PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : نوروز باستانی یادگار ارجمند نیاکان ما



Renjer Babi
21-03-2007, 10:04
ساکنان گستره پهناور تمدن ايران زمين با برگزاري آئين هاي نوروز، بزرگترين و كهن ترين جشن ايراني را برگزار مي كنند.

نوروز باستانی یادگار ارجمند نیاکان ما اعتدال بهاری به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) از صفحه استوا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %B3%D8%AA%D9%88%D8%A7&action=edit)ی زمین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) می‌گذرد و به سمت شمال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) می‌رود. و یکی از دو اعتدال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 84&action=edit)ی است که در هر سال رخ می‌دهد.اعتدال بهاری آغاز بهار نجومی در نیم‌کره شمالی است. جشنی از لحظه اعتدال بهاری آغاز می شودکه درقلب ایرانیان از زمان های باستان به نوروز معروف بوده است.
نوروز مهمترین جشن ایرانیان است که پس از طی قرن ها و با گذر از طوفان رویداد ها به نشانه ی ملیت و افتخار ایرانی به تمدن باستانی خود بدل گشته است . در باره نوروز و اشتراک آن با نخستین روز بهار در علم و اسطوره و افسانه نظرات متفاوتی وجود دارد اما وجه اشتراک همه ی آن ها جمشید است .در اسطوره ها آمده است: نام اصلی جمشید ، جم بود ، ((جم شاه)) در نخستین روز بهار بر تخت جواهر نشان خود نشسته بود . آفتاب بهاری بر جواهرات تخت و تاج او تابید و اشعه های فراوان از آن بازتابید . مردمی که به تماشای شاه ایستاده بودند ، با دیدن نوری که از جواهرات شاه برمی تابید فریاد برآوردند ((شید )) (یعنی درخشان - خورشید ) و این چنین شد که شید به نام شاه پیوست و او جمشید شد .[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


جهان انجمن شد بر تخت اوي از آن بر شده فره بخت اوي

به جمشيد بر گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند

سر سال نو هرمز فرودين بر آسوده از رنج تن، دل ز کين

به نوروز نو شاه گيتي فروز بر آن تخت بنشست فيروزروز

بزرگان به شادي بياراستند مي و رود و رامشگران خواستند (فردوسی )

حکیم عمر خیامستاره شناس و ریاضی دان بزرگ ایرانی در قرن پنجممي نويسد كه جمشيد به مناسبت باز آمدن خورشيد به برج “حمل” نوروز را جشن گرفت: «سبب نهادن نوروز آن بود كه آفتاب را دو دور بود، يكي آن كه هر سيصد و شصت و پنج شبانه روز و ربعي از شبانه روز به اول دقيقة حمل باز مي آمد و به همان روز كه رفته بود بدين دقيقه نتواند از آمدن، چه هر سال از مدت همي كم شود. چون جمشيد آن روز دريافت (آن را) نوروز نام نهاد و جشن و آيين آورد و پس از آن پادشاهان و ديگر مردمان بدو اقتدا كردند.»

محمد بن جرير طبري نوروز را سر آغاز دادگري جمشيد دانسته : جمشيد علما را فرمود که آن روز که من بـنـشـسـتم به مظالم، شما نزد مي باشيد تا هر چه در او داد و عدل باشد بنمايـيـد، تا من آن کنم. و آن روز که به مظالم نشـسـت روز هرمز بود از ماه فروردين. پس آن روز رسم کردند.

ابوريحان بـيـروني پرواز کردن جمشيد را آغاز جشن نوروز مي داند : چون جمشيد براي خود گردونه بساخت، در اين روز بر آن سوار شد، و جن و شياطين او را در هوا حمل کردند و به يک روز از کوه دماوند به بابل آمد و مردم براي ديـدن اين امر به شگفت شدند و اين روز را عيد گرفته و براي يادبود آن روز تاب مي نـشـيـنـند و تاب مي خورند.

ابوریحان نقل کرده است که نخستين روز از فروردین ماه را از اين جهت نوروز نام نهادند زيرا پيشاني سال نوست و به اعتقاد پارسيان نخستين روزي است از گشتن زمان. در اين روز خوشبختي را براي ساكنان زمين توزيع مي كنند و از اين رو ايرانيان آن را روز اميد مي خوانند.
بیرونی می گوید : مي گويند فرخنده ترين ساعات نوروز ساعت اي متعلق به خورشيد است و بامداد اين روز سپيده دم تا حدود امكان به افق نزديك است و با نگاه كردن به سپيده دم مردم بدان تبرك مي جويند زيرا كه نام آن روز اورمزد است و آن نام خدا، آفريدگار، سازنده و پرورنده جهان و مردم است او كه همت و احساسش قابل توصيف نيست .
ابرویحان بیرونی در کتاب های آثار الباقیه و التفهیم در باره نوروز می نویسد :
خداي گياهان در اين روز زنده مي شود. گويند در بامداد نوروز بر كوه بوشيخ شخصي خاموش كه دسته اي از گياهان خوشبو در ديت دارد ساعتي آشكار مي شود و بعد تا سال ديگر همان زمان ناپديد مي گردد.

در نوروز ساعتي است كه در آن سپهر پيروز روان ها را براي ايجاد آفرينش به جنبش در آورد. اين روز كه روز خرداد است نوروز بزرگ نام دارد و در ميان ايرانيان جشني با اهميت است. گويند كه خدا در اين روز آفرينش همه آفريدگار را به پايان رسانيد. در اين روز او ستره مشتري را آفريد و فرخنده ترين ساعات متعلق به مشتري است. اما آخرين عمل آفرينش اورمزد اعتقاد زردشتيان، آفرينش انسان است و اگر آفرينش ستاره مشتري بعدا" بدان اضافه شده بدين دليل است كه ستاره مشتري هم نام اورمزد است. در نوروز بزرگ ( يا روز خرداد ماه فروردين ) است كه طبق متون پهلوي بيشتر رويدادهاي مهم جهان در گذشته و آينده در اين روز اتفاق افتد ، از جمله : تولد زردشت، گسترش دين، پيام اومزد به زردشت، پذيرش گشتاسپ دين زردشت، تولد و عروج كيخسرو، روزي كه سام نريمان اژي دهاك را بكشد و چندي به عنوان پادشاه هفت كشور بر تخت نشيند و چون كيخسرو ظهور كند آن را بدو واگذار كند، و در آن مدت سوشيانس موبد موبدان او گردد پس تن گشتاسپ شاه زنده گردد و كيخسرو و فرمانروايي را بدو واگذر كند و سوشيانش مقام خود را به پدرش زردشت دهد. در اين روز است كه اورمزد خدا رستاخيز تن پسين كند و جهان از مرگ و رنج و بدي برهد و اهرمن سركوب گردد.

به نوشته گرديزي، جمشيد جشن نوروز را به شکرانهً اين که خداوند " گرما و سرما و بيماري و مرگ را از مردمان گرفت و سيصد سال بر اين جمله بود " برگزار کرد و هم در اين روز بود که " جمشيد بر گوساله اي نشست و به سوي جنوب رفت به حرب ديوان و سياهان و با ايشان حرب کرد و همه را مقهور کرد. "
نوروز امسال نیز باشکوه چون سالیان گذشته می آید و سال نو در ساعت 37 : 36 : 3 چهارشنبه آغاز می شود تا ما بار دیگر به همت و علم و خرد نیاکان خود پی ببریم و آن را پاس بداریم .




parssky.com

behnam karami
30-03-2007, 11:05
نجوم و نوروز
همگي ما سال را با تقويم ثبت مي كنيم. همه به تقويم احتياج دارند و از روي آن مي توانند اوقات خود را تنظيم كنند. بعلاوه ما نياز داريم ماهها را با فصول چهارگانه تطبيق دهيم. عدم تطبيق تقويم با نظم فصول، يكي از مهمترين مسائل مردمان گذشته بود. امروزه با رصد ستارگان مي دانيم كه يكسال شامل تعداد صحيحي از روزها نيست. زمين با يكبار گردش به دور خود 4/1,365 بار به دور محور خود مي چرخد. اين مدت را سال خورشيدي مي نامند كه سال معمولي روزمره ي زندگي ماست.

نزد بسياري از مردم، دوازده صورت فلكي از شهرت بسيار برخوردارند كه در نواري محيط بر منظومه ي شمسي قرار دارند و مسير ظاهري خورشيد در طي يكسال از بين آنها مي گذرد. اين دوازده صورت فلكي به ترتيب عبارتند از:

حمل(فروردين)-ثور(ارديبهشت)-جوزا(خرداد)-سرطان(تير)-اسد(مرداد)-سنبله(شهريور)-

ميزان(مهر)-عقرب(آبان)-قوس(آذر)-جدي(دي)-دلو(بهمن)-حوت(اسفند)

كه به هر يك از اين صور فلكي در اصطلاح يك برج اطلاق مي شود.

به آغاز بهار اعتدال بهاري مي گويند؛ به اين معنا كه حين تقاطع مداري كه ظاهراً خورشيد در آسمان مي پيمايد با استواي سماوي در دو نقطه، طول شب و روز در تمام نقاط زمين با هم برابر مي شود. اين تقاطع سالي دو مرتبه رخ مي دهد و به نقاط حاصل از اين برخورد در اصطلاح نقاط اعتدالين گفته مي شود. خورشيد هر سال در اول فروردين و اول مهر در اين مقاط است كه فاصله اين دو اعتدال شش ماه است. از زمان باستان در ايران جشن نوروز در بين جشنهاي ملي جلوه ي ويژه اي داشته است، زيرا شروع سال نو را گزارش مي دهد و نوروز از ماه فروردين آغاز مي گردد.

ايرانيان از هر دين و مذهبي كه باشند از پنج روز مانده به نوروز كه به نام پنجه ناميده مي شود به خانه تكاني مي پردازند و تدارك مي بينند.

نسبت هفت سين بنابر باور آشوزرتشت اهورامزدا داراي شش صفت بارز يا شش فروزه مي باشدكه چنانچه هر انساني با تمرين و ممارست اين شش صفت را فرا گيرد مي تواند به خدا برسد كه امشاسپندان(مقدسين بي مرگ) ناميده مي شوند. همه ي ايرانيان در سر سفره ي نوروزي خود، از نماد خدا و اين شش امشاسپندان مي گذرند. در خورده اوستا در نماز همازوردهمان مي خوانيم كه نماد خدا در سر سفره ي هفت سين كتاب آسماني(مسلمانان قرآن مجيد-زرتشتيان گاتاها-عيسويان انجيل و يهوديان تورات) مي باشد.

پارچه سفيدي را پهن كرده و هفت سين را بر روي آن مي چيدند كه تخم مرغ و شير نماد فرشته ي بهمن بوده است. آتش نماد ارديبهشت يا راستي بوده كه بصورت روشن كردن شمع و چراغ و غيره بر سر سفره نور مي بخشيد. سكه و ظروف فلزي نماد شهريور (كه به معناي تسلط بر نفس خويش مي باشد) بوده است. آب و ماهي نمادي از فرشته ي خورداد (كه خورشيد در آن ماه قويتر مي شود) بوده و گذاردن گلها و گياهان مختلف از امشاسپند امرداد و جاودانگي سخن مي راند. خاك گلدان نماد باروري و از آنِ فرشته سپندارمزد كه موكّل زمين است مي باشد؛ بنابراين در بين آنها هفت سين يا هفت شين يا هفت چين هم مطرح نبوده است بلكه از نماد اين هفت امشاسپندان چيزهايي را بر سر سفره مي گذاردند كه بعد از اسلام به صورت هفت سين درآمده است.

همچنين ايرانيان در ماه فروردين يادگذشتگان خود را گرامي مي دارند چرا كه مي دانند از وجود و خلاقيتها و ذخاير مادي و معنوي آنهاست كه ما امروزه بهتر از پدرانمان زندگي مي كنيم.

با شروع هر سال دگرگوني در آسمان و زمين رخ مي دهد كه عالم را از يك خواب زمستاني بيدار مي كند و نمادي روشن از معاد مي باشد و هر ساله با تكرار آن، اين مطلب را يادآور مي شود و با تأملي عميق در علوم مختلف به خصوص نجوم، انسان شگفتيها و نظم و عظمتي را در كيهان مي بيند كه بسيار حيرت آور و تحسين بر انگيز است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مرتضی nvcd
16-03-2008, 03:09
نوروز و تحويل سال

اين زمان دقيق كه حتي با دقت‌هاي كمتر از ثانيه هم محاسبه ميشود از كجا ميآيد؟ روي كره آسمان (براي سادگي آسمان را كره‌اي فرض ميكنيم كه ستاره‌ها، خورشيد و سيارات روي آن قراردارند)، مشابه زمين خط‌هايي مثل طول و عرض جغرافيايي در نظر ميگيريم.

امتداد استواي زمين در كره آسمان، استواي سماوي را ميسازد، خطوط ميل موازي استواي سماوياند و امتداد محور زمين به قطب‌هاي آسمان ميرسد، قطب شمال آسمان بالاي قطب شمال زمين و قطب جنوب آسمان بالاي قطب جنوب زمين است. اگر دو قطب شمال و جنوب زمين را به هم وصل كنيم، خطي به‌دست ميآيد كه به آن محور گردش زمين ميگوييم. امتداد محور زمين كره فرضي آسمان را در دو نقطه قطع ميكند كه به آنها قطب‌هاي آسمان ميگوييم. اگر درست در نقطه قطب شمال زمين باشيد، قطب شمال آسمان دقيقا بالاي سر شماست و قطب جنوب آسمان زير پايتان.

خطوطي را موازي خط‌هاي عرض جغرافيايي زمين در آسمان رسم ميكنيم، به اين خط‌ها ميل ميگوييم. دايره‌اي را كه از تقاطع صفحه استواي زمين با كره آسمان تشكيل ميشود، استواي آسمان (استواي سماوي) ميناميم. استواي سماوي دقيقا بالاي استواي زمين قرار دارد، اگر در استواي زمين باشيد، استواي سماوي در آسمان شما نيم‌دايره‌اي است كه شرق را به غرب وصل ميكند و دقيقا از بالاي سرتان ميگذرد. و اگر در قطب‌هاي زمين باشيد استواي سماوي دايره افق شما خواهد بود.

همه ما ميبينيم كه خورشيد هر روز از شرق طلوع ميكند، مسيري را در آسمان ميپيمايد و در افق مغرب به پشت زمين ميرود و به خوبي ميدانيم كه اين حركت ظاهري خورشيد در اثر حركت وضعي زمين (گردش زمين به دور خودش در هر شبانه‌روز) پديد ميآيد. اما خورشيد حركت ديگري هم در آسمان دارد. اگر خورشيد آن‌چنان كم‌نور بود كه ديگر ستاره‌ها هم در كنارش ديده‌ميشدند، ميتوانستيم يك آزمايش جالب ترتيب دهيم. ما هر روز موقعيت خورشيد را در آسمان با در كنار ستاره‌ها ثبت ميكرديم و ميديديم كه خورشيد در زمينه ستاره‌هاي ثابت هر روز كمي به سمت غرب حركت ميكند. اين حركت خورشيد تصوير حركت انتقالي (گردش زمين به دور خورشيد) زمين است. در آزمايش ما خورشيد تقريبا 24/365 روز بعد دوباره به محل اولش در زمينه ستاره‌ها باز ميگردد. اين مدت را كه دقيقا برابر مدت زمان گردش زمين به دور خورشيد است، يك سال ميناميم.

وقتي كه هر روز محل خورشيد را زمينه ستاره‌ها ثبت كنيم، خطي به دست ميآوريم كه مسير حركت سالانه خورشيد در آسمان است. به اين مسير دايره‌البروج ميگوييم. در حقيقت دايره‌البروج تصوير صفحه مداري زمين روي كره آسمان است. از ديد ما روي زمين مسير حركت سالانه خورشيد در آسمان (دايره‌البروج) همواره ثابت است و از صورت‌هاي فلكي خاصي ميگذرد كه در نجوم قديم و طالع‌بيني به آنها برج ميگويند. وقتي كه ميگويند خورشيد در برج سنبله است، يعني خورشيد در صورت فلكي سنبله قراردارد.

به مسير حركت سالانه خورشيد در آسمان دايره‌البروج ميگوييم. دايره‌البروج با استواي سماوي زاويه 5/23 درجه ميسازد و در دو نقطه آن را قطع ميكند. به نقطه‌اي كه در آن خورشيد از جنوب استواي سماوي به شمال آن ميآيد، نقطه اعتدال بهاري ميگوييم. خورشيد در لحظه تحويل سال در نقطه اعتدال بهاري است.

دايره‌البروج با استواي سماوي موازي نيست و با آن زاويه 5/23 درجه ميسازد و در دو نقطه آن را قطع ميكند. اين يعني خورشيد در مسير سالانه‌اش گاه بالاتر و گاه پايين‌تر از استواي آسمان است. به همين دليل است كه از ديد ما كه در نيمكره شمالي زمين هستيم، خورشيد در تابستان ارتفاع بيشتري از افق ميگيرد و مستقيم به زمين ميتابد و روزهاي تابستان طولانيترند؛ چون خورشيد در تابستان بالا (شمال) استواي سماوي است.

وقتي كه خورشيد در يكي از دو نقطه‌اي است كه دايره‌البروج استواي سماوي را قطع ميكند، دقيقا عمود بر استواي زمين ميتابد. در اين زمان طول شب و روز در تمام نقاط زمين برابر است. به اين نقاط نقاط اعتدال و به اين زمان زمان اعتدال ميگوييم. اعتدال بهاري در ابتداي بهار رخ ميدهد و اعتدال پاييزي در ابتداي پاييز. در اعتدال بهاري خورشيد از جنوب (پايين) استواي سماوي به شمال آن ميآيد و پس از آن طول روزها براي ساكنان نيم‌كره شمالي زمين بيشتر خواهدشد.

لحظه تحويل سال شمسي زماني است كه خورشيد به نقطه اعتدال بهاري ميرسد. ايده و كار روي چنين تقويم دقيق و جالبي از شاهكارهاي ايرانيان بوده‌است و تقويم شمسي ميراث با ارزشي است كه به ما رسيده‌است.

اين نقشه محل خورشيد را در اين لحظه روي دايره‌البروج در نزديكي نقطه اعتدال بهاري نشان ميدهد. خط سياه دايره‌البروج، مسير حركت خورشيد، است. خط آبي افقي نمايان‌گر استواي آسمان و خط آبي عمودي نصف‌النهار مبدأ آسمان است. نقطه اعتدال بهاري محل تقاطع اين سه خط است. خورشيد در لحظه تحويل سال در اين نقطه قرارميگيرد.


منبع :[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مرتضی nvcd
20-03-2008, 06:49
در این مقاله با چگونگی محاسبه‌ی تقریبی لحظه‌ی تحویل سال آشنا می‌شوید. نجوم ضمن تبریک سال نو و نوروز باستانی، سال خوشی را برای شما آرزومند است. از سال آینده با چهره‌ای جدید و ساختاری متفاوت منتظر ما باشید.
نوروز و جشن آیینی ما ایرانیان قدمتی چند هزار ساله دارد. كسی نمی‌تواند لحظه‌ی زیبای تحویل سال را در هر بعدی اعم از نجومی، عرفانی و ... از یاد ببرد. همه چیز دگرگون می‌شود و این دگرگونی گویی كل زمین و زمان را در بر می‌گیرد. لذا این لحظه‌ی ارزشمند از باستان تاكنون مورد توجه بوده است.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (javascript:void(0))
موقعیت خورشید در لحظه‌ی تحویل سال نو

تقویم یكی از مظاهر فرهنگی ملت‌های جهان است و به خود می‌بالیم كه وارث دقیق‌ترین تقویم دنیا هستیم. تقویم هجری شمسی مانند دیگر تقویم‌های موجود در دنیا نیست كه با تغییر روز، سال جدید در آن آغاز شود، بلكه در یك لحظه به نام تحویل سال یا رسیدن خورشید به نقطه‌ی اعتدال بهاری است كه آغاز می‌گردد. فرقی ندارد كه در چه نقطه‌ای از زمین باشید زیرا این لحظه برای همه كاملاً یكسان است. این برتری برازنده‌ی تقویم ما ایرانیان است.
حال بد نیست بدانیم چگونه می‌توانیم با روش‌های ساده آن هم به طور نسبتاً دقیق این لحظه را محاسبه كنیم.
یكی از سامانه‌های معروف مختصات سماوی، مختصات دایرة‌البروجی است. این سامانه حاصل چرخش ظاهری خورشید به دور زمین در طی یك‌سال شمسی است. در واقع در این سامانه مختصات عرضی اجرام سماوی به عرض دایرة‌الروجی و مختصات طولی به طول دایرة‌البروجی مشهور است. خورشید نیز در چرخش ظاهری خود به دلیل قرار‌گیری بر روی دایرة‌البروج عرض صفر درجه دارد و طول آن نیز بر اساس میزان جركت آن در طی ایام سال قابل محاسبه است. لحظه‌ی تحویل سال از برخورد دو صفحه‌ی حركت وضعی و انتقالی زمین به وجود می‌آید. حال كافی است تا مختصات ظاهری خورشید را با استفاده از تقویم‌های نجومی یا نرم‌افزارهای دقیق در اختیار داشته باشید و با فرمول‌های نجومی آن را به مختصات واقعی اصلاح كنید.
این مختصات اصلاح شده با در نظر گرفتن پارامتر دلتا T و لحاظ ۳.۵+ ساعت به گرینویچ برای ساعت صفر چهار روز ۱۹، ۲۰ ، ۲۱ و ۲۲ مارس ۲۰۰۸ به شرح زیر است.



تاریخ

طول دایرة‌البروجی

ساعت صفر 19 مارس 2008

358.6213889 درجه

ساعت صفر 20 مارس 2008

359.6150000 درجه

ساعت صفر 21 مارس 2008

000.6080556 درجه

ساعت صفر 22 مارس 2008

001.6005556 درجه


همان‌طور كه مشخص است طول دایرة‌البروجی خورشید بین ساعت صفرِ ۲۰ و ۲۱ مارس ۲۰۰۸، صفر می‌شود. پس لحظه‌ی تحویل سال ۱۳۸۷ بین این دو تاریخ است.
حال باید تغییرات جابه‌جایی خورشید طی ساعت صفر ۱۹ مارس تا ساعت صفر ۲۰ مارس ۲۰۰۸ بررسی كنیم.
درجه ۰.۹۹۳۰۵۵۶=۳۵۹.۶۱۵-۰۰۰.۶۰۸۰۶+۳۶۰
سپس باید آن مقدار از حركت خورشید را بر روی دایرة‌الروج از ساعت صفر ۲۰ مارس تا زمانی‌كه طول دایرة‌البروجی صفر (لحظه‌ی تحویل سال) می‌شود را محاسبه كنیم.
درجه ۰.۳۸۵=۳۵۹.۶۱۵-۳۶۰
حال برای محاسبه‌ی لحظه‌ی تحویل سال ۱۳۸۷ یك تناسب ساده می‌بیندیم. در واقع خورشید طی ۲۴ ساعت از ساعت صفر ۲۰ مارس تا ساعت صفر ۲۱ مارس ۲۰۰۸ مقدار ۰.۹۹۳۰۶ درجه بر روی دایرة‌البروج جابه‌جا شده است. پس مقدار ۰.۳۸۵ درجه را در طی چه مقدار زمانی جابه‌جا خواهد شد؟

ساعت ۹.۳۰۴۶۱۱=۰.۹۹۳۰۵۵۶÷(۲۴×۰.۳۸ )
بعد از تبدیل به دقیقه و ثانیه لحظه‌ی تحویل سال ۱۳۸۷ با دقتی قابل قبول ساعت ۰۹:۱۸:۱۷ خواهد شد كه یك ثانیه به دلیل خطای گرد كردن از آن كسر شده است. نرم‌افزارهای قدرتمند محاسباتی مانند Micca و Accurate Times ۵ هر دو، لحظه‌ی تحویل سال ۱۳۸۷را ۰۹:۱۸:۱۸ محاسبه كرده‌اند. حال آن‌كه شورای تقویم این لحظه را ساعت ۰۹:۱۸:۱۹ اعلام نموده است كه به نظر می‌رسد این ۱ ثانیه اختلاف به دلیل تفاوتی اندك در دقت محاسبات طول دایرة‌البروجی خورشید است.
اما این ساعت برابر با چه تاریخی از تقویم شمسی است؟
برای پاسخ به این سوال لازم است كه ما با قاعده‌ی نوروز تحویلی نیز آشنا شویم. بر اساس این قاعده اگر لحظه‌ی تحویل سال بین ساعت ۰۰ تا لحظه‌ی ظهر حقیقی (لحظه‌ای كه خورشید از نصف‌النهار ناظر عبور می‌كند كه برای ایران نصف‌النهار ۳.۵+ از گرینویچ یعنی طول ۵۲.۵ درجه شرقی محاسبه می‌شود) باشد همان روز را به عنوان آغاز سال (یا ۱ فروردین) در نظر می‌گیرند. حال اگر لحظه‌ی تحویل سال منطبق بر لحظه‌ی ظهر حقیقی و یا بین لحظه‌ی ظهر حقیقی و ساعت صفر باشد، فردای آن روز را به عنوان آغاز سال جدید (یا ۱ فروردین) در نظر می‌گیرند. در این حالت لحظه‌ تحویل سال ۲۹یا ۳۰ اسفند واقع می‌شود.
همان‌طور كه می‌دانید طول سال شمسی كسر دقیقی از ۳۶۵ روز نیست و تقریباً ۶ ساعت در هر سال اضافی دارد. لذا با جمع این كسور در طی ۴ و گاهی مواقع ۵ سال، یك روز به انتهای سال چهارم یا پنجم اضافه می‌شود كه در این صورت آن سال كبیسه خواهد شد. به همین دلیل با به وجود آوردن چنین قاعده‌ای از حركت تحویل سال در تقویم هجری شمسی جلوگیری می‌كنند. و با هر بار گذر لحظه‌ی تحویل سال از لحظه‌ی ظهر حقیقی یك روز به عنوان كبیسه اضافه خواهد شد. برای مثال تحویل سال ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۱۳:۳۹ و لحظه‌ی ظهر حقیقی ۱۲:۰۷:۲۸ است كه همان‌طور كه مشخص است لحظه‌ی تحویل سال از لحظه‌ی ظهر حقیقی عبور كرده است و لذا سال ۱۳۸۷ یك سال كبیسه خواهد بود.
پس با این توضیحات لحظه‌ی تحویل سال ۱۳۸۷ كه ساعت ۰۹:۱۸:۱۹ و لحظه‌ی ظهر حقیقی برای نصف‌النهار رسمی ایران ۱۲:۰۷:۲۵ است لذا بر اساس قاعده‌ی نوروز تحویلی ۲۰ مارس ۲۰۰۸ برابر با ۱ فروردین ۱۳۸۷ خواهد بود و سال ۱۳۸۶ نیز یك سال عادی است.
منابع:
نرم‌افزار Accurate Times ۵.۱۱
تقویم هجری شمسی نوشته‌ی ایرج ملك‌پور

nojum .ir