه نگاری ادامه دارد . در این بین افرادی هستند که طرفدار مرتضی هستند کسانی که شرقی تر و احساسی تر به قضایا نگاه می کنند و افرادی که با کار مجدد او مخالفند کسانی که فقط با قواعد و قانون به مسئله نگاه می کنند ......
اسم کتاب هم از فرمت نامه های نظای اومده که توی همه اش باید نوشت از ...... به ........

خود موضوع واقعا قابل احترامه... نشان دادن فداکاریه افرادی که واسه من و شما جنگیدن و مملکت را حفظ کردن .... دقیقا تقابل دو فکر و دو طرز تفکر را هم خوب نشون می ده اما خیلی کتاب مسخره ای هست به نظر من یعنی فقط ایده کتاب خوب بوده ..... کاشک نویسنده سعی نمی کرد این قدر خوشمزه بازی در بیاره .... اخر داستان را اونقدر هندی نمی کرد و چهارچوب داستان را این قدر سست ..... فکرشو بکنید یک دختر 18 ساله خفن پولدار و غیرمذهبی بچه که بوده توی انشا مدرسه واسه خلبانه ناماه می نویسه حالا که باز خلبان مذهبی ما رو می بینه می ره می شه بچه اش ... من به شخصه اصلا خوشم نیومد فقط به نظرم ایده کلی خوب بود .. اهان رسم الخطش را هم فوق العاده دوست داشتم .. کاملا بر اساس جدا نویسی که من طرفدار شدید این روش هستم .... از این نظر عالی بود و همین طور اینکه یک فرانک هم تو قصه داشتیم :دی بگذریم که همه اش تو قصه ها فرانک ها یک سری دختر پولدار لوس هستند اما خوب بازم از هر نوع فرانکی استقبال می کنیم

sogol54
10-01-2009, 19:27
کلیدر - جین ایر - جای خالی سلوچ - چشمهایش- سووشون - بر باد رفته - بلندی های بادگیر
بهتون توصیه میکنم این رمان ها را بخونین:40:

magmagf
10-01-2009, 22:32
عصر قهرمان


ماریو وارگاس یوسا
هوشنگ اسدی


عصر قهرمان دومین اثر یوسا و اولین رمان او محسوب می شود . داستان در مورد مدرسه نظامی لئونسيو پرادو می باشد . این مدرسه یک محیط نظامی و در حقیقت یک سربازخانه است . داستان زندگی پسرها در اموزشگاه نظامی و تحت قوانین سخت گیرانه ارتش موضوع اصلی کتاب است و یوسا نظامیان و زندگی نظامی گری را به سخره گرفته است . در مورد زندگی پسرها در کنار هم ، آزار و اذیت سال بالایی ها و مقررات بی چون و چرای ارتش و سخت گیری زیاد بر روی پسران سرباز سخن گفته شده است .
خود یوسا مدتی دانشجوی این مدرسه بوده و بعد از انتشار داستان نسخه های زیادی از این کتاب را در حیاط این سرباز خانه اتش زدند .

قشنگ بود خیلی خوشم اومد . البته احساس کردم یک مقداری دیگه زیاده روی کرده بود گمون نکنم اوضاع اونقدر فجیع بوده باشه . من از برادرم که پرسیدم می گفت اذیتمون می کردن دوران اموزشی حق اعتراض هم نداری همون اولش می گن بهت ارتش چرا نداره هر چی مافوق بگه باید انجام بدی بدون چرا.
به جز توصیف خیلی قشنگش از اوضاع مدرسه نظامی ، سرنوشت افراد و عکس العملهاشونم خیلی جالب بود. به خصوص جاگوار وقتی اخرش روبرتو رو لو نمی داد می گفت خبرچینی بدترین عیب یک مرده اما اینکار رو واسه دوستش کرد مرام گذاشت قضیه انتقام بوده نه ترس این خیلی موضوع را عوض می کنه . یا وقتی می گه کاری که می کنند ، عقیده ای که راجع به من دارند برام مهم نیست چیزی که اذیتم می کنه اینه که قدرناشناسن . یک لحظه فکر نمی کنن چرا اون خشونت ها را کردم .......
اخ یک پسری هم بود ملقب به برده واقعا سرنوشتش اشک ادمو در می اورد یک پسر ، تک فرزند ، احساساتی و وابسته به مادرش که پدرش به همین خاطر دائم اذیتش می کرد و می خواست ازش یک مرد بسازه . تو اموزشگاه هم همه اذیتش می کردن فقط چون اهل تقلب و دعوا نبود روحیه اش مثل بقیه پسرها خشن نبود . بعد یک روز با یک عالمه بدبختی مرخصی می گرفت که بره دختری که دوست داشت رو ببینه اما پدرش می گفت بعد این همه وقت که اومدی مرخصی باید بمونی خونه پیش خانوده ات ......

Mahdi/s
10-01-2009, 22:56
من با فئودور داستايوفسكي بزرگ شدم بيشتر آثارشم خوندم

karin
11-01-2009, 15:48
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


قهرمان داستان پسر ۱۶ ساله ایست به نام هولدن که از مدرسه اخراج شده و باید ۴شنبه به خانه برگرده اما چند روزی زودتر از مدرسه می زند بیرون و کل کتاب شرح همین چند روز است، از زمان بیرون آمدن از مدرسه تا وقتی که قرار است به خانه بازگردد.
هولدن آدمی ست افسرده، سرگشته و در ظاهر بی هدف که تقریبا از همه ی آدم ها و اتفاقات و مساپل دور و برش متنفره و زندگی و آدمهاش مدام افسرده اش می کنن، و در عین حال نه می تونه کاری بکنه نه می تونه اون طور که دلش می خواد (ناتور دشت) باشه

نثر کتاب عامیانه و شکسته ست و علارغم این که این نثر رو واسه کتاب نمی پسندم اما هر جور حساب می کنم طور دیگه ای نوشته میشدم مسخره میشد!

سطر به سطر کتاب رو که می خوندم دائما رمان کافه پیانو در ذهنم تداعی میشد
انگار جناب جعفری یک نسخه از ناتور دشت رو گذاشتن جلوشون و از روی اون اقدام به نوشتن کافه پیانو کرده اند.
از تقدیمی اول کتاب تا حدی معلوم بود اما فکر نمی کردم تا این حد باشه!!

شخصیت و کارکتر محبوب من اما، هولدن نبود بلکه فیبی خواهر هولدن بود!

در کل کتاب بسیار خوبی ست (و در بین قشر کتاب خوان هم از محبوبیت و مقبولیت زیادی برخورداره) علارغم اینکه در لیست کتاب های محبوب من قرار نمی گیره!

magmagf
13-01-2009, 12:49
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



زن آينده


كريستيان بوبن
مهوش قويمي




آلب دختري است كه در كودكي مادر خود را از دست داده و پدرش نقاش معروفي است . به صورتي گذرا شاهد رشد ، احساسات و بلوغ يك دختر مي باشيم .
داستان هاي مختلفي كه به صورت ارام و كم عمق از روي زندگي الب عبور مي كنند . روابط دختر و پدر ، دختر و معلم مرد ، دختر و عاشق ، دختر و كودك و...... از موضوعات كتاب است .
قشنگه يك جورايي اروم و لطيف يك سرنوشت زنانه رو به صورت كوتاه و خلاصه مورد بررسي قرار مي ده . از بين كتاب هايي كه از بوبن خوندم اينو بيشتر از همه دوست داشتم .
اما يك عشق عجيب غريبي هست توي كتاب .

آلب عاشق مردي مي شود اما مرد بعد از يك رابطه عاشقانه كوتاه مدت او را ترك مي كن و نامه اي مي گذارد كه من عاشقت هستم اما الان وقتش نيست بايد بروم . منتظر من نباش زندگي را ادامه بده ازدواج كن بچه دار شو .... اما من روزي بر مي گردم و اگر ان روز بخواهي دوباره با هم خواهيم بود :دي

جلد كتاب هم خيلي قشنگ طراحي شده

huti_421
13-01-2009, 20:46
بهترین کتابی که خوندم کوری اثر ژوزه ساراماگو نویسنده ی پرتغالی هست که برنده ی جایزه ی نوبل 1996 به خاطر این کتاب شده

اسم اصلی کتاب به زبان پرتغالی Ensaio sobre a Cegueira هست

از لحاظ فیزیکی کتبای قطور که حدودا 400 صفحه داره و از لحاظ جلد هم زیبایی و مفهوم خاص خودش رو داره

و در نایت از لحاظ محتوایی رقابت بین عقل و جهل ... بینایی درونی و کوری و تضاد بین اونها رو با زبان ساده و طی یک داستان عجیب و در نوع خودش جالب به رخ خواننده میکشه

موضیح دوستان در رابطه با یک بیماری که نوعی کوری و نابینایی هست که برعکس نابینایی عادی که همه ، همه چیز رو تاریک و بدون نور میبینن این کوری بعث میشه که چشم بیمار حالت نورانی داشته باشه و همه چیز رو نورانی و سفید ببینن ( در واقع چیزی جز نور سفید نمیبینن )

داستان از جایی شروع میشه که مردی در یک چهار راه به این بیماری مبتلا میشه ... یک دزد به اون کمک میکنه که به خونه بیره ، ماشین اون رو میدزده و بعد از مدتی اون هم مبتلا به این بیماری میشه ... مردی که اول بیمار شده بود پیش دکتر چشم پزشک مراجعه میکنه ، همه ی بیمار ها که هر کدوم نقش خاصی در داستان دارن به اتفاق دکتر چشم پزشک بیمار میشن ...

برای جلوگیری از شیوع بیماری اونها رو به یه محل برای قرنطینه میبرن ... اتفاقات زیادی اونجا میوفته از فساد داخل قرنطینه تا نرسیدن جیره ی غذایی ... بعد از مدتی همه ی شهر ( شاید کشور یا جهان چون در داستان وسعت بیماری ذکر نمیشه ) به این بیماری دچار میشن ... در نهایت همه برای بدست آوردن غذا به خیابان ها میان و به صورت گله ای شبیه به حیوانات برای لقمه ای غذا با هم درگیر میشن ....

در این بین ... همسر دکتر چشم پزشک تنها فرد سالم و به صورت غیر مستقیم راهنمای دسته بوده ( که شامل بیمار های مطب دکتر میشدن ) و تنها همسرش از سلامت اون باخبر بوده ...

بعد از اتفاقاتی هم که در شهر میوفته یک روز اولین فردی که بیمار شده بوده ، متوجه میشه که سلامت خودش رو بدست آورده و کم کم بقیه هم سالم میشن ... در این بین جالب ترین و قشنگ ترین جمله و قسمت داستان اونجاییه که همسر دکتر به آسمان نگاه می کنه ... همه چیز رو سفید میبینه میترسه که حالا نوبت اونه که مبتلا بشه ولی سرش رو پایین میاره از ایوان خونه مردم رو نگاه می کنه که از سلامت خودشون خوشحالن و داستان تموم میشه !!!

magmagf
14-01-2009, 08:20
رستاخيز


كريستين بوبن
سيروس خزائلي




كريستين بوبن فارغ التحصيل رشته فلسفه است و همين نگرش رو توي كارهاش هم مي شه مشاهده كرد . خود او مي گويد: «هر يك از كتابهايم تابلوي است از يك گوشه زندگيم.» من دوست دارم در كتابهايم «زندگي» را نقاشي كنم، «هستي» را بسرايم، «عشق» را بنوازم، «مرگ» را رنگ آميزي كنم، «تقدس» را به آواز درآورم.»

كتاب رستاخيز مجموعه اي از تفكرات ، راز و نيازها ، تجربيات شخصي و خاطرات نويسنده مي باشد .
من اصلا ارتباط برقرار نكردم با كتاب و اصلا هم خوشم نيومد

فقط يك جايي كه اشاره مي كرد توي مراسم مذهب نشسته بود و همه به ترتيب مي در صف مي رفتن تا نان مقدس را از دست كشيش بگيرن و بعد مي گفت يك دفعه حس كردم رستاخيز چه طور اتفاق مي افته و مردم از گورهاشون ر ميان خوشم اومد

omid.k
14-01-2009, 19:26
بهترین کتابی که خوندم کوری اثر ژوزه ساراماگو نویسنده ی پرتغالی هست که برنده ی جایزه ی نوبل 1996 به خاطر این کتاب شده

اسم اصلی کتاب به زبان پرتغالی ensaio sobre a cegueira هست

از لحاظ فیزیکی کتبای قطور که حدودا 400 صفحه داره و از لحاظ جلد هم زیبایی و مفهوم خاص خودش رو داره

و در نایت از لحاظ محتوایی رقابت بین عقل و جهل ... بینایی درونی و کوری و تضاد بین اونها رو با زبان ساده و طی یک داستان عجیب و در نوع خودش جالب به رخ خواننده میکشه

موضیح دوستان در رابطه با یک بیماری که نوعی کوری و نابینایی هست که برعکس نابینایی عادی که همه ، همه چیز رو تاریک و بدون نور میبینن این کوری بعث میشه که چشم بیمار حالت نورانی داشته باشه و همه چیز رو نورانی و سفید ببینن ( در واقع چیزی جز نور سفید نمیبینن )

داستان از جایی شروع میشه که مردی در یک چهار راه به این بیماری مبتلا میشه ... یک دزد به اون کمک میکنه که به خونه بیره ، ماشین اون رو میدزده و بعد از مدتی اون هم مبتلا به این بیماری میشه ... مردی که اول بیمار شده بود پیش دکتر چشم پزشک مراجعه میکنه ، همه ی بیمار ها که هر کدوم نقش خاصی در داستان دارن به اتفاق دکتر چشم پزشک بیمار میشن ...

برای جلوگیری از شیوع بیماری اونها رو به یه محل برای قرنطینه میبرن ... اتفاقات زیادی اونجا میوفته از فساد داخل قرنطینه تا نرسیدن جیره ی غذایی ... بعد از مدتی همه ی شهر ( شاید کشور یا جهان چون در داستان وسعت بیماری ذکر نمیشه ) به این بیماری دچار میشن ... در نهایت همه برای بدست آوردن غذا به خیابان ها میان و به صورت گله ای شبیه به حیوانات برای لقمه ای غذا با هم درگیر میشن ....

در این بین ... همسر دکتر چشم پزشک تنها فرد سالم و به صورت غیر مستقیم راهنمای دسته بوده ( که شامل بیمار های مطب دکتر میشدن ) و تنها همسرش از سلامت اون باخبر بوده ...

بعد از اتفاقاتی هم که در شهر میوفته یک روز اولین فردی که بیمار شده بوده ، متوجه میشه که سلامت خودش رو بدست آورده و کم کم بقیه هم سالم میشن ... در این بین جالب ترین و قشنگ ترین جمله و قسمت داستان اونجاییه که همسر دکتر به آسمان نگاه می کنه ... همه چیز رو سفید میبینه میترسه که حالا نوبت اونه که مبتلا بشه ولی سرش رو پایین میاره از ایوان خونه مردم رو نگاه می کنه که از سلامت خودشون خوشحالن و داستان تموم میشه !!!

کوری کتاب زیباییه ... همونطور که سرشار از نکات ظریف و متفاوت است
ممنون بابت معرفی
ولی بهتر نیست برای قسمت های اصلی داستان اطار یا اسپویلر بذاریم تا دوستانی که هنوز اونو نخوندن .... از اول راه پشیمون بر نگردن ؟

karin
14-01-2009, 21:28
داستان آغاز و پایان یک خانواده ی بزرگ و پر جمعیت در گذر زمان، داستان عشق، درد، رنج و خون!
همین!

چی نوشتم :‌دی

داستان یک خانواده ی عیالوار در تهران که از دوران رضاشاه شروع می‌شه و در کنار بستر تاریخی داستان روایت اجتماع اون دوران و آدم‌های اون خانواده است.
کتابی نیست که بشه تعریفش کرد باید خوند
انقدر غم و غصه و مرگ و قتل و تبعیض و تحقیر توش هست که واقعا روان آدم رو به هم می‌ریزه
من موندم جناب فصیح چطوری تونستند این همه بدبختی رو یک‌جا کنار هم بگذارند

در کل بسیار بسیار دوستش داشتم و کتابیه که حاضرم ساعت ها بنشینم و راجع به تک تک شخصیت ها و تغییر و تحولات اجتماعی موجود درش صحبت کنم

magmagf
15-01-2009, 18:30
دیوانگی در بروکلین


پل استر
خجسته کیهان



ناتان پیرمردی 60 ساله است که از همسر سابقش جدا شده ، ارتباطی با سایر فامیل ندارد ، سرطان گرفته و به دنبال مکانی آرام است تا سال های آخر عمر خود را در آنجا سپری کند . دوستی به او بروکلین را معرفی می کند و ناتان راهی آنجا می شود . ناتان دو خواهرزاده دارد که سالهاست از آنها بی خبر است . بعد به طور ناگهانی در بروکلین با تام برخورد می کند او پسری باهوش و عاشق ادبیات بوده که در دوره دکترا ناگهان به همه چیز پشت پا زده ، از تنهایی و کثیفی دنیا دلزده به بروکلین آمده و در یک کتاب فروشی کار می کند . به همین ترتیب شخصیت های قصه اضافه می شوند . آدمهای خسته ، تنها و شکست خورده که در بروکلین به دنبال دنیای آرمانی و ارزوهای دست نیافتنی خود هستند . انسان هایی تنها که در کنار هم و با رویاهای دیوانه وار خود بار دیگر زندگیشان را ارزشمند می کنند . روری خواهر تام ، دختری که از نوجوانی از خانه فرار کرده و دربند فرقه ای شدید مذهبی است ..... لوسی دختری حاصل از یک عشق موقت و تنها و سرخورده ........نانسی زنی استثنائی که همسری مردی ناچیز است مردی که نانسی تنها زن زندگی او نیست و نانسی زنی است که حاضر است بارها و بارها عشقش را ببخشد ....... کتاب برنده جایزه آستریویاس از کشور اسپانیا شده

نمی شه از داستان چیز بیشتری گفت . یک سری روابط معمول خانوداگی در چهارچوب انسان های تنها و منزوی با یک پایان خوش . فوق العاده کتاب روان و خوبیه . سبک نوشتنش عالیه اصلا موقع خوندن متوجه گذر زمان نمی شید . نمی شه زمینش گذاشت . واقعا کتاب قشنگی بود . از نانسی خوشم می یومد .... از تنهایی ادمهاش و پایان خوشش و بیشتر از همه حالت گرم و روان داستان . خیلی نکات و ایده های قشنگی هم توش هست . یکیش همینه که اتفاقات بر اثر تصادف پیش می آیند . مهم ترین جریانات زندگی از رو یک اتفاق ساده حادث می شوند . خیلی این دید را پسندیدم و یک هتل خیلی باحال هم بود که اتاق ها به جای شماره ، اسم داشتند هر اتاق اسم یک هنر پیشه کمدی با قاب عکس های سیاه سفید از اون توی اتاق . به نظرم خیلی ایده قشنگ و جالبی اومد . اگه یک وقت هتل زدم این مورد را امتحان می کنم :دی
تام هم حرف های و اتفاقات قشنگی را در مورد نویسندگان تعریف می کرد که خوشم اومد . اون حکایت کافکا و عروسک گم شده واقعا تاثیرگذار بود
خلاصه اینکه عالی بود

MaaRyaaMi
15-01-2009, 19:34
نیمه غایب
حسین سناپور

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


دست‌مایه‌ی این رمان زندگی پنج تن از نسل جوان و جوانی پشت سر گذاشته‌ی ام‌روز، در دانش‌گاه و میانه‌ی کشاکش‌های سال‌های دهه‌ی شصت است. به خاطر قرار گرفتن در این موقعیّت تاریخی است که عشق برای آنان نه فقط مواجهه با تنگناهای بیرونی، که رو‌درروشدن با درون و گذشته‌ی خود نیز هست. آن‌ها چه در خانواده‌ای سنتّی در تهران بزرگ شده باشند یا در باغ‌ها و شالی‌زارهای شمال، در خیابان‌های نیویورک غریبه‌‌گی را تجربه کرده باشند، یا معلّق میانِ دوست‌داشتن‌ها در سفر مدام بوده باشند، و یا حتّی اگر کودکی‌هایشان را خود مادری کرده باشند، همگی سرگشته‌ی جست‌وجوی نیمه‌ی غایب خویش‌اند. **

خب !! این رمان درباره‌ی پنج نفر هس که در چهار فصل نوشته شده :مراسم تشییع، مراسم خواستگاری، مراسم قربانی و مراسم وصل.!! اون پنج نفر هم یکی، فرهاد (پسری از یک خانواده‌ی سنتّی تهرانی)که فصل اوّلِ کتاب درباره‌ی اونه. دومی، فرح (دختری شهرستانی از سمتِ باغ و شالی‌زارهای شمالی)، سومی، بیژن (معلّق میان دوست‌داشتن‌هایش) است که عاشقِ خائنِ فرح به حساب میادش!. چهارمی، دختری از یک خانواده‌ی مرفه (که در کودکی برای خود مادری کرده است!) که در داستان با اسامی مختلف از اون یاد میشه سیندخت، سیمین، سیما …ووو …! و پنجمین نفر؛ ثریا که مادرِ نفرِ چهارمه با تجربه‌ی غریبه‌گی در خیابان‌های نیویورک. البته آقای، «الهی» نام نیز در داستان حضور مؤثر و چشم‌گیری دارند.
به طور کلی اگه بخوام بگم این داستان پر هس از دغدغه‌های ذهنی و شخصی و خانوادگی و فلسفی و اجتماعی و سیاسیِ زنانه و مردانه‌ی ایرانی در حدود سال‌های 67 تا 69 به علاوه‌ی عشق و پریشانی و سودازدگی و همچنین، کلی جمله‌ها و پاراگراف‌های طلاییِ دوست‌داشتنی !!

در مورد خود کتاب هم اینکه برنده ی جایزه از طرف مهرگان ! شده و برگزیده بهترین رمان سال 78 و مثل اینکه به چاپ دوازدهم هم رسیده ....

**به نقل از پشت جلد کتاب

magmagf
17-01-2009, 12:11
مون پالاس


پل استر
ليلا نصيري ها




ماركو استنلي فاگ در كودكي مادر خود را طي يك تصادف اتومبيل از دست مي دهد . از آنجايي كه حاصل يك ارتباط نامشروع بوده از هويت پدر خود نيز خبر ندارد . بعد از مرگ مادر ، دايي ويكتور سرپرستي او را بر عهده مي گيرد . وقتي ماركو به سن 18 مي رسد در دانشگاه شهر ديگري پذيرفته مي شود همزمان دايي ويكتور نيز راهي سفري بلند مدت مي گردد و به عنوان هديه قبولي 1492 جلد كتاب خود را به او مي دهد . ماركو نگران و دلزده وارد زندگي جديد مي شود و از همين نقطه ماجراي رمان مون پالاس نيز شروع مي گردد . ماركو به موجودي بي هدف تبديل مي شود فقط مي خواهد تنها باشد حركتي نكند و بگذارد زندگي جريان يابد از گيرو دارهاي و دغدغه هاي زندگي فرار مي كند . او از مقابله با مشكلات مي پرهيزد و ديگر سرنوشتش برايش اهميت ندارد ..... در اين بين با دختر و پيرمردي اشنا مي شود كه باعث دگرگوني زندگي او مي شوند و مبحث قبلي كتاب تمام مي شود و وارد يك ماجراي پر رمز و راز مي شويم و نگاهي هم به زندگي آمريكايي داره ........ ماركو پرستار يك پيرمرد مي شود پيرمرد در حال تعريف كردن زندگي خويش است و در اين بين ماركو نيز رازهاي خانودگي خود را حل مي كند .......

اون قسمت هاي اولش با اينكه خيلي روان نبود اما واقعا قابل لمس بود جايي كه ديگه هيچي بعد از اون براتون اهميتي نداره هدفي ندارين فقط مي خواهين زمان طي بشه ... فكر كنم اكثرا تجربه كرديم اين حالت رو .... اين قسمتش و حالت هاي ماركو را خيلي دوست داشتم
عشق ماركو و كيتي هم قشنگ بود يك جوري خيلي غمگين بود اما واقعا عميق دوست داشتني بود ..... خوب بود در كل اما نه به خوبيه بقيه كتاب هايي كه از استر خونده بودم به نظرم يك جورايي زيادي كشش داده بود بعضي قسمت ها حالا نبود هم اتفاق خاصي نمي افتاد و خيلي موضوع هاي با ربط نه چندان زياد را كنار هم اورده بود

در مورد مون پالاس هم بگم كه اسم يك رستوران چيني است ماركو وقتي قرار است تنها زندگي كند و خيلي ترسيده ناگهان نگاهش به تابلو نئون صورتي ابي اين رستوران مي افتد و ترسش از بين مي رود .

Ghost Dog
17-01-2009, 18:36
کافه پیانو فرهاد جعفری روایت اول شخصی است بر ماجراهای روزانه ای که در پیانو می گذرد و قرار است شباهت هایی هم با شاهکار سلینجر و شخصیت هولدن کالفیلد داشته باشد اما این کجا و آن کجا. متاسفانه کتاب نه پیچش داستانی درستی داره نه شخصیت پردازی قابل ذکری فقط راوی خودخواه و مغروری داره که هم صحبتی با او هزینه ی گزافی داره و دائما سعی داره عقایده خودش رو (که از دید خودش کاملا حق به جانب هست) به خورد خواننده اش بده ، این مغرور بودن راوی تاجایی ادامه پیدا می کنه که شخصیت های داستان هنوز وارد نشده از پیانو خارج میشن و ما اصلا با اونها آشنا نمی شیم و هر چیزی هم از اونها می دونم گفته های بارمن کافه است. از طرف دیگر این تضادی که بین حرف های راوی به شدت روی اعصابم راه می رفت از طرفی می گه "چقدر این زن خرش رو دوست داره و حاضر نیست یه موی گندیده اش رو با هزارتا زن دیگه عوض کنه" از طرفی هر روز خودش رو سرزنش می کند که "چرا رفته از میان این همه زن که توی عالم وجود داره این یکی رو گرفته" در آخرشم که شاهکاری خلق میکنه و به صفورا و پری سیما (و در اصل زن) به شکل یک کالا نگاه می کنه و میگه " اگر بخوام پری سیما رو با اون تاخت بزنم نه تنها چیزی عایدم نمیشه هیچ ضرر هم می کنم" ما که آخر نفهمیدیم !!!

magmagf
19-01-2009, 12:09
آوريل شكسته


اسماعيل كاداره
قاسم صنعوي



داستان در قرن بيستم در كوهستان هاي آلباني جريان دارد . جايي كه مردم همچنان در قيد و بند رسوم و سنن قديمي هستند . قوانيني كه ضامن اجرايي جز عرف ندارد اما همين عرف پشتوانه عظيم اين اجراست . قوانين بسيار وحشيانه و سنتي است .
در اين قوانين مهمان اهميت فوق العاده بالايي دارد و چيزي شبيه به نيمه خداست . روزي رهگذري در خانه برشيا را مي زند تا اندكي غذا به او دهند . خانواده برشيا نيز از او پذيرايي مي كنند و سپس مرد خانواده او را بدرقه مي كند تا راه خروجي روستا را نشانش دهد . در اين هنگام فردي از خانواده " كريه كيك" به اين رهگذر شليك مي كند و او را مي كشد . مجمع روستا اعلام مي كند كه طبق قوانين انتقام خون اين رهگذر به عهده خانوده برشياست و از خون مهمان نمي توان گذشت . در قوانين به ازاي هر خون بايد خون ديگري ريخته شود . اين ماجرا انتقام گيري كه رسمي معمول و عادي در كوهستان است ساليان سال بين دو خانواده هست و 44 نفر كشته مي شوند و داستان ما در جايي شروع مي شود كه گيورگ از خانوده برشيا بايد يك نفر از خانواه كريه كيك را بكشد . بعد از اين قتل كه در مارس صورت مي گيرد خانواه مقتول يك مهلت يك ماهه به قاتل مي دهند كه زندگي را به صورت دلخواه تجربه كند و بعد از آن كسي از خانواده مقتول سايه به سايه او را دنبال خواهد كرد تا به سوي سر يا قلب او شليك كند. مهلت گيورگ تا نيمه اوريل است . گيورگ 26 ساله امسال مانند ديگران نيست او تنها يك اوريل شكسته را براي زندگي در اختيار دارد .

اين قوانين واقعا وجود داشته حتي تا اواخر قرن 20 يعني چندي پيش در اصطلاح هم اون را Kanun مي خوانند در مورد همه چيز قانون داره و اين قضيه "خون" واقعا عجيبه اگر خون كسي از خانوده شما ريخته شد بايد خون فرد مقابل را بريزيد و بعد خانوده اون فرد بايد خوني از شما بريزند و همين طور نسل در نسل ادم كشي ادامه داره تا جايي كه نسل ها منشا اين ماجرا را نمي دونند ... توي كتاب راجع به بعضي قوانين اشارات جالبي داره

كلا قشنگ بود . موضوع داستان را واقعا دوست داشتم عالي بود اما به نظرم اگه روي حالات روحي گيورگ بيشتر كار مي كرد خيلي خيلي بهتر مي شد . در كل كتاب خوبي بود خوشم اومد . يك جوري اثر گذاري گذشته بر آينده رو نشون مي داد

gigaman2007
19-01-2009, 12:21
سلام. کتاب "کیمیاگر " نوشته ی پائولو کوئیلو فوق العاده است. این کتاب منو تا مدت ها تحت تأثیر قرار داده بود. این کتاب در دنیا بیش از 75 میلیون نسخه فروش کرده و واقعاً محشره . توصیه می کنم حتماً بخونید

huti_421
19-01-2009, 22:42
درحال خوندن کتاب سرزمین سوخته از احمد محمود هستم

کتاب جالب ، جذاب و پر از هیجان به نظر میرسه ... داستان کتاب در رابطه با جنگ بین ایران و عراق و وضعیت کشور و شهرها هست

سیر داستان در شهر اهواز و از زبان نقال اول شخص بوده و از مهم ترین وژگی هاش میشه به لهجه ی جنوبی در قالب نوشته ، وجود اصطلاحات جذاب ، هیجان ، تصویر فوق العاده از وضعیت نابسامان و حوادث ، آشفتگی مردم و ... اشاره کرد

میشه گفت تا اینجاییش که خوندم جذبم کرده !!!

fanoose_shab
20-01-2009, 02:29
کیمیاگر
پائولوکوئلیو
یه کتاب خیلی جالب
با متنی بسیارجذاب
یه کارسمبولیک ونمادین هستش
کسی که شروع به خوندنش میکنه علاقه مند میشه که کتابو زودتموم کنه
مطالب اموزنده زیادی داره

magmagf
20-01-2009, 21:24
چه کسی دورونتین را باز آورد؟


اسماعیل کاداره
قاسم صنعوی



خانواده ورانا در دهکده ای در آلبانی زندگی می کنند . این خانواده 9 پسر و یک دختر به نام دورونتین دارد . دورنتین بر خلاف رسوم معمول به ازدواجی مردی از دیاران دور دست در می آید و مادر بسیار بی تاب است. برادر دورنتین به نام کنستانتن به مادر قول اکید می دهد که هر زمان دلتنگ دختر شد او را به دیدارش خواهد برد . بلافاصله بعد از رفتن دورونتین ، جنگی رخ می دهد که هر 9 برادرش کشته می شوند و دسترسی به محل سکنی دختر نیز وجود ندارد . مادر بسیار دلمرده و غمگین است و مدام بر سر قبر کنستانتن می گوید که پس قول تو چه شد ؟!!!!!! 3 سال بعد نیمه شب دورونتین در خانه را می زند و می گوید کنستانتین مرا به این جا آورد و مادر می گوید اما او 3 سال پیش مرده است .
فردی مامور بررسی این سوال می شود "چه کسی دورونتین را باز آورده است ؟" و رمان به صورت معما گونه و همراه با افسانه به پیش می رود .


قشنگ بود خوشم اومد ... موضوعش عالی بود .... اشارات قشنگی هم به اختلافات کلیساهاتی مختلف داشت


جالبه بدونید که گفته می شود که کاداره در رمانهایش مسائل گوناگونی را مطرح می کند که اگرچه در ابتدای امر ربط چندانی به هم ندارند سرانجام به هم می پیوندند و نهری سیال را به وجود می آورند . از همین رو رمانهای او را رمان سنفونیک می نامند .

fanoose_shab
21-01-2009, 01:46
شازده کوچولو

اثر آنتوان دوسن دگزوپری

کتابیه درمورد سفریه شازده کوچولو به سیارات
احتمالا خوندینش
متنش آموزده ومفیده
لابه لای کلماتش جادوی عجیبی داره
کلی مطلب به ادم منتقل میکه
به نظرم عالیه

NASIM BAHAR
21-01-2009, 01:56
یه رمان هم دو ماه پیش خوندم اسمش یلدا بود.جالب بود.در مورد یه دختر که از خارج اومده و یه پسره عاشقش میشه و......در مورد دخترای خیابونی و مشکلاتشونه و کلا خیلی بی پروا در مورد کاراشون نوشته

دالان بهشت.یه رمان خیلی زیباست که به نظرم خیلی جالب بود.البته من این رمانو 5 سال پیش خوندمش.

fanoose_shab
21-01-2009, 02:26
بربادرفته
این کتابم احتمالا خوندیدش
شخصیت پردازیه عالی
مکالمات طبیعی
فضای عادی جوریه کا کاملا میتونی درکش کنی
دختری تنوع طلب که با وجود تموم موقعیتها دنبال چیزیه که متعلق بهش نیست....

fanoose_shab
21-01-2009, 02:28
دالان بهشت.یه رمان خیلی زیباست که به نظرم خیلی جالب بود.البته من این رمانو 5 سال پیش خوندمش.

دالان بهشت الا روی میزمه
میخونمش ونظرم رو میگم

fanoose_shab
21-01-2009, 02:34
گندم
یه رمان فوق العاده جالب
جذاب

با یه متن گیرا.محیطش جوریه که میتونی خودتو توی اون فضا قرار بدی
حقایقی رو عنوان میکنه با لحنی زیبا وجالب
البته هنوز تمومش رو نخوندم....
تا صبح تمومش میکنم...
درکل خیلی خیلی عالیه

fanoose_shab
21-01-2009, 02:58
هرمان هسه وشادمانیهای کوچک

درمورد نویسنده بزرگ هرمان هسه
بخشی از مطالب وشعرهاش وخاطراتش
کتابی مفید وجالب
مطالب زیبایی داره درمورد شادزیستن وتجربیاتش درغالب داستان

Ghost Dog
21-01-2009, 14:53
استخوان خوک و دست هاي جذامي - مصطفي مستور

خلاصه داستان: دانيال باز قاطي کرده بود و سرشو آورده بود بيرون داشت براي دنيا نطق مي کرد ، محسن پدر درنا کوچولو که تازه از زنش طلاق گرفته مثل هميشه مشغول روزنامه خوندن بود ، دکتر مفيد به فکر پسرش بود که توي بيمارستان ثريا داش جون مي داد ، عکاس حامد هم زل زده به عکس اش و نمي دونست چطور ميشه همزمان عاشق دو نفر بود ، روسپي مجتمع هم از خستگي شب قبل روي تختش ولو شده بود ، نوذر طبقه چهارمي داش حساب کتاب کشتن عباس محتشمو مي کرد و آخر هم پریسا بی خبر از همه چیز پا به میهمانی گذاشته بود که سرنوشتش رو عوض کرد.
کتاب حول و حوش اين چند شخصيت اش و افراد مرطبت با اونها در مجتمع مسکوني باختران مي چرخه و روايت گر بخشي از زندگي اونهاست که به نسبه کتاب کوتاه و خوبي هم بود. نويسنده توي داستاناش بيشتر دنبال اينه که نظر خودش رو در مورد اين دنيا و آدماش بزنه اما مشکل اينجاست که هي يه جاهايي حرفش رو رک ميزد يه جاهايي حرفشو مي خورد. برای اون اين دنيا جاي پست و کثيفيه و آدماشم همين طورن ، همه ي داستانهاش هم همينو مي خواد ثابت کنه اما پایان کتاب تمام عقاید پیش ساخته اش رو خراب می کنه و با پایانی مواجه میشیم که با کتاب هم خونی نداره و در تضاد با اونه. در واقع مستور سعی داره در مورد مسائلی صحبت کنه که هنوز برای خودش هم روشن نشده و سرگردان در افکار متضادشه و بین اونها داره دست پا میزنه، انگار دچار تردید شده که در چه جور دنیای داره زندگی می کنه، خوب یا بد!
يکي از اشکالات کتاب به نظرم اينه که يکي دوتا از داستانهاش اضافي ان که اگه اونها حذف ميشد اتفاق خاصي نمي افتاد. آخر اينکه استخوان خوک و دست هاي جذامي باعث ميشه در مورد خيلي از مسائل دوباره فکر کنيد(که به نظرم نقطه عطف اصلي کتابه) و شايد تفکراتتون رو درباره ي برخي از مسائل اصلاح کنيد شايدم نکنيد.

MaaRyaaMi
21-01-2009, 19:54
میگل
نوشته‌ی جوزف کرامگولد
ترجمه‌ی فریدون دولتشاهی



میگل قهرمانِ دوازده، سیزده ساله‌ی داستانه که در میانه‌ی کودکی و بزرگ‌سالی گرفتار شده و هی زور می‌زنه تا ثابت کنه به دیگران که مردی شده برای خودش و برای اثباتِ این ، از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنه! توصیف و توضیحِ تلاش‌های اون به علاوه‌ی ربطی که داره به گلّه‌داری، برای من خیلی جالب بود... مثلا چگونگی دنیا آمدن برّه‌ها، شماره زدن به میش و برّه و چون و چندِ ِ پُراهمیّت چرای اونها پشم‌چینی، نگه‌داری از برّه‌ی یتیم‌مانده، آدابِ چرای گوسفندان و …. علاوه بر آموزشِ زندگیِ چوپانی ! :31: زندگی و مسأله‌های مربوط به آن، روابط خانوادگی، کار، طبیعت، خدا، تحصیل، خدمت نظام و نوع طرحِ مسأله، تلاش‌های فردی و استمدادهای گروهی و طلب‌های معنوی و... هم واسم جالب بود !

Ghost Dog
22-01-2009, 22:20
سه گانه نیویورک - پل آستر

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


خلاصه داستان: کتاب شامل سه داستان شهر شیشه ای ، ارواح و اتاق در بسته میشه که بی ربط از هم نیستند. شهر شیشه ای داستان نویسنده ایست به نام کوئین که به طور اتفاقی وارد ماجرایی می شود و در طول آن رفته رفته تغییر می کند. ارواح روایت گر کاراگاهی ایست به اسم آبی که از سمت سفید استخدام شده تا سیاه را تحت نظر بگیرد و اتاق در بسته هم از زبان نویسنده روایت می شود که مطلع می شود بهترین دوستش ناپدید شده.
به نظرم بهترین قسمت این سه گانه، شهر شیشه ای بود که به شدت اون رو پسندیدم و دوست دارم در مورد این قسمت بنویسم.
شهرشیشه ای بیشتر از اینکه متمرکز بر داستان باشد تکیه بر شخصیت های خلق شده آستر دارد و باید اعتراف کرد که هر کدام از آنها به شکل غیرقابل باوری کامل و بدون نقص هستند، شاید بتوان به داستان ایراد وارد کرد اما کرکترها یه هیچ وجه. در طول کتاب آستر مدام با خواننده ی خود بازی می کنی اسم ها را تغییر می دهد هویت ها را جابجا می کند انگار هیچ کس نمی تواند در قالب خود قرار گیرد و فرد جدیدی را خلق می کند. مشکل وقتی دو چندان می شود که داستان صفحه به صفحه مانند شخصیت های پیچیده تر می شود و یافتن حقیقت موجود سخت تر و سخت تر می شود. تمام افراد در شهر شیشه ای به نوعی بحران هویت دارند ، هر کدام برای خود چندین نام انتخاب کرده اند و در بین آنها دست و پا می زنند و در این میان کوئین در بین هویت های مختلفش گم می شود. اما داستان چیست؟ شاید تا چند صفحه ی پایانی به طور مبهم مشخص باشد که ماجرا از چه قرار است اما وقتي متوجه مي شويم نيمي از چيزهايي که راوی برایمان نقل کرده متعلق است به دفترچه ي کوئین مرزي که بين خيال و واقعيت وجود داشت از بین می رود و ما دچار تردید می شویم چه چیز حقیقت بود و چه چیز توهمات کوئین! مطمئننا بعد از خواندن کتاب نمي توانيد به آن فکر نکنيد چون تازه بعد از تمام شدن آن داستان ديگري آغاز مي شود که این بار شما سازنده ی آن هستید و بايد با پازل هاي موجود به دنبال حقيقت بگردید. موفق باشيد.
پ.ن: شايد کتاب شباهت زيادي به دو شاهکار لينچ يعني مالهالند درايو و بزرگراه گمشده و صد البته ورتيگو هيچکاک کبیر داشته باشد یا حداقل برای من این طور بود که مدام این سه فیلم در ذهنم تداعی میشد.

arte
23-01-2009, 15:05
گیلی هاپکینز بزرگ
کاترین پاترسون
مهری شرفی

_عجب دخترخوشگلی اسمت چیه عزیزم!
_به تو چه فضول؟!!
تا حالا شده با چنین دختر بچه ای برخورد داشته باشید . گیلی هاپپکینز دقیقا همین موجود ست. دست محبت هر کسی را پس می زنه و در اعتقاد خودش فریب آدمهای متظاهر را نمی خورد. بچهء بی سرپرستی است که مرتب از خانه ای به خانهء دیگه ای فرستاده میشه و سعی میکنه با لجاجت تمام همه رو از خودش ناامید کنه تا به این ترتیب فقط به محبوب خودش که تنها عکسی ازش با او مونده وفادار باشه!

نباید دا ستان را لو داد تا برای خواننده بعدی جذاب باشه پس دیگه از خود داستان چیزی نمیگم
این کتاب 174 صفحه ای داستان زیبایی ست زندگی در اون واقعی تر از تخیلات من بود . ودر پایان بگم که کاترین پاترسون با این کتاب برنده ی جایزه کتاب ملی کودکان در امریکا شد. هر چند که به نظر من کتاب برای روحیه کودکانه کمی ضمخته!!

magmagf
23-01-2009, 17:01
شب پیشگویی



پل استر
خجسته کیهان


سیدنی نویسنده جوانیست که چندی پیش حادثه بسیار بدی برای او اتفاق افتاده و در حال حاضر در دوران نقاهت به سر می برد . یک روز در یکی از پیاده روی های خود وارد یک مغازه لوازم التحریر فروشی می شود و یک دفترچه آبی رنگ ساخت پرتقال توجه او را جلب می کند . دفترچه را می خرد و این دفترچه با نیروی مرموزی دوباره شوق نوشتن را در او بیدار می کند . او در این دفترچه طرح رمانی را آغاز می کند رمان درباره مردی خوشبخت است که ناگهان تسلیم سرنوشت زندگی شده ، با گذشته قطع رابطه کرده و به سوی آینده می رود ... مرد رمان که در انتشارات کار می کند در حال خواندن یکی از اثار چاپ نشده نویسنده بزرگیست که شب پیشگویی نام دارد ........ از سوی دیگر رمان ماجرای زندگی حقیقی خود سیدنی و کنش های او و همسرش گریس را دنبال می کند ...... عشق و شک آنها ........
یک ایده جالبی داشت کتاب که واقعا با خوندنش شوکه شدم خیلی تاثیر گذار ایده را بیان کرده بود حداقل روی من واقعا تاثیر گذاشت و جداً حال و هوامو عوض کرد .......معتقد بود همیشه ما یک مقداری از اینده رو در وجودمون داریم متوجه قضیه نیستیم اما یک حسی از اینده درونمون هست اگر چیزهایی را بنویسیم یا بگیم به کلمات قدرت جادویی حادث شدن را می دهیم یعنی حرفمون در مورد اینده یا نوشته ما در مورد اینده احتمال اتفاق افتادن حادثه بیان شده را خیلی زیاد می کنه ..............

داستان قشنگی بود خیلی دوسش داشتم هم روان بود هم جالب بود هم ایده جادوی کلمات را دوست داشتم هم شک مرد به زنش و بخشش من را یاد فیلمی می انداخت که ازش خاطره دارم .... خلاصه کتاب خیلی شگفت انگیزی بود

sweet_mahsa
23-01-2009, 20:32
ارمیا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

رضا امیر خانی

اگه یادتون باشه چندی پیش راجع به کتاب بیوتن این نویسنده نوشتم که راجع به جانبازی بود که به نیویورک سفر کرده بود ارمیا نام همون جانباز هستش که راجع به زندگی شخصیش قبل و بعد از رفتن به جنگ رو می تونیم در کتاب( ارمیا )بخونیم با اینکه فقط ارمیا مدت کوتاهی در جبهه حضور پیدا می کنه اما تاثیرات بی نظیری از جبهه می گیره در کل ارمیا شخصیت خیلی جالبی داره؟!

magmagf
25-01-2009, 08:27
هيولا


پل استر
خجسته كيهان


مثل اكثر كارهاي استر اينجا هم قهرمان كتاب يك نويسنده است . پي تر در پي خواندن حادثه يك خودكشي در روزنامه حدس مي زند كه آن فرد بايد دوست مفقود شده اش بنيامين ساچز باشد . اف بي آي به سراغ او مي آيد و در اين زمان او از هويت مقتول مطمئن مي شود اما رابطه اش با او را انكار مي كند . شروع به نوشتن اين رمان مي كند و بيان مي دارد كه بايد قبل از بازگشت اف بي آي اين كتاب را بنويسم و نگذارم پشت سر سانچز بدگويي كنند بايد همه چيز را اشكار كنم.
پي تر و ساچز هر دو نويسندگاني هستند كه اتفاقي با يكديگر اشنا شده و تبديل به دو دوست صميمي مي شوند. ساچز انساني با روحيات خاص است . سر و وضعي عجيب و قلبي مهربان . رويدادهاي زندگي به گونه اي در برابر او قرار مي گيرند كه دچار نوعي دلزدگي و انزجار مي شود . از نويسندگي دست مي كشد و به سياست روي مي اورد . از رويكرد دولت و مردم افسرده است و سرانجام اين دلزدگي باعث مي شود كه به وسيله يك بمب دست ساز به صورتي خودكشي كند كه ديگر قابل شناسايي نيست .
عنوان اصلي رمان لوياتان است كه در انجيل به معناي حيواني افسانه اي است . نوعي هيولاي عظيم و بسيار نيرومند دريايي كه هيچ قدرتي ياراي برابري با آن را ندارد .


شبيه بقيه داستان هاي استر نبود يعني پر از داستان تو در تو نبود بلكه يك داستان پر پيچ و خم بود . قشنگ بود نوعي اعتراض و سرخوردگي را بيان مي كرد . البته يك جورايي غيرقابل درك بود اينكه سانچز كه اونقدر همسرش را دوست داشت و ادعا داشت چطور بين خودش و اون نهايتا خودش را انتخاب كرد فني كه اونقدر عاشق سانچز بود چطور هنوز يك ماه نشده از رفتن اون و حتي طلاق نگرفته سراغ كس ديگه رفت ....... حس غريب و تلخي داشت ام قشنگ بود

يك مورد جالب توي داستان زن هنرمندي به اسم ماريا بود اون عادت داشت دنبال افراد ناشناس مي رفت اونها را تعقيب مي كرد و ازشون عكس مي گرفت و بعد براي عكس ها داستان مي ساخت يا خيلي پروژه هاي جالب ديگه رو انجام مي داد . ظاهراً اين كاراكتر از فردي واقعي به نام sophie calle وام گرفته شده . پيشنهاد مي كنم در مورد اين خانم مطالبي را بخونيد . كارهاي بامزه و شگفت انگيزي انجام مي داده

Ahmad
26-01-2009, 16:54
سه گانه نیویورک
پل استر

یادمه برای فرانک هم نوشتم که معرفی اون بود که باعث شد این کتاب رو بخونم و الان میبینم که علی هم دربارش نوشته.
چیز دیگه ای اضافه نمیکنم.
فقط یک چیز رو مینویسم.
قبلش پیشنهاد میکنم حتما بخونین و اگه نخوندین مطلبی رو که مینویسم نخونین و وقتی خوندین بیاین بخونین ببینین چقدر با حرفم موافقین
اگر هم که نمیخواین بخونین که اگه خواستین اینی رو که مینویسم بخونین.
( چقدر ـین ـین شد. دی )


.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.


وقتی این کتاب رو تموم کردم و خط آخرش رو خوندم یک لحظه ناخواسته ، خواستم پارش کنم همونطور که در آخر ، اون دفترچه پاره شد. چون دقیقا فکر کردم این همون دفترچه است و حسابی رفتم سر کار.

شما چی ؟

omid.k
27-01-2009, 01:40
پسته لال ، سکوت دندان شکن است

يه مجموعه شعر هاي خيلي کوتاه ... که بيشتر از آن که شانه به طنز بکوبند ، پايه در انتقاد مي فشارند
اين مجموعه شعر هاي خواندني را دوست خوبم مهرداد معرفي کرد
اکبر اکسير شاعر اين مجموعه است ... که در ابتداي کتاب معرفي نامه اي از خود به اسم " يعني مقدمه" آورده است
پيشنهاد ميکنم بخونيدش و لذت ببريد
..........................................
ازمتن کتاب :
در کوچه ، گوسفندم
در مدرسه ، طوطي
در اداره ، گاو
به خانه که ميرسم سگ مي شوم
چوپاني از برنامه کودک داد ميزند :
گرگ آمد ! گرگ آمد !
و من کنار بخاري
شعر تازه ام را پارس ميکنم
.............................................
اسم شعر هاش رو فرانو گذاشته ... هر چه نباشند ... جالب هستند
(دوست داشتم بيشتر در موردش توضيح بدم ... ولي کيبوردم همچنان يار من نيست )

sweet_mahsa
27-01-2009, 11:02
اشکانه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ابراهیم حسن بیگی

سید حسین، جانباز 70 درصدی است که قبل از جانباز شدنش عاشق دختری می‌شود و پس از مجروحیتش همان دختر _اشکانه_ از او خواستگاری می‌کند. داستان شرحی از مشکلات فراوان زندگی این زوج است که باید با فقر، جانبازی و بیماری ناشناخته سید حسین، توامان دست و پنجه نرم می‌کنند. در طول این زندگی کوتاه که در نهایت با شهادت سید حسین و مرگ فرزند او در شکم مادر به نوعی خاتمه پیدا می‌کند، محبت عاشقانه اشکانه پایه و محور داستان است.
"حسن بیگی" شخصیت سید حسین را از جانبازی وام گرفته است که با وجود مجروحیت 70 درصدی و ابتلا به بیماری ناشناخته‌ای، داستان کوتاه می‌نوشته است. سپس مهر و محبتی که به عقیده او در زندگی این جانبازان نهان مانده بوده را به خمیر مایه داستانش اضافه کرده است. در وقع این رمان داستان اشکانه است تا سید و می‌خواهد زیبایی های روح این زن را نشان بدهد.

magmagf
27-01-2009, 17:36
کافه پیانو



فرهاد جعفری



راوی داستان مردیست که در شغل قبلی خود یعنی دایر کردن دفتر روزنامه شکست خورده و اکنون در پی اختلافاتی با همسرش جدا از او زندگی می کند و کافه ای به نام کافه پیانو زده تا از طریق درآمد کافه ، مهریه همسرش پری سیما را تهیه نماید . کتاب به صورت فصل فصل است و هر فصل ماجرایی مربوط به یکی از مشتریان کافه یا گوشه ای از زندگی راوی ......


خوب یک جورایی به قول بچه ها مایه ناتور دشت و عقاید یک دلقک را داشت اما زیاد نه ، ضعیف یعنی با خوندنش می شد فهمید که نویسنده عاشق این دو تا داستان بوده اما خوب نه راوی مثل دلقک یک عاشق واقعی بود نه سنش واسه بحرانهایی مثل بحران های هولدن جالب بود . کلا یک جور وام گیری غیرمستقیم ضعیف بود . خیلی خیلی هم به زن بد نگاه کرده بود در حد میز و صندلی مثلاً . خیلی هم بدآموزی داشت ... این همه داریم می گیم تو فرهنگ ما به غلط به پسرامون یاد دادن ابراز احساسات نکنند داریم قضیه رو جا می ندازیم که این فکر غلطه ، دوباره این برگشته سر خونه اول که حالا خیلی هم مهم نیست بهم بگین دوست دارم ...... خیلی هم متناقضه ..... اخه وقتی داریم یک شخصیت روشن فکر رو نشون می دیم که عاشقه زنشه درسته وقتی می دونه صفورا چه جور آدمیه بیاره بکندش دست یارش :دی
یک چیزی که رو اعصابم بود شدید این پاراگراف های کتاب بود هر جا دلش خواسته بود الکی یک دفعه بین دو تا پاراگراف فاصله گذاشته بود انگار نه انگار این دو تا پاراگراف و مرتبطه مطلب هنوز تمام نشده و البته کلا علامت های ، یا ; براش مهم نبود زیاد هر وقت عشقش کشیده بود استفاده کرده بود

اما خیلی روون نوشته بود لحنش گرم بود متن سکته نداشت و روون پیش می رفت . بالاخره واسه تجربه لحن گرم و روونش و بعضی تکه های قشنگ بین گل گیسو و باباش می ارزه بخونیدش اما حرف خاصی واسه زدن نداره

magmagf
28-01-2009, 21:13
پنج نفری که در بهشت به ملاقات شما می آیند



میچ آلبوم
مریم زوینی



ادی پیرمردیست که در یک شهربازی ساحلی شغل تعمیرکاری و نگهبانی دارد و در شروع داستان در اثر سقوط یکی از وسایل بازی ، در حالیکه سعی در نجات دخترکی دارد کشته می شود . ادی بعد از مرگ به بهشت می رود اما بهشت با انچه تصور او بوده تفاوت بسیار دارد در آنجا 5 نفر متنظر او هستند تا علت اتفاقات مختلف زندگی او را برایش توضیح داده و به او ارامش دهند . توی کتاب می گه که بهشت برای درک کردن زندگی خاکی است .


میچ آلبوم یک نویسنده آمریکایی و یک مسیحی معتقد است که موضوعات مورد علاقه اش «حيات پس از مرگ» و «عبور از زندگي زميني» هستند .



بد نیست یک قسمت های قشنگی داره و این ایده اصلیش هم قشنگه که بهترین هدیه ارامشه و ارامش در صورت پیدا کردن جواب سوالات به دست می اید و درک زیبایی ها اما در کل به نظر من کتاب متوسطی بود

lordsuperboys
28-01-2009, 21:28
به نظر من یکی از بهترین کتابها دنیای صوفی است که برای کسانی مناسب است که میخواهند فلسفه را برای اولین بار تجربه کنند من خوندن این کتاب را توصیه میکنم بعدا میام توضیحات بیشتری میدم

omid.k
29-01-2009, 19:58
هجوم دوباره مرگ

از ژوزه ساراماگو
و ترجمه ی کیومرث پارسای
و اگه اشتباه نکنم باید آخرین کتاب ترجمه شدش در ایران باشه

کتاب از جایی شروع میشه که مرگ دست از کار میکشه
در واقع در کشوری با حکومت مشروطه دیگه کسی نمی میره ... مردم مریض میشن ... تصادف میکنن ... گلوله می خورن و ... ولی همچنان زنده می مونن

ایده ی ساراماگو برای این کتابش فوق العاده است ... اصولا او قبلا هم ثابت کرده که در انتخاب شرایط چشمان بازی دارد
در ادامه راوی (از نگاه دانای کل) به بررسی وضعیت و عواقب چنین روی دادی می پردازد ... تا جایی که با چرخشی تقریبا ناگهانی مسیر داستان تغییر میکند
در کل میتوان " هجوم دوباره مرگ " را مجموعه ای از داستان های کوتاه خواند که به سختی در هم پیوند خورده اند ... نقطه ی مشترک تمام آنها خلاصه داستانی است که دربالا ذکر شد ... که البته تلاش برای جدا کردن این داستانک ها کار بی هوده ای است ... چون مرزهای بین آنها خطوطی باریک و نا مرئی هستند
ولی از صفحه ی 151 به بعد (در کتاب من) قصه ای روایت می شود که به نظر میرسد کل کتاب برای آن نگارش شده است

ایراد کتاب این است که شخصیت محوری ندارد ...و در هر لحظه از شاخه ای به شاخه ی دیگر میپرد
ولی حسن آن در روان بودن و جذابیت متنش است ... کتابی که به هیچ عنوان شما را خسته نخواهد کرد

محمد88
29-01-2009, 20:10
به نظر من یکی از بهترین کتابها دنیای صوفی است که برای کسانی مناسب است که میخواهند فلسفه را برای اولین بار تجربه کنند من خوندن این کتاب را توصیه میکنم بعدا میام توضیحات بیشتری میدم
تایید میشه...من هم به علاقه مندانه فلسفه خواندنه این کتاب رو توصیه میکنم.
البته خودم کامل نخوندمش ولی خیلی عالیه.

magmagf
30-01-2009, 11:58
فرانی و زویی



جی . دی . سالینجر



خانوده گلس خانوده ای شامل 7 فرزند باهوش می باشد که 2 فرزند آخری خانواده یعنی زویی و فرانی شخصیت های اصلی این کتاب می باشند .
فرانی دختر جوانیست که به فلسفه و به خصوص فلسفه شرق علاقه زیادی دارد و بعد از خواندن یک کتاب عرفانی مذهبی دچار یک فروپاشی معنوی شده است . در پس این بحران روحانی ، دانشگاه را ترک کرده و به خانه بر می گردد و افراد خانواده سعی در کمک به او دارند اما مهم ترین نقش را برادر بازیگر و پرهیاهوی او زویی دارد . زویی بحران های فرانی را درک می کند و روحیات مشابه و در عین حال کاملا متفاوتی با خواهر خود دارد . او سعی می نماید با بیان فلسفه خود و به کارگیری ذهن خواهرش او را از فروپاشی نجات دهد .
خواهران و برادران گلس بسیار باهوش و بامعلومات هستند اما این دانستن ها نه تنها کمکی به خوشبختیشون نکرده بلکه اونها را در یک ترس و دلهره نیز فرو می بره.رد پای خانوده گلس در داستان های دیگری از سالینجر نیز دیده می شود .


فیلم ایرانی "پری" ساخته داریوش مهرجویی در حقیقت اقتباسی از این کتاب بوده .


خیلی فضای سنگین و در عین حال دلهره آوری داشت اما خیلی هم قشنگ بود . البته اینجور که توی مقالات خوندم ظاهرا ترجمه اش خیلی پر ایراد بوده شاید سنگینی و دیرهضمیش یک مقادیری به همین خاطر بود اما دلهره اش مطمئناً به موضوع و جو کتاب بر می گشت .
توی کتاب های سالینجرکه تا حالا خوندم این رو بیشتر از همه دوست داشتم به خصوص زویی را . موقع خوندنش انگار یک جور فضای اطراف آدم سنگین و پرتشویش می شه اما یک حس ارامشی هم داره . به خصوص که خیلی قشنگ تموم می کنه کتاب رو . پایانش حرف نداره .

lordsuperboys
30-01-2009, 16:05
یه سوال کسی و نیچه گریه کرد خوانده نظرشو بگه به نظر من عالیه فقط نویسنده زیادی در مورد شخصیتها اغراق کرده لطفاً نظراتتون را بگین خیلی مشتاقم بدونم

zooey
30-01-2009, 18:25
من دانای کل هستم
مصطفی مستور
انتشارات ققنوس

مجموعه‌ی هفت داستان کوتاه با نام های:

چند روایت معتبر درباره‌ی سوسن
من دانای کل هستم
مغول‌ها
و ما ادریک ما مریم؟
ملکه الیزابت
مشق شب
دوزیستان

.................

حکایت عشق بی قاف بی شین بی نقطه
مصطفی مستور
نشر چشمه

مردی که تا پیشانی در اندوه فر رفت
چند روایت معتبر درباره اندوه
چند روایت معتبر درباره کشتن
سوفیا
چند روایت معتبر درباره خداوند
حکایت عشق بی قاف بی شین بی نقطه

...............

به نظر من ایراد اصلی اکثر داستان های کوتاه مستور اینه که مضمون همشون یکی اند اما در موقعیت های مختلف نوشته شدند...یعنی اکثر داستان ها راجع به یه پسره است که عاشق یه دختره می شه اما این عشقش به قدری عمیق و بزرگه که حتی نمی تونه به معشوقش نزدیک بشه و یا باهاش باشه....برای نمونه داستان حکایت عشق بی قاف بی شین بی نقطه ،چند روایت معتبر درباره‌ی سوسن،و ما ادریک ما مریم؟ و خیلی از داستان های دیگه هم همینطوراند....
به طور کلی به نظر من نثر مستور خوبه و حتی همین ایده ی تکراری هم قشنگه اما این ایده نهایتا برای یک داستان بلند می تونست به کاربرده بشه نه این که در چندین داستان عینا تکرار شه...!

magmagf
31-01-2009, 20:31
افسانه های تبای



سوفوکلس
شاهرخ مسکوب


کتاب شامل 3 نمایشنامه ادیپوس شهریار ، ادیپوس در کلنوس و آنتگینه می باشد . اول کتاب هم یک مقدمه قشنگ از اقای مسکوب هست که البته به نظر من بهتره بعد از خوندن نمایشنامه ها برید سراغش . برداشت و شفاف سازی قشنگی بر روی مفهوم کتاب است .


کادموس به فرمان آپولون شهر تبای را بنا می کند و بنا بر فرمان حامی خود ، آتنه ، اژدهایی که فرزند آرس است را می کشد اما نفرین خدایان شامل حال او و خاندانش می شود . در حقیقت او بنا به فرمان یک خدا ، فرزند خدایی دیگر را می کشد اما باید هم خودش و هم تمام دودمانش تاوان پس دهند همانگونه که تمام دودمان آدم و حوا به کفاره گناه آن دو محکوم شدند . ادیپوس یکی از مردان این خاندان نفرین شده است .
تقدیر ادیپوس کشتن پدر و هم بستری با مادر است او سعی می کند از تقدیر خدایان بگریزد و این موضوع نمایشنامه اول است
در نمایشنامه دوم شاهد لحظات پایانی زندگی ادیپوس هستیم و نمایشنامه سوم شرح زندگی انتیگنه دختر محبوب ادیپوس است که سعی در با حرمت نگه داشتن جسد برادر خود دارد و از این طریق پادشاه و نامزد او او نیز وارد تراژدی می شوند .
شاهد آدمهایی هستیم که گناهکارند اما نه آنکه خیال گناه داشته باشند بلکه در چنگال تقدیر اسیرند و تنها وسیله ای هستند برای انجام سرنوشت



من خیلی نمایشنامه دوست ندارم اما یک حس باشکوهی داشت کل داستان . انتگینه را ترجیح دادم بعدشم ادیپوس شهریار اخر همه ادیپوس در کلنوس . اما وقتی داشتم می خوندمشون واقعا ارزو می کردم می شد نمایشنامه اش را ببینم . خیلی از حالات و ایده همسرایان خوشم اومده بود و مرگ انتیگنه هم خیلی خیلی باشکوه بود

jamshidjap
01-02-2009, 23:33
كمدي الهي




كمدي الهي اثر بي همتا و يگانۀ دانته آليگيري است كه بر تارك ادبيات اروپا و جهان چون ستاره اي پرفروغ مي درخشد و شيفتگان حقيقت و زيبايي را از بحر بي پايان نغزگفتاري اش سيراب مي كند.
اين كتاب در سه بخش دوزخ، بهشت و برزخ نگاشته شده و داستانيست كه از دل سياهي حركتي را با نماد عقل يعني وير‍ژ‍يل كه يكي اسطوره پردازان بزرگ تاريخ است آغاز مي كند و بر نفس خويش كه به صورت شير، گرگ و پلنگ متمثل شده مي جنگد و سپس وارد جايي مي شود كه در آن بايد دست از هر اميدي شست و آن جهنم است.او به همراه ويرژيل شاهد عذاب گناهكاران در جهنمي تاريك و دهشت زاست ادامۀ داستان مربوط به عشق دانته است كه او را از اعماق جهنم بيرون مي آورد و به سوي برزخ و آنگاه بهشت راه مي نمايد.اگرچه در اين كتاب دانته رابطه خوبي با مسلمان ها نداشته اما مي توان اين را به حساب جنگ هاي صليبي و كينۀ مسيحيان از مسلمانان دانست.با اغماض از اين دشمني حتماً اين كتاب را بخوانيد.

jamshidjap
01-02-2009, 23:34
دنياي صوفي


دنياي صوفي يكي از معروفترين و جذاب ترين رمانهايي است كه به فلسفه پرداخته و فلسفه اي را كه همگان در كلمات و اصطلاحات دشوار و پيچيده بيان مي كنند با بياني شيوا و رسا و گفتاري ساده در قالب داستاني شيرين پيش رويمان قرار مي دهد
اگرچه اين كتاب به طور عميق به فلسفه نپرداخته اما بزرگترين فيلسوف ها و نظرياتشان را مورد بررسي قرار داده و گاهي نيز از مثال هايي بسيار خوب بهره گرفته تا نظريۀ يك فيلسوف را توضيح دهد.
اين كتاب را مي توان يك كتاب با عنوان تاريخ فلسفه در نظر گرفت كه با هنرمندي"يوستين گُردِر" در قالب داستان به علاقمندان عرضه شده است.
اين كتاب به زبان هاي زيادي ترجمه شده كه نشان از علاقه و توجه زياد به اين كتاب دارد و ارزش چنين كتابي در اين است كه بسياري از كساني را كه از فلسفه گريزانند را به آن جلب مي كند.

magmagf
02-02-2009, 21:17
هفته ای یک بار آدمو نمی کشه


جی . دی . سالینجر
امید نیک فرجام – لیلا نصیری ها




کتاب مجموعه ای از 10 داستان کوتاه از سالینجر می باشد . در حقیقت سالینجر تعدادی داستان کوتاه داره که اصلا هم دلش نمی خواد به صورت کتاب چاپ بشن و وقتی هم ناشری اون 21 داستان را چاپ کرد آقای سالینجر با پیگیری بسیار اونها را از بازار جمع آوری کرد اما خوب متاسفانه یا خوشبختانه دست قانون کپی -رایت به کشوری مثل کشور ما نمی رسه .
- لوییز تگ قاتی آدم بزرگ ها می شود : شرح زندگی یک زن امریکایی . هر چند می گن داستان ضعیفیه اما به نظر من خوب بود
- ستوان با گذشت : یک سرباز قدیم داره یکی از ستوان های بامرام دوران جنگ را تعریف می کنه . خیلی قشنگ بود
- هفته ای یک بار آدمو نمی کشه : سربازی هست که در دوران مرخصی است و قرار است عازم جبهه جنگ شود . قشنگ بود به خصوص آخرش
- روز آخر مرخصی آخر
- پسر سرباز در فرانسه
- غریب
3 داستان بالایی به ترتیب گوشه ای از زندگی قبل ، حین و بعد از جنگ 2 یک سرباز است که دوست برادر هولدن کالفید ناتور دشت است . هر 3 تاش هم داستان های خیلی قشنگیه
- من خلم
- شورش خاموش مدیسن
این دو تا هم که رسما همون ناتور دشت و هولدن هستند . در حقیقت قبل از اینکه ناتور دشت به صورت رمان نوشته بشه طرح هایی از اون را سالینجر توی داستان های کوتاهش پیاده سازی کرده بوده . اگه ناتور دشت را نخوندین سراغ این کتاب نرین چون لذت ناتور دشت را از بین می بره . اما من به شخصه توی غالب داستان کوتاه شدیدا خوشم اومد ازش
- طرفین ذینفع : دختر و پسر کم سن و سالی که برخلاف توصیه اطرافیان ازدواج می کنن . وای خیلی لطیف و قشنگ بود
- الین : در مورد یک دختر قشنگ و ساده . این خیلی بد بود به نظرم در حد افتضاح


جالبه بدونید سالینجر خودش هم مدتی سرباز بوده و اگه از جنگ داستان زیاد نوشته از نزدیک هم با اون اشنا بوده و اینکه پدرش یهودی اما مادرش مسیحی بوده

در کل کتاب خوبیه بخونیدش البته به شرطی که قبلش ناتور دشت را خونده باشید

mehrdad21
02-02-2009, 22:56
سلام

خیلی وقت است می خوام بیام و کتابی معرفی کنم و دیگران را در لذت خواندن کتابی که دوستش داشتم شریک کنم اما حیف که فرصتی پیش نمی آید و گرفتاری مجالی نمی دهد. آخرین کتابی که خواندم و بی نهایت دوستش داشتم نمایشنامه ای دوست داشتنی از اریک امانوئل اشمیت بود به نام " خرده جنایت های زن و شوهری ". از اشمیت نویسندۀ فرانسوی آثار زیادی در ایران چاپ شده است. "یک روز قشنگ بارانی" ، "اسکار و بانوی گلی پوش"(آخ که چقدر دوستش دارم) ، "مهمانسرای دو دنیا" و.... از آن جمله کتابهای ایشان هستند که در ایران چاپ شده اند.

"خرده جنایات های زن و شوهری" یک نمایشنامه است . یک نمایشنامه که فوق العاده جذاب و روان نوشته شده است. داستان درباره زن و شوهری به نام لیزا و ژیل است که وارد خانه ی خود می شوند. ژیل حافظۀ خود را از دست داده و سعی می کند با توجه به گفته های لیزا همسرش گذشته خود را بازسازی کند......

یکی از محاسن کتاب نثر فوق العاده ی زیبای آن است. (اعتراف می کنم بعد از پل آستر عزیزم این نویسنده و کتابهاش جذاب ترین متن ها رو واسم داشتند).نمایشنامه اشمیت پر است از ظرافت های ادبی . رابطه ها و شکل دادن به آن ها مهمترین نقش را در پیشبرد روایت داستان دارند.شخصیت پردازی درست دو شخصیت اصلی داستان نقش مهمی در همراهی خواننده با کتاب اشمیت دارد. اشمیت در این نمایشنامه دست روی نقطۀ حساسی گذاشته یعنی روابط زناشویی و آسیب شناسی آن ها. درست مثل ژیل یکی از کاراکترها که خود در نمایشنامه نقش مردی بازی را می کند که کتابی با عنوان "خرده جنایات زن و شوهری" نوشته است.

Asalbanoo
03-02-2009, 17:38
حاجی آقا
صادق هدایت


حاجی آقا مردی برای همه فصول زندگی

خیلی وقت بود که میخواستم در مورد این کتاب بنویسم اما خوب فرصتی دست نمی داد....تا امروز که چند ساعتی از بازنشستگی مرخصی گرفتم و تصمیم را عملی کردم.
موردی که در باب این کتاب منو شگفت زده کرده،تسلط فوق العاده هدایت بر زبان محاوره ای مردم آن روزگاران است ؛استفاده به جا و درست کلمات و اصطلاحات و حتی تلفظ کلمات در زبان محاوره ای.
نسبت به شخصیت پردازی خوب کارکترها نیز نمی توان بی اعتنا بود.به نظرم شخصیت پردازی به گونه ای بوده که هم با ذکرمفصل جزئیات رفتاری اشخاص و چه با چند جمله مختصر نویسنده توانسته به خوبی خصوصات آنها را به خواننده انتقال بدهد و کمک بسزایی در تصویر سازی خواننده از آنها می باشد.
مورد دیگر چیره دستی هدایت است که به خوبی توانسته از طریق داستانش عقاید خود را درباره خرافه پرستی و جهل و نیرنگ و ریا و... به خوبی تجلی بخشد و بگوید تا چه حد از این بوقلمون صفتان متنفر است.
در کل حاجی آقا شخصیتی است که می تواند الگویی جامع باشد برای نوعی از رفتار که در همه دوره های زندگی موجود است؛البته با این تفاوت که در هر دوره تاریخی جامه ای از هنجار های ان زمان را بر تن می کند.

dadashikoli
03-02-2009, 18:52
اخرین کتابی که خواندم : بازگشت شاهزاده کوچولو بود ... به همه ی کسانی که کتاب شاهزاده کوچولو - مسافر کوچولو - اثر سنت اگزوپری را خوانده اند پیش نهاد می کنم این اثر را نیز بخوانند ...

مسلما نام فوئینتس را نیز شنیده اید و اثر معروف ان : " پوست انداختن " .. اما توصیه ی اکید من مطالعه ی " آئورا " اثر این نویسنده است .. یک شاهکار زیبا ... در این کتاب علاوه بر بیان عشق و کند وکاو مسایل مربوط به آن ، در واقع آموزشی برای درک زمان غیر خطی که فوئینتس استاد آن است

arte
03-02-2009, 23:13
خیلی وقت است می خوام بیام و کتابی معرفی کنم و دیگران را در لذت خواندن کتابی که دوستش داشتم شریک کنم اما حیف که فرصتی پیش نمی آید و گرفتاری مجالی نمی دهد. آخرین کتابی که خواندم و بی نهایت دوستش داشتم نمایشنامه ای دوست داشتنی از اریک امانوئل اشمیت بود به نام " خرده جنایت های زن و شوهری ". از اشمیت نویسندۀ فرانسوی آثار زیادی در ایران چاپ شده است. "یک روز قشنگ بارانی" ، "اسکار و بانوی گلی پوش"(آخ که چقدر دوستش دارم) ، "مهمانسرای دو دنیا" و.... از آن جمله کتابهای ایشان هستند که در ایران چاپ شده اند.



گلهای معرفت
اریک امانوئل اشمیت
مجموعه ء سه داستان کوتاه از اشمیت است که من اسکار و بانوی گلی پوش را از این کتاب خونده ام. داستانی از بچه ای با بیماری لا علاج که مدت زیادی زنده نخواهد ماند به توصیه مامی رز زنی که به پرستاری و ملاقاتش میآید .به خدا نامه می نویسد و هر دو فرض میکنند که او هر روز چندین سال بزرگتر شده است... در این داستان نامه پایانی به خدا نامه ای متفاوت است...

قصه دیگر میلار پا قصه ای است عرفانی بر اساس تعالیم بودایی و چیزی شبیه تناسخ ... چون خاطره گنگی از ان به یاد دارم توضیح بیشتری نمیدم

اما قصه ای که به نظر من نکته ای خارج از معرفی یک کتاب دارد .« ابراهیم آقا و گلهای قرآن»

به تمام کسانی که زندگی در پیش رو اثر رومن گاری را خوانده اند خواندن این داستان را توصیه میکنم. شباهت بسیار سرگذشت پسر بچه های دو داستان و پیر مر دهای مسلمان شما را به این فکر میندازه که آیا یکی از این دو نویسنده از دیگری الهام گرفته است....
هر چند در قصهء رومن گاری شخصیت های بیشتری و جود دارند و در قصه ء اشمیت نفوذ شخصیت ابراهیم آقا در موسی آنقدر زیاد است که موسی زندگی اینده ء خودش را بر اساس طرز فکر ابراهیم اقا طرح ریزی میکند

omid.k
04-02-2009, 00:10
ارواح

پل استر
ترجمه : خجسته کیهان

این چند روزه بچه ها سه گانه ی نیویورک معرفی کردن و منم دیدم کتاب ارواح رو که دومین قسمت از این سه گانه است رو دارم ... بنابراین :

داستان در مورد آقای آبی هست که به سفارش سفید مسئول مراقبت از سیاه میشه و ادامه ی ماجرا
کتاب خیلی خوب شروع میشه ... زیبا ادامه پیدا میکنه ولی ضعیف به اتمام میرسه
در واقع پایان بندی داستان زودتر از موقع لو میره ....
با این حال کشش خاصی در روابط و شخصیت ها وجود داره که " ارواح " رو جذاب و خواندنی می کنه ... و مضامینی که اونو از رمان های پلیسی جدا میکنه ...
ژرف اندیشی شاید تعریف خوبی باشه

از اول کتاب دو تا فیلم از رومن پلانسکی تو ذهنم بود ... تنانت و شهرک چینی ها ... یه جوری که تا آخر کتاب " آبی " رو شبیه جک نیکلسون تجسم میکردم ... البته این شباهت های کتاب و فیلم ها جزچند مورد خیلی گسترش پیدا نمیکنن

نکته هم اینکه اگه هنوز کتاب رو نخوندین ازخوندن خلاصه ی پشت جلد و البته مقدمه صرف نظر کنید

fanoose_shab
04-02-2009, 01:56
دستیار یک شبح

دارن شاون.ترجمه سوده کریمی

امشب خوندمش... به نظرم کتاب خوبیه...
داستان درمورد پسریه که وارد گروهی عجیب میشه.یه سیرک عجایب...کاملا اتفاقی برای نجات دوستش
یه جورفداکاری که منجر به اسارتش توی یه دنیای عجیب وتلخ وعیر باورانه میشه....
خوندنش خالی ازلطف نیست...

MaaRyaaMi
04-02-2009, 18:48
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


مرگ بازی
پدرام رضایی زاده


کتاب ده تا داستان داره که کلهم هر ده داستان این کتاب هیچ لطفی هم اگر نداشته باشند یه مزیت عالی دارند یعنی خوش خوان هستن ! منظورم اینه لازم نیس زور بزنی که خودتو علاقه مند کنی به کتاب بلکه داستان برات بگذره !
من خودم از داستان فانفار ،دفترچه‌ی کوچک خاطرات من،ماه امشب در می‌زند خیلی خوشم اومد ...
اما یه نکته خیلی خوب کتاب این بود که من نتونستم دست کم یه اشتباه تایپی و نگارشی و اینا پیدا کنم البته تو شناسنامه کتاب ویراستار رو مهدی بزدانی خرم نوشتن ...منتها نویسنده در صفحه ی تقدیم و تشکر از سیدرضا شکراللهی هم قدردانی کرده و گفته که کلمات این کتاب مدیونِ ویراستاری اونه...

magmagf
04-02-2009, 20:17
نغمه ی غمگین



جی . دی . سلینجر
امیر امجد – بابک تبرایی



این کتاب هم مثل کتاب "هفته ای یه بار آدمو نمی کشه" مجموعه ای از 10 داستان کوتاه سالینجر هست که به صورت پراکنده در مجلات به چاپ رسیده بوده

- قلب یک داستان پاره پاره : در مورد نویسنده ای که سعی داره یک داستان عاشقانه بنویسه . قشنگه
- بر و بچه ها : گفت و گوی یک سری جوون شاید کمی تنها . خوبه
- دخترکی در سال 1941 که اصلاً کمر نداشت : ملاقات یک دختر و پسر . خیلی حس عجیب و خاصی داشت . خوشم اومد
- برادران واریونی : در مورد دو برادر معروف در دنیای موسیقی . این واقعا قشنگ بود
- این ساندویچ مایونز نداره : در مورد جنگ و جبهه . قشنگه با یک لحن گرم و روان
- دختری که می شناختم : اینم در مورد پسری هست که برای یادگیری زبان به اروپا رفته و از دختر همسایه شون خوشش می یاد . خوب بود
- قلق : در مورد یک سربازه . خوبه
- یادداشت های شخصی یک سرباز پیاده نظام : اینم باز در مورد سربازهاست و داستان خیلی قشنگیه
- برو ادی را ببین : برادری که داره خواهرش را نصیحت می کنه . خوبه
- نغمه ی غمگین : در مورد مظلومیت سیاه پوست ها . کلا قشنگه


بیشتر از همه از برادران واریونی ، دخترکی در سال 1941 که اصلاً کمر نداشت و یادداشت های شخصی یک سرباز پیاده نظام خوشم اومد

Leyth
05-02-2009, 10:36
مسخ

فرانتس کافکا

من خودم رو در اون سطحی نمیدونم که در مورد مسخ نظر بدم!

" یک روز صبح، همین که گره گوار سامسا از خواب آشفته ای پرید، در رختخواب خود به حشره ای تمام عیار عجیبی مبدل شده بود. به پشت خوابیده و تنش مانند زره، سخت شده بود. سرش را که بلند کرد، ملتفت شد که شکم قهوه ای گنبد مانندی دارد که رویش را رگه هایی به شکل کمان تقسیم بندی کرده است. "

چه سعادتی! دویستمین پست من صحبت در مورد مسخ کافکاست!!

karin
05-02-2009, 20:01
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


و اما آخرین کتابی که خواندم، دنیای سوفی اثر یوستین گردر

حجم نسبتا زیاد و آغاز به قول دوستان لوس! و خسته‌کننده‌اش تنها مشکلاتی‌اند که می‌شود در مورد این کتاب ذکر کرد. داستان دختری‌ست به نام سوفی که در نزدیکی جشن تولد پانزده‌سالگی‌اش به طور مشکوک و مرموزی با فیلسوفی آشنا می‌شه که اون فیلسوفه به این سوفیه درس فلسفه میده.
و هر چه به انتهای داستان نزدیک می‌شویم بازی پیچیده‌تر می‌شه و جذاب‌تر
واقعا دست جناب گردر درد نکنه که سبب آشنایی ساده‌ی ما با فلسفه شدند. موضوعی که به شدت برای من ناشناخته بود و فکر می‌کردم دوستش نخواهم داشت و دیدم نه! اصلا این‌طور نیست.
کتابی‌ست که می‌توان بارها و بارها خواند و درموردش فکر کرد و فلسفه یادگرفت.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

magmagf
05-02-2009, 21:04
قصه های قر و قاطی 1



خولیو کورتاسار
جیران مقدم




یک کتاب خیلی کم حجم و خیلی جالب . توی این کتاب انسان ها به 3 دسته تقسمی می شوند : خل خلی ها ، بچه مثبت ها و دوست جون ها . ..... یک سری داستان کوتاه طنز در عین حال با بعد اجتماعی و روان شناختی بالا.......کتاب فانتزی خیلی باحالی هست
خل خلی ها کلا بی خیال همه چیز هستند بی نظمند و بی دقت و با همه وجود عاشق می شوند و متنفر .... بچه مثبت ها هم معلومه دیگه مثبت و دقیق و .... دوست جون هم نه این نه اون .... پیشنهاد می کنم حتما بخونیدش

یک جایی خوندم که نوشته بود کتاب به قدری تاثیر گذار بوده که باعث ایجاد باشگاه خل خلی ها در جاهای مختلف شده . کورتاسار خودش ارژانتینی هست .
پابلو نرودا هم گفته : بدا به حال کسی که کورتاسار نخوانده ، نخواندن کورتاسار بیماری نامرئی لاعلاجی است که عوارضش بعدها معلوم می شود ، انگار به عمرت طعم هلو را نچشیده باشی . کم کم افسرده و افسرده تر می شوی .... و شاید هم به تدریج موهایت بریزد .

magmagf
08-02-2009, 20:16
لی لی


خولیو کوتازار
کیومرث پارسای



موضوع جالب در مورد این کتاب اینه که به شیوه های مختلفی می شه اون رو خوند. می تونید مثل یک رمان معمولی از فصل اول تا 56 بخونید و بقیه را بی خیال شید یا از فصل 75 شروع کنید و طبق نظر نویسنده ترتیب فصل ها را بخونید که این ترتیب با ترتیب عادی کتاب فرق داره ... حتی گفته می شه می تونید هر ترتیب دلخواه دیگه ای را انتخاب کنید یا فقط صفحات زوج و بعد فرد را بخونید
چهارچوب اصلی کتاب در مورد مردی آرژانتینی است که در پاریس به سر می برد . او معشوقه ای دارد که عاشقش نیست و بنا بر اتفاق با او سر می کند اما دختر عاشق او می باشد . آنها دوستان زیادی دارند که اصولا در کافه ای دور هم جمع می شوند و با هم بحث می کنند ..... کل مکالمات انها یک روند درون نگری و فلسفی را دنبال می کنه و یک جورایی تمرکز زیادی را هم می طلبه .... در قسمت دوم هم این مرد به وطنش باز می گرده و به یاد معشوقه اش هست و همچنان درون نگری خودش را ادامه می ده
مایه های سورئالیسمی زیاد داره و کلا بحث های زیادی بوده که توی چه ژانری قرار می گیره بعضی ها هم اون را رئالیسم جادویی می دونند

این چند روزه همه اش سمینار روان شناسی تشریف داشتم و به جای گوش دادن به حرفای استاد کتاب می خوندم و واقعا سعی می کردم کتاب را درک کنم اما باز هم درک کامل میسر نشد و خیلی جاهاش مبهم موند اما چیز خیلی جدید و جالبی بود خوب هم تموم می شد . اگه کسی خونده کتاب رو خیلی لطف می کنه برداشت هاشو توضیح بده

ماریو بارگاس یوسا عقیده داره که این کتاب کتابی بود که به نویسندگان آمریکای لاتین اموخت ادبیات شیوه یی خلاق برای لذت بردن از زندگی است، که جست وجوی رازهای جهان و زبان در عین لذت بردن ممکن است، و همزمان با بازی کردن می توانیم در عرصه های رازآمیز زندگی که از ذهن منطقی ما، از فهم منطقی ما، پنهان است کند و کاو کنیم، در آن مغاک های تجربه که کسی قادر نیست بدون مخاطرات جدی از قبیل دیوانگی یا مرگ به درون آنها سرک بکشد

magmagf
10-02-2009, 12:03
سر هیدرا



کارلوس فوئنتس
کاوه میرعباسی


داستان یک جورایی مایه های سیاسی داره و موضوعش به خصوص در مورد نفت مکزیک ، دیکتاتوری قدرتهای دنیا و قضیه اسرائیل و فلسطین هست .
فيلكس مالدونادو یک کارمند دولت در مکزیک هست یک فرد وطن دوست و آرمان خواه که وارد بازی قدرت طلب ها و نفت ملی می شود . و از طریق ماجرای او با چندگانگی دولت ها و فرومایگی واقعی افراد به ظاهر درستکار مواجه می گردیم . در حقیقت ماجرای ملی شدن نفت مکزیک ، واکنش اعراب و اپک به این موضوع و از سوی دیگر نفع اسرائیل و امریکا را طی یک سری داستان جاسوسی دنبال می کنیم .
در مورد اسم کتاب هم باید بگم که هیدرا موجودی افسانه ای است که به جای هر سری که از او قطع می شود سر دیگری سبز می شود و نهایتا هم هرکول او را از بین می برد . هیدرا نماد تکثیر بی پایان هست و در حقیقت در داستان نیز دائما حالت دو گانگی و شعبه شعبه شدن را چا در ماجراها و چه در روحیات و شخصیت اصلی افراد ملاحظه می کنیم .

کتاب خوبی بود. خیلی خوب نبود البته اما جسارتش واقعا قابل تقدیر بود خیلی شفاف و واضح به حقایق حمله می کرد به خصوص نظرش راجع به اسرائیل این که می گه قربانیانی بودند که امروز خودشون جلاد شدن و در حقیقت همه این شکنجه ها را هم المان و نازیسم به اونها وارد کرده اما چون زورشون به اروپا نمی رسه رفتن سراغ فلسطینی های ضعیف و بی کس چون اعراب هم اونقدر تنبل و بی غیرتن که حاضر نیستن از هم نژادهای خودشون دفاع کنند ..... چندگانگی چهره ها و داستان ها هم عالی بود همه چیز چند تکه می شد ... خوش خوان هم بود ...... اما خوب ، خیلی تاثیر گذار نبود نمی دونم یعنی حداقل با همه این تعاریف برای من کتاب متوسطی بود اما ایده های قشنگی داشت

Lonely Raven
11-02-2009, 17:08
سلام. اگه کورتاسار رو دوست دارید امتحان نهایی اش رو هم بخونید. من خودم داستان های قر و قاطی رو خیلی دوست دارم. اگر شبی از شب های زمستان مسافری رو هم پیشنهاد می کنم. البته اگه نخوندید.

باسپاس فراوان

magmagf
12-02-2009, 09:39
گرینگوی پیر




کارلوس فوئنتس
عبدا.... کوثری



امبروز بی یرس نویسنده سرشناس آمریکایی که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با کتاب ها و مقالات خود جنجال های فراوانی را در امریکا به پا کرده بود در سال 1913 در سن 71 سالگی به سرزمین مکزیک می رود تا به انقلاب بپیوندد اما رد او گم می شود و کسی از سرنوشتش با خبر نمی گردد در این کتاب فوئنتس سرنوشت خیالی این نویسنده در انقلاب مکزیک را تصویر می کند .
در مورد انقلاب مکزیک هم قابل ذکر است که اولین مرحله انقلاب آنها در دهه 1820 نتیجه می دهد و استعمار اسپانیا در این کشور پایان می پذیرد . بعد موضوع تثبیت نهادهای دولتی و مالکیت زمین مطرح می شود و در سال 1870 رئیس جمهور ازادی خواه مکزیک بنیتوخوارس با توطئه پورفیریودیاس سرنگون می شود و دیاس حکومت استبدادی را اغاز می کند. امبروز در این زمان است که در مکزیک به سر می برد و در انقلاب گم می شود

توی داستان با امبروز به عنوان پیرمردی که به دنبال مرگ می گردد ، ژنرال آرویو مکزیکی مردی که به دنبال اتقام و نوع مرگ خود است و هریت دختری تنها درگیر با مرزهای درون خود سر و کار داریم . گرینگوی پیر در مورد خودش می گه که شما باید شکست منو باور کنید . شکست کسی که فکر می کرد اختیار سرنوشتش را دارهو با مقاله هاش سرنوشت و افکار دیگران را هم تعیین می کنه .
اصولا داستان به صورت دیالوگ بین شخصیت ها و یا بررسی حالات روحیشون پیش می ره . اینم دقیقا چیزیه که من دوست دارم . کتاب فوق العاده ای بود واقعا قشنگ نوشته شده بود.



در مورد اسم کتاب باید بگم که مکزیکی ها به غریبه ها و به خصوص آمریکایی ها گرینگو می گویند و در سال 1989 فیلمی هم از این کتاب با بازی گريگوري‌ پك‌ ساخته شده

amir 69
12-02-2009, 13:58
و بالاخره ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


کوری
ژوره ساراماگو
مهدی غبرایی



برای معرفی کتاب توضیح پشت جلد به نظرم کافی باشه:


کوری یک حکایت اخلاقی مدرن است .. پیام هایی را در بر دارد .. برای مخاطب امروزی .. یک موعظه است .. موعظه ی رعایت کردن و مراعات .. در سفیدی تاریک کوری بی نظمی و آشفتگی است .. به دور از رفتار و نظم های انسانی ..
ساراماگو چهره ی مسیحای نجات بخشی را جست و جو میکند که دوباره درس محبت را به انسانها بیاموزد .


اینم تعریف یه خطی:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



کوری در واقع دشنامی است که نویسنده نثار جوامع بشری میکند .




علاوه بر موضوع زیبای کوری سبک نوشتن ساراماگو خیلی به من یکی چسبید.
موقع رمان خوندن همیشه یه دستم بین صفحه های قبل بود که شخصیت ها یادم بیاد (البته مشکل از منه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اما در مورد کوری مجبور نبودم اسم کسی رو تو ذهنم داشته باشم .. مرد کور اولی .. همسر چشم پزشک ...

در مورد گفتگوها .. مثه نمایشنامه بود .. بدون ذکر گوینده .. ولی خواننده خسته نمیشه.. و برعکس لذت بخشه
جسارت نویسنده هم قابل ستایشه ...
تو یه قسمت چون از صحبت کردن پیرمرد خوشش نمیاد، یه توضیح میده که چون از طرز صحبت کردن این خوشم نمیاد با اینکه به وجودش برای آگاه شدن نیاز داریم خودمان ادامه میدهیم و بعد وقایع رو به شیوه ی خودش و با معلومات پیرمرد شرح میده ...
:11:

amir 69
14-02-2009, 14:52
به توصیه ی مهرداد عزیز ...

خرده جنایت های زناشوهری
اریک امانوئل شمیت
شهلا حائزی

چیزی کم نذاشته تو این پست ... فقط خواستم بگم منم خوندم و خوشم اومده:5:


...

"خرده جنایات های زن و شوهری" یک نمایشنامه است . یک نمایشنامه که فوق العاده جذاب و روان نوشته شده است. داستان درباره زن و شوهری به نام لیزا و ژیل است که وارد خانه ی خود می شوند. ژیل حافظۀ خود را از دست داده و سعی می کند با توجه به گفته های لیزا همسرش گذشته خود را بازسازی کند......

یکی از محاسن کتاب نثر فوق العاده ی زیبای آن است. (اعتراف می کنم بعد از پل آستر عزیزم این نویسنده و کتابهاش جذاب ترین متن ها رو واسم داشتند).نمایشنامه اشمیت پر است از ظرافت های ادبی . رابطه ها و شکل دادن به آن ها مهمترین نقش را در پیشبرد روایت داستان دارند.شخصیت پردازی درست دو شخصیت اصلی داستان نقش مهمی در همراهی خواننده با کتاب اشمیت دارد. اشمیت در این نمایشنامه دست روی نقطۀ حساسی گذاشته یعنی روابط زناشویی و آسیب شناسی آن ها. درست مثل ژیل یکی از کاراکترها که خود در نمایشنامه نقش مردی بازی را می کند که کتابی با عنوان "خرده جنایات زن و شوهری" نوشته است.

magmagf
14-02-2009, 20:26
داستان های کوتاه آمریکای لاتین ( جلد 1 و 2)


گردآورنده : روبرتو گونسالس اچه وریا
عبدا.... کوثری


یک کتاب دو جلدی و مجموعه ای از داستان های کوتاه آمریکای لاتین است که توسط روبرتو گونسالس اچه وریا در دانشگاه آکسفور چاپ شده است .
به طور کلی روند داستان نویسی در آمریکای لاتین را به 3 دوره استعمار ، ملت های جدید و دوره معاصر تقسیم بندی کرده و برای هر دوره نمونه های بارز و زیبایی را انتخاب کرده . یک مورد دیگه مقدمه بسیار قشنگ کتاب در مورد روند داستان کوتاه در آمریکای لاتین و همچنین مختصر شرح حال و نقدی بر هر نویسنده قبل از بیان داستان نوشته شده توسط او می باشد که کار فوق العاده ای بود . من به شخصه عاشق اینم که کتاب حتما مقدمه داشته باشه و شرحی بر احوال نویسنده .
توصیه می کنم حتما بخونیدش چون اولا داستانهای فوق العاده ای داره دوماً مطالب آموزنده و بسیار ارزشمندی در باب شکل گیری این نوع از ادبیات در منطقه مذکور . خیلی خیلی عالی بود . ادبیات امریکای لاتین کلا چیز جادویی و محسور کننده ای هست اصلا ادم به یک فضای دیگه می ره


یک نکته دیگه طرح روی جلده به خصوص جلد یکش . بی نظیره من وقتی دیدمش واقعا از قشنگیش جا خوردم و خیلی دنبال طراح جلد گشتم انتظار داشتم یک ایرانی گم نام باشه بعد یک دفعه متوجه شدم که نوشته نقاشی های روی جلد اثر دیه گو ریورا است و وقتی توی نت سرچ کردم متوجه شدم نقاشی مکزیکی و از رهبران جنبش هنر مدرن مکزیک بوده که همسر فریدا کالو بوده که گمونم اسم همسرش را اکثریت شنیده باشید که راجع بهش ظاهرا فیلم های متعددی هم ساخته شده . آخرین جملات دفتر خاطرات او عبارت بوده اند از " امیدوارم که عزیمت دلپذیر باشد و امیدوارم که هرگز برنگردم"

D o l f i n
15-02-2009, 23:11
از اول تایپیک دارم میام جلو دیدم خسته شدم یهو اومدم صفحه آخر
خب من تازه شروع کردم کتاب خوندن اولین کتابم سینوحه بودش حالا اومدم میبینم بین اینهمه کتاب معرفی شده واقعا سخته کتاب بعدیم رو انتخاب کنم ولی سینوحه واقعا عالی بود واقعا عالی حالا از دوستان می خوام یه چند تا کتاب درجه 1 تو همین مایه ها یا کلا چند تا کتاب عالی واسه خوندن معرفی کنن اینقدر کتاب معرفی شده که آدم ..............................................

F@$hist
16-02-2009, 00:10
5 جلدی پسر نور رامسس !!!

در مورد فرعون مصره رامسس کبیر یا رامسس دووم ... داستان از دوستی با حضرت موسی شروع میشه و به خیانت شنار برادرش می رسه و بعد هم آشنایی های مخفیانه با یه دختره بعد هم ازدواج با نفرتیتی بعد هم ساختن معابد بعد هم جنگ و خلاصه محشریه برای خودش !!!!

D o l f i n
16-02-2009, 12:11
ممنون اول از همه بگید با ترجمه چه شخصی باشه بهتره؟
دوم اگه چند تا کتاب دیگه هم معرفی کنید ممنون میشم

MaaRyaaMi
16-02-2009, 12:50
همه ی نام ها
ژوزه ساراماگو

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


مردی 53 ساله که به تنهائی در کنار اداره ی ثبت احوال کار می کنه و کسیکه تمام مدتی که کتاب رو می خونی به اون چشم دوختی ! که چگونه هرگز مرتبه ی اداری اش بالا نمی ره در تنهائی خود یواشکی از در فرعی خانه اش به اداره می ره و اطلاعات آدم های مشهور را از پرونده هاشان بیرون می کشه...
یکی از همین شب ها که سرگرم پرونده هاست ناگهان زنی گمنام چنان او را تحت تاثیر قرار می ده که باعث میشه خواننده پابه پای اون صفحه به صفحه دنبال زن بره زنی ناشناخته …در طی روند یافتن زن آقای ژوزه که از قضا با نویسنده هم نام هس از آن منشی ترسو کم کم به مردی تبدیل می شه که جسارت کارهای بسیاری را پیدا می کنه که پیش از ماجرا حتی تصورش رو هم نمی کرد!
این کتاب از زمره کتاب هایی بود که برای خوندنش هیچ عجله یی نیست. دوست داری صفحه به صفحه و با طمانینه دنبال ژوزه بری و شاید تو هم مث اون می ترسی که آخرش هیچی ، باشه !
. ژوزه ساراماگو این با این اثر جایزه ی نوبل را از آن خود می کند تا نشون بده چگونه با مفاهیمی هم چون مرگ و زندگی می تونه خواننده ی خود را تحت تاثیر قرار بده
صفحات آخر کتاب حسی به خواننده القا می کنه که به طور مداوم در حال سبک سنگین کردن آن چه اون به نام مرگ و زندگی می شناسه با آن چه پیش رو دارد باشه ذهن شبیه همان اداره ی کل بایگانی می شه که یک عالم پرونده ی درهم از زنده ها و مرده ها دربر داره با هزارتوهای در هم تافته یی که میون مرگ و زندگی سرگردانت می کنه....

amir 69
16-02-2009, 21:36
چراغ ها را من خاموش میکنم
زویا پیرزاد

خب ... از کجا شروع کنم؟
انگار دفتر خاطرات خواهرمو میخوندم:دی ..
موضوع داستان جذابیت زیادی نداشت واسم ..
یعنی اون هیجانی که من دوست داشتم نبود توش ...
اما نثر کتاب خیلی جذاب بود .. خیلی راحت حرف میزد ..
شخصیتاش دوست داشتنی بودن ..
وسواسای یه زن - ِ ارمنی - رو در مقابل مشکلات رو نشون میده ...
پیشنهاد میکنم از دستش ندین:11:

دارم به این فکر میکنم که من چقد اکتیو شدم: دی

سباستین
18-02-2009, 04:48
خوشه های خشم / جان اشتابن بک

وقتی 15 صفحه ی اول این کتاب را خواندم ، فهمیدم با یک شاهکار طرفم. با وجودی که داستان از سرگذشت مردم آن سوی کره زمین ، در چند دهه پیش ، حکایت می کند ، به شدت با کلمات کتاب احساس نزدیکی و قرابت می کردم. وقتی آخرین کلماب کتاب را خواندم، فکر کردم پایانی زیباتر از این ممکن نبود. تصاویری که نویسنده با کلمات می کشد به شدت آشنا به نظر می آیند. و احساسی نیست که در این کتاب مطرح شود و ناآشنا باشد.
این کتاب می تواند درک شما را از ماهیت انسان بهبود بخشد و ارتقا دهد. همچنین تعاریفی بسیار نزدیک به حقیقت از مفاهیم مختلفی همچون ترس، امید، عشق، مرگ، فقر، ثروت، خانواده، دین، اقتصاد، جامعه و بسیاری دیگر به تصویر می کشد و مطرح می کند.

سباستین
18-02-2009, 05:10
زوربای یونانی / نیکوس کازانتزاکیس

زوربا، مثل باقی مردم, می خورد، می خوابد, کار می کند، نقشه می کشد, شکست می خورد, گاهی غمگین و گاهی خوشحال می شود، ... ، در یک کلام چیزی بیش از یک انسان فانی نیست اما ذهنی دارد که او را با خیل عظیمی از مردم متفاوت می کند. ذهن زوربا اسیر قید و بند های خود ساخته ی بشری نیست. زوربا فیلسوفی در خرقه ی کارگری عامی ست.
وقتی کتاب را می خواندم ، آرزو می کردم ، کاش می توانستم مثل زوربا آزاد فکر کنم. قید و بند را کنار بزنم و بدون اندیشیدن به سود و ضرر، یک بار هم که شده از زندگی خود لذت ببرم. اگر چیزی می خواهم بدون خجالت به سمتش دست دراز کنم و وقتی چیزی خاطرم را آزار می دهد بتوانم یک " نه" جانانه بگویم.
به امید روزی که بتوانیم مثل زوربا آزاد باشیم توصیه می کنم این کتاب را حتما بخوانید تا ذهنیتی از آزادی به سبک زوربا به دست آورید.

Ghost Dog
18-02-2009, 19:59
در قند هندوانه - ریچارد برتیگان
مهدی نوید

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


داستان مردمی که در iDEATH زندگی می کنند، دنیایی که خورشیدش هر روز یک رنگ است، ببرها والدین پسرک را می خورند و به او در درس هایش کمک می کنند و ...سرزمینی سورئالی هم که برتیگان خلق کرده برخلاف دیگر دنیاهای سورئال نه زشت و نه سیاه بلکه قشنگ و دلپذیر هم هست. خبری از جنگ و حسادت و هر چیز منفی دیگری که باید باشه نیست.
شاید مسخره باشه آدم یه کتاب یه فیلم یا هر چیز دیگه ای رو نفهمه یعنی ندونه این چیزی که خونده و دیده اصلا چی بود؟ در قند هندوانه دقیقا همچین کتابیه، بعید میدونم کسی اون رو خونده باشه و چیز خاصی سر درآورده باشه. کل کتاب فقط نماده، نمادهایی که احتمالا خود برتیگان سر در میاره چی بودن و هستن. البته کتاب، کتاب سختی نیست بلکه خیلی هم روانه، فقط مثل خاطرات روزانه ی فردی میمونه که اگه صدبار هم بخونیدش چیزی دستگیرتون نمیشه.
...
موهایش طلایی است و حالا خوابیده است
بعد از اینکه تصمیم گرفتیم با هم باشیم پیاده روی های شبانه اش را کنار گذاشت، اما من هنوز به تنهایی ادامه می دهم. این پیاده روی های طولانی شبانه مطابق میلم است

fanoose_shab
19-02-2009, 02:04
کنیز ملکه مصر
میکل پیرامو
خاطرات کنیز مقرب ملکه مصر به اسم شرمیون... گتابی واقعا جالب وخواندنی.. ئرباره تمام اتفاقات اون زمان که این کنیز با توجه به نزدیکی خاصی که به ملکه داشته بیانشون میکنه... وواقعا نکات ومطالب مفیدی داره...

magmagf
20-02-2009, 17:32
مرد داستان فروش



یوستین گاردر
مهوش خرمی پور




مرد داستان فروش در مورد مردیست که از همان کودکی استعداد خاصی برای نقل قصه دارد . از همان موقع ذهن او پر از ایده ها و طرح های مختلف برای نوشتن رمان است اما خودش تمرکز کافی برای نوشتم یک رمان را ندارد و همچنین از شهرت نیز بیزار است پس تصمیم می گیرد طرح های خود را به نویسندگان و دفاتر انتشارات بفروشد ....
خود خانم خرمی پور که گفتن : ‌ در آلمان و سایر کشور‌های اروپایی، «مرد داستان فروش»، بعد از رمان «دنیای سوفی»، مطرح‌ترین و پر فروش‌ترین اثر این نویسنده‌ نروژی محسوب می‌شود. " اما بنده به شخصه به نظرم خیلی کتاب متوسطی بود اصلا چیز خاصی نداشت . موضوع داستان فروش بودنش خیلی جذاب و جدید بود اما قصه های نقل شده توش یا سایر روند زندگی مرد خیلی تکراری و بی مزه بود یعنی کشش خاصی نداشت داستان

magmagf
20-02-2009, 21:21
در قند هندوانه - ریچارد برتیگان
مهدی نوید

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


داستان مردمی که در iDEATH زندگی می کنند، دنیایی که خورشیدش هر روز یک رنگ است، ببرها والدین پسرک را می خورند و به او در درس هایش کمک می کنند و ...سرزمینی سورئالی هم که برتیگان خلق کرده برخلاف دیگر دنیاهای سورئال نه زشت و نه سیاه بلکه قشنگ و دلپذیر هم هست. خبری از جنگ و حسادت و هر چیز منفی دیگری که باید باشه نیست.
شاید مسخره باشه آدم یه کتاب یه فیلم یا هر چیز دیگه ای رو نفهمه یعنی ندونه این چیزی که خونده و دیده اصلا چی بود؟ در قند هندوانه دقیقا همچین کتابیه، بعید میدونم کسی اون رو خونده باشه و چیز خاصی سر درآورده باشه. کل کتاب فقط نماده، نمادهایی که احتمالا خود برتیگان سر در میاره چی بودن و هستن. البته کتاب، کتاب سختی نیست بلکه خیلی هم روانه، فقط مثل خاطرات روزانه ی فردی میمونه که اگه صدبار هم بخونیدش چیزی دستگیرتون نمیشه.
...
موهایش طلایی است و حالا خوابیده است
بعد از اینکه تصمیم گرفتیم با هم باشیم پیاده روی های شبانه اش را کنار گذاشت، اما من هنوز به تنهایی ادامه می دهم. این پیاده روی های طولانی شبانه مطابق میلم است




دقیقا منم وقتی کتاب رو خوندم اصلا متوجه نشدم چی می خواد بگه اما سبک نوشتنش و فضای داستان اونقدر شیرین و خوش اهنگ بود که به دلم نشست . البته ظاهرا این کتاب مانيفيست جنبش هيپي گري محسوب می شه


جلدش خیلی خوشرنگه

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

magmagf
21-02-2009, 19:03
مسیح باز مصلوب


نیکوس کازانتزاکیس
محمد قاضی



در دهکده ای یونانی رسم بر این است که تعزیه ای در باب ماجرای حضرت عیسی و مریم و حواریون ان حضرت اجرا می کنند . از سال قبل نفرات نمایش انتخاب می شوند و از آنها خواسته می شود تا کردار و رفتار خود را هم جهت با نقش خود تنظیم نمایند .
در سال مورد بحث نیز 4 نفر از مردان ده به عنوان عیسی و سه حواری محبوبش انتخاب شده اند . این 3 تن حقیقتا در نقش خود فرو می روند و راه حق را به زندگی عادی ترجیح می دهند . زندگی آنها دگرگون می شود و شاهد رفتار مردم عصر جدید و به خصوص کشیشان در برابر این دینداران واقعی می باشیم .
این کتاب دید تمسخر آمیزی نسبت به کلیسا داره و به همین جهت در سال 1954 جز کتب ممنوعه اعلام می شه و شهرت زیادی کسب می کنه
البرت شوایتزر بعد از خواندن این کتاب گفته که در همه عمرم کتابی چنین تکان¬دهنده مطالعه نکرده بودم.
جالبه بدونید کینهای که بسیاری از مسیحیان از این نویسنده و آثارش به دل داشتند، سر انجام باعث شد تا در هنگام مرگش در سال 1957 هیچ کدام از کلیساهای یونان او را نپذیرند و ناچار جسد او را به مورگ سپردند تا در کنار اجساد مجهول¬الهویه نگهداری شود.


واقعا کتاب پرجسارتی بود و خیلی خوب بعضی از اقشار جامعه را نشونه می گرفت اما من کلا باهاش مشکل داشتم . اصلا در کل به نظرم کازانتزاکیس به جز شخصیت اصلی داستانش بای هیچ موجود دیگری در داستان اندکی عقل و اخلاق قائل نیست و این حسابی ادم را اذیت می کنه . یعنی یکی دو تا شخصیت کار شده داره و بقیه شخصیت ها در حد افتضاحی کاملا خوب و بدن جوری که به طنز می زنه دیگه .
کتاب زوربای یونانی که قبلا ازش خونده بودم یکی از بدترین کتاب هایی بود که تو عمرم خوندم این یکی هم دوست نداشتم اما حداقل از اون یکی بهتر بود .

magmagf
22-02-2009, 20:00
گدا



نجیب محفوظ
محمد دهقانی



کتاب در مورد روشنفکران جهان سوم است که در جوانی پرشور و ارمانخواه هستند . در میان سالی نومید و محافظه کار می شوند ئ در پیری دچار عذاب وجدان شده و به عرفان روی می اورند .
شخصیت اصلی داستان نیز وکیلی موفق به نام عثمان است که جوانی خود را برای شعر و سوسیالیست صرف کرده است اما با گذر ایام ارمان های خود را فراموش کرده و اکنون در ناخودآگاه خود به دنبال گمشده ای می گردد از یک سو به ارمان های جوانیش با تمسخر نگاه می کند و از سوی دیگر نیز از وضعیت فعلی اش دلزده است . این عذاب وجدان او را از همسر محبوبش زینب و دخترانش بثینه و جمیله و پسرش سمیر و حتی دو دوست صمیمی اش مصطفی و عثمان دور کرده و به نوعی انحطاط اخلاقی می کشاند .
کتاب به این سوال منتهی می شه : اگر واقعا مرا می خواستی چرا ترکم کردی؟

نجیب محفوظ یک نویسنده مصری و برنده جایزه نوبل سال 1988 هست .



موضوعش خیلی قشنگه و خیلی هم پخته روی شخصیت ها و چهارچوب داستانش کار کرده . فقط نمی دونم مثل همون سریالهاشون هست که طراحی صحنه هاشون از تئاتر فاصله گرفته اما هنوز خامه و به صحنه های فیلم نزدیک نشده ها ، دقیقا همون حالتی یک جوری سبک نوشتنش خام بود فضا پردازی نداشت .
اما حتما توصیه می کنم بخونیدش حداقل موضوع و روند خیلی قشنگی داره

MaaRyaaMi
23-02-2009, 13:16
از آسمون بارون میاد لی لیا
حسین فرهنگی

خووووب... :31:کتاب 16 تا داستان داره..ووووووو به نظرم ارزش یه بار خوندن رو داشت!!
البته نمی تونم قول بدم که هر 16 تا داستان کتاب با نام های بعضا یک مدلی اش- مثلا "بوی گندت فراموشم نمیشه زن !" یا "مرد خم شد و پای خود را می بوسید"- به دل کسی بشینه!
ولی خب در کل گاهی نویسنده زیادی فلسفی نوشته ! وقتِ خوندنِ داستان همه چیز بر وفق مراد هس ولی ته اش...آدم مات می مونه ! یکیش داستان دوم کتاب هس که از قضا عنوانش هم طبقه ی دوم می باشد!
داستان سوم و چهارم -"این خانه سیاه و سفید است" و "شترهای عزیز"- به نظرم معرکه بود !
شترهای عزیز درباره ی سربازیه که از سر دلتنگی برای مادرش هوسِ فرار از پادگان به سرش میوفته و میره پی مادرش! مادر کجاست؟ الله اعلم! انگاری بابای سرباز وقت 2 سالگی این پسر مادرش رو از خونه بیرون کرده و بعد سرباز از مادرش خبر نداشته ولی تنها نشان باقی مانده یک دائی پلیس هست ...
داستان دیگه " شرم گل بهی" هم داستان خوبی بود حکایتش هم در مورد این دختر پسرایی هست که تازه با هم آشنا شدن بعد میخوان طرفشونو محک بزنن! البته با سرانجامی مضحک و تلخ
....
اون اول کتاب هم برای مقدمه و این حرفا نویسنده حرفی از تولستوی اورده که گفته " میان آدمها چیزی نیست جز دیوارهایی که ساخته اند" و ادامه داده تقدیم به کسانی که می توانند دیوارها رو فرو بریزند
بعد از اینکه کتاب رو خوندم حسِ من این بود که در بیشتر داستانهای این کتاب شخصیتهای اصلی انسان هایی بودند که می شد اونا رو دیوار فرض کرد!انوقت بود که جای خالی این آدمای دیوار شکن خیلی بزرگ شد...کاش...!!

magmagf
23-02-2009, 18:23
دروزاه های بهشت



خولیو کوتازار
بهمن شاکری



کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه کوتازار هست . به نظرم بد نبود بعضی داستان ها مثل دیوارنگاره یا خانه اجدادی قشنگ بودند یا شب رو به آسمان ( که توی مجموعه داستان های امریکای لاتین هم هست ) اما در کل اونقدرها هم جذاب نبود . توضیح دیگه ای به نظرم نمی رسه جز اینکه چیزی که اذیتم می کرد این بود که خیلی جاها هی اصرار داشت براتون توضیح بده چی شده یا منظور چی بوده به نظرم این کار واسه رمانه نه داستان کوتاه
نمی دونم ز کتاب داستان های قر و قاطی این نویسنده خیلی خوشم اومده بود اما توی دو تا کتاب بعدی نتونستم باهاش ارتباطی برقرار کنم . البته هنوز ناامید نشدم :دی


یک چیز جالب دیگه کوتاسار یک جمله معروف داره ظاهرا بدین شرح : «نويسنده آن قدر، بايد بد بنويسد كه بدتر از آن در تصور نيايد.» البته تفسیرش را نمی دونم


یک جمله قشنگ هم از فوئنتس در مورد کورتاسار :
کورتاسار از چیزی فراتر از فکر نو یا تجربه ای تازه سخن می گفت: از طبیعت سراپا شاد و تازه ی هر لحظه، از تن، خاطره، تخیل مردان و زنان

magmagf
24-02-2009, 00:13
فانتاموس علیه خون آشام های چند ملیتی



خولیو کورتاثار
کاوه میرعباسی



یک کتاب خیلی کوچیک که به کمک تصویر و داستان های موازی پیش می ره . در حقیقت تلفيقي از رمان و کميک استريپ
فانتوماس شخصیتی شبیه بتمن و زور و قهرمان کمیک استریپ هایی بوده که توسط سووستر و الن خلق شده
شخصیت اصلی داستان کورتاسار است که حین خواندن یک داستان کمیک استریپ در مورد فانتاموس در یک مجله ( که تصاویر این داستان در کتاب هم هست ) متوجه می شه وارد یک قضیه سیاسی شده – دخالت امریکا در امور کشورهای در حال توسعه به خصوص امریکای لاتین و ایجاد انقلاب و تحولات صنعتی در این کشورها در زمان نیاز
در این رمان به صورت مرموزی همه کتاب خانه های دنیا از بین می روند و نویسندگان تهدید به مرگ می شوند. کورتاسار در اين کتاب پديده جهاني شدن را نيز پيش بيني کرده است.

من تا حالا کمیک استریپ را به صورت یک چیز جدی مطالعه نکرده بودم بنابراین تلفیقی که اینجا ازش دیدم برام واقعا جالب بود . شصیت فانتاموس هم خیلی بامزه است مثل بتمن قهرمانه اما در عین حال خنگ بازی های قشنگی هم داره

برداشت من از کتاب این بود که خیلی روی پدیده جهانی شدن تاکید داره و مسائل سیاسی اما مطالب را که نگاه می کنم اصولا چهارچوب اصلی داستان را قضیه همون کتابها و از بین رفتن فرهنگ می دونند ......

omid.k
24-02-2009, 00:54
گزارشی به فرهنگستان
و
هنرمند گرسنگی

از فرانتس کافکا

چند تا رمان بلند تو این چند روزه خوندم ولی این دو داستان کوتاه خیلی بهم چسبید

مخصوصا هنرمند گرسنگی که واقعا یه داستان گیرا و جذاب و در عین حال معنا گرا داره
........
گزارشی به فرهنگستان داستان یه میمونه که تبدیل به انسان میشه ... نه به وسیله اتفاقی خارق العاده بلکه تنها با میل شخصی ... بعد از اینکه یاد میگیره به زبون انسان ها صحبت کنه در جمع فرهنگستان گزارشی از این روند ارائه میده

هنرمرد گرسنگی اما داستان مردیه که میتونه مدتها بدن غذا زندگی کنه ... او به همراه مدیرش نوعی سیرک تک نفره راه انداخته و سرتاسر کشور برنامه هایی اجرا میکنه تا .....

خوب جالب خواندنی هستند .... مخصوصا داستان دوم رو پیشنهاد میکنم که حتما بخونین ... یه شخصیت پردازی زیبا داره به اضافه ی روایتی یک دست و روان

amir 69
24-02-2009, 02:15
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
اوریانا فالاچی
یغما گلرویی

داستان از زبان مادریست که دنیا رو برای بچه ای که در راه داره به تصویر میکشه..
میشه داستانو به سه قسمت تقسیم کرد:
بخش اول مادر یه دنیای کثیف به نمایش میذاره و از اجبار به زندگی میگه
با این حال تاکید میکنه که درد کشیدن بهتر از هرگز نبودنه..
بخش دوم با خاطرات مادر ادامه پیدا میکنه .. و مادر میفهمه که دنیا اونقدرا هم بد نیست ..
در بخش سوم شروع میکنه به پس گرفتن حرفاش .. از خوبی های دنیا میگه ..
ترجمه داستان اصلا به من نچسبید .. 10 صفحه ی اول که به سختی گذشت ..
جمله ها به طرز فجیعی عامیانه ترجمه شده بودند .. اما خب .. عادت میکنیم دیگه : دی
اما موضوع داستان واقعا خوب بود .. حقیقتای تلخیو گوش زد کرد..

amir 69
24-02-2009, 23:11
یادداشت های روزهای تنهایی
گابریل گارسیا مارکز
محمدرضا راه ور

در مورد کتاب فقط میتونم بگم
نویسنده ها از نردیک دوست داشتنی ترند ..
خیلی ازش خوشم اومد

کتاب از بیش ار 10 بخش تشکیل میشه ..شبیه داستان بود ..
نویسنده از خودش میگه وموضوع رو تعمیم میده ..
از مشکلات .. از اجبارها .. از ترس ها .. از علاقه ها .. از نویسندگی .. از همه چی گفته
از چند بخش کتاب واقعا لذت بردم...

من دیگر : گابریل با تعجب از مصاحبه های جعلی که ازش چاب میشه میگه ..

"چندین بار روزنامه هایی را خوانده ام و دیده ام که در آن مصاحبه ام را چاپ کردم!. مصاحبه هایی که هیچگاه در آن شرکت نداشته ام !. اما نمی توانستم منکر آنها باشم!.چرا که سطر به سطر افکار مرا منعکس کرده اند!."

بسیار خوب ، حالا در مورد ادبیات صحبت کنیم و رمان چگونه نوشته می شود: از ادبیات و از تجربیات نویسندگی
بی جی یه بوسه به من بده: میشه گفت از عشق گفته .. : دی
ترس از هواپیما و آسانسور هم جالب بود .


نمی تونم توصیش کنم ... شاید خوشتون نیاد ..
:11:

amir 69
25-02-2009, 14:11
مائده های زمینی
آندره ژید
مهستی بحرینی


کتاب در مقدمه این گونه معرفی می شود:


" مائده های زمینی اگر کتاب یک بیمار نباشد، دست کم متاب بیماری است رو به بهبود شقا یافته...
و آنگاه که کتابم را خواندی ، به دور افکنش و بیرون رو. دلم میخواهد که این کتاب ، شوق خروج تو را بر انگیزد. کتابم را با خود مبر . اگر من جای منالک بودم ، دست راستت را ، بی آن که دست چپت با خبر شود. به دست می گرفتم تا راهنمایی ات کنم و بی درنگ ، به محض دور شدن از شهر ، دستی را که می فشردم رها می کردم. و به تو می گفتم : فراموشم کن.
کاش کتابم به تو بیاموزد بیشتر از این کتاب به خودت بپردازی ... و سپس بیشتر از خود به دیگر چیزها "

من فقط کتاب اول و دومو خوندم که فوق العاده بود ... بقیش اصلا بهم نساخت..

magmagf
25-02-2009, 20:55
امتحان نهایی



خولیو کورتاسار
مصطفی مفیدی



خوان و کلارا زن و شوهر جوانی هستند که فردا امتحان نهایی دارند . آنها برای رهایی از استرس قبل از امتحان تصمیم می گیرند تا شب را همراه با 3 تن از دوستان خود ، اندره و استلا و وقایع نگار در بوئنس آیرس بگردند . خلاصه هر 5 نفر ادم های روشنفکر و اهل ادبیاتی هستند که تمام مدت با یکدیگر بحث و گفت و گو می کنند و یک فضای خیلی مالیخولیایی و کابوس واری داره
بد نبود من زیاد باهاش رابطه برقرار نکردم یعنی در واقع چون اصل کتاب روی محور ادبیاته به این صورت پیش می ره که دائما اشارات متعدد به ادیبان امریکای لاتین یا اسپانیول زبان دارند . پر از نقل قول های ادبی از بزران معروف خودشون که خوب برای ما شاید نتونه چندان جذاب باشه . قشنگی کار برای کسی هست که کاملا اون نویسنده ها و اثارشون را بشناسه و الان متوجه شه چه به جا از نقل قول های انها استفاده شده و یگه اینکه خیلی سبک شاعرانه و قافیه دار کتاب براش مهم بوده مثلا جایی حتی بدون معنی فقط واسه نظم دار کردن سعی کرده کلمات هم اهنگ به کار ببره حالا خوب مترجم هر چه قدر هم سعی کنه همچین چیزی سخته برگردوندنش به یک زبان دیگه
بد نبود یک حس های قشنگی هم داشت اما کلا به نظرم رسید هر چی سعی راجع به کورتاسار خوانی کردم بسه قرار نیست به نتیجه خاصی برسم

magmagf
26-02-2009, 11:20
شما که غریبه نیستید



هوشنگ مرادی کرمانی



هوشنگ مرادی کرمانی توی این کتاب به صورت فصل های کوتاه و به نوعی دنباله دار دار سرگذشت خودش را تا زمان کنکور گرفتنش نوشته . متولد یکی از روستاهای کرمان بوده و در همان کودکی مادرش را از دست داده بوده ، پدرش تقریبا دیوانه بوده و در حقیقت پدربزرگ و مادربزگش با دست تنگ و به وسیله کمک خرجی عموها اون را بزرگ می کردند . توی کتاب داستان فقرش ، شیطنهاش ، چگونگی ور اوردنش به کتاب ، سینما و ...... را به زبان خیلی روون و شیرینی نقل کرده .
خیلی کتاب قشنگیه هم روون نوشته هم به موقع از اصطلاحات محلی استفاده کرده واقعا خوشخوان هم هست ادم قشنگ داستان را حس می کنه وقتی قرار بود مادربزرگش هم بمیره واقعا احساس بغض داشتم . خلاصه خیلی کتاب قشنگی بود
در سال 2006 کتابخانه مونیخ این کتاب را به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب کرده

Behroooz
26-02-2009, 11:30
شبی با گرگها
داستانی واقعی از یک خلبان شهید که هواپیماش در ارتفاعات اذربایجان توسط منافقین سرنگون میشه و با زحمت بسیار و مقابله با گرگها خودشو نجات میده

amir 69
26-02-2009, 11:52
چند روایت معتبر
مجموعه داستان


مصطفی مستور



چند روایت معتبر از عشق : معلم فیزیکی عاشق شاگردش می شود ...


چند روایت معتبر از زندگی :...

چند روایت معتبر از مرگ : ...


مصائب چند چاه عمیق : چند داستان موازی از دردهای مردم یه ساختمان - اگه اشتباه نکنم- . اول که از داستان هاش چیزی نمی فهمیدم که بخش دوم کامل کرد ... غافلگیر شده بودم: دی


در چشمهایت شنا می کنم در دست هایت می میرم : شاعری که روزگار داره از اون یه قاتل می سازه ..


کیفیت تکوین خداوند : ...

کشتار : عشق به روایت نامه ... نامه نگاری دو عاشق که یه بار فقط همو دیدن ... ترس از وصال ... و پایانی ...



کتاب زیبایی بود ..


:11:

magmagf
26-02-2009, 21:53
آئورا




کارلوس فوئنتس
عبدا... کوثری




مرد جوانی در کافه ای نشسته و روزنامه می خواند که به یک اگهی برخورد می کند . آگهی برای کسیست که فرانسه بداند و به تاریخ علاقه مند باشد . مرد راهی ادرس مذکور شده و در انجا وارد خانه ای تاریک می شود که پیرزنی شدیداً فرتوت از او می خواهد خاطرات شوهرش را بخواند و به صورت داستان بازنویسی نماید اما در تمام این مدت باید در همان منزل سکنی گزیند . مرد برای پذیرفتن این کار کسل مردد است که ناگهان متوجه دختری زیبا در اتاق می شود پیرزن او را برادر زاده خود ، ائورا ، معرفی می کند . مرد مشغول به کار می شود و در حین مرور گذشته ، در زمان حال شاهد اتفاقات عجیبی در خانه است .... داستان حالتی پر التهاب و سورئال دارد .... کتاب پر از حالات رمز و راز گونه و رویایی است

یک داستان کوتاه 66 صفحه ای است . محشر بود عالی بود حتما بهتون توصیه می کنم بخونید یک داستان که با حالات توصیفی و رئال شروع می شه و یک دفعه وارد یک فضای تاریک و گیج می شه و با مفاهیم معنوی تری ارتباط برقرار می کنه

برای اینکه بهتر متوجه مضمون کتاب بشید بهتره تعریف زیر در مورد لغت ائورا را در نظر داشته باشید :

آئورا برگرفته از واژه ی یونانی((آورا))(aura) به معنی نسیم است.در مکتب هاله شناسی و انرژی درمانی,((آئورا)) همان هاله ی نوری است که به دور خود ما پیچیده است , هاله هایی که از بدن ما ناشی می شود و شخصیت و طرز زندگی و افکار و احساسات ما را منعکس می کند.حتی عده ای معتقدند که آئورا انعکاس خود ماست که ثبت کامل گذشته و حال و آینده ما در آن وجود دارد.همه ی ما ((آئورا))ی گمشده ای داریم!

zooey
27-02-2009, 19:11
مائده های زمینی
آندره ژید
مهستی بحرینی


کتاب در مقدمه این گونه معرفی می شود:


" مائده های زمینی اگر کتاب یک بیمار نباشد، دست کم متاب بیماری است رو به بهبود شقا یافته...
و آنگاه که کتابم را خواندی ، به دور افکنش و بیرون رو. دلم میخواهد که این کتاب ، شوق خروج تو را بر انگیزد. کتابم را با خود مبر . اگر من جای منالک بودم ، دست راستت را ، بی آن که دست چپت با خبر شود. به دست می گرفتم تا راهنمایی ات کنم و بی درنگ ، به محض دور شدن از شهر ، دستی را که می فشردم رها می کردم. و به تو می گفتم : فراموشم کن.
کاش کتابم به تو بیاموزد بیشتر از این کتاب به خودت بپردازی ... و سپس بیشتر از خود به دیگر چیزها "

من فقط کتاب اول و دومو خوندم که فوق العاده بود ... بقیش اصلا بهم نساخت..

مائده های زمینی و مائده های تازه

این کتاب یکی از فوق العاده ترین کتاب هایی که من خوندم....واقعا پر ه از جمله های قشنگ و بی نظیر...خیلی از جملاتش رو من شدیدا تاثیر گذاشت.... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من هم قسمت های اولش رو تر جیح می دم....البته چون کتاب تو مایه های عرفان و ایناست یه مقدار خوندنش سخته اما به هر حال دیدگاه خیلی قشنگی از زندگی و دنیا به آدم می ده.... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

.... جمله ی " اي کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در چيزي که به آن مي نگري " هم که احتمالا تا به حال کم نشنیدید مال ای کتابه ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

negar00
01-03-2009, 01:00
ویرایش شد.....

negar00
01-03-2009, 01:21
میرا «Mortelle»
‌ از «کریستوفر فرانک» با ترجمه‌ی لیلی گلستان.

این کتاب که بار اول قبل از انقلاب سال ۱۳۵۴ منتشر شده بود،و بعد از انقلاب با بازنگری جدید در سال ۱۳۸۴ دوباره اجازه چاپ پیدا کرد. با این حال اخیرا دوباره از چاپش در ایران جلوگیری کرده‌اند!

داستانی معمولی و در عین سادگی سرشار از مفهوم در نقد .همه ی چیز های اطراف ما عشق، برابری، مالکیت، عدالت صرفه جویی،کومونیزم،ارزشهای اخلاقی،قوانین،اجبار ها، نقابها ،و... خیلی چیزهای دیگه. در این شهر میرا و راوی داستان داستانی از عشق به خودشون و همدیگه هستند و این گناه اونها و تمام کسانیه که شبیه اونها باشن.

داستان در مورد مردم یک شهره میشه گفت مقداری تخیلی و سورئال هم هست و همین سورئال بودنش باعث شده که راوی داستان داستان خودش و عشقش رو اونقدر قشنگ و ساده تو ضیح میده.
توی این شهر تمام دیوار ها شیشه ای هستند و سراسر شب چراغها روشنه که جایی تاریک نباشه!،همه ی مردم باید به هم لبخند بزنند و اگر این کارو نکنند حکومت اونها رو جراحی میکنه و نقاب لبخند روی صرتهاشون میزاره!

قسمتی از کتاب:

ما در مربع ٨٣٧-٣٣٣-٤شرق زندگي مي كنيم . مربع ها ، با مرزهايي از خطوط زرد كه زمين سياه رنگ را تقسيم مي كنند ، ده كيلومتر مربع مساحت دارند . پس ما زير چراغ هايي كه به فاصله هاي پنج متري در زمين قرار دارند ، جاي كافي براي گردش كردن داريم . نورهاي اين چراغ ها روي هم افتاده اند تا در مربع ٨٣٧-٣٣٣-٤شرق كوچك ترين گوشه يي تاريك نماند ، زيرا چنان كه همه مي دانند ، بدي در تاريكي خفته است . ما يك خانهء معمولي داريم ، با ديوارهاي شفاف ، تا چهار نفر ساكنان آن هيچ گاه نتوانند خود را از چشم ديگري پنهان كنند.

omid2020-com
01-03-2009, 23:32
سلام
کتابی که می خوام معرفی کنم، یک کتاب علمی هستش به اسم تاریخچه تقریبا همه چیز
نویسنده: بیل برایسن
مترجم: محمد تقی فرامرزی
من این کتاب رو تقریبا یه یک هفته میشه که تموم کردم
یه کتاب علمی و واقعا تاریخچه همه چی رو میتونید توش پیدا کنید
بیل برایسن چند سال از عمرش رو برای تحقیق و نوشتن این کتاب گذاشته
از هر مرکز علمی که لازم بوده دیدن کرده و با هر دانشمندی که می تونسته کمکش کنه صحبت کرده
کتاب 616 صفحه از انتشارات مازیار
اگر به کتابهای علمی علاقه دارید حتما این کتاب رو بخونید
اگه تونستم بخشهایی از این کتاب رو اینجا می نویسم تا با نوع قلمش آشنا بشید
راستی از نظر مقررات مشکلی نیست که ما بخشهایی از کتاب رو بنویسم؟

allah3d
03-03-2009, 12:23
سلام به همگي اديبان اين مرز و بوم .....
خانوما و آقايون عزيز ..
لطفا اگه لينك دانلود رمان ( باغ مارشال ( جلد دوم ) رو دارين بزارين ممنون ميشم ...
مرسي ..

amir 69
04-03-2009, 22:44
گزارش یک قتل از پیش اعلام شده
گابریل گارسیا مارکز
کیومرث پارسایی


سانتیاگو نازار متهم به تجاوز به آنخولا ویکاردو توسط پدرو و پابلو ، دو برادر آنخولا ، به قتل می رسد ونویسنده ، که گویا خود گابریل مارکز است، سالها پس از واقعه در پی افشای واقعیت هاست. سانتیاگو از اعراب ثروتمند ساکن دهکده ای در جزایر کارائیب است و از زمانی اتهام تجاوز به او می دهند که آنخولا ، بعد از اینکه توسط بایاردو سان رومان در شب عروسی به خانه پس فرستاده میشود، نام او را به عنوان متجاوز بر زبان می آورد . صبح روز بعد پدرو و پابلو برای حفظ آبروی از دست رفته ی خانواده ...


داستان کتاب بر این اساس نوشته شده که وقتی تقدیر چیزی را رقم میزند ، هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند مانع آن شود . که این موضوع در لحظات آخر به اوج خود می رسد ...سانتیاگو به قتل می رسد ، در حالی که هیچ مدرک معتبری از مجرم بودن او نیست.


کتاب خیلی خوبی بود ...البته من فقط به دلیل اسم گابریل گارسیا مارکز کتاب رو خریده بودم ...

از این قسمت پایانی هم خیلی خوشم اومد :

- سانتیگو ! کوچولوی عزیزم، چه شده ؟
سانتیاگو ... پاسخ داد:
- وینه ! مرا کشتند!

Ghost Dog
06-03-2009, 13:32
تنهایی پر هیایو
بهومیل هرابال - پرویز دوائی


مردی به مدت 35 سال کار خمیر کردن و بسته بندی کاغذ را بر عهده دارد و در کنار آن عاشق کتاب است. شغلش با علاقه اش در تضادست و او رو به جنون...
از چی کتاب باید حرف زد سیاهی جنون وارش، زیبایی نثرش یا عذاب مردی که با کامو و نیچه زندگی می کند و در عین حال با دستگاه پرس اش افکار آنها را بی رحمانه به قتل می رساند. راوی ما همان مردی است که از ابتدا جنونش آشکار است او از زندگی خود می گوید، از ظلم هایی که کرده از عذاب هایی که دارد از زندگی نمناک روزانه اش از معشوق خود و دستگاه پرس اش و با هر جمله که می گوید و هر صفحه ای که ما ورق می زنیم بیشتر سر مست و مجنون می شود، تا پایان مرثیه ی دوست داشتنیش.
یکی از لذت بخش ترین کتاب هایی که خواندم شاهکار بود و در کنارش ترجمه ای روان و عالی پرویز دوائی.
...
تمامی آنچه از یک فرد بشری باقی می ماند گوگردی است که جعبه ی کبریتی را کفایت کند و آهنی، که بتوان با آن میخی ساخت که انسان بتواند از آن خود را حلق آویز سازد.

magmagf
07-03-2009, 19:42
پوست انداختن







کارلوس فوئنتس

عبدا... کوثری


خاویر و همسرش الیزابت به همراه فرانتس و دوست دخترش ایزابل با ماشین راهی سفری هستند تا از مكزيكو سيتي به دراكروز (ساحل دريا) بروند . در بین راه ماشین آنها خراب می شود و آنها ناچار شب را در هتلی در شهر چولولا می گذرانند . در شب دو زوج جایشان را با هم عوض می کنند و از بین دیالوگ های بین شخصیت ها و افکر خوانی آنها پی به گذشته شان می بریم . چگونگی آشنایی خاویر و الیزابت ، عشق آنها و اختلافات فعلیشان . فرانتس که در زمان جنگ در آلمان و طراح یکی از اردوگاه های مرگ بوده که نهایتا دوست دخترش را به آنجا می فرستند . ایزابل نیز تنها 23 سال دارد و جوان تر از ان است که بار گذشته را به دوش بکشد . رمان پر از جاب ه جایی شخصیت ها و زمانهاست . شخصیت ها دائم پوست می اندازند و عوض می شوند .

برای من به شخصه تا حدی هم رمان زیادی بود و از خیلی جاهاش سر نمی آوردم به خصوص که به جز موارد واقعی حالت های فرافکنی روحی را هم داریم مثلا در این صحنه شاهدیم که الیزابت می میره در صحنه بعد الیزابت داره سفر را ادامه می دهیم که این در واقع خواست درونی خاویر بوده . برای من سخت بود برای فهمش بیشتر از یک بار باید بخونمش (بعدها حتما این کار را می کنم ) اما جاهاییش که متوجه می شدم خیلی قشنگ بود

جالبه بدونید در واقع داستان به صورت گفت و گویی بین الیزابت و لامبر صورت می گیرد . لامبر فردیست که دائماً سعی می کند از الیزابت سوال کند و جزئیات سفر را متوجه شود و تاکید می کند که فکر نکن می خواهم از صحبتهات رمان بنویسم

این کتاب یکی از بزرگترین آثار فوئنتس محسوب می شه

magmagf
07-03-2009, 19:43
خویشاوندان دور





کارلوس فوئنتس

مصطفی مفیدی





آقای هوگو هره دیا به همراه پسرش ویکتور هره دیا از مکزیک به فرانسه می ایند تا برای مدتی مهمان آقای برانلی باشند . پس از رسیدن به فرانسه پدر عنوان می کند که او و پسرش عادت به انجام یک بازی دارند . هرگاه وارد شهر جدیدی می شوند دفترچه تلفن را جست و جو می کنند تا افراد هم نام خود را بیابند . آنها دفتر تلفن پاریس ار نیز می گردند و به یک ویکتور هره دیا برخورد می کنند . وقتی به او تلفن می کنند پیرمردی تلفن را بر می دارد و ویکتور جوان اصرار می کند که باید این ویکتور پیر را ملاقات نماید و همراه اقای برانلی راهی آدرس مذکور می شود و از این جا ماجرا وارد حیطه غریبی می شود اسرار هره دیاها ، خانه جدید ، بازگشت مردگان ، ..........



خیلی کتاب عجیبی بود واضح متوجه قضیه نشدم سخت بود راستش زیاد هم از بازی با زمان خوشم نمی یاد در کل بد نبود ... از ترجمه اش که خوشم نیومد روون نبود

جالبه بدونید فوئنتس کل سرزمین امریکای لاتین را نوعی شکست توهم‌ها و آرزوهای انسان‌هایی می‌داند که تلاش داشتند از این سرزمین یک بهشت بسازند.

یک چیز خیلی جالب : توی کتاب اشاره کرده که لغت اله اسپانیایی به مفهوم آفرین در حقیقت از واژه عربی ولله گرفته شده و نوعی دعا و استمداد از خداست .

magmagf
07-03-2009, 19:43
اینس





کارلوس فوئنتس

اسدا.... امرایی





گاربریل رهبر ارکستر جوانیست که حین اجرای اپرای فاوست عاشق یکی از خواننده های اپرا به نام اینس می شود . گابریل سعی در دسترسی به اینس دارد ولی اینس مقاوت می کند و گابریل نیز به طور ماگهانی او را ترک می کند .... هفت سال بعد دوباره برای اجرای فاوست همدیگر را می یابند ........ تمام دیدارهای آنها در اپرای فاوست است و غرور یا تصورات عجیب مانع وصال انها ......

در کنار این داستان شاهد نمایش شکل گیری عشق بین یک زن و مرد از انسان های اولیه نیز هستیم ...... و مفهوم عشق را در دو ماجرا دنبال می کنیم

اخی خیلی قشنگ بود خیلی لطیف بود .....هر چند اینم سختی های خودش را داشت ها چه قدر دلم یک کتاب اسون کلاسیک می خواد :دی



با توجه به موضوعی که در نظر داشت چهارچوب قشنگی را برای روایت انتخاب کرده بود ... من به شخصه از کتاب خوشم اومد .... هم عشقشون را خیلی لطیف تصویر می کرد هم غرور و تصورات بی رحمی که مانع وصالشون می شد . کلا ایده های قشنگی داشت کتاب حتی همون قسمت انسان های اولیه و حرکت از مادرسالاری به پدر سالاری .......





فوئنتس خودش از خانوده های پولدار مکزیک بوده و تحصیلاتی در زمینه حقوق و اقتصاد داره

magmagf
07-03-2009, 21:47
اگر خورشید بمیرد



اوریانا فالاچی
بهمن فرزانه



در این کتاب اوریانا به آمریکا سفر می کند تا در باب سفر به ماه که بحث داغ روز است تحقیق کند این کتاب شرح سفر اوست مصاحبه با فضانوردان ، عقایدشان در مورد آینده ، بهای پیشرفت ، ........ نحوه آزمایش های فضایی و انتخاب فضانوردان ، ........
از این نظر که بخواهید اطلاعاتی در مورد ماه و سفر به کرات به دست بایرید جالبه مثلا واقعا با خوندن این کتاب یک دفعه به ذهن آدم می یاد فضانوردی که داره می ره بالا می دونه ممکنه برنگرده و واسه ههمیشه تو ماه تنها بمونه نظرش چیه ؟ اگه تو راه بمیره حاضره جسدش را تو خلا رها کنند که تا ابد بگرده ....... و للی سوال های قشنگ و جذابی که یک دفعه به ذهن می یاد . شاید خیلی جو گیر شدم ولی همه اش فکر می کنم چه زندگی بی معنی دارم وقتی هیچ احتمالی برای سفرم به ماه وجود نداره خلاصه از این دید خیلی کتاب خوبیه و کی پرسش های و روزنه های جدیدی توی ذهنتون ایجاد می کنه اما از لحاظ دیگه دقیقا رو اعصاب ادمه یعنی کاملا این خانم کتاب را به عنوانی جایی برای تصفیه حساب های شخصیش در نظر گرفته و از هر کی خوشش نیومده هر چی لش خواسته بارش کرده یک سوء استفاده تمام عیار از قلم بیش از حد هم طولانیش کرده

من اگه فضانورد بودم و می دونستم دیگه نمی تونم روی زمین برگردم هیچ وقت خودم را نمی کشتم تا اخرین لحظه زندگی می کردم و به زمین نگاه می کردم اگه توی راه می مردم حتما می گفتم جسدم را توی فضا رها کنند و با همه وجودم و با همه ناممکنیش ارزو می کنم یک روز برم روی ماه سیاه رنگ قدم بزنم و از اونجا به زمین عزیز رنگی نگاه کنم

البته خوندم که ظاهرا اقای فرزانه در مورد این کتاب گفته : اوريانا فالاچي يك خبرنگار دروغگو، نويسنده دروغگوتر، شياد، خودخواه و باري به هر جهت است! متاسفانه اين كتاب را هم با خواهش و التماس ديگران منتشر كردم... [او] اكثر حرف ها و مصاحبه هايش را از خودش مي سازد.

و جالبه بدونید این خانم که هم نویسنده است هم روزنامه نگار شهرت اصلی خودشو به دلیل مصاحبه های مفصل با رهبران تاریخ ساز جهان به دست اورده ؛ محمدرضا شاه پهلوی، یاسر عرفات، ذوالفقار علی بوتو، آیت‌الله خمینی، ایندیرا گاندی، معمر قذافی، هنری کیسینجر و…

magmagf
08-03-2009, 21:54
عروسک فرنگی



آلبا دسس پدس
بهمن فرزانه



جولیو مردی میان سال و یک مشاور حقوقی ثروت مند است که هیچ علاقه ای به ازدواج ندارد . یک روز در یک کافه متوجه دختری بسیار معمولی در حدود سن 17 می شود ناگهان هوس زیادی نسبت به دختر احساس می کند و سعی می کند هر طور شده به او نزدیک شود کار به جایی می رسد که حتی سعی می کند تحت عنوان خواستگار وارد زندگی دختر شود تا بتواند بعد از یک رابطه کوتاه مدت او را قال بگذارد اما ماجرا به نحوی دیگر ورق می خورد .

ظاهرا فیلمی با همین نام با اقتباس از این کتاب در ایران با بازی بازی خسرو شکیبایی و پونه حاجی محمدی و به کارگردانی فرهاد صبا تهیه شده . من فیلم رو ندیدم ولی ظاهرا اقتباس ناموفقی بوده


خیلی خیلی معمولی بود من خوشم نیومد ولی به نظرم می یومد فیلم قشنگی می شد از روش ساخت

magmagf
09-03-2009, 22:40
سلام ، کسی اینجا نیست ؟



یاستین گوردر
مهرداد بازیاری



خوب البته این کتاب یک کتاب کوچولو همراه با عکس برای نوجوانان است . از سن من گذشته :دی اما خوندنش بامزه بود خوشم اومد خیلی حس نشاط و ایام کودکی ار منتقل می نمود .
کتاب در مورد یک پسر بچه است که منتظر به دنیا اومدن برادر کوچولوش هست و همین موقع یک ادم فضایی می یاد توی خونشون . و اونها بحث و بررسی می کنند که روند شکل گیری انسان چطوری بوده خدا چه نعمت هایی به ما داده لزوم اعطای این نعمت ها چی بوده و ...... پس حتما خدایی هم هست


از این جهت که یاد بچگی را زنده می کرد لذت بردم

magmagf
11-03-2009, 20:36
زندگی کوتاه است ، نامه ای به قدیس آگوستین



یوستین گوردر
گلی امامی



آقای یوستین گوردر در حال گردش در بازار بوده که توی اجناس یک دست فروش صندوقچه ای حاوی چندین صفحه پوست می بینه که روی انها به لاتین نوشته شده بوده کنجکاو می شه و وقتی چند خط را می خونه متوجه می شه نامه از طرف زنی به نام فولریا به قدیس اگوستین است . جعبه و نامه ها را خریداری می کنه و این کتاب ترجمه اون نامه است .

فلوریا معشوقه قدیس اگوستین معروف بوده انها سالیان زیادی به صورت عاشقانه ای در کنار هم زندگی می کردند و حتی صاحب فرزندی هم می شوند . مادر اگوستین مونیکا مخالف این رابطه بوده و نهایتا هم باعث جدایی این زوج شده و اگوستین معشوقه اش را ترک گفته و به مذهب می گراید و سپس در کتاب اعترافات خود به گناهش از جمله رابطه اش با فلوریا اشاره می کند . فلوریا این نامه را در جواب اعترافات او نوشته است .
و عشق و زندگی عادی و ریاضت و عبادت را با دید دیگری مورد نقد قرار داده است .


نمی دونم قضیه نامه بودنش راسته یا نه اما هر چی بود عالی بود واقعا لذت بردم کتاب فوق العاده قشنگیه و با دیدگاه فوق العده قابل ستایشی موضوعات را نقد می کنه . خیلی قشنگ مسئله وجدان و حس مسئولیت در برابر یک رابطه ، ایمان و عشق و ....... را بررسی می کنه . فوق العاده بود به نظر من

omid.k
13-03-2009, 01:25
محاکمه

فراتس کافکا



داستان در مورد مردیه که ناگهان صبح بعد از بیدار شدن از خواب خودش رو در خانه ی خودش بازداشت شده پیدا میکنه ... و بعد از مدتی متوجه میشه درگیر دادگاه و پرونده ای غیر متعارف شده

مثل خیلی از آثار کافکا اینجا هم با داستانی در مرز واقعیت و خیال طرف هستیم

نگارش کتب خواندنی است و به جز چند فصل خاص خواننده رو همراه خودش میکشه ... همانطور که در بعضی قسمت ها بیهوده پردازی هایی خاطر خواننده رو ازرده میکنه ...

داستان پیامی زیبا و اندیشه برانگیز را برای شما بازگو میکند ... پیامی که ذهنتان را به چالش می طلبد

ولی پاشنه آشیل آن فصل های از نا تمامش است که به وضوح پیکر بندی کتاب را خراب کرده اند ....

اسپویلر(خطر لو رفتن داستان) : اگه من به جای آقای ک بودم ... در مواجهه با هر فردی ابتدا از ماهیت این دادگاه می پرسیدم ..... یا فردای روز بازداشت پیش پلیس میرفتم و .... آقای ک هرگز دست به چنین کارهایی نمیزند ... و همین عامل بگونه ای باعث عذاب من در هنگام خواندن کتاب شد .... نکته ای که کل اثر کافکا رو را به زیر سوال می برد

magmagf
13-03-2009, 10:36
قصر قورباغه ها



یاستین گوردر
مهرداد بازیاری


کریستوفر پسر کوچکی است که دلتنگ پدربزرگ فوت شده اش می باشد . شبی کوتوله ای در مقابل او ظاهر می شود و کریستوفر را به یک سرزمین رویایی می برد که یک قصر توی انجا هست و خدمتکارها مارمولکند و قوباغه های جادویی داره و .....داستان مال نوجوانان هست البته اما به نظر من که اصلا چیز جالبی نبود سعی کرده یک داستان کلاس بالا در حد نوجوانان بنویسه ولی انگار خیلی سردرگم بوده یک عالمه موضوع را برای مایه دار کردن داستان با هم قاطی کرده به نظر بنده که خیلی ضعیف بود

magmagf
17-03-2009, 19:04
لائورادیاس



کارلوس فوئنتس
اسدا.... امرایی



کتاب در حقیقت سرگذشت لائورادیاس زنی مکزیکی از زبان یکی از نوادگان اوست . لائورادیاس تنها نوه خانواده است که چند سالی دور از پدر در نزد خانواده مادری زندگی می کند و بعد از ان به شهری دیگر نزد پدر می روند مردان زیادی در زندگی او در غالب های گوناون وارد می شوند و لائورادیاس زنی بی پرواست عاشق یک انقلابی می شود با وجود 2 پسر از خانه می رود تا با معشوقه اش زندگی کند در شصت سالگی عکاسی معروف می شود و .....او کسیست که که فرصت ها را از دست نمی دهد و بنا بر متن کتاب در اینده و گذشته اسیر نیست بلکه از حال لذت می برد ..... در این میان با تاریخ مکزیک و جنگ های اسپانیا نیز اشنایی پیدا می شه ....... کلا کتاب خوبیه اما از اونجایی که من به هیچ عنوان و به هیچ دلیلی خیانت زن به شوهرش را قب,ل نمی کنم و تازه کوچک شمردن مرد به خاطر بخشش این خطای اون خیلی عصبیم می کرد کتاب رو اصلا نمی تونستم روش تمرکز کنم . توی کتاب لائورادیاس سمبل خوبیه و خوب چون من ازش متنفر بودم نشد زیاد هم با کتاب همخوان بشم شادی شما لذت بیشتری ببرید ازش




فوئنتس کلا سر و کارش با سیاست زیاد بوده و اما توجه به سياست و بازتاباندن آن در كتاب ها و مقاله هاي متعددش براي او بي دردسر نيز نبوده است و اين امر به دليل مخالفت هاي او با سياست هاي جهاني آمريكا بويژه در منطقه آمريكاي لاتين چنان عميق شد كه سرانجام منجر به ممنوع الورود شدن او به آمريكا در سال هاي بين 1962 تا 1990 شد

magmagf
19-03-2009, 15:10
لیدی ال


رومن گاری
مهدی غبرایی



موضوع اصلی کتاب رودررویی عشق و ایده آلهای عقیدتی آدمهاست .
آنت دختر فقیر و زیبایی است که در محلات پایین پاریس تن به کارهای پست می دهد . روزی رنه لاوالس یکی از پااندازان مشهور پاریس به سراغ او می آید و او را پیش دوستانش می برد . دنی ارمان جوانی انارشیست است که می خواهد نظم جامعه را از بین ببرد تا جامعه ای جدید بسازد او تصمیم دارد از انت یک بانوی متشخص بسازد تا به مجامع ثروتمندان راه یابد و در دزدی کمک حال آنها باشد . انت عاشق ارمان می شود و به خاطر عشق او هر کار می کند ارمان نیز عاشق انت است اما عشق اصلی او انارشیسم است و ........
در پشت کتاب نوشته :
رومن گاری در رمان لیدی ال دو دلداده را از خیل جوانان اواخر قرن پر اشوب 19 بر گزیده است . که یکی ارمان سودای مبارزه سیاسی را در سر میپروراند و دیگری دیانا سودایی عشق است و معشوق را به تمامی برای عشق ورزیدن میخواهد. پیداست که در کشاکش عشق و مبارزه چه بسا یکی فدای دیگری میشود در این هنگامه ی پر غوغا پیوسته شکننده تر ، اسیب پذیر تر است.


وقتی کتاب را با کتاب هایی مثل سگ سفید و خداحفظ گری کوپر مقایسه کنیم این کتاب به نظر خیلی سطحی و عامیانه می یاد ادم باورش نمی شه رومن گاری اون را نوشته اما با وجود همه سادگیش به نظر من دست رو موضوع خیلی قشنگی گذاشته و به شخصه خیلی خوشم اومد از کتاب . با همه عامی بودنش اما خیلی هم لطیف بود و برخوردها و واکنش های لیدی ا ل را واقعا دوست داشتم منم بودم همین کارها را می کرد :دی

این طور که خوندم توی نسخه اصلی و فرانسوی زبان کتاب اشاره شده که شخصیت دنی ارمان حقیقتا وجود خارجی داشته . یک فرد باهوش اما بسیار ساده از طرفداران انارشیسم . در مورد انارشیسم هم بهتره به این اشاره بشه که انارشیسم ها خواستار جامعه ای بدون ساختار طبقاتی و حکومتی هستند که البته طرفدار بی نظمی هم نیستند بلکه همکاری داوطلبانه را درست می دونند . انارشیسم ها ارزش زیادی برای ازادی فرد قائل می شوند و حتی دموکراسی را هم استبداد اکثریت اطلاق می کنند . معروفترین انارشیست دنیا هم که گمونم همون تولستوی باشه


جالبه بدونید رشته دانشگاهی رومن گاری حقوق بوده و البته مدارک دانشگاهی زبان اسلاو را هم داشته و یک مدتی هم خلبان بوده و افتخارات زیادی در ارتش کسب کرده

magmagf
02-04-2009, 21:33
تولیپ


رومن گاری
کاظم سادات اشکوری


تولیپ دومین رمان رومن گاریست و درباره مردی به نام تولیپ ، یک مهاجر اروپایی در آمریکا می باشد . تولیپ که خود مردی فقیر و دارای مشکلات فراوان است تصمیم می گیرد در اعتراض به این دنیای بی عدالت و دارای تبیعض نژادی فراوان دست به اعتصاب غذا بزند . او کارهایی شبیه به مهاتما گاندی می کند و او را مهاتمای سفید می نامند .
تولیپ شخصیت استواری ندارد یک جور سستی و پریشانی در حالاتش مشاهده می شه و یک جوریی انگار هم دقیقا نمی دونه چی می خواد تغییر حال می ده و ... عده ای دور و برش هستند که سعی می کنند او را در خط تعادل نگه دارند و عده ای از او برای سوء استفاده از احساسات مردم بهره می جویند .

خیلی قشنگ بود که مبارزی را نشان می داد که اراداه بالایی هم نداشت و خودش هم نمی دونست دقیقا چی می خواد این به نظرم تصویر قشنگ و طنزی از بسیاری از مبارزان بود . سبک نوشتنش را هم دوست داشتم . یک جورایی ثابت نبود بین محیطها و فضاهای مختلف حرکت می کرد .
اما واقعا رو اعصابم بود چون اون یکی کتاب رومن گاری "مردی با کبوتر" هم موضوعش شدیدا مشابه بود فردی که اعتراض می کرد و عده ای دورش بودند . اصلا خوشم نیومد از این قضیه واسه همینم کلا دید خوبی نسبت به کتاب نداشتم . بعد هم زیاد به نظرم جذاب ننوشته بود کتاب رو می شد بیشتر روی این قضیه کار کرد که چرا و چه انگیزه ای باعث پیوستن افراد مختلف به این جنبش می شد .

طرح روی جلدش هم طرح زیبایی است و خیلی خوشحال شد که دیدم طراح ایرانی بوده


رومن گاری یکی از جملات مشهورش را در همین کتاب مطرح کرده : " دنیای ما به ایمان نیاز دارد؛ بشر بدون اعتقاد نمی‌تواند زندگی كند" خوشم می یاد از این جمله
همین طور اول کتاب یک نقل قول قشنگ از کافکا داره : " قدرت فریادها به حدی است که می تواند خشونت احکام صادر شده بر ضد انسان را در هم بشکند"

magmagf
06-04-2009, 14:03
ميعاد در سپيده دم



رومن گاري
مهدي غبرائي


كتاب در حقيقت زندگي نالمه رومن گاري از زبان خودش از زمان كودكي وي تا پايان جنگ جهاني مي باشد . كتاب به صورت مجمو عه اي از داستان كوتاه هاي پيوسته آورده شده و محوريت زيادي بر روي رابطه پرمهر و عاشقانه رومن گاري با مادرش دارد . او به ديد طنزي به وقايع نگاه مي كنه ، نكات فوق العاده جذابي را بازگو مي كنه و تاثير مادرش بر موفقت هاش را به تفصيل شرح مي ده .
من خيلي خوشم اومد . كتاب فوق العاده اي بود خيلي روون و زيبا نوشته شده بود . حس طنزش و نكات اشاره شده بهش را دوست داشتم . واقعا كتاب قشنگي بود .
در حقيقت زندگي فقيرانه و سختي داشته رومن در كنار مادري كه براي رستگاري فرزندي كه به نبوغش ايمان داشته حاضر بوده هر كاري بكنه .
كاري كه مادرش در اخر داستان انجام مي داد واقعا شورانگيز بود اوج عشق و نبوغ مادري را نشان مي داد .
چيزهاي باحالي مي گفت . مي گفت كه مادرم كه مي دونست با من اختلاف سني زيادي داره و به احتمال زياد توي جووني من مي ميره نبايد اونقدر به من محبت و توجه مي كرد چون جوري منو از عشق و توجه لبريز كرد كه باعث شد تا اخر عمر آرامش نداشته باشم چون هميشه دنبال همون قدر عشق و علاقه بودم و پيدا نمي شد . چيزي را بيشتر از يك بار نمي شه تجربه كرد .
يك جايي هم عاشق يك دختري بود كه تعريف مي كرد عاشق صداش بودم لذت مي بردم از اينكه مدت ها و مدت ها ساكت باشم تا مدت ها و مدت ها حرف بزنه و بتونم صداشو لحنشو بشنوم . خيلي لذت بخشه عاشق كسي باشه كه صداشو دوست داري و عادت داره حرف بزنه .

ژول داسن در سال 1970 از روی این رومان فیلم شیرینی با هنرمندی ملینا مرکوری در نقش مادر رومن گاری ساخته است .

zooey
06-04-2009, 14:55
لیدی ال


رومن گاری
مهدی غبرایی



موضوع اصلی کتاب رودررویی عشق و ایده آلهای عقیدتی آدمهاست .
آنت دختر فقیر و زیبایی است که در محلات پایین پاریس تن به کارهای پست می دهد . روزی رنه لاوالس یکی از پااندازان مشهور پاریس به سراغ او می آید و او را پیش دوستانش می برد . دنی ارمان جوانی انارشیست است که می خواهد نظم جامعه را از بین ببرد تا جامعه ای جدید بسازد او تصمیم دارد از انت یک بانوی متشخص بسازد تا به مجامع ثروتمندان راه یابد و در دزدی کمک حال آنها باشد . انت عاشق ارمان می شود و به خاطر عشق او هر کار می کند ارمان نیز عاشق انت است اما عشق اصلی او انارشیسم است و ........
در پشت کتاب نوشته :
رومن گاری در رمان لیدی ال دو دلداده را از خیل جوانان اواخر قرن پر اشوب 19 بر گزیده است . که یکی ارمان سودای مبارزه سیاسی را در سر میپروراند و دیگری دیانا سودایی عشق است و معشوق را به تمامی برای عشق ورزیدن میخواهد. پیداست که در کشاکش عشق و مبارزه چه بسا یکی فدای دیگری میشود در این هنگامه ی پر غوغا پیوسته شکننده تر ، اسیب پذیر تر است.


وقتی کتاب را با کتاب هایی مثل سگ سفید و خداحفظ گری کوپر مقایسه کنیم این کتاب به نظر خیلی سطحی و عامیانه می یاد ادم باورش نمی شه رومن گاری اون را نوشته اما با وجود همه سادگیش به نظر من دست رو موضوع خیلی قشنگی گذاشته و به شخصه خیلی خوشم اومد از کتاب . با همه عامی بودنش اما خیلی هم لطیف بود و برخوردها و واکنش های لیدی ا ل را واقعا دوست داشتم منم بودم همین کارها را می کرد :دی
...

چیزی که در مورد این کتاب من رو جذب کرد نوع خواص عشق لیدی ال به آرمان دنی بود....هرچند من همچین عشقی رو قبول ندارم و فکر نمی کنم کاری که لیدی ال کرد (منظور آخر داستانه!) واقعا به عاشق بودنش برگرده (بلکه به نظر من خود خواهی مطلق بود )اما به هر حال هرچی بود قشنگ بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ....به خصوص پایان کتاب که واقعا آدم رو شگفت زده می کرد ....شیوه روایت داستان هم خوب بود (داستان به صورت فلش بک روایت شده )....
افرادی که داستان های عاشقانه دوست دارن می تونن این کتاب رو بخونن.... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

magmagf
06-04-2009, 18:46
چیزی که در مورد این کتاب من رو جذب کرد نوع خواص عشق لیدی ال به آرمان دنی بود....هرچند من همچین عشقی رو قبول ندارم و فکر نمی کنم کاری که لیدی ال کرد (منظور آخر داستانه!) واقعا به عاشق بودنش برگرده (بلکه به نظر من خود خواهی مطلق بود )اما به هر حال هرچی بود قشنگ بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ....به خصوص پایان کتاب که واقعا آدم رو شگفت زده می کرد ....شیوه روایت داستان هم خوب بود (داستان به صورت فلش بک روایت شده )....
افرادی که داستان های عاشقانه دوست دارن می تونن این کتاب رو بخونن.... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


به نظر من لیدی ال واقعا عاشق ارمان بود عشقش هم حقیقی بود چون به خاطر ارمان از همه چیزش گذشت اما ارمان فقط فکر می کرد عاشق لیدی ال هست به خاطرش نتونست از چیزهای دیگه بگذره

اما اگه منظورت از خودخواهی اخرین کار لیدی ال هست خوب اره اون اصلا به نظرم قسمت فانتزی کار بود دیگه این قدر روان شناسانه نمی شه بهش نگاه کرد :46: اون یک جورایی برای نقطه اوج داستان و از این حرفها بود
به جز کار اخرش بقیه اش به نظر عشق حقیقی داشت لیدی ال چون به خاطر معشوقش از همه چیزش می گذشت و با همه وجودش دوسش داشت . به نظر ت جز قسمت اخر بقیه اش هم عشق حقیقی نبود؟

zooey
07-04-2009, 18:08
به نظر من لیدی ال واقعا عاشق ارمان بود عشقش هم حقیقی بود چون به خاطر ارمان از همه چیزش گذشت اما ارمان فقط فکر می کرد عاشق لیدی ال هست به خاطرش نتونست از چیزهای دیگه بگذره

اما اگه منظورت از خودخواهی اخرین کار لیدی ال هست خوب اره اون اصلا به نظرم قسمت فانتزی کار بود دیگه این قدر روان شناسانه نمی شه بهش نگاه کرد :46: اون یک جورایی برای نقطه اوج داستان و از این حرفها بود
به جز کار اخرش بقیه اش به نظر عشق حقیقی داشت لیدی ال چون به خاطر معشوقش از همه چیزش می گذشت و با همه وجودش دوسش داشت . به نظر ت جز قسمت اخر بقیه اش هم عشق حقیقی نبود؟

بله من هم همه ی حرفت رو قبول دارم .به نظر من هم لیدی ال در تمام طول داستان (به جز آخرش : دی ) عاشق بود و به خاطر آرمان دنی هر کاری می کنه و به طور کلی زندگیش رو برای آرمان دنی می ذاره و حتی با اینکه شاید به اهداف آنارشیستی اون علاقه ی زیادی نداشته باشه اما چون ارمان دنی این طور می خواد در اون زمینه هم باهاش هم کاری می کنه....پس تا اینجا نتیجه می گیریم که لیدی ال عاشق حقیقیه اما آخر کتا یهو اون طوری می کنه....به نظر من خود رومن گاری هم این پایان بندی رو فقط به خاطر این نوشته که قشنگه و چیز نوییه وگرنه غیر از این هیچ توجیه دیگه ای نداره اما باید این نکته رو هم در نظر گرفت که صرف قشنگیه یه مطلب دلیل کافی برای مطرح کردنش نیست و همین ارزش یه اثر ادبی رو کم می کنه و باعث می شه قط به درد یه بار خوندن بخوره... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

amir 69
09-04-2009, 15:43
اینحا همه ی آدم ها این جوری اند . .
لوری مور و ..
مژده دقیقی

مجموعه 6 داستان ، داستان های این مجموعه همه در دهه 1990 منتشر شده اند و هر یک به مناسبتی جایزه ای ادبی بدست آورده اند.
کتاب فوق العاده ایه... توصیه می کنم لذت خوندنشو از دست ندین!:27:
آسمان ِ سیاه ِ شب / جرمی کِین
این داستان از مجموعه داستان های برنده ی جایزه ی ادبی ِ" یان سنت جیمز" در سال 1992 انتخاب شده است.
داستان از زبان پدر پیری است که بعد مرگ مادر دیوانه شده است و بعد از چندین سال دخترش اورا به تیمارستان می سپارد..

مردی با کت و شلوار مشکی / استیون کینگ
برنده ی جایزه ی اول مسابقه ی اُ. هنری در سال 1996 که اولین بار در نشریه ی نیویورکر به چاپ رسید ..
داستان درباره ی ملاقات نویسنده ، که اکنون سنین پیری را تجربه میکند، با شیطان است. مینویسد تا از احساسی که از کودکی او را آزار می دهد رهایی یابد..

هلیم ِ جان سخت / وانگ مِنگ
نخستین بار در سال 1989 در نشریه " نویسنده ی چینی " منتشر شد و در سال 1991جایزه ی ادبیِ صد گل را از آن خود ساخت.
داستان خانواده ای سنتی چینی را به تصویر می کشد که دست خوش جنبش دموکراتیک می شود ...

زندگی شهری / ماری گوردن
داستان" زندگی شهری" برنده ی مقام اولِ جایزه ی اُ.هنری سال 1997، اولین بار در نشریه ی " پلاف شرز" منتشر شد.
" زندگی شهری ، دریچه ای است به آلونکی نکبت بار در انتهای جاده ای خاکی و به سوی شخصیتی که دقیقا از چنین جایی گریخته است، یا گمان می کند گریخته است"

خرابکار / ها جین
اولین داستان از مجموعه داستان های کوتاه امریکایی سال 1997 است. که در همان سال برنده ی اول جایزه ی ادبی پن – همینگوی شد.
آقای چو به همراه نو عروسش در رستوران ایستگاه منتظر قطار هستند.. با اعتراض به بی احتیاطی یک پلیس به جرم اغتشاش! دستگیر می شود و ...

اینجا همه ی آدم ها این حوری اند / لوری مور
مور با این داستان مقام اول مسابقه ی ادبی اُ.هنری را در 1998 به دست آورد.
" آغاز ، پایان؛ انگار هیچکدام وجود ندارد..." داستان با این جمله شروع می شود.. وداستان خانواده ای را می خوانیم که در می یابند فرزند خردسالشان مبتلا به سرطان است...

:11:

magmagf
10-04-2009, 18:35
تربیت اروپایی



رومن گاری
مهدی غبرائی



داستان در زمان جنگ جهانی دوم و در لهستان جریان دارد . یانک تنها پسر زنده مانده دکتر تواردوفسکی است که دکتر او را د مخفی گاهی در جنگل پنهان می کند و به او می گوید هیچ گاه به ده بازنگرد و منتظر پایان جنگ باش و اگر خسته شدی به پاتیزان هایی که علیه آلمان می جنگند بپویند . یانک 14 ساله بعد از چند ماه وارد دسته پارتیزان ها می شود و داستان در مورد زندگی این پارتیزان ها در جنگل و مبارزاتشان علیه دولت اشغالگر المان وئ اتفاقاتی است که برای آنها می افتد ..... تاکید بیشتر و عمده کتاب روی مسائل احساسی است اتفاقات مختلفی که توی جنگ می افتند و ما را کاملا از نظر روانی و احساسی تحت تاثیر قرار می دهند .... کارهایی که نمی خوایهم اما ناخواسته یا به جبر شرایط انجام می دهیم ..... به نظر من اتفاقات فوق العاده قشنگی را برای کتابش دست چین کرده بود و واقعا با خوندن یک قسمت هاییش بغض گلوی ادم را فشار می داد ... اصلا نمی دونم چه طور تعریفش کنم جایی که مثلا یک لهستانی با یک المانی دوست بود ولی بدون هیچ دلیلی می کشتش چون المانی بود و بعد گریه می کرد ... دختری که عاشق پسری بود اما برای حرف کشیدن یک روز تمام به تن فروشی در ارتش المان می پرداخت و بعد گریه می کرد .......خیلی تاثیر برانگیز بود
شاید لحن کتاب ساده باشه و شاید چهارچوبش هم خیلی قوی نباشه در حقیقت یک چهاچوبی انتخاب شده تا توی اون داستان و اپیزودهای مختلفی از وقایع درامتیک جنگ توش بیان بشه اما وقایع اتخاب شده حقیقتا قشنگ هستند و کنار هم خیلی خیلی تاثیر برانگیز جلوه های مختلف و پنهان جنگ را نشان می دهند . من که کتاب را دوست داشتم



ربط اسم تاب هم اینه که اشاره می شه توی رمان اروپا بهترین دانشگاه و مراکز علمی دنیا را داره اما نتیجه این تعلیم و تربیت ، قتل و کشتار است .

این کتاب اولین رمان رومن گاری بوده و جایزه انجمن منتقدان فرانسه را برای او به ارمغان اورده و همین طور جالبه بدونیم که گاری در طول زندگی پربار ادبیش 21 رومان با نام حقیقی ، یک رومان با نام مستعار فوسکو سینی بالدی وچهار رومان با نام مستعار امیل آژار نوشت .
رومن گاری یک سال بعد از مر همسر دومش خودکشی می کنه و نامه ای با این محتوا به جای می گذارد : «کلی تفریح کردم، خداحافظ و متشکرم.»

magmagf
12-04-2009, 18:42
رختکن بزرگ


رومن گاری
اعظم نورائی


داستان بعد از جنگ جهانی و در فرانسه جریان داره . لوک مارتین پسر 14 ساله ای است که پدرش در اخرین روزهای جنگ کشته شده و اکنون کسی را در این دنیا ندارد . دولت اینجور بچه ها را جمع می کنه و توی جایی مثل پرورشگاه بزرگ می کنه . در اولین روز ورود لوک به این پرورشگاه پیرمردی به نام وندرپوت او را از محیط جدید ترسانده و همراه خود می برد . وندرپوت در خانه ای همراه با دو بچه دیگر به نام لئون و ژوزت زندگی می کند و کار او فعالیت در بازار سیاه و قاچاق است و از بچه ها کمک می گیرد . داستان در مورد زندگی و رشد لوک مارتین نوجوان در چنین محیطی است .
من به شخصه خیلی از کتابش خوشم اومد . یک جوری دنیای کودکانه شون ، ارزوهاشون خیلی لطیف و قشنگ بود . بچه هایی که دلخوشی خاصی نداشتن دائم فیلم می دیدن و خودشون را جای قهرمان های فیلم ها می ذاشتن ، لئون که خیلی زشت بود و معتقد بود یک مرد تنها در صورتی خوشبخته که عاشق دختری باشه که اون دختر هم عاشقشه و بهش وفاداره و با توجه به قیافه اش همه اش نگران این بود که اگه بزرگ بشه کسی رو پیدا می کنه یا نه .......اخر کتاب را هم خیلی قشنگ و تمیز جمع و جور کرده بود . می شد چهارچوبش قوی تر از اینی که هست باشه اما همینی هم که بود به نظرم من خیلی کتاب قشنگی بود و خیلی دوسش داشتم

اسم کتاب هم از اینجا می یاد که لوک وقتی به جامعه نگاه می کنه با خودش می گه پدر تو می گفتی برای این مردم و جامعه برای انسان ها می جنگم اما من انسانی نمی بینم دنیا مثل یک رختکن بزرگه که لباسها دارن توش حرکت می کنند

magmagf
13-04-2009, 20:26
پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد



ریچارد براتیگان
حسین نوش آذر



راوی داستان مرد چهل و دو ساله ای است که دارد خاطرات کودکی خودش را به صورت گذرا مرور می کند . دوران کودکی او در زمان بعد از جنگ بوده زمانی که همه کودکان به اسانی تفنگ حمل می نمودند .
پسر داستان یک روز تصمیم می گیرد به جای همبرگر یک بسته فشنگ برای تفنگش بخرد و این امر همه کودکی او را تحت تاثیر قرار می دهد ...

این رمان اخرین کتاب ریچارد براتیگان هست که دو سال قبل از مرگش اون را منتشر کرده ......
کتاب خیلی با دو کتاب دیگه ای که از براتیگان خونده بودم ( صید قزل آلا و در قند هندوانه ) تفاوت داشت . این یکی کاملا داستان بود با یک چهارچوب مشخص و یک روند واضح . نشون دادن تاثیرات جنگ در زندگی بچه ها به صورت خیلی خیلی خلاصه در یک رمان کوچک .
کتاب بدی نبود ... کتاب های قبلیش رو نمی فهمیدم اما یک حس خوبی بهشون داشتم اما این یکی اونقدرها به نظرم خاص نبود البته واقعا ساده و روان نوشته بود و فوق العاده خوشخوان بود . کلا چیزهایی که از زبان بچه ها و دوران پاک بچگی هست را دوست دارم اما با توجه به سلیقه من معمولی بود


از روی این کتاب یک فیلم کوتاه 30 دقیقه ای هم درست کردن


یک چیز جالب در مورد براتیگان : ظاهرا کتابی با نام " لطفا این کتاب را بکارید" نوشته که شامل هشت شعر بوده و به هم‌راه هر شعر بسته‌ای بذر، بسته‌های باز نشده این مجموعه الان نزد مجموعه‌دارن (کلکسیونرها) چندین هزار دلار خرید و فروش می‌شود

omid.k
14-04-2009, 21:01
اندیشه های زرین نیچه



دکتر سعید فیروز آبادی




چند ماهی هست که این کتاب رو میخونم و هر وقت تموم میشه دوباره از اول شروع میکنم و باز هم منتظرم تموم بشه تا دوباره شروعش کنم ...

گاهی حتی فکر میکنم بهش معتاد شدم ...

نیچه خیلی وقته یکی از شخصیت های محبوب منه ... با اون طرز فکر افسار گسیخته و ایده ال های ضد ایدالیستی ...

و اما در مورد کتاب :

تو این مجموعه قسمت های فصل بندی شده ای از کتاب های مختلف نیچه مثل : انسانی ، خیلی انسانی یا چنین گفت زرتشت و غروب بتان و فراسوی نیک و بد و... آورده شده

کمتر قسمتی وجود داره که بعد از خوندنش مجبور نشین به عقب برگردین و با خوندن دوباره سعی در فهمش کنید ...

خوندنش رو حتما بهتون پیشنهاد میدم

چند جمله از این کتاب رو در قسمت زیبایی از کتابی که خوانده اید میذارم ... و سعی میکنم جمله های دیگه ای رو هم بنویسم و تو تاپیک جمله های بزرگان جهان قرار بدم

l176771
15-04-2009, 05:45
اندیشه های زرین نیچه





دکتر سعید فیروز آبادی






چند ماهی هست که این کتاب رو میخونم و هر وقت تموم میشه دوباره از اول شروع میکنم و باز هم منتظرم تموم بشه تا دوباره شروعش کنم ...


گاهی حتی فکر میکنم بهش معتاد شدم ...


نیچه خیلی وقته یکی از شخصیت های محبوب منه ... با اون طرز فکر افسار گسیخته و ایده ال های ضد ایدالیستی ...


و اما در مورد کتاب :


تو این مجموعه قسمت های فصل بندی شده ای از کتاب های مختلف نیچه مثل : انسانی ، خیلی انسانی یا چنین گفت زرتشت و غروب بتان و فراسوی نیک و بد و... آورده شده


کمتر قسمتی وجود داره که بعد از خوندنش مجبور نشین به عقب برگردین و با خوندن دوباره سعی در فهمش کنید ...


خوندنش رو حتما بهتون پیشنهاد میدم


چند جمله از این کتاب رو در قسمت زیبایی از کتابی که خوانده اید میذارم ... و سعی میکنم جمله های دیگه ای رو هم بنویسم و تو تاپیک جمله های بزرگان جهان قرار بدم


يعني گزين گويست؟ اگه اين طوريه كه در تقابل با حرف خود نيچه قرار مي گيره كه نبايد نوشته رو از متنش جدا كرد...

magmagf
16-04-2009, 08:07
مردی که گورش گم شد



حافظ خیاوی


کتاب شامل 7 داستان کوتاه می باشد که همگی با نثری فوق العاده روان و دوست داشتنی نوشته شده اند یعنی جوری که حس نمی کنید دارید کتاب می خونید حس می کنید دارید قصه گوش می دید یا اصلا دوستتون داره براتون خاطره تعریف می کنه . موضوع داستان ها هم عموما توی یک محیط روستایی یا در باب آدمهای روستایی وار و ساده است و با اعتقادات این جور افراد سر و کار داره .
نثرش که حرف نداره واقعا خوشم اومد اما یک چیزی توی کتاب را دوست نداشتم نمی دونم چی بود یک چیزی توی این مایه ها که انگار مهم تر از موضوع داستان مطالب موجود تو ذهن نویسنده بود یعنی خیلی چیزها را اگه هم بر می داشتی هیچ لطمه ای به داستان نمی زد و به نظرم داستان کوتاه نباید این طور باشه این که یک قسمت عمده اش را برداری هیچ اتفاقی هم نیفته
شاید رمانی مثل "شما که غریبه نیستید " می شد بهتر بود یعنی یک سری داستان کوتاه بدون اسم پشت سر هم که اخرش یک نمای کلی از یک زندگی به شما می ده
روزه ات را با گیلاس باز کن و صف دراز مورچگان عالی بودند

اما نثر خیلی قشنگی داره به نظرم


کتاب در سال 87 برنده‌ی جایزه‌ی اول داستان کوتاه مسابقه‌ی"روزی روزگاری" شده است .

magmagf
19-04-2009, 08:20
پرواز بر فراز آشيانه فاخته


كن كيسي
سعيد باستاني



مك مورفي مردي با شخصيت قوي ، آزاد و سركش است كه براي فرار از زير كار و به دليل خشونت هاي مكرر به يك بيمارستان رواني فرستاده مي شود . او بلافاصله بعد از ورود به بيمارستان متوجه فضاي مرده و سنگين آنجا مي شود . سرپرستاري كه خود بيماري رواني محسوب مي شود ، با استفاده از ضعف هاي باوري و عاطفي بيماران مانند عروسك هايي بر آنها حكم مي راند و شخصيتشان را تحت فشارهاي شديد رواني قرار مي دهد ... اما مك مورفي مرديست كه در برابر قوانين به راحتي سر خم نمي كند....

بيمارستان استعاره از جامعه اي خودكامه است كه با ظاهر دموكرات و باطن ديكتاتوري روح و روان افراد را تحت فشار قرار مي دهد و به حدي بر روي باورها و ترس هاي آنها كار مي كند كه آنها را به نوعي فلج مي كند به گونه اي كه با همه خوداگاهي جرعت انجام كاري را ندارند .
اين استعاره اش خيلي قشنگ بود يك جوري هم خيلي راحت متوجه مي شديد كه منظور دنياي بزرگتري است و از يك سو در همان بعد كوچك بيمارستان نيز بسيار جذاب بيان شده بود .
واقعا قشنگ بود خيلي راحت مي تونستيد خودتون را توي اون فضا تصور كنيد شخصيت مك مورفي از بعضي جهات قابل تحسين بود كسي كه به دنبال فرديت و ازادي از دست رفته انسان ها بود . ادم عصبي مي شد از اينكه مي ديد بقيه مي ترسند پا پيش نمي گذارند و مك مورفي فدا مي شه و از يك طرف فكر مي كرد خودش توي جامعه ايا واقعا فرقي با بقيه هم بخشي هاي مك مورفي داشته يا خير


فوق العاده قشنگ بود همه چيزش مفهومش ، روندش ، نحوه نشون دادن فشار بيمارستان و نحوه رفتار ، شخصيت سازي و عكس العمل هاي مك و سايرين . اونجايي كه مك مورفي با وجود اينكه مي دونه امكان نداره بتونه دستگاه را بلند كنه باز هم شرط كلان مي بنده و نهايت وقتي موفق نمي شه مي گه مهم اينه كه همه تلاشمو كردم خيلي باحال بود و نشون مي داد اونقدر كه تلاش براي ازادي مهمه نتيجه مهم نيست مهم نيست آخر بازي روي پاتون بيفتيد يا ايستاده باشيد مهم اينه كه از اول با ترس نشسته شروع نكنيد پاشيد حتي اگه به قيمت خيلي سختي ها باشه ... يا وقتي سرخپوستي به نام رئيس ياد پدرش مي افته و مي گه سفيدپوست ها پدرم را نكشتند بلكه خردش كردند .... خلاصه فوق العاده است حتما بخونيدش


از روي اين رمان فيلمي نيز به كارگرداني میلوش فورمن و بازي جك نيكلسون در سال 1975 ساخته شده . كه جز فيلم هاي بسيار مهم دهه 70 دنيا محسوب و جز اقتباس هاي موفق سينمايي محسوب مي گردد . و جوايز زير را برده است :
جایزه اسکار بهترین فیلم در سال ۱۹۷۵
اسکار بهترین هنرپیشه مرد
اسکار بهترین هنرپیشه دوم زن..... لوسیه فلتچر
اسکار بهترین کارگردانی
اسکار بهترین فیلمنامه
جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم درام در سال ۱۹۷۶
جایزه بهترین فیلم جشنواره بفتا در سال ۱۹۷۶
جالبه بدونيد كن كيسي هيچ وقت به ديدن اين فيلم نرفته چون می‌گویند وکیل حقوقی فیلم، وقتی با مخالفت کن کیسی در واگذاری حق امتیاز رمان برای ساخت فیلم مواجه شد به او گفت: «وقتی این فیلم در بیاید، تو اولین نفری هستی که در صف تماشاگران می‌ایستی.» اما کیسی قسم خورد که هرگز به دیدن این فیلم نخواهد رفت.

يك موضوع جالب ديگه اينكه "اد رابينسون"، نقاش آمريكايي با الهام از رمان مشهور "پرواز بر فراز آشيانه فاخته" براي نخستين بار نقاشيهايي را بر اساس آن خلق كرده و در گالري وودز هانتينگتون آمريكا به نمايش گذاشته است



نام كتاب نيز از يك شعر كودكانه امريكايي گرفته شده است :

Wire, briar, limber-lock
Three geese in a flock
One flew east, one flew west
And one flew over the cuckoo's nest.

magmagf
21-04-2009, 10:09
انجيل هاي من



اريك امانوئل اشميت
قاسم صنعوي


كتاب در حقيقت به قضيه پيامبري حضرت عيسي مي پردازد .
كتاب با ديدگاه و سبك خيلي قشنگ و جديدي به اين مبحث نگاه مي كنه . خيلي جالبه توي اين كتاب از يك طرف كه خود عيسي به پيامبر بدونش و معجزاتش شك داره و در قسمت بعد هم كه پيگير ماجرا از ديدگاه يكي از سرداران رومي به نام پیلاطس مي باشيم . پیلاطس دائما در مورد عيسي شك دارد و دلايل خاصي را ارائه مي كند كه شايد او پيامبر نباشد شايد بعد از مرگ زنده نشده شايد قبل از مردن بر روي صليب او را دفن كرده اند و براي شكهايش دلايلي نيز ارائه مي كند . و خيلي قشنگ مي گه كه مهم نيست به اين مطلب يقين داشته باشيد يا اصلا پر از شك باشيد مهم اينه كه بي تفاوت نباشيدجست و جو كنيد .

اشميت خودش فلسفه خونده و در يك خانوده كاملا غيرمذهبي بزرگ شده

به نظر من خيلي قشنگ بود خوشم اومد اصلا يك جور ديگه به كل ماجرا نگاه مي كرد لحنش زاويه ديدش همه چيزش خيلي قشنگ بود ديالوگهاش سادگيش .... پیلاطس هم خيلي ادم باحالي بود . شيوه جالبي براي بيان مطلب انتخاب شده .....و خوب خوشم اومد ديگه


بهتره اينم بگيم كه مسيحي ها اعتقاد دارند يهودا حضرت مسيح را لو داد و فرمانروايان عيسي را مصلوب كردند و او بر روي صليب جان سپرد اما چند روز بعد دوباره زنده شد تا حجتي بر افراد باشد و بعد از مدت زماني از نظرها غايب شد در حاليكه ما مسلمان ها اعتقاد داريم يهودا بعد از اينكه عيسي را لو داد براي اينكه كسي متوجه نشه كار او بوده نزد عيسي و ساير حواريون بازگشت وقتي ماموران به محل رسيدند عيسي از نظرها پنهان شد و به معراج رفت و يهودا به شكل عيسي درآمد و به صليب اويخته شد بعد از ان عيسي از معراج بازگشت تا حجتي براي سايرين باشد ......

zooey
22-04-2009, 20:09
مردی که نفسش را کشت
صادق هدایت
انتشارات صادق هدایت


این کتاب داستان کوتاهی یه راجع به مردی که سال هاست به دنبال رسیدن به مراحل بالای عرفانه و در این راه از راهنمایی های شیخی استفاده می کنه و این شیخ تاکید داره که اولین مرحله ی عرفان کشتنه نفسه و این مرد هم شروع می کنه به سختی دادن خود برای کشتن نفس .....



لاله
صادق هدایت
انتشارات صادق هدایت


داستان در مورد پیرمرد تنهایی یه که یه دختر کولی که ظاهرا گم شده رو پیدا می کنه و تصمیم می گیره بزرگش کنه و با وجود اختلاف سنی زیادی که بینشون هست پیرمد شدیدا به این دختر دل می بنده و....

.
.
.
هر دوی این داستان ها پایان بندی خیلی خوبی داشتند به خصوص لاله. یعنی همین که آخرش زیاد شرح و بست نداد و یه جورایی تصور خیلی از قسمت هاش رو به عهده ی خواننده گذاشت نکته ی مثبتی بود...
کلا خوب بود....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

magmagf
23-04-2009, 09:09
مشقتهای عشق



کلر دیویس و .......
مژده دقیقی



کتاب مجموعه ای از 9 داستان کوتاه است که هر یک به نوعی از سال 1999 تا 2001 به عنوان داستان برگزیده انتخاب شده اند . خیلی خیلی هم کتاب قشنگیه و پیشنهاد می کنم حتما بخونیدش . و کار قشنگ دیگه اش هم اینه که قبل از هر داستان یک شرح مختصر از نویسنده اش می ده

1- وزنه از وایدمن : وایدمن تنها نویسنده ای هست که دو بار جایزه پن/فاکنر را در زمینه داستان به دست اورده و داستان وزنه او نیز در سال 2000 برنده اول جایزه ا هنری شده . در مورد یک مادر و پسر هستش . ایده خیلی قشنگی داره . دلیل ناراحتی مادره خیلی خوب توصیف شده
2- پدر توی دفتر کارش است از گرگانوس : این داستان جز مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی 2001 بوده است و در مورد مرد پر کاریست که بازنشسته شده . خیلی داستان معرکه ای بود
3- مشقتهای عشق از دیویس : این داستان هم جز مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی 2001 بوده است و در مورد مرد چاقی است که در میان سالی برای اولین بار عاشق می شود . اینم معرکه بود . خیلی خیلی دوستش داشتم . جایی که مرد توی وجود خودش به دلیل اینکه چرا مردها زن را رها کرده بودند پی می برد یا زن از سختی عشق حرف می زد خیلی زیبا بود
4- داستان یک پرستار از بیدا : این داستان مقام اول جایزه ا هنری در سال 1999 را به دست اورده و در مورد پرستاری است که اکنون خودش مریض شده . خوب بود
5- قطار از هارار : این داستان جز مجموعه بهترین داستان های آمریکایی 1999 بوده و در مورد دو غریبه ای است که همیشه در ایستگاه قطار یکدیگر را می بینند . این موضوع جالبی داشت خوب هم نوشته شده بود خوب بود
6- خانم داتا نامه می نویسد از دیوا کارونی : این داستان هم جز مجموعه بهترین داستان های آمریکایی 1999 بوده و در مورد یک خانم پیر هندی است که قرار است در امریکا نزد عروس و پسرش زندگی کند . اول داستان اصلا خوشم نیومد گفتم دوباره از همون روندهای تکراری مهاجران خارجی شرقی و مشکلاتشون اما اخرش واقعا فوق العاده بود خیلی از داستان از خوشم اومد جایی که پیرزن از پسرش می پرسید دوست داره براش غذا درست کنه و مضطرب جواب بود واقعا احساس کردم دارم یک داستان فوق العاده را می خونم
7- کلید از سینگر : سینگر برنده جایزه نوبل سال 1978 است و آپدایک داستان کلید را بهترین داستان کوتاه سال 1970 عنوان نموده است . در مورد یک پیرزن مشکو به همه دنیا . خوبه
8- پل معلق از مونرو : داستان برنده مقاوم سوم جایزه ا هنری در سال 2001 شده . یک قسمتی از زندگی یک زن و شهور را داریم می بینم مرد روان شناس و زن مریض احوالش . خوب بود
9- باغچه مادرم از شانک : این داستان جز مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی 2001 بوده و در مورد یک مادر و دختر و مادربزرگ هست . داستان قشنگیه

در کل که خیلی کتاب خوبیه و اگر داستان کوتاه دوست دارید حتما بخونیدش

magmagf
25-04-2009, 08:37
در رویای بابل



ریچارد براتیگان
پیام یزدانجو



داستان رویای بابل در مورد یک کارآگاه خصوصی فقیر و ناموفق است که بعد از مدتها دوباره یک مشتری پیدا کرده است . این کارآگاه در رویاهای خود در شهر بابل قدیم به همراه دختری به نام نعنا-دیرت ماجراهای مختلفی را پشت سر می گذارد و از شانس بد خود در تمام نقاط مهم زندگیش به این رویا فرو رفته و سر رشته امور را از دست می دهد . در این کتاب هم یک روز از زندگی این کارآگاه را دنبال می کنیم . کارآگاهی که در حین حل معما یک دفعه به رویاهای خود فرو می رود و داستان سرایی می کند .
داستان بامزه ای هست یک داستان معمایی با شیوه براتیگانی . براتیگان تو زمینه داستان نویسی نویسنده محبوب من نیست اما خوندن داستاناش یک حس بامزه ای هم داره یعنی خوشم می یاد بخونمشون . این داستان هم که یک نگاه طنز داره توی جامعه ای که زمانی محترم هستی که روند منظمی برای زندگی داشته باشی سر کار بری ، مالیات و اجاره خانه را به موقع بدهی و .....و کاراگاهی که هیچ کدام از این خصوصیات را ندارد و می خواهد محترم باشد ... یک جامعه ای که در عین جدی بودن انگار اساس افکار و اصولش یک مسخره بازی کامله ....

براتیگان جز نویسندگان جنبش "بیت " بوده یعنی جز دسته نویسندگانی که با جنگ و روح خالی و پوشالی جامعه آمریکایی با شعر و داستان به مبارزه پرداختند و یک چیز جالب دیگه اینکه در زمان جوانی یک مدتی هم به علت "جنون جوانی" در بیمارستان روانی بستری بوده
و یک چیز جالب دیگه در مورد براتیگان هم کاستی هست که منتشر کرده و توی اون قسمت هایی از اثارش با لحن های افراد مختلف از جمله خودش و دخترش اجرا شده .

magmagf
26-04-2009, 18:46
اتود در قرمز لاکی


آرتور کانن دویل
مژده دقیقی



این کتاب نخستین کتاب دکتر دویل اسکاتلندی و در حقیقت اولین کتاب از سری شرلوک هلمز می باشد .
موضوع کتاب هم که خوب معلومه دیگه یک ماجرای پلیسی و یک کارآگاه که همه چیز را از روی تجزیه و تحلیل شواهد موجود کشف می کند و بسیار باهوش است .
در یک خانه خالی جسد مردی با یک حلقه ازدواج پیدا می شود . در روی دیوار با خون نوشته شده انتقام اما مرد متوفی هیچ ضربه ای نخورده و زخمی نشده
توی این کتاب گفته می شه که شرلوک هلمز در دانشگاه به صورت گسسته درسهایی را می خونه اما خوندنش به نحوی نیست که بشه اون را دانشجوی رشته خاصی دونست . همچنین نحوه اشنایی شرلوک هلمز و دکتر واتسون و خصوصیات اخلاقی هلمز در همین کتاب شرح داده می شه .
یک چیز جالب توی کتاب استفاده خیلی قشنگش از جملات معروف یا نقل قولهایی از کتب مقدس بود خیلی به جا و زیبا و با هوشیاری از چنین مواردی استفاده شده بود . اما من سریالش را بیشتر از کتابش دوست داشتم. شرلوک هلمز کارآگاه محبوبم بود و اون موقع ها همیشه با مادرم سریالش را دنبال می کردیم . واقعا عاشق شخصیت و هوش هلمز بودم و الان که کتابش را خوندم جدا که چه ادم مناسبی را برای این نقش انتخاب کرده بودن عین توصیفات کتاب بود . الان واقعا دلم می خواد شرلوک هلمز ببینم

این داستان اولین بار در سال 1887 در سالنامه کریسمس چاپ می شه و اقای دویل برای این داستان تنها 25 پوند پول دریافت می کنه

magmagf
28-04-2009, 16:27
عشقهای خنده دار



میلان کوندرا
فروغ پوریاوری




کتاب از 4 داستان تشکیل شده است .
هیچ کس نخواهد خندید : در مورد پسری است که شوخی شوخی وارد یک مسئله جدی می شود که تمام زندگی اش را تحت تاثیر قرار می دهد
بازی اتواستاپ : در مورد دختر و پسری که از روی شوخی وارد یک بازی می شوند که فرار از آن امکان ندارد
مرده های قدیم باید برای مرده های جدید جا باز کنند : دو دلداده قدیمی که پس از سالها باز روی در رو قرار می گیرند
ادوارد و خدا : پسری که در یک جامعه کومنیستی عاشق دختری مذهبی می شود

هر 4 تا داستان یک پس زمینه عشقی دارد عشقهایی که با تصادفات و رویدادهای ساده به سویی کاملا متفاوت هدایت می شوند . همچنین محیط کمونیستی ، تمام این عواطف و عشق ها را تحت نفوذ دارد .
موضوعات داستان ها خیلی قشنگه و به فلسفه تاثیر اتفاقات ساده توی تغییر مسیر زندگی ها و شکستن مرز عادت های قدیمی و .... اشاره دارد . نیم نگاه زیبا و در عین حال عمیقی هم به جامعه کمونیستی داره اما من هم از ترجمه اش بدم اومد هم از سبک نوشتنش البته شاید هم سبک نوشتن باز از ترجمه بود یک جوری به جای داستان انگار مقاله بود یعنی معنی داشت اما حس ادبی و زیباشناختی را به شخصه به من که اصلا منتقل نمی کرد . شدیدا رو مخم بود که وقتی جامهاشون را بهم می زدن "به سلامتی " یا "cheers" را شادی ترجمه کرده بود .
اما انتخاب موضوعاتش خیلی خوب بود



کوندرا خودش مدتی عضو حذب کومنیست بوده اما بعد از مدتی از حذب جدا می شه و به خاطر انتقاداتش نسبت به این سیستم و کشور شوروی نامش در لیست سیاه قرار می گیره و بعد از تسخیر کشورش ، چاپ نوشته هاش ممنوع می شه . در این زمان کوندرا برای اینکه بتونه خرج خودش را در بیاره شروع می کنه با تخیلش به طالع بینی نوشتن البته این طالع بینی ها را با نام حقیقی اش چاپ نمی کرده ولی بعد از مدتی فوق العاده محبوب می شن

magmagf
05-05-2009, 17:23
جاودانگی



میلان کوندرا
حشمت ا..... کامرانی



خوب یک جورایی اسم کتاب به یکی از دیدگاه های اصلی کتاب یعنی همون جاودانگی اشاره داره . یعنی اینکه ما دلمان می خواهد جاودانه باشیم اما در ابعاد مختلف . بعضی به جاودانگی جهانی فکر می کنند و برخی می خواهند تنها در ذهن نزدیکانشان جاودان باشند ، اما به صورت مفصلی توضیح می دهد که منشا بسیاری از کارهای ما همین میل به جاودانگی است اینکه دلمان نمی خواهد عزیزانمان در نبودمان ما را فراموش نمایند . البته این فقط یکی از مفاهیم کتاب هست و کلا یک جوری نگاهی ژرف و فلسفی به بسیاری از مسیرها و حرکات ما در زندگی داره و کوندرا خود در یکی از بخش‌های کتاب ضمن گفتگو با دوستش پروفسور آوناریوس در پاسخ به این سؤال که مشغول چه کاری است , می‌گوید: مشغول نوشتن کتابی است به نام سبکی تحمل ناپذیر هستی (بار هستی)
دوستش می گوید:
- فکر می‌کنم قبلا کسی آن را نوشته است
- خودم نوشته‌ام !اما آن موقع درباره عنوان آن کتاب اشتباه کردم .گمان می کنم آن عنوان مناسب رمانی است که الان دارم می‌نویسم.

کتاب هم در حول و حوش زندگی یک خانواده جریان دارد . اگنس و پل زن و شوهری ارام دخترشان بریژیت و خواهر اگنس به نام لورا که بر خلاف اگنس بسیار احساساتی و شلوغ و عاشق پل می باشد . در این میان به موارد دیگری مثل عشق بتینا به گوته نیز پرداخته می شه و خیلی موشکافانه و دقیق روند این عشق را بررسی می کنه. خیلی دلم می خواد دقیق تر در مورد زندگی گوته بدونم چیزهای جالبی در این کتاب گفته شده بود و یک اشارات جالبی هم در مورد تیکو براهه داره که ظاهرا منجم موفقی در دانمارک بوده اما در یک مهمانی شام در قصر خجالت می کشد که به دست شویی برود و در نتیجه مثانه اش می ترکد و می میرد و بدین صورت به یک جاودانگی مسخره در تاریخ می رسد . باحال بود .



مبحث کلی کتاب چندان مورد علاقه من نبود و اونقدر هم کتاب جالبی برام نبود با اینکه نکات فوق العاده جالبی توش پیدا می کردم . روند نقل داستانش هم خیلی خوب بود اما کوندرا مسلما جز نویسنده های محبوبم قرار نمی گیره جذبش نمی شم .
این کتاب اخرین رمان کوندرا بوده و توش اشارات زیادی هم به موسیقی داره و جالبه بدونید که پدر کوندرا موسیقی دان و خودش هم مدتی نوازنده جاز بوده


یکی از چیزهای جالب کتاب در مورد هدیه دادن بود که بعضی اشخاص چیزهایی که خودشون دوست دارن را به ما هدیه می دهند در حالیکه ما از اون چیزها متنفریم و باعث خشممون می شه من به شخصه توی این مورد همیشه حساس بودم وقتی کسی چیزی مطابق سلیقه ام می خرید واقعا خوشحال می شدم احساس می کردم واسم ارزش قائله سعی کرده منو بشناسه و خوشحالم کنه و عکسش هم صادق بود اما اینجا ایده قشنگی ارائه کرده بود اینکه اینجور افراد سعی می کنند در حقیقت عشق درونیشون علایقشون و قسمتی از قلب و احساساتشون را به ما ببخشند چیزهایی که دوست دارند و جزئی از اونهاست . تعبیر قشنگی بود واقعا شرمنده ام که توی طول زندگیم خودم سعی نکرده بودم اینجور به موضوع فکر کنم واقعا دیدگاه قشنگیه

یک اشاره دیگه ای هم که داشت این بود که حافظه فیلم برداری نمی کنه بلکه عکس می گیره . من وقتی به حوادثی که دوست دارم فکر می کنم فیلمی توی ذهنم نمی یاد فقط چند تا تصویر از چند تا صحنه و واقعا بعضی وقتها برام سواله از اون همه لحظه ای که داشتم چطو این گوشه اش اینقدر واضح توی ذهنم مونده و صحنه هایی که یاد ادم می مونه گاهی جدا تا ته روح ادم نفوذ می کنه و جالبه ما اون موقع در حین جریان داشتن واقعه نمی دونیم کدوم صحنه است که قراره حافظه ما جاودانه اش کنه

و کلی جای بحث دیگه هم داره کتاب اما مطلبم خیلی طولانی می شه

magmagf
06-05-2009, 20:08
دون ژوان



میلان کوندرا
آیسل برزگر



کتاب عشق های خنده دار کوندرا در حقیقت شامل هفت داستان است که در ایران 4 داستان ان تحت عنوان عشقهای خنده دار و 3 داستان آن تحت عنوان دون ژوان ترجمه شده است . خود کوندرا گفته که این کتابش را بیشتر از سایر کتابهاش دوست داره . جالبه بدونید خیلی از رمانهای کوندرا از جمله عشق های خنده دار ، شوخی ، زندگی در جای دیگر و خنده و فراموشی 7 بخشی هستند که البته خود کوندار می گه خرافاتی و یا معتقد به جادوی اعداد نیست .

این جا هم با داستان های عشقی با پس زمینه طنز و در حقیقت اتفاق افتادن حوادث در پی شوخی های ساده مواجه هستیم . به نظر من ترجمه این 3 داستان خیلی بهتر از عشقهای خنده دار بود . خیلی ها در اروپا عقیده دارند که ریشه های عشقی و جنسی داستان های کوندرا ریشه در ضمیر منحرف او داره و در حقیقت او یک هم ج ن س گرا می باشد .


در مورد افسانه دون ژوان هم تا جایی که من می دونم ، دون ژوان در حقیقت مرد بسیار جذابی بوده که زنهای طبقه اشراف را اغوا می کرد ، زندگی انها را به نابودی می کشاند و در نهایت نیز پدر انها را می کشت . زنان قدرت مقاومت در برابر جذابیت مردانه او را نداشتند . تا اینکه یک شب دون ژوان روح یکی از این پدرها را در گورستان می بینه و اون را برای شام به خونه دعوت می کنه اما موقع خداحافظی روح پدر دست اون را می گیره و با خودش به جهنم می بره . توی جهنم به اون می گن باید لباس دلقک ها را بپوشه . دون ژوان اعتراض می کنه که من در زندگی زنان زیبای زیادی را از ان خود کرده ام . چطور چنین چیزی از من می خواهی و شیطان بهش می گه اگر اسم یکی از این زنان را بگی حرفت را قبول می کنم . زنان از جلوی چشم دون زوان رد می شوند اما اون هیچ کدام را به خاطر ندارد ......

magmagf
08-05-2009, 20:24
کتاب خنده و فراموشی



میلان کوندرا
فروغ پوریاوری



در سال 1975 کوندرا به همراه همسرش به دعوت دانشگاه رن به فرانسه می ره و این کتاب را با درون مایه اعتراض به اعمال قدرت شوروی ها در چکسلواکی می نویسد . کتاب یک جورایی ترکیب داستان های کوتاه و تفکرات و فلسفه های نویسنده است . خود کوندرا عقیده داره این کتابش را باید جز رمانها دسته بندی کرد چون انچه رمان را ایجاد می کنه وحدت مضمون هست نه وحدت داستان . و به علت همین کتاب در سال 1979 تابعیت کوندرا لغو شده است و البته جایزه کامن و لث اوارد را هم به خاطر همین اثر برده .
یک جورایی به همون زندگی سخت در جوامع کمونیستی ، روحیات مردم در این رژیم ها ، خاطرات ، فراموشی و قدرت ..... پرداخته می شه . من به شخصه علاقه خاصی به کتاب نداشتم بد نبود ها اتفاقا به طور خیلی جالبی مسائل مختلف را کنار هم قرار داده بود اما من انتظار داشتم وقتی از مرز معمول رمان پیشتر رفته و یک جوری فلسفه و واقعیت و حکایت را کنار هم قرار داده یک جور مستدل تری می خواد این مسائل را بحث کنه اما استدلال بیشتری از رمان ندیدم واسه همین به دلم ننشست . البته می گم ترکیب وقایعش خیلی خوب بود ، کم حجم هم هست بخونیدش شاید شما دوسش داشته باشید .
یک چیز جالبی در مورد عشق توی کتاباش می گفت ( البته یک چیز خیلی فرعی بود ) اینکه باید عاشق فرد باشید نه عاشق "عاشق بودن" . اگر کسی را دوست دارید لازمه اش اینه ازش سوال کنید چون دوست دارید در مورد اون بدونید و خیلی خوبه که بشینید و محک بزنید ایا واقعا عاشق فرد بودید یا عاشق اون رابطه کدوم را به اون یکی ارجحیت دادید . ما گاهی به خاطر کسی که عاشقشیم از ایده الهای خودمون در مورد یک رابطه می گذریم اما گاهی هم عاشق اون رابطه موجود هستیم و برای اینکه رابطه به صورت غیر ایده الی در نیاد و مطابق معیارهای ما خراب نشه از کسی که فکر می کنیم عاشقشیم می گذریم .


کوندرا از جمله نویسنده هایی هست که شدیدا از مصاحبه رویگردانه و در این زمینه نیز کاملا قاطع و استوار بوده و سکوت بلند مدتی را دنبال می کرده . اما ناگهان شایعه ای در مورد او رواج یافت که در سال 1950 او یک خبر چین بوده بدین ترتیب او سکوت 25 ساله خود را شکست تا این اتهام را یک دروغ پردازی بنامد . یازده تن از برندگان نوبل به علاوه تعدادی از نویسندگان معاصر نیز نامه ای تهیه نموده و این عمل را یک افترای سازمان دهی شده نامیدند .

magmagf
10-05-2009, 18:04
اینجا همه آدم ها این جوری اند



لوری مور و ......
مژده دقیقی



مجموعه ای از 6 داستان کوتاه که همگی به مناسبتی برنده یک جایزه ادبی بوده اند .
کتاب خیلی خیلی قشنگی هست بهتون پیش نهاد می کنم حتما بخونیدش

آسمان سیاه شب از جرمی کین : از مجموعه داستان های برگزیده یان سنت جیمز در سال 1992 است . در مورد پیرمردی که دچار فراموشی شده و دخترش او را به یک اسایشگاه روانی می برد . خیلی قشنگه . یک چرخه بی نهایت یک غم و انتظار طولانی

مردی با کت و شلوار مشکی از استیون کینگ : برنده جایزه اول مسابقه ا هنری در سال 1996 . در مورد پسر کوچولویی که شیطان را ملاقات می کنه . خوبه . جاهایی که پسر کوچولو از دست شیطان فرار می کنه خیلی باحال توصیف شده . اون ایمان و صداقت بچه گانه اش واقعا خواستنی هست .


هلیم جان سخت از وانگ منگ : برنده جایزه ادبی صد گل در سال 1990-1991 . در مورد یک خانوده پرجمعیت چینی که در کنار هم به صورت منظم و خوشی زندگی می کنند اما یک روز برنامه غذایی آنها تغییر می کند و سعی می کنند با انواع روش ها مثل دموکراسی ، نوگرایی و ..... به بهترین برنامه برسند . خیلی استعاره باحالی به کار برده بود

زندگی شهری از ماری گوردن : برنده مقام اول جایزه ا هنری سال 1997 . دختری که از خانواده شلخته و فقیرش فرار می کند تا زندگی تمیز و پر نظم برای خود بسازد و رویارویی او با نشانه های گذشته ..... داستان قشنگی بود به خصوص خیلی خوب تموم شده بود قشنگ هم پیش می رفت خیلی قشنگ


خرابکار از ها جین : جز مجموعه بهترین داستان های کوتاه امریکایی سال 1997 . مردی که بی دلیل به زندان فرستاده می شود و جرمی که مجرم را ایجاد می نماید . واقعا سوژه جالبی داشت خوشم اومد



اینجا همه آدم ها این جوری اند از لوری مور : برنده مقام اول مسابقه ادبی ا هنری در سال 1998 . در مورد پسر کوچولویی که سرطان داره . عالی بود . یکی از قشنگ ترین و مطمئناً غمگین ترین داستان های کوتاهیی که خوندم . بی نظیر بود واقعا این داستانشو دوست داشتم

karin
10-05-2009, 20:17
پسر مسخره ی پیکاسو هستم

ناما جعفری

یک مجموعه شعر هست که سبکش رو میشه فراسپید - فرامدرن نام گذاری کرد!
بخش اعظمی از نوشته ها برام غیر قابل فهم بود! تشبیهات و تصاویری که هیچ چیزش به هیچ جاش ربط نداشت
جملاتی/ابیاتی که از نظر دستوری هم قابل درک نبودن
اسامی آشنای زیادی در کتاب دائما ذکر شده بود که شدیدا من رو متوجه این موضوع کرد که نویسنده ی محترم خیلی کارشون درسته که همه ی این افراد و فیلم ها و کتاب ها رو می شناسند و بسیار فرهیخته و متمدن و روشنفکرن!!



مثلا:

از این نردبان هرچقدر می روم
شبیه شاعر می شوم
که در سرش آمبولانس جیغ می کشد
با طعم توت فرنگی
طعم توت فرنگی زرزر در گوشم می خندد
زرزر آوازی قدیمی از لورکا می خواند
گرامافون زرزر
ساعت زرزر
ته مانده در جیبم زرزر
نه! صدای ضبط شده ی ونگوگ است
که شربت سیاه سرفه تعارف می کند
و قدم های زنی
که چهار شنبه ها از رگ هایم می زند بیرون
برای گرفتن آفتاب!


یا در جایی دیگر


بهمن 1342 ناگهان شاملو متوجه می شود آیدا نیست. آیدا آیدا
بوی تن آیدا از آیینه می آید شاملو ده دقیقه بعد وارد آیینه می شود

(مخاطبان عزیز
شما استفراغ موشی را خواندید که توسط باستان شناسی کشف شد در کنار باجه ی تلفن تمام شد به تاریخ ... چهار روز رفته از یکم ماه تابستان هشتاد)

شاید تنها تشبیه زیبایی که در این کتاب یافتم همین بود:

من به مادرم گفته بودم با این دوربین قدیمی نمی شود
فیلم مستند ساخت
اما
او همیشه فکر می کند
جنگ در آفریقا اتفاق می افتد
و کاری به رگ های من ندارد که دارد
تیتر مهم روزنامه های فردا صبح را نقاشی می کنند


یادم باشه زین پس به خاطر طراحی جلد زیبای یک کتاب اونو نخرم! : دی

sise
10-05-2009, 23:13
عشقهای خنده دار



میلان کوندرا
فروغ پوریاوری




کتاب از 4 داستان تشکیل شده است .
هیچ کس نخواهد خندید : در مورد پسری است که شوخی شوخی وارد یک مسئله جدی می شود که تمام زندگی اش را تحت تاثیر قرار می دهد
بازی اتواستاپ : در مورد دختر و پسری که از روی شوخی وارد یک بازی می شوند که فرار از آن امکان ندارد
مرده های قدیم باید برای مرده های جدید جا باز کنند : دو دلداده قدیمی که پس از سالها باز روی در رو قرار می گیرند
ادوارد و خدا : پسری که در یک جامعه کومنیستی عاشق دختری مذهبی می شود

هر 4 تا داستان یک پس زمینه عشقی دارد عشقهایی که با تصادفات و رویدادهای ساده به سویی کاملا متفاوت هدایت می شوند . همچنین محیط کمونیستی ، تمام این عواطف و عشق ها را تحت نفوذ دارد .
موضوعات داستان ها خیلی قشنگه و به فلسفه تاثیر اتفاقات ساده توی تغییر مسیر زندگی ها و شکستن مرز عادت های قدیمی و .... اشاره دارد . نیم نگاه زیبا و در عین حال عمیقی هم به جامعه کمونیستی داره اما من هم از ترجمه اش بدم اومد هم از سبک نوشتنش البته شاید هم سبک نوشتن باز از ترجمه بود یک جوری به جای داستان انگار مقاله بود یعنی معنی داشت اما حس ادبی و زیباشناختی را به شخصه به من که اصلا منتقل نمی کرد . شدیدا رو مخم بود که وقتی جامهاشون را بهم می زدن "به سلامتی " یا "cheers" را شادی ترجمه کرده بود .
اما انتخاب موضوعاتش خیلی خوب بود



کوندرا خودش مدتی عضو حذب کومنیست بوده اما بعد از مدتی از حذب جدا می شه و به خاطر انتقاداتش نسبت به این سیستم و کشور شوروی نامش در لیست سیاه قرار می گیره و بعد از تسخیر کشورش ، چاپ نوشته هاش ممنوع می شه . در این زمان کوندرا برای اینکه بتونه خرج خودش را در بیاره شروع می کنه با تخیلش به طالع بینی نوشتن البته این طالع بینی ها را با نام حقیقی اش چاپ نمی کرده ولی بعد از مدتی فوق العاده محبوب می شن

نمیدونم چرا از این کتاب خیلی خوشم نیومد؟!
البته خیلی وقت پیش خوندم و ظاهرا حسابی سانسور شده!
اما خب هرچی بود نوعی حس "خود برتر بینی" در نویسنده را حس کردم.
البته شاید اگه الان بخونم نظرم این نباشه.
قصدم نقد(؟) شخصی نبود . اما یهو این پست را که خونم یادم افتاد که خونده ام این کتاب را.

negar00
11-05-2009, 00:45
مسخ [Die Verwandlung]
رمانی از فرانتس کافکا (1883-1924)، نویسنده آلمانی زبان اهل چکسلواکی، که در 1916 منتشر شده. مسخ نخستین اثر مهم کافکا است و، همانند بقیه آثار این نویسنده رویدادها در محیطی خرده‌بورژوا و در میان افرادی جریان می‌یابد که همواره درگیر نگرانی فردایند و غرق مشغولیتهای پیش‌پا افتاده هر روزه ی کارشان. جزئیات وقایع به شکلی واقع‌گرا روایت شده.

ولادیمیر ناباکوف در مورد این کتاب حرف قشنگی زده:اگر کسی مسخ کافکا را چیزی بیش از یک خیال پردازی حشره‌شناسانه بداند به او تبریک می‌گویم چون به صف خوانندگان خوب و بزرگ پیوسته است

negar00
11-05-2009, 19:53
جوجه تیغی
نوشته: صلحی دلک نویسنده اهل ترکیه.
ترجمه: نسرین ضابطی میاندوآب.
برنده بزرگترین جایزه ادبی سال 1996 ترکیه.

رشاد معروف به رشاد جوجه تیغی که داستان از قول اون تعریف میشه وقتی جوون بوده دوستاش به خاطر مدل موهاش که شبیه جوجه تیغی بود صداش می کردن رشاد جوجه تیغی. رشاد کلا آدم خوبیه بی خود و بی جهت هم به کسی آزار نمی رسونه ولی روزگار کسی روکه سر به سرش بزاره رو سیاه میکنه!!خلاصه اینکه رشاد هیچ حرکتی رو بی جواب نمی گذاره تا این که یک روز تو صف بانک به یک شخصیت انتقام جو مثل خودش برخورد می کنه و ماجرای اصلی از همینجا شروع می شه و...

"هیچ وقت قادر به درک دشمنان نخواهیم بود" رشاد جوجه تیغی


یکی از اون داستان های جالب بود که دلم میخواس مثل سریال هر شب دنبالش کنم پر از اتفاقه.

magmagf
13-05-2009, 19:31
نقشه هایت را بسوزان


رابین جوی لف و ......
مژده دقیقی


این کتاب هم سومین جلد از مجموعه داستان های کوتاه برگزیده جهان به انتخاب خانم دقیقی هست . دو تای قبلی هم عبارت بودند از مشقتهای عشق و اینجا همه ادم ها اینجوری اند . و این کتاب هم مانند دو کتاب دیگه کتاب زیبا و با ارزشی و اگه داستان کوتاه دوست دارید بهتون پیش نهاد می کنم هر سه جلدش را مطالعه کنید . داستان های قشنگی را گلچین کرده


دریاچه بهشت از جس رو : از مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی سال 2003 در مورد یک استاد دانشگاه در امریکاست که مهاجری چینی است و روزهای جوانی خود را به عنوان یک غریب به یاد می اورد . زیبا بود .


نقشه هایت را بسوزان از رابین جوی لف : از داستان های برگزیده جایزه ا هنری در سال 2003 . پسر کوچک امریکایی که تصمیم دارد مثی یک مغول زندگی کند و پدری که بچه را درک نمی کند و در همین راستا بحران زندگی پدر و مادر . خیلی قشنگ بود اسم داستان را هم خیلی خوب انتخاب کرده بود .


خواب هاروی از استیون کینگ : زوچ پیری در حال گذران دوران کسل و ارام پیری خود با یک خواب عجیب مواجه می شوند . خوب بود



بوهمی ها از جرج ساندرز : از مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی سال 2005 . داستان در مورد یک محله فقیر نشین امریکایی و روابط بچه های این محله با دو زن مهاجر است . خیلی زیبا بود واقعا تحسین برانگیز



شمنگوا از لوئیج اردریج : از مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی سال 2003 . در مورد یک سرخپوست پیر و ویلونش . فوق العاده بود خیلی دوسش داشتم


کمین از دانا تر : از مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی سال 2006 . در مورد دنیای کودکانه دو دوست در سایه جنگ هست . قشنگ بود


قاضی شیما رام مورتی از ریشی ریدی : از مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی سال 2005 . یک قاضی هندی که در سال های اخر عمر به امریکا نزد دخترش امده است . بد نبود


دختر خاله ها از جویس کرول اوتس : از مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی سال 2005 . در مورد نامه نگاری دو دختر خاله غریب . خیلی قشنگ بود یک جوری روان بود و ادم را دنبال خودش می برد


پسری در ساکیتوس از برو سمک آلیستر : از مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی سال 2007 . داستانی از زبان یک مامور بازنشسته سازمان اطلاعات . قشنگ بود . واقعا چه ازدان چه راحت می تونن راجع به چنین موضوعاتی بنویسن

magmagf
15-05-2009, 22:59
روزینیا ، قایق من



ژوزه مائورو ده واسکونسلوس
قاسم صنعوی



زه اوروکو سفیدپوستی است که زندگی شهری را رها کرده و در میان سرخ پوستان در جنگل زندگی می کند . او قایقی به نام روزینیا دارد که با او حرف می زند و درد دل می کند و همه ساکنان ان محل از این موضوع باخبرند تا گذر دکتر سفیدپوستی مهربان که در پی معالجه مجانی افراد است به ان اطراف می افتد .........
فوق العاده قشنگ بود .... حس بریدن زه اوروکو از ندگی و هم نشینیش با یک قایق ..... حس دید آدمها به رویاهای دیگرون حتی اگه بی ازار باشه .... چطور می شه این قدر بی رحم بود که حتی باورهای افراد را از اونها گرفت ....... اون حس تنهایی توی جنگل دردی که با خودش حمل می کرد ...... فوق العاده قشنگ بود ... خیلی خیلی کتاب بی نظیریه حتما پیش نهاد می کنم بخونیدش ... کسایی که درخت زیبای من از این نویسنده را خوندن و دوست داشتن از این کتاب هم خوششون می یاد هر چند به نظر من به قشنگی اون نیست اما باز هم فوق العاده است
توی کتاب حکایت های زیبایی هم از جنگل و حیوانات و .... هست که خیلی قشنگ و عمیق اند

magmagf
18-05-2009, 19:42
محفل فیلسوفان خاموش


نورا ک / ویتوریو هوسله
کورش صوفی



پروفسور هوسله که مدرس فلسفه است از ژانویه 1994 تا ژانویه 1996 با دختری 11 ساله به نام نورا نامه هایی رد و بدل می کنند که در واقع سوالات نورا در باب فلسفه و پرسش های دکتر به اوست . یا درسهایی که دکتر به صورت پرسش بیان می کند .
2 تا موضوع خیلی جالب داره اولا از فیلسوفای ایرانی مثل فارابی و غزالی و زرتشت هم سخن گفته . دوما یک سوال فلسفی که می کنه دیدگاه های مختلف راجع به اون را کنار هم می یاره تا مقایسه کنید .
اما دو تا بدی هم داره یکی اینکه به نظر من خیلی جانبدارانه نگاه کرده بود و سعی کرده بود مسیر صحبتهای فلاسفه مختلف را عین چیزی که دوست داشت بیاره یعنی تکه هایی که دلخواهش بود جدا کرده بود و دیگه اینکه خیلی از عقاید فیلسوفهای مشهور را به صورت دیگه ای توجیح می کرد . مثلا نورا می گفت چرا ارسطو مخالف زنها بوده ؟ پروفسور می گفت از ارسطو پرسیدم و گفت ما خیلی از کارهایی را می کنیم که بعد پشیمون می شیم ..... خوب این مسخره است داره می گه ارسط یک اشتباهی کرد شما سخت نگیرید اصلا از تغییر و تفسیر عقیده بقیه توی یک مسیر خاص خوشم نمی یاد و کلا از این توجیهات و تغییر دیدگاه ها زیاد داره
من خوشم نیومد زیاد ازش اما بخونید بالاخره چیزای خوبی هم واسه یاد گرفتن داره و ممکنه با سلیقه خیلی ها جور باشه

payam
18-05-2009, 23:41
پر

اسم رمانی که در موردش میخوام بنویسم " پر " هستش . این کتاب وقتی به دستم رسید مقداری پارو پوره بود و نتونستم بفهمم نویسندش کی بود . اما شخصیت های داستان خارجی بودند .

داستان یک مامور بیمه ی متاهل بود که بعد از ملاقات با یک بیوه ی جوان یک دل نه صد دل عاشق اون میشه و تمام عشقش رو نثار اون میکنه . انقدر متن داستان شیوا و دلنشین بود که خودم چند بار کتاب رو خوندم و عشق رو با اون تجربه کردم . جملات بسیار احساس برانگیز هستند . . .
زن بیوه صدای بسیار گرم و لطیفی داشت . مرد میان سال تمام جوانی و خانواده اش را فنا میکند تا دختر بیوه رو به بالا ترین درجه برسونه . از اون یک شخصیت هنری ( خواننده ) ی بزرگ میسازه و در آخر داستان هم جونش رو براش میده . زیبایی این رمان وصف ناپذیره . . .

omid.k
19-05-2009, 20:59
سمفونی مردگان



خوب من الان چند ماهه دوست دارم این کتاب در بحث قرار بگیره ولی به دلایل مختلف نمیشه ... یا نشه بهتره : دی ... یه معرفی کوتاه اینجا میکنم



لذتی در که در خوندن این کتاب هست رو نمیتونم با هیچ کتاب دیگه ای مقایسه کنم ... فصل به فصل و کلمه به کلمش در اوج هوشیاری نوشته شده ....



داستان خانواده ای از هم پاشیده و به هم پیوسته

مردانی منزوی و گمشده افکار جمعی

زنانی عاشق و مرد گریز

برادرانی نا برادر

خواهری دور از مادر

مادری گرفتار عشق و ترس پدر

و پدری ... پدری که در ظاهر محور داستان نیست ولی تمامی اتفاقات به نوعی یا از او سر چشمه میگیرد یا به او ختم می شود



جمله ی " این کتاب قبل از هر چیز یک شاهکار است" ... چیزی کمتر از حقیقت محض نیست

خواندن این شاهکار سیاه و کثیف رو به همه پیشنهاد میکنم

magmagf
21-05-2009, 18:44
ماجراهای جاودان در فلسفه


جفری توماس- دانالی توماس
احمد شمسا


کتاب شرح زندگی و عقاید فیلسوفهای مطرح جهان می باشد . کسانی که نقش مهمی در فلسفه داشتند ، عقیده مهمی را بنیان کردند ، تاثیر به سزایی در جاهن گذاشتند یا شیوه خاصی را در زندگی دنبال نمودند .
از فیلسوف های مختلفی مثل کنفسیوس ، سقراط ، افلاطون ، ارسطو ؛ کانت ، ولتر ، ماکیاول ، نیچه و .... صحبت کرده . در مورد زندگی اون فیلسوف ، اتفاقات جالب زندگیش ، نحوه مرگش ، اعتقاداتش و .... به صورت اجمالی سخن گفته . زبان کتاب هم ساده و مختصر هست
واقعا ادم با چیزهای جالبی رو به رو می شه ، چطور می شه که یک نفر به یک نظریه خاص می رسه ، واقعا یک جوری عقیده همه درسته بستگی داره روحیه و شخصیت ادم به کدوم طرف کشش بیشتری داشته باشه . برخی جاها شادم می بینه به طور باورنکردنی طرز زندگی فیلسوف با عقیده اش فرق داشته و .... . تا یک جاهایی هم عقاید افراد مختلف خیلی فرق داره اما از یک جایی به بعد مثلا قرن 19 انگار خیلی شبیه به همن واقعا فرق توی جزئیاته ......
به نظر من افلاطون یک نابغه بوده . از ویلیام جیمز هم خیلی خوشم می یومد از اینکه می گفت حرف و رویا کافی نیست باید چیزی گفت که بشه بهش عمل کرد به نظر منم حرف و ایده درخشان اصلا کافی نیست عمل خیلی مهمه یک گام در عمل برداشتن نتایج اشکارتری از حضار تا ایده ال ذهنی داره . جان لاک و جان دیویی هم ادمهای باحالی بودن و ...البته کلا ادمهای دوست داشتنی هستند همه شون همین که فکر می کردند و بی تفاوت نبودن قابل ستایشند .
کتاب فوق العاده ای بود عالی بود و حتما پیش نهاد می کنم بخونیدش

محمد88
22-05-2009, 16:17
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد Veronika decide morrer
خب اینجا خیلی ها معرفی کردن و کتاب نام آشناییه...
یک رمان از سه گانه ی پائولو کوئلیو که دوتای دیگش " شیطان و دوشیزه پریم " و " کنار رود پیدرا نشستم و گریستم "
هستند و در سه تای آنها به یک هفته زندگی انسانهایی معمولی پرداخته میشود که به طریقی با زندگی درگیر شده اند...
در این کتاب داستان مربوط به دختری است به نام ورونیکا که دست به خودکشی ناموفق میزنه و در بیمارستان روانیی که درمان میشه اتفاقهایی براش می افتند و با آدمهایی آشنا میشه و... .
کتاب خوب و روونی بود و خوشمون اومد...:20:

amir 69
22-05-2009, 23:16
من اونقدر وقت ندارم که کتاب گمنامی بخونم و پیشنهادش کنم ..
این پست ها هم یعنی... ما هم آره : دی

کافه پیانو
فرهاد جعفری

اگه بعد از خوندن صفحه ی آخر ، یکی می پرسید چطور شد ؟ هاج و واج نگاش می کردم !
نمی دونم چرا دلم نمی خواست تموم شه ... اولاش که فک میکردم مثه " چراغ ها را من خاموش می کنم " باشه
یه روایت آروم و معمولی ..
اما صفورا که اومد هیجانش بیشتر شد ... من از این بازی خوشم میاد اما بازم دلم نمیومد خودمو بذارم جای فرهاد ..!: دی
حرفای قشنگی می زد ... یعنی جوری میزد که خوشت بیاد ..

پیشنهادش نمی کنم ... همین که بیست و یک بار چاپ شد بسه : دی

zooey
15-06-2009, 09:15
کجا ممکن است پیدایش کنم
هاروکی موراکامی
بزرگمهر شرف الدین

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

این کتاب مجموعه ای از 5 داستان کوتاهِ که کم و بیش داستان هاشون به هم مربوط می شن...همشون به نظر خیلی ساده و سر راست می یان اما عمیق اند و بدجوری آدم رو با خودشون همراه می کنن....بخصوص پایان داستان ها خیلی آدم رو سردرگم می کنه ....و تقریبا همه ی داستان ها جایی که آدم انتظارش رو نداره و می گه :"خوب ،بعد؟!! "تموم می شه.... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
داستان ها به خوبی فضا سازی شده و توصیفات واقعا محشره مثلا در داستان راه دیگری برای مردن توصیف ها به قدری زنده است که آدم خودش رو شاهد تمام اون فجایع می بینه ....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ترجمه ی داستان هم خیلی خوب و روون بود......

به طور کلی من شدیدا از همه ی داستان ها لذت بردم ...عالی بود.... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

عنوان داستان ها:
فاجعه معدن در نیویورک
کجا ممکن است پیدایش کنم
سگ کوچک آن زن در زمین
راه دیگری برای مردن
خواب

zooey
15-06-2009, 09:46
آوای جهیدن غوک
ترجمه:زویا پیرزاد

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

این کتاب مجموعه شعرهای ژاپنی از سه نوع هایکو تانکا و سن رویه است و براساس شاعرانشون طبقه بندی شده ...
شعر های این مجموعه از دو کتاب "یکصد شعر ژاپنی" و "اشعار ژاپنی" انتخاب و از انگلیسی به فارسی برگردانده شده....

عنوان این کتاب از هایکوی بسیار معروف باشو گرفته شده که این هایکو رو آغازگر هایکو به شکل امروزی می دانند و هنوز که هنوز ه این هایکو سرمشق تمامی هایکوسرایان جهان است:

برکه‌‌ای کهن
آوای جهیدن غوکی در آب * ـ ص 96

این هایکو هم از این مجموعه انتخاب شده:

باد خزان
هر چه می بینم
همه "هایکو" ست *_ص 162

تاکاهاما کیوشی


این کتاب به دوستداران هایکو توصیه می شه... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

amir 69
15-06-2009, 15:14
چشمهایش
بزرگ علوی


گویند : مگو سعدی ، چندین سخن از عشق
می گویم و بعد از من گویند به دوران ها


فضای تیره و گرفته ی داستان ، خفقان ایران رو در زمان دیکتاتوری نشون میده! نویسنده میخواد با نوشتن داستان زندگی استاد بزرگ نقاشی که تو تبعید مرده - یا شاید کشته شده - یاد استاد ماکان را زنده نگه داره. ظاهرا تنها سر نخ زندگی استاد به صاحب چشمهایی میرسه که استاد یه تابلو از اونا کشیده... بعد سالها جستجو سرانجام زنی که صاحب چشمهاست پیدا میشه .. و پای عشقی افلاطونی به داستان باز میشه ... و ادامه ی داستان


تجربه ی خوبی بود به عنوان یه رمان ایرانی... یعنی عالی بود:40:

zooey
24-06-2009, 09:25
یادداشت‌های شخصی یک سرباز
جی.دی.سلینجر
ترجمه‌ی علی شیعی علی


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اولین باری که شنیدم کتاب جدیدی از سلینجر چاپ شده کلی خوشحال شدم و شور و شوق داشتم که هرچه سریع تر بخونمش اما از چند نفر شنیدم که : "اصلا مثل بقیه کار های سلینجر نیست ، بهتره نخوانی اش" واسه همین مدت مدیدی این کتاب تو کتابخونه ام خاک خورد اما حالا که خوندمش می بینم مثل اینکه در حق این کتاب ظلم شده....من نمی گم مثل بقیه کتاب های اصلی سلینجر شاهکاره...نه نیست اما اونقدر هم بد نبود ...آدم به خوبی احساس می کرد که سلینجر جوون این داستان ها رو نوشته و داره کم کم سبک خودش رو پیدا می کنه..... بعضی داستاناش قشنگ بود ، من خوشم اومد .... فقط ترجمش یه کم روون نبود ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به طور کلی به کسانی که دوست دارن فقط شاهکار از سلینجر بخونن توصیه نمی شه ....
نکته ی دیگه ای که در مورد این کتاب شاید خوشایند نباشه ،قانون کپی رایت است...یعنی وقتی سلینجر دوست نداره این داستان ها به صورت کتاب در بیاد فکر می کنم ما هم باید به حرفش احترام بذاریم و کتابشون نکنیم به هر حال این داستان ها مال سلینجره و اونه که باید براشون تصمیم بگیره ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

(_داستان های این کتاب اکثرا در رابطه با جنگ اند و شامل 10 داستانی ست که در بازه زمانی 1940 تا 1944 در مجلات مختلف چاپ شده....._)

عنوان داستان های کتاب:
گروه جوان
برو ادی را ببین
می‌خواهم قلق‌اش بیاید دست‌ام
قلب یک داستان تکه‌پاره
ورود طولانی لویس تاجت به جامعه
یادداشت‌های شخصی یک سرباز
برادران واریونی
گروهبان آتشی
آخرین روز از آخرین مرخصی
بک بار در هفته تو را نمی‌کشد

arte
29-06-2009, 16:12
اثر جی. ام. کوتسیا
ترجمه مینو مشیری

نویسندهء کتاب برندهء جایزه ء نوبل سال 2003 است و به جز آن یازده جایزه ء معتبر دیگر!

در انتهای پیشگفتار مترجم در بارهء این رمان نوشته شده است:
او ، در نهایت سادگی، هیچ چیز نمی خواهد: نه جنگ و نه انقلاب ، نه قدرت و نه پول.
مایکل ک فقط کرامت انسانی را می خواهد.

zooey
30-06-2009, 09:48
زنان کوچک
لوییزا.م.الکوت
تهمینه مهربانی
اتشارات درنا

زنان کوچک یکی از محبوب ترین کتاب های کلاسیکه که داستان چهار خواهر را روایت می کنه:مگی دختر بزگتر شانزده ساله و بسیار زیباست. جو پانزده ساله همیشه آرزو پسر بودن را داشته و به نویسندگی علاقه دارد.بث سیزده ساله عاشق موسیقی و به خصوص پیانو ست. امی دوازده ساله به طراحی علاقه منده.

این کتاب سه دنباله داره به نام های : همسران خوب ، مردان كوچك و پسران جو .

رمان زنان كوچك رماني شرح حال گونه و بر اساس زندگي خود نويسنده ست هر چند آلكوت برخلاف شخصيت محبوبش (جو) كه در جلد دوم اين رمان (همسران خوب) ازدواج مي‎كنه ، تا آخر عمر مجرد ماند.

کتاب صمیمی و خیلی قشنگی بود ؛ من که خیلی لذت بردم.به همه توصیه می شه این کتاب رو بخونن. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بر اساس این کتاب فیلم و کارتون هم ساخته شده.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

m-narvan
03-07-2009, 16:27
کتاب برادران کارامازوف اثر داستایوسکی راجع به 3 تا برادر هست
شخصیت پردازی فوق العاده تا اعماق روح شخصیت ها نفوذ میکنه و تضاد های درونی رو نشون میده
اگه شروع کنین به خوندن محاله بتونین کنار بذارینش

ehsannirvana
05-07-2009, 12:05
"من گنجشک نیستم" اثر مصطفی مستور
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کتاب یه داستان کوتاه رو از شرح حال فردی نشون میده که زندگیش دچار تحولات زیادی میشه و سر از جایی در میاره که هیچکس قادر به تحمل اون مکان نیست.
خط داستانی کتاب به شدت جذابه و هیچوقت دوست نداری تموم بشه.
حرف های زیادی برای گفتن و نکات زیادی رو در بر داره.
"من گنجشک نیستم" رو نشر مركز به قیمت 19,000 ریال منتشر کرده.
شدیدا" پیشنهاد میکنم بخونین.

Ghost Dog
06-07-2009, 14:06
موسیقی آب گرم - چارلز بوکفسکی


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


مجموعه کوچکی شامل دوازده داستان کوتاه که شخصیت اول اکثر اونها نویسنده ایه به نام هنری چیناسکی که رفتار منحصر به فرد خودش رو داره.
همیشه از کسایی که راحت می نویسن خوشم می اومده کسی که دنبال این نیست که حتما براتون یه داستان جذاب تعریف کنه و یه جور شما رو اسیر خودش و داستانش بکنه، کسی که نمی خواد افکارش رو به خورد شما بده و اصلا هم براش مهم نیست نظر شما نسبت به اون و مزخرفاتی که از نظر خودش نوشته چیه فقط یه چیزایی نوشته همین! موسیقی آب گرم یه همچین کتابیه نه قراره حرف خاصی بزنه و نه اینکه داستان مشخصی رو تعریف کنه انگار بوکفسکی با هر چی حال میکرده برداشته و گذاشته تو کتاب بدون تملق گویی و اینکه بیاد یه مسئله ساده رو هی پیچ بده که مثلا جذاب از آب دربیاد. بوکفسکی مسائل روزمره شخصیت همیشه مست خودش رو به زبون روزمره رو کاغذ اورده و از دغدغه هایی که نداره نوشته حالا یکی مثل من به علت همین سادگی ممکنه از کتاب خیلی خوشش بیاد و اون رو یه شاهکار بدونه یکی هم بعد از پنج صفحه خوندن پرتش کنه اونور اتاق بگه کی ممکنه از این مزخرفات خوشش بیاد!

arte
07-07-2009, 00:02
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تارک دنیا مورد نیاز است
نویسنده :میک جکسون
نشر: چشمه
ترجمه: گلاره اسدی آملی
به خاطر تصویر سازی رو جلد از نمایشگاه کتاب خریدمش !!! به خاطر چشم های گرد و درشت و کبودشون که فلاکت و در عین حال گنگی ازشون می باره! ( اگر تاریخ هنر خونده باشید یاد پیکر های سومری معبد ابو در تل اسمر می افتید . اگر هم نخونده باشید یاد کارتون عروس مردگان)
10 تا داستان تاسف بار که راستش را به خواهید آنقدر ها هم تاسف بار نیست! مخصوصا که طنز ملایمی دارد. بیشتر قصه هایی عجیب هستند با روایتی ساده! مثل قصه ء پسرکی که به خوابی چندین ساله فرو رفت و وقتی بیدار شد و غصهء سالهایی از عمرش را می خورد که در خواب گذشت!

ehsannirvana
07-07-2009, 12:00
ها کردن - پیمان هوشمند زاده
نشر چشمه

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خب اول باید بگم که پیمان هوشمندزاده نیازی به تعریف نداره و اکثرا" میدونن چه جوایزی کسب کرده و چقدر تو کارش موفق ـه.
"ها کردن" یه مجموعه داستان پیوسته است که از 4 داستان تشکیل شده,با توجه به خصوصیات اخلاقی آقای هوشمندزاده کتاب تم اجتماعی بسیار قوی ای داره و به هیچ عنوان به قشر بی درد توصیه نمیشه !
متن پشت جلد کتاب:

بعضی چیزها می رود توی مخم,مثلاً همین بوی کباب.این که همسایه ها بوی کباب راه می اندازند,به خاطر این نیست که روی مخم کار کنند.همین طوری نمی گویم,روی این جریان فکر کرده ام.نه,نیست.مگر مردم بی کارند؟ اگر بود شک نداشتم دیوانه ام,ولی به خاطر بوی کباب هم که نمیشود از کسی شکایت کرد.بروم بگویم بنده های خدا توی بالکن شان منقل کباب گذاشته اند؟ یا این که زیر پنجره ام می زنند زیر آواز؟
روی اجاق خانه ام سیخ کباب بره ام
خانه به خانه می رود بوی کباب بره ام

پ.ن:کتاب با این جمله شروع میشود > برای پدرم,که استاد ها کردن دنیاست

omid.k
21-07-2009, 01:46
The five people you meet in heaven
پنج نفری که در بهشت ملاقات میکنید

میچ آلبوم / مریم زوینی

در مورد ادی پیرمردی که نگهبان یه پارک تفریحی است ... او می میرد و در بهشت 5 نفر رو ملاقات میکند

راستش این کتاب اصلا از اون سری کتاب ها نیست که من دوست دارم
ولی دو دوستم بعد از اینکه چند صفحه از اونو خوندن ... رفتن و کتاب رو خریدن تا بخونن ... چون جذبشون کرده بود
نویسنده روند وقایع رو سریع و با کمترین حاشیه ای روایت میکند ... از این جهت ریتم تند کتاب باعث میشه حتی اگه سبک مورد علاقه ی شما نیست حداقل تمومش کنید
هدف نویسنده نشان دادن دید شخصیش از بهشت است و اینکه همیشه برای اتفاقات دلایلی وجود دارد ... حتی اگه ما متوجه ی آنها نباشیم

با توجه به اینکه شخصا از خوندنش راضی نیستم سخت بتونم پیشنهادش بدم ... ولی میدونم عده ی زیادی کتاب رو دوست خواهند داشت

hamid_hitman47
21-07-2009, 15:54
جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی: آخرین کتابیه که خوندم و یکی از قشنگ ترین کتاب هائی که خوندم... به پیشنهاد یکی از استادامون شروع به خوندن این کتاب کردم...از همون خط اول و بدون هیچ حاشیه ای نویسنده , خواننده رو وارد داستان می کنه:

مرگان که سر از بالین برداشت سلوچ نبود. بچه ها هنوز در خواب بودند...

داستان درباره ی زنی روستائی به نام مرگان هست که روزی شوهرش (سلوچ) از خونه میره بیرون ودیگه هیچ اثری ازش پیدا نمیشه...
داستان خیلی گیراست...توصیف های بسیار زیبائی به خصوص از رفتار روستائی ها تو کتاب نشون داده میشه..
به نظر من بهترین قسمت کتاب آخرشه که یه پایان واقعا توهم زا و عالی داره...
خوندن این کتابو به همه توصیه می کنم.

kzkboy2004
29-07-2009, 11:34
به علاقه مندان رمانهای خارجی و ادبیات کلاسیک جهان رمان دیوید کاپرفیلد را پیشنهاد می کنم . طنز سیاه ، توصیف دوران کودکی و جوانی و توصیفهایی که از حوادث می کنند بسیار جالب است .

پاتوقی
01-08-2009, 18:25
در موردکتاب پرسیده بودید کتابای زیادی با موضوهای مختلف خوندم که تاثیرای متفاوتی روم گذاشتن.
مائده های زمینی اثر آندره ژیدرو دوست دارم بخاطر آرامشی که بهت میده وقتی که از انجام کاری بر خلاف عرف عذاب وجدان داری:41:
شازده کوچولو هم که معروفه بخش 11هش محشره.
مسخ ومحاکمه دو اثر از کافکا که خوندنش آدمو تا مدتها به فکر وادار میکنه ممکنه از خوندنشون اذیت بشی درست مثل بوف کور صادق هدایت.با اینکه چندین بار خوندمش هنوزم متوجه خیلی از بخشاش نشدم.توصیه میکنم اگه مشکلات روحی دارید(البته خدایی نکرده)به هیچ وجه سراغ سه تای آخری نرین.:18:

omid.k
06-08-2009, 01:36
خرده جنایت های زن و شوهری




این نمایشنامه ی تقریبا کوتاه داستانی دقیقا موافق اسمش دارد ... پیرامون زن و شوهری که در رابطه ی خود وارد مراحل جدیدی می شوند ... و کم کم یکدیگر را به شکلی متفاوت می شناسند



به نظرم شرع کتاب بسیار بسیار خوب از کار در اومده (برای همین بالا داستان را توضیح ندادم) ... منظور البته استفاده ی مرسوم از کلیشه ی خاص نیست ... بلکه استفاده از این کلیشه برای توضیح عقاید و مسلک کسی برای خودش است ... حالا اگر این عقاید خاص و تفکر برانگیز هم باشند ... چند صفحه ی خوب خواندنی برای کتاب حاصل می آورند

کذشته از افتتاحیه .. در ادامه نمایشنامه روند خوبی دارد ... هر چند تا اواسط کار تقریبا فرو مینشیند و جذابیتش را در حد شروع نگاه نمی دارد



دو نقطه ی عطف دیگر هم در داستان هست ... یکی چند صفحه ای، کمی بعد از میانه، که خیر و شر جابجا می شوند و یکی کمی مانده به پایان



ولی نمیتوان سطح کمی بالاتر از متوسط کتاب را در غالب مضمون از یاد برد و شاید این ایراد به هر حال به آن وارد باشد

Asalbanoo
07-08-2009, 14:33
سلام
تازگی ها کتابی خوندم که به نظرم زیبا نبود و خوشم نیومد.اما از اونجایی که تاپیک مناسبی نجستم مجبور شدم اینجا بگم
کتاب "خسی در میقات" اثر آل احمد..زیاد خوشم نیومد.طنز ظریفی داشت اما خیلی چنگی به دل نزد
به نظرم حج نامه خوب"سفر به خانه آزاد شده"اثر سید ابراهیم نب..وی خیلی قشنگتر و گیراتره

jigar-tala
07-08-2009, 15:08
کتاب روزگار رهایی یا یوم الخلاص
نوشته کمال سلیمان
درمورد اقا امام زمان وحوادث واتفاقات قبل از ظهور وبعد از ان در 2 جلد که واقعا خواندنی است البته اگر بتوانید پیدایش کنید

lili.86
10-08-2009, 12:31
من کتاب روز رهایی رو خوندم
واقعا کتاب کاملی بود
مخصوصا نشانه های زنان و مردان اخرالزمانش
من هم توصیه میکنم اگه پیداش کردید حتما بخونیدش

yoosef_st
11-08-2009, 14:52
کافه پیانو

کتاب کافه پیانو یه جورایی توصیف اتفاقات روزمره یک مرد کافی شاپ دار توی شهر مشهد هست.
که البته این آقا قبل از اینکه کافی شاپ باز کنه توی تهران مجله چاپ میکرده...

یادداشت شخصی:
من این کتاب رو توی نمایشگاه کتاب خریدم. به توصیه یکی از دوستان.
و الان به شدت افسرده هستم که پیشنهاد اون آقا رو پذیرفتم!
کتاب به شدت مسخره ، سطحی نگر ، گنگ و بی سر و ته، و فوق العاده مزخرفه!!!:2::2::2:
من نمیدونم ، یعنی وضعیت کتاب توی کشور ما انقدر اسف باره که یه همچین آشغالی ازش تقدیر میشه و کتاب برگزیده توی نظر سنجی روزنامه اعتماد هم میشه!
و به چاپ 21 هم میرسه!
من فکر میکنم تنها دلیل این جریانات این باشه که کتاب تا حد مقدور روی مرزهای +18 سال جامعه حرکت میکنه.
وگرنه من که هیچ بار فرهنگی و احساسی و غیره ای توی این کتاب ندیدم.
نکته:
شخصیت گل گیسو رو به شدت دوست داشتم.

MaaRyaaMi
11-08-2009, 21:04
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اول از همه بگم که این اسم کتاب طولانی ترین اسمی بود که دیده بودم تو عمرم!
من نمي دونم آقاي ماتئي ويسني از گذاشتن اين اسم روي کتابش چه منظوري داشته ؟ ( جمعا يک بار کلمه ي خرسهاي پاندا و چند بار کلمه ي ساکسيفون در کتاب تکرار شده ! ) خيلي هم مهم نيست حالا !. مهم داستان عجيب و غريب اين کتابه . البته اين کتاب يک نمايشنامه است ! داستانش ساده و پیچیده س ولی به نظرم کتابیه که حرف واسه گفتن داره به شرطی که آدم اون حرفو بشنوه یعنی به داستان فکر کنه و تجزیه و تحلیلش کنه !!
شخصیت های نمایشنامه ی داستان خرس های پاندا هم یه زن و یه مرد هستن که 9 شب طبق توافق طرفین قراره با هم باشن و این نمایشنامه تا حالا به زبان های مختلف ترجمه شده و جایزه های زیادی هم گرفته مثل جایزه ی بزرگ اس.آ.سی.دی و بومارشه

من از شب دومش خیلی خوشم میاد یه قسمت هاییش رو می نویسم

{در سایه روشن.شاید پس از معاشقه.پشت به پشت هم روی زمین نشسته اند و سر هایشان را به هم تکیه داده اند.زن انگور می خورد.مرد سیگاری خاموش بر لب دارد و فندکی در دست.}

زن: بگو آ.

مرد: آ.

زن: مهربون تر، آ.

مرد: آ.

زن: آهسته تر، آ.

مرد: آ.

زن: من یه آی لطیف تر می خوام.

مرد: آ.

زن: با صدای بلند اما لطیف، آ.

مرد: آ.

زن: بگو آ ،یه جوری انگار می خوای بهم بگی دوستم داری.

مرد: آ.

زن: بگو آ ،یه جوری انگار می خوای بهم بگی هرگز فراموشم نمی کنی.

مرد: آ.

زن: بگو آ ،یه جوری انگار می خوای بهم بگی خوشگلم.

مرد: آ.

زن: بگو آ ،یه جوری انگار می خوای بهم بگی برام می میری.

مرد: آ.

زن: بگو آ ،یه جوری انگار می خوای بهم بگی بمون.

مرد: آ.

زن: بگو آ ،یه جوری انگار می خوای بهم بگی لباسات را در آر.

مرد: آ.

مرد: ...

زن: یه بار دیگه.

مرد: ...

زن: بگو آ ،یه جوری انگار می خوای ازم بپرسی چرا دیر اومدی.

مرد: آ.

زن: بگو آ ،مثل اینکه می خوای بهم بگی سلام.

مرد: آ.

زن: بگو آ ،مثل اینکه می خوای بهم بگی خداحافظ.

مرد: آ.

زن: بگو آ ،مثل اینکه می خوای بهم بگی دیگه هیچ وقت نمی خوای من رو ببینی.

مرد: آ.

زن: نه،این جوری نه.

مرد: آ.

زن: ببین اگه به حرفم گوش ندی،دیگه بازی نمی کنم.

مرد: آ...

زن: پس بگو آ ،یه جوری که انگارمیخوای بهم بگی دیگه هیچ وقت نمی خوای من رو ببینی.

مرد: آ.




داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد

نویسنده:ماتئي ويسني

مترجم:تینوش نظم جو

Ar@m
12-08-2009, 22:06
عطر سنبل، عطر كاج
نويسنده: فيروزه جزايري دوما

داستان خاطرات واقعي نويسنده از سفر و زندگي 30 ساله اش در آمريكاست. كتاب ترجمه اثر اين نويسنده با نام اصلي funny in farsi هستش كه جوايز متعددي هم ظاهرا گرفته در آمريكا.
طنز كتاب جالبه و شيوه نويسنده براي بيان مطالبش واقعا منو جذب كرد. ترجمه خوبي هم داره. خاطراتش هم تقريبا ميشه گفت بي طرفانه بيان كرده كه اين نكته اش خيلي جالب توجه هستش از نظر من!

malkemid
12-08-2009, 22:17
مائو -داستان ناشناخته
داستان زندگی مائو تسه تونگ رهبر چین کمونیست و یکی از شخصیت های تاثیر گذار تاریخ که بسیار جذاب و جالبه.
کتاب حدود 1000 صفحه هست و نویسندگانش برای نوشتنش 10 سال وقت صرف کردن...منابع این کتاب 120 صفحه با فونت بسیار ریز بوده...خلاصه اینکه کاملا موثق هست.

محمد88
15-08-2009, 20:06
رمان زنان کوچک ( little women ) آخرین کتابی بود که خوندم...
اثر خانم Louisa May Alcott نویسنده ی اهل پنسیلوینیای آمریکا که در سال 1832 دیده بر دنیا گشود.
داستان در مورد خانواده ای فقیره که که شامل 4 تا دختر میباشد و پدرشان که برای جنگهای داخلی اون موقع ( civil war ) عازم جبهه های نبرد شده...
خانم May Alcott پس از موفقیتی که این کتاب در آمریکا به دست آورد کتابهای Little Men و Good Wives و Jo's Boys رو قلم زد.
نکته ی جالب در مورد این کتاب اینه که نویسنده ی آن خودش در شرایط مشابهی زندگی کرد ( اینکه 3 تا خواهر داشت و فقیر بودند و ... )
و در بسیاری از جاها و همچنین شخصیت پردازی ها از زندگی رئال خودش و اطرافیانش الهام گرفته بود.
کلا رمان کلاسیک و فوق العاده ای بود و شاید این باعث بشه که بعده ها کتابای دیگه ی ایشون رو مطالعه کنم.


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

ehsannirvana
20-08-2009, 13:45
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ناشر: روزنه
نويسنده: پوريا عالمي
طراحی:توکا نیستانی :40:

قیمت:2750 تومان
دیگه نمیدونم چطور باید از یه کتابی که پوریا عالمی و توکا نیستانی باهم توش دست داشتن تعریف کنم.
فقط همین رو بگم که نخوندنش ضرر بزرگیه.:20:

amir 69
20-08-2009, 14:41
" قبل از هرچیز باید گفت که سمفونی مردگان یک شاهکار است ."
هفته نامه ی دل ولت - سوییس

سمفونی مردگان ، زندگی خانواده ی اورخانی را به تصور می کشد . خانواده ای که می توان گفت نماد یک نسل از عصری نه چندان دور هستند . نسلی که زندیگشان سراسر تلخیست و سیاهی ...
پدر، جابر اورخانی، تاجری موفق است، كه با همسر و چهار فرزندش در اردبیل زندگی می كند. یوسف به دنبال حادثه ای علیل و دیوانه می شود. آیدین و آیدا هركدام به شكلی بر اثر فشارهای بی حد و حصر پدر و… نابود می شوند و اورهان كه محبوب پدر است نیز، رنگی از خوشبختی نمی بیند..
داستانی آکنده از حماقت و ظلم و مظلومیت و تردید و عشق ... داستان آدمهایی که کشته می شوند ..
کتاب از 4 فصل یا موومان است که هر یک از زبان یکی از شخصیت هاست ... ادامه ی فصل 1 در فصل 4 می آید و فصل های میانی نقاطی تاریک را روشن می کنند .

فوق العاده .. از دستش ندین:11:

amir 69
20-08-2009, 14:57
مثل همه ی داستان مستور ... اما کمی بهتر !
زندگی آدمهای ساکن یک مجتمع مسکونی ، که هر یک داستان خود را در آپارتمان خود دنبال می کند و بر حسب اتفاق گاهی سر رراه یکدیگر قرار می گیرند ... داستانی از زشتی ها و تلخی ها و نا امیدی های انسان امروز ...انسان امروز شهری !!
نام کتاب از سخن حضرت علی گرفته شده : "به خدا سوگند كه دنياي شما در نزد من پست تر و حقيرتر از استخوان خوكي در دست جذامي."



استخوان خوك و دست هاي جذامي داستان بلندي است از مصطفي مستور كه به شدت به حوزه زندگي شهري و متعلقات آن پرداخته است. آنچه كه مستور در اين كار ارائه داده، نمايي است از شهري بي در و پيكر كه نيكي و پليدي در هم ادغام شده اند و تشخيص اين دو از هم كاري محال به نظر مي رسد. آنچه كه در طول اين اثر با ذهن خواننده پيوندي عميق مي يابد همان چفت و بست هاي دايره هاي تو در توي زندگي شهري است، نوعي زندگي كه صرفاً با خدعه و نيرنگ پديد آمده و ادامه پيدا كرده است..
تمام عناصر اين اثر سعي دارند يك پيام انساني را در ذهن خواننده ايجاد كنند و آن پيام چيزي به جز از دست رفتن خوي و خصلت انساني در پشت ديوارهاي يك شهر نيست...

amir 69
20-08-2009, 15:15
مترجم : مهدی غبرایی

داستان عشق آنت از محله های فقیر نشین پاریس به آرمان آنارشیست جوانی که سودای بهبود وضع جهان رو داره ! آرمان بیشتر از هر چیز به هدف و مبارش اهمیت میده و همراه گروهش با کشتن شاه ها و بزرگان میخواد که انقلابی به پا کنه که به آزادی برسه ... اما آنت برای رسیدن به معشوقش و کمک کردن به او تبدیل میشه به یه لیدی انگلیسی ...
رویایی عشق ِ آنت و مبارزه برای آزادی آرمان از قسمت های زیبای کتابه ... که گاهی عشق پیروز میشه و گاهی ...

صفحات اول کتاب اصلا جذاب نیست، تا وقتی که آنت وارد داستان می شه . بقیش خوبه ... و فوق العاده تموم میشه ...

omid.k
20-08-2009, 21:24
سقوط
آلبر کامو / شورانگیز فرخ

هیچ چیز نمی تواند این کتاب رو جز کلمه ی شاهکار توصیف کند ...
بدون شک این اثر برتر و وارسته از کامو ی بزرگ یکی از بهترین کتاب هایی است که تو زندگیم خوانده ام و خواهم خواند
در مورد مردی که داستان زندگیش و عقاید شخصیش رو برای رهگذری در یک کافه تعریف میکند ...
این کتاب یک کاراکتر اصلی بیشتر ندارد (به نوعی 2 کارکتر هم میتواند باشد) و بسیار درون گراست
تلفیقی از بیا احساسات ، عقاید مذهبی ، اجتماعی و ....

سقوط از آن دسته کتاب هاست که مستقیما زندگی و طرز تفکر شما را هدف قرار میدهند ، شما را به تفکری دوباره درباره خودتان و تمام مسائلی که تا به امروز به آنها بی تفاوت بوده اید یا از جهت دیگر هر روز بخشی از تفکر شما بوده وا میدارد ...

..................................

در یک کلام باید بگویم سقوط قبل از هرچیز یک کتاب مقدس است

محمد88
21-08-2009, 12:11
قمارباز اثر فئودور داستایوفسکی ، رمانی تلخ با حال و هوایی خوش...
سرگذشت یک معلم سرخانه به نام الکسی ایوانوویچ که عاشق پولینا ، دختری میشه که در همان خانه ای که او برای تدریس رفته بود زندگی میکنه...
اما پولینا الکساندروفینا که دختری زیبارو و صاحب کمالاته ، چندان اشتیاقی نسبت به کنار گذاشتن مردان ثروتنمد برای سینه چاکی مثل الکسی نشون نمیده
و بیشتر ترجیح میده که از مجنون بودن الکسی نسبت به خودش استفاده کنه....... .
پس از مدتی و طی اتفاقاتی که برای شخصیتهای این رمان میفته...نوعی روان پریشی با حماقت و شکست در روح داستان با یکدیگر آمیخته میشوند که همین اسباب تلخ بودنش
را فراهم میکنه...تلخی ای که اسباب یک رمان شیرین رو فراهم میکنه.

elima
23-08-2009, 22:57
شب های سرای
نویسنده: میشل دوگرس
مترجم : عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی
رمانی تاریخی که اطلاعات جالبی رو در مورد ترکیه عثمانی در اختیار ما قرار می دهد.
این داستان سرگذشت دخــتری زیبائیه به نام امه دوبوک دوریوری که بر حسب اتفاق دخــترخاله ی ژوزفین (البته از به عنوان دوست نزدیک ژوزفین هم نام برده اند) همسر ناپلئون بناپارت و امپراتریس فرانسه هست.این دخــتر در مسیر یه سفر توسط کشتی های دزدان ربوده می شه و چون خیلی زیبا هست به عنوان پیشکش به سلطان عثمانی تقدیم می شه و در زمره ی زنان سلطان عثمانی قرار می گیره. اما امه دخــتری نیست که به سرنوشت غم انگیز زنان دیگه تن بده بلکه با تلاش و هوش خود پله های ترقی رو یکی یکی طی می کنه و در زمره ی قوی ترین زنان تاریخ قرار می گیره که نقش به سزائی در تاریخ عثمانی رقم زده.

elima
23-08-2009, 23:12
قابل توجه دوستداران ریاضیات

تاریخ ریاضات یونان
نویسنده: سر تامش لیتل هیث
مترجم : احمد ارام
ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

یونانیان در پیدایش و پیشرفت ریاضیات سهم به سزایی داشته اند، چه آنان بوده اند که نخستین بار ریاضیات را به صورت یک علم عرضه کرده اند. تاریخ ریاضیات یونان علاوه بر آنکه به عنوان علم، خود جالب توجه است، فواید علمی زیادی برای استاد دانشجو دارد.
در این کتاب از یک طرف به نیاز محققان به تاریخ علوم توجه شده که در ضمن پژوهش های خود به مواردی برخورده اند که با ریاضیات یونانی بستگی دارد؛ و از سوی دیگر، مددکار دانشمندان و مولفان است. در وقتی که بخواهند بحث ها و استدلالات مندرج در رساله علمی گذشتگان را درک کنند. همچنین، برای اینکه کتاب همچون کتابی مرجع مورد استفاده قرار گیرد و راه یابی بر ماخذ و منابع آن آسان باشد، فهرست های آن در حد ممکن، کامل و مفصل تهیه شده است.

elima
23-08-2009, 23:19
خوابگردها
نویسنده: آرتور کستلر
مترجم: منوچهر روحانی
ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

خوابگردها نخستین منزل از سفر علمی آرتور کستلر است. در این کتاب، نویسنده انسان را در مرحله ای کورکورانه در جستجوی دانش به هر دری می زند دنبال می کند، و پس از یک بررسی کوتاه و درخشان از تاریخ جهان شناسی، تصویر دقیقی از چهره کسانی که علم جدید را پی ریزی کرده اند تصویر می کند. ...

ممکن است متن کتاب کمی سنگین باشد، اما حتما آن را تهیه و مطالعه کنید، فوق العاده جالب و زیباست

elima
23-08-2009, 23:32
انسان در جستجوی معنی
نویسنده : دکتر ویکتور فرانکل
مترجمان: دکتر نهضت صالحیان، مهین میلانی
ناشر: انتشارات درسا

مطالعه این کتاب شدیدا توصیه می شود

این کتاب به دو بخش تقسیم شده: بخش اول: خاطرات دکتر فرانکل در اردوگاه های کار اجباری در آلمان نازی است. و بخش دوم: مفاهیم اساسی در لوگوتراپی یا همان معنا درمانی است که نویسنده در همان دوره اسارت به این روش درمانی میرسد.

به نظر من این کتاب، منحصر به زمان خاصی نیست. در هر زمانی قابل استفاده و همانند یک داروی آرام بخش عمل می کند. خصوصا در حال حاضر برای ما افرادی که در این شرایط و موقعیت در ایران زندگی می کنیم

senator110
04-09-2009, 16:30
اشراف زادگان دلباخته

کتاب نوشته دایان پیرسون هست و البته اسم اصلی کتاب چارداش ( نوعی رقص محلی مجارستان ) بوده که مترجم صلاح دیده نام کتاب رو عوض کنه

کتاب توضیح زندگی تعدادی از دختران و پسران ثروتمند مجارستانی در دوران جنگ هست . موضوع ساده عشق های ساده ......
موضوع کتاب خیلی ساده است چند تا دختر و پسر که هر کس عاشق یک نفره و اینکه نهایتا هر کس چه سرنوشتی داره......
اما خوب راجع به اشرافیت خوب توضیح می ده و با همه سادگیش چیزی که تو کتاب دوست داشتم نگاه اخر کتابه اتفاقاتی که قابل پیش بینی نیست اتفاقات دنیا که هیچ حساب و کتابی نداره

به قول نویسنده نوشته شکوهمند تر از بربادرفته ولی اصلا شکوهمندتر نبود ولی در کل ارزش یکبار خوندن داره

omid.k
08-09-2009, 00:17
1984

جورج اورول
ترجمه : صالح حسینی

کتاب تم سیاسی داره و در اصل پیرامون زندگی وینستون اسمیت در جامعه ای به شدت محدود و استالینی اما در نازمانی و نامکانی که لندن و احتمالا سال 1984 خوانده می شود زندگی میکند

خب ، خب .. من یه اشتباه کردم ... خیلی دیر این کتاب رو خوندم ... هرچند یک نکته مهم وجود داره
اونم اینکه ... تو متن داستان کتابی به اسمیت داده میشه که در واقع نطریات جامعه شناسانه و ضد حکومت در اون هست ... اسمیت در حالی که از متن خوشش اومده با خودش فکر میکنه این کتاب هیچ جیز جدیدی بهش نمیگه بلکه تنها نظریاتی که قبلا هم داشته بیشتر مرتب میکنه ...
داستان 1984 هم داستان همون کتاب دست اسمیت هست ... چیز جدیدی بهتون نمیگه ... ولی نظریاتی که دورن ذهنتون وجود داره رو براتون مرتب میکنه
گذشته از این حرفا ... متن روونی داره و داستان 3 بخشیش کشش لازم رو داره.. ولی فونت کتاب شکل عجیبیه که ممکنه اوایل اذیت کننده باشه ... و ترجمه هم به مراتب میتونست بهتر باشه ...

EHHASSATNI
09-09-2009, 12:55
حشاشین کتاب فوق العاده ای در باره کلیسا

malkemid
09-09-2009, 13:04
حشاشین کتاب فوق العاده ای در باره کلیسا

منم این کتابو خوندم.
یه رمان تاریخی هست در باره کلیسا و اینکه یه گروهی درست کرده بودن مثل حشاشین حسن صباح خودمون.
کتاب فوق العاده جذابیه و بسیار پر هیجان و پر از خلاقیت هست.

omid.k
10-09-2009, 23:05
خاطرات یک مغ

پائولو کوئیلو / آرش حجازی

در مورد مردی که سفری باستانی را برای خودشناسی و پیدا مردن شمشیرش طی میکند

راحت بگم : این کتاب به اندازه ی 235 صفحه عمر منو تلف کرد ...

اگر قبول داشته باشیم که چیزی به نام " تفکر عمیق " در ادبیات وجود دارد ... این کتاب بدترین و سطحی ترین نوع این تفکر رو برای خواننده اش به همراه دارد .. در پایان هر فصل معمولا یه روش تمرینی هم که کاراکتر اصلی یاد گرفته برای خواننده گذاشته شده و مثلا قراره با انجام اونها به نمیدونم چی چی دست پیدا کنید
نکته ی جالب در این بین اینه که نسخه ی من "چاپ هفدهم " و سال 1385 هست و دقیقا نمیدونم الان تا چاپ چندم رفته ... احتمالا این نکته نشون میده چقدر این کتاب تو ایران طرفدار داره و خب حتما برای طرفدارانش جذابیت داره . با احترام کامل نسبت به نظر اون دوستان ، من نوع دیگه ای از ادبیات رو میپسندم

ترجمه ی حجازی مطابق معمول کارهای کوئیلو هست + زیرنویس هایی از مترجم که کلا میشه گفت از متن جذاب تر هستند

farryad
13-09-2009, 15:41
موشها و آدمها/جان اشتاین بک

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

داستان این کتاب مثل بیشتر کتابهای اشتاین بک راجع به زندگی سخت کارگرهاست.
به نظر من کلا راجع به آرزوها و واقعیاته.آرزوهای شیرین و واقعیتهایی که دوست نداریم...
کارگرهایی که آرزو دارن یه زمین هر چند کوچک برای خودشون داشته باشن اما نمیتونند، آرزوی دختری که میخواد بیشتر توی دید باشه اما فک میکنه به چیزی که مستحقشه نرسیده و.....
کلا داستان بسیار جذابه و کاملا آدم رو به خودش جذب میکنه.ترجمه ی پرویز داریوش هم انصافا عالیه.
و پایان کتاب که به نظرم فوق العاده ست.
کلا بدجوری ذهن منو مشغول کرده الان اینجوریم:34: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

puss
13-09-2009, 15:47
سلام
من بهترین رمانایی که تا به حال خوندم دالان بهشت و امانت عشق بوده
این 2 تا انقدر قشنگ بودن که می شه گفت با داستان زندگی میکنی و اشک می ریزی
پیشنهاد می کنم اگه رمان عشقی دوست دارید حتما این 2 تا رو هم یه امتحانی بکنید!

Hasan.M
13-09-2009, 18:14
سلام
اولین بار است که به این انجمن وارد شدم
رمان میچکا می تواند به نظر من بهترین رمانی با شد که خواندم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

omid.k
13-09-2009, 20:28
سلام
دوستان لطفا در این تاپیک فقط به معرفی کتاب اقدام کنید و برای بحث در موردشون از تاپیک های مربوطه استفاده کنید
البته اگه سعی کنید معرفی کتاب هاتون بیشتر از چند کلمه باشه تا به دوستان دیگرمون کمک کنه انتخاب های بهتری داشته باشن هم سپاسگذار خواهیم بود

از اینکه با ما همسفرید خوشحالیم

puss
14-09-2009, 14:20
یه کتابی هست به اسم وجود متعالی انسان تصمیم بگیرید ازاد باشید این کتاب به انسان واقعا کمک میکنه
اگه تونستید بد نیست مطالعه کنیدش:20:

m3hrdad
14-09-2009, 21:01
بچه ها يه چنتا كتاب تاريخي ميخوام مثله سينوهه و كنيز ملكه مصر كه واقعا شاهكار بودن...فرقي نداره كه مال ايران باشه يا غيره...فقط جذاب باشه!!!
اگه ميشه يه توضيح مختصرم در موردش بدين ممنون ميشم (:

سباستین
15-09-2009, 02:25
بچه ها يه چنتا كتاب تاريخي ميخوام مثله سينوهه و كنيز ملكه مصر كه واقعا شاهكار بودن...فرقي نداره كه مال ايران باشه يا غيره...فقط جذاب باشه!!!
اگه ميشه يه توضيح مختصرم در موردش بدين ممنون ميشم (:
اگر واقعا به تاریخ علاقه داری، بهت مجموعه تاریخ جهان از نشر ققنوس رو پیشنهاد می کنم.
خودم کتاب های انقلاب فرانسه، رنسانس، بنیانگذاری آمریکا، عصر روشنگری، جنگ سرد، جنگ جهانی دوم، انقلاب روسیه، عصر استعمار و عصر فئودالیسم رو از همین ناشر خریدم و نکته ی قابل توجه در مورد این کتاب ها ، مستدل بودن، سیر روایی مناسب که مباحث تاریخی رو به یک رمان نزدیک می کنه و باعث کشش در خواننده می شه، دوری از حاشیه پردازی و نظرات شخصی تاریخ نگاران و ... هست.
برای افرادی که قصد دارن دنیای مدرن رو بهتر بشناسن و در اوایل راه هستند مجموعه ی فوق العاده ایه. مثلا کتاب جنگ جهانی دوم از این سری مجموعه ها، کل سیر تاریخی این جنگ رو با چگالی بالا در 128 صفحه خلاصه کرده. در نقطه مقابل اگر مثل بنده به این واقعه تاریخی جذب شدی می تونی کتاب ظهور و سقوط رایش سوم نوشته ی ویلیام شایرر رو در 1331 صفحه مطالعه کنی.

timsar jackson
15-09-2009, 03:58
من آخرین کتابی که خوندم کتاب این مردم نازنین نوشته ی رضا کیانیان بود که از خاطراتش نوشته...

m3hrdad
15-09-2009, 14:44
سباستين جان واقعا ممنون! آره كتابهاي تاريخي رو كلا ترجيح ميدم به رمان خشك و خالي! البته با رمانم زياد حال ميكنما ولي بيشتر دوست دارم واقعياتي كه روي اين كره خاكي گذشته رو بدونم تا تخيلات و ايده هاي يه نويسنده خاص! بازم ممنون...
اول سعي دارم تاريخ باستان رو بخونم...تو چه كتابهايي پيشنهاد ميكني كه اول بخونم؟!

rahgozare tanha
17-09-2009, 13:39
با عرض سلام مي خواستم بگم اگه دوستان كتابي رو معرفي مي كنن لطفا سبك و حال و هواي كلي كتاب رو مطرح كنن و به كلمه فوق العادس , عاليه و... اكتفا نكنن من چند وقت پيش تو همين صفحات تعريف بسياري از كتاب 100 سال تنهايي ماركز خوندم قبلا هم از اين نويسنده كتابي نخونده بودم حتي به امانت گرفتن كتاب هم فكر نكردم رفتم كتاب رو خريدم 8 تومن ناقابل :46:راهي سفر بودم با خودم هم بردم تو راه بخونم تا 40 50 صفحه اول كه بدجوري خورد تو ذوقم چون چيزي نفهميدم البته شايد مشكل از گيرايي بنده بوده ولي من كتابهاي زيادي مطالعه كردم فكر نمي كردم كتابي تا اين حد تو ذوق بزنه تا صفحه حدودا 200 رو به اجبار همراه با خوندن اسامي مزخرف و بلند اونها سپري كردم به هيچ نتيجه ايي هم نرسيدم به جز يكي دوتا جمله خوب كه ياداشت كردم بقيه ش رو ديگه نخوندم حالا روي سخن من اينه لطف كنين سبك رو معرفي كنين تا خواننده كتاب خودش انتخاب كنه اين سبك رو دوست داره يا نه من از كتابهاي تخيلي اصلا خوشم نمي ياد نمونش بيگانه آلبر كامو البته دوست نداشتن بنده يا ساير مخاطبين كتاب دليل بر بد بودن آن كتاب نيست همان گونه كه كتاب صد سال تنهايي برنده نوبل ادبيات هم شده .شايد اين مشكل براي بقيه هم پيش اومده باشه . پيشاپيش از محبتتون ممنونم

rahgozare tanha
17-09-2009, 13:51
آخرين كتابي كه به توصيه يك كتاب فروش خوندم بادبادك باز بود رمان قشنگي بود بيشتر حوادث داستان در افغانستان اتفاق مي افته و داستان زندگي دو شخصيت كتابه كه يكي ارباب زاده و ديگري رعيت هستند بقيه ش رو خودتون بخونين .خوشبختانه رماني پيدا شده كه به موضوعات اجتماعي بپردازه و صرفا عشقي نباشه مضمونش هم بيشتر به واقعيت نزديكه .

Ghost Dog
18-09-2009, 15:09
کافکا در ساحل
هاروکی موراکامی - مهدی غبرایی


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


کافکا در ساحل روایت موازی‌ست از دو شخصیت که از زادگاه خود دور می شوند و در این بین اتفاقاتی که برایشان رخ میدهد. یکی کافکا تامورا که در روز تولد 15 سالگی اش از خانه فرار کند و به شهری کوچک پناه می برد و در طرف دیگر ناکاتا پیرمرد است که به علت اتفاقی که در کودکی برایش رخ داده دچار عقب افتادگی شده و نه می تواند چیزی بنویسد و نه بخواند فقط می تواند با گربه ها حرف بزند و دنبال گومو است.

در کنار پس از تاریکی و کجا ممکن است پیدایش کنم(که هر دو هم کتاب های خوبی بودن مخصوصا کجا ممکن ...) ، کافکا در ساحل سومین کتابی بود که از موراکامی می خوندم و در یک کلام کتاب برایم شاهکار بود و به راحتی می تونم بگم موراکامی تبدیل شده به نویسنده ی محبوبم. روایت سورئال موراکامی بسیار ساده و به دور از تملق است که در دنیای مدرن میگذرد و با آدمهایی معمولی که هر یک دنبال پیدا کردن چیزی هستند. ریتم تند کتاب شگفت انگیزه انگار هیچ وقت قرار نیست آروم بگیره، آنقدر سریع شروع می شود و اتفاقات عجیب و غریب رخ می دهد اصلا متوجه نمی شویم کی شروع شده و کی پایان یافته به همین خاطر از حدود صفحه صد رها کردن شخصیت و زمین گذشتن کتاب مشکل است.
همراه شدن با کافکا که آدم رو یاد هولدن کالفیلد یا آنتوان دوانل میندازه و یا ناکاتا پیرمردی دوست داشتنی که همه کودن خطابش می کنند و دوستی ندارد بسیار ساده است، شما هم کم کم در کتاب و دنیای خلق شده ی موراکامی حل می شوید به طوری که در پایان دیگر کافکا در ساحل جزئی از وجود شما شده و از هر چیز به واقعیت نزدیک تر است.
ارجاع های کتاب به چیزهایی که شما و شخصیت های درون کتاب دوست دارند از بتهون، رولینگ استونز و لد زپلین گرفته تا ارجاع به فرنسوا تروفو و چهارصد ضربه و به پیانیست شلیک کن یه حس خوبی به آدم میده یه جورایی لذت بخشه.
کافکا در ساحل رو خیلی دوست داشتم، خواندنش لذت بخش بود وقتی تموم شد بود میخواستم برگردم یه بار دیگه بخونمش، جزو کتابهاییه که همیشه ازش یاد خواهم کرد.
پ.ن: کتاب دو ترجمه ی دیگه داره یکی گیتا گرکانی و انتشارات کاروان و یکی هم پروانه و آسیه عزیزی انتشارات بازتاب نگار. ترجمه ی مهدی غبرایی که من خوندم زیاد چنگی به دل نمی زد و زیاد در متن کتاب دست برده بود. اشکال های مترجم هم کم نیست و سانسور هم بدجوری به بخش هایی از کتاب لطمه زده
...
بخشی از کتاب: داشتن چیزی که نماد آزادی باشد، آدم را خوشحال‌تر از رسیدن به آزادیی می کند که آن چیز نماد آن است

timsar jackson
19-09-2009, 11:31
من آخرین کتابی که خوندم قرآن بود.خدا حرفای جالبی داشت واسه گفتن پیشنهاد میکنم یه سری بهش بزنین!

mbzadegan
21-09-2009, 07:16
ممنون می شوم اگر از دوستان عزیز کسی لینک دانلود کتاب معروف فلورانس اسکاول شین را معرفی کند ...

farryad
19-10-2009, 15:16
ناطور دشت/جروم دیوید(جی.دی) سالینجر/ترجمه:احمد کریمی

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


خارق العاده، بي همتا، تک ستاره ي درخشان آسمان رمان، در کل هنوز واژه اي در ستايش اين کتاب خلق نشده : دي
خب، الان اينقد ذوق زدم که نميدونم چي بنويسم.از شخصيت پردازي هاي فوق العاده، طنز گاه شيرين و گاه تلخ داستان، بيان زيباي افکار و احساسات انسان....
کتاب در مورد يه نوجوان 16 ساله به اسم هولدن کالفيلد که با محيط اطراف خودش که پر از نيرنگ و دروغه مشکل داره و داستان از جايي شروع ميشه که از مدرسه اخراج شده....
در واقع اين کتاب بيان فوق العاده افکار يه نوجوانه، که طنز بسيار زيبايي هم در خودش داره! واقعا بعضي از جاها از خنده روده بر ميشدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] که در واقع نتيجه ي صداقت شخصيت داستانه

توي نقدهاي مزخرفي که رو نت ميخوندم گفته شده بود که رمان در نقد جوامع غربي هست که در حال نابودي ارزشهاي خودشون هستند!
من راجع به اونجا اطلاعي ندارم اما به نظر من خيلي شبيه جايي بود که توش زندگي ميکنيم

البته از ترجمه ي زيباي احمد کريمي هم نبايد گذشت. اينم بگم بعضي از جاها واقعا از الفظ تندي استفاده کرده اگه با اين واژه ها مشکل داريد ترجمه ي بعد از 57 رو بخونيد: دي
متاسفانه از سالينجر آثار زيادي در دست نيست و ايشون زندگيشون رو در انزوا ميگذرونن.
يه چيز ديگه اين که من اصلا خوشم نمياد کتاب پي دي اف بخونم چون زياد به مانيتور خيره بشم تا چند ساعت بعد دچار توهم ميشم اما اين کتاب اونقدر زيبا بود که وقتي چند صفحه ي اولش رو خوندم ديگه نتونستم کنارش بزارم.
تو سه روز کتاب رو تموم کردم هر چند آخرش چشمام داشت در ميومد!
اگه اين کتاب رو نخونديد فرصت رو از دست نديد و حتما بخونيدش.

omid.k
12-11-2009, 16:27
دوئل
آنوتون پاولوویچ چخوف
احمد گلشیری


داستان پیرامون چند خانواده و شخصیت نمادگرا میچرخد ... و در عین حال قضاوت تمامی آنها را نسبت به یکی از اعضای گروه به خواننده ارائه می دهد

من اندیشه ای که در پشت داستان وجود دارد دوست دارم ... در عین حال سبک روایت چخوف به داستان لطافتی دلچسب بخشیده ... بررسی یک کاراکتر از چندین دیدگاه و در ضمن آشنا شدن با هرکدام از این نظردهنده ها در سایه ی یک داستان به خودی خد میتواند کنجکاوی برانگیز باشد و کتاب نیز چنین است ... یک بررسی کاراکتر چندلایه

ولی روند پیش روی داستان گاهی کمتر از حد انتظار است (این روس ها هم با این اسم های میانه شون مزید بر علت میشوند : دی)

ولی در کل کتاب از آنهایی است که سریع خوانده میشوند ... نتیجه گیری پایانی را در پرده ای از حجاب جلو روی خواننده میگذارد و .....

عطارد
16-11-2009, 23:17
بابا گوریو بالزاک ( ترجمه ادوارد ژوزف ) ، سفر به شرق ( هرمان هسه ) ، چراغ ها را من خاموش می کنم ( رویا پیرزاد )

farryad
18-11-2009, 18:27
ماه پنهان است/جان اشتاین بک/ترجمه: پرویز داریوش

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


روايتي شيرين از جان اشتاين بک راجع به ايستادگي در مقابل ظلم و ايثار در راه آزادي.

داستان اين کتاب راجع به اشغال شهري کوچک توسط نيروي نظامي آلمانه.( هر چند در طول داستان اصلا اشاره اي به اسم شهر اشغال شده و حتي قواي نظامي اشغال کننده نميشه و فقط از روي اسمهاي آلماني سربازها و "پيشوا،پيشوا"گفتن اونها ميشه به اين نکته پي برد).

مردم شهر اشغال شده در ابتداي ورود نظاميها هنوز کمي گيجند و موقعيت رو درک نميکنن.به طوري که نظاميان آلماني از اين که به راحتي اين شهر رو تصرف و مردانشون رو به بردگي براي کار در معدن گرفتن ،سرمستند!

اما پس از مدتي مردم به مقاومت ميپردازن هر چند خيلي از اونها رو تير باران ميکنن به اميد ساکت کردن مردم ،اما زهي خيال باطل! : دي

در واقع جان مايه ي کتاب رو ميشه از در جمله اي که شهردار شهر خطاب به فرمانده ي نظاميان ميگه پيدا کرد:شما میتوانید مارا تير باران کنيد، اما نميتوانيد روح آزاد مارا به بند بکشيد(نقل به مضمون).

در واقع اشتاين بک چيزي رو روايت ميکنه که تاريخ اون رو ثابت کرده "در هم شکستن استبداد و پيروزي آزادي"

H&H
25-11-2009, 08:24
دو کتاب (سپید دندان و آوای وحش ) اثر جک لندن رو توصیه میکنم که بخونید خیلی قشنگن. اولی درباره زندگی سگی دورگه هستش که توشرایطی بزرگ میشه که تندخو وفوق العاده خشن بارش میاره اما درنهایت روند زنگیش تغییر میکنه درضمن این کتاب ربطی به کارتونش نداره. کتاب دوم هم زنگی یک سگ اصیل هست که برای کار به قطب برده میشه ودر نهایت به جایگاه اصلی زنگی هر حیوونی یعنی طبیعت برمیگرده.
کتاب مزرعه حیووانات اثر جورج اورول هم کتاب خوبی هست . کلا سیستم یک جامعه رو تو حیوونا پیاده کرده.

omid.k
28-11-2009, 18:59
گزارش یک قتل از پیش اعلام شده
گابریل گارسیا مارکز
کیومرث پارسای

داستان همونطور که از اسمش پیداست در مورد یک گزارش است ... گزارشی در مورد یک قتل در شهری کوچک ... که بسیاری از مردم این شهر از موقوع آن و زمان وقوعش خبردار شده اند ولی در کمال ناباوری اتفاقات دست به دست هم می دهند تا قتل انجام پذیرد
و داستان مارکز درواقع توصیف این واقعه است که این " اتفاقات " چه بوده اند و چطور چنین کاری ممکن شده است
در مورد سبک روایی این احساس به من دست داد که قسمتی جدا افتاده از " صد سال تنهایی " رو میخونم ...
این کتاب از اونهاییه که دستتون میگیرین از صفحه ی اول شروع میکنید و تا خط آخر از صفحه ی آخر رو نخوندین پایین نمیذارینش
ریتم سریع و همون " رئالیسم جادویی " معروف از ویژگاهای داستان است و ترجمه ی خوب "پارسای " هم به موارد فوق اضافه کنید

desertwolf
02-12-2009, 00:55
شیاطین
داستایوفسکی
سروش حبیبی

واقعا چطور میشه این کتابو شرحش داد؟ چطور میتونم معرفیش کنم؟ اینقدر استادانه مسائل درونی و موضوعات سیاسی و اجتماعی رو حل کرده که فقط آدم رو تو یه حس لذت غرق میکنه و اجازه نمیده که کتاب رو زمین بذاره. از حجمش نترسید! اگر فصول اول رو به سلامت بگذرونید، کتاب شما رو میخکوب خواهد کرد! واقعا نمیخوام و نمتونم بعد از این کتاب دیگه ای رو حالا حالا ها بخونم! اینقدر پر شدم که نتونستم خشم و هیاهوی فاکنر رو ادامه بدم!

mohaddese829
19-12-2009, 12:18
من رمانهاي قشنگ زيادي خوندم اما دزيره و(من او)نوشته رضا اميرخاني رو خيلي دوست دارم.
(من او) داستان يه عشق پاك و واقعيه پيشنهاد ميكنم بخونيدش.

ms368
21-12-2009, 20:58
جراحی روح
محسن مخبلباف

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خواندن اين كتاب براي افراد زير هجده سال, ممنوع است و هر كس ناراحتي قلبي يا بيماري عصبي دارد, آن را نخواند

این کتاب رو میتونید از این سایت بخونید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدالبته من کتابشو داشتم

چند خط اول کتاب

مرا توي خيابان دستگير كردند. كمي از همان شكنجه‌هاي معمول, مثل بستن به تخت و شلاق زدن به كف پا و تخته كمر و باسن, ‌يا شوك برقي و دستبند قپاني و آويزان كردن و سوزاندن با سيگار «وينستون» كه حرارتش بالا است. من هم طبق معمول همه را تحمل كردم و قرارهايم را كه سوزاندم, همه چيز را لو دادم. باز هم طبق معمول, باز جويم به نتيجه نرسيد, چون هميشه همه اطلاعات سوخته بود. خودش هم مي گفت همان موقعي كه مرا مي زده, اعتقاد نداشته كه من .......

amir 69
27-12-2009, 14:31
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نوشته ی آنا گاوالدا
و ترجمه ی الهام دارچینیان*

پشت کتاب :



"دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد"
مجموعه داشتانی است که بلافاصله پس از انتشار
به موفقیت بزرگی در دنیای دست یافت.
داستان ها هم خارق العاده اند، هم گزنده و هم در عین حال غم انگیز،
جذاب و تا اندازه ای غیر معمول.
در هر داستان، عشق همچون زندگی موضوع اساسی است،
عشقی که هم دل انگیز و اسرار امیز است و هم درد اور و صدمه زننده..
همانطور که خودِ نویسنده میگوید، در حالی که همه فکر می کردند تمام شده است این داستان را می نویسد. داستان اخر با عنوان " سر انجام " روایت خودش است .
صمیمیت و صداقت ویژگی اصلی داستان هاست. شخصیت ها همه شبیه خودمان اند. خیلی خودمانی. راحت حرف می زنند. اعتراف می کنند. داستان " سالها " فوق العاده بود. و "حقیقت روز" .

* جلدش قرمز است!

vahidgame
16-01-2010, 13:07
من با اینکه زیاد بازی می کنم ولی در این سه چهار ساله خیلی میانه خوبی با ادبیات پیدا کردم و کتابهای خیلی زیادی خوندم.من میخوام در مورد چند تاش توضیح بدم:

کتاب مرشد و مارگریتا
نویسنده :میخائیل بولگاف
مترجم:عباس میلانی

به طور خلاصه پشت کتاب نوشته شده: هنگامی که این رمان ربع قرن بعد از مرگ نویسنده اش اجازه انتشار یافت در تیتراژ سیصد هزار نسخه به چاپ رسید که یک شبه تمام شد و هر نسخه آن نزدیک به صد برابر خرید و فروش می شد. فقط به زبان انگلیسی بیش از صد کتاب و مقاله درباره این رمان شگفت انگیز نوشته شده است.
به نظر خود من جز رمانهای خیلی خوب هست که در کنار به نقد کشیدن جامعه زمان خود نویسنده کلا زندگی بشر امروزی رو به نقد میکشه و کلا کتاب معناداری هست

کتاب همیشه شوهر
نویسنده:داستایوفسکی

فکر کنم کمتر علاقه مند به ادبیات باشه که تا حالا یک اثر از این نویسنده فوق العاده نخونده باشه.من کتاب همیشه شوهر رو به همه دوستان توصیه میکنم شاید مثل کتابهای دیگر نویسنده یعنی ابله و جنایات و مکافات و برادران کارامازوف نرسه ولی کتاب نسبتا کوتاه و خوبی است

کتاب پله پله تا ملاقات خدا
نویسنده:عبدالحسین زرین کوب

علاقه مندان به شاعر و عارف گران بها یعنی مولانا باید حتما این کتابو بخونند.این کتاب درباره سیر و سلوک مولانا و زندگی نامه او هست و این کار بهترین شکل در این کتاب انجام شده و کلا اگر هر اطلاعاتی از مولانا کسی بخواد این کتاب یک مرجع کامل هست.

تا این جا فعلا بس است:20:البته میدونم شاید این سه تا کتاب رو بیشتر افراد خونده باشن ولی من نظر خودم رو درباره اونها گفتم البته کتابهای بزرگ دیگه ای رو میخواستم همچنین توضیح بدم مثل نمایشنامه های شکسپیر(که همشون عالی هستند) و یا کتابهای نویسندگانی مثل داستایوفسکی-تولستوی-چخوف-جان بانیان-جان میلتون- هومر و... و همچنین شاعران ایرانی که فکر کنم دیگه اینا نیاز به توضیح ندارن و همه اونارو می شناسن.

راستی چند سوال داشتم کسی کتاب ترجمه شده والدن اثر هنری دیوید ثورو را خونده؟اصلا این کتاب ترجمه شده؟ بعد یه سوال دیگه کسی میتونی یه کتاب خوب معرفی کنه که داستانهای کوتاه اندرسن نویسنده معروف رو داشته باشه؟
راستی اگه کسی اطلاعاتی درباره رمان خاصی خواست من حتما درباره اش اطلاعات میدم.

yoosef_st
16-01-2010, 20:45
هزار خورشید تابان.
فکر میکنم رومان هزار خورشید تابان دومین رومان بین المللی نویسنده افغان "خالد حسینی" باشه.
رومان قبلی که از ایشون خوندم فوق العاده زیبا و قشنگ و گیرا بود. حتما میدونید که موفقیت کتاب به حدی بود که یک فیلم هم از روی کتاب ساخته شده (که متاسفانه من هنوز ندیدمش)
اما هزار خورشید تابان واقعا 1000 پله از اون هم بالاتره.
داستان کتاب مربوط میشه به 2 زن افغانی. کتاب به موازات زندگی این 2 تا رو پیش میبره تا جایی که زندگی این دو به هم گره میخوره و داستانها و ماجراهایی که در افغانستان برای این دو پیش میاد رو روایت میکنه.
فوق العاده بود!!
به همگی توصیه میکنم خصوصا اگر بادبادک باز رو دوست داشتین حتما این رو هم از دست ندین.
سوال:
خالد حسینی کتابهای دیگه ای هم داره؟

vahidgame
17-01-2010, 17:47
رسالات افلاطون
البته این اسم یک کتاب نیست بلکه در بازار کتابهایی وجود داره مثل 5 رساله یا 4 رساله که در آن کتاب ها تعدادی از آثار افلاطون گردآوری شده.من خودم کتاب پنج رساله شامل رساله شجاعت-دوستی-ایون-پروتاغوراس و مهمانی با ترجمه محمود صناعی را خوندم که واقعا کتاب عالی است.در هر رساله ای بحث های فلسفی جالب در قالب یک داستان است که واقعا جالب هست و برای خوندن اون حتما نباید فیلسوف باشید بلکه هر کسی می تونه از این کتابها استفاده کنه.نکته مهم در مورد رساله مهمانی است که استادان ادبیات و فلسفه این رساله را اوج هنر افلاطون میدونند و حتی بعضی ها گفته اند که: بعضی کتابها هستند که اگه اونارو بخونید دیگه لازم نیست هیچ کتاب دیگه ای رو بخونید!!! کتاب مهمانی یا ضیافت از افلاطون از جمله این کتاب هاست که شاید 50 صفحه بیشتر نباشه.

کتاب مقالات
نویسنده:دکتر حسین الهی قمشه ای

در این کتاب مقالات استاد گران قدر یعنی حسین الهی قمشه ای گرد آوری شده و در آن مقالات در مورد ادبیات و عرفان و در مورد شاعرانی مثل مولانا-حافظ-سعدی-نظامی و ... نوشته شده که همچنین این مطلب رو بگم که مقدمه بعضی از کتابهای دکتر الهی قمشه ای در این کتاب اومده.در کل کتاب خیلی خوبی است و حدود 450 صفحه دارد و قیمت بسیار پایینی دارد.من به همه دوستداران ادبیات این کتاب رو توصیه می کنم

AHMAD_inside
22-01-2010, 01:54
فعلا این دو کتاب تو ذهنمه :
1- کیمیاگر : پائولو کوئلیو (داستانی -عرفانی)
2-مقالات شمس تبریزی (عرفانی)

vahidgame
23-01-2010, 12:58
دوستان من یک سری کتابهای بسیار زیبا از اینترنت گرفتم که واقعا جزو کتابهای برتر جهان هستش و هر کسی باید اونارو بخونه.من خواستم اونارو معرفی کنم و لینک دانلود اونارو هم در این جا بذارم.این کار به نظرتون اشکالی نداره؟

karin
24-01-2010, 10:38
دوستان عزیز لطف کنید اگر کتابی رو معرفی می کنید حتما توضیحی در مورد اون بنویسید و فقط به ذکر نام و نویسنده اکتفا نکنید
ممنون

+


دوستان من یک سری کتابهای بسیار زیبا از اینترنت گرفتم که واقعا جزو کتابهای برتر جهان هستش و هر کسی باید اونارو بخونه.من خواستم اونارو معرفی کنم و لینک دانلود اونارو هم در این جا بذارم.این کار به نظرتون اشکالی نداره؟

معرفی مسلمه که ایرادی نداره و هدف تاپیک هست اما لینک و دانلود خیلی ارتباطی به این تاپیک نداره
انجمن آموزش های الکترونیکی در این زمینه هست : )

vahidgame
05-02-2010, 16:42
خوب مثل اینکه تاپیک باید یکمی راه بیفته. من الان می خوام یه سری کتاب معرفی کنم که کتابهایی هستند که اگه توی اینترنت بگردین میتونید حتما اونارو پیدا کنین و من خودم هم بیشتر اونهارو از اینترنت دانلود کردم

مجموعه داستانهای صمد بهرنگی
این کتاب داستان های کوتاه این نویسنده در آن جمع آوری شده است و کتاب نسبتا خوبی است و در آن داستان های خیلی خوبی پیدا میشه از جمله داستان معروف ماهی سیاه کوچولو که داستان جالبی هست.این کتاب البته برای همه گروه سنی هست و فکر نکنید برای کودکان فقط هست.

مخزن الاسرار
این کتاب را شاید همه حداقل اسمش را شنیده باشند.این کتاب شعر توسط حکیم نظامی گنجوی سروده شده که همون طور که می دونید این شاعر توانمند همچنین کتابهایی مثل خسرو و شیرین-لیلی و مجنون-هفت پیکر(هفت بزم) و... نوشته که در کل جهان شاید معروف باشند و کتابهای بسیار عالی در ادبیات هستند.کتاب مخزن الاسرار از اسمش که معلوم است کتابی پر معنا و در اصل مخزن اسرار الهی است. در این کتاب داستانهای پر معنا و زیبا خیلی پیدا می شود و هر داستانی براساس موضع خاص اخلاقی هست.من خودم متاسفانه این کتاب رو به طور کامل نخوندم ولی دوستان حتما توصیه می کنم این کتاب رو از دست ندهید و حتی شده چند صفحه از اون رو هم بخونید اونو بگیرید.

1984
جورج اورول
این کتاب معروف تا حدودی شبیه کتاب دیگر این نویسنده یعنی مزرعه حیوانات است.این کتاب جامعه امروز بشر را نقد می کند و نومیدی نسبت به آینده انسان را نشان می دهد و به همگان هشدار می دهد که اگر روند تاریخی تغییر نکند انسان ها در سراسر دنیا بی آنکه خود بدانند خصوصیات انسانی خود را از دست می دهند و به آدمهایی ماشینی و بی روح تبدیل می شوند
این کتاب پرمعنایی هست و مثل کتاب مزرعه حیوانات همین نویسنده بی ارتباط با جامعه امروز ما نیست...

mehrdad21
11-02-2010, 13:52
"مامان عزیزم ...." نام یک کتاب بسیار دوست داشتنی است که محتوای آن درباره نامه های نویسندگان بزرگ به مادرانشان است.از نویسندگانی که نام آن ها را در این کتاب می توان مشاهده کرد می شود به اگزوپری، چخوف، آندره ژید، پروست و ... اشاره کرد.کتاب را انتشارات ققنوس چاپ کرده و 2200 تومان قیمت دارد.

" مامان دلبندم، همین الان فهمیدم که هواپیمایی عازم فرانسه است . اولین و تنها پرواز. خواستم تا با دو خط نوشته از اعماق وجود شما را ببوسم.
احتمالا به زودی شما را می بینم."

فرزند شما آنتوان (اگزوپری)

lidaline
14-03-2010, 16:46
اين كتاب درباره گزارش هاي روزانه ايه كه پزشك فرعون لحظه به لحظه از زندگي فرعون و همسرش و بعد پسرش و دختري كه با هم ازدواج ميكنن خبر ميده . كسي نفهميده اين پاپيروس ها چجوري جمع آوري شده ولي تلفيقي از واقعيت و افسانه ست .
در واقع لحظه به لحظه كه ميگم اين تصور رو به وجود مياره كه همه جا مراقباني در زندگي فرعون وجود داشتند ...
بخونش ... خوشت مياد ... فوق العاده ست .
شما که این کتاب رو خوندید ازتون بعیده این حرف رو بزنید این کتاب اثر میکا والتاری هست میکا یه تاریخ شناس بوده وهمه ی اینهارو از یه افسانه ی کهن بازسازی کرده ونوشته چیزایی که دهن به دهن چرخیده .
سینوهه شخصیتیه که تو تاریخ ازش اسم برده شده ولی اینکه دقیقا تو چه زمانی کمی شک براندازه.درضمن مومیاییه سینوهه رو سال پیش پیدا کردند ولی این احتماله که این سینوه ست .
در کل داستان سینوهه مثه شاهنامه ی خودمونه شخصیتی به این اسم بوده و میکا به اون بال و پر داده بر اساس چیزایی که تو تاریخ خونده.

karin
25-04-2010, 23:56
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



داستان در باره ی پسری ست که قصد خودکشی دارد، هنرمندی او را از خودکشی منصرف می کند و میخواهد از وی یک اثر هنری بسازد…



داستان بسیار جذاب، با ایده ای کاملا جدید و متفاوت.

محوریت داستان، اعتراضی ست پنهانی به موقعیت انسان در جهان امروز. به اینکه کم کم خودش باعث از بین رفتن آزادی و انسانیت خود میشه و هر روز از جایگاه خودش سقوط میکنه و در حد یک شی تنزل پیدا میکنه، تا جایی که برای اثبات انسان بودن – و شی نبودنش – باید تلاش کنه، و یا حتا بجنگه!


در کنار داستان اصلی بخش هایی از کتاب به گونه ای به نقد هنر، می پردازه. کنایه به هنر مدرنی که فقط به صرف تفاوت مورد توجه قرار می گیره و هیچ ارزش هنری ای نداره. هنری که شهرت رو به هر چیز دیگری ترجیح میده



همیشه عادت کردیم که نویسنده با توصیفاتش شخصیت ها و مکان های داستان رو برای ما مشخص می کنه. هر چند همیشه این ذهن ماست که تصویر اونها رو کامل می کنه اما نشانه های نویسنده تاثیر مهمی داره

در این کتاب نویسده به طرز بی رحمانه ای (!) به هیچ عنوان شخصیت اصلی داستان رو توصیف نمی کنه. هیچ اشاره ای وجود نداره. فقط می دونیم تغییراتی هستند اما اون ها چی اند، نمی دونیم! و این واسه من خیلی سخت بود. تا آخر داستان بارها تصورم نسبت به آدام تغییر می کرد، هر چند در اواخر داستان با اشارات اندکی به یکی دیگه از شخصیت ها، و همچنین توصیفات دردها و مشکلات آدام تا حدودی متوجه تغییرات میشیم اما باز هم تصویر کاملی به ما نمیده


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نویسنده


نوشته ی پشت جلد کتاب




چه‌کسی هرگز تصور نکرده که به یک شیء تبدیل شود؟ یا حتی شیئی ستایش‌برانگیز؟ این قراردادی است که هنرمندی غریب با مرد جوانی که بر لبه‌ی ناامیدی گام می‌زند، می‌بندد. هنرمند که هوسی جنجالی در سر دارد، پیشنهاد می‌کند جوان را که هوس زندگی در دل دارد، تبدیل به یک اثر هنری کند. درنهایت چیزی برای از دست دادن وجود ندارد... به‌جز آزادی یک نفر...


بعد از مدت ها مطالعه ی کتاب بی هیجان جنگ و صلح، این خیلی چسبید : )

karin
09-05-2010, 18:43
داستان بلندی است در مورد یک سرهنگ پیر و زنش، که تنها پسرشون رو به تازگی از دست داده اند و در فقر زندگی می کنند. و تنها امید زندگی شون یک خروس هست و انتظار برای نامه ای که هنوز نرسیده ...

انتقادات سیاسی بسیار و اشاراتی به صد سال تنهایی درش موجود بود.

اولین کتابی که از مارکز خوندم صد سال تنهایی بود و انقدر ازش خوشم اومد که بقیه ی کتاب هاشو خریدم، اما هیچ کدوم مثل صد سال تنهایی نبودند
نمیگم کتاب بدی بود چون نبود، بسیار روان بود و می توانستی کاملا فقر و امید را درک کنی اما خیلی مورد پسند من واقع نشد

marvan zhao
19-05-2010, 11:28
کتاب پر اثر ماتیسن

این کتاب واقعا بهترین کتابی بود که من خوانده ام چون تونسته بود شخصیت ارمانی مورد نظر منو نشون بده موضوعش هم این بود که که یک مامور بیمه عاشق زنی بیوه میشود که صدای خیلی خوبی دارد و پس از مدتی از او خواهش میکند که به خوانندگی رو بیاورد اما زنه قبول نمیکنه و میگه که یک جادوگر لهستانی بهم گفته که اگه بخونم بهترین عشقم رو بدبخت میکنم اما پسره
قبول نمیکنه و پس از ماجراهای زیادی که اتفاق می افته زنه خواننده میشه و پیش بینی جادوگر هم درست از اب در میاد
من نمیتونم خوب ماجراشو تعریف کنم اما پیشنهاد میکنم که حتما اون کتابو بخونید

karin
03-06-2010, 12:30
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


دو قطعه عکس 6*4

کتاب نسبتا کوتاهی شامل دو داستان
اولیش ادامه ی بینوایانه و دومیش ادامه شهر قصه
طنز سیاسی هست و دیگر هیچ
بیشتر نمی تونم توضیح بدم : دی

خیلی خیلی جالب بود. تعبیرات و تشبیهاتش ... . و طنزش هم خیلی خوب بود و خنده دار و البته آخراش گریه دار حتا


شب نشینی در جهنم

کتابی که کاش کتاب نمیشد
در خود مقدمه هم ذکر شده که این نوشته ها به طور متفرقه و برای مجله (چلچراغ) نوشته شده بوده و بعدها تصمیم گرفتن کتابش کنن

طنز خوبی داره اما کاملا اولد - فشن ـه
دقیقا به درد همون ستون روزنامه یا هفته نامه میخوره
چون به موضوعات روز پرداخته و اگر الان بخونین یاد عهد شاه وزوزک می افتین
با این وجود بعضی نوشته هاش رو پسندیدم


چسب زخم

یک کتاب کوچولو و کوتاهه که نوشته های کوتاهی هم داره : دی
یه جورایی شاید بشه تو سبک مینیمال قرارش داد
اون هم مثه بقیه ی نوشته های طنز هست و ...
خوب بود ولی من خیلی نپسندیدم، مامانم اما بیشتر از این خوشش اومد : دی


---

در کل اول دو قطعه عکس رو حتما پیشنهاد می کنم بخونین و دوم چسب زخم

Hasan.M
05-06-2010, 10:13
كنترل ذهن از خوزه سيلوا
خيلي جالبه نوع جديدي از نگرش به زندگي است براي كساني كه به كتاب سكرت علاقه دارند ميتونه يه گزينه ي خوب باشه

karin
06-06-2010, 09:13
مزرعه حیوانات/قلعه حیوانات
جورج اورول
محمد فیروزبخت


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





همه حیوانات برابرند‬ ‫اما بعضی برابرترند

شاهکاری از جرج اورول، داستان حیوانات یک مزرعه است که رهبرشون اون ها رو از ظلمی که تحمل میکنند و خودکامگی صاحب شون آگاه می کنه و اونا بر علیه مزرعه دار قیام و برای رسیدن به برابری انقلاب میکنند. آدمیزاد رو از مزرعه بیرون می کنند و اداره ی مزرعه رو خودشون به عهده می گیرن و در ابتدا 7 تا قانون واسه خودشون تعیین می کنند که قانون هفتم اینه: همه ی حیوانات با هم برابرند
اما ...

طی اتفاقاتی که می افته همه ی اهداف اولیه شون رو زیر پا می ذارن و در آخر فقط یک قانون دارند: همه حیوانات برابرند‬ ‫اما بعضی برابرترند!

اینکه چطوری کم کم رهبر و سردمداران از حیوانات عادی فاصله میگیرند، چه طور از بی سوادی حیوانات سواستفاده می کنند، چه طور خودشون به عیش و نوش می پردازند و از حیوانات دیگه سخت کار می کشن. با کوچک ترین مخالفتی شدیدا برخورد می کنن و سرکوب و ... . چه طور با دروغ های تابلو خودشون رو خوب جلوه میدن و همه ی تقصیرات رو گردن دشمن میندازن


و پایان کتاب:
حیوانات از خوک به آدم، از آدم به خوک و باز از خوک به آدم نگاه می کردند، اما دیگر ممکن نبود که بگویی کدام، کدام است


نوشته پشت جلد:

مخاطب اصلی جورج ارول در مزرعه حیوانات حکومت کمونیستی شوروی سابق و نمودار شخصیت هاب صحنه داستان همان سردمداران حکومت در سال های 1930 تا 1950 بودند، ولی در واقع نیش تیز قلم او تمامی دیکتاتورهایی را مورد حمله قرار می دهد که چه پیش از آن بوده اند و چه در حال حاضر وجود دارند و چه در آینده خواهند آمد. دیکتاتورهای مورد حمله ارول جغرافیای خاصی ندارند و آنها را می توان در جای جای جغرافیای امروز و لا به لای صفحات تاریخ یافت



اما در مورد ترجمه و ویراستاری
با اینکه کتاب چاپ چهارمش هست اشتباهات فاحش تایپی درش موج میزنه ، اصلا انگار این کتاب ویرایش نشده اما ترجمه بسیار خوب بود


تشبیهاتی که به کار برده بود واقعا عالی بودن. پیشنهاد می کنم حتما بخونین
135 صفحه هم بیشتر نیست

b@ran
07-06-2010, 17:00
گدا شرح مختصری از مصیبت روشنفکران جهان سوم است. روشنفکرانی که در جوانی پرشور و آرمان خواه اند و در میان سالی نومید و محافظه کارند...

عمر شخصیت اصلی داستان یه وکیله که در واقع خودشم نمیدونه چه مرگش شده(ببخشید!) . از کارش ، از زنش از تمام اعتقاداتش و کلا از زندگیش یه جورایی خسته شده و ... مصطفی و عثمان دو دوست عمر هستند که خب مصطفی یه جورایی محافظه کاره و عثمان که تازه از زندان آزاد شده و هنوز اون شور و آرمان های دوران جوانیش رو داره و...

گدا تعارض درونی روشنفکری را نشان می دهد که آرمان های دوره جوانی اش را به دیده تمسخر می نگرد و در عین حال از زندگی به ظاهر آسوده و بی دغدغه خود دلزده و بیزار است.

نوشته پشت جلد:
مصطفی خندید و گفت:
-و چون در روزگار ما وحی و الهامی در کار نیست، امثال تو چاره ای جز گدایی ندارند!
-گدایی! در شب و روز، در مطالعه بیهوده و شعر بی حاصل...در نمازهای بت پرستانه میان عشرتکده های شبانه . در برانگیختن دل افسرده با خارخار ماجرای دوزخین

ssaraa
07-06-2010, 17:07
کتاب رویای آبی اثر نسرین یوسفی جالبو نزدیک به واقعیت بود ولی وقتی تموم میشه احساس میکنی هنوز تموم نشده

knight 07
07-06-2010, 20:21
فکر میکنم رمانهای م.مودب پور(گندم-یلدا-رکسانا-یاسمین-شیرین- پریچهر)خیلی جالب و خوندنیه.کتابهایی که ترکیب خلاقانه و هنرمندانه داستانهای عاشقانه رو با طنز داره(خنده دارترین رمانهاییه که خوندم) واقعا این کتابارو توصیه میکنم که بخونین!:46:
مجموعه کتابهای پراز هیجان و کمی ترسناک سرزمین اشباح و مبازه با شیاطین از نویسنده بسیار مشهور اینگلیسی دارن شان هم فوق العادست.
در جستجوی دلتورا از امیلی رودا هم خوبه.

karin
09-06-2010, 21:31
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



ژیل بر اثر حادثه‌ای مرموز دچار فراموشی می‌شود. همسرش لیزا او را به خانه می‌آورد اما ژیل حافظه‌اش را از دست داده است و سعی می‌کند از صحبت‌ها و تعریف‌های همسرش گذشته را بازسازی کند و هویت خود را باز یابد. اما آیا لیزا به او دروغ نمی‌گوید تا تصویر دیگری از زندگی زناشویی‌شان ارائه دهد؟ اصلا این زن کیست؟ آیا حقیقت دارد که همسر اوست؟یک نمایشنامه ی کوتاه بسیار جذاب از امانوئل اشمیت
نوشته ی بالا برگرفته از پشت جلد کتاب است و کاملا گویا
خیلی روند خوبی داشت داستان. دقیقا هر اتفاقی به موقع می افتاد و به سرعت وارد یه مرحله ی جدید میشد

با توجه به دو کتابی که از اشمیت خوندم و نیز با توجه به اینکه فلسفه خونده، یه جورایی تو داستان هاش داره درس فلسفه میده. یواشکی که ما نفهمیم : دی

توجه آدم رو معطوف میکنه به یه بخشی از درونش که یه جورایی یادش رفته بوده
لااقل واسه من که این طوری بوده

پ.ن: ما نفهمیدیم اون زنا شوهری چیه آخر !

b@ran
10-06-2010, 12:12
درها، و دیوار بزرگ چین/احمد شاملو
نشر مروارید خیلی بهمون حال داده و تعدادی از نوشته های کوتاه احمد شاملو رو جمع آوری کرده که خب آخرش شده این کتاب دوست داشتنی! کتاب زیر نظر آیدا شاملو بوده و اینکه به چاپ هشتم هم رسیده و ...و دیگه اینکه برید تهیه کنید و لذت ببرید:10:
چندتا خاطره ، چندتا داستان...
1-زن پشت در مفرغی
2-مردها و بوریا
3-گمشده قرون
4-ریشه های حقیقی، در چند افسانه
5-درها و دیوار بزرگ چین
6-بازگشته
7-نخستین تجربه های زیستن با مرگ
8- آن سال ها...
9- قرمز و آبی
10- 3ساعت، 22دقیقه صبح...
11- حلوا برای زنده ها

من مورد 5 و 7 رو بی نهایت دوست داشتم . برای منی که از شاملو فقط شعرها( بینظیرش) و البته چند ترجمه خونده بودم این کتاب واقعا یه سوپرایز بود.:20:

MAHDI 07
10-06-2010, 18:45
همین که شما بدونید قراره آلبر کامو، رومن گاری، اوژن یونسکو و همچنین نویسندگان نه چندان نام آشنای فرانسوی رو کنار هم تو یه مجوعه داشته باشید و مثلاً بعد از « بیرون رانده» ساموئل بکت، «دیوار» ژان پل سارتر یا کرگدن همین اوژن یونسکو رو بخونید، اون قدر برای کرم کتاب ها و کتاب خون های حرفه ای و حتی غیر حرفه ای هیجان انگیز هست که نشه از این کتاب خوب صرف نظر کرد.:20:
حالا جدای از این که ادبیات متنوع فرانسه و اعتبار نشر نیلوفر خودش انگیزه کافی رو برای انتخاب این کتاب ایجاد میکنه.

ته نوشت یک: بیست و یک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه؛ انتخاب و ترجه از ابوالحسن نجفی؛نشر نیلوفر؛ 6500 تومان
:11:
ته نوشت دو: راستی کسی این جا نمایش کردن رو که فرهاد آییش روی صحنه برده بود و مهدی هاشمی با هنرمندی بی نقصش اون رو تبدیل به یکی از بهترین های نمایش سال پیش کرده بود رو دیده؟

mehrdad21
13-06-2010, 15:06
کتاب "بازرس" نویسنده : نیکولای گوگول مترجم: آبتین گلکار نشر: هرمس

یکی از بهترین نمایشنامه های تاریخ همین "بازرس" است. گوگول نویسنده نامدار روسی با چنان مهارتی داستان خود رو روایت می کند که نمی شود لحظه ای کتاب را زمین گذاشت. داستان درباره یک روستایی دور افتاده در روسیه قرن19 است. یک روز به شهردار این شهر خبر می رسد که قرار است یک بازرس به شهر بیاید. شهردار مسئولان ادارات مختلف را دور هم جمع می کند تا سامانی به اوضاع آشفته شهر بدهد.....

طنز تلخی که نویسنده در این اثر بکارگرفته می تواند برای نویسندگان تازه کار کلاس درس باشد. گوگول با این نوشته روسیه ی زمان خودش را به سخره میگیرد و از زبان نمایش برای نشان دادن کاستی های جامعه استفاده میکند.
کتاب مستقیما از نسخه روسی ترجمه شده و مترجم کتاب هم نامی آشنا برای دوستداران متن های روسی است. (ایشون بیشتر کتابهای کلاسیک شطرنج که به زبان روسی است رو هم ترجمه کردند)
کتاب در قطع پالتویی چاپ شده و 147 صفحه است که می شود آن را در 2 ساعت خواند. یک نقد خواندنی هم در انتهای کتاب موجود است.

Ar@m
20-06-2010, 13:17
هويت
ميلان كوندرا

داستان از جايي شروع ميشه كه شخصيت اصلي ماجرا كه يك زن ميانساله به شوهرش ميگه كه : "مردها دیگر رویشان را بر نمی گردانند که به من نگاه کنند."
اين جمله كه نشانگر توجه شانتال به شروع دوره ميانسالي و دوري از جواني و زيبايي خودشه باعث ميشه كه شوهرش ژان مارك تصميم بگيره كه براي شاد كردن همسرش بازي عجيبي رو شروع كنه و در قالب يك ناشناس با نامه نگاري به همسرش نقش عاشق شيفته ي ناپيداي اون رو بازي كنه. اين بازي كه در ابتدا فقط براي شاد كردن شانتال شروع شده كم كم پيچيده ميشه و هردو طرف رو به نوعي بن بست ميكشونه...

كتاب جالبي بود. شروع جالبي داشت و وقتي توي خط داستان مي افتي ميبيني سرانجامي جز اين هم نميتونسته داشته باشه.
کوندرا می‌گه: "یک رمان هیچ چیز نمی‌گوید، یک رمان جست‌وجو می‌کند و سؤال مطرح می‌کند…. رمان نویس به خواننده می‌آموزد به دنیا به چشم یک سؤال بنگرد."
فكر كنم اين جمله دقيقا شرح درستي براي اين كتابه.

mehrdad21
21-06-2010, 00:56
"کجا ممکن است پیدایش کنم" هاروکی موراکامی ترجمه: بزرگمهر شرف الدین نشر:چشمه



کتاب از پنج داستان کوتاه تشکیل شده است. داستان اول با نام "فاجعه معدن در نیویورک" درباره مرد جوانی است که برای قرض کردن یک دست لباس برای شرکت در مراسم ختم نزد دوستش می رود. این یکی از بهترین داستانهای کتاب است. سبک و لحن خاص موراکامی به خوبی در این داستان مشهود است.

"کجا ممکن است پیدایش کنم" نام دومین داستان از این مجموعه است. دراین داستان فردی داوطلبانه مامور پیدا کردن مردی می شود که روزی آپارتمان خانه خود را ترک کرده و باز نگشته است.این داستان در ابتدا به سبک داستانهای معمایی روایت می شود اما با پیشرفت داستان می فهمیم نویسنده قصدش از بیان این داستان القای مفاهیم دیگری بوده است.

"سگ کوچک آن زن در زمین"، "راه دیگری برای مردن" و "خواب" دیگر داستانهای خواندنی این کتاب هستند.

کتاب رو شدیداً توصیه می کنم.

Mahdi/s
23-06-2010, 11:38
سلام..... میخواستم آثار کافکا رو شروع کنم به خوندن....گفتم قبلش یه مشورت بکنم ببینم کسانی که آشنایی دارن میتونن کمک کنن و یکی از کتابها رو معرفی کنن..که هم جذبم کنه و زیاد سنگین هم نباشه...
منتظر پیشنهاداتتون هستم....

karin
23-06-2010, 12:53
روی پاشنه های بلند
جمعی از نویسندگان
مترجم: چيستا يثربي - شقايق قندهاري


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


مجموعه ی داستان های کوتاهی ست از نویسندگان زن دنیا
به پیشنهاد یک دوست و حس فمنیستی و اسم جذابش خوندمش. داستان هاش یه جورایی نچسب بود. یا حداقل من نپسندیدم. یه سری از داستان هاش هم تم روانشناسی و درس اخلاق دادن بود.
شاید تنها داستانی که یه کم پسندیدم همون داستان روی پاشنه های بلند بود که اسم کتاب رو هم از روی همون داستان برداشته بودند

Leyth
23-06-2010, 22:55
سلام.
«مسخ» و «محاکمه» رو بخونید.
این نوشته ها شما رو با زبون کافکا اشنا می کنن.

Mahdi/s
23-06-2010, 23:06
سلام.
«مسخ» و «محاکمه» رو بخونید.
این نوشته ها شما رو با زبون کافکا اشنا می کنن.
ممنون بابت معرفی اما سوال منو جواب ندادید..به نظرتون این 2 تا کتاب برای کسی که با اولشه میخوا بخونه جذاب هست.....کشش داره.....به نظرت با کدومش شروع کنم..؟؟

ScKAT LeFT
23-06-2010, 23:12
خب !!!
دوست گرامی قبل از خوندن آثار کافکا ( مسخ ، محاکمه سلام ، دفتر یادداشت های رویانه و ... ) باید با جهان کافکایی آشنا بشید !
کافکا اصولا دنیایی در ذهن خودش داشت و همیشه یک قانون گریزی عجیبی در آثارش پیدا هست ...
شما با خوندن صفحه اول کتاب مسخ میتونید با بخش عمده ای از جهان کافکایی آشنا بشید ...

سوال دیگه ای بود در خدمتم ...

Leyth
24-06-2010, 00:31
ممنون بابت معرفی اما سوال منو جواب ندادید..به نظرتون این 2 تا کتاب برای کسی که با اولشه میخوا بخونه جذاب هست.....کشش داره.....به نظرت با کدومش شروع کنم..؟؟

با مسخ شروع کن،
جذابیتش رو که قطعا من نمیتونم بگم چه‌طوریه؛ همون طور که ScKAT LeFT عزیز گفت، سبک مجزایی هست برای خودش (شاید سورئال + پوچ گرایی). مجبور به چند بار خوندنش می‌شید، مثل فیلمای دیوید لینچ که باید چند بار ببینی تا بفهمی اصلا موضوع چیه.