PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : موسيقى درمانى



Asalbanoo
20-03-2007, 12:54
زمانى موسيقى در دست طبيبان وسيله‌اى براى تسخير امراض و اشباح مزاحم و خروج آنها، با حرکات و آواهاى موزون بود. روزگارى ديگر در انديشهٔ يونانيان براى تنظيم هارمونى عناصر بدن بکار مى‌رفت.
موسيقى درمانى عبارت است از راه و روش استفاده از موسيقى براى ايجاد آرامش، خوشي، سلامت و توانايى فردى و اجتماعي.
موسيقى‌ درمان‌ها در قالب يک تيم درمانى عمل مى‌کنند که تشکيل يافته از پزشکان، روانپزشکان، مددکاران اجتماعي، فيزيوتراپيست‌ها و مربيان.
فعاليت‌هاى موزيکى مورد استفاده در جريان درمان شامل آواز خواندن، نواختن ساز، گوش دادن به موسيقي، تصنيف و ساختن آهنگ، حرکت با موسيقى و ... مى‌باشد. موسيقى درمانى بيماران را از همهٔ سنين تحت درمان قرار مى‌دهد.

Asalbanoo
20-03-2007, 12:56
از آغاز تاريخ بشر، از موسيقى براى شفا بهره برده مى‌شد. شمن‌ها در فرهنگ ابتدايى آفريقا طبيب و روحانى قبيله و ربهر موسيقى بودند و از موسيقى در خروج امراض از بدن بيماران استفاده مى‌کردند.
سرخپوستان امريکا نيز براى شفاى مريضان خود از آوازهاى مخصوصى استفاده مى‌کردند که بوسيله طبيبان اجرا مى‌شد.
در مناطق امريکاى شمالى و جنوبي، آفريقا و آسيا، ريتم طبل‌ها در مراسم شفابخشى توسط جادوگران و درمانگران بکار مى‌رفت. موزيک‌شناسان و انسان‌شناسان دريافته‌اند که هنوز در فرهنگ‌هاى بدوي، موسيقى همراه با مراسم شفابخش مورد استفاده قرار مى‌گيرد.
در فرهنگ باستانى مصر و بين‌النهرين موسيقى و شفا با معبد و مراسم مذهبى گره خورده بود. چينى‌ها و تمدن‌هاى هند و موسيقى را شفابخش مى‌دانستند.
بنابراين در تمدن‌هاى اوليه و کهن از مراسم مذهبى در مسائل طبى و سلامت روانى و خوشى استفاد مى‌شده است.
در يونان قديم رابطهٔ نزديکى بين شفا و موسيقى وجود داشت. يونانيان معتقد بودند که موسيقى با قدرت‌ روحى و اخلاقى خود مى‌تواند هارمونى و نظم و در نتيجه سلامتى را به فرد بازگرداند؛ زيرا امراض نتيجه عدم هارمونى در وجود فرد است.
رومى‌ها نيز به قدرت شفادهى موسيقى اعتقاد داشتند و حتى معتقد بودند موسيقى بى‌خوابى و نيز جنون را درمان مى‌کند.
در قرون وسطي، بوتيوس مرجع با نفوذ موسيقي، به تأثير فراوان موسيقى بر شخصيت و اخلاق و امور معنوى در فرد تأکيد داشت. او که موسيقى را جزء رياضيات مى‌دانست، نشان مى‌داد که چطور نظم و هارمونى اصوات بر روح و جسم بشر تسلط دارد. در قرون وسطى موسيقى در خدمت دين بود و مرض بعنوان تنبيهى براى گناه محسوب مى‌شد. در نتيجه دين و موسيقى مذهبى بخش مهمى از درمان را تشکيل مى‌دادند.
در دورهٔ رنسانس دو گروه موزيسين‌ها و پزشکان با نظر انداختن به دوران کلاسيک يونان از آن الهام گرفتند؛ و اين عقيده که سلامتى ناشى از هارمونى عناصر و ناخوشى از عدم هارمونى است. در دورۀ رنسانس رواج يافت. تئوريسين‌هاى پزشکى نظريهٔ چهار خلط بدن (يعنى صفرا، سودا، بلغم، خون) همراه با مزاج‌هاى مترادف با آنها را مطرح کردند. نظريه‌اى که توسط يک جهان‌شناس مطرح شد، دنيا را متشکل از چهار عنصر خاک، آب، باد و آتش دانست و در نتيجه تئوريسين‌هاى موسيقى چهار حالت موسيقى (باس، تنور، آلتو، سوپرانو) را با عناصر کيهانى تطبيق دادند. زمانى سلامتى و هارمونى در موسيقى و بدن به دست مى‌آمد که بين اين چهار عنصر موازنه برقرار شود.
در دوران رنسانس استفاده از موسيقى بعنوان دارويى براى پيشگيرى و درمان پذيرفته شده بود. در دوران باروک از قرن هفدهم تا نيمهٔ قرن هيجدهم ميلادي، اعتقاد به قدرت و تأثير موسيقى بر عواطف، شخصيت، اميال، ذهن و جسم بوسيله تئوريسين‌هاى موسيقى آلمان تدوين شد. در اين دوره موسيقى به عنوان يک امداد پزشکى براى خانواده‌هاى سلطنتى مورد توجه بود.
در اواخر قرن هيجدهم هنوز اين رابطه بين موسيقى و طب عليرغم انتقادهاى موجود برقرار بود. در طول قرن نوزدهم استفاده از موسيقى در آموزشگاه‌ها و برنامه‌هاى آموزشى نابينايان و ناشنوايان امريکا افزايش يافت. از اواخر قرن ۱۹ استفاده از موسيقى براى درمان بيماران روانى افزايش يافت؛ با آنکه موسيقى در طى قرون ۱۹ در درمان‌هاى پزشکى استفاده مى‌شد، حوزهٔ فعاليت‌هاى موسيقى و طب از هم جدا شده و هر کدام فعاليت خود را داشت. بنظر مى‌رسد که در اين قرن از موسيقى براى درمان در موارد مشخص کمتر استفاده مى‌شد.
در آغاز قرن بيستم، رابطه سنتى بين موسيقى و طب فراموش مى‌شد ولى تحقيقات علمى در مورد منافع موسيقى درمانى صورت مى‌گرفت.
حمايت سازمان‌ها در استفاده از موسيقى موجب توسعه آن در قرن بيستم شد و تحقيقات پيرامونت تأثير موسيقى در پزشکى و روان‌پزشکى افزايش يافت.
با اختراع ضبط صوت جاذبهٔ استفاده از موسيقى افزايش يافت.
در سال‌هاى اخير در امريکا از موسيقى بعنوان داروى پيشگيرى و تقويت‌کنندهٔ سلامت و شخصيت استفاده مى‌شود و بنظر مى‌رسد که موسيقى باعث تجديد حيات مى‌گردد. و مؤسسات و انجمن‌هاى متعددى در اين زمينه به فعاليت مشغولند.
بعد از امريکا، انگلستان پيشرفت وسيعى در موسيقى درمانى داشته است.

Asalbanoo
20-03-2007, 12:59
در ايران پيش از اسلام جنبه‌هايى از کاربردهاى درمان و پالايشگرى روانى با موسيقى در معابد زرتشتى بطور پراکنده و اندک نقل شده است. اسناد و مدارک مربوط به اين موضوع، در پى حملات اقوام مهاجم از بين رفته است. موسيقى در ايران باستان در خدمت تلقينات دينى و اشارات مذهبى بوده است. بعد از اسلام عمده فعاليت‌هاى موسيقايى نوشتارى و نظرى شد و به دليل ممنوعيت‌هاى مذهبي، موسيقى و زمينه‌هاى درمانى آن رشد چندانى نکرد.
اما از آثار دانشمندان ايران بعد از اسلام توجه عميق آنها را به موسيقى مى‌توان فهميد. برجسته‌ترين اين موسيقى‌دانان ابوعلى‌سيناست. ابن‌سينا تحت تأثير تعليمات که از کتاب‌هاى دانشمندان يونان قديم گرفته بود، نقش وزن و ضرب در جهان هستى را بخوبى دريافته بود و دانسته‌هايش را در مورد بيمارانش محک مى‌زد. ابن‌سينا در رسالهٔ کوچک ولى بسيار مهم ”علم‌النبض“ که در سال ۱۳۱۷ بکوشش مرحوم ”علامه سيد محمد مشکوة“ بچاپ رسيد، در فصلى جداگانه به اين موضوع پرداخته است.
با توجه به آنچه در رساله‌هاى قديم موسيقى مى‌بينيم، در هر رساله معمولاً فصلى به تأثير الحان در نفوس اختصاص داده شده و نشان مى‌دهد که در اکثر ادوار تاريخ ايران موسيقى بعنوان يکى از وسايل مهم در درمان بيمارى‌ها نقش داشته و آن را نيز بعنوان عاملى براى حفظ صحت روحى و روانى بکار مى‌برده‌اند.
رسالهٔ بهجت‌الروح از صفى‌الدين ارموى اشاراتى به اين کاربردها دارد. مطالب مشابهى نيز در رسالات نويسندگان ديگر بچشم مى‌خورد که نشان‌دهندهٔ مبانى علمى ثابت و آشکارى بوده است.
آنچه در رسائل اخوان‌الصفا، قابوس‌نامهٔ کيکاوس بن قابوس بن وشمگير، نوشته‌هاى صفى‌الدين ارموي، رسالهٔ کنز‌التحف و نقلى از عبدالقادر مراغه‌اى دربارهٔ طبايع و تناسب آواز و صداى ساز با هر طبع، آمده است، همگى آنها آواز تيز و نواختن زير را براى مزاج گرم و صفراوى توصيه کرده و يا آواز غليظ و سرد و نواختن سيم‌هاى بم را براى مزاج سرد و سودايى توصيه کرده‌اند و گوشه‌ها و نغمه‌ها را برحسب مزاج‌ها و طبع‌ها طبقه‌بندى کرده‌اند.
در فرهنگ يونان و ايران، موسيقى آهنگ افلاک آسمانى است. هر نغمه‌اى که بشر کشف مى‌کند و آن را به نوا مى‌آورد، انعکاسى از طنين نغمه‌هاى کرات و کواکب و در نهايت بانگ و پرتوى از ذات خداوندى است.
نوشته‌ها و مطالبى که قدما مطرح کردند، تأثير مايه‌ها و مقام‌هاى موسيقى را بر بيمارى‌هاى جسمى و امراض نشان مى‌دهد. آنها مقامى را براى رفع مرض مفيد و اوقاتى را براى نواختن و خواندن آواز بر بالين بيماران مناسب مى‌دانستند.
در روش‌هاى قومي، نوعى موسيقى درمانى وجود دارد که در ايران از قرن‌ها پيش وجود داشته و هنوز بقايايى از آن در بعضى نقاط بخصوص سواحل جنوبى رواج دارد. اين مراسم موسيقايى متأثير از فرهنگ آفريقايى است و نوع تأثيرگذارى از طريق القاء پيام و انتقال باور از طريق ايجاد هيجان و احساسات موسيقى است که با نيروى از کار، تلقين و هيجان موسيقي، شياطين و ارواح خبيث و مزاحم را از بدن دور کرده و سلامت را باز مى‌گرداند. بطور مثال در سواحل جنوبى و نيز در بلوچستان بيمارانى که گواتى يا اهل هوا هستند، برحسب جنس و مسلمان يا کافر بودن، نوع مرض آنها مشخص مى‌شود و طى مراسمى اين باد را از بدن بيمار خارج مى‌کنند؛ هر نوع باد يک نوع بيمارى مى‌آورد. پس از تشخيص نوع با دو مرض، سازها و دهل‌ها به صدا در مى‌‌آيند و يک نوازنده به همراه آواز و اشعارى به زبان عربي، فارسى و بلوچى بيمار را متأثير و هيجان لازم را در او ايجاد مى‌کند و فضاى خلسه ايجاد مى‌شود آنگاه خليفه با جن درون بيمار گفتگو مى‌کند تا او را به بيرون از بدن بيمار هدايت کند که اين کار از طريق رضايت يا معامله يا فشار آوردن انجام مى‌شود. در بوشهر و در مراسم زار که همان باد مزاحم يا جن است بيمار را چند روز در محلى دور از چشم ديگران زير نظر مامازار يا بابازار نگه مى‌دارند، تا زار از بدنش خارج شود. برنامه‌هاى موسيقايى زار و گوات با رقص و حرکت‌هايى توأم است.
در ناحيه ترکمن صحرا مراسمى شبيه به اين وجود دارد که با نوعى سماع اجرا مى‌شود که ريشه در شمن‌گرايى آفريقايى دارد.
در حال حاضر در موسيقيدرمانى رشته‌اى با عنوان موسيقى درمانى قومى وجود دارد که مراسم و آيين موسيقايى قديمى بشکل مناسب و واقعى و تأثيرگذارى بازسازى مى‌شود تا ضمن آن‌که ارتباط عاطفى مردم آن مناطق با مراسم محفوظ مى‌ماند، مؤثر نيز مانع شود.
اما موسيقى درمانى علمى در ايران بسيار نوپاست و بيش از دو دهه از آن نمى‌گذرد. در اين مدت کوتاه سخنرانى‌ها و پژوهش‌هايى در اين زمينه صورت گرفته است. از نظر تشکيلات رسمي، نخستين بار مؤسسه آموزشى و پژوهشى موسيقى درمانى در سال ۱۳۶۹ ايجاد و کتبى در اين زمينه تأليف و پژوهش‌هايى انجام گرفت. اما انجمن موسيقى درمانى ايران در سال ۱۳۸۰ با حضور اساتيد برجسته کشور تأسيس شد و اين نخستين حرکت ملى و علمى در اين رابطه بود.
موسيقى ايرانى به لحاظ بافت و ساختار درونگرايى و عاطفى و گردش‌هاى ادوارى آرام‌بخش مى‌تواند در تنظيمى زيبا و خوشايند تأثير مطلوبى در شنونده ايجاد نمايد. هرچه اطلاعات و عادت شنوايى به مايه‌ها و موسيقى ايرانى بشتر باشد و موسيقى با حال او هم‌خوان‌تر باشد، تأثير آرام‌بخش و تخليه هيجانى آن براى کاهش هورمون استرس مؤثر خواهد شد. از طرفى موسيقى محرک و تصنيف‌هاى پرشور موسيقى ايرانى با تِم شيدايى مى‌تواند در مواردى افسردگى را کاهش تحرک و نيروى درونى بدن را در برابر بيمارى‌هاى جسمى افزايش دهد.

Asalbanoo
29-04-2007, 12:14
پژوهش‌های جدید، بیش از پیش برتاثیر مثبت موسیقی در درمان بیماری‌ها تاکید دارند
● موسیقی:
▪ در افزایش توان یادگیری افراد مؤثر است.
▪ به افراد کمک می کند که راحت‌تر باشند و درد و استرس را از خود دور كنند.
▪ با تقویت حافظه کوتاه‌مدت به بیمارانی كه زوال عقل دارند، كمك می‌كند.
▪ در بهبود بیمارانی كه مشكلات حركتی دارند مؤثر است.
همان اندازه كه ثابت شده آلودگی صوتی و صداهای گوشخراش، احتمال بروز انواع بیماری‌های قلب و عروق را افزایش می‌دهد،تازه‌ترین پژوهش‌های پزشکی حكایت از آثار مثبت موسیقی در درمان بیماری‌ها دارد. پزشکان و پژوهشگران اروپایی حدس می‌زنند علت افزایش ریسک مشکلات قلبی بر اثر سر و صدا، ناشی از سوء تأثیرات روانی آلودگی صوتی است. این پژوهشگران معتقدند قرار گرفتن در معرض آلودگی صوتی، بخصوص در محل کار، بیشترین تأثیر را بر افراد دارد و تنها با حذف این عامل می‌توان سلامت افراد را حفظ کرد. سر و صدای ناشی از ترافیک و یا کار کردن با دستگاه‌های سنگین، ریسک بروز اختلالات قلبی را به ویژه در آقایان تا ۵۰ درصد افزایش می‌دهد. بر همین اساس است كه عامل سر و صدا در حال حاضر از مهم‌ترین ریسک فاکتورهای بیماری قلبی در کشورهای پیشرفته محسوب می‌شود. اما در همین حال بحث موسیقی‌درمانی که از مدت‌ها پیش در کشورهای اروپایی مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته بود، آرام‌آرام در تحقیقات داخلی هم جای خودش را باز می‌کند. موسیقی‌درمانی به عنوان یك شیوه نوین و غیرتهاجمی در كاهش درد بیماران سرطانی مؤثر است. نتایج تحقیقات نیمه‌تجربی علی یوسف‌نژاد، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران و همكارانش حاكی از تأثیر مثبت موسیقی بر میزان درد مزمن بیماران مبتلا به سرطان است. این پژوهش كه روی ۴۰ بیمار مبتلا به سرطان در سنین ۱۸ تا ۷۰ سال انجام شده، نشان می‌دهد که می‌توان از موسیقی به عنوان یك مسكن مطلوب و قوی در كاهش درد این بیماران استفاده کرد، بدون این‌كه همانند سایر مسكن‌های شیمیایی دارای عوارض جانبی باشد. اخیرا موسیقی با داشتن اثر كاهش درد به صورت غیر تهاجمی، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. درد، یكی از مشكلات بیماران سرطانی است كه روش‌های متعددی برای تخفیف آن وجود دارد و موسیقی نیز اخیرا به فهرست مسكن‌های درد ناشی از سرطان پیوسته است. گوش دادن به موسیقی همچنین باعث افزایش رشد جنین و رشد ذهنی كودك بعد از تولد می‌شود.
● موسیقی در کنار درمان
اگر چه تا کنون هیچ محققی ادعا نکرده است که موسیقی‌درمانی را می‌شود به عنوان خط اول درمان به کار برد، اما روز به روز بر تعداد پژوهش‌هایی که از تأثیرات مثبت موسیقی‌درمانی، به عنوان یک درمان حمایتی، حکایت می‌کنند افزوده می‌شود. در مرکز درمانی روچستر، تحقیقی بر روی ۴۰ بیمار سرطان خون که تحت عمل پیوند مغز استخوان قرار گرفته‌اند انجام شده است. در این تحقیق، بیماران به دو گروه ۲۰ تایی تقسیم شده‌اند.
در گروه اول، علاوه بر درمان‌های طبی، هفته‌ای دو جلسه هم از موسیقی‌درمانی استفاده شده و در گروه دوم تنها به درمان‌های طبی اکتفا شده است. نتیجه این که میزان درد، تهوع و علایم و نشانه‌‌های افسردگی در گروه اول به مراتب کمتر از گروه دوم گزارش شده،‌ ضمن این‌که گلبول‌های سفید در خون بیماران گروه اول دو روز زودتر از بیماران گروه دوم رو به افزایش گذاشته است. فیتزلی مونر، شیولی و دربر هم درسال ۱۹۹۱ پس از مطالعه مفصلی بر روی ۷۹ بیمار اسکیزوفرنی اعلام کرده بودند که موسیقی علاوه بر افزایش ارتباط بین فرد و علاقه به زندگی، باعث کاهش فقر فکری و بی‌تحرکی در بیماران اسکیزوفرن می‌شود.
● نیاز جسم و روان
پژوهشگران مركز مشاوره و راهنمایی دانشگاه علوم پزشكی تهران معتقدند موسیقی یك نیاز فیزیولوژیك، روحی، جسمی، احساسی، اجتماعی و روانی انسان است و از این طریق، انسان به آرامش خاطر وصف‌ناپذیری دست می‌یابد و همان‌گونه كه انسان باید به نیازهای اصلی و انسانی خود از قبیل گرسنگی، تشنگی و نیاز به خواب، پاسخی مطلوب و معقول بدهد، برای روح خود نیز باید آرامش خاطری قابل توجه پیدا كند. به زعم بسیاری از روان‌شناسان و روان‌پزشكان، موسیقی می‌تواند تأمین‌كننده این نیاز روحی انسان باشد. پاره‌ای از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که آموزش موسیقی كلاسیك، موجب بزرگ‌تر شدن بخش‌هایی از مغز می‌شود؛ به طوری كه حجم ماده خاكستری مغز موسیقیدان‌ها نسبت به افراد معمولی بیشتر است. از اثرات مهم موسیقی افزایش فعالیت سیستم خودکار و سیستم ایمنی بدن است. طی تحقیقات اخیر همچنین ثابت شده است كه موسیقی بر روی نوزادان زودرس نیز تأثیر مثبت دارد. امروزه تأثیر موسیقی بر روی درد زایمان نیز به اثبات رسیده و كاهش درد در مرحله اول زایمان یکی از پیامدهای مؤثر موسیقی‌درمانی است. همچنین، ترشح هورمون پروژسترون نیز افزایش پیدا کرده و در نتیجه، باعث كاهش احتمال سقط جنین می‌شود.
موسیقی می‌تواند در كاهش اضطراب بیماران مؤثر باشد. كیفیت آرام‌بخشی موسیقی از دیرباز شناخته شده است. موسیقی موجب كاهش تعداد ضربان‌های قلب و عمیق شدن تنفس می‌شود و اثرات مثبت بر روی اضطراب و تسكین درد دارد. پژوهشگران معتقدند شنیدن موسیقی در بهبود علایم ناشی از افسردگی و اضطراب ناشی از سرطان در بیمارانی كه تحت شیمی‌درمانی قرار گرفته‌اند، مؤثر است. همچنین موسیقی‌درمانی در درمان آلزایمر، دمانس، آسیب‌های مغزی، ناتوانی‌های جسمی، اسكیزوفرنی و پاركینسون نیز كاربرد دارد. موسیقی با تحریك نیمكره‌های مغز، باعث تقویت و تحلیل ارتباط بین نیمكره‌ها می‌شود و استفاده از دو دست در موسیقی فعالیت هر دو نیمكره را در بردارد و به مثابه «بازتوانی» عمل می‌كند. استفاده از موسیقی موجب آرامش، بهبود توانایی محاسبه ذهنی و كاهش اثرات ذهنی ناشی از استرس‌های وارده می‌شود. صدای موسیقی باعث ارتباط مؤثر بین پزشك و بیمار، بخصوص در درمان بیماری‌های روانی می‌شود. تحقیقات همچنان ادامه دارد اما اغلب محققان بر این باورند که تأثیر مثبت موسیقی‌درمانی در بیشتر بیماری‌های روانی و جسمی جای انکار ندارد.
عقب‌ماندگان ذهنی،‌ بیماران دچار ضعف شنوایی یا اختلالات دیداری و گفتاری، بیماران مبتلا به اختلالات عاطفی و رفتاری مانند ترس مرضی، اوتیسم، بیش‌فعالی و اختلالات روان‌نژندی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات وسواسی و نیز بیماران مبتلا به بیماری‌های صعب‌العلاجی مانند ایدز و سرطان‌های پیشرفته و همچنین مبتلایان به برخی بیماری‌های جسمی نیز جزء گروه‌هایی از بیماران هستند که نتیجه پژوهش‌های موسیقی‌درمانی در خصوص آن‌ها مثبت بوده است. لازم نیست بیمار باشی موسیقی فقط برای بیماران نیست بلكه روی افراد سالم نیز می‌تواند اثرات بسیار داشته باشد از جمله افزایش احساس خوب، مدیریت استرس، كاهش درد، بیان احساس، افزایش حافظه، بهبود ارتباطات، بهبود بازتوانی‌های فیزیكی و افزایش احساس خود ارزشمندی. همچنین موسیقی باعث تقویت مهارت‌های تصمیم‌گیری و استقلال می‌شود و مهارت‌های حل مشكل، كنترل موقعیت‌های زندگی، قدرت حل تضادها، مهارت‌های سازشی و حمایت از افكار و احساسات سالم را افزایش می‌دهد. علاوه بر آن، ایجاد تغییرات مثبت در خلق‌وخو، اشكال مثبت رفتاری و حل تضادهای روانی از اثرات مثبت موسیقی هستند.
روزنامه تهران امروز

Asalbanoo
29-04-2007, 12:16
وسیقی‌درمانی برای درمان انواع بیماریها مورد استفاده قرار می‌گیرد. دامنه كاربردی این روش، فقط به بیماریهایی كه به نوعی به كاهش یا فقدان حافظه ارتباط می‌كنند، محدود نیست؛ بلكه افرادی هم كه از اختلالات حركتی، مخصوصا‌ً پاركینسون رنج می‌برند، از موسیقی‌درمانی بهره خواهند برد.

تحقیقاتی كه در بیمارستان بث آبراهام(Beth Abraham) انجام شده‌اند نشان می‌دهند كه بیماران قبلا‌ً به پاركینسون، برای سازماندهی و اجرای حركاتی كه در اثر بیماری از دست داده‌اند، با استفاده از موسیقی درمانی، به نیروی جدیدی دست می‌یابند. البته همه ملودیها قادر نیستند چنین تأثیری را بر بیمار پاركینسونی بگذارند.

موسیقی باید در هر بیماری حركت ویژه‌ای، از جمله راه رفتن را تحریك كند و بدیهی است كه در بیماران مختلف با توجه به روحیه و شخصیت او، باید از ملودی خاصی استفاده كرد. برای بیماری كه قرار است از نظر جسمی حركت كند، ریتم باید انگیزشی و ملودی برای او آشنا باشد تا بتواند خارج از جلسه موسیقی‌درمانی نیز از آن استفاده كند.

مایكل تانت (Michael Thaunt) مدیر پروژه دانشگاهی ایالتی كلرادو، در بولتن گردهمایی كوچك كاخ سفید درباره كهنسالی و موسیقی‌درمانی (سال ۱۹۹۴) می‌گوید: «نتایج این كنفرانس بر بازسازی سیستم عصبی تأثیر خواهد گذاشت زیرا این نتایج نشان می‌دهند كه عناصر ویژه‌ای از موسیقی، تأثیر خاصی روی سیستمهای حركتی بدن دارند. بیماری كه دچار پاركینسون بود، پس از سه هفته موسیقی‌درمانی، توانست قدمهای بلندتری بردارد و تعادل بدنش تا ۲۵ درصد بالا رفت. این بررسیها نشان می‌دهند كه ریتم شنیداری می‌تواند بر سیستمهای حركتی بدن تأثیر زیادی بگذارد و در حركات بدن بیمار، تعادل ایجاد كند.»

در مورد بیمارانی كه دچار آلزایمر هستند، باید نكات ایمنی فراوانی را رعایت كرد، زیرا برخی از انواع موسیقی در آنها ایجاد اضطراب و عكس‌‌العمل شدید می‌كند. به دو نمونه از این بیماران اشاره می‌كنیم:

۱) روانشناسی می‌گفت كه در واحد مراقبت از بیماران آلزایمری، موسیقی‌ای كه با نی انبانه نواخته می‌شود، حداقل نتایج موفقیت‌آمیز را به همراه دارد. در این نوع جلسات قرار نیست حافظه افراد را به آنها برگردانند، زیرا شنونده هیچ ارتباطی با موسیقی برقرار نمی‌كند و بنابراین نمی‌تواند به حافظه درازمدت خود دست پیدا كند، بلكه در این جلسات سعی می‌شود كیفیت زندگی بیمار را بالا ببرند. ولی هنگام نواختن نی انبانه فقط خشم و عصبانیت آنها زیاد شد. موفق‌ترین جلسات آنهایی بودند كه برای بیماران موسیقی كلاسیك یا سرودهای مذهبی پخش شدند.

۲) در جلسات بیماران آلزایمری باید پیوسته آمادگی داشته باشیم كه بیمار خاطرات مثبت یا منفی خود را به یاد بیاورد. بث آبراهام از زنی تعریف می‌كند كه وقتی برایش موسیقی والس پخش كردند، گریه كرد. بث تا آن روز نمی‌دانست كه زن در اردوگاه اسرای جنگی بوده و موقعی كه او را شكنجه می‌دادند، برایش موسیقی والس پخش می‌كردند.

یكی از مؤسساتی كه به طور مستمر و پیگیر در زمینه تأثیر موسیقی‌درمانی بر حافظه و بیماری آلزایمر تحقیق می‌كند، مؤسسه‌ ملی موسیقی‌درمانی است كه انواع بروشورها و تحقیقات را برای علاقه‌مندان سراسر جهان ارسال می‌كند.

بهترین موسیقی برای درمان بیماران كدام است؟ رزمری باك‌كر (Rosemary Bakker) می‌گوید:
«من به تجربه دریافته‌ام موسیقی‌ای كه بیمار در سالهای نخستین زندگی به آن خو كرده، بهترین اثر درمانی را روی او دارد. به این ترتیب، انسان متوجه می‌شود كه هر فردی واقعا‌ً از چه چیزی لذت می‌برد. روان‌درمانگرهای ما با سلیقه بیماران آشنا هستند و می‌دانند چه چیزی به دردشان می‌خورد. موسیقیهای سبك قدیمی، معمولا‌ً محبوبیت بیشتری دارند. موسیقی سبك، كمتر بیماران را دچار اضطراب و خشم می‌كند. بعضی از بیماران سالخورده، به سرودهای مذهبی واكنش خوبی نشان می‌دهند.

در مورد این بیماران، بدترین انتخاب، موسیقیهای راك، جاز، پولكا و موسیقیهای رزمی میهنی است (مخصوصا‌ً مارشهای نظامی). اگر می‌خواهید بیمار آلزایمری حسابی جوش بیاورد، برایش از این نوع موسیقیها پخش كنید!»
پروین قائمی
پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر

magmagf
01-05-2007, 07:18
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اگر در خيابان از مردم عامه سوال كنيد كه موسيقي درماني چيست و چه تعريفي از آن داريد احتمالا با نگاههاي خيره ي بدون پاسخ مواجه خواهيد شد و جوابهاي بسيار متنوعي خواهيد شنيد . در صورتي كه حدودا از سال 1950 ميلادي ، موسيقي درماني به صورت يك ارگان منظم حرفه اي در آمده است ولي متأسفانه هنوز عده اي زيادي از مردم برداشت مختصري از مفهوم موسيقي درماني دارند و حتي ممكن است از وجود چنين سازماني نيز بي اطلاع باشند .

موسيقي وسيله و ابزار اوليه ي موزيك تراپيست است كه آنها را از ديگر درمانگران جدا مي سازد . موزيك تراپيست ها ملزم به گفتگوي گسترده با درمان جو نيستند بلكه آنها براي ارتباط با درمان جو به جاي كلمات از موسيقي و فعاليت هاي موزيكي استفاده مي كنند . فعاليت هاي موزيكي ممكن است شامل آواز خواندن ،. نواختن ساز ، گوش دادن به موسيقي ، تصنيف و ساختن آهنگ ، حركت با موسيقي ، بحث درباره اشعار با خصوصيات آوازها و تركيب ساز باشد . اگر چه موسيقي درماني تخصصي نسبتا جوان است اما در گذشته هاي دور نيز براي مبارزه و مقابله با بيماريهاي گوناگون از آن استفاده مي شده كه تاريخ بيانگر اين مدعاست .

در فرهنگ ابتدائي آفريقا و قبايل قديمي آن ، ‹‹ شامان ›› ( طبيب جادوگر ) رهبر موسيقي طبيب و روحاني قبيل بود . شامان از موسيقي در ارتباط با معجزه در مراسم مذهبي براي خروج امراض از كالبد بيماران استفاده مي كرد .

در همه جاي دنيا ،. آمريكاي شمالي ،. آمريكاي جنوبي ،‌ آفريقا ، آسيا ريتم طبلها مهمترين نقش را براي مراسم شفابخش جادوگران و درمان گران بازي مي كرد . در شواهد موجود در تورات مي توان مشاهده كرد كه موسيقي قسمت عمده اي از زندگي عبريان را تشكيل مي داده ،. وقتي كه خداوند از مردم عبري خواست رويدادهاي مخصوصي را به خاطر بسپارند به موسي ( ع ) دستور داد كه به مردم آواز بياموزد كه به منزله ي يادبودي از رويدادهاي مهم آن باشد . در مراسم مذهبي عبريان موسيقي جايگاه خاصي داشت و تشكيلات معابد آنها داراي 228 موزيسين تمام وقت بوده كه شغل آنها پيشگويي و كمك به مردم در رسيدن به خدا بود و منبع قدرت شفاي آنها به موسيقي ارتباط داشت .

در فرهنگ باستاني مصر و بين النهرين ، موسيقي و شفا با معبد و مراسم مذهبي گره خورده بود .

چيني هاي قديم و تمدن هاي هنر كشور ديگر نيز موسيقي را شفابخش مي دانسته اند . در يونان قديم ارتباط نزديكي بين موسيقي و شفا وجود داشت . اين همبستگي به يكي از خدايان يونان به نام ‹‹ آپولو ›› شخصيت و شكل داده است . آپولو هم خداي موسيقي بود و هم خداي طب ، يونانيان معتقد بودند كه امراض نتيجه عدم هارموني در وجود فرد است و موسيقي با قدرت روحي و اخلاقي خود مي تواند در برگرداندن هارموني و نظم ، در نتيجه سلامتي در فرد مورد استفاده قرار گيرد . ‹‹ فيثاغورث ›› معتقد است كه موسيقي تجويز شده ي مخصوص ، مي تواند به سلامتي فرد منجر شود و او را به سمت اصواتي هدايت كند كه پايه ي سيستم تونال امروزي را توسعه دهد .

دو فيلسوف يوناني به نام هاي ‹‹ پلاتو ›› و ‹‹ ارسطو ›› از موسيقي كنترل شده در بهبود حال و اخلاق اجتماعي استفاده مي كردند و اين دو را مي توان از پيشروان موسيقي درماني به حساب آورد .

رومي ها نيز به قدرت شفابخش موسيقي اعتقاد داشتند . به عنوان مثال آنها معتقد بودند كه موسيقي مي تواند مارگزيدگي را علاج كند و با طاعون مبارزه كند ، ‹‹ ذينقراطيس ›› رومي با ارگ و كاليوس اورليانس با آهنگ هاي فلوت و تمرينات آوازي ، جنون را درمان مي كردند ، به طور كلي روميان معتقد بودند كه موسيقي مانند دارو نه تنها قدرت پيشگيري دارد بلكه درمان كننده نيز هست .

در اوايل قرون وسطي ، ‹‹ بوتيوس ›› مرجع با نفوذ موسيقي ، به تأثير فراوان موسيقي بر شخصيت و اخلاق و رفتارهاي معنوي فرد تأكيد داشت .

بوتيوس مانند ديگر يونانيان موسيقي را جزئي از رياضيات مي دانست و نظريه ي موسيقي انساني را مطرح كرد . در قرون وسطي ، كليسا عهده دار آموزش موسيقي بود .

بنابراين موسيقي در خدمت دين بود و ذهن را براي تعليمات مذهبي و افكار مقدس آماده مي كرد . بعد از دوران قرون وسطي ، دوران رنسانس آغاز گشت در اين دوران نيز موسيقي ارزش درماني بيشتري يافت . در اين دوران تئوريسيس هاي پزشكي نظريه هاي چهار خلط بدن ( صفرا ، بلغم ، خون ، سودا ) و مزاج هاي مترادف با آنها … ( صفراوي ، بلغمي ، دموي ، سودايي ) را مطرح مي كردندئ و جهان شناسي چون ‹‹ امپروكلين ›› دنيا را متشكل از چهار عنصر ( خاك ، آب ، هوا ، آتش ) مي پنداشت .

اين نظريه ها موجب شد كه تئوريسيس هاي موسيقي نيز چهار حالت موسيقي ( باس ، تنور ، آلتو ، سوپرانو ) را با عناصر كيهاني امپروكلين تطابق دهند و همچنين چهار مقام راجع موسيقي رنسانس را ( ميكسوليدن ، دورين ،‌ ليدين ، فريگبن ) نيز به طبايع مترادف خود مربوط بدانند . براي مردمي كه در دوران رنسانس زندگي مي كردند هارموني با سلامتي با موسيقي ، در بدن و كيهان ،‌ زماني به دست مي آمد كه بين چهار عنصر ذكر شده موازنه برقرار مي شد .

بطور كلي در اين زمان اعتقاد بر اين بود كه موسيقي ، مقاومت بدن را زياد مي كند ، چيزي كه در زمان شيوع بيماري طاعون اهميت حياتي داشت . در دوران باروك ، از قرن هفدهم تا نيمه ي قرن هجدهم ، گرايش عمومي فلسفي در طب بر محور تئوري چهار طبع و تأكيد در ساختن آهنگ براي بر انگيختن اميال و عواطف موجب شد كه در جلساتي در زمينه ي موسيقي و پزشكي تشكيل و تداوم يابد .

اعتقاد مردم به تأثير درماني موسيقي در اين دوره ناشي از اشارات زياد نويسندگاني چون ‹‹ شكسپير ›› و ‹‹ اسپنر ›› به اين مسئله بوده است . در اين دوران موسيقي با حفظ اهميت خود ، به عنوان يك امداد پزشكي براي خانواده هاي سلطنتي مورد توجه بود . مثلا در سال 1373 م . ملكه ي اسپانيا از صداي خواننده ي مشهور ايتاليا به نام ‹‹ فارينلي ›› براي معالجه ي فيليپ چهارم كه بيماري ماليخوليايي حاد داشت استفاده كرد و موفق شد . در ادامه ي قرن هفدهم و نيمه ي اول قرن هجدهم نيز بعضي از نويسندگان كوشيدند جايگاه علمي و پذيرفته اي از موسيقي را در درمان آسيب هاي رواني و ناراحتي هاي عصبي ايجاد كنند . آنها افسانه هاي مشهور غير علمي را كه پيرامون تأثير درماني موسيقي مطرح بود رد كردند .

هر چند كه در اواخر قرن هجدهم شروع به انتقاد از ادعاي موسيقي درماني شد اما باز هم در اين دوره ارتباط نزديكي بين موسيقي و طب ادامه يافت . در طول قرن نوزدهم نيز استفاده از موسيقي در آموزشگاهها و برنامه هاي آموزشي نابينايان و ناشنوايان آمريكا افزايش يافت و در اواخر قرن نوزدهم در مورد بيماران رواني نيز بهره هاي فراوان از موسيقي برده شد.

در قرن بيستم با توجه به پيشرفت تكنولوژي ، ارتباط نزديك سنتي كه بين موسيقي و طب وجود داشت عميقا فراموش شد و گاهي فقط تحقيقاتي علمي در طول قرن ، در مورد موسيقي درماني صورت مي گرفت . منتها حمايت سازمان ها در استفاده از موسيقي ، باعث توسعه ي آن در قرن بيستم شد به دليل همين مسأله تحقيقات پيرامون پزشكي و روان شناسي موسيقي ،‌ سريعا افزايش يافت .

اختراع ضبط صوت نيز جاذبه ي استفاده از موسيقي در بيمارستان ها را در طول قرن افزايش داد و از نوارهاي موسيقي براي تفريح راحت خوابيدن آرام كردن ، كاهش ترس از جراحي و بي حسي و بي دردي استفاده شد . علاوه بر اين مسايل در طول اين قرن سرودهاي مخصوص ساخته شد كه در جهت كمك به سلامتي ، آرامش تمركز ذهني و تقويت خود آگاهي استفاده داشت و در حال حاضر نيز اين گونه روش ها در دنياي غرب در حال پيدا كردن جاي مناسب است و پيشرفت چشم گيريي دارد .

استفاده از موسيقي درماني ، علاوه بر مواردي كه در فوق در طول قرن ها مورد استفاده واقع شد در جنگ ها و به خصوص در جنگ جهاني دوم مورد توجه فراوان قرار گرفت . در زمان جنگ دوم جهاني ، پزشكان در هنگام مراقبت از مجروحان جنگي ، پي بردند كه موسيقي نه تنها روحيه ي بيماران و مجروحين را تقويت مي كند بلكه بهبود آنها را تسهيل مي نمايد و متعاقب آن بود كه موسيقي جزو برنامه ي تسهيل ارتش شد و از آن در درمان فيزيكي و آموزشي بيماران استفاده گرديد .

اين عامل باعث افزايش استخدام موزيسين ها در طول جنگ دوم جهاني شد و تقاضاي بيمارستان ها از موزيسين هايي كه روشهايي باليني پايه را در دانشگاه طي كرده بودند روز به روز بالا گرفت . ادامه ي نياز بيمارستانها به موزيسين هاي آموزش ديده باعث شد تا در سال 1950 اولين انجمن ملي موسيقي درماني در آمريكا شكل گيرد . از اين تاريخ به بعد موسيقي درماني مورد توجه بيشتري قرار گرفت و انجمن ها و تشكيلات بيشتري را به خود اختصاص داد .

موسيقي درماني براي گروه هاي مختلف درمان جويان مؤثر شناخته شده است و موزيك تراپيست ها به سنين مختلف افراد ،‌ از كودك تا سالخورده كار كرده و بيماران مراجعه كننده به آنها بسيار متنوع بوده اند ، اين مراجعين بيماري هاي مختلفي داشته كه شامل انواع بيماري هاي رواني ، ناتواني هاي رشد ، ناتواني هاي جسمي ناشي از آسيب هاي عصبي ، معلوليت هاي ارتوپدي ، آسيب هاي حسي و اختلال هاي ديگر پزشكي است كه موزيك تراپيست ها براي درمان آنها از روش هاي مخصوص موسيقي درماني استفاده كرده اند

Ahmad
01-05-2007, 07:59
حال كه صحبت در مورد موسيقي درماني است، خوب است كه اين آلبوم زيبا را در اينجا برايتان معرفي كنم.(البته نميدانم جاي ديگري در سايت معرفي شده است يا خير)

آلبوم زيباي " آرامش در رويا " Peace In Dream اثر " آرنت اشتاين "

بر روي جلد اين آلبوم نوشته شده است : " موسيقي درماني "

و اين هم توضيح داخل جلد :

موسيقي درماني
تحقيقاتي كه توسط كولن در سال 1992 در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان سنت جرج لندن صورت گرفته، نشان ميدهد به كاربردن موسيقي به ميزان قابل توجهي در تسكين و تقليل وضعيت بحراني بيماران كه در بخش ICU بستري بوده اند، تأثير داشته است. زيرا ثابت شده است كه سيستم اعصاب انسان به محركهاي موزيكال پاسخ مثبت ميدهد و عملا موسيقي در تغيير حالت بيماران مؤثر ميباشد.
آقاي دكتر "آرنت اشتاين" روانشناس معروف اهل "اين سون" اين موزيك آرام بخش را از نقطه نظر درماني از طريق ايجاد آرامش به كار ميبرد.
پس از مدت كوتاهي تنفس، نبض و ديگر كارهاي مهم بدن در ريتم، آرامش در درون شنوندگان ايجاد ميشود.

به همگي شما دوستان پيشنهاد ميكنم اين آلبوم بسيار زيبا را تهيه كنيد. هم نوار آن موجود است و هم CD صوتي آن.

Asalbanoo
01-05-2007, 09:54
ترکیب موسیقی با فیزیوتراپی ممکن است تمام انواع درد را تحت تاثیر قرار دهد که تغییر رفتار را در همان زمان ، ممکن و نتیجتاً باعث ایجاد احساس بهبودی در بیمار می گردد.
ارتباط بین سلامت انسان و موسیقی قرنها مورد بحث بوده است . خاصیتهای درمانی موسیقی نه تنها فرایند های فیزیولوژیکی ، بلکه سیستم سایکو نورو-ایمونولوژیک را نیز تحت تاثیر قرار میدهد .
درد اخطاریست که میگوید بدن ما از بعضی صدمات رنج میبرد . پذیرفته شده ترین تعریف متعلق است به Melzack & Wall که درد را بعنوان * یک تجربه عاطفی و حسی ناخوشایند مربوط به آسیب واقعی یا بالقوه بافت * تعریف کرده اند . Honington & Kiff درد را با داشتن جزء فیزیکی ، عاطفی و عقلی ، توصیف کرده اند .در نظر گرفتن جزء حسی درد ، به تنهایی ، فقط قسمتی از مشکل را حل میکند .
عوامل روانی نقش مهمی را در درد ایفا میکنند . عوامل مشارکت کننده عبارتند از : فاکتورهای فرهنگی ، آستانه درد ، تجربه های قبلی درد ، اهمیت موقعیتها ، احساس تسلط بر درد ، اضطراب و ...
مطالعات آزمایشگاهی ، بطورپیوسته اشاره میکنند که وجود اضطراب اهمیت زیادی در بروز درد دارد . Lepanto دریافت که زمانیکه فرد بر موقعیت تسلط دارد ، درد راحتتر تحمل میشود و افزایش اضطراب آستانه درد را پایین میآورد.
● تحقیق روی موسیقی و درد
Rider بیان میکند که موسیقی هایی که باعث آرامش میشوند (موسیقی های آرام) ، برای شرایط دردناک مفیدترند تا موسیقی های محرک . این می رساند که موسیقی با ریتم آرام میتواند به بدن و ذهن آرامش ببخشد . Bailey پیشنهاد میکند که موسیقی ممکن است از طریق تقویت آرامش ، تغییر خلق و احساس تسلط بر موقعیت ، درد و رنج را درمان کند.
● ترکیب موسیقی و فیزیوتراپی
اعمال فیزیوتراپی که باعث از بین رفتن درد میشوند ، بطور اولیه تکنیکهای modulation حسی هستند و عمدتا جنبه فیزیکی درد را درمان میکنند . فیزیوتراپی مرسوم ، یک درمان فیزیکی است که هدفش بهبود کیفیت مراقبتهای بهداشتی میباشد . بهر حال ، ما باید بدنبال دستیابی به روشهایی کلی تر و همه جانبه برای درمان باشیم . ترویج موسیقی بعنوان جزئی از درمان ، نه تنها ابعاد روانشناختی درد را مورد توجه قرار میدهد ، بلکه ما را قادر میسازد که دیدگاهی جامعتر در مراقبت از بیمار داشته باشیم .
مهار درد با رسیدن دو تحریک حسی بطور همزمان به مغز افزایش می یابد . Melzack & Wallفکر میکردند که سلولهای بینابینی T در سیستم عصبی مرکزی تحت تاثیرعوامل زیادی قرار میگیرند . استفاده از موسیقی ، همانگونه که منجر به آسودگی و کاهش میزان ترس و افسردگی میگردد ، مهار درد را نیز افزایش می دهد . بعلاوه ، تمرکز کاهش یافته و خاطره های ناخوشایند قبلی محو میشوند . در همین زمان ارتباط بین بیمار و درمانگر بهبود می یابد .
مدل ترکیبی همچنین می تواند سیکل درد را قطع کند . سیکل درد با قرار گرفتن در فشارهای عصبی و ترس ، قویترمیگردد . علاوه بر این ، موسیقی موجب افزایش اندورفین ها در مغز شده که خود باعث تغییر خلق می شود و نهایتاً در تقابل با رفتارهای منفی عمل می نماید . بنا براین موسیقی موانع و سدها را برمیدارد و اجازه می دهد که تکنیکهای رفع درد در درمان فیزیوتراپی از اثر بیشتری برخوردار باشد .
● نتیجه گیری و نتایج تحقیق:
روشن است که این شروع یک استفاده وسیع و بسیار مفید از موسیقی بعنوان یک وسیله در حوزه فیزیوتراپی می باشد؛ خصوصاً در مواردیکه مشکل بیمار درد و اضطراب است . موسیقی می تواند در میزان بهبودی کمک کننده بوده و بنابراین در ذخیره وقت و هزینه موثر باشد . تغییرات معنی داری در تجربه درد توسط بیمار در اولین روز درمان دیده شد. گروه مورد آزمایش که هم فیزیوتراپی و هم موسیقی برای درمانشان استفاده شد، در روز بعد از درمان ، درد خیلی کمی را گزارش کردند. بعلاوه گروه مورد آزمایش در روز چهارم شروع درمان، بطور معنی داری شدت درد کمتری را حس می نمودند . با ناباوری دیده شد که بیماران نه تنها آرام می شوند، بلکه رفتار منفی آنها کاهش یافته و در شرایط خاص ، رفتار مناسب و بهتری از خود نشان می دهند .
مدل ترکیبی فقط منحصر به یک جنبه از درد نیست، بلکه راههای مناسبتر دسترسی به درمان جامع را هم ممکن می سازد .
صدا و موسیقی خاص، اثر ترکیبی بسیار بیشتری نسبت به سایر تکنیکهای sensory - module دارند. ترکیب موسیقی با فیزیوتراپی ممکن است تمام انواع درد را تحت تاثیر قرار دهد که تغییر رفتار را در همان زمان، ممکن و نتیجتاً باعث ایجاد احساس بهبودی در بیمار می گردد .
به نقل از [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]۵۹.aspx
سحر میرشاهی
بانک مقالات فارسی

Asalbanoo
02-05-2007, 00:37
موسیقی درمانگر فردی است كه حد اقل دارای مدرك MT-BS بوده و در یكی از هفتاد دانشگاه معتبر موسیقی درمانی دنیا ،آموزش دیده باشد.
▪ برخی از مدارج تحصیلی موسیقی درمانگران عبارت است از :
ـ RMT : Registered music therapist
ـ CMT : certified music therapist
ـ ACMT : Advanced certified music therapist
موسیقی درمانگر فردی است كه به طریقه علمی و حرفه ای آموزش دیده و یك موسیقیدان شایسته نیز محسوب می شود.وی قادر است تا با انجام فعالیت های مبتكرانه ، فضایی درمانی را ایجاد نموده و در پیشبرد اهداف درمانی پروسه موسیقی درمانی به صورت مداخله مستقیم و یا حتی دادن مشاوره ، فعالیت كند.
موسیقی درمانگران با ایجاد فضای مناسب ، موجب انجام اعمالی مانند گوش دادن ، خواندن ، حركات موزون ، نواختن آلات موسیقی و كارهای خلاقانه در مراجعین خود می شوند تا به اهداف درمانی خود برسند.
موسیقی درمانی در طیف گسترده ای از افراد ، بدون توجه به سن ، توانایی ها و سابقه قبلی این افراد نسبت به موسیقی ، صورت می پذیرد.
▪ تنها برخی از مراجعین به موسیقی درمانگران عبارتند از :
ـ افراد دچار ضایعات مغزی
ـ ضایعات شنوایی
ـ AIDS
ـ اتیسم و دیگر اختلالات رشدی فراگیر
ـ اختلالات رشدی
ـ آسیب های روحی
ـ كنترل درد و تسكین درد
ـ تومور شناسی
ـ بهداشت روان
ـ ضایعات بینایی
ـ ضایعات گفتار و زبان
ـ اختلالات جسمی
ـ مراقبت از فراد مسن و نوزادان
ـ زایمان
ـ و غیره .
● چگونه از موسیقی استفاده درمانی می شود ؟
در این قسمت به برخی از روشهای موجود در موسیقی درمانی خواهیم پرداخت. اگرچه این موارد تنها مثالهایی از روشهای موجود در موسیقی درمانی هستند ، با اینحال تصوری كلی از نحوه انجام موسیقی درمانی را به ذهن متبادر می نمایند. در آینده ، بحث هایی تفصیلی در مورد تكنیك های مختلف موسیقی درمانی و صوت درمانی ارائه خواهد شد.
▪ آواز خوانی ( Singing ) :
این روش برای كمك به افراد دارای ضایعات گفتار و زبان به كار می رود تا آنها را قادر به تنظیم صداسازی ، ریتم گفتار و كنترل تنفس خود نماید. اگر آواز خوانی در حالت گروهی انجام گیرد، آگاهی بیشتری را در حین همخوانی با دیگران به فرد می دهد.آهنگ ها می توانند به افراد مسن كمك نمایند تا رویدادهای مهم زندگی خود را به یاد آورده و این وقایع را با دیگران در میان بگذارند. یادگیری اشعار ( lyrics ) مختلف نیز در كمك به افراد دارای ناتوانی های ذهنی استفاده می شود.
▪ نواختن موسیقی ( Playing Instruments ) :
نواختن موسیقی در افراد دارای ضایعات و اختلالات حركتی می تواند موجب بهبود در همانگی حركات ظریف (fine) و حركات بزرگ (gross) آنها شود .نواختن گروهی موسیقی نیز به فرد دارای اختلال رفتاری می آمورد تا چگونه در ساختارهای گروهی فعالیت كرده و رفتار های خود را با دیگران تطبیق دهد.
یادگیری یك قطعه موسیقی و نواختن آن موجب رشد مهارت موسیقیایی فرد شده و در خود باوری و نظم شخصی و اعتماد به نفس وی موثر است.
▪ انجام حركات موزون ( Rhythmic Movments ) :
در تسهیل و ارتقاء محدوده حركات فرد ، حركات مفاصل ، چالاكی حركات وی ، تعادل و همانگی حركات ، تطبیق راه رفتن ، تنظیم الگوی تنفس و رهاسازی عضلات كمك مینماید.ریتم موزیك موجب افزایش توجه، جلب علاقه و احساس لذت شده و موجب گرایش فرد به رفتارهای اجتماعی می شود.
▪ بدیهه گویی ( Improvising ) :
ابزاری خلاقانه و غیر كلامی برای بیان احساسات فرد است. این تكنیك باعث می شود تا احساساتی را كه فرد برای بیان كلامی آنها مشكل دارد ، به راحتی بازگو نماید.
▪ آهنگ سازی ( Composing ) :
برای تسهیل در یادگیری و بیان احساسات ، عقاید و تجربیات فرد به كار می رود. نوشتن شعر و آهنگ توسط كودكانی كه در بیمارستانها نگهداری می شوند ، ابزاری برای بیان و درك ترس های آنها می باشد. شعرهای نوشته شده توسط افرادی كه در انتهای دوره بیماری خود قرار داشته و به مرگ نزدیكند ، ابزاری برای آزمودن احساس این افراد نسبت به زندگی و مرگ است.
▪ گوش دادن به موسیقی ( Listening ) :
گوش دادن به موسیقی چندین كاربرد مختلف درمانی دارد. اینكار در تقویت مهارت های شناختی نظیر توجه و حافظه به كار می آید. گوش فرا دادن به موسیقی ، با ایجاد فضایی جذاب و لذت بخش ، موجب تسهیل فرایند درمان و انگیزش حافظه و معانی ذهنی می گردد
وبلاگ موسیقی درمانی، صوت درمانی

Asalbanoo
03-05-2007, 10:34
در مغز انسان مركزی برای دریافت موسیقی وجود دارد كه درست در پشت پیشانی قرار دارد، و از قضا این همان نقطه‌ای است كه وظیفه یادگیری و ابراز احساسات انسان را نیز بر عهده دارد.به همین دلیل بین موسیقی، یادگیری، و كنترل و ابراز احساسات رابطه مستقیمی وجود دارد.دانشمندان آمریكایی میگویند كه افراد در موارد مختلف واكنش های متفاوتی به یك موسیقی مشابه نشان میدهند كه احتمال داده می‌شود كه یك دلیل این امر، شرایط احساسی گوناگون انسان‌ها در زمان های متفاوت باشد. اما آیا تنها شرایط احساسی ماست كه باعث شفابخشی یا بیماری زایی موسیقی در وجود ما می‌شود؟ یا این مساله به ذات موسیقی و نوع آن نیز بر می گردد؟اولین مطلبی كه باید بدانیم این است كه اصلا چه اتفاقی می افتد كه یك موسیقی در ذهن ما جای می‌گیرد؟دانشمندان دانشگاه دارتموث در نیوهمپشایر در این باره می‌گویند: علت تكرار شدن ناخودآگاه برخی قطعات موسیقی در ذهن انسان به ناحیه‌ای در قشر جلویی مغز باز می‌گردد.این ناحیه از مغر مسوول یادآوری قطعات موسیقی است كه فرد در گذشته شنیده و با ناحیه گیجگاهی در ارتباط است.ناحیه گیجگاهی نیز خود وظیفه پردازش صداهای اولیه و ساده، استدلال و همچنین یادآوری خاطرات را بر عهده دارد و حالا باید بدانیم كه چه موسیقی در مغز ما ایجاد آرامش و در جسم ما نوید درمان می‌دهد و چه نوع موسیقی منجر به استرس و در نتیجه بیماری می‌گردد.
* موسیقی و نقش درمانی آن
رونالد هاس استاد دانشگاه موتسارت شهر سالزبورگ اتریش می‌گوید از طریق موسیقی می‌توان مصونیت انسان‌ها را در برابر بیماری‌ها تقویت كرد، دردها را كاهش داد و از بروز حوادث جلوگیری به عمل آورد.
تحقیقاتی كه وی انجام داده است نشان می‌دهد كه باید به انواع موسیقی در درمان بیماری‌ها توجه شود.
* موسیقی شرق و درمان كوفتگی و سردرد
همین آقای هاس در تحقیقی كه انجام داده، به این نتیجه رسیده كه براساس شواهد تجربی برخی از ملودهای قدیمی مشرق زمین برای از بین بردن سردردها و كوفتگی بدن موثر است.وی می‌گوید: حدود ۸۰۰ سال پس از میلاد مسیح، در برخی از مراكز درمانی مشرق زمین،‌از موسیقی برای درمان دردها استفاده می‌‌شده است.
* كمك موسیقی به كاستن از خطر آلزایمر
در تحقیقی هم كه دانشمندان آمریكایی انجام دادند مشخص شده است كه مطالعه ، نواختن موسیقی و انجام بازی‌هایی مثل شطرنج با كاهش خطر ابتلا به آلزایمر در افراد مسن موثر است
* به هنگام گرفتن رگ گیری كودك موسیقی فراموش نشود
نتایج تحقیقی كه در خرم‌آباد انجام شده هم نشان میدهد كه استفاده از موسیقی‌های مخصوص كودكان باعث انحراف ذهن آنان نسبت به درد ناشی از اقدامات تهاجمی كوتاه مدت مثل رگ‌گیری می‌شود.
"رگ‌گیری" یكی از شایعترین اقدامات دردناك پزشكی است و به صورت مكرر بعنوان لازمه و مقدمه تشخیص یا درمان بیماریها مورد استفاده قرار می‌گیرد.این تحقیق كه بر روی ۳۰ كودك شش تا ۱۲ ساله مبتلا به تالاسمی در بیمارستان شهید مدنی خرم‌آباد انجام شده، نشان می‌دهد كه شدت درد رگ‌گیری در كودكانی كه فكرشان در زمان رگ‌گیری به سمت موسیقی كودكان معطوف شده به طور معنی‌داری كمتر از سایر روشها بوده است.
* موسیقی و افزایش توان یادگیری
محققان هنگ كنگی هم با مطالعه‌ای به مقایسه كودكانی كه تحت آموزش موسیقی قرار داشتند با دیگر كودكان پرداختند و به این نتیجه رسیدند كه كوكانی كه در گذشته تحت آموزش موسیقی قرار گرفته بودند حافظه شفاهی بسیار قوی‌تری دارند و می‌توانند لغات بیشتری را از فهرست خوانده شده به یاد بیاورند و در هر سنجش، بهتر از سنجش قبل عمل می‌كنند.
* تداوم آموزش موسیقی به افزایش حافظه می‌انجامد
همین محققان روانشناس هنگ كنگی عقیده دارند آموزش موسیقی نیم كره چپ مغز را تحریك میكند و یادگیری شفاهی نیز توسط همین قسمت از مغز انسان كنترل می‌شود.مطالعات بعدی این محققان نشان داد بهبود حافظه انسان با ادامه یادگیری موسیقی، ادامه پیدا می‌كند و با توقف آموزش موسیقی متوقف ‌می‌شود.
* شنیدن موسیقی هماهنگ با ضرباهنگ قلب آرام بخش است
یك محقق ژاپنی در دانشگاه ناگویا نیز به این نكته پی برده كه شنیدن موسیقی‌‌هایی كه برمبنای ضرباهنگ قلب تدوین شده‌اند، در آرامش اعصاب و كاستن تنش افراد موثر است.این محقق از ۲۲ داوطلب خواست كه در اتاقی به پاسخگویی یك سلسله پرسش كه مرتب سخت‌تر می‌شد، بپردازند.برای نیمی از داوطلبان، موسیقی متكی به ضرباهنگ قلب آنان پخش شد و دیگران در سكوت به حل مسائل ادامه دادند.پرسشهای تنظیم شده در پرسشنامه به منظور اندازه گیری میزان استرس و اضطراب داوطلبان و احساس خستگی آنان تدوین شده بود.نتایج حاصله از پاسخ‌ها حكایت از آن داشت داوطلبانی كه به موسیقی قلب خود گوش می داده‌اند به مراتب از آرامش بیشتری برخوردار بوده‌اند.
*موسیقی هوش و عواطف روحی افراد را تقویت می‌كند
یك محقق دانشگاه علوم پزشكی تبریز هم می‌گوید كه موسیقی، دقت، هوش، حس مشاهده، استنباط و عواطف روحی انسان را تقویت می‌كند.كبری پرون می‌گوید، تحقیقاتی كه در بخش مراقبت‌های ویژه انجام گرفته نشان می‌دهد كه موسیقی به میزان قابل توجهی در تسكین وتقلیل وضعیت بحرانی بیمارانی كه در بخش آی سی یو بستری بوده‌اند، تاثیر داشته است.سامانه اعصاب انسان به محرك‌های موزیكال پاسخ مثبت می‌دهد و عملا موسیقی در تغییر حالت بیماران موثر است.وی افزود، استفاده از موسیقی باعث آرامش روحی، بهبود وضعیت ذهنی ، كاهش اثرات استرس‌های وارده می‌شود و به افراد در برقراری ارتباط، اتحاد و تطابق كمك می كند.
انجمن درمانگران ایران

Asalbanoo
03-05-2007, 10:41
موسیقی درمانی به استفاده مستقیم و غیر مستقیم از موسیقی برای بازیافت، نگهداری و قدرت بخشیدن به سلامت روحی، جسمی ، احساسی و درونی گفته میشود که توسط فرد متخصص تجویز شده باشد. این تعریف کوتاه تمام عناصر اصلی موسیقی درمانی را در بر گرفته است و ما در اینجا به توضیح هر یک از این عناصر میپردازیم.

1- موسیقی درمانی باید توسط اعضای تیم درمانگر شخص تجویز شود. اعضای این گروه میتوانند شامل پزشکان، متخصصین خدمات اجتماعی، روان شناسان، معلمین، مدد کاران یا والدین باشند.

2- موسیقی ابزار درمانی عمده این شیوه درمان است.درمانگر از موسیقی برای رسیدن به حس اعتماد متقابل استفاده میکند، سپس برای بهبودی بخشیدن به شرایط روحی و جسمی بیمار، یک سری فعالیتهای به دقت برنامه ریزی شده را تجویز میکند. این فعالیتها میتوانند مواردی مانند آواز خواندن، شنیدن موسیقی، نواختن ساز، آهنگ سازی و انجام حرکاتی ورزشی یا رقص با موسیقی باشند.

3- موسیقی تحت نظر یک موسیقی درمانگر تعلیم دیده برای بیمار درنظر گرفته میشود. موسیقی درمانی، رشته گسترده ای است و درمانهای موسیقایی که توسط این اشخاص انجام میگیرد بر پایه دانش وسیع آنها از تاثیرات موسیقی بر رفتار، نقاط قوت و ضعف بیمار و اهداف درمانی، بنا شده است.

4- موسیقی درمانی برای رسیدن به اهداف خاص درمان شناسی به کار میرود. این اهداف شامل: بهبود بخشیدن به مهارتهای ارتباطی، علمی، حرکتی، احساسی و اجتماعی است. باید توجه داشت که ممکن است بیمار در طی دوران درمان به مهارتها و دانش تازه ای در موسیقی دست یابد اما برای درمانگر، کسب این مهارتها چندان اهمیت ندارد. آنچه مهم است تاثیر موسیقی بر سلامت روح و جسم بیمار است.

تاریخچه پیدایش
قدمت استفاده از موسیقی به منظور تحت تاثیر قراردادن سلامت و شیوه رفتاری حداقل به زمان ارسطو و افلاطون برمیگردد. اما در قرن بیستم استفاده از ویژگیهای درمانگرانه موسیقی به طور ابتدایی به دوران جنگ جهانی اول مربوط میشود. زمانی که موسیقی دانان حرفه ای و آماتور برای هزاران بیمار بستری در بیمارستانهای ارتشی، که از جراحات روحی و جسمی ناشی از جنگ رنج میبردند، برنامه اجرا کردند. عکس العمل قابل توجه بیماران به موسیقی، پزشکان و پرستاران را تشویق کرد از مسئولین بیمارستان بخواهند تعدادی نوازنده استخدام کند، اما به زودی متوجه شدند که موسیقیدانی که بخواهد به چنین کاری مشغول شود نیازمند تعلیم و تربیت خاصی خواهد بود.

مراکز آموزشی و انجمن های اولیه
در 1944 دانشگاه ایالتی میشیگان (Michigan State University) به این نیاز پاسخ داد و اولین برنامه تحصیلی موسیقی درمانی جهان را پایه گذاری نمود. در 1950، انجمن ملی موسیقی درمانی (National Association for Music Therapy) یا NAMT به طور رسمی به کار مشغول شد. در 1971 انجمن موسیقی درمانی آمریکا (American Association for Music Therapy) یا AAMT ایجاد شد که امروز دارای بیش از 5,000 عضو از درمانگران، اعضای حقوقی و اعضای انجمنهای وابسته در سطح جهان است. هدف AMTA، بالابردن سطح آگاهی افراد از مزایای موسیقی درمانی و افزایش امکان دسترسی هرچه بیشتر به مراکز موسیقی درمانی مجهز در جهان است. وضع شاخص استانداردهای تحصیلی و آموزشی نیز، از جمله فعالیتهای این انجمن بوده است.

در سال 1985، فدراسیون جهانی موسیقی درمانی یا (WFMT) برای ترویج موسیقی درمانی در سطح بین المللی، به ثبت رسید. (ادامه دارد ...)

Sam Fisher 11
03-05-2007, 11:09
خیلی ممنون، مقاله های جالبی هستن. البته همشون رو نخوندم ولی اصلش رو چرا.
من منتظره ادامه اش هستم... خیلی کنجکاو شدم...

Asalbanoo
01-06-2007, 20:11
● موسیقی درمانی چیست؟
موسیقی درمانی عبارتست از کاربرد موسیقی برای ۱) القاء آرامش، ۲) تسریع روند بهبود بیماریها، ۳) بهبود عملكرد ذهنی و ایجاد سلامتی. افراد تحت درمان با موسیقی، بوسیلهٔ راهنمایی‌های یك فرد متخصص كه در این زمینه آموزش دیده یا زیرنظر یك موسیقی درمانگر دارای مجوز فعالیت، به موسیقی های خاصی گوش می دهند و یا موزیكهایی را برای خود می‌سازند. موسیقی درمانی یكی از درمانهای هنری خلاق یا درمانهای بیانگر احساسات (شامل درمانهای هنری، شعر سرایی، درام درمانی و پسیكودرام ) می باشد.
از موسیقی درمانی می‌توان به تنهایی و یا همراه با درمانهای دیگر استفاده نمود.موسیقی درمانگرها با تمام سطوح سنی از اطفال كم‌ سن و سال گرفته تا افراد مسن كار می‌كنند. این افراد در مراكز مختلفی همانند مدارس، مطبهای خصوصی، خانه‌های سالمندان، بیمارستانها و مراكز روانپزشكی مشغول به فعالیتند.
● تاریخچه موسیقی درمانی چیست ؟
قدمت درمان با استفاده از موسیقی تقریباً به قدمت تمدن بشری است. فیلسوفهای یونان باستان همانند سرخپوستان آمریكای شمالی عقیده داشتند كه موسیقی قادر به تسریع روند بهبود بیماریهاست. در ایالات متحده آمریكا در طی سالهای جنگ جهانی دوم برای نخستین بار از موسیقی درمانی به عنوان یك درمان رسمی در بیمارستانهای نظامی این كشور استفاده شد تا به سربازانی كه در جریان این جنگ دچار نقص عضو و ناتوانی شده بودند كمك شود.
برای نخستین بار طی دهه ۴۰ میلادی به موسیقی درمانگر‌ها مدارك رسمی اعطا شد و در طی دهه ۵۰ نیز انجمن موسیقی درمانی آمریكا (AMTA) -البته تحت نام دیگری- تأسیس و بنیانگذاری شد .
● موسیقی درمانی چگونه اثر می كند؟
اغلب مردم هنگام شنیدن یك موسیقی، نوعی واكنش اتونومیک(Autonomic Response) را تجربه می‌نمایند. مثلاً هنگام شنیدن یك موسیقی پر تپش ، احساس پر انرژی بودن می‌نمایند و هنگام شنیدن یك قطعه آرام و كلاسیك، احساس آرامش و سبكی دارند. موسیقی درمانی ارتباط متعادلی میان موسیقی و خلق و خو برقرار می‌نماید. مطالعات علمی نیز نشان داده‌اند كه موسیقی بر عملكردهای فیزیولوژیك نظیر تنفس و ضربان قلب و فشارخون تأثیر دارد. برای مثال همانطور که میزان هورمون كورتیزول هنگام بروز استرس بالا می رود ، میزان آزادسازی اندورفینها نیز توسط موسیقی افزایش می‌یابد (اندورفینها هورمونهای طبیعی هستند كه در بدن انسان موجب نشاط و سرخوشی و کاهش درد می‌گردند).
موسیقی درمانگرها معمولاً از موسیقی برای ایجاد ارتباط استفاده می‌كنند. بدلیل اینكه موسیقی دارای گوشه‌ها، ضربه‌ها و ملودی است، می‌توان آنرا نوعی زبان دانست و از آن برای برقراری ارتباط استفاده نمود. بنابراین می‌توان برای بیمارانی كه دارای اختلالات ذهنی و جسمی هستند، از موسیقی درمانی استفاده كرد تا بتوانند احساسات خود را بیان كنند.
موسیقی درمانی قادر است به افراد درون‌گرا كمك کند تا به شخصیتی برون‌گرا تبدیل شوند و به بیماران اوتیستیك(درخود مانده) و اسكیزوفرن ( دچارجنون جوانی) هم برای كاهش گوشه‌گیری كمك می‌نماید. موسیقی درمانی برای بیماران مبتلا به سكته مغزی و اختلالات نورولوژیك دیگر نیز می‌تواند موثر واقع گردد. وقتی اینگونه بیماران به موسیقی‌‌های ریتمیك گوش می دهند، بطورهمزمان حركات عضلات آنها بیشتر و بهتر می‌گردد. هر چه این حركات هماهنگ‌تر و موزون‌تر شوند، مهارتهای حركتی آنها نیز به نوبه خود بهبود خواهد یافت و اگر موسیقی دارای ریتم آرام و دارای کیفیت آرامش بخش باشد، پاسخ آنها نیز رسیدن به آرامش روحی و جسمی خواهد بود.
موسیقی درمانی قادر است افكار و احساسات و تجارب منفی را از بیماران دور نماید.به عنوان مثال درد ناشی از اعمال جراحی و دندانپزشكی و ... با موسیقی درمانی كاهش می‌یابد.
● جلسات موسیقی درمانی به چه شکل برگزار می شود؟
چون موسیقی درمانی برای موارد مختلف قابل استفاده بوده و تعداد زیادی از بیماران را در بر‌می‌گیرد، برنامه‌های درمانی و دوره‌های آن برای موارد مختلف، با یكدیگر متفاوت است. اگر شما در مورد یك بیماری یا وضعیت خاصی با یك موسیقی درمانگر مشورت نمایید، وی ابتدا در مورد علائم بیماری و نیازهایتان صحبت خواهد نمود و در عین حال میزان سلامت جسمی، عاطفی و اجتماعی شما مانند توانایی‌های ارتباطی و مهارتهای ذهنی شما را مورد ارزیابی قرار خواهد داد. هم خود فرد و هم درمانگر در انتخاب نوع موسیقی برای درمان موردنظر، با توجه به نیازها و سلیقه‌فرد، موثر خواهند بود. شما می‌توانید موسیقی مورد علاقه‌تان را از موسیقی كلاسیك گرفته تا جاز و ... انتخاب نمایید. برای انجام موسیقی درمانی، نیازی به تجربه قبلی یا توانایی موسیقیایی خاص وجود ندارد. گاهی موسیقی درمانی‌ بصورت گروهی انجام می‌گیرد، بدین ترتیب كه از شما خواسته می‌شود تا در یك گروه با بیمارانی كه بیماری مشابه شما را دارند، به اجرای موسیقی بپردازید یا بعنوان عضوی از این گروه، به موسیقی گوش داده و آرامش را تجربه كنید.
اگر برای جراحی یا وضع حمل در بیمارستان بستری هستید، موسیقی درمانی می‌تواند به شكل گوش دادن به موسیقی یا آوازهای دلخواهتان برای كسب آرامش و كاهش درد ناشی از عمل جراحی باشد.
● کاربردهای موسیقی درمانی چیست؟
مطالعات و تحقیقات مختلف نشان داده‌اند كه موسیقی درمانی در پیشبرد آرامش، كاهش اضطراب و استرس و درمان افسردگی موثر است. مطالعه بر روی بیمارانی كه به دلایل مختلف مثل سوختگی، بیماری‌های قلبی، دیابت و سرطان در بیمارستان بستری بوده‌اند، نشان داده است كه موسیقی درمانی به بیمارانی كه از اختلالات و مشكلات عاطفی و احساسی رنج می‌برند، اجازه می دهد تا بتوانند تغییرات مثبت ذهنی و خلقی در خود ایجاد نموده و در عین حال توانایی حل مشكلات را بدست آورند. در عین حال موسیقی درمانی در بیماران بستری در انستیتوی سلامت روانی هم بسیار موثر بوده است.
موسیقی درمانی به عنوان درمان مكمل برای توانبخشی بیماران باعث تقویت سطوح ارتباطی و هماهنگی جسمی شده و در افراد دارای اختلالات نورولوژیك و اختلالات گفتاری كه دچار مشكلات روحی و جسمی نیز هستند، باعث بهبود عملكردهای ذهنی و جسمی می‌گردد. موسیقی درمانی در مراقبت از نوزادان ،حتی نوزادان نارس موثر و مفید بوده و برای اطفال و نوزادان تحت مراقبتهای پزشكی یا اعمال جراحی نیز بسیار قابل استفاده است. این درمان در اطفالی كه دچار ناتوانایی‌های یادگیری یا اختلالات گفتاری و شنوایی هستند نیز ممكن است بسیار مفید واقع شود.
موسیقی درمانی می‌تواند نیاز به دارو درمانی را در حین زایمان كاهش داده و بعنوان عامل مكمل در كنار بیهوشی در جریان اعمال جراحی و دندانپزشكی مورد استفاده قرار گیرد. موسیقی درمانی را جهت كاهش دردهای مزمن هم می‌توان بكار برد.
موسیقی درمانی می‌تواند كیفیت زندگی را در افراد مبتلا به بیماریهای بسیار شدید و جدی كه در مراحل نهایی بیماری قرار دارند بهبود بخشیده و موجب بهتر شدن سطح سلامت و بالابردن كیفیت زندگی در آنها شود. از موسیقی درمانی برای تكمیل درمان بیماران مبتلا به ایدز، سكته‌های مغزی، پاركینسون، سرطان و آلزایمر و سایر انواع فراموشی‌ها می توان استفاده نمود.
با توجه به وسعت عملكرد موسیقی درمانی، نیاز به انجام تحقیقات رسمی برای تعیین تعداد افرادی از جامعه كه می‌توانند برای درمان بیماریهایشان از موسیقی درمانی كمك بگیرند، احساس می‌شود.
● چگونه یك موسیقی درمانگر انتخاب كنیم؟
موسیقی درمانگرها بصورت خصوصی یا همراه با روانپزشكان و روانشناسان و به عنوان عضوی از گروه مشاورین توانبخشی فعالیت می‌نمایند و در حال حاضر حدود ۵۰۰۰ درمانگر از این نوع، در ایالات متحده آمریكا مشغول به فعالیتند. برای انتخاب درمانگر در این کشور، به افراد توصیه می شود مطمئن شوند كه وی حتماً دوره موسیقی درمانی را در كالج یا دانشگاه طی كرده باشد همچنین باید مدارك ثبت شده‌ای از مراكز تأیید كننده موسیقی درمانگرها (MT-BC) یا از مراكز ثبت ملی موسیقی درمانگرها (RMT) یا مراكز تأیید موسیقی درمانگرها (CMT) و یا مراكز پیشرفتهٔ تأیید موسیقی درمانگرها (ACMT) داشته باشد. به هر حال قبل از انتخاب یك موسیقی درمانگر سعی كنید با چند درمانگر صحبت كرده تا بهترین آنها را انتخاب نمایید.
● برای درمان با این روش توجه به چه احتیاطاتی لازم است؟
موسیقی درمانی برای تمام افراد مناسب نیست. برخی از افراد ممكن است با این نوع درمان احساس اضطراب و برافروختگی بیشتری ‌نمایند و بعضی هم ممكن است اصلاً به این درمانها پاسخ ندهند. اگر شما یك نشانه یا علامت خاصی دارید و تمایل دارید كه با موسیقی درمانی معالجه شوید، ابتدا با پزشك خود مشورت نمائید تا وجود هرگونه مشكل پزشكی زمینه‌ای خطرناك و جدی را در شما رد نماید.


- References:

۱. Smith, D.S. Editor. Effectiveness of Music Therapy Procedures: Documentation of Research and Clinical Practice, Third Edition. ۲۰۰۰. American Music therapy Association.
۲. Darrow, A-A, Editor, Introduction to Approaches In Music Therapy. ۲۰۰۴. American Music therapy Association.
۳. Standley, J.M. Music Therapy with Premature Infants. ۲۰۰۳. American Music Therapy Association.
۴. Robb, S.L. Editor, Music Therapy in Pediatric Healthcare: Research and Evidence-Based Practice. ۲۰۰۳. American Music Therapy Association.
۵. C.J. Cruise et al. Music increases satisfaction in elderly outpatients undergoing cataract surgery. Canadian Journal of Anaesthesia ۱۹۹۷;
۴۴(۱): ۴۳-۴۸.
۶. H. Chetta. The effect of music and desensitization on preoperative anxiety in children. Journal of music therapy, ۱۹۸۱; ۱۸: ۷۴- ۸۷
۷. D. Daub, R. Kirschner-Hermanns. Reduction of preoperative anxiety-music as an alternative to pharmacotherapy. Anaesthetist ۱۹۸۸; ۳۷(۹): ۵۹۵-۵۹۷
۸. M.J. Winter, S. Paskin, T. Baker. Music reduces stress and anxiety of patients in the surgical holding area. Journal of Post Anesthesia Nursing ۱۹۹۴; ۹(۶): ۳۴۰-۳۴۳
۹. M.E. Koch et al. The sedative and analgesic sparing effect of music. Anesthesiology ۱۹۹۸; ۸۹ (۲): ۳۰۰-۳۰۶
۱۰. U. Nilsson and others. Improved recovery after music and therapeutic suggestions during general anaesthesia: a double-blind randomized controlled trial. Acta Anaesthesiol Scand, ۲۰۰۱; ۴۵: ۸۱۲-۸۱۷
۱۱. R.P. Blankfield and others. Taped therapeutic suggestions and taped music as adjuncts in the care of coronary-arterybypass patients. American Journal of Clinical Hypnosis ۱۹۹۵; ۳۷(۳): ۳۲-۴۲
۱۲. L. Rogers. Music for surgery. Advances: The Journal for Mind, Body, Health, ۱۹۹۵; ۱۱: ۴۹-۵۸
۱۳. M. Thaut. The influence of subject-selected versus experimenter-chosen music on affect, anxiety, and relaxation. Journal of Music Therapy, ۱۹۹۳; ۳۰; ۲۱۰-۲۲۳
۱۴. P. Augustin. Effect of music on ambulatory surgery patients�۰۳۹; preoperative anxiety.
Association of operating Room Nurses Journal, ۶۳; ۷۵۰-۷۵۸
در گاه طب مکمل جایگزین ایران

Asalbanoo
01-06-2007, 20:13
وقتی اضطراب حالتی پایدار و ثابت پیدا كند ، به استرس تبدیل میشود. آثار فیزیولوژیك استرس عبارتند از انقباض عضلانی ، افزایش ضربان قلب و تنفس سخت ، فعالیت بیش از حد سیستم آدرنال و بالا رفتن فشار خون.
استرس ، با ایجاد اختلال در روند طبیعی مصرف انرژی بدن ، موجب كاهش انرژی نیز می گردد. میزان انرژی بدن بواسطه عملكرد سیستم شیمیایی و پیام های عصبی تنظیم می شود و پتانسیلی كه برای تحریك سیناپس های عصبی لازم است به میزان انرژی ذخیره شده در مغز بستگی دارد. مغز مانند یك باتری الكتریكی عمل نموده و مدام شارژ و تخلیه می شود.
دكتر Tomatis معتقد است كه مهمترین عملكرد گوش ، شارژ نمودن مغز بوسیله تحریكات صوتی است؛ پس عملكرد نامناسب گوش در شارژ طبیعی مغز موجب ایجاد خستگی و فرایند های ذهنی ناكارآمد می شود.
نویز ( Noise ) نیز یكی از اصلی ترین عوامل ایجاد استرس و خستگی است. بدلیل اینكه گوش بواسطه مسیر های عصبی خاص با برخی از ارگان های بدن به طور مستقیم در ارتباط است ، اصواتی را كه می شنویم اثری سریع بر تمام سیستم بدن دارند.
بدلیل اینكه اكثر سلولهای حسی شنوایی گوش داخلی ، در منطقه فركانس های زیاد ( High frequency ) واقعند ، گوش تمایل بیشتری به شنیدن اصوات با فركانس زیاد ( اصوات زیر ) دارد.در واقع ، این اصوات زیر ( high tone ) هستند كه مسئولیت شارژ انرژی مغزی و فعال نمودن كورتكس و افزایش توانایی فكر كردن را به عهده دارند.
متاسفانه ، بسیاری از اصوات محیطی امروزی ، از نوع كم فركانس یا اصوات بم هستند. ترافیك ، كارخانه ها ، لوازم خانگی مانند یخچال و لامپ های فلورسنت و حتی كامپیوتر ها ، همگی اصوات با فركانس كم ( اصوات بم ) را تولید می كنند كه در نهایت موجب تهی شدن مغز از انرژی و ایجاد استرس می شود.
برای سالم و فعال ماندن مغز ، هر انسان باید به طور متوسط ، سه بیلیون تحریك برای مدت چهار ساعت و نیم در هر روز دریافت كند. دستیابی به این سكح از تحریكات فقط زمانی قابل دسترسی است كه گوش را به طور منظم در معرض اصوات با فركانس زیاد قرار دهیم.
همگی ما این تجربه را داریم كه پس از گذراندن ساعاتی در طبیعت و شنیدن صدای آب جاری و باد و پرندگان ، تغیرات قابل ملاحظه ای در روحیاتمان بوجود آمده است ؛ زیرا اصوات طبیعی ، همگی از اصوات با فركانس زیاد هستند و انرژی فراوانی را به مغز رسانده و موجب می شوند تا سیستم عصبی فعالیت كاراتری داشته و سطح انرژی بالا رود و در نتیجه ، استرس كاهش یابد.
گردد از جان مرد موسیقی شناس لحن موسیقی خلقت را سپاس
● صوت درمانی چگونه می تواند كمك كند ؟
صوت درمانی ، فرصتی را برای ما فراهم می كند تا حتی در یك محیط شلوغ و پر سر و صدا ، بتوانیم به اصوات شفابخش فركانس زیاد گوش فرا دهیم.
نوار های صوت درمانی ، از موسیقی های كلاسیك كه فركانس های كم ( Low ) آنها فیلتر شده و فقط اصوات بالاتر از ۸۰۰۰ Hz آن باقی مانده است ، استفاده می كنند.
گوش دادن به این نوارها برای سه ساعت در روز ، می تواند جبران كننده اثرات زیان بخش و استرس زای سر و صدای محیطی باشد.
اكثر كسانی كه از این نوارها استفاده كرده اند، بعد از مدت شش هفته تا سه ماه ، اثرات فوق العاده قابل توجهی در میزان انرژی خود و كاهش سطح استرسشان ذكر نموده اند. .


وبلاگ موسیقی درمانی، صوت درمانی

Asalbanoo
01-06-2007, 20:19
موارد آموزشی و تعلیمات موسیقی درمانی بسیار گسترده است. یک موسیقی درمانگر نه تنها باید دارای مهارتهای موسیقایی بالایی باشد، بلکه باید در زمینه تاثیرات موسیقی در درمان نیز تعلیم دیده باشد. با وجود اینکه پروژه های دانشجویی در مراکز آموزشی مختلف متفاوت هستند، همه از خط مشی تعیین شده توسط Amta پیروی میکنند. این دستورالعملها شامل موارد زیر هستند :

• دروس موسیقی (تاریخ، تئوری، رهبری ارکستر، فنون نوازندگی، موسیقی گروهی از دوئت تا ارکستر بزرگ)
• دروس موسیقی درمانی (قواعد و مقررات، روانشناسی موسیقی، آموزش تجربی و کارگاه ها)
• علوم زیست شناسی و رفتار شناسی (آناتومی، جامعه شناسی، ناهنجاریهای روانی، کودکان استثنایی)
• دروس عمومی و انتخابی

دانشجویان برای دریافت مدرک خود، علاوه بر تکمیل دوره آموزشی، باید یک دوره 6 ماهه انترنی را هم با موفقیت بگذرانند. موسیقی درمانی برای چه افرادی مناسب است؟

درمانگران با طیف وسیعی از افراد مواجه میشوند که در میان آنها میتوان به بیماران روحی، عقب افتادگان ذهنی، معلولین، افرادی که مورد سوئ استفاده قرار گرفته اند، کهنسالانی که از آلزایمر و جنون رنج میبرند، افراد کند ذهن و آسیب دیدگان مغزی اشاره نمود. علاوه بر اینها، افرادی که هیچ بیماری خاصی ندارند و از موسیقی درمانی برای بهتر شدن بهره میبرند نیز وجود دارند.

بعضی از شیوه های درمانی
همانطور که گفته شد، برای معالجات مختلف، روشهای متفاوتی وجود دارد. برای مثال درمانگر برای رسیدن به ذهنیات بیمار از او میخواهد تا ترانه ای بسراید یا اینکه برای تقویت اعصاب حرکتی و ایجاد تعادل بین اعضای مختلف بدن، نواختن پیانو را بیاموزد. نواختن ساز میتواند برای بیان احساسات ناگفتنی نیز به کار رود. تجویز حرکات موزون، پیاده روی یا ورزش با موسیقی و همچنین آواز خواندن و نقد و بررسی اشعار و ترانه ها نیز از جمله روشهای موسیقی درمانی است.

یک مثال از یک برنامه موسیقی درمانی
• نوع فعالیت: گفتگو و بررسی اشعار
• وسایل مورد نیاز: دستگاه پخش صوت، چند نوع موسیقی
• شرح کار: ما به تعدادی موسیقی نیاز داریم تا مراجع بتواند از میان آنها یکی را انتخاب کند. به مراجع میگوییم که میخواهیم با یکدیگر بیشتر آشنا شویم و اینکار را از طریق یکی دو قطعه موسیقی انجام میدهیم. توضیح دهید که او باید 1 یا 2 ترانه یا موسیقی که با آن همذات پنداری میکند، را انتخاب کند به طوری که با در میان گذاشتن این وجه مشترک با شما احساس راحتی کند. پس از انتخاب موسیقی توسط هردو نفر- بیمار و درمانگر- موسیقی ها پخش میشوند. پس از شنیدن هر کدام از ترانه ها، درباره آنچه شنیده ایم و مفهوم ترانه یا موسیقی گفتگو میکنیم. این روش برای ارزیابی مراجع بسیار مفید است، به خصوص در برخورد اولیه که گفتگوی بی پرده و صریح بسیار مشکل است.
• مرحله بعدی: از چنین فعالیتهایی، درمانگر میتواند برای مطالعه بیشتر در احساسات و مشکلات ارتباطی مراجع، او را به نوشتن شعر یا انتخاب و نواختن سازی برای بیان افکار و درونیاتش راهنمایی کند.