PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : بیماری های نوازندگان



magmagf
20-03-2007, 11:43
دكتر آلبرشت لامه- ویولونیست و پزشك ارتوپد، سال 1996 انستیتو فیزیولوژی حركت را در مونیخ تأسیس نمود. او در دانشكده موسیقی و تئاتر مونیخ و كنسرواتوار موتزارتئوم زالتسبورگ فیزیولوژی و پزشكی موسیقی تدریس می‌كند.گفت‌وگوی زیر را كه در مجلة “Arzte Woche” به چاپ رسیده است، ونتسل مولر۲ در ارتباط با بیماریهای نوازندگان با او انجام داده است.




مولر ـ آیا این رشته كه به بیماریهای شغلی نوازندگان می‌پردازد مبحث جدیدی در علم پزشكی است؟
لامه ـ بله این رشته نسبتاً جدید است. اولین‌بار بیست سال قبل جولیوس فلش3، روان‌درمانگر و برادر كارل فلش4، موزیسین معروف، در وین بیماریهای نوازندگان به‌ویژه مسائل روان‌شناختی آنها را مورد بررسی و مطالعه قرار داد. كورت زینگر5 روان‌پزشك آلمانی نیز مشكلات نورالژی موزیسینها را تجزیه و تحلیل نمود. پس از آن تا زمانی كه كلاوس شنورنبرگر6، نوازنده ویولا و متخصص معروف طب سوزنی در فرایبورگ دوباره به این موضوع پرداخت وقفه‌ای طولانی ایجاد شد. از سال 1993 هرساله كنگره پزشكی بیماریهای موزیسینها برگزار می‌شود.



اما این رشته مانند پزشكی ورزشی هنوز آن‌چنان فراگیر و شناخته شده نیست؟
این مسئله ناشی از پیچیدگی و دشواری این رشته نیست. یك ارتوپد كه به بیماریهای ورزشكاران می‌پردازد به‌عنوان مثال بدون اینكه فوتبالیست باشد می‌تواند فوتبالیستی را درمان كند اما برای درمان یك نوازنده حرفه‌ای بهتر است پزشكی كه ارتوپد، جراح دست و یا روان‌پزشك است خود نوازنده باشد.



شما خودتان چگونه با این رشته آشنا شدید؟
من ویولون می‌نواختم و پس از پایان دبیرستان در امتحان ورودی مدرسه عالی موسیقی پذیرفته شدم. پس از آن در رشته پزشكی نیز به تحصیل پرداختم. در دانشكده موسیقی یكی از دانشجویان مشكلاتی همچون درد و التهاب مفاصل داشت از آن زمان به تحقیق و مطالعه در مورد بیماریهای موزیسینها علاقمند شدم.



كدام‌یك از موزیسینهای معروف به بیماریهایی كه با نواختن ساز مرتبط می‌باشد مبتلا شده‌‌اند؟
من به خاطر وظیفه رازداری كه در حرفه پزشكی وجود دارد نمی‌توانم نوازندگان معروفی را كه خودم تاكنون معالجه كرده‌ام نام ببرم. اما موزیسینهایی هستند كه بیماری آنان جزء اسرار نیست به‌عنوان مثال لئون فلایشر7، نوازنده آمریكایی پیانو، سالها به‌خاطر گرفتگی عضلات دستش قادر به نوازندگی نبود و یا كلآدیو آبادو8، رهبر اركستر، در ناحیه شانه‌اش درد و ناراحتی داشت، روبرت شومان9 نیز دچار گرفتگی عضلات بود و زودتر از معمول نوازندگی حرفه‌ای را كنار گذاشت.



اما از طرف دیگر نوازندگانی را می‌بینیم كه در سنین بالا مهارت و توانایی خود را از دست نداده‌اند؟
بله به‌عنوان مثال آرتور روبینشتاین10، تا 90 سالگی با قامتی راست در كمال آرامش پیانو می‌نواخت. در برخی از كتابهای آموزشی حالت بدن او هنگام نواختن ساز به‌عنوان الگو ذكر می‌شود.

ناتان میلشتاین11، نیز برخلاف بسیاری از نوازندگان ویولن در سن بالا حتی در ارتفاعات هم كه به‌دلیل كاهش فشار هوا و كم شدن تراكم مولكولهای هوا در ایجاد صوت كه ناشی از ارتعاش این مولكولهاست تغییراتی ایجاد می‌شود، قادر به تشخیص دقیق فركانسها بود و سازش را به‌دقت كوك می‌كرد.



نوازندگان اركستر چگونه می‌توانند از بروز كم‌شنوایی كه یكی از بیماریهای شناخته شده بسیاری از نوازندگان حرفه‌ای است جلوگیری نمایند؟
برخی معتقدند نوازندگان هنگام اجرا باید وسایل مخصوصی جهت محافظت از گوش به‌كار برند. اما به‌نظر من این روش درستی نیست. مسلماً نوازنده گاهی هنگام اجرای قطعاتی كه ترومبون بسیار بلند می‌نوازد می‌تواند از این وسایل استفاده كند.
اما اگر دائماً در همه تمرینات و اجراها این محافظها را به‌كار‌ برد دیگر از موسیقی چیزی باقی نمی‌ماند. تنها شدت صدا مطرح نیست بلكه باید بررسی كرد گوش نوازنده چه مدت تحت فشار است و اینكه آیا فرصتی برای استراحت دارد.



شما از بیست سال قبل تاكنون در زمینه پزشكی موسیقی فعالیت می‌كنید و بنا بر تجربیاتتان 70 تا 75 درصد بیماریها مربوط به ناراحتیهایی در اندامهای حركتی نوازندگان است. فكر می‌كنید علت چیست و چه اشتباهاتی منجر به بروز این دردها می‌شود؟
همیشه در سخنرانیهایم به این نكته اشاره می‌كنم كه هر ناراحتی و مشكلی كه در وضعیت سلامت نوازنده ایجاد می‌شود ناشی از انجام یك اشتباه است.
همچنین شیوه آموزش سنتی كه بر تمرین بسیار تأكید می‌كند نیز در پیدایش این ناراحتیها مؤثر است.
نكته بسیار مهم دیگری كه متأسفانه مورد توجه قرار نمی‌گیرد این است كه معلم به‌خصوص هنگامی كه ساختمان بدنی متفاوتی با هنرجو دارد باید به او آزادی عمل دهد. هنرجو باید با ساز به‌عنوان یك دوست آشنا شده، خود در نوازندگی پیشرفت كند.



آیا نواختن هر ساز شرایط فیزیكی خاصی می‌طلبد؟
بله قبل از شروع نوازندگی ویژگیهای جسمانی هر فرد باید مورد معاینه دقیق قرار گیرد. بسیاری از نوازندگان ضعفهای جسمانی بسیاری دارند كه وجود این ضعفها در كنار نوازندگی به افزایش درد و ناراحتی منجر می‌شود. ارتوپد با بررسی و جمع‌آوری اطلاعاتی از استاتیك بدن، چگونگی مفاصل و میزان مقاومت آنها و قدرت دست هر فرد می‌تواند ساز مشخصی را به او توصیه نماید. با وجود همه این اقدامات پیشگیرانه اگر كودكی بخواهد حتما ویولن بنوازد و فاقد شرایط فیزیكی لازم برای نواختن این ساز باشد باید به خواست او احترام گذاشت. هدف از یادگیری ساز نیز بسیار مهم است. كسی كه می‌خواهد نوازنده‌ای حرفه‌ای شود باید از پنج یا شش سالگی شروع به فراگیری ساز نماید و روزانه یك تا دو ساعت تمرین كند.



چه شرایط جسمانی بازدارنده‌ای برای نواختن ویولن وجود دارد؟
كسی كه گردن و دستان بسیار بلندی دارد و یا انگشت كوچك دستش بسیار كوتاه است شرایط لازم برای نواختن ویولن را دارا نیست.



قدرت اراده نوازنده تا چه حد می‌تواند كاستیهای بدن او را جبران نماید؟
مطمئناً راههایی برای جبران این ضعفها وجود دارد. اما در درازمدت بالاخره این سیستم درهم می‌شكند.
یك نوازنده حرفه‌ای كه بیش از چندین دهه بدون در نظر گرفتن ضعفهای جسمانی‌اش ساز می‌نوازد سرانجام دچار درد و ناراحتی می‌شود و زودتر از معمول نوازندگی حرفه‌ای را كنار می‌گذارد افراد كمی قادرند مدت زمانی طولانی با هیجان و تنشی غیرقابل تصور و تحرك و فعالیت بسیار زیاد عضلاتشان كار كنند.



انجام چه ورزشهایی را برای تقویت عضلات و ایجاد تعادل در بدن به نوازندگان توصیه می‌كنید؟
ورزش شنا برای نوازندگان البته غیر از كسانی كه دردهایی در ناحیه شانه و یا مشكلاتی در حركت مچ دارند عالیست.
همچنین سواركاری برای تقویت عضلات پشت و شمشیربازی به‌دلیل اینكه تواناییهای خاصی مانند واكنشهای بسیار سریع را می‌طلبد برای نوازندگان مناسب است.
برعكس ورزشهایی مانند تنیس و اسكواش كه مستلزم به‌كارگیری نیروی بسیار زیادی در بازوهاست برای نوازندگان مناسب نیست.
اگر شما دو ساعت تنیس بازی كنید سپس ویولن بنوازید متوجه لرزش آرشه می‌شوید بعد از بازی تنیس بدن برای انجام حركات ظریف به سه تا چهار ساعت استراحت نیاز دارد.



به نوازندگانی كه برای درمان به شما مراجعه می‌كنند چگونه كمك می‌كنید؟
نوازندگان اغلب به‌دنبال راه‌حلی معجزه‌آسا هستند كه همه مشكلاتشان را یكباره برطرف كند. اما من برای تشخیص كه متأسفانه امروزه در علم پزشكی به قدر كافی مورد توجه قرار نمی‌گیرد اهمیت بسیاری قائلم. ابتدا باید بدانم روند حركت و حالت بدن نوازنده هنگام نوازندگی و انعطاف‌پذیری بدن او چگونه است همچنین با طرح سؤالاتی مانند اینكه نوازنده چه مدت و چند ساعت در روز ساز می‌زند، چه آثاری را می‌نوازد و آیا با نواختن آثار خاصی درد و ناراحتی‌اش بیشتر می‌شود، و اینكه تاكنون معلم و تكنیك خود را تغییر داده است، فعالیتهای موسیقایی او را به‌دقت بررسی می‌كنم. با كنار هم قرار دادن این اطلاعات می‌توانم بگویم كه بیمار باتوجه به یافته‌های پاتولوژی موجود به درمان نیاز دارد یا بهتر است روشهایی همچون تكنیك الكساندر12 را در مورد او به‌كار گرفت.



برای شما تجویز دارو در چه جایگاهی قرار دارد؟
تجویز دارو باید در آخرین مرحله از درمان مدنظر قرار گیرد. گاهی برای برطرف نمودن لرزشهای بدن نوازنده می‌توان مشتقاتی از بتابلاكرها13 تجویز نمود.
اما اثرات جانبی داروها كه اغلب به كاهش قدرت تمركز نوازنده می‌انجامند را نباید نادیده گرفت.



در مبحث موسیقی درمانی موسیقی در بهبود بیماریها و تسكین دردها بسیار اثرگذار است….

در اصل باید گفت چون یك نوازنده در حالتی قرار دارد كه به‌نوعی دائماً به درمان خود می‌پردازد نباید بیمار شود اما این‌گونه نیست. یك نوازنده اركستر به دیگر نوازندگان و رهبر كه سرعت و چگونگی اجرای قطعات را تعیین می‌كند وابسته است و فشار روانی بسیاری را متحمل می‌شود. نوازندگی حرفه‌ای صددرصد توانایی و انرژی شخص را به‌كار می‌گیرد.



برای كاهش درد و ناراحتی نوازندگان چه تغییراتی می‌توان در ساختمان سازها انجام داد.

من در این مورد بسیار محافظه‌كار هستم. تاكنون تلاشهایی برای اصلاح و تغییر شكل سازها انجام گرفته است اما من معتقدم سازها را باید همان‌گونه كه هستند باقی گذاشت. تنها در زمینه وسایل جانبی سازها می‌توان كارهایی انجام داد.



پی‌نوشت:
1)Albrecht Lahme
2) Wenzel Muller
3) Julius Flesch
4) Carl Flesch
5) Kurt Singer
6) Claus Schnorren Berger
7) Leon Fleischer
8) Claudio Abbado
9) Robert Schumann
10) Arthur Rubinstein
11) Nathan Milstein
12) تكنیكی كه به‌وسیله (م 1955 ـ 1869) Frederik Matthias Alexander پایه‌گذاری شد و برای تغییر الگوی حركتی و رفتاری افراد به‌كار گرفته می‌شود.
13) داروهایی كه تأثیر آدرنالین بر قلب و گردش خون را خنثی می‌كنند و با از كار انداختن بخشی از دستگاه عصبی خودمختار نشانه‌های اضطراب مانند تپش قلب، عرق كردن و رعشه را از بین می‌برند.



منبع:ماهنامه موسيقی مقام

magmagf
20-03-2007, 11:49
یكی از زیباترین حرفهها یعنی نوازندگی گاهی با خطرات بزرگی، مثل بیماریهای شغلی همراه است. بیماریهای شغلی نوازندگان در ده سال گذشته بیش از پیش مورد توجه پزشكان قرار گرفته است. فشارهای روحی و جسمی دلایل اصلی بروز چنین مشكلاتی برشمرده میشوند.




سالها تمرین شدید و مداوم، ترس از صحنه، تمایل به اجرایی دقیق و قابل قبول در جمع، التزام به بینقص و كامل بودن، فشارهای روانی ناشی از رقابت بین موزیسینها و دورنمای شغلی مبهم و نامشخص به عنوان علل پیدایش این بیماریها درنظر گرفته میشود. به دلیل مواجهه و رویارویی روز افزون با چنین عوامل باز دارندهای نزد موزیسینها و دانشجویان موسیقی بررسیای تطبیقی در دانشكده موسیقی فرانتس لیست در وایمار انجام دادیم. در این طرح پژوهشی هر بار 100 نفر از نوازندگان حرفهای و دانشجویان شركت كرده، پرسشنامهای معتبر و استاندارد را پر نمودند؛ تركیب سازهای شركتكنندگان در این طرح متناسب با تركیب سازهای اركستر در نظر گرفته شده است.




یكی از نتایج شگفتانگیز این تحقیق درصد بالای (85%) دانشجویانی است كه در فعالیتهای موسیقایی خود ترس و تشویش و اضطراب دارند. نوازندگان اركستر و موزیسینهای حرفهای نیز حداقل (60%) چنین ترسهایی را تجربه میكنند.




در مورد بیماریهای جسمانی درد در اندامها و اعضای حركتی در درجۀ اول اهمیت قرار دارد (57%) پس از آن ناراحتیهایی در ستون فقرات (44%) شكایت از اختلالاتی در قدرت شنوایی (33%) و سیستم عصبی، التهاب و درد در مفاصل دست و انگشتان (17%) دیده میشود. ارتباط بین وجود ناراحتی در اندامهای حركتی دانشجویان و میزان آموزش و فعالیت هنری خانواده در خور توجه است؛ در این مورد مسلماً انتظار و توقع خانواده در بروز این مشكلات نقش مهمی دارد.
همچنین ارتباط بین انجام فعالیتهای ورزشی و ناراحتی در اعضای حركتی نیز كاملاً بارز و مشخص است؛ دانشجویانی كه چندین بار در هفته ورزش میكنند 50 تا 60 درصد كمتر از سایرین به این ناراحتیها مبتلا میشوند.




به طور خلاصه میتوان گفت:
1) از هر دو نفر دانشجوی موسیقی و نوازنده اركستر یك نفر از دردهایی كه با نواختن ساز مرتبط است، شكایت دارد. حداقل نیمی از شركتكنندگان در این تحقیق و بخصوص نوازندگان سازهای شستیدار و زهیها در اندامها و اعضای حركتی خود درد و ناراحتی احساس میكنند. این ناراحتی با افزایش سن شدت نمییابد بلكه بیشتر با شروع زود هنگام فعالیتهای موسیقایی مرتبط میباشد.




2) نوازندگی حرفهای و ترسهای ناشی از آن دانشجویان را بسیار بیش از نوازندگان اركستر تحت تأثیر قرار میدهد. نوازندگان سازهای شستیدار، سازهای آرشهای و بادی چوبیها بیش از سایرین از نظر روانی تحت فشار هستند.
3) بین جنسیت، ساختمان بدن و انجام فعالیتهای ورزشی از یك سو و بروز بیماری از سویی دیگر ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد كه میبایست در آینده به شكلی اساسی مورد بررسی قرار گیرد.
4) در مورد روشهای درمانی و اقدامات پیشگیرانه نیز باید پژوهشهای عمیق و گستردهای انجام پذیرد.




همچنین تحقیقی دیگر كه توسط انجمن فیزیولوژی و پزشكی موسیقی آلمانی (DGFMM) انجام گرفته است نمایانگر این امر میباشد كه حداقل (80%) نوازندگان سازهای زهی اركستر كم و بیش از درد و ناراحتی شكایت دارند و (13%) نوازندگان اركستر به خاطر وجود اختلالاتی در وضعیت سلامتشان زودتر از معمول شغلشان را رها میكنند. این انجمن در شاخهای از علم پزشكی كه منحصراً به بیماریهای شغلی موزیسینها میپردازد و 20 سال قبل اولین بار در آمریكا پایهگذاری شد فعالیت میكند. اما از آنجا كه هیچ كس با میل و رغبت به بیماریهای خود اعتراف نمیكند، در بین موزیسینها عنوان این مطلب و بحث پیرامون آن هنوز تا حد زیادی نامتعارف است.
در حالیكه موسیقی جاز بیشتر بر بداههنوازی استوار است، موسیقی كلاسیك بر دقت و رعایت دقیق اصوات و سرعت متكی میباشد. خصوصاً از زمانی كه همه آثار بزرگ موسیقی به شكلی بینظیر بر روی CD ضبط شده است، شنوندگان در این مورد بسیار موشكافتر از گذشته شدهاند و به همان میزان كه توقع و انتظار از نوازندگان بیشتر میشود بیماریهای آنان نیز افزایش مییابد. نوازنده اركستر باید اوج توانایی و مهارت خود را در مقیاسی همچون صدم ثانیه و یا دهم میلیمتر نشان دهد. از این لحاظ كار او با یك ورزشكار طراز اول قابل مقایسه است اما اغلب تواناییهای فیزیكی نوازندگان در پشت مهارت هنری آنان نادیده میماند.




كسی كه شروع به نوازندگی میكند در ابتدا ذهنش را كاملاً معطوف به ساز مینماید زیرا حركات لازم برای نواختن ساز كم و بیش خود به خود انجام میشود. تازه هنگامی كه مشكلاتی در وضعیت سلامت شخص به وجود میآید، نوازنده به این فكر میافتد كه تا كنون بدن و ساز خود را چگونه بكار گرفته است و یا اینكه چگونه میتواند حركت و وضعیت بدنش را تغییر دهد تا از هدر رفتن نیرو و انرژی خود جلوگیری نماید. از نظر فیزیولوژی هنگام نواختن هر ساز الگوی حركتی ثابتی وجود دارد.
دستها و بازوها حركاتی ثابت انجام میدهند، ماهیچهها، رگها و اعصاب مشخصی دائم بهكار گرفته میشوند. خصوصاً اینكه هنگام نواختن ساز بدن وضعیت نامتقارنی به خود میگیرد. مثلاً هنگام نواختن ویولن ستون فقرات در ناحیه گردن دایماً به یك سمت متمایل است و یا هنگام نواختن فاگوت شانه راست در عقب و شانه چپ در جلو قرار میگیرد. از اینرو نوازندگانی كه حركاتی ورزشی جهت برقراری تعادل و توازن بدنشان انجام میدهند و یا در تمرین زیاده روی نموده، زمانی برای استراحت در نظر نمیگیرند بسادگی دچار درد و ناراحتی میشوند.




توجه به فیزیولوژی بدن هنگام انتخاب ساز یكی از اولین اقدامات برای جلوگیری از بروز چنین مشكلاتی است. مثلاً كسی كه انگشتان بسیار كوتاهی دارد لزوماً نباید ساز پیانو را انتخاب نماید زیرا هنگام نواختن آكوردهای اكتاو دچار مشكل میشود. در این زمینه مشورت با پزشكان ارتوپد میتواند بسیار سودمند باشد. همینطور در آموزش موسیقی به كودكان توجه به چگونگی وضعیت و حالت بدن هنگام نواختن ساز بسیار حائز اهمیت است.




وجود اختلالاتی بسیار جزئی در وضعیت سلامت یك موزیسین حرفهای میتواند پیامدهای بسیار ناگواری برایش به همراه داشته باشد. به عنوان مثال اگر خواننده اپرایی یكی از دندانهای آسیای خود را از دست بدهد، به آوا و طرز تلفظ او خدشه وارد شده، گاهی وقفهای طولانی در كارش بوجود میآید.




البته كافی نیست كه مسئله را تنها از دیدگاه فیزیكی مورد بررسی قرار دهیم، بلكه جنبه روانی آن را نیز نباید از نظر دور داشت. برای یك موزیسین بسیار مهم است كه بتواند با موقعیتهای استرس زا به درستی كنار آید. متدهایی همچون تمرین ذهنی كه متأسفانه معمولاً در آموزش موسیقی مد نظر قرار نمیگیرد برای رویارویی با چنین موقعیتهایی بسیار مفیدند.




در فعالیتهای هنری كه بیشتر درونگرایانهاند اجرای بر روی صحنه به شكل مطلوب و ایدهآل خود میتواند به عنوان عامل ایجاد تعادل و توازن در شخصیت هنرمند مؤثر باشد. اما نوازندگان اغلب این وضعیت را موقعیتی مخاطرهآمیز قلمداد میكنند و بدن آنها همچون زمان قرار گرفتن در موقعیت فرار واكنش نشان میدهد: ضربان قلب و تعرق افزایش مییابد و شخص دچار تشویش و اضطراب میشود.




البته مقداری هیجان برای اینكه نوازنده بتواند اوج توانایی و مهارت خود را نشان دهد لازم است. در پایان باید یادآور شد كه هر شغلی بیماریهای خاص خود را به همراه دارد و هر فرد باید بتواند خود را با شرایط شغلیاش وفق دهد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ALI.ARB
21-03-2007, 12:31
کامل و جالب بود ...


خسته نباشی... .

magmagf
22-03-2007, 11:44
خواهش می کنم قابل شما را نداشت
مرسی از توجهتون

Babak
22-03-2007, 12:21
دوستی دارم که سه تار ميزنه و شديد از درد انگشت سبابه ميگه
اينو خوندم يادش افتادم و اينکه تنها نيست
مرسی مگ مگ جان

magmagf
23-03-2007, 00:08
خواهش می کنم اقا بابک

اینم چندتا راهکار برای نوازندگان بیمار :46:



زخمهاي دست گيتاريستها اغلب به دليل گيتار زدن مداوم و عدم استراحت بين تمرينها است. اگر چه درد بيشتر در ناحيه دست آنها احساس مي‌شود، اما معمولاً دليل دردها را بايد در ذهن جست‌وجو كرد. همان گونه كه تركيب صحيح صدا و سكوت منجر به موسيقي گوش‌نواز است، تركيب صحيح استراحت و تمرين لازمه سلامت نوازنده است. در اين مقاله سعي شده براي كمك به نوازندگان از تجربه گيتاريستهاي حرفه‌اي و توصيه پزشكان متخصص استفاده شود تا به راهكارهايي در اين زمينه دست يافت.

توصيه‌هاي پزشكان

به گفته دكتر رسنتال1 آسيب ناشي از فشارهاي دائمي2 (RSI) معمول‌ترين تشخيص پزشكي است كه او به عنوان متخصص جراحات خارجي و توان‌بخشي در مركز درماني هنرمندان نيويورك با آن مواجه است. بيماران او معمولاً از التهاب توأم با درد يا درد در دستها و گردن شكايت دارند. او مي‌گويد: «اين مشكلات چند دليل دارد. آنها براي ساعتهاي متمادي بدون وقفه‌ ساز مي‌نوازند. حالت بدن آنها نيز چه هنگام نواختن ساز و چه در حالت معمولي صحيح نيست. به علاوه فشارهاي رواني دارند كه بر بدن بسيار تأثيرگذار است. من بيماراني داشتم كه ساعتها قبل از اجراي رسمي‌ تمرين كرده‌اند بدون آنكه استراحت كنند.» دكتر رسنتال انجام نرمشهاي كششي قبل از نواختن ساز و استراحت بعد از بيست تا سي دقيقه تمرين ممتد را توصيه مي‌كند. در زمان استراحت نيز نرمشهاي كششي دست مثمر ثمر است. او همچنين مصرف دارو را، براي اين عوارض، درماني زودگذر مي‌داند. رژيم غذايي مناسب، حالت صحيح نشستن در هنگام نواختن ساز و انتخاب ساز مرغوب راهكارهاي ديگري است كه پزشكان بدان معتقدند.

توصيه‌هاي حرفه‌اي

مشكل زماني آشكار مي‌شود كه بخواهيم به اين توصيه‌ها جامه عمل بپوشانيم. براي مثال هنرجوي حرفه‌اي به روزي چهار ساعت تمرين قبل از شروع كلاس نياز دارد. گيتاريستهاي حرفه‌اي نيز كه چند روز بيشتر به زمان اجراي برنامه ندارند در موقعيت تمرينهاي فشرده قرار دارند. در اين شرايط نوازنده بايد بداند كه چگونه تمرينات فشرده و پر اضطراب را به تمريني خوشايند و سازنده تبديل كند. در واقع بايد بداند كه چه زماني وقت استراحت است. اولين قانون اين است «تا زماني كه درد از بين نرفته است تمرين را آغاز نكنيد.» اسكات تننت3 يكي از گيتاريستهاي معروف كلاسيك مي‌گويد: «تا زماني كه احساس نكنم دردهاي دستم كاملاً قطع شده دوباره شروع به گيتار زدن نمي‌كنم. به همين دليل است كه دردهاي دستم هيچ‌وقت به خطر جدي برايم تبديل نشده است. حتي اگر دردي احساس نكنم پس از يك ساعت و اندي تمرين به همان اندازه استراحت مي‌كنم. اگر در تمريناتم با مشكلي مواجه شدم كه در آن لحظه قادر به حل آن نباشم، تمرين را قطع مي‌كنم و تا هنگامي كه تمركز فكري به دست نياورم به تمرين ادامه نمي‌دهم. زماني كه گيتار همراهم نيست يا در حال استراحت هستم در فكر خود تمرين مي‌كنم. گاهي اوقات روزها مي‌گذرد و من تمرين نمي‌كنم. هميشه سعي مي‌كنم ميان روزهايي كه سخت تمرين مي‌كنم و روزهايي كه اصلاً تمرين نمي‌كنم به تعادل برسم. اوقات تمرين طولاني مدت بدون تمركز مفيد نيست. تمرين كوتاه مدت، با تمركز، بهتر از تمرين بلند مدت، بدون تمركز، است.»

سيم گيتار

در سال 1987، برايان گُر4 در حال ارائه رپرتوار حرفه‌اي خود بود، اما تمرين زياد و ترجمه تعدادي كتاب از زبان آلماني به انگليسي منجر به درد تاندون دستهاي او شد كه سه سال به طول انجاميد. هر روز بيماري او وخيم‌تر مي‌شد تا جايي كه حتي نمي‌توانست در را باز كند. پزشكان به او توصيه كردند كه مچ دستش را عمل كند، اما او قبول نكرد. برايان ماساژ درماني، كلاس يوگا، طب سوزني و روان درماني را جايگزين عمل كرد و نوع نشستن خود را نيز تغيير داد. پس از سه ماه دردهاي او از بين رفت و دوباره به سراغ ساز محبوب خود گيتار رفت. پس از مدتي درد مجدداً به سراغ او آمد و شش ماه او را آزار داد. برايان مي‌گويد به دليل اينكه يوگا كار مي‌كرد اين بار توانست با درد به راحتي كنار بيايد. او سيمهاي گيتار را نيز شل‌تر كرد كه آسيب كمتري به دستهاي او وارد شود.
برايان متوجه شد هنگامي كارهايش موفق‌تر است كه گيتارش سيم نرم‌تري دارد. او تركيبي از سيمهايي را با سختي متوسط و پايين انتخاب كرد زيرا معتقد بود سيم بسيار نرم كيفيت صدا را پايين مي‌آورد. برايان مي‌گويد: «من براي خودم برنامه روزانه تنظيم كردم؛ قبل از شروع تمرين يوگا و پس از آن بيست دقيقه تمرينات قدرتي دست انجام مي‌دادم. با تمركز حواس گيتار مي‌نواختم و هنگامي كه امكان داشت از سه سيم به جاي پنج سيم استفاده مي‌كردم.»

Focal Dystonia

يكي ديگر از گيتاريستها نيز دچار عارضه عجيبي به نام فوكال دايستونيا شد. دانشمندان هنوز نتوانسته‌اند دليلي براي اين عارضه بيابند. چند انگشت بيمار به يك باره از كار مي‌افتد بدون اينكه دردي داشته باشد. او به مراكز درماني مختلفي مراجعه كرد؛ زيرا اين امر باعث مي‌شد كه نه تنها چند قرارداد مهم را از دست بدهد بلكه به شهرت او نيز لطمه وارد شود. او تحت درمانهاي مختلفي قرار گرفت ولي بهبود نيافت.
چند سال بعد او دوباره شروع به نواختن ساز كرد، اما اين بار فقط از انگشت شست و سبابه دست راست خود استفاده مي‌كرد. اين وضعيت ادامه داشت تا اينكه او چيزهايي در خصوص چگونگي كار گروهي عضلات شنيد. تا آن زمان فكر مي‌كرد كه فقط عضلات پايين ساعد دست در نوازندگي نقش ايفا مي‌كنند؛ اما او متوجه شد كه عضلات ديگر دست نيز در اين امر دخالت دارند. هنگام تمرين او در خيال خود تصور مي‌كرد كه عضلاتش از نوك انگشتان تا نقطه‌اي در پشت شانه‌هاي خود جايي كه دستها به بدن متصل مي‌شوند در حال حركت است. بعد از گذشت يك سال انگشت وسط او كاملاً شروع به حركت كرد و سال ديگر انگشت دوم او. پس از سه سال تمام انگشتان او به حالت طبيعي باز گشتند. در اين مدت او همچنين با پزشكي مشورت كرد كه به او توصيه كرد شنا كند. او مي‌گويد: «گرچه شنا به بهبودي بيماري‌ام كمكي نكرد، اما باعث شد احساس سلامتي بيشتري بكنم؛ به علاوه بدانم كه چگونه بدن كار مي‌كند و چگونه مي‌توان به تن آرامي دست يافت.»

نسخه نهايي

با توجه به توصيه پزشكان و تجربه نوازندگان حرفه‌اي، نكات زير براي جلوگيري از جراحات دست در هنگام نوازندگي توصيه مي‌شود:

1. تمرين و نرمش
2. نوشيدن زياد مايعات
3. خواب كافي
4. داشتن بدني انعطاف‌پذير
5. پرهيز از دخانيات و مشروبات الكلي
6. مديتيشن و تمرينات تنفسي
7. مطالعه كتابهاي معتبر گيتار زدن صحيح براي هنرجويان
8. نرمش و گرم كردن دست قبل از شروع تمرين
9. پوشيدن دستكشهاي مخصوص طبي براي كساني كه جريان خون در دستشان به خوبي انجام نمي‌شود.
10. قرار دادن دست به مدت يك دقيقه در آب سرد و سپس يك دقيقه در آب گرم (آب بسيار سرد و بسيار گرم مضر هستند.)
11. ماساژ دست با كرم يا لوسيون از نوك انگشتان تا آرنج
12. كشيدن دست و انگشتان و خم كردن كف دست
13. يوگا
14. فعاليت هم‌زمان با نوازندگي مانند تدريس، تنظيم آهنگ و آهنگسازي
15. طب سوزني

گاهي اوقات تعويض ساز يا قسمتي از آن و يا سيمها مي‌تواند دليلي بر اين پديده باشد. در عين حال مهم‌ترين چيزي كه پزشكان توصيه مي‌كنند اين نكته است: «برده ‌ساز خود نباشيد.»

magmagf
23-03-2007, 00:10
انتخاب صندلي مناسب و حالت صحيح بدن هنگام نوازندگي در پيشگيري از بروز بسياري از دردها از جمله كمردرد و پشت‌درد مؤثر است.
البته اين نكته را بايد در نظر داشت كه نحوة نشستن به عواملي همچون شكل لگن خاصره و پهناي آن، فاصله مفاصل باسن، ساختار و تركيب قسمت انتهايي سـتوان فقرات و اســتخوان لگــن (Tuber isichiadicum) و نيز بلندي ران و ساق پاي هر فرد بستگي دارد. طبيعتاً صندلي‌اي كه متناسب با همة افراد و همة شرايط باشد وجود ندارد.
اغلب اين سؤال مطرح مي‌شود كه آيا بهتر نيست محل نشستن نوازنده متحرك و نااستوار باشد. در پاسخ بايد گفت نشستن بر روي تشكچة هوا (شكل 1) و يا توپ (شكل 2) از خستگي عضلات پشت مي‌كاهد و گرفتگي عضلات شانه را در زمان نسبتاً كم و با صرف حداقل انرژي برطرف مي‌كند. اما در نوازندگيهاي طولاني‌مدت بايد از صندلي ثابت استفاده شود.
همچنين نوازنده مي‌تواند با كمك تشكچه گوه مانند لگن خاصره‌اش را در حالتي شيب‌دار قرار داده، از ايجاد خميدگي در پشتش جلوگيري نمايد. اين تشكچه‌ها كه سفت و محكم و در برابر فشار مقاوم‌اند ستون فقرات نوازنده را به‌ويژه هنگامي كه صندلي او فاقد تكيه‌گاه مناسبي براي پشت مي‌باشد در وضعيت مناسب نگه مي‌دارند.
رويه و پشتي صندلي نوازنده هم بايد قابليت انتقال گرما و رطوبت را دارا باشد.
ارتفاع صندلي بهتر است متناسب با قد و بلندي ران نوازنده بين 43‌ ـ 55 Cm قابل تنظيم باشد. رعايت اين فاصله به‌خصوص براي نوازندگان سازهاي شستي‌دار بسيار حائز اهميت است. اگر اين فاصله متناسب با قد نوازنده و رپرتوار مورد نظر نباشد به مفاصل دست فشار مي‌آيد و بدن به سمت جلو و شانه‌ها به بالا كشيده مي‌شوند.
فاصلة لبة صندلي تا تكيه‌گاه هم بايد حدود 40cm و قابل تنظيم باشد.
نوازندگان اغلب هنگام نواختن بر لبه صندلي مي‌نشينند كه اين حالت خميدگي ستون فقرات را در پي دارد. از اين رو بهتر است حداقل در زمان استراحت با تكيه دادن به پشتي صندلي فشار وارد بر ستون فقراتشان را كم نمايند.
در زير ويژگيهاي صندلي مناسب و نحوه نشستن صحيح را در سازهاي مختلف بررسي مي‌كنيم.




گيتار

نواختن بسياري از سازها از جمله گيتار مستلزم قرار گرفتن بدن در حالتي نامتقارن است. از اين رو مي‌بايست به نكات و جزئيات بسياري توجه نمود. تا كنون وسايل مختلفي جهت هماهنگ كردن اين ساز با بدن انسان و نيز حالات مختلف بدن هنگام نوازندگي مورد بررسي قرار گرفته است.
صندلي نوازنده گيتار بهتر است از نظر ارتفاع قابل تنظيم و بدون تكيه‌گاه باشد. سطح رويي صندلي بايد تا حدي نرم باشد اما نه به اندازه‌اي كه در آن فرو رود. جاي پاي نوازنده هم نسبت به بلندي قد، ويژگيهاي جسماني و ارتفاع صندلي در سه درجه مختلف قابل تنظيم باشد. هنگام نشستن ستون فقرات بايد كاملاً صاف و بدون پيچ خوردگي و يا خميدگي قرار گيرد و زاويه بين رانهاي نوازنده و نشيمنگاه حدود 100 درجه باشد.