PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : گروه آریان با آلبوم چهارم می‌آید (۲)



hamid_zebel82
28-03-2007, 18:06
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اعضای گروه آریان كه بیش از یك سال از آن‌ها خبری نبود می‌خواهند با آلبوم چهارم دوباره به صدر بازار موسیقی برسند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]● تا حال شده كه مثلا سیامك بگوید ویولن آهنگ كم است، كمی زیادش كنیم یا كس دیگری به سهم خودش در آهنگ‌ها اعتراض كند؟
▪ سیامك: بعضی آهنگ‌ها اصلا ویولن ندارند. مشكلی در این باره نیست.
▪ علیرضا: من تنظیم‌های نینف را خیلی قبول دارم. شسته رفته و فوق‌العاده عالی.
▪ نینف: دلیل اول كار، این است كه تنظیم‌ها با همفكری همه بچه‌ها انجام می‌شود و هر كس می‌داند كه كجای كار بهتر دیده می‌شود. مسأله زمان كار نیست. مهم نمایش عالی‌كار است. یك نمونه‌اش، در آهنگ ستاره،‌ گروه كر، شب را ادا می‌كند؛ فقط یك كلمه. و همین یك كلمه خیلی به آهنگ رنگ داده و حتی توی كنسرت‌ها هم تماشاگران خیلی از آن خوش‌شان آمده.
▪ سیامك: در آهنگ گل من، ویولن فقط در آخر كار آمده. یك جای حساس كه خیلی خوب نمایش داده می‌شود.
▪ پیش آمده كه برای یك بخش آهنگ،‌ خیلی زحمت كشیده باشید و بازخوردش را از مردم نگرفته باشید؟
▪ علی: بله، كارهایی كه فنی تنظیم می‌شوند، معمولا این جوری‌اند.
▪ ساناز كاشمری: یكی از این كارها شاپرك است كه خیلی رویش زحمت كشیده شد.ه. همه چیزش عجیب و غریب است. اما خیلی‌ها اصلا با آهنگ ارتباطی برقرار نكرده‌اند.
● به نظرتان گوش موسیقایی مردم در ایران در سطح خوبی هست؟
▪ نینف: مشكل، گوش نیست. مردم انواع موسیقی‌ها را می‌شنوند. موضوع‌ این است كه كاری كه ما به صورت مجاز ارائه می‌كنیم تا چه حد می‌تواند به جاهای مختلف سرك بكشد. باید كار ما در آن چارچوب بگنجد. باید اصول را رعایت كنیم و در آن اصول،‌ بهترین توانایی‌ها را نمایش دهیم. مردم باید بدانند كه ما نمی‌خواهیم و نمی‌توانیم هر نوع موزیكی را بسازیم.
● شما گروهی هستید كه همه كارها را خودتان انجام می‌دهید؛ شعر، آهنگ، تنظیم، سازها. همین مسأله باعث نمی‌شود كارهایتان تكراری ‌شوند؟ شاید اگر خارج از گروه هم كسی به شما كمك كند، اجراها بهتر شود.
▪ ساناز كاشمری: این اتفاق افتاده. در مولا علی جان و گل من.
▪ نینف: حتی نوازنده مهمان كه ساز غیرتخصصی آریان را می‌نوازد هم داشته‌ایم. اما نه این‌كه كسی بیاید و برایمان آهنگ بسازد. سبك ما لازمه‌اش این است كه ملودی و تنظیم را خودمان انجام دهیم.
▪ علی: در آلبوم آخر،‌ تغییرات خوبی در شعرها هم به‌وجود آمده. مثلا همه منتظرند اگر علی‌ پهلوان شعر می‌گوید، حتما یك گل در ترانه باشد كه این مسأله را نداریم. آن سبك قدیمی، به هر حال،‌ علاقه‌مندان خودش را دارد و ما نباید آن‌ها را از دست بدهیم،‌ اما یك روی دیگر شعر گفتن و ملودی‌سازی بچه‌ها را در آلبوم جدید می‌بینیم.
● شما این یك سال را كجا بودید؟ خیلی كم خبر؟ خیلی بی‌سر و صدا؟
▪ علی: سال گذشته، هر چه زدیم به در بسته خورد.
▪ سیامك: البته كلا موسیقی پاپ هم چندان سر و صدایی نداشت.
▪ علی: به شوخی به یكی از بچه‌ها می‌گفتم وقتی علیرضا عصار، كنسرت ندارد،‌ دیگر هیچ كس نباید انتظار داشته باشد.
▪ سیامك: بزرگ‌ترین ضربه روحی را برای اجرای كنسرت باشگاه انقلاب خوردیم. همه مقدمات فراهم شده بود؛ با بهترین امكانات و تجهیزات. بلیت‌‌ها فروش رفته بود، اما آن مشكلات به‌وجود آمد و اعصاب همه را به‌‌هم‌ریخت.
▪ علی: این همه تماشاگر آمده بود با كلی مقدمات. برق رفت. كنسرت به‌ هم خورد، باران آمد. ضربه روحی بدی بود. یك سال از هیچ‌كس،‌ هیچی درنمی‌آمد.
▪ نینف: حی همدیگر را هم نمی‌دیدیم. خیلی شوك بدی بود.
▪ برزو: كم‌كم خودمان را جمع كردیم.
▪ نینف: اگر آن كنسرت برگزار شده بود، نه تنها آریان كم سر و صدا نبود كه الان در یك فضای دیگر مشغول كار بود. اگر كنسرت با آن استانداردها انجام می‌شد، فقط تا یك سال در مجلات درباره آن كنسرت مطلب می‌خواندیم. نهایتا ما بازگشتمان با آهنگ «ای جاویدان ایران» شكل گرفت. مخصوصا كه شایعه شده بود گروه‌ از هم پاشیده و دیگر بچه‌ها با هم كار نمی‌كنند.
▪ برزو: كنسرت، یك چیز بزرگ‌تر از سورپریز بود،‌ فراتر از شوك كه متأسفانه انجام نشد.
▪ علیرضا: و با آمدن آلبوم چهارم گروه این اتفاق خواهد افتاد.
● با توجه به این‌كه آریان خیلی از «ترین‌ها» را در اختیار دارد و سه آلبوم هم منتشر كرده، الان جایگاه خودتان را در موسیقی ایرانی داخل و خارج كشور چگونه می‌بینید؟
▪ علی: در خارج از كشور هم به كار ما توجه شده. بعد از این كه آریان،‌ به‌عنوان كاندیدای گروه موسیقی ملل معرفی شد، اخبار ما در خارج از كشور، خیلی مورد توجه قرار گرفت. كنسرتی در برلین قرار بود برگزار كنیم كه زلزله بم پیش‌آمد و ما كنسرت را خیریه كردیم. خیلی از شبكه‌های تلویزیونی دربارهٔ موضوع برنامه ساختند. خارجی‌ها هم از موزیك لذت برده بودند.
▪ سی‌دی جدیدی در خارج از كشور منتشر شده كه چكیده موسیقی ایران است. از شهرام ناظری تا اوهام و اولین آهنگ این سی‌دی، آهنگ «افسونگر» آریان است.
▪ نینف: آریان تقلیدی نبود و شناسنامه دارد. به همین دلیل، هم طرفداران خودش را حفظ كرده و هم روی بقیه تأثیر گذاشته. در خارج از كشور هم كنسرت‌های آریان پرطرفدارتر از كارهای آن ور آبی‌هاست.
● بعضی‌ها می‌گویند موسیقی آریان، «تینیجرپسند» است. احساس نمی‌كنید مخاطب‌تان بزرگ می‌شود و شما جا می‌مانید؟
▪ برزو: از این به بعد می‌خواهیم مخاطبان با خود ما بزرگ بشوند.
▪ علی: در آلبوم چهارم، متوسط سن مخاطب را بالاتر برده‌ایم. هم در شعر و هم در موسیقی.
▪ نینف: شاید قبلا كفه ترازو به نفع نوجوانان پایین می‌آمد، اما در آلبوم بعدی، كفه به سمت دیگر سنگین‌تر است.
▪ علی: ضمن این‌كه ایرادی ندارد موسیقی ما برای سنین پایین‌تر باشد، این قشر هم باید موسیقی داشته باشد. طرفداران اصفهانی علیرضا عصار و محمد نوری با هم متفاوت‌اند.
● مخاطبان شما در شهرهای مختلف متفاوتند؟
▪ نف: تفاوت هست، اما یك نكته مشترك بین آن‌ها وجود دارد؛ نوجوانان هستند كه هوادار فعال‌اند. در كنسرت‌ها،‌ وقت امضا گرفتن و عكس گرفتن و خریدن پوستر گروه. در سراسر دنیا، تهیه‌كننده‌ها، به دنبال جذب این دسته از هواداران هستند.
● تا حالا كسی به خودتان نگفته كه كارتان بی‌ارزش است؟
▪ علی: یكی از خنده‌دارترین ماجراهایی كه برای ما پیش‌آمد، در برنامه‌ای در جشنواره موسیقی فجر دو سال قبل برگزار شد كه اسمش چالش‌های موسیقی‌ پاپ بود.
تماشاگرها، دانشجویان موسیقی كلاسیك بودند. كنار ما هم دكتر سریر بود. برای شعر، سهیل محمودی آمده بود. فردین خلعتبری، دكتر ریاحی، دكتر اردلان و من و نینف. خانمی از میان جمعیت گفت: «آقای دكتر سریر، این‌جا جشنواره موسیقی فجر است، با وجود اساتیدی مثل فلان و بهمان، چرا در موسیقی پاپ چهار تا آدم حسابی نمی‌آورید؟» فردین خلعتبری ناراحت شد و گفت من دیگر حرف نمی‌زنم. یكی از میان جمعیت از این خانم پرسید تعریفتان از موسیقی پاپ چیست؟ گفت: «موسیقی پاپ هر چی باشد، آریان نیست.»
● مخالف آریان بوده پس؟
بله، با واژه‌های زشت هم حرف می‌زد. سهیل محمودی گفت كه من نمی‌دونم، این آهنگ‌ها چرا این جوری تنظیم می‌شه؟ درحالی كه حتی یكی از آلبوم‌های ما را هم نشنیده بود.
● خودتان چه جور موزیك‌هایی گوش می‌كنید؟
▪ علی: گروهی كه كارهایش را دنبال می‌كنم، وست لایف است. كارهایشان معمولا بازخوانی است، اما اجراهای خیلی خوبی دارند. به كنسرتشان هم رفتیم و خیلی چیزها یاد گرفتیم كارهای یانی و پینك فلوید را دوست دارم؛ كارهای آرام حسی.
▪ علیرضا: پرینس را خیلی دوست دارم. سبك‌های فانك بیت را دوست دارم. MMW را دوست دارم كه آهنگ‌های بی‌كلام می‌سازند.
▪ برزو: همه چیز گوش می‌كنم و از همه‌شان لذت می‌برم. حتی آریان هم گوش می‌كنم و لذت می‌برم (خنده).
▪ نینف: به خاطر كارم، همه جور آهنگی گوش می‌دهم، اما علاقه‌ام كارهای سول است، كارهای آبا و بانی‌ام.
● دربارهٔ گروه‌هایی كه به سبك شما و به تقلید از شما ایجاد شده‌اند هم بگویید.
▪ علی: بك استریت بویز، یك گروه پسرانه بود. خیلی‌ها خواستند كار این گروه را تقلید كنند، اما موفق نشدند.
▪ سیامك: هر گروهی كه نوآوری داشته باشد،‌ موفق می‌شود.
● منظورتان این است كه گروه‌های شبیه شما نوآوری نداشتند و از شما تقلید می‌كردند؟
▪ برزو: دقیقا. نوع سازبندی و نوع ایستادن اعضای گروه.
▪ علی: دو خواننده،‌ گروه كر، ویولن،‌ گیتار.
▪ علیرضا: ممكن است یكی دو آهنگشان گرفته باشد، اما كلا همه می‌گفتند گروهی كه شبیه آریان است.
▪ علی: اتفاقا برای ما جالب است. چون می‌فهمیم كاری كرده‌ایم كه باعث شده بقیه تقلید كنند.
▪ علیرضا: در كنسرت فیه ما فیه، قطعه‌ای داشتند كه من حس كردم یك‌جور انتقاد بود از فضای موسیقی ایران. آهنگ‌ پرواز ما را برای این كه به ‌شنونده القا كند، نت‌های فالش می‌زد. این نشان می‌داد كه پرواز چقدر مؤثر بوده!
● آریان، یك زمانی سوگلی بازار موسیقی بود. بعد، بنیامین آمد و آریان به حاشیه رفت. این مسأله شما را اذیت نكرد؟
▪ علی: ماجرای بنیامین متفاوت است. تهیه‌كننده در جریان كنسرت ما، با زیان وحشتناكی مواجه شد. ما كه دچار شوك روحی شده بودیم، سازها را زمین گذاشتیم. در این فرصت، یك چیزی باید این ضرر مالی را جبران می‌كرد.
ظهور بنیامین، نه تنها به ضرر آریان نیست، بلكه باعث شد تهیه‌كننده آریان، ضررش را جبران كند، روحیه‌اش را بهتر كند و الان در مقطع فعلی،‌ قرار است آلبوم بنیامین با شركت «آوای نكیسا» بیرون بیاید و ترانهٔ شرقی، روی آریان زوم كرده است تا با انرژی بیشتری آلبوم آریان IV را به بازار بفرستیم.
● راحت‌ترین قسمت‌اش ساززدن بود!
پس از این‌كه رضا گلزار از دل آریان به سینما رفت و دیگر پشت‌سرش را نگاه نكرد، نوبت به سیامك خواهانی رسید كه با پیشنهاد داریوش مهرجویی در «سنتوری» بازی كند؛ نقش پسری كه گلشیفته فراهانی به سمت او می‌رود. او در فیلم، نقش یك ویولن‌زن را بازی می‌كند؛ دقیقا نقشی كه در آریان دارد.
● ماجرای بازی تو در سنتوری چگونه پیش آمد؟
برای كار به یك ویولونیست احتیاج داشتند كه بتواند به صورت زنده كار را اجرا كند. قرار نبود كه بازیگر فقط فیگور ویولن‌زدن را بگیرد. صدابرداری سر صحنه بود و باید ویولونیست همان‌جا قطعات را اجرا می‌كرد. با توجه به نقش، تیپ و قیافه هم برایشان مهم بود.
● چه كسی تو را معرفی كرد؟
از طرف آقای شریفی‌نیا تماس گرفتند. من رفتم تست گریم دادم. از من تست بازیگری هم گرفتند و مورد قبولشان واقع شد.
● قطعاتی كه اجرا كردی را خودت ساختی؟
بله، مثلا قطعه‌ای كه در مهمانی اجرا شد را همان‌جا سرصحنه ساختم، تمرین كردم و اجرا كردم.
● اولین كار سینمایی‌ات بود. چطور بود این تجربه؟
البته ما در چند كلیپ‌ بازی كرده بودیم و من به دوربین عادت داشتم. اما ، تجربه خیلی‌خیلی متفاوتی بود. به هر حال،‌ دیالوگ داشت. قاب‌های دوربین متفاوت بود. خیلی تجربه سنگین، اما خوبی بود.
این اولین تجربه برای من، بزرگ‌ترین تجربه‌ام بود. من دقت می‌كردم در این فیلم، همه عوامل،‌ شاگرد اول‌های رشته خودشان بودند. از بازیگران، كارگردان، نورپردازی و... تنها غیرحرفه‌ای‌كار، من بودم. خوشبختانه همین كار باعث شد كه من خیلی تلاش كنم تا كار خوب از آب درآید.
● نظر آن‌هایی كه دیده‌اند، چه بوده؟
برایشان جالب بوده. ولی نظر خودم مهم‌تر است. چون ممكن است من بعضی اشكالات بازی‌ام را ببینم كه شما نبینید. فكر می‌كنم آقای مهرجویی هم راضی بود.
● جایی بود در بخش نوازندگی و تخصص تو كه كسی در كارت دخالت كند.
در بخش نوازندگی كاملا آزاد بودم. راحت‌ترین قسمت بازی‌ام، همین بخش ساززدن بود. چون بارها و بارها این نقش را بازی كرده‌ام. آن‌ بخش سخت بود كه باید دیالوگ‌هایی را می‌گفتم كه در تمام زندگی‌ام نگفته بودم. نحوه دیالوگ گفتن و بازی‌ها هم سخت بود و هم جالب. اما حتی در بعضی موارد هم نظر می‌دادم كه بهتر است این‌جا، این كلمه را بگویم و جمله را عوض كنم. چون این‌جوری راحت‌تر بودم.
● بازی رو به روی گلشیفته و رادان سخت نبود.
چرا. سنگین بود. استرس هم داشتم. اما فقط در دقایق اول بازی.
● اولین صحنه‌ای كه بازی كردی، كدام بود؟
باید خانم گلشیفته را از كنسرت به منزل می‌رساندم. ساعت چهار صبح بود. زمستان هم بود. نقش مقابل اگر خوب بازی كند، شما هم مجبوری كه خوب بازی كنی. خود به خود سطح‌ بازی‌ات بالاتر می‌رود. برعكس‌اش هم هست.
هم بهرام رادان و هم گلشیفته، خیلی بازیگران خوبی هستند و همین هم روی بازی من تأثیر گذاشته بود و باعث شده بود من هم اكتیو و هیجانی بازی كنم.
● برای بازی در این فیلم با كسی مشورت كردی، مثلا با محمدرضا گلزار؟
برای پذیرفتن یا نپذیرفتن نقش با خیلی‌ها مشورت كردم. اما برای نوع بازی باید با یك سینماگر مشورت می‌كردم كه چند نفر از دوستانم بودند. اما آقای گلزار در دسترسم نبودند. ایشان تلفنشان را عوض كرده، من هم همین‌طور. خیلی وقت هم هست كه همدیگر را ندیده‌ایم. همه سرشان شلوغ است و این طبیعی است.
● رابطه‌ات با بهرام رادان در فیلم چگونه بود؟ در فیلم كه رقیب هم بودید!
بسیار خوب بود. از این تجربه خیلی راضی‌ام.
● اولین حضور سینمایی، احتمالا تجربیات عجیب و غریبی هم به همراه داشته؟
بله. در اولین برداشتی كه قرار بود بازی كنم، اتفاق جالبی افتاد. آقای شریفی‌نیا گفت با ماشین برو عقب تا جایی كه مشخص شده و هر وقت گفتند شروع، حركت كن. وقتی رفتم عقب، آقای شریفی‌نیا مشغول صحبت با یكی از عوامل بود و حواسش نبود كه من سرجایم هستم یا نه. بوق زدم. گفت: «ساكت. ساعت چهار صبح است. همه خواب‌اند.» خیلی در فضای اولین برداشت بودم و اصلا حواسم به ساعت نبود!

مجید رئوفی - مهدی امیرپور
مصاحبه: همشهری آنلاین